تیپ

حماسه سازان همیشه جاوید روحانیت

حماسه‌سازان همیشه جاوید روحانیت


گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس‌ـ حجت‌الاسلام «ابوالقاسم علیزاده» مسئول نمایندگی ولی فقیه در سپاه تهران بزرگ؛ خدای را سپاس که پس از مبارزه نفس‌گیر با جریان‌های الحادی و استکباری به سرکردگی آمریکا و انگلیس و صهیونیزم اکنون شاهد شکوه عزت و اقتدار امت اسلامی به‌ویژه ملت شریف ایران هستیم.

شکوهی که ثمره مجاهدات و مبارزات سخت به رهبری و علمداری علما و روحانیت بصیر و انقلابی در طول تاریخ خاصه یک‌صد ساله اخیر است. از نهضت مشروطه تا ۱۵ خرداد و شور عاشورایی انقلاب اسلامی در سال‌های ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ و البته تا هم‌اکنون، این عالمان وارسته و روحانیت اصیل و مبارز بوده‌اند که هرگز زیر هیچ سند ظالمانه و استکباری را امضا نکرده و با تمام وجود در مقابل انحراف‌ها و انحطاط‌ها تا مرز تبعید و زندان و شکنجه و در نهایت شهادت در راه خدا پیش رفتند و آنچه را که از مکتب سرخ حسینی که فرمود: «و علیکم بالصبر و الجهاد» بر گلدسته‌های وعظ و منبر، خطابه نمودند در میدان عمل هم با مرکب خون امضا کردند.

گواه این حقیقت چهار هزار هزار شهید همیشه جاوید حوزه و روحانیت است که بسان ستارگان پرفروغی در آسمان ایران اسلامی همواره روشنایی‌بخش دل‌های تشنه عدالت و پاکی و امنیت و هدایت ناس بوده و هستند.

خط سرخ شهادت که ترجمان ملموس آیات و روایات این باب است، همواره در سیره و منش عالمان دینی و روحانیت اصیل و طلاب حوزه‌های علمیه اعم از شیعه و سنی در اقصا نقاط میهن اسلامی و بلکه فراتر، در گستره جغرافیای جهان اسلام تجلی داشته است، از سمبل و نماد قانون‌گذاری آیت‌الله شهید مدرس گرفته تا شیخ فضل‌الله نوری مظلوم که سیاست شیطانی روباه پیر (انگلیس) وی را بر سردار کشید و تا آیت‌الله سید مصطفی خمینی و آیات شهید غفاری و سعیدی که مقاومت‌شان در برابر شکنجه‌گران ستمشاهی ماندگار شد و روحانیون شجاعی همچون نواب صفوی و اندرزگو و نیز شهدای مظلوم ترور علامه شهید مرتضی مطهری و آیت‌الله بهشتی که خود به تنهایی یک ملت بود و تا هاشمی‌نژاد، آن خدای خطابه و سخن و مفتح و باهنر پرچم‌داران علم و ادب و تربیت و شهدای پر افتخار محراب حضرات آیات مدنی، دستغیب، اشرفی اصفهانی، صدوقی و حدود ۳۰ مجتهد مسلم، و این تازه برگی از دفتر پر افتخار جهاد و مبارزه شاگردان مکتب امام صادق علیه‌السلام است که توسط ۱۸۱ عالم و فاضل شهید سطوح عالی حوزه‌های علمیه و ۱۳۲ شهید روحانی مظلوم ترور نیز با مرکب خون پاکشان امضا شد.

برگ زرین دیگری در دفتر خاطرات این قشر سربلند و راست‌قامت را در هشت سال دفاع مقدس ملت ایران باید جستجو کرد. میدان خون و آتش، و جهاد و شهادت که با پیشتازی و خط‌شکنی سربازان امام زمان (عج) طلاب و روحانیونی که در نفس دشمنان متجاوز را به شماره انداخته بودند.

زیباترین تفسیر آیات جهاد و شهادت و کامل‌ترین تجسم عینی احادیث این باب را در میدان نبرد و عملیات‌های سخت دوران جنگ تحمیلی از طلاب و روحانیون رزمنده شاهد بودیم همانان که اگر بر کرسی وعظ و خطابه در تشویق و ترغیب آحاد مردم برای حضور در جبهه‌ها فریاد می‌زدند، به‌موقع عمل نیز بر مناره‌های ایثار و شهادت همچون رزمنده‌ای دلیر وجان برکت سرود عشق و وصال می‌خواندند، گواه این حقیقت تعداد ۳۶۴۱ شهید طلبه و روحانی رزمنده است که در رده‌های فرماندهی قرارگاه و لشکر و تیپ و گردان تا نقش‌های کلیدی در عرصه‌های مختلف جبهه‌های نور علیه ظلمت جلوه‌گری می‌کردند و بعضاً لباس رزم بر تن و عمامه عشق بر سر، دوشادوش رزمندگان اسلام بر خصم دون می‌تاختند. حدود سه هزار جانباز و ۳۰۰ آزاده سرافراز روحانی نیز گواه دیگری است بر این ادعا. در این میان جای بسی افتخار است که از مجموع ۷۰۰ شهید روحانی استان تهران حدود ۴۰۰ شهید به تهران بزرگ تعلق دارد.

یادواره و کنگره این سرخ قبایان دلیر و اسطوره‌های علم و جهاد، تشریفات نیست، بلکه فرصتی است برای قدرشناسی و البته تجدید عهد و میثاق دوباره با آنان که یا زیر شکنجه و درون زندان جان باختند و یا در انفجار‌ها و اقدامات کور تروریستی قطعه‌قطعه شدند و یا در میدان‌های رزم جبهه‌های مختلف دفاع مقدس و دفاع از حرم آل الله بال و پر گشودن و همچون مولای شهیدمان فزت و رب الکعبه را دلالت شدند.

به راستی اگر نبود این روحیه مردمی و ایثاری و جهادی علما و روحانیون بصیر و انقلابی آیا این‌گونه ناجوانمردانه آماج تهاجمات دشمنان اسلام و انقلاب قرار می‌گرفتند؟ نمونه اخیر این مظلومیت را در جوار حرم رضوی (علیه‌السلام) با شهادت دو روحانی جهادگر و بسیجی، و جانباز عزیز روحانی همراهشان، مشاهده کردیم.

کاش می‌شد به موازات هجمه‌های روانی و تبلیغاتی بوق‌های استکباری و امپریالیسم خبری و رسانه‌ای علیه این قشر مظلوم و البته پرتلاش و عزتمند، رسانه‌های جبهه انقلاب نیز لااقل به بخش‌های قابل پردازش ایثار‌ها و حماسه‌ها و تاثیرگذاری پرچم‌داران بصیرت و معنویت می‌پرداختند تا توده مردم شریف ایران به ویژه نسل جدید هرچه بیشتر با ابعاد مختلف مجاهدت‌های این قشر عظیم و محترم جامعه اسلامی آشنا می‌شدند. بر این اساس امیدواریم در عرصه جهاد تبیین، فرصت و یا جایگاهی برای این ضرورت لحاظ شود؛ ان‌شاءالله.

به امید شکل‌گیری جامعه در مدخل ظهور و درک قیام آخر و دولت کریمه عدل توحیدی جهانی مهدوی علیه‌السلام.

انتهای پیام/ ۲۳۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

حماسه‌سازان همیشه جاوید روحانیت بیشتر بخوانید »

فداکاری سردار «کوسه‌چی» و یارانش برای نجات دزفول از موشک‌های دوربرد بعثی


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس ـ رحیم محمدی؛ این روز‌ها مصادف با عملیات فتح المبین است که دوم فروردین ۱۳۶۱ به مدت هفت روز انجام شد لذا به همین مناسبت نگاهی به این عملیات از نگاه مرحوم سردار محمدحسن کوسه چی (پارساکیان) مدیر گروه ارزیابی نیروی زمینی قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء (ص) و مشاور عالی فرمانده کل سپاه خواهیم داشت.

حضور در فتح المبین باعث شد ما میزبان بسیاری از رزمندگان که از گوشه و کنار کشور وارد منطقه شده بودند، باشیم. من سراغ ندارم که هیچ یگانی به جز محور شوش حداقل دو نفر به بالاتر از نیرو‌های دزفول که خصوصا در کار اطلاعات و عملیات بودند در یگان حضور نداشته باشند. در کل عملیات فتح المبین واقعا همه نیرو‌های دزفول حضور داشتند.

زمانی که خواسته شد ادامه تک بدهیم هدف ما می‌شود ارتفاعات رادار و سایت ۴ و ۵ که در این‌باره جالب است در برخی کتاب‌ها متاسفانه از دیگر یگان‌ها اسم می‌برند و نوشته‌اند که ما آنجا را گرفته‌ایم، اما واقعیت امر چیز دیگری است و این نیرو‌های تیپ ۷ دزفول بودند که آنجا را فتح کردند.

سردار «کوسه چی» فرمانده ای تاثیر گذار در عملیات فتح المبین

آن زمان استعداد تیپ ما به اندازه یک لشکر بود، چون تعداد گردان‌های ما به اندازه یک لشکر بود که البته در عملیات والفجر مقدماتی در همین سال به لشکر ارتقا پیدا کردیم؛ در واقع ما کار شناسایی منطقه فتح المبین را از سال ۵۸ شروع کرده بودیم، چون در این منطقه از آن سال حضور داشتیم و آن را می‌شناختیم، اما طبیعی است که در منطقه فتح المبین این همه تیپ و یگان وارد عمل شده بودند و ما هم جزئی از آن بودیم، ولی چون تسلط به کل منطقه داشتیم همه دوستان در یگان‌ها حضور پیدا کردند و جالب این جاست که بعضی از این دوستان تا چند سال بعد در این یگان‌ها ماندند و این هم از نمونه مشارکت‌هایی بود که نیرو‌های دزفول داشتند.

«محمدحسن کوسه‌چی» فرزند صفرعلی در یکم مهر سال ۱۳۳۳ در دزفول دیده به جهان گشود. پدرش کاسبی خوشنام بود که فرزندانش را در پای منبر و مسجد، درس دینداری و آزادگی آموخت. علاقه محمد حسن در جوانی به ورزش وزنه برداری او را تا کسب سکو‌های قهرمانی کشوری در این ورزش بالا برد.

در بهمن ۱۳۵۷ وقتی حضرت امام سربازان وطن را به نافرمانی از ارتش شاه فراخواند، او که سرباز پادگان تیپ ۲ دزفول بود به توصیه انقلابیون سربازان را به اجرای این دستور تشویق کرد.

علی رغم اینکه علاقه خاصی به امور فنی و راه اندازی کارگاه صنعتی داشت، اما با پیروزی انقلاب اسلامی و تهدید مرز‌ها از خطر دشمن بعثی، به کمک نیرو‌های سپاه به دفاع از مرز‌های غربی کشور شتافت. با آغاز جنگ تحمیلی در دو جبهه مهم به خدمت پرداخت: آموزش نظامی و تاکتیک به نیرو‌های بسیجی و فرماندهی محور دشت عباس.

سردار «کوسه چی» فرمانده ای تاثیر گذار در عملیات فتح المبین

یک سال و نیم تلاش بی وقفه او و همرزمانش در کسب اطلاعات از دشمن، منجر به خلق پیروزی بزرگ فتح المبین و رها شدن دزفول از زیر توپ‌های دوربرد دشمن شد. او در این عملیات فرمانده محور دشت عباس، از مهمترین محور‌های این عملیات بود.

وی در سال ۱۳۶۱ هم به عضویت رسمی سپاه درآمد و هم تشکیل خانواده داد که به عنایت خدا صاحب دو فرزند دختر و یک فرزند پسر شد. سردار پارساکیان در طول جنگ با حضور در بیش از ۱۴ عملیات گسترده و متمرکز ابتدا جانشین تیپ و سپس جانشین لشکر ۷ حضرت، ولی عصر (عج) شد و در مقطعی از جنگ نیز فرماندهی لشکر ۲۵ کربلا را به عهده گرفت. او همچنین در کارنامه عملیاتی خود، افتخار فرماندهی قرارگاه‌های منطقه‌ای نجف اشرف و صاحب الزمان (عج) نیروی زمینی سپاه و مشاور فرمانده کل سپاه را هم داشت.

سردار کوسه چی اواخر اسفند سال ۱۳۹۹ به یاران شهیدش پیوست.

انتهای پیام/ ۲۳۱



منبع خبر

فداکاری سردار «کوسه‌چی» و یارانش برای نجات دزفول از موشک‌های دوربرد بعثی بیشتر بخوانید »