جان بولتون

در وادی فرعونیان، موسی جلودار است

در وادی فرعونیان، موسی جلودار است



«سید محمود رضوی» اگر یک تهیه‌کننده معمولی مثل سایر همتایان حق‌العمل‌کار ‌فعال خود در چهل و چهار سال اخیر بود شاید این میزان از هجمه علیه او درباره تولید سریال موسی شکل نمی‌گرفت.

سرویس فرهنگ و هنر مشرق – هفتم دی امسال از حجت‌الاسلام «محمدرضا میرتاج‌الدینی» نایب‌رئیس‌کمیسیون برنامه و بودجه مجلس گفت‌وگویی منتشر شد که توجه افکار عمومی و رسانه‌ها را به خود جلب کرد. او در این مصاحبه گفت: «در مقابل رسانه‌های استکباری و دیکتاتوری رسانه‌ای که علیه انقلاب اسلامی شکل گرفته، لازم است رسانه‌های داخلی از جمله صداوسیما را تقویت کنیم که در دو دهه گذشته فیلم فاخری تولید نشده و شاهد آن نبوده‌ایم. بعد از سریال «امام علی(ع)» و «مختارنامه» یا سریالی درباره امام رضا(ع)- «ولایت عشق»- از این نوع سریال‌های فاخر کم داریم. سریال‌هایی که الف ویژه و فاخرند و هزینه‌ها و اعتبارات سنگینی را می‌طلبد.»

در وادی فرعونیان، موسی جلودار است

او در ادامه اشاره کرد: «البته باید تشکر کنیم از صداوسیما که دو سالی است سریال فاخرِ «سلمان فارسی» را آغاز کرده و سناریویِ «حضرت موسی(ع)» را هم پیش می‌برد. بالأخره هرکدام از این سریال‌ها، دو هزار میلیارد بودجه می‌خواهند. سالی هزار میلیارد باید تزریق بشود تا این‌ها راه بیفتند. با بودجه‌های محدود صداوسیما به جایی نمی‌رسند و ما باید به دنبال منابع جدید برای حمایت از این کارهای بزرگ، نوسازی تجهیزات رسانه ملّی و آنتن‌هایی که دارند؛ ماهواره‌هایی که قرارداد می‌بندند و بخش‌های خصوصی و تحریم‌هایی که ایجاد می‌شود.»

وی در ادامه اشاره کرد: «دفاع فرهنگی از انقلاب اسلامی همچون دفاع نظامی انقلاب و بحث امنیت کشور، نیازمند اعتبارات است. برای دفاع از امنیت فرهنگی کشور باید بودجه کافی بگذاریم و همه دستگاه‌ها و بخش‌های فرهنگی خصوصاً صداوسیما، پیشنهاد داریم بخشی از این را در تهاتر نفت ببینیم. یعنی در واقع درآمد آن از طریق گردش خزانه به صداوسیما اختصاص پیدا کند و بخشی از هزینه‌های رسانه ملّی، ارزی است که باید مورد توجه قرار بگیرد و سایر موارد هم در برنامه هفتم توسعه و همچنین بودجه ۱۴۰۲ ویژه خواهیم دید.»

این اظهارات نایب‌رئیس‌کمیسیون فرهنگی و توجه به تقویت ساخت سریال‌های صدا و سیما از جهت تغییر رویکردهای استراتژیک مجلس شورای اسلامی در ریل‌گذاری‌ها و تقویت تولیدات استراتژیک سیما با تمجید از عملکرد فرهنگی مجلس انقلابی مواجه می‌شد.

میرتاج‌الدینی از تقویت دو سریال در دست تولید صدا و سیما خبر داد؛ سلمان فارسی و حضرت موسی(ع). با اعلام این خبر حواشی آن متوجه سریال سلمان نشد. چند روز بعد در تاریخ ۲۰ دی ۱۴۱۰ خبرآنلاین گزارشی تحلیلی را درباره تولید این سریال منتشر کرد و با کنار هم قرار دادن برآوردهای اولیه سریال و استناد به مصاحبه فرزند مرحوم سلحشور با روزنامه کیهان و موج تورمی، این استنتاج را مندرج کرد که بودجه دو سریال تاریخی «سلمان فارسی» و «موسی» روی هم ۴ هزار میلیارد تومان است و تخمین‌زده می‌شود این رقم دست‌کم برای سریال «موسی» به ده هزار میلیارد تومان هم برسد.

این برآورد در سایر رسانه‌ها تبدیل به خبر شد و در فضای مجازی عملیات رسانه‌ای برای پرهیز از تولید سریال موسی(ع) آغاز شد. این کنش‌گری و موج ‌سازی در شرایطی شکل گرفت که هیچ انتقادی درباره سریال «سلمان فارسی» مطرح نشده و عمده انتقادات متمرکز روی سریال «موسی» بود. موجی از انتقادات در توئیتر و در زیر پست‌های صفحات تهیه‌کننده این سریال منتشر شد و کانال‌های خبری و صفحات مجازی به صورت گسترده‌ای با اشاره به شرایط اقتصادی، اهمیت و ضرورت ساخت این را به چالش کشیدند.

در وادی فرعونیان، موسی جلودار است

چرا باید پروژه موسی ساخته شود؟

دلایل این حملات به سریال موسی ریشه در گذشته دارد. سریال پرمخاطب و موفق «یوسف‌پیامبر» مرحوم سلحشور در وسعتی منطقه‌ای درخشید. با امکان دسترسی و تماشای یوتیوب تمامی قسمت‌های سریال در کانال‌های مختلف و متعددی با عنوان عربی «یوسف الصدیق» منتشر شد. تعداد دفعات مشاهده شدن هر قسمت از سریال در هر کانالی که این مجموعه بارگذاری شده، بیش از ۳۰۰ هزار تا بیش از دو میلیون نوسان داشت. اگر جمع همه بازدیدها را در همه کانال‌ها محاسبه کنیم، این سریال بیش از ۲۰۰ میلیون بار فقط از طریق شبکه یوتیوب به زبان عربی مشاهده شد و شبکه‌های ماهواره‌ای فراوانی در مصر و بقیه کشورهای عربی برای پخش فیلم با هم رقابت می‌کردند.

در تالارهای گفت‌وگو و شبکه‌های اجتماعی مختلف هم ساعات پخش سریال با اشتیاق فراوان سؤال و طرح و دست به دست می‌شد. در میان شبکه‌های عربی که بیش از ۵ بار این مجموعه را به صورت کامل پخش کردند، می‌توان به المنار(لبنان)، دراما المصریه(مصر)،اوسکار دراما(مصر)،شبکه میلودی(مصر)،شبکه تایم میکس (مصر)،کاریو دراما(مصر)،دنیا الفضائیه(سوریه)،نسمه تی فی (تونس)،الفرات(عراق)،دیالی(عراق)،عراق المستقبل(عراق) و… اشاره کرد.

برای سریال در زمان پخش به زبان عربی چندین صفحه در شبکه‌های اجتماعی ایجاد شد که مهم‌ترین آنها صفحه مجازی «مسلسل النبی یوسف الصدیق» بود. این صفحه در زمان تاسیسش ۴۲ هزار و ۳۲۸ نفر دنبال‌کننده داشت و تا سال ۲۰۱۱ عکس‌ها و قطعاتی از «یوسف پیامبر» را منتشر می‌کرد.

در وادی فرعونیان، موسی جلودار است

تولید این سریال قرآنی موجب شد که مجموعه «مردان آنجلس» توسط هواداران سریال یوسف پیامبر در جهان عرب شناخته شود و مرحوم سلحشور به شناخته‌شده‌ترین فیلمساز ایرانی در جهان عرب و کشورهای خاورمیانه تبدیل شود. این کارگردان فقید بارها در گفت‌وگوهای مختلفی وقتی از دلایل موفقیت سریالش در جهان عرب پرسیده می‌شد عمدتا چنین پاسخ می‌داد که این از توانایی من نیست، من یک سریال قرآنی ساختم و به همین دلیل مورد استقبال قرار گرفت.

آن مرحوم پس از آنکه تصمیم گرفت سریال موسی‌(ع) را تولید کند با هجمه‌های گسترده‌ رسانه‌ای مواجه شد و این هجمه‌ها متاسفانه با شکایات‌ قضایی مختلفی هم مواجه شد و این پرونده‌ها با مرگ مشکوک این کارگردان بسته شد. جایگزین مرحوم سلحشور برای هدایت این سریال موقعیت مشابهی با ایشان پیدا کرد.

جمال شورجه برای یک اظهار نظر ساده درباره تلاش‌های سیاسی خانه سینما در دوران دولت دهم با پرونده‌های قضائی متعددی مواجه شد و متاسفانه هر فیلمساز معتبر و مشهوری‌ اندکی به پروژه موسی‌(ع) نزدیک می‌شد با حواشی از این دست مواجه می‌شد. شورجه نیز ناگهان در نهایت تندرستی با قبول پروژه موسی‌(ع) به سرعت بیمار شد تا این پروژه همچنان در اولویت تولید قرار نگیرد.

کارشکنی‌ها داخلی است یا خارجی؟

مصاحبه حجت‌الاسلام محمدرضا میرتاج‌الدینی و حمایت او از سریال موسی از این جهت مورد توجه است که در طول سالیان اخیر هیچ‌کدام از مسئولان فرهنگی صراحتا اقدام به مصاحبه و حمایت علنی از این سریال نکرده‌اند اما همین مقدار حمایت علنی از این سریال با حاشیه ‌سازی گسترده‌ای مواجه می‌شود.

یک نکته در محاسبات رسانه‌ای درباره پروژه موسی درنظر گرفته نمی‌شود که این مجموعه به مثابه سریال «یوسف پیامبر» یک اثر قرآنی است و با هر کیفیتی ساخته شود، قطعا با اقبال منطقه‌ای مواجه خواهد شد و همین مسئله به‌شدت سران رژیم صهیونیستی را آزرده خواهد کرد.

در وادی فرعونیان، موسی جلودار است

پرداختن به قدمت پروژه صهیونیسم و جریان انحرافی در بنی‌اسرائیل

انحراف در بنی‌اسرائیل، ریشه‌های تاریخی دارد و از زمان عبادت چهل روزه حضرت موسی(ع) در وادی کوه سینا و دریافت فرمان‌ ۱۰ ماده‌ای خداوند آغاز می‌شود. موسی‌(ع) پس از بازگشت با انحراف گسترده در قوم خود و گوساله‌پرستی به صورت رایج مواجه شد و رایج شدن بت‌پرستی در قوم و تشکیل شاخه‌های انحرافی و فرقه‌های عرفانی با گرایش شیطان‌پرستانه در تاریخ بنی‌اسرائیل کاملا مشهود است و جمیع این رخدادها به شکل گیری جنبش صهیون منجر شد.

عمده چالش صهیونیسم با مسلمانان ریشه در صراحت قرآن در بیان تاریخ بنی‌اسرائیل دارد و تبدیل به سریال شدن این روایت قرآنی آن‌قدر جنبه‌های دراماتیکی خواهد داشت که هر مخاطبی در جهان با هر عقیده‌ای آن‌را دنبال خواهد کرد. بیان قرآنی تاریخ بنی اسرائیل در نسبت با روایت حضرت موسی(ع) اثرات سیاسی شگرفی در تاریخ تولید فیلم و سریال خواهد داشت.

موسی جهانی خواهد شد؟

پیش‌بینی‌ها در مورد سریال موسی کمی متفاوت است. زمانی که سریال «یوسف پیامبر» ساخته شد به صورت قاچاق و با دوبله‌های زیرزمینی عربی و زیرنویس‌های نه چندان صحیح دست به دست می‌شد تا اینکه شبکه الکوثر اقدام به پخش رسمی این سریال با دوبله با کیفیتی کرد. این پیش‌بینی صحیح است که این سریال به صورت رسمی در جهان عرب و در میان پیروان واقعی حضرت موسی در سراسر جهان گسترش پیدا خواهد کرد و در تقابلی رسمی دستاوردهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بزرگی را در پی خواهد داشت.

عده‌ای که با هدف تخریب صدا و سیما و تسویه‌ حساب‌های سیاسی با دستاویز قرار دادن محاسبات غیرواقعی، پروژه حمله به سریال را کلید زده‌اند، به نظر خودشان اهرم‌های بازدارنده‌ای هستند که می‌توانند در تعلل مقطعی مدیران فرهنگی تاثیر بگذارند اما تولید حاشیه درباره سریال موسی بی‌فایده است،چراکه عزم راسخی برای ساختن وجود دارد که با تولید این حواشی روندهای تولید را تسریع خواهد کرد.

در وادی فرعونیان، موسی جلودار است

تسویه‌ حساب‌های سیاسی

بررسی توئیت‌های منتشر شده در مخالفت با ساخت سریال موسی ردپای یک تسویه‌حساب‌ سیاسی به‌شدت مشهود را آشکار می‌کند. اغلب انتقادات درباره ساخت این سریال متوجه تهیه‌کننده مجموعه است و حتی کوچک‌ترین انتقادی متوجه حضور ابراهیم حاتمی‌کیا در مقام کارگردان نیست. این مسئله از این جنبه پرسش برانگیز است و هر روزنامه‌نگار تحقیقی را با چالش‌های جدیدی مواجه می‌کند.

«سید محمود رضوی» اگر یک تهیه‌کننده معمولی مثل سایر همتایان حق‌العمل‌کار ‌فعال خود در چهل و چهار سال اخیر بود شاید این میزان از هجمه علیه او درباره تولید سریال موسی شکل نمی‌گرفت. برای تحقیق برای اهداف هجمه علیه سریال موسی و تهیه‌کننده آن کافی است کارنامه اخیر تهیه‌کننده را مرور کنیم.

دشمنی جبهه ملی با لایحه قصاص از ۲۵ خرداد ۱۳۶۰ کلید خورد اما مواجهه با این حکم در سینما امتداد یافت و در دولت نهم و دهم فیلم‌های فراوانی با موضوعیت به چالش کشیدن لایحه قصاص ساخته شد. در کارنامه رضوی دو فیلم «دهلیز» و «خانه‌ای در خیابان چهل و یکم» ثبت شده است که نگاهی متفاوت، معقولانه و کاملا قرآنی به این لایحه دارد.

اما این میزان فعالیت مستعد این مقدار از حملات مجازی نیست. او سازنده فیلم «سیانور» با مهم‌ترین و شناخته‌شده‌ترین چهره‌های سینما درباره تاریخ توحش در فرقه منافقین خلق است.
سیانور از جنبه‌های متفاوتی یک ضربه کارساز اساسی به این سازمان محسوب می‌شود. همزمان با ساخت این فیلم، فرقه نفاق با حمایت‌های مالی – امنیتی مثلث جان بولتون،مایک پنس، مایک پومپئو سعی در احیای تبلیغاتی خود داشت.

جست‌وجوی تاریخ توحش فرقه با دوگانه «ماجرای نیمروز» ادامه پیدا کرد و حساسیت‌ها درباره این آثار همزمان با موفقیت‌های سینمایی‌اش امتداد یافت.در برخی موارد حساسیت‌ها جنبه قابل توجهی پیدامی‌کند. «سیانور» از مهم‌ترین فیلم‌های ساخته شده درباره فرقه قاتل، در آخرین روز جشنواره فیلم فجر نمایش داده شد و از حیث مضمونی شبیه امکان مینا بود و کیفیت بهتری نسبت به آن داشت اما برخلاف فیلم کمال تبریزی در هیچ رشته‌ای کاندیدا نشد.

به هر حال هیچ‌گاه از سینمای متوسط ایران انتظار نمی‌رفت آثار اثرگذاری را درباره فرقه نفاق تولید کند و با افزایش توفیقات این تهیه‌کننده او در یک محاصره نامحسوس اقتصادی – معنوی قرار گرفت تا مجبور به ترک عرصه فعالیت در سینما شود.

رضوی اگر پروژه‌هایی که حساسیت سیاسی تولید نمی‌کردند را دست نمی‌گرفت، می‌توانست مسیر سینمایی خود را بدون کمترین حاشیه‌ای دنبال کند. اما جاه‌طلبی‌های انقلابی‌ او به پاشنه آشیلش تبدیل شد. مهم‌ترین جرم این تهیه‌کننده ساختن فیلم درباره ترورهای کور و سازماندهی شده سازمان مجاهدین خلق است و از طرفی نسبت به سایر همتایانش فیلم‌های باکیفیت‌تری می‌ساخت.

فضا برای رضوی به تدریج تنگ‌تر شد و دیگر امیدی به بازگشت او در عرصه تولید نبود تا اینکه با انتشار توئیتی خبر خداحافظی از عرصه سینما را داد تا اینکه برای تولید موسی با عزمی انقلابی فراخوانده شد.

با انتشار گفت‌وگوی حجت‌الاسلام محمدرضا میرتاج‌الدینی حملات رسانه‌ای درباره این تهیه‌کننده اوج گرفت اما ابعاد حمله دامنه گسترده‌ای دارد. چون رضوی دیگر تهیه‌کننده آثاری درباره فرقه جلاد رجوی نیست، او از معدود تهیه‌کنندگان سینما و تلویزیون است که در آشوب‌ها و اغتشاشات اخیر اعلام موضع رسمی کرده و حالا قرار است تهیه‌کننده سریالی باشد که رژیم صهیونیستی از ساخت آن به‌شدت وحشت داد.

اعلام موضع سینماگران در مواجهه با آشوبگران از چند جنبه اهمیت فراوانی دارد. در حالی‌که حق‌العمل‌کاران در قالب پروژه‌های سینمایی کاملا بهره‌مند بوده‌اند اما حاضر به انتشار یک پست حمایتی از نظام حین آشوب‌های اخیر نبوده‌اند و بسیاری از آنان چراغ خاموش حرکت می‌کنند مبادا با کوچک‌ترین آسیبی مواجه شوند. یکی از نکاتی که باید مد توجه قرار داد این است که نظام جمهوری اسلامی یاران حقیقی را در فتنه‌هایی که از سر گذرانده پیدا می‌کند.

منبع: کیهان

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

در وادی فرعونیان، موسی جلودار است بیشتر بخوانید »

آیا تنش بین کره شمالی و جنوبی در ۲۰۲۳ به تقابل نظامی می‌انجامد؟

آیا تنش بین کره شمالی و جنوبی در ۲۰۲۳ به تقابل نظامی می‌انجامد؟



پس از دور جدید آزمایش‌های موشکی کره شمالی، کره جنوبی خواستار رزمایش مشترک هسته‌ای با آمریکا شده است؛ با این تفاسیر آیا تنش بین دو کره در ۲۰۲۳ به مرحله تقابل می انجامد؟

به گزارش مجاهدت از مشرق به نقل از فرانس۲۴ پس از یک سال که مشخصه بارز آن آزمایش‌های موشکی مکرر کره شمالی بود، شروع سال ۲۰۲۳ میلادی تا اندازه زیادی به سال ۲۰۲۲ شباهت دارد زیرا پیونگ‌یانگ اول ژانویه یک موشک کوتاه‌برد دیگر را به طور آزمایشی پرتاب کرد. این در حالی بود که کره شمالی سال ۲۰۲۲ را با انجام سه آزمایش موشکی در شب قبل از کریسمس به پایان رساند.

کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی روز یکشنبه خواستار افزایش تصاعدی موجودی زرادخانه هسته‌ای این کشور (شامل تولید انبوه موشک‌های دارای کلاهک هسته‌ای) در سال جاری شد. کیم در نطق سال نو خود حتی آشکارا کره جنوبی را یک «هدف» توصیف کرد.

کریستوف بلاث، کارشناس حوزه «دو کره» در دانشگاه بردفورد، می‌گوید که این درخواست و نطق گویای همه چیز است زیرا پیونگ‌یانگ در گذشته از استفاده از این واژه اجتناب می‌کرد زیرا به حفظ ایده «اتحاد دوباره دو کشور برادر» نیاز داشت.

دانیلو دله‌فاو، استادیار محقق موسسه «تیم بین‌المللی مطالعات امنیتی» مستقر در ورونا، بر این باور است که تحولات چند روز اخیر نشان می‌دهد که وقتی پای کره شمالی در میان باشد، «ما در شرایط بسیار نگران‌کننده‌ای قرار می‌گیریم.»

نخستین اتفاق پنج پهپاد پرتابی کره شمالی به حریم هوایی کره جنوبی در ۲۷ دسامبر بود، پهپادهایی که سامانه پدافند هوایی سئول را به چالش کشید. بلاث می‌گوید: کره شمالی می‌خواست ثابت کند که قادر به نمایش موفقیتش در این حوزه است؛ حوزه‌ای که همسایه جنوبی‌اش هنوز موفق به تحقق آن نشده و این در حالی است که کره جنوبی از لحاظ فناوری، دست بالا را نسبت به پیونگ‌یانگ دارد.»

احتمالی که تاکنون سابقه نداشته

یون سوک‌یول، رئیس جمهور کره جنوبی در گفت‌وگویی که روز دوشنبه منتشر شد، گفت که «چتر هسته‌ای و بازدارندگی گسترده آمریکا دیگر برای اطمینان دادن به کره جنوبی کافی نیست.» یون با درخواست برگزاری رزمایش مشترک هسته‌ای با آمریکا، تعجیب ناظران را برانگیخت.

بلاث درباره این اظهارات گفت: این بدان معنا نیست که سئول در حال برنامه‌ریزی جهت دستیابی به سلاح هسته‌ای در آینده نزدیک است.

دله‌فاو می‌گوید: چنین رزمایش‌هایی شامل شبیه‌سازی حمله هسته‌ای کره شمالی و تدارک واکنش سئول است؛ هم واکنش متعارف و هم هسته‌ای. چنین رزمایشی در صورت برگزاری، نخستین باری خواهد بود که یک کشور غیرناتو، چگونگی کار با تسلیحات هسته‌ای را فرا می‌گیرد.

به نوشته نشریه «چوسون ایلبو»، واشنگتن از این رزمایش استقبال می‌کند هرچند دولت جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا از تایید رسمی آن خودداری کرده است. بایدن در پاسخ به سوالی درباره این موضوع، با یک «نه» کوتاه، به وضوح پاسخ منفی داد.

بلاث افزود: با این حال، صرفاً احتمال برگزاری چنین رزمایشی، پیامی را به پیونگ‌یانگ مخابره می‌کند. مطرح کردن احتمال برگزاری رزمایش راهی است تا سئول از طریق آن به پیونگ‌یانگ بفهماند که در صورت بمباران اتمی از جانب آنها، حمله هسته‌ای تلافی‌جویانه متناسبی در کار خواهد بود حتی اگر کره جنوبی به خودی خود سلاح هسته‌ای نداشته باشد.

دله‌فاو اضافه کرد: این اقدام همچنین راهی برای اعمال فشار بر پاشه آشیل کیم است. یکی از هراس‌های بزرگ کره شمالی، دستیابی همسایه جنوبی‌اش به سلاح و توانمندی هسته‌ای است. با توجه به این ترس، رزمایش‌های مشترک سئول و واشنگتن، به کره جنوبی این امکان را می‌دهد که ورقی متناقض‌نما با دو کارکرد رو کند؛ قدرت‌نمایی هسته‌ای در عین پایبندی رسمی به معاهده منع گسترش!

اشتباه محاسباتی کیم

اظهارات رئیس جمهور کره جنوبی بخشی از تغییر مسیر گسترده‌تری است که دولت محافظه‌کار یول به اجرا درآمده است.

دله‌فاو دراین‌باره گفته است: سیاست دولت کنونی کره جنوبی، در مقایسه با رویکرد دولت لیبرالی که قبل از یون سوک یول بر سر کار بود و آغوشش به روی راهکار دیپلماتیک با پیونگ‌یانگ باز بود، کاملاً در تضاد بوده و در حال حاضر دلیل تشدید تنش تا اندازه‌ای به این موضع جنگ‌طلبانه مربوط است.

یول همچنین در گزارشی دولتی، به این موضوع اشاره کرده که تمایل دارد تا کره شمالی را به عنوان یک کشور «دشمن» در نظر بگیرد؛ لقبی که در سال ۲۰۱۸ از کنار نام کره شمالی حذف شده بود!

بلاث می‌گوید که در این بین، پیونگ‌یانگ پس از برگزاری اجلاس در سال ۲۰۱۸ با دونالد ترامپ، رئیس جمهور وقت آمریکا، بلاتکلیف است. جان بولتون، مشاور امنیت ملی دولت وقت آمریکا مقرر کرده بود که پیش از تعدیل تحریم‌ها علیه پیونگ‌یانگ، کره شمالی باید به طور تمام و کمال از برنامه هسته‌ای خود دست بکشد و این کشور به هیچ عنوان قادر به پذیرش این موضوع نبود.

کره شمالی پس از مواجه شدن با رویکرد جنگ‌طلبانه دولت ترامپ که رد ادامه با تمرکز دولت بایدن بر روسیه و چین همراه شد، تصمیم گرفت تا «فشار بر کره جنوبی را افزایش دهد به این امید که سئول بتواند متحد آمریکایی خود را برای تعدیل موضع در قبال پیونگ‌یانگ، ترغیب کند.»

بلاث افزود: اما کیم دراین‌باره مرتکب یک اشتباه محاسباتی شد. یول به هیچ عنوان مطابق انتظار کیم واکنش نشان نداد و در عوض، واشنگتن را برای حضور نظامی بیشتر در منطقه تهییج کرد. در واقع، رئیس جمهور کره جنوبی با ترغیب آمریکا برای فراهم کردن سلاح بیشتر برای سئول، پاسخ تهدید کره شمالی را می‌دهد. در حال حاضر، شاهد تسلیح کره جنوبی هستیم.

با تمام این تفاسیر، نباید چندان هم بدبین باشیم؛ هر دو تحلیلگر کاملاً آشکارا اعلام کرده‌اند که غیرمحتمل است که تشدید تنش کنونی به درگیری مستقیم منجر شود.

دله‌فاو گفت: کره شمالی می‌داند که تا کجا می‌تواند پیش برود و چه محدودیت‌هایی دارد زیرا این کشور از لحاظ اقتصادی به چین وابسته است؛ کشوری که تمایلی ندارد تا شبه‌جزیره کره درگیر جنگ شود. به هر حال، پیونگ‌یانگ می‌داند که آمریکا از لحاظ نظامی قادر به شکست دادن کره شمالی است. با این وجود، دو کره بازی خطرناکی را آغاز کرده‌اند. خطر اینکه یک حادثه ناخوشایند، کنترل شرایط را از دست دو طرف خارج کند، همیشه وجود دارد و از این منظر، پرتاب پهپاد از کره شمالی در بحبوحه تنش‌های فزاینده، احتمال وقوع حادثه‌ای غیرعمدی اما با عواقب جبران‌ناپذیر را افزایش می‌دهد.

بلاث در پایان نتیجه‌گیری کرد: و حتی اگر چنین اتفاقاتی هم رخ ندهد، این واقعیت همچنان برقرار است که کره شمالی آزمایش‌های موشکی زیادی انجام می‌دهد و در سوی مقابل کره جنوبی، به طور فزاینده‌ای مواضع خصمانه اتخاذ کرده و جنگ‌طلب‌تر می‌شود. این دو تحول، می‌تواند از این به بعد به «هنجارهای جدید» در روابط دو کره بدل شود.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

آیا تنش بین کره شمالی و جنوبی در ۲۰۲۳ به تقابل نظامی می‌انجامد؟ بیشتر بخوانید »

نقش سلاح‌های آمریکایی در آشوب‌های ایران/ کشف بیش از 8 هزار سلاح جنگی در ایران!

اعتراف جان بولتون به تسلیح آشوبگران خیابانی/ کشف بیش از ۸ هزار سلاح جنگی در ایران


گروه اجتماعی دفاع‌پرس: مردم ایران پس از ۴۳ سال از عمر با برکت انقلاب اسلامی این روز‌ها شاهد جولان دشمنان جمهوری اسلامی در کف خیابان‌ها هستند؛ مزدوران و دشمنان داخلی در اقصی نقاط کشور با اقدامات تروریستی، آرامش و امنیت جامعه را سلب کرده و شهروندان بی‌گناه و مدافعان امنیت کشورمان را در شهر‌های مختلف مجروح و یا به شهادت رساندند.

معاندین نظام مقدس جمهوری اسلامی با کشتار‌های کور تروریستی ماهیت جنایتکارانه خود را پشت نقاب دروغین دلسوزی برای مردم ایران پنهان می‌کنند و مسیر اعتراضات مردمی را به سمت ترور و اعمال خشونت منحرف کرده‌اند. دشمنان این آب و خاک به هر قیمتی که شده می‌خواهند جمهوری اسلامی را به آشوب بکشند تا سردمداران استکباری با خیال آسوده بتوانند زیاده‌خواهی‌های خود را در منطقه دنبال کنند.

یکی از حربه‌های دشمن برای ایجاد توطئه در کشورمان ورود سلاح قاچاق و در اختیار قرار دادن آن‌ها به اعتشاشگران برای ایجاد خشونت بیشتر در سراسر کشور است.

اعتراف بولتون به تسلیح آشوبگران

جان بولتون، مشاور جنگ‌طلب امنیت ملی دولت سابق آمریکا در اظهاراتی به تسلیح آشوبگران در کشورهای همسایه اعتراف کرده است.

مشاور امنیت ملی سابق دولت «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور پیشین آمریکا که همواره موضعی جنگ‌طلبانه در قبال جمهوری اسلامی داشته است، در مصاحبه خود با بی‌بی‌سی فارسی گفته است که اپوزیسیون‌های ایران که در خیابان‌ها اعتراض می‌کنند، در حال مسلح شدن هستند.

بولتون در این مصاحبه ضمن ابراز امیدواری برای تغییر نظام در ایران اغتشاشات پس از انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۳۸۸ را با اغتشاشات پراکنده فعلی در ایران مقایسه کرد و گفت: «اگر به انتخابات ۱۳۸۸ نگاه کنید، می‌بینید که سرکوب‌هایی در آنجا صورت گرفت که هم‌اکنون سرکوب‌ها تا حد زیادی گسترده‌تر شده و شدت گرفته است اما تفاوت این است که اپوزیسیون ایران با سلاح‌هایی که از پایگاه‌های بسیج به دست می‌آورند و سلاح‌هایی که از کردستان عراق وارد ایران می‌شود، در حال مسلح شدن هستند.»

وی سپس ادامه داد: «چشم‌انداز تلاش سیستماتیک اپوزیسیون نه‌ فقط اعتراض بلکه به‌کارگیری زور و قوه قهریه علیه حکومت ایران با این پیام است که ما دیگر غیرمسلح نیستیم و می‌توانیم با سپاه پاسداران مقابله کنیم و تمامی اینها نشان می‌دهد که جایگاه جمهوری اسلامی بیش ‌از پیش در معرض مخاطره قرار دارد.»

ما منتظر نمی‌مانیم که عربستان میدان جنگ شود

همچنین زمانی که محمد بن سلمان در پاسخ به سوال «داود الشریان» درباره ایران گفت: «ما منتظر نمی‌مانیم که عربستان میدان جنگ شود، بلکه تلاش می‌کنیم نبرد را به درون ایران بکشانیم» مسئله‌ای را مطرح کرد که در سیاست خارجی عربستان معمول نبود.

در آن زمان، بسیاری در تفسیر گفته‌های بن‌سلمان استدلال می‌کردند که ریاض طبق عادت در صدد به کارگیری و اعزام گروه‌های تروریستی مشابه داعش به ایران و انجام عملیات‌های خرابکرانه است، موضوعی که مدت‌ها توسط جریان‌های تجزیه‌طلب و تکفیری سیستان و بلوچستان، در قلب ایران انجام می‌شد.

اما در اسنادی که به دست آمده، مشخص شد که منظور بن سلمان، هدف قرار دادن داخل ایران، با طرح نفوذ بر جوانان ایرانی است.

بر اساس این اسناد، چهار روز پس از انتشار خبر اعدام شیخ نمر باقر النمر و جمعی از جوانان قطیف؛ شورای ملی اطلاع رسانی امارات طرحی پیشنهادی را به نمایندگان عربستان و بحرین ارائه کرد که آن را «استراتژی رسانه‌ای برای برخورد با موضوع ایران» نامید که در سال‌های بعد با هماهنگی آمریکایی‌ها شکل گرفت و به «طرحی برای تضعیف ایران از درون» تبدیل شد.

این استراتژی رسانه‌ای توسط «سلطان الجابر»، وزیر دولت و رئیس شورای ملی رسانه در امارات ارائه شد و تمرکز آن تاثیر بر افکار عمومی داخلی برای مخالفت با سیاست‌های ایران بوده است.

در حوادث اخیر نباید نقش فضای مجازی نادیده گرفته شود و همانطور رهبر معظم انقلاب اسلاب اسلامی فرمودند آمریکا، رژیم صهیونیستی، بعضی از قدرت‌های موذی و خبیث اروپایی و برخی از گروهک‌ها با همه امکانات به میدان آمدند و با استفاده از دستگاه‌های اطلاعاتی، رسانه‌ای و ظرفیت فضای مجازی، و بهره‌گیری از تجربیات گذشته در ایران و بعضی از کشورهای دیگر تلاش کردند به ملت ضربه بزنند. یکی از ابزارهایی که دشمن در حوادث اخیر از آن در جنگ ترکیبی علیه کشور ما استفاده کرده است وجود فضای مجازی و رسانه است.

دشمنان در فضای مجازی علاوه بر تشویق اغتشاشگران به مسلح شدن اقدام به آموزش ساخت کوکتل مولوتف کردند و سعی کردند کسانی که در حوادث اخیر کشته شدند را به نام نیروهای مسلح تمام کنند این در حالی است که در حوادث اخیر هیچکدام از نیروهایی که در میدان حضور داشتند حل حمل سلاح نداشتند.

سازمان اطلاعات فرماندهی انتظامی کل کشور طی روزهای گذشته با صدور بیانه‌ای اعلام کرد؛ از ۲۶ شهریور تا ۱۴ آذر ۱۴۰۱، دو هزار و ۸۲۷ قبضه سلاح جنگی، پنج هزار و ۴۸۷ قبضه سلاح شورشی و در مجموع هشت هزار و ۳۱۴ قبضه سلاح قاچاق کشف شده است؛ در تازه‌ترین کشفیات پلیس برای اولین بار یک دوش‌پرتاب تک‌آوری توسط کلانتری نارمک در تهران کشف شد.

این آمار حجت را تمام کرده و بدون شک نشان دهنده جنگ نابرابر دشمنان کینه توز در فضای مجازی و حقیقی است.

انتهای پیام/ 241

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اعتراف جان بولتون به تسلیح آشوبگران خیابانی/ کشف بیش از ۸ هزار سلاح جنگی در ایران بیشتر بخوانید »

بولتون: تحریم‌ها فقط آثار خودتوهمی ایجاد می‌کنند

بولتون: تحریم‌ها فقط آثار خودتوهمی ایجاد می‌کنند



مشاور امنیت ملی آمریکا در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ امروز در یاداشتی اذعان کرد: تحریم‌ها فقط آثار خودتوهمی ایجاد می‌کنند؛ به انقلاب فرهنگی در سیاست‌های تحریمی نیازمندیم.

به گزارش مجاهدت از مشرق، «جان بولتون» مشاور امنیت ملی آمریکا در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ امروز پنجشنبه در یادداشتی در وبگاه نشریه هیل مرتبط با کنگره آمریکا نوشت: ما نتوانسته‌ ایم درک کنیم که اهداف تحریم‌ های ما فریبکارانه و خلاقانه هستند و راهبردهای فرار و کاهش موفقیت را ایجاد می‌ کنند.

مشاور امنیت ملی پیشین آمریکا ادامه داد: ما به تحریم‌ ها به‌ عنوان یک علامت برتری نسبت به جنگ اقتصادی واقعی راضی بوده‌ ایم. بنابراین، جای تعجب نیست که تحریم‌ ها اغلب فقط تا حدی مؤثر بوده اند یا حتی بدتر از آن، اثرات خودتوهمی به شمار می آیند.

وی در ادامه این یاداشت اضافه کرد: الگوی قوی فعالیت های ضدتحریمی مرتبط با هواپیماهای بدون سرنشین ایران نشان می دهد که موفقیت آن ها در خنثی کردن یک نظام تحریمی به آسانی برای خنثی کردن سایر تحریم ها هم قابل اعمال است.

«جان بولتون» افزود: از دیگر نمونه های مداوم شکست تحریم ها می توان به فروش بیشتر نفت ایران در سطح بین المللی، به ویژه به چین اشاره کرد. این موارد و موارد دیگر نشان‌ دهنده نیاز به یک انقلاب فرهنگی در سیاست تحریم‌ های آمریکا است؛ زیرا ما با دشمنانی مانند چین روبرو هستیم که قدرت‌ های بزرگ اقتصادی و تهدیدهای بزرگ‌تری هستند. اگر در حال حاضر اقدام نکنیم، این موضوع می تواند بعداً ما را فلج کند.

منبع: مهر

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

بولتون: تحریم‌ها فقط آثار خودتوهمی ایجاد می‌کنند بیشتر بخوانید »

نامه یا دروغنامه

نامه یا دروغنامه



اغتشاشات در کف خیابان به ثمر ننشسته و رو به افول است و حالا در میدان سیاست به دنبال تداوم آمال محقق نشده خود در کف میدان هستند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، علی شعبانی طی یادداشتی نوشت: اغتشاشات در کف خیابان به ثمر ننشسته و رو به افول است و حالا در میدان سیاست به دنبال تداوم آمال محقق نشده خود در کف میدان هستند. اخیرا حزب مجمع ایثارگران به عنوان یکی از احزاب اصلاح طلب طی نامه‌ای سرگشاده به رهبر معظم انقلاب همراه و همدل با آشوب‌گران در میدان آشوب‌گری در افکار عمومی را کلید زده‌است.

این نامه از چند ویژگی مشترک با آنچه امروز واقعیت اغتشاش‌گران را در کف میدان برملا ساخته‌است، برخوردار است :

حرمت‌شکنی و پنهان‌سازی اهانت‌های بسیار در زیر دستکش مخملین ادبیات خشونت‌باری که در نوشتن نامه به کار گرفته شده‌است.

کلید زدن «اهانت نرم» به ساحت ولی فقیه همزمان با موج «اهانت سخت» آشوب‌گران در کف خیابان

در حالی که تیغ تیز آشوب‌گران در خیابان گلوی حافظان امنیت را هدف قرار داده‌است و هر روز تعدادی از حافظان امنیت کینه‌ورزانه از سوی آنان به شهادت می‌رسند در این نامه نیز سپاه و بسیج از تهاجم خشم‌ آلود و اتهامات نویسندگان نامه که بایستی حداقل حرمت نام «ایثارگری» را حفظ می‌کردند در امان نمانده‌اند.

مهمتر از همه برجستگی دروغ‌هایی است که در این نامه مطرح شده‌است و ذهن آدمی را به سمت موج دروغ‌پردازی‌هایی که این روزها در کف خیابان و اغتشاش‌گران و حامیان آنها چه سیاستمداران و چه رسانه‌های جبهه غربی، عربی و عبری مشاهده می‌شود می‌اندازد.

در زیر به برخی ادعای دروغ در این نامه اشاره می‌کنیم.

در این نامه به دروغ از اغتشاشات به عنوان اعتراضات یاد شده‌است. آیا کشتن ده‌ها نفر از نیروهای حافظ امنیت و بسیجیان و حتی مردم عادی با سلاح سرد و گرم را می توان به عنوان اعتراض نامید.؟ آیا تخریب گسترده اموال عمومی و خصوصی مردم و حتی آمبولانس و ماشین آتش نشانی اعتراض محسوب می‌شود؟ آیا حمله به مساجد و حسینیه ها و مراکز نظامی و دولتی را اعتراض باید دانست؟

دروغ دیگر نسبت دادن اعتراضات اخیر به “اقشار بزرگی” از مردم است . در حالیکه بر اساس برآوردهای دقیق از منابع معتبر تعداد اغتشاشگران (حتی آنانی که در روزهای اول و بر اساس هیجانات و فریب فضای مجازی به صحنه آمده بودند) بسیار کمتر از یک درصد جمعیت کشور است و اینگونه ادعای کذب از یک حزبی که مدعی است که قصد بیان واقعیت‌ها را دارد ، بسیار ناپسند است.

در این نامه رهبری را متهم می‌کنند که همه ماجرای اغتشاشات را به دشمن نسبت می دهد و حال آن که رهبر معظم انقلاب در بیانات اخیرشان و در سخنرانی اخیر ضمن تأکید بر هدایت و تحریک دشمنان ، بر وجود مشکلات داخلی از جمله اقتصادی نیز تأکید کرده‌اند . البته برای هر انسان عاقلی مبرهن است که با توجه به اعتراف آشکار سران استکبار جهانی از آمریکا و انگلیس و فرانسه و آلمان گرفته تا رژیم صهیونیستی و شبکه های معاند خارجی و تدارک گسترده ای که برای حمایت از اغتشاشگران و حتی تسلیح آنها(به اعتراف جان بولتون) نباید از این که مدیریت و هدایت اغتشاشات در اختیار دشمن است تردیدی به دل راه داد چرا که انکار این واقعیت مانند انکار خورشید در روز روشن است.

دروغ دیگری که در این نامه مطرح شده است در باره نحوه مواجهه نیروهای امنیتی با اغتشاشگران است. در حالی که طی دو ماه گذشته نیروهای انتظامی و امنیتی حداکثر مدارا را با اغتشاشگران داشته اند و بدون سلاح گرم و با کمترین درگیری با آنها بیشترین آسیبها را با بیش از ده‌ها شهید پذیرا شده‌اند، لحن نامه خشونت را به آنان و نه اغتشاشگران نسبت می‌دهد.

دروغ بزرگتر این نامه این است که نویسندگان نامه مدعی شده‌اند: «مسئولیت جدی وضع موجود با رهبری است.» در حالی که مسئول وضع موجود دولتی است که با «تکرار» شما هشت سال سکان اداره کشور را در دست داشت و با همه تمهیداتی که برایش از سوی رهبر معظم انقلاب فراهم شد نتوانست تا به آخر زانویش را از گلوی مردم بردارد. چهل و سه سال از پیروزی انقلاب می گذرد و به جز چهار سال دوره اول دولت نهم و با اغماض چهار سال دوم آن دولت، بقیه دولتها (از بازرگان و میرحسین موسوی گرفته تا هاشمی رفسنجانی و خاتمی و روحانی) همگی در مسیر جریان فکری منتسب به حزب مجمع ایثارگران بوده اند. اکنون چرا به دروغ رهبر معظم انقلاب اسلامی را با فرافکنی و فرار از مسئولیت خود در حمایت از این دولت‌ها، مسئول وضع موجود معرفی می‌کنید؟

دروغ بعدی این نامه تهمت های ناروا به نیروهای مسلح بویژه سپاه و بسیج و ادعای دروغ حاکم کردن «نظامیان و امنیتی ها» در کشور است.

این ادعای واهی در شرایطی مطرح می شود که مسئولین وزارتخانه ها و سازمانها و نهادها در دولت کنونی به مراتب کمتر از تعداد نظامیان و امنیتی ها در ادوار گذشته‌ است. ضمن اینکه انتخاب وزیر و مسئول در قوانین کشور فرایندی دارد که در این فرایند ممکن است در برخی مشاغل فردی با سبقه نظامی از شایستگی بیشتری برخردار باشد و فی نفسه این شاخصه نه مثبت است و نه منفی. اگر سابقه نظامی و امنیتی بودن بد است چرا از آقای روحانی ایراد نگرفتید که معاونت فرماندهی جنگ (۱۳۶۲ تا ۱۳۶۴)، ریاست ستاد قرارگاه مرکزی خاتم‌الانبیا (۱۳۶۴ تا ۱۳۶۶) و فرماندهی پدافند هوایی کل کشور (۱۳۶۴ تا ۱۳۷۰) را برعهده داشت و بین سال‌های ۱۳۶۷ تا ۱۳۶۸ نیز جانشین مرحوم هاشمی (فرماندهی کل قوا) بود و حتی بعد از پایان جنگ به همراه تعدادی از فرماندهان سپاه و ارتش، نشان درجه ۲ فتح و در مراسم دیگری در سالروز آزادسازی خرمشهر، به همراه جمعی دیگر از فرماندهان و مسؤولان پشتیبانی جنگ، نشان درجه یک نصر را از مقام معظم رهبری دریافت کرد؟ چرا از هاشمی نمی گویند که در دولت‌های پنجم و ششم رئیس جمهور بود و سابقه نماینده امام در شورای عالی دفاع و همچنین فرماندهی نیروهای مسلح و یا فرماندهی جنگ را برعهده داشت؟

چرا از لاریجانی(رئیس مجلس هشتم، ‌نهم و دهم) که در سپاه پاسداران به عنوان جانشین رئیس ستاد مشترک سپاه فعالیت داشت، نقدی نمی کنند؟

بد نیست اعضای کابینه دولتهای هاشمی و روحانی و … را با کابینه دولت جدید مقایسه نمایند تا میزان حضور نظامی ها و امنیتی ها را بهتر متوجه شوند.

اتهام و دروغ بزرگتر در نامه مزبور آن است که مدعی شده اند از اسلامی که در صدر انقلاب مطرح بود فاصله گرفته ایم که باید دید چه کسانی از آن اسلام فاصله گرفته اند . آیا اسلامی که در صدر انقلاب مطرح شد ضد استکبار نبود و امروز چه کسانی و چه احزابی بدنبال سازش با استکبار هستند؟ رئیس جمهور کدام طیف سیاسی بود که راه حل مشکلات کشور را در تعامل با کدخدا(آمریکا) می دانست؟

اسلامی که در صدر انقلاب داشتیم مدعی بود که انقلاب ما برای اجرای احکام اسلام بود و حالا چه کسانی از این اصل عدول کرده اند و معتقدند باید از احکام اسلام عبور کرد؟ به این جملات که از سوی همفکران جریان اصلاحات در این سالها مطرح شده دقت شود تا همگان بدانند چه کسانی از اصول اسلام و انقلاب عدول کرده اند:

جامعه ایران فاز سنتی خود را پشت سر گذاشته و میخواهد مدرن و صنعتی شود.اما در این جامعه هنوز خدا نمرده است. بنابراین ما چگونه میتوانیم به این وضعیت چیره شویم. (علیرضا علوی تبار، یالثارات، ۴/۳/۷۹)

وقت آن رسیده نهاد مذهبی از نهاد حکومتی جدا شود. (هاشم آغاجری)

دین یک قسمت از فرهنگ است، حرکت اصلاح طلبان ما عاقبت به جدایی دین از سیاست خواهد انجامید. در یک جامعه مدرن جدایی دین از سیاست یک امر بدیهی است. ( اکبر گنجی در مصاحبه روزنامه تاگس اشپیگل آلمان، کیهان ۲۴/۱/۷۹)

اینکه مارکس می‌گوید دین افیون توده‌هاست، تنها بخشی از حقیقت است. من می‌گویم در حکومت‌های دینی، نه تنها دین افیون توده‌هاست که افیون حکومت‌ها نیز هست. (سخنرانی آغاجری، ساختمان مرکزی دفتر تحکیم، ۲۵/۱/۸۱ )

معتقدم اعدام و قصاص جزء ضروریات دین نیست . (عماد الدین باقی ، جمهوری اسلام ، ۱۳ / ۲ / ۷۹)

پیامبر در بدر و حنین و … شمشیر زد … اما آیا جنگهای جبهه حق علیه باطل پیامدهای ناخواسته یا آثار وضعیه به دنبال ندارد؟…خشونت فرزند خشونت است و درخت خشونت میوه هایی جز خشونت به بار نمیآورد. (روزنامه صبح امروز متعلق اکبر گنجی، صبح امروز، ۲۳/۲/۷۸)

امروز خدا در جامعه هیچ کاره است همه کاره مردمند.( آقای کدیور در دانشکده فنی دانشگاه تهران در سال ۷۹ طی سلسله مباحثی تحت عنوان پژوهش های قرآنی )

قرآن دارای یک فرهنگ قبیله ای است و دکتر سروش و مجتهد شبستری درست می گویند که قرآن امروز قابل انتقاد است.(خاتمی ، جلسه شاخه زنان جبهه مشارکت )

تفکر شیعه گری موجب انحطاط مملکت ما و مانعی برای دموکراسی است. (غلامرضا سالار بهزادی، روزنامه صبح امروز، ۲۳ / ۸ / ۷۸)

دوران مدرن دوران حکومت و رهبری عقل است و دین باید به عرصه زندگی خصوصی باز گردد. رهبری ائمه و پیامبر هم به خاطر آن بود که هنوز مردم آن زمان عقل را مرجع استناد خود قرار نداده بودند. (باقر پرهام، هفته نامه راه نو، ۳/۵/ ۷۷ )

هیچ الگویی در زمان غیبت برای اداره جامعه در دست نداریم. محسن کدیور، ماهنامه کیان، بهمن ۷۷

آنچه پیامبر از طریق کتاب و سنت پیاده نمود و احکامی که بیان کرد، اقدامات ممکنه و مقدور آن زمان بود، ما هم مطابق زمان خود، باید اقدام کنیم. محمد مجتهد شبستری ماهنامه زنان، آبان ۷۸

معصومین(ع) فقط در کلیات و اصول اسوهاند، نه در فروع و جزئیات. محسن کدیور، ماهنامه کیان، بهمن ۷۷

پذیرش دین حق است نه تکلیف؛ در نتیجه هر کس حق تبدیل دین خود را هم خواهد داشت. (احمد قابل، روزنامه صبح امروز، ۲۴/۷/۷۸،ص۶)

در حکومت ما از هیچ فقیهی حکمی پیرامون مسایل اخلاقی و کرامت انسانی ندیدیم و تمامی موارد در جهت خرد کردن انسانیت و سلطه‌پذیری بوده است. آغاجری در این سخنان که با عنوان «اخلاق سلطه و اخلاقی رهایی» ایراد می‌شد، تقلید را به برده‌داری تشبیه کرد (هاشم آقاجری 29/11/87 در منزل عبدالله نوری و با حضور جمعی از اصلاح‌طلبان)

محمد خاتمی در اولین سالگرد دوم خرداد در دانشگاه تهران: اگر دین هم در برابر آزادی قرار بگیرد این دین است که باید محدود شود نه آزادی !

*** با توجه نمونه های مزبور و نمونه‌های فراوان دیگری که در این مقال نمی توان به همه آنها اشاره کرد، باید پرسید که احزاب و جریانات اصلاح طلب از اصول انقلاب و اسلام عقب نشینی کرده اند یا نظام اسلامی و رهبری معظم انقلاب؟

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نامه یا دروغنامه بیشتر بخوانید »