جایزه اسکار

مروری بر برجسته‌ترین آثار نمایشی آسیب‌شناسانه درباره فضای مجازی به بهانه اکران« گوزن‌های اتوبان»/همنشینی جذابیت و خطر

مروری بر برجسته‌ترین آثار نمایشی آسیب‌شناسانه درباره فضای مجازی به بهانه اکران« گوزن‌های اتوبان»/همنشینی جذابیت و خطر



گوزن‌های اتوبان با وجود انتخاب سوژه‌ای به‌روز درباره تأثیرات مخرب اینفلوئنسری و شهرت مجازی، به دلیل ضعف‌های فیلمنامه‌ای، فقدان عمق تحلیلی است.

  • فلای‌تودی

به گزارش مجاهدت از مشرق، در عصر دیجیتال که شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی به بخش جدایی‌ناپذیر از زندگی روزمره تبدیل شده‌اند، مدیوم سینما بارها کوشیده است تا تأثیرات عمیق و چندوجهی این پدیده را بر روابط انسانی، هویت فردی و ساختارهای اجتماعی به تصویر بکشد. با این حال، بسیاری از آثار سینمایی در این حوزه، از جمله فیلم ایرانی «گوزن‌های اتوبان» به کارگردانی ابوالفضل صفاری، در بازنمایی پیچیدگی‌های فضای مجازی و نقد فرهنگ دیجیتال ناکام مانده‌اند.

این فیلم، با وجود انتخاب سوژه‌ای به‌روز درباره تأثیرات مخرب اینفلوئنسری و شهرت مجازی، به دلیل ضعف‌های فیلمنامه‌ای، روایت گسسته و فقدان عمق تحلیلی، نه‌تنها نمی‌تواند چالش‌های این فضا را به شکلی اثرگذار کاوش کند، بلکه به اثری شعاری و ناکارآمد بدل می‌شود که مخاطب را در سردرگمی رها می‌کند. این ناکامی، فرصتی است برای تأمل در آثار موفق‌تری که توانسته‌اند با ظرافت و عمق، به مسائل فضای مجازی و تأثیرات آن بر جامعه بپردازند.

در این نوشتار، در وهله نخست نگاهی به «گوزن‌های اتوبان» به عنوان نمونه‌ای از ناکامی در این حوزه می‌پردازیم که اکران آن اخیرا آغاز شده و در جذب مخاطب موفق نبوده است. سپس به معرفی و بررسی ۸ فیلم و سریال برجسته جهانی می‌پردازیم که با رویکردهای متنوع و هوشمندانه، از تأثیرات شبکه‌های اجتماعی گرفته تا تاریکی‌های فرهنگ دیجیتال را به تصویر کشیده‌ و توانسته‌اند در این زمینه استانداردهایی ماندگار خلق کنند.

گوزن‌های اتوبان؛ چگونه فرصت نقد فرهنگ دیجیتال را هدر دهیم؟!

فیلم «گوزن‌های اتوبان» به کارگردانی ابوالفضل صفاری، با انتخاب سوژه‌ای به‌روز و ظاهراً انتقادی، قصد دارد تأثیرات مخرب فرهنگ اینفلوئنسری و فضای مجازی بر روابط انسانی و ساختار اجتماعی ایران معاصر را به چالش بکشد اما به نظر نمی‌رسد در این زمینه چندان موفق باشد. داستان حول محور عابس، پیک موتوری یک فست‌فودفروشی می‌چرخد که به طور اتفاقی در تعقیب و گریزی با یک اینفلوئنسر اینستاگرامی درگیر می‌شود.

ویدئوی این درگیری به‌سرعت در فضای مجازی وایرال شده و عابس را به شهرتی ناخواسته می‌رساند. در این میان رامین، کارگردانی که محتوای صفحات اینفلوئنسرها را تولید می‌کند، به عابس و همسرش صبا پیشنهاد همکاری برای تولید محتوا می‌دهد.

این پیشنهاد، زندگی روزمره و ساده این زوج را به سوی تجربه‌ای پرزرق‌وبرق از شهرت و ثروت سوق می‌دهد اما به‌تدریج این تحول به تلاطم، سردی و فروپاشی پیوندهای عاطفی‌شان منجر می‌شود. فیلم با یک پایان‌بندی‌ مبهم، ناتمام و فاقد وضوح دراماتیک به پایان می‌رسد که نه‌تنها گره‌های روایی را باز نمی‌کند، بلکه مخاطب را در خلأ معنایی رها می‌سازد.

ایده محوری فیلم، یعنی نقد تأثیرات افسارگسیخته شبکه‌های اجتماعی بر روابط انسانی، تضاد طبقاتی و بحران‌های نسلی، پتانسیلی قابل‌توجه برای خلق اثری تأثیرگذار داشت اما «گوزن‌های اتوبان» در تبدیل این ایده به روایتی منسجم و عمیق به‌کلی ناکام است. فیلمنامه، فاقد عمق تحلیلی لازم برای کاوش در پیچیدگی‌های روان‌شـــــــناختی و جامعه‌شناختی سوژه است و به جای ارائه دیدگاهی نوآورانه، به تکرار کلیشه‌های آشنایی چون تضاد فقر و ثروت یا نمایش اغراق‌آمیز سبک زندگی اینفلوئنسرها اکتفا می‌کند.
ایده محوری فیلم، یعنی نقد تأثیرات افسارگسیخته شبکه‌های اجتماعی بر روابط انسانی، تضاد طبقاتی و بحران‌های نسلی، پتانسیلی قابل‌توجه برای خلق اثری تأثیرگذار داشت اما «گوزن‌های اتوبان» در تبدیل این ایده به روایتی منسجم و عمیق به‌کلی ناکام است. فیلمنامه، فاقد عمق تحلیلی لازم برای کاوش در پیچیدگی‌های روان‌شـــــــناختی و جامعه‌شناختی سوژه است و به جای ارائه دیدگاهی نوآورانه، به تکرار کلیشه‌های آشنایی چون تضاد فقر و ثروت یا نمایش اغراق‌آمیز سبک زندگی اینفلوئنسرها اکتفا می‌کند.

شخصیت‌ها در حد تیپ‌های یک‌بعدی باقی می‌مانند: عابس به عنوان کارگری گرفتار در چرخه روزمرگی، صبا به عنوان همسری وسوسه‌شده توسط شهرت و رامین به عنوان نمادی از فرصت‌طلبی در زیست‌بوم دیجیتال، هیچ‌کدام از سطح به عمق نمی‌رسند و فاقد پیچیدگی لازم برای ایجاد همذات‌پنداری یا تأمل‌اندیشی در مخاطب هستند.

این فقدان عمق در شخصیت‌پردازی، همراه با فقر دراماتیک فیلمنامه، مانع آن می‌شود که تحولات زندگی عابس و صبا، از شوق اولیه شهرت تا فروپاشی رابطه‌شان، باورپذیر یا تأثیرگذار جلوه کند. روایت فیلم در لحظات ابتدایی با ریتمی پویا و تصاویری چشم‌نواز، نوید اثری جذاب می‌دهد اما این پویایی به‌سرعت در پراکندگی روایی و فقدان منطق دراماتیک فرومی‌پاشد. سکانس‌های تعقیب و گریز، که قرار بود موتور محرک داستان باشند، به دلیل نبود پیوستگی و انگیزه‌های دراماتیک متقن، به لحظاتی تصنعی و فاقد کارکرد بدل می‌شوند.

فیلم در به تصویر کشیدن تأثیرات مخرب فضای مجازی، به جای کندوکاو در ریشه‌های اجتماعی و روان‌شناختی معضلاتی چون اعتیاد به شهرت یا تخریب روابط انسانی، به نمایش‌های کاریکاتوری و اغراق‌آمیز از اینفلوئنسرها و فرهنگ دیجیتال بسنده می‌کند. این رویکرد سطحی که فاقد هرگونه تحلیل ساختاریافته است، فیلم را از ارائه دیدگاهی عمیق درباره تأثیرات شبکه‌های اجتماعی بر جامعه ایرانی محروم می‌سازد. به عنوان مثال، تلاش فیلم برای اشاره به تضاد طبقاتی یا بحران‌های نسلی، به دلیل فقدان پیکربندی دراماتیک مناسب، به شعارهایی کلیشه‌ای و فاقد اثرگذاری تقلیل می‌یابد.

پایان‌بندی فیلم که مبهم و ناتمام است، نه‌تنها گره‌های روایی را حل نمی‌کند، بلکه به دلیل نبود زیرساخت‌های روایی لازم، به تجربه‌ای ناکام و خنثی بدل می‌شود. این پایان‌بندی که فاقد هرگونه وضوح دراماتیک یا پیوستگی مفهومی است، مخاطب را با پرسش‌هایی بی‌پاسخ و حس ناکامی عمیق رها می‌کند.

از منظر کارگردانی، صفاری در خلق برخی لحظات بصری موفق عمل کرده اما این جذابیت‌های بصری در غیاب روایتی منسجم و محتوایی غنی، به پوسته‌ای تهی بدل می‌شوند.

استفاده از نمادهایی چون «اتوبان» برای تصمیم‌های شتاب‌زده و «گوزن‌ها» برای انسان‌های بی‌پناه در زیست‌بوم دیجیتال، که ظاهراً قرار بود لایه‌ای استعاری به فیلم بیفزاید، به دلیل فقدان پشتوانه دراماتیک، به عناصری تزئینی و شعاری تقلیل یافته است. افزون بر این، انتخاب‌های ناسازگار مانند استفاده از لوکیشن‌های غیرضروری یا نمایش‌های تبلیغاتی (مانند تأکید بیش ‌از حد بر برندهای فست‌فود) به حس غیرواقعی بودن اثر دامن‌ زده و تمرکز مخاطب را از مضمون اصلی منحرف می‌کند.

در مجموع، «گوزن‌های اتوبان» با وجود بهره‌مندی از سوژه‌ای به‌روز و پتانسیلی برای نقد فرهنگ دیجیتال و تأثیرات آن بر جامعه ایرانی، به دلیل فیلمنامه‌ای ناپخته، روایتی سرگردان و ناتوانی در تعمیق مضامین، نه‌تنها در بازنمایی چالش‌های پیچیده فضای مجازی ناکام می‌ماند، بلکه به اثری تبدیل می‌شود که بیش از آنکه تأمل‌برانگیز یا روشنگرانه باشد، مخاطب را با حس سردرگمی و ناکامی تنها می‌گذارد. این فیلم، فرصتی از دست ‌رفته در سینمای اجتماعی ایران است که ایده‌ای جذاب را در چنبره ضعف‌های ساختاری و فقر محتوایی هدر می‌دهد.

مروری بر برجسته‌ترین آثار نمایشی آسیب‌شناسانه درباره فضای مجازی به بهانه اکران« گوزن‌های اتوبان»/همنشینی جذابیت و خطر

Black Mirror (۲۰۱۱)

سریال آنتولوژی «آینه سیاه»، ساخته چارلی بروکر، یکی از پیشگام‌ترین آثار در نقد فناوری و فضای مجازی است که هر اپیزود آن با داستانی مستقل، جنبه‌ای از تأثیرات تاریک فناوری‌های دیجیتال را کاوش می‌کند. اپیزودهایی مانند «Nosedive» (با بازی برایس دالاس هاوارد) به‌طور خاص به فرهنگ امتیازدهی در شبکه‌های اجتماعی و فشار برای تأیید اجتماعی می‌پردازند،

در حالی که اپیزودهایی مانند «Hated in the Nation» (با بازی کلی مک‌دونالد) به تأثیرات منفی هشتگ‌ها و حملات آنلاین پرداخته‌اند. این سریال با بهره‌گیری از بازیگرانی چون دنیل کالویا، جون هام و مایلی سایرس و کارگردانی اپیزودهای متنوع توسط کارگردانان برجسته، توانسته است روایت‌هایی دیستوپیایی و در عین حال واقع‌گرایانه خلق کند. «آینه سیاه» با تحلیل‌های جامعه‌شنــــــاختی و روان‌شناختی عمیق، نشان می‌دهد که چگونه شبکه‌های اجتماعی می‌توانند به ابزارهایی برای کنترل، انزوای اجتماعی و حتی خشونت تبدیل شوند. این سریال چندین جایزه امی، از جمله بهترین فیلم تلویزیونی و بهترین فیلمنامه، دریافت کرده و به دلیل نوآوری در روایت و نقد فناوری، مورد تحسین گسترده قرار گرفته است. موفقیت «آینه سیاه» در ترکیب داستان‌گویی خلاقانه با هشدارهایی درباره آینده دیجیتال، آن را به یکی از تأثیرگذارترین آثار در این حوزه تبدیل کرده است.

مروری بر برجسته‌ترین آثار نمایشی آسیب‌شناسانه درباره فضای مجازی به بهانه اکران« گوزن‌های اتوبان»/همنشینی جذابیت و خطر

The Social Network (۲۰۱۰)

فیلم «شبکه اجتماعی» به کارگردانی دیوید فینچر و با فیلمنامه‌ای درخشان از آرون سورکین، یکی از برجسته‌ترین آثار سینمایی درباره ظهور شبکه‌های اجتماعی و تأثیرات عمیق آن بر روابط انسانی، اخلاقیات و ساختارهای اجتماعی است. این فیلم داستان مارک زاکربرگ (جسی آیزنبرگ) و تأسیس فیس‌بوک را روایت می‌کند اما فراتر از یک بیوگرافی ساده، به کاوش در تاریکی‌های جاه‌طلبی، خیانت و پیامدهای فرهنگی شبکه‌های اجتماعی می‌پردازد.

بازیگرانی چون اندرو گارفیلد (در نقش ادواردو ساورین) و جاستین تیمبرلیک (در نقش شان پارکر) با اجراهای قدرتمند، به عمق دراماتیک فیلم می‌افزایند. «شبکه اجتماعی» با دیالوگ‌های تیز و ریتمی سریع، نشان می‌دهد که چگونه فیس‌بوک، به عنوان یک پلتفرم ارتباطی، نه‌تنها روابط شخصی را بازتعریف کرد، بلکه به ابزاری برای رقابت، حسادت و قدرت‌طلبی تبدیل شد.

فیلم با تمرکز بر تناقضات اخلاقی، مانند سوءاستفاده از داده‌ها و نقض حریم خصوصی، تصویری چندلایه از تأثیرات فضای مجازی ارائه می‌دهد. این اثر در سال ۲۰۱۱ برنده ۳ جایزه اسکار (بهترین فیلمنامه اقتباسی، بهترین تدوین و بهترین موسیقی متن) شد و در ۸ رشته دیگر نامزد بود. همچنین جوایز متعددی از گلدن‌گلوب، بفتا و جشنواره‌های دیگر دریافت کرد و به عنوان یکی از بهترین فیلم‌های دهه ۲۰۱۰ شناخته می‌شود. «شبکه اجتماعی» با ترکیب کارگردانی استادانه، فیلمنامه‌ای هوشمندانه و مضمونی عمیق، استانداردی برای نقد فرهنگ دیجیتال در سینما ارائه کرده است.

مروری بر برجسته‌ترین آثار نمایشی آسیب‌شناسانه درباره فضای مجازی به بهانه اکران« گوزن‌های اتوبان»/همنشینی جذابیت و خطر

The Circle (۲۰۱۷)

فیلم «دایره»، به کارگردانی جیمز پونسولت و اقتباس از رمان دیو اگرز، داستان کارمندی جوان (اما واتسون) را روایت می‌کند که در یک شرکت فناوری خیالی به نام «دایره» مشغول به کار می‌شود.

این شرکت با شعار شفافیت و ارتباط جهانی، به نظارت و کنترل زندگی افراد نفوذ می‌کند. تام هنکس در نقش مدیر کاریزماتیک شرکت و جان بویگا در نقش یک کارمند معترض، به فیلم عمق می‌بخشند. «دایره» با تمرکز بر موضوعاتی چون از بین رفتن حریم خصوصی، فرهنگ نظارت دیجیتال و تأثیرات شبکه‌های اجتماعی بر هویت فردی، پرسش‌های اخلاقی مهمی را مطرح می‌کند. اگرچه فیلم در اجرا به اندازه رمان عمیق نیست و برخی منتقدان آن را به ساده‌سازی انتقادات متهم کرده‌اند اما تصاویر بصری جذاب و مضمون جسورانه‌اش، آن را به اثری قابل‌تأمل تبدیل کرده است.

این فیلم در جشنواره‌های مختلف مانند جشنواره فیلم تریبکا نمایش داده شد اما موفقیت تجاری یا جایزه قابل‌ توجهی کسب نکرد. با این حال، «دایره» به دلیل طرح موضوعاتی مانند داده‌کاوی و سلطه شرکت‌های فناوری، همچنان در بحث‌های مربوط به فضای مجازی مورد توجه است.

مروری بر برجسته‌ترین آثار نمایشی آسیب‌شناسانه درباره فضای مجازی به بهانه اکران« گوزن‌های اتوبان»/همنشینی جذابیت و خطر

Eighth Grade (۲۰۱۸)

فیلم «کلاس هشتم» ساخته بو برنهام، داستان کایلا (السی فیشر)، یک دختر نوجوان را روایت می‌کند که در آخرین هفته کلاس هشتم، در تلاش برای یافتن هویت خود در دنیایی تحت سلطه شبکه‌های اجتماعی است. این فیلم با ظرافتی کم‌نظیر، فشارهای ناشی از اینستاگرام و یوتیوب بر نسل جوان را به تصویر می‌کشد و نشان می‌دهد که چگونه این پلتفرم‌ها می‌توانند به احساس ناامنی، اضطراب و مقایسه اجتماعی دامن بزنند.

جاش همیلتون در نقش پدر کایلا، نقشی مکمل اما تأثیرگذار ارائه می‌دهد. «کلاس هشتم» با روایتی صمیمی، کارگردانی حساس و فیلمبرداری واقعی، موفق می‌شود تأثیرات عاطفی و روان‌شناختی فضای مجازی را به شکلی ملموس بازنمایی کند.

این فیلم در جشنواره ساندنس ۲۰۱۸ مورد تحسین قرار گرفت و جوایزی مانند جایزه بهترین کارگردانی اول از انجمن کارگردانان آمریکا و جایزه بهترین فیلم از انجمن منتقدان فیلم بوستون را دریافت کرد. موفقیت «کلاس هشتم» در به تصویر کشیدن تجربه زیسته نسل دیجیتال، آن را به یکی از آثار برجسته در این حوزه تبدیل کرده است.

مروری بر برجسته‌ترین آثار نمایشی آسیب‌شناسانه درباره فضای مجازی به بهانه اکران« گوزن‌های اتوبان»/همنشینی جذابیت و خطر

Searching (۲۰۱۸)

فیلم «جست‌وجو» به کارگردانی آنیش چاگانتی، یک تریلر نوآورانه است که داستان آن کاملاً از طریق صفحه‌نمایش‌های دیجیتال (مانند لپ‌تاپ و گوشی) روایت می‌شود. جان چو در نقش پدری بازی می‌کند که به دنبال دختر گمشده‌اش (میشل لا) می‌گردد و از طریق شبکه‌های اجتماعی و ردپاهای دیجیتال، او سرنخ‌هایی پیدا می‌کند. این فیلم نشان می‌دهد چگونه فضای مجازی می‌تواند هم ابزاری برای کشف حقیقت باشد و هم فضایی برای فریب و پنهان‌کاری.

«جست‌وجو» با سبک بصری منحصربه‌فرد و روایتی پرتعلیق، به تأثیرات دوگانه شبکه‌های اجتماعی می‌پردازد. این فیلم در جشنواره ساندنس ۲۰۱۸ جایزه تماشاگران را برد و به دلیل نوآوری در فرم و داستان‌گویی، مورد تحسین قرار گرفت. موفقیت تجاری و انتقادی «جست‌وجو» نشان‌دهنده توانایی سینما در استفاده از فرم‌های جدید برای نقد فناوری است.

مروری بر برجسته‌ترین آثار نمایشی آسیب‌شناسانه درباره فضای مجازی به بهانه اکران« گوزن‌های اتوبان»/همنشینی جذابیت و خطر

Ingrid Goes West (۲۰۱۷)

فیلم «اینگرید به غرب می‌رود» ساخته مت اسپایسر، داستان اینگرید (اوبری پلازا) را روایت می‌کند که به دلیل وسواس با یک اینفلوئنسر اینستاگرامی (الیزابت اولسن)، زندگی خود را به آشوب می‌کشد. این کمدی سیاه با طنزی گزنده به اعتیاد به شبکه‌های اجتماعی، تمنای تأیید اجتماعی و پوچی پشت زندگی‌های ظاهراً کامل اینفلوئنسرها می‌پردازد.

فیلم با روایتی روان و نقدی تیز، موفق می‌شود تاریکی‌های فرهنگ دیجیتال را به شکلی سرگرم‌کننده و تأمل‌برانگیز نشان دهد. «اینگرید به غرب می‌رود» در جشنواره ساندنس ۲۰۱۷ جایزه بهترین فیلمنامه را دریافت کرد و مورد تحسین منتقدان قرار گرفت. این فیلم با ترکیب طنز و تراژدی، یکی از بهترین نمونه‌های نقد فرهنگ اینفلوئنسری است.

مروری بر برجسته‌ترین آثار نمایشی آسیب‌شناسانه درباره فضای مجازی به بهانه اکران« گوزن‌های اتوبان»/همنشینی جذابیت و خطر

The Truman Show (۱۹۹۸)

فیلم «نمایش ترومن» به کارگردانی پیتر ویر، با بازی جیم کری در نقش ترومن بربنک، اگرچه پیش از ظهور شبکه‌های اجتماعی مدرن ساخته شد اما به شکلی پیشگویانه به فرهنگ نظارت و نمایش زندگی در برابر مخاطبان پرداخت. لورا لینی و اد هریس در نقش‌های مکمل، به عمق دراماتیک فیلم می‌افزایند. داستان ترومن، که زندگی‌اش به‌ صورت ناخواسته در یک برنامه تلویزیونی پخش می‌شود، به مسائل امروزی مانند از دست رفتن حریم خصوصی در فضای مجازی اشاره دارد.

این فیلم با عمق فلسفی و روایت قدرتمند، یکی از نخستین آثاری است که به نقد فرهنگ دیده شدن پرداخته است. «نمایش ترومن» نامزد ۳ جایزه اسکار (بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر مکمل) شد و جوایز متعددی از گلدن‌گلوب و بفتا دریافت کرد. تأثیر ماندگار این فیلم در بحث‌های مربوط به فضای مجازی، آن را به اثری کلاسیک تبدیل کرده است.

مروری بر برجسته‌ترین آثار نمایشی آسیب‌شناسانه درباره فضای مجازی به بهانه اکران« گوزن‌های اتوبان»/همنشینی جذابیت و خطر

Don’t Look Up (۲۰۲۱)

فیلم «به بالا نگاه نکن»، به کارگردانی آدام مک‌کی، با بازی لئوناردو دی‌کاپریو، جنیفر لارنس و مریل استریپ، اگرچه در ظاهر درباره یک فاجعه زیست‌محیطی است اما نقدی تند و تیز بر فرهنگ رسانه‌های اجتماعی و تأثیر آن بر مدیریت بحران ارائه می‌دهد. این فیلم نشان می‌دهد که چگونه شبکه‌های اجتماعی با پراکندن اطلاعات نادرست و اولویت دادن به سرگرمی بر حقیقت، به بی‌عملی و سردرگمی اجتماعی دامن می‌زنند.

با طنزی گزنده و بازیگرانی چون جونا هیل و تیموتی شالامی، «به بالا نگاه نکن» به یکی از آثار برجسته در نقد تأثیرات منفی فضای مجازی تبدیل شد. این فیلم نامزد ۴ جایزه اسکار، از جمله بهترین فیلم و بهترین فیلمنامه شد و در جشنواره‌های مختلف مورد توجه قرار گرفت. موفقیت این فیلم در ترکیب طنز و نقد اجتماعی، آن را به اثری تأثیرگذار در این حوزه تبدیل کرده است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مروری بر برجسته‌ترین آثار نمایشی آسیب‌شناسانه درباره فضای مجازی به بهانه اکران« گوزن‌های اتوبان»/همنشینی جذابیت و خطر

مروری بر برجسته‌ترین آثار نمایشی آسیب‌شناسانه درباره فضای مجازی به بهانه اکران« گوزن‌های اتوبان»/همنشینی جذابیت و خطر بیشتر بخوانید »

چین «محکوم به مرگ» را به اسکار ۲۰۲۶ معرفی کرد

چین «محکوم به مرگ» را به اسکار ۲۰۲۶ معرفی کرد



کشور چین، فیلم «محکوم به مرگ» به کارگردانی شن ائو را به‌عنوان نماینده رسمی خود در بخش بهترین فیلم بین‌المللی نود و هشتمین جوایز اسکار معرفی کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، کشور چین، فیلم «محکوم به مرگ» به کارگردانی شن ائو را به‌عنوان نماینده رسمی خود در بخش بهترین فیلم بین‌المللی نود و هشتمین جوایز اسکار معرفی کرد.این فیلم که فیلمنامه آن توسط شن ائو، ژانگ کِه و شو لویانگ نوشته شده، در بستر تاریخی کشتار نانجینگ در سال ۱۹۳۷ روایت می‌شود و از رویدادهای مستند الهام گرفته است.

داستان فیلم «محکوم به مرگ» درباره آ چانگ (با بازی لیو هائوران، ستاره مجموعه «کارآگاه محله چینی‌ها») است؛ یک پستچی‌ که برای زنده ماندن در دوران اشغال ژاپن، خود را به‌جای یک عکاس جا می‌زند. او در استودیویی تحت کنترل نیروهای ژاپنی فعالیت می‌کند و در خفا سربازان و غیرنظامیان چینی را پناه می‌دهد.

«محکوم به مرگ» از ۲۵ جولای در چین اکران شد و تاکنون بیش از ۳ میلیارد یوان (۴۱۵ میلیون دلار) فروش داشته است. این فیلم به مدت ۱۶ روز متوالی صدرنشین گیشه چین بود.

چین تاکنون موفق به کسب جایزه اسکار در بخش بهترین فیلم بین‌المللی نشده است. این کشور تنها دو بار نامزد این جایزه شده؛ برای فیلم‌های «جو دو» (۱۹۹۱) و «قهرمان» (۲۰۰۳) هر دو ساخته ژانگ ییمو. در مقابل، هنگ‌کنگ که به‌طور مستقل نماینده معرفی می‌کند تاکنون سه بار نامزد این بخش شده است: «فانوس قرمز را برافراز» (۱۹۹۲)، «خداحافظ معشوق من» (۱۹۹۴) و «روزهای بهتر» (۲۰۲۱).

به گزارش مجاهدت از ورایتی، چین سال گذشته مستند «غرق شدن لیسبون مارو» ساخته فانگ لی را به اسکار معرفی کرد، اما این اثر به دلیل رعایت نکردن الزامات زبانی از رقابت کنار گذاشته شد.

آخرین مهلت ارسال آثار از سوی کشورها برای رقابت در شاخه بهترین فیلم بین‌المللی نود و هشتمین دوره جوایز سینمایی اسکار، اول اکتبر (۹ مهرماه) اعلام شده است وتا کنون ۷۸ کشور از جمله اسپانیا، فرانسه، کانادا، بلژیک، آلمان، نروژ، فلسطین، سوئد، سوئیس، جمهوری چک، تایوان، اوکراین، ترکیه و ایران فیلم‌های منتخب خود را به آکادمی معرفی کرده‌اند.

مراسم اسکار هم در تاریخ ۱۵ مارس (۲۵ اسفند) در لس‌آنجلس برگزار خواهد شد.

منبع: ایسنا

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چین «محکوم به مرگ» را به اسکار ۲۰۲۶ معرفی کرد

چین «محکوم به مرگ» را به اسکار ۲۰۲۶ معرفی کرد بیشتر بخوانید »

«گرگ‌ها همیشه شب‌ها می‌آیند» در اسکار

«گرگ‌ها همیشه شب‌ها می‌آیند» در اسکار



کمیته انتخاب استرالیا فیلم «گرگ‌ها همیشه شب‌ها می‌آیند» ساخته گابریل برَیدی را به‌عنوان نماینده رسمی این کشور در بخش بهترین فیلم بین‌المللی نود و هشتمین دوره جوایز اسکار معرفی کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، فیلم «گرگ‌ها همیشه شب‌ها می‌آیند» با بازی و نویسندگی مشترک دو دامدار واقعی، دوااسورن داگواسورن و اوتگونزایا داشزوگ، پرتره‌ای از خانواده‌ای است که تغییرات اقلیمی، سرزمین و سبک زندگی سنتی‌شان را دستخوش تحول کرده است.

اعضای کمیته انتخاب استرالیا با اجماع کامل این فیلم را انتخاب کردند و آن را اثری چشمگیر و اصیل خواندند که باید توسط همه تماشا شود.

این دومین فیلم بلند برَیدی پس از «جزیره ارواح گرسنه» است و از زمان نخستین نمایش در جشنواره تورنتو، توجه بسیاری را در محافل بین‌المللی برانگیخته است. فیلم تاکنون در جشنواره‌های لندن، زوریخ، مستند آمستردام (ایدفا)، سان‌فرانسیسکو، ترو/فالس و سیدنی نیز نمایش داده شده است.

کارگردان این فیلم در بیانیه‌ای گفت: «امید من این است که فیلم، تماشاگران را به زندگی دوا و زایا نزدیک‌تر کند؛ کسانی که ناگهان با جابه‌جایی اقلیمی روبه‌رو می‌شوند، اما همچنان راه‌هایی برای مقاومت در برابر تغییرات برگشت‌ناپذیر می‌یابند.»

این اثر محصول همکاری مشترک استرالیا، آلمان و مغولستان است که به گفته عوامل، نخستین نمونه از چنین مشارکتی محسوب می‌شود.

فیلم «گرگ‌ها همیشه شب‌ها می‌آیند» علاوه بر بخش فیلم بین‌المللی، در شاخه بهترین مستند بلند نیز در اسکار حضور خواهد داشت. فهرست کوتاه این بخش در ۱۶ دسامبر ۲۰۲۵ اعلام می‌شود و پنج نامزد نهایی در ۲۲ ژانویه ۲۰۲۶ معرفی می‌شوند.

استرالیا از سال ۱۹۹۶ تاکنون نزدیک به سه دهه است که در بخش فیلم بین‌المللی اسکار حضور دارد و آثاری چون «ده قایق» (۲۰۰۶)، «سامسون و دلیله» (۲۰۰۹)، «راکت» (۲۰۱۳) و نامزد اسکار «تانا» (۲۰۱۶) را به این رقابت‌ها فرستاده است.

آخرین مهلت ارسال آثار از سوی کشورها برای رقابت در شاخه بهترین فیلم بین‌المللی نود و هشتمین دوره جوایز سینمایی اسکار، اول اکتبر (۹ مهرماه) اعلام شده است وتا کنون ۶۰ کشور از جمله اسپانیا، فرانسه، کانادا، بلژیک، آلمان، نروژ، فلسطین، سوئد، سوئیس، جمهوری چک، تایوان، اوکراین، ترکیه و ایران فیلم‌های منتخب خود را به آکادمی معرفی کرده‌اند.

مراسم اسکار هم در تاریخ ۱۵ مارس (۲۵ اسفند) در لس‌آنجلس برگزار خواهد شد.

منبع: ایسنا

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«گرگ‌ها همیشه شب‌ها می‌آیند» در اسکار

«گرگ‌ها همیشه شب‌ها می‌آیند» در اسکار بیشتر بخوانید »

اعلام برندگان اسکار ۲۰۲۵/ سومین جایزه اسکار برای سینمای ایران

اعلام برندگان اسکار ۲۰۲۵/ سومین جایزه اسکار برای سینمای ایران



مراسم نود و هفتمین دوره جوایز سینمایی اسکار به عنوان ایستگاه پایانی فصل جوایز سینمایی برپا شد و انیمیشن ایرانی «در سایه سرو» اسکار گرفت، این سومین اسکار برای سینمای ایران بعد از اسکار فیلم های «فروشنده» و «جدایی نادر از سیمین» اصغر فرهادی است.

  • راحتیران - استیکی سایت

به گزارش مجاهدت از مشرق، مراسم نود و هفتمین دوره جوایز سینمایی اسکار با اجرای کانن اوبرایان در سالن تئاتر دالبی در حالی آغاز شد که فیلم «امیلیا پرز» ساخته اسپانیایی زبان ژاک اودیار کارگردان فرانسوی با نامزدی در ۱۳ شاخه پیشتاز است و فیلم‌های فیلم‌های «بروتالیست» و «شرور» نیز هر یک در ۱۰ شاخه شانس کسب جایزه دارند.

انیمیشن ایرانی «در سایه سرو» ساخته شیرین سوهانی و حسین ملایمی توانست جایزه اسکار بهترین انیمیشن کوتاه را به خود اختصاص دهد. این نخستین جایزه اسکاری است که انیمیشن ایران موفق به کسب آن می‌شود و سومین جایزه اسکار تاریخ سینمای ایران محسوب می‌شود.

فهرست نامزدها و برندگان اسکار ۲۰۲۵:

بهترین فیلم
«آنورا» (Anora)
«بروتالیست» (The Brutalist)
«یک ناشناخته کامل» (A Complete Unknown)
«ملاقات محرمانه» (Conclave)
«تل‌ماسه: بخش دوم» (Dune: Part Two)
«امیلیا پرز» (Emilia Pérez)
«هنوز اینجا هستم» (I’m Still Here)
«پسران نیکل» (Nickel Boys)
«ماده» (The Substance)
«شرور» (Wicked)

بهترین کارگردانی
شان بیکر – «آنورا»
بردی کوربت – «بروتالیست»
جیمز منگولد – «یک ناشناخته کامل»
ژاک اودیار – «امیلیا پرز»
کورالی فارژا – «ماده»

بهترین بازیگر نقش اول زن
سینتیا اریوو – «شرور»
کارلا سوفیا گاسکون – «امیلیا پرز»
مایکی مدیسون – «آنورا»
دمی مور – «ماده»
فرناندا تورس – «من هنوز اینجا هستم»

بهترین بازیگر نقش اول مرد
آدرین برودی – «بروتالیست» – برنده
تیموتی شالامی – «یک ناشناخته کامل»
کولمن دومینگو – «سینگ سینگ»
رالف فاینز – «ملاقات محرمانه»
سباستین استن – «کارآموز»

بهترین بازیگر نقش مکمل زن
مونیکا باربارو – «یک ناشناخته کامل»
آریانا گرانده – «شرور»
فلیسیتی جونز – «بروتالیست»
ایزابلا روسلینی – «ملاقات محرمانه»
زوئی سالدانا – «امیلیا پرز» – برنده

بهترین بازیگر نقش مکمل مرد
یورا بوریسوف – «آنورا»
کایرن کالکین – «یک درد واقعی» – برنده
ادوارد نورتون – «یک ناشناخته کامل»
گای پیرس – «بروتالیست»
جرمی استرانگ – «کارآموز»

بهترین فیلمنامه اصلی
شان بیکر – «آنورا» – برنده
بردی کوربت و مونا فست‌ولد – «بروتالیست»
جسی آیزنبرگ – «یک درد واقعی»
تیم فلبام و موریتز بایندر – «۵ سپتامبر»
کورالی فارژا – «ماده»

بهترین فیلمنامه اقتباسی
جی کاکس و جیمز منگولد – «یک ناشناخته کامل»
پیتر استران – «ملاقات محرمانه» – برنده
ژاک اودیار – «امیلیا پرز»
رمل راس و جاسلین بارنز – «پسران نیکل»
کلینت بنتلی – «سینگ سینگ»

بهترین فیلم بین‌الملی
«من هنوز اینجا هستم» – برزیل – برنده
«دختری با سوزن» – دانمارک
«امیلیا پرز» – فرانسه
«دانه انجیر معابد» – آلمان
«جریان» – لتونی

بهترین مستند بلند
«دفترچه های جعبه سیاه»
«سرزمین دیگری نیست» – برنده
«جنگ چینی»
«موسیقی متن یک کودتا»
«نیشکر»

بهترین انیمیشن بلند
«جریان» – برنده
«درون و بیرون ۲»
«خاطرات یک حلزون»
«والاس و گرومیت: انتقام پرندگان»
«ربات وحشی»

بهترین فیلمبرداری
لول کراولی – «بروتالیست» – برنده
گرگ فریزر – «تل‌ماسه: بخش دوم»
پل گیوم – «امیلیا پرز»
ادوارد لاکمن – «ماریا»
یارین بلاشکه – «نوسفراتو»

بهترین طراحی لباس
«یک ناشناخته کامل»
«ملاقات محرمانه»
«گلادیاتور ۲»
«نوسفراتو»
«شرور»

بهترین تدوین فیلم
شان بیکر – «آنورا» – برنده
دیوید یانچسو – «بروتالیست»
نیک امرسون – «ملاقات محرمانه»
جولیت ولفلینگ – «امیلیا پرز»
مایرن کرستاین – «شرور»

بهترین طراحی صحنه
«بروتالیست»
«ملاقات محرمانه»
«تل‌ماسه: بخش دوم»
«نوسفراتو»
«شرور»

بهترین موسیقی متن
«بروتالیست» – برنده
«ملاقات محرمانه»
«امیلیا پرز»
«شرور»
«ربات وحشی»

بهترین ترانه
«التون جان: هرگز دیر نیست»
«امیلیا پرز» – برنده
«سینگ سینگ»
«شش سه‌تا هشت»

بهترین صدا
«یک ناشناخته کامل»
«تل‌ماسه: بخش دوم» – برنده
«امیلیا پرز»
«شرور»
«ربات وحشی»

بهترین جلوه‌های ویژه
«بیگانه: رومولوس»
«مرد بهتر»
«تل‌ماسه: بخش دوم» – برنده
«پادشاهی سیاره میمون‌ها»
«شرور»

بهترین چهره‌پردازی
«مرد متفاوت»
«امیلیا پرز»
«نوسفراتو»
«ماده» – برنده
«شرور»

بهترین طراحی تولید

یک ناشناخته کامل
کنکلاو
گلادیاتور دوم
نوسفراتو
شرور – برنده

بهترین مستند کوتاه
«مرگ با اعداد»
«من آماده‌ام، نگهبان»
«حادثه»
«آلات یک قلب تپنده»
«تنها دختر ارکستر» – برنده

بهترین انیمیشن کوتاه
«مردان زیبا»
«در سایه‌ی سرو» – برنده
«شیرینی‌های جادویی»
«وندر تو واندر»
«نفرت‌انگیز»

بهترین فیلم کوتاه
«وثیقه»
«آنوجا»
«من یک ربات نیستم» – برنده
«آخرین رنجر»
«مردی که نمی‌توانست ساکت بماند»

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اعلام برندگان اسکار ۲۰۲۵/ سومین جایزه اسکار برای سینمای ایران

اعلام برندگان اسکار ۲۰۲۵/ سومین جایزه اسکار برای سینمای ایران بیشتر بخوانید »

حمایت مایکل مور از نماینده فلسطین در اسکار

حمایت مایکل مور از نماینده فلسطین در اسکار



مایکل مور با پذیرش عنوان تهیه‌کننده اجرایی فیلم «از زمین صفر» گفت همبستگی با فلسطین مایه افتخار است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، مایکل مور به عنوان تهیه‌کننده اجرایی به تیم تولید فیلم «از زمین صفر» پیوست تا از فیلمی که نماینده فلسطین در اسکار است و به فهرست اولیه بهترین فیلم بین‌المللی جوایز اسکار ۹۷ راه یافته، حمایت کند.

این فیلم که مجموعه‌ای از فیلم‌های کوتاه ساخته شده توسط ۲۲ فیلمساز فلسطینی است که در شرایط جنگی غزه امروز زندگی می‌کنند، ترکیبی از انیمیشن، فیلم مستند و فیلم داستانی کوتاه است تا نشان دهد استواری روح انسان و خلاقیت پایدار، حتی در مواجهه با ویرانی‌های بی‌رحمانه شکوفا می‌شود. این فیلم که ساخت آن با مدیریت رشید مشاراوی کارگردان فلسطینی و تامین مالی وی ممکن شد، از ۳ ژانویه در آمریکا اکران خواهد شد.

مایکل مور که سال ۲۰۰۳ برای مستند پیشگامانه خود «بولینگ برای کلمباین» برنده نخل طلا و سال ۲۰۰۴ برای «فارنهایت ۹/۱۱» برنده جایزه اسکار شد، گفت: این فیلمسازان فلسطینی یک معجزه سینمایی انجام داده‌اند و یک فیلم درخشان را در شرایطی خلق کردند که عفو بین‌الملل و دیده‌بان حقوق بشر آن را نسل‌کشی خوانده است.

وی افزود: تنها سلاحی که راشد و این ۲۲ کارگردان شجاع فلسطینی در غزه دارند دوربین و خلاقیت آنهاست. هیچ فیلمساز، نویسنده یا هنرمندی نباید داستان نابودی خودش را بگوید. همبستگی با آنها و کمک به دیده شدن داستان‌هایشان با جهان، باعث افتخار است.

«از زمین صفر» ابتدا در جشنواره کن پذیرفته شد، اما به دلایل سیاسی توسط سازمان‌دهندگان از جشنواره کنار گذاشته شد و در نهایت اولین نمایش رسمی خود را در جشنواره تورنتو انجام داد.

این فیلم به عنوان یکی از ۱۵ فیلم فهرست کوتاه بخش بین‌المللی اسکار ۲۰۲۵ انتخاب شده است.

مشاراوی با ابراز خوشحالی از این که فیلم به فهرست اسکار راه یافته گفت با مشارکت مایکل مور، قدرت بیشتری برای نشان دادن انسانیت و انعطاف فلسطینیان به جهان فراهم می‌شود.

منبع: مهر

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

حمایت مایکل مور از نماینده فلسطین در اسکار

حمایت مایکل مور از نماینده فلسطین در اسکار بیشتر بخوانید »