جشنواره تئاتر فجر

تلاش مضحک قطره‌ها برای تحریم سرچشمه

تلاش مضحک قطره‌ها برای تحریم سرچشمه



کدام کشور به غیر از ایران در جشنواره ملی خود به فیلم‌های حاوی سیاه‌نمایی و منتقدانه علیه ارکان خود جایزه می‌دهد؟

به گزارش مجاهدت از مشرق، عباس شمسعلی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: پس از برگزاری خوب و موفق جشنواره تئاتر فجر در روزهای گذشته، این روزها چهل‌ویکمین جشنواره فیلم فجر با استقبال خوب مردم، رسانه‌ها و بخش زیادی از اهالی سینما در حال برگزاری است.

از ویژگی‌های مثبت این جشنواره افزایش فیلم‌های شرکت‌کننده و راه‌یافته به بخش رقابتی نسبت به سال قبل و حضور چهره‌های جوان و بروز استعدادهای جدید است که می‌تواند نویدبخش تزریق خونی تازه به حوزه مهم و اثرگذار سینمای کشورمان باشد.

جشنواره این دوره اما در اتفاقی نادر چند روز یا چند هفته زودتر از آغاز خود با اکران نمایش رقت‌انگیز عده‌ای از روزی خوران دور از منطق سینما کلید خورده بود. نمایشی که به‌دلیل ضعف در سناریو و باورناپذیری روایت شدیداً مستحق دریافت تمشک طلایی است.

ماجرای این نمایش که باید دید کارگردان، تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار اصلی آن چه کسانی و در کجای این جهان هستند، تلاش برای به راه انداختن جریان تحریم جشنواره فیلم فجر بود.

برداشت اول در جریان تولید فیلم‌ها در ماه‌های اخیر بود که هجمه شدید و ارعاب و تهدید برخی جریانات دیکتاتور خصلت مدعی آزادی نثار کسانی شد که حاضر به همراهی با جریان تحریم جشنواره نشدند.

در ادامه و در پلانی دیگر در روزهای گذشته چند نفری که در یک فیلم حاضر در جشنواره بازی کرده یا موسیقی فلان فیلم را تنظیم و اجرا کرده بودند و طبیعتاً در قبال کارشان کلی هم دستمزد به جیب زده‌اند، به بهانه نخ‌نمای گلایه از آنچه شرایط اخیر کشور نامیده‌اند و ترجمه سلیس آن نمی‌تواند چیزی جز حمایت از اغتشاشات ناکام ماه‌های اخیر باشد اعلام کردند که حضور فیلم‌هایی که آنها در ساخت آن به‌عنوان بازیگر و… نقش داشته‌اند در جشنواره فیلم فجر مورد تاییدشان نیست و باید جشنواره تحریم شود.

گذشته از اینکه ایجاد چنین حواشی عجیبی هیچ سنخیتی با فضای نشأت‌گرفته از هنر و روح و تفکر یک هنرمند ندارد، این نوع موضع‌گیری‌ها با ابتدایی‌ترین اصول کار حرفه‌ای نیز در تضاد است.

اینکه یک بازیگر در یک پروژه سینمایی که کارگردان و تهیه‌کننده و مالکی دارد شرکت کند و در قبال کارش دستمزد بگیرد اما به خود اجازه دهد برای آن پروژه تعیین تکلیف یا ایجاد حاشیه نماید، تنها از کسانی بر می‌آید که با رفتارشان فریاد می‌زنند علی‌رغم قراردادها و ادا و اطوارهای آنچنانی، هنوز فرسنگ‌ها با حرفه‌ای شدن فاصله دارند.

برخی گفته‌اند حضورشان در فیلم‌های حاضر در جشنواره مربوط به قبل از اتفاقات اخیر کشور بوده است و به‌دلیل حوادث ماه‌های گذشته جشنواره را تحریم کرده‌اند، این دوستان زرنگ سینمای ایران اما نمی‌گویند که اولاً اگر واقعاً از فیلم شرکت‌کننده در جشنواره ابراز برائت می‌کنند، چرا دستمزد دریافتی از این پروژه را بازنمی‌گردانند؟ یعنی این پروژه‌ها همه چیزشان بد و ناخوشایند شده الا پول‌شان؟

دوم اینکه شفاف و روشن بیان کنند در شرایطی که شرکت در جشنواره سالانه و بین‌المللی فیلم فجر هدف بسیاری از کارگردانان و تهیه‌کنندگان و عوامل بخش‌های مختلف سینمای کشورمان است و سال‌هاست شاهد حضور فعال و رقابت تنگاتنگ اهالی سینما در این رویداد معتبر بوده‌ایم، این تحریم‌کنندگان کم‌شمار از این به بعد در فیلم‌هایی که قصد شرکت در جشنواره فیلم فجر را داشته باشند نقش‌آفرینی می‌کنند یا خیر؟ فکر نمی‌کنند با این رفتار و اجرای خواسته یا ناخواسته سناریوی از پیش باخته تحمیلی از اتاق‌های فکری که نه دلسوز کشور و نه دلسوز اهالی هنر هستند خود بیشتر از همه آسیب می‌بینند؟

این افراد که این روزها حتماً برپایی پرشور جشنواره فجر و حضور و استقبال مردم و شرکت استعدادهای نوپا، باانگیزه و خلاق که آینده سینمای این کشور هستند در این رویداد فرهنگی هنری را می‌بینند، آیا از خود پرسیده‌اند که اساساً تحریم چنین جشنواره ریشه‌دار و مورد اقبالی شدنی است؟

البته نباید فراموش کرد که در سال‌های گذشته در بین اهالی متعدد سینما بسته به میزان فعالیت بازیگران، کارگردانان و عوامل مختلف این عرصه در سال منتهی به جشنواره گاه برخی افراد با یک یا چند پروژه در جشنواره حاضر بودند و برخی دیگر از چهره‌ها شاید در آن سال و حتی یکی دو سال قبل‌تر بنا به شرایط حرفه‌ای و دلایل و سلیقه خود در پروژه‌ای نقش‌آفرینی نکرده و طبیعتاً در جشنواره حاضر نبودند، بنابراین همواره در سال‌ها و دوره‌های گذشته، عده‌ای از اهالی سینما در جشنواره حاضر و عده زیادی غایب بوده‌اند و تکرار این روند مرسوم و حاضر نبودن بخش‌هایی از جامعه فعالان سینما در جشنواره امسال را نمی‌توان به تحریم مرتبط دانست.

گذشته از اینها، کسانی که غافل از خواب شوم دشمنان این مردم که برای تمامیت ارضی کشور در اغتشاشات اخیر دیده بودند این روزها به بهانه محاکمه و مجازات عده‌ای قاتل و آشوبگر مسلح که طی ماه‌های گذشته گلوی مامور پلیس می‌دریدند یا مدافعان امنیت را ناجوانمردانه شکنجه کرده و با سنگ و قمه یا اسلحه گرم به شهادت می‌رساندند؛ به خیال خود جشنواره فجر را تحریم کرده‌اند باید به این سؤال پاسخ دهند که چرا طی این سال‌ها با وجود اثبات انواع جنایت‌ها و خباثت‌های آمریکا و اروپا علیه مردم ایران، هیچ‌گاه حاضر نشدند جشنواره‌های برگزار شده توسط این کشورها را تحریم کنند؟ آیا از مشارکت آلمان در تجهیز عراق به سلاح‌های شیمیایی به کار برده شده علیه مردم و رزمندگان ایرانی بی‌خبرند که باز هم در جشنواره فیلم برلین شرکت می‌کنند؟ آیا از خباثت فرانسه علاوه‌بر تجهیز عراق به بمب‌افکن‌های پیشرفته برای بمباران شهرهای ایران یا ارسال خون‌های آلوده به ایدز به کشورمان یا حتی سرکوب وحشیانه معترضان فرانسوی در سال‌ها و روزهای اخیر خبر دارند و باز هم برای خوش رقصی روی فرش قرمز جشنواره کن از هم سبقت می‌گیرند؟

آیا از جنایت‌های مختلف جنگی، اقتصادی و تحریم‌های ناجوانمردانه و زورگویانه آمریکا علیه مردم ایران که حتی بیماران سرطانی و کودکان معصوم و مظلوم پروانه‌ای را قربانی کرده است مطلعند و باز برای شرکت در جشنواره بین‌المللی فیلم آمریکا یا گرفتن ویزا و اقامت این کشور سر از پا نمی‌شناسند و حتی تصویر پاسپورت آمریکایی خود را نیز به نمایش می‌گذارند؟

اینها که با تعداد کم اما سرو صدای زیاد خود را به دروغ نماینده جامعه سینمایی کشور جا می‌زنند و با اجرای سناریوی از پیش مردود تحریم جشنواره به قصد زدن ضربه به نظام جمهوری اسلامی بیشتر خود را منزوی کرده‌اند، بهتر است در خلوت خود یا در محافلشان صادقانه به این موضوع فکر کنند که اگر حمایت‌های جمهوری اسلامی از هنر و زمینه‌سازی‌های نظام برای رشد و گسترش سینما نبود این دوستان اکنون به توفیقات امروزشان می‌رسیدند؟ آیا می‌توانند رشد کیفی و کمی صنعت سینما و شکوفایی استعدادها (نه برای گرم کردن محافل حرام و باطل و پر کردن چشم‌های هرزه به رسم پیش از انقلاب) از طریق دانشگاه‌ها و موسسات مختلف و سرمایه‌گذاری صداوسیما و نهادهای مختلف انقلابی در دوران بیش از چهار دهه عمر جمهوری اسلامی را در مقایسه با دوران طاغوت نادیده بگیرند؟

وقتی امام راحل در ابتدای انقلاب فرمودند «ما با سینما مخالف نیستیم بلکه با فحشا مخالفیم»، مسیر رشد و اصلاح سینما در کشور کلید خورد و زنان و دختران و جوانان علاقه‌مند به هنر و سینما از سرنوشت تلخ و محتوم ترسیم شده در زمان پهلوی که نهایت آن افتادن در دام انحطاط و فساد بود نجات یافتند و به عزت متکی به هنر و حفظ پاکی و بروز شکوفایی استعداد خود در سایه انقلاب اسلامی رسیدند که در سینمای جهان بی‌نظیر است. به راستی این فضای سالم (که در سال‌های اخیر جریانی خزنده سلامت آن را نشانه گرفته است) و این محمل مناسب برای رشد و شکوفایی که حتی سخاوتمندانه دختر مهاجر اما ناسپاس کشور همسایه را نیز در برگرفته کجا قابل دسترس است؟

در کدام کشور رهبر عالی و بزرگ‌ترین چهره سیاسی و مذهبی، علاوه‌بر حمایت‌های مشفقانه از اهالی رشته‌های مختلف هنری، جلسات گفت‌وگو و نشست و برخاست صمیمانه با اهالی سینما برگزار می‌کند؟ کدام کشور به غیر از ایران در جشنواره ملی خود به فیلم‌های حاوی سیاه‌نمایی و منتقدانه علیه ارکان خود جایزه می‌دهد؟

با نگاهی به عملکرد جمهوری اسلامی متوجه می‌شویم که همواره اراده نظام حفظ همه چهره‌های هنری و… و بهره‌مندی از توانایی و استعداد آنها برای خدمت به مردم و کشور بوده است مگر آنکه عده‌ای خود برای خروج از این چتر حمایتی و یا برای پشت کردن به کشور و مردم اصرار داشته باشند.

در عین حال نباید فراموش کرد در کشوری با این همه استعداد و نوجوانان و جوانان باهوش، توانمند، خلاق، بزرگ‌اندیش و وجود پتانسیل‌های انسانی انباشته و بی‌نظیر در حوزه‌های مختلف علمی، فرهنگی، هنری، ورزشی، اجتماعی و… تحریم کردن‌های این چنینی که در حاشیه جشنواره فجر شاهدش بودیم بیش از آنکه برای کشور تهدیدکننده یا آسیب‌رسان باشد که نیست، برای خود این افراد که بر محدود کردن فعالیت و حذف خود از ویترین و دایره سرویس‌دهی سخاوتمندانه نظام اصرار دارند خسارت‌زا خواهد بود.

کشوری که همچون سرچشمه جوشنده استعدادهاست با کناره‌گیری چند نفر، مستاصل نمی‌شود همان‌طور که جوانان کم سن و سال آن در جنگ تحمیلی بدون هیچ آموزش و دوره تخصصی بزرگ‌ترین ژنرال‌های بعثی مورد حمایت غرب و شرق را به خاک ذلت نشاندند و جوانان خلاق آن با دست خالی و در سایه سخت‌ترین تحریم‌ها به قله‌های علوم مختلف رسیدند. تحریمِ سرچشمه‌ای چنین جوشان و پربرکت از سوی چند قطره آب که همه اعتبار، ثروت و جایگاه خود را مدیون سخاوت این سرچشمه هستند بیش از آنکه نگران‌کننده باشد، نویدبخش باز شدن بیشتر فضا برای جوشش و بروز استعدادهای جدید است. در همین جشنواره امسال تئاتر و فیلم فجر، جوانان با انگیزه و توانایی پا به عرصه نهاده‌اند که با کمی حمایت و میدان دادن می‌توانند سال‌ها به مردم و هنر این سرزمین خدمت کنند. تجربه‌ای که سال‌هاست با استعدادیابی در جشنواره مردمی عمار به اثبات رسیده است.

حرف آخر اینکه، کاش مسئولان و متولیان فرهنگی به‌جای تکرار اشتباه گذشته در دادن این همه تریبون و سرویس و معافیت‌های مالیاتی و… و توجه بیش از ظرفیت به افراد ناسپاس، به هنرمندان واقعی و مردمی که معیار مردمی بودنشان آدرس‌های غلط بی‌بی‌سی و اینترنشنال نیست و چهره‌هایی که به احترام مردم و با قدردانی از نظام و انقلاب و با وجود هجمه دیکتاتورهای خفه‌کننده آزادی، از گذشته تاکنون متواضعانه و بدون چشمداشت چراغ جشنواره فجر و هنر و فرهنگ کشور را روشن نگه داشته‌اند بیشتر توجه کنند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تلاش مضحک قطره‌ها برای تحریم سرچشمه بیشتر بخوانید »

فیلم/ یک اتفاق عجیب در جشنواره تئاتر فجر

فیلم/ یک اتفاق عجیب در جشنواره تئاتر فجر



در حین برگزاری جشنواره تئاتر فجر در جریان اجرای نمایش خیابانی «لیلی و مجنون» در پهنه رودکی، یک زباله‌گرد به گروه بازیگران این نمایش پیوست.


دریافت
7 MB

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/ یک اتفاق عجیب در جشنواره تئاتر فجر بیشتر بخوانید »

رضا رویگری در آسایشگاه سالمندان کهریزک! +فیلم و عکس

رضا رویگری در آسایشگاه سالمندان کهریزک! +فیلم و عکس



رضا رویگری بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون در بخش شکوفه آسایشگاه سالمندان کهریزک بستری شد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، رضا رویگری بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون در بخش شکوفه آسایشگاه سالمندان کهریزک بستری شد.

او با انتشار یک ویدئو از طرفداران خود درخواست کمک کرد.

رویگری ۷۶ ساله خواننده سرود معروف «ایران ایران» (الله الله) در اوایل انقلاب است. مختارنامه، اخراجی‌ها و معراجی ها جمله آثار این بازیگر ارزشمند است.

 رضا رویگری در آسایشگاه سالمندان کهریزک! +فیلم و عکس

در چهلمین جشنواره تئاتر فجر در بهمن ماه ۱۴۰۰ از رویگری بابت یک عمر تلاش در این عرصه با اهدای تندیسی تقدیر شد.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

رضا رویگری در آسایشگاه سالمندان کهریزک! +فیلم و عکس بیشتر بخوانید »

آشنا آخرین مدیر تئاتری که هیچ برنامه‌ای برای تئاتر نداشت

آشنا؛ آخرین مدیر تئاتری که هیچ برنامه‌ای برای تئاتر نداشت


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، ۲۴مرداد۹۲ علی جنتی که تنها سابقه همکاری‌اش با ارشاد مربوطه به دهه۷۰ آن‌هم در معاونت بین‌الملل خلاصه می‌شد به پیشنهاد روحانی و با رأی مجلس به‌عنوان اولین وزیر فرهنگ‌وارشاداسلامی در دولت تدبیروامید انتخاب شد، جنتی قرار بود به‌تمامی وعدها و شعارهای پیروز انتخابات۹۲ جامه عمل بپوشاند، آن‌هم انتخاباتی که اکثریت جامعه هنری به‌ویژه اهالی تئاتر و سینما در حمایت از حسن روحانی وارد میدان شده بودند و هرکدام‌شان در حد وسع و توان ولو بیشتر نیز برای رأی‌آوری‌اش تلاش کرده بودند و حال با اتمام انتخابات و دور شدن از شعارهای رنگارنگ دیگر زمان عمل و اقدام فرارسیده بود. جنتی در همان ابتدا علی مرادخانی را به‌عنوان معاون هنری خود منصوب و نزدیک به پنج‌ماه بعد نیز طی حکمی حسین طاهری را مدیر اداره کل هنرهای نمایشی و جایگزین قادر آشنا کرد؛ انتخابی که در همان گام نخست مایه تعجب اهالی تئاتر شد.

یک انتخاب حاشیه‌ساز

  حسین طاهری سابقه چندانی در حوزه تئاتر نداشت و پیش‌تر او را به‌عنوان تهیه‌کننده سیما می‌شناختند و حال قرار بود این تهیه‌کننده تلویزیونی از جام‌جم به خیابان استاد شهریار نقل‌مکان کند و سکان تئاتر کشور را به دست گیرد اما غافل از اینکه مرکز هنرهای نمایشی کشور نه یک تهیه‌کننده که یک مدیر مدبر و عالم به تئاتر می‌خواهد، از طرفی اهالی تئاتر نیز که از انتخاب حسن روحانی چنان ذوق‌زده شده بودند که هیچ‌گونه نقد و انتقادی نسبت‌به این انتخاب نداشته و سعی می‌کردند با رعایت ظواهر امر به‌نوعی کجدارومریز با این انتخاب کنار بیایند و صبر کنند تا چه پیش آید اما این صبو ری به یک‌ماه هم نرسید و به بهانه استعفای عالی‌زاد از دبیری فجر و انتخاب قادر آشنا، مدیرکل پیشین به دبیری سی‌ودومین جشنواره تئاتر فجر اعتراض‌ها آغاز شد.

در ابتدا نوک پیکان به‌سمت دبیر وقت جشنواره نشانه رفت و بسیاری از اهالی تئاتر نقدهای بسیاری را نسبت‌به نوع برگزاری داشتند؛ البته از این موضوع نباید غافل شد که جشنواره و نقدهایش بیشتر بهانه‌ای بود در اعتراض به چنین انتخابی اما چه کنند که و دیواری کوتاه‌تر از جشنواره تئاتر فجر پیدا نکردند و این اعتراض‌ها به میزانی بود که وزیر وقت ارشاد وارد میدان شد و صراحتا اعلام کرد این جشنواره متعلق به دولت وی نبوده و نقایص را گردن دولت سابق انداخته و وعده داد هنرمندان از دور بعدی جشنواره سیاست‌های دولت تدبیروامید را لمس کنند؛ اما جنتی نمی‌دانست توجیهات مسکن‌وارش در آن روزها نه‌تنها دوام و قوامی ندارد، بلکه طی زمان کوتاهی به لطیفه نیز بدل خواهد شد و بدین ترتیب، هنوز چند روزی از اتمام جشنواره نگذشته بود که یکی از حامیان اصلی دولت در حوزه تئاتر به بهانه لغو اجرایش در همدان لب به اعتراض گشود که صدالبته پاسخش همچنان همان توجیهات سطحی شد. از طرفی، تجمع هنرمندان در مقابل ساختمان معاونت هنری به‌علت عدم تسویه‌های مالی در مرکز هنرهای نمایشی و مهلت ۱۵روزه برای پرداخت مطالبات و معوقات تیر آخر را زد و سکوت و مدارای هنرمندان تئاتر نسبت‌به مدیریت ناکارآمد دولت حسن روحانی پایان پذیرفت.
 
وعده‌های خنده‌دار
مدیر تازه‌وارد مرکز هنرهای نمایشی اما سعی می‌کرد در این میان مشکلات عدیده و متعدد را به‌صورت ریشه‌ای حل کند مانند وعده ۱۰برابری بودجه تئاتر کشور که حتی خوش‌خیال‌ترین هنرمندان تئاتری را نیز به خنده وامی‌داشت؛ وعده‌ای که شاید در خیالات و اوهام اهالی تئاتر می‌بایست زودتر از این‌ها محقق می‌شد اما همین یک مورد حاکی از نابلدی مدیر مربوطه بود که بسیاری از اهالی باسابقه تئاتر نه‌تنها به‌خوبی آن را دریافت کرده بودند، بلکه دیگر برای‌شان محرز شده بود که چه کلاه گشادی به سرشان رفته است. درهرصورت عمر مدیریت حسین طاهری به یک‌سال هم نرسید و اولین مدیر تئاتری دولت روحانی با انتشار یک بیانیه یا بهتر بگوییم گلایه‌نامه حاوی ۱۰بند از سمت خود کناره‌گیری کرد. طاهری در نامه استعفای خود از عدم شفافیت، دخالت برخی‌ها، عدم‌حمایت از آثار دینی و مناسبتی و حضور موسسات غیرحرفه‌ای در حوزه اختیاراتش گلایه کرده بود و عطای مدیریت تئاتر را به لقایش سپرد اما شاید روی سخنش در آن نامه بیشتر به‌سمت مشاور برنامه‌ریزی مرحوم مرادخانی بود؛ مشاوری که در زمان مدیریت قادر آشنا به‌عنوان آخرین مدیر تئاتری دولت سابق در کسوت معاون اداری و مالی‌اش در حوزه تئاتر فعالیت می‌کرد و با حضور دولت تدبیروامید با سمتی جدید همچنان در بدنه ارشاد به فعالیت ادامه می‌داد.

درهرصورت با پذیرش استعفا و ۴۰روز بعد مهدی شفیعی مستقیما به اداره کل هنرهای نمایشی نقل‌مکان کرد و به‌عنوان دومین مدیرکل در دولت حسن روحانی عهده‌دار مسوولیت تئاتر کشور شد.
 
 

بیشتر بخوانید:

مدیران فرهنگی دولت یازدهم و دوازدهم در حوزه تئاتر چه کارنامه‌ای برجای گذاشتند؟

انتخاب یکی از اهالی تئاتر
شفیعی برخلاف حسین طاهری مدیری سابقه‌دار بود، اهالی تئاتر او را می‌شناختند و سال‌ها در مسند معاونت اداری و مالی مرکز هنرهای نمایشی به دفترش رفت‌وآمد داشتند؛ البته در همان ایام نیز می‌توانست به‌سادگی حدس زد ماندگارترین مدیر تئاتری دولت روحانی همین شفیعی باشد و چنین هم شد، او حدود سه‌سال و یک‌ماه ساکن خیابان استاد شهریار شد. با آمدن شفیعی بسیاری از اهالی سرخورده از انتخاب اول مدیر مرکز، گردش جمع شدند و از حق نگذریم او در قامت معاون سابق مالی از وجهه مثبتی برخوردار بود اما شفیعی هم چندان توفیقی در دوران حضورش کسب نکرد؛ به‌گونه‌ای که یکی از ناموفق‌ترین و نامطلوب‌ترین ادوار جشنواره تئاتر فجر در زمان مدیریت او برگزار شد.

دوره سی‌وششم تئاتر فجر بنابر مستندات موجود یکی از بدترین ادوار جشنواره به شمار می‌رفت. از اهتمام برای تغییر نام جشنواره و پوستر توهین‌برانگیزش گرفته تا حضور برخی عناصر و آثار معاند و ضد نظام و اسلام در این جشنواره همگی ملغمه را درست کرد تا همگان ببینند با سوءمدیریت در جشنواره که مزین به نام فجر انقلاب اسلامی است می‌توان از افراد و عناصری استفاده کرد که نه‌تنها هیچ‌گونه سنخیتی با آن ندارند، بلکه آثاری را به صحنه بیاورند که مغایر با ارزش‌های انقلاب انقلاب و اسلام نیز باشند و درنهایت نیز برای در امان ماندن، عنصر نامطلوب را شبانه از مملکت فراری بدهند؛ البته که در مدت سه‌سال حضور شفیعی ازاین‌دست اقدامات کم نبود ولو آنکه مراودات با سفارتخانه‌های اروپایی، برخی سفرهای بی‌حاصل خارجی و صدالبته اقدام اشتباه  فروش نوبت اجرا در مجموعه تئاترشهر که ازسوی یکی از نزدیکان آقای مدیرکل صورت گرفته بود نیز می‌توان جزو عملکردهای این مدیر برشمرد؛ مدیری که مشابه این رفتارها در دوران حضورش در ارشاد استان خوزستان آن‌هم در دولت موسوم به دوم خرداد نیز رخ داد که شرح و وصفش مجالی فراخ‌تر و مبسوط‌تر می‌خواهد اما درنهایت مهدی شفیعی نیز بعد از حدود سه‌سال و یک‌ماه از سمتش عزل و البته با حمایت برخی از اعضای کابینه در پستی دیگر از دولت روحانی مشغول‌به‌کار شد.
 
 

سومین مدیر وارد می‌شود

سال۹۶ این‌بار سومین مدیر تئاتری از بین اهالی هنر و یکی از هنرمندان تئاتری در دولت تدبیروامید انتخاب شد؛ شهرام کرمی نه بعد از پنج‌ماه یا ۴۰روز، بلکه فردای عزل شفیعی، طی حکمی ازسوی وزیر فرهنگ‌وارشاداسلامی به سکانداری تئاتر کشور منصوب شد.

سومین مدیر تئاتری دولت روحانی برخلاف دو مدیر قبلی از جامعه هنری و تئاتری درحالی در آخرین روزهای زمستان  به این سمت منصوب شد که در روزهای پایانی حضور شفیعی نامه‌ای سرگشاده مبنی بر تداوم حضورش در مدیریت تئاتر کشور تنظیم و منتشر شد و شهرام کرمی عملا میراثدار یکی از بی‌ثبات‌ترین ادوار مرکز هنرهای نمایشی شد. او که اساسا هنرمندی بی‌حاشیه و آرام بود، دوران دوساله مدیریتش نیز با اغماض و تا حدودی کم‌حاشیه‌تر از سایر همکارانش پیش رفت اما به‌هرحال سیاست‌های هنری دولت در بخش اجرا اساسا و ذاتا مشکل‌زا بود.

دولت تدبیروامید هرگز قرابتی با مذاکرات بین‌المللی عزتمندانه نداشت و از همین رو بود که در دوران سومین مدیر تئاتری، رایزن جوان فرهنگی آلمان در دیداری با جمعی از مدیران ارشد تئاتری کشور با تحکم و دستور سخن می‌گوید اقدامی که هرگز مشابهش و در کشور آلمان رخ نداده و نیز رخ نخواهد داد؛ ازسوی‌دیگر، رویه اشتباه تئاتر در دولت تدبیروامید و مجوز به برخی آثار کار را به‌جا کشاند که رییس تئاتر شهر برای مدت کوتاهی بازداشت می‌شود، جشنواره‌های ریزودرشت شائبه‌برانگیز با حمایت سفارتخانه‌های اروپایی در گوشه‌وکنار کشور با عنوان جشنواره تئاتر خصوصی برپا می‌شوند و خلاصه اینکه این قصه پرغصه به مرحله‌ای می‌رسد  می‌رسد که رهبر فرزانه انقلاب در هفته دولت و در دیدار با مسوولان دولتی به‌صراحت  سخن از نفوذ سازمان‌یافته در تئاتر کشور می‌کنند.

سخنی پرمغز و مهم که ناشی از آگاهی و اشراف ایشان به تحرکات در حوزه تئاتر است و اسفبار که برای این هشدار رهبری هیچ گوش شنوایی نبود. صدور مجوزهای بی‌رویه برای نمایش‌هایی که محصول اتاق‌های فکر و سازمان‌دهی‌شده برخی جریانات معاند، کار را به مرحله‌ای رساند که دستگاه‌ها و نهادهای نظارتی وارد عمل شدند و از خسارت‌های دولت در این زمینه تا حدود قابل‌توجهی جلوگیری شود.
 
 

آشنا آخرین مدیر تئاتری که هیچ برنامه‌ای برای تئاتر نداشت

«آشنا»ی دولت در تئاتر

تحریم مهم‌ترین رویداد تئاتری انقلاب اسلامی تنها یکی از محصولات و نتایج تمرکز اتاق‌های فکری جریان مخالف ارزش‌های نظام در حوزه تئاتر بود که در دوران رخ داد  که  صدالبته با کمک سازنده برخی دستگاه‌ها آن نیز به شکست محکوم شد و درنهایت و چنین شرایطی، کرمی نیز در آخرین روزهای زمستان۹۸ عطای مدیریت تئاتر در دولت را به لقایش بخشید و با انتشار یک پست در فضای مجازی باروبندیلش را از ساختمان خیابان شهریار جمع کرد و رفت و دولت در سال پایانی خود به‌ناچار و طی یک عقب‌گرد تکرارنشدنی دست به دامان آخرین مدیر تئاتری دولت دهم شد و آن‌کسی نبود جز قادر آشنا!

آشنا را باید تنها مدیر تئاتری بدانیم که دو بار بر مسند مدیریت تئاتر کشور تکیه زده است؛ همان مدیری که در روزهای آغازین دولت یازدهم موردنقد بسیاری از اهالی قرار گرفته بود و حال همین دولت از او برای همکاری دعوت کرده است؛ البته آشنا با اتمام دولت دهم در مناصب مختلفی با دولت روحانی همکاری کرده بود و حضورش برای بار دوم چندان دور از انتظار نبود و طبعا نیز باتجربه سال‌های ۹۱ و ۹۲ این‌بار نوید حضور مدیری باتجربه را می‌داد اما آشنا هرگز فکرش را نمی‌کرد شیوع ویروس کرونا سنگینی کار را چندبرابر و تجربه جدیدی را پیش پایش بگذارد، همین بس که سال۹۹ در روزهای آغازین مدیریتش تئاتر تعطیل می‌شود و عملا سال گذشته جز چند نمایش انگشت‌شمار نمایشی روی صحنه نمی‌رود و معضل جدیدی به‌نام امرارمعاش هنرمندان تئاتر را فراهم می‌کند؛ چالشی که هرگز برایش تدبیری نشد و اوضاع معیشت هنرمندان را به‌سختی کشاند و عملا امیدی به برطرف شدنش در این دولت نیز وجود ندارد.

حال روزهای پایانی حضور آشنا در ساختمان خیابان شهریار است و او را عملا باید آخرین مدیر تئاتری دولت تدبیروامید بدانیم؛ مدیری که به هر دلیلی هیچ برنامه جدید و خاصی نداشت و صرفا امورات را گذراند. از طرفی روحانی که در دو دوره انتخابات هنرمندان به‌ویژه جامعه تئاتری از هواداران و طرفداران سرسختش بودند امروز در شرایطی باید دولت را تحویل بدهد که اساسا خیل عظیمی از این جامعه به مخالفت با او و سیاست‌هایش پرداختند درحالی‌که می‌بایست این پرسش را مطرح کرد که چرا و چگونه در حوزه تئاتر که اغلب جامعه هواداری و علاقه‌مندان به دولت روحانی در آن قرار داشتند، امروز به یکی از نقاط ضعف شدید او بدل شد تا جایی که از شعار «با روحانی تا ۱۴۰۰» به روزشمار خداحافظی رسید.

قادر آشنا

روزهای پایانی حضور آشنا در ساختمان خیابان شهریار است و او را عملا باید آخرین مدیر تئاتری دولت تدبیروامید بدانیم؛ مدیری که به هر دلیلی هیچ برنامه جدید و خاصی نداشت و صرفا امورات را گذراند.



منبع خبر

آشنا؛ آخرین مدیر تئاتری که هیچ برنامه‌ای برای تئاتر نداشت بیشتر بخوانید »