جامعه ایرانی

طلای ناب نذر دلهای طلایی

طلای ناب نذر دلهای طلایی


به گزارش مجاهدت از دفاع‌پرس از کرمانشاه، حجت الاسلام «برهان قلعه بالایی» معاون پژوهش حوزه علمیه کرمانشاه در یادداشتی در خصوص حمایت زنان ایرانی از مردم مظلوم  غزه و لبنان تحت عنوان « طلای ناب نذر دلهای طلایی»، پرداخته هست و در این یادداشت آورده هست:

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

«ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَهَدُواْ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ بِأَموَلِهِم وَأَنفُسِهِم أَعظَمُ دَرَجَةً عِندَ ٱللَّهِ وَأُوْلَـئِکَ هُمُ ٱلفَائِزُونَ.»

کتاب انسان ساز قرآن مجید پر هست از صفات انسان‌های مومنی که با هدف و در راه تعالی زندگی می‌کنند، شاید یکی از مهمترین این اوصاف مجاهده باشد، مجاهده هم انواعی دارد، هم دارای جنگ نرم هست و هم دارای جنگ سخت!
 
آنجایی که سخن از جهاد سخت می‌شود، جهاد از زنان برداشته می‌شود، اما در جهاد نرم، جهاد با اموال ایمان شرط هست و جنسیت معنای خود را از دست می‌دهد، شاید به این خاطر که اندیشه و ایمان در اسلام تابع جنسیت نیست، همیشه در کنار مومنین مومناتی هم هستتند که دوش به دوش مردان با ایمان مجاهده می‌کنند.
 
در عصر آخرالزمانی حاضر حق و باطل کاملا شفاف و روشن و مشخص شده هست که انسان در کدام سوی تاریخ ایستاده هست، وقتی سخن از دوشا دوش برای مومنان یا مومنین می‌شود، غبطه سراسر وجود انسان را فرا می‌گیرد.
 
زنی که تمام طلا‌های خود و یادگاری زندگیش را به جبهه مقاومت می‌بخشد، از نسل همان مادرانی هستند که در دوران پر افتخار دفاع مقدس، با همین حرکت خدا پسندانه در پشت جبهه حماسه می‌آفریدند، تا نشان دهند که ایمان، سمت و سوی هدف درست مومنات هست، لازم هست چند نکته را یاد آوری کنیم:
 
۱-عصر حاضر تقابل کفر وایمان هست و بنا به فتوای صریح مقام عظمای ولایت، وظیفه همگانی هست که به هر وسیله‌ای به جبهه ایمانی مقاومت، کمک و یاری شود.
 
۲-نقش زنان در عصر حاضر بسیار برجسته هست، زیرا در زمانی که برخی شعار «زن، زندگی، آزادی، سر می‌دهند، مشاهده می‌کنیم غیور زنانی هستند که پا روی تمام امیال انسانی خود گذاشته و می‌توانند «دلبسته‌ترین هدیه‌های» خود را بجهت حمایت از جبهه مقاومت اهداء نمایند.
 
۳-کمک‌های مومنانه خانم‌های جامعه ایمانی نشان می‌دهد، برعکس تمام تبلیغات دروغین بلندگوی‌های غربی، هنوز پایه بسیاری از خانواده ها، بر مبنای مساوات مومنانه و گذشت و مجاهدت می‌باشد و پروپاگاندای غرب، تاثیری بر ایمان آنها نگذاشته هست.
 
۴-دشمن می‌کوشد تا با تعمیم بخش کوچکی از جامعه ایرانی، اسلامی ما به دنیا نشان دهد، عصر مومنات به پایان رسیده هست، این در حالی هست که بسیاری از تبلیغات و پروپاگاندای غرب، با چنین کمک‌هایی تبدیل به حماسه شده هست و نشان داده هست، اکثریت جامعه خانم‌های ما، مومنین و پیرو صریح ولایت هستند.
 
۵-به فریب خوردگان و جا ماندگان قافله ایمانی عرض می‌کنم، قطار مقاومت و انقلاب بشدت در حال گذر از پیچ تاریخ خود می‌باشد و بزودی زود، این قطار به سر منزل مقصود خواهد رسید و شرمندگی و روسیاهی به کسانی می‌ماند که از این قطار جا مانده اند.
 
انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

طلای ناب نذر دلهای طلایی بیشتر بخوانید »

افزایش میزان گردشگری داخلی با وجود مشکلات اقتصادی/ مقصران گرانی در حاشیه‌ی امن!

افزایش میزان گردشگری داخلی با وجود مشکلات اقتصادی/ مقصران گرانی در حاشیه‌ی امن!



گزارش های مختلف حاکی از آنست که مردم ایران علیرغم مشکلات اقتصادی اما اقبال فراوانی به سفرهای نوروزی نشان داده‌اند.

سرویس سیاست مشرق«وبلاگ مشرق» خوانشی است روزانه در لابه‌لای اخبار و اتفاقات کشور. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم.

۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

افزایش میزان گردشگری داخلی با وجود مشکلات اقتصادی

افزایش میزان گردشگری داخلی با وجود مشکلات اقتصادی/ مقصران گرانی در حاشیه‌ی امن!

گزارش‌های مختلف از استانهای کشور حاکی از آن است که میزان سفرهای نوروزی مردم نسبت به سال های گذشته افزایش یافته است.

مثلا مدیر کل اداره میراث فرهنگی و گردشگری استان کرمان خبر داده است که میزان اقامت نوروزی گردشگران در کرمان نسبت به مدت مشابه سال گذشته 20 درصد افزایش یافته است.[1]

و یا مدیر مجتمع سیاحتی علیصدر همدان، میزان بازدیدهای نوروزی از این مجتمع را 15 درصد بیشتر از سال گذشته معرفی کرده است.[2]

در همین حال سایت جماران اخیرا به نقل از “ستاد هماهنگی خدمات سفر” از ۳.۵ درصد کاهش سفرهای خارجی ایرانی‌ها در روزهای ابتدایی نوروز ۱۴۰۲ خبر داد و آمار اقامت مسافران نوروزی در سراسر کشور را ۱۹ میلیون نفر اعلام کرد.[3]

*این آمار امیدبخش حاکی از آنست که نگاه عمده ای از مدعیان جامعه شناسی و سیاست ورزی در ایران که دائما از سیه روزی و ناامیدی و غمگینی مردم ایران سخن می گویند؛ هرگز یک نگاه درست نیست.

دقت شود که این افزایش سفرهای داخلی در بحبوحه مشکلات اقتصادی، گرانی بیقاعده و انتقادات از عملکرد مسئولان دولت رخ داده است. رخدادی که نشان میدهد نگاه مردم ایران به زندگی و مسائل روز یک نگاه منطقی است. نگاهی منطقی که مشکلات را در کنار امیدها می بیند، خود را در بن‌بست احساس نمی کند و مهمتر از همه اینکه بر خلاف نظر برخی مدعیان جامعه شناسی و سیاست ورزی، با وجود تمام مشکلات اما می خواهد در ساحت ایران عزیز زندگی کند، شاد باشد و ببالد.

این آمار امیدبخش در عین حال تکلیف سنگین‌تری را در مقابل مسئولان دولتی قرار می دهد… چه اینکه اگر مشکلات اقتصادی و گرانی بیقاعده نبود؛ مردم عزیز ایران حتما تعطیلات شیرین تری می داشتند و با مشکلات کمتری در تسهیلات سفر خود برخوردار بودند. اما ناکارآمدی، نبود نظارت بر بازار و منزوی کردن نخبگان سبب شده است که زندگی مردم با مشکلات عدیده ای مواجه شود.

مسئله کاهش سفرهای خارجی نیز طبعا به دلیل وجود گرانی های بیقاعده رخ داده است که البته این اتفاق در روی دیگر خود افزایش سفرهای داخلی را رقم زده است.

***

مقصران گرانی در حاشیه‌ی امن!

افزایش میزان گردشگری داخلی با وجود مشکلات اقتصادی/ مقصران گرانی در حاشیه‌ی امن!

فرزاد آقایی، مدیرکل تعزیرات حکومتی استان تهران اخیرا طی اظهاراتی در قرارگاه گشت‌های مشترک طرح نوروز و ماه مبارک رمضان گفته است: یکی از حوزه‌های ورود سازمان تعزیرات حکومتی در بازار شب عید، موضوع میوه و تره بار بود که میوه از جهت تأمین و تنظیم بازار وضع خوبی نداشت.

به گزارش مجاهدت از ایسنا، وی افزود: با اینکه جهاد کشاورزی مسئولیت عرضه ۴ هزار تن پرتقال و ۲ هزار تن سیب را به عهده گرفته بود اما متاسفانه تا شب عید نتوانست هزار تن نیز توزیع کند و از طرف دیگر میوه‌های توزیع شده به خصوص سیب، کیفیت لازم را نداشت.
مدیرکل تعزیرات حکومتی استان تهران با بیان اینکه میوه در میدان ارزان‌تر از قیمت تنظیم بازاری بوده است، گفت: روسای شعب با توجه به نارضایتی مردم به صورت شبانه‌روزی در میادین تره و بار مستقر شدند و سعی کردیم میوه باکیفیت و قیمت مناسب به دست مردم برسد.[4]

*نکته ای که در اظهارات آقایی دائما خود را به ذهن متبادر می کند اینست که پس مقصر این رخدادها کیست و چرا نامی از او یا آنها برده نمی شود؟!

باید دانست که همین سکوتها در قبال مقصران گرانی بازار است که موجب شده معیشت مردم به گروگان “گرانی بیقاعده” برود و دچار تلاطم شود.

***

1_https://irna.ir/xjM4XZ

2_https://irna.ir/xjM4Pf

3_https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1589374

4_isna.ir/xdNBHz

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

افزایش میزان گردشگری داخلی با وجود مشکلات اقتصادی/ مقصران گرانی در حاشیه‌ی امن! بیشتر بخوانید »

سؤال انحرافی: اگر مردم دیگر اسلام را نخواهند چه باید کرد؟!/ امیدواری برای ساخت ۱ میلیون مسکن در سال به شرط "مدیریت جهادی"

سؤال انحرافی: اگر مردم دیگر اسلام را نخواهند چه باید کرد؟!/ امیدواری برای ساخت ۱ میلیون مسکن در سال به شرط "مدیریت جهادی"


سران اصلاحات در حالی از “پایان سیاست” در ایران حرف می‌زنند که به مردم نمی‌گویند در پشت این ادعا؛ مردانی با تفنگ حمایل‌کرده منتظر ایستاده‌اند تا خشونتی فراگیر را علیه ایران رقم بزنند.

سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

هسته سخت اصلاحات و “پروژه خشونت فراگیر “

سؤال انحرافی: اگر مردم دیگر اسلام را نخواهند چه باید کرد؟!/ امیدواری برای ساخت ۱ میلیون مسکن در سال به شرط "مدیریت جهادی"

محمدرضا تاجیک، از فعالان و تئوریسین‌های اصلاح‌طلب اخیرا در یادداشتی که سایت اعتمادآنلاین آنرا منتشر کرد با تشبیه فضای سیاسی کشور به یک خیابان پر ترافیک که قواعد عبور و مرور آن رعایت نمی‌شود! نوشته است:

در این شرایطی که بر تمامی پیکره و ساحات سیاست ‌شهر قانون وضعیت استثنا حاکم است و صاحبان قدرت (چه سواره و چه پیاده) به زیست و رفتاری فراقانونی خوگر شده‌اند و از اینکه بار دیگر با محاسبه غلط خود، غلط کنند راه، هراسی ندارند، راه کدام است و تدبیر کدام؟ شاید در نخستین گام، اصحاب تصمیم و تدبیر باید محاسبه‌پذیری خود را در گرو محاسبه نفس قرار دهند و در راه و رفتن خود تغییری ژرف حاصل کنند.

در دومین گام، باید دوباره در آزمون راهنمایی و رانندگی سیاسی (مدیریتی) شرکت کنند و قواعد و قوانین را نیک فراگیرند و بدانند احکام چراغ سبز و نارنجی و قرمز، عبور یک‌طرفه و دوطرفه، توقف و پارک، سرعت غیرمجاز، حق و حقوق عابرپیاده، سبقت، چراغ راهنما و خطر، تنظیم آینه‌ها و آب و روغن و چرخ و دنده و موتور ماشین سیاست، کدامند و جرایم آن کدام.

او در بخش پایانی یادداشت خود نیز می‌نویسد:

“در گام سوم، باید کارت رانندگی آنانی که در این آزمون نظری و عملی موفق نیستند را سوراخ و از اعتبار خارج کنند. در گام چهارم، باید فرهنگ شهروندی و قواعد عابرپیاده را بیاموزند و بدانند آن‌گاه که لاجرم پیاده‌اند و باید عرض خیابان و اتوبانی (هنگام شلوغی و خلوتی) را طی کنند، بر کدامین رفتار و قاعده باید باشند و بر کدامین محاسبه و در گام آخر، باید در کارگاهی عملی (به وسعت جامعه) و با عملِ به‌قاعده و بهنجار خود، به مردم بیاموزند (یا بهتر بگویم، بباورانند) که ادب و آداب شهر (پولیس) و شهروندی کدام است. تا چنین نگردد، اساسا از شهر (پولیس در معنای یونانی آن) خبری نیست و تا شهر نباشد، سیاست ممکن نمی‌شود.“[۱]

*دقت شود که آقای تاجیک فرض اصلی یا به عبارت بهتر؛ راهبری خود را در جمله آخر و با عبارت “سیاست ممکن نیست” بیان کرده است!

جمله‌ای که البته از خود او نیست و پیش از این سعید حجاریان بود که پس از تحریم انتخابات ۱۴۰۰ از سوی اصلاح‌طلبان؛ متفرعنانه در یک توییت نوشت: “اصلاحات صندوق محور مرد”.[۲]

لکن مردم باید بدانند که گزاره “پایان سیاست” که این افراد دائما به آن اصرار دارند به معنای یک تاریکی بی‌پایان وحشت‌آمیز آمیز است که در آن احتمال هر گونه ناامنی فراگیری وجود دارد.

چه اینکه بشر مدنی‌الطبع به سمت سیاست و جمهور رو آورد تا از خشونت و احتمال خشونت جلوگیری کند.

اما اکنون که این افراد بر پایان سیاست و ناممکن بودن آن اصرار دارند؛ مشخص است که چگونه شمشیرهای خود را زنگار زدوده‌اند تا در رخدادی که ما آنرا “فتنه اقتصادی” نامگذاری کرده‌ایم؛ به بهانه مشکلات عادی کشور؛ یک جنگ داخلی فراگیر را ایجاد کنند…

ما در مجموعه مشرق، طی چند سال اخیر و پیش از اغتشاشات دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ تاکنون، طی بیش از ۷۰۰ گزارش درباره مفهوم فتنه اقتصادی برای مخاطبان خود توضیحات مفصلی را ارائه و پیش‌لرزه‌های قابل پیش‌بینی رخ داده در دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ را نیز در ارتباط با فتنه اقتصادی تفسیر کرده‌ایم.

این پدیده مادام که با هشدار و روشنگری خواص کشور مواجه نشود و تا وقتی که صورت واقعی مشکلات و مثبتات کشور در نزد مردم گفته نشود؛ هر روز وارد فازهای خطرناک‌تری خواهد شد. کما اینکه پس از آبان ۹۸ شاهد تحریم ۲ انتخابات از سوی هسته سخت اصلاحات بودیم و اکنون نیز از “پایان سیاست‌ورزی” می‌شنویم…

***

امیدواری برای ساخت ۱ میلیون مسکن در سال به شرط “مدیریت جهادی”

سؤال انحرافی: اگر مردم دیگر اسلام را نخواهند چه باید کرد؟!/ امیدواری برای ساخت ۱ میلیون مسکن در سال به شرط "مدیریت جهادی"

یکی از وعده‌های مهم رئیس‌جمهور رئیسی، ساخت ۱ میلیون مسکن در سال است.

گزینه‌ای که می‌تواند قطار اشتغال و اقتصاد و چرخش ثروت در کشور را با سرعت بیشتری به پیش براند.

اگرچه عده‌ای با تشکیک درباره امکان عملی شدن این وعده سخن می‌گویند اما تجربه نشان می‌دهد که امیدهای زیادی برای تحقق این وعده وجود دارد. البته به شرط وجود مدیریت جهادی…

*تجربه دولت محمود احمدی‌نژاد اگرچه یک تجربه تلخ است اما به دلیل وجود برخی وزرای جهادی در این دولت که دامن به انحراف نیالودند؛ کارنامه‌های مهمی را نیز بر جای گذاشته است.

خوانش کارنامه دولت احمدی‌نژاد در بحث مسکن نشان می‌دهد که دولت دهم در طول دوران ۴ سال توانسته بود با پیشبرد ساخت مسکن در بخش خصوصی و در بخش “مسکن مهر”؛ بیش از ۳ میلیون و ۳۰۰ هزار واحد را بسازد. (۲ میلیون و ۶۲۲ هزار واحد مسکونی ساخته شده توسط بخش خصوصی و ۷۰۰ هزار مسکن مهر ساخته شده توسط دولت وقت)

روزنامه دنیای اقتصاد در گزارشی که سال ۹۲ برای خوانش کارنامه احمدی‌نژاد در ساخت مسکن منتشر کرده بود؛ ضمن اعلام این خبر همچنین تعداد کل خانه‌های ساخته شده در ایام دو دولت احمدی‌نژاد را قریب به “۵ میلیون واحد” اعلام می‌کند.

در گزارش روزنامه دنیای اقتصاد در این باره می‌خوانیم:

“براساس آنچه مرکز آمار ایران اعلام کرده، در ۲۴ سال اخیر (تا سال ۹۲) ۸ میلیون واحد مسکونی جدید در کشور ساخته شده است که یک میلیون و ۱۷۱ هزار واحد آن در ۸ سال دولت سازندگی، دو میلیون و ۱۲۸ هزار واحد در ۸ سال دولت اصلاحات و ۴ میلیون و ۸۰۰ هزار واحد نیز در دولت اصولگرا ساخته شده است. به این ترتیب در دولت‌های نهم و دهم با احتساب مسکن‌مهر نزدیک به ۵/۱ برابر دولت‌های سازندگی و اصلاحات، عرضه مسکن جدید به بازار اتفاق افتاده است.”[۳]

آمار و اعداد اعلام شده نشان می‌دهد که وعده رئیس‌جمهور رئیسی مبنی بر ساخت ۱ میلیون واحد مسکن در سال؛ اگرچه عزمی جهادی و شبانه‌روزی را طلب می‌کند اما چندان هم دور از دسترس نیست…

***

نقیب‌زاده: اگر مردم ایران دیگر اسلام را نخواهند چه باید کرد؟!

سؤال انحرافی: اگر مردم دیگر اسلام را نخواهند چه باید کرد؟!/ امیدواری برای ساخت ۱ میلیون مسکن در سال به شرط "مدیریت جهادی"

احمد نقیب‌زاده، از استادان اصلاح‌طلب علوم سیاسی، در بخشی از یک مصاحبه تفصیلی با شماره یکشنبه گذشته روزنامه شرق گفته است: قانون دموکراسی از پیش نوشته‌شده نیست و هر لحظه نیز ممکن است تحول یابد. از طرف دیگر، می‌دانیم که قوانین دینی از پیش نوشته شده است و هیچ‌گاه نیز تغییر نخواهد کرد. اگرچه در دوره کوتاهی ممکن است مردم نگاه‌شان اسلامی باشد و دولت دینی دموکراتیک نیز شکل بگیرد، ولی اگر نگاه مردم تغییر یابد، آنگاه چه باید کرد؟ چراکه مردم و جامعه اساسا دچار تغییر و تحول خواهند بود و در هیچ تئوری ثابتی متوقف نخواهد ماند. اینجاست که ممکن است مجددا بحران‌هایی پدید آید. به این ترتیب، ما در یک دور و تسلسل می‌افتیم که راه خروج از آن را باید یافت. بزرگ‌ترین ایراد ساخت‌های سیاسی در مجموع این است که سد راه اندیشه‌ورزی می‌شوند و می‌خواهند تنها یک قرائت از همه‌ چیز به ‌دست دهند.

او همچنین اظهار می‌کند: این خاصیت درونی و ذاتی هر جامعه‌ای است که متحول می‌شود و احوالش مرتب دچار قبض و بسط و تغییر می‌شود. حتی اگر سرعت آن را خیلی نیز کند کنیم، اما باز در حرکت خواهد بود. در نتیجه به نظرم تضاد اساسی کنونی ما این است که جامعه تا حد زیادی متحول شده اما نظم و ساخت سیاسی با آن پیش نیامده است. این به شکافی میان جامعه و دولت دامن زده است.[۴]

*شبهه‌ای که نقیب‌زاده مبنی بر تجدید نظر مردم ایران در عقایدشان مطرح کرده است، پیش از این با لحن‌های متفاوت توسط چپ‌های دیگری مثل سعید حجاریان، محمد سروش‌محلاتی و علیرضا بهشتی نیز مطرح شده است.[۵]

این آقایان می‌گویند اگر مردم ایران که پدیدآورنده انقلاب اسلامی سال ۵۷ هستند؛ یک روز به هر دلیلی دیگر آن آرمان یا عقاید مبنایی آنرا نخواهند؛ چه باید بکنند؟!

رجال مذکور در پرسش و پاسخ خود در پی بیان همان شبهه همیشگی یا به عبارت بهتر القای این معنا! هستند که اگر مردم روزی انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران را نخواهند چه باید بکنند؟

شبهه‌ای که قبلاً اینطور بیان می‌شد که اگر مردم در همه‌پرسی ۱۲ فروردین سال ۵۸ به جمهوری اسلامی ایران «آری» نمی‌گفتند آنگاه چه اتفاقی رخ می‌داد؟!

این سؤال ۲ پاسخ دارد.

پاسخ اول منطقی است و آن اینکه رأی ندادن به صورتی از نظام حکومتی به این معنا نیست که شاکله آن حکومت باید به دوران پیشاانقلاب برگردد و زحمات و خون‌دل‌های انقلابیون را به باد بسپارد! بلکه به این معناست که اصلاحات لازم در سبد گزینه‌های مطلوب اعمال می‌شود و از بین گزینه‌ها یکی توسط مردم انتخاب می‌شود یا اینکه به گزینه‌ای رأی آری یا خیر داده می‌شود.

پاسخ دوم اما پاسخی است که امام راحل بعنوان بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی به این سؤال می‌دهد.

آن یار سفر کرده در روز ۹ فروردین سال ۵۸ و قبل از برگزاری رفراندوم، طی سخنانی در مدرسه فیضیه قم می‌فرماید:

“شما آزادید که به هرچه بخواهید رأی بدهید لکن رفراندم معنایش «آری» و «نه» است و لیکن شما آزاد هستید. به همین نکته هم توجه کنید که «نه» معنایش رژیم سلطنتی نیست؛ «نه» معنایش این است که جمهوری اسلامی را نمی‏خواهید. بعد می‏شود که شما رژیم سلطنتی خواستید و «نه» گفتید؛ می‏شود که جمهوری مطلق خواستید و «نه» گفتید؛ و می‏شود که جمهوری دموکراتیک خواستید و «نه» گفتید. «نه» معنایش رژیم سلطنتی نیست که از آن فرار کنید. در هر صورت شما مختارید که «آری» بگویید یا «نه» بگویید، یا هرچه دلتان می‏خواهد در ورقه بنویسید؛ کسی جلوی شما را نمی‏گیرد”.

در ادامه این دو پاسخ منطقی و تاریخی، عده‌ای همان سؤال و جواب حجاریان و بهشتی و سروش‌محلاتی را با ادبیاتی دیگر تکرار می‌کنند مبنی بر اینکه اگر در روزگاری مردم و نسل‌های بعدی از نظام خسته شدند و قصد تغییر داشتند آنگاه چه باید کرد؟!

پاسخ این است که اولاً قصد تغییر در نظامی که مستظهر به اصول عقلایی، وحی منزل، شرع اسلامی و تحلیل صحیح(به معنی فهم واقعیت‌های جهان پیرامون) است؛ نه یک خواست طبیعی که «خیانت» به حقوق دیگران و خیانت به عقل و انسانیت است.

ثانیاً فرض بر اینکه کسی توانست هر ۴ مبنای عقل و شرع و وحی و تحلیل صحیح را زیر پا بگذارد و به قصد تغییر و معارضه در نظام نائل شود؛ ۲ راه در پیش روی او وجود دارد:

اول، هجرت از سایه‌ی عملگری آن نظام و رفتن به حیطه‌ی سرزمینی حکومتی دیگر و دوم، دست بردن به قبضه شمشیر و جرأت مبارزه مردانه با آن نظام حاکم در کنار پذیرفتن تمام هزینه‌های این اقدام میلیتاریزه. (بدیهیست که پیگیری براندازی یک نظام سیاسی با پشت میز نشینی در سایه همان نظام، پوشیدن لباس بزرگان آن نظام و در سایه استفاده از امنیت و خدمات آن حکومت و یا با نکوهش «هزینه» و «کیش مرگ»! چیزی جز نفاق و در ادامه مفتضح شدن در مقابل قضاوت تاریخ نیست)

که البته منطقاً می‌توان گفت کسی که در راه مخالفت خود حاضر می‌شود عقل و شرع را زیر پا بگذارد؛ پس یقیناً به چیزی به نام مبارزه مردانه نیز پایبند نخواهد شد و لذا جز دامان تروریسم و نفاق و فتنه، آغوشی برایش گشاده نخواهد شد.

و ثالثاً باید دانست که اساساً سؤال و شبهه ذکر شده توسط حجاریان و دوستانش، در هیچیک از نظامات سیاسی دنیا به این زودی (پس از۴۰ سال) و در مرحله نوپایی و نوزادی مطرح نمی‌شود و حتی شبهه‌خواهان نیز می‌گذارند تا «غوره مویز شود» و عمر حکومت به رؤیت نسل‌های چند دهمین خود برسد؛ آنگاه به طرح چنین سؤالات خاصی می‌پردازند.

در اشاره به اظهارات نقیب‌زاده مبنی بر روگردانی مردم از اسلام و حکومت دینی و طبیعی جلوه دادن هر تحولی در ساختار اجتماعی ایران! باید دانست که این یک حرف معقول نیست زیرا تغییر و تحول یک جامعه در همه حوزه‌ها شکل نمی‌گیرد و مادام که رجال و خواص و دانشمندان آن جامعه بر مدار عقلانیت باشند؛ تغییرات جامعه هم عقلانی خواهد بود نه غیر عقلانی!

تأمل در احوالات جامعه ایرانی از اعصار دیرین تاکنون، یک حقیقت واضح را در مقابل هر ذهن پرسشگری متجلی می‌کند و آن دین محور بودن و عقل‌گرایی همیشگی در نهاد ایرانیان است.

اکنون نیز تفکر آقای نقیب‌زاده و دوستان تجدید نظر طلب ایشان بسیار خام‌اندیشانه است که مردم ایران در همین ۴۳ سال اخیر به ناگاه به مرز روگردانی از دین یا انقلابی رسیده باشند که دستاوردهای عینی آن مثل امنیت و استقلال و آزادی و مردم‌مداری را بیشتر از هر حاکمیت دیگری در طول تاریخ ایران چشیده‌اند.

کشف رگه‌های پیگیری اهداف خاص در اقوال ظاهرا جامعه‌شناسانه برخی رجال سیاسی؛ نکته‌ای است که اگر به آن توجه نشود؛ جامعه در فراخنای انحراف و “تکرار کوفه” گام خواهد گذاشت.

***

۱_ https://etemadonline.com/content/۵۱۲۹۲۶

۲_ https://fararu.com/fa/news/۴۹۳۶۷۶

۳_ https://www.donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-۷۲۶۶۳۱

۴_ https://sharghdaily.com/fa/main/print/۲۹۷۵۵۱

۵_ mshrgh.ir/۷۸۱۸۴۳



منبع

سؤال انحرافی: اگر مردم دیگر اسلام را نخواهند چه باید کرد؟!/ امیدواری برای ساخت ۱ میلیون مسکن در سال به شرط "مدیریت جهادی" بیشتر بخوانید »

تزریق «بی‌صبری»؛ خالی کردن زیر پای جامعه ایرانی


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس ـ حامد افروغ؛ انقلاب اسلامی سال ۵۷ یکی از پیچیده‌ترین و سخت‌ترین انقلاب‌هایی بود که در طول تاریخ به وقوع پیوست. انقلابی که بر مبنای اصول اسلامی و برای حصول عزت و استقلال ایران بزرگ پیگیری شد و پس از تقریبا ۱۵ سال یه پیروزی رسید. در تبیین و بررسی روند شکل‌گیری انقلاب اسلامی بی‌تردید التزام و اعتقاد عملی مردم ایران به اصول اسلامی، خصوصا مرجعیت شیعه، یکی از پایه‌های پیروزی است که پررنگ‌تر از همه به چشم می‌خورد.

اسلام فارغ از دستورات فردی و اجتماعی که دارد، دین اخلاق است و به فرموده رهبری معظم انقلاب اسلامی، اخلاق از قانون بالاتر است. اخلاق در دین مبین به قدری اهمیت دارد که پیامبر اعظم (ص) بعثت خود را برای کامل کردن مکارم اخلاقی تعریف می‌کنند. اخلاقی که خود پیامبر (ص) در قله آن و سرآمد همه خوش درخشید و پیامبر رحمت لقب گرفت.

اما آنچه که امروزه در جوامع جهانی خصوصا در جامعه ایران از سوی دشمنان مورد حمله و تخریب است، همین اخلاق است؛ چرا که با زدودن اخلاق از سلوک بشر، قانون هم دیگر ضمانت اجرایی نخواهد داشت و هرج و مرجی غیرقابل کنترل دنیا را فرا خواهد گرفت تا رهین این هرج و مرج مستکبرین عالم بتوانند خواسته‌های خود را دنبال کرده و اجرایی کنند.

فضای مجازی در این مسیر یکی از سهل‌الوصول‌ترین ابزار‌ها و موثرترین آنهاست تا هر فرد بدون معذب بودن و حیامندی بتواند در آن به ارضای نفسانیات غیر اخلاقی خود بپردازد که ثمره آن را در رفتار برخی جوانان و نوجوانان می‌توان یافت که گزاره‌های اخلاقی، چون حرمت نهادن، توهین نکردن، بی‌حیایی نکردن، نظم داشتن و بسیاری گزاره‌های دیگر را از اخلاق و رفتار خود زدوده‌اند و به اصلاح لاابالی شده‌اند.

لاابالی‌گری یکی از بدیهی‌ترین ثمرات حضور بدون مدیریت افراد در هر رده سنی در فضای مجازی است. فضایی که مجاز را به حقیقت تبدیل ساخته و با قداست‌زدایی از رفتار‌های پسندیده، ذهنیت مخاطب را سترون می‌کند. از این‌رو با پیشرفت فناوری‌های هوشمند (اسمارت‌فون)، هر روز شاهد تخریب هر چه بیشتر قوه عاقله بشر و تضعیف سطح شعور و فرهنگ جوامع هستیم؛ عصبانیت، بی‌قیدی، اباحه‌گری، رخوت، عدم تفکر عمیق، ظاهرمآبی و در بدترین‌حالات، پوچ‌گرایی گوشه‌ای از عوارض تعمیق نفوذ فضای مجازی با زندگی حقیقی بشر هستند که در برخی کشور‌ها مانند ایران، این عمق‌بخشی به سبب نگاه استعمارگرانه قدرت‌های جهانی با شدت و بُرّندگی بیشتری اعمال می‌شود.

آنچه که در بخشی از فرمایشات رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره قطع زنجیره حق و صبر مطرح شد، بخشی از پروژه دشمن برای بهره‌گیری از فضای مجازی برای تخریب جامعه ایرانی است. جامعه‌ای که فارغ از اسلامی یا غیراسلامی بودنش، ایرانی بودنش هدف دشمن است تا مردم ایران را به افرادی بی‌تفاوت، سطحی‌نگر و بی‌قید تبدیل سازد تا دیگر برای کشور، آیین، دین و میراث معنوی خود اهمیتی قائل نشود، بلکه از این طریق بتوانند پلی به استعمار و استثمار کشور زده و با تغییر ذائقه مردم، افرادی وابسته و غرب‌گرا را بر سر کار آورند، تا هر تغییری هم که قرار است به نفع دشمن در جامعه ایرانی صورت گیرد، به دست یک ایرانی باشد.

از این‌رو هر فرد باید به عنوان دلسوزترین شخص برای خود، ضمن آگاهی از ترفند‌های موجود برای به بردگی کشیدن فکری مخاطب، تلاش کند تا با این وضعیت مقابله کرده و با آگاهش و درایت، از محسنات فضای مجازی استفاده کرده و در مقابل مضراتش هوشیار باشد.

انتهای پیام/ 112



منبع خبر

تزریق «بی‌صبری»؛ خالی کردن زیر پای جامعه ایرانی بیشتر بخوانید »