تلویزیون

ماجرای تردید برخی فرماندهان با تشکیل توپخانه سپاه

ماجرای تردید برخی فرماندهان با تشکیل توپخانه سپاه



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، برنامه تلویزیونی “سرچشمه” با حضور سردار یعقوب زهدی آخرین فرمانده توپخانه سپاه پاسداران در ایام دفاع مقدس و با موضوع «شکل‌گیری توپخانه در ایام دفاع مقدس» از شبکه پنج سیما روی آنتن رفت. 
زهدی در ابتدای این برنامه با اشاره به زمان شکل‌گیری توپخانه سپاه اظهار داشت: زمانی که سپاه به لحاظ اینکه مأموریت پایداری از انقلاب را داشت و جنگ بزرگترین مخاطره را برای انقلاب اسلامی درست کرد، سپاه برای دفاع از انقلاب وارد معرکه شد.

وی افزود: سپاه‌های ۵ استان مرزی همان لحظه‌های اولیه و ماه‌ها قبل شروع جنگ درگیر این مسئله بودند و با شروع جنگ بقیه سپاه‌های با اعزام نیرو به این دفاع پیوستند و ادامه حضور سپاه در جبهه دفاع از اسلام و کشور، یک دگردیسی در سپاه به وجود آمد و به تدریج ماهیت غالب سپاه نظامی شد و حتی با سپاه نیمه سنگین آشنا شده بودند و به کار می‌گرفتند.

فرمانده توپخانه سپاه پاسداران در ایام دفاع مقدس ادامه داد: ۳۱شهریور ۱۳۵۹ که تهاجم دشمن آغاز شد، تا آذرماه دشمن از تکاپو افتاد و پیشروی اش تمام شد و به زمین و دفاع و مین و کانال و حفاظت از بخش‌های اشغال شده رفت.

زهدی در پاسخ به سؤالی درمورد دلیل نداشتن توپخانه برای سپاه در سال‌های مبارزه در کردستان،‌اظهار داشت: در آن سال‌ها سپاه اصلا توپی نداشت و ارتش جمهوری اسلامی ایران از توپخانه قدرتمندی برخوردار بود و نیازی دیده نمی‌شد که توپخانه دیگری تشکیل شود و نیروهای سپاه و ارتش باهم از پشتیبانی توپخانه استفاده می‌کردند.

فرمانده توپخانه سپاه پاسداران در ایام دفاع مقدس خاطرنشان کرد: سپاه به تدریج شکل نظامی به خود گرفت و در اول در رسته‌های پیاده و تک‌فر رشد کرد و خلأ آن روزهای ما همین نیروهای فداکاری بودند که در خط مقدم با دشمن درگیر شوند و سپاه این خلا را پر می‌کرد. پشتوانه آتش مناسبی داشتیم و نیروی هوایی ارتش ما از وضعیت خوبی برخوردار بود و توپخانه ارتش هم قادر به پشتیبانی بود و عملیات ما هم مشترک بود و به همین خاطر نیازی احساس نمی‌شد.

وی با اشاره به آشنایی خود با شهید تهرانی‌مقدم اظهار داشت: شهید تهرانی‌مقدم خمپاره‌چی بودند و ایشان مسئول ادوات تیپ ۲۵کربلا بود. شهید تهرانی‌مقدم چون ذهن فعال و منسجمی داشت، ایده می‌دهد که اگر خمپاره‌ها را به شکل آتش بار طرح‌ریزی کنیم، اثر بیشتری خواهد داشت و ایشان این کار را در عملیات طریق‌القدس انجام می‌دهد و به همین خاطر اسم و رسمی پیدا کرده و مورد توجه شهید باقری هم واقع می‌شود.

زهدی با اشاره به شکل‌گیری مرکز توپخانه سپاه گفت: بعد از عملیات فتح المبین که این همه توپ دست سپاه افتاد بعضی فرماندهان تا آنموقع در تشکیل توپخانه تردید داشتند و می‌گفتند سپاه نیروی چالاک و چابک هست و نباید وارد قالب‌های کلاسیک شود و یکی از کسانی که خیلی موافق بود و پیگیری می‌کرد سردار رشید و سردار صفوی بود.

فرمانده توپخانه سپاه پاسداران در ایام دفاع مقدس با بیان اینکه البته وقتی این توپ‌ها با این تعداد بالا به غنیمت گرفت شد همه متقاعد شدند که از این‌ها استفاده شود، اظهار داشت: در عملیات طریق‌القدس هم یک تعداد توپ به غنیمت گرفته شده بود اما با همین منطق به ارتش داده بودند و اینجا متقاعد شدیم که توپخانه سپاه شکل بگیرد.

وی افزود: این حکم داده می شود که شهید تهرانی مقدم مرکز توپخانه سپاه را راه‌اندازی کند و سپاه مرکزی درست کرد که کل مسئولیت کار توپخانه از آن خواسته می‌شد و وظیفه سازماندهی توپخانه و پشتیبانی‌های فنی و تخصصی و آموزشی هم با این مرکز است.

زهدی ادامه داد: شهید تهرانی مقدم دنبال جمع کردن یار و تشکیل ستاد می‌رود و اولین کسی که فراخوان می‌کند، شهید شفیع‌زاده هست و ایشان از تیپ المهدی می‌آید و شهید شفیع‌زاده هم با آشنایی که با بنده داشت و می‌دانست آموزش توپخانه دیده‌ام از من دعوت می‌کند.

وی با بیان اینکه شهید تهرانی مقدم هیأتی برای خودش داشت و از بچه‌محل‌ها و کسانی که از قبل انقلاب باهم بودند جزو این هیأت بودند، گفت: من به شهید تهرانی مقدم گفتم من از آتش‌بار شروع می‌کنم و من به آتش بار ولایت فقیه که در محور طلاییه بود رفتم و بعد به من ماموریت دادند که یک گردان درست کنم تا در عملیات رمضان از آن استفاده شود. من به ایستگاه حسینیه رفتم و در همان موضع تیر آنها را راه‌اندازی کردم.

فرمانده توپخانه سپاه پاسداران در ایام دفاع مقدس افزود: علاوه بر مأموریت گردان در سازماندهی ستاد توپخانه هم به عنوان معاون عملیات شرکت داشتم و هم کارهای عملیاتی می‌کردم و هم در تشکیل ستاد و هم در تشکیل گردان بودم و در جنگ هرکسی هر توانایی از لحاظ فکری و جسمی داشت تمام و کمال در طبق اخلاص می‌گذاشت.

زهدی در پاسخ به سؤالی درمورد ابتکارات شهید تهرانی مقدم اظهار داشت: توپ‌ها که سازماندهی شد باید آموزش را راه‌اندازی می‌کردیم و آن موقع در انرژی اتمی دارخوین بخشی را جدا کرده بودند و تحت عنوان پادگان شهید صدوقی آموزش دایر شده بود و آموزش‌های ده روزه می دادند که وصل به جنگ و جبهه بود و آنجا انواع آموزش‌های تخصصی که لازم هست را می‌دادند.

وی بیان داشت: آنجا یک حسابی هم برای توپخانه باز کردند و در آنجا آموزش توپخانه هم راه انداختیم و نیروها در آنجا ۱۰روز آموزش می‌دیدند و گردانی که درست کردیم، پشتوانه آموزش بود و نیروهای آموزش دیده به گردان ما می‌آمدند.



منبع خبر

ماجرای تردید برخی فرماندهان با تشکیل توپخانه سپاه بیشتر بخوانید »

میزگرد «بیگانه‌ای با من است»

میزگرد «بیگانه‌ای با من است»| قصه‌ای که تضمینی می‌گیرد!/ انتخاب بازیگر جدید ریسک است


 خبرگزاری فارس-گروه رادیو و تلویزیون: این شب ها سریال بیگانه ای با من است از شبکه دو سیما پخش می شود. سریالی که در دو فصل توسط احمد امینی و آرش معیریان ساخته شده است و به مضرات دروغ در بستر جا به جایی چند شخصیت با یکدیگر می پردازد.

با بهروز مفید تهیه کننده، احمد امینی کارگردان، ایوب آقاخانی، مهرداد ضیایی، ونوس کانلی بازیگر سریال نشستی داشتیم که متن کامل آن را در ادامه می خوانید:

 

** آقای امینی در ابتدا بفرمائید چقدر متن این سریال برای شما جای کار داشت؟

امینی: همان ابتدا که متن را خواندم تهیه کننده دیگری داشت و قصه را دوست داشتم و حس کردم کار جدیدی است. بعد از شش ماه آقای مفید به عنوان تهیه کننده این سریال انتخاب شدند. ایده جا به جایی را دوست داشتم و فکر می کردم وقتی بازنویسی شود به سمت دیگری می رود که نرفت و فکر می کردم عوض شدن این آدم ساز و کار دیگری پیدا می کند. البته فیلم نامه نهایی خیلی تغییر کرد چون خیلی از مسائل اجرایی نبود.

** چه مسائلی؟

امینی: برای مثال نسا به درجه ها و مقاماتی می رسید و نماینده مجلس می شد! همان زمان هم گفتم نمی شود که یک خانم بی سواد که از این راه به همه چی رسیده نماینده مجلس شود و منطقی نبود.

** این امکان وجود نداشت که به نویسنده مشورت دهید و دوباره متن ها را بنویسد؟

امینی: نه با نویسنده صحبت کردیم اما سلیقه و نگاهش همین بود.

 

** فکر می کنید قصه جابه جایی چقدر پتانسیل این را دارد که بیشتر از آنچه نشان داده شده پرداخت شود؟

امینی: جا به جایی خیلی پتانسیل دارد با اینکه بارها در سینما و تلویزیون تکرار شده است و نمونه موفق داخلی سلطان و شبان است. مطمئن بودم این ایده در ذاتش پتانسیل زیادی دارد.

آقاخانی: ما دیرینه قدیمی در ادبیات نمایشی داریم از مرد عوضی تا سرگیجه هیچکاک و … آنقدر ایده زیادی بود که تضمین شده موفق است.

** اما ممکن است به این خاطر که این داستان زیاد تکرار شده است به تکرار بیفتد.

امینی: باید نگاه تازه ای پشت این قصه باشد. در این سریال در کنار جا به جایی عناصر تازه و جدیدی هم وجود داشت.

مفید: قصه ای که من آن را دوست دارم باید دو ویژگی عمده داشته باشد و یکی از آنها جذابیت داستان برای مخاطب است. همیشه جا به جایی موقعیت ها این پتانسیل را دارد و ما در این سریال دو بار از این ظرفیت استفاده کردیم  و همین ها باعث می شد در وهله اول فکر کنیم این داستان با مخاطب ارتباط می گیرد. نکته دوم این است که قصه هایی انتخاب می کنم که حرفی برای مخاطب داشته باشد و مضامین اخلاقی خوبی در این سریال بود و مستقیم گویی نداشتیم و اجازه می دادیم تا مخاطب خودش این برداشت را داشته باشد.

 

** آقای آقاخانی شما درباره جذابیت های قصه این سریال بفرمائید.

آقاخانی: به هر حال به خاطر مسئله تخصصی ام که نویسندگی است خود به خود آغشتگی بیشتری به مسئله درام و الگوهای متداول درام که یکی از نهادینه ترینش الگوی جا به جایی است داشتم.

** شما یکی از نقش های پرچالش و محوری این سریال را داشتید. جاوید علاوه بر اینکه داماد خانواده شهرابی بود اما زندگی پر پیچ و خمی داشت و سرنوشتی که برایش رقم خورد او را خاص تر کرد.

آقاخانی: بله آنچه برایم اتفاق افتاد مسئله جا به جایی نبود بلکه ریز شدن روی تار و پود نقشی بود که داشتم. نقش جاوید خیلی از خودم دور بود و برای رسیدن به این نقش خیلی زحمت کشیدم و در قربانی کردن تمام زوایای خود بازیگر در پیشگاه نقش از چیزی فروگذار نکردم. مخاطب ما فارغ از تفکیک طبقاتی و طبقه فرهنگی و تحصیلات این تلاش را متوجه می شود. در بیشتر بازخوردها ابراز نفرت از شخصیت جاوید با ستایش از بازی اش همراه بود. اعتقاد دارم این در طبق اخلاص گذاشتن خود بازیگر و قربانی کردنش در پیشگاه نقش،‌ دیگر الان رسالتی است که مردم از شما مطالبه می کنند. نه اینکه حتما بخواهند این کار را بکنی اما وقتی نکنی با یک لبخند از کنارت عبور می کنند.

** آقای ضیایی شما درباره جذابیت داستان بفرمائید و نقش خودتان.

ضیایی: وقتی کاری پیشنهاد می شود چند مولفه برای انتخاب دارید. مهمترین موضوع برایم آقای امینی بود و فیلم نامه هم خیلی خوب بود. در این سریال همه عوامل دلسوزانه کنار هم کار می کردند.

** درباره انتخاب خانم قلی خانی بفرمائید که علی رغم چهره مثبتی که دارند برای چنین نقشی انتخاب شده است.

امینی: روی انتخاب اغلب بازیگران این سریال فکر شده عمل کردم و الان از این انتخاب ها خیلی راضیم. در مورد انتخاب بازیگر نقش سعید دستیاری خیلی زمان گذاشتیم و همسرش خانم نساج او را به ما معرفی کرد. حتی برای انتخاب پژمان بازغی به آقای مفید گفتم دستمزد بازغی بر پروژه تحمیل نمی شود؟ گفتند اگر انتخابش کردید نه و با او صحبت می کنیم. با خانم قلی خانی قبلا کار کرده بودم و آشنایی داشتم و وقتی دعوت کردیم آمدند و الان از حضورشان بسیار راضیم. ایفای نقش نسا واقعا دشوار است و در لحظه های دشوار به خصوص لحظاتی که دروغ می گوید و در جا باید قصه ای بسازد تا طرف مقابل مجاب شود، خانم قلی خانی به خوبی درخشید. در مورد چهره ایشان نیز باید بگویم اتفاقا این چهره مثبت خانم قلی خانی مفید است برای اینکه بتواند خودش را به خانواده شهرابی بقبولاند.

آقاخانی: به نظرم نقشی که به بازیگر بیاید یا نیاید وجود ندارد و بازیگر باید خودش را به کسوت آن نقش درآورد و هر جا نمی توانیم باور مخاطب را ترغیب کنیم بی شک گرفتاری در مسیر کوشیدن وجود دارد.

 

ضیائی: موضوع این است که وقتی نقشی را خوب بازی می کنی تهیه کننده ها مدام همان نقش را به شما پیشنهاد می دهند و به این فکر نمی کنند که شما بازیگر خوبی هستید! و می تواند سایر نقش ها را هم بازی کنید. اگر خانم قلی خانی نقش نسا را خوب بازی کرده قطعا بازیگر خوبی است و به همین روال می تواند نقش های دیگری را هم خوب بازی کند.

** دستمزدهای بازیگران در انتخابشان شما را دچار تردید می کرد؟

مفید: به هر حال کار ما ترکیبی از هزینه ها را به همراه دارد. همه جا نمی توانیم دست و دلبازانه پیش رویم و باید مدیریت درستی داشته باشیم. تهیه کننده ای که خارج از نرمال پرداختی دارد به پروژه خودش و دیگران لطمه می زند.

ورای سریال می خواهم صحبت می کنم. ما مردمی هستیم که با فرهنگ شفاهی بیشتر از فرهنگ مکتوب ارتباط می گیریم و اینجا نقش صداوسیما افزایش پیدا می کند. هنرمند دلش می خواهد دیده شود اما نه به هر قیمت و الان در بین مدیران سازمان گرایش به دیده شدن بیشتر شده است و این تاسف دارد. باید برای وقت مخاطبمان ارزش قائل باشیم. نسای قصه ما با دروغ به موقعیت و همه چیز می رسد اما در انتها از درون می ریزد و ما فضای شهودی را عینی کردیم. حتی در طرح اولیه اینطور بود که یک روزی به دام می افتاد و اطرافیانش متوجه می شوند اما ما این اتفاق را دوست نداشتیم چون لو رفتن از جنس بیرونی بود. یعنی شما بدون اینکه شعار بدهی داری به مخاطبت درس بزرگی می دهی که درست است ببینی خیلی ها با دروغ به جایی رسیدند اما ریزش درونی شان را نمی بینی. ما آدم ها نباید خیلی به خودمان نبالیم، بعضی وقت ها حس می کنیم هیچوقت دروغ نمی گوییم اما اینطور نیست و ما سعی کردیم آیینه جامعه باشیم و ما به ازای هر انسانی در جامعه را در این سریال داشتیم.

ما این فرصت طلایی را در سازمان صداوسیما داریم بدون اینکه بیننده احساس کند داریم او را نصیحت می کنیم خودش از لا به لای فضای زندگی این قصه درمی آورد. وقتی آمارهای مخاطبان را می شنویم خوشحال می شویم. ما نیاز به کمدی و زنگ تفریح در تلویزیون مان داریم اما حتما به ژانرهایی اینچنینی هم نیاز داریم که بتواند پاسخگوی نیاز جامعه باشد که متاسفانه به دلیل حساسیت روی مخاطب دیگر این ژانر در حال فراموشی است.

 

مفید: نگرانی که الان وجود دارد بحث ریسک برای تهیه کنندگان است. یکی از دلیل هایی که تهیه کننده های تلویزیونی نمی روند به سمت بازیگران غیر حرفه ای، این است که می خواهند میزان ریسک شان را پایین بیاورند. به دلیل اینکه وقتی کار تمام می شود و می خواهد ارزیابی شود علیرغم اینکه اولش می گویند می توانید بازیگران غیرحرفه ای هم می توانید بیاورید،‌ اما به محض اینکه کار خوب نباشد این را گردن تهیه کننده می اندازند. اگر تهیه کننده ها درک شوند قدرت ریسک شان هم بالاتر می رود. ما الان در همین سریال توانستیم دو سه بازیگر جدید معرفی کنیم و این اتفاق خوبی است برای سازمان و باید حمایت بیشتری شود.

** شخصیت اصلی سریال شما مینو است که پرورشگاهی است و پدر و مادر ندارد. در ادامه که جلوتر رفت ما هیچ پیگیری از سمت بهزیستی و پرورشگاه برای این فرد ندیدیم.

مفید: اولویت مان این نبود و از روی این قصه پرش داشتیم.

امینی: جسد مینو در ماشین کاملا سوخته بود و مسئله مهمی نبود که بخواهیم به آن ورود کنیم.

ضیایی: مردم از چهره های تکراری بازیگری خسته شدند و خیلی هم تشنه دیدن چهره های جدید هستند.

 

مفید: بعضی اوقات پنجاه پنجاه است امثال شماها امتحان تان را پس دادید اما سامرند معروفی شانس ما بود و ممکن است مخاطب او را پس بزند.

ضیایی: آخه گاهی اوقات از این ور بوم می افتیم.

مفید: ما باید تلاش کنیم در کنار چهره های شناخته شده چهره های جدید هم معرفی کنیم اما اگر بخواهیم نقش جدی به آنها بدهیم این نقش را با سازمان همراه باشیم و اگر در این اتفاق اشتباه هم شده بدانند. چونکه تهیه کننده ها دائما در حال نگرانی از این بابت هستند.

 

** این سریال چندین شخصیت اصلی داشت و با اینکه محوریت روی دوش یک خانم است اما در کنار او افرادی هم چیده شدند که در هدفگذاری سریال تاثیر داشته است.

امینی: نسا و خانواده شهرابی و شوهرش و جاوید اصلی تر ها هستند و یکسری شخصیت اصلی هم داریم که حضورشان کم اهمیت تر از اینها نیست مثل یاور و هاشم. حتی معتقدم ممکن بود این شخصیت هایی نظیر هاشم و یاور خوب در نیایند و بر همین اساس بازی بقیه بازیگران را هم خراب کنند. انتخاب بازیگران این سریال یکی از اتفاق های خوب پروژه بود.

** یکی دیگر از اتفاق هایی که در این سریال افتاد مربوط به سکانس هایی است که نسا می خواهد اطرافیانش را به عبارتی گمراه کند از اینکه مینو نیست! و این سکانس ها منطق روایی نداشتند. طوریکه در واقعیت اینطور نیست.

امینی: مرضیه یکبار آمد و اینها نبودند و زنگ زد، نمی دانم شاید کار آنقدرها که می گویید مجاب کننده نبوده است اما به نظر من او تلاش هایش را کرد. یا حتی صادق مدام دچار تردید می شد اما در نهایت صادق و تمام خانواده شهرابی نسبت به مینو احساس گناه دارند و این حس بر شک و تردیدش غلبه می کند. در نهایت تیر آخر را جاوید می زند و وقتی نسا می بیند که جاوید می داند اشتباهش را می پذیرد.

 

مفید: اختلاف طبقاتی همیشه این پتانسیل را دارد که می شود چنین اتفاق هایی را در آن رقم زد که وقتی یکی به موقعیت مالی خوبی می رسد دوست ندارد افرادی که در گذشته با آنها رفت ‌و آمد داشته و از قشر متوسط هستند را ببیند.

** و این اختلاف طبقاتی در این سریال به خوبی نشان داده شد. فردی که از فرش به عرش رسید و از فقر به رفاه.

امینی: در زندگی واقعی و در شرایط عادی رخ دادن این قصه خیلی بعید است. شاید یک نفر را نتوانید پیدا کنید تا خودش را جای کسی دیگر جا بزند و خیلی دل و جرات می خواهد. نسا شخصیت عادی ای نیست و یک چیزهایی در قصه چیده شده است که می گوید او آدم بلند پرواز و جاه طلبی است. مثل جمله ای که از بچگی توی گوشش است که یک روزی را می بینم که همه در تهران دست به سینه تو هستند!

مفید: دایره اطلاعات نسا کمتر از مینو نیست.

امینی: این آدم اعتماد به نفس عجیب و غریب و هوش خوبی دارد اما آنچه باعث می شود این خانواده نسا را قبول کنند همین حس گناه است و این به نسا کمک می کند و دست به دست هم می دهد تا این قصه برای مخاطب باورپذیر شود.

 

** منهای قصه فاش شدن دروغ نسا، در قصه این سریال گره خاصی نمی بینیم.

امینی: گره اصلی مان همین است اما قصه های کوچک هم در کنارش داریم که همین ها گره هایی ایجاد می کند.

مفید: حتی آنقدر این قصه ها زیاد هستند که بیننده آنها را گم می کند و این حُسن نیست که گره های زیادی در یک داستان داشته باشید.

 

** در مورد زندگی جاوید شما این را نشان دادید که او به همسرش خیانت کرد اما در ادامه با یک معذرت خواهی به خانه برگشت. فکر نمی کنید با نشان دادن این موضوع فرهنگ سازی اشتباهی ممکن است صورت بگیرد؟

امینی: جاوید برای برگشتن به زندگی تلاش کرد تا گذشته را جبران کند و به این خاطر هم فرار کرد که می گفت وقتی همسرم را نگاه می کنم، یاد گذشته می افتم و این برایش عذاب آور بود یعنی اینکه هیچ گاه از سمت زنش بخشیده نشده است. از طرفی هم این رفتار در گذشته جاوید و پدرش هم وجود داشت و خیلی دور از ذهن نبود. یا سکانسی که جاوید به خانه می آید و همسرش روی مبل می خوابد و به اتاق نمی رود و همین نشان می دهد این زندگی مثل سابق نخواهد شد. وقتی چنین اتفاق هایی در یک خانواده رخ می دهد دیواری بین زن و شوهر حائل می شود حتی اگر همدیگر را ببخشند.

 

آقاخانی: اشاره صریح در فیلم نامه این است که جاوید در خانواده شهرابی احساس می کند تحقیر می شود و می گوید اینهمه سال در ندامتگاه زندگی می کردم. من در فصل دوم بدنم را در تمام پلان ها ریخته تر نشان دادم و شکستگی در شانه هایم آوردم تا گذر سختی در فیزیکش را هم نشان دهم. از طرفی جاوید را طوری نشان دهم که انگار که انبار باروت است مثل افرادی که وقتی دردی را طولانی در خود نگه می دارند، عصبانیت شان هم شبیه انفجار است. می خواهم بگویم بازگشت جاوید هم با کمک فیلم نامه و اجرا بازگشت آسانی نیست و به همین خاطر است که او را رمیده می بینید.

 

مفید: در قرآن با اینکه تاکید می کنیم ممکن است بتوانید دو سه زن بگیری اما نباید ظلم کنی. زن ایرانی تحمل زن دوم را ندارد و اگر تو گرفتی یعنی ظلم کردی و با گفته قرآن در تضاد است و حتی برقراری عدالتی که می گویند دیگر بین دو نفر قلبی نیست. دین ما بحث اخلاق و احکام را در کنار هم دارد. در جامعه ایرانی اگر بخواهی زن دوم را بگیری ظلم کردی.  

** خانم کانلی شما درباره حضورتان در فصل دو بفرمائید.

کانلی: خواست هر بازیگری این است که چنین نقشی با چنین افرادی نصیبش شود. لیلا فوق العاده صمیمی و ملموس و دردآشنا است چون از کودکی در شرایطی قرار گرفته و بزرگ شده که همه را لمس کرده و این شخصیتی بزرگ منشانه از لیلا ساخته است. از یک جایی به بعد در قصه که ادرش می گوید تو بچه من نیستی او هویتش را گم می کند و به سمتش می رود و باعث می شود تا فشار همه جانبه به او وارد شود. بی شک بدون راهنمایی های آقای معیریان و امینی و مفید این نقش لیلا نمی شد و ممنونم که اجازه دادید در کنار شما لیلا را تجربه کنم. لیلا خیلی از من دور بود و سعی ام را برای اجرایش به کار بستم.

 

** فیلم نامه را به طور کامل خواندید و متوجه شدید که در فصل اول چه اتفاقاتی رخ داده است؟

کانلی: بله توضیح کلی از دوستان شنیده بودم و به دلیل اینکه زمان زیادی نداشتیم کلیت را متوجه شدم.

** بیگانه ای با من است، اولین سریال شما بود؟

کانلی: نه در دوردست ها بازی کرده بودم و این دومین تجربه ام بود و دوست داشتم که برای دومین بار نقشی را بازی کنم که حرفی برای گفتن داشته باشد و لیلا کاراکتری بود که دوست داشتم سالها بازی اش کنم.

** شما در اوج کرونا تصویربرداری داشتید.

مفید: من در اردیبهشت ماه فیلم سینمایی با ۵۸۰ بچه کار کردم. ما تصویربرداری سریال را تیرماه شروع کردیم و در این ایام همدلی بسیار خوبی دوستان بازیگر با ما داشتند. در اوج کرونا به بوشهر رفتیم و بعد که به تهران برگشتیم در خیابان ها نمی توانستیم ضبط کنیم. برایمان بی اهمیت نبود اما این را هم می دانستیم که کرونا رفتنی نیست. دو راه داشتیم اینکه سینما و تلویزیون کلا تعطیل شود یا اینکه باید خودمان را با این شرایط وفق دهیم. تمام تلاشمان را کردیم تا ملاحظه های پروتکلی انجام شود و خدا کمکمان کرد.

 

** آقای امینی چطور شد که فصل دو را خودتان کارگردانی نکردید؟

امینی: قرار نبود فصل دو ۱۴ قسمت و به صورت پیوسته باشد. قرار بود ۳۰ قسمت باشد که با فاصله ای از پخش فصل یک ساخته و پخش شود مثل سریال ستایش! منتهی از یک زمانی شبکه بنابر ملاحظات خودشان گفتند قصه این سریال پیوسته شود و وقتی که من تصویربرداری فصل یک را تمام کردم باید به مونتاژ و موسیقی می رسیدم و به آقای مفید گفتم من نمی رسم که هم فصل دو را ضبط کنم و هم اینکه روی مونتاژ متمرکز باشم. در نهایت با موافقت دوستان تصمیم گرفتیم کارگردان دیگری انتخاب شود.

** نمی شد کمی صبر می کردند تا این فاصله زمانی طی می شد و آقای امینی کارگردانی فصل دو را به عهده می گرفت؟

مفید: این پیوستگی نقطه قوتش بود. اولش خودمان هم گارد داشتیم اما بعد دیدیم بهتر شد. اگر در فصل یک قصه را می بستیم خیلی خوب نبود و هدفگذاری مان انجام نمی شد اما الان اینطور نیست. آقای امینی مثال ستایش را زدند و در ستایش فضای دیگری برای قهرمان بود. به نظرم این فاصله گذاری در ادامه سریال ما اشتباه بود و اگر می پذیرفتند این سی قسمت فصل دو آنهم با آقای امینی قابل توجیه بود و دوستان صبر می کردند. ما ۱۵ ماه تصویربرداری داشتیم آنهم در شرایط کرونایی.

 

ضیایی: اگر سریال دو فصلی می شد مخاطبان مان ریزش پیدا می کردند.

امینی: بعد از پایان تصویربرداری فصل یک من کرونا گرفتم و اگر هم قرار بود کار کنم باید بهبود پیدا می کردم.

مفید: این فیلم نامه اقتضای دو فصل شدن نداشت فرق می کرد با سریال های دیگر.

** الان که کار را در فصل دو می بینید حس می کنید حال و هوای فصل یک و روح کار حفظ شده است؟

 امینی: آقای معیریان خیلی سعی کرده تا دکوپاژ و کارگردانی اش به فصل اول نزدیک باشد اما به هر حال هر کارگردانی نگاه خودش را دارد. آقای معیریان دوست و همکار قدیمی من است و بسیار هم با تجربه است. مهمترین موضوع این است که او مونتور است و خیلی مهم است کارگردان مونتاژ بلد باشد. شاید اگر من می خواستم این سکانس ها را بگیرم طور دیگری می گرفتم اما در کلیت باید بگویم حق مطلب ادا شده است.

** بحث منطق روایی که درباره فصل یک گفته شد در فصل دو نیز پررنگ شده است. درباره تقابل شخصیت های لیلا امیرعلی و سعید دوست امیرعلی و خیلی منطق ندارد که این سه نفر بعد از اینهمه سال به هم وصل شدند.

مفید: ما باید روی دوران بدبختی این خانواده تامل بیشتری می کردیم. اما جای تاسف دارد بدون اینکه با کارگردان و تهیه کننده صحبتی شود ناگهان تصمیم می گیرند سریال را از 30 قسمت به 9 قسمت برسانند! و بعد با فشار ما و تمهیداتی که از قبل انجام دادیم 14 قسمت شد. به همین خاطر و کمبود زمانی که بود، ما از برخی سکانس ها و اتفاق ها خیلی به سرعت عبور کردیم که اگر همین ها در سریال بود کلیت کار خیلی بهتر می شد. حتی آمدن از خانه دو هزار متری به آپارتمان ۴۰ متری را دوست داشتیم در چند قسمت نشان دهیم اما زمان به ما اجازه نمی داد.

 

من تهیه کننده ۴۰ ساله تلویزیون هستم و یک بار هم با ما صحبت نکردند و فقط تصمیم شان را به ما اعلام کردند. متاسفانه به اشتباه می گفتند این کار تلخی است. ما می گفتیم این سریال درام است کار تلخ روی اعصاب مخاطب می رود،‌ در صورتیکه درام یعنی برقراری ارتباط عاطفی با مخاطب. بین این دو در حوزه طرح و برنامه سیما فیلم تصمیم درستی گرفته نشد. الان از مخاطبان ما بپرسید آیا این کار کار تلخی بود؟ امکان ندارد بگویند بله و همه می گویند احساسی بود. به دلیل اینکه این کار را تلخ می دانستند ناگهان فصل دو را از ۳۰ قسمت به  ۹ قسمت رساندند و همین باعث شد بعضی از شاه کلیدهای کار مغفول بماند.

ضیایی: طرح آن ۳۰ قسمت نوشته شده بود؟

 

مفید: سیناپس کاملش داده شده بود و اول تائید کردند و حتی بعد از تائید دوباره به یکی از نویسنده های مورد وثوق سازمان دادند و خواند و تائید کرد و بعد به طور ناگهانی و به فاصله دو روز با من تماس گرفتند و گفتند تصمیم گرفتیم فصل دو را نسازیم و به اصرار من به ۹ قسمت فصل دو رضایت دادند. گفتم که این سریال تلخ نیست بلکه درام است و دوم اینکه تعطیل کردن سریال آنهم در پایان فصل یک که هنوز به هدفگذاری نرسیدیم یعنی اینکه با دروغ می توانید به همه چیز برسید! و این با اصول شما در تضاد است و قبول کردند که با ۹ قسمت جمع کنیم که به ۱۲ قسمت رساندیم.

نه با من که تهیه کننده ۴۰ ساله سازمان هستم و نه با آقای امینی که حداقل ۱۲ سریال برای تلویزیون ساخته است در این باره مشورت نکردند. اینها موارد آزار دهنده ای است که برای من تهیه کننده وجود دارد.

** با این شرایط باز هم در تلویزیون حاضر هستید کار کنید؟

مفید: بله چون این کار را دوست دارم و علاقه ام در بخش فیلم نامه است و فیلم نامه بیگانه ای با من است حدود یک سال بین من و خانم فروهیده بود و تغییراتی را اعمال می کردیم. من این جنس کار را نه به عنوان شغل بلکه زندگی پذیرفتم. اگر باز هم با من نامهربانی شود به دلیل علاقه ام کارم را رها نمی کنم. حتی اگر چهار نفر سریال ما را دیده باشند و از نکته های آن درس گرفته باشند برای ما کافی است. به امید روزی که کمی مهربانانه تر با همدیگر رفتار کنیم و حقمان بود که یک جلسه مشورتی برای ما می گذاشتند.مدیریت باید بدانید در فضای هنری باید با عوامل برخورد بالا به پایین نداشته باشد و ارتباط دو سویه است و کار ما با اداره ثبت اسناد فرق می کند و در جنس کار ما تا ارتباط رفت و برگشتی نباشد اتفاق خوبی رخ نخواهد داد.

 

ضیایی: حتی حسم این است که دوست داشتند کار ما دیده نشود و به همین خاطر ابتدای سریال ما با انتهای سریال شبکه سه تداخل داشت.

مفید: این فقط برای سریال ما نبود. متاسفانه من دو مصاحبه هم کردم و تند هم گفتم اما اثری نداشت. همین که اتفاقا یک نفر هیچی نمی گوید بدتر بود انگار که حرف هایم را نشنیده بودند. ۱۲ دقیقه دو سریال را اورلپ می کردند و من در شبکه پنج بودم اگر یک بار تیتراژهای سریال ما و سریال شبکه دیگری روی هم می افتاد تذکر می گرفتیم! الان ۱۲ دقیقه تداخل دارد و وقتی اعتراض هم می کنی شنیده نمی شود.

انتهای پیام/





منبع خبر

میزگرد «بیگانه‌ای با من است»| قصه‌ای که تضمینی می‌گیرد!/ انتخاب بازیگر جدید ریسک است بیشتر بخوانید »

جدول پخش مدرسه تلویزیونی شنبه ۱۸ بهمن

جدول پخش مدرسه تلویزیونی شنبه ۱۸ بهمن



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، آموزش و پرورش برنامه آموزشی مدرسه تلویزیونی برای شنبه ۱۸ بهمن را مشخص کرد.

شبکه آموزش

آموزش درس تربیت‌بدنی
ساعت ۷:۴۵تا ۸

فنی و حرفه‌ای و کاردانش

ساعت٨ تا ٨:٣٠
ارتباط موثر – رشته خدمات – پایه ۱۰- شاخه فنی و حرفه‌ای

ساعت٨:٣٠ تا٩
دانش فنی تخصصی- رشته شبکه و نرم افزار – پایه ۱۲ -شاخه فنی و حرفه‌ای

ساعت ۹تا۹:۳۰
دانش فنی پایه – رشته گرافیک -پایه ۱۰ -شاخه فنی و حرفه‌ای

ساعت۲۰:۵۰تا۲۱:۱۵
چاپ دستی – رشته گرافیک – پایه ۱۱-شاخه فنی و حرفه‌ای

۶پایه ابتدایی

ساعت۱۰:۳۰ تا ١١:۰٠
فارسی و نگارش پایه اول

ساعت ١١:۰٠ تا۱۱:۳۰
بازی و ریاضی پایه دوم

ساعت ۱۱:۳۰تا ۱۲:۰۰
علوم تجربی و تفکر پایه سوم

ساعت۱۲:۰۰تا۱۲:۳۰
بازی و ریاضی پایه چهارم

ساعت ۱۲:۳۰تا۱۳:۰۰
فارسی و نگارش پایه پنجم

ساعت۱۳:۰۰تا۱۳:۳۰
علوم تجربی و تفکرپایه ششم

ساعت ۱۳:۳۰تا۱۳:۵۰
آموزش نوآموزان پیش دبستانی

متوسطه اول

ساعت ۱۴:۳۰تا ۱۵:۰۰
زبان انگلیسی- آواها و حروف شنیداری درس پنجم پایه هفتم

ساعت۱۵:۰۰تا۱۵:۳۰
زبان انگلیسی- مکالمه و لغات درس پنجم پایه هشتم

ساعت ١۵:٣٠ تا ۱۶:۰۰
زبان انگلیسی- واژگان و مکالمه درس چهارپایه نهم

دوره آموزش مجازی متوسطه:

ساعت ١۶ تا ١۶:٣٠:
آموزش معلمان – سنجش تکوینی آمیخته با اشتراک گذاری اهداف و مقاصد یادگیری

متوسطه دوم

ساعت ١۶:٣٠ تا١٧:۰۰
زیست شناسی ۲ – پایه ۱۱- رشته علوم تجربی

ساعت ١٧ تا ١٧:٣٠
زیست شناسی ۲ – پایه ۱۱- رشته علوم تجربی

ساعت ۱۷:۳۰تا ۱۸:۰۰
کارگاه کار آفرینی و تولید – پایه ۱۱ – مشترک تمامی رشته‌ها

ساعت ۲۰:۰۰تا ۲۰:۵۰
فیزیک یک – پایه ۱۰- رشته علوم تجربی

شبکه ۴

ساعت۷:۳۰

درس زبان فارسی ۱پایه۱۰رشته ادبیات و علوم انسانی

ساعت۸

درس ریاضی آمار۱پایه۱۰ رشته ادبیات وعلوم انسانی وعلوم ومعارف اسلامی

ساعت۸:۳۰

درس عربی زبان قران ۲ پایه۱۱ادبیات وعلوم انسانی

ساعت۱۰:۱۵

درس عربی زبان قران ۳ پایه۱۲ رشته ادبیات و علوم انسانی

ساعت۱۰:۴۵

درس عربی زبان قران ۳پایه۱۲ رشته ادبیات و علوم انسانی

ساعت۱۱:۱۵

درس زبان خارجی ۱ پایه۱۰ مشترک تمام رشته ها

ساعت۱۱:۴۵

درس حسابان ۱پایه۱۱ رشته ریاضی و فیزیک

ساعت۱۲:۱۵

درس حسابان ۱ پایه ۱۱ رشته ریاضی فیزیک

ساعت۱۲:۴۵

درس فیزیک۳ پایه ۱۲رشته ریاضی فیزیک

ساعت۱۳:۱۵

درس فیزیک۳ پایه۱۲ رشته ریاضی فیزیک

شبکه قران ومعارف سیما

ساعت ۸:۰۰
علوم و معارف قرانی۳رشته علوم و معارف اسلامی متوسط دوم نظری

ساعت ۸:۳۰
احکام ۳رشته علوم و معارف اسلامی متوسط دوم نظری

ساعت۱۱
درس انس با قرآن کودکان پیش دبستانی.

ساعت۱۱:۳۰
درس آموزش قرآن اول دبستان

ساعت۱۵
دین و زندگی ۳ پایه دوازدهم رشته‌های علوم تجربی و ریاضی فیزیک

ساعت۱۵:۳۰
آموزش قرآن پایه هفتم مقطع اول متوسطه

منبع: باشگاه خبرنگاران



منبع خبر

جدول پخش مدرسه تلویزیونی شنبه ۱۸ بهمن بیشتر بخوانید »

قصه 5 گریم یک شخصیت در «روزهای ابدی»/ اسکندریان: «مهدی» را شمقدری خلق کرد

قصه 5 گریم یک شخصیت در «روزهای ابدی»/ اسکندریان: «مهدی» را شمقدری خلق کرد


** خبرگزاری فارس-گروه رادیو و تلویزیون: در سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی سریال های بسیاری ساخته شدند که هر کدام از بُعدی به انقلاب ورود کردند و هر کدام با زاویه دید کارگردان و نویسنده ساخته شده اند. از معمای شاه گرفته تا فرار بزرگ و انقلاب زیبا و میعاد در سپیده دم و کیمیا و سریال های دیگری که در این مقال نمی گنجد.

اما این شب ها و با شروع دهه فجر سریال «روزهای ابدی» از شبکه یک سیما پخش می شود. این سریال که به ماجرای نفوذ آمریکا  در ایران و منطقه هایی نظیر گنبد،‌کردستان، تهران و … می پردازد، با زاویه دید جدیدی انقلاب اسلامی ایران را روایت می کند.

شخصیت «مهدی» در این سریال ایفاگر یکی از نقش های اصلی و جوان اول انقلابی قصه ای است که جواد شمقدری آن را نویسندگی و کارگردانی می کند. با «امین اسکندریان» بازیگر این نقش درباره دغدغه هایش در اجرای نقش جوانی انقلابی و بازی در چنین نقشی گفت و گو کردیم.

 

** آقای اسکندیان بازخوردها تا به الان به چه صورت بوده است؟

-نقدهایی که به بازی من می شود خوب بوده است و از آنجایی که روی بازی خودم متمرکز هستم سعی می کنم برای آینده ام کمک بگیرم.

** به هر حال انتخاب بازیگران نقش های اصلی سریالی که به انقلاب و ماجراهای قبل از آن برمی گردد کار ساده ای نیست. شما چطور برای این نقش انتخاب شدید؟

-سال ۹۰ تئاتری برای جشنواره تئاتر فجر بازی می کردم و همان جا با علی رجایی که بازیگر هستند آشنا شدم و او قبلا در کارهای آقای علی اکبری بازی کرده بود. بعد از مدتی طی اتفاقی دوستم متوجه می شود که آقای علی اکبری دنبال بازیگر نقش مهدی برای این سریال هستند و عکس من را به ایشان نشان می دهد. صبح فردای همان روز به دفتر رفتم و با آقای شمقدری و علی اکبری صحبت کردم و همانجا ۵ بار تست بازی و گریم گرفتند که تست های سختی هم بود و بعد از آن برای این نقش انتخاب شدم.

** در سریال هم ۵ گریم مختلف دارید؟

-ما در سریال در چند برهه از زمان مهدی را می بینیم که از جوانی اش آغاز می شود و در ادامه به اتفاق های پایان داستان می رسد. در برهه ای بدون ریش و مو است و در زمانی هم با ریش و موی بلند و زمانی هم ریش و موی کوتاه که همه این گریم ها هنر دست آقای داریوش صالحیان بود.

 

** کلیت این سریال کمتر از یکسال می گذرد و سن مهدی بالاتر نمی رود.

-بله درست است تا همان سال ۵۸ قصه روایت می شود و همان ریش و موی بلندی که می بینیم پایان کار است.

** با توجه به اینکه این سریال اولین بازی شما در قالب تصویر است، اولین گزینه ای که برای حضور در یک سریال برایتان اهمیت داشت، چه بود؟

-من سالیان سال است که تئاتر بازی می کنم و خیلی دوست داشتم با نقش اصلی یک سریال معرفی شوم. البته قبلا کار تصویری انجام داده بودم اما خب خیلی دیده نشد در سال ۷۹ سریال آوایی در گلستان را بازی کرده بودم و بعد از آن چند فیلم کوتاه و یک فیلم سینمایی بازی کرده بودم.

آقای علی اکبری هم که در سینما و تلویزیون ما در جه یک هستند و چهره های مختلفی را به سینما معرفی کردند و نام ایشان که آمد سراپا گوش شدم. نقش مهدی برایم خیلی جذاب بود و اتفاق های عجیب و غریبی در خلال قصه برای مهدی می افتد و همه چور احساسات و موقعیت های بازیگری را تجربه می کند و همین برای خود من هم چالشی بود که ببینم می توانم از عهده ایفای این نقش بربیایم.

 

** یعنی می خواهید بگویید نقش سنگینی بود؟

-بله خیلی نقش سنگینی بود. بار سریال ۴۴ قسمتی بر دوش شخصیتی است که باید این بار را تا پایان به مقصد برساند. در این سه سال ضبطی که داشتیم خیلی تلاشم را به کار بستم تا نقش خوبی را ارائه دهم و حالا این را نمی دانم چقدر در بازخوردهای مردم موفق بوده ام.

** به هر حال یکی از گزینه هایی که در این سریال وجود دارد قصه کار است. برای اغلب بازیگران داستان و فیلم نامه از اهمیت بالایی برخوردار است درحالی که برخی بازیگران در چنین آثاری حضور نمی یابند.

-خود نقشی که بازی کردم بیش از هر موضوع و یا شایعه دیگری که در سینما و تلویزیون وجود دارد، برایم مهم بود. اینکه نقش چقدر جای بازی و مانور دارد برایم اهمیت دوچندانی داشت و سعی کردم صرفا روی کارم بدون حواشی ای که دیگران می گویند، تمرکز کنم.

** شخصیت مهدی در بستر انقلاب رشد می کند،‌ فعالیت می کند و شکل می گیرد،‌ با توجه به اینکه شما در زمان انقلاب حضور نداشتید، چقدر این موضوع برایتان اهمیت داشت؟

-در کل بازی کردن در کارهای تاریخی برای همه بازیگران جذاب است چونکه هیچ ذهنیتی از آن زمان ندارند. برای مثال آقای میرباقری سریال امام علی (ع) را می سازد و بازیگران به این دلیل که متن موجود را برای اولین بار می شنوند برایشان جذاب است و از سویی آنها را با چالشی مواجه می کند که ببینند از عهده ایفای چنین نقشی برمی آیند یا نه؟ برای سریال روزهای ابدی هم چنین اتفاقی افتاد و زمان انقلاب و قبل و بعد از آن یک برهه ای از تاریخ است که در کشور ما رخ داده و من به این دلیل که آن زمان از تاریخ را ندیدم، خیلی برایم جالب بود که ببینم می توانم از پس آن بربیایم و یک کار تاریخی بازی کنم. در ادامه خیلی خودم را درگیر آن حال و هوا کرده بودم.

 

** از چه طریقی با حال و هوای آن روزهای انقلاب آشنا شدید؟ با فردی مشورت کردید یا به فیلم و کتاب بسنده کردید؟

– از روزی که فیلم نامه را خواندم تا روز شروع ضبط یک ماه زمان داشتیم و در این زمان خیلی تحقیق کردم و با افراد مختلف صحبت کردم به این خاطر که ما آدم های آن زمان را ندیده بودیم و باید ریز شخصیت هایشان را متوجه می شدیم. همچنین فیلم های بسیاری درباره دانشجوهایی که سفارت آمریکا را تسخیر کردند، دیدم و خیلی خودم را درگیر این کرده بودم که آدم های آن زمان چه حس و حالی داشتند و اصلا چی شد که چنین تصمیم هایی گرفتند تا چنین کارهایی را انجام دهند؟

** یعنی تفکر این افراد برای شما جذابیت داشت؟

بله دقیقا درست است. دوست داشتم بدانم چه نوع تفکری داشتند و سیر و سلوک و راه و روش زندگی شان چطور بوده است و همه اینها چالش هایی بود که برایم جذابیت داشت. در تمام صحنه ها تمام فکر و ذکرم این بود مهدی در آن دوران زندگی می کند با امینی که در عصر حاضر زندگی می کند خیلی تفاوت دارد و خیلی سعی کردم ببینم مهدی چه طور فکر می کند حرف می زند و یا وقتی در یک موقعیتی قرار می گیرد، چطور راه می رود؟ سعی کردم از خودم دورش کنم و واقعا به دلیل سال های زیادی که از انقلاب گذشته و من هم آن دوران را ندیدیم، آدم های آن زمان را نمی شناسم و به همین دلیل سر صحنه هم سعی می کردم بیشتر روی شخصیت این فرد و تمام موقعیت هایی که مهدی در آنها قرار می گیرد، تمرکز و تحلیل شخصیت کنم.

** این شخصیت در تاریخ انقلاب اسلامی ایران ما به ازای بیرونی داشته یا نه و نماینده یکی از انقلابی هایی است که در آن زمان می زیسته؟

-نه مهدی شخصیت بیرونی ندارد و کاملا تخیلی است و آقای شمقدری آن را خلق کردند. البته که با ایشان صحبت می کردم گفتند این شخصیت را از چند شخصی که در آن زمان زندگی می کردند الهام گرفتند.

** تا به حال خودتان را به جای شخصیت مهدی قرار دادید؟ که اگر جای او بودید چه می کردید؟

-مهدی پسر با جنب و جوشی است و من خیلی آرام هستم. مهدی شجاعت بسیاری دارد و واقعا نمی دانم که اگر به جای او بودم به کردستان و گنبد می رفتم یا نه؟

 

** چقدر برای اجرای این نقش حساسیت وجود داشت؟

-حساسیت دارد چونکه موضوع سریال به شدت حساس است و ما هم سعی می کردیم تا این حساسیت ها را شناسایی کرده و به درستی  اجرایش کنیم و اینها به کمک آقای شمقدری و علی اکبری پیش رفت.

** از ابتدای پخش این سریال نقدهای زیادی از دور و اطراف شنیده می شود که بخشی از آنها منصفانه نیست. خودتان این نقدها را شنیدید یا دنبال می کنید؟

-نظر شخصی ام این است که وقتی بازیگر کارش را انجام می دهد، هر حرفی که بزند توجیه کارش است. اما تا همین جا هم باید بگویم نقدهایی که به بازی من شده است، خیلی منصفانه نیست. چون نقدهایی که به کلیت کار شده است را من نباید پاسخ بدهم. به هر حال این اولین تجربه بازیگری من در چنین پروژه بزرگی بود و فشارهای روحی و روانی زیادی روی من وجود داشت و به نظرم باید کمی مهربان تر با هم برخورد کنیم. چه انتظاری داریم از پسری که در سن ۲۷ سالگی برای اولین بار نقش اصلی یک سریال را بازی می کند همه چیز تمام باشد؟ بازیگری خیلی به تجربه متکی است و شما باید حداقل ۱۰ فیلم بازی کنید تا کسی به شما نقد نکند. البته که دلخور نشدم و به هر حال نقد است و نظر هر فردی برای من قابل احترام است و من هم باید تلاش بیشتری می کردم تا جای این نقدها را در زندگی ام نبینم.

** پروسه تصویربرداری این سریال چند سال بود؟

-حدود سه سال مشغول ضبط بودیم و جوانی که تازه آمده و ذوق و انگیزه دارد ممکن است این مدت زمان و فشارها روی او تاثیر بگذارد. خیلی تلاش کردم این شخصیت همه جا به یک شکل نباشد و دلم می خواست فراز و فرود داشته باشد و در هر موقعیتی یک نوع رفتاری از او بروز دهد.

 

** برای اولین بار در یک سریال به پروژه نفوذ امریکایی ها در ایران پرداخته شده است. چقدر این بخش برای مخاطبان جذابیت داشت؟ و چقدر توانست تاثیرگذار باشد؟

-من خیلی سوادش را ندارم و علوم سیاسی نمی دانم و صرفا روی بازیگری ام تمرکز دارم و به این خاطر که سواد سیاسی ندارم نمی توانم این اتفاق ها را تحلیل کنم.

** این سریال یک سال پیش در قالب 10 قسمت و تحت عنوان «خط تماس» در دهه فجر از همین شبکه پخش شد. فضای آن ده قسمت با این سریالی که این شب ها می بینیم متفاوت بود؟

-قرار بود پخش کل سریال در سال گذشته باشد و به دلیل اینکه چند ماهی سریال متوقف شد تصمیم بر آن شد که ده قسمتی را برای دهه فجر ارائه دهیم به همین جهت در «خط تماس» کمی داستان تغییر کرد اما کلیت آن در راستای یک هدف بود.

* سخت ترین سکانسی که در این سریال بازی کردید کدام سکانس بود؟

-همه سکانس هایم از لحاظ اجرایی به شدت سخت بود. البته یک سری سکانس ها از نظر روحی و برخی از نظر جسمی برایم سخت بود. در قسمت اول یادم است از کوه بالا می رفتم و شیب کوه نود درجه بود و اگر پایم سر می خورد قطعا اتفاقی برایم می افتاد.

** به تازگی تهیه کننده و کارگردان ها به جوان های بازیگر اعتماد می کنند شما نیز با همین اعتماد در این سریال بازی کردید.

-خیلی کار خوبی است. البته در دهه ۷۰ و ۸۰ این اتفاق رخ داد و شهاب حسینی پارسا پیروزفر و فریبرز عرب نیا هم جزو افرادی بودند که با همین اعتمادها دیده و چهره شدند. من واقعا از آقای علی اکبری و شمقدری ممنونم که به بازیگران جوان اعتماد کردند و همچنین صداوسیما که راه را برای جوان ها باز کرده است. اما کاش فقط از جوان هایی استفاده کنیم که پتانسیل بالایی دارند و واقعا برای بازیگری زحمت کشیده باشند. چندین جوان بی نظیر تئاتری می شناسم که هیچ وقت فرصتی نبوده که این افراد خودشان را نشان دهند و ای کاش در انتخاب هایمان دقتی کنیم و به سمت جوان های تئاتری برویم. متاسفانه برخی ها فقط به سمت بازیگرهایی می روند که فقط دغدغه شهرت دارند و این آسیب زننده است.

** بعد از این کار مشغول کار دیگری نشدید؟

-پیشنهاد که داشتم اما هنوز کاری که مورد قبولم باشد نبوده است. این روزها هم تمرین تئاتر دارم که اگر کرونا کمتر شود بعد از جشنواره تئاتر فجر بروی صحنه می رود.

** بعد از بازی در این سریال برای خودتان اولویت قرار دادید که در کدام مدیوم بازی کنید؟

-نه اگر پیشنهاد خوبی باشد چه در تئاتر و چه تصویر حتما قبول می کنم و بازی می کنم.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از فارس، سریال «روزهای ابدی» به تهیه کنندگی محسن علی اکبری و بازی علیرام نورایی، احمد نجفی،‌حمید گودرزی، رحیم نوروزی،‌صالح میرزاآقایی، شهره لرستانی، زهرا سعیدی،‌ جلیل فرجاد، امیرمحمد زند و … این شب ها از شبکه یک سیما بروی آنتن می رود.

انتهای پیام/





منبع خبر

قصه 5 گریم یک شخصیت در «روزهای ابدی»/ اسکندریان: «مهدی» را شمقدری خلق کرد بیشتر بخوانید »

درگیری معصومه ابتکار با عوامل پخش برنامه سلام صبح بخیر

درگیری معصومه ابتکار با عوامل پخش برنامه سلام صبح بخیر


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار رادیو و تلویزیون خبرگزاری فارس، معصومه ابتکار معاون امور زنان و خانواده رئیس جمهور صبح امروز به دنبال درخواست دولت از صداوسیما در برنامه سلام صبح بخیر شبکه 3 حاضر می شود اما این حضور با توهین و درگیری وی و مسئول دفترش با عوامل این برنامه ناتمام می ماند.

ظاهرا ناراحتی ابتکار از تشریفات قبل از شروع برنامه بوده است که معمولا باید مهمانان نیم ساعت قبل از ورود به استودیو مقدمات حضورشان مهیا شود. ابتکار این صرف زمان را بی احترامی به خود تلقی کرده و طبق اعلام عوامل برنامه به همراه مسئول دفترش با الفاظ تند شروع به توهین و تهدید عوامل برنامه می کند.

علی رغم پادرمیانی ها؛ ابتکار در نهایت حاضر نمی شود در برنامه حضور پیدا کند و استودیو را ترک می کند.

انتهای پیام/





منبع خبر

درگیری معصومه ابتکار با عوامل پخش برنامه سلام صبح بخیر بیشتر بخوانید »