جبهه مقاومت

شهید سلیمانی قهرمان صلح و عدالت


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس ـ داود عامری؛ کوچ ملکوتی انسانی کمال‌یافته در جبهه‌های ایمانی و انسانی، که امروز دل‌های بی‌قراری در سراسر جهان سوگوار لبخند‌های رحمانی و جمال روحانی و خصائل انسان‌دوستی اوست، سالی را به خود دید.

شهید سلیمانی انسانی که در میدان پاسداری از امنیت، صلح و عدالت مردم مظلوم گام برداشت و گام به گام در این راه خیر به قلب‌های پیر و جوان ورود پیدا کرد و در روزی که بانگ پایان حکومت تروریسم در منطقه را سر داد، قلوب همه انسان‌های مسلمان و غیر مسلمان را فتح کرد. او که نمونه‌ای از سلحشوران و فرماندهان فرهنگ اسلام انقلابی و رفتارش جلوه‌ای از ولایت‌مداری و الهام‌بخش مهر امامش به مردم بوده؛ سردار سلیمانی به بالاترین مقام و مرتبه انسانی رسید. او که نزد پروردگارش عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ است. یکسال است که بار غم فراقش را به دوش می‌کشیم، اما هنوز گرمای دست یاری‌گرش حس می‌شود و خون پر خروشش نقش‌آفرینی می‌کند.

قهرمانی که در جغرافیای جهان و امت اسلامی پیام آور نسیم صلح و عدالت بود و خون سرخش ادامه خط تابناک مکتب شاهدان و شهیدان است که از رد گام‌های استوارشان به یادگار مانده است. فرماندهی بزرگ که حضور او در بین مردم، بر خلاف عرف و عادت، تداعی گر پاسداری از امنیت، صلح و پایان جنگ بود، چرا که برای دفاع از صلح و امنیت مردم و کوتاه کردن شر متجاوزان پای در میدان مبارزه می‌گذاشت.

عدالت و صلح که از اساسی‌ترین آرمان ادیان الهی و خواسته و آرزوی بشر در طول تاریخ بوده و برخاسته از فطرت پاک انسانی است، خواست قلبی حاج قاسم شهید بود و این تفکر را مردم منطقه در عمل از او دیده بودند و این یکی از دلایل مهم محبوبیت و عزت سردار دل‌ها در دل میلیون‌ها انسان مظلوم منطقه بود.

او به پیروی از امامش و در راه آرمان بزرگ صلح، سلام امت اسلامی حرکت می‌کرد، همانگونه که حضرت آیت الله خامنه‌ای (دام ظله) در مقام تبیین جامعه عدالتمحور و وضعیت غیرعادلانه نظام‌های بین المللی معاصر جهان می‌فرمایند: «اسلام همه انسان‌ها را با استدلال روشن به زندگی سعادت آمیز در سایه صلح و عدالت و امنیت دعوت می‌کند.»

سردار سلیمانی از نبوغ راهبردی و نظامی خاصی برخوردار بود. او خردورز، مسلط به دانش روز و رزم‌های نوین بود. بر استراتژی‌های نوظهور تسلط داشت و مهارت‌های این حوزه را در کنار مطالعه، مشاوره و مشاهده، لحظه به لحظه تجربه کرد. شهید سلیمانی در دفاع مقدس یکی از فرماندهان تیزهوش و مسلط به علوم نظامی بود که پیوسطه در مناطق رزمی ضمن کسب تجربه‌های گران‌قیمت، منشا خدمات شایسته‌ای بود.

تجربیات ارزشمند حاج قاسم در کنار روحیه سلحشوری و جنگندگی، او را از فرماندهان همیشه حاضر در خطوط مقدم عرصه‌های دفاع مقدس قرار داده بود بطوری که حتی بعد از جنگ نیز در توطئه اشرار شرق کشور و مقابله با دشمنان در منطقه، چنان شجاعانه و مدبرانه عمل کرد که به حق می‌توان او را مصداق این جملات امیرمؤمنان حضرت علی (ع) دانست که فرمود: «تَزُولُ الْجِبَالُ وَ لَا تَزُلْ، عَضَّ عَلَى نَاجِذِکَ، أَعِرِ اللَّهَ جُمْجُمَتَکَ، تِدْ فِی الْأَرْضِ قَدَمَکَ، ارْمِ بِبَصَرِکَ أَقْصَى الْقَوْمِ وَ غُضَّ بَصَرَکَ، وَ اعْلَمْ أَنَّ النَّصْرَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ»، (اگر کوه‌ها متزلزل شود تو تکان مخور، دندانهایت را به هم بفشار و جمجمه خویش را به خدا عاریت ده، قدم‌هایت را بر زمین میخکوب کن، و نگاهت به آخر لشکر دشمن باشد، چشمت را فرو گیر و مرعوب نفرات و تجهیزات دشمن مشو و بدان که نصرت و پیروزی از سوی خداوند سبحان است) همانا که به حق سردار سلیمانی این چنین بود.

حاج قاسم به غایت ولایتمدار بود و به رهبر و مقتدای خویش عشق می‌ورزید. نگاه او به عنوان یک سردار رشید سپاه اسلام به ولی امر مسلمین و فرماندهی خود تنها از حیث رعایت سلسله مراتب نظامی نبود بلکه نگاهی بس فراتر داشت، سخن او، نوشته او، نگاه او، تصمیمات، فعالیت‌ها و اعمال او همه و همه تعقیب کننده خط ولایت بود. بی جهت نیست که همگان او را مالک اشتر زمان می‌دانستند و ولی امر مسلمین او را رفیق خود می‌دانست و چه افتخاری بزرگتر از این، در او چه بود که امام امت او را اینگونه می‌نگریست.

روح بلند او هیچگاه در حصار مرز و جغرافیا نمی‌گنجید. او صلح و امنیت و عدالت را برای تک تک مسلمانان و مردم می‌خواست و همین روحیه‌ی او در جبهه مقاومت، مجاهدان اسلام را دور او جمع کرده بود. با حضور و فرماندهی سپاه قدس فرصتی را فراهم کرد تا با زوایای مختلف جریان مقاومت در منطقه آشنا شود و به سرعت توانست در این عرصه کارساز و تأثیرگذار شود. به گونه‌ای که در کنار مجاهدان بزرگ جبهه مقاومت چنان طعم شکست را در جنگ ۳۳ روزه و دیگر نبرد‌ها به کام صهیونیست‌ها نشاند که افسانه شکست‌ناپذیری آن‌ها فراموش شد و آنگاه وقتی جریان ضد انسانی داعش که بنا به اعتراف سردمداران جنایتکار نظام سلطه ساخته و پرداخته دست آن‌ها بود، چهره پلید خود را در عراق و سوریه نشان داد، اوج درخشش سردار نیز در مقابله میدانی با این جریان سراسر خشونت، تجاوز و ترور بود. او همان اندازه که برای حفظ عزت و سربلندی ایران اسلامی در دوران دفاع مقدس جانفشانی کرده بود، برای حفظ جان و مال مردم مسلمان و غیر مسلمان منطقه و جهان از خود ایثار و ازخودگذشتگی نشان داد.

شهید سلیمانی و حضورش در مناطق عملیاتی، توام با ارائه فرهنگ والای آموزه‌های اصیل اسلامی بود. مهربانی درعین صلابت، جدیت در دفع تجاوز اشرار و رحمت و مهربانی با مظلومان. نقش بیبدیل او و یارانش در معرفی فرهنگ جهاد و مقاومت در اقصی نقاط جهان و تأثیر شهادتش در بیداری اسلامی و اقتدار و عزت نظام و امت اسلامی و انقلاب و همچنین ایجاد فضای وحدت و همدلی و همبستگی اسلامی در میان مردم خصوصاً در زمان تشییع پیکر این شهید، بزرگوار و همرزمانش در جای جای جهان به ویژه در منطقه از برکات فرهنگ عالی اسلامی ـ ایرانی بود که این شهید، الهام‌بخش آن بود.

قلم می‌رفت تا شرحی نیز از روحیات و خصایل فردی و اجتماعی آن رفیق سفر کرده و قهرمان بلند آوازه بگوید که او را منع کردم که در این مجال نمی‌گنجد. باید کاوشی کرد و قلمی در خور زد. باشد که توفیقش فراهم شود.

انتهای پیام/ 112



منبع خبر

شهید سلیمانی قهرمان صلح و عدالت بیشتر بخوانید »

روایت نویسنده معروف از ارادت شهید «قاسم سلیمانی» به شهدا


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، مرتضی سرهنگی نویسنده مطرح دفاع مقدس با بیان خاطره‌ای، از دغدغه شهید حاج «قاسم سلیمانی» برای حفظ خاطرات شهدا اظهار داشت: «چند ماهی از پایان جنگ گذشته بود. یک روز تلفن دفتر ادبیات حوزه هنری زنگ خورد، گوشی را برداشتم و با آقایی که آن سوی خط بود صحبت کردم. خودش را به عنوان یکی از فرماندهان سپاه معرفی کرد. خیلی بابت کتاب‌هایی که در مورد شهدا انجام داده بودیم تشکر کرد و گفت: «خاطرات چند شهید را جمع آوری کرده ایم، آیا امکان دارد که نویسنده‌هایی را معرفی کنید تا این خاطرات را به کتاب تبدیل کنند؟ تمام هزینه‌ها را هم پرداخت می‌کنیم.» گفتم: «بله در خدمت هستیم.»

شاید اولین بار بود که یک فرمانده جنگ از ما می‌خواست که خاطرات برخی شهدا را کتاب کنیم و همه گونه همکاری هم می‌کرد.

روز بعد دوباره تماس گرفت و پیگیری کرد. گفتم ۱۰ نفر از نویسندگان را برای این کار آماده کردم. خیلی خوشحال شد گفت: «برای فردا بلیط هواپیما می‌گیرم تا همگی با هم تشریف بیاورید کرمان. برایتان هتل رزرو می‌کنم. خودم هم برنامه فردا صبح را جلسه با نویسندگان قرار می‌دهم.» صبح فردا هواپیما در فرودگاه کرمان به زمین نشست. نمی‌دانستم کجا برویم؟! آن موقع موبایل نبود. در همین فکر بودم که دیدم چند پاسدار به استقبال آمدند. نفر جلویی با همه سلام و روبوسی کرد و گفت خوش آمدید ماشین‌ها آماده اند.

همگی به دفتر فرماندهی لشکر ثارالله کرمان رفتیم. آن‌جا فهمیدم که ما مهمان حاج قاسم هستیم و خودش کتاب‌های سوره را خوانده و با من تماس گرفته. بساط صبحانه را زودتر برای ما آماده کرده بود. بعد از شروع جلسه به هر یک از نویسندگان یک کارتون داد و شروع به صحبت کرد: «داخل این کارتون‌ها کاغذ‌هایی است که هرکدام مربوط به خاطرات یک شهید است.» بعد در مورد آن شهدا که از فرماندهان لشکر ۴۱ ثارالله (ع)  بودند با بغض در گلو توضیح داد و صحبت‌هایش تمام شد. رفقای ما مطالعات را شروع کردند. با اینکه مسئولیت او پس از پایان جنگ سنگین‌تر شده بود، اما در تمام مدت در کنار ما بود.

کار‌ها به خوبی انجام شد و در کمترین زمان اولین کتاب‌های خاطرات سرداران شهید با حمایت فرماندهی لشکر ۴۱ ثارالله منتشر شد.

سال بعد نیز خاطرات بقیه فرماندهان و با پیگیری‌های ایشان منتشر و انتشارات ستاد کنگره شهدای کرمان فعال شد. دیگر فرماندهان لشکر‌ها نیز کار کتاب برای شهدا را شروع کردند، اما هیچ وقت ارادتی که حاج قاسم به شهدا داشت را فراموش نمی‌کنم.

انتهای پیام/ 112



منبع خبر

روایت نویسنده معروف از ارادت شهید «قاسم سلیمانی» به شهدا بیشتر بخوانید »

شگفتی نویسنده معروف از ارادت شهید «قاسم سلیمانی» به شهدا


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، مرتضی سرهنگی نویسنده مطرح دفاع مقدس با بیان خاطره‌ای، از دغدغه شهید حاج «قاسم سلیمانی» برای حفظ خاطرات شهدا اظهار داشت: «چند ماهی از پایان جنگ گذشته بود. یک روز تلفن دفتر ادبیات حوزه هنری زنگ خورد، گوشی را برداشتم و با آقایی که آن سوی خط بود صحبت کردم. خودش را به عنوان یکی از فرماندهان سپاه معرفی کرد. خیلی بابت کتاب‌هایی که در مورد شهدا انجام داده بودیم تشکر کرد و گفت: «خاطرات چند شهید را جمع آوری کرده ایم، آیا امکان دارد که نویسنده‌هایی را معرفی کنید تا این خاطرات را به کتاب تبدیل کنند؟ تمام هزینه‌ها را هم پرداخت می‌کنیم.» گفتم: «بله در خدمت هستیم.»

شاید اولین بار بود که یک فرمانده جنگ از ما می‌خواست که خاطرات برخی شهدا را کتاب کنیم و همه گونه همکاری هم می‌کرد.

روز بعد دوباره تماس گرفت و پیگیری کرد. گفتم ۱۰ نفر از نویسندگان را برای این کار آماده کردم. خیلی خوشحال شد گفت: «برای فردا بلیط هواپیما می‌گیرم تا همگی با هم تشریف بیاورید کرمان. برایتان هتل رزرو می‌کنم. خودم هم برنامه فردا صبح را جلسه با نویسندگان قرار می‌دهم.» صبح فردا هواپیما در فرودگاه کرمان به زمین نشست. نمی‌دانستم کجا برویم؟! آن موقع موبایل نبود. در همین فکر بودم که دیدم چند پاسدار به استقبال آمدند. نفر جلویی با همه سلام و روبوسی کرد و گفت خوش آمدید ماشین‌ها آماده اند.

همگی به دفتر فرماندهی لشکر ثارالله کرمان رفتیم. آن‌جا فهمیدم که ما مهمان حاج قاسم هستیم و خودش کتاب‌های سوره را خوانده و با من تماس گرفته. بساط صبحانه را زودتر برای ما آماده کرده بود. بعد از شروع جلسه به هر یک از نویسندگان یک کارتون داد و شروع به صحبت کرد: «داخل این کارتون‌ها کاغذ‌هایی است که هرکدام مربوط به خاطرات یک شهید است.» بعد در مورد آن شهدا که از فرماندهان لشکر ۴۱ ثارالله (ع)  بودند با بغض در گلو توضیح داد و صحبت‌هایش تمام شد. رفقای ما مطالعات را شروع کردند. با اینکه مسئولیت او پس از پایان جنگ سنگین‌تر شده بود، اما در تمام مدت در کنار ما بود.

کار‌ها به خوبی انجام شد و در کمترین زمان اولین کتاب‌های خاطرات سرداران شهید با حمایت فرماندهی لشکر ۴۱ ثارالله منتشر شد.

سال بعد نیز خاطرات بقیه فرماندهان و با پیگیری‌های ایشان منتشر و انتشارات ستاد کنگره شهدای کرمان فعال شد. دیگر فرماندهان لشکر‌ها نیز کار کتاب برای شهدا را شروع کردند، اما هیچ وقت ارادتی که حاج قاسم به شهدا داشت را فراموش نمی‌کنم.

انتهای پیام/ 112



منبع خبر

شگفتی نویسنده معروف از ارادت شهید «قاسم سلیمانی» به شهدا بیشتر بخوانید »