تنبیه متجاوز

اطلاعیه اول سپاه همزمان با حمله به اسرائیل

سپاه پاسداران در اطلاعیه همزمان با آغاز حمله به مواضع رژیم اسرائیل، تاکید کرد این عملیات با ده‌ها موشک و پهپاد برای هدف قرار دادن اهداف مشخص در سرزمین‌های اشغالی انجام شد.‌‌ در متن این اطلاعیه آمده است: «بسم الله الرحمن الرحیم إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِینَ مُنْتَقِمُونَ ملت شریف و شهید پرورد ایران اسلامی. در پاسخ به جنایتهای متعدد رژیم خبیث صهیونیستی از جمله حمله به بخش کنسولی سفارت جمهوری اسلامی ایران در دمشق و شهادت فرماندهان و مستشاران نظامی ایران، بامداد امروز یکشنبه 26 فروردین، دلاورمردان نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان بخشی از تنبیه آن رژیم نامشروع و جنایتکار طی عملیات «وعده صادق» با رمز مقدس «یا رسول الله» با موفقیت اهدافی را در داخل سرزمین های اشغالی با ده ها فروند موشک و پهپاد مورد اصابت قرار دادند. جزئیات این عملیات که با مصوبه شورایعالی امنیت ملی و زیر نظر ستاد کل نیروهای مسلح و با حمایت و همراهی غیورمردان ارتش جمهوری اسلامی و پشتیبانی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح انجام پذیرفت، به زودی به استحضار مردم قهرمان ایران و آزادگان جهان خواهد رسید. وَمَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ بیانیه سپاه که پس از حمله به اسرائیل که در تلویزیون خوانده شد را می‌بینید و می‌شنوید.» بیانیه سپاه که پس از حمله به اسرائیل که در تلویزیون خوانده شد را می‌بینید و می‌شنوید.

اطلاعیه اول سپاه همزمان با حمله به اسرائیل بیشتر بخوانید »

تبلور عزت در قالب قطعنامه ۵۹۸

تبلور عزت در قالب قطعنامه ۵۹۸


گروه استان‌های دفاع‌پرس‌ – «منصور طیوری» پیشکسوت دفاع مقدس و  استاد  دانشگاه؛ بررسی تحولات نظامی دفاع مقدس پس از حمله سراسری رژیم بعث عراق و همپیمانان منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در شهریور ۱۳۵۹ و متوقف شدن ماشین جنگی این رژیم در اوائل سال ۱۳۶۰ و همچنین بازپس‌گیری خرمشهر در سوم خرداد سال ۱۳۶۱ نشان از تغییر روند جنگ به سود ایران بود.

بعد از فتح فاو در سال ۶۴ و عملیات موفق کربلای ۵ در سال ۶۵ عملاً ارتباط عراق با خلیج فارس را قطع شد و ایران را در کنار کشور کویت که یکی از اصلی‌ترین حامیان اقتصادی عراق در جنگ بود قرار داد. تصرف منطقه شلمچه نیز ایران را به شهر استراتژیک بصره که برای عراق اهمیتی خاص داشت نزدیک کرد و باعث تغییر موازنه جنگ به نفع ایران شد و تحلیلگران غربی و شرقی از احتمال پیروزی قریب الوقوع ایران در جنگ و سرنگونی رژیم بعث عراق سخن می‌گفتند. فشار‌های ایران باعث شد تا سازمان رزم عراق فراخوانی نیرو‌ها را از یک نوبت تا قبل از سال ۱۳۶۵ به ۳۰ نوبت بعد از آن افزایش دهد.

این تحرکات در کنار حمایت‌های بدون وقفه رژیم‌های منطقه و فرامنطقه بویژه آمریکا و شوروی سابق، نه تنها خللی در اراده رزمندگان پدید نیاورد بلکه باعث افزایش انگیزه در همه سطوح از رزمندگان تا مسئولان شد؛ بنابراین کشور‌های حامی عراق که روند جنگ را به نفع رژیم بعث و در نهایت خود نمی‌دیدند قطعنامه‌ای را با اکثریت آراء در ۲۹ تیر سال ۶۶ با هدف پایان دادن به جنگ به تصویب رساندند که بلافاصله به دلیل پیروزی‌های بزرگ رزمندگان در جبهه‌های نبرد که شکست رژیم بعث و درنهایت فروپاشی آن رژیم منحوس را به همراه داشت بلافاصله این قطعنامه را مورد پذیرش قرار داد. اما رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) با بینشی عمیق به دلائل زیر در ابتدای امر این قطعنامه را نپذیرفتند:

۱- با طرح قطعنامه ۵۹۸ از طرف شورای امنیت سازمان ملل متحد حضرت امام خمینی اجازه فرمودند نمایندگان سیاسی جمهوری اسلامی ایران با طرف‌های بین المللی و تهیه کنندگان قطعنامه در مورد محتوای آن به مذاکره بپردازند. هوشمندی امام مبنی بر مذاکره غیر علنی باعث شد محتوای قطعنامه در حد زیادی که منافع ایران پس از پایان جنگ را تامین کند به دنبال داشته باشد.

۲- عدم پذیرش قطعنامه توسط حضرت امام، اولا به خاطرعدم اعتماد به صدام حسین بود، چرا که صدام که قرار داد ۱۹۷۵ را در جلوی دوربین‌های رسانه‌های پاره نمود و جنگ را شروع کرده بود، می‌توانست دوباره عهد شکنی کند. باید تضمین لازم برای پای بندی صدام وجود می‌داشت. ثانیا همه دنیا پذیرفته بودند که صدام حسین جنگ را آغاز کرده و از سلاح شیمیایی در جنگ علیه مردم خود و نیز علیه نیرو‌های رزمنده ایرانی استفاده کرده بود و زندگی در کنار چنین موجودی در صورتی که توسط همین جنگ مهار نمی‌شد، غیر ممکن بود و چنانچه پس از پایان جنگ دیدیم، آن چهره اهریمنی وقتی در جنگ با ایران به هدف خود که کشورگشایی بود نرسید، به کویت حمله کرد تا آن کشور را به عنوان بخشی از سرزمین عراق در آورد و دیدیم که چه سرنوشت شوم و نکبت باری را تجربه کرد.

۳- حضرت امام خمینی با قرائتی که از روحیه صدام حسین داشت، به گونه‌ای تصمیم گیری کرد که در پایان جنگ حتی یک وجب از سرزمین عزیزمان به چنگال بیگانه نیفتد و حتی ورود به خاک عراق در جریان جنگ با این هدف بود که هم راهی برای آزاد سازی سرزمین‌های باقی مانده در اشغال عراق باشد و هم زمانی که صلحی به وقوع پیوست، نه عراق و نه هیچ همسایه یا دشمن دیگری در فکر حمله به کشور عزیزمان ایران نباشد.

۴- نقش قدرت‌های بین المللی در استمرار جنگ را نیز نمی‌توان نادیده گرفت، حمایت‌های نظامی و تسلیحاتی از صدام حسین توسط قدرت‌های بزرگ و حمایت‌های مالی برخی از کشور‌های منطقه باعث شده بود که صدام علیرغم شکست‌های پی در پی از جانب رزمندگان دلاور کشورمان روش تجاوزکارانه خود را تغییر ندهد؛ بنابراین میتوان گفت آنجه برای جمهوری اسلامی ایران به رهبری زعیم عالیقدر حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه بطور کل مطرح و موجب عدم شتاب در قبول آن می‌شد، اصرار بر تنبیه متجاوز به قدر کافی، احقاق حقوق حقه ایران و نیز بی‌اعتمادی در اجرای میثاق‌های بین‌المللی توسط قدرت‌های بزرگ بود.

پس از اینکه جمهوری اسلامی ایران باقدرت نسبت به احقاق حقوق خود پافشاری نمود، فشار‌های سیاسی غرب و شرق همراه با تبلیغات وسیع مبنی بر جنگ طلب نشان جمهوری اسلامی ایران و همچنین حملات رژیم بعث بیشتر شدند، اما همچنان ایران اسلامی برموضع خود پافشاری مینمود و در نهایت درتیرماه سال ۱۳۶۷ با فراهم شدن شرائط به نفع ایران و در اوج عزت و سربلندی، امام راحل نسبت به پذیرش قطعنامه ۵۹۸ اقدام نمود. حضرت آقا در آن زمان به عنوان رئیس جمهور در نماز جمعه ۲۲ مردا دسال ۶۷ در باره قبول قطعنامه فرمودند: اعلام قبول قطعنامه بوسیله جمهوری اسلامی ایران دو فایده اساسی داشت. اول اینکه آتش‌بس را به صلاح انقلاب و کشور دانستیم. دوم، با اعلام قبول قطعنامه ماهیت رژیم عراق علی‌رغم ادعا‌های صلح‌طلبی آشکار می‌شد و تحولات بعدی اصالت هر دو مصلحت را مشخص ساخت.

ایشان پیرامون عکس‌العمل عراق در این زمینه توضیح دادند: رژیم عراق در مقابل این حرکت غیرمنتظره جمهوری اسلامی ایران درماند. اگر طالب پوشاندن چهره جنگ‌طلب خود بود، باید آتش‌بس را قبول می‌کرد. اگر می‌خواست زیر بار فشار نرود، چهره منافقانه این رژیم افشا می‌شد و این هردو به نفع کشور ما بود؛ بنابراین با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ جمهوری اسلامی ایران رسما به دلایل زیر در این جنگ پیروز شد:

الف- حفظ، تثبیت و تداوم انقلاب اسلامی

هدف اصلی رژیم بعثی عراق و ابرقدرت‌های حامی آن، براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران بود که هر چند آسیب‌های زیادی به کشور ایران وارد کرد لیکن بر اقتدارش نیز افزوده شد و حاکمیت، از انسجام و ثبات بیش‌تری برخوردار شد و جایگاه ویژه‌ای را در نظام سیاسی منطقه و جهان کسب کرد.

ب) شکست استراتژی عراق در تهاجم به جمهوری اسلامی ایران

نگاهی به تاریخ معاصر، نشان دهنده‌ی این واقعیت تلخ است که جنگ‌های قرون اخیر همواره جدا شدن بخشی از خاک ایران را در پی‌داشته است و از افتخارات انقلاب اسلامی ایران این است که به رغم حمایت ابرقدرت‌ها از دشمن، با اتکال الهی و تکیه بر قدرت ملی، اجازه‌ی تجزیه‌ی ذره‌ای از خاک کشور را نداد و دشمن بعثی نتوانست به ادعا‌های خود در مورد اروند رود و سایر نقاط مرزی تحقق بخشد و کوچک‌ترین دست‌رسی پیدا کند.

ج) پذیرش مجدد قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر توسط رژیم بعث عراق

صدام که با پاره‌کردن قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر، جنگ را آغاز کرد؛ در نهایت با پذیرش آن در ششمین و آ‌خرین نامه‌ی خود در ۶۹.۵.۲۳ به رئیس‌جمهور وقت ایران نوشت: «بدین ترتیب همه‌ی آنچه را که می‌خواستید و بر آن تکیه می‌کردید؛ تحقق می‌یابد و دیگر اقدامی جز مبادله‌ی اسناد باقی نمی‌ماند.»

د) معرفی رژیم بعث عراق به عنوان متجاوز توسط دبیر کل سازمان ملل متحد

خاویر پرز دکوئیار، دبیر کل سازمان ملل پس از اخذ و بررسی اسناد و ادله‌ی جمهوری اسلامی ایران و عراق در تاریخ ۱۸ آذر ۱۳۷۰ صدام را به عنوان تجاوز‌گر و آغازگر جنگ معرفی نمود که این موضوع، تحقق یکی از شرایط و خواسته‌های جمهوری اسلامی ایران بود.

با توجه به دلایل ذکر شده که البته بخشی از دلایل پیروزی رزمندگان اسلام در دفاع مقدس بود، معلوم شد که جمهوری اسلامی ایران پیروز قطعی این جنگ بوده، زیرا توانسته است دشمن متجاوز را در کلیه‌ی اهداف خود ناکام بگذارد و از موجودیت و تمامیت ارضی خود به نحو احسن دفاع کند.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تبلور عزت در قالب قطعنامه ۵۹۸ بیشتر بخوانید »

نگاهی به شرایط انجام دو عملیات بزرگ کربلای ۴ و ۵ در ششمین سال جنگ

نگاهی به شرایط انجام دو عملیات بزرگ کربلای ۴ و ۵ در ششمین سال جنگ


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، ۱۳۶۵ ششمین سالی بود که از شروع جنگ تحمیلی صدام علیه ایران می‌گذشت. در این سال، شرایط دفاع مقدس به‌گونه‌ای رقم خورده بود که باید تصمیم‌های اساسی در خصوص آن گرفته می‌شد.

جنگ طولانی شده بود و فرسایشی شدنش در کنار فشار‌های بین‌المللی و ملاحضات داخلی می‌توانست زنگ خطر را برای مسئولان ایرانی به صدا درآورد.

آن‌هایی که سن‌شان به دوران دفاع مقدس قد می‌دهد، به یاد دارند که تقریبا از ابتدای سال ۱۳۶۵ بار‌ها از تریبون‌های رسمی، چون نماز جمعه، مسئولان از تعیین سرنوشت جنگ در سال پیش رو سخن می‌گفتند، اما طرح این موضوع در سال ۶۵ چه معنایی داشت؟

از دید میادین نبرد

از دید وقایعی که در میدان نبرد اتفاق افتادند، پس از اتخاذ استراتژی تعقیب و تنبیه متجاوز و ورود ایران به خاک عراق، چند عملیات بزرگ برون‌مرزی صورت گرفته بود که غالباً یا موفق نبودند یا به موفقیت صد درصدی نرسیدند؛ عملیات رمضان، والفجر مقدماتی، والفجر ۱، خیبر و بدر همگی بدون نتایجی دلچسب انجام شدند.

تنها در عملیات خیبر بود که جزیره مصنوعی مجنون (ساخته شده توسط عراقی‌ها برای اکشتشافات نفتی) به تصرف نیرو‌های خودی درآمد که هرچند در نقطه‌ای استراتژیک قرار گرفته بود، اما وسعت زیادی نداشت و با هوشیاری دشمن در این منطقه، نتوانست برگ برنده خوبی برای ایران باشد.

در نهایت در زمستان سال ۶۴، ایران توانست در عملیات والفجر ۸، شبه جزیره فاو را به تصرف خود درآورد. به این معنی که پس از سال‌ها ناکامی، در یک عملیات برون‌مرزی، یک نقطه مهم و حیاتی در داخل خاک عراق به تصرف درآمد که می‌توانست فشار لازم را به صدام و حامیان بین‌المللی‌اش فراهم آورد.

بندر فاو عمده راه دستیابی عراق به آب‌های بین‌المللی بود. هرچند آن‌ها از بندر ام‌القصر نیز یک کانال به خلیج فارس داشتند، اما فاو ۸۰ درصد دسترسی عراق به آب‌های گرم خلیج فارس را فراهم می‌کرد؛ بنابراین با تصرف فاو، امید‌ها برای تعیین سرنوشت جنگ در میدان نبرد از نو زنده شد.

اینطور تصور می‌شد که اگر ایران بتواند در یک عملیات دیگر، جنوب بصره را به تصرف درآورد و متصرفات فاو و والفجر ۸ را تکمیل کند. آن وقت دشمن شروط ایران را خواهد پذیرفت و جنگ با ظفر و پیروزی به اتمام خواهد رسید؛ بنابراین فرماندهان نظامی از منظر اتفاق‌های رخ داده در میادین نبرد، حساب ویژه‌ای برای سال ۶۵ باز کرده بودند.

قیمت نفت، زیر شش دلار

با طولانی شدن جنگ و مسأله تحریم‌ها و فشار‌های بین‌المللی، رفته رفته زمزمه اتمام جنگ در میان برخی از سیاستمداران ایرانی شنیده می‌شد، اما در سال ۶۵ یک اتفاق عجیب در حوزه اقتصاد رخ داد. با فشار ابرقدرت‌ها و همکاری کشور‌های عموما عرب منطقه، توزیع نفت در بازار‌های بین‌المللی افزایش چشمگیری یافت و در نهایت قیمت نفت در تابستان سال ۶۵ به بشکه‌ای زیر شش دلار رسید!

ارزان شدن دور از انتظار نفت می‌توانست فشار‌های اقتصادی شدیدی را برای کشوری مثل ایران ایجاد کند که اتکای زیادی به درآمد‌های نفتی داشت و همینطور سال‌ها زیر بار جنگی فراگیر و تحریم‌های ظالمانه قرار داشت. از همان تابستان داغ سال ۶۵ بود که بحث خالی شدن ذخایر ارزی کشور بیش از پیش مطرح شد و این موضوع نیز مسئولان را برآن داشت تا هرچه زودتر مسأله جنگ را سر و سامان بدهند؛ لذا از دید سیاستمداران و مسئولان امر، جنگ در سال ۶۵ باید به نقطه‌ای می‌رسید که حتی‌المقدور بتوان اتمام آن را پیش‌بینی کرد.

سپاه محمد (ص) می‌آید

پس از آنکه یک اتفاق نظر بین سیاسیون و فرماندهان نظامی برای تعیین سرنوشت جنگ در سال ۶۵ صورت گرفت، تبلیغات بسیاری در سطح کشور برای تشکیل سپاه محمد (ص) انجام شد. سپاه محمد (ص) یک سپاه حدودا صد هزار نفری بود که عمده رزمنده‌های آن برای بار اول به جبهه‌ها اعزام می‌شدند.

اگر در سال‌های قبل، عملیات بزرگ ما با چیزی در حدود صد هزار نیرو انجام می‌گرفت، در سال ۶۵ قرار شده بود علاوه بر صد هزار نفر نیرویی همیشگی، یک نیروی پشتیبان صد هزار نفری دیگر نیز به این جمع اضافه شود؛ معمولا عملیات‌های بزرگ برون‌مرزی با ۱۰۰ الی ۱۵۰ گردان رزمی انجام می‌شدند، اما برای عملیات کربلای ۴ که همان عملیات سرنوشت‌ساز بود، ۲۵۰ گردان در نظر گرفته شده بود. 

از آنجا که عملیات کربلای ۴ لو رفت و ظرف ۳۶ ساعت به پایان رسید، مسئولان که نمی‌خواستند سپاه محمد (ص) بدون نتیجه به شهر‌ها برگردد، عملیات کربلای ۵ را دو هفته پس از اتمام کربلای ۴ طرح ریزی و آغاز کردند.

عملیات کربلای ۵

اگر عملیات کربلای ۴ موفق می‌شد، ایران می‌توانست متصرفات عملیات والفجر ۸ را تکمیل کند و از جنوب بصره تا شبه جزیره فاو را کاملا در اختیار بگیرد، اما چون عملیات، موفق نبود، دو هفته بعد در روز ۱۹ دی ۱۳۶۵ عملیات بزرگ کربلای ۵ آغاز شد.

در کربلای ۴، یک عملیات ایذایی (عملیات فریب) توسط لشکر فجر شیراز و تیپ ۵۷ ابوالفضل (ع) خرم آباد در شلمچه انجام شد تا نیرو‌های دشمن را از محور‌های اصلی عملیات که جزایر ام‌الرصاص، بلجانیه، ماهی، ام‌البابی… و نهایتا عبور از اروند و تصرف جنوب بصره بود، منحرف سازد.

لشکر فجر و تیپ ابوالفضل (ع) برخلاف انتظار‌ها در دژ شلمچه شکاف ایجاد کردند و پیش رفتند، اما چون کربلای ۴ در محور اصلی موفق نبود، این واحد‌ها نیز بازگشتند؛ بنابراین با تجربه نسبتاً موفقی که توسط یگان‌های فجر و ابوالفضل (ع) به دست آمده بود، قرار شد عملیات کربلای ۵ از همان محور شلمچه انجام شود.

موانع نونی شکل با رشادت رزمندگان و شهدای بسیار فتح شدند و با دستیابی ایران به منطقه پنج ضلعی، وجب به وجب پیشروی ایران به سمت شهر بصره با مقاومت شدید عراقی‌ها مواجه شد و نهایتا پس از ۷۰ روز نبرد شدید و گاه تن به تن، ایران توانست نیمی از ۱۸ کیلومتر فاصله مرز شلمچه تا بصره را طی کند.

عملیات کربلای ۵ پس از چند مرحله اجرا در بهار سال ۱۳۶۶ به اتمام رسید. هرچند دشمن ضربات بسیار سختی متحمل شد و مجبور شد اهالی بصره را از این شهر کوچ دهد، اما خود شهر بصره تصرف نشد و با قفل شدن جبهه‌های جنوب، سرنوشت جنگ در سال ششم نیز تعیین نشد.

گزارش از داود جعفری

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نگاهی به شرایط انجام دو عملیات بزرگ کربلای ۴ و ۵ در ششمین سال جنگ بیشتر بخوانید »

کنکاش برای عبور از مرز

تنبیه متجاوزین بعثی در عملیات «رمضان»


کنکاش برای عبور از مرزبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، در تابستان سال ۱۳۶۱ شرایط موفقیت‌های جنگی ایران به سمتی پیش رفت تا رزمندگان ایران به دنبال مسئله تنبیه متجاوز باشند. متجاوزی که با تحمیل خسارات و تلفات گسترده به ایران، نه از طرف سازمان‌های بین‌المللی محکوم شد و نه حاضر بود شرایط عادلانه صلح را برقرار کند، بلکه با ماندن در دو هزار و ۵۰۰ کیلومتر مربع از سرزمین‌های اشغال شده ایران و ادعای آتش‌بس، صرفاً در موقعیتی مناسب موضع گرفته بود تا شاید پس از التیام زخم‌هایی که از عملیات‌های بزرگی همچون فتح‌المبین و بیت‌المقدس دریافت کرده بود، مجدداً خوی تجاوزگر خود را در اشغال شهر‌ها و روستا‌های ایران به نمایش بگذارد.

با سکوت و حتی حمایت بین‌المللی از تجاوز عراق و محقق نشدن خواسته‌های ایران (در شرایطی که در موضع پیروزی قرار داشت)، ازجمله عقب‌نشینی کامل نیرو‌های عراقی از مناطق اشغالی و پرداخت غرامت بابت دو سال خسارت و ویرانی شهر‌ها و روستاها، ایران تصمیم گرفت تا متجاوز را خود تنبیه کند و برای جلوگیری از تکرار چنین جنایاتی و جبران خسارت‌ها، عملیاتی با نام «رمضان» را برای ورود به خاک عراق ترتیب دهد. عملیاتی که با توجه به اولین نفوذ ایران به خاک عراق و محک و ارزیابی میزان آمادگی و توانایی دشمن و احراز قدرت هجومی ایران چه درصورتی‌که به اهداف از پیش تعیین شده خود می‌رسید یا خیر، خود یک پیروزی محسوب می‌شد. اما آنچه در نهایت رقم خورد، این بود که اهداف مدنظر این عملیات محقق نشد که یکی از مهم‌ترین دلایل آن، تأخیر ۵۰ روزه انجام این عملیات پس از پیروزی در بیت‌المقدس بود. طبق نظر برخی فرماندهان ازجمله فرمانده وقت سپاه، چنانچه عملیات حدود دو هفته زودتر انجام می‌شد موفق می‌شد زیرا در این صورت دشمن برای تکمیل اقدامات مهندسی و توسعه استحکامات خود فرصت کافی نداشت. در این صورت رزمندگان اسلام می‌توانستند با استفاده از ضعف‌های دشمن به‌ سرعت در عمق مواضع دشمن نفوذ کنند. [۱]

وقفه زمانی بین عملیات بیت‌المقدس تا رمضان دو دلیل عمده، یکی در خارج و یکی در داخل کشور داشت. دلیل خارجی شامل حمله اسرائیل به لبنان بود که باعث شد مدتی تمرکز ایران از عراق کم شده و به مسئله لبنان بپردازد و موضوع حتی تا ارسال نیرو به لبنان نیز انجامید. [۲]

دلیل دومی که باعث تعلل در انجام عملیات شد، مجموعه بحث‌هایی پیرامون نحوه ادامه یا پایان جنگ بوده که حتی بحث و بررسی این موضوع در دهه ۷۰ نیز از مباحث داغ درباره جنگ محسوب می‌شده است. [۳]

دو سه ماه پیش از آغاز عملیان رمضان و همزمان با طرح‌ریزی برای عملیات بیت‌المقدس در جلسه‌ای خدمت حضرت امام عرض شد که باید به‌ منظور تأمین کامل امنیت کشور و دفع متجاوز علاوه بر آزادسازی مناطق و شهر‌های اشغالی به خاک عراق نیز وارد شد و دشمن را تحت‌فشار قرار داد اما امام فرمودند «نه، چه لزومی دارد؟» با ارائه دلایلی ازجمله اینکه ایران اگر بخواهد از کشور دفاع کند باید در جایی پدافند و دفاع شود که نیرو‌های ایرانی هر روز نگران و مضطرب از حمله دشمن نباشند. [پس از بررسی و ارائه استدلال‌های متعدد]، امام فرمودند که اگر مطلب اینطوری هست، خوب، این یک حرف درستی است و ما برای دفاع باید تا آنجایی که اطمینان هست، پیش برویم. [۴]

البته چنین مباحث و جلساتی درباره چگونگی ادامه جنگ همچنان ادامه داشت و در پاسخ به اشکالاتی که امام در زمینه ورود به خاک عراق مطرح کرده بودند ازجمله آسیب دیدن به مردم بی‌گناه، نظامیان با مباحث کارشناسی و استدلال‌هایی ازجمله اینکه مرز‌های جنوب قابل دفاع نیستند و برای دفاع باید به یک مانع طبیعی مثل اروند تکیه کنیم، توانستند ثابت کنند که ادامه جنگ با منع ورود به خاک عراق سازگار نیست. [۵]

با توجه به وضعیت دشوار ایران، حمله صدام یک تهدید جدی برای انقلاب بود و حمایت‌های سازمان ملل، آمریکا و بسیاری از کشورها، شرایطی از بی‌اعتمادی را برای ایران ایجاد می‌کرد که خود می‌بایست آینده جنگ را مشخص کند، نه اینکه منتظر حوادث و یا حتی حملات آتی دشمن باشد. به‌ طوری‌که امام خمینی (ره) بعد از عملیات فتح‌المبین می‌گویند: «چیزی که امروز به آن مبتلا هستیم و ممکن است برای ما پیش آید قضایایی است که بعد از پیروزی جنگ برای ما ممکن است پیش بیاید. آمریکا معلوم نیست به این زودی‌ها طمعش را از این کشور قطع کند… [۶]»

پس از انجام موفقیت‌آمیز آزادسازی خرمشهر، دو ایده متفاوت پیرامون اتمام و ادامه جنگ شکل گرفت. در رویکرد اول چنین تصور می‌شد که با شکست عراق و آزادسازی مناطق اشغالی دیگر ادامه جنگ ضرورتی ندارد و در رویکرد دوم چنین استدلال می‌شد که ایران باید منطقه‌ای مهم از خاک عراق را در اختیار بگیرد تا از موضع برتر، عراق و حامیانش را برای تأمین خواسته‌های ایران متقاعد کند. [۷]

در بررسی نظرات مخالف ادامه جنگ می‌توان به جریان نهضت آزادی و برخی از گروه‌های سیاسی اشاره کرد که ادامه جنگ را عامل مؤثری در انسداد سیاسی ارزیابی می‌کردند و از این منظر پایان دادن به جنگ را ضروری می‌دانستند. [۸]

در پاسخ به چنین دیدگاهی عباس شیبانی از مؤسسان نهضت آزادی، این‌طور بیان می‌کند:

«در جنگ که اصلاً استدلال مهندس بازرگان بسیار استدلال غلط و ناواردی بود. آن‌ها معتقد بودند که جنگ با عراق را نیمه‌کاره و بدون اجرای عدالت و حتی بدون تعیین شدن طرف متجاوز و شروع‌کننده جنگ و بدون احقاق حقوق ضایع‌شده ملت ایران رها کنیم، حال آن‌که بعد از حمله عراق به کویت معلوم شد که امام، صدام را درست شناخته بود … امام روحیه صدام را از اول می‌دانست، ولی بازرگان در قضیه جنگ، خیلی سطحی قضاوت می‌کرد. بحث صدام نبود بحث حمایت جهانی از او برای سقوط انقلاب بود و بعد از حمله عراق به کویت هم که همه فهمیدند شناخت امام از صدام کاملاً درست است. علاوه بر اینکه آن صلح پایدار برقرار نمی‌شد و حتی متجاوز بودن عراق را هیچ جا اعلام نکرده بودند. [۹]»

همچنین در این زمینه می‌توان به نظر فرمانده وقت سپاه اشاره کرد:

«هیچ پیشنهاد صلحی تا چهار سال بعد از آزادی خرمشهر به ایران نشد و فقط چند طرح آتش‌بس ارائه شد که اگر قبول می‌کردیم، جنگ پنجاه سال به درازا می‌کشید.» [۱۰] مطرح شدن مجموعه مباحثی که در بالا ذکر شد، نشان‌دهنده اهمیت موضوع ورود به خاک عراق برای ایران یا نحوه پایان جنگ بوده است که این موضوع تا حدودی باعث ایجاد وقفه برای رزمندگان در صحنه نبرد شد. مباحث سیاسی مهمی که البته برای رزمندگان جنگیدن برای احقاق حقوق ایران چه در خاک ایران و چه در خاک عراق اهمیتی نداشت. در این زمینه سردار رشید با توجه به ذکر اهمیت نظر نظامیان در تسهیل تصمیم امام برای ورود به خاک عراق این‌طور بیان می‌گوید:

«اصولاً برای فرماندهان عملیاتی هیچ‌گاه این سؤال مطرح نبوده است که آیا باید وارد خاک عراق شویم یا خیر؟ خدا گواه است که من هرچه فکر می‌کنم که حتی به‌عنوان یک سؤال این مطلب را در قرارگاه خود مورد مذاکره قرار داده باشم و مثلاً باید نقطه‌ای مانند تنومه را متصرف شویم یا خیر می‌بینم که هیچ‌گاه چنین سؤالاتی در میان ما فرماندهان عملیاتی مطرح نبوده است. [۱۱]»

منابع

[۱]- تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق، حسین علایی، ج ۱، نشر مرزوبوم، تهران ۱۳۹۵، ص ۵۱۵

[۲]- تنبیه متجاوز (تجزیه تحلیل جنگ ایران و عراق-جلد سوم)، حسین اردستانی، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چ ۵، تهران ۱۳۹۵، صص ۳۲-۳۳.

[۳]- علل تداوم جنگ، محمد درودیان، چ ۱، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، تهران، ۱۳۸۲، صص ۱۴۰-۱۵۱.

[۴]- روزشمار جنگ ایران و عراق (عبور از مرز)، ج ۲۰، علی‌رضا لطف‌الله زادگان، چ ۱، مرکز تحقیقات و مطالعات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، تهران ۱۳۷۹، ص ۱۸-۱۹

[۵]- تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق، ج ۱، صص ۵۱۸-۵۲۲.

[۶]- صحیفه نور، ج ۱۶، ص ۱۸۴.

[۷]- پرسش‌های اساس جنگ، محمد درودیان، چ ۲، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، تهران، ۱۳۸۲. ص ۲۰۴.

[۸]- همان، ص ۲۰۵

[۹]- همان، ص ۲۱۰

[۱۰]- روزنامه عصر آزادگان، شماره ۹۳، ۱۰/۱۱/۱۳۷۹، ص ۹.

[۱۱]- علل تداوم جنگ، ص ۱۴۸.

انتهای پیام/ 118



منبع خبر

تنبیه متجاوزین بعثی در عملیات «رمضان» بیشتر بخوانید »

دفاع جانانه «پدافند هوایی» در مقابل تجهیزات پیشرفته ابرقدرت‌ها/ از سرنگونی «میگ ۲۵» تا دفاع از گلوگاه اقتصاد کشور


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، هدف جنگ‌افروزان از تحمیل جنگ هشت‌ساله بر ملت ایران، درهم کوبیدن انقلاب اسلامی ایران بود، برای همین ابرقدرت‌های شرق و غرب نظیر آمریکا، شوروی و همچنین کشورهای اروپایی و سازمان «ناتو»، با سوءاستفاده از روحیات و جاه‌طلبی‌های «صدام»، او را برای مقابله با انقلاب اسلامی ایران پیش انداخته و با انواع و اقسام تجهیزات و تسلیحات پیشرفته نظامی، ارتش بعث عراق را تجهیز کردند؛ مثلاً براساس اسنادی که بعداً رو شد، ثابت کرد که آمریکا پیش از آغاز جنگ، با «صدام» توافق‌هایی داشته است و کمک‌های تسلیحاتی و اطلاعاتی بسیار ذی‌قیمتی مرتباً در طول جنگ به سمت نیرو‌ها و قوای «صدام» و حزب بعث سرازیر می‌شد.

حمایت‌های همه‌جانبه ابرقدرت‌ها از ارتش بعث عراق در حالی بود که جمهوری اسلامی ایران در محدودیت‌هایی نظیر تحریم‌های اقتصادی و تسلیحاتی قرار داشت و نیروهای مسلح نیز با کمبودها و نواقصی در ابتدای شروع جنگ تحمیلی روبه‌رو بودند؛ هرچند که این کمبودها و نواقص کم‌کم با هدایت‌های امام خمینی (ره) و همچنین مجاهدت‌ها و ایثارگری‌های جوانان و متخصصان این مرز و بوم وضعیت بهتری پیدا کرد؛ اما با این وجود، ارتش عراق به یاری ابرقدرت‌ها، از لحاظ تجهیزات نظامی همیشه نسبت به نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران برتری داشت؛ البته که جمهوری اسلامی ایران نیز در مقابل، از سلاح قدرتمندتری برخوردار بود که توانست در این «جنگ نامتقارن»، مقابل یک دنیا ایستادگی کند و این سلاح چیزی نبود جز ایمان به خدا و ایثارگری و مجاهدت‌های ملت و نیروهای مسلح.

اگر رویدادها و حوادث دوران دفاع مقدس را مرور کنیم، خواهیم دید که «نبرد هوایی» یکی از عرصه‌های جنگ نابرابری بود که ابرقدرت‌های جهان به انقلاب اسلامی ایران تحمیل کردند؛ اما با این وجود، متخصصان این مرز و بوم با توکل به خدا و ایثارگری‌‌های خود، توانستند با تخصص و اراده پولادین، مقابل این تهدیدات نابرابر «دفاع جانانه» کنند که در این راستا، نام امیر سرلشکر شهید «منصور ستاری» به‌عنوان یکی از نخبگان این سرزمین، بر قله حماسه‌های دفاع هوایی دوران دفاع مقدس می‌درخشد.

دفاع جانانه «پدافند هوایی» در مقابل تجهیزات پیشرفته ابرقدرت‌ها/ از سرنگونی «میگ ۲۵» تا دفاع از گلوگاه اقتصاد کشور

سرهنگ کنترل شکاری بازنشسته «سید احمد کیا» یکی از یادگاران دوران هشت سال دفاع مقدس است که در راستای دفاع از حریم هوایی کشور، در عملیات‌ها و مناطق مختلف در کنار شهید «منصور ستاری» حضور داشته و مسئولیت‌هایی نظیر جانشین فرمانده و رئیس عملیات سایت راداری تاکتیکی جنوب غرب کشور واقع در بندر امام خمینی (ره) را بر عهده داشته است؛ بنابراین به گفت‌وگو با این پیشکسوت نیروی پدافند هوایی و دوران دفاع مقدس نشسته‌ایم تا حماسه‌های «پدافند هوایی» ارتش جمهوری اسلامی ایران در دوران دفاع مقدس را برای ما تشریح کند.

          بیشتر بخوانید:

                    * انهدام ۷۲ جنگنده دشمن در عملیات «والفجر ۸» با تدبیر سرلشکر ستاری

سرهنگ «سید احمد کیا» می‌گوید: «کشور‌های مختلف، خصوصاً کشور‌های مرتجع عرب در منطقه و همچنین کشور‌های مستکبر نظیر «شوروی» از سمت شرق، «آلمان» و «فرانسه» از سمت غرب و کشور‌های دیگر نیز در پشت صحنه، در طول هشت سال دفاع مقدس کمک‌های زیادی را از لحاظ تسلیحاتی و نیروی انسانی به ارتش بعث عراق کردند که کمک‌های آن‌ها باعث می‌شد تا عراق با تمام توان رزمی خود، علیه ما وارد عمل شود».

وی همچنین معتقد است: «پدافند هوایی قهرمان ما توانست مقابل تمام این تشکیلات و تجهیزاتی که ابرقدرت‌های شرق و غرب در اختیار کشور متخاصم عراق قرار داده بودند، دفاع جانانه‌ای داشته باشد و از تمام منابع و اماکن حیاتی و حساس کشور محافظت کرده و از رزمندگان اسلام در مناطق عملیاتی، در برابر حملات هوایی دفاع کند».

دفاع جانانه «پدافند هوایی» در مقابل تجهیزات پیشرفته ابرقدرت‌ها/ از سرنگونی «میگ ۲۵» تا دفاع از گلوگاه اقتصاد کشور

آن‌چه در ادامه می‌خوانید، ماحصل گفت‌وگوی خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس با سرهنگ کنترل شکاری بازنشسته «سید احمد کیا» است:

دفاع‌پرس: عملکرد کلی دفاع هوایی در دوران دفاع مقدس را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

«دفاع هوایی» در طول هشت سال دفاع مقدس، به‌طور کلی در سه مرحله به‌وقوع پیوست؛ در مرحله اول، ما در برابر هجوم دشمن ایستادگی کردیم و توانستیم تا حد زیادی از پیشروی دشمن جلوگیری کنیم. در مرحله دوم موضوع بازپس‌گیری مناطق تصرف‌شده توسط دشمن مطرح بود که شامل چند عملیات نظیر «بیت‌المقدس» و… شد و مرحله سوم نیز مرحله «تنبیه متجاوز» بود که با عملیات‌هایی نظیر «والفجر هشت»، «کربلای پنج» و… صورت گرفت. این درحالی است که پدافند هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز در کنار دیگر نیرو‌های مسلح کشور، در محاصره اقتصادی و تسلیحاتی قرار داشت؛ اما با این وجود، با بهره‌گیری از تلاش، ایثار و غیرت کارکنان خود، با تهدیدات دشمن مقابله کرد که این رمز پیروزی رزمندگان اسلام در دفاع هوایی بود.

دفاع‌پرس: تهدیدات هوایی در دوران دفاع مقدس چگونه بود؟

در طول هشت سال دفاع مقدس، کشور‌های مختلف خصوصاً کشور‌های مرتجع عرب در منطقه و همچنین کشور‌های مستکبر نظیر «شوروی» از سمت شرق، «آمریکا»، «آلمان» و «فرانسه» از سمت غرب و کشور‌های دیگر در پشت صحنه، کمک‌های زیادی را از لحاظ تسلیحاتی و نیروی انسانی به ارتش بعث عراق کردند که این کمک‌ها باعث می‌شد تا عراق با تمام توان رزمی خود، علیه ما وارد عمل شود.

عراق پیش‌بینی‌های لازم را پیش از آغاز جنگ تحمیلی به‌عمل آورده بود؛ یعنی پیش از ۳۱ شهریور سال ۱۳۵۹ که رسماً ۱۱ پایگاه و فرودگاه و ۱۹ شهر ما را مورد حمله قرار داد، تجاوزاتی به مناطق مرزی و هوایی شمال‌غرب، غرب و جنوب غرب کشور انجام داده بود که نهایتاً حملات خود را در ۳۱ شهریور گسترش داد.

رژیم بعث عراق در زمینه نبرد هوایی پیش‌بینی‌های مختلفی، از جمله استقرار رادار‌های هوایی، هواپیما‌های متعدد و سایت‌های شنود را انجام داده بود، تا جایی که ۹۰ سایت شنود را در مرز‌های ما مستقر و هواپیما‌های «میراژ» و «سوپراتاندار» را سه‌ماه زودتر از فرانسوی‌ها خریداری کرد که هواپیما‌های «سوپراتاندارد» را در نبرد دریایی، علیه نفت‌کش‌ها و شناور‌های تجاری و اقتصادی ما به‌کار برد؛ به‌طوری که سکو‌های نفتی و جزیره «خارگ» که نبض اقتصاد کشور ما در آن دوران بود را مورد حمله قرار می‌داد. عراق همچنین با دریافت هلی‌کوپتر‌های «سوپر فرلون» که حامل موشک‌های «اگزوسه» بودند، پیوسته شناور‌های تجاری و نفت‌کش‌های ما را مورد حمله قرار می‌داد.

دفاع جانانه «پدافند هوایی» در مقابل تجهیزات پیشرفته ابرقدرت‌ها/ از سرنگونی «میگ ۲۵» تا دفاع از گلوگاه اقتصاد کشور

بخش نارنجی دم هواپیماهای «میراژ» ارتش بعث عراق نشانه‌ای بود که ایرانی‌ها به مصری بودن آن پی بردند

همچنین دشمن برای حمله به مناطق عملیاتی، پرواز‌های دسته‌جمعی انجام می‌داد؛ به‌طوری که در نوک حمله، از هواپیما‌های اختلال الکترونیکی استفاده کرده و بر روی تمامی رادار‌های ما پارازیت می‌انداخت تا ما نتوانیم موقعیت دقیق هواپیما‌های عراقی که به ما حمله می‌کردند را تشخیص دهیم. علاوه‌بر آن، پشت سر این هواپیماها، هواپیما‌های ضدرادار نظیر «سوخو ۲۲» که «شوروی» به صدام داده بود، قرار می‌گرفتند که حامل موشک‌های X28 بوده و علیه رادار‌های موج دائم «High Power» و سایت‌های موشکی «هاگ» و رادار‌های «تپشی» ما فعال بودند. از سویی دیگر، دشمن به هواپیما‌های «میراژ» فرانسوی مجهز بود که حامل موشک‌های هوا به سطح «AS37» بودند و با این تحهیزات، چشم رادار‌های ما را کور می‌کردند و پشت سر این هواپیما‌ها نیز، از هواپیما‌های بمباران خود استفاده می‌کردند که توسط ۲ سری هواپیما، در ارتفاع بالا و ارتقاع پایین، پوشش رزمی داده می‌شدند؛ بنابراین پرواز‌های دسته‌جمعی آن‌ها نفوذناپذیر می‌شدند.

دفاع‌پرس: با وحود تجهیزات پیشرفته‌ای که غرب و شرق در اختیار ارتش بعث عراق قرار می‌دادند، پدافند هوایی ارتش چگونه با این تهدید‌ها مقابله می‌کرد؟

پدافند هوایی قهرمان ما توانست در مقابل تمام تشکیلات و تجهیزاتی که ابرقدرت‌های شرق و غرب در اختیار کشور متخاصم عراق قرار داده بودند، دفاع جانانه‌ای داشته باشد و از تمام منابع و اماکن حیاتی و حساس کشور محافظت کرده و از رزمندگان اسلام در مناطق عملیاتی، در برابر حملات هوایی دفاع کند.

به‌عبارتی دیگر؛ پدافند هوایی در این برهه از زمان می‌بایستی، هم از اقتصاد کشور، هم از سراسر مرز‌های کشور و هم از مناطق عملیاتی از رزمندگان اسلام دفاع می‌کرد؛ بنابراین، پدافند هوایی چتری بود به مسافت ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار کیلومتر مربع که کل فضای کشور و ماورای آن و همچنین مرز‌های کشور را پوشش می‌داد تا کوچک‌ترین تحرکی که از طرف کشور‌های همسایه، خصوصاً کشور عراق صورت می‌گرفت را کشف و رصد کند و برای این‌که ماهیت این پرواز‌ها مشخص شود، سایت‌های شناسایی با دریافت فرکانس‌های الکترونیکی، اطلاعات لازم را در اختیار ما قرار می‌دادند تا متوجه شویم هواپیمایی که می‌خواهد به ما حمله نظامی کند، از چه نوعی و از چه امکاناتی برخوردار هستند.

دفاع جانانه «پدافند هوایی» در مقابل تجهیزات پیشرفته ابرقدرت‌ها/ از سرنگونی «میگ ۲۵» تا دفاع از گلوگاه اقتصاد کشور

همچنین، هواپیما‌های شکاری نیروی هوایی ارتش در مناطق عملیاتی، به‌صورت پیوسته و ۲۴ ساعته با استفاده از سوخت‌گیری هوایی و کنترل رادار‌ها حضور داشتند و نفوذ هواپیما‌های عراقی را به حداقل می‌رساندند؛ به‌طوری‌که رادار‌های زمینی، این هواپیما‌ها را در مناطقی که از قبل مشخص شده بودند، هدایت می‌کردند و آن‌ها در گردش دورانی که در آن منطقه داشتند، بلافاصله بعد از رصد اولین تهدید توسط رادار، به‌سمت آن هدف متخاصم می‌رفتند که بعد از مراحل درگیری اولیه، با اجرای طرح تاکتیکی مناسب، علیه حمله دشمن اقدام تاکتیکی می‌کردند؛ مثلا اگر هواپیمای ما F14 بود، با استفاده از رادار خود می‌توانست از فاصله ۶۰ کیلومتری هواپیمای متخاصم دشمن را هدف قرار دهد. در مرحله نهایی رهگیری هوایی، خلبان هواپیما اعلام می‌کرد که من آماده دارم مسئولیت عملیات را برعهده بگیرم و بعد از اعلام این پیام، بر روی هواپیمای دشمن Lock-On انجام داده و سپس موشک خود را شلیک می‌کرد.

دفاع‌پرس: یکی از افتخارات پدافند هوایی ارتش در دوران دفاع مقدس، انهدام هواپیمای «میگ ۲۵» ارتش بعث عراق بود؛ این اقدام چگونه صورت گرفت؟

در سراسر دنیا سابقه ندارد که بتوانند هواپیمای «میگ ۲۵» روسی را سرنگون کنند؛ چراکه هواپیمایی بلندپرواز است که بالای ۶۵ هزار پا، با سرعت ۳ تا ۳.۵ ماخ می‌تواند پرواز کند؛ ولی با این وجود، در آذر سال ۱۳۶۰ یک هواپیمای «میگ ۲۵» عراقی وقتی از پایگاه «حبانیه» عراق به‌پرواز آمد، توسط رادار مستقر در بندر امام خمینی (ره) رصد شد، اما با توجه به ارتفاع و سرعتی که داشت، نمی‌توانست علیه آن اقدام تاکتیکی انجام دهد؛ بنابراین آن را به رادار «بوشهر» واگذار کرد و رادار بوشهر نیز مسئولیت آن را با تاکتیک «حمله از روبه‌رو» در ۱۰۰ مایلی آن – که حدود ۱۸۰ کیلومتر می‌شود- به هواپیمای F14 واگذار کرد.

خلبان F14 با توجه به این‌که در یک ارتفاع پایین‌تری نسبت به «میگ ۲۵» می‌توانست پرواز کند، با مهارتی داشت، توانست به ۷۰ مایلی آن رفته و «میگ ۲۵» را در صفحه رادار خود ببیند و آن‌جا بود که اعلام کرد «من می‌توانم این هواپیما را هدف قرار دهم» و سپس با استفاده از حالت «پس‌سوز» یا همان «Afterburner» و با رفتن به ارتفاع ۴۸ هزار پا و ۵۵ هزار پا، بر روی هواپیمای «میگ ۲۵» Lock کرد و آماده AirAttack شد و نهایتاً موشک خود را در ۶۰ مایلی آن شلیک و آن هواپیما را بر فراز سکو‌های نوروز بر فراز «خلیج فارس» سرنگون کرد.

دفاع جانانه «پدافند هوایی» در مقابل تجهیزات پیشرفته ابرقدرت‌ها/ از سرنگونی «میگ ۲۵» تا دفاع از گلوگاه اقتصاد کشور

رادار «بوشهر» یکی از رادار‌های بسیار ارزشمندی برای پدافند هوایی در هشت سال دفاع مقدس بود؛ به‌طوری‌که به‌وسلیه هواپیما‌های F۱۴ و هواپیما‌های F۴ طرح پدافندی که به‌صورت ۲۴ ساعته در اختیار داشت، از جزیره «خارگ» دفاع می‌کرد؛ البته علاوه‌بر آن نیز می‌توانست از هواپیما‌های F۱۴ و F۴ پایگاه‌های دیگر که در حالت «اسکرامبل» قرار داشتند نیز استفاده کند.

دفاع‌پرس: ابتدای این گفت‌وگو، گفتید که هواپیما‌های «سوپراتاندار» و هلی‌کوپتر‌های «سوپر فرلون» ارتش بعث عراق شناور‌های تجاری و نفت‌کش‌های ما را در خلیج فارس تهدید می‌کردند، پدافند هوایی چگونه با این تهدیدات مقابله می‌کرد؟

بله؛ یکی دیگر از این مأموریت‌های پدافند هوایی در دوران هشت سال دفاع مقدس، حفظ و حراست از فضای خلیج فارس بود؛ به‌خصوص این‌که بندر خرمشهر نیز توسط بعثی‌ها تصرف شده بود و ما نمی‌توانستیم در آن‌جا عملیات پهلوگیری ناوگان دریایی را داشته باشیم.

پدافند هوایی در این مقطع می‌بایستی با تهدیداتی که در خلیج فارس که توسط هواپیما‌های «سوپراتاندارد»، هلی‌کوپتر‌های «سوپر فرلون»، میراژ‌های ۲۰۰۰ و همچنین میراژ‌های حامل موشک‌های «اگزوسه» صورت می‌گرفت، مقابله می‌کرد؛ در این راستا، یکی از مأموریت‌های ما اسکورت کاروان‌های کشتیرانی در خلیج فارس بود و معمولا هر ۱۵ روز یک‌بار در این منطقه دلاورمردان پدافند هوایی در عرصه کشتی‌های نفت‌کش یا تجاری، با ضدهوایی مستقر شده و علیه تهدیدات هوایی که از طریق رادار‌ها به آن‌ها ابلاغ می‌شد، اقدام تاکتیکی می‌کردند. علاوه بر آن، زمانی که اسکورت کشتی‌ها و کاروان‌ها را داشتیم، حدود ۶ تا ۸ ساعت طول می‌کشید تا آن‌ها از دهانه «تنگه هرمز» وارد منطقه شوند و در بندر «امام خمینی (ره)» و یا در بندر «بوشهر» پهلو بگیرند.

دفاع جانانه «پدافند هوایی» در مقابل تجهیزات پیشرفته ابرقدرت‌ها/ از سرنگونی «میگ ۲۵» تا دفاع از گلوگاه اقتصاد کشور

خدمه عراقی در فرانسه در کنار «سوپراتاندارد» نیروی دریایی فرانسه

در این مقطع حساس، استکبار جهانی هم به کمک عراق می‌آمد؛ مثلاً هواپیما‌های «آواکس» آمریکایی اطلاعات پروازی ما را به عراقی‌ها می‌دادند و کشور‌های مرتجع عرب که در قسمت جنوبی خلیج فارس هستند نیز اطلاعات را در اختیار عراق قرار می‌دادند؛ ولی با این وجود، با تمهیداتی که اندیشیده می‌شد، نیروی هوایی ارتش با هدایت هواپیما‌های شکاری F۴ و F۱۴ و هواپیما‌های سوخت‌رسان، کشتی‌ها و نفتکش‌ها را اسکورت می‌کرد، به‌طوری‌که حدود ۱۰ تا ۱۲ ساعت مقدمات عملیات طول می‌کشید و عملیات اسکورت نیز طی ۶ تا ۸ ساعت انجام می‌شد و نهایتاً می‌توانستیم کشتی‌های خود را به بنادر برسانیم.

در این مقطع اگر هواپیمایی علیه نفتکش‌ها و کشتی‌های ما اقدامی می‌کرد، ما نیز علیه آن‌ها اقدام می‌کردیم؛ اگرچه به‌طور کلی در جنگ، هرچه هم که دفاع صورت بگیرد، ممکن است که در یک لحظه دشمن موفق به انجام اقداماتی شود، خصوصاً این‌که در دوران دفاع مقدس عراق از موشک‌های «اگزوسه» بهره می‌برد که توسط هواپیما‌های «میراژ» و «سوپراتاندار» و نیز هلی‌کوپتر‌های «سوپر فرلون» مورد استقاده قرار می‌گرفت؛ ولی با این وجود، با چنگ و دندان از فضای آسمان «خلیج فارس» دفاع می‌کردیم، تا این کاروان‌ها به‌سلامت به مقصد برسند.

انتهای پیام/ 113



منبع خبر

دفاع جانانه «پدافند هوایی» در مقابل تجهیزات پیشرفته ابرقدرت‌ها/ از سرنگونی «میگ ۲۵» تا دفاع از گلوگاه اقتصاد کشور بیشتر بخوانید »