تنگه باب المندب

حمله آمریکا و انگلیس به الحدیده یمن

حمله آمریکا و انگلیس به الحدیده یمن



منابع رسانه‌ای امروز (شنبه) از حمله آمریکا و انگلیس به مناطقی در استان «الحدیده» یمن و مشخصا یک روستا در شهرستان الجراحی، خبر دادند.

  • آهن پرایس

به گزارش مجاهدت از مشرق، شبکه «المسیره» در این باره اعلام کرد که آمریکا و انگلیس امروز حمله تجاوزکارانه جدیدی را به خاک یمن انجام دادند.

این رسانه یمنی گزارش داد که در این حمله، روستای الشریجه در شهرستان الجراحی واقع در استان الحدیده، هدف قرار گرفته شده است.

المسیره در ادامه گزارش داد که این حمله منجر به تلف شدن تعدادی از دام‌های اهالی روستا شد.

مناطق مختلف یمن و به ویژه استان الحدیده در ماه‌های گذشته آماج حملات تجاوزکارانه آمریکا و انگلیس بوده است.

این حملات با هدف تحت فشار قرار دادن دولت ملی یمن به منظور توقف محاصره دریایی اعمال شده بر رژیم صهیونیستی انجام می‌گیرد.

آمریکا و انگلیس بامداد ۲۱ دی ماه ۱۴۰۲ در پی قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل، حمله به مواضع انصارالله یمن را آغاز کردند.

این حملات پس از آن انجام شد که ارتش یمن طی ماه‌های قبل از آن در حمایت از مقاومت ملت فلسطین در نوار غزه چند کشتی صهیونیستی یا کشتی‌های عازم سرزمین‌های اشغالی را در دریای سرخ و تنگه باب‌المندب هدف قرار داد.

نیروهای ارتش یمن متعهد شده‌اند تا زمانی که رژیم صهیونیستی حملات خود به غزه را متوقف نکند، حملات به کشتی‌های این رژیم یا کشتی‌های عازم سرزمین‌های اشغالی را در دریای سرخ ادامه خواهند داد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

حمله آمریکا و انگلیس به الحدیده یمن بیشتر بخوانید »

حمله یمن به پایگاه ارتش رژیم صهیونیستی در تل‌آویو با موشک مافوق صوت

حمله یمن به پایگاه ارتش رژیم صهیونیستی در تل‌آویو با موشک مافوق صوت



سخنگوی نیروهای مسلح یمن در اظهاراتی از حمله موشکی به پایگاه ارتش رژیم صهیونیستی در شرق «تل‌آویو» با موشک بالستیک مافوق صوت «فلسطین ۲» خبر داد.

به گزارش مجاهدت از مشرق به نقل از شبکه المسیره، سرتیپ «یحیی سریع» سخنگوی نیروهای مسلح یمن در این باره اعلام کرد: ما یک عملیات نظامی ویژه را با هدف قرار دادن یک پایگاه نظامی دشمن اسرائیلی در شرق منطقه اشغالی «یافا» (تل‌آویو) با موشک بالستیک مافوق صوت «فلسطین ۲» انجام دادیم.

سخنگوی نیروهای مسلح یمن گفت: موشک مافوق صوت با دور زدن سامانه‌های رهگیر آمریکایی و اسرائیلی به لطف خدا موفق شد به هدف خود برسد.

یحیی سریع اضافه کرد: این عملیات در چارچوب پنجمین مرحله از تشدید نبرد فتح موعود و جهاد مقدس در راستای حمایت از عملیات طوفان الاقصی و ملت مظلوم فلسطین و لبنان و در حمایت از مقاومت آنها انجام شد.

سخنگوی نیروهای مسلح یمن در پایان خاطرنشان کرد: ما بر ادامه عملیات نظامی علیه دشمن اسرائیلی تا پایان تجاوز و رفع محاصره غزه و توقف تجاوز به لبنان تاکید می‌کنیم.

ارتش یمن طی ماه‌های گذشته در حمایت از مقاومت ملت فلسطین در نوار غزه و در چارچوب عملیات طوفان الاقصی چند کشتی صهیونیستی یا کشتی‌های عازم سرزمین‌های اشغالی را در دریای سرخ و تنگه باب‌المندب هدف قرار داد.

ارتش یمن همچنین طی این مدت چندین حمله موشکی و پهپادی موفق به اراضی اشغالی و به ویژه تل‌آویو انجام داده است.

نیروهای ارتش یمن متعهد شده‌اند تا زمانی که رژیم صهیونیستی حملات خود را به غزه متوقف نکند، حملات به کشتی‌های این رژیم یا کشتی‌های عازم سرزمین‌های اشغالی را در دریای سرخ ادامه خواهند داد.

جبهه یمن، بخش غافلگیرکننده نبرد طوفان الاقصی بود؛ چراکه با قطع شریان حیاتی رژیم صهیونیستی در دریای سرخ و ممانعت از عبور کشتی‌ها به سمت بنادر سرزمین های اشغالی، تأثیر تعیین کننده ای بر رژیم اشغالگر داشت. معادله وضع شده توسط یمن با مشروط کردن لغو محاصره رژیم صهیونیستی دربرابر لغو محاصره نوار غزه، رژیم اشغالگر را مجبور کرد تا به متحدان آمریکایی و انگلیسی خود متوسل شود و از آنها برای رفع محاصره تحمیل شده بر خود کمک بگیرد؛ آمریکا نیز در پاسخ به این درخواست و برای نجات رژیم اسرائیل، تشکیل یک گروه دریایی تحت رهبری خود را به نام «نگهبان رفاه» اعلام کرد. هدف واقعی این گروه حفاظت از کشتی‌های صهیونیستی بود، اما در نتیجه حملات قوی و متمرکز نیروهای مسلح یمن در انجام مأموریتی که برای آن تشکیل شده بود، ناکام ماند و خود نیز متحمل ضربات سنگینی از سوی ارتش یمن شد و در نتیجه، نتوانست از منافع اقتصادی و امنیتی رژیم صهیونیستی حفاظت کند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

حمله یمن به پایگاه ارتش رژیم صهیونیستی در تل‌آویو با موشک مافوق صوت بیشتر بخوانید »

تصاویری از موشک بالستیک «فلسطین»ارتش یمن

تصاویری از موشک بالستیک «فلسطین»ارتش یمن



ارتش یمن چهارشنبه شب فیلمی از موشک بالستیک “فلسطین” را که دو روز پیش اعلام شد که سرزمین های اشغالی را با آن هدف قرار داده است، منتشر کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، ارتش این کشور دو روز پیش بود که برای نخستین بار از موشک بالستیک فلسطین رونمایی کرد.

«یحیی سریع» سخنگوی نیروهای مسلح یمن دوشنبه شب اعلام کرد که برای نخستین بار با استفاده از موشک بالستیک «فلسطین» بندر ام الرشراش (ایلات) را در جنوب سرزمین‌های اشغالی هدف قرار داده شده است.

ارتش یمن در ماه‌های گذشته در حمایت از مقاومت ملت فلسطین در نوار غزه چند کشتی آمریکایی، انگلیسی و صهیونیستی یا کشتی‌های عازم سرزمین‌های اشغالی را در دریای سرخ و تنگه باب‌المندب هدف قرار داده است.

نیروهای ارتش یمن متعهد شده‌اند تا زمانی که رژیم اسرائیل حملات خود به غزه را متوقف نکند، کشتی‌های این رژیم یا کشتی‌های عازم سرزمین‌های اشغالی را در دریای سرخ هدف قرار دهند.

منبع: ایرنا

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تصاویری از موشک بالستیک «فلسطین»ارتش یمن بیشتر بخوانید »

پشت پرده کوچ اجباری دو میلیون فلسطینی به صحرای سینا مصر چیست؟ / حذف کانال سوئز و احداث کانال دریایی بن گورین یکی از اهداف اشغال نوار غزه+ نقشه میدانی و عکس

پشت پرده کوچ اجباری دو میلیون فلسطینی به صحرای سینا مصر چیست؟ / حذف کانال سوئز و احداث کانال دریایی بن گورین یکی از اهداف اشغال نوار غزه+ نقشه میدانی و عکس



صهیونیست ها با اشغال کامل نوار غزه و کوچ اجباری مردم جنگ زده به صحرای سینا به دنبال احداث یک کانال دریایی جدید هستند که اقتصاد دولت مصر را هم به چالش می کشد.  

سرویس جهان مشرق – کشتی هایی که قصد دارند از سمت آسیا به مقصد اروپا حرکت کنند به جای دور زدن قاره آفریقا، مسیری کوتاه تر را انتخاب می کنند و ابتدا از طریق اقیانوس هند وارد خلیج عدن و سپس با عبور از تنگه باب المندب به دریای سرخ می رسند و در ادامه با گذر از خلیج سوئز به سمت کانال سوئز پیش می روند و در نهایت وارد دریای مدیترانه می شوند.

کانال سوئز به عنوان مسیر میان‌بُر برای کشتی‌هایی که از بندرهای قاره اروپا و آمریکا به سمت جنوب شرق آسیا، شرق آفریقا و قارهٔ اقیانوسیه در رفت‌وآمد هستند، ساخته شده تا مجبور به دور زدن قارهٔ آفریقا یا انتقال زمینی بار و کالا نشوند.

کانال سوئز یکی از منابع اصلی درآمد ارزی مصر محسوب می شود و قاهره سود قابل توجهی از این گذر دریایی به دست آورده تا جایی که برخی منابع اعلام کردند سود سالانه دولت مصر از این کانال حداقل حدود ۶ میلیارد دلار برآورده شده است.

پشت پرده کوچ اجباری دو میلیون فلسطینی به صحرای سینا مصر چیست؟ / حذف کانال سوئز و احداث کانال دریایی بن گورین یکی از اهداف اشغال نوار غزه+ نقشه میدانی و عکس
برای مشاهده اندازه اصلی روی نقشه کلیک کنید

در مجموع می توان گفت کانال سوئز سریع ترین گذر کشتیرانی بین آسیا و اروپا به شمار می آید که دریای سرخ را به دریای مدیترانه متصل می کند و حدود ۱۲ درصد از کل تجارت دریایی جهان از طریق این کانال انجام می‌شود و همین موقعیت بر اهمیتش افزوده است.

اهمیت و همچنین درآمدزایی بالا کانال سوئز باعث شد رژیم صهیونیستی به دنبال احداث یک کانال جدید دریابی باشد تا بتواند از این طریق سود زیادی را به دست آورد و به همین دلیل به دنبال ایجاد کانال «بن گورین» و حذف کانال سوئز است.

اگر صهیونیست ها بتوانند این کانال دریایی را ایجاد کنند، کشتی ها پس از ورود به خلیج عدن و عبور از تنگه باب المندب و رسیدن به دریای سرخ به جای گذر از خلیج و کانال سوئز، وارد خلیج عقبه می شوند و سپس وارد کانال دریایی بن گورین خواهند شد (ایجاد کانال از خلیج عقبه تا نوار غزه) و در نهایت به دریای مدیترانه می رسند.

پیشتر اخبار و اطلاعات به دست آمده نشان می داد این کانال دریایی از شمال نوار غزه عبور می کند اما به گفته منابع آگاه میدانی، احداث این گذر به شکل دیگری ترسیم شده و رژیم صهیونیستی با اشغال کامل نوار غزه در تلاش است این کانال را از سمت جنوب غزه ایجاد کند تا با یک تیر چند نشان بزند.

به گفته منابع میدانی، تلاش و اصرار رژیم صهیونیستی برای اشغال جنوب نوار غزه و چراغ سبز احتمالی آمریکایی ها را باید در موضوع ساخت کانال بن گورین جست وجو کرد که حداقل درآمد سالانه ۲۰ میلیارد دلاری برای صهیونیست ها خواهد داشت.

پشت پرده کوچ اجباری دو میلیون فلسطینی به صحرای سینا مصر چیست؟ / حذف کانال سوئز و احداث کانال دریایی بن گورین یکی از اهداف اشغال نوار غزه+ نقشه میدانی و عکس
برای مشاهده اندازه اصلی روی نقشه کلیک کنید

یکی از عواملی که باعث می شود درآمد صهیونیست ها از این کانال دریایی چند برابر شود دو طرفه بودن کانال دریایی بن گورین است در حالی که کانال سوئز مسیری یک طرفه به شمار می آید و همین مسئله وضعیت را برای دولت مصر پیچیده و سخت می کند.

صهیونیست ها خوب می دانند لازمه ایجاد این کانال دریایی، اشغال کامل نوار غزه است و به همین دلیل در تلاش هستند این منطقه را به طور کامل تصرف و به سایر سرزمین های اشغالی الحاق کنند و شهروندان فلسطینی را هم با زور در صحرای سینا
مصر ساکن کنند.

در حال حاضر، بیش از یک و نیم میلیون نفر فلسطینی از شمال و مرکز نوار غزه به سمت جنوب و منطقه رفح آواره شده اند و ائتلاف غربی، عبری، عربی به سرکردگی صهیونیست ها و آمریکایی ها در تلاش هستند آنان را از سمت گذرگاه مرزی وارد صحرای سینا مصر کنند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، رژیم صهیونیستی با تکه کردن نوار غزه به سه بخش شمال، مرکز و جنوب و تجمیع شهروندان فلسطینی در منطقه رفح قصد دارد راه را برای ایجاد کانال بن گورین باز کند و همچنین گروه های مقاومت از جمله حماس و جهاد اسلامی را تا حدود زیادی ضعیف کند و این گذر دریایی دولت و اقتصاد مصر را هم به چالش می کشد و باید منتظر ماند و دید قاهره در برابر طرح مقابله می کند یا به سکوت و تسلیم رضایت می دهد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است


پشت پرده کوچ اجباری دو میلیون فلسطینی به صحرای سینا مصر چیست؟ / حذف کانال سوئز و احداث کانال دریایی بن گورین یکی از اهداف اشغال نوار غزه+ نقشه میدانی و عکس بیشتر بخوانید »

توافقی که «دکترین کارتر» را به شکست کشاند/ قرارداد ایران و عربستان برد-برد است

توافقی که «دکترین کارتر» را به شکست کشاند/ قرارداد ایران و عربستان برد-برد است



گلوبال تایمز می‌نویسد: اعلام خبر توافق اخیر ایران و عربستان جهت احیای روابط دیپلماتیکشان آن هم از پکن به صراحت «دکترین کارتر» (مطرح شده در سال ۱۹۸۰) را مخدوش ساخت و تضعیف کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، «گلوبال تایمز» در گزارشی با اشاره به توافق اخیر ایران و عربستان جهت احیای روابط دیپلماتیک خود که با میانجی‌گری چین امکان تحقق یافته، به طور خاص به این نکته اشاره می‌کند که این توافق هم برای ایران، هم عربستان و هم البته چین و منطقه خاورمیانه، یک توافق بُرد محسوب می‌شود و می‌تواند تغییرات مثبتی را به نفع کنشگران مذکور رقم زند.

موضوعی که البته جهان غرب و متحدان منطقه‌ای و بین المللی آن را به شدت دچار تشویش کرده و بنیان‌های تئوری‌ها و طرح‌هایی که به ویژه دولت آمریکا سال‌ها برای منطقه خاورمیانه در ذهن داشته را به لرزه درآورده است.

پایگاه خبری گلوبال تایمز در گزارش خود می‌نویسد: «توافق اخیر ایران و عربستان سعودی با میانجی گری چین جهت احیای روابط دیپلماتیکشان، مایه شگفتی بسیاری از ناظران و تحلیلگران شده است. با این حال صدور بیانیه سه جانبه ایران، چین و عربستان از پکن، شگفتی بزرگترِ معادله مذکور بوده است.

این توافق در نوع خود گواه روشن دیگری بر این مساله بود که دوران جهان تک قطبی به سر آمده و ما عملا در جهانی چندقطبی با حضور طیف متنوعی از کنشگران و قدرت‌ها حضور داریم. خاورمیانه و جهان نَه فقط در نظم پساآمریکایی به سر می‌برند بلکه همچنین در یک نظمِ پساغربی هم قرار دارند. چشم انداز متغیر سیاست منطقه‌ای و جهانی در قیاس با آنچه جهان در دو قرن اخیر تجربه کرده، متفاوت به نظر می‌رسد. در این راستا، کشورهای مختلف در مناطق گوناگون جهان به تدریج در حال بازیابی موقعیت فردی خود هستند و به سرعت ظرفیت‌هایی را جهت حراست از حاکمیتشان و اقدام بر پایه منافع ملی خود ایجاد می‌کنند.

عربستان سعودی پیامی روشن را به جهان دال بر این مساله رسانده که این کشور به نحوی جدی در حال متنوع‌سازی همکاری‌ها و متحدان راهبردی خود در سطح جهان است و در عین حال روابطش با جهان خارج را بر پایه اهداف و منافع ملی و منطقه‌ای اش تعریف کرده و می‌سازد. ایران نیز نشان داده که کشوری است که نمی‌توان بر آن انزوا را تحمیل کرد و می‌تواند در برخی شرایط انعطاف پذیری نشان دهد و با همسایگانش جهت مخاطب قرار دادن چالش‌های منطقه ای، به ادراک و فهم مشترک دست یابد.

تمایل عربستان سعودی و ایران جهت حضور در پکن پایتخت چین و اعلام خبر توافق مشترک آن‌ها جهت احیای روابط دیپلماتیکشان از این شهر، پیامی نه فقط به منطقه خاورمیانه بلکه همچنین به جهان است و تاکید دارد که هیچ کشور یا بلوکی از کشورها از توانایی و قدرت کافی جهت تسلط بر خاورمیانه و مسائل جهانی برخوردار نیست. اضافه بر این ها، این رویداد نشان داد که چین به مثابه یک قدرت نوظهور جهانی از ظرفیت‌های زیادی جهت مشارکت در صلح و ثبات جهانی برخوردار است. مشارکت چین در ثبات جهانی نه فقط در جریان ابتکارها و پیشنهادهای مطرح شده از سوی این کشور نظیر ابتکارِ “امنیت جهانی” خود را نشان می‌دهد بلکه همچنین در تلاش‌های واقعی چین در مسائلی نظیر میانجی‌گری اخیر آن در چهارچوب روابط ایران و عربستان سعودی نیز انعکاس می‌یابد.

اعلام خبر توافق اخیر ایران و عربستان جهت احیای روابط دیپلماتیکشان آن هم از پکن به صراحت «دکترین کارتر» (مطرح شده در سال ۱۹۸۰) را مخدوش ساخت و تضعیف کرد. دکترینی که منطقه حاشیه خلیج فارس را به مثابه حوزه نفوذ اختصاصی ایالات متحده آمریکا در نظر می‌گرفت. این دکترین اکنون عملا مُرده است. البته که این نتیجه تا حد زیادی تابعی از نظم جهانی و منطقه‌ای است که به سرعت نیز در حال تغییر است. در این میان نباید فراموش کرد که درشرایط کنونی، قدرت‌های منطقه‌ای نیز از قدرت و نفوذ قابل توجهی برخوردار شده‌اند و قدرت‌های نوظهوری همچون چین می‌توانند به عنوان ضامن و میانجی گر به منظور تسهیل توافقات میان این دسته از کنشگران وارد میدان شوند (روندی که به هیچ عنوان مطلوب قدرت‌های غربی نیست).

سیاست چین در رابطه با منطقه خاورمیانه به هیچ عنوان تقابلی نیست بلکه چین در این رابطه عملگرایانه و واقع‌بینانه رفتار می‌کند. چینی‌ها طالبِ این نیستند که منطقه خاورمیانه حوزه نفوذ اختصاصی آن‌ها باشد. آن‌ها مدل توسعه چینی و ایدئولوژی مطلوب خود را به دیگر ملت‌های منطقه تحمیل نمی‌کنند. چین اهداف راهبردی اقتصادی، تجاری، و دیپلماتیک خود را به صراحت تعریف کرده و اکنون با نهایت خونسردی آن‌ها را با اجماع و همکاری ملت‌های منطقه به پیش می‌برد. درست به همین دلیل هم است که شاهدیم ملت‌های منطقه به راحتی با چین تعامل می‌کنند. این مساله مخصوصا در شرایط کنونی که معماری اقتصادی، سیاسی و امنیتی منطقه و جهان در حال تغییر است، از اهمیت بیشتری برخوردار می‌شود و معانی عینی تری را از خود به نمایش می‌گذارد.

توافق ایران و عربستان تا حد زیادی در شرایطی حاصل شد که قدرت‌های منطقه‌ای به این نتیجه راهبردی رسیدند که بهتر است چالش‌های موجود در روابطشان را به صورت فعالانه و فارغ از دخالت‌های رایج فرامنطقه‌ای از سوی غرب حل کنند. درست به همین دلیل است که شاهد بودیم پیشتر ایران و عربستان ۵ دور مذاکرات را در عراق و عمان با یکدیگر انجام دادند. در این چهارچوب، مذاکرات مقدماتی در کشورهای مذکور انجام شد و در نهایت برای حصول توافق، نیاز به کنشگری یک قدرت نوظهور همچون چین که هم نزد ایران و عربستان اعتبار داشته باشد و بتواند روند توافق را تضمین کند، وجود داشت.

از این رو، توافق ایران و عربستان عملا یک توافق برد-برد است. این توافق برای عربستان یک پیروزی است، زیرا این کشور “چشم انداز ۲۰۳۰ “خود را پیش رو دارد. چشم اندازی که به دنبال ایجاد تحول در اقتصاد عربستان است و می‌خواهد عربستان را به یکی از ۱۰ اقتصاد برتر جهان تبدیل کند. سعودی‌های ابتکارات منطقه‌ای زیادی را نظیر «ابتکار سبز سعودی» مطرح ساخته اند که بدون استقرار موثر صلح، ثبات و همکاری‌های منطقه ای، امکان تحقق ندارد.

از سوی دیگر، توافق اخیر میان ایران و عربستان برای ایران نیز یک برد مهم است، زیرا این کشور می‌تواند روابط خود را با جهان عرب توسعه بخشد و با تلاش‌های غرب جهت تحمیل انزوای منطقه‌ای و بین المللی به تهران، مقابله نماید. این دستورکار در سطح کلان خود اقتصاد و تجارت و امنیت ایران را آن هم در شرایطی که اسرائیل و آمریکا به صراحت این کشور را تهدید می‌کنند، تقویت می‌نماید.

اضافه بر این ها، توافق اخیر ایران و عربستان عملا مُهر بطلانی را بر ایده “ناتو خاورمیانه” هم زد. ایده‌ای که توسط آمریکا و اسرائیل مطرح و تحریک شده است و هدف اصلی آن ایجاد یک جبهه متحد و مشترکِ عربی علیه ایران و محور مقاومتِ متحد با آن بوده است. دستورکاری که احتمالا این مساله را نیز در ذهنیت خود داشته که بتواند ظرفیت‌هایی تازه جهت حمله نظامی به ایران را ایجاد کند. ایرانی‌ها اکنون می‌دانند که اعراب به هر بلوک نظامی آتی علیه آن‌ها نخواهند پیوست. اضافه بر این، چین به عنوان تضمین کننده اصلی توافق ایران و عربستان مسوولیت و الزام اخلاقی خواهد داشت تا علیه هرگونه تحرک اینچنینی دست به کنشگری بزند.

این توافق بُردی بزرگ برای منطقه خاورمیانه است، زیرا فرآیند تنش‌زایی بیشتر در این منطقه را متوقف می‌کند و در نهایت مسائل منطقه‌ای را در مواردی نظیر یمن، سوریه، عراق، و لبنان، ساماندهی می‌کند. در این راستا، منطقه خاورمیانه بار دیگر جوی درست و منطقی را برای ادغام اقتصادی و توسعه نیز پیدا خواهد کرد. این توافق همچنین به اعتمادسازی میان بازیگران کلیدی منطقه‌ای کمک می‌کند و آن‌ها را توانا می‌سازد تا در رابطه با چشم اندازهای خود برای منطقه همسویی زیادی را از خود نشان دهند و رشد منطقه‌ای را تسهیل کنند.

این توافق راه را برای مردم در کل منطقه خاورمیانه هموار خواهد کرد تا ظرفیت‌های منجمدشده خود را فعال سازند و به رفاه اقتصادی و رشد به یوژه پس از حدودا دو دهه تنش و درگیری در خاورمیانه، دست پیدا کنند. بر اساس آنچه در مورد توافق اخیر ایران و عربستان اعلام شده، این نکته آشکار گشته که تصمیم‌سازان ایرانی و عربستانی قانع شده اند که برای اینکه منطقه آن‌ها رشد و رفاه را تجربه کند، در ابتدا باید مسائل کهنه و قدیمی در اقصی نقاط منطقه را حل کرد.

البته که توافق اخیر ایران و عربستان، بُردی قابل توجه برای چین نیز است، زیرا چین در نهایت می‌تواند در ایجاد ثبات در منطقه خاورمیانه نقشی موثر بازی کند. منطقه‌ای که چینی‌ها میزان قابل توجهی از انرژی مورد نیازشان را از آن تامین می‌کنند. عربستان سعودی بزرگترین صادرکننده نفت به چین است و ۵ کشور از ۶ کشور عرب حاشیه خلیج فارس نیز در میان عمده تامین کنندگان نفت و گاز چین هستند. چین بزرگترین واردکننده نفت از منطقه حاشیه خلیج فارس است و البته که بزرگترین شریک تجاری کنشگران منطقه‌ای از جمله ایران و عربستان سعودی است. به یاد داشته باشیم که چینی‌ها توافق مشارکت راهبردی ۲۵ ساله را با ایران امضا کرده اند و بنا دارند که چیزی در حدود ۴۰۰ میلیارد دلار را نیز در این کشور سرمایه‌گذاری کنند.

در عین حال، باید توجه داشت که منطقه خاورمیانه جمعیت جوانِ قابل توجهی دارد و یک بازار مناسب جهت صادرات کالاها و خدمات چینی است. این مساله به ویژه با توجه به اینکه در شرایط کنونی کشورهای غربی رویکردهای خصمانه‌ای را در رابطه با چین و اقتصاد آن در پیش گرفته اند از اهمیت بیشتری برخوردار می‌شود. از این رو، چین عملا با گسترش مراوات خود با کشورهای خاورمیانه به ویژه ایران و عربستان می‌تواند بازارهای هدفش را متنوع سازد و در عصر رقابت‌های جدی و شدید جهان غرب با چین، برگ برنده تازه و موثری را به دست آورد.

امنیت منطقه خلیج فارس موضوعی مهم برای چین نه فقط از این جهت که این منطقه یکی از اصلی‌ترین تامین‌کنندگان نفت و گاز جهان است بلکه همچنین به این دلیل است که این منطقه از منظر جغرافیایی و راهبردی در قلب تجارت جهانی قرار گرفته و بر روند دریانوردی بین المللی در تنگه هرمز و تنگه باب المندب نیز ناظر است. خاورمیانه منطقه‌ای است که بخش‌های مهمی از ابتکار «یک کمربند-یک جاده» چین نیز از آن می‌گذارد و همین مسئله نیز اهمیت خاورمیانه را برای چین دوچندان کرده است.

توافق احیای روابط دیپلماتیک ایران و عربستان اگر به خوبی پیش رود و به نحوی موثر اجرا شود، به عصری از منازعات و توطئه ورزی‌ها علیه خاورمیانه پایان می‌دهد و عصری جدید از رفاه راهبردی را برای منطقه آغاز می‌کند. توافق ایران و عربستان نقطه عطف قابل توجهی برای ثبات منطقه خاورمیانه و دیپلماسی چینی است که بدون تردید تبعات و پیامدهای آن ورای مرزهای این منطقه را نیز تحت تاثیر قرار می‌دهد.»

منبع: خبرگزاری دانشجو

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

توافقی که «دکترین کارتر» را به شکست کشاند/ قرارداد ایران و عربستان برد-برد است بیشتر بخوانید »