تلویزیون

پخش مستند «گاندو ۱» منتفی شد

پخش مستند «گاندو ۱» منتفی شد


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار رادیو و تلویزیون خبرگزاری فارس، مستندی درباره‌ شخصیت اصلی سریال «گاندو ۱» به همراه سکانس‌هایی از این سریال در قالب مستندی ۵۰ دقیقه‌ای آماده پخش شده و بنا بود از شبکه سه سیما پخش شود که منتفی شد.

مجتبی امینی تهیه‌کننده سریال «گاندو» در واکنش به این اتفاق در توییتی نوشت: «یَوْمَ تُبْلَى السَّرَائِرُ نزدیک است، قسم به روزی که حقایق آشکار شود.. این هم نتیجه آزادی بیان…  نمی‌دانم چرا جلوی پخش هرچه به نفع شما نیست گرفته می‌شود؟ این همه گفتید که گاندو دروغ است و برای حرف‌هایتان سند رو کنید… ما هم پای قول‌مان به مردم ماندیم و آماده کردیم، ولی باز هم… مردم؛ منتظر دیدن مستند امشب نمانید…»

در این مستند، برای اولین بار تصاویر و فیلم‌های دیده نشده‌ای به نمایش درآمد که نشان از پشت پرده‌ سرویس‌های جاسوسی آمریکا دارد و «جیسون رضائیان» طی گفت‌و‌گویی از توطئه‌های عوامل بیگانه در ایران و منطقه پرده برمی‌دارد.

در این مستند که تولید گروه مستند موسسه‌ فرهنگی هنری اندیشه‌ شهید آوینی است، به عوامل نفوذی داخلی که در طی پروژه‌ جاسوسی با «جیسون رضائیان» همکاری می‌کردند، اشاره شده است.

قرار بود مستند «گاندو1» چهارشنبه ۲۲ اردیبهشت ماه بعد از سریال تلویزیونی «یاور» از شبکه‌ سه سیما پخش شود.

انتهای پیام/





منبع خبر

پخش مستند «گاندو ۱» منتفی شد بیشتر بخوانید »

بازیگر نقش مائده در «احضار»: برای حضور در سریال 3 روز تست دادم/ اوایل بازی ناپختگی هایی داشتم

بازیگر نقش مائده در «احضار»: برای حضور در سریال 3 روز تست دادم/ اوایل بازی ناپختگی هایی داشتم


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار رادیو و تلویزیون خبرگزاری فارس، برنامه «چشم روشنی» که به مناسبت عید سعید فطر روی آنتن شبکه یک سیما رفت، میزبان رضا توکلی، نسرین نکیسا و آدرینا صادقی بازیگران خانواده مرادی در مجموعه احضار بود که در ماه مبارک رمضان با تم ماورائی پخش شد.

در ابتدای این برنامه توکلی در سخنانی گفت: خدایا تکلیف ما را با کرونا روشن کن واکسن بزنیم این ماجرا تمام بشود. ما تا الان شبانه روز کار میکنیم و کاری که پخش می شود، کاری است که حاصل زحمات فراوانی است و هنوز سر ضبط هستیم و روزی 18الی 19 ساعت کار می کنیم.

وی در ادامه سخنانش از عوامل سازنده این سریال تشکر کرد و اظهارداشت: اینجا خط اول جبهه است با توجه به شرایط کرونا، و خیلی از بچه ها کرونا گرفتند، اما کار باید انجام میشد و به آنتن می رسید. من مادرم را از دست دادم و همچنین افراد بسیاری را از دست دادیم که برای همه طلب آمرزش می کنم.

توکلی درباره همکاری با علیرضا افخمی نیز توضیح داد: من سالها قبل هم با آقای افخمی همکاری کردم و نقشم منفی بود و به اداره تعاون رفته بودم نگهبان من را راه نداد و با مدیرانش تماس گرفت و گفت این آقای کلاهبردار آمده است.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از فارس، در ادامه نکیسا نیز درباره انتخاب آثارش عنوان داشت: همیشه معتقدم خانم هایی که مادر هستند مسئولیت بیشتری دارند و اولویت بندی میکنند و من مقاطعی در زندگی گزیده کار شدم و کارهای طولانی ایفا نمی کردم. حالا هر دو فرزندم از آب و گل بیرون آمده اند و فراغت من هم بیشتر شده است. البته دختر کوچکترم درون گراست و کمتر عکس العمل نشان می دهد ولی دختر بزرگترم بیشتر واکنش نشان می دهد.

در ادامه آدرینا صادقی بازیگر نقش مائده نیز که اولین حضور او در تلویزیون به حساب می آید، گفت: رشته تحصیلی من کارگردانی سینماست و از 18 سالگی کلاس های آقای صابر ابر را می رفتم و بعد به کلاس های آقای افخمی معرفی شدیم و بعد هم لطف ایشان شامل حال ما شد. ما 3 روز تست دادیم و آقای افخمی چون فیلمنامه نویس و کارگردان هم هست،  بسیار سخت می گیرد و نمی توان از زیر چیزی دررفت.

وی ادامه داد: متن ها هم خیلی طولانی بود و اگر از بازی ما خوششان نمی آمد، سریع واکنش نشان می دادند.

او در پاسخ به سوال مجری مبنی بر اینکه تا به حال به شما گفته اند شبیه کدام بازیگر خانم هستید؟ پاسخ داد که چند نفر به من گفته اند که شبیه پریناز ایزدیار هستم اما مجری در ادامه خطاب به او گفت که شبیه لادن مستوفی است.

او همچنین گفت که تا قبل از آغاز پخش هنوز نمی دانستم که چه می کنم الان هم این رویا را زندگی میکنم و لذت می برم. اول باورم نمیشد که برای ایفای این نقش قبول شده ام و در کنار چنین بزرگانی ایفای نقش می کنم. من تمام تلاشم را کردم نه تنها من بلکه 4 نفری که تازه کار بودیم تمام تلاشمان را کردیم. نه تنها علاقه ما بلکه اعتماد آقای افخمی برایمان بسیار مهم بود که جواب این اعتماد را چگونه بدهیم. قبلا و اوایل ناپختگی هایی داشتیم و از مردم تشکر میکنم که صبورانه ما را نگاه کردند.

نکیسا نیز ادامه داد: من در سریال پرستاران هم کار کرده بودم و این بار هم گفتند که یک کار ماورائی است. من آن زمان به شیراز بودم در زمان کرونا و بعد به تهران آمدم. دیدار مختصری در دفتر تولید داشتیم و تست گریم انجام شد و در جریان فیلمنامه قرار گرفتم. البته ما هنوز نمی دانیم پایان قصه چه می شود.

وی افزود: من 2 دختر دارم و دختر بزرگم هم سن و سال مائده است و نا آشنا نیستم با خلق وخوی این گروه سنی و این طبیعی است که یک مادر جاهایی عصبانی می شود و یا جاهایی بخواهد با فرزندش کل کل کند.

همچنین رضا توکلی نیز درباره درونگرایی نقش مرادی نیز تصریح کرد: بعد از این سالها ما تجربه های بسیاری کسب کردیم و من سر هر کاری که می روم فکر می کنم که روز اول کاری ام است و سر احضار هم همین بودم و از اندوخته و تجاربم در کنار آنچه که کارگردان می خواهد، استفاده می کنم. من کارهای بسیاری با آقای افخمی انجام داده ام و جز زیرزمین باقی کارها شبیه هم بودند.

آدرینا صادقی نیز در پایان گفت: خیلی در فضای مجازی نیستم و در حال حاضر سر کار هستم ولی بازخوردها خیلی خوب بوده است و از این بابت خیلی خوشحالم. تشکر می کنم از مادرم که انرژی زیادی برای من می گذارد و اولین حامی من در این کار مادرم بود و پدرم هم همینطور.

انتهای پیام/





منبع خبر

بازیگر نقش مائده در «احضار»: برای حضور در سریال 3 روز تست دادم/ اوایل بازی ناپختگی هایی داشتم بیشتر بخوانید »

توکلی: قرار بود شیطان  «احضار» باشم!/ قصه سریال برگرفته  از آیات قرآن است

توکلی: قرار بود شیطان «احضار» باشم!/ قصه سریال برگرفته از آیات قرآن است


خبرگزاری فارس-گروه رادیو و تلویزیون: این شب ها بعد از حدود یک دهه تلویزیون پخش سریال های ماورایی را از سر گرفته است و برای همین به سراغ یکی از اولین کارگردان های این حوزه علیرضا افخمی رفته است که در کارنامه کاری اش سریال های ماورایی «او یک فرشته بود» و «پنج کیلومتر تا بهشت» و … را داشته است. 

این شب ها افخمی با سریال «احضار» بعد از چند سال دوری به تلویزیون بازگشته است تا خاطره سریال های قدیمی خود را برای مخاطب زنده کند. هرچند این سریال مانند سریال های دیگر نواقصی دارد اما در بازخوردهای مخاطبان رتبه اول را به خود اختصاص داده است.

«رضا توکلی» از بازیگران قدیمی تلویزیون و البته سریال های رمضانی است، او بعد از سابقه طولانی که در این حیطه دارد، این بار در نقش پدر مائده ظاهر شده است. شخصیتی که نکات پیچیده و ریزی ندارد اما در راهبرد قصه هم بی تاثیر نیست. با توکلی درباره سریال های ماورایی تلویزیون و پرداخت کارگردان ها به آیه ها و قصه های قرآنی در سریال ها گفت و گو کردیم. 

 

** آقای توکلی تا به اینجای کار از بازخوردها راضی بودید؟

-بله. مردم این سریال را دوست دارند. به خاطر سوژه و قصه اش برایشان جذاب است. از طرفی خیلی در اطرافیان و حتی در خیابان و بین خانواده ها و … صحبت هایی درباره آن می شنوم.

** فکر می کنید چرا مردم این سریال را دوست داشتند و بیشتر با کدام بخش آن ارتباط برقرار کردند؟

-شاید تفاوت قصه آن با سایر سریال ها است. مردم دنبال قصه های جدید هستند. اگر بتوانیم به ایده ها و نگاه های نو در سریال سازی برسیم و تغییراتی که تماشاگر با آنها ارتباط برقرار کند برنده هستیم. همچنین باید این درایت بوجود آید که ما بتوانیم مخاطب تلویزیون را در زمان حاضر بشناسیم.

**با توجه به اینکه این سریال در ژانر ماورایی ساخته شده و آقای افخمی از بنیان گذاران این سریال ها در تلویزیون بودند و در دهه ۸۰ این سبک سریال ها را می ساختند،‌ با توجه به اینکه ذائقه مخاطب تغییر کرده است، فکر می کنید همین الان هم می توان مخاطب سخت گیر تلویزیون را پای این سبک سریال ها نشاند و این سریال ها چقدر می توانند مخاطب را با خود همراه کنند؟

-بله، فکر می کنم که این نوع قصه ها حتی قصه هایی که از دل قرآن بیرون می آید را مردم دوست دارند یعنی قصه های ماورایی می تواند در ماه رمضان بازخوردهای خوبی بدست آورد. من می گویم این ماه باید فستیوال سریال های رمضانی نامیده شود. بعد از سریال «او یک فرشته بود» با آن مخاطب نود درصدی که داشت، سریال های دیگری از روی آن نوشته شد و ساخته شد اما به محبوبیت آن سریال نشد. چرا؟ به این خاطر که ما باید به یک آنی برسیم و به جنس روح زندگی برسیم. چرا برای برخی سریال ها اتفاق های خوبی می افتد؟

 

ببینید ما الان در برهه زمانی خاصی قرار گرفتیم که به شدت پتانسیل زیادی از لحاظ ایده و نیروی متخصص داریم که باید به شکلی سازمان دهی شود. مردم دوست دارند سریال های ماورایی ببینند آنهم در ماه رمضان و آنهم در فستیوالی این شکلی که نظر مردم مهم است. بنابراین اگر ما به جزئیات آیه های قرآن نگاه کنیم و از آنها بتوانیم قصه های جذابی بسازیم مخاطب هم جذب آن می شود. راس این هرم، مدیریتی است که باید شجاعت داشته باشد تا به ترتیب در سازندگان هم این جسارت بوجود آید. سریال احضار همه قصه را در یک آیه قرآن خلاصه کرده است که در ابتدای تیتراژ می آید: « ای پیامبر از تو درباره روح سوال می کنند. به آنان بگو روح از عالم امر پروردگار است و جز اندکی از علم آن به شما داده نشده است».

قرآن به زبان عربی است و این رسالت بر دوش هنرمندان هست که این آیه ها را تفسیر و برای مردم ملموس کنند که به شکل تصویری درآید. مثل سریال احضار. چرا تماشاگر جذب این سریال شده است؟ به این دلیل که یک مواردی هنوز ناگفته است ممکن است خیلی آز آقایان روی منبر وارد این مبحث شده باشند. یکبار در یکی از این برنامه ها گفتم که خود من بعد از داشتن دو دکترای هنری هنوز نمی دانم چقدر می توانیم به لحاظ شرعی نزدیک مسائل بعد از مرگ و روح و لحظه مرگ انسان و جن شویم. ما هنوز اینها را نمی دانیم چون توضیحاتی که داده شده خیلی کافی نبوده است.

** و عموما هم سریال های ماورایی در فصل های بعدی ساخته نمی شود.

-بله، بعد از سریال او یک فرشته بود به آقای افخمی گفتم فصل دو این سریال را هم بسازید و ایشان این کار را نکرد و او هم نگاه خاص خودش را دارد و بعد از آن سریال زیر زمین را ساخت. آقای افخمی معتقد است که یک قصه باید در شیرینی مطلق تمام شود و اثراتی که باید را در ضمیر ناخودآگاه مخاطب بگذارد. به همین خاطر خیلی سازندگان معتقدند که با ساخت فصل های دوم به بعد یک سریال اثراتی که باید بگذارد کمتر می شود.

** به طور معمول در این سالها شما یکی از بازیگران ثابت سریال های علیرضا افخمی بودید. از او یک فرشته بود و زیر زمین گرفته تا پنج کیلومتر تا بهشت و حالا هم احضار.

-داستان او یک فرشته بود بنا بر تصمیمی بود که آقای افخمی به همراه چند نفر دیگر به جمع بندی درباره آن رسیدند.

** شما هم نقش روحانی را در آن سریال بازی کردید.

-بله، ابتدا که این نقش پیشنهاد شد واقعا ترسیدم چون بالاخره اگر یک درصد آن نقش را درست بازی نمی کردم اتفاق های بدی می افتاد.

** «پنج کیلومتر تا بهشت» هم درباره سرگردانی روحی بود که در کما به سر می برد.

-بله، از زمانی که آقای افخمی وارد این مبحث شد گفت و گوهایی درباره اتفاق هایی داشتیم که درباره اطرافیان من افتاده بود. وقتی همان زمان با آقای افخمی صحبت کردم گفت ما درباره این موضوع ها مباحث زیادی داریم و کتاب هایی درباره فلسفه رویا خواب و زندگی پس از مرگ داریم که هنوز نتوانستیم به آنها نزدیک شویم. هنوز تکلیف ما در ارتباط با رسالتی که داریم مشخص نیست.

** شما چهار سال در تلویزیون کار نکردید. دلیل خاصی داشت؟

-بعد از او یک فرشته بود اگر آن سریال را در هر جای دنیا بازی کرده بودم و نقش  مبلغ دینی داشتم، کارهای بهتری پیشنهاد می شد. اما ما عادت داریم بازیگران مان را رها می کنیم. یادم هست همان زمان سفری به خارج از کشور داشتم که با بازخوردهای منفی عده ای روبرو شدم که چرا این نقش را بازی کردی؟

** در اغلب سریال های ماورایی شاهد این هستیم که عنصر ماورایی با همه شخصیت های داستان ارتباط دارد اما در سریال احضار اینطور نیست.

 -شاید برایتان جالب باشد که بگویم قرار بود من نقش شیطان را در این سریال بازی کنم اما آقای افخمی گفت خطرناک است. برای همین نقش پدر مائده را به من سپردند. فردی که دوست صمیمی پدرش بوده و حالا بعد از مرگ او مدیریت کارخانه را تحت نظر دخترش پیش می برد. ببینید در سیستم سریال سازی مان، یک فیلمساز هوشمند اول می آید تماشاگرش را جذب می کند. همین جا باید به آقای افخمی و تخشید و مدیر سیما فیلم تبریک بگویم که پای این سریال ایستادند و همه اینها به نوعی جامعه شناس بودند که چنین تشخیصی دادند تا این سریال را بسازند. حالا که سیما فیلم تیزبینی و هوشمندی به خرج داده باید بگویم چنین سریال هایی آرام آرام وارد فصل های جدیدی از زندگی شود چون موضوع خیلی وسیعی است. تمام قصه سریال ما برگرفته از آیه های قرآن است. بنابراین باید شرایط مهیا باشد برای عوامل و نوع دیالوگ گفتن بازیگران هم باید نظارت شود. حالا قصد سازنده این بود که یک آیه قرآن را در ۳۰ قسمت به تصویر بکشد و می بایست از هر طریقی وارد شود تا بتواند تماشاگر گریزپا را جذب تلویزیون کند. همین برنامه زندگی پس از زندگی برنامه ای است که از شبکه چهار پخش می شود و می بینید که مخاطبان زیادی هم دارد. همین الان من روی طرحی کار می کنم به نام رویاها و خواب های انسانی.

 

** برنامه هست یا اثر نمایشی؟

-نه برنامه است و در حال نگارشش هستم. درباره اینکه رویاها و اینکه چرا ما وقتی خواب هستیم اتفاق هایی برایمان می افتد و به جاهای دیگری می رویم و برمی گردیم و عظمتی در این موضوع است که باید وارد دنیایش شوید.

** نقشی که شما در این سریال بازی می کنید خیلی پیچیده نیست اما در راهبرد داستان موثر است.

-بله نقشی که بازی می کنم درست است طول زیادی ندارد، اما خب در جای خود درست قرار گرفته است و در ادامه مخاطبان شاهد اتفاق های جدیدتری خواهند بود. البته این را هم بگویم درست است عمو حمید مائده نقش زیادی ندارد اما به واسطه حضورش در خانه و کارهایی که در کارخانه مربوط به خانواده مائده است، نقش مهمی است.

** سریال «احضار» ریتم کندی دارد و برای مخاطبان سوال است که در ۵ قسمت باقی مانده چطور می خواهد رمزگشایی کند؟

-این سریال باید ۴۰ قسمت می شد و آقای افخمی نظرشان روی ۹۰ قسمت بود آنهم در شرایط و موقعیت های درست. الان ما زمان کم داریم.

 

** فکر می کنید یک سریال ماورایی پتانسیل ۹۰ قسمت را داشت؟

-در این صورت می توانستیم به شخصیت پردازی ها و آدم ها بیشتر بپردازیم. هر کدام از این شخصیت ها یک قصه ای برای خودشان دارند که شاید سی قسمت شود.

** سورپرایز دیگری در این سریال هست؟

-دقیقا سورپرایز دارد. به همین دلیل تا همین لحظه با هیچ رسانه ای صحبت نکردم چون ممکن است قضاوت هایی درباره قصه صورت بگیرد البته هنوز هم معتقدم نباید قصه ما مورد قضاوت قرار بگیرد. ما سورپرایز خیلی زیبایی داریم. مخاطبان ما گسترده هستند و ارتباط خوبی هم با داستان برقرار کردند و هر فردی سلیقه خاص خودش را دارد اما مهم این است که تماشاگر ویژه این دوره از زمان را پای چنین سریالی نشاندیم و همین ارزشمند است. برای همین می گویم بهتر است حرف های بهتری به مخاطب بزنیم.

** از شروع پخش سریال بعضا شاهد شوخی هایی بودیم که با برخی سکانس های سریال صورت گرفته است.

-بله برای سکانس های من هم چنین کارهایی کردند. نظرم درباره این شوخی ها به شدت مثبت است و معتقدم اگر سریالی دیده نشود و جای خود را بین مردم باز نکند هیچ وقت با آن شوخی نمی کنند.

 

** شما در این سریال با بازیگران جوان و تازه ورودی هم بازی بودید. در انتخاب بازیگران آقای افخمی به تنهایی تصمیم می گرفتند؟

-ما به عنوان بازیگرهای پیشکسوت سریال افتخارمان این بوده که جلوی جوان هایی قرار بگیریم که برای اولین بار جلوی دوربین حاضر می شوند. پیشکسوت های هنرمند انتقال تجربه را دوست دارند به هر حال من نوعی بعد از سالها کسب تجربه دلم می خواهد این تجربه ها را در اختیار نسل بعد از خودم قرار دهم تا آنها هم بتوانند از این تجربیات استفاده کنند. همیشه به خودم می گویم چرا نباید این تجربه ها با همه وجود منتقل شود و بچه های ما که ستون های هنری این کشور هستند از این تجربه ها بی نصیب بمانند. به آقای افخمی برای انتخاب این بازیگران جوان تبریک می گویم. البته ممکن بود روزهای اول سریال بازیگرهای جوانمان حس را به خوبی منتقل نکنند اما رفته رفته در قسمت های دوم و سوم به عنوان بازیگران حرفه ای خودشان را نشان دادند و این ترکیب بی نظیرترین ترکیبی است که در تلویزیون می توانیم داشته باشیم. همیشه باید سریال سازی طوری انجام شود که جوان ها در کنار پیشکسوت ها قرار بگیرند.

 

**فرزندان خودتان هم در این حیطه مشغول هستند؟

-فرزندانم تحصیلاتشان را به پایان رساندند اما نقش کوچک بازی نمی کنند و دوست دارند نقش هایی بازی کنند که شرایط خوبی داشته باشد.

**شما در بخش نگارش احضار نیز همراه آقای افخمی هستید؟

-نه. بیشتر در زمینه های ماورایی با هم صحبت می کنیم و اطلاعاتی در اختیار هم قرار می دهیم.

** تجربه فیلمسازی در این سالها داشتید؟

-بله فیلم «سگ های پوشالی» را ساختم در ژانر دلهره و معمایی. اما ترسیدم به این خاطر که تکلیفم روشن نبود با اینکه طرف می میرد تا چطوری به آن بپردازیم و اینکه از لحاظ شرعی چقدر می توانم ورود کنم و به همین دلیل ترسیدم و خیلی واردش نشدم و فیلمی دلهره آور و معمایی ساختم.

 

** کار جدیدی ندارید؟

-چند فیلم نامه پیشنهاد شده که هنوز هیچ کدام را قطعی نکردم و منتظر هستم که با آقای افخمی کار جدیدشان را پیش ببریم که قرار است برای تولید به خارج از کشور برویم. گروه تحقیقاتی با سرپرستی من کار بعدی آقای افخمی را در دست داریم که کاری بین المللی است و به احتمال فراوان در خارج از کشور ضبط خواهد شد. موضوع جدید این کار در ارتباط با مرگ است و سوژه خاصی دارد و شاید تلویزیون کار کند و شاید هم در شبکه خانگی کار شود.

** جمله پایانی.

-همانطور که گفتم منتظر هستیم واکسن زده شود و مردم ما از این موقعیت بد نجات پیدا کنند و بتوانیم شرایطی برای راحت کار کردن فراهم کنیم. ما واقعا برای سریال احضار با ترس و لرز کار کردیم و باید بگویم بچه هایی که برای سریال های ماه رمضان چه احضار چه یاور و بچه مهندس زحمت کشیدند و کار کردند در اصل عبادت کردند. اغلب عوامل کرونا گرفتند و ما در میدان جنگ تمام عیار سریال ها را برای دیدگان مردم ساختیم. درست است نواقصی دارد اما این هنر هم در خط اول جبهه قرار داشت.

 

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از فارس، سریال «احضار» به نویسندگی و کارگردانی علیرضا افخمی و تهیه کنندگی محمودرضا تخشید در شب های ماه مبارک رمضان هر شب از شبکه یک سیما پخش می شود.

انتهای پیام/

 

 





منبع خبر

توکلی: قرار بود شیطان «احضار» باشم!/ قصه سریال برگرفته از آیات قرآن است بیشتر بخوانید »

تفاوت «ستایش» با «یاور» در چیست؟/ «بهادر زمانی» و گره گشایی از قتل مرموز «شامیز»

تفاوت «ستایش» با «یاور» در چیست؟/ «بهادر زمانی» و گره گشایی از قتل مرموز «شامیز»


خبرگزاری فارس-گروه رادیو و تلویزیون: «سعید سلطانی» که در این سالها سه گانه سریال «ستایش» را برای تلویزیون ساخته بود، برای شب های ماه مبارک رمضان سریال دیگری را با نام «یاور» که ابتدا «دوزخ برزخ بهشت» نام داشت را کارگردانی کرده است. 

این سریال که به دوستی و رفاقت و روابط خانوادگی میان چند خانواده می پردازد، در میانه راه و با قتل یکی از شخصیت ها وارد داستان های جنایی پلیسی شد. «بهادر زمانی» که اولین کار حرفه ایش در سینما ایفای نقش «حضرت عباس (ع)» در فیلم سینمایی روز رستاخیز بود، در سریال «یاور» نقش سرگرد پلیسی را ایفا می کند که مسئول پرونده قتل شخصیت شهمیرزادی است و طی آن با شخصیت اصلی «یاور» وارد داستان هایی می شود. 

با «بهادر زمانی» درباره چالش های نقش یک پلیس در سریال رمضانی شبکه سه گفت و گو کردیم.

 

** با توجه به اینکه شما پیش از این در سریال های مختلفی نیز به ایفای نقش پرداخته بودید، چطور شد که نقش پلیس در سریال «یاور» را به شما پیشنهاد دادند؟

وقتی این نقش پیشنهاد شد جلسه ای با آقای سلطانی کارگردان و گروه تهیه کار داشتم و وسواسم و مشخصاتی که دوست دارم اتفاق بیفتد را گفتم. چون در تلویزیون مدل کار متفاوت از سینما است و من تجربه کارهای قبلی نظیر تنهایی لیلای آقای لطیفی را داشتم و به همین خاطر سعی کردم ابعاد مختلف نقش را ببینم. زمانیکه آقای سلطانی درباره این نقش توضیحاتی داد لذت بردم به خاطر اینکه شخصیتی نبود که فقط درگیر مسئله نظامی اش باشد و در درام داستان تاثیر گذار بود و با شخصیت اصلی سریال که یاور باشد کشمکش دراماتیکی داشت و این تا پایان داستان هم ادامه دارد. به این دلیل ها حضور در این سریال را پذیرفتم و خوشحال شدم که با آقای سلطانی همکاری کردم.

** تا به حال نقش پلیس بازی کرده بودید؟

در سریال کرگدن نقش شخصیتی امنیتی را بازی می کردم که تفاوت هایی با پلیس دارد. پلیس بود البته نه به آن شکلی که همه می شناسند. 

** به عنوان فردی که نقش پلیس را در سریال «یاور» ایفا می کنید مهم ترین چالش شما با این شخصیت چه بود؟

چالش در بازیگری خیلی برایم مطرح نیست اما آنچه برایم مهم بود هم بازی بودن با شخصیت اصلی سریال بود که در مظان قدرت نشسته است. یعنی برخلاف اینکه سایر شخصیت های سریال از یاور حرف شنوی دارند و شاید از او واهمه دارند، اما شخصیت سرگرد در عین اینکه ماجرای دراماتیکی با یاور دارد و سنش هم از یاور کمتر است، هیچ تاثیرپذیری از شخصیت قلدر و عصبی یاور ندارد چون خودش قدرتی نظامی دارد. اما در عین حال باید تمام تلاشش را بکند که توهینی به شخصیت یاور به عنوان بزرگتر و داغدیده و فردی که در کودکی به خانواده اش کمکی کرده است، نکند.

در حقیقت چالش مهم من این بود که نقش را طوری بازی نکنم که نسبت به یاور گستاخانه شود و به خاطر نظامی بودنش حس قلدری نکند و هم اینکه در جایگاه پلیس رتبه دار و درجه دار خودش را جلوی یاور به واسطه بزرگتر بودن یاور پست و ذلیل نکند و میانه را بگیرد و هم با خضوع رفتار کند.

** تا به حال بازخوردهایی که از سمت مردم دریافت کردید چطور بوده است؟

از کامنت هایی که دریافت کردیم مشخص است مردم سریال را دیده اند و خوششان آمده است اما خب باید تا پایان بندی قصه صبر کرد و بعد نظر مردم را دید.

 

** در سریال های تلویزیونی شخصیت پلیس با محدودیت هایی مواجه می شود و خیلی جای مانور دادن ندارد. شما هم با این محدودیت ها روبرو بودید؟ و چطور بر این محدودیت ها غلبه کردید؟

دو منظر وجود دارد. به دلیل فشارهای زیاد روی نویسنده ها و کارگردان ها الان دیگر طوری شده که خودشان خود به خود خودشان را سانسور می کنند و به صورت اتومات اگر می خواهند وارد زندگی یک پلیس شوند نباید زندگی تجملاتی را در نظر بگیرند.

**به همین خاطر پلیس هایی که می بینیم عموما واقعی نیستند و شبیه به پلیس هایی نیستند که در سطح جامعه دیده می شوند.

بله، نیروی انتظامی و ناجی هنر در این سالهای اخیر خودشان مخالف چنین موضوعی هستند و دنبال این هستند که ساختارشکنی ها اتفاق بیفتد. اما به این دلیل که فیلم سازان می ترسند و نگران این هستند که فیلم شان سانسور شود و به اثرشان آسیبی برسد سعی می کنند روال گذشته را پیش بروند. منظر دوم این است که ما در جامعه مان نه در نقش پلیس بلکه در هیچ قشری انتقاد پذیر نیستیم و به محض اینکه نکته ای حتی خاکستری درباره قشری بیان کنیم به همه برمی خورد و در این میان تنها کسی که ضربه می خورد فیلم ساز است. حتی یادم است در سکانس هایی گروه فیلم ساز می گفتند نه این کار را نکنید اما سرهنگ ناظری که سر صحنه حضور داشت می گفت اصلا نیاز به این همه سخت گیری نیست و برایش سوال بود که چرا ما این کار را می کنیم؟ من خودم آسیب خورده یکی از بزرگترین آثار هستم و می دانم چه مسائلی به خاطر عدم نقد پذیری ها از بین رفت در نتیجه فیلم سازهای ما به این سمت می روند که همه شخصیت ها یا سفید باشد یا سیاه!.

** یعنی سازندگان را به خودسانسوری مجبور می کنند؟

بله به هر دو موردش سر این سریال برخوردیم یعنی هم خود ناظر اصرار داشته که کاری که ما انجام می دهیم و حساسیت هایی که داریم اشتباه است و هم اینکه گروه سازنده اصرار دارند که کاری که می کنند درست است. .

** شما برای ایفای این نقش دچار محدودیت شدید؟

مخالف خیلی از دیالوگ ها یا نوع بیانشان بودم و بارها با دو کارگردان در این باره صحبت کردم و همین الان هم که کار را می بینم با وجود اینکه هر دو کارگردان استاد هستند اما محدودیت ساختاری داشتند. من سر هر کاری که باشم و حس کنم دیالوگ و متن ها شعاری است و مخاطب پس می زند به سازنده می گویم. بخشی از کار من در این سالها آسیب شناسی رسانه بوده است و نقاط قوت و ضعف رسانه ها را بررسی می کردم و کاملا می توانم تشخیص دهم چه دیالوگ هایی باعث ریزش مخاطب می شود و چه دیالوگی باعث می شود مخاطبان بیشتری با ما همراه شوند.

** موضوع دیگری که درباره سریال «یاور» وجود دارد این است که از ابتدای پخش شما را با سریال «ستایش» ساخته سعید سلطانی مقایسه می کنند و این دو سریال چه از لحاظ کارگردانی، نگارش،‌ بازیگران و حتی در بخش هایی در قصه شبیه به سریال «ستایش» است. 

بله این مقایسه وجود دارد. این ماجرا در فضای مجازی بسیار پرسیده می شود و بهتر است در اینجا توضیحی درباره اش بدهم. ستایش و یاور دو سریال متفاوت هستند. نقش اصلی این دو سریال که یاور چلویی و حشمت فردوس باشد به هم شباهت دارد و کارگردان هر دو سریال یک نفر است با قاب بندی های یک شکل. اما این دو سریال هیچ شباهتی به هم ندارند به دلیل اینکه سریال یاور از نیمه وارد جریان اصلی شد و تا قبل از آن فقط به بیننده اطلاعات می داد.

درست است قصه یاور درام اجتماعی است اما از نیمه و بعد از قتل شامیز شهمیرزادی وارد داستانی جنایی می شود و پایه و اساس سریال که برای بیننده کشش ایجاد می کرد جنایی بودن قصه و پیدا کردن قاتل شخصیت شامیز شهمیرزادی است‌. در صورتیکه در ستایش چنین موضوعاتی نداشتیم و بیشتر قصه پیرامون کشمکش های خانوادگی بود و داستانی پیرامون یک پدر با پسرهایش را شاهد بودیم. به همین خاطر می گویم که این دو سریال از نظر قصه و داستان هیچ شباهتی با هم ندارند و تنها وجه اشتراکشان سازندگان آنها هستند.

 

** شاید مهم ترین دلیل این شباهت از دید مخاطب حضور داریوش ارجمند در نقش اصلی یاور و سایش باشد. یعنی کاراکتر یاور و حشمت فردوس.

خب یکی از مهم ترین دلیل هایش این است که یک بازیگر این دو نقش را بازی می کند و نوع بیان هایشان هم یکی است و اینکه نویسنده دو سریال هم آقای مطلبی است. معتقدم آقای ارجمند به بهترین شکل این دو نقش را اجرا می کند و چون نویسنده های این دو سریال یکی است چنین شباهت هایی بوجود می آید و هر چه هم بازیگر تلاش به متفاوت بودن کند اما باز این شباهت ها وجود دارد. اما در حالت کلی این دو سریال تفاوت های بسیاری با یکدیگر دارند.

** سریال «یاور» چقدر توانسته در قهرمان سازی موفق عمل کند؟

باید تا پایان سریال دید و بعد قضاوت کرد و اگر از الان درباره آن صحبت کنیم شاید به کار آسیب وارد کند. به نظرم تا به اینجای کار خوب پیش رفته است. به هر حال سعید سلطانی کارگردان برجسته تلویزیون است و تا الان کار شکست خورده در تلویزیون نداشته و عموما کارهایش جزو کارهای پر بازدید شبکه بوده و فردی است که در پردازش ها عمیق رفتار می کند و بازی گرفتن هایش حرفه ای است.

 

البته به عنوان کسی که فیلمسازی کرده حس می کنم سریال در مرحله پس تولید آسیب دیده است و این نظر شخصی من است و معتقدم در تدوین صداگذاری و موسیقی حق مطلب ادا نشده است و انتظارم از گروهی که حرفه ای هستند شاید بیش از اینها بود. از طرفی حس می کنم این موضوع به قهرمان سازی در سریال آسیب زده است. گاهی وجود ۵ فریم در ایجاد حس در تماشاچی تاثیر به سزایی دارد و این در سینما و تلویزیون هم وجود دارد و مدیوم ها فرقی با هم ندارند‌ اما گاهی در برخی سریال ها کم و زیاد کردن تعدادی فریم ها باعث می شود حتی به قهرمان سازی لطمه وارد شود. 

هر چند نباید قدرت بازی آقای ارجمند را نادیده گرفت. فارغ از همه نقدهایی که شده من وارد نقد بازی هیچکدام از استادهایم نمی شوم. ما معتقدم بازی آقای ارجمند به شخصیت یاور کمک کرده و تمام گروه تلاششان را کردند تا یاور حرف اصلی اش را بزند و تا آخر قصه آنچه که تحت عنوان دوستی مرام و معرفت نام می برند و توقع اصلی نویسنده است را نشان دهند. حال اینکه چقدر به دل مخاطب بنشیند را در پایان کار می شود بررسی کرد.

** قرار است سریال ادامه داشته باشد؟

چیزی در این باره به من نگفتند و اطلاعی درباره اش ندارم هرچند هنوز مشغول ضبط هستیم.

** چرا تصویربرداری تان آنقدر طولانی شد؟ با اینکه برای رسیدن به پخش در ماه رمضان شما دو گروهه شدید؟

این ماجرای دیر تصمیم گرفتن برای ساخت یک سریال مشکلی است که سالها است با آن دست به گریبانیم. تصویربرداری یک سریال ۳۰ قسمتی با این حجم از بازیگر و لوکیشن حداقل زمانی نزدیک به ۶ ماه می خواهد. من تجربه بازی در شبکه خانگی هم دارم و سریال ۲۶ قسمتی را در ۸ ماه ضبط کردیم. سریال یاور نیز در سه برهه مختلف زمانی ضبط شده و همین سرعت ما را گرفت و از طرفی درگیری عوامل و بازیگران با کرونا از دیگر مسائلی بود که سرعت تولید را کمتر کرد و حتی اگر دو گروه هم شدیم اما این دو گروهه شدن تاثیر زیادی روی سرعت کار نداشت‌.

** یکی از نقش های مهمی که شما تا به حال ایفا کردید نقش حضرت عباس (ع) در فیلم سینمایی روز رستاخیز بود. درباره حضورتان در این فیلم و اینکه نقش شخصیت بزرگی را در تاریخ ایفا کردید می فرمائید. به هر حال هر بازیگری آرزوی این را دارد که در گام های نخست در چنین نقشی بازی کند.ایفای این نقش برای شما هم آرزو بود؟

فیلم «روز رستاخیز» اولین کار شاخصم بود و قبل از آن کار تجربه بازی در تله فیلم هایی را برای تلویزیون داشتم. اما روز رستاخیز اولین کار بزرگم بود و آن زمان من ابتدای کار حرفه ایم بودم.

اما خب این فیلم در اکران عمومی لطمه خورد. چون علمای دینی با نشان دادن چهره حضرت عباس (ع) در این فیلم موافق نبودند و از این مهمتر اینکه علما با یکدیگر بر سر نشان دادن چهره حضرت عباس به اجماع نرسیده بودند و همین باعث شد در اکران به موفقیت خوبی نرسیم

در مورد این فیلم و شخصیتی که بازی کردم بارها و بارها صحبت کردم. برای یک هنرمند یک اثر دو بعد دارد بعدی که عرفانی و شخصی است و به شناخت خودش و جهان اطرافش برمی گردد و بعد دیگر کاری و تجربیات کاری است. معمولا کاراکتری که عین ندارد در سینما و شما نمی توانید به بازی بازیگر دیگری رجوع کنید و از روی آن تمرین کنید، در عین اینکه شما اول مسیر کاری تان هم هستید شرایط را سخت می کند و درک و اجرایش دو مقوله متفاوت از هم می شوند. طبیعتا یکی از مراحل سخت کاری من همان ابتدای کارم بود و همان اول تمام تجربیاتی که شاید یک بازیگر بخواهد در طول ۳۰ سال به لحاظ فنی تجربه کند، یک بعد است و بخش دیگرش هم این است که من یکباره با ادبیات سینمای حرفه ای آشنا شدم.

 

** کار جدیدی ندارید؟

چند پیشنهاد دارم اما خب چون هنوز مشغول بازی در یاور هستم نتوانستم کار جدیدی را قبول کنم. امیدوارم تجربه ای که در کارهای جدیدم بدست می آورم از کارهای قبلیم بیشتر باشد.

** شما کارگردانی هم می کنید؟

بله،‌ سال گذشته فیلمی ساختم اما به خاطر کرونا هیچ فیلمسازی تمایلی به اکران ندارد و من هم ترجیح دادم مسیر جشنواره ای را پیش بگیرم تا ان شاء الله ببینیم چه شرایطی پیش می آید. 

انتهای پیام/





منبع خبر

تفاوت «ستایش» با «یاور» در چیست؟/ «بهادر زمانی» و گره گشایی از قتل مرموز «شامیز» بیشتر بخوانید »