تروئیکای اروپا

مذاکره در قطر نگاه تاکتیکی یا راهبردی؟

مذاکره در قطر نگاه تاکتیکی یا راهبردی؟



تا وقتی آمریکایی‌ها فشار را ابزاری برای مهار، تضعیف و در نهایت براندازی در ایران می‌بینند، مذاکره نه تنها بی‌نتیجه است بلکه این توهم و تلاش خصمانه را تشدید نیز می‌کند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، محمد صرفی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: روز شنبه جوزپ بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در سفر به تهران چهار ساعت با حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه کشورمان پشت درهای بسته گفت‌وگو کرد. پس از آن دو طرف در یک کنفرانس خبری مشترک شرکت کرده و دیدگاه‌های خود را بیان کردند.

مهم‌ترین نکته این کنفرانس خبری آن بود که مذاکرات هسته‌ای برای احیای برجام به زودی آغاز خواهد شد و به گفته برخی منابع، این مذاکرات به میزبانی یکی از کشورهای منطقه – به احتمال زیاد قطر- انجام خواهد پذیرفت.

مذاکرات مربوط به احیای برجام از حدود سه ماه قبل متوقف شد. طرف آمریکایی از همان ابتدا سعی کرد توپ را به زمین ایران ‌انداخته و تهران را مسئول توقف مذاکرات معرفی کند. سیاستی که همچنان نیز ادامه دارد. در همین زمینه یک مقام وزارت خارجه آمریکا در اثنای سفر بورل به تهران گفت: «ما آماده‌ایم تا به سرعت توافقی که برای بازگشت متقابل به اجرای کامل برجام در وین مذاکره کردیم را نهایی کرده و آن را اجرا کنیم. اما ایران باید خواسته‌هایی را که فراتر از برجام است، کنار بگذارد.»

ادعای آمریکا درباره خواسته‌های فرابرجامی در حالی مطرح می‌شود که اساساً وضعیت امروز توافق هسته‌ای محصول زیاده‌خواهی و باج‌خواهی فرابرجامی دولت آمریکاست. دونالد ترامپ رئیس‌جمهور سابق آمریکا به امید دستیابی به اهداف فرابرجامی، از توافق هسته‌ای خارج شد و وزیر خارجه او روز اول خرداد سال ۹۷ طی یک سخنرانی رسمی در بنیاد هریتیج، لیستی مشتمل بر ۱۲ مورد از این خواسته‌ها را اعلام کرد که نیمی از آنها مربوط به نفوذ منطقه‌ای ایران بود؛ از لزوم خروج ایران از سوریه گرفته تا عدم حمایت از حزب‌الله لبنان و انصارالله یمن و حشدالشعبی در عراق. جو بایدن در رقابت‌های انتخاباتی ۲۰۲۰ خود را منتقد سیاست ترامپ علیه ایران معرفی کرد و وعده بازگشت به برجام را داد اما وقتی به کاخ سفید رفت در عمل همان سیاست را در پیش گرفت و گفت آمریکا به دنبال توافقی قوی‌تر است و منظور خود از توافق قوی‌تر را مهار قدرت موشکی و نفوذ منطقه‌ای ایران اعلام کرد. دقیقاً همان خواب و خیال‌هایی که ترامپ می‌دید!

کمتر از سه هفته پیش (۱۸ خردادماه) شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی قطعنامه پیشنهادی آمریکا و تروئیکای اروپا علیه ایران را تصویب کرد. پاسخ جمهوری اسلامی به این قطعنامه جمع‌آوری برخی دوربین‌های نظارتی آژانس بود تا نشان دهد هرگونه اقدام خصمانه‌ای بدون پاسخ نخواهد ماند.

گرچه برخی تحلیلگران معتقدند این پاسخ می‌توانست و باید به شکلی قوی‌تر داده می‌شد. گروسی در سفر ابتدای سال خود به تهران قول بستن پرونده پی.ام.دی را در خردادماه داده بود. اما این پرونده نه تنها بسته نشد بلکه مستمسکی برای صدور قطعنامه علیه ایران نیز قرار گرفت.

نکته جالب و قابل تامل ماجرا آنجاست که دولت آقای روحانی یکی از دستاوردهای مهم برجام را بستن همیشگی پرونده پی.ام.دی عنوان می‌کردند. حال آنکه این پرونده برای غرب بسته نشده و هرگز نیز بسته نخواهد شد، که اگر آن را ببندند با چه اهرم و بهانه‌ای ایران را متهم و علیه ما فضاسازی کنند؟!

اگرچه راهبرد جمهوری اسلامی هیچ‌وقت ترک میز مذاکره نبوده اما آغاز مذاکرات غیرمستقیم میان ایران و آمریکا در قطر، پیام اشتباهی را به طرف مقابل مخابره می‌کند. آنها گمان خواهند کرد تصمیم تهران محصول اقدام خصمانه آنها در آژانس است و زمینه را برای حرکت‌های خصمانه بعدی هموار می‌کند.

موافقت با ادامه مذاکره با غرب بر سر احیای توافق هسته‌ای، شاید با این تلقی صورت گرفته باشد که ما ترک‌کننده میز مذاکرات نیستیم و پاسخی به تبلیغات آمریکا باشد که سعی می‌کند ایران اسلامی را مسئول و مسبب بن‌بست فعلی جلوه دهد و این تاکتیک روشی برای خنثی‌سازی این نیرنگ باشد! اما آیا از منظر راهبردی هم، چنین است؟ شک و تردید فراوانی در این خصوص وجود دارد.

دولت سیزدهم یکی از سیاست‌های اصولی و کلان خود را جداسازی معیشت مردم از مذاکرات هسته‌ای اعلام کرده است. تصمیم اخیر در سطح کلان به این سیاست اصولی ضربه می‌زند هرچند واقعاً دولت در سطح کلان خود قائل به این جدایی باشد.

دو گروه هستند که علاقه فراوانی به پمپاژ این گزاره غلط دارند؛ «بدون احیای برجام نمی‌توان مشکلات کشور و مردم را حل کرد.» گروه نخست طرف غربی- از آمریکا و تروئیکای اروپا گرفته تا حتی رژیم صهیونیستی- است که به شدت از بی‌اعتبار شدن این گزاره در هراس است. چرا که در این صورت، تحریم به عنوان تنها ابزار آنها برای فشار، تا حد بسیار زیادی کارایی خود را از دست داده و تیغش کند می‌شود.

شاید این سؤال مطرح شود که این یک گزاره ذهنی و روانی است و تحریم یک واقعیت اقتصادی. چطور باور داشتن یا نداشتن به این گزاره، بر یک واقعیت عینی اثر می‌گذارد؟ پاسخ این سؤال طولانی است و در این مجال نمی‌گنجد. پیشنهاد می‌کنیم اگر به پاسخ این سؤال مهم علاقه دارید، کتاب «هنر تحریم‌ها» اثر «ریچارد نفیو» که از او به عنوان معمار تحریم‌های ایران یاد می‌شود را مطالعه کنید.(پی‌دی‌اف کتاب به صورت رایگان در فضای مجازی موجود است.)

نفیو در این کتاب به شکل تفصیلی توضیح می‌دهد که تحریم اگرچه ابزاری اقتصادی است اما موفقیت یا شکست آن در درجه اول روانی و مربوط به جامعه تحت تهاجم است.

گروه دومی که اگر نگوییم بیش از گروه اول به جا انداختن این گزاره علاقه دارند و تمایلشان کمتر هم نیست، جریان غربگرای داخلی است. جریانی که اگرچه ظهور و نفوذ سیاسی آن در ساختار رسمی قدرت با پایان دولت پیشین، تا حد زیادی پایان یافته اما فضاسازی و عملیات روانی آن در سطح افکار عمومی همچنان ادامه دارد. آنان همچنان اصرار دارند که وانمود کنند مسیر برجام برای حل مشکلات کشور مسیر درستی بوده و هنوز هم تنها مسیر پیش روی کشور است.

مسئله برای این جریان، صرفاً یک پرونده فنی و مدیریتی نیست که بتوان به راحتی از نتیجه آن عبور کرد. برجام یک پرونده نمادین و سنگ محک دو نوع تفکر است. تفکری که معتقد است می‌توان به غرب اعتماد و با آن همراهی و همکاری کرد و تفکری که همراهی با غرب را نه تنها فرصت ندانسته بلکه تهدید نیز می‌داند.

مذاکره غیرمستقیم با آمریکا در قطر، هدیه‌ای ناخواسته به دو گروه فوق است. اواسط خردادماه نشریه آمریکایی فارین‌پالیسی در مقاله‌ای با عنوان «حماقت‌های آمریکا در قبال ایران» به بررسی سیاست‌های واشنگتن در تقابل با جمهوری اسلامی پرداخت و بسیاری از آنها را اشتباه و احمقانه توصیف کرد.

این مقاله طولانی با یک جمع‌بندی قابل تامل به پایان می‌رسد و آن هم اینکه علت باج‌خواهی و زیاده‌طلبی آمریکا در برابر ایران آن است که هنوز هم خیلی‌ها در واشنگتن به براندازی جمهوری اسلامی ایران امید واهی دارند و در مقطع فعلی هم برخی اعتراضات معیشتی و صنفی علت این توهم و امید واهی است. تا وقتی آمریکایی‌ها فشار را ابزاری برای مهار، تضعیف و در نهایت براندازی در ایران می‌بینند، مذاکره نه تنها بی‌نتیجه است بلکه این توهم و تلاش خصمانه را تشدید نیز می‌کند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مذاکره در قطر نگاه تاکتیکی یا راهبردی؟ بیشتر بخوانید »

دست آمریکا بسته است، نمی‌تواند به ایران امتیاز بدهد/ هجمه به قدرت منطقه‌ای ایران؛ بازی افراطیون اصلاح‌طلب در زمین اسرائیل

دست آمریکا بسته است، نمی‌تواند به ایران امتیاز بدهد/ هجمه به قدرت منطقه‌ای ایران؛ بازی افراطیون اصلاح‌طلب در زمین اسرائیل



طیفی که این روزها از «دستِ بسته بایدن» سخن می گوید، همان جریانی است که پیش از این مدعی بود که اگر بایدن رئیس جمهور امریکا شود، «آبان رویایی» در ایران رقم خواهد خورد.

سرویس سیاست مشرق – روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژه‌های مشرق” نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با   «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** دست آمریکا بسته است، نمی تواند به ایران امتیاز بدهد

روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «مشکل اصلی احیای برجام فعلا در گرو مساله سپاه پاسداران از یکطرف و تضمین‌ها از طرف آمریکاست که این دو مطالبه اصلی برای احیای برجام است. در مورد اولی آمریکایی‌ها رسما به ایران اطلاع داده‌اند که دولت آمریکا نمی‌تواند سپاه پاسداران را از فهرست گروه‌های تروریستی درآورد و تحریم‌ها را بردارد. این موضوع رسما از طریق کانال‌هایی با ایران وجود دارد به ما ابلاغ شده است. در رابطه با تضمین‌ها مساله ساده‌تر است و سازوکار و راهکارهایی برایش پیدا شده بوده هرچند جزئیات آن بیان نشده است.»

در ادامه این مطلب آمده است: «در رابطه با مساله احیای برجام نیازمند یک تصمیم سیاسی هستیم. البته دست بایدن هم از طرف کنگره و هم لابی صهیونیست‌ها بسته است. انتخابات کنگره را پیش‌رو دارد و حزب دموکرات در یک فضای کاملا لرزان قرار دارد و چنانچه امتیازی به ایران دهد، ممکن است منجر به شکست دموکرات‌ها در انتخابات آتی بشود.»

دست آمریکا بسته است، نمی‌تواند به ایران امتیاز بدهد/ هجمه به قدرت منطقه‌ای ایران؛ بازی افراطیون اصلاح‌طلب در زمین اسرائیل

دست آمریکا بسته است، نمی‌تواند به ایران امتیاز بدهد/ هجمه به قدرت منطقه‌ای ایران؛ بازی افراطیون اصلاح‌طلب در زمین اسرائیل

آمریکا مدعی است که سپاه را از فهرست FTO  حذف کرده اما سپاه قدس را در این لیست تحریمی قرار می دهد. این پیشنهاد، گستاخانه، بی شرمانه و فریبکارانه است. چرا که که برداشته شدن تگFTO  از سپاه پاسداران به معنای انتفاع ایران از برجام نیست، لیست SDN  آنچنان گسترده است که تگ تشریفاتیFTO  نمی تواند در میان مدت انتفاع ساز باشد، تنها در شرایطی می توان از طرح برداشتن FTO  استقبال کرد که قبل از آن آمریکایی‌ها تگ‌های SDGT  (ذیل کاتسا) را برداشته و حسن نیت خود را اثبات کنند.

آمریکا با شراکت اسرائیل و تروئیکای اروپا در پی آن است که ضمن حفظ محدودیت های برجامی ایران، توافق هسته ای را به حوزه های دیگر از جمله توان دفاعی و قدرت منطقه ای ایران نیز تعمیم دهد. در این میان هیچ خبری از لغو تحریم ها نیست.

با اینحال فعالین و رسانه های اصلاح طلب ضمن دفاع از این طرح ضدایرانی مدعی هستند که دست بایدن بسته است و نمی تواند امتیازی به ایران بدهد.

طیفی که این روزها از «دستِ بسته بایدن» سخن می گوید، همان جریانی است که پیش از این مدعی بود که اگر بایدن رئیس جمهور امریکا شود، آبان رویایی در ایران رقم خورده و فتح الفتوح عظیم اقتصادی را در کشورمان شاهد خواهیم بود.

** هجمه به قدرت منطقه ای ایران؛ بازی افراطیون اصلاح طلب در زمین اسرائیل

روزنامه شرق در مطلبی نوشت: «ایالات متحده آمریکا اگر می‌خواست افکار عمومی جهان را علیه جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان یک قدرت متوسط در نظام بین‌الملل بسیج کند، این مهم برایش میسر نبود. اما جهت‌گیری‌های منطقه‌ای و بین‌المللی تهران و آشکارسازی حرکت ایران در قالب یک تئوری معنادار به نام جنگ‌های نامتعادل، سبب شد قدرت‌افزایی ایران و به دنبال آن قدرت‌افکنی تهران به تهدیدی برای نظام بین‌الملل تعریف شود

در ادامه این مطلب آمده است: «شعارهای جمهوری اسلامی در چهار دهه گذشته وضعیتی را به وجود آورده که تلاش برای نفوذ تهران در برخی کشورهای خاورمیانه با وجود بحران‌های متعددی مانند بحران سوریه، عراق، فلسطین، لبنان، یمن و… عملا به حرکتی ضد تهران در منطقه تبدیل شود.»

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «توافق هسته‌ای در سال ۲۰۱۵ و آنچه در قالب دکترین اوباما برای مدیریت تهران انجام شد، موجب شد آمریکایی‌ها به‌سرعت دکترین محدودسازی همکاری‌های بین‌المللی با ایران و محاصره منطقه‌ای تهران را کلید بزنند؛ چون ایران صرفا محدود به توان هسته‌ای نبود و برجام دیگری برای توان موشکی و نفوذ منطقه‌ای را هم نمی‌پذیرفت؛ بنابراین در سایه این دکترین ما شاهد ایجاد فضایی بودیم که ائتلاف عربی – اسرائیلی به صورت دقیق‌تر و جدی‌تر از قبل دنبال شد تا به موازات آمریکا توان منطقه‌ای و موشکی ایران را مدیریت کند.»

دست آمریکا بسته است، نمی‌تواند به ایران امتیاز بدهد/ هجمه به قدرت منطقه‌ای ایران؛ بازی افراطیون اصلاح‌طلب در زمین اسرائیل

آمریکا و اسرائیل شکست های مفتضحانه ای را در منطقه غرب آسیا متحمل شده اند. در سوی مقابل، ایران و محور مقاومت پیروزی های قابل توجهی کسب کرده اند. با اینحال طیف اصلاح طلب مدعی است که آمریکا و اسرائیل دست برتر را در منطقه داشته و ایران یک بازنده است!

در روزهای گذشته روزنامه الوطن در گزارشی نوشت: دو نفتکش ایرانی بدون هیچ تأخیر و مزاحمتی در سواحل سوریه پهلو گرفتند و این امر اولین نشانه‌های فعال شدن خط اعتبار جدید بین ایران و سوریه است. همچنین رویترز در گزارشی نوشت: یک فروند نفتکش ایران حامل یک میلیون بشکه نفت خام وارد آب‌های ونزوئلا شد…ایران در ماه جاری میلادی ۳ میلیون بشکه نفت و میعانات گازی به ونزوئلا صادر کرده است.

در حال حاضر شاهد ترافیک دیدارهای دیپلماتیک و امضای سندهای همکاری اقتصادی دوجانبه با ایران هستیم؛ از قطر و ونزوئلا تا ترکمنستان و تاجیکستان. چندی پیش وزیر نفت گفته بود: در دولت سیزدهم بیش از ۵۵ قرارداد و تفاهم‌نامه امضا کردیم و در این مدت ۱۶، ۵ میلیارد دلار قرارداد نفتی و گازی با شرکت‌های داخلی و خارجی امضا شده است… در مجموع چند برابر وعده بی‌عمل توتال، حاضر به سرمایه‌گذاری شده‌اند و قرارداد هم امضا کرده‌اند.

در دولت سیزدهم با به‌کارگیری دیپلماسی عزتمندانه و عبور از حصار برجام، شاهد تحولات قابل توجهی در دریافت درآمدهای کشور بودیم. برای نمونه درآمدهای نفت ایران در ماه‌های اخیر نه‌تنها افزایش قابل ملاحظه‌ای داشته است، بلکه همه منابع حاصل از فروش نفت ایران وصول شده و درآمد نفتی معوق در دولت سیزدهم وجود ندارد.

در حال حاضر «دیپلماسی» و «میدان» همانند دو لبه قیچی، نقشه های آمریکا و اسرائیل در منطقه را نقش بر آب کرده و طرح خاورمیانه بزرگ را به آرزویی محال و دست نیافتنی بدل کرده است.

با اینحال برخی رسانه ها و فعالین اصلاح طلب با بازی در پازل آمریکا و اسرائیل، هجمه به قدرت منطقه ای ایران را دنبال می کنند.

** مگر شما نمی گفتید ارز ۴۲۰۰ تومانی، «استخوانی در گلو» است!؟

روزنامه اعتماد در مطلبی نوشت: «در شرایطی که این روزها و بعد از آغاز پروژه آزادسازی قیمت‌ها و حذف ارز ترجیحی، مردم تحت فشارهای معیشتی زایدالوصفی قرار دارند و از هر سو، تیرهای گرانی، فقر و تورم به سمت آنها پرتاب می‌شود، وزیر اقتصاد دولت سیزدهم که دیروز در شمایل سخنگوی اقتصادی کابینه رو در روی خبرنگاران ایستاده بود نه تنها وضعیت اقتصادی کشور را با ثبات، در مسیر پیشرفت و همراه با رشد اقتصادی مستمر ارزیابی می‌کند، بلکه معتقد است قدرت خرید اقشار متوسط و دهک‌های محروم جامعه بهبود و شکاف طبقاتی کاهش یافته است.»

در ادامه این مطلب آمده است: «اظهاراتی که به نظر می‌رسد، تناسبی با وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم کف جامعه ندارد و برآمده از تلاش دولت برای عادی جلوه دادن شرایط کشور است

دست آمریکا بسته است، نمی‌تواند به ایران امتیاز بدهد/ هجمه به قدرت منطقه‌ای ایران؛ بازی افراطیون اصلاح‌طلب در زمین اسرائیل

سال گذشته «حسین مرعشی» دبیرکل حزب کارگزاران در مصاحبه با روزنامه سازندگی تاکید کرده بود که دلار ۴۲۰۰ تومانی، «استخوانی در گلو» است. پیش از آن نیز «عباس عبدی» فعال اصلاح طلب در توئیتی نوشته بود: «دو پوست موز زیر پای دولت(رئیسی) است. اول ادامه دلار ۴۲۰۰ تومانی. دوم حذف دلار ۴۲۰۰ تومانی. انتخاب کنید که کدام گام را برخواهید داشت؟». این در حالی است که روزنامه های اصلاح طلب از جمله روزنامه سازندگی در سال ۹۷ و در مقطعی که کارشناسان اقتصادی و صاحبنظران با دلایل فنی و منطقی با دلار ۴۲۰۰ تومانی مخالف بودند، تصویر جهانگیری را در لباس «سوپرمن» منتشر کرده و مدعی بودند که دلار ۴۲۰۰ تومانی(دلار جهانگیری) فتح الفتوحی اقتصادی را رقم خواهد زد.

روزنامه اعتماد نیز در دولت روحانی از حامیان پروپاقرص سیاستگذاری غلط و غیرکارشناسی دلار ۴۲۰۰ تومانی-دلار جهانگیری- بود.  برای نمونه، «عبدالله ناصری» مشاور خاتمی در مطلبی در روزنامه اعتماد با عنوان «میدان داری ارزی جهانگیری» نوشته بود: «تصمیم قاطع دولت در مورد تک‌نرخی شدن ارز به همت آقای جهانگیری گرفته شد. نوسانات بازار ارز بسیار حساس و بحرانی بود و دولت باید زودتر از اینها دراین‌باره تصمیم می‌گرفت. بالاخره هم آقای جهانگیری به عنوان میدان‌دار این ماجرا تصمیم خوبی گرفت

تصویر سازی سوپرمنی از دولت روحانی درباره دلار ۴۲۰۰ تومانی در حالی بود که دولت قبل با این سیاستگذاری غلط حدود ۶۰ میلیارد دلار از ذخائر ارزی را بر باد داد. در دولت قبل ۶۰ میلیارد دلار ارز ۴۲۰۰ تومانی، ظرف سه سال به شکل ظاهرا بی‌هدف، در اختیار معدودی تسهیلات بگیر قرار گرفته بود؛ اگر دوست داشتند کالای اساسی وارد کردند اما به قیمت آزاد فروختند. اگر هم دوست نداشتند، همان ارز را در بازار آزاد فروختند و مابه‌التفاوت چند ده هزار تومانی را به جیب زدند. یا با ارز واردات کالاهای اساسی، کالای دیگری وارد کردند و کمر تولید را شکستند.

چندی پیش روزنامه شرق در اعترافی دیرهنگام نوشته بود: «همین ارز چهارهزارو ۲۰۰تومانی که به ۲۵ کالای اساسی اختصاص و در ادامه به هفت قلم کالای اساسی تقلیل یافت، بستری برای رانت ۹۰۰ هزارمیلیاردتومانی از سال ۹۷ تا پایان ۱۴۰۰ ایجاد کرد

دلار ۴۲۰۰ تومانی در تبعیضی آشکار موجب شده بود که پول متعلق به همه مردم ایران تنها به جیب حدود ۴۰۰۰ نفر برود ولی اکنون با مردمی سازی یارانه و به عبارتی با عادلانه کردن پرداخت یارانه، منافع ارز ترجیحی به جیب حداقل۷۲ میلیون ایرانی می رودبر همین اساس ذی‌نفعان این ثروت ملی با تصمیم دولت حدود ۱۷۵۰۰ ‌برابر شده است.

نکته قابل توجه اینجاست که  سیاستگذاری دولت سیزدهم تحت عنوان «مردمی سازی یارانه ها» دارای ویژگی هایی است که در طرح های قبلی به درستی به آن پرداخته نشده بود. یکی از ویژگی های بسیار مهم این طرح، مبارزه با قاچاق کالاهای اساسی است.

حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی باید در دولت روحانی و با هزینه ای کمتر انجام می شد، اما به دلیل اینکه دولت قبل نه انگیزه لازم و نه همت کافی داشت، حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی در حد حرف باقی ماند تا نهایتا در دولت سیزدهم این اقدام بسیار مهم انجام شد.

دولت قبل که مقامات ارشد آن از اعضای ارشد ستادهای میرحسین و کروبی بودند و به دولت سوم و چهارم خاتمی مشهور شد، با اعلام ارز ۴۲۰۰ تومانی به عنوان ارز تک نرخی آن‌هم برای همه کالاها قیمت ارز را ۸ برابر، قیمت طلا را ۱۰ برابر، قیمت مسکن را ۷ برابر، قیمت خودرو را ۶ برابر و قیمت بقیه کالاها را تا ۳۰۰ درصد افزایش داد. حالا بانیان و حامیان این خسارت بزرگ، ژست مدعی به خود گرفته و تازه به یاد مشکلات معیشتی مردم افتاده اند.

 جریان اصلاح طلب تعمدا و با غرض ورزی «میراث شوم دولت تدبیر و امید» را سانسور می کند.  بر اساس گزارش‌های منتشر شده از سوی بانک مرکزی، نرخ تورم در تابستان ۱۴۰۰ و در پایان دولت دوازدهم به حدود ۶۰ درصد رسید. این در حالی است که در حداقل ۴۰ سال گذشته میزان تورم هیچ‌گاه بالای ۵۰ درصد نبوده و فقط در سال ۱۳۷۴ شاهد تورم ۴۹، ۵ درصدی بوده‌ایم. و اما در حال حاضر و در شرایطی که حدود ۸ ماه از آغاز به کار دولت سیزدهم سپری شده است، شاهد کاهش شتاب تورم بوده‌ایم.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دست آمریکا بسته است، نمی‌تواند به ایران امتیاز بدهد/ هجمه به قدرت منطقه‌ای ایران؛ بازی افراطیون اصلاح‌طلب در زمین اسرائیل بیشتر بخوانید »

علی مطهری:معلوم شد که برجام موهبت بوده است/ از ادعای حاکمیت یکدست تا تقلا برای اختلاف افکنی میان دولت و مجلس

علی مطهری:معلوم شد که برجام موهبت بوده است/ از ادعای حاکمیت یکدست تا تقلا برای اختلاف افکنی میان دولت و مجلس



آمریکا به همراه انگلیس، فرانسه و آلمان پای ثابت جنایت در منطقه غرب آسیا هستند. از تجهیز صدام به سلاح شیمیایی تا حمایت از داعش و جنایت علیه مردم یمن تا اعمال تحریم های ظالمانه علیه مردم ایران.

سرویس سیاست مشرق – روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژه‌های مشرق” نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با   «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** علی مطهری:معلوم شد که برجام موهبت بوده است

«علی مطهری» نماینده حامی دولت روحانی در مجلس دهم در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفت:«اینکه گفته می‌شود ما اقتصاد کشور را به برجام گره نمی‌زنیم، یک سیاست غیرواقعی و شعاری است، زیرا ما چه بخواهیم و چه نخواهیم اقتصاد کشور به برجام و رفع تحریم‌ها گره خورده است خروج نام سپاه از فهرست تروریسم امریکا خواسته بحقی است ولی وقتی صهیونیست‌ها بایدن را متقاعد و شاید مجبور کرده‌اند که آن را نپذیرد تا به این وسیله برجام منهدم شود، اصرار بر آن، در جهت خواست اسراییل حرکت کردن است.»

وی افزود:«نیاز به شجاعت و بی‌اعتنایی به شعارهای گذشته عده‌ای خام و جامد فکر است که برجام را خیانت می‌دانستند و حالا معلوم شده که موهبت بوده است و آنها کشور را از توسعه بازداشته‌اند… برای تحقق آرمان‌های انقلاب اسلامی باید بنیه اقتصادی کشور قوی باشد و این جز با بهبود روابط با دنیا و رفع تحریم‌ها رخ نمی‌دهد. با یک کشور فقیر که با برخی همسایه‌های خود نیز روابط خوبی ندارد و آنها از ترس ما به دامن اسراییل افتاده‌اند نمی‌توان به آرمان آزادی فلسطین رسید.»

علی مطهری:معلوم شد که برجام موهبت بوده است/ از ادعای حاکمیت یکدست تا تقلا برای اختلاف افکنی میان دولت و مجلس

علی مطهری در اظهارات مذکور تاکید کرده است که «ما چه بخواهیم و چه نخواهیم اقتصاد کشور به برجام و رفع تحریم‌ها گره خورده است.» نکته قابل تأمل اینجاست که به‌تازگی اطلاعات ویژه‌ای از یکی از خبرنگاران رویترز مستقر در پاریس به نام «جان آیریش» به شبکه‌های اجتماعی درز پیدا کرده که نشان می‌دهد وی جاسوس سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی (موساد) است. 

لنی (اسم مستعار افسر موساد) طی تماس‌های مکرر با جان (خبرنگار رویترز مستقر در پاریس) اطلاعاتی را علیه ایران ارسال می‌کند. در یکی از گفت‌وگوها، لنی که سعی می‌کند اطلاعات خود را به‌صورت کنترل‌شده در اختیار جان قرار دهد، تاکید می‌کند:«جمهوری اسلامی ایران به مرحله‌ای رسیده که چه با برجام و چه بدون برجام، توانایی رسیدن به سوخت ۲۰ درصد و بالاتر از آن را هم دارد و این نشان می‌دهد تحریم‌ها و تأثیر آن بر اقتصاد ایران، کارایی قبلی خود را از دست داده‌ اما باید فضای رسانه‌های بین‌المللی به‌گونه‌ای باشد که نخبگان در ایران را به این تحلیل برساند که بدون برجام، اقتصاد ایران شکست خواهد خورد.»

پیام اصلی افسر موساد به رسانه های غربی این است که به مردم ایران و به خصوص نسل جوان القاء کنید که شما نمی‌توانید بدون ارتباط و اتصال با قدرت‌های غربی به جایی برسید. متاسفانه این دیکته افسر موساد، دقیقا توسط جریان اصلاح طلب و رسانه های منتسب به این طیف در داخل در حال پیگیری است و این طیف به طرق مختلف به این خط، ضریب می دهد.

علی مطهری در این اظهارنظر مدعی شده است که «معلوم شد که برجام موهبت بوده است.» در تیرماه ۹۶ در دوسالگی برجام مقام ارشد سابق امنیتی رژیم صهیونیستی (کارمی گیلون رئیس‌اسبق شین‌بت) در فارن پالیسی نوشتبرجام برای اسرائیل یک موهبت بود.»

انستیتو واشنگتن نیز چندی پیش در یادداشتی با عنوان «چرا اسرائیل برای توافق هسته ای با ایران (به نوعی) دلتنگ است.» نوشته بود:«با توجه به پیشرفت های برنامه هسته ای ایران با وجود سیاست فشار حداکثری آمریکا، عده زیادی از مقامات اسرائیلی حال می گویند داشتن برجام بهتر از نداشتن آن بود ولی پیوستن مجدد آمریکا به آن کار دشواری خواهد بود.»

نشریه آمریکایی فارن پالیسی- اردیبهشت ۱۴۰۰- در مطلبی نوشته بود:«برجام در حال حاضر بهترین راه برای مقابله با ایران است و آمریکا برای به دست آوردن اهرم‌های فشارش در چارچوب این توافق، باید دوباره به عضویت آن درآید. البته مقامات سابق امنیتی رژیم صهیونیستی معتقدند بازگشت به توافق هسته‌ای و تحمیل مجدد محدودیت‌های آن علیه ایران کافی نیست، بلکه باید توافقی طولانی‌تر و محکم‌تر با ایران امضا شود که جلوی برنامه‌ی موشکی و فعالیت‌های منطقه‌ای تهران را نیز بگیرد.»

این نشریه آمریکایی در ادامه نوشته بود:« ۳۰۰ مقام ارشد امنیتی سابق اسرائیل به دولت اسرائیل توصیه کرده که بهتر است از استراتژی دومرحله‌ای دولت بایدن (که مرحله‌ی اول آن روی احیای برجام متمرکز است، و مرحله‌ی دوم آن روی دستیابی به توافقی «طولانی‌تر و قوی‌تر») حمایت کند و در طراحی و اجرای هر دو مرحله همکاری نزدیکی با واشینگتن داشته باشیداین رویکرد دومرحله‌ای باید با بازگشتِ هم ایران و هم آمریکا به برجام آغاز شود.»

متاسفانه جریان غربگرا در داخل کشور که بخش قابل توجهی از آنان به طیف اصلاح طلب گرایش دارند، آگاهی بسیار اندکی نسبت به مسائل سیاست خارجی دارند. این طیف ادعا می کند که به زبان دیپلماسی مسلط است اما این ادعا هیچ نسبتی با واقعیت ندارد.

براساس مستندات موجود، جریان اصلاح طلب در مسئله برجام، با اسرائیل هم نظر و همصدا است.

علی مطهری:معلوم شد که برجام موهبت بوده است/ از ادعای حاکمیت یکدست تا تقلا برای اختلاف افکنی میان دولت و مجلس

نکته قابل تأمل اینجاست که نامه نگاری علی مطهری درباره برجام خطاب به رئیس جمهور همزمان با ترافیک دیدارهای دیپلماتیک دولت سیزدهم در تهران و به عبارتی دیپلماسی فعال دولت بدون برجام و FATF انجام شده است. گویا اصلاح طلبان این روند را موجب از بین رفتن حیثیت سیاسی خود می دانند. چرا که عیار ادعاهای این طیف درباره سیاست خارجی، بیش از پیش عیان می شود.

لازم به ذکر است که علی مطهری همان شخصی است که پیش از این مدعی بود که «دلیل باطل شدن سهمیه واکسن کرونای ایران، قرار داشتن در لیست سیاه FATF است.» تا 15 مرداد 1400- اتمام کار دولت روحانی- در حدود 19 میلیون دز واکسن کرونا وارد کشور شده بود. با شروع کار دولت سیزدهم به جهت تغییر ریل گذاری در امور اجرایی کشور، تا پایان اسفند 1400 مجموع واکسن‌های وارد شده به کشور به حدود 158 میلیون دز رسید. یعنی در حدود 8 ماه تقریبا واردات واکسن کرونا به کشور 8 برابر افزایش یافت. در این مدت واکسن‌های تولید داخل نیز به پیشرفت‌های قابل توجهی رسید و در سطح انبوه تولید شده و هم اکنون به چندین کشور نیز صادر می‌شود.

در تابستان 1400 میزان فوتی‌های روزانه کرونا به بیش از 700 نفر افزایش یافت. در ادامه با سیاستگذاری‌های دولت سیزدهم و دایر شدن مراکز شبانه‌روزی تزریق کرونا و افزایش قابل توجه مراکز واکسیناسیون در کنار واردات گسترده و تولید داخلی انبوه واکسن کرونا، به نقطه‌ای رسیدیم که اکنون میزان فوتی‌ها به زیر 5 نفر در روز رسیده و رکورد صفر فوتی در روز نیز ثبت شده است. این در حالی است که در دولت رئیسی هیچ تغییری در پرونده برجام و FATF ایجاد نشد.  

** از ادعای حاکمیت یکدست تا تقلا برای اختلاف افکنی میان دولت و مجلس

روزنامه آرمان در مطلبی با عنوان «هوای ابری میان بهارستان و پاستور» نوشت:«نگاهی به رویکردها و اظهارات برخی کارشناسان و چهره‌های سیاسی در حدفاصل یک سال گذشته در خصوص نوع ارتباط دولت و مجلس به وضوح نشان می‌دهد که برخی بسیار زودتر از اینها پیش‌بینی می‌کردند که ماه عسل دولت و مجلس چندان به دراز نکشد و حتی در همان سال اول نیز با یکدیگر به اختلاف نظر بخورند. نکته‌ای که امروز به راحتی می‌توان مؤید آن را در نوع تعامل دولت و مجلس دید. جایی که به واسطه برخی عملکردها از سوی وزرای اقتصادی بهارستان‌نشینان انتقادات صریح خود را نسبت به آنها ابراز می‌کنند و با طرح سوال از وزرا یا جمع‌آوری امضا برای استیضاح عزم جزم مجلس برای نظارت بر عملکرد دولتمردان را متذکر می‌شوند. »

در ادامه این مطلب آمده است:«به نظر می‌رسد مسیر برخی حامیان دولت درحال تغییر کردن است و عملکرد دولت رئیسی آنها را سمتی برده است که در کنار مردم به جمع منتقدین بپیوندند و شاید از دل این انتقادات فراکسیونی از منتقدین دولت در مجلس یازدهم شکل گیرد

علی مطهری:معلوم شد که برجام موهبت بوده است/ از ادعای حاکمیت یکدست تا تقلا برای اختلاف افکنی میان دولت و مجلس

طیف اصلاح طلب از زمان روی کارآمدن دولت رئیسی، بارها ادعای «حاکمیت یکدست» را مطرح کرده است. اینکه دولت سیزدهم به صورت طبیعی با هیچ مشکلی روبرو نخواهد شد چرا که دیگر قوا و نهادهای حاکمیتی به صورت یکدست با آن هماهنگ هستند.

اما حالا همین طیف با ذوق زدگی مدعی شده است که مجلس و دولت با یکدیگر اختلاف پیدا کرده و به حالت تقابل رسیده اند. این در حالی است که مجلس مشغول یکی از  وظایف اصلی خود یعنی نظارت بر عملکرد دولت است. همان وظیفه ای که در مجلس دهم و خصوصا در فراکسیون امید تعطیل شده بود و برخی نمایندگان علنا به «وکیل الدوله» تبدیل شده بودند.

جریان اصلاح طلب همواره طیف مقابل را به داشتن «توهم توطئه» متهم می کند. اما اتفاقا این طیف اصلاح طلب است که شدیدا به «توهم توطئه» دچار است. چرا!؟ به این دلیل که این جریان سیاسی چه در انتخابات پیروز شود و چه شکست بخورد، مسئولیت این پیروزی یا شکست را به هیچ عنوان نپذیرفته و آن را به عوامل بیرونی و توطئه آمیز نسبت می دهد.

بر همین اساس وقتی این طیف در انتخابات شکست بخورد، بدون هیچ سند و مدرکی صرفا به این دلیل که نتوانسته رأی مرم را کسب کند، آن را ناشی از تقلب در انتخابات جا می زند!

همچنین وقتی این طیف در انتخابات پیروز شود باز هم بدون هیچ سند و مدرکی و براساس ادعاهای واهی، علت ناکامی خود را اختیارات محدود جا می زند.

در حقیقت این جریان سیاسی بجای پذیرش کارنامه اسف بار و غیرقابل قبول خود، ناکامی هایش را ناشی از دست های پشت پرده و توطئه دیگران قلمداد می کند.

از سوی دیگر این طیف با ادعای حاکمیت یکدست در واقع اعتراف می‌کند که در تمام سال‌های فعالیت‌ش هرگز به دنبال هم‌افزایی قوای سه‌گانه با یکدیگر در جهت رسیدگی به مطالبات مردم و پیشرفت کشور نبوده است، بلکه حاکمیتی چندگانه و چند دسته و پیوسته در تنازع با سیاست‌های کلی نظام را می‌پسندند. شاید به همین علت باشد که  این جریان سیاسی همیشه در یک سر آشوب‌ و فتنه ها و التهابات پس از انقلاب قرار دارد.

**  به آمریکا کمک کنیم تا بحران انرژی را پشت سر بگذارد

روزنامه سازندگی در مطلبی نوشت:«شواهد نشان می دهد که دولت بایدن، تروئیکای اروپا و حتی آژانس خواهان ازسرگیری رایزنی ها با ایران هستند. چرا که همه به خوبی می دانند که گفتگو و توسل به دیپلماسی تنها گزینه باقیمانده روی میز است و هر گزینه دیگری صرفا می تواند زمینه ساز تشدید تنش ها شود.»

در ادامه این مطلب آمده است: «در شرایط کنونی و با توجه به بحران اوکراین که موجب افزایش بهای انرژی و متعاقبا تورم در آمریکا و حتی کشورهای اروپایی شده است، غرب خواهان بحران مشابهی در جغرافیای پرتنشی چون خاورمیانه نخواهد بود…امروز بیش از هر زمان دیگر درک چالش ها و مشکلات متقابل ایران و غرب بالاخص تهران و واشنگتن در اولویت قرار دارد و این گزاره ای است که عبور از آن صرفا با تکیه بر رایزنی و دیپلماسی محقق خواهد شد.»

علی مطهری:معلوم شد که برجام موهبت بوده است/ از ادعای حاکمیت یکدست تا تقلا برای اختلاف افکنی میان دولت و مجلس

متاسفانه برخی رسانه های اصلاح طلب رسما به «حافظ منافع آمریکا در تهران» تبدیل شده اند. این طیف با بی اعتنایی به منافع ملی ایران صرفا در پی آن هستند تا کاخ سفید بحران انرژی را در آمریکا به خوبی سپری کند.

روزنامه سازندگی که پیش از این بارها از دموکرات های آمریکایی تمجید کرده بود، در این مطلب مدعی شده که آمریکا و اروپا در پی آن هستند تا بحران در این کشورها به خاورمیانه(غرب آسیا) سرایت نکند.

این ادعا در حالی است که آمریکا به همراه انگلیس، فرانسه و آلمان پای ثابت جنایت در منطقه غرب آسیا هستند. از تجهیز صدام به سلاح شیمیایی تا حمایت از داعش و اعمال تحریم های ظالمانه علیه مردم ایران.

در حال حاضر جنگ اوکراین، آمریکا و اروپا را با بحران در حوزه نفت و انرژی مواجه کرده است. به دلایل مختلف آمریکا و همچنین اعضای اروپایی برجام شدیدا نیازمند احیای برجام هستند.سوالی که اینجا ایجاد می شود این است که آیا اکنون بهترین زمان برای احیای برجام برای طرف ایرانی نیست!؟ پاسخ منفی است. چرا که آمریکا و اروپا به عهدشکنی و بی عملی در اجرای تعهدات مشهور بوده و چنانچه برجام نیز احیا شود، هر زمان که طرف غربی به خواسته های خود رسید، یکطرفه توافق را کنار خواهد گذاشت.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

علی مطهری:معلوم شد که برجام موهبت بوده است/ از ادعای حاکمیت یکدست تا تقلا برای اختلاف افکنی میان دولت و مجلس بیشتر بخوانید »

برای حرکت چرخ اقتصاد باید چرخ هسته ای و موشکی از کار بیفتد؟!/ میراث اسفبار «دولتِ اصلاح طلبان» در حوزه مسکن و اجاره بها

برای حرکت چرخ اقتصاد باید چرخ هسته ای و موشکی از کار بیفتد؟!/ میراث اسفبار «دولتِ اصلاح طلبان» در حوزه مسکن و اجاره بها



جریان تندرو اصلاح طلب معتقد است که ایران برای خوشامد طرف غربی باید توان دفاعی و نظامی خود را تعطیل کرده و در آن بتن بریزد.

سرویس سیاست مشرق – روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژه‌های مشرق” نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با  «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** برای حرکت چرخ اقتصاد باید چرخ هسته ای و موشکی از کار بیفتد؟!

«محمد طبیبیان» کارشناس اقتصادی اصلاح طلب در مصاحبه با روزنامه شرق گفت:«تا زمانی که ایران چالش‌ها و مشکلات خود را با جامعه جهانی حل نکند، مطمئنا بحران‌های اقتصادی کنونی در کشور هم مرتفع نخواهد شد. این موضوعی دل‌بخواهی که مورد علاقه مقامات باشد یا نباشد، نیست؛ بلکه یک الزام و واقعیتی اجتناب‌ناپذیر است.»

وی افزود:«اگر دولت به دنبال آن است که چرخ اقتصاد به حرکت درآید و مشکلات کنونی رفع شود، باید دست از این سیاست خارجی هزینه‌زا بردارد… کشور به واقع تحمل تداوم این وضع را ندارد. شما به اتفاقات و تحولات چند روز گذشته و اعتراضات کسبه تهران نگاه کنید.»

این فعال اصلاح طلب در ادامه گفت:«با روی کار آمدن دولت سیزدهم روند نزولی تشدید شده است. متأسفانه با این طیف از مدیران و تیم اقتصادی دولت رئیسی، نه تنها مسائل و بحران‌ها حل نمی‌شود، بلکه باید شاهد بدترشدن وضعیت اقتصادی و معیشتی کشور باشیم. همان‌گونه که امروز اقتصاد ایران به این فلاکت افتاده است… به نظر من، چه در داخل و چه در خارج همه به این یقین رسیده‌اند که تهران اراده‌ و نیتی برای حل مشکلات خود با جامعه جهانی نیز ندارد.»

برای حرکت چرخ اقتصاد باید چرخ هسته ای و موشکی از کار بیفتد؟!/ میراث اسفبار «دولتِ اصلاح طلبان» در حوزه مسکن و اجاره بها

فعالین و رسانه های اصلاح طلب در ایجاد دوگانه های کاذب و دروغین مهارت ویژه ای دارند. دوگانه دروغین «معیشت-هسته ای» و «معیشت- موشکی» و «معیشت- قدرت منطقه ای» و…برخی مصادیق این رویکرد غلط و خسارت بار است.

این روزنامه اصلاح طلب مدعی شده است که اگر دولت سیزدهم می خواهد چرخ اقتصاد بچرخد باید مشکلات خود با جامعه جهانی را حل کند. کاملا آشکار است که منظور این طیف از جامعه جهانی، آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان است.

خب سوال اینجاست که مشکلات این ۴ کشور با ایران بر سر چیست؟ مقامات آمریکایی و تروئیکای اروپا صراحتا اعلام کرده اند که ایران باید دانش هسته ای را تعطیل کرده و از بکارگیری آن در برق رسانی، کشاورزی، تأمین داروی بیماران خاص و …صرفنظر کند و اگر در این موارد نیازی داشت، به ما مراجعه کند و اگر ما صلاح دانستیم، یا درخواست ایران را می پذیریم و یا این کشور را در حالت انتظار و استیصال قرار می دهیم. آیا جریانی که قائل به این رویکرد ذلیلانه و حقارت آمیز است، به استقلال و عزت کشور اعتقاد دارد؟!

یکی دیگر از مشکلات آمریکا و تروئیکای اروپا با ایران، توان دفاعی و نظامی و به خصوص قدرت موشکی کشورمان است. جریان تندرو اصلاح طلب معتقد است که ایران برای خوشامد طرف غربی باید توان دفاعی و نظامی خود را تعطیل کرده و در آن بتن بریزد. سوال اینجاست که کدام کشور عزتمند و مستقل و قدرتمندی حاضر است برای خوشامد دیگر دولت ها، توان دفاعی و نظامی خود را تعطیل کند؟!

آمریکا و تروئیکای اروپا همان دولت هایی هستند که در ۸ سال جنگ تحمیلی، صدام را به انواع سلاح های کشتارجمعی و از جمله سلاح شیمیایی مجهز کردند. این دولت ها در سالهای گذشته گروهک تکفیری تروریستی داعش را تجهیز و مسلح کردند. آیا ما باید در مقابل این دولت ها توان دفاعی خود را بر زمین بگذاریم. آیا این رویکرد عاقلانه است؟!

طیف تندرو اصلاح طلب اصرار دارد که صورت مسئله را پاک کند. این جریان سیاسی از یکسو از رانت خواران و نجومی بگیران و قاچاقچیان و مدیران بی کفایت دفاع کرده و فساد صندوق ذخیره فرهنگیان و هفت تپه و کرسنت و استات اویل را برجا می گذارد و از سوی دیگر مدعی است که راه حل رفع مشکلات اقتصادی در چوب حراج زدن بر صنعت هسته ای و موشکی و قدرت منطقه ای کشورمان است.

** میراث اسفبار «دولتِ اصلاح طلبان» در حوزه مسکن و اجاره بها

روزنامه اعتماد در مطلبی نوشت:«متاسفانه در یک دهه گذشته با وجود ثابت ماندن درآمدها قیمت مسکن شدیدا افزیش یافته و دسترسی خانوارها به مسکن دشوار شده است... در طول ۴ سال گذشته قیمت مسکن در تهران بین ۷ تا ۸ برابر افزایش پیدا کرده است

در ادامه این مطلب آمده است:«طی ۴ سال گذشته افزایش قیمت زمین بسیار بیشتر از قیمت ملک بوده و همین امر باعث شده که قیمت تمام شده ساخت و ریسک سرمایه‌گذاری افراد نیز بالا رفته و فرآیندها دشوارتر از گذشته شده است… شهرهای اقماری هم با مشکل روبه‌رو هستند و در بخش زیرساخت‌ها و امکانات ضعیف هستند و حتی خطوط ریلی برای مترو و جاده مناسبی ندارند و فاصله آنها هم به لحاظ زمانی با تهران زیاد است.»

برای حرکت چرخ اقتصاد باید چرخ هسته ای و موشکی از کار بیفتد؟!/ میراث اسفبار «دولتِ اصلاح طلبان» در حوزه مسکن و اجاره بها

وضعیت فعلی بازار مسکن یکی از نتایج عملکرد بسیار ضعیف دولت روحانی در حدفاصل سالهای ۹۲ تا ۱۴۰۰ است. میانگین قیمت مسکن در شهر تهران از ۳،۸ میلیون در سال ۹۲ به ۲۸ میلیون در سال ۱۴۰۰ نشان از رشد بیش از ۶۰۰ درصدی می‌دهد که زمان انتظار برای خانه‌دار شدن را به حدود ۱۰۰ سال رسانده است.

به عبارت دیگر یکی از مهمترین ترک‌فعل‌های صورت گرفته که بخش مهمی از شرایط امروز بازار مسکن به آن مرتبط است، کاهش قابل توجه ساخت مسکن در کشور از سال ۱۳۹۲ به بعد است. این ترک فعل که با اسم رمز تخریب پروژه مسکن مهر کلید خورد، در نهایت زمینه نابسامانی گسترده در بازار مهمترین نیاز خانواده‌های کشور را پدید آورد.

وعده توخالی اجرای مسکن اجتماعی، عدم تکمیل مسکن مهر و توهین به خانوارهای ساکن در مسکن مهر، بی توجهی به نوسازی بافت های فرسوده، عدم برخورد جدی با سوداگران زمین و مسکن ، عدم توجه به ساخت و نوسازی مسکن روستایی، دفاع از رویکرد غلط و لیبرالی آزادسازی قیمت ها و…از جمله نقاط ضعف جدی کارنامه دولت روحانی در حوزه مسکن بوده است. آخوندی-آبان ۹۷- در مراسم تودیع خود گفته بود: «حضرات هر روز تبلیغ می کنند که این دولت حتی یک مسکن هم نساخته  است، این افتخار دولت است که حتی یک واحد مسکونی را نساخت».

گفتنی است پیش از این «مهدی آخوندی» فرزند عباس آخوندی به اتهام «کارچاق کنی» و تخلفات مالی بازداشت شد. پسر آخوندی در وزارتخانه ای که پدرش در رأس آن بود، با دریافت مبالغی از بعضی پیمانکاران برای آنها در وزارتخانه دستور گرفته یا کارسازی می کرد.

چندی پیش روزنامه اعتماد در مطلبی نوشته بود:«مقایسه متوسط قیمت هر مترمربع واحد مسکونی در تهران طی سال‌های ۹۵ تا دی ماه ۱۴۰۰ نشان می‌دهد که جهشی ۷۰۰ درصدی در این بازار رخ داده و قیمت‌ها از متری ۴ میلیون تومان به ۳۲ میلیون تومان رسیده؛ همین جهش چند صد درصدی زمان انتظار برای خانه‌دار شدن در پایتخت را به یک قرن رساند و نکته نگران‌کننده‌تر در این است که در صورت بالا رفتن تورم انتظاری افراد، جهش قیمتی در بازار مسکن به سایر شهرها نیز تسری می‌یابد و در این صورت خانه‌دار شدن در هر شهری می‌تواند به رویا بدل شود

لازم به ذکر است که در دولت روحانی اقداماتی نظیر جلوگیری از تصویب مالیات بر عایدی سرمایه به عنوان یک ابزار خارج کننده سوداگری از بازار و جلوگیری از راه‌اندازی سامانه ملی املاک و اسکان به عنوان زیربنای تحقق مالیات بر خانه‌های خالی زمینه جولان سوداگران بر بازار مسکن را مهیا کرد تا تقاضای موثر فاقدان مسکن را به حاشیه هدایت شود.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

برای حرکت چرخ اقتصاد باید چرخ هسته ای و موشکی از کار بیفتد؟!/ میراث اسفبار «دولتِ اصلاح طلبان» در حوزه مسکن و اجاره بها بیشتر بخوانید »

آب سرد رسانه آمریکایی روی سر بزک‌کنندگان برجام/بازی اصلاح‌طلبان در پروژه ضدایرانی آمریکا و اسرائیل

آب سرد رسانه آمریکایی روی سر بزک‌کنندگان برجام/بازی اصلاح‌طلبان در پروژه ضدایرانی آمریکا و اسرائیل



یکی از اهداف اصلی در این پروژه، وادارکردن ایران به عقب نشینی و تن دادن به برجام 2 و 3 است.

سرویس سیاست مشرق- در روزهای گذشته روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز در مطلبی به نقل از منبعی آگاه نوشت: «اسرائیل به آمریکا اطلاع داده که ترور شهید صیادخدایی کار آنها بوده است.»

پس از انتشار این مطلب، روزنامه «یدیعوت آحارونوت» در گزارشی نوشت: «دستگاه نظامی اسرائیل از انتشار گزارش روزنامه نیویورک تایمز مبنی بر اینکه اسرائیل در مورد ترور حسن صیاد خدایی به آمریکا اطلاع‌رسانی کرده، ابراز تعجب و غافلگیری نمود.»

این روزنامه صهیونیستی در ادامه به نقل از دستگاه نظامی اسرائیل نوشت: «این نگرانی وجود دارد که گزارش نیویورک‌تایمز منجر به هدف قرار گرفتن اشخاص اسرائیلی مهمتری به عنوان اهداف انتقامی شود.»

یدیعوت آحارونوت در ادامه تصریح کرد: «دستگاه نظامی اسرائیل با ابراز غافلگیری از افشای گزارش اطلاعاتی خود به آمریکا درباره ترور شهید مدافع حرم در تهران، از اقدام واشنگتن در بی‌گناه نشان دادن خود انتقاد کرد.»

آب سرد رسانه آمریکایی روی سر بزک‌کنندگان برجام/بازی اصلاح‌طلبان در پروژه ضدایرانی آمریکا و اسرائیل

آب سرد رسانه آمریکایی روی سر بزک‌کنندگان برجام/بازی اصلاح‌طلبان در پروژه ضدایرانی آمریکا و اسرائیل

محتوای گزارش این دو رسانه آمریکایی و اسرائیلی، جدیدترین سند شراکت آمریکا و اسرائیل در اقدامات تروریستی علیه مردم ایران است.

این دو گزارش، بیش از پیش ثابت کرد که اسرائیل در اجرای اقدامات تروریستی و جنایتکارانه علیه ایران، همیشه شراکت و همراهی آمریکا را با خود دارد.

اما این دو گزارش، آب سردی بود بر سر بزک کنندگان برجام در داخل کشور؛ چرا!؟ به این دو نمونه توجه کنید:

نمونه اول: روزنامه اعتماد- 3 خرداد- در مطلبی با عنوان  «ترور با هدف تخریب مذاکرات احیای برجام»  نوشت: «غروب روز یکشنبه انتشار خبر شهادت سرهنگ حسن صیاد خدایی در یکی از خیابان‌های تهران و در نزدیکی محل زندگی‌اش در صدر اخبار داخلی و بین‌المللی قرار گرفت. در حالی که نهادهای اطلاعاتی و امنیتی ایران هنوز درباره عامل یا عوامل این عملیات تروریستی گزارشی منتشر نکرده‌اند، نخستین ظن در فضای رسانه‌ای و مجازی به سمت رژیم اسراییل رفت.»

آب سرد رسانه آمریکایی روی سر بزک‌کنندگان برجام/بازی اصلاح‌طلبان در پروژه ضدایرانی آمریکا و اسرائیل

در ادامه این مطلب آمده است: «در نخستین ساعات پس از این عملیات تروریستی، بیشترین تحلیل منتشر شده درباره دلیل این ترور در مقطع زمانی فعلی به مساله مذاکرات غیرمستقیم میان ایران و ایالات متحده در قالب تلاش‌هایی برای احیای برجام اختصاص داشت و بسیاری این ترور را تلاش احتمالی تل‌آویو برای به تعویق انداختن توافق احیای برجام دانستند

این گزارش اینگونه القاء می کرد که آمریکا در پی مذاکره و توافق با ایران است و در این میان اسرائیل به صورت خودسر و مستقل برای تخریب توافق احتمالی، ترور در تهران را انجام داده است.

نمونه دوم: روزنامه شرق- 3 خرداد- در مطلبی با عنوان «اسرائیل با این ترور برجام را نشانه رفته است» نوشت: «اسرائیل با این ترور، برجام را نشانه رفته است. همان‌گونه که می‌دانید بزرگ‌ترین دشمن احیای برجام اسرائیل است. اگرچه بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای دیگری هم برای عدم احیای برجام وجود دارد، اما اسرائیل موتور اصلی حرکت ضدبرجامی است. چه در دوره بنیامین نتانیاهو و چه در دوره نفتالی بنت؛ بنابراین بدون شک تروری که یکشنبه در تهران انجام شد، می‌تواند بخشی از سلسله اقدامات، تحرکات و واکنش‌های اسرائیل در منطقه و فضای بین‌الملل ضد جمهوری اسلامی ایران قلمداد شود.»

آب سرد رسانه آمریکایی روی سر بزک‌کنندگان برجام/بازی اصلاح‌طلبان در پروژه ضدایرانی آمریکا و اسرائیل

متاسفانه برخی رسانه های اصلاح طلب در داخل کشور، نقش جاده صاف کنی را برای پروژه های آمریکا و اسرائیل ایفا می کنند.

در حال حاضر آمریکا و اسرائیل با شراکت برخی دولت های اروپایی و برخی حکام مرتجع در منطقه، پروژه تحریم، ترور و تهدید را پیش گرفته اند.

یکی از اهداف اصلی در این پروژه، وادارکردن ایران به عقب نشینی و تن دادن به برجام 2 و 3 است. در این میان برخی در داخل، آمریکا را بازیگر خوب و اسرائیل را بازیگر بد معرفی کرده و به گونه ای فضاسازی می کنند که گویا دولت آمریکا برای لغو تحریم های ضدایرانی، بی قرار است و لحظه شماری می کند و این اسرائیل و منتقدان برجام در داخل هستند که در لغو تحریم ها ممانعت ایجاد می کنند.

این طیف دقیقا در همین راستا منتقدان برجام در داخل را با اسرائیل همصدا و دارای هدف مشترک معرفی می کنند. این در حالی است که مقامات آمریکایی- چه در دولت های پیشین و چه در دولت فعلی آمریکا- صراحتا اعلام کرده اند که در پرونده ایران و از جمله در برجام، با یکدیگر کاملا هماهنگ هستند و در این خصوص هر دو طرف به یکدیگر مشاوره می دهند.

آب سرد رسانه آمریکایی روی سر بزک‌کنندگان برجام/بازی اصلاح‌طلبان در پروژه ضدایرانی آمریکا و اسرائیل

نشان به آن نشان که سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در دولت جمهوری‌خواهان (ترامپ) و شهید صیاد خدایی در دولت دموکرات ها ترور شده است. این تنها یکی از مصادیق این حقیقت است که جمهوری خواهان و دموکرات ها در هر مسئله ای اختلاف داشته باشند در دشمنی و خصومت علیه ملت ایران هیچ اختلاف اساسی با یکدیگر ندارند و به عبارتی دارای وحدت استراتژیک و اختلاف تاکتیکی هستند.

آمریکا همواره شریک اسرائیل در اقدامات جنایتکارانه بوده است؛ از کودک کشی در فلسطین تا ترور دانشمندان هسته ای در ایران. در اقدام جنایتکارانه اخیر نیز همین مسئله صدق می کند.

آمریکا، اسرائیل و تروئیکای اروپا در تقلا هستند تا به طرق مختلف ایران را در موضع ضعف قرار داده و برجام موشکی و منطقه ای و دائمی کردن محدودیت های هسته ای ایران را کلید بزنند. خرابکاری در تاسیسات هسته ای و ترور دانشمندان و مدافعان حرم نیز در همین پازل قابل بررسی است.

هدف اصلی این است که ایران به عقب نشینی وادار شده و از خواسته های به حق خود کوتاه بیاید و ابزار چانه زنی آمریکا علیه ایران تقویت شود. متاسفانه برخی رسانه های منتسب به جریان اصلاح طلب- یا سهوا و یا عمدا- در این پازل بازی کرده و به نقشه ضدایرانی دشمن ضریب داده و آن را بزک می کنند.  

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

آب سرد رسانه آمریکایی روی سر بزک‌کنندگان برجام/بازی اصلاح‌طلبان در پروژه ضدایرانی آمریکا و اسرائیل بیشتر بخوانید »