تهران

جنگ نرم مثل خمپاره ۶۰ می‌مونه؛ چون نه صدا داره نه سوت فقط وقتی متوجه میشی که دیگه رفیقت ن…


جنگ نرم مثل
خمپاره ۶۰ می‌مونه؛
چون نه صدا داره نه سوت
فقط وقتی متوجه میشی که
دیگه رفیقت نه مسجد میاد نه هیئت

شهید حجت اللّٰه رحیمی ??

?خادم الشهداء?
.
.



منبع

khademe.shohadaa313@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

جنگ نرم مثل خمپاره ۶۰ می‌مونه؛ چون نه صدا داره نه سوت فقط وقتی متوجه میشی که دیگه رفیقت ن… بیشتر بخوانید »

نام دو شهید دفاع مقدس زینت‌بخش کوچه‌های منطقه ۱۹ تهران شد


نام دو شهید دفاع مقدس زینت‌بخش کوچه‌های منطقه ۱۹ تهران شدبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، تابلو‌های نام شهیدان «محمدرضا هنرمند» و «ناصر سوادی» از شهدای والامقام دوران هشت سال دفاع مقدس، بر سر دو کوچه‌ در منطقه ۱۹ تهران نصب شد.

«علی توکلی» شهردار منطقه ۱۹ تهران در آیین نصب تابلو‌های نام‌های این شهیدان والامقام که با حضور خانواده‌های معظم آن‌ها برگزار شد، با اشاره به اهمیت زنده نگهداشتن یاد و نام شهدا و انتقال ارزش‌های دفاع مقدس به نسل‌های جدید، اظهار داشت: نامگذاری معابر به نام شهدا، گام مهمی در راستای حفظ نام و یاد این عزیزان محسوب می‌شود و در همین راستا، دو کوچه دیگر در منطقه شهیدپرور ۱۹ تهران به نام شهیدان «محمدرضا هنرمند» و «ناصر سوادی» مزین شد.

وی افزود: نامگذاری کوچه‌ها به نام این دو شهید معزز، در راستای تکریم شهدا و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت صورت گرفته است که در همین زمینه کوچه «نهم» خیابان «میعاد شمالی» به نام شهید «محمدرضا هنرمند» و کوچه «۵۸» خیابان «صمدی» به نام شهید «ناصر سوادی» نامگذاری و طی مراسمی نیز تابلوی نام این شهیدان دفاع مقدس بر سر این کوچه‌ها نصب شد.

خاطرنشان می‌شود، شهید «محمدرضا هنرمند» سال ۱۳۶۳ عازم جبهه شد و سال ۱۳۶۶ در «شلمچه» به درجه رفیع شهادت نایل شد. همچنین شهید «ناصر سوادی» نیز سال ۱۳۶۵ به جبهه اعزام شد و پس از یک‌سال حضور در جبهه، در عملیات «کربلای ۵» به شهادت رسید.

انتهای پیام/ 113



منبع خبر

نام دو شهید دفاع مقدس زینت‌بخش کوچه‌های منطقه ۱۹ تهران شد بیشتر بخوانید »

چقدر جایت خالیست داداش نورالذاکر استاد حاج محمدبار منصوری اردبیلی …


چقدر جایت خالیست داداش ❤❤?
نورالذاکر استاد حاج محمدبار منصوری اردبیلی????

 



منبع

hajmohammadbagermansouri@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

چقدر جایت خالیست داداش نورالذاکر استاد حاج محمدبار منصوری اردبیلی … بیشتر بخوانید »

غربتی که موشک‌های صدام برای محله‌ها آورد

غربتی که موشک‌های صدام برای محله‌ها آورد



۹۰ دقیقه بمباران/شهری که وقت نکرد آخ بگوید!

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، بیوک ملکی متولد سال ۱۳۳۹ دارای مدرک درجه یک هنری، شاعر، روزنامه‌نگار و نویسنده است. وی عضو هیئت مدیره خانه شاعران و مدیرعامل دفتر شعر جوان و مدیر بخش هنری شکوفه انتشارات امیرکبیر است.

ملکی در خاطره‌ای از روزهای دوران دفاع مقدس و موشک‌باران شهرها توسط صدام اظهار داشت: «اوایل جنگ، برای مردم حمله‌های هوایی یک جورهایی انگار شوخی بود. مثلا وقتی به تهران حمله می‌شد، وقتی آژیر قرمز می‌زدند، مردم به جای رفتن به پناهگاه‌ها به کوچه و خیابان می‌آمدند و سر به آسمان می‌گرفتند تا ببینند هواپیماها از چه سمتی می‌آیند و مسیر ضدهوایی‌ها را دنبال می‌کردند. یک جوری این حمله‌ها برایشان شوخی بود. این مسئله همین طور ادامه داشت. مردم از بمباران نمی‌ترسیدند، مگر مردم محله‌هایی که به آن مناطق حمله شده بود.

مردم مناطقی که مورد حمله واقع شده بودند، دیگر حملات را شوخی نمی‌گرفتند و با صدای آژیر قرمز به دنبال پناهگاهی واقعی و امن می‌گشتند. حتی بعضی‌ها در منزل خود پناهگاه می‌ساختند. یکی از اقوام ما هم این کار را کرده بود. در یک اتاقش با کمی فاصله از دیوارها گودال بزرگی کنده بود. در اصل کمی کوچک‌تر از همان اتاق، طوری که کل ساختمان را در معرض ریزش قرار داده بود و بعضی از دیوارها هم ترک برداشته بود و اگر بناها به دادش نمی‌رسیدند شاید خانه دو طبقه‌اش بدون اصابت بمب یا موشک فرو می‌ریخت. زمانی که موشک‌باران‌های تهران شروع شد، ما در مجله سروش نوجوان بودیم.

اتاق من و آقای امین پور یک جا بود، وقتی آژیر قرمز می‌زدند، ما می‌رفتیم کنار شیشه می‌ایستادیم آسمان را نگاه می‌کردیم که ببینیم موشک از کجا می‌آید و چگونه عمل می‌کند. اگر سمت جنوب می‌آمد ما کاملا آن را می‌دیدیم. موشک می‌آمد. در آسمان دو تکه می‌شد و یک تکه‌اش مستقیم می‌آمد پایین و به هر جا می‌خورد منفجر می‌شد. دردناک بود. اینکه می‌دیدی خیلی‌ها زیر آوار مانده‌اند. بیشتر مردم هم همین طور بودند. می‌ایستادند موشک را نگاه می‌کردند. یک شب که حمله هوایی شد، کوچه پایین‌تر از ما مورد هدف قرار گرفت. احتمالا می‌خواستند پادگان حشمتیه را بزنند. ما در حال پایین آمدن از طبقه دوم بودیم که یک‌دفعه دیدیم ساختمان با صدای مهیبی لرزید.

هر لحظه منتظر بودیم روی سرمان آوار شود. کمی بعد که آرام شد، از خانه بیرون آمدیم و متوجه شدیم دو کوچه پایین‌تر را زده‌اند. یک خانواده زیر آوار مانده بود که یکی از پسرهایشان دوست من بود. شب بعد از آن، شب خیلی عجیبی بود. کل منطقه خالی از سکنه شد. کسانی که روستا داشتند رفته بودند روستا، باقی مردم هم رفته بودند بیرون شهر و در ماشین خوابیده بودند. هیچ کس در محل نبود. خانواده ما هم به روستا رفتند. دو نفرمان به خاطر کارمان مانده بودیم. محله کاملا سوت و کور و تاریک بود، چراغ‌ خانه‌ها همه خاموش. حس غریبی داشت. ما در خانه تنها بودیم. آمدیم پایین و در کوچه نشستیم، کوچه غریبه شده بود. احساس غربت عجیبی داشتیم. غم غربت و غم ندیدن دوستی دیگر.»



منبع خبر

غربتی که موشک‌های صدام برای محله‌ها آورد بیشتر بخوانید »

گئجه ز خیر عزیز یولداشلار __________________________________________ ‌ رسانه تــــــ…


?
گئجه ز خیر عزیز یولداشلار

@arazlilar
@turkan.music
__________________________________________

رسانه تــــــــــــــــــــورکـــان موزیک جامع ترین رسانه موزیک تورکی در فضای مجازی ??
__________________________________________

بیز قوشولون و بیزی اوز یولداشلاریزا تانیدیرین ?
سیزین حمایت لریز دن روحیه آلیریغ پس بیزدن حمایت لریزی دریغ ائلمین

Insta ; @turkan.music
Tel ; T.me/turkanmusic
Web ; https://Turkanmusic

__________________________________________

 



منبع

turkan.music@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

گئجه ز خیر عزیز یولداشلار __________________________________________ ‌ رسانه تــــــ… بیشتر بخوانید »