جلال آل احمد

پاسخ‌های رهبر انقلاب به سوالات درباره جلال آل احمد

پاسخ‌های رهبر انقلاب به سوالات درباره جلال آل احمد


به گزارش مجاهدت از گروه سیاسی دفاع‌پرس، پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری، به‌تازگی و همزمان با ۱۸ شهریور سالروز درگذشت جلال آل احمد متن پاسخ‌های رهبر انقلاب به پرسش‌های انتشارات رواق را که در سال ۱۳۵۸ در تبیین منش فکری و عملی جلال آل‌احمد نوشته شده منتشر کرده هست.

متن سوالات انتشارات رواق هم اینک در دست نیست، اما از فحوای پاسخ‌ها قابل حدس هست، سؤالاتی، چون نحوه آشنایی با ایده‌های آل‌احمد، ساحت‌های نقش آفرینی فرهنگی او، واپسین منزل فکری وی و نقش او در بسترسازی برای انقلاب و … نگاه جامع‌الاطراف رهبری به کارنامه آل‌احمد، به ویژه واپسین فصل آن، بازگوکننده‌ی نکات مهمی هست که می‌تواند جلال پژوهان را مددکار باشد.

مشروح متن پاسخ رهبر انقلاب به سوالات مورد اشاره به این‌ترتیب هست.

بنام خدا

با تشکر از انتشارات رواق اولاً بخاطر احیا نام جلال آل‌احمد و از غربت در آوردن کسی که روزی جریان روشنفکری اصیل و مردمی را از غربت درآورد؛ و ثانیاً به خاطر نظرخواهی از من که بهترین سال‌های جوانیم با محبت و ارادت به آن جلال آل قلم گذشته هست. پاسخ کوتاه خود به هر یک از سوالات طرح شده را تقدیم می‌کنم:

۱. دقیقاً یادم نیست که کدام مقاله یا کتاب مرا با آل‌احمد آشنا کرد. دو کتاب «غربزدگی و دست‌های آلوده» جزو قدیمی‌ترین کتاب‌هایی هست که از او دیده و داشته‌ام. اما آشنایی بیشتر من بوسیله و برکت مقاله «ولایت اسرائیل» شد که گله و اعتراض من و خیلی از جوان‌های امیدوار آن روزگار را برانگیخت. آمدم تهران (البته نه اختصاصاً برای این کار) تلفنی با او تماس گرفتم؛ و مریدانه اعتراض کردم. با اینکه جواب درستی نداد از ارادتم به او چیزی کم نشد. این دیدار تلفنی برای من بسیار خاطره‌انگیز هست. در حرف‌هایی که رد و بدل شده هوشمندی، حاضر جوابی، صفا و دردمندی که آن روز در قلّه‌ی «ادبیات مقاومت» قرار داشت، موج می‌زد.

۲. جلال قصه‌نویس هست (اگر این را شامل نمایشنامه‌نویسی هم بدانید) مقاله‌نویسی کار دوّم او هست. البته محقّق و عنصر سیاسی هم هست. اما در رابطه با مذهب؛ در روزگاری که من او را شناختم به هیچ‌وجه ضد مذهب نبود، بماند که گرایش هم به مذهب داشت. بلکه از اسلام و بعضی از نمودار‌های برجسته‌ی آن به‌عنوان سنت‌های عمیق و اصیل جامعه‌اش، دفاع هم می‌کرد. اگرچه به اسلام به چشم ایدئولوژی که باید در راه تحقق آن مبارزه کرد، نمی‌نگریست. اما هیچ ایدئولوژی و مکتب فلسفی شناخته‌شده‌ای را هم به این صورت جایگزین آن نمی‌کرد. تربیت مذهبی عمیق خانوادگی‌اش موجب شده بود که اسلام را اگرچه به‌صورت یک باور کلی و مجرد همیشه حفظ کند و نیز تحت تأثیر اخلاق مذهبی باقی بماند. حوادث شگفت‌انگیز سال‌های ۴۱ و ۴۲ او را به موضع جانبدارانه‌تری نسبت به اسلام کشانیده بود؛ و این همان چیزی هست که بسیاری از دوستان نزدیکش نه آن روز و نه پس از آن، تحمّل نمی‌کردند و حتی به رو نمی‌آوردند!

اما توده‌ای بودن یا نبودنش؛ البته روزی توده‌ای بود. روزی ضد توده‌ای بود؛ و روزی هم نه این بود و [نه]آن. بخش مهمی از شخصیت جلال و جلالت قدر او همین عبور از گردنه‌ها و فراز و نشیب‌ها و متوقّف نماندن او در هیچکدام از آنها بود. کاش چند صباح دیگر هم می‌ماند و قله‌های بلندتر را هم تجربه می‌کرد.

۳. غربزدگی را من در حوالی ۴۲ خوانده‌ام. تاریخ انتشار آن را به یاد ندارم.

۴. اگر هر کس را در حال تکامل شخصیت فکری‌اش بدانیم و شخصیت حقیقی او را آن چیزی بدانیم که در آخرین مراحل این تکامل بدان رسیده هست، باید گفت «در خدمت و خیانت روشنفکران» نشان دهنده و معیّن کننده‌ی شخصیت حقیقی آل احمد هست. در نظر من، آل‌احمد، شاخصه‌ی یک جریان در محیط تفکر اجتماعی ایران هست. تعریف این جریان، کار مشکل و محتاج تفصیل هست. امّا در یک کلمه می‌شود آن را «توبه‌ی روشنفکری» نامید. با همه‌ی بار مفهوم مذهبی و اسلامی که در کلمه «توبه» هست.

جریان روشنفکری ایران که حدوداً صد سال عمر دارد با برخورداری از فضل «آل‌احمد» توانست خود را از خطای کج‌فهمی، عصیان، جلافت و کوته‌بینی برهاند و توبه کند: هم از بدفهمی‌ها و تشخیص‌های غلطش و هم از بددلی‌ها و بدرفتاری‌هایش.

آل‌احمد، نقطه‌ی شروع «فصل توبه» بود؛ و کتاب «خدمت و …» پس از غربزدگی، نشانه و دلیل رستگاری تائبانه. البته این کتاب را نمی‌شود نوشته‌ی سال ۴۳ دانست. به گمان من، واردات و تجربیات روز به روز آل‌احمد، کتاب را کامل می‌کرده هست. در سال ۴۷ که او را در مشهد زیارت کردم؛ سعی او در جمع‌آوری مواردی که «کتاب را کامل خواهد کرد» مشاهده کردم. خود او هم همین را می‌گفت.

البته جزوه‌ای که بعد‌ها به نام «روشنفکران» درآمد، با دو سه قصه از خود جلال و یکی دو افاده از زید و عمرو، به نظر من تحریف عمل و اندیشه‌ی آل‌احمد بود. خانواده آل‌احمد حتی در «نظام نوین اسلامی» هم، تاکنون موفق نشده‌اند ناشر قاچاقچی آن کتاب را در محاکم قضائی اسلامی محکوم یا تنبیه کنند. این کتاب مجمع‌الحکایات نبود که مقداری از آن را گلچین کنند و به بازار بفرستند. اثر یک نویسنده‌ی متفکر، یک «کل» منسجم هست که هر قسمتش را بزنی، دیگر آن نخواهد بود. حالا چه انگیزه‌ای بود و چه استفاده‌ای از نام و آبروی جلال می‌خواستند ببرند بماند. ولی به هر صورت گل به دست گلفروشان رنگ بیماران گرفت…

۵. به نظر من سهم جلال بسیار قابل ملاحظه و مهم هست. یک نهضت انقلابی از «فهمیدن» و «شناختن» شروع می‌شود. روشنفکر درست آن کسی هست که در جامعه‌ی جاهلی، آگاهی‌های لازم را به مردم می‌دهد و آنان را به راهی‌نو می‌کشاند؛ و اگر حرکتی در جامعه آغاز شده هست؛ با طرح آن آگاهی‌ها، بدان عمق می‌بخشد.

برای این کار، لازم هست روشنفکر اولاً جامعه‌ی خود را بشناسد و ناآگاهی او را دقیقاً بداند. ثانیاً آن «راه نو» را درست بفهمد و بدان اعتقادی راسخ داشته باشد، ثالثاً خطر کند و از پیشامد‌ها نهراسد. در این صورت هست که می‌شود: العلماء ورثة الانبیا.

آل‌احمد، آن اولی را به تمام و کمال داشت (یعنی در فصل آخر و اصلی عمرش). از دوّم و سوّم هم بی‌بهره نبود. وجود چنین کسی برای یک ملّت که به سوی انقلابی تمام‌عیار پیش می‌رود، نعمت بزرگی هست؛ و آل‌احمد به راستی نعمت بزرگی بود. حداقل، یک نسل را او آگاهی داده هست؛ و این برای یک انقلاب، کم نیست.

۶. این شایعه (باید دید کجا شایع هست. من آن را از شما می‌شنوم و قبلاً هرگز نشنیده بودم.) باید محصول ارادت به شریعتی باشد و نه چیز دیگر. البته حرف فی حد نفسه، غلط و حاکی از عدم شناخت هست. آل‌احمد کسی نبود که بنشیند و مسلمانش کنند. برای مسلمانی او همان چیز‌هایی لازم بود که شریعتی را مسلمان کرده بود؛ و‌ای کاش آل‌احمد چند سال دیگر هم می‌ماند.

۷. آن روز هر پدیده ناپسندی را به شاه ملعون نسبت می‌دادیم. درست هم بود. امّا از اینکه آل‌احمد را چیزخور کرده باشند، من اطلاعی ندارم، یا از خانم دانشور بپرسید یا از طبیب خانوادگی.

۸. مسکوت ماندن جلال، تقصیر شماست شمایی که او را می‌شناسید و نسبت به او انگیزه دارید. از طرفی مطهری و طالقانی و شریعتی در این انقلاب، حکم پرچم را داشتند. همیشه بودند. تا آخر بودند. چشم و دل «مردم» (و نه خواص) از آنها پر هست؛ و این همیشه بودن و با مردم بودن، چیز کمی نیست. اگر جلال هم چند سال دیگر می‌ماند … افسوس.

انتهای پیام/ 241

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

پاسخ‌های رهبر انقلاب به سوالات درباره جلال آل احمد بیشتر بخوانید »

گفت و شنود/ یکی دیگه نوشته!

گفت و شنود/ یکی دیگه نوشته!



سایت خبرآنلاین وابسته به مدعیان اصلاحات با اعلام کاهش ۱۲ درصدی تورم، نوشت: این کاهش نتیجه عملکرد دولت سیزدهم نبوده است!

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه کیهان در ستون گفت و شنود خود نوشت:

گفت: چه خبر؟!

گفتم: سایت خبرآنلاین وابسته به مدعیان اصلاحات بالاخره به یکی از موفقیت‌های دولت سیزدهم اعتراف کرد و از کاهش۱۲ درصدی تورم خبر داد.

گفت: چه عجب؟! تا حالا هیچ‌یک از انبوه موفقیت‌های دولت را نه فقط تایید نکرده‌اند بلکه از فرط حسادت تمام موفقیت‌ها را سانسور هم کرده‌اند! حالا چی شده که به یکی از صدها موفقیت‌ دولت رئیسی اعتراف کرده‌اند؟! مگر خورشید از مغرب طلوع کرده است؟!

گفتم: ‌ای عوام! نوشته‌اند؛ این کاهش تورم نتیجه عملکرد دولت نبوده است!

گفت: پس نتیجه عملکرد چه کسی بوده؟!

گفتم:‌ اگر از ته دلشان بپرسی می‌گویند نتیجه برجام بوده! و یا نتیجه عملکرد «‌یوگنی پریگوژین» عزیزشان بوده و شاید هم جرج سوروس دستور کاهش تورم را صادر کرده است؟!

گفت: از شدت بغض و کینه‌ای که نسبت به دولت مردمی دارند، متوجه نیستند که چقدر ناشیانه واقعیت‌ها را انکار می‌کنند!

گفتم: آدم بی‌سوادی که به خاطر مبارزه مرحوم جلال آل‌احمد با غربزدگی بدجوری کینه او را به دل داشت‌، می‌گفت؛ آل‌احمد که تعریف ندارد! فقط یک کتاب پیرمرد و دریا را نوشته است!

گفتند؛ پیرمرد و دریا نوشته ارنست همینگوی است، نه آل‌احمد و یارو گفت دیگه چه بدتر آن یک کتاب را هم یکی دیگه براش نوشته!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

گفت و شنود/ یکی دیگه نوشته! بیشتر بخوانید »

ظهور ۲۸ هزار نویسنده معجزه انقلاب است/ جلال آل احمد نماد تمدنی ایران در برابر هجمه‌ی مدرنیته

ظهور ۲۸ هزار نویسنده معجزه انقلاب است/ «جلال آل احمد» نماد تمدنی ایران در برابر هجمه‌ی مدرنیته


به گزارش مجاهدت از خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، آیین اختتامیه پانزدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد شامگاه امروز شنبه، با حضور «محمدمهدی اسماعیلی» وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و «یاسر احمدوند» معاون فرهنگی و جمعی از اهالی قلم در تالار وحدت تهران برگزار شد.

محمدمهدی اسماعیلی به وجود ۲۸ هزار نویسنده طی سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی اشاره کرد و با تاکید براینکه این تعداد اهل قلم را باید معجزه انقلاب اسلامی دانست، اظهار داشت: پیشرفت‌های گسترده‌ای در عرصه‌های اندیشه و قلم صورت گرفته است.

وی به راه‌اندازی مجدد رویداد‌های فرهنگی پس از شیوع کرونا اشاره کرد و با بیان اینکه با اقدامات خوبی که اتفاق افتاد درحال تجربه فعالیت‌های هنری باشکوه با حضور عموم مردم هستیم، ادامه داد: درحالی که در بسیاری از کشور‌ها کرونا شیوع پیدا کرده و عدد فوتی‌ها سه رقمی است به‌واسطه‌ی مجاهدت‌های مدافعان سلامت و خدمت‌گزاران کشور به موفقیت‌های بزرگی دست پیدا کرده‌ایم که یک داشته بزرگ برای ملت بزرگ ایران است.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به آغاز جشنواره‌های فرهنگی هنری در آستانه دهه فجر پیروزی انقلاب اسلامی پرداخت و افزود: درحال ورود به فصل جشنواره‌های بزرگ کشورمان هستیم؛ سرآغاز این جشنواره‌ها با کتاب شروع خوبی است که با جشنواره‌های هنری فجر ادامه پیدا می‌کند که اوج فرهیختگی هنری جوانان ایران را به رخ جهانیان خواهد کشید.

اسماعیلی نقش جلال ال احمد در دهه ۴۰ را مهم دانست و تاکید کرد: ۶۰ سال از نهضت امام (ره) می‌گذرد و کار جلال نشان دهند رویاروی بزرگ تاریخی ماست؛ کار جلال یک مسئله مهم را برای ما یادآوری می‌کند. ال احمد برای ما یک نماد تمدنی دارد. تمدن ایرانی اسلامی در برابر هجمه‌ی که در مدرنیته اتفاق افتاده است.

وی تاکید کرد: اینکه ما در دوره انقلاب اسلامی از میان نویسندگان فعال جلال را نماد می‌دانیم، صرفا تجلیل از شخص جلال نیست بلکه پاسداشت یک مبارزه طولانی با جریان غرب‌زده است. او از پاسداران صیانت از مرز‌های هویت ایرانی اسلامی ما بوده است که در روزگاری این پرچم را برداشته که روزگار غربت این تفکر بوده است.

انتهای پیام/ ۱۲۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ظهور ۲۸ هزار نویسنده معجزه انقلاب است/ «جلال آل احمد» نماد تمدنی ایران در برابر هجمه‌ی مدرنیته بیشتر بخوانید »

«جلال آل احمد» نماد نویسندگی بعد از انقلاب اسلامی است

«جلال آل احمد» نماد نویسندگی بعد از انقلاب اسلامی است


به گزارش مجاهدت از خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، آیین اختتامیه پانزدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد شامگاه امروز شنبه، با حضور «محمدمهدی اسماعیلی» وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، «غلامعلی حدادعادل» رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی و «یاسر احمدوند» معاون فرهنگی و جمعی از اهالی قلم در تالار وحدت تهران برگزار شد.

غلامعلی حدادعادل به حضور گسترده ناشران و علاقه‌مندان در اختتامیه این رویداد ادبی اشاره کرد و بیان اینکه مدت‌هاست تالار وحدت کما و کیفا چنین جمعی را گرد نیاورده است، اظهار داشت: باید یاد جلال ال احمد را گرامی‌داشت و هرچه در معرفی و بزرگداشت او بکوشیم، جا دارد.

وی با تاکید براینکه اهمیت جلال را باید از نسل ما پرسید، افزود: وقتی کتاب غرب‌زدگی آل احمد در سال ۱۳۴۱ منتشر شد من در آستانه ورود به دانشگاه بودم؛ این کتاب من را در برابر فضایی که در انتظار بود مصونیت بخشید و به آینده ما جهت دارد.

رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی تاکید کرد: باید اعتراف کنم یکی از کسانی که در زندگی من موثر بوده است جلال آل احمد است و خوشحالم که او نماد نویسندگی بعد از انقلاب است.

حدادعادل با بیان اینکه نمی‌توانم خوشحالی خودم را از پدید آمدن این همه کتاب دینی و انقلابی پنهان کنم، افزود: ۶۰ سال پیش ما در به در به‌دنبال کتاب‌های داستانی بودیم و پیدا نمی‌کردیم. در عالم دینی، ادبیات به سبک امروز یک امر جدید است.

وی رویش نویسندگان را از برکات انقلاب دانست و افزود: وجود این همه نویسنده مرد و زن خوش فکر و با فکر مستقل که فرهنگ خودشان را بیان می‌کنند پدیده‌ی ارزشمند نوظهور است که باید قدر این نهال برومند را دانست و آن را تقویت کرد.

انتهای پیام/ ۱۲۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«جلال آل احمد» نماد نویسندگی بعد از انقلاب اسلامی است بیشتر بخوانید »

این آقای کراواتی نگذاشت نام «خلیج فارس» جعل شود

این آقای کراواتی نگذاشت نام «خلیج فارس» جعل شود


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، «احمد اقتداری» در زندگی ۹۴ ساله‌اش جغرافیدان و معلم و استاد دانشگاه و وکیل دادگستری و رئیس اداره فرهنگ و نویسنده و مورخ بود، اما بهتر است بگوییم «ایران‌شناس» بود. عاشق ایران بود و عاشق خلیج فارس و این‌طوری «قلب» خلیج فارس شد؛ استاد «شفیعی کدکنی» درباره او گفته است: «خلیج فارس قلب ایران است و دکتر احمد اقتداری قلب خلیج فارس».

درباره ایران و خلیج فارس کتاب و مقاله تا توانست نوشت و چاپ کرد؛ ۴۰ کتاب و بیش از ۲۰۰ مقاله علمی منتشرشده دارد و کلی کتاب و مقاله و سخنرانی و نامه و یادداشت چاپ نشده. کتاب‌هایش هم از این کتاب‌های معمولی نبودند؛ کتاب مرجع بودند. میزان دانشش درباره خلیج فارس که روشن است و به‌قول استاد «احسان اشراقی» تاریخ‌پژوه و عضو فرهنگستان علوم ایران «امروز هر پژوهشگری بخواهد از دریای فارس و عمان و از جزایر و کرانه‌های آن سخن به میان آورد از کتاب‌ها و مقالات دکتر اقتداری بی‌نیاز نیست. نام او با خلیج فارس پیوندی ناگسستنی پیدا کرده‌ است». اظهار نظر دیگری هم هست که می‌گوید: «در ۶۰ سال اخیر نمی‌توان خلیج فارس را خواند و از آثار احمد اقتداری گذشت. زبان‌شناس‌ها، باستان‌شناس‌ها و مورخین مهم‌ترین ارجاعات را به آثار اقتداری می‌دهند». عاشق هم که می‌شوی این‌طوری خوب است؛ نامت پیوند بخورد با نام معشوق.

اسناد تاریخی که «احمد اقتداری» جمع‌آوری کرده در نیم‌قرن اخیر در مجامع بین‌المللی و حتی محافل مدعی اسامی مجعول به اثبات نام «خلیج فارس» منجر شده است

«گور نِگار» ایرانی!

احمد خان چطوری درباره ایران کتاب می‌نوشت؟ از خدا عمر و ذوق گرفته بود و به‌قول خودش: «می‌توان گفت همه شهرها و دیه‌های [ده‌های] کشور را دیدم. همه آثار قدیمی و منابع طبیعی و زیبایی‌های هنری و معماری و تاریخی کشور را با دقت بازدید نمودم. بیشتر مردمان و بیشتر لهجه‌های محلی را دیدم و شنیدم و در کار زبان‌شناسی ایرانی بیش‌ از پیش شور و شوق پیدا کردم». آن‌قدر آثار باستانی ایران را بررسی کرده بود که «جلال آل‌احمد» او را «گور نِگار» لقب داد؛ اشاره‌ای به این‌که بسیاری از آثار و ابنیه باستانی و اسناد تاریخی و میراث فرهنگی ایران را او شناسانده است به ایرانی‌ها. از دهه ۴۰ شمسی هم درباره خلیج فارس و پیشینه تاریخی و اقوام و لهجه‌ها و جزیره‌ها و ساکنان این خلیج همیشه فارس و همیشه ایرانی کتاب و مقاله می‌نوشت و وقتی دیگرانی از سر شیطنت یا ناآگاهی برای خلیج فارس اسامی مجعول به کار می‌بردند زود تذکر می‌داد و پیگیری می‌کرد و به معذرت وامی‌داشت و تأکید داشت: «خلیج فارس، خلیج فارس است و بس»! عاشق هم که می‌شوی، این‌طوری خوب است؛ غیرت داشته باشی روی معشوق.

این آقای کراواتی نگذاشت نام «خلیج فارس» جعل شود

در کتاب «خلیج فارس از دیرباز تاکنون» که اولین‌بار در سال ۱۳۴۵ شمسی منتشر شد اطلاعات تاریخی ارزشمند و روایت‌های شگفت‌انگیزی درباره تاریخچه خلیج فارس آورده شده است

هدفش چه بود؟

آخرسر بشنویم سخنی از احمد خان پس‌از آن‌همه تلاش برای شناسایی هویت تاریخی و فرهنگی خلیج فارس و ببینیم به چه هدف و امیدی عمر در این راه گذاشته است: «امید من آن است که جوانان و پژوهندگان بخوانند و دریابند که چگونه خلیج فارس از نظرات مختلف شایان دلبستگی و توجه است، باشد که به همه بندرها و جزیره‌ها و آب و خاکش دل بندند و در حفظ و آبادانی آن بکوشند». عاشق هم می‌شوی این‌طوری خوب است؛ مثل «احمد اقتداری» آبادانی و بالندگی و آگاهی بطلبی برای وطن.

این آقای کراواتی نگذاشت نام «خلیج فارس» جعل شود

بلواری در زادگاه دکتر اقتداری در شهر گِراش استان فارس به یاد «پدر مطالعات خلیج فارس» نام‌گذاری شده است

امروز در تاریخ مناسبت‌های دیگری هم هست

امروز ۳ خرداد مصادف با ۲۴ می میلادی و ۱۲ شوال هجری قمری در تقویم تاریخ، مناسبت‌های دیگری هم دارد.

ـ رحلت «شیخ بهایی» عالم کم‌نظیر و دانشمند بزرگ عهد صفوی در سال ۱۰۳۰ قمری

ـ درگذشت «نیکلا کوپرنیک» ریاضی‌دان و منجم مشهور لهستانی در سال ۱۵۴۳ میلادی

ـ زادروز «ملکه ویکتوریا» پادشاه معروف استعمار بریتانیا در سال ۱۸۱۹ میلادی

ـ زادروز «میخاییل شولوخوف» نویسنده معروف روس در سال ۱۹۰۵ میلادی

ـ درگذشت «محمدرضا آقاسی» شاعر معاصر در سال ۱۳۸۴ شمسی

ـ فتح خرمشهر پس از مدت‌ها اشغال توسط رژیم بعث عراق در سال ۱۳۶۱ شمسی



منبع خبر

این آقای کراواتی نگذاشت نام «خلیج فارس» جعل شود بیشتر بخوانید »