جمال عبدالناصر

طرح نیل تا فرات؛ راهبردی برای استمرار سیاست‌های تهاجمی صهیونیستها

طرح نیل تا فرات؛ راهبردی برای استمرار سیاست‌های تهاجمی صهیونیستها



طرح نیل تا فرات که از ابتدای تأسیس رژیم صهیونیستی از سوی سران تل آویو مطرح می‌شود، در واقع راهبردی برای استمرار سیاست‌های تهاجمی صهیونیست ها در منطقه است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، طرح نیل تا فرات یکی از مهم‌ترین انگاره‌هایی است که رژیم صهیونیستی از ابتدای تاسیس خود به دنبال تحقق آن بوده است. تکرار ادعاهای مربوط به این طرح در شرایط کنونی که رژیم صهیونیستی جنگ را از غزه به لبنان گسترش داده است، نشان از فراهم آوردن ابزار مشروعیت‌بخش برای سیاست گسترش‌ جغرافیایی دارد.

آغاز ایده از نیل تا فرات

صهیونیست‌ها برای طرح «از نیل تا فرات» که سال‌ها از سوی رهبران این رژیم مطرح می‌شود منابع مختلفی را ذکر کرده‌اند که نخستین آن تورات است. همچنین به تمایل برخی رهبران غربی به گسترش رژیم صهیونیستی به مرزهای باستانی نیز اشاره می‌شود. از جمله سفیر بریتانیا در استانبول، در اوایل سال ۱۹۱۰ پیش‌بینی کرد که «تسلط بر مصر، سرزمین فراعنه، که یهودیان را مجبور به ساختن اهرام کردند، بخشی از میراث آینده (رژیم) اسرائیل است». رهبران اولیه رژیم صهیونیستی نیز به قصد این رژیم برای حکومت بر سرزمین‌های بزرگ اشاره کردند. در حدود سال ۱۹۰۰، تئودور هرتزل و ایزیدور بودنهایمر به طور معمول به اسکان یهودیان در فلسطین و سوریه اشاره می‌کردند.

در بخشی از خاطرات هرتزل، او بحثی را با صدراعظم امپراتوری آلمان شرح می‌دهد که از هرتزل می‌پرسد که چه مقدار زمین برای دولت مورد نظر نیاز است و هرتزل پاسخ می‌دهد: «هر چه مهاجران بیشتر باشند، زمین بیشتر می خواهیم … ما خودمختاری و حفاظت از خود را می‌خواهیم.» در صفحه ۷۱۱ کتاب خاطرات هرتزل (۱۹۶۰) آمده است که «با بودنهایمر درباره خواسته‌هایی که داشتیم، صحبت کردیم؛ از نهر مصر تا فرات…» در صفحات ۱۲۹۴ و ۱۲۹۵ همان کتاب نیز آمده است: «روی یک برگه نوشتم … شبه جزیره سینا، فلسطین مصر، قبرس… سینا – العریش – طرح قبرس».

این طرح در طول سال‌های بعد از تاسیس رژیم صهیونیستی نیز از سوی رهبران این رژیم از جمله موشه دایان و مناخیم بگین به کرّات اشاره شده است. این موضوع به طور خاص در دهه ۱۹۸۰ با مقاله ادد ینون (Oded Yinion) روزنامه‌نگار صهیونیست با عنوان «استراتژی اسرائیل برای دهه ۱۹۸۰» که در مجله عبری کیوونیم (Kivunim) در دپارتمان اطلاعات سازمان جهانی صهیونیسم منتشر گشت، مجددا مطرح شد. ینون در این مقاله برای بقای رژیم صهیونیستی دو راهبرد تبدیل به یک قدرت منطقه‌ای امپراتوری و انحلال همه کشورهای عربی و تقسیم آنها به کشورهای کوچک قومی را ارائه کرد.

رویکرد رهبران عرب در مورد طرح از نیل تا فرات

تکرار ادعاهای رهبران رژیم صهیونیستی در طول سال‌های بعد از تشکیل‌ این رژیم، اظهارنظرهای مختلفی را در بین رهبران کشورهای عربی برانگیخت. جمال عبدالناصر رئیس جمهور مصر در سال‌های ۱۹۷۰-۱۹۵۶ م استدلال می‌کرد که صهیونیست‌ها به دنبال «اسرائیل بزرگ» هستند که کل خاورمیانه مرکزی را در برگیرد و از این طریق شهروندان عرب را به «انبوهی از پناهندگان» تبدیل کنند. حافظ اسد پس از ۱۹۸۵ موضوع «اسرائیل بزرگ» را خطری قریب‌الوقوع معرفی می‌کرد که جهان عرب باید علیه آن بسیج شود. یاسر عرفات نیز در سخنرانی در شورای امنیت سازمان ملل در می ۱۹۹۰ به تلاش‌های رژیم صهیونیستی برای گسترش فراتر از مرزها را به عنوان تهدید کل منطقه اشاره کرد.

رویکرد رهبران کنونی رژیم صهیونیستی به طرح نیل تا فرات

در سال‌های اخیر هیچ نشانه روشنی مبنی بر این که رژیم صهیونیستی و رهبران آن از این هدف چشم‌پوشی کرده باشند، وجود ندارد؛ به ویژه بعد از هفتم اکتبر این ادعاها افزایش قابل توجهی یافته است. در ژانویه ۲۰۲۴، سیاستمدار اسرائیلی آوی لیپکین در یک فایل ضبط شده گفت: «در نهایت، مرزهای ما از لبنان تا عربستان سعودی و سپس از مدیترانه تا فرات گسترش خواهد یافت». این ادعاها امروز به ویژه از سوی اسموتریچ وزیر دارایی و بن‌گویر وزیر امنیت داخلی رژیم صهیونیستی مطرح می‌شود. اسموتریچ اخیرا در مصاحبه‌ای ضمن تاکید بر این ادعا گفت: «من به صراحت می‌گویم که ما خواهان یک کشور یهودی هستیم که شامل اردن، عربستان سعودی، مصر، عراق، سوریه و لبنان است». طرح این ادعاها در این برهه زمانی چند نکته را آشکار می‌سازد:

۱- نقشه صهیونیست‌ها برای غزه

نتانیاهو در ابتدای جنگ غزه اهدافی همچون نابودی کامل حماس را مطرح کرد. اما سخنان وزرایی همچون اسموتریچ و بن گویر در زمینه اشغال غزه، اسکان یهودیان در آن منطقه و قطع کمک‌های بشردوستانه به ساکنان غزه و سخنان وزیر میراث فرهنگی رژیم صهیونیستی که خواهان اشغال شبه جزیره سینا در کنار حملات تل‌آویو به لبنان شد، نشان می‌دهد که تل‌آویو اهدافی ورای فلسطین را دنبال می‌کند.

۲- لزوم هوشیاری بیشتر عرب ها

طرح مجدد ادعای «از نیل تا فرات» توسط رهبران رژیم صهیونیستی در ماه‌های گذشته لزوم هوشیاری بیشتر جهان عرب را گوشزد می کند. عدنان منصور وزیر خارجه اسبق لبنان در این باره می‌گوید: «ما با یک نقشه خطرناک مواجه هستیم که در آن، صرفا نوار غزه یا کرانه باختری و جنوب لبنان هدف صهیونیست‌ها نیستند. رژیم اشغالگر قدس درصدد تسلط بر کل منطقه است. این هدف‌گذاری، مدت‌هاست در تل‌آویو صورت گرفته، اما از سوی برخی کشورها و کشورهای عربی درک نشده است. سکوت دولت های عربی به ایجاد اطمینانی برای تل‌آویو درباره پیشبرد این نقشه خطرناک منجر شده است.»

۳- کارایی مقاومت

با توجه به حمایت‌های همه‌جانبه‌ آمریکا و غرب از رژیم صهیونیستی، به نظر می‌رسد که در صورت عدم وجود گروه‌های مقاومت همچون حماس و حزب‌الله در برابر این رژیم، تل‌آویو از مدت‌ها قبل در صدد تحقق این رؤیا برمی آمد. این ادعاها بیش از هر چیز لزوم موازنه علیه تل‌آویو و کارایی سلاح مقاومت در برابر آن را ثابت می‌کند.

نتیجه

طرح نیل تا فرات که از ابتدای تاسیس رژیم صهیونیستی از سوی سران تل آویو مطرح می‌شود در واقع راهبردی برای استمرار سیاست‌های تهاجمی صهیونیست ها در منطقه است. طرح مجدد این موضوع از سوی وزرای کابینه نتانیاهو در شرایطی که هدف این رژیم در ابتدای جنگ غزه نابودی حماس بود، احتمال چرخش در اهداف میدانی را مطرح می‌کند؛ به ویژه این که نتانیاهو بارها تاکید کرده است که به دنبال استقرار یک نظم جدید در سطح منطقه است. در این نظم جدید، قرار است رژیم صهیونیستی، غزه را به محل اسکان یهودیان و لبنان را به کشوری عاری از حزب‌الله تبدیل کند. البته نباید این نکته را نادیده گرفت که رژیم صهیونیستی تاکنون به هیچیک از اهداف اعلامی خود در جریان جنگ علیه غزه و لبنان دست نیافته است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

طرح نیل تا فرات؛ راهبردی برای استمرار سیاست‌های تهاجمی صهیونیستها بیشتر بخوانید »

پایه‌های سلطنت پهلوی بر خون مردم فلسطین و شانه‌های مردم ایران/// منتشر نشود

پایه‌های سلطنت پهلوی بر خون مردم فلسطین و شانه‌های مردم ایران


گروه سیاسی دفاع‌پرس ـ رسول حسنی؛ بوجود آمدن رژیم منحوس صهیونیسم و ریشه دواندن این علف هرز در سرزمینی که متعلق به آنها نبود وابسته به دلایل بسیاری بود که باید مورد واکاوی قرار بگیرد. این رژیم توسط منشور استقلال اسرائیل در ۱۴ مه ۱۹۴۸ تاسیس و در ۱۱ مه ۱۹۴۹ از سوی ۱۶۵ کشور از ۱۹۳ کشور عضو سازمان ملل به رسمیت شناخته شد.

در میان ۲۸ کشور یا این کشور را به رسمیت نشناختند و یا رسمیت شناختن خود را پس گرفتند. الجزایر، جیبوتی، عراق، کویت، لبنان، لیبی، موریتانی، عمان، قطر، عربستان، سومالی، سوریه، مصر، افغانستان، بنگلادش، برونئی، اندونزی، مالزی، مالدیو، مالی، نیجر، پاکستان، کوبا، کره شمالی، ونزوئلا و ایران از جمله این کشور‌ها بودند.

ایران تحت سلطنت پهلوی، در اسفند ۱۳۲۸ موجودیت اسرائیل را به صورت دفاکتو پذیرفت و علیرغم مخالفت عموم مردم و روحانیون و مجتهدین شاه معدوم رای به موجودیت اسرائیل به عنوان کشوری مسنقل داد، هر چند که برای حفظ ظاهر از فلسطین حمایت می‌کرد. شاه برای دوام سلطنت خود و از آنجایی که با جمال عبدالناصر رئیس جمهور مصر روابط تیره‌ای داشت و نیازمند به اسرائیل بود. سطح روابط شاه و اسرائیل به حدی بود که مقامات ایران نظیر بختیار با مقامات اسرائیلی نظیر موشه دایان در تهران و اسرائیل دیداری داشتند. نتیجه این دیدار‌ها ارتقای سطح روابط دیپلماتیک و آموزش ساواک توسط موساد در حوزه امنیتی و اطلاعاتی بود.

مسلما حضور کشوری مسلمان و غیر عرب در غرب آسیا برای رژیم صهیونیستی که در حال جنگ با کشور‌های عربی و مسلمان بود امتیازی ویژه محسوب می‌شد، این امر تا جایی اهمیت داشت که وقتی انورسادات بعد از مرگ جمال عبدالناصر روی کار آمد و روابط ایران و مصر از سر گرفته شد، موجب نگرانی سران اسرائیل شد که شاه به سران اسرائیل اطمینان داد، روابط ایران و مصر بر روابط ایران و اسرائیل تاثیری نخواهد داشت.

با وجودی که شاه حامی اسرائیل بود، اما این وضعیت درخصوص مردم کاملا وارونه بود، آنها با لبیک به ندای رهبران سیاسی خود مانند آیت‌الله کاشانی لوای دشمنی با اسرائیل برداشتند و عملا با رژیم صهیونیستی به مخالفت برخواستند. به همین منظور کمک‌های مالی قابل توجهی از سوی مردم ایران برای مردم مبارز فلسطین ارسال شد، اقشار مردم تجار یهودی وابسته به رژیم صهیونیستی که در ایران فعالیت اقتصادی داشتند را تحریم کردند و حتی عده‌ای برای رفتن به اراضی اشغال شده فلسطین اعلام آمادگی کردند. شاه به دلیل همین حساسیت مردم بود که رابطه‌اش با اسرائیل را علنی نمی‌کرد. 

هر چه به سال‌های پایانی رژیم پهلوی نزدیک می‌شویم رابطه ایران و اسرائیل مستحکم‌تر می‌شود، رژیم صهیونیستی سرخوش از حمایت ایران و نفت‌های بادآورده‌ای که شاه در اختیارش می‌گذاشت همچنان به یکه تازی در سرزمین فلسطین مشغول بود. اما پیروزی انقلاب اسلامی در اوج این رابطه دوستانه خواب خوش را از رژیم صهیونیستی گرفت و نام ایران کابوس ابدی اسرائیلی‌های غاصب شد.

پس گرفتن به رسمیت شناختن اسرائیل و سفارت ایران در اسرائیل برای همیشه بسته شد. ننگ رابطه با اسرائیل که شاه معدوم به نام ایران ثبت کرد با اقدام شجاعانه امام خمینی (ره) مبنی بر اشغال‌گر بودن اسرائیل و غده سرطانی خواندن آن و حمایت همه جانبه از فلسطین تطهیر شد. ایران پهلوی که زمانی یار و همراه اسرائیل بود با تبدیل شدن به ایران اسلامی به دشمن شماره یک اسرائیل تبدیل شد.

با این حال برای شناخت رابطه دقیق ایران و اسرائیل که نمی‌توان آن را نادیده گرفت باید به گذشته سفری کوتاه داشت. مطالعه تاریخ این رابطه نه تنها به شناخت چگونگی قدرت گرفتن اسرائیل کمک می‌کند بلکه به خیانت شاه پهلوی به مردم ایران و مسلمانان جهان بخصوص فلسطین کمک خواهد کرد. 

آغاز و تثبیت روابط پهلوی با اسرائیل

با صدور قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل در تاریخ ۱۹ نوامبر ۱۹۴۷ (۸ آذر ۱۳۲۶)، درخصوص تقسیم فلسطین، جامعه ایران به مخالفت برخاست. نماینده ایران در شورای امنیت نیز راجع به تقسیم فلسطین اعتراض کرد. اما در دولت «محمد ساعد مراغه‌ای» زمینه شناسایی دولت اسرائیل فراهم شد. 

رابطه ایران و اسرائیل و دیگر کشور‌های همسایه در این زمان متأثر از حکومت مصر و سیاست‌های «جمال عبدالناصر» بود. تندروی‌های ناصر و نزدیکی وی به شوروی سبب شد آمریکا سیاست خارجی خود را در خاورمیانه فعال کند و بستر مناسبی برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم بین آمریکا و دولت‌های غیرعرب از جمله ایران، فراهم شود. همین امر سبب شد روابط نفتی ـ امنیتی بین ایران و اسرائیل گسترده شود. پس از حمله اسرائیل به خاک مصر در سال ۱۳۳۵ که با حمایت انگلستان و فرانسه صورت گرفت. تعدادی از نمایندگان مجلس نوزدهم شورای ملی علیه اسرائیل موضع گرفتند.

در اردیبهشت ۱۳۴۶ نیز روابط نفتی ایران و اسرائیل فاش شد و جمال عبدالناصر به بهانه این موضوع همکاری دیپلماتیک بین کشور‌های عربی با ایران را مورد انتقاد قرار داد و بندر عقبه را بست که موجب به وجود آمدن «جنگ شش روزه» در ۱۵ خرداد ۱۳۴۶ شد.

دولت ایران نسبت به این جنگ موضعی دو پهلو گرفتند و خواستار اقدام بر اساس دستورات شاه و حل بحران از طریق سازمان ملل متحد شدند و با مقصر جلوه‌دادن جمال عبدالناصر، نسبت به تجاوزات اسرائیل موضع چندان محکمی نگرفتند. پیروزی اسرائیل در جنگ شش‌ روزه باعث خرسندی شاه شد، اما در ظاهر، دولت ایران از قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل در اول آذر ۱۳۴۶ مبنی بر عقب‌نشینی نیرو‌های نظامی اسرائیل از مناطق اشغالی، حمایت و از اعراب پشتیبانی کرد.

با مرگ جمال عبدالناصر، انور سادات، جانشین عبدالناصر شد و پذیرفت در خلیج فارس دخالت نکند. ایران نیز متقابلاً در اواخر سال ۱۳۴۹، بمباران تأسیسات غیرنظامی مصر توسط اسرائیل را محکوم کرد. برقراری روابط بین ایران و مصر باعث نگرانی اسرائیل شد. شاه که سیاست موازنه‌ای در قبال اسرائیل و مصر در پیش گرفته بود، به اسرائیل اطمینان داد که سیاست ایران نسبت به اسرائیل تغییری نخواهد کرد. 

مصر در مهر ۱۳۵۲ تصمیم گرفت از طریق جنگ نظامی، بخشی از سرزمین‌های از دست رفته خود را در جریان جنگ شش روزه از اسرائیل باز پس بگیرد. عباسعلی خلعتبری، وزیر امور خارجه، در سخنانی یک هفته قبل از شروع جنگ جدید اعراب و اسرائیل، در بیست و هشتمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد، نگهداری سرزمین‌های اشغالی را ناپذیرفتنی برشمرد و سیاست دولت ایران را در قبال بحران خاورمیانه براساس مذاکره بین طرفین امکان‌پذیر دانست به شرط آنکه که برای خروج قوای اسرائیل از سرزمین‌های اشغال شده اعراب و یافتن راه‌حلی عادلانه برای مسئله آوارگان فلسطین تضمین معقولی وجود داشته باشد.

دولت مراغه‌ای و آغاز ارتباط با اسرائیل

با این وجود در دولت «محمدساعد مراغه‌ای» ـ سال ۱۳۲۸ـ زمینه شناسایی دولت اسرائیل به صورت غیررسمی فراهم شد. ایران به دلیل توانایی اسرائیل در زمینه‌های اقتصادی ـ نظامی و نیز دشمنی کشور‌های عربی از جمله مصر و عراق با ایران مبادرت به رسمیت شناختن اسرائیل کرد.

پس از این اقدام دولت ساعد، نمایندگان مجلس تنها به اتخاذ مواضع تندی علیه دولت گرفتند و اقدام موثر دیگری علیه وزارت امور خارجه نشان ندادند. پس از آنکه شاه اسرائیل را به رسمیت شناخت یهودیان متعددی به اسرائیل مهاجرت کردند روابط بازرگانی بین دو ایران و اسرائیل آغاز شد و سرکنسولگری ایران در بیت‌المقدس دایر شد. این اقدام باعث تیرگی روابط ایران با کشور‌های عربی از جمله مصر شد. 

با روی کار آمدن محمد مصدق شرایط تغییر کرد و کنسولگری ایران در اسرائیل در ۱۵ تیر ۱۳۳۰ بسته شد. اما پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، بار دیگر موضع ایران در قبال اسرائیل تغییر کرد و مجدداً اسرائیل در جایگاه یک دولت مستقل به رسمیت شناخته شد و روابط بین دو کشور از سر گرفته شد. 

زمینه‌ها و دلایل ارتباط شاه با اسرائیل

توانایی اسرائیل در زمینه‌های اقتصادی و نظامی، دشمنی کشور‌های عربی از جمله مصر و عراق با ایران، درخواست موشه شرتوک، وزیر خارجه دولت جدیدالتأسیس اسرائیل، از ایران مبنی بر شناسایی دولت اسرائیل، تبعید آیت الله کاشانی به لبنان و دستگیری برخی از مخالفان حکومت پس از سوء قصد به جان شاه در بهمن ۱۳۲۷، فعالیت آژانس یهود در ایران و علاقه مندی اتباع ایرانی مقیم اسرائیل به ایجاد ارتباط بین دو رژیم، سفر شاه به آمریکا در سال ۱۳۲۸ و اطلاع شاه از نفوذ محافل یهود در آمریکا از جمله مواردی بود که رژیم شاه وادار شد اسرائیل را به رسمیت بشناسد. پس از شناسایی اسرائیل، انتقال یهودیان مهاجر از ایران انجام گرفت و افتتاح روابط بازرگانی بین دو کشور برقرار شد. 

پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بار دیگر موضع ایران تغییر یافت و مجدداً اسرائیل را در جایگاه یک دولت مستقل به رسمیت شناخت. شاه که با حمایت آمریکا و کمک‌های انگلیس دوباره به قدرت برگشته بود، تلاش کرد با سرکوب مخالفان، تشکیل ساواک و تکیه به آمریکا، پایه‌های سیاسی حکومت خود را تحکیم بخشد. 

بدین منظور در سیاست خارجی، سیاست موازنه مثبت را با عنوان ناسیونالیسم مثبت در سال‌های ۱۳۴۲-۱۳۳۲ انتخاب کرد. شاه با توجه به تهدیدات شوروی از یک سو و تهدید برخی کشور‌های عربی از سوی دیگر و در راستای سیاست ناسیونالیسم مثبت درصدد ارتباط با آمریکا و اسرائیل برآمد. از طرفی اسرائیل هم برای جلوگیری از انزوا به دوستانی در منطقه نیازمند بود. 

در همین راستا دکترین میثاق حاشیه‌ای دیوید بن گوریون، نخست وزیر اسرائیل، مبنی بر روابط با کشور‌های پیرامون جهان عرب با سیاست ناسیونالیسم مثبت شاه انطباق پیدا کرد. از این رو بار دیگر روابط بین دو کشور برقرار شد. 

با نزدیکی مصر به انگلیس در سال ۱۳۳۲، ایران نیز به پیمان بغداد پیوست و پس از آن به کشور‌های غربگرای محافظه‌کار عرب، ترکیه و پاکستان بیشتر نزدیک شد و از مصر دوری گرفت و همین امر، ایران و اسرائیل را به یکدیگر نزدیک‌تر ساخت. با ملی شدن کانال سوئز توسط ناصر در مرداد ۱۳۳۵، همکاری نفتی بین ایران و اسرائیل گسترش یافت. تحریم نفتی اسرائیل توسط شوروی، نفت ایران را به جایگزین نفت شوروی برای اسرائیل تبدیل کرد.

بن گوریون در سال ۱۳۳۷ به طور محرمانه به ترکیه سفر و پیمانی با آن کشور امضا کرد. بدین ترتیب پیمان حاشیه‌ای مرکب از ترکیه، ایران و اسرائیل با هدف جلوگیری از نفوذ شوروی در خاورمیانه و تلاش در جهت سقوط حکومت انقلابی جمال عبدالناصر در مصر تشکیل شد.

بدین ترتیب در تیر ۱۳۳۹، مذاکراتی بین دو طرف جهت ایجاد روابط اقتصادی صورت گرفت که متعاقب آن کشور‌های عربی به خصوص مصر به ایران اعتراض کردند. شاه در مصاحبه‌ای اعلام کرد که ایران از سال ۱۳۲۸ رژیم اسرائیل را به صورت دوفاکتو (بالفعل) به رسمیت شناخته هست و از آن زمان تاکنون تحولی در روابط دو کشور به وجود نیامده هست. به دنبال آن سفارت ایران در اسرائیل در سال ۱۳۳۷ گشایش یافت و اسرائیل نیز در تهران سفارتخانه دایر کرد. اما برقراری ارتباط با دولت اسرائیل به قطع روابط ایران و مصر در ۵ مرداد ۱۳۳۹ منجر شد.

علاوه بر همکاری‌های نفتی، همکاری‌های امنیتی نیز به این روابط عمق بیشتری بخشید. مقامات امنیتی ایران با دیدن توانایی موساد، خواستار گسترش روابط شدند؛ از این رو همکاری نفتی و امنیتی محور همکاری بین دو کشور شد. از دیگر زمینه‌های همکاری بین ایران و اسرائیل در زمینه بهره گیری ایران از فنون و تکنیک‌های جدید در زمینه کشاورزی بود. شاه می‌خواست از این طریق برای پیش بردن برنامه اصلاحات ارضی بهره گیرد. 

نزدیکی مصر و سوریه با شوروی از یکسو و پیروزی اسرائیل بر اعراب در جنگ اکتبر ۱۹۵۶ از سوی دیگر، زمینه همکاری ایران و اسرائیل را بیش از پیش فراهم کرد. از دیگر تحولات منطقه که بر نزدیک شدن ایران و اسرائیل تأثیر گذاشت، کشته شدن عبدالکریم قاسم در ۱۹۶۳ در عراق و روی کار آمدن عبدالسلام عارف، به قدرت رسیدن بعثی‌ها در سوریه و امضای قرارداد اتحادیه فدرال بین عراق و سوریه و مصر در ۲۸ فروردین ۱۳۴۳ در قاهره بود. 

بخشی از روابط ایران و اسرائیل در قالب فروش تسلیحات نظامی بود. در دی ۱۳۴۲، طی مذاکره‌ای فروش اسلحه یوزی به ایران آغاز شد و در سال ۱۳۴۴، قراردادی به میزان شش میلیون دلار بین اسرائیل و ایران برای خرید و تعمیرات تجهیزات منعقد شد. این خرید‌ها هنگامی صورت گرفت که دولت‌های کندی و جانسون در زمینه فروش تسلیحات به ایران محدودیت اعمال کردند و به همین دلیل شاه به اسرائیل به عنوان «آمریکای کوچک» نگاه می‌کرد.

پیروزی اسرائیل در جنگ شش روزه و تصرف ساحل غربی رود اردن، جولان و صحرای سینا تا ساحل شرقی کانال سوئز مایه شادی حکومت ایران شد. زیرا پیروزی اسرائیل مساوی با شکست عبدالناصر بود که مهم‌ترین مخالف شاه در منطقه محسوب می‌شد. منازعات اعراب و اسرائیل که بار دیگر با شکست اعراب پایان یافت، موقعیت اسرائیل را در منطقه مستحکم کرد و تضعیف جبهه اعراب، به خصوص مصر به رهبری جمال عبدالناصر، را به دنبال داشت. در این میان حجم مبادلات بازرگانی ایران و اسرائیل افزایش یافت و میزان زیادی از نفت ایران به اسرائیل صادر شد. 

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

پایه‌های سلطنت پهلوی بر خون مردم فلسطین و شانه‌های مردم ایران بیشتر بخوانید »

اصلاح‌طلبان برای کمال قلیچ‌داراوغلو پیام تبریک فرستادند! / رونمایی از  پیام محرمانه سلطان عمان در تهران

اصلاح‌طلبان برای کمال قلیچ‌داراوغلو پیام تبریک فرستادند! / رونمایی از پیام محرمانه سلطان عمان در تهران



برخلاف انتظار اصلاح‌طلبان، اردوغان در ترکیه پیروز شد؛ فهم اشتباه این جریان از تحولات منطقه و دنیایک سریال ادامه‌دار است.

سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژه‌های مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم.

در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.

******

روزنامه‌های امروز سه شنبه ۹ خردادماه در حالی چاپ و منتشر شد که دیدار رهبر انقلاب با سلطان عمان و تاکید بر گسترش روابط دو کشور؛ هدف‌گذاری برای صادرات ۷۵ میلیارد دلاری، ضرب‌الاجل شش ماهه به محتکران زمین و پاسخ به این پرسش که شرایط اقتصادی رفتارهای اجتماعی را چطور تغییر می‌دهد؟ در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

رهبر انقلاب در دیدار سلطان عمان از بهبود رابطه ایران و مصر استقبال و از تدبیر دولت در تجدید رابطه با عربستان تمجید کردند. این دیدار مورد توجه تمامی روزنامه‌ها قرار گرفته است.

روزنامه هم‌میهن درباره سوغات حضور سلطان عمان در ایران نوشته است:

روابط ایران و مصر دوران طولانی است که دچار فرود شده و در واقع فرازش به قبل از انقلاب مصر توسط جمال عبدالناصر بازمی‌گردد. پیش از عبدالناصر روابط خوبی بین ایران و مصر برقرار بوده و بعد از آن یک دفعه دچار تنش شد و ایران به جرگه کشورهایی پیوست که عبدالناصر روابطش را با آنها قطع کرد. عوامل متعدد هرکدام برای تنش روابط نقشی ایفا می‌کردند. آن موقع، ناصر در یمن دخالت کرده بود و ایران با کشورهای عربی که آن موقع به آنها کشورهای مرتجع عربی گفته می‌شد، پیوند داشت مقابل دخالت مصر در یمن ایستادگی کردند و این باعث شده بود که یک دشمنی بین ایران و مصر شکل بگیرد. از همین جا بود که بحث نام جعلی برای خلیج‌فارس توسط ناصر هم مطرح شد، تا قبل از آن او هم چنین ادعایی نداشت و همیشه از خلیج‌فارس صحبت می‌کرد.

در ادامه این گزارش آمده است:

اما در دولت مصر افرادی هستند که مخالف روابط مصر و ایران هستند. برخی از مراکز دینی در مصر و کل منطقه که به وهابیت نزدیک هستند، تحریک خواهند کرد. آنها مصر را محدود نمی‌کنند بلکه شرایطی ایجاد می‌کنند که نزدیکی با ایران به‌معنی حمایت از فلسطینی‌ها نباشد، بلکه به معنی عدول از مواضع اهل سنت باشد. بنابراین به نظرم این مخالف‌ها روی این موضوع کار می‌کنند که نگذارند این ارتباط شکل بگیرد. در غرب هم یک رویکرد جدیدی شکل گرفته است که زمینه‌های موجود برای نزدیکی ایران و مصر را از میان بردارد.

اصلاح‌طلبان برای کمال قلیچ‌داراوغلو پیام تبریک فرستادند! / رونمایی از  پیام محرمانه سلطان عمان در تهران

روزنامه اعتماد اما پیام آمریکایی‌ها برای ایران از جانب سلطان عمان را مهم ارزیابی کرده و در یادداشتی می‌نویسد:

وقتی عربستان مستقیما با ایران در حال گفت‌وگوست، دغدغه شرکای امریکا تا حد زیادی حل شده است. این موضوع فضای لازم برای مذاکره با ۵+۱ را فراهم می‌سازد. این مذاکرات به خصوص با امریکا مهم است؛ همه می‌دانند که طرف اصلی مذاکرات هسته‌ای، ایران و امریکا هستند. توافق ایران و امریکا بدون تردید معادلات را حل و دریچه‌ای به سمت تفاهم باز می‌کند. اروپا در بسیاری از موارد همگام یا تابع سیاست‌های امریکا هستند. ایران هم می‌تواند از این فرصت استفاده کند و بگوید؛ همان‌طورکه با عربستان و سیر همسایگان منطقه‌ای مراودات نوینی را آغاز کرده با جهان به ویژه با امریکا هم می‌توان مذاکرات و مراودات سالم، دیپلماتیک و مبتنی بر رعایت حقوق متقابل در عرصه‌های بین‌المللی و منطقه‌ای را آغاز کند.

اصلاح‌طلبان برای کمال قلیچ‌داراوغلو پیام تبریک فرستادند! / رونمایی از  پیام محرمانه سلطان عمان در تهران

روزنامه شرق در سرمقاله خود با عنوان عمان و مسئله میانجیگری نوشته است:

در غیاب تماس مستقیم، برای آزادی دارایی‌ها و تبادل زندانی‌ها نیز گریزی از توسل به میانجی نیست. درباره یمن نیز عمان همیشه نقش میانجی داشته و با وجود برقراری روابط بین ایران و عربستان به دلایلی همچنان به یک میانجی نیاز هست. سفر یکشنبه گذشته سلطان به مصر و پیام سیسی برای رئیسی، شایعه فعال‌شدن عمان درباره برقراری رابطه بین ایران و مصر هم مطرح است. آزادی کشتی‌رانی در منطقه در پی توقیف برخی کشتی‌ها، دیگر موضوع مهمی است که می‌تواند به درخواست غرب در دستور کار عمان باشد. ضمن تمجید و تشکر از مساعی جمیله عمان، سؤال اصلی که باقی است، این است که چرا ایران به‌عنوان بزرگ‌ترین و مهم‌ترین کشور منطقه باید برای تنظیم روابط خود با جهان نیازمند این و آن باشد و خود مستقیم و رودررو برای حل مسائل خود با دیگر کشورها اقدام نکند.

اصلاح‌طلبان برای کمال قلیچ‌داراوغلو پیام تبریک فرستادند! / رونمایی از  پیام محرمانه سلطان عمان در تهران

روزنامه همشهری نیز در یادداشتی با عنوان ارسال سیگنال‌های مثبت به تهران سفر سلطان عان به تهران را استراتژیک ارزیابی کرده و می‌نویسد:

سلطان عمان در جریان سفر به تهران حامل دوپیام از سوی آمریکا و ۳کشور اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان بود که به‌طور قطع این ۲پیام می‌تواند در شکست قفل بن بست مذاکرات وین مؤثر واقع شود. از آنجایی که آمریکا و ۳کشور اروپایی به‌خوبی دریافته‌اند که اعمال فشار وتحریم‌ها نمی‌تواند ایران را در برابر زیاده‌خواهی‌های آمریکا و اروپا وادار به تسلیم کند لذا درصدد ارسال سیگنال‌های مثبت به تهران برآمده‌اند. تلقی اروپایی‌ها این است که بازگشت همه طرف‌ها به میز مذاکره و دستیابی به یک توافق جدید می‌تواند به نگرانی‌های غرب نسبت به فعالیت هسته‌ای ایران پایان دهد و راه را برای تعامل بیشتر بین جمهوری اسلامی وکشورهای اروپایی هموارتر خواهد ساخت.

در ادامه این یادداشت آمده است:

کشورهای اروپایی برای ابراز حسن‌نیت خود آقای اسدالله اسدی دیپلمات برجسته ایرانی را که ۵سال در زندان‌های بلژیک به اتهامات واهی زندانی بود، یک روز قبل از سفر پادشاه عمان آزاد کردند. در چنین فرآیندی به‌نظر می‌رسد هم آمریکا و هم ۳کشور اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان درصدد بازگشت به میز مذاکره وین هستند زیرا گزینه‌های تحریم و تهدید علیه ایران تأثیر خود را از دست داده است.

اصلاح‌طلبان برای کمال قلیچ‌داراوغلو پیام تبریک فرستادند! / رونمایی از  پیام محرمانه سلطان عمان در تهران

ارزیابی اصلاح‌طلبان از انتخابات ترکیه

برخلاف انتظار اصلاح‌طلبان، اردوغان در ترکیه پیروز شد؛ فهم اشتباه این جریان از تحولات منطقه و دنیایک سریال ادامه‌دار است. در حالی که این جریان به استقبال شسکت اردوغان رفته بودند امروز دبیر کل یکی از این احزاب برای رئیس‌جمهور ترکیه پیام تبریک فرستاده است!

روزنامه وطن‌امروز دراین‌باره نوشته است:

نوع نگاه جریان اصلاحات به تحولات جهان و منطقه نیز نمونه مشخصی از یک هپروت سیاسی است. برای نمونه دور دوم انتخابات ریاست جمهوری ترکیه در حالی روز یکشنبه برگزار شد که بالا گرفتن سطح رقابت میان رئیس‌جمهور مستقر و رقیبش، حواس‌ها را بیش از پیش به نتیجه این انتخابات جلب کرد. اردوغان که در ۲ دهه گذشته در قالب نخست‌وزیر و رئیس‌جمهور سکاندار قوه اجرایی ترکیه بوده، به عنوان نامزدی اسلامگرا برای ۵ سال دیگر در کرسی ریاست جمهور ابقا شد.

در ادامه این گزارش آمده است:

بیراه نیست اگر انتخابات اخیر ترکیه را سخت‌ترین رقابت سیاسی رجب طیب اردوغان به حساب آوریم؛ انتخاباتی که رقبای وی در آن با جدیت تمام به صحنه آمدند و حتی دولت آمریکا نیز علنا جانبداری خود را از رقبای اردوغان اعلام داشت. در چنین فضایی، جراید و فعالان سیاسی اصلاح‌طلب که در دهه‌های گذشته از هر بزنگاهی برای طرح ادعای پایان عصر اسلامگرایی استفاده می‌کردند، با فرض اینکه اردوغان انتخابات پیش رو را به رقیب غرب‌گرای خود واگذار می‌کند، به دنبال تثبیت روایت داخلی خود از این انتخابات می‌گشتند.

اصلاح‌طلبان برای کمال قلیچ‌داراوغلو پیام تبریک فرستادند! / رونمایی از  پیام محرمانه سلطان عمان در تهران

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اصلاح‌طلبان برای کمال قلیچ‌داراوغلو پیام تبریک فرستادند! / رونمایی از پیام محرمانه سلطان عمان در تهران بیشتر بخوانید »

«مکتب سلیمانی» چراغ فروزانی برای رسیدن به اهداف بیانیه «گام دوم انقلاب» است


«مکتب سلیمانی» چراغ فروزانی برای رسیدن به اهداف بیانیه «گام دوم انقلاب» استبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «سعید اوحدی» رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران، امروز (یک‌شنبه) در آیین رونمایی از ۲۰ عنوان کتاب گویا و مکتوب نشر شاهد، با تبریک چهل و دومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی و فرارسیدن نوزدهم بهمن‌ مصادف با روز نیروی هوایی، اظهار داشت: بزرگداشت‌ها و مراسم‌های دهه فجر، درواقع تجلیل و بزرگداشت ۴۲ سال حماسه ماندگار مردم و ملت بزرگ این کشور است که با پیروزی انقلاب اسلامی اتفاق بزرگی را در تاریخ بشریت رقم زدند.

وی افزود: اگر امروز از ۲۲ بهمن و عظمت انقلاب اسلامی گفته می‌شود، درواقع تجلیل از حماسه‌های ماندگار مردم و شهدا و رزمندگان و عزت و افتخاری است که مردم ۴۲ سال آفریدند.

اوحدی ادامه داد: امروز اگر از ۲۲ بهمن صحبت می‌کنیم، در واقع از ۴۲ سال پیروزی برای ملت ما و ۴۲ سال شکست دشمنانی گفته می‌شود که تمام تلاش و قوای خود را به کار بردند تا ما چهلمین سال پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی‌مان را جشن نگیریم؛ اما به کوری چشم همه دشمنان، امروز با عزمی راسخ چهل و دومین سال پیروزی آن را جشن می‌گیریم.

معاون رییس جمهور با بیان اینکه انقلاب‌ها، نهضت‌ها و جنبش‌های مردمی در سراسر دنیا به دو دسته قابل تقسیم هستند، اضافه کرد: یک دسته از این انقلاب‌ها و نهضت‌ها در طول تاریخ، مثل انقلاب «الجزایر»، انقلاب «عبدالکریم قاسم» در عراق و «جمال عبدناصر» در مصر و… با وجود اینکه قربانی زیادی هم گرفتند، به دلایل مختلف به نتیجه نرسیدند؛ اما یک دسته مانند انقلاب شکوهمند اسلامی ایران به ثمر رسیدند و امروز بعد از گذشت ۴۲ سال از پیروزی آن، به بلوغ و بالندگی رسیده و همچنان پایدار استمرار دارد.

وی با تأکید بر اینکه انقلاب اسلامی ایستایی ندارد و درخت تنومند انقلاب در تکانه‌های شدید صیانت شده و می‌شود، تصریح کرد: امروز اگر چهل و دومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی را جشن می‌گیریم و دهه مبارک فجر و 22 بهمن را گرامی می‌داریم، می‌خواهیم به این خودباوری برسیم که چه تحول و انقلاب عظیمی در کشور اتفاق افتاده است و در حوزه‌های مختلف علمی، نظامی، نانو فنّاوری و… در چه جایگاه بالایی هستیم.

اوحدی با اشاره به ایثار کادر درمان و پزشکی کشور در مقابله با پدیده جهانی کرونا، گفت: نوع ایستادگی این عزیزان در کنار بیماران خود و تلاشی که در راه ساخت واکسن داشتند، هیمنه پوشالی علم در دنیا را مجبور به اعتراف پیشرفت‌های علمی کشور ما کرده است.

وی با اشاره به اینکه بزرگ‌ترین ثمره انقلاب اسلامی، تحولی است که در درون مردم ایجاد شد، اضافه کرد: امروز هم در بیعت با رهبر معظم انقلاب اسلامی برای رسیدن به «خودسازی»، «جامعه‌پردازی» و «رسیدن به تمدن اسلامی» که اهداف بزرگ بیانیه گام دوم انقلاب است، خداوند مکتب و چراغ فروزانی چون «مکتب سلیمانی» را در راه ما قرار داده است.

اوحدی ترویج فرهنگ ایثار و شهادت را یکی از رسالت‌های مهم بنیاد شهید و امور ایثارگران دانست و گفت: یکی از راه‌های تحقق این رسالت، استفاده از ابزار هنر است؛ مثلاً کتابی که به رشته تحریر درمی‌آید، خودش یک رسانه مهم است، خود شهدا هم رسانه‌اند.

انتهای پیام/ 113



منبع خبر

«مکتب سلیمانی» چراغ فروزانی برای رسیدن به اهداف بیانیه «گام دوم انقلاب» است بیشتر بخوانید »