تسخیر لانه جاسوسی

فخرفروشی اصلاح‌طلبان به دلار 22 هزار تومنی/ مهاجری: منتقدان روحانی از شکست ترامپ زخم خورده‌اند

فخرفروشی اصلاح‌طلبان به دلار 22 هزار تومنی/ مهاجری: منتقدان روحانی از شکست ترامپ زخم خورده‌اند


سرویس سیاست مشرق – روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژه‌های مشرق” نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با  «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** خوب شد قالیباف رئیس جمهور نشد، وگرنه دلار ۵ هزارتومان می شد!

روزنامه سازندگی– ارگان رسانه ای حزب کارگزاران- در مطلبی با عنوان «سقوط دلار» نوشت: «قیمت دلار به ۲۲ هزارتومان رسید و قیمت سکه به زیر ۱۰ میلیون تومان. آیا وعده روحانی برای دلار ۱۵ هزارتومانی پیش از سال جدید محقق می شود؟».

روزنامه اعتماد– به مدیرمسئولی «الیاس حضرتی» رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس دهم- نیز در گزارشی با عنوان «سقوط روزانه نرخ دلار» نوشت: «نرخ دلار با افزایش خوش‌بینی‌ها در بازار ارز، ‌کاهشی شده است…اگر صحبت‌های رییس‌جمهور درباره کاهش نرخ دلار به ۱۵ هزار تومان تحقق پیدا کند؛ بانک مرکزی مجبور است نرخ دلار در سامانه نیما را تا حد زیادی کاهش دهد. قیمت دلار از شهریور سال جاری تاکنون بیش از یک‌چهارم ارزش خود را از دست داده است. بیشترین قیمت دلار در هفته آخر مهرماه حدود ۳۲ هزار و ۲۰۰ تومان بود و دلار در معاملات دیروز تا کف کانال ۲۲ هزار تومان ارزان شده است».

روزنامه های اصلاح طلب با افتخار از دلار ۲۲ هزارتومانی سخن می گویند. این در حالی است که همین طیف در سال ۹۶ با هراس افکنی مدعی بودند که اگر آقایان رئیسی یا قالیباف به ریاست جمهوری برسند، دلار ۵ هزارتومان خواهد شد.

اصلاح طلبان و حامیان برجام در سال ۹۴ به گونه ای درباره دستاوردهای توافق هسته ای فضاسازی کردند که برخی از مردم در تهران با این تصور که به زودی قسمت هر دلار، یک هزارتومان خواهد شد، به خیابان ها آمده و به جشن و پایکوبی پرداختند.

روزنامه سازندگی که امروز تیتر سقوط دلار را در صفحه اول منتشر کرده است، همان روزنامه ای است که در بهار ۹۷ تصویر جهانگیری را در لباس سوپرمن منتشر کرد و از تصمیم دولت درباره دلار ۴۲۰۰ تومانی تمجید کرد. این در حالی است که این تصمیم غلط و غیر کارشناسی، موجب از دست‌ رفتن ۲۵ تا ۳۰ میلیارد دلار و حدود ۷۰ تا ۸۰ تن طلا شد.

در سال ۹۲ قیمت هر دلار حدود ۳ هزارتومان بود، اما در دولت روحانی و در پسابرجام، قیمت دلار تا ۳۲ هزارتومان افزایش یافت و اکنون نیز در کانال ۲۲ هزارتومان است.

«اسحاق جهانگیری» معاون اول رئیس جمهور- اردیبهشت ۹۶- گفت: «اگر ما پیروز بشویم دیگر هیچکس در ایران سرگرسنه زمین نخواهد گذاشت و هیچ کارتن خوابی دیگر نخواهد بود…ملت! یادتان رفته قیمت دلار لحظه ای عوض می شد… د. امروز دیگر کسی از گرانی و تورم حرفی نمی‌زند… چون کاری شد کارستان. رئیس‌جمهور خودش وقت گذاشت. رونق شروع شده، ما به همه اهداف‌مان در برجام رسیدیم. ما ایران‌هراسی را به ایران‌دوستی تبدیل کردیم. ما ریسک‌های مهمی را از ایران دور کردیم. دنیا عاشق کار کردن با ایران شده. هجوم شرکت‌های غربی و شرقی به ایران برای کارکردن آغاز شده است».

جماعتی که همین سه سال پیش مردم را از دلار ۵ هزارتومانی می ترساند، اکنون با دلار ۲۲ هزارتومانی فخرفروشی کرده و به آن افتخار می کند.

** تسخیر سفارت آمریکا، نگاه محترمانه دنیا به ایران را از بین برد

«ابوالفضل بازرگان» برادرزاده «مهدی بازرگان» و از اعضای اتاق فکر جریان فتنه در پاریس در مصاحبه با روزنامه شرق گفت: «شعار اصلی انقلاب «آزادی، استقلال، جمهوری اسلامی» بود. در قانون اساسی هم نوشته شده است که به بهانه استقلال، آزادی را نمی‌توان محدود کرد. امروز نیز همه متفکران می‌گویند که اگر آزادی به ‌وجود نیاید، بقیه موارد به وجود نخواهد آمد و استقلال نیز از بین خواهد رفت. جریان ۱۳ آبان باعث شد که جریان دموکراتیزاسیون متوقف شود».

بازرگان در ادامه گفت: « یکی از پیامدهای بد تسخیر سفارت آمریکا گروگان‌گیری بود که چهره انقلاب ایران را تحت تأثیر قرار داد.پیش‌ازآن دنیا به انقلاب ملت ایران با احترام نگاه می‌کرد و حتی یک مجله آمریکایی نوشته بود که انقلاب ایران مسالمت‌آمیزترین انقلابی بود که تا آن زمان رخ داده بود. البته انقلاب تلفاتی داشت و تندروی‌هایی هم وجود داشته است؛ ولی بُعد معنوی داشت و تنها یک انقلاب سیاسی نبود. بعد از گروگان‌گیری این چهره عوض شد و ایران را به‌عنوان کشوری گروگان‌گیر شناختندتصاحب سفارت آمریکا باعث شد که…آمریکا با دولت جدید ایران دشمن شود و روندی که می‌توانست روابط را عادی کند، غیرفعال شد».

امام خمینی(ره)  پس از تسخیر لانه جاسوسی، این حرکت را  «انقلاب دوم»  نامیدندرهبر معظم انقلاب– ۱۲ آبان ۷۲- در جمع دانش آموزان و دانشجویان فرمودند: « یک عدّه ضعیف، امروز نیایند وسوسه کنند و طوری شود که جوان ما، دانشجوی ما، با خودش فکر کند:”این چه کاری بود که لانه جاسوسی را تسخیر کردیم!؟ ” نه آقا!  یکی از بهترین کارهایی که در انقلاب ما شد، همان کار بود. امام یک جوان نبود که شما بگویید «احساساتی شد و حرفی زد.» امام، آن پیر حکمت و مردِ حکیمِ دنیا دیده مجرّب، با دید نافذ خود، آن‌طور از حرکت دانشجویان در آن روز تجلیل کرد. پس امام، به حقیقتی پی برده بود که این را گفتما نیز همان را – نه فقط از روی تبعیت؛ بلکه از روی احساس، از روی بینش و از روی منطق – تأیید و تصدیق میکنیم».

چندی پیش «عباس سلیمی نمین» فعال سیاسی با اشاره به مسئله تسخیر لانه جاسوسی گفت: «امروز برخی تلاش می‌کنند بگویند ضدیت آمریکا با ما بعد از ماجرای تسخیر لانه جاسوسی آغاز شد و می‌گویند این ما بودیم که به سفارت آمریکا- که برابر با خاک آن کشور است- تعدی کردیم، پس ما ظالم هستیم و ظلم کردیم و آنچه آمریکایی‌ها انجام می‌دهند نیز پاسخ به ظلم ماست…  در حالی که واقعیت به گونه دیگری است. سفارت آمریکا سال ۳۲ کانون هماهنگی کودتا در کشور بود… سفارت آمریکا قبلا کانون کودتا بوده، کودتای موفقی هم صورت گرفته که ملت ایران ۲۵ سال در پی آن کودتا چپاول شده و یک بار دیگر هم قرار بود این کودتا با هماهنگی و مرکزیت سفارت آمریکا صورت بگیرد و جوانان نگذاشتند».

سلیمی نمین در ادامه گفت: «اگر بعد از پیروزی انقلاب اسلامی جوانان چنین اقدامی انجام دادند به خاطر این بود که یک بار آمریکا را بخشیدند ولی آنها از روز ۲۳ بهمن ۵۷ بحث تجزیه‌طلبی را در کردستان کلید زدند و نیروهای نظامی دوران شاه را در مرز با ترکیه به رهبری «آریانا» جمع کردند و در مرز پاکستان هم نیروهایی را سازماندهی کردند».

** مهاجری: منتقدان روحانی از شکست ترامپ زخم خورده اند

«مسیح مهاجری» فعال سیاسی اصلاح طلب در یادداشتی در روزنامه جمهوری اسلامی خطاب به منتقدان دولت نوشت: «شما از شکست ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا زخم خورده اید و چون نمی توانید آشکارا به این واقعیت اعتراف کنید، مشکل خودتان را به گردن کاهش قیمت ارز و سکه می اندازید. نفستان از جای گرم درمی آید و از زخم های کاری اقتصادی که بر تن مردم نشسته، غافلید»

مهاجری در ادامه نوشت: «شما حضرات چرا سخن گفتن از عدالت را فراموش کرده اید؟ چرا به هم جناحی هایتان نمی گویید دست از بداخلاقی های سیاسی و بی عدالتی های اقتصادی بردارید تا مردم به پای صندوق های رای بیایند و به کاندیدای مورد نظر شما رای بدهند؟ آیا صدها هزار شهید و جانباز که این مردم برای حفاظت از انقلاب و نظام و کشور داده اند، کافی نیست که شما را از این بدمستی های قدرت طلبانه دور کند و به شما آموزش بدهد عدالتخواهی را بر قدرت طلبی به قمیت زیرپاگذاشتن منافع مردم ترجیح دهید!؟».

همین چند روز پیش بود که «فائزه هاشمی» از فعالین فتنه ۸۸ و از حامیان دولت روحانی در مصاحبه با سایت اصلاح طلب انصاف نیوز گفته بود: «دوست داشتم آقای ترامپ انتخاب شود؛ به خاطر فشارهایی که ترامپ به ایران می‌آورد، بالاخره شاید یک تغییر سیاستی اتفاق بیفتد. شاید اگر فشارهای آقای ترامپ ادامه پیدا می‌کرد، بالاخره ما مجبور می‌شدیم یک تغییر سیاست‌هایی را داشته باشیم».

فائزه هاشمی در این اظهارنظر صراحتا اعلام کرد که از شکست ترامپ ناراحت است چرا که رویکرد وی در «فشار حداکثری علیه مردم ایران» می توانست به نتیجه برسد!

این اظهارنظر تأمل برانگیز واکنش های زیادی در پی داشت، اما  اشخاصی همچون  «محمد خاتمی»، «سعید حجاریان»، «مصطفی تاجزاده»، «بهزاد نبوی»، «عباس عبدی»، «علیرضا علوی تبار»، «مجید انصاری»، «عبدالله رمضان زاده»، «معصومه ابتکار»، «علی مطهری»، «محمدرضا خاتمی»،   «علی شکوری راد»، «آذر منصوری»، «علی تاجرنیا»، «حمیدرضا جلایی پور»، «عبدالله ناصری» و…هیچکدام اظهارات فائزه هاشمی را محکوم نکردند.

برخی اینگونه تحلیل کردند که افراد مذکور با فائزه هاشمی هم نظر هستند اما به دلیل عدم صداقت با مردم و نفاق، از بیان صریح این مسئله امتناع کرده و در عوض در مقابل اظهارنظر فائزه هاشمی، با سکوت، رضایت خود را از این طرز تفکر نشان دادند.

اتفاقا این طیف تندرو اصلاح طلب است که از اتفاقات ماه‌های اخیر در آمریکا زخم خورده است. این طیف همواره آمریکا را مظهر دموکراسی در دنیا معرفی کرده اند، اما اتفاقات اخیر در این کشور، بیش از پیش بر این طرز تفکر حقارت آمیز، خط بطلان کشید.

کسانی نفسشان از جای گرم درمی آید که در مقطعی که با مدیران نجومی بگیر برخورد شد، از این افراد دفاع کردند و در مقابل دلار ۳۲ هزارتومانی و مرغ ۳۶ هزارتومانی و تخم مرغ شانه ای ۴۵ هزارتومانی سکوت کردند…



منبع خبر

فخرفروشی اصلاح‌طلبان به دلار 22 هزار تومنی/ مهاجری: منتقدان روحانی از شکست ترامپ زخم خورده‌اند بیشتر بخوانید »

هر جا به بسیج اعتماد شد، جواب داد/ کلمه نیروی قدس به پیشنهاد حضرت آقا بود

هر جا به بسیج اعتماد شد، جواب داد/ کلمه نیروی قدس به پیشنهاد حضرت آقا بود



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، سردار سرتیپ پاسدار علیرضا افشار، از سال ۱۳۶۳ رئیس ستاد سپاه در طول دفاع مقدس بود و با تشکیل نیروی مقاومت بسیج، اولین فرمانده نیروی مقاومت بسیج شد. بعدها به دانشگاه امام‌حسین (ع) انتقال یافت و سپس معاون فرهنگی و تبلیغات دفاعی ستادکل و بنیانگذار سازمان حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع‌مقدس شد. افشار در دولت نهم در وزارت کشور مسوولیت معاونت سیاسی را به‌عهده گرفت و در حال حاضر رئیس اندیشکده جنگ نرم است.

افشار از دانشجویان پیرو خط امام بود که در ماجرای تسخیر لانه‌جاسوسی نقش فعالی داشت. همزمان با روز بسیج با این فرمانده پیشکسوت گفت‌وگویی شده است که بخش‌های مهم آن در ادامه می‌آید.

امام در طول نهضت در نجف اشرف واژه بسیج را به‌کار بردند

ماجرای نامگذاری بسیج به قبل از انقلاب برمی‌گردد. یعنی قبل از انقلاب امام راحل در طول نهضت در نجف اشرف واژه بسیج را به‌کار بردند.

ما قبل از انقلاب تجربه مشروطه و ملی شدن صنعت نفت را داشتیم و امام از نزدیک این دو حرکت را دیده بودند. می‌دانستند اگر مردم را برای حفظ و انسجام درگیر نسازند به طور حتم دشمن به قصد سرنگونی می‌آید.

همان زمانی که امام در سال ۵۸ مساله بسیج را مطرح کردند با این تعبیر فرمودند کشوری که ۲۰میلیون جوان دارد بایستی ۲۰میلیون تفنگدار داشته‌باشد.

امام معتقد بود ما حتی اگر نهادهای اجرایی و رسمی داشته باشیم، باز به نهادهای انقلابی نیاز داریم تا مردم را مشارکت دهیم.

کلمه نیروی قدس به پیشنهاد حضرت آقا بود

در اولین بازدید حضرت آقا بعد از رهبری که از سپاه انجام شد، بعد از سان دیدن و استقبال رسمی، ایشان وارد دفتر فرماندهی سپاه شدند و جلسه‌ای برگزار شد. در همان جلسه بحث شد که باید سازمان سپاه چگونه باشد، آیا نیروهای سه‌گانه باقی بماند یا خیر؟ یادم هست بنده پرسیدم که با بسیج چه کنیم. ایشان فرمودند خب آن نیروهای سه‌گانه هست، نیروی چهارمی به نام بسیج تشکیل شود. حتی بحث شد قرارگاه رمضان در آن زمان و مجموعه نهضت‌ها با هم ادغام و نیروی قدس سپاه تشکیل شود که خود همین کلمه نیروی قدس به پیشنهاد حضرت آقا بود.

واکسیناسیون کل کشور در یک روز!

یک روز آقای مرندی، وزیر بهداشت وقت گویا به مسؤولان می‌گوید ما باید فلج اطفال را ریشه‌کن کنیم. یعنی ظرف یک روز هم باید این‌کار صورت گیرد؛ زیرا اگر باقی بماند امکان بازگشت آن است، برای همین باید این موضوع ظرف یک روز انجام می‌شد. بررسی شد اگر فراخوان اعلام شود ظرف یک روز امکان ندارد بتوان به این همه کودک خدمات داد و تازه بعضی‌ها هم اصلا ممکن است استقبال نکنند. برای همین با ما مطرح شد. ما هم گفتیم قبول و این کار را می‌کنیم. همان‌موقع زمزمه‌هایی بود و برخی معتقد بودند این کار ممکن نیست. ما دو هفته از سوی وزارت بهداشت، آموزش دیدیم و محله‌ها را تحت نظر پایگاه‌های بسیج بلوک‌بندی کردیم و بعد با کلمن و دارو طی یک روز این‌کار بزرگ انجام شد. یادم هست نماینده سازمان‌ملل می‌گفت این کار در جهان نظیر ندارد. کوبا مشابه آن را انجام داد؛ اما برای جمعیت دو سه‌میلیون، نه با کشوری در این وسعت، این بی‌نظیر است. می‌گفت شما نه ۹۹درصد که ۱۰۰درصد این‌کار را انجام دادید.

نگرانی دولتی‌ها از قدرت بسیج!

ما خواستیم، حتی یادم هست ۱۰ طرح ملی شبیه آن از کشاورزی و مباحث دیگر تا بهداشتی آماده کردیم و به هیات‌دولت دادیم. آقای هاشمی ما را دعوت کرد و ما هم رفتیم در هیات دولت ارائه کردیم اما دیگر خبری از آنها نشد. شاید یکی از دلایل آن نگرانی‌ها از همین قدرت بسیج بود. نمی‌دانم واقعا چرا این کار باز تکرار نشد.

حضرت‌آقا فرمودند از افشار کمک بگیرید

یک بار هم آقای قرائتی با رهبری دیداری داشتند و بحث شد در مورد نهضت‌سوادآموزی که ما هر کاری می‌کنیم یک چندمیلیونی این وسط بی‌سواد می‌مانند. حضرت‌آقا هم فرمودند از افشار کمک بگیرید. آقای قرائتی همان‌شب به من زنگ زد که فلانی بیا منزل ما تا با شما صحبت کنم. جلسه‌ای گذاشتیم و از ایشان خواستیم یک هفته به ما فرصت دهند. هفته بعد ما با گروهی که طرح آماده کردند و آقای قرائتی و مدیرانشان نشستیم و جلسه برگزار و در آن بحث شد و ما گفتیم طرح ما این است و فقط از شما کتاب درسی و امتحان می‌خواهیم، کل کار را خودمان انجام می‌دهیم. کسی در جلسه گفت پس ما این همه نیروی آموزشیار را چه کنیم و ما گفتیم مشکل شماست، ما نیرو نیاز نداریم و این کار را کامل انجام می‌دهیم. البته بعد از آن خبری هم نشد که چه باید بکنیم.

رهبری خندیدند و تشکر کردند!

راهیان‌نور را راه انداخته‌بودیم. کار بزرگی هم بود. قرار شد اول خانواده مفقودین و ایثارگران را ببریم که بازخوردهای بزرگی داشت. دو سه سالی بود که بسیج تشکیل شده‌بود و رهبری برای بازدید به مجموعه بسیج آمدند. آنجا گزارش راهیان‌نور را دادیم و رهبری به‌شدت استقبال کردند.

یادم هست یکی از برادرانمان آقای رجبی معمار داشت گزارش اقدامات راهیان‌نور را می‌داد و مطرح کرد ما دانشجویان دانشگاه امام‌حسین(ع) را برای انتقال ماجرای روایت دفاع‌مقدس آموزش می‌دهیم که رهبری پرسیدند چطور جنگ را ندیدند می‌توانند راوی باشند؟ آن برادر هم با زیرکی جواب داد: دقت می‌کنیم و حواسمان هست و البته خیلی از راویان عاشورا هم الان عاشورا را ندیدند که رهبری خندیدند و تشکر کردند.

هرجا به بسیج اعتماد شد، کارهای بزرگی انجام شد

ما راهیان‌نور را داشتیم و البته آن زمان منطقه بکر و به‌شدت تاثیرگذار بود. بعد که مساله فیلم و سریال دفاع‌مقدس شده‌بود و مجموعه بنیاد روایت‌فتح را هم که داشتیم، قرار شد شهرک‌سینمایی دفاع‌مقدس را تشکیل دهیم. همین منطقه انتخاب شد و تجهیزات مختلف در اینجا گرد آمد و کارهای بزرگی هم تولید شد. این اعتماد به بسیج هر وقت صورت گرفت کارهای بزرگی انجام شد.

منبع: جام جم آنلاین



منبع خبر

هر جا به بسیج اعتماد شد، جواب داد/ کلمه نیروی قدس به پیشنهاد حضرت آقا بود بیشتر بخوانید »

نقش «سید حسین علم‌الهدی» در تصویب اصل ولایت فقیه


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سید حسین علم‌الهدی فرزند مرحوم آیت‌الله حاج سید مرتضی علم‌الهدی، در سال ۱۳۳۷ متولد شد و متاثر از محیط خانواده، تربیت دینی او با مبارزات سیاسی توأم شد.

سید حسین در سن ۱۴ سالگی، کاباره سیرک مصری را که در اهواز برنامه اجرا می‌کرد، برچید و چندی بعد با سازمان دادن به یک گروه ۲۰۰ نفره، در روز عاشورا در خیابان‌های اهواز با شعار «انّ الحیاه عقیده و جهاد» به راهپیمایی و عزاداری پرداختند که با دخالت مأمورین شهربانی این مراسم به زد و خورد کشیده شد و در جریان آن، حسین دستگیر شد و چهار ماه با تحمل شکنجه‌های مختلف، در زندان بسر برد.

عبرت‌آموزی آزمون مدرسه/ نقش شهید «سید حسین علم‌الهدی» در تصویب اصل ولایت فقیه

سید حسین پس از آزادی از زندان، علیرغم سن کمش، همچنان به فعالیت‌ها و مبارزات خود ادامه داد و در سال ۱۳۵۵ درحالی‌که فقط ۱۸ سال داشت، با عده‌ای از جوانان مؤمن، گروه «موحدین» را بنیان‌گذاری کردند.

او در جریان پیروزی اتقلاب اسلامی نقش فعالی داشت و بار‌ها دست به حمله مسلحانه علیه نیرو‌ها و مراکز در ارتباط با رژیم شاه زد. او در جریان تسخیر سفارت آمریکا توانست با یافتن مدارکی در لانه جاسوسی که ارتباط دریادار احمد مدنی با آمریکایی‌ها را بر ملا می‌کرد مانع از حضور او در انتخابات ریاست جمهوری شده و مجبور به استعفا از استانداری خوزستان شود.

سید حسین با شروع جنگ تحمیلی، در تجهیز و سازمان‌دهی نیرو‌ها در اهواز، برای مقابله با دشمن، نقش فعالی داشت و همزمان به ارائه برنامه «جنگ‌های پیامبر» در رادیو اهواز می‌پرداخت. او سرانجام به‌عنوان فرمانده یکی از گردان‌های عمل‌کننده در عملیات هویزه شرکت کرد و در ۱۶ دی ۱۳۵۹ به شهادت رسید.

در ادامه روایت‌هایی از این شهید که در کتاب «سید حسین» آمده است را می‌خوانید.

عبرت‌آموزی آزمون مدرسه/ نقش شهید «سید حسین علم‌الهدی» در تصویب اصل ولایت فقیه

روایت اول

«اتاقی ۹ متری طبقه بالای نهضت سوادآموزی شده بود اتاق مطالعه حسین. جایی که داشت برای آرزوی دوره مدرسه‌اش تلاش می‌کرد. یادت هست کدام آرزو را می‌گویم؟ یکبار سحر یکی از دوستانش رفته بود طبقه بالا، می‌بیند حسین روی کتاب خوابش برده. پاورچین به سمت کلید می‌رود و چراغ را خاموش می‌کند. حسین از خواب می‌پرد و می‌گوید چراغ را روشن کن. فردا امتحان دارم. گفتم: مرد حسابی، چه امتحانی؟ بخواب هنوز گیج خوابی مثل اینکه؟ گفت: «بیدارم. هر روز دارد خدا از ما امتحان می‌گیرد و ما حواسمان نیست» بلند شد، چراغ را خودش روشن کرد و به مطالعه اش ادامه داد. کاش چراغ را خاموش نکرده بودم.

روایت دوم

جنگ شروع نشده بود. حسین هم که دیوانه امیرالمؤمنین علیه السلام.‌ می‌خواست راه امامش را دنبال کند. لباس و مواد خوراکی جور می‌کرد و می‌رفت مناطق مرزی. روستائیان دوستش داشتند. ایرانی و عراقی هم نداشت. می‌گفت: آن‌ها هم مسلمانند و مستمند. به آن‌ها هم کمک می‌کرد. صدام، اما نگذاشت… نگذاشت…

روز‌های آخر عمرش هم توی هویزه کباب می‌خرید و به مردم مستمند می‌داد و ناهار خودش فقط چند لقمه نان و سبزی بود. این غیر از ستاد ارزاق عمومی بود که راه انداخت و به همه مردم سهمیه‌ای از ارزاق عمومی و هدایای رسیده می‌دادند.

روایت سوم

یکی از مهمترین ویژگی‌های حسین، بصیرت و آینده نگری‌اش بود. کمتر کسی مثلش توی این قضیه شاید بشود پیدا کرد. پیش‌نویس قانون اساسی که در روزنامه‌ها منتشر شد، اولش کلی با آقای کیاوش که استاد قرآن و اولین نماینده اهواز بود بحث کرد. بعدش آمد خانه. یک احوالپرسی سریع و کوتاه.

عبرت‌آموزی آزمون مدرسه/ نقش شهید «سید حسین علم‌الهدی» در تصویب اصل ولایت فقیه

«من چند روز مطالعه دارم و می‌روم توی اتاقم. لطفا هیچکس مزاحم نشه!» بعد از چند روز هم که از اتاق آمد بیرون کلی نوشته را گذاشت توی کیف و خداحافظ. باید برم تهران کار مهمی دارم! بعد چند روز برگشت و گفت آیت الله موسوی جزایری باید موضوع مهمی را در مجلس خبرگان قانون اساسی مطرح کند. نیاز به پشتوانه مردمی دارد.

راهپیمایی راه انداخت، اما این دفعه شعار می‌داد: «اصل ولایت فقیه در قانون اساسی منظور باید گردد». خواسته‌اش را چند روزی طول کشید دیدیم به کرسی نشانده است. اصل ولایت فقیه با اکثریت قاطع آرا تصویب شد.»

انتهای پیام/ 141



منبع خبر

نقش «سید حسین علم‌الهدی» در تصویب اصل ولایت فقیه بیشتر بخوانید »

نقش شهید «سید حسین علم‌الهدی» در تصویب اصل ولایت فقیه

نقش شهید «سید حسین علم‌الهدی» در تصویب اصل ولایت فقیه



نقش شهید «سید حسین علم‌الهدی» در تصویب اصل ولایت فقیه

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، سید حسین علم‌الهدی فرزند مرحوم آیت‌الله حاج سید مرتضی علم‌الهدی، در سال ۱۳۳۷ متولد شد و متاثر از محیط خانواده، تربیت دینی او با مبارزات سیاسی توأم شد.

سید حسین در سن ۱۴ سالگی، کاباره سیرک مصری را که در اهواز برنامه اجرا می‌کرد، برچید و چندی بعد با سازمان دادن به یک گروه ۲۰۰ نفره، در روز عاشورا در خیابان‌های اهواز با شعار «انّ الحیاه عقیده و جهاد» به راهپیمایی و عزاداری پرداختند که با دخالت مأمورین شهربانی این مراسم به زد و خورد کشیده شد و در جریان آن، حسین دستگیر شد و چهار ماه با تحمل شکنجه‌های مختلف، در زندان بسر برد.

عبرت‌آموزی آزمون مدرسه/ نقش شهید «سید حسین علم‌الهدی» در تصویب اصل ولایت فقیه

سید حسین پس از آزادی از زندان، علیرغم سن کمش، همچنان به فعالیت‌ها و مبارزات خود ادامه داد و در سال ۱۳۵۵ درحالی‌که فقط ۱۸ سال داشت، با عده‌ای از جوانان مؤمن، گروه «موحدین» را بنیان‌گذاری کردند.

او در جریان پیروزی اتقلاب اسلامی نقش فعالی داشت و بارها دست به حمله مسلحانه علیه نیروها و مراکز در ارتباط با رژیم شاه زد. او در جریان تسخیر سفارت آمریکا توانست با یافتن مدارکی در لانه جاسوسی که ارتباط دریادار احمد مدنی با آمریکایی‌ها را بر ملا می‌کرد مانع از حضور او در انتخابات ریاست جمهوری شده و مجبور به استعفا از استانداری خوزستان شود.

سید حسین با شروع جنگ تحمیلی، در تجهیز و سازمان‌دهی نیروها در اهواز، برای مقابله با دشمن، نقش فعالی داشت و همزمان به ارائه برنامه «جنگ‌های پیامبر» در رادیو اهواز می‌پرداخت. او سرانجام به‌عنوان فرمانده یکی از گردان‌های عمل‌کننده در عملیات هویزه شرکت کرد و در ۱۶ دی ۱۳۵۹ به شهادت رسید.

در ادامه روایت‌هایی از این شهید که در کتاب «سید حسین» آمده است را می‌خوانید.

عبرت‌آموزی آزمون مدرسه/ نقش شهید «سید حسین علم‌الهدی» در تصویب اصل ولایت فقیه

روایت اول

«اتاقی ۹ متری طبقه بالای نهضت سوادآموزی شده بود اتاق مطالعه حسین. جایی که داشت برای آرزوی دوره مدرسه‌اش تلاش می‌کرد. یادت هست کدام آرزو را می‌گویم؟ یکبار سحر یکی از دوستانش رفته بود طبقه بالا، می‌بیند حسین روی کتاب خوابش برده. پاورچین به سمت کلید می‌رود و چراغ را خاموش می‌کند. حسین از خواب می‌پرد و می‌گوید چراغ را روشن کن. فردا امتحان دارم. گفتم: مرد حسابی، چه امتحانی؟ بخواب هنوز گیج خوابی مثل اینکه؟ گفت: «بیدارم. هر روز دارد خدا از ما امتحان می‌گیرد و ما حواسمان نیست» بلند شد، چراغ را خودش روشن کرد و به مطالعه اش ادامه داد. کاش چراغ را خاموش نکرده بودم.

روایت دوم

جنگ شروع نشده بود. حسین هم که دیوانه امیرالمؤمنین علیه السلام.‌ می‌خواست راه امامش را دنبال کند. لباس و مواد خوراکی جور می‌کرد و می‌رفت مناطق مرزی. روستائیان دوستش داشتند. ایرانی و عراقی هم نداشت. می‌گفت: آن‌ها هم مسلمانند و مستمند. به آن‌ها هم کمک می‌کرد. صدام، اما نگذاشت… نگذاشت…

روزهای آخر عمرش هم توی هویزه کباب می‌خرید و به مردم مستمند می‌داد و ناهار خودش فقط چند لقمه نان و سبزی بود. این غیر از ستاد ارزاق عمومی بود که راه انداخت و به همه مردم سهمیه‌ای از ارزاق عمومی و هدایای رسیده می‌دادند.

روایت سوم

یکی از مهمترین ویژگی‌های حسین، بصیرت و آینده نگری‌اش بود. کمتر کسی مثلش توی این قضیه شاید بشود پیدا کرد. پیش‌نویس قانون اساسی که در روزنامه‌ها منتشر شد، اولش کلی با آقای کیاوش که استاد قرآن و اولین نماینده اهواز بود بحث کرد. بعدش آمد خانه. یک احوالپرسی سریع و کوتاه.

«من چند روز مطالعه دارم و می‌روم توی اتاقم. لطفا هیچکس مزاحم نشه!» بعد از چند روز هم که از اتاق آمد بیرون کلی نوشته را گذاشت توی کیف و خداحافظ. باید برم تهران کار مهمی دارم! بعد چند روز برگشت و گفت آیت الله موسوی جزایری باید موضوع مهمی را در مجلس خبرگان قانون اساسی مطرح کند. نیاز به پشتوانه مردمی دارد.

راهپیمایی راه انداخت، اما این دفعه شعار می‌داد: «اصل ولایت فقیه در قانون اساسی منظور باید گردد». خواسته‌اش را چند روزی طول کشید دیدیم به کرسی نشانده است. اصل ولایت فقیه با اکثریت قاطع آرا تصویب شد.»



منبع خبر

نقش شهید «سید حسین علم‌الهدی» در تصویب اصل ولایت فقیه بیشتر بخوانید »

نقش شهید «سید حسین علم‌الهدی» در تصویب اصل ولایت فقیه


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سید حسین علم‌الهدی فرزند مرحوم آیت‌الله حاج سید مرتضی علم‌الهدی، در سال ۱۳۳۷ متولد شد و متاثر از محیط خانواده، تربیت دینی او با مبارزات سیاسی توأم شد.

سید حسین در سن ۱۴ سالگی، کاباره سیرک مصری را که در اهواز برنامه اجرا می‌کرد، برچید و چندی بعد با سازمان دادن به یک گروه ۲۰۰ نفره، در روز عاشورا در خیابان‌های اهواز با شعار «انّ الحیاه عقیده و جهاد» به راهپیمایی و عزاداری پرداختند که با دخالت مأمورین شهربانی این مراسم به زد و خورد کشیده شد و در جریان آن، حسین دستگیر شد و چهار ماه با تحمل شکنجه‌های مختلف، در زندان بسر برد.

عبرت‌آموزی آزمون مدرسه/ نقش شهید «سید حسین علم‌الهدی» در تصویب اصل ولایت فقیه

سید حسین پس از آزادی از زندان، علیرغم سن کمش، همچنان به فعالیت‌ها و مبارزات خود ادامه داد و در سال ۱۳۵۵ درحالی‌که فقط ۱۸ سال داشت، با عده‌ای از جوانان مؤمن، گروه «موحدین» را بنیان‌گذاری کردند.

او در جریان پیروزی اتقلاب اسلامی نقش فعالی داشت و بار‌ها دست به حمله مسلحانه علیه نیرو‌ها و مراکز در ارتباط با رژیم شاه زد. او در جریان تسخیر سفارت آمریکا توانست با یافتن مدارکی در لانه جاسوسی که ارتباط دریادار احمد مدنی با آمریکایی‌ها را بر ملا می‌کرد مانع از حضور او در انتخابات ریاست جمهوری شده و مجبور به استعفا از استانداری خوزستان شود.

سید حسین با شروع جنگ تحمیلی، در تجهیز و سازمان‌دهی نیرو‌ها در اهواز، برای مقابله با دشمن، نقش فعالی داشت و همزمان به ارائه برنامه «جنگ‌های پیامبر» در رادیو اهواز می‌پرداخت. او سرانجام به‌عنوان فرمانده یکی از گردان‌های عمل‌کننده در عملیات هویزه شرکت کرد و در ۱۶ دی ۱۳۵۹ به شهادت رسید.

در ادامه روایت‌هایی از این شهید که در کتاب «سید حسین» آمده است را می‌خوانید.

عبرت‌آموزی آزمون مدرسه/ نقش شهید «سید حسین علم‌الهدی» در تصویب اصل ولایت فقیه

روایت اول

«اتاقی ۹ متری طبقه بالای نهضت سوادآموزی شده بود اتاق مطالعه حسین. جایی که داشت برای آرزوی دوره مدرسه‌اش تلاش می‌کرد. یادت هست کدام آرزو را می‌گویم؟ یکبار سحر یکی از دوستانش رفته بود طبقه بالا، می‌بیند حسین روی کتاب خوابش برده. پاورچین به سمت کلید می‌رود و چراغ را خاموش می‌کند. حسین از خواب می‌پرد و می‌گوید چراغ را روشن کن. فردا امتحان دارم. گفتم: مرد حسابی، چه امتحانی؟ بخواب هنوز گیج خوابی مثل اینکه؟ گفت: «بیدارم. هر روز دارد خدا از ما امتحان می‌گیرد و ما حواسمان نیست» بلند شد، چراغ را خودش روشن کرد و به مطالعه اش ادامه داد. کاش چراغ را خاموش نکرده بودم.

روایت دوم

جنگ شروع نشده بود. حسین هم که دیوانه امیرالمؤمنین علیه السلام.‌ می‌خواست راه امامش را دنبال کند. لباس و مواد خوراکی جور می‌کرد و می‌رفت مناطق مرزی. روستائیان دوستش داشتند. ایرانی و عراقی هم نداشت. می‌گفت: آن‌ها هم مسلمانند و مستمند. به آن‌ها هم کمک می‌کرد. صدام، اما نگذاشت… نگذاشت…

روز‌های آخر عمرش هم توی هویزه کباب می‌خرید و به مردم مستمند می‌داد و ناهار خودش فقط چند لقمه نان و سبزی بود. این غیر از ستاد ارزاق عمومی بود که راه انداخت و به همه مردم سهمیه‌ای از ارزاق عمومی و هدایای رسیده می‌دادند.

روایت سوم

یکی از مهمترین ویژگی‌های حسین، بصیرت و آینده نگری‌اش بود. کمتر کسی مثلش توی این قضیه شاید بشود پیدا کرد. پیش‌نویس قانون اساسی که در روزنامه‌ها منتشر شد، اولش کلی با آقای کیاوش که استاد قرآن و اولین نماینده اهواز بود بحث کرد. بعدش آمد خانه. یک احوالپرسی سریع و کوتاه.

عبرت‌آموزی آزمون مدرسه/ نقش شهید «سید حسین علم‌الهدی» در تصویب اصل ولایت فقیه

«من چند روز مطالعه دارم و می‌روم توی اتاقم. لطفا هیچکس مزاحم نشه!» بعد از چند روز هم که از اتاق آمد بیرون کلی نوشته را گذاشت توی کیف و خداحافظ. باید برم تهران کار مهمی دارم! بعد چند روز برگشت و گفت آیت الله موسوی جزایری باید موضوع مهمی را در مجلس خبرگان قانون اساسی مطرح کند. نیاز به پشتوانه مردمی دارد.

راهپیمایی راه انداخت، اما این دفعه شعار می‌داد: «اصل ولایت فقیه در قانون اساسی منظور باید گردد». خواسته‌اش را چند روزی طول کشید دیدیم به کرسی نشانده است. اصل ولایت فقیه با اکثریت قاطع آرا تصویب شد.»

انتهای پیام/ 141



منبع خبر

نقش شهید «سید حسین علم‌الهدی» در تصویب اصل ولایت فقیه بیشتر بخوانید »