تقی آزاد ارمکی

بزرگداشت مقام اغتشاشگران! / برای فناوری تلسکوپ ایرانی هم به جام جهانی نرویم!؟

بزرگداشت مقام اغتشاشگران! / برای فناوری تلسکوپ ایرانی هم به جام جهانی نرویم!؟



در این شماره از وبلاگ مشرق تحلیلی را خواهید خواند پیرامون چالش و زحمت بزرگی که رجالی همچون حجاریان و عبدی و تاجیک برای “تحریف حقیقت در ایران” متحمل شده‌اند.

سرویس سیاست مشرق «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

چطور توانستید نتیجه “جنبش مسالمت‌آمیز” بگیرید؟

بزرگداشت مقام اغتشاشگران!

بزرگداشت مقام اغتشاشگران! / برای فناوری تلسکوپ ایرانی هم به جام جهانی نرویم!؟

تقی آزادارمکی، از جامعه‌شناس‌های نزدیک به جریان چپ اخیراً در بخشی از یک مصاحبه که کانال تلگرامی امتداد آنرا منتشر کرد، در اشاره به اغتشاشات اخیر گفته است: من اسمش را با همه ویژگی‌هایی که دارد، جنبش اجتماعی زندگی می‌گذارم؛ جنبشی اجتماعی که محور آن «زندگی» است تا اعتراض، آشوب و به هم ریختن امور. به همین دلیل نیز زنان در اینجا اهمیتی مضاعف دارند، زنان و نیروهای دیگری که وابسته به زنان هستند مانند جوانان، مردان، افراد درون خانواده و… نکته دیگر نیز این است که این جنبش از خیابان به خانه آمده است و آن حرکتی که در خیابان‌ها جریان دارد، در خانه‌ها پی گرفته می‌شود و از آن حمایت می‌شود؛ حمایتی پنهان. مساله این جنبش براندازی، آشوب و خشونت نیست، بلکه این جنبش جویا و طالب تغییر برای زندگی بهتر است!

او همچنین تصریح می‌کند: شعار جنبش را نیز که بنگرید این امر مشهود است: «زن، زندگی، آزادی» و «مرد، میهن، آبادی». در کجای این شعارها می‌توان به‌هم‌ریختن بساط و فروپاشی نظام را دید؟ این شعارها به آزادی، رفاه، آبادانی، میهن و زن و مرد در کنار یکدیگر اشاره دارند.

ارمکی در بخش دیگری از این مصاحبه با بیان اینکه حکومت عادت کرده جنبش را اغتشاش بداند، زیرا نمی‌تواند مساله را مدیریت کند، می‌گوید: آن شعارهای تند را گروه‌های خاص حاشیه‌ای سر می‌دهند که به این جمع پیوسته‌اند. وقتی جریانی اجتماعی شکل می‌گیرد، نمی‌توان انتظار داشت خالص باقی بماند. گروه‌های دیگری نیز به آن اضافه می‌شوند که می‌توانند مسیر حرکت آن را تغییر دهند، وجهه تخریبی به آن بدهند، آن را خشونت‌بار کنند و… امروزه این فرصت برای برخی ایجاد شده که این شعارهای خاص را بدهند، اما هسته مرکزی این جنبش، جریان اعتدالی ساماندهی حیات اجتماعی معطوف به زندگی است! [+]

*آقای ارمکی با این اظهارات نشان داده‌اند که در جریان اغتشاشات اخیر یا در ایران نبوده‌اند و یا اگر هم بوده‌اند در جریان آتش‌ها و قتل‌ها و ویرانی‌ها و پرچم‌سوزی‌ها نبوده‌اند که اکنون به چنین حرکت ضد امنیتی می‌گویند: “جنبش”!

جالب است که در پی “فرماندهان کت و شلواری آشوب” که از چند صد اغتشاشگر با لفظ “مردم” یاد می‌کنند [1]؛ مشاهده می‌کنیم که آقای ارمکی هم در پیوست همین جریان به صحنه آمده و می‌گوید: “مساله این جنبش براندازی، آشوب و خشونت نیست”!

از شعارهای اغتشاشگران و اعترافات دستگیرشدگان که صراحتا حکایت از تلاش برای آشوب و قتل و خون‌ریزی داشته، بگذریم…

واقعا امثال آقای ارمکی چطور توانستند حلقوم‌های بریده و پرچم‌های سوخته و تیرهای خلاصی که به مأموران پلیس و بسیجی‌ها زدند را ببیند و نتیجه بگیرند که مسئله اینان آشوب و خشونت نبوده؟

آیا یک رجل صاحبنظر و یک استاد دانشگاه باید به صرف چند شعار و هشتگ، مفتون شود و اینگونه به حمال الخطایای اغتشاشگران بدل شود؟

مسئله جالبتر اما سفیدنمایی از اغتشاش و توجیه خشونت‌هاست که ارمکی با گزاره‌ی “وقتی جریانی اجتماعی شکل می‌گیرد، نمی‌توان انتظار داشت خالص باقی بماند” آنرا مطرح می‌کند.

این گزاره ادعا شده در حالی است که اتفاقا در سایر کشورهای پیشرفته هرگز چنین بهانه‌ای پذیرفته نیست و کسانی که قصد دارند مجوز اعتراض قانونی بگیرند بایستی متعهد شوند که هیچ حرکت سوء یا شعار ضد و یا حتی صدای بلندی از جانب آنان سر نخواهد زد. و اگر چنین شود پلیس مکلف به هر برخوردی خواهد بود.

این نکته باید برای افکار عمومی محل سوال باشد که این قبیل افراد چگونه مدعی ارتباط با دنیا و کپی برداری از روش‌های حکومت‌های دیگر هستند اما پای رعایت الزامات عقلانی و بایدهای قانونی که به میان می‌آید؛ آقایان بلافاصله از شهری خیالی در آسمان‌ها سخن می‌گویند که هیچ عینیت خارجی و این‌جهانی ندارد و سازواره‌های آن نیز اساسا معقول نیست.

 آقای ارمکی باید بدانند جمعیتی که به خیابان می‌آید اگر مجوز نداشته باشد اغتشاشگر است.

جمعیت مجوز دار نیز بایستی در صورت شنیدن اولین صدای بلندتر از حد مجاز یا شعار ساختارشکن؛ نه تنها افراد صاحب‌شعار را به پلیس معرفی کند بلکه سریعا تجمع را تعطیل یا مانع شعار دادن آن افراد شود.

تکلیف جمعیت‌هایی که علیه قانون کشور قیام می‌کنند و در میان آنها قمه بدست و مسلح و کلوخ‌انداز جولان می‌دهد هم که روشن است…

***

برای فناوری تلسکوپ ایرانی هم به جام جهانی نرویم!؟

بزرگداشت مقام اغتشاشگران! / برای فناوری تلسکوپ ایرانی هم به جام جهانی نرویم!؟

نشریه ساینس اخیراً در گزارشی پیرامون رصدخانه ملی ایران نوشت: در یک نقطه عطف بزرگ برای جامعه علمی ایران، ستاره‌شناسان در تهران اعلام کردند که رصدخانه ملی ایران (INO)، اولین نور” را دیده است و تلسکوپ ۳.۴ متری کلاس جهانی که آینده آن تا سال گذشته نامعلوم به نظر می‌رسید اما هم‌اکنون عملیاتی شده و نخستین تصاویر خود را به دست آورده است.

به گزارش مجاهدت از ایسنا، “جری گیلمور، ستاره‌شناس دانشگاه کمبریج و رئیس هیئت مشاوران بین‌المللی رصدخانه ملی ایران، در این رابطه به ساینس گفته است که هیچکس در ایران قبلا کاری در این مقیاس انجام نداده بود.

او همچنین تصریح می‌کند: در مورد تصویر جدیدی که چند روز پیش گرفته شده است، گفت: وضوح این تصویر، بسیار بهتر از حد انتظار است.

ساینس می‌افزاید: در ساخت رصدخانه ملی ایران، ستاره‌شناسان این کشور باید بر موانعی غلبه می‌کردند که تعداد کمی از همکاران آنها در کشورهای دیگر با آنها مواجه هستند؛ از جمله تحریم‌هایی که واردات فناوری پیشرفته را محدود می‌کند و محدودیت‌های ویزا که سفر آنها به خارج از کشور را محدود می‌سازد. –مثلا- گروه ایرانی، آینه شیشه‌ای را از یک شرکت آلمانی خریداری کرد. سپس مهندسان رصدخانه ملی ایران باید می‌فهمیدند که چگونه همه اجزای دیگر را به تنهایی بسازند.

پروفسور “لورنزو زاگو” دیگر عضو هیئت مشاوران این طرح، در این رابطه به ساینس می‌گوید: آن چه من را شگفت‌زده می‌کند این است که محققان ایرانی این پروژه، دانشِ چگونگی ساخت سایر اجزا این تلسکوپ را به سرعت به دست آوردند. آنها سخت کار کرده‌اند.

ساینس در این گزارش همچنین به همردگی تلسکوپ رصدخانه ملی ایران با تلسکوپ‌های روز جهان نیز اشاره می‌کند.

رصدخانه ملی ایران، گنبد خود را برای پیمایش آسمان در ۲۷ سپتامبر (۵ مهرماه سال جاری) باز کرد و شب بعد، از “اِی آر پی 282” عکس گرفت که یک جفت کهکشان در فاصله ۳۱۹ میلیون سال نوری از زمین است.[2]

*این قبیل موفقیت‌های بزرگ برای ایران و ایرانی اول از همه موجب مسرّت و افتخار است و در گام بعد بایستی برای همه ما یادآور این نکته باشد که این دستاوردهای هژمونیک در سایه “امنیت بی‌بدیل، اقتصاد پویا و حکمرانی مطلوب اسلامی” در ایران فراهم آمده است.

2 نکته راهبردی که بایستی هر دو در کانال “جهاد تبیین” در میان افکار عمومی منقّح شود و بر اذهان نقش ببندد.

در اشاره به موفقیت غرورانگیز INO همچنین می‌توان این طعنه را هم نسبت به شیطنت دشمنان ایران مطرح کرد که آیا اکنون قصد دارند همانند ماجرای دستیابی ایران به دانش هسته‌ای، عبور از تحریم‌ها، فناوری پیشرفته پهپادها و رادارها و… برای مردم ایران دردسر ایجاد کنند و مثلا اجازه ندهند که ایران در جام جهانی فوتبال حضور یابد؟

با یا بدون دردسر اما ایران اسلامی اکنون در لابه‌لای ستاره‌ها حضور دارد و از بلندای کهکشان‌های دور؛ تقلای دشمنان و خوشبختی دوستانش را زیر نظر دارد.

***

در قضیه هواپیمای اوکراینی اگرچه با گذشت 3 روز ولی آیا حقیقت بیان داشته نشد!؟

زحمت حجاریان و عبدی و تاجیک برای تحریف حقیقت در ایران

بزرگداشت مقام اغتشاشگران! / برای فناوری تلسکوپ ایرانی هم به جام جهانی نرویم!؟

عباس عبدی، از تئوریسین‌های اصلاح‌طلب و از توجیه‌کنندگان آشوب‌های اخیر؛ در بخشی از یک مصاحبه ویدئویی با اعتمادآنلاین اظهار کرده است:

” در ایرانِ امروز آنچه وجود ندارد حقیقت است. یعنی هیچ ابزاری برای رسیدن به حقیقت وجود ندارد و این جامعه را نابود می‌کند. زندگی در تاریکی محض است. حکومت می‌گوید چیزی که من می‌گویم حقیقت است، برای چه آن چه تو می‌گویی حقیقت است؟ اصلاً‌ چه کسی گفته آن ‌چه تو می‌گویی حقیقت است؟ خب بقیه هم دارند برای خودشان حقیقت دیگری تعریف می‌کنند. بنیان جامعه روی این است که حداقل بتوانیم در حقیقت به بصیرتی برسیم که بفهمیم الان روز است یا شب. معیار ما چیست که الان بگویم شب است و شما بگویید روز است چه راهی وجود دارد. باید برویم بیرون ببینیم خورشید هست یا نه یا چیزی به این صورت. “[3]

*آقای عبدی در واقع آرزوی نامحققشان برای ایران و زنده بر گور کردن حقیقت را مطرح کرده‌اند که خب متأسفانه شاهد خلاف این رویه در ایران هستیم!

می‌توان از عبدی پاسخ خواست که آیا در قضیه نظرسازی‌های مؤسسه آینده در دهه 80؛ دست آخر حقیقت عیان نشد؟ و مردم با اعتراف شخص آقای عبدی نفهمیدند که با نظرسازی در جهت منافع آمریکا مواجه بوده‌اند و نه نظرسنجی علمی!؟

می‌توان از عبدی پرسید که آیا در فتنه بزرگ سال 88 دست آخر حقیقت عیان نشد و یاران گرمابه و گلستان عبدی اذعان نکردند که ادعایشان پیرامون وقوع تقلب در انتخابات سال 88 دروغ بوده است؟

فتنه اقتصادی آبان 98 کدام جعبه سیاه یا حرف نگفته را دارد که عبدی مدعی مکتوم ماندن حقیقت است؟

در قضیه هواپیمای اوکراینی اگرچه با گذشت 3 روز ولی آیا حقیقت بیان داشته نشد و مسئولان امر بابت آن اتفاق تصادفی از مردم عذرخواهی نکردند و برای مقصرین پرونده تشکیل نشد؟

در واقع عبدی دروغی به بزرگی دروغ نماز نخواندن علی(ع) در منابر شام را گفته است و البته ما پیش از این هشدار داده بودیم که مواضع عبدی با مواضع خواص عوامزده شام در سال 40 هجری شباهت بسیار دارد و “تکرار تاریخ” هم که از بدیهیات است! [4]

حرف حق و قابل اثبات آنست که اتفاقا نظام جمهوری اسلامی ایران یکی از روراست‌ترین حکومت‌های جهان است و کتمان حقیقت در آن غیر ممکن و یا بسیار سخت است. کما اینکه رهبر معظم انقلاب نیز تصریح کرده‌اند که هیچ حرف در گوشی با مردم ندارند و این رویه در تمام طول سال‌های زعامت پر افتخار ایشان قابل لمس و اثبات است.

از باب طعنه آنکه اتفاقا یکی از مشکلات امروز ایران اینست که حقیقتی که حکومت آنرا رواداری می‌کند از سوی کسانی مثل عباس عبدی و حجاریان و تاجیک و اذناب توییتری و تلگرامی‌شان به خشن‌ترین وجه ممکن قلب می‌شود و از این کانال همواره حقیقتی جعلی و تقطیع شده روانه افکار عمومی می‌شود.

زحمت اصلی در ایران با جاعلان حقیقت است نه با حاملان حقیقت…

***

1_ mshrgh.ir/1424409

2_ isna.ir/xdMCgj

3_ mshrgh.ir/1427038

4_ mshrgh.ir/1427038

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

بزرگداشت مقام اغتشاشگران! / برای فناوری تلسکوپ ایرانی هم به جام جهانی نرویم!؟ بیشتر بخوانید »

"آبان ۹۸" چگونه گرانی بیشتر را رقم زد؟! / "لشکر سیاه‌نمایان و بحران‌نمایان" حجاریان به دنبال اغتشاش اقتصادی

"آبان ۹۸" چگونه گرانی بیشتر را رقم زد؟! / "لشکر سیاه‌نمایان و بحران‌نمایان" حجاریان به دنبال اغتشاش اقتصادی


سرویس سیاست مشرق _ “تقی آزادارمکی” از جامعه‌شناسان اصلاح‌طلب به تازگی در اظهاراتی که سایت اعتمادآنلاین آنرا منتشر کرد پیرامون کیفیت زیستی جامعه ایرانی گفته است:

“جامعه ایران با بحران در بحران دست و پنجه نرم می‌کند. اگر فقط یک بحران داشتیم موضوع با اراده مقامات و مدیران دولتی و کشوری قابل حل بود. کما اینکه در بسیاری از کشورها واکسیناسیون کرونا در حال انجام است و تا چندماه دیگر از این اوضاع و احوال عبور می‌کنند. در کشور ما بحران‌ها در هم تنیده شده‌اند و در چنین شرایطی پرسش مهم این است که رئیس‌جمهور آینده کدام بحران را باید برطرف کند تا شرایط زندگی مردم تغییر کند. آیا باید با فقر و نابرابری و تبعیض و ناکارآمدی مقابله کند یا برای به‌هم‌ریختگی نظام اجتماعی، فقدان مشارکت عمومی، آلودگی هوا، مشکلات زیست‌محیطی یا مهاجرت بی‌رویه چاره‌ای بیندیشد؟ تصورم این است که درهم تنیده‌شدن بحران‌های اجتماعی شرایط زندگی را برای مردم سخت کرده است. در چنین جامعه‌ای آدم‌ها توانایی عبور از نهادهای مختلف اجتماعی را ندارند و در نتیجه دچار اختلالات رفتاری می‌شوند. در مرحله بعد هم اختلالات معنایی ایجاد می‌شود و بن‌بست اندیشه‌ای شکل می‌گیرد و در نهایت جامعه را دچار بحران‌های اجتماعی متعددی می‌کند. مثلا آنچه دانش‌آموز در خانه و مدرسه می‌آموزد در تضاد کامل است یا آنچه در مدرسه می‌آموزد در مسجد یاد نمی‌گیرد و این دو با آنچه در دانشگاه و در حوزه عمومی می‌بینیم همخوانی ندارد. این یک رابطه تزاحمی است و باعث به‌هم‌ریختگی آدم‌ها و ناکارآمدی نهادهای اجتماعی شده است. در چنین بستری خانواده‌ها از کم‌شدن یا قشری‌شدن جمعیت دینداران فغان می‌کنند یا می‌گویند چرا جوان‌ها تن به ازدواج نمی‌دهند و آنها که ازدواج کرده‌اند چرا طلاق می‌گیرند. دانشگاه هم می‌گوید چرا آموزش دردی از جامعه دوا نمی‌کند و کسی چیزی یاد نمی‌گیرد. حتی رستوران‌دار می‌گوید چرا به‌رغم تنوع غذایی، مردم غذای خوب نمی‌خورند و به قول معروف بدغذا شده‌اند. “

او می‌افزاید: قریب به اتفاق مردم جامعه به‌طور مستقیم و غیرمستقیم با این اختلالات دست و پنجه نرم می‌کنند. پای صحبت مردم که می‌نشینید از وضع موجود گله و انتقاد می‌کنند. خیلی‌ها احساس‌شان این است که سواد دارند اما به‌دردشان نمی‌خورد. عده‌ای می‌خواهند در خانواده باشند اما از خانواده گریزان شده‌اند. عده‌ای دیگرمی‌خواهند بچه داشته باشند اما از فرزندان‌شان راضی نیستند. به مسافرت می‌روند اما سفر برای‌شان دلچسب نیست. ماشین دارند اما از ترافیک می‌نالند. در چنین شرایطی در واقع مردم امکانات قابل اعتنایی دارند اما گویی این امکانات علیه خودشان بسیج شده‌اند. در نتیجه یک خستگی مفرط در زیست انسان‌ها شکل می‌گیرد و زندگی را برای‌شان سخت می‌کند. [۱]

آنچه که آزادارمکی بر زبان آورده است جرعه‌ای تلخ از حجم عظیم “سیاه‌نمایی” و “بحران‌نمایی” از وضعیت کشور و مردم ایران است.

پروژه‌ای شوم که طی ۱۰ سال گذشته با هدف ایجاد “فتنه اقتصادی” در کشور آغاز شد، به دو پیش‌لرزه دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ با صدها کشته منجر شد و همچنان نیز چنانکه می‌بینیم هدف خود در سطحی وسیعتر و خشونت‌بارتر از آبان ۹۸ را دنبال می‌کند.

*سیاه‌نمایی و بحرانی‌نمایی درباره مشکلات روزمره! / چرا در ایران فساد واقعی از احساس عده‌ای پیرامون شیوع فساد کمتر است؟

درباره “سیاه‌نمایی” و کاستن از امید مردم بسیار گفته‌اند و درست هم گفته‌اند.

اما چیزی که کمتر گفته شده اینست که این ویروس حتی می‌تواند ساکنان بهشت را نیز به تصور “زیست جهنمی” بکشاند.

دقت شود که گفتن از سیاه‌نمایی و انتقاد از سیاه‌نمایان هرگز به معنی انکار مشکلات موجود کشور و مصائبی مثل گرانی که ما و مردم همگی دست به گریبان آن هستیم، نیست.

بلکه مسئله بر سر “بیان واقعیت” و بزرگنمایی نکردن از مشکلات است.

جالب است که حتی علی شمخانی، ‌ دبیر شورایعالی امنیت ملی نیز اخیراً در یک مصاحبه پیرامون اختلاف تصور مردم از سطح فساد با میزان برخورد واقعی آنها با فساد گفته بود:

“فاصله واقعیت با ادراک و پنداشت مردم از واقعیت را با مثالی از یک پیمایش انجام شده در خصوص ادراک فساد و تجربه فساد یا همان فساد واقعی برایتان بیان می کنم؛ مطالعات در خصوص پنداشت مردم از فساد و فساد واقعی نشان داده که ادراک افراد از فساد با تجربه واقعی و نزدیک آنان از فساد که نماد فساد واقعی است با درصد چشمگیری حدود ۶۰% فاصله داشته است. “[۲]

دلیل این اختلاف ذهن با واقعیت در نزد افکار عمومی را باید در آنچه آزادارمکی و دوستان او بصورت روزمره در ذهن مردم پمپاژ می‌کنند پیدا کرد.

چه اینکه قضیه واضح‌تر می‌شود اگر بدانیم آنچه که آزادارمکی گفته است بصورت روزمره از ده‌ها تریبون نزدیک به اصلاح‌طلبان و یا تحت تأثیر آنها در ذهن مردم پمپاژ می‌شود و مشکلاتی که در تمام کشورهای دنیا مشتی مشکل معمولی و روزمره تلقی می‌شوند اما در ایران ما به غلط قید بحران یافته‌اند!

جدای از این شاهدیم که هیچ وجهی از مثبتات نیز به مردم گفته می‌شود و دستاوردهای بزرگ اقتصادی انقلاب اسلامی (مثل رساندن فقر مطلق ۶ درصدی در ابتدای انقلاب به کمتر از ۱ درصد کنونی و به جایگاهی حتی بهتر از کشورهای انگلیس و اسپانیا) به مردم گفته نمی‌شود تا سیاه‌نمایان و بحران‌نمایان مجال بیشتر و بهتری داشته باشند.

"آبان ۹۸" چگونه گرانی بیشتر را رقم زد؟! / "لشکر سیاه‌نمایان و بحران‌نمایان" حجاریان به دنبال اغتشاش اقتصادی

*از پیشرفت‌ها تا اعتراض ظالمانه/ لشکر حجاریان به دنبال ایجاد “فتنه اقتصادی”

باید پذیرفت که جامعه ایرانی به لطف نگاه عقلانی و بنیادهای اصولی نظام اسلامی با پیشرفت‌های بزرگی نسبت به قبل از انقلاب و حتی نسبت به دهه‌های گذشته مواجه شده است.

پیشرفت‌هایی که اگرچه سوء مدیریت و ناکارآمدی چند دولت موجب کند شدن برخی از آنها و حتی تلخ شدن کام مردم در ابعادی شد اما اولا خوانش بحران داشتن از این مشکلات کار عقلانی و صحیحی نیست و ثانیا وجود مشکلات نیز دلیلی بر ندیدن نیمه پُر لیوان نیست…

شاید برای مردم و مخاطبان محترم جالب باشد که قبل از انفجار قیمت‌ها طی ۲ سال اخیر؛ قدرت خرید جامعه ایرانی حتی از دهه ۸۰ نیز بیشتر بود.

وانگهی با تمام مشکلات این روزها اما هنوز هم نقاط بسیار مثبتی مثل مالیات ارزان، سوخت ارزان، قبوض آب و برق و گاز ارزان، غذای ارزان و… در ایران اسلامی هست که اگر مثل مثبتات سال‌های گذشته مورد اعتراض ظالمانه و ناشکری قرار بگیرند؛ همین‌ها نیز از دست می‌روند و بسا که جامعه ما هم مثل جوامع غربی و مثل فرانسه‌ای که طبق نظرسنجی پیو با مشکل شیوع گرسنگی مواجه است؛ دچار دغدغه‌های روزانه‌ای مثل مالیات و قبض آب و “نان” بشود!

(گفتنیست ایران اسلامی هم‌اکنون در جایگاه سیرترین کشورهای جهان قرار گرفته است)

جالب است که در کنار آزادارمکی، افرادی مثل مصطفی تاجزاده، از فعالان اصلاح‌طلب نیز در جامعه ما هستند که حتی در زمان دلار ۱۰ هزار تومانی هم ابراز “گرسنگی” می‌کردند. [۳]

و البته در آنروزها افراد زیادی نبودند که به این صحبت‌های غلط تودهنی بزنند و مثل مقام معظم رهبری از مثبتات کشور دفاع کنند و توضیح بدهند که چرا تاجزاده غلط می‌گویند و چرا “نظام اسلامی مایه مباهات است”!؟

هرچه هست اما این سیاه‌نمایی‌ها و این بحران‌نمایی‌های بیجا از مشکلات روزمره‌ای که در تمام کشورهای جهان نیز وجود دارد؛ نعمات بسیاری را به دلیل ایجاد نکردن حصار و نبود مطالبه عمومی در دفاع از مثبتات، از جامعه ایرانی گرفت و اگر از همین اکنون با ادامه روند آنها مقابله نشود؛ می‌رود که به فجایع بیشتر و مشکلات حادّتری بیانجامد.

فجایعی که برخی محافل تحلیلی معتقدند تکرار آبان ۹۸ در سطحی وسیع‌تر و خشن‌تر یا همان “فتنه اقتصادی” از جمله آنهاست. فتنه‌ای که مثل آبان ۹۸؛ پس از وقوعش شاهد گرانی بیشتر و از دست رفتن نعمات بیشتر جامعه ایرانی خواهیم بود. ضمن اینکه راه‌حل‌های رفع مشکلات نیز دچار بعد مسافت بیشتری می‌شود.

پیش از این، سعید حجاریان که طی سال‌های گذشته عملا نقش فرماندهی سیاه‌نمایان و فتنه‌گران را بر عهده داشته؛ از احتمال وقوع اغتشاشات اقتصادی در بهار سال ۱۴۰۰ سخن گفته است…[۴] باید به این اندیشید که هیزم اغتشاش اقتصادی پیش‌بینی شده از سوی حجاریان در کشوری که در جایگاه سیرترین کشورهای جهان است را کدام سیاه‌نمایان و کدام بحران‌نمایان فراهم می‌آورند!؟

***

1_https://etemadonline.com/content/470771

2_https://etemadonline.com/content/470202

3_http://hvasl.ir/news/239007

4_mshrgh.ir/1119442



منبع خبر

"آبان ۹۸" چگونه گرانی بیشتر را رقم زد؟! / "لشکر سیاه‌نمایان و بحران‌نمایان" حجاریان به دنبال اغتشاش اقتصادی بیشتر بخوانید »