ترور

ژنرال صهیونیست اذعان کرد: فخری‌زاده به دلیل ملاحظات متعدد و پیچیده عملیاتی کشته شد

ژنرال صهیونیست اذعان کرد: فخری‌زاده به دلیل ملاحظات متعدد و پیچیده عملیاتی کشته شد


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، «عاموس یادلین» رئیس پیشین دستگاه اطلاعات نظامی رژیم صهیونیستی (آمان) و رئیس کنونی اندیشکده «مطالعات امنیت داخلی اسرائیل» (INSS) ابراز عقیده کرد که شاید ایران برای گرفتن انتقام ترور شهید «محسن فخری‌زاده» دانشمند هسته‌ای و دفاعی خود تا پایان دولت کنونی آمریکا صبر کند.

به نوشته روزنامه «جروزالم‌پست» یادلین، شامگاه یکشنبه طی سخنرانی در نشست خبری مرکز رسانه‌ای رژیم اسرائیل توضیح داد: «در حالی که در مورد ترور [سردار حاج] قاسم سلیمانی، آمریکا مسؤولیت را برعهده گرفت و ایران نیز ده‌ها موشک به پایگاه آمریکا در عراق شلیک کرد، اکنون هیچ‌کسی مسؤولیت را برعهده نگرفته؛ پس احتمال دارد ایران تا روزهای پایانی [ریاست جمهوری دونالد] ترامپ [برای انتقام] صبر کند زیرا نمی‌خواهند زمان کافی به او برای سوءاستفاده از این انتقام جهت انجام حمله بدهد.»

وی ضمن اشاره به اینکه از نظر ایران، رژیم صهیونیستی مسؤول ترور شهید فخری‌زاده است، گفت: «اجتناب تل‌آویو از برعهده‌گرفتن این اقدام به تهران فرصت داده که مجبور به انجام واکنش فوری و پر سروصدا نشود.»

رئیس اندیشکده مطالعات امنیت داخلی رژیم اشغالگر قدس با بیان اینکه ایران فعلاً نمی‌خواهد واکنشی از سوی دولت ترامپ را به همراه داشته باشد، اظهار داشت که واکنش تهران در روزهای پایانی ریاست‌جمهوری ترامپ یا روزهای آغازین دولت «جو بایدن» می‌تواند خطر تلافی‌جویی آمریکا را کاهش دهد.

واکنش به شکل تقویت برنامه هسته‌ای

به نوشته جروزالم‌پست، یادلین با طرح این ادعا که شاید شدیدترین واکنش ایران، حمله موشکی به اسرائیل باشد، افزود: «البته شاید هم ایران فقط به شکل تسریع برنامه هسته‌ای خود واکنش نشان دهد، چیزی که هم‌اکنون نیز آشکار است و از می ۲۰۱۹ هم انجام داده‌اند. آنها می‌توانند [اورانیوم] بیشتری را نسبت به سطح کنونی، غنی‌سازی کرده و سانتریفیوژهای پیشرفته‌تری نصب کنند. این یک گام یا واکنش استراتژیک خواهد بود.»

وی با بیان اینکه احتمال حمله ایران به سفارتخانه‌ها یا اشخاص بسیار مهم اسرائیلی را می‌توان از طریق واکنش این کشور به ترور چند دانشمند هسته‌ای در سال‌های ۲۰۱۰-۲۰۱۱ سنجید، گفت که گروه‌های حامی ایران در لبنان، سوریه، عراق، یمن یا هر جای دیگری نیز می‌توانند برای انتقام استفاده شوند و راکت شلیک کنند، چیزی که می‌تواند خطرناک باشد که البته به اندازه شلیک موشک بالستیک توسط ایران تحریک‌کننده نیست.

جروزالم‌پست با بیان اینکه گویا یادلین از آمریکایی‌ها عصبانی است، به نقل از وی نوشت: «آمریکایی‌ها خیلی سریع به نیویورک‌تایمز لو دادند که اسرائیل این [ترور] را انجام داد. هر مدرک بیشتری که به ایران کمک کند برای انتقام از اسرائیل تصمیم بگیرد، اشتباه است.»

عصبانیت ژنرال یادلین از افشای نقش رژیم صهیونیستی در عملیات ترور شهید محسن فخری‌زاده توسط آمریکایی‌ها را می‌توان نشانه مؤیدی بر نقش کلیدی این رژیم در این عملیات تروریستی و اطلاع آمریکا از این جنایت دانست.

مسؤولان صهیونیست دهان خود را ببندند!

بر اساس این گزارش، این مقام امنیتی سابق رژیم صهیونیستی با کنایه به اظهارات ذوق‌زده «بنیامین نتانیاهو» چند ساعت بعد از ترور شهید فخری‌زاده، به مسؤولان کنونی این رژیم توصیه کرد که دهان خود را ببندند و چیزی را لو ندهند زیرا تا همین الان هم بیشتر از حد مجاز صحبت کرده‌اند.

وی با تکرار ادعای وجود برنامه مخفی هسته‌ای در ایران و طرح این ادعا که هیچ‌کسی از اقدامات مخفی ایران در برنامه هسته‌ای خود خبر ندارد، افزود: «بدون شک، او [شهید فخری‌زاده] هسته اصلی دانش، اختیارات و سازمان‌دهی برنامه [هسته‌ای ایران] بود.»

این ژنرال بازنشسته صهیونیست با مقایسه شهید فخری‌زاده با سردار شهید حاج قاسم سلیمانی، گفت: «به‌رغم اینکه ایرانی‌ها برای وی جایگزین پیدا خواهند کرد اما کسی به اندازه مهارت و سطح توانایی‌های او وجود ندارد.»

بر این اساس، یادلین درباره زمان‌بندی ترور این دانشمند هسته‌ای ایران نیز گفت: «او به دلیل ملاحظات متعدد و پیچیده عملیاتی و نیز محدودیت‌ها و توانمندی‌های خاص، در این زمان کشته شد، ‌زیرا چنین عملیات دقیقی به برنامه‌ریزی طولانی‌مدت و گسترده نیاز داشت.»

وی در اظهاراتی که تلویحاً نقش اسرائیل در این ترور را تأیید می‌کرد، افزود: «اگر دیگرطرف‌ها مانند آمریکا،‌ سعودی یا مخالفان [حکومت] ایران در این [عملیات] دخیل می‌شدند، زمان بیشتری می‌برد و شرایط خاصی را نیاز داشت تا همه طرف‌ها به این ترور دقیق چراغ سبز نشان دهند.»

یک مقام اطلاعاتی غربی، شامگاه شنبه به‌صراحت گفته بود که ترور شهید فخری‌زاده، برنامه بلندمدت رژیم صهیونیستی برای خرابکاری در برنامه هسته‌ای ایران بود. (جزئیات بیشتر)

وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح  نیز روز جمعه در بیانیه‌ای اعلام کرده بود: «بعدازظهر امروز (جمعه) عناصر تروریست مسلح خودرو حامل محسن فخری زاده را مورد حمله قرار دادند. در جریان درگیری تیم حفاظت ایشان با تروریست ها آقای محسن فخری زاده به شدت مجروح شد و به بیمارستان منتقل شد. متاسفانه تلاش تیم پزشکی برای احیاء ایشان موفق نبود و دقایقی قبل این مدیر خدوم و دانشمند پس از سال ها تلاش و مجاهدت به درجه رفیع شهادت نائل آمد.»

انتهای پیام/





منبع خبر

ژنرال صهیونیست اذعان کرد: فخری‌زاده به دلیل ملاحظات متعدد و پیچیده عملیاتی کشته شد بیشتر بخوانید »

تغییر و تحول ۴۰ ساله در روش‌های ترور/ از ترور «تن ‌به‌ تن» تا آدم کشی از راه دور

تغییر و تحول ۴۰ ساله در روش‌های ترور/ از ترور «تن ‌به‌ تن» تا آدم کشی از راه دور


گروه سیاسی خبرگزاری فارس- ترور یکی از ابزارهای همیشگی دشمنان انقلاب اسلامی در این 40سال گذشته بوده و دشمن تاکنون اکثر روش‌های مرسوم ترور را علیه شخصیت‌های مهم سیاسی،علمی و نظامی ما استفاده کرده است ولی با این حال تحول و تطور روش‌ این ترورها در طول زمان، نکات شایان توجهی را نشان می‌دهد.

*شلیک مستقیم نفر به نفر

شلیک مستقیم یکی از اولین روش‌های ترور شخصیت‌ها مخصوصا دهه‌های 60 و70 بود و گروهک منافقین از این شیوه در حذف بسیاری از شخصیت‌ها و حتی ترورهای روزانه خود استفاده می‌کرد.

شیوه ترور شهید لاجوردی

برای مثال ترور شهید اسدالله لاجوردی به این شکل بود. در نخستین روز آخرین ماه تابستان 1377، لاجوردی سوار بر مرکب راهوارش، دوچرخه، به سوی بازار بزرگ تهران رفت تا در حجره‌ کوچکش مشغول کار شود. نزدیک ظهر، دو تن از دوستان قدیمی ‌به او سر زدند. آقای فاضل و شهید رئیس اسماعیلی، در لحظه‌ شهادت لاجوردی در آنجا حضور داشتند و آقای رئیس اسماعیلی، معاون سابق طرح و برنامه‌ی وزارت دادگستری، به همراه لاجوردی به شهادت رسید.

 

آقای فاضل که شاهد عینی ماجرا بود، نحوه‌ شهادت دوستانش را چنین نقل می‌کند: «صدای فریاد گونه‌ای به‌یکباره مرا متوجه خود کرد و این درست همان زمانی بود که به‌یک باره چند چیز توأمان اتفاق افتاد که عبارت بودند از: دیدن چهره‌ خشن و فریاد منافق مزدوری که با کلت به سوی شهید لاجوردی نشانه رفته بود، نیم‌خیز شدن من برای رفتن به طرف او و شلیک گلوله‌های پی در پی از همه طرف و تمام شدن همه چیز… سرم به عقب پرتاب شد. احساس کردم برای لحظه‌ای سر در بدن ندارم؛ ولی سوزش بینی و خونی که روی لباسم می‌ریخت، مرا متوجه حاج آقا کرد. به طرفشان رفتم. گلوله درست در کنار چشم راست و گیجگاه اصابت کرده بود و خون چون چشمه‌ای فوران داشت….».

ترور شهید صیاد شیرازی

 شهید علی صیادشیرازی روز شنبه 21 فروردین ماه 1378 در حوالی خانه اش مورد سوء قصد عوامل تروریست قرار گرفت و به شهادت رسید.

 

ساعت 6 و 45 دقیقه صبح این روز که صیادشیرازی با اتومبیل خود به قصد عزیمت به محل کارش از خانه خارج شده بود، مورد هجوم مرد ناشناسی قرار گرفت و به شدت مجروح شد.

به گفته شاهدان مرد تروریست با پوشش لباس رفتگر در حوالی خانه شهید به کمین نشست و صیادشیرازی را هنگام خروج از خانه به رگبار بست. در این حال شهید صیاد که سوار بر خودرو تویوتای سفید رنگ خود بود مورد اصابت سه گلوله تروریست واقع شد.

آنچه به نظر می‌رسد این است که علت سهولت این روش ترور برای تروریست‌ها در آن مقطع این باشد که هنوز تا آن زمان حفاظت شخصیت‌های مهم کشور تشکیل و تقویت نشده بود و دشمن نیز در بررسی‌های خود به خوبی به این خلا پی برده بود. 

پس از تقویت حفاظت شخصیت‌ها دیگر هیچ ترور فرد به فردی با شلیک مستقیم رخ نداد.

بمب گذاری در مراکز مهم

همزمان با حذف نفر به نفر، بمب‌گذاری یکی از وحشیانه‌ترین و البته کارسازترین روش‌ها در حذف دسته‌جمعی شخصیت‌های نظام بود.

انفجار مقر حزب جمهوری اسلامی

روز 7 تیر 1360 بر اثر انفجار یک بمب قدرتمند در مقر حزب جمهوری اسلامی در تهران، آیت‌الله بهشتی و 72 تن از یاران امام خمینی به شهادت رسیدند.

آیت‌الله سیدمحمد حسینی بهشتی، رییس وقت دیوان عالی کشور و بیش از ۷۰ نفر از مقامات و چهره‌های برجسته سیاسی از جمله چهار وزیر، چند معاون وزیر، ۲۷ نماینده مجلس و جمعی از اعضای حزب جمهوری اسلامی در جریان انفجار مقر اصلی این حزب به شهادت رسیدند.

 

انفجار دفتر نخست وزیری

هشتم شهریور ۱۳۶۰ انفجاری در دفتر نخست‌وزیری رجایی و باهنر، رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر وقت را به شهادت رساند.

حادثه اینگونه است که  ساعت ۳ بعدازظهر روز هشتم شهریورماه سال ۱۳۶۰ بود که جلسه شورای امنیت کشور برگزار می‌شود.

 

ضبط صوت بزرگ مسعود کشمیری که مخصوص ضبط جلسات است، درست نزدیک رجایی و باهنر قرار می‌گیرد و کشمیری طبق معمول هر جلسه چای می‌ریزد و برای حاضرین می‌آورد؛ پس از گفت‌وگوی کوتاهی با خسرو تهرانی از جلسه خارج می‌شود. او پیش از خروج از جلسه کیف بزرگی را که همیشه همراه دارد با پا به نزدیکی رجایی هدایت می‌کند.

کشمیری از ساختمان نخست وزیری خارج می‌شود و در میدان پاستور نزد کسانی می‌رود که منتظر اوست تا دبیر شورای امنیت را به یک نقطه امن انتقال دهند. همزمان صدای انفجار شدیدی منطقه را می‌لرزاند.

در بررسی این دو حادثه بزرگ و تاریخی، نفوذ شخصیت‌هایی منافق چون کشمیری و کلاهی به مجموعه های انقلابی آن هم در ضعف سیستم‌های اطلاعاتی مهمترین عامل تلقی می‌شود و به همین دلیل تشکیل وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه و تقویت اطلاعات مردمی توانست این روش ترور را نیز غیر ممکن کند.

بمب گذاری با موتور

ترور شهید مسعود علیمحمدی دانشمند هسته‌ای کشورمان در قیطریه تهران در ساعت ۷:۳۰ صبح ۲۲ دی ۱۳۸۸ روی داد. در این حادثه علاوه بر شهادت مسعود علی‌محمدی دو فرد دیگر مجروح شدند و خساراتی به ساختمان مجاور وارد شد.

 

بر اساس شواهد بمب منفجر شده در یک موتورسیکلت که به فاصله یک متری از در ورودی منزل علی‌محمدی به یک درخت بسته شده بود، جاسازی شده بود.

شاید مهمترین دلیل این ترور علاوه بر عدم تامین امنیت کافی در اطراف محل زندگی شخصیت‌های مهم باشد و بصورت محسوس یا نامحسوس ترددهای اطراف منزل و محل زندگی این افراد مورد بازرسی قرار گیرد.

بمب گذاری با چسباندن بسته انفجاری

 صبح  ۸ آذر ۱۳۸۹ بود که شهید مجید شهریاری و راننده جلو نشستند و همسر وی هم عقب ماشین نشست. پس از طی ششصد متر، در بزرگراه ارتش یک موتور سیکلت به ماشین نزدیک شده و بمب را متصل می‌کند که در همین حین با فریاد راننده همسر و راننده از ماشین پیاده می‌شوند اما وی به خاطر کمربند ایمنی نمی‌تواند در زمان کم از ماشین خارج شود و با انفجار بمب به شهادت می‌رسد.

این شیوه برای اولین بار بود که توسط تروریست‌ها انجام می‌شد و با تقویت دوربین‌های شهری و اشراف اطلاعاتی دیگر تکرار نشد.

 عملیات تروریستی با پهپاد

شهید سردار سلیمانی اولین شخصیت ایرانی بود که با استفاده از پهپاد ترور شد. 

ظاهرا جزئیات به این صورت است که نهاد CIA با داشتن یکسری اطلاعات از طریق افراد مطلع در فرودگاه پایتخت سوریه، دقیقاً می‌دانست چه موقع جت حامل سپهبد قاسم سلیمانی وارد بغداد شده است؛ اطلاعاتی که اسرائیل به آمریکا داد نیز به تأیید جزئیات کمک کرد.

 

به محض فرود آمدن هواپیمایی «چم وینگز ایرباس A320»، جاسوسان آمریکایی در فرودگاه اصلی عراق که پرسنل ارتش آمریکا در آن قرار دارد، محل دقیق آشیانه آن را تأیید می‌کنند.

سه فروند هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی به آسمان محل اعزام شدند، بدون هیچ ترسی از چالش در فضای هوایی عراق که کامل تحت تسلط ارتش ایالات متحده است. هر یک از آن‌ها به چهار موشک Hellfire مجهز بود.

این پهپادها در خارج از مرزهای سرزمینی ایران و در نزدیکی فرودگاه بغداد سردار سلیمانی و کاروان همراه وی را مورد هدف قرار می‌دهند و ایشان و ابومهدی المهندس از فرماندهان جبهه مقاومت به شهادت می‌رسند.

هرچند این عملیات ترور یک ترور فرامرزی بوده، ولی قطعا لزوم تقویت پدافند ایران حتی در خارج از مرزها را نشان داد و مشخص کرد که تحرکات زمینی و هوایی دشمن در پایگاه‌های اطراف بیش از پیش تحت رصذ اطلاعاتی و پدافندی نیروهای نظامی کشور قرار گیرد.

ترور با سلاح اتوماتیک و کنترل از راه دور

ترورها روز به روز پیشرفته‌تر می‌شوند و ترور شهید محسن  فخری زاده زاده دانشمند هسته‌ای کشورمان این مسئله را به خوبی نشان داد.

این ترور هم به این شکل است که ماشین ضدگلوله حامل شهید محسن فخری‌زاده و همسر وی، صبح جمعه به همراه ۳ ماشین تیم حفاظت از شهر رستمکلای مازندران به سمت آبسرد دماوند حرکت می‌کند. 

ماشین پیشرو تیم حفاظت چند کیلومتر مانده به محل حادثه، اسکورت را برای چک و خنثی محل مقصد ترک می‌کند.

 

در همین لحظات، صدای ناشی از اصابت چند گلوله به ماشین، موجب جلب توجه دکتر فخری‌زاده و متوقف کردن ماشین می‌شود. فخری‌زاده به تصور اینکه صدا ناشی از برخورد با مانع خارجی یا اشکال در موتور خودرو بوده از ماشین پیاده می‌شود.

در همین لحظه از خودرو نیسانی که در فاصله ۱۵۰ متری ماشین شهید متوقف بوده، از یک دستگاه تیربار اتوماتیک کنترل از راه دور، شلیک‌های متعددی به سمت شهید صورت می‌گیرد. دو گلوله به پهلو و یک گلوله به پشت شهید برخورد می‌کند که منجر به قطع نخاع وی می‌گردد. 

در این اثنا سرتیم حفاظت بدن خود را حائل پیکر شهید می‌کند و چند تیر نیز به بدن وی اصابت می‌کند. لحظاتی بعد همان نیسان متوقف شده نیز منفجر می‌شود.

پیکر مجروح شهید به درمانگاه و از آنجا با بالگرد به بیمارستانی در تهران منتقل می‌شود که متاسفانه بعد از مدتی به شهادت می‌رسد.

علیرغم اینکه ایشان از تیم حفاظت به نسب بهتری برخوردار بودند ولی دشمن بهره‌گیری از سیستم‌های پیشرفته را به سایر شیوه‌های احتمالی ترور اضافه کرده و این دانشمند بزرگ را هم به شهادت رساند.

حال باید سیستم های اطلاعاتی و امنیتی کشور نیز به بررسی چگونگی و ابعاد این ترور بپردازند ولی آنچه که بسیار اهمیت دارد این است که شیوه‌های ترور در 40 سال گذشته متاثر از دو عامل یعنی پیشرفت تکنولوژی و خلاهای اطلاعاتی و امنیتی بوده و این مسئله در حادثه ترور شهید فخری زاده نیز به خوبی نشان داده شد.

انتهای پیام/





منبع خبر

تغییر و تحول ۴۰ ساله در روش‌های ترور/ از ترور «تن ‌به‌ تن» تا آدم کشی از راه دور بیشتر بخوانید »

ترور خانواده شهید فخری‌زاده اینبار در فضای مجازی

ترور خانواده شهید فخری‌زاده اینبار در فضای مجازی


از شایعه تا واقعیت: پس از ترور ناجوانمردانه دکتر محسن فخرزاده که منجر به شهادت این دانشمند هسته‌ای شد، بلافاصله رسانه‌های معاند و کاربران ضدانقلاب هجمه‌ای را علیه این خانواده شهید به راه انداختند.

به تازگی عده‌ای با انتشار تصویر از یک دختر بی‌حجاب، مدعی شدند این دختر همان نوه محسن فخری‌زاده است که بر سر پیکر دانشمند هسته‌ای حاضر شده است.

 

 

اما پس از این موضوع، صاحب اصلی تصویر که شباهت اسمی با شهید فخری‌زاده در گفت‌وگویی اعلام کرد که وی ساکن کانادا است و سال‌ها است که در ایران حضور ندارد و او فردی که در مراسم وداع باشهید حضور داشته نبوده است.

 

 

پیش از این نیز در زمان اولین مصاحبه تلویزیونی همسر شهید فخری‌زاده، شایعه‌ای مبنی بر اینکه خبرنگار شبکه خبر جملاتی را به وی القا می‌کند در رسانه‌های معاند منتشر شده بود.(اینجا را بخوانید)

 

 

 

انتهای پیام/





منبع خبر

ترور خانواده شهید فخری‌زاده اینبار در فضای مجازی بیشتر بخوانید »

روایت علیرضا داوودنژاد از سانسور اینستاگرام

روایت علیرضا داوودنژاد از سانسور اینستاگرام



روایت علیرضا داوودنژاد از سانسور اینستاگرام/ دلنوشته‌ای که حذف شد

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، علیرضا داوودنژاد کارگردان سینما درباره حذف پستی که به تازگی در اینستاگرام گذاشته است، گفت: پستی مربوط به وقایع این روزها در اینستاگرام گذاشتم که بار اول حذف شد، بار دوم گذاشتم و برای بار دوم نیز حذف شد، در حالی که فکر می‌کردم این اتفاق به دلیل اشتباه من باشد، برای بار سوم پست را ارسال کردم، پست در اینستاگرام خودم هست اما برخی از دوستان می‌گویند که این پست را نمی توانند ببینند.این احتمال را می‌دهم که این پست توسط اینستاگرام حذف شده باشد، البته این را هم باید بگویم از هشتگی هم برای این پست استفاده نکرده‌ام.

وی تاکید کرد: این حذف برای من بسیار عجیب بود و به نوعی می‌توان آن را یک سانسور در فضای مجازی دانست. مساله جالب این است که صفحه من در اینستاگرام به‌روز هم نمی‌شود.

علیرضا داوودنژاد در پست اینستاگرامی خود در واکنش به ترور شهید محسن فخری‌زاده نوشته بود: «مملکتی که بنیه دفاعی قوی نداشته باشد باید بازی را واگذار کند ولی اگر بخواهد در بازی اثر گذار باشد باید بنیه دفاعی قوی و توان باز دارندگی مناسب داشته باشد و دستیابی به این بنیه و توان معمولاً با مقاومت و کارشکنی قدرت‌هایی که از پیش توان بازدارندگی دارند مواجه می شود.

به مادر بزرگم گفتم می‌خواهم مخترع بشوم گفت هرگز به دنبال چنین چیزی نباش مادر جان چون سر راه مخترعان چاه می کنند و در آن نیزه می‌کارند و روی آن را با خاک می‌پوشانند تا آن‌ها در حالی که به اختراع خود فکر می‌کنند در آن چاه بیفتند و تکه پاره شوند. ناگفته نماند که او عاشق «هزار و یک شب بود» و اغلب اوقاتش را با رمان‌های مفصلی نظیر «به سوی رم» و «ده نفر قزلباش» می‌گذراند.

خلاصه اگر این روزها بر سر راه مردمان دانا و توانا و مبتکر این سرزمین که به هر نحو دنبال تقویت بنیه دفاعی مملکت هستند، چاه آتشین می‌کنند و بر آن‌ها نیزه گلوله می‌بارند این همان داستان مادر بزرگ است که از دیروزها ادامه داشته و بالاخره اگر به دست امروزی‌ها برای آن چاره‌ای اندیشیده نشود خواه‌ناخواه در فرداها نیز همچنان ادامه پیدا می‌کند و برای فرزندان این سرزمین تکرار خواهد شد.»

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، علیرضا داوودنژاد کارگردان سینما درباره حذف پستی که به تازگی در اینستاگرام گذاشته است، گفت: پستی مربوط به وقایع این روزها در اینستاگرام گذاشتم که بار اول حذف شد، بار دوم گذاشتم و برای بار دوم نیز حذف شد، در حالی که فکر می‌کردم این اتفاق به دلیل اشتباه من باشد، برای بار سوم پست را ارسال کردم، پست در اینستاگرام خودم هست اما برخی از دوستان می‌گویند که این پست را نمی توانند ببینند.این احتمال را می‌دهم که این پست توسط اینستاگرام حذف شده باشد، البته این را هم باید بگویم از هشتگی هم برای این پست استفاده نکرده‌ام.

وی تاکید کرد: این حذف برای من بسیار عجیب بود و به نوعی می‌توان آن را یک سانسور در فضای مجازی دانست. مساله جالب این است که صفحه من در اینستاگرام به‌روز هم نمی‌شود.

علیرضا داوودنژاد در پست اینستاگرامی خود در واکنش به ترور شهید محسن فخری‌زاده نوشته بود: «مملکتی که بنیه دفاعی قوی نداشته باشد باید بازی را واگذار کند ولی اگر بخواهد در بازی اثر گذار باشد باید بنیه دفاعی قوی و توان باز دارندگی مناسب داشته باشد و دستیابی به این بنیه و توان معمولاً با مقاومت و کارشکنی قدرت‌هایی که از پیش توان بازدارندگی دارند مواجه می شود.

به مادر بزرگم گفتم می‌خواهم مخترع بشوم گفت هرگز به دنبال چنین چیزی نباش مادر جان چون سر راه مخترعان چاه می کنند و در آن نیزه می‌کارند و روی آن را با خاک می‌پوشانند تا آن‌ها در حالی که به اختراع خود فکر می‌کنند در آن چاه بیفتند و تکه پاره شوند. ناگفته نماند که او عاشق «هزار و یک شب بود» و اغلب اوقاتش را با رمان‌های مفصلی نظیر «به سوی رم» و «ده نفر قزلباش» می‌گذراند.

خلاصه اگر این روزها بر سر راه مردمان دانا و توانا و مبتکر این سرزمین که به هر نحو دنبال تقویت بنیه دفاعی مملکت هستند، چاه آتشین می‌کنند و بر آن‌ها نیزه گلوله می‌بارند این همان داستان مادر بزرگ است که از دیروزها ادامه داشته و بالاخره اگر به دست امروزی‌ها برای آن چاره‌ای اندیشیده نشود خواه‌ناخواه در فرداها نیز همچنان ادامه پیدا می‌کند و برای فرزندان این سرزمین تکرار خواهد شد.»



منبع خبر

روایت علیرضا داوودنژاد از سانسور اینستاگرام بیشتر بخوانید »

چه‌کسانی مانع از «انتقام سخت» می‌شوند؟


چه‌کسانی مانع از «انتقام سخت» می‌شوندگروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس ـ سید محمدجواد میرخانی؛ شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی‌المهندس به‌دست ارتش تروریستی آمریکا، خشم ملت ایران و بسیاری از آزادی‌خواهان جهان را برانگیخت؛ به‌طوری که از همان ساعات اولیه این جنایت، «انتقام سخت» به‌عنوان مطالبه اصلی ملت ایران در برابر این اقدام گستاخانه آمریکا تبدیل شد، تا این‌که بمباران مقتدرانه پایگاه آمریکایی «عین‌الأسد» در عراق توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، کمی بر دل‌های زخم‌خورده ملت، مرهم نهاد؛ اما این اقدام تنها آغاز ماجرای «انتقام سخت» بود؛ چراکه رهبر معظم انقلاب اسلامی ساعاتی پس از بمباران پایگاه آمریکایی «عین‌الأسد»، فرمودند: یک سیلی دیشب به این‌ها زده شد. این مسئله دیگری است. آن‌چه در مقام مقابله مهم است؛ کارهای نظامی به این شکل کفایت آن را نمی‌کند. آن‌چه مهم است بایستی حضور فسادبرانگیز آمریکا در این منطقه تمام شود.

ایشان همچنین چند ماه بعد در دیدار با «مصطفی الکاظمی» نخست‌وزیر عراق، تأکید کردند: جمهوری اسلامی ایران هرگز موضوع شهادت سردار «قاسم سلیمانی» و «ابومهدی‌المهندس» را فراموش نخواهد کرد و قطعاً ضربه‌ متقابل را به آمریکایی‌ها خواهد زد.

همچنین، سردار سرلشکر پاسدار «حسین سلامی» فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز پس از آن، اعلام کرد: ما بمباران «عین‌الأسد» را در مقابل شهادت سردار «سلیمانی» قرار ندادیم؛ [بلکه] در آن عملیات، ما «موازنه روانی» را برقرار کردیم؛ یعنی فقط می‌خواستیم به آمریکایی‌ها نشان دهیم که از آن‌ها واهمه‌ای نداریم.

هنوز یک‌سال از اقدام جنایت‌کارانه ارتش تروریستی آمریکا در به شهادت رساندن فرماندهان مقاومت نمی‌گذرد که در یک اقدام بی‌سابقه، شاهد ترور بزدلانه «محسن فخری‌زاده» دانشمند بلندپایه کشور و معاون وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، در یک عملیات کاملاً حساب‌شده، آن‌هم در خاک کشور خودمان بودیم که این موضوع موجب شد تا مجدداً «انتقام سخت» به‌عنوان یک مطالبه عمومی تبدیل شود؛ اما این‌بار، با توجه به این‌که هنوز وعده انتقام خون شهیدان مقاومت محقق نشده است، برخی افراد از این موضوع ابراز گلایه کرده و تعلل مسئولان در این زمینه را موجب جرأت پیدا کردن دشمن برای ترور شهید «محسن فخری‌زاده» عنوان می‌کنند؛ غافل از این‌که تحقق وعده «انتقام سخت» از عاملان شهادت سردار «قاسم سلیمانی» و «ابومهدی‌المهندس»، ملزم به فراهم‌شدن مقدمات آن و شرایط خاصی است که ممکن است زمان‌بر باشد. 

در این راستا، مهم‌ترین استراتژی جمهوری اسلامی ایران در تحقق «انتقام سخت»، همان‌گونه که رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز فرمودند، پایان حضور فسادبرانگیز آمریکا در این منطقه است و بی‌شک تحقق این امر ایشان، موضوع کوچکی نیست که بخواهد در مدت چند ماه تحقق یابد؛ اما به‌غیر از مدت‌زمان لازمی که باید بگذرد، این موضوع را نیز باید در نظر گرفت که رویارویی با دشمنان در همه عرصه‌ها، اعم از نظامی، سیاسی، فرهنگی، رسانه‌ای و… نیازمند آن است که از دهان همه مسئولان و سیاست‌مداران کشور، یک صدا شنیده شود؛ مثلاً اگر قرار است در راستای تحقق «انتقام سخت» اقدامی علیه دشمن صورت بگیرد، نباید عده‌ای با رفتارهای دوگانه خود، حساب خود را از اقدام انتقام‌جویانه جدا کرده و به دشمن پیام دیگری بدهند. حالا قضاوت با خودتان! آیا از دهان همه مسئولان یک حرف در عرصه مقابله با «شیطان بزرگ» درمی‌آید؟

این موضوع درحالی است که این‌روزها پس از ترور ناجوانمردانه شهید «محسن فخری‌زاده» نیز برخی رسانه‌ها که دهان غیرمستقیم برخی مسئولان و جریان‌های سیاسی هستند، از همان ابتدا علیه اقدام انتقام‌جویانه جمهوری اسلامی ایران از رژیم صهیونیستی به‌دلیل این ترور بزدلانه، موضع گرفته و به تمسخر معترضانی پرداختند که تجمعاتی را در محکومیت ترور شهید «محسن فخری‌زاده» برگزار کرده بودند. نکته عجیب این‌جاست که رئیس جمهور هم حاضر نشد که در پیام خود به‌مناسبت شهادت دکتر «فخری‌زاده»، حتی پشتِ چشم به دشمن نازک کرده و این اقدام آن‌ها را محکوم کند، چه برسد به این‌که بخواهد از «انتقام» سخن بگوید؛ حالا قضاوت با خودتان!

انتهای پیام/ 113



منبع خبر

چه‌کسانی مانع از «انتقام سخت» می‌شوند؟ بیشتر بخوانید »