تسنیم

باند‌های جاسوسی در پوشش یگان‌های امنیتی ارتش رژیم صهیونیستی

باند‌های جاسوسی در پوشش یگان‌های امنیتی ارتش رژیم صهیونیستی


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، از آن‌جایی که رژیم موقت صهیونیستی بر مبنای زور و اشغالگری تأسیس شده است، تشکیلات نظامی و ایجاد یک ارتش مجهز در صدر اولویت‌های تصمیم‌سازان این رژیم قرار داشت و صهیونیست‌ها تحت حمایت آمریکا و متحدان اروپایی از همان ابتدا عمده تمرکز خود را معطوف به ساختار نظامی کردند و توجه چندانی به بخش اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و… نداشتند.

بر همین اساس ارتش رژیم اشغالگر یکی از ارکان اساسی این رژیم محسوب می‌شود که استراتژی امنیت داخلی اسرائیل بر پایه آن بنا شده است. ارتش رژیم صهیونیستی همچنین همواره به‌عنوان ابزار اصلی این رژیم برای سرکوب ملت فلسطین و غصب زمین‌های آن‌ها مورد استفاده قرار گرفته است. سران صهیونیست از ابتدا با تکیه بر حمایت عظیم و نامحدود ایالات متحده، تلاش کردند شرایط لازم را برای تأسیس یک ارتش کارآمد با سلاح‌های پیشرفته فراهم کنند و در این میان همواره روی حمایت‌های مالی هنگفت آمریکا حساب باز کرده‌اند.

در واقع صهیونیست‌ها که به ماهیت رژیم جعلی خود آگاه بودند و می‌دانستند برای بقا باید همواره درحال جنگ باشند، اصرار زیادی بر تجهیز ارتش خود به انواع سلاح‌های مدرن و پیشرفته داشتند و همان‌طور که گفته شد به این منظور حساب زیادی روی آمریکا باز می‌کردند و هنوز هم این گونه است. سران رژیم اشغالگر همچنین اقدامات زیادی در سطح حمایت روانی و آماده‌سازی روحیه نظامیان و سربازان جهت مشارکت در جنگ‌های زمینی انجام دادند، اما در این زمینه ناکام بودند؛ چرا که اغلب جوانان صهیونیست که در جریان مهاجرت یهودیان وارد فلسطین اشغالی شده‌اند، خود را متعلق به این سرزمین نمی‌دانند و انگیزه‌ای برای دفاع از آن ندارند.

خودکشی، فرار از خدمت، دزدی در ارتش، نافرمانی و درگیری با فرماندهان و… همگی ناشی از همین احساس بی‌انگیزگی میان سربازان در ارتش رژیم صهیونیستی است، این وضعیت به‌ویژه بعد از شکست سنگین این ارتش در جنگ جولای ۲۰۰۶ با حزب‌الله به‌مراتب بدتر شد و ضربه بزرگی که نیروی زمینی ارتش اسرائیل دریافت کرد موجب شد نظامیان این رژیم در جنگ ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ با نوار غزه نتوانند وارد نبرد زمینی شوند.

ترس و وحشت میان عناصر نیروی زمینی ارتش اسرائیل در هریک از جنگ‌های این رژیم با مقاومت فلسطین بعد از جنگ جولای کاملاً مشهود بود و به همین منظور فرماندهی ارتش تصمیم گرفت برای تشویق نظامیان به حضور در درگیری‌های زمینی، برای هریک از یگان‌های نیروی زمینی یک خاخام استخدام کند، اما هیچ یک از این اقدامات نتیجه نداشت و به‌مرور فرماندهان ارتش اسرائیل از نیروی زمینی ناامید شده عمده تمرکز خود را معطوف به نیروی هوایی و تجهیز آن کردند، به همین دلیل نیروی زمینی ارتش رژیم صهیونیستی به «پاشنه آشیل» این ارتش معروف شده است.

از آن‌ جایی که شناخت دشمن به‌ویژه در سطح تشکیلات نظامی و نقاط ضعف و قوت آن نقش مهمی در پیروزی در هر جنگی دارد، سعی داریم در مقاله‌ای چندشماره‌ای به معرفی بخش‌های مختلف تشکیلات نظامی و امنیتی و ساختار ارتش رژیم صهیونیستی بپردازیم.

شعبه اطلاعات نظامی ـ امان ـ «یگان ۱۳۱»

سرویس امان مستقیماً وابسته به ستادکل ارتش رژیم صهیونیستی است و یکی از بزرگترین و پرهزینه‌ترین سرویس‌های اطلاعاتی و جاسوسی این رژیم محسوب می‌گردد. بر اساس قوانین نظامی رژیم صهیونیستی، سرویس امان در وهله نخست مسئول ارائه ارزیابی‌های راهبردی به کابینه رژیم صهیونیستی است و بر اساس همین ارزیابی‌ها سیاست‌های کلی کابینه اسرائیل به‌ویژه در زمینه درگیری با گروه‌های مقاومت در منطقه تدوین می‌شود.

علاوه بر آن سرویس امان مسئول ارسال هشدار‌های فوری درباره احتمال آغاز جنگ یا اقدام نظامی علیه رژیم صهیونیستی یا منافع نظامی و سیاسی آن در خارج از فلسطین اشغالی است. این سرویس برای انجام مأموریت‌های خود در وهله اول علاوه بر نیروی انسانی که شامل جاسوسان است، به تکنیک‌های فناوری پیشرفته متکی است.

امان ساختاری نظامی مبتنی بر ارائه خدمات جاسوسی دارد و مأموریت اساسی آن کمک به ارتش اسرائیل در انجام مأموریت‌ها در نتیجه توانمندی بالا برای جمع‌آوری اطلاعات است. این سرویس مأموریت‌های ویژه خارج از چهارچوب ارتش را دنبال می‌کند و از نظر ساختاری وابسته به ستادکل ارتش رژیم صهیونیستی است که به‌صورت مستقیم زیر نظر رئیس ستاد ارتش مدیریت می‌شود و دستورات خود را از کابینه دریافت می‌کند. این سرویس همچنین زیر نظر وزیر جنگ رژیم صهیونیستی قرار دارد و مأموریت اصلی آن فعالیت‌های امنیتی و اطلاعاتی به‌نفع ارتش و دیگر سرویس‌های رسمی فعال در زمینه امنیت و ارتباطات خارجی است.

ماهیت اصلی فعالیت‌های این سرویس کشور‌های مهم پیرامونی فلسطین اشغالی است و معمولاً یک افسر با درجه ژنرال ریاست آن را به‌عهده دارد. فعالیت‌های این سرویس برای رژیم اسرائیل از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، چرا که مأموریت‌های زیادی را در عملیات جاسوسی الکترونیک و شنود داخل مناطق اشغالی یا مناطق تحت سلطه تشکیلات خودگردان و همچنین دولت‌های عربی مجاور فلسطین اشغالی به‌عهده دارد.

بعد از توسعه شتابانی که در این سرویس جاسوسی به وقوع پیوست، بخش‌ها و یگان‌های داخلی متنوعی به آن اضافه شده‌اند تا بتوانند با مخاطرات امنیتی گسترده و روزافزون فراروی رژیم صهیونیستی مقابله کنند، در همین راستا اصلاحات متعددی در این سرویس جاسوسی وارد شد و بخش‌های مختلفی در ابعاد گسترش تکنولوژیک و فعالیت‌های حرفه‌ای و … به آن اضافه شدند.

سرویس امان متشکل از بخش‌هایی شامل اداره اطلاعات، اداره ارتباطات خارجی، اداره اطلاعات و کنترل رزمی، اداره اطلاعات زمینی، اداره اطلاعات نیروی دریایی، اداره اطلاعات هوایی و بخش رسانه می‌شود.

این سرویس همچنین شامل یگان‌های متعددی از جمله یگان جاسوسی «لمدان» وابسته به نیروی هوایی، یگان اطلاعاتی و جاسوسی «مدان» وابسته به نیروی دریایی، یگان اطلاعاتی در جبهه شمالی و مرکزی و جنوبی فلسطین اشغالی، یگان اطلاعاتی در جبهه داخلی، یگان ویژه جنگ روانی، یگان سانسور نظامی، یگان ۸۲۰۰، یگان ۹۹۹۰، یگان ۵۰۴ ویژه جذب جاسوس، یگان سایبری، یگان متخصص نقشه‌پردازی، یگان ویژه پیش‌بینی اطلاعات (حتصاب)، یگان اطلاعات و امنیت انسانی، یگان تحقیقات علمی و یگان امنیت اطلاعات می‌شود.

اعضای شعبه اطلاعات نظامی رژیم صهیونیستی (امان) در بسیاری از زمینه‌ها مانند: تیراندازی، آماده‌سازی مواد منفجره، ناوبری، ردیابی، فرار از ردیابی، عکاسی، ارسال پیام‌های رمزگذاری‌شده، و یادگیری در مورد آداب و رسوم و سنت‌های عربی و مسائل مذهبی و فرهنگی ملت‌های عربی آموزش‌های فشرده‌ای دریافت می‌کنند.

یگان موسوم به «مبارزه با تروریسم»

این یگان وابسته به ارتش رژیم صهیونیستی است و مأموریت آن آماده‌سازی اعضای یگان‌های ویژه ارتش در زمینه جنگ با گروه‌های مقاومت است. مأموریت‌های این یگان بسیار پیچیده بوده و شامل جزئیات زیادی همچون آماده‌سازی فرماندهان یگان‌ها، تک‌تیراندازها، آموزش قوانین جنگ، سناریو‌های حمله و دفاع، جنگ‌های دور و نزدیک و طرز استفاده از تکتولوژی روز و … می‌شود.

یگان موسوم به مبارزه با «تروریسم» که به‌خلاف نام آن، خودش درواقع یک واحد تروریستی است و برای آموزش تروریست‌های اسرائیلی کار می‌کند، تنها یگان نظامی اسرائیل محسوب می‌شود که مسئولیت هدایت و صدور مجوز برای سایر یگان‌های ارتش را به‌عهده دارد. نیرو‌های یگان مذکور آموزش‌های زیادی را در زمینه جنگ دریافت می‌کنند.

این یگان بیشتر در قالب یک یگان آموزشی شناخته می‌شود نه یک یگان رزمی، اما نیرو‌های آن هرازگاهی در عملیات‌هایی که به‌طور خاص در کرانه باختری و برای ترور فلسطینیان انجام می‌شود شرکت می‌کنند. اعضای این یگان علاوه بر آموزش‌های تخصصی، کنار نیرو‌های یگان‌های ویژه و نیز نیروی زمینی ارتش اسرائیل نیز آموزش‌های فشرده‌ای می‌بینند. سربازان و افسران در این یگان باید دوره فرماندهی گردان‌ها را نیز بگذرانند.

یگان موسوم به «مبارزه با تروریسم» در ارتش رژیم صهیونیستی تا سال ۲۰۰۳ فقط شامل اداره فرماندهی برای «مبارزه با تروریسم» بود، اما اکنون شامل ۴ بخش یعنی بخش تک‌تیرانداز، بخش تیراندازی، بخش حفاظت و بخش نفوذ ناگهانی می‌شود.

این یگان در اواخر دهه ۱۹۷۰ بعد از سلسله عملیات‌های کماندویی، هواپیماربایی و گروگانگیری که توسط جناح‌های مقاومت فلسطین انجام می‌شد، تأسیس شد؛ جایی که سران نظامی و سیاسی رژیم صهیونیستی احساس کردند که باید یک یگان جدا و تخصصی با تجربه میدانی بالا برای خنثی‌سازی و جلوگیری از این عملیات‌های فلسطینیان تشکیل شود.

اعضای یگان مذکور کلیه آموزش‌های ویژه نیروی نظامی را از سر می‌گذرانند و بعد از آن دوره آموزشی فرماندهی و افسری شروع می‌شود که یک دوره حرفه‌ای بسیار فشرده است که ۶ ماه به‌طول می‌انجامد. با وجود اینکه نیرو‌های این یگان در زمینه آموزش سربازان ارتش برای مقابله با عملیات‌های فلسطینیان داخل فلسطین اشغالی آموزش می‌بینند، اما موظفند خودشان نیز به‌صورت عملی وارد عملیات‌های میدانی به‌ویژه در کرانه باختری شوند.

با اتمام دوره آموزشی و آزمایش‌های نهایی، سربازان در این یگان به‌عنوان مربیان واجد شرایط در یگان «مبارزه با تروریسم» استخدام می‌شوند و مسئولیت آموزش یگان‌های ویژه ارتش رژیم صهیونیستی را به‌عهده می‌گیرند.

منبع: تسنیم

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

باند‌های جاسوسی در پوشش یگان‌های امنیتی ارتش رژیم صهیونیستی بیشتر بخوانید »

کینه منافقین از فرمانده‌ای که تا جهنم بدرقه‌شان کرد

کینه منافقین از فرمانده‌ای که تا جهنم بدرقه‌شان کرد


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، وقتی نام شهید صیاد شیرازی برده می‌شود، خاطرات بسیاری از این فرمانده شجاع هشت سال دفاع مقدس در یاد‌ها زنده می‌شود؛ از نقش بسیار مهم او در روز‌های بحران در سال ابتدایی جنگ که او را تبدیل به نمادی برای وحدت ارتش و سپاه می‌کرد تا داغ سنگینی که بر پیشانی منافقین در عملیات مرصاد گذاشت. این داغ آن قدر سنگین بود که برای ترورش به هر روش ناجوانمردانه‌ای متوسل شدند تا او را به شهادت برسانند.

۲۳ خرداد ماه سالروز تولد صیاد شیرازی است. کسی که با ایجاد قرارگاه مشترک بین سپاه و ارتش تمام رزمندگان را برای فتحی بزرگ آماده و یکپارچه کرد. عملیات بیت‌المقدس و آزادسازی خرمشهر نه فقط در یک ماه و دو ماه، بلکه از مهرماه سال ۱۳۶۰ یعنی همان روزی که او به فرماندهی نیروی زمینی ارتش منصوب شد، آغاز شد تا آن نتیجه غرورآفرین را رقم بزند.

۵ مرداد ۶۷، روزی که عقده صیاد به دل منافقین نشست

برگ افتخار دیگری از زندگی شهید صیاد شیرازی را باید در چندین سال بعد و در جریان عملیات مرصاد جست‌وجو کرد؛ مرداد ماه ۱۳۶۷ و پس از امضای قطعنامه ۵۹۸، خبر‌هایی از اقدام منافقین برای تصرف شهر‌های غربی کشور به گوش می‌رسید. سوم مردادماه سال ۱۳۶۷ منافقین حمله خود را برای تصرف «کرند» و «اسلام‌آباد» و سپس حرکت به سوی کرمانشاه آغاز کردند. شهید صیادشیرازی مسئولیت اصلی خنثی کردن این حملات ضدانقلاب و منافقین را برعهده گرفت و راهی کرمانشاه شد.

او با یک فروند بالگرد ۲۱۴ که دو فروند بالگرد هجومی کبرا آن را اسکورت می‌کردند، برای شناسایی دشمن روی محور کرمانشاه – قصرشیرین پرواز کرد و با تدابیر لازم، تمامی محور‌های هجوم منافقین را شناسایی و ابتکار عمل را از آن‌ها گرفت، تا با این کار، حرکت ستون نظامی منافقین عملاً متوقف شود.

شهید صیاد شیرازی در بخشی از خاطرات خود درباره عملیات مرصاد نوشته است: «چنان جوّ پریشانی و اضطراب در مردم ایجاد شده بود که سراسیمه از خانه بیرون آمده بودند. نیمه شب چهارم مرداد بود و تا ساعت یک و نیم نتوانستیم ماهیت دشمن را به دست آوریم که چه کسی است و همین‌طور در حال پیشروی است؟ ساعت پنج به پایگاه رفتم. همه را آماده و مهیا برای توجیه دیدم. پس از توجیه خلبانان، تأکید کردم وضعیت خیلی اضطراری است. چاره‌ای نداریم هلی‌کوپتر‌های کبری باید آماده باشند.

صبح روز پنج مرداد عملیات با رمز یا علی (ع) آغاز شد. در تنگه چهارزبر چنان جهنمی برای یاران صدام برپا شد که زمانی برای پشیمانی نمانده بود. عملیات که تمام شد، در جاده کرمانشاه – اسلام‌آباد غرب کشته‌های زیادی از آنان به جا مانده بود. اجساد پسران و دخترانی که با ملت خود بسیار ناجوانمردانه رفتار کرده بودند. کسانی که روز تنهایی میهن به یاری اردوی خصم شتافته بودند.»

در سال‌های اخیر، اگرچه مستند‌های زیادی درباره شهید صیاد شیرازی ساخته شده، اما جای تأسف دارد که هنوز هیچ فیلم سینمایی مجزایی درباره این شخصیت ساخته نشده است. سریالی هم که گفته می‌شود درباره ایشان قرار است ساخته شود، مراحل پژوهش را پشت سر می‌گذارد و مشخص نیست چه زمانی به تولید برسد.

یکی از مستند‌های خوبی که درباره شهید صیاد شیرازی ساخته شده، مجموعه‌ای ۳ قسمتی به نام «سرگرد» است. این مستند با نگاهی جامع به بخش مهمی از زندگی این فرمانده دفاع مقدس، حوادث زندگی او را همراه با اسناد تصویری و پژوهش قوی به تصویر کشیده است.

سیدمجتبی موسوی تهیه‌کننده این مستند است و در آن، ۶ ماه از عملیات بیت‌المقدس را روایت کرده و نقش فرماندهی شهید علی صیاد شیرازی در این عملیاتِ پیروزمندانه را بازخوانی کرده است.

ماجرای اخراج شهید صیاد از ارتش به واسطه فعالیت‌های معاندانه بنی‌صدر، بازگشت دوباره او به فرماندهی با حکم امام خمینی در سال ۱۳۶۰، طراحی و تدارک عملیات بیت‌المقدس و فتح خرمشهر که نتیجه اجرای موبه‌موی تدابیر تاکتیکی و نظامی صیاد شیرازی و محسن رضایی بود، اصلی‌ترین محور‌های این مستند را تشکیل می‌دهد.

منبع: تسنیم

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

کینه منافقین از فرمانده‌ای که تا جهنم بدرقه‌شان کرد بیشتر بخوانید »

اردوگاه «شعفاط»؛ قلب تپنده مقاومت آوارگان فلسطینی علیه اشغالگری

اردوگاه «شعفاط»؛ قلب تپنده مقاومت آوارگان فلسطینی علیه اشغالگری


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، از زمانی که «عدی التمیمی»، جوان فلسطینی عملیاتی را در یک پست ایست بازرسی نظامیان صهیونیست در نزدیکی اردوگاه شعفاط در شمال شرقی قدس اشغالی انجام داد، نظامیان اسرائیلی مکررا دست به تجاوز علیه این اردوگاه زده‌اند. این تجاوزات به شکل بی سابقه‌ای از زمان عملیات ضدصهیونیستی یک کودک فلسطینی در این منطقه تشدید شده است.

توقف فعالیت مراکز ایست بازرسی در نزدیکی ورودی‌های اردوگاه شعفاط و ممنوعیت ورود خودرو‌ها به این اردوگاه، نخستین واکنش اسرائیل به این عملیات‌ها و به عنوان بخشی از مجازات دسته جمعی اعمال شده علیه ده‌ها هزار فلسطینی ساکن قدس است که به دلیل دیوار حائل پیرامون شهر، سال هاست از محیط اطراف خود جدا شده اند.

تشدید اذیت و آزار‌ها در پست‌های ایست بازرسی نظامیان صهیونیست، فلسطینی‌های ساکن این منطقه را به ستوه آورده و باعث شده تا آن‌ها دست به اعتصاب سراسری و نافرمانی مدنی بزنند و از دیگر شهرک‌ها و مناطق فلسطینی نشین قدس نیز بخواهند، تا به آن‌ها بپیوندند.

معروف الرفاعی، مشاور رسانه‌ای استاندار قدس در تشریح دلایل اعتراضات اهالی اردوگاه شعفاط اظهار داشت: نافرمانی مدنی فلسطینی‌ها باید در همه مناطق و نه فقط در یک منطقه تمام تلاش خود را به کار بگیرد تا دستاورد‌های مد نظرش را در کلیه ابعاد اقتصای و تجاری و حکومتی بر رژیم اشغالگر تحمیل کند، البته این امر نیازمند آن است که طرف‌های فلسطینی جایگزین‌هایی برای ارائه خدمات مزبور داشته باشد.

صهیونیست‌ها با مجبور کردن جوانان و مردان فلسطینی به درآوردن لباس‌ها و خالی کردن جیب‌ها و محتویات کیف هایشان در مقابل ده‌ها نفر، به عمد درپی تحقیر آن‌ها بر می‌آیند و در صورتی که کسی اعتراض کند، خشونت‌ها و توهین‌های بیشتری در انتظار اوست و معمولا پس از بازداشت و قبل از انتقال به یکی از مراکز بازجویی، به شدت مورد ضرب و شتم قرار می‌گیرد.

در این بین، ساکنان اردوگاه شعفاط و شهرک «عناتا» درصدد ارسال پیامی به «ایتامار بن گویر»، وزیر امنیت داخلی افراطی رژیم اشغالگر هستند، پیامی که فحوای آن مخالفت با شرایط و وضعیت جدیدی است که تلاش می‌شود، به آن‌ها تحمیل شود و اینکه آن‌ها در برابر اقداماتی که تلاش دارد، آن‌ها را در هم بشکند، ایستادگی و مقاومت خواهند کرد.

ساکنین شعفاط می‌گویند، یا باید روی خاک قدس با عزت و کرامت زندگی کنیم یا استخوانمان زیر خاک قدس دفن شود، به همین دلیل تصمیم گرفتیم، دست به مقاومت بزنیم و داستان به همین جا ختم نخواهد شد، بلکه اقدامات اعتراضی دیگری نیز در پیش است تا ظلم و تعدی صهیونیست‌ها متوقف شود.

یک شهروند فلسطینی ساکن اردوگاه شعفاط در گفت‌وگویی اظهار داشت: وضعیت در همه مناطق همین طور است، اما اردوگاه شعفاط بیشتر تحت فشار است، چرا که از زمان عملیات عدی التمیمی همه چی زیر رو شده و هر روز با یک بحران جدید دست و پنجه نرم می‌کنیم. در حال حاضر تنها می‌توانیم از یک ورودی وارد اردوگاه شویم، یعنی هرکسی بخواهد از عناتا به شعفاط بیاید یک ساعت تا یک ساعت و نیم وقتش تلف می‌شود.

گفته می‌شود شهرک‌های دیگری در قدس نیز به طرح اعتصاب سراسری شعفاط پیوسته اند که از جمله آن‌ها می‌توان به «جبل المُکبَّر» و «العیسَویِه» اشاره کرد که ساکنین آن اقدام به بستن گیت‌های ورودی با سطل‌های زباله و آتش زدن لاستیک در اعتراض به فشار‌های فزاینده رژیم صهیونیستی علیه فلسطینی‌های ساکن قدس کردند.

نظامیان رژیم صهیونیستی برای از بین بردن موانع این دو شهرک به خشونت متوسل شدند و برای باز کردن مسیر اقدام به استفاده از خودروی آبپاش و شلیک گاز اشک آور و گلوله صوتی کردند، این مسئله باعث درگیری‌هایی بین نظامیان اشغالگر با شماری از جوانان این شهرک‌ها شد که قصد داشتند با ساکنین اردوگاه شعفاط اعلام همبستگی کنند، چرا که ساکنین این شهرک‌ها هم همانند اردوگاه شعفاط، روزانه با اقدامات خودسرانه نظامیان اشغالگر دست و پنجه نرم می‌کنند.

«راسم عبیدات»، کارشناس فلسطینی در تشریح اعتراضات اخیر فلسطینیان ساکن اردوگاه‌ها اظهار داشت: اعتصابی که از جبل المُکبَّر آغاز و به العیسویه و اردوگاه شعفاط کشیده شد، نشانگر آن است که شاهد اعتصابی سراسری در قدس در واکنش به اقدامات رژیم اشغالگر هستیم. این رژیم در صدد تخریب ۲۲ هزار واحد مسکونی فلسطینیان در قدس است که یکی از اشکال پاکسازی نژادی و مجازات جمعی با هدف آواره کردن فلسطینیان است.

نافرمانی مدنی فلسطینیان علیه اشغالگری به معنای مخالفت عامدانه و اعتراض نسبت به قوانین و اقدامات یک نیروی اشغالگر به شکل مسالمت آمیز است که سعی دارد شهروندان را به تبعیت از برخی فرمان‌ها مثل پرداخت مالیات، فعالیت در حوزه تولید و اشتغال در مراکز آموزشی ملزم نماید. نافرمانی مدنی در حقیقت به معنای از کار انداختن چرخه اقتصاد و سلب مشروعیت از رژیم اشغالگر است

هم اکنون نبود بیمارستان در اردوگاه تحت محاصره شعفاط توسط رژیم اشغالگر سبب شده تا ۳ هزار بیمار بدخیم و ۶۵ بیمار نیازمند دیالیز ساکن این اردوگاه با مشکلاتی جدی مواجه شوند. علاوه بر این ۴۵ کودک کم توان و معلول این اردوگاه نیز نمی‌توانند، تا در مراکز حمایتی و آموزشی خود حضور پیدا کنند.

علاوه بر این اشغالگران از ورود خودرو‌های حمل زباله وابسته به آنروا به اردوگاه برای جمع آوری زباله‌ها ممانعت به عمل می‌آورند، آن هم اردوگاهی که دارای تراکم جمعیت بسیار بالایی است که این امر موجب انباشت زباله در آن شده است.

در این بین شلیک گلوله‌های اشک آور و جاری شدن شیرآبه، اوضاع بهداشتی در این اردوگاه را وخیم‌تر کرده است.

درحالی که ۴۰ درصد کارکنان و کارگران بیمارستان‌ها در شهر قدس را فلسطینی‌ها تشکیل می‌دهند، در نتیجه نافرمانی و اعتصاب ده‌ها هزار کارمند فلسطینی و امتناع آن‌ها از حضور بر سر مشاغل خود در همبستگی با ساکنین شعفاط، رژیم اشغالگر را به واسطه کمبود نیروی انسانی در ادارات دولتی با مشکل جدی مواجه ساخته، و به طور خاص بخش حمل و نقل عمومی رژیم صهیونیستی را فلج کرده است.

الگوی اعتصاب سراسری و نافرمانی مدنی علیه رژیم اشغالگر قدس، در زمره برجسته روش‌های مبارزاتی ملت فلسطین علیه اسرائیل بوده است. در میان اعتصاب‌های سراسری مهم در تاریخ فلسطین می‌توان به اعتصاب سراسری که در زمان انتفاضه اول رخ داد اشاره کرد که همزمان نوار غزه و کرانه باختری را در برگرفت. در آن زمان شهرک بیت ساحور، در شرق بیت‌اللحم یکی از مهمترین مراکز اعتصاب‌هایی بود که از سال ۱۹۸۸ آغاز و تا امضای توافق سازش اوسلو در سال ۱۹۹۳ ادامه داشت.

در آن سال‌ها رژیم اشغالگر بار‌ها تلاش کرد تا این اعتصاب‌ها را با اتخاذ سیاست موسوم به «خردکردن استخوان ها»، ایجاد بازداشتگاه‌های عظیم با هدف بازداشت ده‌ها هزار فلسطینی، یورش به شهر‌ها و حمله به ساکنین در هم بشکند. با وجود اینکه طی سال‌های انتفاضه بیش از ۱۵۰۰ فلسطینی به شهادت رسیدند، اما آن‌ها به اعتصاب‌های سراسری خود ادامه دادند.

به رغم مساحت کوچک جغرافیایی اردوگاه شعفاط، نافرمانی مدنی این اردوگاه روایتگر ادوار مختلفی در تاریخ فلسطینی هاست که طی آن به مقابله با اشغالگران انگلیسی و صهیونیست برخاستند که بارزترین آن، دوره قیام فلسطینیان در دهه ۱۹۳۰ علیه انگلیس و انتفاضه نخست علیه اشغالگران است.

منبع: تسنیم

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اردوگاه «شعفاط»؛ قلب تپنده مقاومت آوارگان فلسطینی علیه اشغالگری بیشتر بخوانید »

ادبیات ما هنوز درباره جنگ ادبیات دهه ۶۰ بوده و این باورپذیر نیست

ادبیات ما هنوز درباره جنگ ادبیات دهه ۶۰ بوده و این باورپذیر نیست


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، «مرتضی سرهنگی» مدیر دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری در گفت‌وگویی در پاسخ به این پرسش که اقتباس از چند کتاب برای نگارش فیلم سینمایی «دسته دختران» کار درستی بوده است یا نه، اظهار داشت: این تشخیص فیلمنامه‌نویس و کارگردان و کشف آن‌هاست. عوامل اصلی سازنده این اثر شاید حداقل ۱۰ عنوان کتاب دیده و خوانده باشند تا دستشان برای انتخاب صحنه‌هایی که به کار می‌آید و می‌تواند داستان را جلو ببرد، باز باشد.

سرهنگی افزود: اقتباس از چند کتاب از نظر من ایرادی ندارد چراکه یک نویسنده و یا کارگردان باید در نهایت به آنچه مدنظرش است، برسد و شاید بتوان گفت این مساله با مطالعه کتاب بیشتر اتفاق می‌افتد.

مدیر دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری در جواب به این سوال که «دسته دختران» چه قدر به واقعیت نزدیک و برای مخاطبان ملموس است، مطرح کرد: اگر این اثر اقتباس باشد که از متن واقعی آمده است. ذکر این نکته خالی از لطف نیست که با خیال نمی‌توان به مساله جنگ پرداخت. به عنوان مثال خانم آباد خاطره‌ای را از دوران اسارت خود به همراه ۴ دختر دیگر نقل می‌کند که برای رعایت بهداشت و عدم جلب توجه نکنند با ناخن‌گیری که از سرباز عراقی می‌گیرند، موهایشان را کوتاه می‌کنند. سپس از آن طناب درست و در سلول با آن بازی می‌کنند.

وی افزود: این قصه را نمی‌توان با خیال نوشت. قطعا هرچه زمان می‌گذرد نیاز ما به منابع مکتوب درباره جنگ بیشتر می‌شود چراکه در خوشبین‌ترین شرایط موجود، ۲۰ سال دیگر می‌توان سرباز جنگ را دید. بعدش سرباز جنگ مانند هر انسان دیگری پیر می‌شود و از دنیا می‌رود، اما آنچه که می‌ماند و می‌تواند سینمای جنگ را سرپا نگه دارد، همین منابع مکتوب است که به نظر من در این فیلم از این منابع خوب استفاده شده است.

وی با اشاره به اینکه ما در جنگ دو دستور زبان داریم، اظهار کرد: یک، دستور زبان تبلیغی است که برای اصل جنگ است. این دستور زبان در حقیقت حماسی، شورانگیز و هیجان‌انگیز است و باید مردم را به گونه‌ای متقاعد کند که ناملایمات زمان جنگ را دریابند. دستور زبان عصر بعد از جنگ یک دستور زبان تعقلی است. هنوز نظام رسانه‌ای ما از دستور زبان تبلیغی به دستور زبان تعقلی نچرخیده است و ما هنوز داریم درباره جنگ تبلیغ می‌کنیم.

مدیر دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری در پایان خاطرنشان کرد: ادبیات ما درباره جنگ ادبیات دهه ۶۰ است و این باورپذیر نیست، چون در آن مبالغه هست. مبالغه نه بیننده را در فیلم قانع می‌کند و نه خواننده را به کتاب؛ بنابراین باید به اصل و اندازه مشخص برسیم و هیچ چیز به اندازه واقعیت عجیب و مهم نیست. ما باید با مطالعه به شناخت اصلی خود جنگ برسیم و آن زمان با این واقعیت‌ها هر کاری دوست داریم انجام دهیم.

منبع: تسنیم

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ادبیات ما هنوز درباره جنگ ادبیات دهه ۶۰ بوده و این باورپذیر نیست بیشتر بخوانید »

انتشار کتاب «سفیر ما در بهشت» پیرامون یکی از شهدای منا

انتشار کتاب «سفیر ما در بهشت» پیرامون یکی از شهدای منا


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، شهید محمدرحیم آقایی‌پور مدت‌ها به‌عنوان دیپلمات و سفیر ایران در کشور‌های لیبی، فرانسه و اسلونی حضور داشت و در واقعه منای سال ۱۳۹۴ به شهادت رسیده است. انتشارات شهید کاظمی قرار است به زودی کتابی درباره این شهید را منتشر کند.

یکی از ویژگی‌های کتاب «سفیر ما در بهشت» این است که نویسنده، فرزند شهید آقایی‌پور است و سال‌ها از نزدیک در کنار شهید زندگی کرده و به خوبی با شخصیت، روحیات و ریزه‌کاری‌های رفتاری شهید آشنا است. او در این کتاب زندگی پدر خود را به‌صورت کاملا مستند برای مخاطب بیان می‌کند.

در بخشی از کتاب آمده است: پیامک‌هایت را یکی‌یکی آوردند. عکس‌هایت را. ویدیو‌ها را. همه گالری گوشی‌ات تک به تک می‌آمد جلوی چشمانِ‌تر همه؛ و باز می‌شد. تمام پیام ها. همه چیز دنیای مجازی‌ات بابا. همه چیز! نفسم تنگ شد، از حلقه‌ی آدم‌های دور لب‌تاپ آمدم بیرون و خودم را انداختم روی مبل. وسط اشک‌هایم با خودم می‌گفتم من اگر یک روز نباشم و این همه آدم دور گوشی و همه‌ی دنیای مجازی من جمع شوند، مثل الان بابا دلشان می‌لرزد و می‌بارند یا چپ‌چپ بهم نگاه می‌کنند؟ کاش شبیه شما باشم بابا! کاش…

کتاب «سفیر ما در بهشت» نوشته حبیبه آقایی‌پور روایتی است مستند از زندگی شهید منا، محمدرحیم آقایی‌پور که به‌زودی از سوی انتشارات شهید کاظمی منتشر می‌شود.

علاقه‌مندان جهت مشاهده و تهیه این کتاب بعد از انتشار می‌توانند به کتاب‌فروشی‌های معتبر سراسر کشور مراجعه و یا از طریق سایت من و کتاب manvaketab.ir و همچنین از طریق ارسال نام کتاب به سامانه پیام کوتاه ۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱ کتاب را تهیه کنند.

منبع: تسنیم

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

انتشار کتاب «سفیر ما در بهشت» پیرامون یکی از شهدای منا بیشتر بخوانید »