گروه اجتماعس دفاعپرس – سرهنگ فرزاد تاجره جانشین فرمانده انتظامی گلستان؛ افزایش تصادفات ابعاد ثانویه وسیعی دارد، فقدان نیروی انسانی جوان یک جامعه، آسیبهای اجتماعی ناشی از مصدومیتهای شدید، معلولیتها، بیسرپرستی خانوارها و فقر اقتصادی، افسردگی و اختلالات روانشناسی به خاطر از دست دادن افراد در تصادفات؛ آنقدر آسیبزا است که باید برای کاهش هر چه بیشتر آن تلاش کرد.
چهار عامل انسان، جاده، وسیله نقلیه و محیط در تصادفات مؤثر هستند و ضربه به سر دلیل مرگ بیشتر کشته شدگان است. مرگ و میر ناشی از تصادفات جادهای به عنوان یکی از عوامل شایع مرگ در بسیاری از مناطق به ویژه کشورهای در حال توسعه محسوب میشود. کشورهای توسعه نیافته یا در حال توسعه، کمتر از نصف وسایل نقلیه جهان را در اختیار دارند، اما با این وجود، بیش از ۹۰ درصد کل مرگ و میرهای رانندگی را در بر میگیرند.
اکثر تصادفات به علت نداشتن توجه به جلو اتفاق میافتد و در پی تصادفات خسارتی نیز افراد زیادی درگیر نزاع و درگیری شده و مجروح میشوند. در حال حاضر به دلایل مختلف، مردم جامعه ما در رانندگی تبدیل به افرادی کم حوصله، پرخاشگر، بیدقت، بیتمرکز و عجول شدهاند که از نظر فرهنگی جای کار بسیاری دارد.
رانندگی، فعالیتی است که به طور واضح و کامل با اعصاب و روان فرد در ارتباط است. هنگامی که فردی فشار عصبی بالایی داشته باشد، کنترل بر رفتار و اعمال خود را از دست داده و منجر به برخوردهایی میشود که نمیتوان جلوی آنها را گرفت. نداشتن آرامش روحی و روانی در نحوه رانندگی افراد کاملاً مشخص است و تغییر نحوه رانندگی، بازگشت آرامش به جامعه را طلب میکند. جامعه باید به آرامشی نسبی برسد تا نحوه رانندگی افراد نیز تغییر یابد. هرچند که افزایش نرخ جریمهها میتواند، چون هشداری در اعماق ذهنی راننده عمل کند، اما عامل اصلی در آرامش راننده است و این موضوع تنها نیازمند فرهنگسازی است. افراد باید بدانند هنگام عصبانیت یا مشغولیت ذهنی تا حد امکان از وسایل حملونقل عمومی استفاده کنند، از رانندگی بپرهیزند و پایبند به قانون باشند.
کاهش فوتیها با افزایش ایمنی خودرو و جاده
بسیاری از تصادفات در کمال تعجب موجب فوتیهای بسیاری میشوند در صورتی که تنها با افزایش ایمنی خودروها، افزایش علائم و هشدارهای جاده و یا گاهی تنها با بستن کمربند ایمنی میتوان از چنین اتفاقاتی جلوگیری کرد.
برخی از فرهنگسازیها از درون خانواده باید شروع شود. هنگامی که خانوادهها به فرزند کم سن خود اجازه رانندگی میدهند، احتمال خطر جانی و مالی بسیاری را به جان میخرند. بسیاری از خانوادهها به فرزندان خود حتی نحوه رد شدن از خیابان یا دوچرخه سواری را نمیآموزند.
بیش از ۳۰ دستگاه و ارگان در ترافیک دخیل هستند و همه این سازمانها باید برای همگانی شدن آموزش فرهنگ رانندگی اقدام کنند، از فضای مجازی و رسانهها گرفته تا سازمانهای اجرایی ترافیک.
در برخی موارد، افراد به جای زشت دانستن تخلفات رانندگی، بعضاً به راننده متخلف کمک میکنند؛ به عنوان مثال هنگامی که خودروی پلیس در جادهای ایستاده، سرعت و سبقت غیرمجاز را کنترل میکند، رانندگان به یکدیگر مستقر بودن پلیس را خبر میدهند و چه بسا همان راننده که به او کمک میشود تا از جریمه فرار کند، امکان دارد در مرحله بعدی تردد و مسافرت خود جان فردی را به خطر بیندازد. در صورتی که مردم باید از تخلف رانندگی بیزار باشند و هنگامی که فردی تخلف میکند به وی تذکر داده و در مواقع لزوم تخلف را به پلیس گزارش دهند.
به طور کلی برقراری نظم و امنیت ترافیکی در جادهها و شهرها مقولهای حساس و پیچیده است که هیچ سازمانی به تنهایی از عهده آن بر نمیآید لذا برای پیشگیری از بروز سوانح رانندگی و افزایش ایمنی محورها باید آحاد جامعه و همه سازمانهای متولی نسبت به ایفای سهم و نقش خود کوشا بوده و یاریگر پلیس باشند.
انتهای پیام/ 241