توافق برجام

مقامات اسرائیل لاف می‌زنند اما امیدوار به احیای برجامند

مقامات اسرائیل لاف می‌زنند اما امیدوار به احیای برجامند



اسرائیل در ماجرای برجام لاف می‌زند و نمی‌تواند به ایران حمله کند بلکه امیدوار است برنامه هسته‌ای ایران با احیای برجام مهار شود.

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: این تحلیل را پایگاه خبری «میدل ایست مانیتور» منتشر کرده و نوشت: بسیاری از چهره‌های تندروی اسرائیلی خواستار بمباران تاسیسات اتمی ایران شده‌اند اما رژیم اسرائیل و دولت‌های مختلف آن در سال‌های اخیر هیچ‌کدام جرأت یک چنین اقدامی را نداشته‌اند. در این فضا، برخی مقام‌های امنیتی اسرائیلی نظیر «شیما شاین» رئیس سابق بخش پژوهشی موساد امیدوارند که مذاکرات دیپلماتیک با ایران جهت دستیابی به یک توافق به نتیجه برسد. این در حالی است که سازمان جاسوسی موساد همواره در ظاهر ادعا می‌کند که باید رویکردهای سختگیرانه‌ای را علیه برنامه اتمی ایران عملیاتی کرد.

حال شاهدیم که در نمونه ذکر شده، یکی از مدیران آن به صراحت خواستار اتخاذ دیپلماسی در این رابطه می‌شود. تمامی این مسائل تنها حاوی یک نکته اساسی هستند و آن این است که ادعاهای دشمنی اسرائیل علیه ایران، بر پایه‌های سستی قرار دارند و به‌طور خاص، مخالفت‌های ظاهری آن با برنامه اتمی ایران و طرح آن به مثابه یک تهدید نیز، اغراق شده و تبلیغاتی هستند.

نخست‌وزیر سابق رژیم اسرائیل «بنیامین نتانیاهو» ماه گذشته با «یائیر لاپید» نخست‌وزیر موقت این رژیم، یک جلسه امنیتی داشت که در قالب آن برنامه هسته‌ای ایران و آخرین وضعیت آن به بحث گذاشته شد. پس از آن، وی گفت که لاپید و وزیر جنگ اسرائیل «بنی گانتس» به درستی به مسئولیت‌های خود جهت ایجاد اختلال در روند شکل‌گیری توافقی جدید با ایران عمل نکرده‌اند. به گفته نتانیاهو، مقام‌های اسرائیلی باید سلسله اقداماتی را انجام می‌دادند که نتانیاهو در دوران حضور خود در قدرت پیش از امضای نسخه اولیه توافق برجام در سال 2015 میلادی انجام داد و با نمایندگان بانفوذِ کنگره، مقام‌های ارشد آمریکایی و چهره‌های رسانه‌ای سرشناس آمریکا دیدار و رایزنی داشت.

با این حال، یک مقام دولت کنونی اسرائیل تاکید دارد که نتانیاهو در دوران حضور خود در قدرت دقیقا به ما آموخت که راجع به ایران و مسئله اتمی این کشور چه کارهایی را انجام ندهیم. سال 2015، وی در کنگره آمریکا حاضر شد و با مقام‌های ارشد دولتی و رسانه‌ای آمریکا رایزنی و گفت‌وگو کرد و در نهایت نیز توافق اتمی با ایران به امضا رسید. در آن دوران، فراوان کار می‌کردیم اما عملاً نتایج معکوسی را به چشم می‌دیدیم که به نفع ما نبودند.

نتانیاهو، نفتالی بنت نخست‌وزیر سابق اسرائیل، یائیر لاپید، مقام‌های موساد و بسیاری از دیگر افراد و چهره‌های اسرائیلی در صحنه سیاسی و امنیتی این رژیم، اساسا دیدگاه مشترکی را در مورد معادله احیای برجام ندارند. «رونن برگمان» از روزنامه نیویورک‌تایمز دو ماه قبل در مقاله‌ای می‌نویسد: «نَه یائیر لاپید و نَه نخست‌وزیر قبل از او یعنی نفتالی بنت، به اندازه نتانیاهو با توافق برجام و احیای آن مخالفت ندارند». وی می‌افزاید: «اعضای عالی‌رتبه تشکیلات اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل می‌گویند که یک توافق جدید با ایران در چارچوب احیای برجام، کاملا در راستای منافع اسرائیل نیز است».

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مقامات اسرائیل لاف می‌زنند اما امیدوار به احیای برجامند بیشتر بخوانید »

مقام سابق صهیونیست: همکاری ایران چین و روسیه نگران‌کننده است

مقام سابق صهیونیست: همکاری ایران چین و روسیه نگران‌کننده است



مشاور سابق امنیت ملی رژیم صهیونیستی نسبت به تشکیل محور همکاری «ایران- روسیه- چین» ابراز نگرانی کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت: «جاکوب ناگل» رئیس‌سابق شورای امنیت ملی اسرائیل و عضو فعلی «بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها» در واشنگتن، در گفت‌وگو با دیلی اکسپرس اظهار داشت: همه ما باید نگران نزدیکی بین روسیه و ایران باشیم. روسیه و ایران با هم کار می‌کنند. چین با ایران تجارت می‌کند. هر دوی آنها دشمن آمریکا هستند… ایران می‌خواهد به برجام بازگردد. آنها با این پیشنهاد وحشتناکی که روی میز دارند موافقت خواهند کرد. چشم‌انداز «وحشتناک» تشکیل یک «محور شرارت» بین چین، ایران و روسیه باید نگرانی بزرگی برای غرب باشد.

وی می‌گوید: روسیه اکنون به ایران مدیون است، زیرا ایران برای آنها پهپادهای انتحاری و شاید در آینده موشک‌های بالستیک و سایر سلاح‌ها می‌فرستد. من فکر نمی‌کنم در مقابل روسیه، فناوری یا سیستم‌های هسته‌ای به ایران بفرستد، بلکه معتقدم احتمالا در آینده با ارسال سلاح به ایران جبران کنند. آنها امروز این کار را نمی‌کنند زیرا روسیه در حال حاضر مشغول جنگ است و خودش اسلحه کافی برای ارسال به ایران ندارد. در حال حاضر این ایران است که به روسیه سلاح می‌فرستد. اما پس از پایان جنگ، این یکی از بزرگ‌ترین مشکلات است. تشدید روابط روسیه و ایران بسیار نگران‌کننده است.

این مقام سابق صهیونیست می‌افزاید: بازگشت به برجام ممکن است امنترین گزینه نباشد. چین و روسیه هر دو امضاکنندگان توافق برجام بودند، زیرا آنها بخشی از شورای امنیت سازمان ملل بودند که این توافق را امضا کردند. روسیه و ایران با هم کار می‌کنند. چین با ایران تجارت می‌کند. هر دوی آنها دشمن آمریکا هستند.

وی ادامه داد: به لطف دوستان ما در آمریکا و اروپا، آنها ممکن است ظرف ۵ دقیقه با ایران بر سر احیای برجام به توافق برسند، بدون در نظر گرفتن اینکه روس‌ها و ایرانی‌ها اکنون در اوکراین چه می‌کنند. آمریکا باید بفهمد که دیگر توافقی وجود ندارد، همین. روسیه و چین دیگر شریک (شورای امنیت سازمان ملل) نیستند. آنها هر چه بخواهند به ایران می‌دهند و دیگر جزو گروه ۱+۵ نیستند. همچنین ایران به روسیه کمک می‌کند تا از تاثیرات تحریم‌های شدید غرب در امان بماند. ایران در حال ارائه اطلاعات است، کارشناسان از روسیه به ایران و ایران به روسیه می‌روند روابط گرمی دارند و با هم کار می‌کنند.

مقام امنیتی سابق اسرائیل تاکید کرد: یکی از نشانه‌های دیگر همکاری نزدیک بین روسیه و ایران و چین، عضویت کامل اخیر ایران در سازمان همکاری شانگهای است، در حالی که ایران ۱۵ سال پیش درخواست عضویت در این سازمان را ارائه کرده بود.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مقام سابق صهیونیست: همکاری ایران چین و روسیه نگران‌کننده است بیشتر بخوانید »

مبالغه غرب درباره مسائل پادمانی ایران، صدای چین را درآورد

مبالغه غرب درباره مسائل پادمانی ایران، صدای چین را درآورد



نماینده چین در نشست شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ضمن انتقاد از مبالغه غرب درباره مسائل پادمانی برنامه هسته‌ای ایران، از مواضع آمریکا در قبال توافق برجام انتقاد کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق،«وانگ چانگ» قائم مقام دفتر نمایندگی دائم چین در دفتر سازمان ملل در وین، در نشست شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی از آمریکا خواست برای احیای برجام به خواسته‌های منطقی ایران پاسخ دهد.

منابع رسانه‌ای در چین خبر دادند، نماینده این کشور طی سخنرانی در نشست شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در وین، آمریکا را عامل اولیه و آغازین بحران ایجاد شده بر سر توافق هسته‌ای برجام خواند.

روزنامه دولتی «مردم» چین گزارش داد، نماینده چین روز چهارشنبه (دیروز) از همه طرف‌ها در مذاکرات هسته‌ای ایران خواست شرایط لازم را برای رسیدن به توافق بر سر احیای این توافق ایجاد کنند.

«وانگ چانگ» قائم مقام دفتر نمایندگی دائم چین در دفتر سازمان ملل در وین، در نشست شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اعلام کرد، موفقیت مذاکرات هسته‌ای ایران به این موضوع منوط شده که آیا راه‌حلی قابل قبول برای همه طرف‌ها جهت حل مسائل پادمانی قابل یافتن است یا خیر.

این مقام ارشد چین با انتقاد از مواضغ آمریکا و متحدانش در قبال مسائل پادمانی ایران گفت: «توجه به این نکته حائز اهمیت است که مسائل پادمانی باقیمانده ایران به فعالیت‌های هسته‌ای احتمالی که ده‌ها سال پیش رخ داده است، اشاره دارد…نه فوریت و نه خطر گسترش سلاح‌های هسته‌ای وجود دارد. علاوه بر این، موضوع ابعاد نظامی احتمالی برنامه هسته‌ای ایران قبلا در سال ۲۰۱۵ (توافق برجام) به پایان رسیده بود».

نماینده چین در نشست شورای حکام از طرف‌های مذاکره خواست تا در مورد مسائل پادمانی برنامه هسته‌ای ایران اغراق نکنند و آن را به مانع بزرگی برای اجرای مجدد توافق هسته‌ای ایران در آینده تبدیل نکنند.

وانگ چانگ با تاکید بر اینکه مذاکرات وین وارد «مرحله حساس نهایی» شده است، آمریکا را به دلیل خروج از برجام، عامل اولیه بحران کنونی خواند. وی ادامه داد، آمریکا باید تصمیمات سیاسی بگیرد و به خواسته‌های منطقی ایران برای پیشبرد هر چه زودتر توافق پاسخ دهد.

نماینده چین در پاسخ به بیانیه آمریکا و دیگر کشورها در نشست شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی  درباره مسائل پادمانی ایران گفت که اعمال فشار بر ایران به حل مسائل باقی مانده یا کاهش تنش در بحران فعلی کمکی نمی‌کند.

وی در پایان سخنرانی خود خطاب به حاضران در نشست شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، از طرف‌های ذیربط خواست تا شرایط لازم و جو مناسب را برای توافق هر چه زودتر در مذاکرات هسته‌ای ایران ایجاد کنند.

اظهارنظر نماینده چین در نشست شورای حکام در حالی مطرح شد که حسین امیر عبداللهیان وزیر خارجه ایران توضیحاتی درباره تنها مانع پیش روی توافق در مذاکرات وین اظهارنظر کرد.

امیرعبداللهیان با بیان‌ این‌که ایران اراده کافی و حسن نیت لازم برای رسیدن به گام نهایی توافق خوب، قوی و پایدار را بارها از خود نشان داده، گفت: تنها مانع پیش روی توافق در شرایط حاضر، عدم واقع بینی و نداشتن اراده لازم از سوی آمریکا است.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مبالغه غرب درباره مسائل پادمانی ایران، صدای چین را درآورد بیشتر بخوانید »

راز جمعیت جاری در شاهراه امام علی (ع)

آینده مذاکرات؛ چند قدم جلوتر



قطعا توافق نکردن، بهتر از توافق بد است. آمریکا تنها زمانی می‌تواند به برجام برگردد، که حقوق ایران را تضمین کرده باشد. هر توافق دیگری، مثل توافق چندمرحله‌ای، خلاف این ضرورت خواهد بود.

به گزارش مجاهدت از مشرق، محمد ایمانی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: خردمندی به یک معنا، آینده‌نگری است. این که سرانجام و سود و زیان یک رفتار چیست. همچنان که افق دید، از نوک بینی تا چند کیلومتر دورتر فرق می‌کند، قابلیت آینده‌نگری در افراد هم متفاوت است.

این دو حکمت از امیر مومنان‌(ع) است که فرمود «اذْکُرُوا انْقِطَاعَ اللَّذَّاتِ وَ بَقَاءَ التَّبِعَاتِ. بریده شدن خوشی‌ها و برجای ماندن پیامدها را به یاد داشته باشید»؛ و «اِرْمِ بِبَصَرِکَ أَقْصَی الْقَوْمِ. نگاهت را به انتهای سپاه دشمن (خیمه فرماندهی) بینداز». در هدف‌گذاری‌هایی که پای تعامل با دشمن در میان است، باید راهبرد حریف را کاوید و از معامله‌ای که شیرینی موقت و خسارت‌های ماندگار برجا می‌گذارد، پرهیز کرد.

توافق برجام که در سال ۹۴ با غفلت از راهنمایی‌ها و هشدارهای رهبر معظم انقلاب تدارک شد، از آینده‌نگری به‌عنوان اقتضای عقلانیت فاصله داشت. برخی دولتمردان سابق بعدها به دفعات اذعان کردند که پیش‌بینی نمی‌کردند آمریکا توافق را زیر پا بگذارد یا از آن خارج شود.

توافق چنان نامتوازن و فاقد ضمانت تنظیم شده که آمریکایی‌ها، از روز اول به نقض آن پرداختند؛ و سپس خارج شدند، بدون اینکه هزینه‌ای بپردازند. این خطای نابخشودنی، عبرت بزرگی است که – ولو در مقیاس‌های کوچک‌تر- نباید تکرار شود. برجام، دستمالی و پایمال شد؛ چون برخی مدیران ما اصرار داشتند برنامه غرب را نفهمند. از خط نفوذ و خیانت که بگذریم، افراد خوش‌بین تصور می‌کردند یک توافق (ولو نیم‌بند) تا مدت‌ها از تنش‌ها و فشارها می‌کاهد. اما آنچه در عمل اتفاق افتاد و پیش‌بینی هم می‌شد، تشدید فشارها و بهانه‌جویی‌های غرب بود.

دیپلمات‌های آمریکا و اروپا، پای میز مذاکره ادعا می‌کردند که می‌خواهند درباره عدم انحراف برنامه هسته‌ای ایران آسوده خاطر شوند، اما طراحی‌شان چیز دیگری بود.

یک سند در این‌باره، سخنان «جان ساورز»، (رئیس‌ وقت سرویس جاسوسی MI۶) در اواخر مهرماه ۱۳۹۴ است که پس از شروع انجام تعهدات ایران ظرف دو ماه، به CNN گفت: «توافق هسته‌ای، ظرف ۱۵ سال، ایران را به کشوری میانه‌رو تبدیل خواهد کرد. ما شاهد کشوری هستیم که در مرحله انتقال از پایه‌های انقلابی به کشوری نُرمال‌تر قرار دارد. اما در داخل ایران در این مسیر، چالش وجود دارد. ما نیاز داریم صبر استراتژیک داشته باشیم تا به آن فرصت دهیم در ۱۵- ۱۰ سال آینده توسعه یابد و ایران را به کشوری نُرمال تبدیل کند». آنها به توقف ۹۵ درصد برنامه هسته‌ای ایران قانع نبودند بلکه می‌خواستند موتور قدرت ساز انقلاب اسلامی را خاموش کنند.

سند دوم، اظهارات «ریچارد هاویت»، تهیه‌کننده سند راهبردی اتحادیه اروپا درباره روابط با ایران است که سوم آبان ۱۳۹۵ گفت: «توافق هسته‌ای، یک نقطه عطف بود؛ هرچند که همه مشکلات ما با ایران درباره اسرائیل، دموکراسی و حقوق بشر حل نشده… ما باید دفتر نمایندگی اتحادیه اروپا را در تهران افتتاح کنیم و گفت‌وگو درباره حقوق بشر در ایران را ازسر بگیریم.

نیروهایی در داخل ایران، در حال اعمال فشار بر حاکمیت هستند و ما امیدواریم گزارش ما نیز باعث پیشرفت در این زمینه شود… اکنون اروپا در ایران نفوذ دارد، ولی آمریکا فاقد آن است. ما می‌خواهیم از این اهرم استفاده کنیم و به جنگ در سوریه و یمن پایان دهیم و به سوی ساختار جدید امنیتی در خاورمیانه حرکت کنیم». اروپایی‌ها در همین دوره، سرگرم حمایت از تروریست‌ها در سوریه و عراق، و جنایتکاران سعودی علیه ملت یمن بودند.

مصاف غرب با ما، فرابرجامی است و در قالب تنگ برجام نمی‌گنجد. به همین دلیل هم به برجام، صرفا به‌عنوان ابزار کانالیزه کردن و محاصره واقعی ایران می‌نگریستند.

کاری را که تحریم‌های فلج‌کننده (و فشار حداکثری) نتوانست انجام دهد، برجام و توافق‌های مشابه باید انجام می‌داد: واداشتن ایران به خودزنی، بر اساس دستکاری در محاسبات. کلیت برجام به سمت منافع غرب فرو غلتید، چرا که طرف آمریکایی گفته بود «توافق نکردن بهتر از توافق بد است»؛ اما در این طرف، وزارت خارجه ما، با به خدمت گرفتن چند هنرمند ادعا می‌کرد «هیچ توافقی، بدتر از عدم توافق نیست»! برجام در چنین نامعادله عجیبی، عبرت جهانیان می‌شد.

آینده‌نگری و آینده‌پژوهی درباره برجام و مذاکرات مبتنی بر آن، همچنان اهمیت دارد. جا دارد متولیان امر، با دعوت کارشناسان مختلف، شبیه‌سازی و آینده‌نگری کنند که شرایط در صورت احیای برجام -بدون چاره‌جویی درباره منافذ آن- ظرف سه یا شش ماه بعد (و نه حتی دو سال آینده) چگونه خواهد بود؟ آیا مثلا ایران می‌تواند بدون دردسر، تجارت داشته باشد یا این که تنش‌ها و فشارها، در حد مقدور غرب شدت می‌یابد؟

این بازی برخلاف تلقی دولت سابق، بازی بُرد- بُرد نیست. بلکه غرب، سود خود را در باخت ایران و گرفتن امتیازات جدید از این طریق می‌بیند. به همین دلیل، اگر مسائلی مانند دریافت تضمین محکم، لغو پایدار تحریم‌ها و بستن پرونده PMD، تعیین تکلیف نشده باشد، می‌تواند مقدمه‌ای برای تشدید فشار باشد. قطعا انتظار دروغینی که غربگرایان درباره عواید نجومی احیای برجام ساختند، ما به ازای واقعی ندارد، چنان‌که قبلا هم نداشت و موجب سرخوردگی عمومی شد.

توافق بدون لغو موثر و پایدار تحریم‌ها (گرفتار شدن در بازی برچسب تحریم‌ها)، اخذ تضمین معتبر (مانند نگهداری مواد غنی شده در ایران تحت نظارت آژانس)، تعیین غرامت چند سال عهدشکنی آمریکا، و بسته شدن پرونده PMD‌، فاجعه دوباره‌ای را بر پایه برجام رقم می‌زند.

افق چنان توافقی روشن است: آمریکا مجددا عضو برجام می‌شود و به مکانیسم ماشه دسترسی پیدا می‌کند؛ قیمت نفت با سقوط ۲۰ تا ۳۰ دلاری روبه‌رو می‌شود؛ و سپس، آمریکا در مدت زمانی کوتاه، دبّه می‌کند و بازی مار و پله را به نقطه صفر برمی‌گرداند و حال آن که ضعیف‌ترین دوران خود در ۷۰ سال اخیر را سپری می‌کند.

فرسایشی کردن مذاکرات از سوی غرب، نباید ما را از اولویت‌های خود غافل کند. مذاکره‌کنندگان دولت سابق، همه امتیازات را به شکل نقد و برگشت ناپذیر واگذار کردند، اما امتیازات نسیه، یا ناپایدار و نقض‌پذیر را گرفتند.

نگاه آمریکا به تعلیق تحریم‌ها موقتی (سه تا شش ماهه) است؛ به نحوی که بحران اقتصادی را پشت سر بگذارد و نیاز اورژانسی برای پایین کشیدن قیمت حامل‌های انرژی را برطرف کند و سپس بتواند شیطنت‌های جدید را از سر بگیرد.

بسیار محتمل است که واشنگتن ظرف مدت کوتاهی، در مقابل دسترسی ایران به درآمدهای نفتی یا دیگر سازوکارهای بانکی و مالی جهانی کارشکنی کند و تهدید و کارشکنی علیه سرمایه‌گذاری میان‌مدت و بلندمدت شرکت‌ها در ایران را از سر بگیرد. طبیعی است که دوره کوتاه سه تا شش ماهه صرفا می‌تواند اقتصاد در حال خروج ایران از وضعیت شرطی‌سازی را به شرایط سال‌های ۹۹-۱۳۹۸ برگرداند.

فارغ از این که دولت آمریکا وعده می‌دهد چه حجمی از تحریم‌ها را تعلیق کند، اصرار دولت بایدن بر ندادن «تضمین»، مسئله مهم‌تری برای راستی‌آزمایی است. دولت بایدن نمی‌خواهد و نمی‌تواند از طرف دولت بعدی آمریکا تضمین بدهد، اما ضمنا به اعتبار عهدشکنی‌های پیاپی و پسابرجامی دولت دموکرات اوباما، وعده دولت بایدن درباره دوره دو ساله خودش هم معتبر نیست.

ضمنا باید توجه داشت که موضع کنگره همیشه رادیکال‌تر بوده و نمایندگان هر دو حزب دموکرات و جمهوری‌خواه در مجلس نمایندگان یا سنا، تحریم‌های پسابرجامی را با اتفاق‌آرا تصویب کرده و رفتار دولت آمریکا برای ممانعت از انتفاع اقتصادی ایران را تکمیل کرده‌اند. کنگره، قانون «اینارا» را در سال ۲۰۱۵ برای نظارت بر توافق تصویب کرد که طبق آن، رئیس ‌جمهور آمریکا باید هر سه ماه یک بار گزارش می‌داد تا کنگره درباره ادامه یا عدم تداوم «تعلیق سه ماهه تحریم‌ها» تصمیم بگیر!.

«اینارا» در سنا با ۹۸ رای موافق و تنها یک رای مخالف به تصویب رسید. اینارا در مجلس نمایندگان هم، با ۴۰۰ رای موافق و فقط ۲۵ مخالف تصویب شد. قانون پسابرجامی کاتسا هم که سال ۲۰۱۷ با ۹۸ رای سناتورها (فقط دو رای منفی) تصویب شد، با ۴۱۹ رای موافق و ۳ رای مخالف، از تصویب مجلس نمایندگان گذشت. قانون دیگری که مانند کاتسا تعهدات برجامی آمریکا را منتفی می‌کند، قانون ISA می‌باشد که سرمایه‌گذاری بیش از ۴۰ میلیون دلار در سال برای توسعه بخش نفت وگاز در ایران را ممنوع می‌کند و به شکل مشابه تصویب شده است.

در این میان و در حالی که سوء نیت آمریکا مُحرز است، دعوت به «تنازل» از خطوط قرمز اعلامی نظام و ادعای این که دستورالعمل ابلاغی برای مذاکرات، جدا از خطوط قرمز اعلامی است، مسیری انحرافی است. جدا کردن «خطوط قرمز اعلامی رهبر انقلاب» و «دستورالعمل مذاکرات» و ادعای این که خطوط قرمز برای چانه‌زنی است و نه ایستادن بر مبنای آن، تحلیل نادرستی است که می‌تواند ایران را مجددا از حداقل حقوق خود محروم کند. ما بر سر سود طرفین در یک توافق «بُرد- بُرد» مذاکره نمی‌کنیم که بتوان درباره کم و زیاد شدن آن چانه‌زنی کرد یا تخفیف داد؛ بلکه دیپلمات‌های سختکوش کشورمان، بر سر حقوق تضمین نشده در برجام می‌جنگند.

در اهمیت نیاز آمریکا به توافق همین بس که در طول یک سال اخیر، قیمت نفت تقریبا دو برابر شده و میزان ذخایر نفتی آمریکا، به پایین‌ترین سطح خود در چهار دهه گذشته رسیده است. اروپا هم که بازگشت به عصر تاریکی و یخبندان و قحطی را ظرف چند ماه آینده انتظار می‌کشد. آنها نیازمند فوری «بازگشت نفت ایران به بازار» هستند. اما با این حال، توافقی را می‌پسندند که خطوط قرمز بازدارنده ایران کمرنگ شده باشد و بتوان زیرش زد.

در مقابل، ما امروز در مقایسه با هفت سال قبل، در موضع قدرت هستیم و فشارهای تحریمی را هم تا حدود زیادی ازسر گذرانده‌ایم. مقامات آمریکایی بارها به شکست فاحش فشار حداکثری اعتراف کرده‌اند. بنابراین نباید اجازه داد دشمن و پادوهای رسانه‌ای آن، معادله موجود به نفع ایران را تحریف کنند. قطعا توافق نکردن، بهتر از توافق بد است. آمریکا تنها زمانی می‌تواند به برجام برگردد، که حقوق ایران را تضمین کرده باشد. هر توافق دیگری، مثل توافق چندمرحله‌ای، خلاف این ضرورت خواهد بود.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

آینده مذاکرات؛ چند قدم جلوتر بیشتر بخوانید »

فیلم/ لیلاز: دولت روحانی نگران پایگاه رای بود نه مرگ و زندگی کشور

‌ اصلاح‌طلبان لیلاز را هم تحمل نکردند!



سعید لیلاز، کنشگر سیاسی اصلاح‌طلب مورد حمله همفکران اصلاح‌طلب خود قرار گرفته است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، این حملات فقط به دلیل آن است که مواضع او در گفت‌وگوی اخیرش با روزنامه اعتماد، به قول محسن امین‌زاده «با باور غالب اصلاح‌طلبان در تعارض است.»

لیلاز در گفت‌وگوی هفته گذشته‌اش با روزنامه اعتماد گفته بود که ««من مخالف خروج اورانیوم‌های غنی‌شده ایران هستم. من شعار نمی‌خواهم بدهم، حرف احساسی نمی‌خواهم بزنم… جهان باید بپذیرد که براساس تجربه قبل… هیچ چیزی جز لوله توپ نمی‌تواند ضامن ثبات شما باشد… آرامش از لوله توپ در می‌آید نه از توافق. کاغذ چیزی به تو نمی‌دهد، حتی اگر کنگره امریکا تصویب کند، کار ۱۰ دقیقه است که رئیس‌جمهور امریکا بخواهد به همش بزند. من کاملاً زمینی و عینی به موضوع نگاه می‌کنم. الان قیدی که امریکا برای عدم حمله به ایران دارد، هزار بار سنگین‌تر از قید اسرائیل است. امریکا به فکر متحدانش در امارات، کویت، عربستان سعودی و عراق و آتش نگرفتن منطقه خلیج‌فارس و نیروهایش در منطقه است، اما اسرائیل اصلاً دغدغه‌ای ندارد… ایران یک سپر ژئوپولیتیک برای بازدارندگی می‌خواهد، کشوری است که تنهاست، نه مثل کره‌شمالی که به چین و روسیه متکی است.» وی در واکنش به حضور سرمایه بعد از امضای برجام هم به گفتن «هیچ» اکتفا می‌کند: هیچی، هیچی آقا…، دروغ گفته هرکی این را به شما گفته…!».

اما مواضع لیلاز به مذاق رفقای اصلاح‌طلبش خوش نیامده است. آن‌ها که یک عمر جماعتی را با شعار «زنده باد مخالف من» سرکار گذاشتند، حالا یک تفاوت موضع با رفیق هم‌فکرشان را برنمی‌تابند و همه علیه او و برای اثبات نادرستی موضعش بسیج شده‌اند.

محسن امین‌زاده می‌گوید: «در شرایطی که تندروها در تل آویو، واشنگتن و تهران، آخرین تلاش‌هایشان را برای پیشگیری از توافق برجام دنبال می‌کنند، سخنان دوست عزیزم سعید لیلاز درباره قدرت هسته‌ای ایران عجیب بود. سخنانی که با باور غالب اصلاح‌طلبان نیز در تعارض است… اگر سعید تصور می‌کند که بدون اقتدار اقتصادی مبتنی بر تعامل با جهان که پایه تجربه موفق همه پدیده‌های نو توسعه از جمله چین است و بدون قدرت نرم و دیپلماسی مقتدرانه و موثر و بدون خردمندی در حکمرانی، ملتی می‌تواند در زیر لوله توپ و موشک و کلاهک هسته‌ای به آرامش برسد باید راهی پیدا کنیم که سری به کره‌شمالی بزند.» و بعد توصیفاتی عجیب و غریب از کره‌شمالی ارائه می‌کند که یعنی عاقبت ایران هم همان‌گونه خواهد شد.

فیاض زاهد، فعال سیاسی اصلاح‌طلب نیز در نقدی به مصاحبه لیلاز در روزنامه اعتماد نوشت: «سعید لوله توپ را عامل تضمین می‌داند و در جای دیگری تلویحاً معتقد است که دستیابی به بمب اتم تضمین امنیت ژئوپولیتیک ایران است؛ اما سعید نمی‌گوید که اگر ما شرکت‌های بزرگ امریکا و اروپایی را در پروژه‌های بزرگ نفت و گاز، پتروشیمی، مسکن و خودرو و هاب منطقه‌ای و ده‌ها پروژه دیگر درگیر کنیم، باز هم از برجام خارج می‌شوند؟ او جواب این نکته را می‌داند، اما چرا چنین تحلیل می‌کند رمز و راز ماجراست! من با این نظریه منسوخ مخالفم.»

فیاض زاهد گویا آن بخش گفت‌وگوی لیلاز را ندیده که گفته سرمایه‌گذاران غربی، پس از برجام به ایران نیامدند و در آینده هم نخواهند آمد.

سعید شریعتی از اعضای جبهه مشارکت هم صحبت‌های لیلاز را «مغالطه» و «تجاهل» نامید و بر همان مبانی قدیمی اصلاح‌طلبان مبنی بر صلح با جهان تأکید کرد و نوشت: «شرط لازم امنیت پایدار توافق و صلح با جهان است.»

در این بین عباس عبدی ضمن آنکه نقدهایی را متوجه لیلاز کرد، اما در مقابل به منتقدان مصاحبه او نیز خرده گرفت و به منتقدان اصلاح‌طلب لیلاز از اینکه حرف‌های او خلاف گرایش سیاسی آنهاست انتقاد کرد و نوشت: «تحلیل ربطی به اصولگرا، اصلاح‌طلب و برانداز ندارد، هر تحلیلی از یک چارچوب منطقی تبعیت می‌کند، این‌گونه نمی‌توان تحلیل را بی‌اعتبار کرد و اگر منسوب به جریان اصلی اصلاحات هم باشد معتبر نخواهد شد؛ این چه انتظاری است که گمان می‌کنیم تحلیلگران باید در چارچوب گرایش‌ها حرف بزنند؟ نکته بعدی اینکه یک جریان اگر اعتماد به نفس داشته باشد از حرف‌های متفاوت نمی‌ترسد؛ حتی استقبال می‌کند، چون اگر تحلیل جریان را قبول داشته باشد، از شنیدن حرف‌های متضاد با خودش استقبال می‌کند نه آنکه آن را تخطئه کند.»

محمد عطریانفر، عضو دیگر شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران، نیز درباره اظهارات اخیر لیلاز مبنی بر حرکت به سمت دانش ساخت بمب اتمی گفت: «شخصاً صحبت‌های آقای لیلاز را دنبال نکرده‌ام، اما اگر این اظهارات جزو پرداخت‌های ذهنی او باشد، باید بگویم الان نیروهای نظامی ایران هم به چنین نظریه‌ای قائل نیستند. این نظرات یعنی کاتولیک‌تر شدن از پاپ.»

منبع: روزنامه جوان

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

‌ اصلاح‌طلبان لیلاز را هم تحمل نکردند! بیشتر بخوانید »