جبهه مشارکت

فیلم/ لیلاز: دولت روحانی نگران پایگاه رای بود نه مرگ و زندگی کشور

‌ اصلاح‌طلبان لیلاز را هم تحمل نکردند!



سعید لیلاز، کنشگر سیاسی اصلاح‌طلب مورد حمله همفکران اصلاح‌طلب خود قرار گرفته است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، این حملات فقط به دلیل آن است که مواضع او در گفت‌وگوی اخیرش با روزنامه اعتماد، به قول محسن امین‌زاده «با باور غالب اصلاح‌طلبان در تعارض است.»

لیلاز در گفت‌وگوی هفته گذشته‌اش با روزنامه اعتماد گفته بود که ««من مخالف خروج اورانیوم‌های غنی‌شده ایران هستم. من شعار نمی‌خواهم بدهم، حرف احساسی نمی‌خواهم بزنم… جهان باید بپذیرد که براساس تجربه قبل… هیچ چیزی جز لوله توپ نمی‌تواند ضامن ثبات شما باشد… آرامش از لوله توپ در می‌آید نه از توافق. کاغذ چیزی به تو نمی‌دهد، حتی اگر کنگره امریکا تصویب کند، کار ۱۰ دقیقه است که رئیس‌جمهور امریکا بخواهد به همش بزند. من کاملاً زمینی و عینی به موضوع نگاه می‌کنم. الان قیدی که امریکا برای عدم حمله به ایران دارد، هزار بار سنگین‌تر از قید اسرائیل است. امریکا به فکر متحدانش در امارات، کویت، عربستان سعودی و عراق و آتش نگرفتن منطقه خلیج‌فارس و نیروهایش در منطقه است، اما اسرائیل اصلاً دغدغه‌ای ندارد… ایران یک سپر ژئوپولیتیک برای بازدارندگی می‌خواهد، کشوری است که تنهاست، نه مثل کره‌شمالی که به چین و روسیه متکی است.» وی در واکنش به حضور سرمایه بعد از امضای برجام هم به گفتن «هیچ» اکتفا می‌کند: هیچی، هیچی آقا…، دروغ گفته هرکی این را به شما گفته…!».

اما مواضع لیلاز به مذاق رفقای اصلاح‌طلبش خوش نیامده است. آن‌ها که یک عمر جماعتی را با شعار «زنده باد مخالف من» سرکار گذاشتند، حالا یک تفاوت موضع با رفیق هم‌فکرشان را برنمی‌تابند و همه علیه او و برای اثبات نادرستی موضعش بسیج شده‌اند.

محسن امین‌زاده می‌گوید: «در شرایطی که تندروها در تل آویو، واشنگتن و تهران، آخرین تلاش‌هایشان را برای پیشگیری از توافق برجام دنبال می‌کنند، سخنان دوست عزیزم سعید لیلاز درباره قدرت هسته‌ای ایران عجیب بود. سخنانی که با باور غالب اصلاح‌طلبان نیز در تعارض است… اگر سعید تصور می‌کند که بدون اقتدار اقتصادی مبتنی بر تعامل با جهان که پایه تجربه موفق همه پدیده‌های نو توسعه از جمله چین است و بدون قدرت نرم و دیپلماسی مقتدرانه و موثر و بدون خردمندی در حکمرانی، ملتی می‌تواند در زیر لوله توپ و موشک و کلاهک هسته‌ای به آرامش برسد باید راهی پیدا کنیم که سری به کره‌شمالی بزند.» و بعد توصیفاتی عجیب و غریب از کره‌شمالی ارائه می‌کند که یعنی عاقبت ایران هم همان‌گونه خواهد شد.

فیاض زاهد، فعال سیاسی اصلاح‌طلب نیز در نقدی به مصاحبه لیلاز در روزنامه اعتماد نوشت: «سعید لوله توپ را عامل تضمین می‌داند و در جای دیگری تلویحاً معتقد است که دستیابی به بمب اتم تضمین امنیت ژئوپولیتیک ایران است؛ اما سعید نمی‌گوید که اگر ما شرکت‌های بزرگ امریکا و اروپایی را در پروژه‌های بزرگ نفت و گاز، پتروشیمی، مسکن و خودرو و هاب منطقه‌ای و ده‌ها پروژه دیگر درگیر کنیم، باز هم از برجام خارج می‌شوند؟ او جواب این نکته را می‌داند، اما چرا چنین تحلیل می‌کند رمز و راز ماجراست! من با این نظریه منسوخ مخالفم.»

فیاض زاهد گویا آن بخش گفت‌وگوی لیلاز را ندیده که گفته سرمایه‌گذاران غربی، پس از برجام به ایران نیامدند و در آینده هم نخواهند آمد.

سعید شریعتی از اعضای جبهه مشارکت هم صحبت‌های لیلاز را «مغالطه» و «تجاهل» نامید و بر همان مبانی قدیمی اصلاح‌طلبان مبنی بر صلح با جهان تأکید کرد و نوشت: «شرط لازم امنیت پایدار توافق و صلح با جهان است.»

در این بین عباس عبدی ضمن آنکه نقدهایی را متوجه لیلاز کرد، اما در مقابل به منتقدان مصاحبه او نیز خرده گرفت و به منتقدان اصلاح‌طلب لیلاز از اینکه حرف‌های او خلاف گرایش سیاسی آنهاست انتقاد کرد و نوشت: «تحلیل ربطی به اصولگرا، اصلاح‌طلب و برانداز ندارد، هر تحلیلی از یک چارچوب منطقی تبعیت می‌کند، این‌گونه نمی‌توان تحلیل را بی‌اعتبار کرد و اگر منسوب به جریان اصلی اصلاحات هم باشد معتبر نخواهد شد؛ این چه انتظاری است که گمان می‌کنیم تحلیلگران باید در چارچوب گرایش‌ها حرف بزنند؟ نکته بعدی اینکه یک جریان اگر اعتماد به نفس داشته باشد از حرف‌های متفاوت نمی‌ترسد؛ حتی استقبال می‌کند، چون اگر تحلیل جریان را قبول داشته باشد، از شنیدن حرف‌های متضاد با خودش استقبال می‌کند نه آنکه آن را تخطئه کند.»

محمد عطریانفر، عضو دیگر شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران، نیز درباره اظهارات اخیر لیلاز مبنی بر حرکت به سمت دانش ساخت بمب اتمی گفت: «شخصاً صحبت‌های آقای لیلاز را دنبال نکرده‌ام، اما اگر این اظهارات جزو پرداخت‌های ذهنی او باشد، باید بگویم الان نیروهای نظامی ایران هم به چنین نظریه‌ای قائل نیستند. این نظرات یعنی کاتولیک‌تر شدن از پاپ.»

منبع: روزنامه جوان

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

‌ اصلاح‌طلبان لیلاز را هم تحمل نکردند! بیشتر بخوانید »

آقای رئیسی به انقلابی شدن فضای دانشگاه توجه کند/ دانشگاه جولانگاه افراطی‌ها و براندازان شده است/ حزب منحله مشارکت دانشگاه‌ها را کنترل می‌کند

آقای رئیسی به انقلابی شدن فضای دانشگاه توجه کند/ دانشگاه جولانگاه افراطی‌ها و براندازان شده است/ حزب منحله مشارکت دانشگاه‌ها را کنترل می‌کند


محمد صادق کوشکی فعال جبهه انقلاب در گفتگو با «مشرق» از انفعال در برخورد با برانداران و عناصر افراطی در دانشگاه ها انتقاد کرد.

سرویس سیاست مشرق- معرفی اعضای کابینه دولت سیزدهم در عرصه سیاسی کشور با بازتاب‌های گسترده‌تری مواجه شده است و به‌جرئت می‌توان گفت وزرای پیشنهادی هیچ‌کدام از ۱۲ دولت گذشته این‌گونه در معرض نقد فعالان سیاسی و رسانه‌ای قرار نگرفته‌اند. دلیل آن نیز کاملاً مشخص است. کارنامه دولت ضعیف دوازدهم و آوارهای باقی مانده از روحانی آن قدر زیاد است که سطح انتظارات از دولت مردمی رئیسی بسیار بالا رفته است . میراث روحانی به‌گونه‌ای جا مانده که آن روزنامه حامی دولت تیتر بزرگ صفحه اول خود را این‌گونه انتخاب کند که «کسی دل‌تنگ رفتن روحانی نمی‌شود».
این واقعیت سبب شد که دولت سیزدهم، حتی در روزهای قبل از معرفی رسمی اعضای کابینه و متأثر از گمانه‌زنی‌ها نه‌تنها از سوی کارشناسان و رسانه‌ها، بلکه از سوی توده‌های مردم نیز زیر ذره‌بین قراربگیرد.

اعلام فهرست اسامی وزرای پیشنهادی دولت سیزدهم موج گسترده‌ای از ارزیابی‌های مثبت و منفی را در پی داشت و نکته مهم این است که بسیاری از این نقدها به مجموعه نیروهای انقلابی و حامیان آقای رئیسی بازمی‌گردد تا مخالفان سیاسی ایشان! البته این نقدهای دلسوزانه را باید به دید مثبت نگریست؛ هر قدر دولت سیزدهم نقد منصفانه شود، ضریب شفافیت درآن بالا رفته و میزان مشکلات موجود بهتر شناخته و راه حل های کارشناسی برای آن پیدا می شود.

محمد صادق کوشکی استاد ارشد دانشگاه تهران از جمله افرادی است که با همین نگاه به دولت رئیسی نگریسته و با لحنی دلسوزانه به نقد آن پرداخته است. این فعال سیاسی جبهه انقلاب درباره وضعیت برخی وزرا به مشرق می گوید: «نگران هستم وزیر علوم دولت رئیسی نتواند جو لیبرال در دانشگاه ها را تغییر دهد». او ادامه می دهد:«توقع دانشگاهیان انقلابی و نیرو های انقلابی در دانشگاه این است که آمدن آقای رئیسی موجب شود که نیرو های انقلابی و جهادی، نیروهایی که واقعا برازنده ی دولت مردمی باشند بیایند و در گام اول دانشگاه را از این نیرو های سیاست زده و از این نیرو های به قول امام مزدور شرق و غرب پاک کنند».کوشکی این روزها منتقد جدی محمد علی زلفلی گل است؛او معتقد است وزیر علوم به قدر کافی نمی تواند زمینه انقلابی شدن فضای دانشگاه ها و مراکز علمی وابسته به آن وزارتخانه را فراهم کند.

در ادامه بخش های مهم گفتگوی «مشرق» با دکتر محمد صادق کوشکی را می خوانید:

اولیت دولت فقط مسئله اقتصاد نباشد

محمد صادق کوشکی درباره اولویت های دولت رئیسی گفت:چند نکته در خصوص مقطع کنونی وضعیت نظام آموزشی و موضع گیری ها و اقداماتی که آقای رئیس جمهور باید مدنظر داشته باشند را عرض می کنم. اولین نکته این است که ما قبول داریم و یک نکته بدیهی است که به خاطر وضعیت فعلی جامعه و نحوه عملکرد دولت گذشته، اولویت دولت مسائل اقتصادی است. اما اینکه اقتصاد اولویت است، طبعا به این معنی نیست که سایر عرصه ها نبایست مورد توجه باشند و آقای رئیس جمهور تمرکزی برای آن ها نگذارند، یعنی اولویت طبعا به این معناست که تمرکز آقای رئیس جمهور بر روی مسائل معیشت و اقتصاد یا بحث مسکن باشد اما قطعا این به معنای بی اعتنایی و نادیده گرفتن و  به حاشیه راندن عرصه های دیگر نیست.

ما می بینیم که در حوزه دانشگاه با همه تأکیداتی که حضرت امام و رهبری نظام داشتند، اگر اتفاقی رخ بدهد، اتفاق مثبتی یا تأثیر مثبتی، نتایج آن را در همه جای کشور خواهید دید و اگر نباشد یعنی توجه به دانشگاه نشود، دانشگاه عرصه نفوذ بازیگران دشمن خواهد شد که حتی بحث تأمین معیشت و اصلاح اقتصادی و تأمین مسکن نیز اتفاق نخواهد افتاد.

 اگر قرار باشد آقای رئیس جمهور آن وعده های خود را در حوزه معیشت و مسکن و اقتصاد عملی کند، قطعا نیاز اول نیروی انسانی است که بتواند با تخصص و دغدغه تلاش کنند تا این وعده ها عملی بشود. ما الان آنچه که می بینیم این است که وزارتخانه ها و حوزه ها و مسائل آموزشی و فرهنگی به نظر می رسد که مورد توجه جدی قرار ندارند و یا متاسفانه وقت زیادی برای آن ها گذاشته نمی شود.

در مورد وزارت علوم با کمال تاسف، براندازان و افراطیون اصلاحات و بقایای جبهه منحله ی مشارکت در دانشگاه، در طول سال های گذشته با غفلت نیرو های خودی دانشگاه را عملا تسخیر کرده اند و نتیجه این تسلط غاصبانه این شده که دانشگاه بازدهی اصلی اش را از دست داده است.

در طول هشت سال گذشته دانشگاه ها، در صدر آنها دانشگاه تهران، عرصه ی اجرایی سند ۲۰۳۰ بودند. دانشگاه ها باید کانون تولید فکر و اندیشه و علم باشد، اما کانون ترویج این فضا شدند. به جای اینکه جوانان ما وارد دانشگاه شوند و افراد انقلابی، متعهد و متخصص به صورتی که مدنظر رهبری است تبدیل شوند، به افرادی که حتی به فکر علم و مدرک و نمره نیز نبودند، تبدیل می شوند.

همین رفتار باعث شد که در رنکینگ رتبه بندی دانشگاه ها، دانشگاه تهران در طی هشت سال گذشته به طور جدی سقوط کند و یک پسرفت عجیبی را شاهد باشیم. به هر حال در بعضی از عرصه های  دانشگاهی تصمیماتی گرفته شد که ما عملا به ۳۰ سال قبل برگرداند. تصمیماتی که باعث شد رشد علم نه تنها متوقف بشود بلکه اصلا پسرفت و ارتجاع را شاهد باشیم.

توقع دانشگاهیان انقلابی و نیرو های انقلابی در دانشگاه این است که آمدن آقای رئیسی موجب شود که نیرو های انقلابی و جهادی، نیروهایی که واقعا برازنده ی دولت مردمی باشند بیایند و در گام اول دانشگاه را از این نیرو های سیاست زده و از این نیرو های به قول امام مزدور شرق و غرب پاک کنند. دانشگاه را از کانون ترویج ضد ارزش های فرهنگی تبدیل کنند به کانون تولید علم، تولید اخلاق، تولید فرهنگ دینی و عملا دانشگاه را از دست این غاصبان سیاست زده ی سیاسی کار نجات دهند.

آقای رئیسی به انقلابی شدن فضای دانشگاه توجه کند/ دانشگاه جولانگاه افراطی‌ها و براندازان شده است/ حزب منحله مشارکت دانشگاه‌ها را کنترل می‌کند

آقای رئیسی به انقلابی شدن فضای دانشگاه توجه کند/ دانشگاه جولانگاه افراطی‌ها و براندازان شده است/ حزب منحله مشارکت دانشگاه‌ها را کنترل می‌کند

تجمع کمونیست ها و عناصر اصلاح طلب در دانشگاه تهران! 

عزل و نصب های دانشگاه ها انقلابی باشد

استاد دانشگاه تهران با اشاره به وضعیت مدیریت دانشگاه ها در کشور ادامه داد: عزل و نصب های در داخل وزارت علوم اتفاق انجام شود، باید با رویکرد انقلابی باشد، کسانی که روحیه جهادی را داشته باشند، کسانی که قاطعیت داشته باشند و دانشگاه را از دست افراد سیاسی کار و سیاست باز نجات بدهند.

نیرو های افراطی و سیاسی کار و سیاست باز با هدف زمین زدن آقای رئیسی تصمیم گرفته اند زمانی که دانشگاه وارد فاز بازگشایی حضوری شود، عملا دانشجو ها را به عنوان پیاده نظام داخل خیابان یا محیط های دانشگاهی بکشانند و مرتب هر روز در یک دانشگاه اعتراضات و شورش هایی با  سو استفاده از وضعیت موجود  انجام بدهند که پی در پی شاهد اتفاقات ضد امنیتی در دانشگاه باشیم. هر روز یک دانشگاه شامل تجمع و بحران می شود و آنها این قدرت را دارند.

انتظار می رود که آقای رئیسی در کوتاه مدت کسانی را در دولت منصوب کنند تا بتوانند جلوی روند طراحی شوم ضد امنیتی را بگیرند و کسانی به عنوان معاونین وزارت علوم و رؤسای دانشگاه ها منصوب شوند که بتوانند مدیریت داشته باشند و اجازه تبدیل شدن دانشگاه ها به صحنه ی بحران های دانشجویی و امنیتی را ندهند و جلو این سو استفاده را بگیرند. برخی اسامی مطرح شده در فضای رسانه ای اصلا در چنین فضایی نیستند و حتی ظرفیت انقلابی و تخصصی این کار را ندارند و این یک مشکل بزرگ است.

بقایای دولت روحانی در دانشگاه ها 

 صادق کوشکی با اشاره به میراث روحانی در دانشگاه گفت: بحث بعدی در حوزه ی ریاست دانشگاه ها است. ما می بینیم که در طول چند ماه اخیر در دانشگاه ها، مثلا دانشگاه تهران البته در دانشگاه های دیگر نیز همچنین شکایت هایی وجود دارد، بقایای دولت آقای روحانی که متأسفانه هنوز بر سر کار هستند، در این روز های آخر و در این ماه های اخر هرچه توانستند عزل و نصب کردند و نیروهای سیاست زده، نیروهای بی صلاحیت، نیروهایی که حتی در گزینش ها نیز رد شده بودند را  برخلاف تمام قوانین و مقررات، با ضرب و زور در قالب هیئت علمی جاسازی کردند. اگر این وضعیت ادامه پیدا کند یعنی رؤسای دانشگاه ها در یک اقدام جهادی و قاطعانه تغییر پیدا نکنند و ۶ ماه یا یکسال دیگر همینطور باشد و همین افرادی که همین حالا در ریاست دانشگاه ها هستند، بمانند آنوقت باید فاتحه نظام دانشگاهی را خواند. ما در دولت آقای رئیسی هستیم و نباید اجازه بدهیم دانشگاه ها همچنان توسط جبهه مشارکت و براندازان و افراطیون اصلاح طلب اداره شوند. هدف از آمدن آقای رئیسی این است که یک فضای انقلابی در همه جای کشور، مخصوصا نظام دانشگاهی ایجاد شود.

باید اراده های مصمم در وزارت علوم شکل بگیرد و با مشورت با اساتید انقلابی و اساتید دلسوز، رؤسایی انتخاب شوند که ما سال تحصیلی را با رؤسای متناسب با دولت آقای رئیسی شروع کنیم. اگر قرار باشد که پسمانده ها و بقایای افراطیون اصلاحات و جبهه مشارکت و کسانی که بدون اجازه جبهه مشارکت آب نمی خورند، بخواهند سال تحصیلی را آغاز کنند، در واقع ما دیگر در دولت اقای رئیسی نخواهیم بود، در دولت آقای خاتمی هستیم. این برازنده نیست و به طور جد درخواست می کنیم از آقای رئیسی که در کنار مسائل اقتصادی که باید توجه کنند، در حوزه های دیگر نیز حضور داشته باشند و کار را به دیگران نسپارند.

آقای رئیسی به انقلابی شدن فضای دانشگاه توجه کند/ دانشگاه جولانگاه افراطی‌ها و براندازان شده است/ حزب منحله مشارکت دانشگاه‌ها را کنترل می‌کند

رووسای دانشگاه ها باید مرد روزهای سخت باشند، این افراد توان و قاطعیت برخورد با چالش ها و مسائل امنیتی که توسط جبهه مشارکت در نظام دانشگاهی ایجاد می شود را داشته باشند. آقای رئیسی باید بالا سر اینان بایستند و از آنها بخواهند. لااقل به توصیف وضعیتی که نیروهای انقلابی در دانشگاه می کنند توجه کنند. اگر دانشگاه به همین وضعیتی که تا امروز بوده است رها شود، کار به جایی خواهد رسید که داد همه در خواهد آمد. یعنی اگر مسئولین فعلی دانشگاه ها باقی بمانند، اگر سال آینده بازگشایی دانشگاه ها به شکل حضوری صورت پذیرد آن وقت ما شاهد آن خواهیم بود که در عمل آقای خاتمی و اصلاح طلبان افراطی و براندازان در دانشگاه ها حکومت می کنند. ما خواهش می کنیم که آقای رئیسی ورود کنند و حداقل عزل و نصب های داخل وزارت خانه را کنترل و نظارت کنند، از نیروهای انقلابی مشورت و نظر خواهی کنند و اکتفا نکنند به یکی دوتا از دوستانی که در کنار ایشان هستند و اگر این دقت را نکنند دانشگاه را دو دستی تقدیم جبهه مشارکت کرده ایم.

مطالبان رهبر انقلاب از دانشگاه ها را اجرا کنید

 استاد حقوق دانشگاه تهران با اشاره به انتظارات رهبر انقلاب از دانشگاه ها گفت: یکی از مطالبات مهم رهبری از وزرا و دولت آقای رئیسی این بود که در هر تصمیمی باید عدالت مد نظر قرار بگیرد. عدالت در گفتمان شیعه به این معناست که هر کسی یا هر پدیده ای در جایگاه خود قرار بگیرد.

 عزل و نصب هایی که در وزرات علوم صورت می گیرد، باید دقیقا عین عدالت باشد. من یک مثال می زنم، سال های سال رهبری نظام با جمع بندی تذکرات نیرو های دلسوز و انقلابی و با تاکید خودشان بیان کردند که چاپ مقالات ایرانی در isi و امثال آن، نباید ملاک ارزش گذاری اساتید شود. ایشان اسم آوردند و به صراحت دستور دادند که این نباید باشد و این روند غلط عوض بشود، نباید اساتید ما برده های علمی باشند و مطابق خواست انگلیسی ها، آمریکایی ها و امثال آنها مقاله بنویسند و بایستی بر اساس نیاز های کشوری خودشان پژوهش انجام دهند.

ما شاهد بودیم که در دولت قبل نه تنها به تصمیم رهبری بی توجهی شد بلکه کاملا برعکس آن عملی شد. در بعضی از رشته ها قبلا برای ارتقای اساتید حتما باید در مجلات isi دو مقاله وجود داشته باشد. در جایی مثل دانشگاه تهران دقیقا با لجبازی به دیدگاه رهبری آن را به چهار مقاله افزایش دادند. یعنی رهبری می فرمایند که نباید باشد، دلسوزان دانشگاهی می گویند که نباید باشد اما در دانشگاهی مثل دانشگاه تهران در بعضی رشته دو مورد بوده ولی کردند چهارتا. ما توقع داریم کسی معاون پژوهشی شود، کسی معاون آموزشی وزارت علوم شود که این درک را داشته باشد و این جمله رهبری را عملی کند. سال ها است که رهبری این تذکر جدی را داده اند ولی وزارت علوم نادیده گرفته است. توقع این است که دولت آقای رئیسی این را اجرا کند و کسانی باشند که این درک را دارند ولی اسامی مطرح شده است که اصلا در این فضا نیستند و اگر این افراد روی کار بیایند قطعا این جمله و این تذکر رهبری روی زمین خواهد ماند و سایر تذکراتی که در دوره های قبل درباره وضعیت دانشگاه ها و مقابله با حضور ضد انقلاب در دانشگاه و مقابله با خط نفوذ در دانشگاه و امثال این دستورات نادیده گرفته می شود، چون اینان افرادی هستند که مردانی برای تمام فصول اند، افرادی هستند که با هر دولتی می توانند کار کنند، دغدغه انقلابی ندارند و اصلا شهره به انقلابی بودن نیستند و در عرصه های خطر سکوت مطلق کرده اند و در خطرات انقلاب جز ساکتین بودند و ما یک جمله از موضع گیری اینان برای نظام و انقلاب نشنیده ایم، بنابراین این افراد می خواهند در دولت آقای رئیسی بیایند، اینان وصله ناجور هستند.

باز هم مجددا تاکید می کنم اینکه آقای رئیسی دغدغه اقتصاد را دارند بسیار خوب است اما به معنی رها کردن دانشگاه و سپردنش به دست افراد تکنوکرات نیست، دانشگاه باید دست اساتید انقلابی، دغدغه مند و کسانی که شبیه به خود آقای رئیسی اند، باشد.

نقد رئیسی به معتای تخریب نیست

این فعال جبهه انقلاب با اشاره به تفاوت های میان نقد و تخریب گفت: آقای رئیسی را چه کسی تضعیف می کند؟ مدیران و عملکرد ضعیف آنها. وگرنه کسی خواهان این باشد که وزیر هم تراز با دولت باشد قطعا به دنبال تضعیف آقای رئیسی و دولت نیست. کسانی دنبال تضعیف هستند که می گویند همین وزیر عالی است و همین وضعیت خوب است. و الا کسانی که می گویند وزرا، مدیران کل و معاونین وزارت خانه ها متناسب با شخص آقای رئیسی و افکار و قول های ایشان باشند قطعا می خواهند که این وضعیت فعلی به سمت یک دولت قوی تغییر کند. ممکن نیست که دولت قوی با نیروهای غیر انقلابی تکنوکراتی و کسانی که افراد حرفه ای اند و تکنوکرات اند به وجود آید. دولت قوی با تکنوکرات ها به وجود نمی آید بلکه با نیروهای انقلابی و جهادی اتفاق می افتد.

ما نقد مخرب نداریم، اگر یک نیروی انقلابی در رأس کار باشد، چه کسی می گوید که باید این نیروی انقلابی عوض بشود؟ قطعا یک ضد انقلاب این را می گوید. مطالبه ی نیروهای انقلابی و اساتید دانشگاه این است که کسانی در وزارت علوم بیایند که برازنده ی دولت آقای رئیسی باشند. این مطالبه است، اصلا نقد نیست. باید نیرو هایی بیایند به وزارت علوم که آدم وقتی آنها را می بیند یاد شخص آقای رئیسی بیافتد.



منبع

آقای رئیسی به انقلابی شدن فضای دانشگاه توجه کند/ دانشگاه جولانگاه افراطی‌ها و براندازان شده است/ حزب منحله مشارکت دانشگاه‌ها را کنترل می‌کند بیشتر بخوانید »

چه کسانی افتخارات را انکار می‌کنند؟

چه کسانی افتخارات را انکار می‌کنند؟



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، یدالله جوانی در یادداشتی تحت عنوان چه کسانی افتخارات را انکار می‌کنند؟، نوشت: حضرت امام خامنه‌ای(مدظله‌العالی)  در بیانات تلویزیونی خود خطاب به ملت ایران به مناسبت سالگرد قیام مردم قم در ۱۹ دی سال ۱۳۵۶،  چندین موضوع مهم را مورد توجه قرار داده و تبیین کردند.  برخی از محورها و نکات مهم و راهبردی در بیانات معظم‌له عبارت است از:

 ۱ـ با حرکات خودجوش مردمی در سراسر کشور به دلیل سالگرد شهید سلیمانی و شهید ابومهدی،  روح تازه‌ای در کالبد کشور و ملت دمیده شد.

 ۲ـ قیام ۱۹ دی اوج حیات ملت ایران است و باید آن را زنده نگه داشت و از محتوای آن در برابر تفسیرهای غلط نگهبانی کرد.

۳ـ قیام ۱۹ دی،  ‌یک حرکت دینی مردمی ضد رژیم دیکتاتوری فاسد و وابسته و اولین ضربه تبر ابراهیمی بر پیکر بت بزرگ آمریکا بود.

  ۴ـ منافع آمریکا در گرو بی‌ثباتی و آشوب در منطقه و نهایتاً سلطه بر منطقه است.  نقشه آمریکا برای ایران در سال ۱۳۸۸،  اکنون در همان کشور پیاده شد.

 ۵ـ ایجاد تمدن نوین اسلامی،  ‌هدف نهایی انقلاب اسلامی است و ان‌شاءالله نسل‌های بعدی به این هدف خواهند رسید.

 ۶ـ تحریم‌های خائنانه باید برداشته شود،  ایران عامل ثبات منطقه است و قدرت دفاعی و موشکی قابل مذاکره نیست.  

 ۷ـ منتظر بازگشت آمریکا به برجام نیستیم،  بازگشت بدون رفع تحریم‌ها مضر هم هست؛  لغو تعهدات برجامی درست است.  

۸ـ استفاده از ابتکار و نشاط جوانان در کنار تجربه افراد مجرب در مدیریت‌های کشور یک ضرورت عقلی است.

 ۹ـ در مورد دولت جوان حزب‌اللهی،  ‌نزدیک انتخابات صحبت خواهم کرد.

 ۱۰ـ واکسن تولید شده در ایران،  ‌مایه افتخار و عزت است.

اما از میان بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی،  ‌یکی از مواردی که نیاز به شرح و تأمل فراوان برای ملت ایران دارد؛  اشاره معظم‌له به انکار افتخارات و دستاوردهای ملی و بزرگ از سوی عده‌ای در داخل کشور است.  

ایشان در این خصوص با اشاره به ساخت واکسن کرونا در داخل کشور فرمودند:  «واکسنی که برای کرونا آماده شد،  مایه افتخار است؛  این را انکار نکنند؛  این مایه عزت یک کشور است،  مایه افتخار کشور است… بعضی هستند هر کار بزرگی را که در کشور انجام می‌گیرد،  مستبعد می‌دانند.  وقتی این سانتریفیوژهای هسته‌ای را جوان‌های ما درست کرده بودند و بنده چند بار در سخنرانی اسم آوردم و اشاره کردم،  چند نفر از این بزرگان علمی به من نامه نوشتند که آقا!  نبادا شما گول اینها را بخورید،  اینها نمی‌توانند چنین کاری بکنند،  ‌انکار می‌کردند،  می‌گفتند نمی‌شود،  ‌ولی خب دیدید چه شد و به کجا رسید.  

عین همین قضیه در مورد سلول‌های بنیادین بود؛  وقتی مرحوم کاظمی و این جوانان عزیزی که بحمدالله امروز هم هستند، ‌ توانستند سلول‌های بنیادی را که یک کار بسیار بزرگ در مسائل زیستی انسانی است انجام بدهند،  یک عده‌ای باز همان وقت به ما پیغام می‌دادند که خیلی باور نکنید.  بعضی‌ها آمدند اینجا به خود من گفتند،  ‌گفتند اینها را خیلی باور نکنید،  ‌اینها خیلی قابل قبول نیست. نه،  قابل قبول بود و باور هم کردیم و آن وقت درست بود، ‌ بعد از آن هم ده برابر پیشرفت کرد.  الآن هم همین‌جور است؛  این واکسن را درست کردند و تست انسانی شد،  ان‌شاءالله بهترش را و کامل‌ترش را هم درست خواهند کردـ یعنی روز به روز کامل‌تر خواهد شدـ تا الان موفق بوده،  بعد از این هم ان‌شاءالله موفق خواهد بود.»

اکنون پرسش اصلی آن است که، ‌ چه کسانی همواره پیشرفت‌ها، ‌ موفقیت‌ها و دستاوردهای بزرگ ملی به دست توانای متخصصان داخلی را انکار می‌کنند؟  بررسی‌ها نشان می‌دهد، ‌ انکار این افتخارات،  کار چند نفر نیست؛  بلکه کار یک جریان فکری و سیاسی است.  غربی‌گرایی و تلاش برای وابسته کردن ایران به غرب به بهانه‌های مختلف، ‌ برجسته‌ترین ویژگی این جریان است.  

این جریان غرب‌ را قبله آرمانی و آرزوهای خود دانسته،  پیشرفت واقعی ایران را در گرو قرار گرفتن در مدار غرب و آمریکا دانسته،  هیچ اعتقادی به شعار  «ما می‌توانیم»  ندارد.  در طول ۴۲ سال گذشته،  این جریان،  همواره نقش تخریبی در تحریف واقعیات ایران اسلامی داشته،  با تصویرسازی غلط و منفی از جمهوری اسلامی و نظام ولایی،  برای ایجاد یأس و ناامیدی در مردم، ‌ از هیچ اقدامی دریغ نکرده است.  

این جریان نه به جامعیت اسلام اعتقادی دارد، ‌ و نه به ظرفیت‌ها و قابلیت‌ها و استعدادهای جوانان ایران توجه می‌کند.  این جریان در یک کلام،  شیفته غرب است.

 این جریان غرب و آمریکا را،  ‌قوی و پیشرفته،  ایران را ضعیف و ناتوان می‌داند.  یکی از نشانگان برجسته برای معرفی این جریان، نامه ۱۳۵ نفر از نمایندگان مجلس ششم به رهبر معظم انقلاب در آن دوران است. نامه‌ای که سرگشاده نوشتند و باصراحت هر چه تمام گفتند، ‌ آمریکا به ایران حمله خواهد کرد و ایران اشغال می‌شود و ما هیچ کاری نمی‌توانیم بکنیم! نویسندگان این نامه که همگی از اعضای جبهه مشارکت و جریان اصلاحات بودند، ‌ از رهبر معظم انقلاب درخواست نوشیدن جام زهر و کوتاه آمدن در برابر آمریکا کردند! افراد همین جریان در سال‌های اخیر و حتی در ماه‌های اخیر، بر ضرورت مذاکره با آمریکای ترامپ هم تأکید کرده، فقط یک استدلال دارند و آن اینکه، «ما نمی‌توانیم در برابر آمریکا مقاومت کنیم!».

 اما واقعیت این است که  «ان‌شاءالله ملت ایران می‌تواند بر هر مشکلی غلبه نماید و هر مانعی را از سر راه بردارد و در هر عرصه‌ای افتخارآفرین باشد.»



منبع خبر

چه کسانی افتخارات را انکار می‌کنند؟ بیشتر بخوانید »