جمهوری اسلامی

امیرعبداللهیان وارد نواکشوت پایتخت موریتانی شد

امیرعبداللهیان وارد نواکشوت پایتخت موریتانی شد



وزیر امور خارجه دقایقی پیش وارد نواکشوت پایتخت موریتانی شد و مورد استقبال «محمد سالم ولد مرزوک» وزیر امور خارجه این کشور قرار گرفت.

به گزارش مجاهدت از مشرق، حسین امیرعبداللهیان روز سه شنبه در صدر هیات بلندپایه سیاسی و به منظور انجام دیدارهای دوجانبه با مسئولان موریتانی، تهران را به مقصد پایتخت این کشور آفریقایی ترک کرد.

وزیر امور خارجه در دیدار از موریتانی، علاوه بر دیدار و گفت وگو با محمد سالم ولد مرزوک وزیر امور خارجه با محمد ولد غزوانی رئیس جمهور جمهوری اسلامی موریتانی نیز دیدار و گفت وگو خواهد کرد.

جمهوری اسلامی موریتانی کشوری مستقل در آفریقای غربی است که در ۱۹۶۰ استقلال یافت.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

امیرعبداللهیان وارد نواکشوت پایتخت موریتانی شد بیشتر بخوانید »

اولین فرمانده سپاه: فحش رکیک شعار نیست!

اولین فرمانده سپاه: فحش رکیک شعار نیست!



اولین فرمانده سپاه پاسداران می‌گوید: اغتشاشگران ماه‌های اخیر حتی شعار هم نداشتند و رکیک‌ترین الفاظ را به عنوان شعار استفاده می‌کردند. در بهترین حالت باید این اتفاقات را «شورش کور» خواند که در خدمت مزدوری جریان سلطه قرار گرفته بود.

به گزارش مجاهدت از مشرق، انقلاب اسلامی در برهه‌ای رخ داد که نظریه‌پردازان حوزه سیاست و جامعه‌شناسی فریاد پایان انقلاب‌ها را سر داده بودند که هیچ‌گاه فکر نمی‌کردند حرکتی سیاسی ـ اجتماعیِ برخاسته از دین، ایدئولوژی شرق و غرب را کنار بزند و به شکل مستقل، تفکر و اندیشه جدیدی را به جهانیان معرفی کند. در باب ماهیت این اتفاق شگفت ـ که ما آن را انقلاب اسلامی می‌دانیم ـ با جواد منصوری، اولین فرمانده سپاه پاسداران و پژوهشگر حوزه انقلاب اسلامی گپی زدیم که در ادامه حاصل کار را می‌خوانید.

در غفلت جهانیان یک نیروی جدید متولد شد

انقلاب اسلامی را یکی از شگفت‌انگیزترین و عجیب‌ترین انقلاب‌های تاریخ می‌نامند. تحلیل شما در این باره چیست؟

در روند جریان نهضت اسلامی که از سال ۴۱ شروع شد و در ۱۵ خرداد سال ۴۲ اوج گرفت، اتفاقی افتاد که در آن زمان بسیاری از مقامات سیاسی، تحلیلگران، اساتید و پژوهشگران ایرانی و غیر ایرانی آن را به خوبی درک نکردند؛ بنابراین بسیاری از تحولاتی که از آن زمان شروع شد و تا انقلاب و زمان حال حاضر ادامه دارد را آن طور که باید فهم نکرده و متوجه نشدند. به شکل دقیق‌تر اگر بخواهم بگویم طی آن ۱۵ـ۱۶ سال نیرویی جدید پا به عرصه سیاست و اجتماع گذاشت که ناشناخته بود و همین ناشناخته بودن، موجب شد نتوانند آن را از بین ببرند یا متوقفش کنند. به عقیده من تا زمانی که این نیرو حاضر باشد و پویایی خود را حفظ کند، نهضت اسلامی سال ۴۲ همچنان ادامه خواهد داشت.

انقلابی انترناسیونالیسم با اهداف جهانی

آن نیرویی که من از آن صحبت می‌کنم و خارجی‌ها از آن محروم هستند، در دو دهه اخیر تا حدودی برای غرب شناخته شده و برخی ابعاد آن مکشوف واقع شده است؛ بنابراین آنان سعی کردند تا حدودی با بهره‌گیری از این شناخت، انقلاب اسلامی را معدوم سازند. من تأکید بر «انقلاب اسلامی» دارم نه جمهوری اسلامی ایران؛ چرا که به باور من جمهوری اسلامی تنها یکی از عوارض انقلاب در ساحت ساختار سیاسی ایران است. خود مقوله انقلاب هیچ انحصاری در جغرافیای مرزی ایران ندارد و جنبه فراملی آن موضوعی است که از آثار پدید آمده از بدو انقلاب مشهود است. پس باید دقت شود آثار انقلاب را منحصر در کشور ایران نکنیم. این انقلاب، هدفی جهانی دارد و قصدش تغییراتی در سطح گستره جهانی است؛ همانطور که تا الآن تغییراتی را به وجود آورده است.

سه عنصر برای تولید نیروی قوام‌بخش انقلاب

نیروی مذکور که به آن اشاره شد، ترکیبی از سه عنصر است و مادامی که این عناصر باشند و باهم ترکیب شوند، جریان انقلاب اسلامی ادامه خواهد داشت. آن سه عنصر عبارتند از ۱) مردم ۲) اعتقاد به اساس اسلام شیعی و ۳) حضور آگاهانه در ساحت‌های اجتماع سیاسی و فرهنگی. در این سه عنصر، نه هر مردمی مطرح است، نه هر اسلامی و نه هر حضوری مقصود ماست؛ بلکه اسلامی منشعب از باورهای ارزشی و اساسی که در سیره معصومانی چون امام علی و امام حسین (علیهماالسلام) به وجود آمده، مدنظر است. همچنین آگاه و حاضر طبق تعریف من یعنی متوجه به جهت‌گیری‌های رهبری که ذیل مقوله «ولایت‌ فقیه» مورد بررسی قرار می‌گیرد.

ژاپنِ امپراطور یا ایرانِ آیت‌الله‌العظمی!

این عناصر مرکب از هم نیرویی را تشکیل داده‌اند که قوام و دوام ایرانِ پس از انقلاب به اتکای به اوست. ژاپن با دو بمب اتم تسلیم آمریکا شد و این سربه‌زیری تحقیرآمیز ژاپنی‌ها تا الآن ادامه دارد، اما در ایران طی شرایط سیاسی و اجتماعی ملتهب در این چهل و اندی سال، خبری از تسلیم نیست. از جنگ ۸ ساله گرفته تا بمباران شیمیایی صدام، تا توطئه‌های منافقین ضدخلق و تحریم‌های بی‌رحمانه غرب، همگی در برابر این نیرو به بن‌بست رسیده‌اند. تفکر خلق شده از بطن انقلاب توانایی آن را داشت تا بسیاری از مکاتب سیاسی و فکری جهان را زیر سؤال ببرد و از صحنه تقابل به کنار بفرستد. مثلاً با انقلاب ایران، کوسِ پایان تفکر چپ در ایران به صدا در آمد، یا در سطح جهان اسلام اخوان‌المسلمین مرعوب مکتب مبارزه‌ای شد که از تعالیم شیعی سر برآورده است.

اگر امروز در نیجریه کسی به نام «شیخ زکزاکی» را با آن خشونت تمام مورد هجوم قرار می‌دهند و پسرانش را به شهادت می‌رسانند، به این علت است که او سخنگوی تفکر و جهت‌گیری انقلاب اسلامی است و همین مسأله برای مخالفان ترسناک است. همچنین است که آمریکا با تقبّل تمام هزینه‌های سیاسی و امنیتی، سردار سلیمانی را شهید می‌کند؛ چرا که آنان به این فهم رسیدند که سلیمانی تنها یک فرمانده نظامی نیست، بلکه تبلور جسمانی یک تفکر و اندیشه است.

فرقه‌گرایی در انقلاب نداریم

آیا در عناصری که اشاره کردید، نوعی فرقه‌گرایی شیعی دیده نمی‌شود؟

برای این‌که سوءتفاهمی ایجاد نشود، باید بگویم عنصر باور به اساس مذهب شیعی که یکی از ارکان مهم نیروی انقلاب است، فارغ از فرقه‌گرایی برخی جریانات شیعی است. مقصود از آن ارزش‌ها یعنی مقولات کلی و فراگیری که در مکتب تشیع بروز و ظهور گسترده‌ای دارند، مثل شهادت، مقابله با مستکبر، عدالت، جهاد و … جالب است بدانید فلسطینیان پس از انقلاب ایران زمانی که مقوله «شهادت» را به پیروی از ما دریافت کردند و در باورشان نهادینه شد، پیشرفت‌های روبه جلویی در برابر رژیم صهیونیستی کسب کردند.

در خاطرات «ویلیام سالیوان» سفیر آمریکا در ایران آمده است که او به شاه پیشنهاد می‌کند که مردم معترض را به رگبار ببندد. شاه در جواب می‌گوید: «این کار روی مردمی که مرگ را افتخار می‌دانند و آن را شهادت می‌نامند بی‌فایده است.» تا زمانی که علل انقلاب ـ که همان عناصر اصلی سه‌گانه هستند ـ موجود باشد، معلول انقلاب اسلامی حاضر خواهد بود. لذا طبیعی است که ببینیم دشمن نوک پیکان هجوم خود را روی این عناصر متمرکز کند. در طول این چندماه اخیر کاملاً سیاست دشمن درباره مقابله با ارکان اساسی انقلاب که برخاسته از فرهنگ و تفکر است، نمایان شد. تحقیر روحانیون، توهین به حجاب، سوزاندن قرآن و مساجد، حمله به مذهبیون و اقداماتی از این قبیل کاملا خطِ جهت‌گیری اغتشاشگران را روشن کرد.

شورش کور، جنبش سیاسی نیست

آیا اتفاقات اخیر شأنیت این که یک جنبش سیاسی باشد را دارد؟

یک جنبش سیاسی چند شاخصه مهم دارد: ۱) رهبری ۲) ایدئولوژی ۳) استراتژی ۴) برنامه و ۵) شعارها. آیا جریانات اخیر دارای این شاخصه‌ها بود؟ این افراد حتی شعار هم نداشتند و رکیک‌ترین الفاظ را به عنوان شعار استفاده می‌کردند. در بهترین حالت باید این اتفاقات را «شورش کور» خواند که به شکلی مزدوری جریان سلطه را داشت، انجام می‌داد.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اولین فرمانده سپاه: فحش رکیک شعار نیست! بیشتر بخوانید »

دلواپسی مدعیان اصلاحات برای نفتکش‌های اروپایی

دلواپسی مدعیان اصلاحات برای نفتکش‌های اروپایی



مدعیان اصلاحات از گزینه‌های ایران در مقابل گستاخی طرف اروپایی و از جمله حق قانونی ایران در ایجاد محدودیت تردد کشتی‌های اروپایی در تنگه هرمز، عصبی و پریشان شده‌اند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: جاوید قربان اوغلی دیپلمات سابق وزارت خارجه در گفت‌وگو با سایت اصلاح‌طلب انتخاب اظهار کرده که اگر تنگه هرمز بسته شود، دنیا علیه ما بسیج خواهد شد، قطعنامه‌های شورای امنیت علیه ما صادر می‌شود و یک اقدام عملی هم انجام خواهند داد و نتیجه گرفته که در این شرایط تنها متضرر واقعی ایران خواهد بود

به نظر می‌رسد ترس و احساس ذلت برخی سیاسیون در داخل کشور به حدی عمیق و ریشه‌دار است که هرگاه جمهوری اسلامی بخواهد قدمی در عرصه سیاست خارجی بردارد، این افراد پیش از هرچیز، خوشایند قدرت‌های جهانی و واکنش آنها را درنظر خواهند گرفت و حقوق جمهوری اسلامی و توان ما برای دفاع از آنها را به حساب نمی‌آورند. به‌علاوه اینکه در این راستا حتی به قوانین بین‌المللی نیز توجهی ندارند.

لازم به ذکر است جمهوری اسلامی ایران با استناد به کنوانسیون‌های ۱۹۵۸ ژنو و ۱۹۸۲ جامائیکا که موضوع آن «نظام حقوقی آبراه‌های بین‌المللی و حق عبور کشتی‌هاست» حق دارد و می‌تواند در صورتی که منافع ملی خود را در مخاطره ببیند، تنگه‌ هرمز را به روی تمامی کشتی‌های نفتکش و حتی کشتی‌های حامل کالای تجاری و تسلیحاتی ببندد و دلیلی ندارد که کشورهای متخاصم از تنگه‌ای که در آب‌های سرزمینی کشورمان قرار دارد اجازه عبور داشته باشند مواد ۱۴ تا ۲۳ از کنوانسیون ۱۹۵۸ ژنو و مواد ۱۷ تا ۳۷ از کنوانسیون ۱۹۸۲ جامائیکا به موضوع دریای ساحلی و حق عبور کشتی‌ها اختصاص دارد.

ماده ۱۴ کنوانسیون ۱۹۵۸ ژنو، ضمن آنکه عبور و مرور کشتی‌های تمامی کشورها اعم از کشورهای ساحلی یا غیر آن را در دریای ساحلی مجاز شمرده، تاکید صریح دارد که عبور و مرور شناورها نباید برای کشور ساحلی (در اینجا، جمهوری اسلامی) ضرر و زیانی در پی داشته باشد و در بند ۴ از همان ماده آمده است «عبور و مرور تا جایی بی‌ضرر خواهد بود که به آرامش، نظم یا امنیت کشور ساحلی آسیب نرساند» و ماده ۱۶ کنوانسیون «‌تشخیص بی‌ضرر بودن و یا خسارت‌بار بودن عبور کشتی‌ها» را برعهده کشور ساحلی آبراه گذاشته است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دلواپسی مدعیان اصلاحات برای نفتکش‌های اروپایی بیشتر بخوانید »

تصاویر/ شهید «صادق گنجی» (۴)

تصاویر/ شهید «صادق گنجی» (۴)


تصاویر روحانی شهید «صادق گنجی» در پاکستان

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تصاویر/ شهید «صادق گنجی» (۴) بیشتر بخوانید »

دفاع ترکیبی در برابر جنگ ترکیبی

دفاع ترکیبی در برابر جنگ ترکیبی



تنها راه مقابله با جنگ ترکیبی «دفاع ترکیبی» است که کارایی کامل و کافی آن نیازمند مراحلی تکوینی است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، حسین عبداللهی فر طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: جنگ ترکیبی از جمله جنگ‌های نوین و نوپدیدی است که برخلاف برداشت‌های اولیه و عامیانه، ترکیبی از جنگ‌ها نیست، بلکه نوعی جنگ فرهنگی با اهداف سیاسی و به کارگیری تمامی ظرفیت‌ها، ابزارها و شیوه‌هاست. بنابراین، مهم‌ترین مؤلفه‌های این جنگ را نیروهای متعارف، جنگ‌های منظم، جنگ‌های نیابتی، جنگ‌های اقتصادی شامل تحریم و جنگ ارزی، انقلاب رنگی، جنگ‌های اطلاعاتی، جنگ سایبری، جنگ‌های دیپلماتیک و سیاسی به خود اختصاص می‌دهند که با محوریت جنگ‌های شناختی و ادراکی ساماندهی و برنامه‌ریزی می‌شوند. بدون تردید اغتشاشات اخیر یکی از مصادیق بارز جنگ ترکیبی غرب علیه ایران اسلامی است که با نقشه‌ای پیچیده و دقیق طرح‌ریزی شده. رهبر معظم انقلاب اسلامی ضمن تحسین برنامه ریزان علت ناکامی دشمن را محاسبات غلط آن‌ها بیان فرمودند.

بدون تردید همان‌گونه که محاسبه غلط دشمن در این جنگ سبب شد تا نقشه هرچند دقیق و پیچیده آن‌ها با ناکامی مواجه شود، محاسبات غلط در برابر آن می‌تواند دشمن را به اهداف خویش نزدیک سازد. تمرکز بیش از حد بر یک ضلع از جنگ ترکیبی، غفلت از مؤلفه‌های اصلی و نرم، عدم برآورد صحیح در خصوص نحوه استمرار و چگونگی پایان آن از جمله محاسباتی می‌باشند که ممکن است درست نباشد؛ لذا سخن گفتن از پایان جنگ به صرف فروکش کردن ابعاد سخت و فیزیکی آن می‌تواند دشمن را در پیگیری و استمرار جنگ تشجیع کند.

از این رو، می‌توان گفت تنها راه مقابله با جنگ ترکیبی «دفاع ترکیبی» است که کارایی کامل و کافی آن نیازمند مراحلی تکوینی است.

مرحله نخست، دفاع ترکیبی: بی شک دفاع ترکیبی باید دارای ماهیتی متناسب با تهاجم ترکیبی باشد که درک و فهم آن مستلزم تشکیل اتاق عملیاتی است که بتوان دقیقاً تمام خطوط درگیری، موقعیت دشمن، حجم نیروها، امکانات موجود و توان پشتیبانی، میزان پیشروی و نقشه عملیاتی آن‌ها را رصد و در همه زمینه‌ها آمادگی رزمی و پدافندی را ایجاد کرد. چالش‌ها و موانع دفاع ترکیبی در شرایط فعلی عبارتند از:

الف) تنوع شیوه‌ها و ابزارهای دشمن در جنگ ترکیبی که از جمله آن‌ها می‌توان به نمونه‌های زیر اشاره کرد: عملیات روانی، تبلیغاتی، ارعاب، تخریب و ترور، هویت زدایی، فضاسازی، شایعه پراکنی، اغتشاش خیابانی، جاسوسی، نفوذ، همراه‌سازی عوامل داخلی، ایران هراسی، بهره‌گیری از اتباع بیگانه، اراذل و اوباش، طبقات محروم، شکاف‌های مذهبی، قومیتی، جنسیتی، ماهواره، فضای مجازی، شبکه‌های اجتماعی، اعتصاب، تحصن، فحاشی و بددهنی، وسوسه و هیاهو، پول‌پاشی، جنگ ارزی، تحریم، تطمیع وتحریک و…

ب) غلبه ماهیت فرهنگی و اقدامات روانی و تبلیغاتی که در جریان این جنگ ترکیبی به عنوان آماده‌سازی فکری و ذهنی صورت گرفته است.

ج) غفلت از اقدامات زمینه ساز فرهنگی که حداقل از دی ماه ۱۳۷۸ با تأسیس بی‌بی‌سی فارسی به منظور بلوک‌سازی اقشار در ایران شروع و به تدریج دارای ابعاد پیچیده‌تری گردیده است.

مرحله دوم، بازدارندگی ترکیبی: اگر قرار باشد که جمهوری اسلامی همیشه در شرایط پدافندی در جنگ ترکیبی باشد، هر از گاهی شاهد تهاجم و یا عبارت دقیق‌تر اوج‌گیری این درگیری باشیم. چراکه این جنگ در مراحل اولیه خود بود و برای دراز مدت برنامه ریزی شده است. دسترسی به موقعیت بازدارندگی در جنگ ترکیبی در حالی دست یافتنی است که اتاق جنگ ترکیبی با آرایش جنگی متناسب و بسیج همه امکانات کشور در زمینه‌های فرهنگی، رسانه‌ای، سیاسی، اجتماعی، امنیتی، اطلاعاتی و سایبری تشکیل شود.

مرحله سوم، تهاجم ترکیبی: اگرچه در دکترین نظامی کشورمان و پیشینه تاریخی ایران در ۲۰۰ سال گذشته حمله و تجاوز نظامی جایگاهی نداشته و ندارد، اما بازدارندگی عملی و واقعی بدون دستیابی به نقطه‌زن‌های ترکیبی ممکن نیست. نکته مهم این است که نقطه‌زن‌های ترکیبی بدون فتح خرمشهرهای فکری، فرهنگی و سیاسی ممکن نخواهد شد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دفاع ترکیبی در برابر جنگ ترکیبی بیشتر بخوانید »