تربیت کودک

لجبازی کودکان را با این روش ها کنترل کنیم

لجبازی کودکان را با این روش ها کنترل کنیم



واقعا با بچه ای که به قول معروف به هیچ صراطی مستقیم نیست باید چطور برخورد کرد. این گزارش را بخوانید.

به گزارش مجاهدت از مشرق، سال ها پیش که تازه ازدواج کرده بودم و هنوز بچه نداشتیم خاطرم می آید که با چند خانواده از دوستانمان به سفری چند روزه رفتیم که این خانواده ها هر کدام یک یا دو بچه داشتند. یکی از این خانواده ها دختر بچه شش ساله ای داشت که هنوز رفتارش در خاطرم مانده چرا که مدام برای خواسته های نامعقول مختلف خود فریاد می‌کشید و می‌توانست برای رسیدن به خواسته اش ساعت‌ها گریه کند، حتی یادم است به خاطر گریه هایش به او بی توجهی کردند اما او توانست تا چندین ساعت جیغ بزند و گریه کند و همه را مات و مبهوت کند.

پس از سال‌ها که دو مرتبه این دختر بچه را که البته بزرگتر شده بود و به مدرسه می رفت، دیدم به شدت تحت تأثیر رفتار و کردارش قرار گرفتم چرا که هیچ شباهتی به آن دختر لجبازی که قبلا دیده بودم، نداشت. رفتار و حرکاتش بسیار سنجیده و موقر شده بود و برایم جای سوال داشت که چطور این دختر این اندازه تغییر کرده است؟ آیا واقعا می توان لجبازی کودکان را درمان کرد؟

لجبازی کودکان می تواند علل متعدد داشته باشد از محیط نامناسب خانواده تا نازپروردگی، سرزنش و انتقاد از کودک، فشارهای خانواده، مشکلات جسمی و روانی تا جلب توجه و برخی اختلالات مثل اختلال نافرمانی ـ مقابله جویانه، سندروم داون، کودک آزاری و اختلال بیش فعالی ـ نقص توجه و همچنین مشکلات دیگری مثل استرس های زیاد، بی توجهی یا انتظارات زیاد والدین از بچه ها و در نهایت اینکه طبق گفته محققان لجبازی بین پسران بیش از دختران است.

برخی علل فیزیولوژیک مثل کشیدن سیگار و مواد مخدر در دوران بارداری مادر و مصرف الکل نیز در این زمینه ایجاد خلق و خوی لجبازی در بچه‌ها اثرگذار است.

حال برای خانواده ای که به هر دلیلی دارای فرزند لجبازی هستند که نمی‌توانند او را زیاد به میهمانی ها یا جمع‌های مختلف ببرند، با دوستانش تنها بگذارند .چرا که سایرین را دچار اذیت می‌کند و همینطور لجبازی اش بر رفتار دیگر اعضای خانواده نیز اثرگذار است، چه کارهایی لازم است تا بتوانند این حالت های کودک را اصلاح کنند.

۱-هماهنگی پدر و مادر در فرزندپروری

سپیده بشول، روانشناس کودک در این باره می‌گوید: «در بین پدر و مادرها زیاد دیده می شود که در زمینه تربیتی پدر یک سازی می‌زند و مادر ساز دیگری. بچه گریه می‌کند، مادر می‌گوید به لجبازی اش بی توجهی کنیم اما پدر او را در آغوش می‌گیرد و به خواسته اش تن می‌دهد یا بالعکس این دیده می شود. چنین چیزی جز افزایش لجبازی کودک به منظور رسیدن به خواسته اش نتیجه دیگری ندارد. در واقع پدر و مادر هر روش تربیتی که می خواهند داشته باشند در بهترین حالت باید با هم هماهنگ باشد تا بچه در جبهه یک طرف آنها قرار نگیرد و دیگری را دچار عذاب کند و در نهایت نیز خودش به ورطه لجبازی بیافتد.»

۲-پاسخگویی به نیاز کودک

بشول دراین باره نیز توضیح می دهد: «باید نیازهای کودکان به فراخور سنشان مورد توجه قرار بگیرد مثلا نیاز یک نوزاد به پاسخگویی با نیاز یک کودک هشت ساله متفاوت است قطعا نیاز یک نوزاد دو ساله باید همان لحظه برآورده شود حال اگر تشنه است، جایش را خیس کرده یا هر مشکل دیگری که دارد نباید عقب بیافتد که بچه عنق و بداخلاق شود و احساس کند که به او بی توجهی می شود اما برای بچه های سنین بالاتر بهتر است که آموزش صبر از سوی والدین داده شود بااین حال در زمینه نیازهای ضروری بهتر است که همان لحظه پاسخگویی از سوی پدر و مادر صورت بگیرد. مثلا مادر در حال گفت وگو با یک دوستش پشت تلفن است ، دو ساعت هم به طور انجامیده ، بچه مشکلی دارد، مدام مادرش را صدا می کند اما مادر به او می گوید که صبر کند. قطعا این بچه با هر مشکلی کارش به لجبازی می کشد و شروع به تخریب وسایل اتاقش یا هر چیز دیگری می‌کند تا توجه مادرش را جلب کند.»

۳-به کودکان حق انتخاب دهیم

بشول می‌گوید: « بسیار دیده شده که پدر و مادرها به بچه ای سنین مدرسه شان نیز هیچ انتخابی برای رفتن به گردش و تفریح، زمان انجام تکالیف، غذا خوردن یا کارهای دیگری نمی دهند زمانی هم که بچه ها اعتراضشان را با لجبازی نشان می دهند، آنها را شماتت می کنند. بهتر است گاهی فضا را هم برای انتخاب کردن بچه ها باز بگذاریم حتی اگر یک بچه ای می خواهد روی دیوار نقاشی بکشد، به جای مقابله با او، دیوارها را پر از کاغذ سفید بکنیم و به او حق انتخاب نقاشی کشیدن بدهیم.»

۴- اثر جایگزین ها

برای بچه‌هایی که مدام به دلائل مختلف معقول و غیر معقول جیغ می‌کشند و گریه می‌کنند، می‌توان راهکارهایی جایگزین ارائه داد مثلا به جای تهدید بچه که اگر جیغ بزنی، کتک می‌خوری یا مسائل دیگر، از جملات خبری استفاده کنیم و مثلا به او حق انتخاب دهیم که: « الان زمان این است که یا غذایمان را بخوریم یا اتاق را مرتب کنیم، کدام را انتخاب میکنی؟ اگر گریه کنی من متوجه انتخابت نمی‌شوم؟ پس حرف بزن تا یک راه را انتخاب کنیم.»

*تنظیم زمان برای فعالیت های کودک

کودکان نیاز به زمان بندی درست برای خواب، بیداری، غذا خوردن و تفریح و بازی دارند. گاه دیده می‌شود والدین بدون توجه به این زمان ها هر کاری که خودشان دوست دارند، می‌کنند مثلا طبق برنامه خودشان ساعت خواب یا غذای بچه را تغییر می کنند و همین بر روحیه و خلق و خوی بچه اثر می گذارد. بهتر است هر جا که هستیم این برنامه ها را به طورمنظم در نظر داشته باشیم.

*گوش دادن فعال در کنار گفت وگوی صحیح

بشول می افزاید: «خیلی وقت ها پیش می آید که بچه ها مثلا به خاطر مشکل پیدا کردن با یک دوست یا هر چیز دیگری در منزل جیغ می زنند و لجبازی می کنند یا اینکه بدون اینکه حرفی بزنند مدام بداخلاقی می کنند و بهانه می‌تراشند. اینطور مواقع به جای اینکه والدین عصبانی شوند بهتر است که وارد گفت وگو با کودک شوند بچه هر چقدر هم که کوچک باشد مثلا دو سال، می تواند این را درک کند و آرام بگیرد.

مثلا کودک شما در حال گریه کردن بی دلیل است. شما به جای واکنش عصبی سراغ او می روید، نوازشش می کنید و می‌گویید: «عزیزم گرسنه ای برایت غذا بیاورم؟ می خوای با هم بازی کنیم یا بریم بخوابیم؟» برای بچه های بالای چهار سال می توان درباره رفتارشان با آنها صحبت کرد و تذکر هم داد مثلا اگر در جمع دست به رفتارهای لجبازی می‌زند، او را کناری ببرید و با او صحبت کنید که این رفتارش درست نیست و علتش چیست، در مرحله بعد به او در منزل تذکر بدهید یا اینکه از حقوقش مثل دیدن تلویزیون او را یک روز محروم کنید یا مثلا فوتبال نمی تواند امروز بازی کند تا بدان که لجبازی کار درستی نیست یا اگر به او قول داده اید که فلان بازی را برایش در این ماه بخرید، این را به ماه دیگر موکول کنید و علتش را هم برایش توضیح دهید.

*تنبیه بدنی ممنوع

اما تنبیه بدنی در این مسیر اصلا چاره نیست. چرا که تنها باعث می شود بچه نسبت به تنبیه اثرش را از دست بدهد و هر چقدر که بیشتر تنبیه شود، بی توجه تر و البته لجباز تر شود چرا که با تنبیه بدنی کودک متوجه اشتباهش نمی‌شود.

با همه مسائلی که طرح شد اگر دقت کنیم همیشه کودکان مقصر لجبازی شان نیستند گاهی خود والدین با اشتباهات یا بی توجهی‌شان به لجبازی بچه ها دامن می زنند. برخی بچه ها هم اصلا لجباز نیستند فقط کنجکاوی زیاد دارند یا یک واکنش نسبت به دیگران باعث می شود که انگ لجبازی بخورند و همین باعث می شود که بیشتر روی موضوعات مختلف از آن پس پافشاری کنند.

*لجبازی در جمع را چه کنیم

بشول درباره لجبازی بچه ها در جمع نیز می‌گوید: «بسیاری از بچه ها به دلیل هوش زیادی که دارند در جمع به دلائل مختلف مثل اینکه والدین نمی توانند آنها را سرزنش کنند یا خواسته شان را رد کنند یا مثلا در فروشگاه و مراکز عمومی دست به لجبازی برای رسیدن به خواسته هایشان می زنند.

اینطور مواقع فشار زیادی به والدین از سوی دیگران وارد می‌شود و دیگران ممکن است که پدر و مادر را نقد کنند که چرا بچه را تحت فشار قرار می دهند، بهترین حالت این است که در جمع اصلا عصبانی یا پرخاشگر نشوید تا بچه ها رفتار بدتری داشته باشند. از او در مقابل دیگران تعریف کنید و رفتار خوبی با او داشته باشید حتی اگر لجبازی کرده و همینطور زیاد بکن نکن برایش نداشته باشید. همین ها باعث می شود که کودک لجبازی اش را کم کند و رفتار معمول از سر بگیرد.

نکته دیگر اگر برای کودک در سنین مدرسه حد و حدود تعیین کرده اید، پای قوانین خودتان بایستید و اگر با لجبازی کودک خواست به اهدافش برسد، هرگز کوتاه نیایید تا متوجه شود که نمی تواند در این زمینه ها قوانین شما را زیرپا بگذارد.»

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

لجبازی کودکان را با این روش ها کنترل کنیم بیشتر بخوانید »

لطفا کودکان خود را کتک نزنید

لطفا کودکان خود را کتک نزنید



کتک زدن بچه‌ها مدت‌ها است که از موضوعات بحث‌برانگیز میان روانشناسان و والدین است. با وجود اینکه اکثر قریب به اتفاق روانشناسان والدین را از چنین کاری منع می‌کنند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، در بیش از ۶۰ کشور در سراسر جهان، کتک زدن کودک توسط والدین، معلمان یا هر شخص دیگری غیرقانونی است و بیش از ۱۳۰ کشور تنبیه بدنی در مدارس را ممنوع کرده اند. با این حال، در تمام آمریکای شمالی، تنبیه بدنی توسط والدین، تا زمانی که شدید نباشد، هنوز توسط بسیاری به عنوان انضباط ضروری تلقی می‌شود و از آن چشم پوشی می‌شود، یا متأسفانه، حتی تشویق هم می‌شود.

در چند سال گذشته بسیاری از روانپزشکان، محققان جامعه شناسی و والدین توصیه کرده اند که ممنوعیت تنبیه بدنی کودکان را جدی بگیریم. به گفته دکتر پیتر نیول، هماهنگ کننده سازمان پایان مجازات کودکان (EPOCH) ،مهمترین دلیل این است که «همه مردم حق دارند از تمامیت جسمانی خود محافظت کنند و کودکان نیز مردم هستند.»

دلایلی که نباید کودکان را تنبیه کنیم

کودکان شما را الگوی خود قرار می دهند

کتک زدن بچه ها به آنها یاد می دهد که خودشان کتک بزنند. اکنون داده های تحقیقاتی گسترده ای برای حمایت از همبستگی مستقیم بین تنبیه بدنی در دوران کودکی و رفتار پرخاشگرانه یا خشونت آمیز در سال های نوجوانی و بزرگسالی در دسترس است. تقریباً همه خطرناک ترین جنایتکاران در دوران کودکی مرتباً تهدید و مجازات می شدند. این برنامه طبیعت است که کودکان نگرش ها و رفتارها را از طریق مشاهده و تقلید از اعمال والدین خود، چه خوب و چه بد، بیاموزند. بنابراین این وظیفه والدین است که الگوی همدل و خردمندی باشند.

کودکان نیاز به توجه والدین دارند

در بسیاری از موارد کودک با توجه به سن و تجربه‌اش، صرفاً تنها راهی که می‌تواند به بی‌توجهی شما پاسخ دهد نادیده گرفتن یا لجبازی با شما است. از جمله این نیازهای کودک می تواند خواب و تغذیه مناسب، درمان آلرژی پنهان، هوای تازه، ورزش و آزادی کافی برای کشف دنیای اطرافش باشد.

اما بزرگترین نیاز او به توجه بی دریغ والدینش است. در این مواقع شلوغ، تعداد کمی از کودکان از والدین خود زمان و توجه کافی دریافت می کنند، والدینی که اغلب آنقدر حواسشان پرت مشکلات و نگرانی های خودشان است که نمی توانند با صبر و حوصله و همدلی با فرزندان خود رفتار کنند. مطمئناً تنبیه کودک به دلیل پاسخگویی طبیعی به نادیده گرفتن نیازهای مهم، اشتباه و ناعادلانه است. به همین دلیل، مجازات نه تنها در درازمدت بی اثر است، بلکه آشکارا ناعادلانه است.

تنبیه مانع یادگیری کودک می شود

تنبیه حواس کودک را از یادگیری نحوه حل تعارض به روشی مؤثر و انسانی منحرف می کند. همانطور که جان هولت، آموزگار، نوشت: «وقتی کودکی را بترسانیم، از یادگیری او خودداری می کنیم.» کودک تنبیه شده با احساس خشم و تخیلات انتقام جویی مشغول می شود و در نتیجه از فرصت یادگیری روش های موثرتر برای حل مشکل محروم می شود.

تنبیه ریسمان ارتباط کودک و والد را قطع می کند

تنبیه در پیوند بین والدین و فرزند اختلال ایجاد می کند، زیرا این طبیعت انسانی نیست که نسبت به کسی که به ما صدمه می زند احساس محبت کنیم. روح واقعی همکاری که هر پدر و مادری آرزوی آن را دارد، تنها از طریق پیوندی قوی بر اساس احساسات متقابل عشق و احترام به وجود می آید. تنبیه، حتی زمانی که به نظر می رسد مؤثر باشد، فقط می تواند رفتاری ظاهری خوب مبتنی بر ترس ایجاد کند، که فقط تا زمانی که کودک به اندازه کافی بزرگ شود که بتواند مقاومت کند، انجام شده و پایدار می ماند. در مقابل، همکاری مبتنی بر احترام برای همیشه ادامه خواهد داشت و با بزرگتر شدن فرزند و والدین، سالها شادی متقابل را به همراه خواهد داشت.

دنبال راه ارتباطی مناسب باشید

بسیاری از والدین هرگز در دوران کودکی خود یاد نگرفتند که راه های مثبتی برای ارتباط با کودکان وجود دارد. زمانی که تنبیه اهداف مورد نظر را محقق نکند و والدین از روش های جایگزین بی اطلاع باشند، تنبیه می تواند به اقدامات مکرر و خطرناک تر علیه کودک تبدیل شود.

کودک خشم ناشی از تنبیه را فراموش نمی کند

خشم و ناامیدی که کودک نمی تواند با خیال راحت بیان کند، در روح و ذهن او ذخیره می شود.خشمی که سال‌هاست در حال انباشته شدن است، می‌تواند برای والدینی که فرزندشان اکنون به اندازه کافی قوی است که این خشم را ابراز کند، شوکه کننده باشد. ممکن است به نظر برسد که تنبیه در سال‌های اولیه «رفتار خوب» ایجاد می‌کند، اما همیشه با بهای گزافی که توسط والدین و کل جامعه پرداخت می‌شود، زیرا کودک وارد دوره نوجوانی و اوایل بزرگسالی می‌شود و نشانه های انباشته شدن خشم در کودکی را از خود نشان داده و حس انتقام گرفتن پیدا می کند.

تنبیه بدنی می تواند باعث انحراف جنسی شود

کتک زدن به باسن، یک منطقه تحریک‌پذیر در دوران کودکی، می‌تواند در ذهن کودک ارتباطی بین درد و لذت جنسی ایجاد کند و منجر به مشکلات در بزرگسالی شود. آگهی‌های «تحت تعقیب» در روزنامه‌های جایگزین، پیامدهای غم انگیز این آشفتگی درد و لذت را تأیید می‌کند. اگر کودک به جز زمانی که مورد تنبیه قرار می گیرد، توجه کمی از والدین دریافت کند، این موضوع مفاهیم درد و لذت را بیشتر در ذهن کودک ادغام می کند. کودکی که در این موقعیت قرار دارد، عزت نفس کمی خواهد داشت، زیرا معتقد است که شایسته هیچ چیز بهتری نیست.

تنبیه بدنی سلامت جسمانی کودک را تهدید می کند

حتی کتک زدن نسبتاً متوسط می تواند از نظر فیزیکی خطرناک باشد. ضربه هایی که به انتهای پایین ستون فقرات وارد می شود، امواج ضربه ای را در طول ستون فقرات ارسال می کند و ممکن است به کودک آسیب برساند. شیوع کمردرد در میان بزرگسالان در جامعه ما ممکن است ریشه در تنبیه دوران کودکی داشته باشد. برخی از کودکان به دلیل آسیب عصبی ناشی از کتک زدن فلج شده اند و برخی نیز پس از پارو زدن خفیف به دلیل عوارض پزشکی تشخیص داده نشده جان خود را از دست داده اند.

تنبیه روابط کودک را دچار مشکل می کند

تنبیه بدنی این پیام خطرناک و غیرمنصفانه را می دهد که “ممکن است درست کند”، آزار رساندن به دیگری مجاز است، مشروط بر اینکه از شما کوچکتر و قدرت کمتری داشته باشد. سپس کودک نتیجه می گیرد که بدرفتاری با کودکان کوچکتر جایز است. هنگامی که او بالغ می شود، نمی تواند نسبت به کسانی که از او خوش شانس تر هستند احساس دلسوزی کند و از کسانی که قدرتمندتر هستند می ترسد. این امر مانع ایجاد روابط معنادار می شود که برای یک زندگی رضایت بخش احساسی ضروری است.

در اینجا چند ایده در مورد چگونگی تغییر رفتار خود با کودکان برای جلوگیری از رفتار ناپسند آنها ذکر شده است.

رده سنی ۰ تا ۲ سال

نوزادان و کودکان نوپا به طور طبیعی کنجکاو هستند. بنابراین عاقلانه است که وسوسه‌ها را از بین ببرید مواردی مانند تلویزیون و تجهیزات ویدئویی، استریو، جواهرات و به‌ویژه وسایل نظافتی و داروها باید به خوبی دور از دسترس نگهداری شوند.

هنگامی که کودک در حال خزیدن یا کودک نوپای شما به سمت یک جسم بازی غیرقابل قبول یا خطرناک می رود، به آرامی “نه” بگویید و یا کودک خود را از آن منطقه خارج کنید یا با یک فعالیت مناسب حواس او را پرت کنید.

به کودکی که در حال ضربه زدن، گاز گرفتن یا پرتاب غذا بوده است، باید به او گفته شود که چرا این رفتار غیرقابل قبول است و برای آرام شدن به مدت یک یا دو دقیقه به محلی دیگر برده شود( برای کودک نوپا موثر نیست)

مهم است که به کودک در هر سنی سیلی نزنید. بخصوص بعید است که نوزادان و کودکان نوپا بتوانند بین رفتار و تنبیه بدنی خود ارتباطی برقرار کنند. آنها فقط درد ضربه را احساس خواهند کرد.

فراموش نکنید که بچه ها با تماشای بزرگسالان، به ویژه والدینشان، یاد می گیرند. مطمئن شوید که رفتار شما الگوی رفتاری مناسبی است. با کنار گذاشتن وسایل خود به جای اینکه صرفاً به فرزندتان دستوری برای برداشتن اسباب‌بازی‌ها در زمانی که وسایل شما پراکنده می‌شوند، بپردازید، تأثیر بسیار قوی‌تری خواهید داشت.

رده سنی ۳ تا ۵ سال

همانطور که فرزند شما رشد می کند و شروع به درک ارتباط بین اعمال و عواقب می کند، مطمئن شوید که شروع به برقراری ارتباط با قوانین خانه خانواده خود کرده اید.

قبل از اینکه آنها را به خاطر رفتاری تنبیه کنید، برای بچه ها توضیح دهید که از آنها چه انتظاری دارید. اولین باری که کودک ۳ ساله شما از مداد رنگی برای تزئین دیوار اتاق نشیمن استفاده می کند، در مورد اینکه چرا این کار مجاز نیست و اگر کودک شما دوباره این کار را انجام دهد چه اتفاقی می افتد (به عنوان مثال، کودک شما باید به تمیز کردن دیوار کمک کند و نمی تواند کمک کند) صحبت کنید. برای مثال اگر این کار را تکرار کرد قادر به استفاده از مداد رنگی برای بقیه روز نخواهد بود. اگر چند روز بعد دیوار دوباره تزئین شد، یادآوری کنید که مداد رنگی فقط برای کاغذ است و سپس عواقب آن را اعمال کنید.

هرچه والدین زودتر این استاندارد «من قوانین را تعیین می کنم و از شما انتظار می رود که گوش دهید یا عواقب آن را بپذیرید» را ایجاد کنند، برای همه بهتر است. اگرچه گاهی اوقات نادیده گرفتن رفتار بد گاه به گاه برای والدین آسان تر است یا برخی از مجازات های تهدید شده را دنبال نمی کنند، با این حال این کارشان یک سابقه بد ایجاد می کند. تهدیدهای تو خالی اقتدار شما را به عنوان والدین تضعیف می کند و احتمال اینکه بچه ها محدودیت ها را آزمایش کنند بیشتر می کند.

در حالی که متوجه شدید که چه رفتارهایی تنبیه می شوند، فراموش نکنید که به رفتارهای خوب پاداش دهید. تأثیر مثبتی که تمجید شما می تواند داشته باشد را دست کم نگیرید نظم و انضباط فقط در مورد تنبیه نیست، بلکه در مورد تشخیص رفتار خوب نیز هست. به عنوان مثال، گفتن “من به شما افتخار می کنم که اسباب بازی های خود را در گروه بازی به اشتراک می گذارید” معمولا موثرتر از تنبیه کودکی است که آن را به اشتراک نمی گذارد .

حتماً دستورات واضح و مستقیم بدهید. به جای “لطفاً می توانید کفش هایتان را بپوشید؟” بگویید “لطفا کفش های خود را بپوشید.” این هیچ جایی برای سردرگمی باقی نمی گذارد و به این معنی نیست که پیروی از دستورالعمل ها یک انتخاب است.

رده سنی ۶ تا ۸

تایم اوت ها و پیامدها نیز استراتژی های انضباطی موثری برای این گروه سنی هستند.

باز هم، سازگاری، و همچنین پیگیری بسیار مهم است. به هر وعده انضباطی عمل کنید وگرنه در خطر تضعیف اقتدار خود هستید. بچه ها باید باور کنند که منظور شما از آنچه می گویید چه است. این به این معنا نیست که نمی‌توانید فرصت‌های دوم بدهید یا اجازه خطای مشخصی بدهید، اما در بیشتر موارد، باید به آنچه می‌گویید عمل کنید.

مراقب باشید که تهدیدهای غیرواقعی تنبیهی (“در را بکوبید و دیگر هرگز تلویزیون تماشا نخواهید کرد!”) را در حالت عصبانیت انجام ندهید، زیرا عدم پیگیری می تواند تمام تهدیدهای شما را تضعیف کند. اگر تهدید کردید که دعوای کودکانتان در صندلی عقب ماشین باید تمام شود و متوقف نشد ماشین را بچرخانید و به خانه برگردید، مطمئن شوید که دقیقا همین کار را انجام می دهید. اعتباری که با فرزندانتان به دست خواهید آورد بسیار ارزشمندتر از یک روز ساحلی از دست رفته است.

تنبیه های بزرگ ممکن است قدرت شما را به عنوان والدین از بین ببرد. اگر پسر یا دختر خود را به مدت یک ماه زمین گیر کنید، ممکن است فرزندتان انگیزه ای برای تغییر رفتار نداشته باشد، زیرا همه چیز قبلاً از بین رفته است. ممکن است تعیین اهدافی که بچه‌ها می‌توانند برای بازگرداندن امتیازاتی که به دلیل رفتار نادرست از بین رفته‌اند، به دست آورند، کمک کند.

رده سنی ۹ تا ۱۲

کودکان در این گروه سنی(درست مانند تمام سنین) می توانند با عواقب طبیعی تنبیه شوند. همانطور که آنها بالغ می شوند و استقلال و مسئولیت پذیری بیشتری را درخواست می کنند، آموزش مقابله با پیامدهای رفتارشان یک روش انضباطی موثر و مناسب است.

به عنوان مثال، اگر تکالیف دانش آموز کلاس پنجمی شما قبل از خواب انجام نشده است، آیا باید او را مجبور کنید که بیدار بماند تا این کار را انجام دهد یا حتی خودتان دست دراز کنید؟ احتمالاً نه – شما فرصتی را برای آموزش یک درس مهم زندگی از دست خواهید داد. اگر تکالیف ناقص باشد، فرزند شما روز بعد بدون آن به مدرسه می رود و از نمره بد ناشی از آن رنج می برد.

طبیعی است که والدین بخواهند بچه ها را از اشتباهات نجات دهند، اما در درازمدت با اجازه دادن به آنها که گاهی اوقات شکست بخورند، به بچه ها لطف می کنند. بچه ها می بینند که رفتار نامناسب چه معنایی می تواند داشته باشد و احتمالاً دیگر آن اشتباهات را مرتکب نمی شوند. با این حال، اگر به نظر می‌رسد فرزندتان از پیامدهای طبیعی درس نمی‌گیرد، برخی از خود را برای کمک به تغییر رفتار تنظیم کنید. حذف امتیازاتی مانند استفاده از وسایل الکترونیکی می تواند پیامد موثری برای این گروه سنی باشد.

سن ۱۳ سال به بالا

تا به حال شما زمینه را فراهم کرده اید. فرزند شما می داند که چه چیزی انتظار می رود و منظور شما از مجازات های رفتار بد است. اکنون مراقب خود نباشید – نظم و انضباط به همان اندازه برای نوجوانان مهم است که برای بچه های کوچکتر. درست مانند کودک ۴ ساله ای که از شما برای تعیین ساعت خواب و اجرای آن نیاز دارد، نوجوان شما نیز به محدودیت هایی نیاز دارد.

قوانینی را در مورد تکالیف خانه، ملاقات دوستان، مقررات منع رفت و آمد، و قرار ملاقات تنظیم کنید و آنها را از قبل با نوجوان خود در میان بگذارید تا سوءتفاهم پیش نیاید. نوجوان شما احتمالاً هر از گاهی شکایت می‌کند، اما متوجه می‌شود که شما کنترل را در دست دارید. باور کنید یا نه، نوجوانان همچنان می خواهند و به شما نیاز دارند که محدودیت هایی را تعیین کنید و نظم را در زندگی آنها اعمال کنید، حتی اگر به آنها آزادی و مسئولیت بیشتری بدهید.

وقتی نوجوان شما یک قانون را زیر پا می گذارد ، از بین بردن امتیازات ممکن است بهترین برنامه عمل به نظر برسد. به عنوان مثال، در حالی که برای مثال بردن ماشین به مدت یک هفته خوب است، حتماً در مورد اینکه چرا آمدن به خانه یک ساعت قبل از منع رفت و آمد غیرقابل قبول و نگران کننده است، بحث کنید.

به یاد داشته باشید که به یک نوجوان کمی کنترل روی چیزها و کارهای خودش بدهید. این نه تنها تعداد مبارزات قدرت را محدود می کند، بلکه به نوجوان شما کمک می کند تا به تصمیماتی که باید بگیرید احترام بگذارد. می توانید به یک نوجوان کوچکتر اجازه دهید تا در مورد لباس مدرسه، مدل مو یا حتی وضعیت اتاقش تصمیم بگیرد. همانطور که نوجوان شما بزرگتر می شود، این قلمرو کنترل ممکن است شامل یک منع رفت و آمد گاه به گاه شود.

گرفتن مزایا

کتک زدن یک حرکت آنی است اما گرفتن مزایا از کودک تاثیرگذارتر است و آثار بلند مدت‌تری دارد. یکی از مسائلی که والدین پس از مدتی با آن مواجه خواهند شد، ارزیابی سود و زیان کتک خوردن توسط فرزندشان است. بدین معنا که کودک محاسبه می‌کند که اگر فلان کار بد را انجام دهد، مادرش یک سیلی به صورت او خواهد زد. حال آیا انجام آن کار ارزش یک سیلی خوردن را دارد؟ اگر از نظر کودک آن کار ارزش داشته باشد، او آن را انجام خواهد داد ولو اینکه می‌داند تنبیه بدنی خواهد شد. اما اگر به جای تنبیه بدنی، شما یکی از مزایا را از فرزندتان بگیرید، او به بالا رفتن هزینه اعمالش پی خواهد برد و از انجام دوباره آن عمل پرهیز خواهد کرد. به فرزندتان بگویید که اگر او رفتار خود را اصلاح کند، مزایا دوباره به او باز خواهند گشت.

نادیده گرفتن

گاه علت کتک زدن از سوی والدین، اذیت و عصبانی شدن آنها از رفتار فرزندشان است. اما توجه داشته باشید که در چنین مواقعی، نادیده گرفتن موثرتر از عکس‌العمل نشان دادن است. نادیده گرفتن برخی رفتارهای غلط کوچک اشکالی ندارد. گاه واکنش در برابر این رفتارها موجب تشدید آنها خواهد شد. البته این بدین معنا نیست که شما نباید در قبال رفتارهای خطرناک فرزندتان عکس‌العملی نشان دهید. اما لازم نیست که به هر رفتاری که فرزندتان برای جلب توجه انجام می‌دهد توجه کنید. اگر کودک تلاش می‌کند با بهانه گیری و جیغ و فریاد توجه شما را به خود جلب کند، به او توجه نکنید. در عوض بعد از چند دقیقه به او توضیح دهید که او می‌تواند خواسته‌های خود را به شما بگوید و شما حرف‌های او را می‌شنوید.

آموزش مهارت‌های جدید

یکی از مشکلات کتک زدن این است که مهارت‌های جدیدی به کودک آموزش نمی دهد. برای مثال اگر فرزند شما خواهر یا برادر کوچکش را کتک زد و شما نیز متعاقبا او را کتک زدید، مهارت حل مسئله را به او یاد نداده‌اید. کودکان باید از همان دوران کودکی برخی مهارت‌های پایه نظیر مهارت حل مسئله و کنترل احساسات را فرا بگیرند. اگر این مهارت‌ها از جانب والدین به کودک آموزش داده شود، بسیاری از سوء رفتارها از بین خواهد رفت.

پاداش

به جای اینکه فرزندتان را به خاطر یک رفتار بد کتک بزنید، به او برای رفتارهای خوبش پاداش دهید. تقویت رفتارهای خوب، رفتارهای بد را سریع‌تر از بین می‌برد. می‌توانید هرازگاهی فرزندتان را با پاداشی غافلگیر کنید تا بدین وسیله انگیزه او در اصلاح رفتارهایش افزایش یابد. پاداش باعث می‌شود کودک بر رفتارهایی که باید انجام دهد تمرکز کند نه رفتاری که موجب کتک خوردن او می‌شود.

تعریف و تمجید

به رفتارهای مثبت فرزندتان در طول روز دقت کنید. با دیدن هر یک از آنها، از فرزندتان تعریف و تمجید کنید. برای مثال اگر او در حال بازی مسالمت‌آمیز با خواهر یا برادرش است، این نکته را به او بگویید و از او تشکر کنید. توجه خود را بر رفتارهای مثبت او متمرکز کنید. بدین ترتیب رابطه‌ای مثبت بین شما و فرزندتان شکل خواهد گرفت و کودک نیز برای تکرار رفتارهای خوبش تلاش بیشتری خواهد کرد.

منبع: سلامت نیوز

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

لطفا کودکان خود را کتک نزنید بیشتر بخوانید »

مهارت مدیریت «عیدی» را به بچه‌ها بیاموزید

مهارت مدیریت «عیدی» را به بچه‌ها بیاموزید


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، یکی از بهترین علایق و خاطرات بچه ها از دوران کودکی عیدی گرفتن از بزرگترها و فامیل ها است، از پدر و مادر گرفته تا پدر بزرگ و مادربزرگ و دیگر اعضای خانواده که بهترین خاطراتشان را می سازد. بنابراین شاید اینطور بتوان گفت که بهترین لذت بچه ها از عید به جز تفریح و گردششان، عیدی گرفتن است.

برای عیدی دادن بهتر است که مقدار کمی پول براساس سن و سال بچه در نظر گرفته شود، به طور مثال برای بچه های کوچکتر کمتر و برای بچه های بزرگتر بیشتر در نظر گرفته شود و مزیت پول نسبت به سایر نوع عیدی ها این است که این حق انتخاب را برای بچه ها قائل می شوید تا خودشان براساس علایقشان خرید کنند یا پول هایشان را جمع کنند. خیلی ها هم اعتقاد دارند که عیدی نباید پولی باشد بلکه براساس سن بچه برایش خرید کنند که آن هم نظر دیگری است.

بیشتر بخوانید:

رسوخ شعار غلط «فرزند کمتر زندگی بهتر» در فرهنگ ایرانی

در هر صورت نکته مهم این است که لذت عیدی گرفتن را از بچه هایمان نگیریم و همینطوری عیدی آنها را از خودشان نگیریم، خیلی از بچه ها این خاطره در ذهنشان مانده که پدر و مادرها به حساب ذخیره کردن پول هایشان عیدی شان را می گیرند اما در هر صورت بچه ها نمی فهمند  چه اتفاقی در طول سال برای عیدی شان افتاد و این خاطره در ذهنشان آنقدر باقی می ماند که برای بقیه  نیز تعریف می کنند. در عیدی‌های نقدی بهتر است از پول نو استفاده کنید، چون کودکان تفاوت پول کهنه و نو را متوجه می‌شوند.سعی کنیم از تعداد اسکناس‌ها خردتر در پرداخت عیدی استفاده کنید، چون در ذهن کودکان تعداد بیشتر اسکناس به معنای ارزش بیشتر پول  و ذوق بیشتری می‌کنند.

حتی اگر پدر  و مادر عیدی بچه ها را برای خودشان در بانک  گذاشته یا ذخیره کرده باشند بهترین حالت این است که بچه ها در جریان این ذخیره کردن باشند مثلا برایشان قلکی تهیه شود که بچه ها در جریان ذخیره پول هایشان قرار بگیرند و خودشان در طول سال تصمیم بگیرند آن را در جایی هزینه کنند یا خیر و یا اینکه چه چیز مورد نیازشان است که می توانند آن را با پول عیدی شان تهیه کنند این بهترین حالت لذت بخش برای بچه ها می تواند باشد همین که مدیریت مالی شان نیز در دست خودشان است و بچه ها را به سمت استقلال سوق می دهد.

بنابراین عیدی بچه ها را به خود آنها بدهید و اگر سن و سالشان برای ذخیره کردن کم است به انها یاد دهیم که چطور پول هایشان را جمع و نگهداری کنند، اگر هم سن آنها به این حد نمی رسد و هنوز نمی دانند که با پول چه می کنند، بهتر است پدر و مادر آنها را به فروشگاه ببرند و برایشان توضیح دهند که مثلا با عیدی خودشان برایشان اسباب بازی یا وسیله دیگری خرید می کنند اما این حق انتخاب را برای خود بچه قائل شوند.

نکته دیگر این است که پول یا هدیه ای که دیگران به بچه ها می دهند را تمسخر نکنید. یکی از وظایف والدین این است که به کودکانشان یاد دند انسان قدرشناسی باشد، این به سلامت روانی کودکان کمک می کند. چه اینکه تا ابد در ذهنشان این باقی می ماند که اگر کسی پول یا هدیه مادی کم ارزش تری برایشان خریده این آدم ارزشی برایشان قائل نشده بنابراین به بچه هایتان این را آموزش ندهید که دیگران را براساس عیدی شان ارزیابی کنند.

مسئله دیگر هم احترام گذاشتن به بزرگترها و تشکر کردن از آنها است که باز هم از وظایف بزرگترها و والدین است که به بچه هایشان آموزش دهند وقتی فردی به آنها عیدی داد، قدرشناس باشند و از او تشکر کنند، حتی اگر ارزش مادی یا مالی کمی عیدی داشته باشد.

مهارت مدیریت «عیدی» را به بچه‌ها بیاموزید

در طول دوران نوروز بچه ها به دیدار پدربزرگ ها و مادربزرگ ها می روند و آنها هم عموما از لابه لای قران به بچه ها و نوه هایشان عیدی میدهند. به بچه ها آموزش تشکر کردن و تبریک عید را بدهید تا بزرگترها هم خوشحال شوند. مثلا به کودکتان یاد دهید که حتما با دیدن بزرگترها به آنها عید را تبریک بگویند و در صورت دریافت عیدی تشکر کنند.

نکته دیگر این است که برای عیدی دادن و گرفتن رقابت و چشم و هم چشمی نکنید. به کودکانتان بیاموزید که حتما عیدی گرفتن از طرف بزرگترها جزو واجبات نیست ، اگر بزرگتری عیدی می دهد لطف می کند و از سوی دیگر هم عیدی دادن نباید رقابتی باشد مثلا خاله یا عمه مبلغی عیدی می دهند و ما هم مبلغ بیشتری بدهیم بلکه همان میزان کم عیدی از ارزش معنوی برخوردار است و برای بچه ها لذت دارد مگراینکه ما به عنوان پدر و مادر تعریف دیگری  از عیدی داشته باشیم که در این صورت بر ذهنیت کودکان هم تاثیر نادرست می گذارد.

بنابراین اگر به خاطرات خودمان رجوع کنیم می‌بینیم گاهی اوقات در کنار خاطرات شیرین از عیدی گرفتن خاطرات تلخی هم داریم که شاید ناشی از تبعیض‌ها و رفتارهای نامناسب بزرگسالان باشند. بنابراین نحوه عیدی دادن یادمان باشد که بر روان کودکان و نوجوانان  تاثیرگذار است.

*نحوه مدیریت عیدی ها

حال که به روزهای پایانی نوروز نزدیک می شویم بهتر است چند نکته درباره مدیریت عیدی بچه ها را در نظر داشته باشیم نخست اینکه همانطور که جلوتر ذکر شد بهتر است که مدیریت آن را به دست خود بچه ها بسپاریم و برای بچه ها اعتمادسازی کنیم یعنی اینطور نباشد که عیدی هایشان را خرج کنیم می توانیم یک باکس یا قلک برایشان مشخص کنیم و بگوییم عیدی هایشان را در آن ذخیره کنند و هر زمان که به وسیله ای نیاز دارند یا دوست دارند آن را داشته باشند از ذخیره عیدی شان خرج کنند و اگر هم میزان آن کم است می توانیم ما هم کمکی مالی به آنها داشته باشیم تا بتوانند ان وسیله را تهیه کنند دراین صورت بچه ها قدری حساب و کتاب لوازمی که نیاز یا علاقه شان است هم دستشان می آید.

اگر کودک شما به سن تشخیص و نزدیک نوجوانی رسیده بهتر است که با او صحبت کنید و بهترین راه ذخیره پول مثل نگه داشتن پول به نام خودش در بانک را در نظر داشته باشید.

مهارت مدیریت «عیدی» را به بچه‌ها بیاموزید

و برای جمع بندی باید مطرح کرد که طوری رفتار کنید که تنها ماهیت عیدی دادن و گرفتن برای کودکان مهم باشد نه دریافت عیدی گرانقیمت. در زمان عیدی دادن میان کودکان تبعیض قائل نشوند و سعی کنید عیدی یکسان پرداخت شود تا حس حسادت در ذهن بچه‌ها زنده نشود. ایام نوروز و دریافت عیدی فرصت خوبی برای آموزش تشکر و قدردانی به کودکان است، از کودکان بخواهید وقتی از کسی عیدی دریافت کردند از او تشکر کنند، چه مبلغ عیدی کم و چه زیاد باشد، چه هدیه مورد پسندشان باشد و یا نباشد. از زمان ایام نوروز برای دید و بازدید و معاشرت با فامیل و آشنایان استفاده کنید و سعی کنید این رسوم را در ذهن کودکانتان زنده نگه دارید.

منبع: فارس



منبع خبر

مهارت مدیریت «عیدی» را به بچه‌ها بیاموزید بیشتر بخوانید »

بچه ها چطور مسئولیت پذیر می شوند؟

بچه ها چطور مسئولیت پذیر می شوند؟


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، ایجاد و تقویت حس مسئولیت پذیری فرزندان در مبانی تربیت قرآنی مهم تأکید بوده است. ما باید به فرزندان خود اعتماد کنیم و آنها را نسبت به تصمیم گیری هایشان مسئول کنیم؛ در کنارش البته باید خودمان نیز حضور داشته باشیم و در مسئولیت انتخاب گری، آنها را هم به خودشان واگذار کنیم، چرا که حس مسئولیت پذیری از کودکان انسان های توانمند، مقتدر و مسئول می سازد. 

زمانی که بچه ها مسئولیت پذیر تربیت شوند آنها هم در آینده فرزندانی مسئولیت گریز تربیت می کنند. مسئولیت والدین در برابر فرزندان، تربیت صحیح آنها است. این مسئولیت به اندازه ای مهم است که پیامبر اکرم ص فرمودند: «لَأِنْ یُؤدِّبُ اَحَدُکم وَلدَه خیرٌ لَه مِنْ أن یَتَصدَّقَ بِنِصْفِ صالحِ کلِّ یَوْم: اگر هر یک از شما به تربیت فرزند خود بپردازد، برای او نیکوتر از آن است که هر روز نیمی از درآمد خود را در راه خدا صدقه بدهد». همچنین پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرمایند: «ما وَرَّثَ والِدٌ ولَدَهُ أَفْضَلَ مِنْ أدَبٍ: هیچ میراثی از ادب و تربیت صحیح برای فرزند بهتر نیست».

اما درباره اینکه چه زمان و مکانی برای مسئولیت پذیر کردن فرزندان مناسب است، باید گفت که معمولا بین 3 تا 5 سالگی، کودک هر چیزی را از روی تقلید یاد می‌گیرد برای همین می‌توانید مرتب کردن اتاق را مانند بازی به او نشان دهید و او را در این کار همراهی کنید. او نیاز دارد بداند این کار را از کجا شروع کند و هر وسیله را چطور سر جای خود بگذارد. بنابراین تصور نکنید فرزند شما خیلی کوچک است و از عهده این کار بر نمی آید، وقتی زمان تمیز کردن اتاق کودکتان می‌شود حتما مسئولیت‌هایی را به او بدهید.کودک با کمک شما معنای مسئولیت را می‌فهمد و تمایل پیدا می‌کند که این کار را تکرار کند. 

*واگذاری کارهای ساده به بچه ها

واگذار کردن کارهای ساده و کوچک به بچه ها برحسب توانمندی هایشان خیلی می تواند حس رضایتمندی را در وجودشان ایجاد کند. این کار حس اعتماد به نفس را در وجودشان پرورش می دهد و آنها را برای پذیرفتن مسئولیت ها و وظایف آینده آماده تر می کند. برخی از این کارها را از نظر می گذرانیم:

-کمک کردن در چیدن میز و سفره

یکی از کارهایی که بچه ها از سه سالگی می توانند با بزرگترها همکاری کنند، چیدن میز و سفره است کمک کردن در آشپزخانه و چیدن میز به آنها  کمک می کند که در درست شدن غذا خود را سهیم بدانند. بنابراین اجازه بدهید بچه ها کمکتان کنند و البته در حین کمک کردن نیز حواستان به آنها باشد و فضای آشپزخانه را برایشان امن کنید، به طور مثال آنها را از وسایل تیز  و برنده و خطرناک دور کنید.

بنابراین کودکان سنین چهار تا شش سال راحت در آماده سازی غذا به خانواده کمک می کنند ضمن اینکه آموزش های اولیه طرز درست کردن غذا را هم می توانند یاد بگیرند و در شست و شو نیز کمک کننده باشند حتی اگر اشتباهاتی هم داشته باشند می بایست با کمک والدین گاهی کمک کننده شوند.

-تمیز کردن اتاق

کودکان از سنی که می توانند راه بروند و کارهای ساده را انجام دهند، می توانند در تمیز کردن اتاقشان سهیم باشند. مثلا به آنها بگوییم که توپ هایش را جمع کند ، یا وسایلش را داخل سبد بریزد. اگر فرزند شما هفت سال دارد در تمیز کردن خانه می تواند کمک کند اگر در این زمینه علاقه نشان داد می توانید مسئولیت جارو کردن را به او بسپارید تا وقتش تلف نشود البته نباید این کار روزمره باشد و لازم نیست که هر روز این کار را انجام دهد.

*اجازه بدهید بچه ها مسئولیت رفتارشان را برعهده بگیرند

یکی از مسئولیت هایی که بچه ها باید آموزش ببینند، اینکه یاد بگیرند چطور با دیگران رفتار کنند. مثلا وقتی دختر شما احساسات برادر کوچک خود را جریحه‌دار می‌کند، او را مجبور به عذرخواهی نکنید. در این ‌صورت عذرخواهی او واقعی نخواهد بود و به برادرش هم کمکی نمی‌کند.

در عوض به احساسات دختر خود گوش بدهید و به او کمک کنید از احساسات پیچیده‌ خود سر در بیاورد، به ویژه احساساتی که باعث شده‌اند با برادر خود پرخاشگری کند. بعد از آن، وقتی که حالش بهتر شد، از او بپرسید چه‌ کاری می‌تواند بکند که رابطه‌ خود را با برادرش بهتر کند. شاید آماده‌ عذرخواهی باشد. ولی شاید هم با عذرخواهی احساس کند غرورش شکسته می‌شود و ترجیح ‌بدهد به جای آن یک داستان برای برادرش بخواند، به او کمک کند میز را بچیند یا او را محکم بغل کند.

بچه ها چطور مسئولیت پذیر می شوند؟

این به کودکان یاد می‌دهد رفتارشان با دیگران می‌تواند عواقبی داشته باشد. آنها وظیفه دارند اگر خراب‌کاری کردند، خودشان آن را درست کنند. اما چون شما او را مجبور نکرده‌اید، باید خودش انتخاب کند که اشتباهش را جبران کند، بنابراین این مسئولیت باعث می‌شود احساس بهتری پیدا کند و در نهایت بخواهد دوباره این کار را تکرار کند.

*تکنیک های کلیدی مسئولیت پذیری

مثال مسواک زدن را برای مسئولیت های ریز و کوچک دیگر در نظر بگیرید. ابتدا با بچه ها شروع به مسواک زدن دندان ها کنید که یک الگوی زنجیره ای را به انها آموزش دهید و آن را با کارهای حاشیه های جذاب همراه کنید ، به تدریج به آنها مسئولیت بیشتری بدهید و در نهایت خود بچه ها به تنهایی مسواک بزنند.

الگویی مثل همین برای گفتن متشکرم، خرد کردن کارهای بزرگ و غذا دادن به حیوانات و انجام تکالیف درسی و دیگر کارها را رعایت کنید. مثلا به آنها آموزش دهیم چطور گل بکارند و باغچه را هرس کنند و اینکه چطور دوچرخه سواری کنند. ممکن است ناراحت شوید از اینکه کودک شما دوباره لباس گرم خود را جا گذاشته است، اما این را به یاد داشته باشید که با سرزنش کردن او مسئله حل نمی شود. اما با روند آموزشی خرد کردن مسئولیت ها او را به یادآوری برداشتن وسایلش آموزش دهید.

قبل از اینکه بچه ها را برای بی مسئولیتشان سرزنش و تنبیه کنید، با آنها ارتباط برقرار کنید و با گفت وگو آنها را هدایت کنید، بچه ها اگر بدرفتاری ما را ببینند هرگز آن کار را یاد نمی گیرند و مدام لجبازی می کنند. ارتباط چشمی با فرزندتان برقرار کنید و به او بگویید که تو الان خیلی ناراحت هستی که گلدانت افتاده و شکسته ، فردا با هم به خرید می رویم، گلدان نو می خریم و گل هایت را در درون گلدان نو می کاری.

بچه ها چطور مسئولیت پذیر می شوند؟

*اضطراب سپردن مسئولیت های زودهنگام به بچه ها

برخی از والدین هم هستند که به خاطر مشغله زیاد و عجله یا کارمند بودن و یا حتی عدم آگاهی و تنبلی زیاد به فرزندشان اجازه یادگیری و رشد صحیح نمی دهند  و از آنها توقع مسئولیت های بزرگ برخلاف سنش دارند در حالیکه این مسئولیت ها فقط بچه ها را مضطرب می کند. خیلی از مادر و پدرها هستند که قبل از دو سن سالگی بچه را با اضطراب زیاد از شیر می گیرند یا از پوشک و جدایی رختخوابش را می طلبند درحالیکه نباید در این مراحل رشد عجله کرد باید صبور بود تا بچه ها پذیرای تغییرات باشند.

لطفا تغییرات و شرایط روحی فرزندتان را در نظر بگیرید و آمادگی او را در طول مراحل رشد بسنجید وگرنه او با اضطراب به مراحل بعدی پا می گذارد. به همین دلیل باز هم تکرار می کنیم که وظایفی را متناسب با سن و توان کودک به او بسپارید. به طور مثال، کودکان باید مسئول جمع آوری اسباب بازی ها و مرتب کردن اتاق خود باشند یا کودکان را در تعیین وظایف مشارکت دهید، اگر فرزند شما در انتخاب وظایفِ مربوط به خود سهمی داشته باشد، بیشتر به حرف شما گوش خواهد کرد.

بچه ها چطور مسئولیت پذیر می شوند؟

در نهایت وقتی وظایف مشخص شدند، در پیگیری آن ثبات داشته باشید. گاهی والدین صبور نیستند و فکر می کنند اگر خودشان کاری را انجام دهند آسان تر از این است که بارها آن را به فرزندشان گوشزد کنند.برای شانه خالی کردن از وظیفه، پیامدهایی در نظر بگیرید، مثل محرومیت از غذای مخصوص یا تماشای تلویزیون به مدت پانزده دقیقه یا اینکه چند قانون مشروط تعیین کنید. مثلا برای روز جمعه می توانید چنین قانونی قرار دهید: اول تمام کارها را انجام می دهیم و بعد به گردش می رویم. 

نکته نهایی هم این است که به کودک بیاموزید مسئول جبران اشتباهات خود نیز هست. مثلا اگر مایعی را روی زمین ریخت باید از او بخواهیم در تمیز کردن آن کمک کند. این را در امور دیگر خانه و فعالیت های بیرون نیز می توانیم مدنظر داشته باشیم.

منبع: فارس



منبع خبر

بچه ها چطور مسئولیت پذیر می شوند؟ بیشتر بخوانید »

بازی‌هایی برای کنترل خشم کودکان پرخاشگر

بازی‌هایی برای کنترل خشم کودکان پرخاشگر


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، خشم یک حالت برانگیختگی و هیجان زیاد در زمان روبه‌رو شدن با محرک‌های نامناسب محیطی است. احساس خشم بخشی از زندگی همه ما هست و همه بچه‌ها نیز به نوعی آن را تجربه می‌کنند. از این ‌رو باید بـه بچه‌ها بیاموزیم که چطور با خشم خود کنار بیایند. کودکان گاهی احساساتشان را از طریق رفتار بروز می‌دهند؛ زیرا این تنها روشی است که به کمک آن می‌توانند آنچه را احساس می‌کنند، بیان کنند.

خشم یکی از نیرومندترین هیجان ها است. پرخاشگری نیز از آثار حالت هیجانی خشم است که معمولاً همراه آن رخ می دهد. همانگونه که امام علی (ع) می فرماید:«کنار زدن غضب به واسطه بردباری، نتیجه شناخت است». در منابع اسلامی، تلاش شده که نگرشی صحیح درباره
خشم داشته باشیم ؛ از جمله در روایتی آمده است: خشم و غضب، امری شیطانی است و شیطان با ابزار قراردادن آن انسان ها را صید می کند و از طریق سعادت منحرف و به راه شقاوت می کشاند.

برخی بازی ها این روزها از سوی روانشناسان مطرح شده که به کاهش حجم خشم کودکان می انجامد که برخی از آنها را مرور میکنیم:

*بازی با حباب و تمرین تمرکز

یکی از این بازی ها برای کودکان ۳ تا ۵ ساله، درست کردن یک ظرف حباب است و اینکه با آن تمرین تنفس کنیم. تنفس آرام و شمرده، احساسات خروشان کودک را آرام میکند. به مدت چند هفته روزی یک دقیقه با فرزندتان حباب درست کنید؛ بعد از اینکه حباب درست کردن را یاد گرفت، از او بخواهید با کمک گرفتن از قوه تخیلش، حباب های متفاوتی درست کند. لطافت حباب ها و تلاش برای ساخت آنها روحیه کودک را آرام تر می کند.

*آموزش روش های کنترل خشم

با بزرگتر شدن بچه ها و عبور از سنین پیش دبستانی می توانیم روش های کنترل مدیریت خشم را به بچه ها آموزش دهیم و تغییراتی در تفکر آنها ایجاد کنیم، ابتدا با طمأنینه و حوصله به بچه آموزش دهید که محرک های خشمش را شناسایی کند مثلا اگر کسی حرف بدی به او می زند و او عصبانی می شود، این نمونه عصبانیتش را شناسایی کند و بعد از آن مرحله دیگر پس از شناسایی محرک، این است که چطور آن را فروبنشاند و در ارتباط با دیگران صبور باشد.

مثلا اینکه به فرزندمان یاد دهیم قبل از هر اقدامی، نفسی عمیق بکشد و اگر می تواند چند قدم از آنچه عصبانی اش کرده فاصله بگیرد؛ در دل جمله های آرام کننده تکرار کند مثل: «از پسش بر میام» یا «مهم نیست». در نهایت هم رفتارهای عاقلانه و مودبانه را به بچه آموزش دهیم مثلا «این توپ منه، لطفا پسش بده» یا «چه حرف زشتی زدی، من این طوری حرف نمی زنم». به فرزندتان یاد بدهید قرار نیست کسی با خشونت بیشتر برنده شود.

قدم دیگر این است که علامت های جسمی عصبانیت را به بچه نشان دهیم، مثلا به او یاد دهیم که اگر کسی عصبانی است، بلند حرف می زند، یا صورتش قرمز می شود یا اینکه دست هایش را مدام تکان می دهد و ضربان قلبش بالا می رود، یا اخم می کند و تند تند نفس می کشد. سپس به او بگوییم که اگر این علامت ها را در خود دید ، یاد توصیه هایی که به او کردید، بیافتد.

*خمیر بازی برای کنترل خشم

برای بچه های بین سنین ۹ تا ۱۲ سال واکنش های خشمگین شدن را می توان آموزش داد. مثلا اینکه اگر فرزندتان با کسی دعوا کرد، اجازه دهید هر کار که می خواهد بکند بعد با او صحبت کنید و بگویید نتیجه این کارهایت چیست؟ چه چیز را توانستی نشان دهی، آیا مشکلت حل شد؟ اگر باز هم دعوایت شد باز هم می خواهی همین رفتار را تکرار کنی؟

یکی از بازی هایی که برای کنترل خشم موثر است، بازی با گِل یا با خمیر برای بچه های بین سنین سه تا یازده سال  است. بچه ها از بازی با گل یا خمیر خیلی لذت می برند چون بازی حس لامسه آنها را تقویت می کند و بچه های کوچک هم حس لامسه قوی دارند و دوست دارند همه چیز را با دستانشان لمس کنند. 

بچه ها با خمیر بازی می توانند خمیر را به هر شکلی که می خواهند ورز و تغییر بدهند یا آن را خرابش کنند و یک شکل دیگر بسازند همین گرد کردن و شکل دادن به خمیر و گل نوعی برون ریزی احساس پرخاشگری است و حس خشم آنها را تعدیل می کند. بهتر است در بازی از قالب استفاده نشود چون در نحوه بیان کودک اثر تسهیل کننده دارد.

*بادکنک های خشم 

ترکاندن بادکنک ها کودک را قادر می کند خشم خود را ببیند. بنابراین از سر و صدای بچه ها با بادکنک ها نگران نشوید، بلکه اجازه دهید بادکنک ها را بترکانند یا آنها را گاز بگیرند.

*خشم کودکان را مضاعف نکنید

گاه پیش می آید که والدین با بچه ها طوری صحبت می کنند که خشم بچه ها را بیشتر می کند.

چند مثال

* روش غلط: چند بار بهت بگم چراغ حموم رو خاموش کن؟ 

– روش صحیح : پسرم چراغ حمام هنوز روشنه

* روش غلط: مادر: زود باش تلفن رو همین الان قطع کن (روش غلط فرمان و دستور) پسر: نمی‌خواهم

-روش صحیح: مادر: من حالا می‌خوام یه تلفن بزنم . پسر: توی یک دقیقه تمومش می کنم

* روش غلط: تمام روز به جوجه‌هات آب و دونه ندادی؟ عرضه نگهداری از دوتا جوجه رو نداری؟

– به جای اتهام زدن توصیف کنید: صحیح: جوجه ها خیلی گرسنه بنظر می‌رسن!

منبع: فارس



منبع خبر

بازی‌هایی برای کنترل خشم کودکان پرخاشگر بیشتر بخوانید »