تروریسم

نفوذی اسرائیل، سفیر آمریکا در سازمان ملل شد

نفوذی اسرائیل، سفیر آمریکا در سازمان ملل شد



مجلس سنای آمریکا به درخواست دونالد ترامپ، صلاحیت مشاور عزل‌شده امنیت ملی کاخ سفید مایکل والتز را برای نمایندگی واشنگتن در سازمان ملل تایید کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، صلاحیت والتز در حالی تایید شده که مدیرعامل آیپک، در کنگره ۲۰۲۵ این لابی، والتز را یکی از عوامل نفوذی آیپک در دولت دونالد ترامپ خوانده بود.

این چهره ضد ایرانی از ابتدای آغاز به کار دولت ترامپ (اول بهمن ۱۴۰۳) تا ۱۱ اردیبهشت امسال مشاور امنیت ملی کاخ سفید بود اما به دنبال رسوایی «سیگنال‌گیت» عزل شد.

عزل او پس از آن صورت گرفت که والتز به اشتباه، جفری گلدبرگ سردبیر مجله آتلانتیک را در یک چت گروهی در برنامه سیگنال اضافه کرد که در آن مقامات ارشد دولت ترامپ درباره برنامه‌های حمله به یمن بحث می‌کردند.

والتز در فهرست دریافت‌کنندگان کمک مالی آیپک قرار دارد و مدیرعامل آیپک، در کنگره ۲۰۲۵ این لابی نام والتز را به عنوان یکی از عوامل نفوذی آیپک در دولت ترامپ اعلام کرده بود.

او در سه ماه تصدی منصب مشار امنیت ملی کاخ سفید، بارها علیه ایران موضع گرفته و ایران را «حامی اصلی تروریسم در جهان» خوانده بود.

مجلس سنای آمریکا با رأی ۴۷ مثبت در برابر ۴۳ منفی، والتز را به عنوان سفیر این کشور در سازمان ملل تأیید کرد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نفوذی اسرائیل، سفیر آمریکا در سازمان ملل شد

نفوذی اسرائیل، سفیر آمریکا در سازمان ملل شد بیشتر بخوانید »

رژیم صهیونی هیچ مرزی برای جنایت قائل نیست و هر تلاشی برای دیپلماسی را نابود می‌کند/ صلح پایدار در منطقه تنها با پایان دادن به اشغالگری و تجاوز امکان‌پذیر است

رژیم صهیونی هیچ مرزی برای جنایت قائل نیست و هر تلاشی برای دیپلماسی را نابود می‌کند/ صلح پایدار در منطقه تنها با پایان دادن به اشغالگری و تجاوز امکان‌پذیر است



رئیس جمهور ضمن محکومیت قاطع اقدام غیرقانونی، ضدبشری و ضدصلح رژیم صهیونیستی در حمله به خاک قطر و ترور رهبران مقاومت فلسطین گفت: این اقدام تروریستی بازنمای این واقعیت است که رژیم صهیونی هیچ مرزی برای جنایت و ترور قائل نیست و از سوی دیگر هرگونه تلاشی برای دیپلماسی را نابود می‌کند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، مسعود پزشکیان با صدور اطلاعیه‌ای ضمن محکومیت تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک قطر تصریح کرد: از سازمان ملل متحد، سازمان همکاری اسلامی و سایر نهادهای بین‌المللی انتظار می‌رود که در برابر این تجاوز آشکار، واکنش فوری، قاطع و عملی نشان دهند؛ صلح پایدار در منطقه تنها با پایان دادن به اشغالگری و تجاوز امکان‌پذیر است.

متن این اطلاعیه به شرح زیر است؛

بسم الله الرحمن الرحیم

رژیم صهیونیستی امروز بار دیگر و در سایه سکوت پرسش‌برانگیز جامعه جهانی، مرتکب اقدامی جنایتکارانه شد و با حمله به خاک کشور قطر و هدف قرار دادن رهبران مقاومت فلسطین، نه تنها قوانین بین‌المللی و اصول انسانی را زیر پا گذاشت، بلکه صلح و ثبات منطقه را آماج تجاوز آشکار خود قرار داد. این اقدام تروریستی بازنمای این واقعیت است که رژیم صهیونی هیچ مرزی برای جنایت و ترور قائل نیست و از سوی دیگر هرگونه تلاشی برای دیپلماسی را نابود می‌کند.

جمهوری اسلامی ایران این اقدام غیرقانونی، ضدبشری و ضدصلح را به شدت محکوم می‌کند. حمله به یک کشور مستقل، نقض صریح حاکمیت ملی و منشور سازمان ملل متحد است و بی‌تفاوتی قدرت‌های جهانی در برابر این رفتارها، خطر گسترش بحران و جنگ را در منطقه دوچندان خواهد کرد.

ما ضمن ابراز همبستگی با دولت و ملت برادر قطر و مردم مظلوم فلسطین، تأکید می‌کنیم که تجاوزگری و تروریسم دولتی رژیم صهیونیستی نه تنها عزم ملت فلسطین برای آزادی و مقاومت را تضعیف نخواهد کرد، بلکه اتحاد ملت‌های منطقه در برابر این اشغالگری و بی‌عدالتی را مستحکم‌تر خواهد ساخت.

از سازمان ملل متحد، سازمان همکاری اسلامی و سایر نهادهای بین‌المللی انتظار می‌رود که در برابر این تجاوز آشکار، واکنش فوری، قاطع و عملی نشان دهند. صلح پایدار در منطقه تنها با پایان دادن به اشغالگری و تجاوز امکان‌پذیر است.

جمهوری اسلامی ایران همان‌گونه که همواره تأکید کرده است، در کنار همه ملت‌های مظلوم منطقه خواهد ایستاد و اجازه نخواهد داد سیاست‌های یک‌جانبه‌گرایانه و تجاوزکارانه امنیت و آینده منطقه را به خطر اندازد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

رژیم صهیونی هیچ مرزی برای جنایت قائل نیست و هر تلاشی برای دیپلماسی را نابود می‌کند/ صلح پایدار در منطقه تنها با پایان دادن به اشغالگری و تجاوز امکان‌پذیر است

رژیم صهیونی هیچ مرزی برای جنایت قائل نیست و هر تلاشی برای دیپلماسی را نابود می‌کند/ صلح پایدار در منطقه تنها با پایان دادن به اشغالگری و تجاوز امکان‌پذیر است بیشتر بخوانید »

دشمن در آشوب‌های اخیر به دنبال چه بود؟

پاسخ ایران به «مکانیسم ماشه»: اتحاد با شرق و نقشه راه جدید دیپلماسی



در صورت بازگشت اسنپ‌بک‌، سازمان شانگهای با حضور قدرت‌هایی مانند چین و روسیه و حتی هند و کشورهای آسیای میانه می‌تواند برای ایران یک وزنه تعادلی در مقابل غرب فراهم کند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، حسن رشوند طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:

جمهوری اسلامی ایران بیش از دو دهه است که پرونده توافق با غرب در حوزه هسته‌ای را در دستور کار داشته و تمام تلاش خود برای اثبات حق هسته‌ای و تمکین کشورهای غربی به این حق را به خرج داده است. اما کشورهای اروپایی در بازه‌های زمانی مختلف با خلف وعده یا عهدشکنی، سعی کرده‌اند جمهوری اسلامی را در تنگنا قرار دهند.

توافق هسته‌ای آمده بود تا مثلا ایران را از این تنگنا خارج و روابط سیاسی و اقتصادی با اروپا را برقرار کند. ایران تلاش داشت در دوره جدید تعامل با غرب‌، آنچه در ۸ سال جنگ تحمیلی که شاهد خباثت‌های کشورهای غربی در کمک به رژیم بعثی صدام بود را فراموش کند و در حوزه سیاست خارجی با وجود همراهی آنها با عراق در جنگ هشت ساله، سعی بر بازسازی روابط خود با این کشورها داشت تا بتواند با گسترش حوزه سیاست خارجی، منافع ملی خود را بدون چالش به پیش ببرد.

این بود که خوشبین به رفتار اروپا در برجام به امید گشایش در روابط با غرب‌، پای امضای سندی نشست که امروز کشورهای غربی درصددند از آن به عنوان پاشنه آشیل کشور در حوزه سیاسی و اقتصادی استفاده کنند.

با یک بررسی ساده در تاریخ دو دهه و نیم گذشته می‌توان مشاهده کرد که همواره دولت‌های مختلف در جمهوری اسلامی ایران با وجود تفاوت دیدگاه‌ها و رویکردها و با وجود پایگاه‌های اجتماعی متفاوت، سعی خود را در بهبود روابط با غرب داشته‌اند؛ اما با همه تلاش‌های صورت‌گرفته و قدم‌های برداشته‌شده از سوی ایران در راستای اعتمادسازی، بدعهدی اروپا همواره در مسیری صورت گرفته تا هیچ منفعت قابل توجهی از این روابط، عاید ایران نشود.

از تیرماه ۱۳۹۸ تا اسفند ۱۴۰۱ یعنی نزدیک به ۴ سال تروئیکای اروپایی (فرانسه‌، آلمان و انگلیس ) با راه‌اندازی SPV و INSTEX (‌ابزارهای ویژه مالی برای تسهیل تجارت غیردلاری با ایران) در واقع ما را سرکار گذاشتند.

اقدامی که در نتیجه چنین عملی در برجام‌، آقای ولی‌الله سیف، رئیس کل بانک مرکزی دولت روحانی را بر آن داشت که رسما اعلام کند آنچه از برجام نصیب ایران شده «تقریبا هیچ» بوده است. از آن پس بود که رویکرد استراتژیک ایران تغییر کرد و نگاه ایران از امیدواری کاذب به غرب‌، به شرق معطوف شد و دلیل این رویکرد، اتفاقاتی بود که در طول همکاری ایران با غرب برای توافق هسته‌ای صورت گرفته بود.

جدی گرفتن پیوستن ایران به سازمان شانگهای و گسترش همکاری با روسیه و چین و طراحی مناسبات روابط خارجی بر مبنای فاصله گرفتن از کشورهای غربی را باید در همین راستا ارزیابی کرد.

به‌خصوص اینکه کشورهای همکار ایران یعنی روسیه بعد از جنگ اوکراین و چین پس از تعرفه‌های ترامپ‌، کم و بیش تحت فشارهای تحریمی یا تعرفه‌ای آمریکا قرار داشتند.

اتحاد استراتژیک شکل‌گرفته میان این کشورها به‌ویژه در یکی دو ماه اخیر که سه کشور اروپایی بحث «اسنپ بک» یا همان «مکانیسم ماشه» و بازگشت ۶ قطعنامه تحریمی شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران را با هدف فشار به ایران آن‌هم در روزهای پایانی رفع برخی محدودیت‌های برجامی در پایان ۱۰ سال محدودیت برای جمهوری اسلامی را عَلم کرده‌اند، قطعاً متأثر از عملکرد منفی غرب، به‌ویژه بدعهدی‌های آنهاست.

این درحالی است که اروپا و شریک خبیث آنها آمریکا اکنون به این باور رسیده‌اند که جمهوری اسلامی ایران مانند برخی کشورهای دیگر قابل بازی دادن نیست و ایران که ذاتاً یک قدرت منطقه‌ای مستقل از ابرقدرت‌هاست و تن به هیچ‌گونه مسیری که عایدی آن بردگی، استثمار و یا چیزهایی شبیه به این باشد، نخواهد داد.

نگاه به شرق و توجه ویژه به سازمان‌هایی همچون شانگهای و رویکرد به قدرت‌های جدید اقتصادی جهان که امروز در قالب سازمان بریکس دور هم جمع شده‌اند تا توسعه اقتصادی را نه در سایه آمریکا، بلکه با ظرفیت درونی خود دنبال کنند و دنیای جدیدی را شکل دهند، همان مسیری است که اکنون با ناامیدی از غرب بدعهد و آمریکای متجاوز می‌توانیم بپیماییم‌، مشروط بر اینکه از راهی که انتخاب شده‌، بازنگردیم.

سفر رئیس‌جمهورکشورمان به چین و شرکت در اجلاس شانگهای و امضای ۲۰ سند و یک بیانیه از سوی سران این سازمان‌، محکومیت قاطع حملات نظامی رژیم صهیونیستی و آمریکا علیه ایران از سوی اعضای این سازمان‌، نشان می‌دهد که ایران جایگاه خود را در این سازمان و بین اعضای آن پیدا کرده است و نگاه به شرق‌، راهبردی بوده که به‌درستی طراحی و اجرا شده است.

اگر امروز می‌بینیم که سران سازمان شانگهای ۲۰ سند و بیانیه همکاری با رئیس‌جمهور کشورمان امضاء می‌کنند آن‌هم در شرایطی که سه کشور اروپایی نامه بازگشت قطعنامه‌های تحریمی را به شورای امنیت سازمان ملل ارسال کرده و در بازه زمانی ۳۰ روزه خواهان بازگشت تحریم‌های سازمان ملل هستند، این اقدام اعضای شانگهای را باید محصول اراده مستحکم شخصیت بزرگی همچون شهید آیت‌الله رئیسی در دوره ناتمام رئیس‌جمهوری خود بدانیم که از وعده‌های توخالی اروپا فاصله گرفتند و برای عضویت دائم ایران به سازمان‌هایی همچون شانگهای و بریکس تلاشی خستگی‌ناپذیر به خرج دادند.

امروز نیز همان اراده در رئیس‌جمهور پزشکیان با پشتوانه دیگر قوای کشور دیده می‌شود. تا جایی که اقدامات و توافقات انجام‌شده در شانگهای موجب قدردانی رئیس ‌مجلس قرار می‌گیرد و آقای قالیباف در پیامی به رئیس‌جمهور اعلام می‌کند: «مجلس شورای اسلامی معتقد است که همکاری‌های ایران و چین در تمام سطوح مورد توافق، باید از سطح حرف به عرصه عمل برسد». این به آن مفهوم است که قرار است در نگاه به شرق کم‌کاری‌های گذشته جبران و از اعتماد کاذب به غرب فاصله گرفته شود.

با توجه به موارد گفته شده‌، اهمیت سازمان همکاری شانگهای برای ایران، به‌ویژه با فرض بازگشت اسنپ‌بک یا مکانیسم ماشه از سوی غرب، بیش از پیش برجسته می‌شود که از آن جمله می‌توان به این موارد اشاره کرد:

۱- در صورت بازگشت اسنپ‌بک‌، سازمان شانگهای با حضور قدرت‌هایی مانند چین و روسیه و حتی هند و کشورهای آسیای میانه می‌تواند برای ایران یک وزنه تعادلی در مقابل غرب فراهم کند.

عضویت ایران در این سازمان به ‌عنوان یک عضو دائم به تهران اجازه می‌دهد روابط راهبردی با شرق را تقویت کرده و برخلاف تصور غربی‌ها که فکر می‌کنند با فعال کردن اسنپ‌بک ایران گرفتار انزوای بین‌المللی می‌شود، جمهوری اسلامی ایران می‌تواند با بستن قراردادهای مهم و سرمایه‌گذاری در قالب سازمان شانگهای به‌ویژه در حوزه انرژی که نیاز مبرم اعضای این سازمان است‌، تا حدود زیادی در صف‌بندی کشورهای غربی علیه ایران شکاف ایجاد می‌کند.

۲- تجارت با کشورهای عضو شانگهای که اغلب آنها مواضع مستقل‌تری نسبت به آمریکا دارند، برای ایران یک بستر اقتصادی مطمئن خواهد بود. استفاده از ارزهای محلی، قراردادهای تهاتری و زیرساخت‌های بانکی مشترک می‌تواند به کاهش وابستگی به سیستم مالی غرب به‌ویژه دلار کمک کند. این همان خواسته‌ای است که از همان ابتدای شکل‌گیری شانگهای‌، چین و روسیه در قالب دلارزدایی‌، سیاست آن را دنبال می‌کردند و شرایط حاضر فرصت مناسبی برای پیاده‌سازی این سیاست پولی خواهد بود.

۳- در صورت اجرای اسنپ‌بک، ایران ممکن است از برخی مسیرهای حمل‌ونقل که در روزهای اخیر شاهد بخشی از فعالیت‌ها در مرز مشترک ایران با جمهوری آذربایجان و ارمنستان که با توطئه کریدور زنگزور دنبال می‌شود، محروم شود.

این در حالی است که با سازمان شانگهای‌، دسترسی به برنامه‌های ترانزیتی آسیای میانه مانند کریدور شمال – جنوب و کریدور چین- اروپا فضای جدیدی برای ایران باز می‌شود. در این شرایط‌، جمهوری اسلامی ایران می‌تواند در بستر سازمان شانگهای و سازمان‌های مشابه منطقه‌ای همچون اوراسیا که ایران عضو آن است به عنوان یک پل راهبردی ارتباطی میان شرق و غرب ایفای نقش کند.

این موضوع از نگاه رؤسای جمهور ایران و روسیه در دیدار طرفین در «‌تیانجین» چین مغفول نمانده است و هر دو رئیس‌جمهور پزشکیان و پوتین بر اجرای توافقنامه بلندمدت و موافقتنامه اوراسیا در گسترش همکاری‌های میان دو کشور تاکید داشتند.

۴- در شرایطی که فشارهای امنیتی غرب علیه ایران افزایش یافته است همکاری با کشورهای قدرتمند نظامی مانند چین و روسیه می‌تواند موجب تقویت امنیت ملی کشورمان شود. رزمایش‌های مشترک و تبادل اطلاعات در حوزه مبارزه با تروریسم و… نقش بازدارنده‌ای در این زمینه خواهد داشت.

۵- در صورت اجرای اسنپ‌بک و تلاش غرب به امید واهی انزوای بین‌المللی ایران‌، حضور فعال کشورمان در نشست‌های شانگهای و روابط با کشورهای عضو این سازمان به ایران این امکان را می‌دهد که از طریق دیپلماسی چندجانبه، از مشروعیت بین‌المللی خود دفاع کرده و در مقابل هرگونه زیاده‌خواهی غرب بایستد و خط بطلانی بر این ایده که جامعه جهانی در مقابل جمهوری اسلامی ایستاده‌، بکشد و تصویری متفاوت از جامعه جهانی در مقابل غرب ترسیم کند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پاسخ ایران به «مکانیسم ماشه»: اتحاد با شرق و نقشه راه جدید دیپلماسی

پاسخ ایران به «مکانیسم ماشه»: اتحاد با شرق و نقشه راه جدید دیپلماسی بیشتر بخوانید »

محکومیت شدید جنایت تروریستی رژیم صهیونیستی علیه یمن

محکومیت شدید جنایت تروریستی رژیم صهیونیستی علیه یمن



وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران اقدام رژیم منحوس صهیونیستی علیه یمن که منجر به شهادت احمد غالب ناصرالرهوی نخست‌وزیر دولت غییر و سازندگی یمن و چند تن از وزرای همراه وی شد را محکوم کرد.

  • تور آنتالیا

به گزارش مجاهدت از مشرق، وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران اقدام تجاوزکارانه و تروریستی رژیم منحوس صهیونیستی علیه یمن که منجر به شهادت احمد غالب ناصر الرهوی، نخست‌وزیر دولت تغییر و سازندگی یمن و چند تن از وزرای همراه ایشان گردید را به شدیدترین وجه ممکن محکوم کرده و بر ضرورت تحرک جدی جامعه جهانی و کشورهای اسلامی برای مهار یاغی‌گری این رژیم تاکید می‌نماید.

جنایت ددمنشانه رژیم صهیونیستی در تجاوز نظامی به زیرساخت‌ها و مناطق مسکونی یمن و ترور مسئولان عالی‌رتبه و شهروندان بی‌گناه یمنی، نه تنها مصداق بارز جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت است بلکه انتقام‌گیری شرورانه این رژیم از ملتی است که مصمم به ایفای مسئولیت اخلاقی و انسانی خود در حمایت از مردم مظلوم فلسطین بوده و در این راه از هیچ فداکاری دریغ نکرده است.

این حملات تروریستی و شهادت خدمتگزاران مردم در دولت یمن در عزم و اراده این ملت آزاده و شجاع برای دفاع از عزت خود و حمایت از مردم مظلوم فلسطین خللی وارد نمی‌کند و تنها موجب نفرت و خشم فزاینده افکار عمومی به ویژه در جهان اسلام علیه رژیم صهیونیستی و حامیان آن خصوصاً آمریکا می‌شود.

جمهوری اسلامی ایران با تبریک و تسلیت شهادت نخست‌وزیر و دیگر مقام‌های عالی‌رتبه یمنی و همه شهروندان یمنی که در جریان تجاوزات نظامی رژیم صهیونیستی به شهادت رسیده‌اند، مسئولیت سازمان ملل متحد و کلیه دولت‌های عضو آن برای اقدام عاجل جهت توقف جنگ‌افروزی رژیم اشغالگر و پاسخگو کردن سرکردگان جنایتکار این رژیم را خاطرنشان می‌کند و نسبت به تهدیدهای فزاینده ناشی از توسعه‌طلبی و تروریسم سازمان‌یافته رژیم صهیونیستی علیه صلح و امنیت بین‌المللی هشدار می‌دهد. بدون تردید ادامه بی‌عملی شورای امنیت سازمان ملل در قبال تجاوزات نظامی رژیم صهیونیستی علیه حاکمیت ملی و تمامیت سرزمینی کشورهای منطقه و نقض‌های فاحش حقوق بین‌الملل به‌ویژه حقوق بشر و حقوق بشردوستانه، موجب فرسایش بیش از پیش هنجارهای قانونی و بنیان‌های اخلاقی جامعه جهانی شده و صلح و امنیت منطقه و جهان را در معرض خطری بی‌سابقه قرار می‌دهد.

وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران با یادآوری مسئولیت قانونی و اخلاقی همه دولت‌ها برای اقدام عاجل جهت توقف نسل‌کشی در غزه و جلوگیری از کشتار فلسطینیان بر اثر حملات مستمر نظامی و نیز گرسنگی و تشنگی تحمیل‌شده بر مردم مظلوم غزه، بر ضرورت محاکمه و مجازات سران سیاسی و نظامی رژیم صهیونیستی به‌خاطر ارتکاب جنایات شنیع تاکید می‌کند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

محکومیت شدید جنایت تروریستی رژیم صهیونیستی علیه یمن

محکومیت شدید جنایت تروریستی رژیم صهیونیستی علیه یمن بیشتر بخوانید »

مطلوب منافع ملی است یا شعارهای سیاسی؟!

مطلوب منافع ملی است یا شعارهای سیاسی؟!



بیانیه اخیر جبهه اصلاحات در ظاهر رنگ و بوی اصلاحی دارد اما در باطن با الزامات امنیت ملی در تضاد قرار دارد. امنیت ملی خط قرمزی است که هیچ جریان سیاسی نمی‌تواند آن را به پای مصلحت‌های جناحی قربانی کند.

  • تور آنتالیا

به گزارش مجاهدت از مشرق، حمیدرضا محمدی وکیل دادگستری گفت: بیانیه اخیر جبهه اصلاحات مجموعه‌ای از خواسته‌هایی را مطرح کرده است که در ظاهر رنگ و بوی اصلاحی دارند، اما در باطن نه تنها با اصول بنیادین حقوق اساسی و الزامات امنیت ملی در تضاد قرار می‌گیرند بلکه حتی در رویای دول متخاصم نیز چنین مطلوبی وجود ندارد. هرچند آزادی، شفافیت و تعامل بین‌المللی از ارزش‌های پذیرفته‌شده در هر نظام حقوقی‌اند، اما هیچ جامعه‌ای امنیت و منافع ملی خود را قربانی شعارهای سیاسی نمی کند.

وی افزود: نخست باید یادآور شد که مفهوم منافع ملی در حقوق عمومی همواره در پیوند با بقا و استقلال دولت تعریف می‌شود. منشور سازمان ملل متحد نیز اصل «حاکمیت برابر کشورها» را تضمین کرده است. کشوری که نهادهای دفاعی خود را منحل کند یا از حقوق ذاتی خویش در حوزه فناوری صلح‌آمیز چشم بپوشد، عملاً زمینه تضعیف استقلال و حق تعیین سرنوشت خویش را فراهم می‌کند. به بیان ساده‌تر، هیچ دولتی حق ندارد بنیادهای اقتدار کشور را به بهای وعده‌های نامطمئن خارجی معامله کند خصوصا دول بد عهدی که کراراً بر عدم انجام تعهداتشان خواه در مقابل ایران و خواه مقابل سایر دولت‌های دنیا اصرار داشته و دارند.

این وکیل دادگستری بیان کرد: بیانیه اصلاحات با پیشنهاد تعلیق داوطلبانه غنی‌سازی هسته‌ای، در واقع توصیه به چشم‌پوشی از حقی می‌کند که به‌صراحت در ماده چهارم معاهده NPT برای ایران شناخته شده است. این ماده تأکید دارد که بهره‌برداری از انرژی هسته‌ای برای مقاصد صلح‌آمیز «حق غیرقابل سلب» هر کشور عضو است. تجربه برجام نشان داد که محدود کردن این حق در برابر وعده‌های غیرالزام‌آور نه‌تنها تحریم‌ها را رفع نکرد، بلکه تحریم‌های گسترده‌تری را بر کشور تحمیل نمود. از منظر حقوقی، این نوع تعلیق تکرار معامله‌ای است که طرف مقابل هیچ ضمانت اجرایی برای انجام تعهداتش ندارد. بنابراین، این پیشنهاد نه گامی در جهت صلح، بلکه مسیری به سوی تضعیف قدرت چانه‌زنی ایران در نظام بین‌الملل و امکان بیشتر به دشمن جهت تسهیل و تعجیل در حمله به میهن عزیزمان است.

محمدی ادامه داد:در بخش دیگری از بیانیه، انحلال سپاه پاسداران، سپاه قدس و نهادهای اطلاعاتی مطرح شده است. این خواسته آشکارا با اصل ۱۵۰ قانون اساسی تعارض دارد؛ اصلی که سپاه را به‌عنوان نهادی دائمی برای پاسداری از انقلاب و دستاوردهای آن تثبیت کرده است. هرگونه تغییر در این جایگاه، صرفاً از مسیر بازنگری قانون اساسی و همه‌پرسی ملی ممکن است. نادیده گرفتن این قاعده، در حقیقت بی‌اعتنایی به اصل «حاکمیت قانون» است. افزون بر این، نظریه‌های امنیت ملی در علم سیاست بر اصل بازدارندگی تأکید دارند: یعنی وجود نیروی مقتدر دفاعی که هرگونه تجاوز خارجی را پرهزینه سازد. تجربه عراق و لیبی به‌روشنی نشان داد که انحلال یا تضعیف نیروهای نظامی، راه را برای مداخله خارجی و تجزیه داخلی هموار می‌کند این خواسته از طرف یک گروهی که خود را مشرف بر مسایل سیاسی میدانند دیگر بوی جهالت نمیدهد بلکه بوی خیانت می‌دهد.

وی افزود: در حوزه سیاست خارجی، انحلال سپاه قدس عملاً به معنای حذف «عمق راهبردی» ایران در منطقه است. براساس ماده ۵۱ منشور سازمان ملل، کشورها حق دفاع مشروع دارند. حضور مستشاری ایران در عراق و سوریه نیز بر همین مبنا صورت گرفته و مانع گسترش تروریسم به داخل مرزهای ایران شده است. در حقوق بین‌الملل عرفی، اصل «پیشگیری» یکی از اصول پذیرفته‌شده امنیت جمعی است. انحلال سپاه قدس، یعنی چشم‌پوشی از این حق بنیادین و واگذاری امنیت ملی به دست جریان‌هایی که آشکارا خواهان تضعیف تمامیت ارضی ایران‌اند.

این وکیل دادگستری بیان کرد: همچنین ایشان خواستار پایان سانسور و آزادی مطلق رسانه‌ای است. اصل ۲۴ قانون اساسی آزادی مطبوعات و نشریات را تضمین کرده، اما قید مهمی را نیز افزوده است: «مگر آن‌که مخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشد.» این قید مشابه همان محدودیت‌هایی است که در نظام‌های حقوقی دیگر نیز وجود دارد. در ایالات متحده، «قانون میهن‌پرستی» (Patriot Act) پس از ۱۱ سپتامبر دامنه نظارت دولت بر رسانه‌ها را به‌طور چشمگیری گسترش داد. در آلمان و فرانسه هم محدودیت‌های سختگیرانه‌ای علیه نفرت‌پراکنی یا تبلیغات افراطی اعمال می‌شود. بنابراین، آزادی مطلق رسانه نه در ایران و نه در هیچ کشور دیگری پذیرفته نیست؛ چرا که می‌تواند ابزار جنگ شناختی و مداخله خارجی باشد.

محمدی اظهار کرد: بخش پایانی بیانیه بر عفو عمومی همه زندانیان سیاسی و مخالفان تأکید کرده است. عفو در حقوق کیفری نهادی استثنایی است که باید بر مبنای «مصلحت عمومی» و پس از زوال تهدید علیه جامعه اعمال شود.

عفو گسترده و بی‌قید و شرط، که شامل محکومان امنیتی، جاسوسان یا عاملان خشونت نیز بشود، به معنای نقض حقوق قربانیان و بی‌اعتبار کردن نظام عدالت کیفری است.

در هیچ نظام حقوقی پیشرفته‌ای چنین عفوی پذیرفته نمی‌شود؛ چرا که عدالت کیفری باید میان حقوق متهم و امنیت جامعه توازن برقرار سازد.

وی ادامه داد: اصلاح یعنی بهبود ساختار جهت تقویت حاکمیت قانون، ارتقای شفافیت و کارآمدی، و افزایش اعتماد عمومی در چارچوب اصول حقوق اساسی، نه انحلال نهادهای دفاعی و چشم‌پوشی از حقوق ذاتی کشور. امنیت ملی خط قرمزی است که هیچ جریان سیاسی نمی‌تواند آن را به پای مصلحت‌های جناحی قربانی کند و بنظرم این افراد نه تنها مصلح نیستند بلکه مسهل خواسته های دشمن سرزمینمان هستند و انجام چنین رفتارهایی می‌تواند مصداق عناوین مجرمانه مهمی باشد چرا که آب به آسیاب دشمن ریختن است و ممکن است ان را با مصداق همراهی و هماهنگی با دول متخاصم نزدیک دانست.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مطلوب منافع ملی است یا شعارهای سیاسی؟!

مطلوب منافع ملی است یا شعارهای سیاسی؟! بیشتر بخوانید »