تظاهرات

طیبه را «برکت کوچه» صدا می‌کردند/ بدن یک زن سپر کودک بی جان شد

طیبه را «برکت کوچه» صدا می‌کردند/ بدن یک زن سپر کودک بی جان شد


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، روز‌های اوج مبارزات مردمی علیه رژیم شاه بود، مردم نجف آباد همچون دیگر شهر‌های کشور به خیابان‌ها میامدند و علیه رژیم پهلوی تظاهرات می‌کردند. در یکی از این تظاهرات‌ها طیبه نیز حضور داشت. درست روز ۲۷ آذر سال ۱۳۵۷ بود که سربازان رژیم به سوی مردم معترضی که در خیابان بودند آتش گشودند، طیبه در میان جمعیت متوجه شد کودکی روی زمین افتاده است، برای بلند کردن او از روی زمین شتافت، اما تیر بی امانِ مأموران ساواک بدنش را درید. مردم به سختی پیکر پاکش را از چنگالِ ظالمان زمان مخفی کردند. خانواده‌اش تصمیم گرفتند شبانه و به دور از چشم مأموران او را در مزار نجف‌آباد به خاک بسپارند. در دل تاریکی و به دور از چشم آدم‌ها در کوچه پس کوچه‌های تاریک به سختی او را به مزار رساندند. گلوله‌ای بدنش را شکافته بود باعث شد خونش بند نیاید. روی بدنش پلاستیک کشیدند و پس از غسل، مخفیانه او را به خاک سپردند. فردای آن روز هم در منزل مخفیانه مراسم گرفته و در خلوت و تنهایی برایش سوگواری کردند.

عبدالحسین تنهایی، برادر شهید طیبه تنهایی می‌گوید: نه تنها من، بلکه با دیگر خواهر و برادرهایش هم الفتی خاص داشت. طیبه از همه‌مان بزرگ‌تر بود و در حقیقت برای‌مان مثل مادر دوم بود، و معلمی دلسوز. هیچ‌وقت از زبان او دروغ نشنیدیم. اگر هم زبان ما بچه‌ها به دروغگویی باز می‌شد، با جدیت برخورد می‌کرد، طوری که دیگر ان را تکرار نکنیم. او بود که وفای به عهد را به ما آموخت، نه با حرف؛ بلکه با عمل. حالا هم بعد از سال‌ها خیلی از داشته‌هامان را مدیون او هستیم.

محترم تنهایی خواهر شهیده نیز روایت می‌کند: بدون اجازۀ شوهرش، حتی یک دانه برنج هم نمی‌داد به مستمند. هر وقت قصد کمک به فقرا و ضعفا را داشت، با همسرش مشورت می‌کرد. اگر او هم به این کار رغبت داشت، آن‌وقت اقلامی از قبیل آرد، نان، ذغال و… تهیه می‌کرد و می‌برد درِ خانۀ مستمندان؛ البته مخفیانه. از آن دست آدم‌ها نبود که اجر کمک‌هاشان را با منّت تباه می‌کنند. دلش نمی‌خواست شرمندگی را در چشم مستضعفان شکار کند. به تنها چیزی که می‌اندیشید، رضایت پروردگار بود، همین و بس.
عبدالحسین می‌گوید: تا می‌توانست، دستگیر مستضعفان بود. به یتیم‌نوازی شهرت داشت. اصلاً به بچه‌ها علاقۀ زیادی داشت و از میان آنان، به یتیم‌ها بیشتر رسیدگی می‌کرد. ۲۸ صفر هر سال، نذری می‌پخت و خودش می‌برد برای مستمندان. همسایه‌ها از او با عنوان «برکت کوچه» یاد می‌کردند. وقتی به شهادت رسید، برکت از زندگی ما رفت. تازه فهمیدیم که طیبه چه گوهر یکتایی بود و ما قدرش را ندانستیم.


می‌گفتند خیابان پر بود از تظاهرکنندگانی که با مشت‌هایی گره کرده علیه حکومت پهلوی شعار می‌دادند. خواهر و شوهرخواهرم نیز جزء خیل عظیم تظاهرکنندگان بودند. با صدای تیراندازی ترس و واهمه‌ای عجیب، دل جمعیت را شکافت و مردم هراسان به محلی چشم دوختند که زنی مظلومانه نقش بر زمین شده بود، غرق به خون و با نگاهی سرد و ساکت. شوهر خواهرم از میان جمعیت، خود را به سختی رساند به طیبه. با کمک مردم، او را داخل ماشین گذاشتند و به خانه بردند. بعد هم یکی از همسایه‌ها را که کار تزریقات می‌دانست، خبر کرده بودند. شوهر خواهرم با دستپاچگی به همسایه گفته بود که چه بلایی سر همسرم آمده؟ او هم سِرمی به خواهرم وصل کرد. در آن حین متوجه شد که تیر، سینۀ طیبه را شکافته و خون، فرش و حتی موزاییک‌ها را هم خیس کرده است. از شدت ترس برخاست و بی‌معطلی خانه را ترک کرد. آنجا بود که شوهرخواهرم ناباورانه به سوگ مرگ عزیزترین کس خود نشست.

فردای آن روز، شهر در نقاب سرد و پردلهرۀ حکومت نظامی، فرو رفته بود. می‌خواستیم مراسم بگیریم که گفتند نمی‌شود. چه حکایت غریبی داشت، حکایت رفتن طیبه و مراسم یادبود او که در خفا بود و در زمستانی سردتر از فصل خزان.

خواهر شهیده می‌گوید: بزرگ‌تر از من بود. دوازده ساله بودم که با نرمی و ملاطفت خاصی کنارم آمد و دربارۀ حجاب گفت. آرام و با طمأنینه حرف می‌زد. برای اثبات صحبت‌هایش دلیل و برهان می‌آورد. آن روز خیلی تحت تأثیر قرار گرفتم. هنوز هم که هنوز است حرف‌هایش در قاب ذهنم خودنمایی می‌کند. با صحبت‌های طیبه بود که به حفظ حجاب یقین پیدا کردم.

انتهای پیام/ ۱۴۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

طیبه را «برکت کوچه» صدا می‌کردند/ بدن یک زن سپر کودک بی جان شد بیشتر بخوانید »

فیلم/ شعار «مرگ بر آمریکا» در کابل

فیلم/ شعار «مرگ بر آمریکا» در کابل



شماری از مردم افغانستان در کابل به تصمیم بایدن برای بلوکه‌کردن دارایی‌های این کشور اعتراض کرده و با سر دادن شعار «مرگ بر آمریکا»، گفتند واشنگتن باید غرامت قتل هزاران نفر و تخریب افغانستان را بدهد.


دریافت
4 MB

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/ شعار «مرگ بر آمریکا» در کابل بیشتر بخوانید »

تظاهرات لبنانی‌ها مقابل سفارت فرانسه

تظاهرات لبنانی‌ها مقابل سفارت فرانسه



لبنانی‌ها به منظور ابراز همبستگی با یک مبارز لبنانی علیه رژیم صهیونیستی که از چند دهه قبل در فرانسه بازداشت شده، در برابر سفارت فرانسه در بیروت تظاهرات کردند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، شب گذشته (چهارشنبه) فعالان لبنانی در همبستگی با «جورج عبدالله» مبارز لبنانی علیه رژیم صهیونیستی که از سال ۱۹۸۴ در فرانسه بازداشت شده، در برابر سفارت فرانسه در بیروت تظاهرات کردند.

این تظاهرات اعتراض آمیز لبنانی‌ها به منظور همبستگی با جورج عبدالله قبل از تصمیم دادگاه فرانسه درباره وی است. «فداء عبدالفتاح» وکیل و فعال حقوق بشری در این زمینه اظهار داشت: منتظر بودیم تا دستگاه قضایی فرانسه درباره جورج عبدالله تصمیم بگیرد و منتظر حکم آزادی وی از سال ۲۰۱۳ هستیم.

وی افزود، دستگاه قضایی فرانسه در سال ۲۰۱۳ بعد از ۲۹ سال تصمیم گرفته بود عبدالله را به شرط خروج فوری وی از فرانسه به لبنان آزاد کند، اما در آن زمان وزیر کشور فرانسه از امضای حکم آزادی او خودداری کرد.

چندی قبل شیخ «نعیم قاسم»، معاون دبیرکل حزب‌الله لبنان در حضور شیخ «عطا الله حمود»، عضو کمیته هماهنگی اسیران و آزاده‌ها از هیئتی از خانواده جورج عبدالله، اسیر بازداشتی در زندان‌های فرانسه استقبال کرد.

شیخ نعیم قاسم تاکید کرد: پرونده جورج عبدالله یکی از پرونده‌های مهم برای مقاومت است که همواره مورد توجه است. دولت فرانسه با آزاد نکردن او ساده ترین قوانین حقوق بشری را زیر پا می‌گذارد.

وی به نیابت از حزب‌الله از مقامات فرانسه خواست مبارز جورج عبدالله را آزاد و حقوق وی را ادا کنند و اینکه ادامه بازداشت وی لکه ننگی در کارنامه فرانسه است که تنها با آزادی جورج برطرف می شود.

جورج ابراهیم عبدالله مبارز لبنانی علیه رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۵۱ در روستای القبیات در منطقه عکار لبنان دیده به جهان گشود، وی بعد از اتمام تحصیلاتش مبارزات ضد صهیونیستی خود را در شاخه‌های مختلف آغاز کرد و جنبش متبوع وی در سال‌های ۱۹۸۱ و ۱۹۸۲ میلادی ۵ عملیات را انجام داد.

عبدالله در یکی از سفرهای خود به فرانسه در سال ۱۹۸۴ بعد از اینکه از سوی عناصر موساد و مزدوران لبنانی این سازمان جاسوسی تحت تعقیب قرار گرفت، به بهانه همراه داشتن کارت شناسایی جعلی بازداشت شد.

منبع: تسنیم

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تظاهرات لبنانی‌ها مقابل سفارت فرانسه بیشتر بخوانید »

معلمی که در تظاهرات انقلابی به شهادت رسید

معلمی که در تظاهرات انقلابی به شهادت رسید


به گزارش مجاهدت از دفاع‌پرس از خرم‌آباد، شهید «سهراب مصطفایی» یکم فروردین سال ۱۳۳۱ در یکی از محله‌های «اشترینان» از توابع شهرستان «بروجرد» به‌دنیا آمد. سهراب تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش سپری کرد و مقطع دبیرستان را در بروجرد گذراند.

او در کنار تحصیل، در جلسات و مراسم‌های مذهبی حضور فعالی داشت و رفت و آمدش به مساجد باعث شد تا بیش از بیش با نهضت اسلامی امام خمینی (ره) آشنا شود.

وی وقتی دیپلم ریاضی را اخذ کرد، به خدمت سربازی رفت. پس از طی دوره آموزشی به‌عنوان سپاه دانش عازم منطقه محروم شهر مهران در استان ایلام شد و تا جایی که توان داشت، سعی می‌کرد با یاد دادن سواد به فرزندان آن دیار گوشه‌ای از گرد محرومیت را از چهره‌ آن منطقه بزداید. او شغل معلمی را دوست داشت، به همین دلیل به استخدام آموزش و پرورش خرم‌آباد درآمد و در بخش معمولان مشغول به تدریس شد.

«سهراب» آن‌چنان به کارش علاقه‌مند بود که پیاده‌روی چهار ساعته در طول روز برای رسیدن به مقصد خسته‌اش نمی‌کرد. او پنج سال در بخش معمولان با علاقه و عشق تدریس کرد و هرروز بیشتر از قبل از غم محرومیت آن دیار رنج می‌برد. وی علاوه بر تدریس، برای رفع مشکلات مردم آن دیار نیز تلاش می‌کرد و هرگاه کسی از اهالی روستا بیمار می‌شد، او را برای مداوا به شهر می‌برد.

«سهراب» سال ۱۳۵۶ به خرم‌آباد انتقال یافت و در دبستانی واقع در محله «پشته حسین‌آباد» این شهر مشغول تدریس شد. همان سال بود که در کنکور سراسری دانشگاه‌ها نیز شرکت کرد و در رشته کارشناسی فیزیک پذیرفته شد.

«مصطفایی» در اولین تظاهراتی که سال ۱۳۵۷ در استان لرستان علیه رژیم پهلوی برگزار شد، حضور یافت و تظاهرات خیابانی مردم خرم‌آباد را ساماندهی می‌کرد. شرکت در تظاهرات، درگیری با ساواک، پخش اعلامیه، برپایی مجالس مذهبی و چهلم شهدای کشور، از جمله فعالیت‌های چشمگیر «سهراب مصطفایی» در آن زمان بود.

وی آن‌قدر در تظاهرات حضور می‌یافت که ساواک او را شناسایی کرده و برای ترورش نقشه کشیده بود. آن‌ها می‌دانستند «سهراب» همیشه در میان تظاهرات‌کنندگان و مبارزان انقلابی حضور دارد. در روز سوم آبان سال ۱۳۵۷ شهید مصطفایی در تظاهرات شرکت می‌کند و متوجه می‌شود که یکی از مأمورین ساواک در جمعیت است؛ لذا «سهراب» او را دنبال کرد تا به هلاکت برساند؛ اما بعد از تعقیب و گریز سرانجام فرد ساواکی او را هدف گلوله اسلحه کمری قرار داد و با اصابت تیر به ناحیه سر، وی را به شهادت رساند.

خبر شهادت «سهراب مصطفایی» در همه‌جا پیچید. مردم اشترینان (زادگاهش) و معمولان (محل تدریسش)، با پوشیدن لباس سیاه در غم و ماتم از دست دادنش فرو رفتند. پیکر مطهرش برای خاکسپاری به اشترینان انتقال داده شد. مردم آن دیار که خشمگین از شهادت سهراب بودند، علیه رژیم ستمشاهی تظاهرات به راه انداختند.

سرانجام پیکر پاک شهید چهارم آبان سال ۱۳۵۷ در اوج مظلومیت شبانه در زادگاهش به خاک سپرده شد.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

معلمی که در تظاهرات انقلابی به شهادت رسید بیشتر بخوانید »

فیلم/ حمله پلیس فرانسه به معترضین

فیلم/ حمله پلیس فرانسه به معترضین



تظاهرات شهروندان فرانسوی در شهر لیل فرانسه علیه اریک زمور راستگرای ریاست جمهوری این کشور با دخالت پلیس به خشونت کشیده شد.


دریافت
15 MB

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/ حمله پلیس فرانسه به معترضین بیشتر بخوانید »