توییتر

قصه ما و آن تصمیم پوپولیستی روحانی/ چرا "کالابرگ" برای قالیباف مهم است؟

داستان تحریم، مکانیسم ماشه و مال‌التجاره روحانی/ مصاف با وزارت اطلاعات



حمله‌ای که طی روزهای اخیر در فضای مجازی علیه وزارت اطلاعات صورت گرفت هرگز یک رفتار تصادفی یا مبتنی بر یک نقد فنی نبود و بلکه می‌توان آنرا “پروژه” خطاب کرد.

سرویس سیاست مشرق «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

مصاف با وزارت اطلاعات

داستان تحریم، مکانیسم ماشه و مال‌التجاره روحانی/ مصاف با وزارت اطلاعات

طی روزهای اخیر و پس از پخش مستندی از اقدامات سرویس‌های اطلاعاتی کشورمان علیه رژیم صهیونیستی، به ناگاه موجی از حمله و تخریب در فضای مجازی علیه وزارت اطلاعات آغازیدن گرفت.

تخریب‌ها که بهانه خود را چند عکس و تصویر موجود در لابه‌لای گزارش وزارت اطلاعات قرار داده بودند؛ حمله خود را نه به صورت نقطه‌ای و متمرکز بر گزارش بلکه به صورت گسترده طراحی کردند و سیلی از تهمت و کنایه و ضعیف‌نمایی را درباره وزارت اطلاعات به راه انداختند.

در لابه‌لای این حملات اما برخی فعالان فضای مجازی به میدان دفاع معقول از وزارت اطلاعات شتافتند و درباره خط تخریب‌گران و ارتباط آنها با برخی محافل سیاسی و انحرافی سخن گفتند.

این روشنگری‌ها در ادامه واکنش‌هایی را نیز برانگیخت.

*حمله‌ای که طی روزهای اخیر در فضای مجازی علیه وزارت اطلاعات صورت گرفت هرگز یک رفتار تصادفی یا مبتنی بر یک نقد فنی نبود و بلکه می‌توان آنرا “پروژه” خطاب کرد.

پروژه‌ای که پر تعداد بودن اکانت‌های حمله کننده، رویکرد شبکه‌ای آنها، همبستگی گفتمانی و سیاسی بسیاری از آنها در نزدیکی به محفل یک سخنران مدعی ارتباط با غیب و از همه مهمتر “ادبیات همیشگی” آنها نشان می‌داد از قبل طراحی شده و بصورت مشخصی هم قصد تخریب یکی از ستون‌های اصلی امنیت کشور یعنی وزارت اطلاعات را داشته است.

ارزیابی روش حمله و نگاه به اعضای حلقه حمله کننده به وضوح نشان می‌دهد که این پروژه واضحاً مدتی قبل از پخش مستند وزارت اطلاعات طراحی شده و ایضا در هر حالتی هم به اجرا در می‌آمد!

یعنی به نظر می‌رسد ماجرای برخی تصاویر مندرج در مستند صرفا یک بهانه بوده است.

چه اینکه رفتار حمله‌کنندگان نه اثری از دلسوزی داشت و نه یک رفتار و انتقاد امنیت‌ساز بود.

جالب است بدانید که یکی از این حمله‌کنندگان حتی پای ترور دانشمندان هسته‌ای را هم پیش کشید و کلیدواژه “اشراف اطلاعاتی” را به سخره گرفت!

و دیگری هم از این گفت که وزیر اطلاعات اساسا از کارآمدی برخوردار نیست و در ۲ دولتی که حضور داشته کارنامه خاصی را ارائه نکرده است!

همچنین گفته می‌شود یکی از سرشبکه‌های اصلی نقش‌آفرین در این ماجرا نیز در ایران نیست و ابهاماتی درباره ارتباطات او با سرویس‌های بیگانه مطرح شده است.

در همین حال و از آنجا که خط و شناسنامه گفتمانی و رفتاری این افراد در نزدیکی به یک محفل خاص و شخص محوری آن از همان ساعات اول حمله مشخص بود؛ بلافاصله انتقاداتی و روشنگری‌هایی شکل گرفت.

حال این وظیفه وزارت اطلاعات است تا با پیگیری و تحقیق درباره ریشه‌های تخریب دستگاه امنیتی در میانه درگیری با دشمن صهیونیستی، از کیان سربازان گمنام امام زمان (عج) حراست کنند.

***

داستان تحریم، مکانیسم ماشه و مال‌التجاره روحانی

داستان تحریم، مکانیسم ماشه و مال‌التجاره روحانی/ مصاف با وزارت اطلاعات

“تحریم” واژه‌ای است که از روز نخست آغاز خصومت آمریکا با انقلاب و مردم ایران در سال ۵۷ تولد یافت و از آن روز همواره بسته به توان دشمن در حد اعلی‌درجه خود اعمال شد.

در واقع طی ۴۷ سال گذشته روزی نبوده است که تحریم‌ها در حالت ۱۰۰ درصدی خود علیه ایران و ایرانی اعمال نشده باشد.

اما ایران در تمام طول این ۴۷ سال پیشرفت کرد…

جنگ تحمیلی را پشت سر گذاشت. به عصر شکوفایی دهه ۷۰ رسید. مردم به قدرت خرید خوب دهه ۸۰ و ۹۰ رسیدند، در بسیاری از عرصه‌های استراتژیک به خودکفایی رسیدیم و تمام اینها در حالی بود که دشمن می‌خواست ما را با تحریم‌های خود فلج کند!

اما چه شد که تحریم به یکباره جایگاه بزرگی در میان افکار عمومی ایران یافت و چه شد که این عبارت تبدیل به یک کلیدواژه در سیاست ایرانی شد؟!

*همانطور که خواندید تحریم همیشه بوده است و آمریکا پس از دریافتن این موضوع که ایران با ضربه نظامی از میدان به در نمی‌رود؛ شروع به اعمال تحریم‌های اقتصادی کرد تا شاید از این طریق رخنه‌ای برای ضربه‌زنی به دست بیاورد.

خیلی از ما این خاطره مهم مقام معظم رهبری را شنیده‌ایم که دشمن خارجی در دوران جنگ حتی “سیم خاردار” را هم به ایران نمی‌داد. و یا ایضا قصه تأمین سخت لباس غواصی برای رزمندگان، مشقت تهیه گلوله خمپاره، موشک و… هم هنوز در خاطر همه مانده است.

اما چیزی که در عمل رخ داد این بود که ایران اسلامی روز به روز پیشرفت کرد و “تحریم” عملا از یک ابزار واقعی به یک “ابزار روانی” تبدیل شد.

ایرانی‌ها جنگ را با پیروزی از سر گذرانیدند و دیگر هم کسی چندان به واژه “تحریم” وقعی ننهاد.

رهبری جدید ایران بر مسند نشست، رؤسای جمهور یکی پس از دیگری آمدند و رفتند، ایران هسته‌ای شد، قدرت نظامی ایران در نبردهای فرامنطقه‌ای در اروپا و غرب آسیا به نمایش گذاشته شد، ایران پا به عرصه فضا گذاشت، ایران جزو ۳۰ قدرت برتر اقتصادی جهان شد و تحریم‌ها روز به روز بیشتر رنگ می‌باخت.

آمریکا البته در این مدت بیکار نبود و تقلا می‌کرد با دادن سر و شکل قانونی به تحریم‌ها (مثل قانون داماتو در سال ۷۶) و همینطور با تغییر دادن زمین بازی در اقتصاد؛ ابزار روانی تحریم را تقویت کند.

اما همانطور که اشاره شد “ایرانی” به دلیل سال‌ها زیستن زیر سایه تحریم و یافتن رمز و رازهای شاد زیستن زیر فشار روانی تحریم‌ها دیگر اهمیتی به این چیزها نمی‌داد.

جالب است که حتی یکی از رؤسای جمهور وقت نیز درباره تحریم‌ها از صفت “کاغذ پاره” استفاده کرد اما افکار عمومی اهمیت خاصی به این عبارت نداد.

قضیه گذشت تا انتخابات سال ۹۲!

انتخاباتی که اصلاح‌طلبان طی یکسال قبل از آن؛ تا توانستند مرحوم هاشمی رفسنجانی را بصورت زیر پوستی و غیر آشکار تبلیغ کردند. هاشمی اما ردّ صلاحیت شد و اصلاح‌طلبان نیز عملا قید انتخابات را زدند.

در این میان اما یکی از نامزدهای انتخابات به نام “شیخ حسن روحانی” به ناگاه با “گفتمان تحریم و مذاکره” پر رنگ شد.

در واقع تحریم، مال‌التجاره انتخاباتی شیخ حسن روحانی بود.

او برای نخستین بار ذهن کسانی را در جامعه ایرانی به این سمت منحرف کرد که اگر چرخ سانتریفیوژ می‌چرخد پس چرخ اقتصاد باید بچرخد!

این دوگانه اما در حالی بود که چرخ اقتصاد داشت می‌چرخید، تورم آن روزها تک رقمی بود و قدرت خرید مردم نیز از تمام اعصار عمر انقلاب اسلامی و حتی از امروز(!) نیز بیشتر بود. ضمن اینکه مسئولان هم برای چرخش سانتریفیوژهای هسته‌ای تلاش و مذاکره می‌کردند.

“دوقطبی کاذب” اما کار خودش را کرد!

روحانی به دلیل قالب‌ریزی ذهنی جامعه پیرامون مرحوم هاشمی در قالب هم‌او جای گرفت و پیروز انتخابات شد. و به همین منوال، مال‌التجاره انتخاباتی او یعنی “تحریم” نیز به سکه بازار سیاست ایران بدل شد.

در حالی که تا پیش از این صحبت چندانی راجع به تحریم‌ها نبود.

دقت شود که سیاسیون کشور تا قبل از آن مقطع از سال ۹۲ از چیزی به نام مذاکره سخن می‌گفتند و تلقی از مذاکره هم این بود که عقلانیت رفتاری نظام جمهوری اسلامی ایران در جهان تثبیت و حقانیت ایران آشکارتر شود. رفتاری که در پیوست آن نیز عقلانیت دیپلماتیک ایران در پی آن بود تا سر حد امکان از تحریم‌ها بکاهد.

لکن حسن روحانی مال‌التجاره روانی خود را به نوعی در بازار ریخت که عملا و به ناگاه با انفجار معنای تحریم مواجه شدیم، خیلی‌ها از چیزی به نام “اثر تحریم” حرف زدند و کسانی از مردم نیز ناگهان با این احساس مواجه شدند که همه مشکلات اقتصادی آنها و کمبودهای زندگی‌هایشان ناشی از تحریم است.

روحانی البته سیاست‌های دولت تازه تأسیس خود را نیز بر همین اساس شالوده‌افکنی کرد و شالوده هم چیزی نبود جز سیاه‌نمایی و مذاکره!

در واقع دولتی که گفتمان خود را مبتنی بر تحریم قرار می‌دهد؛ طبعا بایستی رویکرد خود را هم اولا بر مذاکره قرار دهد تا از مال‌التجاره‌اش سود کسب کند و ثانیا اوضاع کشور و معیشت مردم را سیاه جلوه دهد تا با مسیر هموارتری مواجه باشد.

البته ثمره این “شرایط برساخته” و ناواقعی از پیش برای تحلیلگران عاقل مشخص بود…

از یکسو دامن زدن به تصورات و امیدهای واهی در رابطه با یک جهان ناممکن به نام “ایران بدون تحریم” و “لغو بالمره تمام تحریم‌ها”، از یکسو مسابقه برخی دولتمردان برای سیاه‌نمایی از اوضاع کشور و از سوی دیگر محرز بودن اینکه هیچ توافقی با غرب نخواهد توانست تحریم‌ها را لغو کند. زیرا مسئله تحریم‌ها به ذات دشمنی آمریکا برمی‌گردد.

در دهه ۹۰ شمسی کار به جایی رسید که رسانه‌های نزدیک به اصلاح‌طلبان و دولت از این می‌گفتند که با لغو تحریم‌ها حقوق‌ها زیاد می‌شود و حتی بیمه زنان خانه‌دار هم جریان پیدا می‌کند!

و در همین اثنی هم وزیر کشور از گرسنگی حرف می‌زد، وزیر ارشاد از سیاست نفت در برابر غذا و سخنگوی دولت از تکرار آشوب‌های خیابانی.

سمت دیگر ماجرا هم مشخص بود. نه توافق لوزان دستاوردی داشت، نه توافق موقت ژنو و نه دست آخر برجام.

جالب آنکه آمریکا در صبح روز اجرایی شدن برجام در دولت باراک اوباما نیز دست به تحریم ایران زد تا این پیغام را به همه بدهد که دست از دشمنی با ایران نخواهد کشید و اجازه نخواهد داد هیچ تحریم تأثیرگذاری علیه ایران لغو شود.

بیدستاوردی برجام روحانی چیزی نبود که بشود آنرا انکار کرد.

این مقوله حتی توسط برخی مقامات دولت روحانی هم بارها و بارها ابراز شد و رسید تا امروز که حتی می‌بینیم مکانیسم ماشه‌ای که دست‌اندارکاران برجام باور به اجرایی شدن آن نداشتند نیز اجرا شد.

اگرچه تمام این رخدادها در بستر تاریخ رخ نمود اما چیزی که در این حین و بین همچنان خود را بصورت متمایزی به رخ می‌کشد “سودآوری مال‌التجاره فردی به نام شیخ حسن روحانی” بود.

می‌توان گفت که عملا جامعه ایرانی نزدیک به ۱۲ سال است که بخشی از هوش و حواس سیاسی و اقتصادی خود را به تجارت سیاسی_روانی شیخ حسن روحانی معطوف کرده است.

و این در حالی است که طبق اذعان مقامات ارشد کشور و کارشناسان اقتصادی؛‌ اثر تحریم‌ها بر اقتصاد کلان ایران کمتر از میانگین ۲۰ درصد و اثر مکانیسم ماشه هم کمتر از ۵ درصد است.

شاید برایتان جالب باشد که همین دو سند جالب و بارها اذعان شده و اعلام شده که تنها یکی از راویان متواتر آن مقام معظم رهبری است؛ هرگز و هرگز در دولت شیخ حسن روحانی و توسط دست‌اندرکاران دولت او و برجام او مورد اشاره مؤکد قرار نگرفتند.

چرا؟

پاسخ روشن است. فقط به این دلیل که “تحریم” مال‌التجاره روحانی بود و هیچ تاجری هم نمی‌خواهد از ارزش مالش کم شود.

و اثر این رفتار تجارت‌مآبانه در سیاست ماند تا امروز که ۲ رئیس‌جمهور هم حتی پس از روحانی آمده‌اند اما جامعه ایرانی درگیر اثرات جنگ روانی تحریم است. تحریمی که به گواه اسناد و آمار؛ اثر روانی آن بسیار تا بسیار بیشتر از اثر واقعی آن است.

اثری روانی تا آن حد که امروز خیلی‌ها نمی‌دانند ایران اگرچه ۴۷ سال درگیر تحریم‌ها بوده و مثل همه‌ی دیگر کشورهای جهان با مشکلات اقتصادی روبه‌روست اما طبق آمار جهانی توانسته به نرخ بیکاری تک رقمی دست پیدا کند، جزو سیرترین کشورهای جهان باشد و همچنان صاحب ارزان‌ترین سوخت،‌ مالیات و نان برای مردم خود باشد.

اکنون وقت آنست تا کاوه آهنگری پیدا شود که این “دلق ملمّع” را پاره کند و با مردم و جامعه از واقعیت‌ها سخن بگوید.

واقعیتی که هرگز منکر اثر تحریم یا لزوم مذاکره برای رفع تحریم نیست. اما به اثر تحریم‌ها نیز واقعی‌تر نگاه می‌کند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

داستان تحریم، مکانیسم ماشه و مال‌التجاره روحانی/ مصاف با وزارت اطلاعات

داستان تحریم، مکانیسم ماشه و مال‌التجاره روحانی/ مصاف با وزارت اطلاعات بیشتر بخوانید »

توهین فیلیمو حشدالشعبی

توهین فیلیمو حشدالشعبی



فیلیمو در یک نظرسنجی که برای ارزیابی دانش کاربران دربارۀ آثار این پلتفرم بود، نام «حشدالشعبی»، یکی از نیروهای محور مقاومت، را در کنار نام گروهک‌ تروریستی داعش و و اسامی با بار معنایی منفی درج کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، فیلیمو در یک نظرسنجی که برای ارزیابی دانش کاربران دربارۀ آثار این پلتفرم بود، نام گروه «حشدالشعبی»، یکی از نیروهای کلیدی و تاثیرگذار در محور مقاومت، را در کنار نام گروهک‌ تروریستی داعش و اسامی با بار معنایی منفی درج کرد.

این اقدام، به‌ویژه در شرایطی که محور مقاومت نقشی حیاتی در تامین امنیت منطقه ایفا می‌کند، واکنش‌های تند و گسترده‌ای را در میان کاربران شبکه‌های اجتماعی به همراه داشته است.

توهین فیلیمو حشدالشعبی

بسیاری این حرکت را نشانه‌ای از بی‌دقتی و مسئولیت‌ناپذیری در مدیریت محتوای فرهنگی این پلتفرم می‌دانند.

یکی از کاربران در توییتر نوشت: «چطور یک پلتفرم داخلی که باید ارزش‌های منطقه‌ای و ملی را تقویت کند، چنین خطایی مرتکب می‌شود؟ آیا نظارتی بر تولید محتوا وجود ندارد؟»

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

توهین فیلیمو حشدالشعبی

توهین فیلیمو حشدالشعبی بیشتر بخوانید »

اینجا «ایالات متحده اسرائیل» است!

اینجا «ایالات متحده اسرائیل» است!



«ایالات متحده اسرائیل» عبارتی است که این روزها در فضای مجازی توسط شهروندان آمریکایی استفاده می‌شود؛ کسانی که می‌خواهند به اعمال قدرت و نفوذ صهیونیست‌ها در خاک ایالات متحده آمریکا کنایه بزنند

به گزارش مجاهدت از مشرق، «ایالات متحده اسرائیل» عبارتی است که این روزها در فضای مجازی توسط شهروندان آمریکایی استفاده می‌شود؛ شهروندانی که می‌خواهند به اعمال قدرت و نفوذ اسرائیل در مناسبات سیاسی، اقتصادی و ایالات متحده آمریکا کنایه بزنند. لابی اسرائیل در آمریکا به جایی رسیده که مجلس نمایندگان آمریکا روز چهارشنبه (۱۲ اردیبهشت) با پیش نویس قانونی موافقت کردند که بنا بر آن، تعریف «یهودی ستیزی» تغییر خواهد کرد و در دستور کار وزارت آموزش، مقامات و دستگاه‌های مجری قانون و همچنین قوانین مبارزه با تبعیض نژادی قرار می‌گیرد.

نکته اساسی این قانون آن است که باعث می‌شود انتقاد از رژیم صهیونیستی دلیل کافی برای «یهودستیز» شناخته شدن فرد یا گروه باشد، در حالی که بسیاری از مردم دنیا و به ویژه پیروان دین یهود تاکید دارند که صهیونیست‌ها، فرقه‌ای سیاسی هستند که جزو پیروان این دین به شمار نمی‌روند. هر چند منتقدین و برخی از نمایندگان و سناتورهای آمریکایی با این قانون مخالف هستند و آن را نوعی گمراهی در نژادپرستی می‌دانند. اما با این وجود به نظر می‌رسد دولت آمریکا به شدت به دنبال تصویب کامل این قانون است.

اگر این قانون اجرایی شود احتمالاً رهبران جنبش دانشجویی در دانشگاه‌های آمریکا به اتهام یهود ستیزی تحت پیگرد قرار می‌گیرند و ممکن است این آغازی برای مقابله با هر گونه جنبش دانشجویی همبستگی با فلسطین در آینده باشد. این در صورتی است که بر اساس اعلام سی‌ان‌ان در این ۱۵ روز ۱۷۰۰ دانشجوی آمریکایی بازداشت شده‌اند.

اینجا ایالات متحده اسرائیل است

اعمال قدرت و سیاست اسرائیل در آمریکا باعث دهن کجی کاربران مجازی شده و آنها شروع به تمسخر دولت خود در شبکه‌های مجازی کرده‌اند تا جایی که در چند روز اخیر هشتگ «ایالات متحده اسرائیل» در فضای مجازی پربازدید شده است؛ هشتگی که به حمایت بی‌اندازه ایالات متحده از اسرائیل کنایه می‌زند. کاربران از این طریق به نفوذ و لابی صهیونیست‌ها در کشور خود اعتراض کرده و به نوعی می‌گویند آمریکا توسط اسرائیل اشغال شده است.

یک کاربر با انتشار فیلمی از خود در شبکه مجازی «تیک تاک» باعث شکل‌گیری موج گسترده‌تری از این هشتگ شد. او در این ویدئو شروع به شمردن خدماتی که آمریکا به اسرائیل می‌دهد می‌دهد می‌کند و می‌گوید: «به ایالات متحده اسرائیل خوش آمدید. ما بیش از ۳۰۰ میلیارد دلار از زمان جنگ جهانی دوم به اسرائیل داده‌ایم؛ به ایالات متحده اسرائیل خوش آمدید. ما به آیپک (کمیته روابط عمومی آمریکا-اسرائیل) اجازه دادیم تصمیم بگیرد که چه کسی و چه نوع فردی را می‌تواند در قدرت سیاسی کشور ما نگه دارد. به ایالات متحده اسرائیل خوش آمدید، جایی که وقتی اسرائیل غیرنظامیان فلسطینی را قتل عام و هدف قرار می‌دهد، ما می‌گوئیم که آنها حق دارند از خود دفاع کنند. به ایالات متحده اسرائیل خوش آمدید، جایی که ما به قوانین و قطعنامه‌هایی رأی خواهیم داد که می‌گویند مخالفت با اسرائیل ضدیهودی است. به ایالات متحده اسرائیل خوش آمدید؛ ۳۷ ایالت ما قوانین ضد BDS (قوانینی با هدف تحریم رژیم صهیونیستی) را تصویب کرده‌اند یعنی کسانی که می‌خواهند به دولت اسرائیل اعتراض یا بایکوت کنند را مجازات می‌کند. به ایالات متحده اسرائیل خوش آمدید، جایی که سیاستمداران و شرکت‌های خبری ما برای پر نگه داشتن جیب خود چشم بر قتل عام می‌بندند. به ایالات متحده اسرائیل خوش آمدید؛ آیندگان ما را به خاطر نقش ما در نسل کشی و محو مردم فلسطین سرزنش خواهد کرد.»

کاربر دیگری قدرت نفوذ اسرائیل بر آمریکا را یک «تهدید بزرگ» برای مردم این کشور می‌شمارد و می‌نویسد: «شرم آور است. به نظر می‌رسد که اسرائیل کنترل بسیاری از جهان از جمله آمریکا را در دست دارد. این یک تهدید واقعی برای مردم ایالات متحده است.»

«جک» به این موضوع اشاره می‌کند که دیگر انتقاد از اسرائیل هم در آمریکا غیرقانونی است و می‌نویسد: «لابی اسرائیل به تازگی قانونی را تصویب کرده است که انتقاد از اسرائیل را غیرقانونی می‌داند. اعتراض به اسرائیل را غیرقانونی اعلام کردند، تحریم اسرائیل را غیرقانونی اعلام کردند. ما در ایالات متحده اسرائیل هستیم!»

یک فعال شبکه اجتماعی نیز از دستگیری به دلیل اعتراض به اسرائیل در خاک آمریکا نوشت: «به ایالات متحده اسرائیل خوش آمدید. به خاطر اعتراض به اسرائیل دستگیر خواهید شد! شما نمی‌توانید اسرائیل را تحریم کنید. سیاستمداران آمریکایی در شرف تصویب قانون آگاهی ضد یهودی هستند تا یهودی‌ستیزی را به عنوان انتقاد از اسرائیل باز تعریف کنند.»

یک کاربر دیگر با انتشار فیلمی از رئیس‌جمهور فعلی آمریکا که می‌گوید اینجا سرزمین «آزادی بیان» است گفت: «با سرزمین آزادگان ایالات متحده اسرائیل آشنا شوید! جایی که دموکراسی و آزادی بیان با ریاکاری و استانداردهای دوگانه روبرو می‌شوند.»

اینجا «ایالات متحده اسرائیل» است!

یک فعال اجتماعی دیگر از خشونت اعمال شده به اساتید دانشگاه توسط نیرو امنیتی می‌گوید: ««ایالات متحده اسرائیل» آمریکا با خشونت یک استاد دانشگاه را در حالی که از معترضان فلسطینی محافظت می‌کند دستگیر کرد. در جریان تظاهرات فلسطین در غزه زنی فریاد میزند من یک پروفسور هستم در حالی که پلیس ایالات متحده به او دستبند می‌زند.»

کاربری دیگری هم بدون هیچ گونه تعارفی می‌نویسد: «شاید بتوانید نام کشورها را به ایالات متحده اسرائیل تغییر دهید!»

کاربری با انتشار چند فیلم از برخورد نیروی امنیتی در طول این دو هفته نوشت: «نحوه برخورد، مقامات رسانه‌ها و پلیس آمریکا با اعتراضات دانشگاهی این اطمینان را می‌دهد که ایالات متحده در واقع ایالات متحده اسرائیل است. صهیونیست‌ها تمام کشور را تصرف کردند ذهنیت غیرانسانی در حال انتشار است.»

یکی دیگر از کاربران با کنایه به دستگیری صدها نفر توسط پلیس آمریکا مدعی دموکراسی گفت: «گسترش اردوگاه‌های حامی فلسطین که منجر به دستگیری صدها نفر شد. ایالات متحده اسرائیل ایالات متحده گارد ملی را برای دانشجویان معترض اعزام می‌کند. آیا این دموکراسی است؟»

اینجا «ایالات متحده اسرائیل» است!

آمریکا کشوری است که قبل از شروع عملیات «طوفان الاقصی» نیز از رژیم صهیونیستی بارها حمایت کرده و بعد از ۱۵ اکتبر شدت آن بیشتر شده است. اگر تا قبل از آن این حمایت بیشتر به شکل غیررسمی مانند مشارکت گسترده یهودیان در انتخابات و حضور یهودیان در پست‌های حساس آمریکا بود بعد از طوفان الاقصی بیشتر جنبه رسمی پیدا کرده است. برای مثال قدرت سازمان‌ها و گروه‌های سازمان‌یافتهٔ یهودی و صهیونیستی که در تصمیم‌گیری‌های مجلس قانون‌گذاری آمریکا و دستگاه حاکمه آمریکا، به طور مستقیم، اعمال فشار می‌کنند بیشتر شده است.

کشور بلژیک کنایه سنگینی به آمریکا برای جرأت نداشتن مقابل رژیم صهیونیستی زد و گفت: «ایران را تروریست می‌خوانید اما آیا می‌توانید اسرائیل را که ۱۵ هزار کودک را به قتل رسانده تحریم کرده و تروریست بخوانید؟»

محال است تن به ذلت بدهیم

«هیهات من الذله» صدایی که شاید انتظار داشته باشید از کشورهای اسلامی به گوش‌تان برسد اما این روزها گوشه و کنار کشوری به اسم ایالات متحده آمریکا پر کرده و از قلب دانشگاه‌های نیویورک و لس آنجلس به گوش می‌رسد. شماری از دانشجویان آمریکایی در جنبش پر سر و صدای خود برای حمایت از فلسطین، این جمله معروف از امام حسین (ع) در روز عاشورا را فریاد می‌زنند؛ یعنی «محال است تَن به ذلّت دهیم». همان دانشجویانی که شاید در میانشان مسلمان، مسیحی، یهودی یا حتی آتئیست دیده شود، همان‌ها که از هر رنگ پوست و نژادی میان‌شان دیده می‌شود اما اکنون مسئله فلسطین و انسانیت برای‌شان حرف اول را می‌زند و با هر دین و مذهبی که باشند، سکوت مقابل ظلم را شایسته خود نمی‌دانند.

همان‌هایی که از خشم مقامات ابایی ندارند، کتک می‌خورند، بازداشت می‌شوند یا حتی از دانشگاه محروم، اما باز هم در مسیر دفاع از انسانیت، کوتاه نمی‌آیند.

دانشجویان آمریکایی در جنبش خود کار می‌کنند که اسرائیل کیلومترها دورتر از آنها می‌ترسد و تهدیدشان می‌کند. اکانت وابسته به موساد در توئیتر خود نوشت: «تکنولوژی شناسایی صورت می‌تواند تشخیص دهد که آیا در تجمّعات طرفدار فلسطین در دانشگاه‌ها شرکت کرده‌اید یا نه. موقعیت‌های شغلی و مدارک تحصیلی‌تان بی‌ارزش خواهند بود و موقعیت‌های استخدامی‌تان هم محدود خواهد شد.» آنچه این جنبش رقم زده باعث شده رسانه‌های دنیا و شبکه‌های اجتماعی مدعی‌ترین کشور در زمینه آزادی بیان را زیر سوال ببرند و ایالات متحده چیزی جز یک طبل تو خالی ندانند.

بیداری دانشجویان از دو هفته گذشته به طور جدی شروع می‌شود. زمانی که گروهی از دانشجویان حامی فلسطین در دانشگاه کلمبیا چادر می‌زنند و با سرکوب شدید نیروهای امنیتی مواجهه می‌شوند؛ گروه دیگری هم در دفاع از این جنبش و برای حمایت از غزه برخاستند؛ از دانشجویان معمولی تا پروفسورها و کادر دانشگاه.

قدرت جنبش دانشجویی را دست کم نگیرید

ماهیت جنبش دانشجویی همین است. ایده‌ها و فعالیت‌های گروهی که در اعتراض‌های اجتماعی دخالت می‌کنند و سرنوشت گروهی از جامعه را رقم می‌زنند یا در آن تغییر ایجاد می‌کنند. تاریخ جنبش‌های دانشجویی به بلندای سابقه تأسیس دانشگاه‌هاست و کسی از مبدا آن خبر ندارد. اما اگر بخواهیم به یکی از اولین‌هایش رجوع کنیم می‌توانیم تحصن «گرینزبورو» در آمریکا را مثال بزنیم.

روز اول فوریه ۱۹۶۰ چهار دانشجوی سیاه‌پوست آمریکایی در اعتراض به سیاست تفکیک نژادی در اماکن عمومی، وارد سالن غذاخوری یکی از فروشگاه‌های زنجیره‌ای «وولورث» در شهر «گرینزبورو» ایالت کارولینای شمالی شده و یک قهوه سفارش دادند که اما وقتی از پذیرش سفارش آنها خودداری شد، این ۴ دانشجو تحصن خود را شروع کردند.

سه روز بعد، ۳۰۰ نفر دیگر به جمع آنها اضافه شدند و بعد از چند ماه، این تحصن‌ها به بیش از ۵۰ شهر گسترش یافت و مورد توجه گسترده رسانه‌ها و روزنامه‌ها قرار گرفت. تجربه تحصن دانشجویی ۴ نفره که ۶۴ سال پیش رقم خورد حالا در سال ۲۰۲۴ به واسطه تحصن دانشجویان آمریکایی بار دیگر قدرت این جنبش‌های دانشگاهی را به رخ همه کشیده است تا جایی که خروش دانشجویان آمریکایی پس از کلمبیا و چند ایالت دیگر، نه تنها در خود این کشور شیوع پیدا کرد بلکه سایر کشورها را نیز در بر گرفت و همچنان نیز ادامه دارد.

منبع: مهر

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اینجا «ایالات متحده اسرائیل» است!

اینجا «ایالات متحده اسرائیل» است! بیشتر بخوانید »

مسکو: زلنسکی اروپا را به کشتن می‌دهد

مسکو: زلنسکی اروپا را به کشتن می‌دهد



دیپلمات ارشد روسیه در سازمان ملل متحد می‌گوید که ضدحملات اوکراین علیه مسکو «خودکشی» است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، واسیلی نبنزیا، نماینده دائم مسکو در سازمان ملل متحد می‌گوید که رژیم کی‌یف برای حفظ حامیان غربی خود و کمک‌های نظامی و مالی آنها، هزاران نیروی اوکراینی را به ضدحملاتی اعزام می‌کند که یک کلمه برای توصیف آن کافیست: «خودکشی.»

نبنزیا در جریان نشستی در شورای امنیت گفت: کی‌یف تنها برای آنکه به شرکای غربی‌اش گزارشی رضایت‌بخش درباره توانایی اوکراین برای شکست روسیه ارائه دهد، سربازانش را جلوی توپ می‌فرستد تا سلاخی شوند.

وی اضافه کرد که ضدحملات اوکراین به اندازه‌ای بیهوده است که در بین اوکراینی‌ها به «چرخ گوشت زاپروژیا» مشهور شده است. ضدحملات اوکراین علیه روسیه اوایل ماه جاری شروع شد و تا همین حالا هم دهه‌ها هزار قربانی(کشته و زخمی) برجای گذاشته و به قیمت نابودی صدها دستگاه خودرو زرهی غربی منجر شده است. رسانه‌های غربی نوشته‌اند که انگیزه و اشتیاق دولت‌های غرب برای ارسال سلاح و کمک بیشتر به کی‌یف، دست کم تا اندازه‌ای در گرو نتیجه ضدحملاتی است که مدت‌ها به تاخیر افتاد.

ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه پنجشنبه هفته گذشته گفت که حتی اگر حامیان اوکراین در راستای تسهیل جنگ نیابتی خود علیه روسیه، به تامین تسلیحاتی این کشور ادامه دهند، نیروهای کی‌یف بالاخره تمام خواهند شد. وی گفت: «به نظر می‌رسد که متحدان غربی اوکراین، عملا آماده‌اند تا آخرین اوکراینی را هم به کشتن بدهند.»

دیمیتری پولیانسک، معاون ارشد نبنزیا در سازمان ملل، دیروز هشدار داد که رژیم ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین، برای کشاندن پای ناتو به جنگ، شاید در نیروگاه اتمی زاپروژیا، از حمله «پرچم دروغین» استفاده کند.

پولیانسکی در توییتر نوشت: زلنسکی و حامیان روس‌هراسش می‌توانند به‌راحتی تمام اروپا را قربانی کنند. نگویید که نگفتیم و هشدار ندادیم.

نبنزیا از دولت‌های غربی خواسته تا مانع از سازماندهی چنین عملیانی به دست کی‌یف شوند. آمریکا دیروز در بیانیه‌ای مشترک به همراه انگلیس، فرانسه و آلبانی با تکرار ادعاهای واهی و بی‌اساس، از سازمان ملل خواستند تا درباره استفاده ادعایی روسیه از پهپادهای ساخت ایران تحقیق کند.

مقامات روسیه و ایران به دفعات این اتهامات را قویا رد کرده و نبنزیا نیز دیروز در جمع خبرنگارا گفت که «قویا این اتهام را رد می‌کنیم. اینها اتهامات بی‌اساس و تلاشی آشکار برای انحراف عامدانه جامعه بین‌الملل است.»

منبع: مهر

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مسکو: زلنسکی اروپا را به کشتن می‌دهد

مسکو: زلنسکی اروپا را به کشتن می‌دهد بیشتر بخوانید »

روز سیاه منافقین؛ واکنش کاربران توییتر به حمله پلیس آلبانی به منافقین

روز سیاه منافقین؛ واکنش کاربران توییتر به حمله پلیس آلبانی به منافقین



در سالروز آغاز جنگ مسلحانه مجاهدین، پلیس آلبانی با حمله به مقر منافقین در شهر دورس موسوم به اشرف ۳، بیش از ۷۰ تروریست عضو این سازمان را بازداشت کرد. همچنین در این درگیری‌ها 36 تن از اعضای این گروهک معاند مجروح شدند، این اتفاقات با واکنش گسترده کاربران توییتر روبه رو شده است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، وزارت کشور آلبانی اعلام کرد: «عملیات امروز ما مطابق قوانین و بر اساس حکم دادگاه عالی مبارزه با تروریسم صورت پذیرفته است.

مطابق توافق میان ما و سازمان در سال ۲۰۱۴، اعضای این سازمان صرفا به دلایل انسان دوستانه در کشور ما پناهنده شده بودند، اما با انجام اقدامات تروریستی و سایبری این توافق را نقض کرده اند».

از صبح امروز نیروهای پلیس آلبانی برای بازرسی از این قرارگاه برای ساعتی کنترل آن را بر عهده گرفته و ضمن بازرسی دفاتر این سازمان، تمامی سیستم های الکترونیکی، از جمله کامپیوترها، تلفن های همراه و… مورد بازرسی قرار گرفت. برخی از وسائل الکترونیکی غیر متعارف از جمله تعدادی پهپاد، توسط پلیس ضبط شدند. نیروهای امنیتی در حین بازرسی با مقاومت و حمله تعدادی از اعضای این سازمان رو به رو شدند.

این در حالیست که دولت فرانسه نیز با برگزای تجمع این گروهک در پاریس مخالفت کرده بود.

این اتفاقات با واکنش گسترده کاربران توییتر مواجه شده است.

روز سیاه منافقین؛ واکنش کاربران توییتر به حمله پلیس آلبانی به منافقین

روز سیاه منافقین؛ واکنش کاربران توییتر به حمله پلیس آلبانی به منافقین

روز سیاه منافقین؛ واکنش کاربران توییتر به حمله پلیس آلبانی به منافقینروز سیاه منافقین؛ واکنش کاربران توییتر به حمله پلیس آلبانی به منافقین

روز سیاه منافقین؛ واکنش کاربران توییتر به حمله پلیس آلبانی به منافقین

روز سیاه منافقین؛ واکنش کاربران توییتر به حمله پلیس آلبانی به منافقین

روز سیاه منافقین؛ واکنش کاربران توییتر به حمله پلیس آلبانی به منافقین

روز سیاه منافقین؛ واکنش کاربران توییتر به حمله پلیس آلبانی به منافقین

روز سیاه منافقین؛ واکنش کاربران توییتر به حمله پلیس آلبانی به منافقینروز سیاه منافقین؛ واکنش کاربران توییتر به حمله پلیس آلبانی به منافقین

روز سیاه منافقین؛ واکنش کاربران توییتر به حمله پلیس آلبانی به منافقین

روز سیاه منافقین؛ واکنش کاربران توییتر به حمله پلیس آلبانی به منافقین

روز سیاه منافقین؛ واکنش کاربران توییتر به حمله پلیس آلبانی به منافقین

روز سیاه منافقین؛ واکنش کاربران توییتر به حمله پلیس آلبانی به منافقین

روز سیاه منافقین؛ واکنش کاربران توییتر به حمله پلیس آلبانی به منافقین

روز سیاه منافقین؛ واکنش کاربران توییتر به حمله پلیس آلبانی به منافقینروز سیاه منافقین؛ واکنش کاربران توییتر به حمله پلیس آلبانی به منافقین

روز سیاه منافقین؛ واکنش کاربران توییتر به حمله پلیس آلبانی به منافقین

روز سیاه منافقین؛ واکنش کاربران توییتر به حمله پلیس آلبانی به منافقین

روز سیاه منافقین؛ واکنش کاربران توییتر به حمله پلیس آلبانی به منافقین

روز سیاه منافقین؛ واکنش کاربران توییتر به حمله پلیس آلبانی به منافقین

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

روز سیاه منافقین؛ واکنش کاربران توییتر به حمله پلیس آلبانی به منافقین

روز سیاه منافقین؛ واکنش کاربران توییتر به حمله پلیس آلبانی به منافقین بیشتر بخوانید »