تفسیر قرآن

آیات تکان‌دهنده قرآن درباره دل شکستن

آیات تکان‌دهنده قرآن درباره دل شکستن



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، آزار دادن مردم و شکستن دل دیگران ازجمله مواردی است که طبق آموزه‌های قرآن کریم و حدیث اهل بیت علیهم السلام، در گروه حق‌الناس قرار می‌گیرد و دستورهای زیادی مبنی بر رعایت حقوق مردم در این رابطه وارد شده است.

از منظر قرآن کریم هر رفتار و کلامی که به ناحق موجب رنجش دیگری شود، گناه محسوب شده و باید از آن پرهیز شود، مگر آنکه انسان دلیل شرعی و قابل قبولی بر این رفتار خودش داشته باشد. مانند اینکه کسی مورد ظلم قرار گرفته باشد و برای دادخواهی اعتراض کند.

مثال دیگر در این خصوص که بسیار شایع است، ناراحتی در مقابل کسی است که وظیفه شرعی و دینی امر به معروف و نهی از منکر را انجام می‌دهد. اگر کسی در قبال آمر به معروف و ناهی از منکر که این عمل را مطابق موازین دینی انجام می‌دهد، اظهار ناراحتی کند رنجش ا بر حق نبوده و نمی‌تواند در دادگاه عدل الهی معترض باشد. چراکه خودش حکم خدای متعال مبنی بر رعایت موازین دینی را رعایت نکرده و با رفتار یا گفتار ناپسند خود، فرد یا جامعه‌ای را متضرر کرده است.

در عین حال قرآن کریم به منظور رعایت حق‌الناس میان مردم دستورالعمل‌هایی دارد. یکی از این موارد پرهیز افراد از مسخره کردن و استهزای دیگران است. چنانکه خدای متعال در این باره می‌فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا یَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسی‏ أَنْ یَکُونُوا خَیْراً مِنْهُمْ وَ لا نِساءٌ مِنْ نِساءٍ عَسی‏ أَنْ یَکُنَّ خَیْراً مِنْهُن؛ ای افراد باایمان! گروهی از مردان شما گروهی دیگر را مسخره نکنند، شاید آن مسخره‏شدگان بهتر از آنها باشند و گروهی از زنان شما نیز دیگران را مسخره کند، شاید آن مسخره‏شدگان بهتر از آنها باشند.»

از سوی دیگر عیب‌جویی و اظهار عیوب و نقص‌های ظاهری و باطنی افراد در بسیاری از مواقع موجب رنجش شده و رابطه صلح‌آمیز میان افراد را خدشه‌دار می‌کند. خدای متعال از این رفتار اظهار ناخشنودی کرده و دستور می‌دهد که: «وَ لا تَلْمِزُوا أَنْفُسَکُم؛ به عیب‌جویی از یکدیگر نپردازید.»

گاهی نیز دامنه عیب‌جویی از دیگران آن‌قدر گسترده می‌شود که افراد برای یکدیگر لقب‌های زشت و آزاردهنده پیدا می‌کنند و در حضور یا غیاب آنها، با این لقب‌ها از آنها یاد می‌کنند. اما این رفتار نیز نمونه‌ای دیگر از پایمال کردن حق‌الناس محسوب می‌شود که خدای متعال ما را از این کار نهی فرموده است: «وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقاب؛ با نامه‌ای زشت، یکدیگر را مورد خطاب قرار ندهید.»

فخرفروشی، تکبر و روی گرداندن از مردم به هر دلیلی که باشد یکی دیگر از موارد نادیده گرفتن حق‌الناس به حساب می‌آید که بسیار مورد نکوهش و سرزنش قرار گرفته است. آنجا که خداوند متعال ما را به رعایت احترام و ادب در برابر یکدیگر فرمان داده و از رویگردانی و دل شکستن دیگران نهی فرموده است: «وَ لا تُصَعِّرْ خَدَّکَ لِلنَّاس؛ با بی‌اعتنایی از مردم رو نگردان.» چنانکه گاهی دامنه این فخرفروشی حتی به رفتارهای ظاهری مانند راه رفتن و قدم برداشتن هم می‌رسد: «لا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحا؛ هنگام راه رفتن، باد نخوت بر گلو نینداز.»

منابع:

  • تفسیر المیزان؛ علامه طباطبایی
  • تفسیر نمونه؛ آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی
  • تفسیر تسنیم؛ آیت‌الله العظمی جوادی آملی
  • بحارالانوار؛ علامه مجلسی

منبع: تسنیم



منبع خبر

آیات تکان‌دهنده قرآن درباره دل شکستن بیشتر بخوانید »

چگونه به فرزند خود بیاموزیم که اهل بیت(ع) را دوست داشته باشد؟

چگونه به فرزند خود بیاموزیم که اهل بیت(ع) را دوست داشته باشد؟



خانواده ایرانی|چگونه به فرزند خود بیاموزیم که اهل بیت (ع) را دوست داشته باشد؟

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، دوست داشتن و اظهار محبت نسبت به هر انسانی درنتیجه شناخت به دست می‌آید. شناختی هم که زمینه‌ساز محبت می‌شود و می‌تواند اعتقاد و باوری همیشگی و پایدار در انسان ایجاد کند. محبت خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام هم مهری است که درنتیجه شناخت به دست می‌آید و در نهایت به اعتقاد و ایمانی محکم و خدشه‌ناپذیر منجر می‌شود. اما والدین در ایجاد محبت اهل بیت علیهم السلام در قلب فرزندان خود چه نقشی دارند؟ با چه شیوه‌هایی می‌شود محبت آن بزرگان را در وجود فرزندان نهادینه کرد؟ نقطه آغاز تربیت بر اساس محبت ایشان چه سنی است؟

پاسخ این سؤالات و نکات مهم دیگری را در گفتگو با دکتر مریم باقرزاده، استاد حوزه و دانشگاه و کارشناس مسائل دینی، بررسی کردیم.

آن طور که این محقق اسلامی شرح می‌دهد، داستان‌هایی از شیوه زندگی کردن امامان معصوم علیهم السلام هم راه بسیار خوبی برای ایجاد محبت آن بزرگان در قلب کودک و نوجوان است. به این ترتیب پدر و مادر می‌توانند خوبی‌ها و فضیلت‌های امامان معصوم علیهم السلام را برای فرزند خود بازگو کنند تا از این طریق از زندگی آنان الگو بگیرند. این روش، شیوه مؤثری است تا کانال تبلیغ سبک زندگی اهل بیت علیهم السلام به روی فرزندان باز شود و آن‌ها آموزه‌های دینی را یاد بگیرند و بتوانند در برابر انواع تهاجمات فرهنگی و تبلیغ فرهنگ‌های غلط مقاومت کنند.

البته در این مورد باید به نکته‌ای توجه داشته باشیم و آن، این است که وقتی انسان، چه بزرگسال و چه کودک نسبت به شخصیتی شناخت پیدا می‌کند و او را خوبی و نیکی می‌شناسد، مهر او چنان در قلبش جای می‌گیرد که هیچ چیزی نمی‌تواند آن علاقه را از بین ببرد. حال اگر این شخصیت، انسان‌های ویژه‌ای مانند ائمه اطهار علیهم السلام باشند، الگو گرفتن در سبک زندگی هم مورد توجه قرار می‌گیرد و انسان می‌تواند آن بزرگان را نمونه رفتارهای انسانی قرار داده و از ایشان تبعیت کند.

خوب است که والدین و بزرگترهای خانواده به منابع و کتاب‌های مرتبط با سبک زندگی و سیره مراجعه کرده و با مطالعه این آثار، فرزند خود را با شخصیت و منش امامان علیهم السلام آشنا کنند. این آشنایی راه محبت را به روی قلب کودک و نوجوان باز می‌کند. به عبارت دیگر، مطالعه کتاب‌های تاریخی درباره پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام و بازگو کردن این وقایع موجب می‌شود که فرزندان درک بهتر و عمیق‌تری نسبت به آن حضرت داشته باشند و از شخصیت مقدس و والای ایشان الگو بگیرند. به این ترتیب قلب آنها متحول می‌شود و معارف و حقایق والایی برای زندگی خود به دست می‌آورند.

به عنوان مثال تعریف کردن داستان پیرمرد و امام حسن و امام حسین علیهماالسلام و نحوه وضو یاد دادن و یا رفتار پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله با کودکان و سلام دادن به آنها، یا بغل کردن و بوسیدن کودکان خردسال مسلمانان. نکته جالب توجه اینکه حتی معرفی کودکان ائمه اطهار علیهم السلام و جاذبه‌های رفتاری آنان برای کودکان ما تأثیرگذار است و جاذبه زیادی برای آنها دارد. بنابراین اگر مهر و محبت در دل کودک و نوجوان به شکل یک بذر کاشته شده باشد، با ذکر نمونه‌های خوب اخلاقی و سیره امامان علیهم السلام باید آن را آبیاری کرد تا هم خشک نشود و هم به خوبی رشد کند و ثمرات بیشتری بدهد.

قبل از تولد فرزند، به فکر باش

در برخی از روایت‌ها عنوان شده که عشق و علاقه به ائمه اطهار علیهم السلام قبل از تولد و حتی در دوران جنینی انسان ایجاد می‌شود. این امر چگونه تحقق می‌یابد؟

یکی از اساسی‌ترین و سرنوشت‌سازترین مرحله‌های تکوین شخصیت هر انسان، مرحله انعقاد نطفه اوست. به عبارت دیگر شکل گرفتن نطفه هر انسانی و حلال‌زاده بودن او از جمله مهم‌ترین عوامل برای درک ولایت و محبت امامان معصوم علیهم السلام است.

تا زمانی که اساس شخصیت فرد به طور مشروع بنا نشده باشد، نمی‌توان انتظار داشت که ولی خدا را دوست داشته باشد و توانایی درک حقیقت وجود امام را داشته باشد.

بنابراین پدر و مادر زمانی می‌توانند امیدوار باشند که فرزندشان محبت و مودت اهل بیت علیهم السلام را در قلب خود خواهد داشت که به پاکی و حلال‌زادگی او دقت کرده باشند. در غیر این صورت، مانع و چالش بزرگی برای پذیرش و درک وجود مقدس اهل بیت علیهم السلام خواهد داشت.

آیا در این مورد حدیثی عنوان شده است؟

بله. شیخ صدوق همین مفهوم را در کتاب امالی به نقل از پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله نوشته که آن حضرت فرموده‌اند که: «با ما دشمنی نمی‌کند مگر کسی که ولادتش ناپاک باشد.»

امام محمدباقر علیه السلام هم درباره ارتباط حلال‌زادگی و محبت داشتن نسبت به ائمه اطهار علیهم السلام فرموده‌اند: «هر کسی که صبح کند و خنکای محبت ما را در دلش احساس کند، پس خداوند را بر نخستین نعمت سپاس گوید.» پرسیدند: «نخستین نعمت کدام است؟» امام محمدباقر علیه السلام فرمودند: «حلال‌زادگی.»

فرزندت به خودت می‌رود

این، یک قانون طبیعی است که فرزند هر کسی کم و بیش به خودش شبیه می‌شود. پس اگر پدر و مادری دوست دارند فرزندشان محب و دوستدار اهل بیت علیهم السلام باشد، باید اول خودشان این محبت را در وجود خودشان ایجاد کنند تا بعدها بتوانند آثار آن را در رفتار و گفتار فرزندشان تماشا کنند و لذت ببرند.

آشنایی با کسی که عشق اهل بیت را از مادرش به ارث برد

نمونه این دوست داشتن را می‌توان در رفتارهای محمد بن ابی بکر جستجو کرد. او فرزند اسماء بنت عمیس بود که دوستی ولایت و امامت را از مادر ولایی و دانای خود به ارث برده و آموخته بود. اسماء یکی از دوستداران حقیقی حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله علیها بود و تنها زنی بود که طبق وصیت حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله علیها اجازه شرکت در مراسم غسل و تدفین آن حضرت را داشت.

محمد بن ابی بکر هم دوستی اهل بیت علیهم السلام را از مادرش به ارث برد تا آنجا که در جنگ جمل و صفین در رکاب حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام جنگید و وقتی به دستور آن حضرت در سن 28 سالگی به فرمانروایی مصر رسید، به دستور معاویه و با لب‌های تشنه به شهادت رسید.

امام صادق علیه السلام درباره او فرموده‌اند: «محمد بن ابی بکر نجابت را از مادرش به ارث برده بود.»

بنابراین کسی که دوستدار حقیقی نسبت به امامان معصوم علیهم السلام باشند، امکان بیشتری برای ایجاد این محبت در قلب کودک و نوجوان خود دارد. البته باید توجه داشت که این نوع خصوصیات بلافاصله پس از انعقاد نطفه بر فرند اثر می‌گذارد و از آن به بعد داشتن چنین محبتی به عوامل محیطی مربوط می‌شود.

به همین دلیل است که روانشناسان باور دارند که پایه‌های شخصیت انسان سال‌ها قبل از تولد او بنا گذاشته می‌شود و به همین دلیل برای داشتن فرزندی دوستدار اهل بیت علیهم السلام باید قبل از تولد او اقدام کرد.

معرفی در قالب داستان

منظور از عوامل محیطی چیست؟

مانند بردن فرزندان در مسجدها و هیئت‌ها و یا تعریف کردن داستان‌هایی از ائمه اطهار علیهم السلام.

البته در این مورد تعریف کردن داستان‌هایی از شیوه زندگی کردن امامان معصوم علیهم السلام هم راه بسیار خوبی برای ایجاد محبت آن بزرگان در قلب کودک و نوجوان است. به این ترتیب پدر و مادر می‌توانند خوبی‌ها و فضیلت‌های امامان معصوم علیهم السلام را برای فرزند خود بازگو کنند تا از این طریق از زندگی آنان الگو بگیرند.

این روش، شیوه مؤثری است تا کانال تبلیغ سبک زندگی اهل بیت علیهم السلام به روی فرزندان باز شود و آن‌ها آموزه‌های دینی را یاد بگیرند و بتوانند در برابر انواع تهاجمات فرهنگی و تبلیغ فرهنگ‌های غلط مقاومت کنند.

بنابراین وقتی پدر و مادری می‌خواهند فرزند خود را با شیوه‌های زندگی به سبک ائمه اطهار علیهم السلام آشنا کرده و او را به نحوی با آن بزرگان انس و الفت بدهند که محبت به عنوان کانالی برای زندگی صحیح او قرار بگیرد، لازم است که خوبی‌ها و محاسن آنان را برای کودک یا نوجوان تعریف کنند.

البته در این مورد باید به نکته‌ای توجه داشته باشیم و آن، این است که وقتی انسان، چه بزرگسال و چه کودک نسبت به شخصیتی شناخت پیدا می‌کند و او را خوبی و نیکی می‌شناسد، مهر او چنان در قلبش جای می‌گیرد که هیچ چیزی نمی‌تواند آن علاقه را از بین ببرد. حال اگر این شخصیت، انسان‌های ویژه‌ای مانند ائمه اطهار علیهم السلام باشند، الگو گرفتن در سبک زندگی هم مورد توجه قرار می‌گیرد و انسان می‌تواند آن بزرگان را نمونه رفتارهای انسانی قرار داده و از ایشان تبعیت کند.

والدین اهل مطالعه منابع دینی باشند

خوب است که والدین و بزرگترهای خانواده به منابع و کتاب‌های مرتبط با سبک زندگی و سیره مراجعه کرده و با مطالعه این آثار، فرزند خود را با شخصیت و منش امامان علیهم السلام آشنا کنند. این آشنایی راه محبت را به روی قلب کودک و نوجوان باز می‌کند.

به عبارت دیگر، مطالعه کتاب‌های تاریخی درباره پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام و بازگو کردن این وقایع موجب می‌شود که فرزندان درک بهتر و عمیق‌تری نسبت به آن حضرت داشته باشند و از شخصیت مقدس و والای ایشان الگو بگیرند. به این ترتیب قلب آنها متحول می‌شود و معارف و حقایق والایی برای زندگی خود به دست می‌آورند.

به عنوان مثال تعریف کردن داستان پیرمرد و امام حسن و امام حسین علیهما السلام و نحوه وضو یاد دادن و یا رفتار پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله با کودکان و سلام دادن به آنها، یا بغل کردن و بوسیدن کودکان خردسال مسلمانان.

نکته جالب توجه اینکه حتی معرفی کودکان ائمه اطهار علیهم السلام و جاذبه‌های رفتاری آنان برای کودکان ما تأثیرگذار است و جاذبه زیادی برای آنها دارد. بنابراین اگر مهر و محبت در دل کودک و نوجوان به شکل یک بذر کاشته شده باشد، با ذکر نمونه‌های خوب اخلاقی و سیره امامان علیهم السلام باید آن را آبیاری کرد تا هم خشک نشود و هم به خوبی رشد کند و ثمرات بیشتری بدهد.

به این صورت محبت در قلب آنها عمق بیشتری پیدا می‌کند و جاودانه می‌شود. البته خواندن شعرهای زیبا و روان درباره آن بزرگان هم می‌تواند برای کودک و نوجوان جذاب و ایجادکننده محبت باشد.

جشن و عزا در خانواده

یکی از نشانه‌های اهل ایمان، شاد بودن در شادی اهل بیت علیهم السلام و عزاداری در عزا و اندوه آن بزرگان است. چگونه این آموزه مهم را می‌توان به کودک و نوجوان آموخت؟

پدر و مادری که دوستدار اهل بیت علیهم السلام هستند، در غم آن بزرگان غمگین و در شادی ایشان شاد می‌شوند. به همین دلیل است که محیط خانه را در روزهای شهادت اهل بیت علیهم السلام با نوای حزن‌آلود یا پارچه مشکی تزیین می‌کنند و در روزهای تولد آن بزرگان، با چراغانی کردن و تهیه شیرینی یا شکلات جشن می‌گیرند.

به این ترتیب کودک و نوجوانی که در این خانواده زندگی کرده و رشد می‌کند، محبت ائمه اطهار علیهم السلام و احترام به ایشان را از والدین خود یاد می‌گیرد و در زندگی‌اش به کار می‌بندد.

در این مورد بزرگترها می‌توانند در روزهای تولد ائمه اطهار علیهم السلام، به کودک و نوجوان خانواده هدیه‌ای بدهند تا شیرینی و عید بودن آن روز را به کام او بچشانند. به این صورت کودک و نوجوان بهتر متوجه عید بودن آن روز می‌شود. از طرف دیگر اگر بزرگترها فرزندان را همراه خود به مراسم جشن یا عزای اهل بیت علیهم السلام می‌برند، باید مراقب باشند تا او اذیت نشود و زمینه دلزدگی از حضور در این مراسم ایجاد نشود. بنابراین جشن و عزا در محیط خانواده باید با نهایت دقت انجام شود تا زمینه محبت اهل بیت السلام در کودک و نوجوان ایجاد شود.

عنوان کردن فضایل و خوبی‌ها

در کتاب بحارالانوار نوشته شده که خداوند تعالی به حضرت موسی علیه السلام فرمود: «من را دوست داشته باش و مردم را هم دوستدار من کن.» حضرت موسی علیه السلام عرض کرد: «خدایا! من تو را دوست دارم. اما برای اینکه مردم هم دوستت داشته باشند چه کاری باید انجام بدهم؟» خداوند متعال فرمود: «آنها را به یاد نعمت‌های من بینداز.»

هر کدام از ما وقتی نسبت به شخصی محبت پیدا می‌کنیم و او را دوست داریم که خوبی و لطفی از او درک کرده باشیم. این نکته را هم می‌توان به عنوان ابزاری برای ایجاد محبت امامان معصوم علیهم السلام به کار گرفت.

به این صورت که پدر و مادر، خوبی‌ها و نیکی‌های آن بزرگان را برای فرزند خود بازگو کنند. گفتن جمله‌هایی مانند اینکه ایشان ولی‌نعمت ما هستند، راه خوب بودن و رسیدن به خوبی‌ها را به ما نشان می‌دهند و واسطه فیض و برکت خدا هستند، می‌تواند در ایجاد مهر و محبت ایشان در قلب کودک و نوجوان مؤثر باشد.

به عبارت دیگر، ائمه اطهار علیهم السلام حق بسیاری بر عهده ما دارند و تمام نعمت‌ها و موهبت‌های معنوی و دینی ما از این خانواده است. به همین دلیل پدر و مادر و بزرگترهای خانواده وظیفه دارند از طریق بازگو کردن این خوبی‌ها، محبت آنها را در قلب نسل خود ایجاد کنند.

همان طور که در این باره در زیارت جامعه کبیره آمده است: «به دلیل موالات و دوستی با شما، خداوند نشانه‌های دینمان را به ما آموخت و آنچه از دنیای ما تباه شده بود اصلاح کرد. به واسطه موالات شما سخن تمام شد و نعمت، عظمت یافت و تفرقه‌ها به همدلی تبدیل شد. با موالات شما طاعت واجب الهی قبول می‌شود.»

امام رضا علیه السلام هم این نکته را با ظرافت و دقت زیبایی بیان فرموده‌اند که: «اگر مردم خوبی‌های سخن‌ها و تعالیم ما را بدانند و درک کنند، از ما پیروی می‌کنند.»

احترام را فراموش نکن

محبت همراه با ادب و احترام است که نشان از ایمان و عشق حقیقی دارد. چطور باید ادب و احترام را نیز در کنار محبت اهل بیت علیهم السلام آموزش داد؟

همان طور که محبت داشتن نسبت به هر انسانی همراه با چاشنی ادب و احترام زیباتر و حقیقی‌تر جلوه می‌کند، محبت داشتن به خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام نیز همین گونه است.

در حقیقت دوست داشتن ائمه اطهار علیهم السلام و آموزش این محبت به فرزندان، نکته بسیار مهمی است. اما آنچه که در این میان نباید به هیچ وجه از یاد برود، حفظ حرمت آن بزرگان است.

پدر و مادر وظیفه دارند که حتی در نام بردن اهل بیت علیهم السلام هم حرمتشان را حفظ کنند. به عنوان مثال می‌توان به جای اینکه بگوییم «امام حسن علیه السلام گفت» گفته شود «امام حسن علیه السلام فرمودند». به این صورت کودک و نوجوان یاد می‌گیرد که باید آن بزرگان را حتی در کلام و سخن گفتن هم تکریم کرده و احترام بگذارد.

ذکر صلوات بعد از برده شدن نام امامان معصوم علیهم السلام هم نکته بسیار مهمی برای آموزش احترام به فرزندان است. درواقع اگر بزرگترها بعد از برده شدن نام پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام صلوات بفرستند، این پیام را به فرزند خود می‌رسانند که در عین داشتن محبت آن بزرگان در دل، باید به ایشان احترام گذاشت.

این نکته در روایت‌های بسیاری نقل شده که خود امامان معصوم علیهم السلام هم بر این مورد تأکید فرموده‌اند و خودشان در زمان برده شدن نام پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام بر آنها درود و صلوات می‌فرستادند.

در کتاب وسائل الشیعه نوشته شده که روزی دعبل، شاعر اهل بیت علیهم السلام، شعری در مدح امامان معصوم علیهم السلام خوانده بود و آن را در محضر امام رضا علیه السلام می‌خواند. وقتی شعرش به بیان زمان ظهور و قیام قائم آل محمد علیه السلام رسید، امام رضا علیه السلام از جای خود بلند شده و دست مبارک خود را به نشانه احترام بر روی سر گذاشتند. سپس برای فرج آن حضرت دعا فرمودند.



منبع خبر

چگونه به فرزند خود بیاموزیم که اهل بیت(ع) را دوست داشته باشد؟ بیشتر بخوانید »

تحصیلکرده آلمان چگونه کانون آموزش قرآن تاسیس کرد؟

تحصیلکرده آلمان چگونه کانون آموزش قرآن تاسیس کرد؟



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، کانون آموزش قرآن کریم در سال ۱۳۴۷ در مسجد حیدری تهران تأسیس شد. قبل از انقلاب اسلامی به علت مبارزه و درگیری با نظام ستم‌شاهی، این کانون از مسجد حیدری به مسجد حاج حسن پنبه‌چی و سپس به مسجد المهدی عجل‌الله تعالی فرجه الشریف و مسجد الاقصی منتقل شد.

همچنین ریاست و هیئت مدیره این کانون، اسدالله خالدی و مجتبی وزیری، چندین مرتبه توسط نیروهای سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) دستگیر شدند. تا اینکه بعد از انقلاب اسلامی، به نوشتن اساسنامه برای کانون اقدام شد. کانون آموزش قرآن کریم که به صورت غیردولتی اداره می‌شود، در سال ۱۳۷۴ تحت شماره ۹۶۱۴ به ثبت رسید و در حال حاضر حدود نیم قرن سابقه فعالیت آموزشی در زمینه علوم و معارف قرآنی دارد.

ما به منظور آشنایی بیشتر با فعالیت‌های این کانون، گفت‌وگویی با مجتبی وزیری، مدیرعامل کانون آموزش قرآن، انجام داده ایم.

تأسیس کانون آموزش قرآن

چه شد که مشتاق به انجام فعالیت‌های قرآنی شدید و زمینه راه‌اندازی کانون آموزش قرآن را فراهم کردید؟

قبل از دوران انقلاب اسلامی، یعنی در سال‌های ۵۰ و ۵۱ در تهران شاگرد مرحوم آیت‌الله مجتهدی رحمه‌الله علیه بودم و در کلاس‌های اخلاق و قرآن ایشان شرکت می‌کردم که عامل تشویقی بسیار مهمی برای ادامه حرکت در مسیر قرآنی بود.

همچنین از همان دوران نوجوانی در کلاس‌های قرآن مسجد حیدری شرکت می‌کردم. بعد از آن، در فاصله سال‌های ۵۹ تا ۶۳ هم در دانشگاه تهران در رشته الهیات و معارف اسلامی تحصیل می‌کردم و در کلاس‌های شهید مفتح و استاد شهید مطهری شاگردی کرده‌ام. تا اینکه در سال ۶۳ از دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل شدم.

در حین تحصیل و بعد از آن، در مساجد زیادی مشغول به تدریس دروس قرآنی بودم؛ مساجدی مانند مسجد المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، فیض، حیدری، مسجد جامع جمهوری، مسجد امام سجاد علیه‌السلام.

اهداف کانون قرآنی و مبارزه با ساواک

پس این سابقه قرآنی زمینه آغاز به کار «کانون آموزش قرآن» شد. کانون از چه زمانی و با چه هدفی تشکیل شد؟

مؤسس کانون آموزش قرآن، مرحوم مهندس اسدالله خالدی بود. او متولد سال ۱۳۱۵ بود که بعد از اتمام تحصیلاتش در کشور آلمان، به ایران برگشت و درصدد تأسیس این مرکز قرآنی برآمد.

من و مهندس خالدی در دوران مبارزه با رژیم پهلوی مدت‌ها با نیروهای ساواک مبارزه می‌کردیم. به خاطر دارم که یک بار در مسجد در کلاس قرآنی مشغول تدریس بودم که یک نفر از نیروهای ساواک به سمت من آمد و گفت: «به شاگردانت فقط یاد بده که چطور قرآن را بخوانند؛ تفسیر و مفاهیم قرآن را برایشان نگو!» در واقع خود شاه ملعون و نیروهای ساواک می‌دانستند که آشنایی مردم با مفاهیم قرآنی تا چه اندازه می‌تواند تهدید کننده حکومت ظالم و نااهل آن‌ها باشد. برای همین بود که مدام مراقب بودند تا مردم و حتی نوجوانان تنها به یادگاری تلاوت قرآن مشغول باشند و توجهی به آموزه‌های دستورات قرآنی نداشته باشند.

مهندس خالدی هم که به محض بازگشت به ایران، فعالیت‌های مبارزاتی خود را شروع کرده بود، کانون آموزش قرآن را تأسیس کرد و همین دلایل، عاملی شده بود که نیروهای ساواک چندین بار او را دستگیر، زندانی و شکنجه کردند. خاطرات مبارزاتی مهندس خالدی در کتابی با عنوان «مردی که هرگز خواب نمی‌دید» چاپ شده است.

از فعالیت در مسجد تا مکان وقفی

آن زمان با توجه به تهدیدهای نیروهای ساواک و محدودیت فعالیت‌های قرآنی، کلاس‌های کانون آموزش قرآن در چه مکانی تشکیل می‌شد؟

قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، کلاس‌های کانون از سال ۴۷ به صورت هیئتی در مسجد حیدری برگزار می‌شد. اما به دلیل درگیری و مبارزه با رژیم طاغوت، این کانون از مسجد حیدری به مساجد حاج حسن پنبه چی، المهدی علیه‌السلام و الاقصی نقل مکان کرد.

بعد از آن در سال ۱۳۶۰ به دعوت آیت‌الله ایروانی، به مهدیه تهران رفتیم و مدت ۱۷ سال، یعنی در فاصله سال‌های ۶۰ تا ۷۷، کلاس‌ها در مهدیه تهران برگزار می‌شد.

در زمان بازسازی مهدیه تهران، به دعوت حاج آقای لولاچیان به ملک مرحوم حاج آقای طرخانی نقل مکان کردیم که تا امروز کلاس‌های کانون آموزش قرآن در این مکان برگزار می‌شود. درواقع آقای طرخانی، منزل پدری خود را که به ایشان به ارث رسیده بود، وقف فعالیت‌های قرآنی کرد.

آشنایی با تفسیر قرآن

اشاره کردید که فعالیت‌های آموزشی کانون، تنها به روخوانی و روان‌خوانی قرآن محدود نمی‌شود. بلکه در زمینه تفسیر و تدبر در قرآن هم آموزش‌هایی ارائه می‌شود که همین موضوع موجب دشمنی نیروهای ساواک در دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی شده بود. نحوه آموزش دانش‌پژوهان این کانون به چه شکل است؟

داوطلبان علاقه‌مند به شرکت در کلاس‌های کانون آموزش قرآن کریم، در ابتدا در یک آزمون در زمینه روخوانی و روان‌خوانی قرآن کریم، علوم و معارف قرآنی، احکام و اخلاق که به صورت مقدماتی برگزار می‌شود، شرکت می‌کنند.

تمام دانش‌پژوهان باید چهل عنوان آموزشی را در قالب یک‌صد واحد درسی این کانون را آموزش ببینند. البته سطح آموزش هر یک از داوطلبان بر حسب میزان امتیاز آن‌ها در آزمون ورودی تعیین شده و بعد از آن می‌توانند در کلاس مربوط به سطح خود شرکت کنند.

دوره گذراندن یک‌صد واحد علوم و معارف قرآنی، احکام و اخلاق در حدود پنج سال زمان می‌برد. هر دانش‌پژوهی که موفق به گذراندن یک‌صد واحد درسی کانون آموزش قرآن شود، در مراسمی دانشنامه دریافت خواهد کرد.

افرادی که دانشنامه کانون آموزش قرآن را دریافت می‌کنند، می‌توانند در کلاس‌های این کانون تدریس کنند و یا به مراکزی که اعلام نیاز می‌کنند، به عنوان استاد مشغول به تدریس شوند.

برای آموزشی ویژه خردسالان

کانون آموزش قرآن برای کودکان نیز برنامه آموزشی دارد؟

یک دوره پیش‌دبستانی در کانون آموزش قرآن برگزار شده است که امسال تعدادی کودک پیش‌دبستانی در چندین گروه در این کلاس‌ها شرکت می‌کنند و در این دوره، چندین سوره از قرآن کریم و احادیث ائمه اطهار علیهم‌السلام را می‌آموزند و حفظ می‌کنند.

از دیگر فعالیت‌های کانون می‌توان به آموزش قرآن کریم، تربیت مربی، برگزاری کلاس‌های آموزش رایانه، برگزاری جلسات مذهبی، بانک نوارهای مذهبی و کتابخانه علوم اسلامی اشاره کرد. 

بخش‌های کانون قرآنی

چه بخش‌ها و دوایری در این کانون فعال هستند؟

کانون آموزش قرآن از شش بخش یا دایره تشکیل شده است که با همکاری یکدیگر در راستای اعتلا و ترویج فرهنگ و علوم قرآنی تلاش می‌کنند؛ شامل:

۱- دایره گزینش که به کار جذب نیرو اشتغال دارد.

۲- دایره آموزش که مسئولیت برنامه‌ریزی آموزشی برای دانش‌پژوهان را بر عهده دارد.

۳- دایره روابط عمومی که به تولید کتاب، نوار و امر اطلاع‌رسانی مشغول است.

۴- دایره پشتیبانی که در امر تجهیز کلاس‌ها و فراهم کردن امکانات مورد نیاز فعالیت می‌کند.

۵- دایره اولیا و مربیان که پل ارتباطی کانون آموزش قرآن با اولیای دانش‌پژوهان است.

۶- دایره اداری که تشکیلات پرونده‌ای را در اختیار دارد.

همچنین مصوبات کمیسیون‌ها و سایر پیشنهادها، از طریق مدیرعامل در هیئت مدیره مطرح می‌شود و تا به حال چندین جلسه در هیئت مدیره تشکیل و آخرین دستورات جهت اجرا گرفته می‌شود.

چهره‌های برجسته ای که در کانون رشد کردند

از شاگردان و فارغ‌التحصیلان کانون آموزش قرآن بگویید. چه شخصیت‌های برجسته و قرآنی در کلاس‌های این کانون شرکت کرده‌اند؟

کانون آموزش قرآن از سال ۱۳۴۷ تا به امروز، افراد زیادی را آموزش قرآنی داده است. به عنوان مثال حجت‌الاسلام و المسلمین حمید محمدی، یکی از چهره‌های قرآنی کشور و حجت‌الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان، از افرادی بوده‌اند که در دوران نوجوانی خود در کلاس‌های قرآنی این کانون شرکت کرده‌اند.

شهدایی در کانون آموزش قرآن

آن طور که ما می‌دانیم در حدود بیست نفر از شاگردان کانون آموزش قرآن، در دوران رژیم پهلوی و یا در زمان جنگ تحمیلی در جبهه‌های حق به شهادت رسیده‌اند.

درست است. «مهدی تیموری» یکی از این افراد بوده که دستخط او در فرم ثبت‌نام در کانون آموزش قرآن همچنان موجود است. نکته جالب توجه در فرم ثبت‌نامی این شهید دوران جنگ تحمیلی، آن است که او در پاسخ به سؤالی با مضمون «تا چه زمان با کانون قرآنی همکاری می‌کنید؟» نوشته است: «تا پای جان».

یکی دیگر از شهدای کانون آموزش قرآنی، «محمد وزیری» برادر مجتبی وزیری، مدیرعامل کانون آموزش قرآن، است که در سال ۵۹ به همراه گروه بسیج به مناطق جنگی اعزام و در همان سال به شهادت رسید. «علی اکبر فانی» نیز یکی دیگر از آموزش دیدگان کانون آموزش قرآن است که در عملیات مرصاد به شهادت رسید. همچنین «احمد ملاسلیمانی» شهیدی است که پیش از شهادتش، پاسدار بیت امام خمینی رحمه‌الله علیه بود.

سید مصطفی میردامادی، تیمور زیادخانپور، عباس اکبری، محمد ایزدی، علی فخاریان، محمدرضا لولاچیان، محمدحسین کرمانی، مصطفی برزگر، علی علی بخشی، مرتضی حسینی، علیرضا اخگری، حسنعلی کریمی و عسگر رحیمی از دیگر شهدای کانون آموزش قرآن در دوران دفاع مقدس هستند.

فعالیت‌های فرهنگی و قرآنی

آیا فعالیت‌های کانون آموزش قرآن تنها در قالب برگزاری کلاس‌های آموزشی قرآنی است؟ چه نوع فعالیت‌های فرهنگی و قرآنی دیگری در این کانون انجام می‌شود؟

دوره های فرهنگی تفریحی متنوعی برای دانش‌پژوهان کانون برگزار می‌شده است. به عنوان مثال کانون آموزش قرآن این افتخار را داشت که در زمان حیات امام خمینی رحمه‌الله علیه گروه سرودی تشکیل دهد که در بیت امام و در محضر ایشان اجرای سرود داشته باشند. همچنین دانش‌پژوهان را به مکان تفریحی می‌بردیم تا در فضای طبیعت بتوانند بیشتر و بهتر علوم و مفاهیم قرآنی را یاد بگیرند و حفظ کنند.

آثاری در زمینه اخلاق، درس‌های مبارزه با مفاسد و به ویژه احکام از طرف کانون آموزش قرآن به چاپ رسیده است. به عنوان مثال یک اثر در قالب سه جلد در زمینه احکام اسلامی به چاپ رسیده است که برای پاسخ دادن به بعضی سؤالات نوجوانان نیز احکام دوران قبل از بلوغ، در یکی از این کتاب‌ها توضیح داده شده است.

کارکنان کانون آموزش قرآن به چه نحوی با این مرکز همکاری می‌کنند؟

افراد در قالب قراردادهایی که به امضای طرفین می‌رسد، در این کانون مشغول به کار می‌شوند. ما بارها تأکید کرده‌ایم که ساختمان مرکزی کانون آموزش قرآن، ساختمانی وقف شده است و همچنین درآمد کارکنان را از راه هزینه کمی که برای ثبت‌نام از داوطلبان دریافت می‌کنیم و همچنین از راه کمک‌های خیرین، پرداخت می‌کنیم.

منبع: تسنیم



منبع خبر

تحصیلکرده آلمان چگونه کانون آموزش قرآن تاسیس کرد؟ بیشتر بخوانید »

پیامبر(ص) در بیان آیت‌الله بهجت/ چگونه نبی مکرم اسلام مظهر رحمت خاصه خداوند است؟

پیامبر(ص) در بیان آیت‌الله بهجت/ چگونه نبی مکرم اسلام مظهر رحمت خاصه خداوند است؟



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، برای شناخت شخصیت و سبک زندگی پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله باید به تفسیر قرآن کریم و احادیث مستند از آن حضرت و اهل بیت علیهم السلام رجوع کنیم. در این میان، کلام بزرگان دینی و دانشمندان اسلامی نیز راهکار بسیار مهمی است تا بتوانیم شخصیت آن حضرت را بهتر درک کرده و حتی‌الامکان خود را به آن حضرت شبیه کنیم.

بخش‌هایی از سخنان آیت‌الله‌العظمی محمدتقی بهجت رحمه‌الله علیه را در خصوص مرگ و رفتن از دنیا را مورد بازخوانی قرار داده ایم تا این سفر ابدی و حتمی در ذهن ما مورد توجه دوباره قرار بگیرد. این مطالب گزیده‌ای از سخنان این عالم بزرگوار و حکیم است که پس از تائید دفتر معظم له، منتشر شده است.

پیامبر اکرم(ص) مظهر صفت رحمت خاصه خداوند متعال

خداوند سبحان می‌فرماید: «ادْعُ إِلَی سَبِیلِ رَبِک بِالْحِکمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جَادِلْهُم بِالتِی هِی أَحْسَن؛ با حکمت و اندرز نیکو، [مردم را] به سوی راه پروردگارت بخوان، و با مجادله‌ی نیکوتر با آن‌ها مجادله کن» یعنی با زبان نرم و به نرمی و آرامی، حکیمانه و منطقی و یا با موعظه‌ی نیکو و زبان شیرین مردم را به سوی خدا دعوت کن. و نیز می‌فرماید: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللهِ لِنتَ لَهُمْ؛ پس به‌واسطه‌ی لطف و رحمت خدا، با آن‌ها به نرمی رفتار نمودی

پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله ‌و سلم مظهر صفت خاصه‌ی رحمت حضرت حق تبارک‌وتعالی و «بِالْمُؤْمِنِینَ رَئُوفٌ رحِیمٌ؛ نسبت به مؤمنان بسیار مهربان و دلسوز» و آیینه‌دار جمال حق است که نور رحمت در او به ظهور پیوسته و از او به دیگران می‌تابد و خود بالذات ندارند. نظیر آیینه‌ای که نور آفتاب در آن تابش نماید و از آن به دیگری منعکس شود، که در حقیقت روشنی آفتاب است، نه آیینه. خداوند متعال خطاب به آن حضرت می‌فرماید: «لَعَلک بَاخِعٌ نفْسَک أَلا یکونُواْ مُؤْمِنِینَ؛ چه‌بسا برای اینکه آنان ایمان نمی‌آورند جان خود را می‌فرسایی.»

و نیز می‌فرماید: «فَلاَ تَذْهَبْ نَفْسُک عَلَیهِمْ حَسَرَاتٍ؛ مبادا جان تو به خاطر آن‌ها از روی حسرت‌های پی‌درپی بفرساید»؛ یعنی مگر می‌خواهی از سختی و ناراحتی جان دهی که این گونه از شدت رحمت و رأفت بر مؤمنین، در هدایت و ایمان آوردن آن‌ها خودخوری می‌کنی؟!

بشارتِ پیامبر اسلام در ادیان گذشته

آن نصرانی که در زمان ما کشیش بوده، گفت: «کتابخانه سوریه دست من بود. عموم به اذن من، وقتی باز می‌کردم از این کتابخانه استفاده می‌کردند. یک اتاق خصوصی بود که کتاب‌های خصوصی در آن اتاق بود، هیچ‌کس را به آن راه نمی‌دادیم. فقط من خودم که رئیس آن کتابخانه بودم، اجازه داشتم که بروم. دیگران را اجازه نداشتم راه بدهم. [روزی] رفتم و تورات یا انجیلی را دیدم. دیدم روی یک اسمی، یک مومی گذاشته‌اند، یک شَمعه‌ای گذاشته‌اند [که نوشته بود:] «بعد از من، این پیغمبر است». هر طور بود، سعی کردم، این شمعه را بردارم، به‌طوری‌که زیرش هر چه هست، پاره نشود. خیلی خیلی زحمت کشیدم که این شمعه را بردارم. دیدم بله! همین حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌ است ـ که آن‌ها در لغت خودشان، حالا لغت عِبری است، سریانی است، چه هست، می‌گویند: مُدمُد ـ این سبب شد از برای اینکه من، اختیار کردم دین اسلام را».

بعد هم که آمده بود، یک رساله‌هایی نوشت بر علیه تنصّر و تهوّد؛ نان مغفرت و نمی‌دانم چیزهایی که آن‌ها دارند، همه برخلاف دین است، از خودشان جعل کرده‌اند، این‌ها را هم در آنجا ذکر کرده است. بالأخره، بنده خودم هم آن جوان را دیدم ـ جوان بود شاید سی سال داشت ـ مسلمان شده بود. مسلمان شده بود و قبایح آن‌ها و کارهای جعلی آن‌ها را در رساله‌هایی علیه آن‌ها نوشت.



منبع خبر

پیامبر(ص) در بیان آیت‌الله بهجت/ چگونه نبی مکرم اسلام مظهر رحمت خاصه خداوند است؟ بیشتر بخوانید »