جنایت

فیلم/ تشییع پیکر ۳ شهید فلسطینی

فیلم/ تشییع پیکر ۳ شهید فلسطینی

کد ویدیو

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/ تشییع پیکر ۳ شهید فلسطینی بیشتر بخوانید »

جنگ به سبک آمریکایی‌

جنگ به سبک آمریکایی‌


گروه بین‌الملل دفاع‌پرس: در حال حاضر در دنیا بیش از هر گروه دیگری دولت آمریکا دم از دموکراسی می‌زند و تروریست‌هایی را تربیت و تقویت کرده و می‌کند که از هیچ جنایتی فروگذار نیستند.

و اما چرا می‌توانند چنین وقیحانه ادعای آزادی سر دهند و در عمل و آشکارا بساط ظلم را حتی فرسنگ‌ها دورتر از خاک خود پهن کنند؟

آنچه حقیقت این تضاد را توضیح می‌دهد کلید بسیاری از مشکلات در دنیای امروز است. این موضوع از دو منظر قابل بررسی و تحلیل است؛ اول مربوط می‌شود به اینکه او پای در گود ندارد و تبعات تجاوز، دامن خودش را نمی‌گیرد و دوم آنکه کسانی از روی حماقت و یا خیانت جاده حضور و تعدی او را صاف می‌کنند.

و اما دلیل نخست؛

آمریکا داعش را به وجود آورد، اما بهایش را مردم بی‌گناه عراق و سوریه پرداختند. در خاورمیانه مداخله می‌کند و بر طبل جنگ می‌کوبد، اما آتشی به خودش نمی‌رسد و هزینه‌های مادی و معنوی آن را ملت‌های منطقه پرداخت می‌کنند. به دنبال غارت منابع و گسترش نفوذ خود در سرزمین‌های دیگر است، اما عواقب و حتی ریسک این اقدام را متحمل نمی‌شود. در واقع همان موضوع مهمی که نسیم نیکلاس طالب در کتاب خود با عنوان «پوست در بازی» مطرح می‌کند.

به قول نسیم طالب، این پدیده تلخ بی‌گذشته است و در تاریخ اگر امپراطوری می‌خواست کشورگشایی کند، خود و مردمش بهای این جنگ را می‌پرداختند و چه بسا در میدان جنگ کشته می‌شد. آمارهای تاریخی نشان می‌دهد که فقط یک سوم امپراطورهای رومی در رختخواب مرده‌اند و باقی در میدان جنگ.

به عبارت دیگر یک خلبان بد در اعماق اقیانوس اطلس مدفون است، اما یک رئیس جمهور امریکا وقتی تصمیم می‌گیرد به عراق حمله کند قهوه‌اش را می‌نوشد و کودکان آمریکایی در مدرسه آواز می‌خوانند و این کودکان عراقی هستند که آواره و کشته می‌شوند.

تنها راه حل برای کنترل این تجاوزات و سلطه‌گری امریکا این است که کشورهای مورد تجاوز به او بفهمانند خود باید بر کشتی تصمیمش سوار شود و اگر این کشتی سوراخ شد، او هم غرق خواهد شد. اتفاقی که سرداران بزرگ ما در موضوع توانمندی موشکی و هسته‌ای در ایران عزیزمان رقم زدند و این بازدارندگیِ قدرتمند، خاک و ملت ما را بیمه کرده است.

البته اگر گروه‌هایی پای میز حماقت و یا خیانت و با اعتمادی مضحک به دشمن، این دستاوردها را به حراج نگذارند! گروه‌هایی که علت دوم گسترش استعمار و ظلم امریکا هستند و در ادامه به آن‌ها می‌پردازیم.

و اما دلیل دوم؛

حقیقتی تلخ وجود دارد که فرهیختگان بسیاری بر آن تاکید کرده‌اند؛ «استعمار وقتی محقق می‌شود که استحمار موفق شده باشد». در این صورت استحمارشدگان نه تنها با استعمار درگیر نمی‌شوند بلکه زمینه‌های حضور، چپاول و جنایت استعمارگر را به دست خود فراهم می‌کنند. این دسته همراه آنان که عامدانه و از سر منفعت به کشور و ملت خود خیانت می‌کنند دوستانِ دشمن‌ هستند در خاکی که به آن طمع دارد و هجوم می‌برد.

نمونه دسته اول را می‌توانید در میان به اصطلاح مدعیان اندیشه‌ای پیدا کنید که معتقدند امریکا دشمن ملت ایران نیست! برخی از آنها قلم و رسانه‌شان را دو دستی و با احترام به گرگی هدیه ‌می‌دهند که گوسفند تصورش می‌کنند. به هزار دلیل مضحک اثبات می‌کنند که مداخلات نظام وحشی و تشنه قدرتِ امریکا در کشور ما شریف بوده و در بسیاری از موارد به منافع ملی ما کمک کرده است! کاش افق دیدشان کمی، فقط کمی، دورتر از نوک بینی‌شان می‌رفت و تابلوی کوچه‌ را می‌دید که نام غیوری بر آن نشسته که جوانی‌اش را به مسلخ برده تا مقابل درندگی این گرگ را بگیرد.

البته در این بی‌بصیرتی یک نکته مهم قابل تامل است. به قول ظریفی، وقتی منافع حزب و قدرت‌طلبی به مثابه سیستم عامل در روح و اندیشه انسان حاکم شود، قوه ادراک و تحلیل او را به ناکجاآباد می‌کشاند به طوری که دوست را رها می‌کند و کنار دشمنی می‌ایستد که شمشیرش را تا آنجا که توانسته در قلبش فرو برده است.

در این میان گروهی نیز آگاهانه آب به آسیاب دشمن می‌ریزند تا منافع خود یا جریانی که وامدار آن هستند را تامین کنند. آن‌ها نه تنها در چشم ملت خود و همه آزادگان جهان بلکه در چشم دشمن هم ذلیل‌اند و ابزاری سخیف تلقی می‌شوند برای متجاوز با تاریخ مصرف کوتاه.

در خطبه سی و چهارم نهج البلاغه، حضرت امیر (علیه السلام) چه زیبا این اصحاب ادعا را توصیف فرموده‌اند: « … شما مانند شتران بی‌ساربانی هستید که چون از طرفی جمعشان کنند، از طرف دیگر پراکنده شوند… فریب می‌خورید و چاره فریب نمی‌کنید. شهرهایتان به تصرف دشمن در می‌آید و به خشم نمی‌آیید… دیده دشمن بیدار است و شما در بی‌خبری هستید… سوگند به حق، کسی که زمینه سلطه دشمن را بر خود فراهم کند تا دشمن گوشتش را بخورد و استخوانش را بشکند، عجز و بی‌غیرتی‌اش بزرگ و دلش ناتوان و ضعیف است.»

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

جنگ به سبک آمریکایی‌ بیشتر بخوانید »

عکس/ تداوم رفتار وحشیانه صهیونیست‌ها در فلسطین اشغالی

عکس/ تداوم رفتار وحشیانه صهیونیست‌ها در فلسطین اشغالی



اگرچه چندین دهه از جنایات وحشیانه اشغالگران در فلسطین زمان می گذرد اما سکوت شرم‌آور نهادهای جهانی غربی‌ها و برخی اعراب همچنان ادامه دارد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

عکس/ تداوم رفتار وحشیانه صهیونیست‌ها در فلسطین اشغالی بیشتر بخوانید »

راز جنایت خانوادگی در پاشنه کفش

راز جنایت خانوادگی در پاشنه کفش



حدود دو سال قبل‌، ماموران گشت کلانتری به ما در پلیس آگاهی اعلام کردند که جسد نیمه‌ سوخته‌ای داخل خودروی زانتیا حوالی یکی از روستاهای شهر تهران پیدا شده است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، حدود دو سال قبل‌، ماموران گشت کلانتری به ما در پلیس آگاهی اعلام کردند که جسد نیمه‌ سوخته‌ای داخل خودروی زانتیا حوالی یکی از روستاهای شهر تهران پیدا شده است. پس از این گزارش‌، بلافاصله راهی محل شدیم. در بازرسی از خودرو یک تیغ موکت‌ بری خونی زیر پای راننده پیدا کردیم و چند قدم آن‌طرف‌تر از ماشین، یک پاشنه کفش و شیشه خالی نوشابه حاوی بنزین پیدا شد.

بررسی‌های اولیه متخصصان پزشکی قانونی حکایت از آن داشت که ابتدا قربانی با ضربات جسم نوک‌تیزی مانند تیغ موکت‌بری به قتل رسیده و بعد جسدش به آتش کشیده شده است. از صورت قربانی هویت او قابل شناسایی نبود اما با استعلام پلاک خودروی زانتیا، هویت مقتول به نام اشکان برملا شد.

زمانی که خانواده اشکان، جسد را دیدند و پسرشان را شناسایی کردند شک ما درباره هویت مقتول به یقین تبدیل شد. حالا ما با جسدی روبه‌رو بودیم که راز قتل او را نمی‌دانستیم.

ارثیه خونی

ابتدا سراغ خانواده اشکان رفته و در رابطه با این‌که مرد جوان با کسی اختلاف داشته تحقیق کردیم. در همان بررسی‌های اولیه مشخص شد که اشکان و خانواده پدری‌اش بر سر ارثیه اختلاف داشته‌اند.

اختلاف بر سر باغ موروثی بود که به پدران آنها و بعد از آن هم به اشکان و پسرعمویش حامد رسیده بود. موضوعی که شک ما را بیشتر به سمت حامد برد این بود که مرد جوان در میان اقوام و آشنایان اشکان دیده نمی‌شد و به‌نظر می‌رسید خود را از ما پنهان می‌کند.

راهی خانه حامد شدیم و همسرش که رنگ و رویی به چهره نداشت در را به رویمان باز کرد و گفت: شبی که اشکان کشته شد، حامد سراسیمه به خانه آمد و لباس‌هایش را عوض کرد و مدارک و مقداری لباس با خود برداشت و خانه را ترک کرد. حامد در یک کارخانه کار می‌کند به من گفت که کار مهمی برایش پیش آمده و از مدیرش مرخصی گرفته است. در این مدت هم چند باری تماس گرفت اما او را ندیدم.

کفش بدون پاشنه

به بازرسی از خانه حامد پرداختیم و در زیرزمین به سرنخ‌هایی رسیدیم که حکایت از دست داشتن مرد جوان در این جنایت داشت. ما در زیرزمین با پیراهن خونی و کفش‌های کهنه‌ای مواجه شدیم که یکی از کفش‌ها پاشنه نداشت. لباس‌هایی که خیلی ماهرانه جاسازی شده بود و به‌سختی موفق به پیدا کردن آنها شده بودیم.

با شناسایی هویت متهم، محل‌های ترددش زیرنظر گرفته و تلفن خانه او نیز کنترل شد. سه روز بعد، نیمه‌شب تلفن خانه حامد به صدا درآمد و قاتل فراری جویای احوال فرزندانش شد. گرچه تماس کوتاهی بود اما موفق شدیم رد آن را بزنیم و مخفیگاه حامد را شناسایی کردیم. پس از هماهنگی‌های قضایی، راهی مخفیگاه شده و مرد جوان را در عملیاتی غافلگیرانه بازداشت کردیم.

اعتراف به جنایت

حامد منکر جنایت بود و ادعا می‌کرد روحش نیز از این ماجرا بی‌خبر است کفشی که پاشنه‌اش در صحنه قتل جا مانده بود و لباس‌های خونی را به او نشان دادیم که باعث شدمرد جوان راز قتل پسرعمویش را برملا کرد. او گفت: نمی‌خواستم اشکان را به قتل برسانم. او پسر عمویم بود و من دوستش داشتم. اما ارثیه لعنتی این قتل را رقم زد.

او ادامه داد: پدربزرگم قبل از مرگش باغی را که زمینی بایر بود و با کمک و تلاش پدر و عمویم آباد شده بود به‌صورت مساوی بین پسرهایش که عمو و پدر من بود تقسیم می‌کند با این ایده که آنها برای این باغ خیلی زحمت کشیده‌اند و در آخر هم باید به خودشان برسد.

مرد جوان گفت: اما پدر اشکان سر ناسازگاری برمی‌دارد که برای باغ بیشتر از پدر من تلاش کرده و در نتیجه باید سهم بیشتری ببرد. پدر من هم که ماجرا را این‌طور می‌بیند و همه‌چیز را به ضرر خودش می‌داند، همین موضوع را مطرح می‌کند. خلاصه دعوای آنها بر سر این‌که حق آنها بیشتر از نصف است شروع می‌شود و باغ در حقیقت عامل اصلی قتل اشکان شد. فردای آن روز پدربزرگم که کلید حل این مشکل به‌دستش بود فوت می‌کند و ریش‌سفیدان هم نمی‌توانند کاری کنند. پدرم نیز طی این سال‌ها مدام این موضوع را به گوش ما می‌خواند که سهم او بیشتر از سهم برادرش است. روز حادثه همراه اشکان به باغ رفته بودیم و در راه بازگشت ماجرای سهم را مطرح کردم. می‌خواستم هر چه زودتر تکلیف باغ مشخص شود اما اشکان زیر بار نمی‌رفت و من که از رفتار و صحبت‌های او عصبانی شده بودم، دلم می‌خواست که نتیجه ماجرا با برد من همراه باشد. نمی‌دانم چه شد که ناخواسته داشبورد را باز کردم و ناگهان چشمم به تیغ موکت‌بری افتاد که داخل آن بود. با دیدن تیغ موکت‌بری، فکری در ذهنم نقش بست. آن را برداشتم و به سمت اشکان گرفتم و او را تهدید کردم که اگر از خر شیطان پیاده نشود بد خواهد دید. می‌خواستم اشکان را بترسانم و اشکان هم با دیدن تیغ شروع به تمسخر من کرد که جرات نداری و نمی‌توانی این کار را بکنی. من که عصبانی بودم با حرف‌های اشکان عصبانی‌تر شدم. در یک لحظه انگار خون به مغزم نرسید و تنها چیزی که به من دستور داده می‌شد این بود که با تیغ موکت‌بری به او حمله کنم.

متهم جوان ادامه داد: اشکان به‌سختی نفس می‌کشید اما زنده بود، نمی‌دانم چرا به‌جای این‌که به او کمک کنم به فکرم رسید اگر او زنده بماند هم فامیل از ماجرا باخبر می‌شوند و هم برای من دردسر می‌شود. ازسوی دیگر فکر می‌کردم با مرگ اشکان، موضوع باغ موروثی هم پایان می‌یابد. با این تفکرات دوباره به اشکان ضربه زدم و بعد هم برای این‌که رد و سرنخی از خود به‌جا نگذارم، مقداری از باک ماشین بنزین کشیدم و آن را آتش زدم. هنگام فرار، پایم در گل، گیر کرد و پاشنه کفشم داخل گل جا ماند. آنقدر عجله داشتم که به‌تنها چیزی که فکر نمی‌کردم پاشنه جا مانده کفشم بود.

با اعتراف مرد جوان به قتل پسرعمویش، او به بازسازی صحنه قتل پرداخت و روانه زندان شد. با همین پاشنه به‌جامانده در صحنه قتل توانستم راز این جنایت خانوادگی را فاش کنم.

منبع: ضمیمه تپش روزنامه جام جم

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

راز جنایت خانوادگی در پاشنه کفش بیشتر بخوانید »

سکوت برابر جنایات رژیم بحرین نشانه کور بودن وجدان سازمان‌های بین‌المللی است

سکوت برابر جنایات رژیم بحرین نشانه کور بودن وجدان سازمان‌های بین‌المللی است


به گزارش مجاهدت از گروه بین‌الملل دفاع‌پرس، مقاومت اسلامی نُجَباء در بیانیه‌ای ضمن انتقاد از نهادهای بین‌المللی داعیه‌دار حقوق‌بشر که خیزش مردمی در بحرین را به‌فراموشی سپرده‌اند، اعلام کرد: ما به خون شهدای بحرینی، اشک بیوه‌زنانی که مانند نخل استوارند و ایستادگی زندانیان در بند و تحت شکنجه ظالمان، احساس توأمان افتخار، امید، شکیبایی و توکل بر خداوند متعال داریم.

در این بیانیه پس از برشمردن اقدامات وحشیانه و جنایتکارانه رژیم مسلط در بحرین، از سرکوب آزادی‌ها گرفته تا کشتار میدانی، محاکمه‌های فرمایشی، ارعاب خانواده‌های بی‌گناه، سلب تابعیت، برقراری حکومت نظامی و تعدی به ارزش‌های انسانی، آمده است: ما در مقاومت اسلامی معتقدیم که سکوت سازمان‌های بین‌المللیِ مسئول و همچنین بی‌تفاوتی کشورهایی که گفتمان دموکراسی و آزادی را دستاویز قرار می‌دهند، در قبال جنایات این رژیم، تأیید باور ما مبنی بر کور بودن وجدان این نهادها و دولت‌ها است و نشان می‌دهد که آن‌ها با نگاهی یکجانبه، جز منافع‌شان چیزی را نمی‌بینند.

مقاومت اسلامی نُجَباء، ملت بحرین را پیشرو ملت‌های مظلومی توصیف کرد که برای آزادی و تحقق عدالت، امنیت، صلح تلاش می‌کنند و با تأکید بر ایستادن این جنبش در کنار اراده برادران بحرینی، خاطرنشان ساخت: روزی نیست که تصویر شهدا و جانبازان این ملت صبور، همچنین ایستادگی دلیرانه انقلابیون، زندانیان و زنان مؤمن بحرینی در منظرمان نباشد.

در پایان بیانیه نُجَباء تصریح شده است: ما حتی یک‌ روز هم از حمایت میدانی و رسانه‌ای از ملت برادر بحرین دست برنمی‌داریم و در هر زمینه ممکن، به پشتیبانی آن‌ها خواهیم شتافت؛ تا زمانی‌ که محاکمه و سرنگونی این رژیم طاغوتیِ جنایت‌پیشه و برآورده‌شدن خواسته‌های ملت عزیز بحرین محقق شود.

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سکوت برابر جنایات رژیم بحرین نشانه کور بودن وجدان سازمان‌های بین‌المللی است بیشتر بخوانید »