جبهه فرهنگی

تقویت «سینمای مقاومت» راهبرد ایران اسلامی در جهان

تقویت «سینمای مقاومت» راهبرد ایران اسلامی در جهان


گروه فرهنگ دفاع‌پرس ـ رسول حسنی؛ اکران «قلب رقه» در روز‌هایی که هنوز عملیات «طوفان‌الاقصی» با اقتدار علیه رژیم صهیونیستی ادامه دارد البته که در جای خود قابل احترام هست و بسیار ضروری هست تا از این گونه آثار حمایت شود. اما با نگاه واقع بینانه باید گفت اکران این فیلم در جای خود می‌تواند نشانه کم‌کاری و فقر سینمای ایران در حوزه جبهه مقاومت نیر باشد. ما باید بدانیم پیروزی در جبهه مقاومت بدون تقویت جبهه فرهنگی ابدا ممکن نیست. 

ایران هر چند در عملیات «طوفان‌الاقصی» هیچ گونه کمک تسلیحاتی به رزمندگان فلسطینی در غزه نمی‌کند، اما نباید از مسئولیت بزرگ خود در حوزه فرهنگ غافل شود. در شرایطی که همه غرب با امپراطوری رسانه‌ای خود سعی در مشروعیت بخشیدن به نسل کشی رژیم صهیونیستی دارد و با دروغ‌پردازی‌های خود می‌کوشد افکار عمومی را مرعوب و مغلوب کند اهمال و کم کاری جبهه فرهنگی ایران اسلامی در خصوص حمایت از مردم غزه توجیهه ندارد. 

به دلیل ساخت فیلم با موضوع مقاومت کار ساده و سهل‌الوصولی نیست بخش خصوصی به تنهایی توان ورود به این عرصه را ندارد و ضرورت دارد که بخشی دولتی مستقیما وارد عرصه تولید و پخش فیلم سینمایی در این حوزه شود. گذشته از این مدیران و مسئولان فرهنگی نباید منتظر این باشند تا یک فیلمساز قدم در این راه بگذارد، بلکه خود مدیران باید در جایگاه سفارش دهنده موتور ساخت و تولید فیلم‌های حوزه مقاومت را روشن کنند و به حرکت درآورند. 

در همه کشور‌هایی که صاحب سینما هستند و حرفی برای گفتن ندارند این بخش دولتی هست که مسئولیت تولید فیلم‌های استراتژیک را بر عهده دارند و علاوه بر حمایت مالی در حوزه پخش جهانی آن نیز به صورت گسترده عمل می‌کنند. سینمای ایران اسلامی نیز نه تنها در منطقه که در سطح دنیا، سینمایی پیشرو و دارای اعتبار هست و تقریبا هیچ جشنواره‌ای در جهان بدون حضور سینماگران ایرانی برگزار نمی‌شود. این فرصت بسیار بزرگی هست تا مدیران و مسئولان فرهنگی ایران نیز برنامه مشخصی برای تولید آثاری با موضوع جبهه مقاومت داشته باشند. 

از آنجایی که ایران حضور اثرگذاری در این حوزه بخصوص مبارزه با داعش دارند و شهدای بسیاری در این راه تقدیم کرده و از طرفی در وحدت آفرینی و تقریب مذاهب اسلامی برای مبارزه با داعش نقش بسزایی ایفا کرده هست باید در ساخت و تولید آثار سینمایی تلاش مضاعفی داشته باشد. در این وانفسای محدودیت آثار سینمایی با موضوع جبهه مقاومت اکران «قلب رقه» جای قدردانی دارد.

انتهای پیام/ ۱۶۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

تقویت «سینمای مقاومت» راهبرد ایران اسلامی در جهان بیشتر بخوانید »

اصحاب رسانه جنگاورانِ جبهه فرهنگی هستند

اصحاب رسانه جنگاورانِ جبهه فرهنگی هستند


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، امیر سرتیپ دوم سید «حسن ابوترابی»، معاون روابط عمومی و رسانه ارتش جمهوری اسلامی ایران در آیین تجلیل از خبرنگاران که عصر امروز (دوشنبه) در مرکز همایش‌های شهید سپهبد صیاد شیرازی سازمان عقیدتی سیاسی ارتش برگزار شد، ضمن عرض تسلیت به مناسبت فرارسیدن سالروز شهادت کریم اهل بیت حضرت امام حسن مجتبی (ع)، با بیان اینکه عرصه خبر و اطلاع‌رسانی در ارتش فضای مبارکی است که به وقایع‌نگاری حماسه و ایثار رزمندگان این نهاد ولایی و انقلابی متبرک شده است، اظهار داشت: در چنین ساختار فاخر و توانمندی، عنصر خبر، فرصت معرفت را در اختیار جامعه مخاطب قرار می‌دهد و خبرنگار نیز با هر قدم و قلمی که برای تدوین خبر فاخر برمی‌دارد و در هر صحنه‌ای که ضبط می‌کند، از فیض حضور در صف مجاهدان راستین برخوردار می‌شود.

امیر سرتیپ دوم ابوترابی با اشاره به اینکه معاونت روابط عمومی و رسانه ارتش، با سازمان‌دهی جمعی از خبرنگاران نخبه و اندیشمند، در عرصه رسانه‌های رسمی، حضور جدی برای انتقال فرهنگ ایثار و حماسه دارد، عنوان کرد: ارتش علاوه بر حضور در رسانه‌های رسمی، در عرصه رسانه‌های مجازی و شبکه‌های اجتماعی با شبکه‌سازی فعالان فضای مجازی و انسان‌رسانه‌ها، از حداکثر دسترسی به جامعه مخاطب برخوردار شده و دستاورد‌های ارزشمندی را دنبال کرده است.

معاون روابط عمومی و رسانه ارتش ادامه داد: معاونت روابط عمومی، تجربه‌ای ریشه‌دار و مستحکم به قدمت فعالیت رسانه‌ای در ارتش را در خود اندوخته و متبرک به نام مبارک شهدا و بزرگان رسانه ارتش و شهدای خبرنگار است و این رسالت فعالان رسانه‌ای ارتش را به‌مراتب دشوارتر می‌کند.

وی با بیان اینکه امروز روابط عمومی ارتش آیینه تمام نمای ارتش است، افزود: مجموعه روابط عمومی ارتش، با سازمان‌دهی منعطف و همراهی خبرنگاران تلاش می‌کند تا ضمن انعکاس اخبار ارتش، در هر مجال و مناسبتی به شرح ایثارگری‌ها و مسیر طی شده در ارتش مردمی و ولایی بپردازد.

امیر سرتیپ دوم ابوترابی اهالی رسانه و خبر را جنگاورانِ جبهه فرهنگی نظام دانست و گفت: در شرایطی که امروز دشمن با استعمار استعداد‌های جهانی، بر قلة فـناوری‌هـای مـافوق تصـور رسانه‌های اجتماعی ایستاده، از مرز‌ها گذشته و بر اندیشه‌ها و اذهان ملت‌ها چنگ انداخته، رسالت خبرنگاران صادق و رسانه‌های جبهه حق، چندین برابر سنگین شده است.

وی جنگ امروز را، میدانِ رویارویی در جنگ شناختی و رسانه‌ای عنوان کرد و افزود: دشمن تلاش می‌کند در فضای مسموم رسانه‌های استعمار، خرمشهرِ اذهان را اشغال کند و این ما هستیم که باید مهمترین سرمایه نظام را که اندیشه و اعتماد ملت بزرگ ایران و امید ملت‌ها به ایران است، از گزند آتش رسانه‌ای دشمن حفظ کنیم.

معاون تاکید کرد: رسانه به عنوان ابزار تولید قدرت، همواره مورد توجه ابرقدرت‌ها بوده و رسانه‌های نوین با دامنه نفوذ چشمگیر و مخاطرات جدی وارد زندگی همگان شده‌اند تا منافع و مطامع کشور‌های سلطه‌گر را تأمین کنند.

امیر سرتیپ دوم ابوترابی با بیان اینکه باز طراحی قوای رزم ارتش در عرصه رسانه‌ای و همراهی خبرنگاران متعهد و رسانه‌های روشنگر، الزام امروز عرصه جنگ شناختی است، یادآور شد: سازمان عقیدتی سیاسی ارتش در این وادی، قدم‌های بلندی برداشته و جنگاوران رسانه‌ای را سازمان‌دهی کرده است تا از مرز‌های هویت ملت بزرگ ایران پاسداری کنند.

وی افزود: همکاری و هم افزایی اثربخش و جدی با صدا و سیما و مطبوعات، معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مراکز برتر تولید محتوا و ارتقای سواد رسانه‌ای و شناختی جامعه و ارتش، از مهم‌ترین دغدغه‌هایی است که برای رفع آن در حال تلاش هستند.

انتهای پیام/ ۲۷۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اصحاب رسانه جنگاورانِ جبهه فرهنگی هستند بیشتر بخوانید »

مستند «ترانه های بازگشت» در بیروت رونمایی شد

مستند «ترانه های بازگشت» در بیروت رونمایی شد



مستند «ترانه های بازگشت» امروز سه شنبه ۲۲ فروردین ماه در بیروت رونمایی شد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، مستند ترانه های بازگشت که به تاریخچه شعر مقاومت و فلسطین و دیدار رهبر معظم انقلاب اسلامی با شعرای عرب زبان می پردازد امروز با حضور وزیر فرهنگ لبنان، سفیر ایران در لبنان و جمعی از شخصیت‌های فرهنگی و سیاسی لبنانی و فلسطینی در سالن وزارت فرهنگ لبنان در رونمایی شد.

این مستند ۷۰ دقیقه ای به زبان عربی توسط موسسه فرهنگی پژوهشی انقلاب اسلامی تهیه و با همکاری وزارت فرهنگ لبنان در بیروت رو نمایی شد.

محمد مرتضی، وزیر فرهنگ لبنان در مراسم اکران خصوصی این مستند با تاکید بر اینکه در جبهه جنگ فرهنگی، شعر یکی ممیز ترین ابزار نبرد با دشمنان اسلام است اظهار کرد: توجه رهبر معظم انقلاب به این موضوع در قالب در این مستند به خوبی تصویر کشیده شده و این خود می تواند راهنمایی موثر در مسیر نبرد فرهنگی باشد.

مستند «ترانه های بازگشت» در بیروت رونمایی شد

او گفت: در مستند ترانه های بازگشت به دوره آغازین شعر مقاومت فلسطین پرداخته شده در دوره دوم با توجه به شکست های به وجود آمده یاس و حسرت وارد شعر شده است و در دوره سوم نیز که به سالهای ۱۹۵۰تا ۱۹۷۰ اشاره دارد با پبروزی های به دست آمده بازگشت امید به شعر مقاومت را شاهد هستیم و در حال حاضر در شعر مقاومت به ایثار، شهادت، جهاد و بیداری رسیدم.

مجتبی امانی، سفیر کشورمان در لبنان نیز در مراسم اکران این مستند خاطرنشان کرد: مقاومت امروز در تمام جبهه های مختلف به کنشگر تبدیل شده و در جنگ نرم و جبهه فرهنگی نیز با تولید مستند هایی از این دست پیش رو است.

مستند «ترانه های بازگشت» در بیروت رونمایی شد

این مستند علاوه بر اکران های عمومی و خصوصی در کشورهای مختلف و در شبکه های تلویزیونی محور مقاومت پنج شنبه، ۲۴ فروردین ساعت ۱۹ و ۳۰ دقیقه و جمعه، ۲۵ فروردین ساعت ۱۴ و ۳۰ دقیقه از شبکه های ۱ و ۲ پخش خواهد شد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مستند «ترانه های بازگشت» در بیروت رونمایی شد بیشتر بخوانید »

ایران با هنر «حاج قاسم سلیمانی» در مقابل همه قدرت‌ها پیروز شد

ایران با هنر «حاج قاسم سلیمانی» در مقابل همه قدرت‌ها پیروز شد


به گزارش مجاهدت از دفاع‌پرس از رشت، «سید محمد رضا مرندی» عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در همایش نهضت روشنگری و سیره حاج قاسم سلیمانی در رشت با بیان اینکه با وجود تفکر شهید سلیمانی‌ها، ایران در منطقه دارای قدرت و اقتدار است اظهار داشت: دشمنان انقلاب و نظام بدانند هرگز نخواهند توانست در کشور نفود کنند.

وی با اشاره به شخصیت بارز شهید سلیمانی تصریح کرد: شهید سلیمانی فقط مرد نبرد نبود بلکه یک سیاست مدار برجسته بود.

مرندی با تاکید بر نقش شهید سلیمانی در شکست داعش در منطقه و سوریه گفت: ایران در مقابل همه قدرت‌ها با مجاهدت و هنر این مرد بزرگ پیروز شد.

عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی با اشاره به پیشرفت‌های چشم گیر ایران با وجود تهدیدات و تحریم‌ها افزود: با وجود تهدیدات و تحریم‌های ویژه دشمنان علیه انقلاب و نظام، شاهد پیشرفت‌های عظیمی در حوزه‌های مختلف از جمله در بخش نظامی و علمی هستیم.

همچنین در این همایش «ابراهیم کازرونی منفرد» رئیس علمی و کاربردی گیلان با اشاره به نقش دانشگاهیان در جامعه اظهار کرد: دانشگاهیان نقش موثری در بصیرت افزایی و دانش افزایی جامعه دارند.

وی با تاکید بر اینکه جامعه دانشگاهی هر مطلبی را بدون تحقیق نمی‌پذیرد و تاثیرگذاری ارزشمندی در جامعه دارند گفت: با توجه به اینکه در شرایط حساس و انفجار مطالب کذب در شبکه‌های اجتماعی قرار داریم، نقش دانشگاهیان در این برهه در حیطه بصیرت‌افزایی بیشتر است.

منفرد بیان کرد: دشمنان اسلام و انقلاب و آنانی که نمی‌خواهند ایران، ایران بماند جنگ ترکیبی گسترده‌ای علیه کشور آغاز کرده اند در این راستا همه ما به خصوص جامعه دانشگاهی وظیفه خطیری در افزایش بصیرت افزایی جامعه عهده دار هستیم.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ایران با هنر «حاج قاسم سلیمانی» در مقابل همه قدرت‌ها پیروز شد بیشتر بخوانید »

حاج فیروز: حضرت‌آقا مرا زیرنظر داشت! +‌ عکس

حاج فیروز: حضرت‌آقا مرا زیرنظر داشت! +‌ عکس



احمدی بعد از ماجرای بازی‌دراز به عضویت سپاه درآمد و به گردان‌۹سپاه پیوست. دی ماه سال‌۱۳۶۰. هنوز مهر کارتش خشک نشده بود که او را به نهاد ریاست‌جمهوری فرستادند تا نگهبانی دهد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، این روزها نقش راوی دفاع‌مقدس را ایفا می‌کند. خاطرات زیادی از ۸سال جنگ تحمیلی دارد. وقتی پا به جبهه گذاشت، ۱۶سالش هم نشده بود. تابستان سال‌۱۳۶۰درست بعد از تعطیلی مدارس به جای اینکه وقتش را به بازی و تفریح بگذراند، راهی جبهه شد. چند ماهی در منطقه جنگی حضور داشت. فضای آنجا نه‌تنها از آمدن پشیمانش نکرد بلکه بیشتر مشتاق شد درس و مدرسه را رها کند و تا پایان جنگ در جبهه ماندگار شود. او بارها در عملیات‌های مختلف مجروح شد اما به محض مداوا دوباره ساک سفر می‌بست و خود را به خط مقدم می‌رساند. فیروز احمدی، دیدبانی بود که به‌دلیل مهارت بالایی که داشت، مسئولیت‌های سنگینی برعهده‌اش گذاشته می‌شد. از دیدبانی لشکر ۱۰سیدالشهدا(ع) تا دیدبانی تیپ ۱۱۰خاتم‌الانبیا. او حالا در جبهه فرهنگی تلاش می‌کند. همه توانش را برای زنده‌نگه‌داشتن فرهنگ دفاع‌مقدس گذاشته و به‌عنوان روایتگر جنگ ایفای نقش می‌کند. البته در کنارش سرپرستی تیم فوتبال نونهالان و بزرگسالان نفت را هم برعهده دارد و سعی می‌کند خاطرات خود را با چاشنی خنده برای آنها تعریف کند.

سن و سالی از او گذشته و در آستانه ۶۰سالگی است. معمولا روز خود را با حضور در باشگاه فوتبال و کارکردن با کودکان و جوانان سپری می‌کند. سرپرست تیم نونهالان و بزرگسالان نفت است. البته روزهایی را هم به روایت جنگ می‌پردازد. معمولا مسئولان فرهنگی دانشگاه‌ها یا بانیان سفرهای راهیان‌نور از او دعوت می‌کنند تا در دورهمی‌هایشان شرکت کند و از اتفاقات جنگ بگوید. او آنقدر حوادث تلخ و شیرین آن روزها را دلنشین تعریف می‌کند که اگر ساعت‌ها صحبت کند دوست نداری کلامش را به پایان برساند. احمدی به روزهای نوجوانی‌اش برمی‌گردد؛‌ زمانی که امتحانات خردادماه سال۶۰را به پایان رساند. برخلاف دیگر بچه‌ها که لحظه‌شماری برای تعطیلات تابستان می‌کردند تا روز و شب خود را به بازی و تفریح بگذرانند، او عزمش را جزم کرد تا به جبهه‌ها برود. باقی ماجرا را از زبان خودش می‌شنویم: «سال دوم را که تمام کردم به پدر و مادرم گفتم می‌خواهم به جبهه بروم. یک ماه در پادگان امام‌حسین(ع) دوره نظامی آموزش دیدم، بعد هم راهی شدم.»

شنا در رودخانه دشمن
او را به کردستان فرستادند. شهر بانه تازه آزاده شده بود. کومله‌ها همه جا بودند و بی‌رحمانه قتل‌عام می‌کردند. یک ماهی را آنجا بود. بعد به ارتفاعات بازی‌دراز رفت. او از شاهکاری که در بازی‌دراز خلق کرده، می‌گوید: «من و چند نفر دیگر از بچه‌ها در قله هزار و صد بازی‌دراز مستقر بودیم. همه‌مان هم دانش‌آموز بودیم؛ ۸نفری می‌شدیم. فرمانده به ما گفت روزها کاری ندارید اما شب‌ها باید پست بدهید. چون هیکل من از همه درشت‌تر بود من را مسئول تیم کردند. یک ظرف ۲۰لیتری در اختیار ما گذاشتند تا هفته بعد. تذکر دادند که فقط این آب برای نوشیدن است. گفتند برای نماز باید تیمم کنید، این در حالی بود که رودخانه‌ای پایین ارتفاعات قرار داشت و خروش آن وسوسه‌کننده بود. ما نمی‌دانستیم رودخانه در خاک عراق است. فکر کردیم فرمانده‌ها برای اینکه ما را محدود کنند دستور دادند پایین نرویم.» یکی از روزها ساعت‌۶ صبح را نشان می‌داد. احمدی و ۳نفر دیگر تصمیم گرفتند برای آب‌تنی به رودخانه پایین کوه بروند. راهی شدند و تا چشمشان به خروش آب افتاد از خود بی‌خود شدند و به دل آب زدند. فارغ از اینکه متوجه شوند عراقی‌ها آنها را زیرنظر دارند. احمدی از گفتن این جمله به خنده می‌افتد: «عراقی‌ها انگشت به دهان مانده بودند که این اعجوبه‌ها کی هستند جلوی چشم آنها آب‌تنی می‌کنند. مشغول شستن لباس‌هایمان بودیم که عراقی‌ها ما را به گلوله بستند. خمپاره بود که در یک قدمی‌مان منفجر می‌شد.» ولوله‌ای برپا شده بود. بچه‌ها همگی فرار کردند تا خود را به جای امنی برسانند. سرتا پایشان گلی شده و بی‌آنکه خبر داشته باشند، در منطقه مین‌گذاری شده می‌دویدند. خود را به دشت ذهاب رساندند. در این حین راننده ماشینی که حمل‌کننده یخ بود آنها را دید و سوارشان کرد. اما عراقی‌ها ماشین را هم به گلوله بستند. احمدی به یاد می‌آورد: «مجبور شدیم از ماشین پیاده شده و پناه بگیریم. ۲نفرمان تیر خورد که با همان ماشین به عقب فرستادیم. اما باقی، پیاده گز کردیم تا به روستایی رسیدیم و از آنجا با ماشین حمل غذا به مقرمان رسیدیم. تا فرمانده ما را دید گفت کی شما را برده است. گفتم من! جریمه‌ام کردند و شدم دژبان. اما این تنبیه بهترین اتفاق زندگی‌ام بود چون با سردار شیخ محمود غفاری آشنا شدم. برای همین دیدبانی را انتخاب کردم.»

حاج فیروز: حضرت‌آقا مرا زیرنظر داشت! +‌ عکس
فیروز احمدی، نفر چهارم از چپ

حضرت‌آقا مرا زیرنظر داشت
احمدی بعد از ماجرای بازی‌دراز به عضویت سپاه درآمد و به گردان‌۹سپاه پیوست. دی ماه سال‌۱۳۶۰. هنوز مهر کارتش خشک نشده بود که او را به نهاد ریاست‌جمهوری فرستادند تا نگهبانی دهد. فکر می‌کرد چون این مکان در فضای امن شهر قرار گرفته، نگهبانی‌دادن در آنجا مشکل نیست. البته حق هم داشت چون با شیوه نگهبانی در این فضا آشنا نبود. فکر می‌کرد چون در فضای امن شهر قرار گرفته می‌تواند راحت باشد. زمان برایش به سختی می‌گذشت برای همین تصمیم گرفت در حال پست‌دادن ورزش کند. برای همین اسلحه را روی دوش‌اش گذاشت و پا مرغی می‌رفت. به‌اصطلاح خودش می‌خواست مشق نظامی کند. سرگرم ورزش بود که پاس‌بخش آمد و گفت: «لازم نیست دیگر پست بدهی. پنجره روبه‌رو را نگاه کن، آقای خامنه‌ای تو را زیرنظر داشتند. برای همین زنگ زدند و گفتند تو را عوض کنم.» از این حرف دمغ شد و کناری نشست. باید تا فردا صبح که پایان ۲۴ساعت پستش تمام می‌شد در محل می‌ماند. با خودش گفت: «نماز صبحم را می‌خوانم بعد می‌روم.» در این فکر بود که حضرت‌آقا را دید. سلامی کرد و خیلی آرام گفت: «ببخشید.» آقا تبسمی کردند و از کنارش رد شدند. بعد دستور دادند همه نیروها جمع شوند. ایشان بی‌آنکه به کسی اشاره کنند، گفتند: «در نگهبانی خواندن کتاب و قرآن نباشد. باید فکر و ذکرتان نگهبانی باشد. لباس‌ها و پوتین‌هایتان مرتب باشد. پاسداری که بند پوتینش باز باشد به درد نمی‌خورد.» این گفته آقا نقش بست بر لوح وجودی احمدی. با این حال نتوانست از جبهه دل بکند و در تهران ماندگار شود؛ برای همین دوباره به منطقه جنگی برگشت. در سرپل ذهاب مأمور توپخانه ارتش شد و درکنارش دیدبانی هم می‌کرد. می‌گوید: «در عملیات بیت‌المقدس بدجور زخمی شدم، ترکش به شکم‌ام اصابت کرد. مدتی بستری بودم برای درمان. عملیات بیت‌المقدس حماسه‌ای بود که باید در تاریخ نوشت. بچه‌ها واقعا گل کاشتند.»

هیچ کجا قبولم نکردند
سال‌۶۲ وقتی ۲۰ساله بود، مادر، یکی از دخترهای فامیل را برایش زیرنظر گرفت؛ دختری مومن از یک خانواده اصیل. مراسم خواستگاری انجام و خیلی زود جشن عقدی برگزار شد. حاجی همان شب پی برد که عملیات والفجر۲ در راه است. برای همین خطبه عقد که خوانده شد و مهمان‌ها رفتند او هم ساکش را بست و به جبهه رفت. هنوز جراحت شکمش خوب نشده بود که دستش به‌شدت آسیب دید به‌طوری که چند انگشت‌اش قطع شده بود. او را به بیمارستان تهران انتقال دادند. قرار بود فردا عمل جراحی شود. اما احمدی کسی نبود که بتوان یک جا ثابت نگهش داشت. باقی ماجرا را از زبان خودش می‌شنویم: «برای اینکه در وقت صرفه‌جویی کرده باشم به دوستم حمید شاه‌حسینی که شهید شده گفتم یک دست کت و شلوار برایم جور کند. می‌خواستم به دیدن نوعروسم بروم. گفتم فردا صبح قبل از اینکه کسی متوجه شود برمی‌گردم. اما همین که برگشتم بیمارستان قبولم نکرد. گفتم بی‌خیال! با همان وضعیت به جبهه رفتم اما چون برگه ترخیص نداشتم آنجا هم قبولم نکردند. من هم به تهران برگشتم و جشن عروسی را برگزار کردم.»

نان‌آور جبهه‌ها
او در جنگ پیشرفت‌های زیادی کرد و در دیدبانی یکی از نیروهای متخصص بود. او را به‌عنوان مسئول دیدبانی لشکر ۱۰سیدالشهدا(ع) و تیپ‌۱۱۰خاتم‌الانبیا انتخاب کردند و سپس مسئول تطبیق آتش توپخانه قرارگاه شد. شنیدن وقایع جنگ از زبان احمدی به قدری جذاب و شنیدنی است که دوست داری تا صبح برایت صحبت کند. او خاطره جالبی تعریف می‌کند: «رزمنده‌ها برای تهیه نان مشکلات زیادی داشتند. نانی که به جبهه می‌رسید یا خشک بود یا بیات. برای همین از پدرم که نانوا بود خواستم به جبهه بیاید. او هم الحق سنگ‌تمام گذاشت. با هزینه خودش تنور درست کرد. نانوایی را راه انداختیم. ۲تا سرباز هم وردستش بودند. هر روز تعداد زیادی نان می‌پخت. این طوری نان گرم به‌دست بچه‌ها می‌رسید.»

همه فرمانده‌ها اینطوری هستند؟
حاج‌احمدی ۳فرزند دارد. زینب دخترش سال‌۱۳۶۳و حسین سال‌۱۳۶۵و امیر هم سال ۱۳۷۱به دنیا آمده‌اند. همسرش معصومه محمدی در ادامه گفته‌های او، سر حرف را باز می‌کند و از سختی‌هایی که پشت‌سر گذاشته می‌گوید: «حاجی با اینکه عیالوار شده بود اما کمتر در خانه پیدایش می‌شد. من بودم و خانه مستأجری و زینب و حسین که هر دو نوپا بودند. حقوق بخور و نمیری می‌گرفت که نصف آن برای اجاره خانه هزینه می‌شد. هنگام تولد بچه‌ها نبود. موقع مریض‌شدن‌شان هم حضور نداشت. مرتب باید از این خانه به آن خانه نقل مکان می‌کردیم. گاهی دست تنها بودم. یک‌بار به او گفتم همه فرمانده‌ها اینطور زندگی می‌کنند یا فقط شما هستید؟»

ورزشگاهی در دل زمین
جنگ که تمام شد احمدی لباس رزم را کنار گذاشت و شغل نانوایی را برگزید؛ حرفه آبا و اجدادی‌اش را. با اینکه انگشتان یکی از دستانش قطع شده و پخت نان را به سختی انجام می‌دهد با این حال باز خود را در خدمت مردم می‌داند. تا سال ۸۰هم در نانوایی کار می‌کرد. بعد از آن به‌دلیل مشکلاتی که برای پخت نان داشت در اداره مترو مشغول کار شد و کارگری می‌کرد تا سال۸۸. بعد از آن به ورزش رو آورد چون علاقه زیادی به این کار داشت سرپرستی تیم فوتبال نونهالان نفت را بر عهده گرفت و بعد تیم بزرگسالان. می‌گوید: «در جبهه حمیدیه سنگر بزرگی درست کردم. در واقع یک کانال را سرپوشیده کرده بودم. آنجا ورزشگاه‌مان شده بود چون سقف کوتاهی داشت نشسته والیبال بازی می‌کردیم؛ چه روزهایی داشتیم. بعد از بازی بچه‌ها سرحال می‌شدند.»

مژگان مهرابی / روزنامه همشهری

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

حاج فیروز: حضرت‌آقا مرا زیرنظر داشت! +‌ عکس بیشتر بخوانید »