یک وبسایت آمریکایی فاش کرد مشاور جو بایدن در راستای تلاش برای عادیسازی روابط میان عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی در ریاض به سر میبرد.
به گزارش مجاهدت از مشرق، وبسایت آمریکایی آکسیوس امروز (پنجشنبه) از حضور «آموس هوکشتاین» در ریاض در راستای تلاش مجدد واشنگتن برای عادیسازی روابط میان عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی خبر داد.
به نوشته این پایگاه خبری به نقل از دو مقام مطلع، مشاور ارشد جو بایدن در بخش انرژی و زیرساختها این هفته برای گفتوگو با مقامات عربستان سعودی در این کشور به سر میبرد.
به گفته یکی از این دو منبع مطلع، مشاور رئیسجمهور آمریکا قصد دارد در خصوص شروط دولت سعودی برای عادیسازی روابط با رژیم اسرائیل از جمله غنیسازی اورانیوم در خاک عربستان با مقامات ریاض رایزنی کند، مسئلهای که به عقیده او از حساسترین و دشوارترین موارد مورد بحث در دیدارهای میان مقامات آمریکایی و سعودی است.
یک مقام آمریکایی در تاریخ دهم خرداد به روزنامه «اسرائیل هیوم» گفت که دولت عربستان سعودی در مذاکرات با مقامات آمریکا چهار پیششرط برای عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی مطرح کرده است.
طبق این گزارش «حق داشتن برنامه صلحآمیز هستهای»، «افزایش روابط نظامی با آمریکا»، «توسعه تجارت با آمریکا» و «توقف انتقادات واشنگتن از قتل جمال خاشقچی» چهار پیش شرطی هستند که مقامات دولت سعودی مطرح کردهاند. به ادعای این مقام آمریکایی موضوع فلسطین جزو پیششرطهای عربستان سعودی نبوده است.
پایگاه خبری آکسیوس در ادامه به نقل از این منبع مطلع نوشت اقتصاد اصلیترین بخش هرگونه معاملهای میان آمریکا و عربستان سعودی در راستای توسعه روابط به شمار میرود. به گفته او آمریکا تلاش دارد در رقابت با چین، عربستان سعودی را بیش از پیش به خود نزدیک کند.
از سوی دیگر یک مقام سعودی بدون ذکر نام خود به شبکه عبریزبان «کان ۱۱» گفته اولویت ریاض در مقابل عادیسازی روابط با رژیم تلآویو، امنیت ملی است. او گفت: «از نظر عربستان سعودی اولویت این روزها امنیت ملی است؛ از این رو درخواستهایی از جمله تضمین امنیت، معاملات تسلیحات پیشرفته و برنامه هستهای مطرح شده است».
این مقام سعودی در ادامه به شبکه کان ۱۱ گفت که به احتمال قوی دولت جو بایدن نتواند شروط دولت سعودی را برآورده کند. او افزود: «دولت جو بایدن در داخل آمریکا و جهان بینالملل ضعیف است».
شروط دولت سعودی برای عادیسازی روابط با صهیونیستها در حالی است که «اسرائیل کاتز» وزیر انرژی رژیم صهیونیستی دو هفته پیش از مخالفت رژیم تلآویو با ساخت تأسیسات غنیسازی اورانیوم در خاک عربستان سعودی سخن گفت.
او با این حال گفت که عادیسازی روابط با دولت عربستان سعودی برای رژیم تلآویو بسیار مهم است و امیدوار است که چنین توافقی به زودی انجام شود.
در این راستا یک منبع بلندپایه صهیونیستی نیز ششم ژوئن به روزنامه «هاآرتص» گفت: «در تماسها بین دولت عربستان سعودی و دولت آمریکا دو مشکل اساسی وجود دارد که یکی مربوط به درخواست عربستان برای دستیابی به تسلیحات پیشرفته آمریکایی از جمله هواپیماهای نسل پنجم اف-۳۵ و دیگری تایید برنامه هستهای غیرنظامی عربستان سعودی است».
با این حال دولت آمریکا تلاش زیادی را برای عادیسازی روابط میان ریاض و تلآویو در پیش گرفته و به گفته کارشناسان، دولت جو بایدن تلاش دارد از این رویداد به عنوان دستاوردی برای سیاست خارجی خود طی رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری سال آینده بهره ببرد.
منبع: فارس
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
وزیر خارجه سابق آمریکا مینویسد با وجود اینکه قتل جمال خاشقجی در کنسولگری عربستان در ترکیه جنایت هولناکی بود، اما آمریکا به سعودیها به عنوان یک شریک مهم برای مقابله با ایران نیاز داشت.
سرویس جهان مشرق– «مایک پمپئو» وزیر خارجهی سابق آمریکا و مدیر سابق سیآیای (هر دو در دولت دونالد ترامپ) یکی از ایرانستیزترین سیاستمداران آمریکاست. پمپئو پس از خروج زودهنگام از دولت آمریکا با تکدورهای شدن ریاستجمهوری ترامپ، اقدام به انتشار کتابی تحت عنوان «هرگز کوتاه نیا: جنگیدن برای آمریکایی که عاشقش هستم[۱]» کرد که به تجربیاتش در دوران خدمت در دولت آمریکا پرداخته است. مشرق قصد دارد طی یک مجموعه گزارش بخشهای مربوط به ایران در این کتاب را خدمت مخاطبان محترم ارائه کند. آنچه در ادامه میخوانید قسمت هفتم از این مجموعه گزارش است. برای خواندن قسمتهای قبلی میتوانید از لینکهای انتهای همین گزارش استفاده کنید.
جلد کتاب «هرگز کوتاه نیا: جنگیدن برای آمریکایی که عاشقش هستم» نوشتهی «مایک پمپئو» وزیر خارجهی سابق آمریکا و مدیر سابق سیآیای (+)
لازم به ذکر است که مشرق صرفاً جهت اطلاع نخبگان و تصمیمگیران عرصهی سیاسی کشور از محتوای کتاب مذکور این گزارش را منتشر میکند و دیدگاهها، ادعاها و القائات این کتاب لزوماً مورد تأیید مشرق نیست.
قسمت هفتم/ فصل ۳: «دنیای پست و کثیفی است»
جنون خاشقجی
اجرای یک کارزار فشار حداکثری که در حدواندازهی اسمش باشد، مستلزم توسعهی شراکت با کشورهای مختلف در هر گوشهای از جهان بود. چپیها از ما به خاطر برقراری روابط با آن دسته از رژیمهای خاورمیانه که سوابق حقوق بشریشان افتضاح بود، متنفر بودند. من از میزان ریاکاری دموکراتها و رسانهها حیرت میکردم؛ چون خود دولت اوباما تلاش کرده بود جمهوری اسلامی ایران، که یکی از بزرگترین ناقضان حقوق بشر در جهان است، را به شریک اصلی آمریکا در خاورمیانه تبدیل کند. علاوه بر این، برقراری دوستی دائم با ایدئولوگهای متنفر از آمریکا، با برقراری روابط بدهبستان با رژیمهای مستبدی که مایل به همکاری با آمریکا هستند، یک دنیا فرق دارد.
سخنرانی «مایک پمپئو» وزیر خارجهی سابق آمریکا، در ۲۱ می ۲۰۱۸ [۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۷] در اندیشکدهی «بنیاد هریتج»، دربارهی سیاست ضدایرانی «فشار حداکثری» دولت ترامپ پس از خروج از برجام و اِعمال «شدیدترین تحریمهای تاریخ» علیه ایران؛ سیاستی که البته نهایتاً به هیچ نتیجهای نرسید [دانلود]
آنچه که رسانهها را واقعاً عصبانیتر از یک گیاهخوار [وگان] در یک کشتارگاه میکرد، رابطهی ما با عربستان بود. ما میخواستیم به نظام پادشاهی این کشور کمک کنیم به سمت مدرنیته حرکت کند؛ اما این کار باید بهآرامی و با دقت زیادی انجام میشد. ارتباط نزدیک ما با سعودیها زمینهساز یکی از اولین بحرانهای دیپلماتیک پیش روی من به عنوان وزیر خارجه شد. ۲ اکتبر ۲۰۱۸ [۱۰ مهر ۱۳۹۷]، دولت سعودی، یکی از منتقدان رژیم، به نام «جمال خاشقجی»، را به کنسولگری عربستان در استانبول ترکیه کشاند و عوامل رژیم سعودی، آنجا او را، به معنای واقعی کلمه، قطعهقطعه کردند. این قصابیِ هولناک، منزجرکننده، غیرقابلقبول، وحشتناک، غمانگیز، نفرتانگیز، شیطانی، وحشیانه، و البته غیرقانونی بود.
«جمال خاشقجی» خبرنگار عربستانی روزنامهی آمریکایی «واشینگتنپست»، ماه اکتبر سال ۲۰۱۸ پس از ورود به کنسولگری سعودی در استانبول، به قتل رسید و بدنش را تکهتکه، و بنا به برخی روایتها با اسید تجزیه، کردند. (+)
«جمال خاشقجی» خبرنگار منتقد سعودی، که در کنسولگری عربستان به شکلی وحشیانه کشته و بدنش قطعهقطعه شد. (+)
در همینباره بخوانید:
››آنچه باید درباره قتل جمال خاشقجی بدانید/ «مأموریت غیرممکن» ترامپ برای نجات محمد بنسلمان
بخش زیادی از غوغای اغراقآمیز در اینباره در جهان، به این خاطر بود که رسانهها روی این آتش نفت میریختند، از این جهت که خاشقجی یک «خبرنگار» بود. باید تصریح کنم که خاشقجی همان اندازهای خبرنگار بود که من و بسیاری دیگر از شخصیتهای عمومی هستیم. ما گاهی اوقات نوشتههایمان را منتشر میکنیم، اما کارهای دیگری هم انجام میدهیم. با این حال، رسانهها خاشقجی را یک «باب وودوارد» [خبرنگار سرشناس آمریکایی] عربستانی معرفی میکردند که به دلیل انتقاد شجاعانه از خاندان سلطنتی عربستان، از طریق انتشار یادداشت در [روزنامهی آمریکایی] «واشینگتنپست»، به شهادت رسید. در حقیقت، خاشقجی یک فعال [سیاسی] بود که از تیم بازنده در نبرد اخیر بر سر تاجوتخت در عربستان حمایت کرده بود و ناراحت بود که تبعید شده است. چنانکه حتی [روزنامهی آمریکایی] «نیویورکتایمز» هم گزارش داد، خاشقجی با اخوانالمسلمین، که حامی تروریستهاست، هم روابط گرمی داشت. اعلان علنی تأسفش از مرگ اسامه بنلادن نشان میدهد که این ماجرا، دستکم، بسیار پیچیدهتر از آن است که [رسانهها] اعتراف میکنند. خاشقجی مستحق مرگ نبود، اما باید روشن کنیم که چه کسی بود؛ در حالی که بسیاری از افراد در رسانهها این کار را نکردند.
مجلهی آمریکایی «تایم»، طی آخرین روزهای سال ۲۰۱۸، تصویری از «جمال خاشقجی» را روی جلد خود منتشر، و این خبرنگار منتقد سعودی را «فرد سال» معرفی کرد. (+)
رسانهها همانطور که سالها تلاش کردند میان من و رئیسجمهور ترامپ فاصله بیندازند، هفتههای بعد [از قتل خاشقجی] را نیز صرف تلاش برای از بین بردن روابط آمریکا با عربستان کردند. بخش عمدهی این مسئله به محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان و وارث تاجوتخت سعودی، برمیگشت. چپیهای ترقیطلب از محمد بنسلمان متنفر هستند؛ در حالی که او پیشگامِ بزرگترین اصلاحات فرهنگی در تاریخ عربستان شده و ثابت خواهد کرد که یکی از مهمترین رهبران دوران خودش است؛ شخصیتی واقعاً تاریخی در صحنهی جهانی. رسانهها بیشتر به دنبال شکایت از محمد بنسلمان بودند تا تحقیق دربارهی اینکه چگونه رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، اجازه داده کشورش به محیطی بسیار راحت برای جوخههای ترور ایران تبدیل شود. همزمان با انتشار اطلاعات بیشتر دربارهی قصابی داخل کنسولگری عربستان، این اطلاعات را با رئیسجمهور ترامپ در میان میگذاشتم. از نظر عقلانی، رئیسجمهور همان واکنشی را داشت که من داشتم: اتفاق خوبی نبود، اما به هیچ عنوان دلیلی هم نبود که باعث شود آمریکا یک شریک مهم را کنار بگذارد.
«مایکل پمپئو» (چپ) در تاریخ ۱۶ اکتبر ۲۰۱۸ (۲۴ مهر ۱۳۹۷)، کمتر از دو هفته پس از قتل خاشقجی، در ریاض، پایتخت عربستان، با «محمد بنسلمان» ولیعهد سعودی، دیدار میکند. پمپئو در کتابش مینویسد، وقتی میخواسته به عربستان برود، ترامپ به او گفته: «برو و [از این سفر] لذت ببر. به او [محمد بنسلمان] بگو به ما بدهکار است.» پمپئو در کتابش مینویسد «توافقات ابراهیمی» که به فرآیند عادیسازی روابط برخی کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی اشاره دارد، بدون چراغ سبز ضمنی شخص محمد بنسلمان ممکن نمیشدند. وزیر خارجهی آمریکا در نقاط مختلفی از کتاب خود ولیعهد سعودی را میستاید و حتی مینویسد: «جهان یک قدردانی به او بدهکار است.» (+)
به «دفتر بیضی» [دفتر کار رئیسجمهور آمریکا] رفتم و پیشنویس یک بیانیه را تنظیم کردیم [که در ادامه، خلاصهای از آن آمده است] :
اول، آمریکا!
دنیا جای بسیار خطرناکی است!
کشور ایران مسئول یک جنگ نیابتی خونین علیه عربستان در یمن است؛ برای متزلزل کردن گامهایی شکنندهی عراق به سوی آزمایش دموکراسی تلاش میکند؛ از گروه تروریستی حزبالله لبنان و دیکتاتورْ بشار اسد در سوریه (که میلیونها نفر از شهروندان خود را کشته) حمایت مینماید؛ و موارد بسیار بیشتر. به همین ترتیب، ایرانیها تعداد زیادی آمریکایی و افراد بیگناه دیگر را در سراسر خاورمیانه کشتهاند. ایران آشکارا و با تأکید فراوان میگوید «مرگ بر آمریکا!» و «مرگ بر اسرائیل!» ایران به عنوان «حامی اصلی تروریسم در جهان» شناخته میشود. از سوی دیگر، اگر ایرانیها با خروج از یمن موافقت کنند، عربستان با کمال میل از یمن خارج میشود. سعودیها بلافاصله کمکهای بشردوستانهای را که بهشدت [در یمن] مورد نیاز است، ارائه خواهند کرد. علاوه بر این، عربستان موافقت کرده تا میلیاردها دلار برای رهبری مبارزه با تروریسم رادیکال اسلامی [اسلامگرایانه] هزینه کند.
جستوجوی پدر یمنی در میان اجساد بمباران یک اتوبوس مدرسه در یمن و پیدا کردن فرزندش «یوسف» (حاوی تصاویر دلخراش) [زبان ویدیو انگلیسی است] [دانلود]
بقایای بمب استفادهشده در حمله به اتوبوس کودکان یمنی نشان میدهد این بمب ساخت شرکت «لاکهید مارتین» آمریکاست. (+)
جنایت علیه جمال خاشقجی، جنایتی وحشتناک بود و کشور ما از آن چشمپوشی نمیکند. [با این حال]، نمایندگان عربستان میگویند جمال خاشقجی «دشمن دولت» [و خائن] و عضو اخوانالمسلمین بود، اما تصمیم من [دونالد ترامپ] به هیچ وجه بر این اساس نیست: این [ترور، همچنان] یک جنایت غیرقابلقبول و وحشتناک است. ملک سلمان و محمد بنسلمان، ولیعهد، قویاً هرگونه اطلاع از برنامهریزی یا اجرای قتل آقای خاشقجی را تکذیب میکنند. سازمانهای اطلاعاتی ما به ارزیابی همهی اطلاعات ادامه میدهند، اما این احتمال کاملاً وجود دارد که ولیعهد از این اتفاق غمانگیز اطلاع قبلی داشته باشد: شاید میدانسته؛ شاید هم نمیدانسته! با این وجود، ما ممکن است هرگز از تمام حقایق مربوط به قتل آقای جمال خاشقجی مطلع نشویم. در هر صورت، رابطهی ما با [نظام] پادشاهی عربستان است [نه با شخص محمد بنسلمان]. آنها متحد عالیای در مبارزهی بسیار مهم ما علیه ایران بودهاند. آمریکا قصد دارد برای تضمین منافع کشورمان، اسرائیل، و همهی شرکای دیگرمان در منطقه، شریک ثابتقدم عربستان باقی بماند. هدف اصلی ما از بین بردن کامل تهدید تروریسم در سراسر جهان است!
توضیحاتی دربارهی قتل «جمال خاشقجی» خبرنگار منتقد سعودی، و اتفاقات داخل کنسولگری عربستان در استانبول ترکیه [دانلود]
عربستان، پس از آمریکا، بزرگترین کشور تولیدکنندهی نفت در جهان است. آنها همکاری نزدیکی با ما داشتهاند و بارها درخواستهای من برای حفظ قیمت نفت در سطوح معقول را اجابت کردهاند؛ که برای جهان بسیار مهم است. ارادهی من، به عنوان رئیسجمهور آمریکا، این است که تضمین کنم آمریکا، در یک دنیای بسیار خطرناک، به دنبال منافع ملی خود است و بهشدت با کشورهایی که میخواهند به ما آسیب برسانند، مقابله میکند. نام این سیاست، به عبارت بسیار ساده، این است: اول، آمریکا!
در همینباره بخوانید:
››مسابقه کودککشی رژیم سعودی و رژیم صهیونیستی با سلاحهای آمریکا
واکنشی که رسانهها به این بیانیه نشان دادند، دقیقاً همانقدری تند بود که انتظار داشتیم. اما کار درستی کرده بودیم که کوتاه نیامده بودیم. نمیتوانستیم یک متحد امنیتی مهم آمریکا را که حاضر بود برای کاهش تهدید ایران به ما کمک کند، از دست بدهیم. ثبات و مقرونبهصرفه بودن قیمت انرژی به تولید عربستان بستگی دارد. بیثباتی سیاسی در این کشور یک سناریوی کابوسوار برای منطقه و امنیت ملی آمریکاست. همچنین امیدوار بودیم که سعودیها را در گفتوگوها پیرامون فرآیند جدید صلح خاورمیانه نگه داریم؛ موضوعی که من به رئیسجمهور میگفتم به ماندن محمد بنسلمانِ جوان و روشنفکر در قدرت بستگی دارد. یک تخلف، حتی یک تخلف فاحش، نباید کل سیاست ما را بر هم بزند.
پس از «قتل خاشقجی» در اقدامی خندهدار، مسئولیت برخورد با عاملان این ترور وحشیانه به عهدهی «محمد بنسلمان» ولیعهد سعودی و متهم ردیف اول این جنایت، گذاشته شد. [دانلود]
حسنختام این ماجرا برای من چند ماه بعد اتفاق افتاد. به مهمانی شام روتینی دعوت شده بودم که در آن اعضای رسانههای نظام برای گپ زدن دور هم جمع میشوند. مراسم شام خیلی خوب شروع شد: چند داستان تعریف کردم و به چند سؤال جواب دادم. اما اتفاقی که ناگزیر بود، بالأخره رخ داد: مراسم شبانه تبدیل به جلسهی تفتیش عقاید با موضوعی شد که همهیشان بر سر آن اتفاقنظر داشتند: چهطور میتوانستم از قاتل جمال خاشقجی دفاع کنم؟ سعی کردم برایشان توضیح بدهم. بعد، برای بار دوم همین سؤال را تحمل کردم. و باز دوباره همین کار را کردم. تا اینکه اعصابم خرد شد. رو به آنها کردم و چیزی را که واقعاً در فکرم بود، فریاد زدم: «شما چپیهای دیوانه عقلتان را از دست دادهاید! همهیتان باید از من تشکر کنید که از پارتیهای به صرفِ کوکتلتان در [دانشگاه] «جورجتاون» مقابل اسلامگراهای رادیکال حفاظت کردهام و از دوستان یهودیمان مقابل قاسم سلیمانی دفاع کردهام.» همهجا مطلقاً ساکت شد. «سوزان» [همسرم] هرقدر میتوانست خودش را خوشحال نشان داد و با صدای بلند گفت: «خیلی خب؛ دورهمی دوستداشتنیای بود!» با عجله از مهمانی بیرون زدیم؛ مهمانیای که به نوبهی خودش یک دنیای پست و کثیف بود.
مستند آمریکایی «جنگ سایه» دربارهی نقش شهید سلیمانی در جنگ میان ایران و آمریکا بر سر کنترل خاورمیانه [دانلود با حجم ~ ۲۰۰ مگابایت]
در همینباره بخوانید:
›› روایت مستند آمریکایی از حاج قاسم و «جنگ سایه» ایران با آمریکا
››اعتراف مقام سابق سیآیای: آمریکا باید از راهبرد خاورمیانهای قاسم سلیمانی درس بگیرد
›› «کوریدور زمینی تهران-مدیترانه» / نیروهای حاج قاسم پشت مرزهای رژیم صهیونیستی
آنچه خواندید قسمت هفتم از خلاصهی کتاب «هرگز کوتاه نیا» به قلم مایک پمپئو، وزیر خارجهی سابق آمریکا و مدیر سابق سیآیای، بود. قسمتهای قبلی این مجموعه گزارش را از لینکهای زیر بخوانید. قسمتهای بعدی این مجموعه بهزودی در مشرق منتشر خواهد شد. برای مطالعهی ترجمهی مشرق از کتابهای دیگر به کتابخانهی مشرق مراجعه نمایید.
قسمتهای قبلی مجموعه گزارش
◄ قسمت اول: خدمت در دولت ترامپ لطف خدا بود/ آمریکا درخشانترین ستاره در تاریکترین آسمانهای جهان است
◄ قسمت دوم: فشار کوبندهای به ایران آوردیم/ برنامهای برای تعطیلات در تهران ندارم
◄ قسمت سوم: ماجرای انتخاب «آیتالله مایک» برای عملیات علیه ایران/ سلوک با رئیس موساد به صرف ویسکی و سیگار
◄ قسمت چهارم: برجام یک کیسه «باقالی سحرآمیز» بود/ قاسم سلیمانی مغز متفکر برنامههای ایران بود
◄ قسمت پنجم: برجام حتی یک سند امضاشده هم نبود/ ماجرای «شاهکار موساد در سرقت آرشیو هستهای ایران»
◄ قسمت ششم: سیاست «فشار حداکثری» و تشکیل «گروه اقدام ایران» / نقش چین در خنثیسازی تحریمهای ضدایرانی دولت ترامپ
[۱]Never Give an Inch: Fighting for the America I Love Link
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
سال۲۰۱۷ را باید نقطه عطف جنگهای سایبری در جهان نامگذاری کرد. دقیقا همان سالی که ترامپ با همراهی ملکسلمان و عبدالفتاح السیسی مرکزی را در ریاض، پایتخت عربستان با عنوان «مرکز اعتدال» تاسیس میکنند.
به گزارش مجاهدت از مشرق، هدف راهاندازی این مرکز مبارزه با افراطگرایی عنوان میشود و بنابر ادعای مسئولان سعودی بهصورت تخصصی در سه حوزه مربوط به فناوری اطلاعات، تحلیل و داده کاوی فعالیت میکند. سرویس فارسی خبرگزاری رسمی رژیم سعودی، موسوم به آژانس خبری سعودی، این مرکز را اینگونه معرفی میکند: «مرکز بینالمللی مبارزه با تروریسم اعتدال، یکی از نتایج زحمات خادم حرمین شریفین، ملک سلمان بن عبدالعزیز آلسعود و رهبران کشورهای جهان برای مبارزه با تروریسم با استفاده از فناوری روز بهشمار میرود. مرکز اعتدال سمبل مرحله جدید و پیشرفتهای از مبارزه با افراطگرایی از طریق فکری، فرهنگی و تقویت همزیستی و صلح بین ملتهاست. این مرکز از طریق بررسی و تحلیل افکار افراطی و ارائه رهنمودهای مختلف و برنامههای متنوع به مرجعی اصلی و مهم برای مبارزه با تروریسم تبدیل خواهد شد. اعتدال، زیرساختهای اصلی برای موفقیت را در اختیار دارد که مجهز بودن به فناوری پیشرفته برای مبارزه با افراطگرایی در شبکههای اجتماعی و سایتهای اینترنتی از جملهآنهاست و میتواند با نرم افزارهای جدید به رصد و تحلیل هرگونه محتوای افراطی در اینترنت بپردازد. این مرکز به زبانهای مختلف فعالیت کرده و بهدنبال نهادینهکردن مفاهیم اسلام معتدل، همزیستی مسالمتآمیز و رسواساختن تبلیغات گروهکهای افراطی و تروریستی است.»
در این گزارش، نگاهی خواهیم داشت به فعالیتهای این مرکز و نقشی که در جنگ ترکیبی علیه ایران دارد. به گزارش مجاهدت از جامجم، همین تعریف کوتاه از سوی آژانس خبری سعودی، چند کلیدواژه مهم و حیاتی را در خود گنجانده که نگاهی مدقانه به آن میتواند از رازهای این مرکز مرموز پرده بردارد. با فناوری پیشرفته برای مبارزه با افراطگرایی در شبکههای اجتماعی و سایتهای اینترنتی، توانایی رصد و تحلیل هرگونه محتوای افراطی در اینترنت به زبانهای مختلف را دارد و بهدنبال نهادینهساختن مفاهیم اسلام معتدل و همزیستی مسالمتآمیز است. عملا مرکز اعتدال با همکاری آمریکا شبکهای از فناوری را زیر یک سقف جمع کرده تا با یک کار تشکیلاتی و هماهنگ بتوانند اعتدال دنیای نوین را که برپایه فناوری، اطلاعات و اینترنت استوار است به سود قدرتهای استکباری برهم بزند. این ادعایی برخاسته از یک ایدئولوژی متعصبانه نیست، بلکه واقعیت است که برای درک بهتر آن پیشنهاد میشود ادامه این گزارش را بخوانید.
فناوری پیشرفته در مرکز اعتدال
وقتی سخن از فناوری پیشرفته در جهان میشود بلادرنگ نام سه شخص در این عرصه به ذهن میآید؛ ایلان ماسک، مارک زاکربرگ و بیل گیتس. ماسک؛ متولد آفریقای جنوبی و ساکن آمریکاست. مالک توییتر و شرکت اسپیسایکس رویای ساخت مجموعهای متشکل از هزاران ماهواره استارلینک را در سر میپروراند تا مشکل دسترسی به اینترنت در کرهزمین را حل کند. زاکربرگ؛ شهروند آمریکایی است و مالک شرکت «متا». این شرکت به عنوان شرکت مادر فیسبوک، واتساپ و اینستاگرام شناخته میشود. گیتس؛ مالک شرکت مایکروسافت. وقتی این سه نام در کنار یکدیگر قرار میگیرند ماهیت شبکهای که در بالا از آن صحبت شد، بیش از پیش به چشم میآید و رنگ واقعیت به خود میگیرد. عملا آژانس خبری سعودی، به درستی بیان کرده مرکز اعتدال با فناوری پیشرفته و رصد و تحلیل فعالیت کاربران در فضای مجازی با کمک آمریکاییها به دنبال مقابله با رشد و نمو جریانهای مقاومت در سراسر جهان از طریق فضای مجازی است. جهتدهی به اسلام و مسلمانان اصلیترین هدف مرکز اعتدال، نکته قابل توجه و هدفی که آژانس خبری سعودی به آن اشاره کرده و نباید به سادگی از کنار آن عبور کرد، تعریف نوعی خاص از اسلام با واژهسازی «نهادینهساختن مفاهیم اسلام معتدل» است. پس تا به اینجا و برگرفته از ادعای موسسان مرکز اعتدال سعودی، این مرکز با گردآوری همه ظرفیتهای فناوری روز دنیا به دنبال تعریف و ترویج اسلام موردپسند خود است. موید این ادعا تاریخ تولد مرکز اعتدال است؛ درست در زمانی که منطقه و خاورمیانه مشغول جشن شکست داعش به عنوان اسلامگرایان افراطی است، مرکزی با ادعای مقابله با افراط و با هدف نهادینهکردن مفاهیم اسلام معتدل توسط حامیان اسلامگرایی افراطی چشم به جهان میگشاید.
استراتژی مرکز اعتدال چیست؟
اهداف راهبردی پیشبینیشده در این مرکز عمدتا بر عملیات روانی علیه گروههای غیرهمسو و توانبخشی گروههای همسو با هدف ترویج افکار و عقاید مدنظر تمرکز داشته و برای ایجاد فشار تبلیغی و رسانهای به نهادهای بینالمللی برای وادارسازی آنان به اقدام علیه گروههای مخالف تنظیم شده است. به دلیل سابقه سیاه رژیم سعودی در تاسیس و راهبری گروههای افراطی با تفکرات تکفیری، مرکز اعتدال ذیل سند راهبردی موسوم به اصلاحات بنسلمان، ماموریتی ویژه نیز در خصوص تطهیر این رژیم دارد؛ لذا عموم فعالیتهای تخریبی این مرکز با پوشش فعالیتهای فرهنگی به ظاهر اعتدالگرا انجام میشود.
آغاز ماموریتهای مرکز اعتدال با ۳ اقدام عملیاتی
مرکز اعتدال از بدو تولد ماموریت خود را حول سه محور مهم آغاز میکند؛
اقدام نخست) کشف استعداد از نیروهای افراطی منطقه برای مقابله با اندیشه مقاومت:
شکار قابلیتها مسألهای بود که تلاش بسیاری برای آن صورت گرفت. در مرکز اعتدال، بدون توجه به دین و مذهب و قومیت، هر انسانی که بغض و کینهای نسبت به تفکر مقاومت داشت یا هر صاحب فکری که آمادگی مخالفت با ایران را داشت، رصد میشد و با ترفندهای مختلف زمینههای جذبش فراهم میشد. برای برخی دورههای آموزش رسانهای برگزار میشد که بسیاری از این دورهها هیچ ارتباط مستقیمی با مرکز اعتدال نداشت و فقط برای پرورش نیروی مورد نظر برنامهریزی شده بود. فقط در دوسال اول رصد توسط مرکز اعتدال، با پذیرش یکصد هیأت بازدیدکننده خارجی از ۳۰کشور جهان و ۴۰نهاد بینالمللی همسو، ایجاد همکاری و مشارکت با سازمانهای مردمنهاد، مؤسسات خیریه، دانشگاهها، انجمنهای دینی، ایجاد دفاتر نمایندگی در اروپا، آمریکای شمالی، آسیا، آفریقا و ایجاد بانکاطلاعاتی با موضوع گروههای افراطگرا و مراکز تبلیغاتی و رسانهای جمعیت قابلتوجهی را برای شروع جنگ مورد نظر آماده کردند. ارتش سایبری عربستان ابتدا خودش را به شکل یک مرکز پرزرقوبرق صلحاندیش نشان داد اما حالا و پس از گذشت قریب به شش سال از تاریخ تولدش، رسما تبدیل به یک پایگاه کاملا نظامی شده و برای خودش گروههای متنوعی از جنگاوران را
صفآرایی کرده است.
اقدام دوم) حمله به اعتبار محور مقاومت در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی:
شاید هشتگسازی امری ساده و عمومی قلمداد شود اما مرکز اعتدال حتی با تشخیص نقاط ضعف و شکافهای کوچک در کشورهای مورد نظر منطقه، تمرکز نارضایتیهای مردمی را به سمت آن نقاط میبرد تا باروت نارضایتیها بهوسیله چاشنیهایی به نام هشتگ بهسرعت تبدیل به یک انفجار مهیب شود. برای درک این موضوع بهتر است به اتفاقات پنج سال اخیر منطقه نگاهی بیندازیم. اعتراضات مردم لبنان، عراق و ایران. تمامی آنها شباهتهای بنیادی بسیاری با یکدیگر دارند. یک انفجار در بندر بیروت بهانه خوبی است برای شروع جنگ نارضایتی در لبنان. وقتی مردم لبنان مثل هر روز به شبکههای اجتماعی برای خواندن اخبار و ارتباط به حلقه نزدیکان خود مراجعه میکنند، متوجه میشوند که مردم در شبکههای اجتماعی یک یا چند کلمه را مدام تکرار میکنند درست مثل شعارهایی که در اعتراضات خیابانی سر داده میشود و این همان قدرت هشتگسازی است. حالا تمام مردم جامعه به طنابهای نامرئی در دست سعودی برای یک حرکت مشخص وصل شدهاند! در عراق هم بارها این بمباران مجازی تجربه شد. مواد لازم در عراق هم همین است. کشف نارضایتی مردمی، همبستگی نسبی با یک حزب مخالف و در نهایت ایجاد یک بههم پیوستگی در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی برای اعلام اعتراض گسترده.
اقدام سوم) رصد، تحلیل و آنالیزهای عمیق با استفاده از یک هوش مصنوعی قدرتمند
شاید بتوان گفت مهمترین ضلع اقدامات سهگانه مرکز اعتدال، همین گام است. تحلیل و آنالیز در این جنگ به قدر داشتن موشکهای هدایتشونده نقطهزن دارای ارزش بود. مرکز اعتدال برای این جنگ نیاز داشت تا فضای تاریک و درهم ریخته شبکههای اجتماعی برایش روشن و واضح شود. قابلیت پیشبینی، عظیمترین و مهمترین امکانی است که میتواند یک طرف را در جنگ پیروز کند اما این امکان در حد توان مرکز اعتدال و سعودی نبود. حالا وقت عمل به قولی بود که آمریکاییها به عربستان داده بودند. مرکز اعتدال با هماهنگی کامل انجمن اینترنتی آمریکا یعنی گوگل، فیسبوک، واتساپ، توییتر و آمازون و نیز دسترسیهای ویژهای که برای این مرکز ایجاد شده، بهطور مداوم در حال رصد و تحلیل محتوای کاربران در شبکههای اجتماعی برای کشف گرایشهای فکری اهداف و سوژههای مهم و مورد نظر است. گفتنی است که این تکنولوژی مهر و موم شده و نتایج آن بدون دخالت و اعمال هیچ نیروی بومی مرکز اعتدال، صرفا برای مشاهده و استفاده در اختیار آنها قرار گرفته و میگیرد. در این میان مرکز اعتدال از بهترین و بهروزترین راهبردها و تاکتیکهای جنگ رسانهای نیز برخوردار میشود. این پکیج چنان دقیق است که حتی برای یک شهروند ساده در روستایی دور افتاده برنامه میچیند تا بتواند بزرگترین درهمریختگی را برای جامعه هدف آن هم با بیشترین سطح پراکندگی ایجاد کند. آنالیزها به کمک راهبردها و تاکتیکها درست مثل یک رهبر ارکستر ذرهذره رفتارها را هدایت میکنند. اینکه صدای کدام ساز باید بالا یا پایین باشد، هر نوازنده کی بنوازد یا ریتم ها کی و چگونه تند و کند شوند. در این دوره از اغتشاشات ایران، حکم سکوت به منافقین داده میشود، سلطنتطلبها با تمپوی پایین مینوازند و اوج صدا را به سمت سلبریتیهایی میبرند که بزرگ شدهاند و حالا برای بالابردن صدا میتوان از آنها استفاده کرد! مرکز اعتدال همچنین رصد عمده فعالیتهای نهادهای بینالمللی مانند مرکز مشارکت جهانی (GEC)، گروه کار اجرایی ضدتروریسم (CTIF)، مرکز جهانی همکاریهای امنیتی (Global Center)، سازمان امنیت و همکاری اروپا ( OSCE) و شبکه آگاهیبخشی درباره تندروی (RAN) را مستمرا در دستورکار خود دارد.
و حالا عملیات!
همه این اقدامات در خدمت بخش اجرایی مرکز اعتدال است که پس از رفتوبرگشت اطلاعات با کارفرمایان عبری ــ غربی و تدوین سناریوهای عملیاتی، تازه مشغول به کار شده و براساس دستورالعملهای رسیده اقدام به عملیات روانی میکند. ازجمله مهمترین عملیاتهای این مرکز از ابتدای تاسیس تاکنون، راهبری مجازی اغتشاشات خیابانی و تخریب اعتماد عمومی به نظامهای حاکم در لبنان، عراق و ایران در سالهای ۹۷ و ۹۸ و ۱۴۰۱ بوده که در بستر شبکههای اجتماعی بهعنوان بازوی کمکی رسانههای اصلی جریان ضدمقاومت به ایفای نقش پرداخته است. ردپای مظنون اصلی قتل خاشقچی در مدیریت مرکز اعتدال یکی از نکات قابلتوجه درباره این مرکز بهاصطلاح مقابلهکننده با تفکرات افراطی، حضور پررنگ فردی است به نام سعود القحطانی.
اما سعود القحطانی کیست؟
قحطانی در ظاهر روزنامهنگار عربستانی است که بیشتر فعالیتهای سایبری و اینترنتی حاکمیت رژیمسعودی در زمان محمد بنسلمان زیر نظر این عنصر امنیتی نزدیک به ولیعهد صورت گرفته و مرکز اعتدال نیز از این قاعده مستثنا نیست. عنوان رسمی سمت او «ناظر کل مرکز دروس و امور رسانهای» بود اما فعالیتهای القحطانی به امور سایبری و اینترنتی محدود نمیشود.
سعود بن عبدا… بن سالم بن محمد بن قاسم الوهابی القحطانی (زاده ۷ ژوئن ۱۹۷۸) مشاور سابق دربار سعودی و اهل عربستان است. او مشاور حقوقی ملکعبدا… و مشاور رسانهای شاهزاده محمد بنسلمان بود اما پس از قضیه قتل جمال خاشقچی بهعنوان مظنون اصلی، در سال ۲۰۱۸ با فشار دولت ترکیه و به ناچار
از این سمت اخراج شد! مجتهد افشاگر اسرار آلسعود، القحطانی را اینگونه معرفی میکند: نقش سعود القحطانی در عربستان با وجود ناپدیدشدنش از صحنه سیاست پس از مشارکت در ترور جمال خاشقچی» روزنامهنگار منتقد سعودی در کنسولگری عربستان در استانبول در سال ۲۰۱۸، پایان نیافته است.
وی پس از محمد بنسلمان دومین مرد عربستان است که تقریبا در نیمی از امور دولتی نفوذ دارد و در دادسرای عمومی نیز مداخله میکند. افشاکننده اسرار آلسعود اعلام میکند که سعود القحطانی پس از یک غیاب طولانیمدت بعد از قتل جمال خاشقچی به دفتر خود در دربار سلطنتی برای انجام فعالیتهایش بازگشت. سعود القحطانی علاوه بر مشارکت در ترور جمال خاشقچی به جنایتهای دیگری مانند شکنجه و آزار جنسی لجین الهذلول، فعال زن سعودی و همچنین تلاش برای ترور سعدالجبری، مقام سابق سعودی در کانادا متهم است. به گفته بسیاری از فعالان حقوق بشر عربستانی و کسانی که از زندانهای رژیم سعودی آزاد شدهاند، سعود القحطانی در بازجویی و شکنجه روحی و جسمی فعالان حقوق زن نقش زیادی دارد.
سال گذشته سازمان دموکراسی برای جهان عرب طی گزارشی مبسوط تأکید کرد که سعود القحطانی اقدام به کشتن سایر تبعیدیان سعودی در خارج از کشور نمود و فعالان زن حقوق بشری را در زندان مخفی عربستان شکنجه کرد. القحطانی همچنین در عملیاتهای نظارتی و هک روزنامهنگاران سعودی و فعالان حقوق بشر شرکت داشته است.
عبدا… العوده، مدیر منطقه خلیجفارس در سازمان داون درباره القحطانی میگوید: «او مجری وفادار دستورات بنسلمان در زمینه استفاده از خشونت در سطح داخلی و بینالمللی است. اگر میخواهید بفهمید محمد بنسلمان کیست، به آثار کشتار، شکنجه و ظلم و ستمهایی که القحطانی از خود بر جای گذاشته است نگاه کنید.
چرا مرکز اعتدال مهم است؟!
همه این مطالب برای دو مخاطب خاص بیان شد؛ مردم و مسئولان. هر دو مخاطب باید بهخوبی بدانند که امروز جمهوری اسلامی ایران در میان یک معرکه بزرگ رسانهای، سایبری قرار دارد. مردم باید باور کنند که در فضای مجازی زیر حجم وسیعی از بمباران اطلاعات درست و غلط نهادهای مغرضی چون مرکز اعتدال قرار دارند و ناگزیرند برای سلامت روح و روان و ذهن خود، سطح سواد رسانهای و تحلیلی خود را افزایش دهند تا هرآنچه در فضای مجازی میبینند را باور نکنند. از طرفی مسئولان امر باید بپذیرند و باور کنند که در این معرکه بزرگ ملزم به رعایت قواعد این جنگ جدید و آمادهسازی امکانات و زیرساختهای لازم برای مقابله فوری با این نبرد همهجانبه هستند.
منبع: روزنامه جام جم
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
اعلام مصونیت رسمی ولیعهد سعودی از طرف دولت آمریکا، این پرسش را مطرح میکند چه عواملی موجب میشود که یک نظام سیاسی به یکباره تمام ادعاهای نگهبانی از رعایت حقوق بشر در جهان را فراموش میکند.
به گزارش مجاهدت از مشرق، پیش از ورود دموکراتها و جو بایدن به کاخ سفید، یکی از شعارهای اصلی این حزب «دفاع از حقوق بشر» در سراسر جهان، بدون در نظر گرفتن رابطه دولتها با واشنگتن بود. در جریان کارزار انتخاباتی «بایدن- هریس»، محمد بن سلمان، نخست وزیر و ولیعهد سعودی به دلیل نقض سازمان یافته حقوق مخالفان و همچنین قتل «جمال خاشقچی»، روزنامهنگار و منتقد خاندان آل سعود، هدف حمله شماره یک دموکراتها بود؛ محمد بن سلمانی که به خاطر قتل وحشیانه و با اره خاشقچی، لقب «محمد اره» سفر تیرماه بایدن به جده و نوع عملکرد وی در قبال محمد بن سلمان نشان دهنده تداوم مصونیت وی در واشنگتن داشت.
بایدن که روزی سخن از «مجازات قطعی» عاملان قتل وحشیانه خاشقجی در کنسولگری سعودی در استانبول میگفت، حال پس از قرار گرفتن در چارچوبهای دیپلماتیک و در نظر گرفتن منافع بلند مدت آمریکا در رقابت با چین و روسیه در خاورمیانه، سخن از گسترش روابط راهبردی با سعودی میگوید.
مصونیت برای شاهزاده
به گزارش مجاهدت از «آسوشیتدپرس» وزارت دادگستری آمریکا اخیراً در پاسخ به یک نظر مشورتی تصمیم گرفت تا برای محمد بن سلمان، در ارتباط با پرونده قتل جمال خاشقچی مصونیت از پیگرد قانونی قائل شود.
این حکم در پاسخ به شکایت خدیجه چنگیز علیه ولیعهد جوان سعودی در دادگاه فدرال در واشنگتن صادر شده است. مایکل کیلوگ، وکیل محمد بن سلمان با استناد به پست جدید شاهزاده به عنوان رئیس شورای وزیران سعودی، سخن از مصونیت سیاسی «ام بی اس» در برابر نظام قضائی آمریکا آورده بود.
نامزد جمال خاشقچی اعلام این حکم را نشان دهنده اصالت «پول» در واشنگتن دانست و به شدت از آن انتقاد کرد. صدور این حکم دقیقاً در نقطه مقابل ادعای دولت فعلی آمریکا در خصوص پاسخگو کردن قاتلان خاشقچی و اولویت دادن به مسئله حقوق بشر در سراسر جهان است.
وعده توخالی
در جریان کارزار انتخاباتی سال ۲۰۲۰، بایدن بارها در جمع هواداران خود اعلام کرده بود که بر سر ماجرای قتل جمال خاشقچی مسامحه نخواهد کرد و مسببان اصلی جنایت در کنسولگری سعودی در ترکیه را مجازات خواهد نمود.
با این حال پس از پیروزی وی در انتخابات و انتشار گزارش محرمانه سازمان سیا درباره قتل جمال خاشقجی که در آن به صراحت بر نقش محمد بن سلمان به عنوان تأیید کننده عملیات قتل یا دستگیری این روزنامهنگار مخالف دولت ریاض اشاره شده بود، تبعات جدی برای این شاهزاده جاه طلب به همراه نداشت.
به عبارت دیگر منافع راهبردی آمریکا در حفظ روابط حسنه با ریاض سبب شد تا واشنگتن به جای مجازات مجرم، گزینه «تعامل» و «همکاری» را انتخاب کند. مقامات آمریکایی دلیل این چرخش موضع را نفوذ و قدرت سعودی در «جهان عرب» اعلام کرده و صرفاً به تحریم و وضع محدودیت روادید برای «یگان ببر» که مسئول شناسایی و ترور مخالفان آل سعود در خارج از پادشاهی است، بسنده کرد.
در دوران ریاست جمهوریخواهان بر کاخ سفید نیز ترامپ سخن از «مجازات سخت» سعودی در صورت دست داشتن این کشور در ماجرای قتل جمال خاشقچی سخن میگفت. با این حال در همان دوران نیز مقامات آمریکایی معاملات تسلیحاتی با ریاض را به عنوان بخشی از مجازات این کشور بیان نمیکردند.
این درحالی است که شماری از قانونگذاران آمریکایی خواهان توقف فروش سلاح به عربستان در صورت تأیید قتل خاشقجی در کنسولگری این کشور در استانبول شده بودند.
دونالد ترامپ در نشستی با خبرنگاران در کاخ سفید با ایده نمایندگان کنگره مخالفت کرد و گفت: «اگر چنین کاری بکنیم، انگار خودمان را مجازات کردهایم.» همچنین روابط حسنه محمد بن سلمان با داماد ترامپ یعنی جراد کوشنر، موجب ایجاد مصونیت و تقویت ای گاه این شاهزاده سعودی در دستگاه سیاست خارجی آمریکا شده بود و امکان هرگونه برخورد جدی با وی را سخت میکرد.
لابی سعودی در آمریکا به اندازهای در دو حزب جمهوریخواه و دموکرات نفوذ دارد که به دنبال باز کردن پای ایران به پرونده حمله شهروندان سعودی به برجهای دو قلو در سال ۲۰۰۱ بود. پس از انتشار گزارش ۲۸ صفحه کمیته تحقیق و تفحص کنگره، سعودیها نه تنها به دنبال رد هرگونه ارتباط ریاض با این حادثه بودند بلکه قصد داشتند تا پای ایران را به عنوان متهم ردیف اول به این پرونده باز کنند!
پادشاه لابیها
پادشاهی سعودی به عنوان یکی از محافظهکارترین دولتهای جهان، برای بهبود تصویر خود نزد افکار عمومی جامعه آمریکا و جهان گستردهترین شبکه لابی و روابط عمومی را در نظام سیاسی آمریکا ایجاد کرده است. به عنوان نمونه اخیراً سعودیها تبدیل به حامی مالی تیم «ال آی وی» در لیگ گلف آمریکا شدهاند.
حمایت سعودی از تیمهای ورزشی سبب به حاشیه رفتن جنایات این رژیم و تقویت قدرت نرم آنها نزد افکار عمومی میگردد. مؤسسه «کورویس کامیونیکیشن» به عنوان یکی از بزرگترین آژانسهای روابط عمومی در آمریکا، به گواه «قانون ثبت عوامل خارجی» نزدیک به ۱۸ میلیون دلار، پس از افشای ماجرای قتل جمال خاشقچی دریافت کرده است.
پیش از این، «کورویس» به سعودیها کمک کرده بود تا تصویر خود را پس از مشخص شدن دست داشتن اتباع این کشور در حمله به برجهای تجارت جهانی بازسازی و مرمت کند.
یکی دیگر از اقدامات سعودی برای بهبود تصویر حقوق بشری خود در آمریکا همکاری با مؤسسه «لارسون شاناهان اسلیفکا» در ایالت آیوا بود که از طریق برقراری ارتباط با سیاستمداران محلی، سازمانهای غیرانتفاعی، سازمانهای مذهبی و حتی دبیرستانها به دنبال انتقال این پیام به داخل جامعه آمریکا بود که وضعیت حقوق بشر در سعودی در مسیر بهبودی قرار دارد.
در میان گروههای لابی سعودی در آمریکا نام برخی اندیشکدهها و مراکز تحقیقاتی بسیار برجسته نیز به چشم میخورد. به عنوان مثال پس از قتل جمال خاشقچی «انیستیتو خاورمیانه» در اظهارات عمومی خود اعلام کرد که ۶۰۰ هزار دلار از «آرامکو سرویس» دریافت کرده است.
«مرکز راهبردی و مطالعات بینالمللی» با آنکه در روزهای ابتدایی قتل خاشقچی دست رد به کمکهای مالی سعودی زد اما پس از مدتی تبدیل به یکی از طرفداران سفر جو بایدن به عربستان شد. اطلاعات مالی این مراکز نشان از دریافتها صدها هزار دلار از سوی دربار سعودی دارد. نهادهای دانشگاهی مانند دانشگاه «ام آی تی» نیز مجموعاً بیش از ۲.۶ میلیارد دلار کمک مالی دریافت کردند.
حقوق بشر در خدمت منافع اقتصادی
شاید نکته کلیدی درباره بازگو شدن شعارهای «حقوق بشری» در تریبونهای تبلیغاتی غرب، سنجش «منافع» دولتهای اروپایی و آمریکا باشد.
اگر عربستان روزنامه نگار منتقد خود را به راحتی بکشد و جنازه وی را از بین ببرد، اگر زندنهای ریاض پر از زندانیان سیاسی- عقیدتی باشد و به راحتی حکم اعدام با شمشیرِ نوجوانان شیعه همچون «عبدالله الحویطی»، «عبدالله الدرازی»، «علی السبیتی»، «حسن زکی الفرج»، «جلال آل لباد»، «مهدی المحسن»، «جواد قریریص» و «یوسف المناسف» در دستگاه قضائی سعودی صادر شود، برای دولتهای غربی از اهمیت زیادی برخوردار نیست زیرا قراردادهای تجاری- تسلحیاتی با ریاض در اولویت قرار دارند.
واقعیت آن است که غربیها نگاه ابزاری به مقوله حقوق بشر دارند و بسته به منافع خود در زمان و مکانهای مختلف از این سلاح علیه دشمنان خود استفاده میکنند.
بهره سخن
در هنگامه انتخابات نامزدهای پست ریاستجمهوری آمریکا، معمولاً شعارهای تندی در زمینه دفاع از حقوق بشر یا دموکراسی، در داخل یا خارج از آمریکا، سر داده میشود، اما زمانی که کاندیداها بر سریر قدرت تکیه میزنند، این «منافع» ملی، حزبی یا فردی آنها است که در اولویت نخست قرار دارد.
دونالد ترامپ و جو بایدن هر دو پیش از رسیدن به سکان قدرت، سخن از نقض حقوق بشر توسط رژیم سعودی به میان میآوردند، اما به محض ورود به کاخ سفید و دریافت نخستین توصیهها در خصوص سیاست خاورمیانهای آمریکا، نظر خود را در برابر ریاض تعدیل و سیاست «تعامل» را به جای «مجازات» انتخاب میکنند.
محمد بن سلمان ولیعهد جوان سعودی سعی کرده است تا با ایجاد شبکه گسترده در میان رسانهها، گروههای لابی، دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی آمریکا، جلوی افشای سیستماتیک حقوق بشر در پادشاهی سعودی را بگیرد.
به عنوان مثال محمد بن سلمان، برای به حاشیه راندن ماجرای قتل جمال خاشقچی میلیاردها دلار در جامعه آمریکا و حزب دموکرات هزینه کرد تا از این طریق از میزان فشار آنها کاسته و از شدت تنش با دولت بایدن بکاهد.
کارنامه عملی دولت بایدن به خوبی این نکته را ثابت کرد که دموکراتها یا جمهوری خواهان تنها در مقام شعار به دنبال ترویج اصول دموکراتیک و پیگیری اصول حقوق بشری هستند ما در مقام عمل و سیاست ورزی راهبردی محافظهکارانه و مبتنی بر منافع سیاسی- اقتصادی را دنبال میکنند.
محمد بیات، کارشناس مسائل بین الملل
منبع: مهر
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
حکومت سعودی در ادامه موج سرکوب روزافزون مردم عربستان، یک نوجوان ۱۳ ساله به نام عبدالله الحویطی را به اعدام محکوم کرد که واکنشهای زیادی را برانگیخته است.
به گزارش مجاهدت از مشرق، سران عربستان سعودی در جدیدترین جنایات حقوقبشری خود حکم اعدام هشت کودک بیگناه را در این کشور صادر کردهاند. رسانهها و نهادهای حقوقی در واکنشهای تندی ضمن محکومیت شدید این اقدام، تاکید کردند که تمامی این کودکان شیعیمذهب هستند؛ و بدتر از آنکه تمامی این کودکان متهم به جرائمی غیرشفاف و شبههبرانگیز شدهاند که ارتکاب آن برای کودکانی در سن و شرایط آنها غیرممکن است.
«عبدالله الدرازی»، «علی السبیتی»، «حسن زکی الفرج»، «جلال آل لباد»، «مهدی المحسن»، «جواد قریریص» و «یوسف المناسف»، هفت کودک عربستانی هستند که رژیم سعودی حکم اعدام آنان را به صورت خودسرانه و بدون هیچ تفهیم اتهامی، صادر کرده است. نفر هشتم این جمع «عبدالله الحویطی» است که کمسن و سالترین فرد بین کودکان اعدامی به شمار میرود. او در زمان دستگیری تنها ۸ سال داشته و هماکنون که در زندان به سر میبرد، ۱۳ساله است.
داستان این کودک دستگیرشده از این قرار است که در ۸ می ۲۰۱۷، نیروهای امنیتی سعودی به منزل خانواده الحویطی ( متولد ۱۸ ژوئیه ۲۰۰۲) حمله کرده و او را به اتهام دزدی و قتل بازداشت کردند؛ او پسر خانوادهای شیعیمذهب و از اقشار ضعیف جامعه بود. ۲۷ اکتبر ۲۰۱۹ دادگاه کیفری منطقه «تبوک» در شمال عربستان، الحویطی را به اتهام سرقت مسلحانه از جواهرفروشی و قتل یک پلیس با سلاح گرم در استان «ضباء» به اعدام محکوم کرد.
مادر این کودک عربستانی در توئیتی نوشت: «دادگاه کیفری تبوک به دلیل سهلانگاری خود و سرپوش گذاشتن بر هویت مجرم، پسرم را قربانی میکند. دادگاه تبوک حضور او همراه با برادر و دوستانش را در شب حادثه نادیده میگیرد و به قوانین و مقررات احترامی نمیگذارد… این دادگاه عمداً عبدالله را جنایتکار میداند تا از مسئولیت خود در این پرونده شانه خالی کند».
مادر این کودک متهم به همراه سایر اقوام بارها در صفحه توئیتری خود و با هشتگ «حادثه تبوک با حاکم ظالم همراه شده» از شاه سعودی و وزرای عربستان خواسته است تا به فساد گسترده در استان ضباء و موج بیعدالتیها رسیدگی کنند. آنها خواستند تا به بی عدالتی علیه پسرشان عبدالله پایان داده شود و شرایط این پرونده مجددا مورد بررسی قرار گیرد. وضعیت دیگر کودکان زندانی در رژیم آلسعود به همین منوال است.
واکنشها به این احکام صادرشده در عربستان همچنان ادامه دارد؛ فعالان رسانهای هشتگ «#اوقفوا_المذبحه/کشتار را متوقف کنید» را ترند کردند. «علی هاشم» فعال سیاسی توئیتری در توییتی نوشت: «عبدالله الحویطی ۱۳ سال بیشتر ندارد و دادگاه کیفری تبوک در اوایل ماه مارس ۲۰۲۲ حکم اعدام را صادر کرد».
یکی از کاریکاتوریستهای عربزبان نیز کاریکاتوری از وضعیت عبدالله الحویطی را به تصویر کشیده که مورد توجه کاربران در فضای مجازی قرار گرفته است. در این کاریکاتور، «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی در حال بریدن سر این نوجوان با اره است. حالا لقب «ابومنشار» بیش از پیش برازنده ولیعهد سعودی است؛ لقبی است که مخالفان آل سعود در پی قتل فجیع «جمال خاشقجی» خبرنگار سعودی در کنسولگری عربستان در استانبول به بن سلمان دادهاند.
حالا واکنشها به این تصمیم سران سعودی بالا گرفته است. یک کاربر عراقی با انتشار پستی نوشت: «من یقین دارم که ظالم جام ستمش را خواهد نوشید؛ اکنون هر کاری میخواهی بکن، اما بدان بعدها به تنهایی به دیدار خدا خواهی رفت…».
یک کاربر یمنی دیگر در صفحه توئیتری مادر این کودک شیعی نوشته است: «پایان فراعنه زمان بسیار نزدیک است. فرعون در اوج قدرت و عظمت پادشاهی خود بود، اما جنایات او باعث شد که در دریا غرق شود؛ و پایان فرعونان عصر کنونی هم نزدیک است، آن هم با ذبح…»
منبع: فارس
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است