جمهوری اسلامی

نباید درباره «لغو تحریم‌ها» و «تضمین» به آمریکا گیر بدهیم/ حامیان «سلفی حقارت» از منش شهید مدرس می‌گویند!

نباید درباره «لغو تحریم‌ها» و «تضمین» به آمریکا گیر بدهیم/ حامیان «سلفی حقارت» از منش شهید مدرس می‌گویند!


آمریکا از یکسو می‌گوید ایران نمی‌تواند اورانیوم غنی شده بالای ۳.۷ درصد تولید کند، و از سوی دیگر آشکارا و مستقیم چند تن اورانیوم با غنای بالای ۹۰ درصد را به استرالیا منتقل می‌کند!

سرویس سیاست مشرق – روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژه‌های مشرق” نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با    «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** نباید درباره «لغو تحریم ها» و «تضمین» به آمریکا گیر بدهیم

روزنامه آرمان در یادداشتی به قلم «جاوید قربان اوغلی» فعال اصلاح طلب و دیپلمات سابق نوشت: «اگر چنانچه ایران اصرار و فشار بیش از حد را روی مسئله لغو همه تحریم‌ها، آنهایی که حتی مرتبط با برجام نیست، عقب نشینی یا اصرارنکند یا زیاد به مسئله تضمین گیر ندهد، امیدواری رسیدن به تفاهم در پرتوی نیت و اراده آمریکایی‌ها وجود دارد…  پیشنهاد این است که ایران… نرمش لازم را داشته باشد و به زبان دیگر سرسختی بیش از حد در مواردی که امکان تحققش در میز مذاکره نیست را کنار بگذارد و از انعطاف مثبت برخوردار باشد».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «چنانچه این مسیر طولانی مذاکره غیرمستقیم، تبدیل به مسیر کوتاه‌تر مذاکره مستقیم با آمریکا شود، شاید زودتر به نتیجه برسیم…آن‌طور که به عنوان یک کارشناس، آمریکایی‌ها را رصد کردم، تمایل دارند که مذاکرات به نتیجه برسد و سیگنال‌های مثبتی هم در رابطه با لغو تحریم‌های مرتبط با برجام داده‌اند».

نباید درباره «لغو تحریم‌ها» و «تضمین» به آمریکا گیر بدهیم/ حامیان «سلفی حقارت» از منش شهید مدرس می‌گویند!

آمریکا به صورت غیرقانونی ایران را تحریم کرده و با حیله گری، برچسب های مختلفی بر تحریم ها زده است. از تروریسم و حقوق بشر تا سلاح های کشتارجمعی و هسته ای. این در حالی است که دولت آمریکا حامی اصلی تروریسم بوده و یدطولایی در جنایت و آدم کشی دارد و دولتی است که بمب شیمیایی را بر سر مردم ژاپن انداخت و در اقصی نقاط جهان به جنایت اقدام کرده است.

حالا مقامات ارشد ایران در وین تاکید دارند که آمریکا باید تمامی تحریم های ضدایرانی را به صورت دائمی لغو کند.

با اینحال در این سو، برخی فعالین و رسانه های اصلاح طلب با دفاع از این اقدام ضدایرانی آمریکا مدعی هستند که نباید برای لغو تحریم ها و اخذ تضمین پافشاری کنیم و به عبارتی نباید زیادی به آمریکا «گیر بدهیم»!

همین طیف تاکید دارد که ایران باید برای نشان دادن حسن نیت، غنی سازی ۲۰ درصد و بالاتر را متوقف کرده و صرفا تحریم ها با برچسب هسته ای را مدنظر قرار دهد.

این در حالی است که آمریکا با امضای برجام به جای رفع تحریم های هسته ای، برچسب تحریم ها را عوض کرد و آن را به تحریم های تسلیحاتی، تروریسم، حقوق بشری و…تغییر داد. براساس مستندات موجود ۶ سال مذاکره دولت سابق با سه دولت آمریکا (اوباما، ترامپ و بایدن) به هیچ سرانجامی جز تعطیلی بخش عمده برنامه هسته‌ای و دو برابر شدن تحریم‌ها نینجامید.

دو راهکار در مقابل این رفتار زورگویانه و غارتگرانه آمریکا و تروئیکای اروپا وجود دارد. اول اینکه با زبان اقتدار و به عبارتی با زبان زور در مقابل آمریکا و اروپا حاضر شویم و از انفعال و امتیازدهی یکطرفه بپرهیزیم. دوم اینکه، رویکرد بسیار مهم «خنثی سازی تحریم» را به صورت جدی و مستمر پی بگیریم.

** اصرار اصلاح طلبان بر تضعیف ایران و ترساندن مردم

«علی ماجدی» عضو تیم مذاکره کننده ایران در مذاکرات سعدآباد در دولت اصلاحات و سفیر ایران در آلمان در دولت روحانی، در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفت: «فقط این طور نیست که ما ابزار داشته باشیم. طرف مقابل هم ابزارها و خواسته‌های خود را دارد. ما می‌توانیم غنی‌سازی ۶۰ یا حتی ۹۰ درصدی را روی میز بگذاریم و طرف مقابل هم به سوی تحریم بیشتر و درخواست برای گفت‌وگوهای منطقه‌ای و موشکی برود اما اگر می‌خواهیم گفت‌وگوها به نتیجه برسد، باید بدانیم که اینها کمکی به مذاکرات نمی‌کند بلکه تنها باعث می‌شود زمان گفت‌وگوها به درازا بکشد».

وی در ادامه گفت: «ما نباید یادمان برود که در چه وضعیتی بودیم. اگر این مذاکرات به نتیجه نرسد و ما بخواهیم برجام را کنار بگذاریم، همان نتیجه‌ای را شاهد خواهیم بود که در دوره آقای احمدی‌نژاد تجربه کردیم. ما ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد رفته بودیم. تشدید اختلافات با آژانس می‌تواند مذاکرات را به خطر بیندازد و معتقدم شکست گفت‌وگوهای وین به نفع هیچ کس نیست».

نباید درباره «لغو تحریم‌ها» و «تضمین» به آمریکا گیر بدهیم/ حامیان «سلفی حقارت» از منش شهید مدرس می‌گویند!

از نگاه دولت تروریست و غارتگر آمریکا، دنیا به ۲ بخش تقسیم می شود، کشورهای سلطه گر و کشورهای سلطه پذیر. یه این نمونه توجه کنید؛ آمریکا از یکسو می‌گوید ایران نمی‌تواند اورانیوم غنی شده بالای ۳.۷ درصد تولید کند، و از سوی دیگر آشکارا و مستقیم چند تن اورانیوم با غنای بالای ۹۰ درصد را به استرالیا منتقل می‌کند!

با اینحال ایران تاکید دارد که به دلیل اهمیت صنعت هسته ای و کاربرد آن در برق رسانی، تأمین آب شیرین، تأمین دارو برای بیماران خاص و…کشورمان غنی سازی تا ۶۰ درصد را کلید زده و همزمان با آژانس انرژی اتمی نیز همکاری دارد.

اما با اینکه آمریکا به دلیل آلودگی به غارتگری و زورگویی، خواهان محروم کردن ایران از صنعت بسیار مهم هسته ای است، عده ای در داخل به موضع زورگویانه آمریکا ضریب داده و آن را موجه جلوه می دهند.

جالب اینجاست که این دیپلمات سابق مدعی است که اگر ایران غنی سازی ۶۰ یا ۹۰ درصد را روی میز بگذارد، طرف آمریکایی نیز موضوعات موشکی و منطقه ای را پیش بکشد. اصلا مشخص نیست که چرا وی خواسته مشروع و منطقی ایران را با خواسته زورگویانه و غارتگرانه آمریکا در یک کفه ترازو قرار می دهد.

علی ماجدی عضو تیم مذاکره کننده در توافق سعدآباد بوده است. همان توافقی که هیچ دستاوردی برای کشورمان نداشت و نه تنها تحریم ها را رفع نکرد، بلکه به تعطیلی صنعت هسته ای در آن مقطع نیز منجر شد.

اصلاح طلبان اصرار دارند که ایران یکطرفه به آمریکا امتیاز داده و هیچ انتظاری نیز از طرف مقابل نداشته باشد. به نظر شما؛ آیا این رویکرد صرفا نشانه سهل اندیشی و غفلت است، یا مصداق خیانت و وطن فروشی است!؟

لازم به ذکر است که وقتی آقای اسدی، دیپلمات ایرانی در دولت روحانی به دلایل واهی و به صورت غیر قانونی در آلمان بازداشت شد، علی ماجدی سفیر وقت ایران در آن کشور بوده است و در مصاحبه ای، از این اقدام غیرقانونی و ضدایرانی دولت آلمان دفاع کرد!  

** حامیان «سلفی حقارت» از منش شهید مدرس می گویند!

روزنامه جمهوری اسلامی در مطلبی با عنوان «مجلس بی مدرس» نوشت: «هرچند در تمام دوره‌های مجلس شورای اسلامی تاکنون افراد صالح و شایسته‌ای که تلاش می‌کنند راه مدرس را بروند نیز وجود داشته و دارند ولی متأسفانه جمع‌بندی عملکرد مجلس در دوره‌های اخیر، نشان‌دهنده دور شدن آن از راه و روش شهید مدرس استاگر بخواهیم با معیار آزادگی درباره عملکرد مجلس در دوره‌های اخیر نظر بدهیم باید با صراحت به این واقعیت تلخ اعتراف کنیم که جای مدرس در مجلس شورای اسلامی کاملاً خالی است».

در ادامه این مطلب آمده است: «مجلس شورای اسلامی زمانی به یک مجلس در تراز نظام جمهوری اسلامی تبدیل خواهد شد که نمایندگانی پاکدست، آزاد، مقید به ارزش‌ها، عامل به آرمان‌ها، خادم مردم، ساده‌زیست و شجاع در آن جمع شوند و در مسیر حفاظت از منافع و مصالح کشور و ملت هیچ چیز را سد راه خود ندانند. اگر روزی مجلس به این جایگاه برسد، می‌توان ادعا کرد که در مسیر مدرس قرار گرفته است».

نباید درباره «لغو تحریم‌ها» و «تضمین» به آمریکا گیر بدهیم/ حامیان «سلفی حقارت» از منش شهید مدرس می‌گویند!

رسانه های منتسب به جریان اصلاح طلب از یکسو اقدامات مثبت صورت گرفته توسط طیف مقابل را انکار کرده و از سوی دیگر اقدامات تأمل برانگیز همقطاران خود را سانسور و بزک می کنند. این رویکرد، مصداق اتّم «رفتار قبیله ای» و باندی است.

جریان اصلاح طلب در مجلس دهم با «لیست امید» در انتخابات شرکت کرد و در برخی حوزه های انتخابیه و از جمله تهران، تمام کرسی های مجلس را تصاحب کرد. اعضای لیست امید در مجلس فراکسیونی را تحت عنوان «فراکسیون امید» تشکیل دادند. اما این فراکسیون علیرغم وعده های رنگارنگ، به هیچ عنوان به مطالبات مردم رسیدگی نکرده و به دفعات به حاشیه سازی و پرداختن به مسائل دست چندم اقدام کرد.

در نهایت مردم در انتخابات مجلس یازدهم، به لیست اصلاح طلبان «نه» گفتند. بر همین اساس برای نمونه در حوزه انتخابیه تهران، محمدباقر قالیباف به عنوان سرلیست وحدت، حدود یک میلیون و سیصدهزار رای کسب کرد و مجید انصاری به عنوان سرلیست اصلاحات با وجود تبلیغات سنگین و گسترده، فقط حدود ۷۰ هزار رای کسب کرد.

اعضای فراکسیون امید در مجلس دهم مواردی از جمله «سلفی حقارت با دیپلمات زن اروپایی»، «تشکیل کمیته رفع حصر و مظلوم نمایی از لیدرهای فتنه ۸۸»، «جشن تولد صفحه اینستاگرامی»، «حمایت از مدیران نجومی بگیر»، «حمایت از قرارداد خسارت بار توتال»، «عملکرد بسیار ضعیف در خصوص برجام» و…را در کارنامه ۴ ساله خود ثبت کرد.

برای نمونه، «محمود صادقی» از اعضای فراکسیون امید مجلس دهم علیرغم آنکه مردم با مشکلات مختلف از جمله مشکلات معیشتی دست و پنجه نرم می کردند، در توئیتی تأمل برانگیز نوشت: «در اهواز، زاهدان، کرمانشاه، ملایر، همدان، اصفهان و…منتظر بودم مردم از ریزگردها، فقر، بیکاری و…شِکوه کنند اما رفع حصر خواسته اصلی بود»!

و اما در مجلس یازدهم از بهار ۹۹ تاکنون اقدامات بسیار مهمی صورت گرفته است. طرح «تسهیل صدور برخی مجوزهای کسب و کار» با هدف حذف امضاهای طلایی و شکستن حلقه بسته اعطای مجوزها، طرح جهش تولید و تامین مسکن، تصویب حذف امکان اخذ پروانه وکالت بدون آزمون توسط قضات بازنشسته و نمایندگان مجلس، طرح «اقدام راهبردی برای لغو تحریم ها» و قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت تنها بخش کوچکی از اقدامات مثبت مجلس یازدهم است.

لازم به ذکر است که در قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت، جوانان در آستانه ازدواج و زوجین جوان، درمان زوجین نابارور، حمایت های دوران بارداری و شیردهی، تولد فرزند اول، تولد فرزند دوم به بعد و تولد چندقلوها مورد پوشش قرار گرفته و مشوق های اقتصادی و تسهیلات شغلی برای جوانان عزیز کشورمان در نظر گرفته شده است.



منبع

نباید درباره «لغو تحریم‌ها» و «تضمین» به آمریکا گیر بدهیم/ حامیان «سلفی حقارت» از منش شهید مدرس می‌گویند! بیشتر بخوانید »

ظریف برجام را خوانده، منتقدان نمی‌خواهند تحریم‌ها رفع شود/ زمان آن است که در سیاست خارجی «تفنگ را زمین بگذاریم»

ظریف برجام را خوانده، منتقدان نمی‌خواهند تحریم‌ها رفع شود/ زمان آن است که در سیاست خارجی «تفنگ را زمین بگذاریم»


حامیان دولت سابق 2 دستور کار را در رأس فعالیت رسانه ای خود قرار داده اند؛ یکی انکار موفقیت های دولت سیزدهم است و دیگری مصادره موفقیت ها به نفع دولت روحانی است.

سرویس سیاست مشرق – روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژه‌های مشرق” نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با   «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** ظریف برجام را خوانده، منتقدان نمی خواهند تحریم ها رفع شود

روزنامه شرق در مطلبی با عنوان «‌حمله اصولگرایان به برجامی که آن را نخوانده‌اند؛ آیا ظریف نخوانده برجامی را که خودش نوشته امضا کرده است؟ ! » نوشت: «با افزایش احتمال ازسرگیری مذاکرات وین، حمله نمایندگان مجلس و اصولگرایان تندرو به ظریف با هدف عدم بازگشت ایران به میز مذاکرات در وین، شدت گرفته است و از هر سو طعنه و کنایه و حمله‌ای است که روانه طریف می‌شود. حال دلیل این واکنش‌های تند احساسی چیست؟ ! وجود بهانه نخواندن برجام توسط ظریف هم شده دستاویز اصولگراهای تندرو تا ارتباط با دنیا و رفع تحریم‌ها در دولت اصولگرای مورد حمایت خودشان را هم نپذیرند و به بهانه حمله به ظریف خواستار ترک میز مذاکرات برجامی شوند».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «کلمه تعلیق در متن اصلی برجام وجود ندارد و آنچه ظریف به آن اشاره کرده است به متن ضمایم که مربوط به اتحادیه اروپا هم می‌شد، بازمی‌گردد اما همین سوءبرداشت از یک سخن سبب شده اصولگرایان تندرو با حمله به ظریف و روحانی خواستار عدم بازگشت ایران به برجام شوند. البته این حملات یک نتیجه مهم هم در برداشت و آن اینکه اصولگرایان و تندروها همچنان متن برجام را نخوانده‌اند و با هر شایعه‌ای موضع‌گیری می‌کنند».

ظریف برجام را خوانده، منتقدان نمی‌خواهند تحریم‌ها رفع شود/ زمان آن است که در سیاست خارجی «تفنگ را زمین بگذاریم»

پس از انتشار اعتراف اخیر ظریف در کلاب هاوس، رسانه های اصلاح طلب روزه سکوت گرفته و همگی به صورت هماهنگ این اعتراف را سانسور کردند. حالا که چند روز از این قضیه سپری شده گویا رسانه های اصلاح طلب تازه از شوک خارج شده و در پی رفع و رجوع اظهارات وزیر سابق امور خارجه هستند.

حامیان برجام به گونه ای درباره متن اصلی و ضمائم این توافق سخن می گویند که گویا بخش ضمیمه، صرفا تعداد صفحات بسیار محدود و بی اهمیت بوده است. این در حالی است که برجام و ضمائم آن مجموعاً ۱۱۰ صفحه است. از این ۱۱۰ صفحه که مجموعه برجام را تشکیل می‌دهد، ۱۸ صفحه برجام است و تمام نکات دقیق، ظریف، زمان‌بندی‌های اجرایی در ۹۲ صفحه باقی مانده و به عبارتی همان ضمایم برجام است.

ظریف در گفت‌وگوی اخیر ادعا کرده که تعلیق در برجام نیامده و او برجام را خوانده است. یعنی وی فقط ۱۸ صفحه را خوانده و از ۹۲ صفحه دیگر که اساسی‌ترین مسائل برجام در آن بوده، بی‌خبر بوده است!

به همین خاطر بود که «وندی شرمن»   عضو سابق تیم مذاکره کننده هسته‌ای آمریکا و مقام ارشد فعلی وزارت خارجه این کشور – فروردین ۹۶ – در اندیشکده وودرو ویلسون و در حضور «کاترین اشتون» مسئول اسبق سیاست خارجی اتحادیه اروپا با تمسخر درباره توافق هسته‌ای گفته بود: «اعضای ۵+۱ و اتحادیه اروپا توافق کردند که (با پوزخند) تحریم‌های هسته‌ای را “موقتاً متوقف کنند“،     lift لغتی است که در زبان انگلیسی به معنی (معلق نگاه داشتن و یا موقتاً متوقف کردن) است اما طرف ایرانی  lift  را به معنی «پایان دادن و خاتمه دادن ترجمه می‌کرد» و به همین دلیل هم ما از این لغت استفاده کردیم».

یکی از فعالین رسانه‌ای در روزهای گذشته در توییتر نوشته بود: «کلمه‌ «تعلیق» رو به شما اطلاع ندادن، جناب دکتر ظریف! بتن‌ریزی در رآکتور اراک چی؟ مکانیزم ماشه چی؟ تغییر ماهیت مجتمع غنی‌سازی فردو چی؟ بازجویی از اساتید دانشگاه و بازدید از آزمایشگاه‌های تحقیقاتی چی؟ بازگشت تحریم‌های ایران در صورت بدعهدی طرف آمریکایی چی؟».

رویکرد غلط «رسیدن به هر توافق، بهتر از عدم توافق»، اجرای توافق به‌صورت یکطرفه، عجولانه، نامتوازن و غیرهمزمان در ۲ ماه، نگرفتن تضمین قوی و کافی برای لغو تحریم‌ها، ادامه اجرای تعهدات برجامی علی‌رغم نقض فاحش برجام توسط آمریکا و اروپا از مصادیق قصور و تقصیرهای فاحش تیم مذاکره‌کننده به ریاست ظریف در پرونده برجام است. همچنین اجرای تعهدات علی‌رغم گزارش نادرست آژانس در موضوع PMD، مرجع بودن تفسیر طرف مقابل و مبهم بودن متن برجام، قصور و تقصیر در انتخاب اعضای تیم مذاکره‌کننده و حمایت از جاسوس‌ها، اعتماد بلاوجه به طرف بدعهد و تضمین نامیدن امضای وزیر خارجه آمریکا، پیش‌بینی نکردن خروج طرف مقابل و انکار احتمال خروج آمریکا از توافق و… ابعاد دیگری از فاجعه بزرگ برجام است.

مالک شریعتی، نماینده مجلس در توییتر نوشت: «این را هم انکار می کنید!؟ نخواندن کامل متن و پیوست متن، خطای بزرگی است؛ اما خطای بزرگتر مربوط به فرامتن است:”اعتماد به آمریکا”».

بزک کنندگان برجام با توهین به فهم و شعور مردم به گونه ای وانمود می کنند که گویا منتقدان ظریف، مخالف مذاکره و لغو تحریم ها هستند. این در حالی است که منتقدان به هیچ عنوان چنین نظری نداشته و نه با مذاکره مخالف هستند و نه با لغو تحریم ها مخالفت دارند.

منتقدان سیاست خارجی دولت سابق، با امتیازدهی یکطرفه و اعتماد بلاوجه به آمریکا مخالف هستند.

«مهدی رحمانیان» مدیرمسئول روزنامه شرق در سالهای گذشته درباره چرایی بزک و مبالغه درباره برجام اذعان کرده بود که: «من مبالغه را قبول دارم. این مبالغه‌ها باید می‌شد به این خاطر که فضا خیلی فضای تنگ و ترشی بود، دولت باید در حقیقت این موضوع را قدری بزک می‌کرد که بتواند حرفش را به کرسی بنشاند».

** زمان آن است که در سیاست خارجی «تفنگ را زمین بگذاریم»

روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم «فریدون مجلسی» دیپلمات سابق و فعال اصلاح طلب نوشت: «اکنون که به جای ایران از پاکستان دوردست در رزمایش مشترک آذربایجان دعوت شده است، بر نگرانی نظامیان جمهوری اسلامی افزوده است، زیرا پاکستان با روی کار آوردن دست‌پروردگان طالبانی خود در افغانستان عملا دست جمهوری اسلامی را از افغانستان نیز کوتاه و بندر تدارکی چابهار را هم با رکود مواجه کرده است. خصوصا که اسراییل پس از برقراری روابط با امارات متحده در همین زمان سفارت خود را در بحرین نیز گشوده است. این وضع موجب خشم مقامات جمهوری اسلامی و تحریک احساسات بخشی از مردم شده است».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «اکنون جمهوری آذربایجان کشوری ثروتمند و در حال سازندگی است و در شرایط متعارف بازار کالاهای ساختمانی و نیروی کار ایران و توریسم متقابل می‌تواند باشد. چرا ایران نباید بزرگ‌ترین طرف بازرگانی جمهوری آذربایجان باشد؟ آیا زمان آن نیست که تفنگ را زمین بگذاریم و به مسالمت و رابطه محترمانه و دوستانه و کار و تجارت و دیدار و توریسم بیندیشیم؟ ».

ظریف برجام را خوانده، منتقدان نمی‌خواهند تحریم‌ها رفع شود/ زمان آن است که در سیاست خارجی «تفنگ را زمین بگذاریم»

جریان اصلاح طلب با وارونه نمایی واقعیت های موجود در حوزه سیاست خارجی و منطقه غرب آسیا(خاورمیانه) اینگونه القاء می کند که ایران بازنده اصلی تحولات منطقه ای است.

این طیف تعمدا خروج فضاحت بار آمریکا از افغانستان را سانسور و بر استیصال و درماندگی اسرائیل در مقابل محور مقاومت سرپوش می گذارد. این جریان سیاسی از وضعیت بغرنج آل سعود در یمن سخنی نمی گوید و اتفاقات اخیر در فروش سوخت ایران به لبنان بیخ گوش اسرائیل و ناتوانی این رژیم از واکنش را ندید می گیرد.

سردار شهید حاج قاسم سلیمانی پیش از این در پاسخ به مروجان برجام منطقه ای گفته بود: «اگر بعضی از کارها با دیپلماسی قابل حل بود، هیچ کس مصلح تر از امیرالمومنین(ع) نبود، هیچ کس مصلح تر از امام حسین(ع) نبود، چرا امام حسین و چرا امیرالمونین در بعضی جاها دست به شمشیر بردند و چرا امام حسین با خون خودش و فرزندانش آمد دفاع کرد از اسلام، با خون؛ چون آن منطق، منطق دیپلماسی نبود.  در مورد تروریست های منطقه راهی جز مقابله نیست، وقتی که منطق طرف مقابل این است که شما از نظر دینی واجب القتل هستید و کشتن تو به هر تعداد بهشت را بر او واجب می کند، آیا امکانی برای این دیپلماسی وجود دارد؟ ».

حاج قاسم در اظهارنظری دیگر گفته بود: «گاهی از راه دیپلماسی اقداماتی می کنیم. اما برخی گره ها و حل برخی مشکلات فقط با دیپلماسی حل نمی شود».

سردار سلیمانی همچنین در اظهارنظری دیگر تاکید کرده بود: «اینکه اصرار می کنند بر برجام ۲ در منطقه، برای این است که می خواهند این تحرکی را که از ایران اسلامی به جهان اسلام روح و جان داده، این خونی را که در عالم اسلامی جریان پیدا کرده، بخشکانند. اگر العیاذبالله ما رفتیم و در برجام ۲ شرکت کردیم، به همین تمام می شود؟ نه، برجام اصلی در داخل ایران است. تلاش آنها به اینجا منتهی نخواهد شد و برجام ۳ هم خواهند داشت، چون دشمنان معتقدند که چشمه باید خشکانده شود و این چشمه، ایران است».

اقتدار لازمه پیشرفت و امنیت است. اما متاسفانه جریان تندروی اصلاحات به طرق مختلف در پی تخطئه و تخریب اقتدار جمهوری اسلامی ایران است.

** جامعه هنوز علامت مثبتی از دولت رئیسی دریافت نکرده است

روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «نیمی از جامعه در انتخابات شرکت کرده‌اند و اغلب آنها نیز به آقای رئیسی رأی داده‌اند. به همین دلیل نوعی امید در این رأی دادن وجود داشته است. امیدها نسبت به این موضوع نیز وجود داشته که با انتخاب آقای رئیسی به‌عنوان رئیس‌جمهور حاکمیت یکدست می‌شود و لجاجت‌ها در تصمیم‌گیری‌ها کاهش پیدا می‌کند و احتمالاً عقلانیت در مجموعه نظام تصمیم‌گیری کشور بیشتر می‌شود».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «در شرایط کنونی جامعه در حال رصد وضعیت دولت است که آیا این دولت در مسیر حل تعارض‌ها و برداشته شدن تحریم‌ها حرکت می‌کند یا خیر. واقعیت این است که موضوع تحریم‌ها نقش مستقیمی در وضعیت اقتصادی کشور دارد. از سوی دیگر جامعه در حال رصد ترکیب کابینه و انتصاباتی است که در دولت صورت می‌گیرد. جامعه به دنبال این است که آیا در دولت جدید فرصتی  به وجود خواهد آمد که افراد توانمند مورداستفاده قرار بگیرند و یا بیشتر از افراد وفادار سیاسی استفاده خواهد شد. من فکر می‌کنم در هر دو مورد جامعه علامت مثبتی از دولت دریافت نکرده است».

ظریف برجام را خوانده، منتقدان نمی‌خواهند تحریم‌ها رفع شود/ زمان آن است که در سیاست خارجی «تفنگ را زمین بگذاریم»

حامیان دولت سابق 2 دستور کار را در رأس فعالیت رسانه ای خود قرار داده اند؛ یکی انکار موفقیت های دولت سیزدهم است و دیگری مصادره موفقیت ها به نفع دولت روحانی است.

تسریع در واکسیناسیون سراسری و کاهش تلفات کرونایی، پیوستن ایران به پیمان شانگهای، سفرهای استانی، کاهش قیمت سیمان و برخی دیگر از مصالح ساختمانی، ساخت یک میلیون مسکن در سال، تلاش برای کاهش قیمت اقلام خوراکی و…بخشی از موارد مذکور است.

جریان اصلاح طلب می خواهد اینگونه القا کند که عدم توفیق دولت روحانی صرفا به دلیل سنگ اندازی های داخلی بوده و کارنامه غیرقابل دفاع دولت تدبیر و امید هیچ ربطی به سوءمدیریت ندارد.



منبع

ظریف برجام را خوانده، منتقدان نمی‌خواهند تحریم‌ها رفع شود/ زمان آن است که در سیاست خارجی «تفنگ را زمین بگذاریم» بیشتر بخوانید »

ما و پنجشیریان

ما و پنجشیریان


با سقوط دره پنجشیر در شمال افغانستان اصلاح‌طلبان، جمهوری اسلامی ایران را به بی‌عملی در دفاع از آن متهم کردند، اما هیچ‌گاه روشن نکردند از نظام چه می‌خواهند یا نظام باید چه‌کار کند؟

به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، «عبدالله گنجی،» مدیرمسئول روزنامه جوان در سرمقاله این روزنامه نوشت:

با سقوط دره پنجشیر در شمال افغانستان اصلاح‌طلبان، جمهوری اسلامی ایران را به بی‌عملی در دفاع از آن متهم کردند، اما هیچ‌گاه روشن نکردند از نظام چه می‌خواهند یا نظام باید چه‌کار کند؟ اگر طالبان را برای گفتگو به تهران دعوت کنیم خواهند گفت از یک گروه تروریستی حمایت کرده‌اید و اگر وارد جنگ شویم که همیشه گفته‌اند جنگ بد است. بدون تردید موضع این جماعت بر این انگاره و باور استوار است که نظام، حامی طالبان است. تجربه تاریخی نشان می‌دهد شنا برخلاف مسیر نظام، علت و محور نوع نگرش این جماعت به روندهای کشور است و برخلاف مدعای شفافیت در عرصه سیاست، اینجا به‌شدت محافظه‌کارانه و لفافه‌گو ظاهر شدند. اما ما باید چه می‌کردیم؟ هم از باب خبر و هم از باب تحلیل، نظام جمهوری اسلامی در حوادث اخیر افغانستان غافلگیر نشد و از اشراف اطلاعاتی بر روند برخوردار بود. اما چرا ایران وارد جنگ نشد؟

۱- افغانستان یک کشور مستقل است. ورود به یک کشور مستقل با ابعاد نظامی صرفاً با درخواست دولت آن کشور یا شورای امنیت سازمان ملل یا در پاسخ به حمله از آن کشور میسر است. دولت افغانستان هیچ کمکی از ما نخواست و بعد از فروپاشی دولت غنی نیز بی‌دولتی، فضا را پیچیده‌تر کرد.

۲- جنگ طالبان با پنجشیریان جنگ بین‌الافغانی است. ورود به چنین جنگی از سوی ایران باخت مطلق است. نه پنجشیریان نماینده رسمی و قانونی ملت افغانستان هستند و نه طالبان. ما نمی‌توانیم حاکمیت هیچ‌کدام را بر افغانستان به رسمیت بشناسیم تا چه رسد که از یکی حمایت نظامی کنیم.

ما و پنجشیریان

۳- منافع ما در افغانستان عبارت است از اخراج امریکا، سرکوب داعش، حفظ حرمت شیعیان و حفظ امنیت مرزهای شرقی کشور. اکنون که طالبان به حفظ حرمت و جان و مال شیعیان پایبند است به صورت طبیعی نباید دست به اقدامی بزنیم که عرصه بر شیعیانی که تحت کنترل این جماعت هستند، سخت شود. طالبان رفتار سال‌های ۱۳۷۵، ۱۳۷۶ و ۱۳۷۷ را با شیعیان تکرار نکرده است. شیعیان افغانستان قبلاً از طالبان ضربه خورده‌اند، جبهه شمال نیز حد فاصل سقوط دولت نجیب‌الله تا ظهور طالبان در ۲۸ سال پیش اسلاف پنجشیریان مظالمی را بر آنان خصوصاً در غرب کابل روا داشتند که در تاریخ ثبت است.

۴- آنچه قطعی و حتمی است ورود پنجشیریان به یک جنگ نابرابر، بدون برآورد صحیح نظامی است. جنگ نیاز به برآورد و نقشه دارد. اینکه بدون قوای متوازن در درون خانه خود منتظر دشمن بمانی، قطعاً منجر به پیروزی نخواهد شد. در تشبیه می‌توان کار پنجشیریان را با توابین کربلا مقایسه کرد که بدون برآورد نظامی از طرف، فقط متأثر از نفس لوامه در عین‌الورده به صورت کامل قلع و قمع شدند. طالبان با سلاح‌های پیشرفته‌ای که امریکایی‌ها بر جا گذاشتند از یک سو و کوچک بودن جغرافیای پنجشیر از سوی دیگر مشخص بود که فائق خواهد آمد و هرگونه ورود خارجی این جنگ را طولانی خواهد کرد و باعث فرسایش داخلی و در عین حال دخالت دوباره خارجی خواهد شد. شاید لازم بود مسعود برای پیشگیری از حمله طالبان به ایران یا پاکستان به سازمان ملل برود و استمداد طلبد، اما گویی غیر از جنگ مسیر دیگری را انتخاب نکرد و طبیعی است که جریان غالب باج نخواهد داد. البته افول روحیه جهادی در شمال نیز در سقوط سریع پنجشیر مؤثر بود. در ۲۰ سال گذشته رفاه نسبی و زندگی عرفی بر مجاهدین سابق مستولی شده بود.

ما و پنجشیریان

۵- ایران و پاکستان چه قبل از انقلاب اسلامی و چه بعد از آن هیچ موقع برای هم تهدید نبوده‌اند و نخواهند بود. نگرانی از تنش بین این دو کشور مطلقاً بی‌اساس است. ایران عمق استراتژیک کشور مسلمان پاکستان در حوادث روزهای سخت است؛ بنابراین آنان که مرتب نظام را به اقدامات غیرایدئولوژیک در حصول منافع ملی ترغیب می‌کنند، اکنون حرف مشخص‌شان چیست؟ حضور ما در سوریه سه دلیل عمده داشت: اول درخواست دولت این کشور، دوم خارجی بودن عمده اعضای داعش و سوم تهدید حرم اهل بیت که دو مورد از آن بدواً اتفاق افتاد، اما در افغانستان شرایط اینگونه نیست. طالبان بومی و از قوم بزرگ‌تر است و ورود ما به یک جنگ داخلی در این کشور می‌توانست سرنوشت تلخ قدرت‌های بزرگ در ۲۰۰ سال گذشته را یادآوری کند.

راهبرد جمهوری اسلامی روشن است و باید روشن‌تر بیان شود تا لجبازان آچمز شوند. ایران هرگز دولت مستقل و امارتی طالبان را به رسمیت نمی‌شناسد و این معقول‌ترین تصمیم برای افکار عمومی داخل کشور، داخل افغانستان و مجامع جهانی است. ایران در افغانستان هوشمندانه عمل کرد و تصمیم برای آینده نیز هوشمندانه است. منافع ما در افغانستان تا این لحظه محترم شمرده شده است. غایت نظر ما تشکیل دولت فراگیر است دولتی که از فردای آن جنگ برای همیشه پایان یابد.



منبع

ما و پنجشیریان بیشتر بخوانید »

سهم ما در تحولات افغانستان و افق آن

سهم ما در تحولات افغانستان و افق آن


آیا چشم‌انداز تحولات افغانستان برای ایران امیدآفرین یا نگران‌کننده است؟ هر تحلیلگری نوعا با نگاه و اعتماد به دسته‌ای از اخبار و اطلاعات درصدد پاسخ به این سوالات برمی‌آید.

به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، «سعدالله زارعی» در یادداشتی برای «کیهان» نوشته است: 

تحولات افغانستان چه نسبتی با جمهوری اسلامی دارد؟ آیا چشم‌انداز تحولات این کشور برای ایران امیدآفرین یا نگران‌کننده است؟ طبیعتا در پاسخ به این دو سوال نظرات مختلفی مطرح می‌گردد. دلیل این اختلاف این است که هر تحلیلگری نوعا با نگاه و اعتماد به دسته‌ای از اخبار و اطلاعات درصدد پاسخ به این سوالات برمی‌آید و تحلیلگر دیگر با نگاه و اعتماد به دسته‌ای دیگر از اخبار و اطلاعات اظهارنظر می‌کند.

بر این اساس بسیاری از تحلیلگران با نگاه به اختلاف عقیدتی میان جمهوری اسلامی و طالبان و نیز با نگاه به سطح نفوذ سیستم‌های اطلاعاتی پاکستان و آمریکا که رفتارشان با ایران دشمنانه است و همین‌طور با نگاه به اقلیت ۱۷ تا ۲۰ درصدی شیعه در مقایسه با اقلیت بزرگ‌تر ۴۰ تا ۴۲ درصدی پشتون معتقدند، تحولات افغانستان و چشم‌انداز آن به ضرر جمهوری اسلامی ایران خواهد بود.

در همان حال تحلیلگران دیگر معتقدند از آنجا که یک ضلع خارجی اصلی که دشمن اول ایران به حساب می‌آمده با شکست مطلق مواجه گردیده و یک ضلع داخلی حلقه که در حکم دست‌نشانده آمریکا بوده، از میان رفته است هم تحولات و هم افق آن من‌حیث‌المجموع به نفع جمهوری اسلامی خواهد بود و به احتمال خیلی زیاد وزن ایران را در تحولات افغانستان افزایش خواهد داد.

در این خصوص گفتنی‌هایی وجود دارد:

۱- در فاصله سال‌های ۱۳۷۰ تا ۱۳۹۹، یک قدرت بین‌المللی و یک قدرت منطقه‌ای و دو قدرت رسمی و غیررسمی داخلی سهم عمده‌ای در تحولات افغانستان داشتند؛ آمریکا به عنوان یک قدرت بین‌المللی برای اعمال نفوذ و دستیابی به اهداف و اجرای سیاست‌های خود از یک‌سو به حدود ۱۵۰ هزار نیروی نظامی و اطلاعاتی و از سوی دیگر به دولت دست‌نشانده افغانستان متکی بود و کارهای خود را پیش می‌برد. پاکستان هم به عنوان یک قدرت نسبی منطقه‌ای در پی تحکیم و افزایش قدرت خود با بهره‌گیری از سیستم اطلاعاتی خارجی خود و روابط سنتی با پشتون‌های افغان بود.

در فضای داخلی، دولت نیروی رسمی بود که از سوی آمریکا، اروپا، هند، چین و سازمان ملل حمایت می‌شد، طالبان هم نیروی قدرتمند غیراصلی بود که با تکیه بر قوم پشتون و سلاح و نیز با برخورداری از حمایت خاص و البته جهت‌دار پاکستان درصدد افزایش قدرت و سیطره خود بود. در این بین نقش ایران عمدتا در دو محور معنا پیدا می‌کرد؛ جلوگیری از تداوم درگیری‌های بین برادران افغان و جلوگیری از تداوم اشغال افغانستان از سوی آمریکا.

این چهار ضلع اگرچه تعارضاتی هم در بعضی موضوعات داشتند، در موضوعات حساس با یکدیگر تعامل می‌کردند. به عنوان مثال در ضرورت تغییرات اساسی در حکومت، بین طالبان، آمریکا و پاکستان تعامل صورت گرفت و دولت اشرف غنی هم به عنوان ضلعی ضعیف با آن همراهی کرد.

الان دو ضلع این مربع یعنی حضور نظامی آمریکا و دولت غنی از میان رفته است. دو ضلع دیگر یعنی طالبان و پاکستان باقی مانده‌اند که در نحوه اداره حکومت اختلاف دارند. جمهوری اسلامی در حد فاصل ۱۳۷۰ تا ۱۳۹۹ در صحنه افغانستان حضور داشت و حضور مبتکرانه‌ای هم بود. افغانستان در این سه دهه با ورود سنگین نظامی آمریکا با تغییر اساسی در وضعیت خود مواجه گردید. هم اینک حذف دو مهره مخالف ایران از صفحه شطرنج افغانستان به جمهوری اسلامی امکان می‌دهد تا تأثیرات بیشتری بر تحولات داشته باشد.

در این صورت، چشم‌انداز آن هم می‌تواند موقعیت‌ساز و منفعت‌ساز باشد؛ البته این بستگی به میزان دقت و تلاش ما دارد.

سهم ما در تحولات افغانستان و افق آن

۲- پاکستان طی بیش از ۴۰ سال گذشته با بهره‌گیری از نفوذ اطلاعاتی خود تلاش کرده تا محیط افغانستان برای فعالیت کشورهای دیگر ناامن باشد و نتوانند اداره تحولات را از دست پاکستان بگیرند و یا در آن شریک شوند. بر این اساس در طول چهار دهه گذشته سرویس پاکستان برای از میدان به در کردن ایران اقدامات ویژه‌ای انجام داده و حتی متهم است که در سال ۱۳۷۵ برای جلوگیری از برقراری روابط سیاسی بین ایران و حکومت جدید افغانستان، در بعضی اقدامات تروریستی علیه ایران دخالت داشته است.

روابط این سرویس با طالبان و حکومت فعلی از پیچیدگی و چندلایگی برخوردار است. پاکستان به نوعی خود را پدر طالبان معرفی می‌کند و این چندان دور از واقعیت هم نیست؛ خانم «بی‌نظیر بوتو» نخست‌وزیر پاکستان که در ششم دی ماه ۱۳۸۶ به نحو مرموزی در راولپندی به قتل رسید، در همان دوره حکومت طالبان گفته بود: «طالبان با برنامه آمریکا، اطلاعات فرانسه و پول عربستان پدید آمده و ما فقط آن را حفظ کرده‌ایم». اما روابط پاکستان و طالبان در دهه اخیر چندان هم دوستانه نبوده است برخی شخصیت‌های معروف طالبان شامل شهاب‌الدین دلاور، سهیل شاهین و ملا عبدالسلام ضعیف، معتقدند طالبان پس از آمریکا بیشترین ضربات را از پاکستان خورده است.

با سقوط دولت غنی که اسلام‌آباد با ملاحظه طالبان، با آن میانه‌ای نداشت، پاکستان از یک‌سو به دخالت‌های بیشتر در این کشور ترغیب می‌گردد و از سوی دیگر مشکلات طالبان در مواجهه با پاکستان بیشتر می‌شود.

۳- کشور افغانستان یک کشور غنی و در عین‌حال نیازمند است و به عبارتی درویشی توانگر است. این کشور با ۱۱ معدن و حدود سه تریلیون دلار سرمایه می‌تواند با سرعت از یک کشور فقیر به کشور بسیار ثروتمند تبدیل گردد. افغان‌ها مردمانی باهوش، پرتلاش و مومن هستند و گفته می‌شود نزدیک به ۸۲ درصد آن را جمعیت زیر ۳۰ سال تشکیل می‌دهد.

پس نیروی کار کافی و ظرفیت بالقوه نیروی ماهر را دارد ولی الان برای فعال‌سازی اقتصاد و تجارت خود به کمک احتیاج دارد. ما در همسایگی این کشور هستیم. کشوری که ۷۷ درصد مردم آن به فارسی صحبت می‌کنند و در مقایسه با سه همسایه شمالی از نظر تکنولوژی در موقعیت ویژه و برتر هستیم و نیز از دو قدرت تکنولوژیک- هند و چین- مرز بیشتری با افغانستان داریم

. ایران از نظر علمی و تکنولوژیک می‌تواند به کمک مردم افغانستان بشتابد. هم‌اینک لااقل نیمی از ظرفیت آموزشی و تحصیلات عالیه در ایران خالی است و این به آن معنی است که ما فقط در حوزه تحصیلات تکمیلی می‌توانیم روی ظرفیت خالی حدود دو میلیون نفری در سال حساب کنیم و این ظرفیت را برای توسعه افغانستان به‌کار بگیریم. کما اینکه ایران می‌تواند در حوزه معدن، کاستی‌های خود در زمینه معادن اورانیوم را برطرف نماید.

۴- در افغانستان اتفاقات ریز و درشت فراوانی می‌افتد و همچنانکه در این ۵۰ سال شاهد بوده‌ایم، چرخ رخدادهای آن هم هیچ‌گاه از حرکت بازنمی‌ایستد! این کشور با ایران رابطه تمدنی، فرهنگی، زبانی، دینی و حتی پیوستگی سیاسی تاریخی دارد و به همین دلیل مردم ایران نسبت به رخدادهای افغانستان احساس قرابت دارند و لذا می‌بینیم موضوعاتی مثل درگیری‌های پنجشیر که فاصله واقعیت و تصویرهای آن زیاد هم نبود، در چند روز متوالی محل توجه رسانه‌ها واقع می‌شود.

در اینجا فارغ از تحلیل درباره این سوژه خاص، چند سوال اساسی و کلیدی وجود دارد؛ کدام دسته از تحولات به‌طور واقعی با مصالح ایران و چشم‌انداز منطقه‌ای ما «ارتباط جدی» دارد و لازم است تا درباره آن حساسیت نشان دهیم؟ در حال حاضر ما بر کدام دسته از تحولات افغانستان می‌توانیم اثرگذار بوده و آن را مطابق الگو و مطلوب خود مدیریت کنیم؟ موضوعات اصلی ما در افغانستان کدامند؟ این موضوعات اصلی طبعا نمی‌تواند از چهار تا پنج مورد فراتر رود، در حالی که در افغانستان لااقل ۱۰۰ مسئله وجود دارد که حتما ایران باید فقط در ۴ و ۵ مورد اصلی و حیاتی ورود کند و آنها را مطابق مصلحت و منفعت مشترک مردم افغانستان و ایران مدیریت کرده و به پیش ببرد.



منبع

سهم ما در تحولات افغانستان و افق آن بیشتر بخوانید »

زینب سلیمانی: «اینجا سوریه است» نیاز امروز ماست/ جلیلی: این کتاب، رسواگر مدعیان ادبیات رئالیستی ایران است/ یزدان‌پناه: دوست داشتم حاج قاسم اولین مخاطب کتاب باشد

زینب سلیمانی: «اینجا سوریه است» نیاز امروز ماست/ جلیلی: این کتاب، رسواگر مدعیان ادبیات رئالیستی ایران است/ یزدان‌پناه: دوست داشتم حاج قاسم اولین مخاطب کتاب باشد



رونمایی از کتاب اینجا سوریه است - زینب سلیمانی

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، مراسم رونمایی کتاب «اینجا سوریه است؛ صدای زنان راوی جنگ»؛ عصر دیروز با حضور با حضور، زهره یزدان‌پناه؛ نویسنده کتاب، زینب سلیمانی، مدیر بنیاد مکتب حاج قاسم و دختر شهید سردار سلیمانی، لاله افتخاری؛ دبیرکل اتحادیه جهانی زنان مسلمان، وحید جلیلی؛ مدیر دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی، حجت‌الاسلام حمیدرضا غریب‌رضا؛ مدیر مرکز گفتگوی دینی، سجاد اسلامیان؛ فعال جهان اسلام، مسعود ملکی، مدیر مدرسه سینمایی هنر و ماه، میثم رشیدی مهرآبادی؛. فعال حوزه کتاب و جمع محدودی از علاقمندان به میزبانی کتابفروشی به‌نشر(تهران) برگزار شد.

لاله افتخاری در ابتدای این نشست، در سخنانی عنوان کرد: روایت و رساندن پیام مظلومیت، پیام مدافعان حق، پیام کسانی که جان‌فشانی کردند، یک عبادت است و تداوم این راه، رسالت زینبی و سجادی امروز ما است. البته در این روایتگری همه باید انجام وظیفه کنند، مانند اقدام ارزشمندی که خانم یزدان‌پناه انجام دادند، خانم‌ها با الهام گرفتن از حضرت زینب‌(س)، باید نقش و رسالت پررنگ‌تری برای خود در نظر بگیرند، چرا که شاید آن ظرافت‌هایی که معمولا در نگاه، قلم و بیان زنانه است، بیشتر بتواند زوایای تاریخ، مظلومیت‌ها، مقاومت‌ها و رشادت‌ها را به گوش تاریخ برساند.

زینب سلیمانی: «اینجا سوریه است» نیاز امروز ماست/ جلیلی: این کتاب، رسواگر مدعیان ادبیات رئالیستی ایران است/ یزدان‌پناه: دوست داشتم حاج قاسم اولین مخاطب کتاب باشد

وی ادامه داد: بصیرت‌بخشی وظیفه همگان است، دیدن زوایا و بیان آنچه که هست تا قلم به دست مستکبرین جهانی نیفتد تا برای مثال، داعش را به عنوان منجی عالم بشریت و به عنوان دفاع‌کننده از حقوق زنان و کودکان معرفی­ نکنند. اگر قلم‌های پاک، رسالت‌محور و حقیقت‌گو وجود نداشته باشد ، استکبار به دست افراد مزدور تحقق پیدا خواهد­کرد که تاریخ را وارونه جلوه می‌دهد. بنابر­این اینجا باید تشکر کنیم از همه کسانی که زمینه دیدن زوایا و مظلومیت‌ها را فراهم کرده‌اند و به طور ویژه از خانم یزدان‌پناه که مجاهدت کردند، در سختی‌ها به کشور دیگری رفته و وقت گذاشتند تا بگویند اگر مجاهدان ما در کنار مردم سوریه بودند، خواهرانی نیز داریم که رسالت زینبی‌شان را به انجام برسانند و برای تاریخ و امروز بشریت، بیان کنند.

نماینده سابق مجلس عنوان کرد: امروز توفیق رونمایی از کتاب ارزشمندی را داریم که هم حجیم است و هم ثقیل از نظر بسیار پرمحتوا که ان‌شاءلله امیدوارم همه آن را مطالعه کنند و در این مسیر باز هم شاهد تلاش‌های خانم‌ها و اهل قلم باشیم که مانند خانم یزدان‌پناه به دل خطر بزنند.

چرا به حضور ایران نیاز بوده است

حجت‌الاسلام حمیدرضا غریب‌رضا، مدیر مرکز گفتگوی دینی نیز در ارتباطی مجازی در این رونمایی اظهار داشت: فکر می‌کنم هیچ‌کس به اندازه من از خواندن این کتاب تاثیر عاطفی نبرده باشد، از این جهت که خدا توفیق داد که در لحظات اول حرکت برای نوشتن این کتاب در ضمن گروهی که عزیزان در سوریه تشکیل داده بودند، خدمتگزاری می‌کردیم. بنده خودم هنگامی که مطالب ابتدایی کتاب را می‌خواندم، برایم سخت بود. خانم یزدان‌پناه با توجه به اینکه مستندساز هم هستند، سبک زیبایی را در نوشتن این کتاب به کار برده بودند و من کاملا لحظه به لحظه، متن کتاب را در مقابل خود، مانند فیلم می‌دیدم و برای من که در بخشی از سفر در خدمت گروه تألیف کتاب بودم، تداعی می‌شد.

زینب سلیمانی: «اینجا سوریه است» نیاز امروز ماست/ جلیلی: این کتاب، رسواگر مدعیان ادبیات رئالیستی ایران است/ یزدان‌پناه: دوست داشتم حاج قاسم اولین مخاطب کتاب باشد

وی افزود: به دوستان مجموعه دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب به عنوان متولی کار، پیشنهاد دادم که به شخصیت‌های سیاسی و رسانه‌ای که رسما مخالفت با حضور ایران در سوریه مخالفت می‌کنند این کتاب را اهدا کنند تا واقعیت‌های جنگ سوریه را ببینند و بخوانند و بدانند چرا به حضور ایران نیاز بوده است.

غریب رضا تاکید کرد: یکی از دستاوردهای این کتاب، نشان دادن عمق فاجعه و جنایت‌های گروه‌های تکفیری مخصوصا در قبال زنان و کودکان بوده که معمولا قربانی اول جنگ سوریه بوده‌اند. اگر بخواهیم توصیفی در مورد این کتاب داشته باشیم، «اینجا سوریه است» نه یک رمان است و نه یک کتاب خاطره‌نگاری، بلکه یک تاریخ‌نگاری تحلیلی-عاطفی است که تحت‌تأثیر روحیه مسندسازی نویسنده، همانند یک فیلم مستند، زیبا شده که در آن هم تحلیل می‌بینید و هم عواطف طرفین و هم حاشیه‌نگاری‌های سفر نویسنده و همچنین بیان مسائل پیش و پس، توصیف اماکن، وقایع و حوادث جنگ. در واقع، به صورت موسع، جنگ‌شناسی سوریه را ارائه می‌دهد اما خشکی کتاب‌های تاریخ رسمی را ندارد و این مسائل در قالب روایات مختلف مطرح شده است. کتاب هم استناد تاریخی دارد و هم روایتی داستان‌گونه‌.

این فعال جهان اسلام بیان کرد: در قسمتی از کتاب، خانم یزدان‌پناه با خانمی مصاحبه کرده بود که نقل می‌کرد که تکفیری‌ها آمده بودند تا یکی از دختر بچه‌های آنها را ببرند اما وقتی پدرش مقاومت کرد، تکفیری‌ها پای آن دختر را همانجا شکستند، اینها نشان می‌‍‌دهد که خواندن این کتاب بسیار سخت است و بنده توصیه می‌کنم چه کسانی که موافق حضور ایران در سوریه هستند و چه کسانی که مخالف حضور ایران هستند، این کتاب را بخوانند تا این شرایط جنگی و مصیبت مردم سوریه را درک بکنند تا قضاوت صحیح و منصفانه‌ای داشته باشند.

زینب سلیمانی: «اینجا سوریه است» نیاز امروز ماست/ جلیلی: این کتاب، رسواگر مدعیان ادبیات رئالیستی ایران است/ یزدان‌پناه: دوست داشتم حاج قاسم اولین مخاطب کتاب باشد

غریب رضا تصریح کرد:  نکته دیگر درباره این کتاب، نشان دادن نگاه مردم سوریه نسبت به حضور نظامیان ایرانی است که برخلاف آنچه رسانه‌های غربی ترویج می‌کردند، مردم سوریه چون حمایت‌های ایران را دیده بودند، به گونه‌ای عاشق ایرانی‌ها بودند و حتی برخی، ایرانی‌ها را تقدیس می کردند، این تعاملات در کتاب نشان داده شده است.

«اینجا سوریه است» نیاز امروز ماست

زینب سلیمانی، دختر سردار شهید حاج قاسم نیز در سخنانی در این نشست اظهار داشت: قبل از صحبت درباره کتاب چند جمله‌ای کوتاه در مورد علاقه شهید سلیمانی به کتاب و مطالعه و میزان اعتنای ایشان به ادبیات و حتی نوشتن در موضوعات مختلف سخن می‌گویم. بنده همواره به این نکته اشاره می‌کنم که شاید برای خیلی‌ها غیر قابل باور باشد که شخصی با این میزان دغدغه و با حجم بالای کار، وقت زیادی را برای مطالعه می‌گذارد. من گاهی می‌دیدم که در مواقع مسافرت در هواپیما، ایشان هنگام رفتن، شروع به خواندن یک کتاب می‌کردند و شب که برمی‌گشتیم در پرواز این کتاب را تمام می‌کردند، در حوزه کتابخوانی، حرفه‌ای شده بودند و جزو توصیه‌های اصلی‌شان به قشرهای مختلف به خصوص جوان، این بود که مطالعه داشته باشند و مورد دوم این بود که هرکس تاجایی که می‌تواند و در توانش است برای جامعه کار فرهنگی انجام دهد.

زینب سلیمانی: «اینجا سوریه است» نیاز امروز ماست/ جلیلی: این کتاب، رسواگر مدعیان ادبیات رئالیستی ایران است/ یزدان‌پناه: دوست داشتم حاج قاسم اولین مخاطب کتاب باشد

وی افزود: در بحث کتاب ارزشمند «اینجا سوریه است» جا دارد هم از خانم یزدان‌پناه و همچنین مجموعه دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی تشکر کنم که به چنین موضوعاتی می‌پردازند. نیاز امروز ما این است که درباره مسئله سوریه، این کتاب‌ها نوشته شوند تا ده سال دیگر یک سندی برای رجوع افراد مختلف باشد.

مدیر بنیاد مکتب حاج قاسم در ادامه سخنانش عنوان کرد: رسانه‌های غربی همواره در تلاشند تا ما را از ناحیه حضور در منطقه، زیر سؤال ببرند اما آنچه که بیشتر مورد توجه آنهاست، این است که چرا جمهوری اسلامی در سوریه ورود کرده است؟ چرا در سوریه باید جوانانمان شهید بشوند؟ سعی دارند که حقیقت واقعی سوریه را با شلوغ‌کاری‌ها و اطلاعات کمی که در دسترس می‌گذارند، تصویر دیگری از آن را جلوه ­بدهند. این کتاب و امثال این کتاب، به ما که در عصر امروز زندگی می‌کنیم و به آیندگان بعد از ما نشان می‌دهد که چه خطر بزرگی در مقابل جامعه بشریت وجود داشت و اگر از بین نمی‌رفت چه اتفاقات وحشتناکی رخ می‌داد.

سلیمانی خاطرنشان کرد: توصیه بنده به کسانی که با موضع اینکه چرا ما در سوریه جنگیدیم و از آن دفاع کردیم، مخالف هستند، این است که کتاب «اینجا سوریه است» را بخوانند و لحظه‌ای چشمانشان را ببندند و ایرانی پر از داعش را تصور کنند. اگر مدافعان حرم و فرمانده شهیدشان در سوریه نمی‌ایستاد، نه فقط ایران بلکه تمام کشورهای منطقه درگیر می‌شدند.برای حاج قاسم و مدافعان حرم اینکه این افراد مسیحی هستند یا سنی یا شیعه، مهم نبود، مهم این بود که ناموس و زن و بچه مردم در چنگال یک غده سرطانی نباشند. خواهشم از تمام عزیزان که مخالف این تفکر و ایستادگی‌اند این است که این کتاب را و امثال آن را لطفا مطالعه کنید و خود را جای مصاحبه‌شوندگان کتاب بگذارید.

زینب سلیمانی: «اینجا سوریه است» نیاز امروز ماست/ جلیلی: این کتاب، رسواگر مدعیان ادبیات رئالیستی ایران است/ یزدان‌پناه: دوست داشتم حاج قاسم اولین مخاطب کتاب باشد

دختر شهید حاج قاسم سلیمانی تاکید کرد: در اینجا جا دارد که بنده به  روح مطهر همه شهدای مدافع حرم درود بفرستم و از خداوند بخواهم که به خانواده‌های این شهدا به خاطر صبوری و ایستادگی اجر دو برابر بدهد که اگر مدافعان حرم و حاج قاسم از مرزهای ما دفاع نمی‌کردند الان راوی‌های این کتاب از خواهران و برادران خودمان بودند نه اینکه خانم یزدان‌پناه به سوریه سفر کنند.

روایت زنانه جنگ مهم‌تر از روایت سخت آن است

سجاد اسلامیان، فعال جهان اسلام و کارشناس تاریخ شفاهی حوزه بین‌الملل عنوان کرد: از روز اولی که جنگ در سوریه آغاز شد، با یک مسئله‌ و مشکل اساسی با عنوان روایت جنگ در سوریه مواجه بودیم. خاطرمان هست که اوایل، اصطلاح مدافعان حرم هنوز باب نشده بود و رسانه‌های ما نمی‌دانستند چه عنوانی را برای این شهدا به کار ببرند. از آن طرف، دشمن، از رسانه به بهترین نحو ممکن برای شعله‌ورتر کردن جنگ استفاده می‌کرد، در صورتی که در فضای جنگی آن روزها، چیزی که از رسانه‌های خودمان دیدیم اینجور نبود که بتوانند مقابله کنند.

زینب سلیمانی: «اینجا سوریه است» نیاز امروز ماست/ جلیلی: این کتاب، رسواگر مدعیان ادبیات رئالیستی ایران است/ یزدان‌پناه: دوست داشتم حاج قاسم اولین مخاطب کتاب باشد

وی افزود: این شکاف رسانه‌ای، حتی می‌توانیم بگوییم یک شوک برای رسانه‌های ما بود که نمی‌دانستند در برابر این اتفاقی که در سوریه می‌افتاد، چه نوع واکنشی نشان بدهند، حالا امروز که این جنگ تقریبا پایان یافته است، هرچند شاهد اشغال بخش‌هایی از سوریه هستیم ولی جنگی به آن معنای چند سال گذشته وجود ندارد؛ بحث روایت جنگ و بیان آن چیزی که رخ داده است، مسئله‌ی جدیدی و بسیار مهم است.

اسلامیان ادامه داد: در این زمینه هم دشمن از ما جلوتر است. کتاب‌هایی مانند کتاب «اینجا سوریه است» که روایت و خاطرات زنانه یا کودکانه از جنگ سوریه نشان می‌دهد، توسط خیلی از جریان‌های غربی و حتی عربی، فرانسوی یا قطری منتشر شده و کتاب‌هایشان در بازار دنیا موجود است. از آن طرف روایتی است که همراه با نوعی تحریف است. چون که متولی کتاب، از یک طرف علت جنگ و آوارگی مردم سوریه را بیان نکرده و از طرف دیگر پس‌زمینه‌ی افراد خارجی که این کتابها را می‌خوانند، به خاطر آن فضای رسانه‌ای که از قبل برای او وجود دارد، علت تمام مشکلات را نظام سوریه و حامیان آن می‌داند. ما در این قضیه، به کتاب‌هایی مثل «اینجا سوریه است» به شدت نیاز داریم، چه برای مخاطب داخلی و چه برای مخاطب بین‌المللی‌.

این فعال حوزه تاریخ شفاهی بین‌الملل اظهار داشت: جنس جنگ در سوریه، ممکن است بگوییم یک جنگ با دخالت خارجی بوده است اما واقعیت قضیه این است که در بالاترین آمار ۱۰ درصد از کسانی که می‌جنگیدند، چه در طرف نظام و چه در طرف معارضین، خارجی بوده‌اند و ۹۰ درصد خود مردم سوریه بوده‌اند، روایت‌کردن این نوع جنگ، به شدت، سخت است. لذا باید به طور جدی فکر کنیم که چگونه این برادرکشی را روایت ‌کنیم. مهم‌تر از همه، همین وصف و روایت زنانه و کودکانه است. این‌ها بیشتر می‌توانند دیده شوند تا روایت‌های سخت جنگ که نوعی یک برادرکشی بوده و به آن یک نگاه دیگری می‌دهد.

«اینجا سوریه است»؛ یک نقطه شروع است

وحید جلیلی، مدیر دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی نیز در ارتباطی مجازی در این نشست گفت: این کتاب، به نظرم این یک نقطه شروع است و اتفاق تازه‌ای در فضای ادبیات مقاومت است و به نظرم، از جهات گوناگون تاثیر گذار و جریان‌ساز خواهد بود. جدای از بحث‌های محتوایی درباره کتاب و آن پیامی و جایگاهی که در ادبیات مقاومت دارد، از جهت بار دراماتیک، به شدت کتاب ممتازی است یعنی حتی اگر کسی علاقه‌مند به مباحث این منطقه هم نباشد و اتفاقات را دنبال نکرده باشد یا صرفا به دنبال داستان و قصه باشد، باز این کتاب، یک کتاب خواندنی است و ده‌ها ماجرای بسیار جذاب با قلم خانم یزدان‌پناه به یک شیوه دراماتیک پُرکششی روایت شده و اگر کسی حتی به دنبال ماجرا باشد، کتاب جذبش خواهد کرد.

زینب سلیمانی: «اینجا سوریه است» نیاز امروز ماست/ جلیلی: این کتاب، رسواگر مدعیان ادبیات رئالیستی ایران است/ یزدان‌پناه: دوست داشتم حاج قاسم اولین مخاطب کتاب باشد

وی ادامه داد: در ژانرهای گوناگونی می‌شود این کتاب را جای داد که یک ژانرش، ادبیات مقاومت است که گفتم در این مقوله، یک کتاب ممتازی شده ولی بالاخره در جهان، ژانرهای مختلف ادبی وجود دارد که هرکدام مخاطبان خاص خودش را دارد، در این کتاب، قصه‌های گوناگونی روایت شده که در حالی که در بسیاری از کتاب‌های ژانر جنایی، نویسنده با تخیلش، قصه‌ای را گفته است.

جلیلی افزود: اینها را از این جهت تاکید می‌کنم که توجه بدهم به اینکه ما در فضای ادبی و هنری کشور با یک سری ادعاها و فضاسازی‌هایی توسط جریان غرب‌زده و روشنفکرماب مواجه هستیم که اینها میگویند که ما دنبال به اصطلاح ادبیات دینی، انقلابی، متعهد و اینها نمی‌رویم، یعنی هرچیزی که بخواهد یک پسوند محتوایی داشته باشد، ما را از هنر دور می‌کند و فاصله می‌اندازد بین ما و ادبیات محض، هنر محض و… می‌خواهم عرض کنم که همین مایه جذاب دراماتیکی که در این کتاب «اینجا سوریه است» رخ کرده، نشان می‌دهد که اتفاقا اگر واقعا این مدعیان به همان حرف خودشان هم اعتقادی داشتند باید چنین سوژه‌هایی، موضوعاتی، مقوله‌هایی، حوزه‌هایی نباید در ادبیات و روزنامه‌نگاری روز ایران سانسور می‌شد.

مدیر دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب تصریح کرد: این کتاب، به نظرم صرفا روایت جنگ سوریه نیست بلکه به یک معنا، این کتاب، روایت جنگ دیگری هم است، روایت جنگ نرمی‌ که بر سر مقولاتی مثل هنر و تاریخ‌نگاری، تاریخ شفاهی و روزنامه‌نگاری. این کتاب به نوعی راوی این جنگ هم است و همزمان در دو جبهه می‌جنگد و نشان می‌دهد عملا بدون اینکه بخواهد شعار بدهد و صرفاً نظریه‌پردازی کند، نمونه عینی ارائه می‌کند که فضای روشنفکری و ادبیات غرب‌زده در ایران چطور یک سری مایه‌های مهم ژرنالیسم، هنر و ادبیات را صرفا و صرفا به خاطر اینکه ممکن است به ضرر غربی‌ها تمام شود، حذف و سانسور می‌کند و کاملا ایدئولوژیک و سیاسی برخورد می‌کند.

رسواگر مدعیان ادبیات رئالیستی در ایران

جلیلی یادآور شد: حتی بسیاری از خبرنگاران اروپایی هم که وارد سوریه می‌شوند و تلاش می‌کنند روایت‌های خاص خودشان را از آن جنگ بدست بیاورند ولی در فضای ایران به غیر از همان روایت مسلطی که توسط رسانه‌های غربی گفته می‌شود، در این به اصطلاح رسانه‌ها و محافل روزنامه‌نگاری، ادبی و هنری ایران راجع به سوریه پذیرفته نمی‌شود و هیچ تحرکی برای اینکه به این بحرانی که در منطقه و همسایگی ما اتفاق افتاده است، نزدیک شویم و برویم از درون، روایتش کنیم، اتفاق نمی‌افتد. «اینجا سوریه است» رسواگر مدعیان به ادبیات رئالیستی در ایران هم است. «اینجا سوریه است» می‌تواند آغازگر یک دومینو هم باشد یعنی اولا درفضای ادبیات مقاومت یک سرفصل‌گشایی می‌کند، فضایی را نشان می‌دهد که کمتر به آن پرداخته شده، لاقل در ادبیات مکتوب ما، کمتر چنین چیزی را به زبان فارسی داریم که یک مولف ایرانی در بحران‌های منطقه ورود کرده باشد آن هم از نگاه زنانه، بحرانی به عمق جنگ سوریه را روایت کرده باشد این یک سرفصل‌گشایی است ولی صرفا در ادبیات این اتفاق، امتداد پیدا نخواهد کرد، بسیاری از صحنه‌هایی را که خانم یزدان‌پناه با قلمشان تصویر کردند، می‌توانند موضوعاتی و دست‌مایه‌هایی شوند برای نقاشان که اگر در آن میدانِ واقعیت‌های تلخ و متاثرکننده دوربینی نبوده که این‌ها را ثبت کند، تابلوهای ماندگاری می‌تواند از صحنه‌های کتاب خلق شود، خیلی از این تصاویری که در خاطرات آمده قابلیت این را دارد که تبدیل به فیلم کوتاه شود.

زینب سلیمانی: «اینجا سوریه است» نیاز امروز ماست/ جلیلی: این کتاب، رسواگر مدعیان ادبیات رئالیستی ایران است/ یزدان‌پناه: دوست داشتم حاج قاسم اولین مخاطب کتاب باشد

وی با اشاره به برخی از خاطرات و روایت‌های کتاب گفت: به طور مثال، روایتی که از ایمان فتوح شده در کتاب واقعا خانم ایمان فتوح که در کتاب که واقعا یک شخصیت جهانی است غربی‌ها او را مطابق پارادایم خودشان می‌دیدند، او را در حد جایزه نوبل مطرح می‌کردند، واقعا ایمان فتوح قابلیت این را دارد که به عنوان یکی از شخصیت‌های بین‌المللی جهان اسلام مطرح شود و در این حرکت‌های صلح طلبانه و… می‌تواند علمدار باشد و به یکی از سندهای حقانیت جبهه مقاومت در جهان تبدیل شود.

توصیه حاج قاسم به فعالان جبهه فرهنگی انقلاب

مدیر دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب عنوان کرد: کسانی که حتی به این حوزه هم علاقه ندارند اگر صرفا ماجرا بخواهند ماجرای جذاب به اصطلاح تاثیر گذار پرکشش و قصه‌های به اصطلاح جذاب بخواهند بخوانند این کتاب پر از این نوع قصه ‌ها است، هرکدام از این‌ها می‌توانند دست‌مایه‌ی کارهای مستند بعدی باشند، سرنوشت بعضی از شخصیت‌های کتاب، خوب است در ویرایش‌های بعدی کتاب پیگیری شود مثلا آن خانمی‌که دوتا دخترش گم شده بودند و چشم انتظار آنهاست چنی مسائلی، این انتظار را در مخاطب برمی‌انگیزد که اینها را دنبال کند خیلی از مستندسازها می‌توانند ادامه اینها را بروند بررسی کنند خیلی از داستان‌نویس‌ها می‌توانند مایه‌های دراماتیک کتاب را بنویسند، فیلمسازهای داستانی می‌توانند به شکل فیلم کوتاه حتی فیلم‌های سینمایی بلند از این کتاب استفاده کنند. این کتاب، یک نقطه شروع خواهد بود و دومینویی را می‌تواند در فضای جبهه هنری انقلاب ایجاد کند.

جلیلی خاطرنشان کرد: در پایان هم یاد کنیم از سردار بزرگ امت اسلامی‌، شهید حاج قاسم سلیمانی که به یک معنا واقعا ایشان کلید اول را زدند. در جلسه‌ای که در سال ۹۵  ایشان در جلسه‌ای با بچه‌های فرهنگی انقلاب، گفت ما در جنگ جغرافیا و میدان را پیروز می‌شویم اما روایت این جنگ هم مهم است و مثال زد که مثل این می‌ماند که شما وارد یک اتاق عملی شوید، اگر توجیه نباشید که در آن اتاق عمل چه اتفاقی در جریان است، می‌بینید یک نفر چاقو دستش است مثلا شکم یک نفر دیگر را پاره کرده، اگر آدم شجاعی باشید با آن کسی که چاقو دستش است درگیر می‌شوید، اگر آدم ترسویی باشید غش می‌کنید، ایشان می‌گفت موقعیت ما الان در سوریه چنین موقعیتی است یعنی اگر معلوم نشود که ما در سوریه، یک غده سرطانی را جراحی ‌کردیم، ‌اگر این مشخص نشود، ما حتی اگر در میدان هم پیروز شویم به آن پیروزی مطلوب و ایده‌آل خودمان دست پیدا نکردیم. همان جلسه موجب شد که یک سری حساسیت‌هایی از سوی بچه‌های فرهنگی انقلابی شروع شود که یکی از آنها همین سفر خانم یزدان‌پناه به سوریه بود که به ثمر رسید و امیدوار هستیم که برکاتش روز به روز بیش از پیش آشکار و آشکارتر بشود و این سرفصل‌گشایی که ایشان در این حوزه کردند، ان‌شاءلله در قالب‌های مختلف و در ژانرهای گوناگون بازتولید بشود.

دوست داشتم حاج قاسم اولین مخاطب کتاب باشد

زهره یزدان پناه، نویسنده کتاب «اینجا سوریه است» نیز در سخنانی در این نشست عنوان کرد: این کتاب، حاصل یک تلاش تیمی بوده است، منتها توفیق در صحنه بودن با من بوده است. یادم است بعد از پیشنهادی که آقای جلیلی برای نگارش چنین کتابی کردند، در آستانه سفرم به سوریه، از ایشان پرسیدم که شما توصیه خاصی برای این کار و چگونگی پروژه ندارید که ایشان فقط یک جمله گفتند که شما تا می‌توانید قصه جمع کنید و روایت‌های مردم را با جزئیات جمع‌آوری کنید.

زینب سلیمانی: «اینجا سوریه است» نیاز امروز ماست/ جلیلی: این کتاب، رسواگر مدعیان ادبیات رئالیستی ایران است/ یزدان‌پناه: دوست داشتم حاج قاسم اولین مخاطب کتاب باشد

وی ادامه داد: من که هم نویسنده بودم هم مستندساز بودم، خیلی راحت می‌توانستم بفهمم که یک طراحی ذهنی پشت این قضیه است و الان که صحبت‌های آقای جلیلی را شنیدم دیدم که دقیقا من درست فکر کردم، همین قصه جمع کردن در واقع یک طراحی اولیه است برای بازتولیدهای بعدی که می‌تواند در قالب‌های مختلف صورت گیرد. منتها چیزی که برای من مهم بود و در مقدمه کتاب هم اشاره کردم این بود که معتقد بودم که حضرت حجت(عج) وقتی می‌خواهند تشریف بیاورند، اساس ظهور ایشان فرامذهبی و فرا قومیتی است، نقطه ثقل اصلی حرکت ایشان، حفظ و احیای کرامت انسانی است که در عصر حاضر به خصوص در دنیای غرب به سمت نابودی می‌رود، این نگاه فرا قومیتی و فرامذهبی را خانم زینب سلیمانی هم اشاره کردند که در نگاه و منظر حاج قاسم سلیمانی هم بود.

یزدان پناه یادآور شد: این اتفاق بزرگی است که در کشوری مثل سوریه قومی با قوم دیگر می‌شود و در بعضی از بخش‌ها برادرکشی راه می‌افتد ولی چه اتفاقی می‌افتد که چنین نگاهی نسبت به مدافعین حرم آنجا پیدا می‌شود. این از برکات وجود مدافعین حرم و فرمانده سلحشورشان بوده که من خدا را شکر می‌کنم که به هرحال این کتاب با همه ی فراز و نشیب هایی که وجود داشت، به ثمر رسید.

وی تصریح کرد: بزرگ‌ترین آرزوی من هم در هنگام تحقیق میدانی این پروژه و هم موقع نوشتن کار این بود که اولین خواننده کتاب، حاج قاسم سلیمانی باشد ولی زمانی که کتاب به چاپ رسید، حضور فیزیکی ایشان در میان ما نبود. من این کتاب را تقدیم می‌کنم به همه مدافعان حرم و به خون پاک همه شهدای خلقت در همه جای دنیا و به همه زنان و کودکان تاریخ که امروز به دلیل ایستادگی آنها روز مقاومت اسلامی نامیده شده است و خوشحالم که در این روز و در دهه اول محرم امسال، این رونمایی برگزار می‌شود.

نویسنده کتاب «اینجا سوریه است» در پایان سخنانش گفت: این کار، یک پروژه فراعادی در یک شرایط فراعادی بود، به رغم همه سختی‌ها معتقدم که این اول راه است و به قول بعضی از دوستان در این اوضاع و شرایطی که وجود دارد چرا ما کتاب اینجا عراق است را نداشته باشیم؟ چرا اینجا فلسطین است را نداشته باشیم؟ چرا اینجا افغانستان است را نداشته باشیم؟ چرا اینجا بحرین است را نداشته باشیم؟ مهم‌تر این است که یک نهضتی باید راه بیفتد برای اینکه این تاریخ شفاهی برای انتقال به نسل آینده ثبت شود و بهترین مجربان این کار، خود مردم این کشورهای مقاومت هستند.

زینب سلیمانی: «اینجا سوریه است» نیاز امروز ماست/ جلیلی: این کتاب، رسواگر مدعیان ادبیات رئالیستی ایران است/ یزدان‌پناه: دوست داشتم حاج قاسم اولین مخاطب کتاب باشد

براساس این گزارش، کتاب «اینجا سوریه است» با جلد گالینگور، در ۷۷۶صفحه، شمارگان ۱۰۰۰جلد و با قیمت ۱۳۰هزار تومان توسط انتشارات «راه یار» منتشر شده است و علاقمندان علاوه بر کتاب‌فروشی‌ها می‌توانند از طریق صفحات مجازی ناشر به نشانی raheyarpub و یا سایت vaketab.ir نسبت به تهیه کتاب اقدام کنند.



منبع خبر

زینب سلیمانی: «اینجا سوریه است» نیاز امروز ماست/ جلیلی: این کتاب، رسواگر مدعیان ادبیات رئالیستی ایران است/ یزدان‌پناه: دوست داشتم حاج قاسم اولین مخاطب کتاب باشد بیشتر بخوانید »