جنایت

راز جنایت خانوادگی در پاشنه کفش

راز جنایت خانوادگی در پاشنه کفش



حدود دو سال قبل‌، ماموران گشت کلانتری به ما در پلیس آگاهی اعلام کردند که جسد نیمه‌ سوخته‌ای داخل خودروی زانتیا حوالی یکی از روستاهای شهر تهران پیدا شده است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، حدود دو سال قبل‌، ماموران گشت کلانتری به ما در پلیس آگاهی اعلام کردند که جسد نیمه‌ سوخته‌ای داخل خودروی زانتیا حوالی یکی از روستاهای شهر تهران پیدا شده است. پس از این گزارش‌، بلافاصله راهی محل شدیم. در بازرسی از خودرو یک تیغ موکت‌ بری خونی زیر پای راننده پیدا کردیم و چند قدم آن‌طرف‌تر از ماشین، یک پاشنه کفش و شیشه خالی نوشابه حاوی بنزین پیدا شد.

بررسی‌های اولیه متخصصان پزشکی قانونی حکایت از آن داشت که ابتدا قربانی با ضربات جسم نوک‌تیزی مانند تیغ موکت‌بری به قتل رسیده و بعد جسدش به آتش کشیده شده است. از صورت قربانی هویت او قابل شناسایی نبود اما با استعلام پلاک خودروی زانتیا، هویت مقتول به نام اشکان برملا شد.

زمانی که خانواده اشکان، جسد را دیدند و پسرشان را شناسایی کردند شک ما درباره هویت مقتول به یقین تبدیل شد. حالا ما با جسدی روبه‌رو بودیم که راز قتل او را نمی‌دانستیم.

ارثیه خونی

ابتدا سراغ خانواده اشکان رفته و در رابطه با این‌که مرد جوان با کسی اختلاف داشته تحقیق کردیم. در همان بررسی‌های اولیه مشخص شد که اشکان و خانواده پدری‌اش بر سر ارثیه اختلاف داشته‌اند.

اختلاف بر سر باغ موروثی بود که به پدران آنها و بعد از آن هم به اشکان و پسرعمویش حامد رسیده بود. موضوعی که شک ما را بیشتر به سمت حامد برد این بود که مرد جوان در میان اقوام و آشنایان اشکان دیده نمی‌شد و به‌نظر می‌رسید خود را از ما پنهان می‌کند.

راهی خانه حامد شدیم و همسرش که رنگ و رویی به چهره نداشت در را به رویمان باز کرد و گفت: شبی که اشکان کشته شد، حامد سراسیمه به خانه آمد و لباس‌هایش را عوض کرد و مدارک و مقداری لباس با خود برداشت و خانه را ترک کرد. حامد در یک کارخانه کار می‌کند به من گفت که کار مهمی برایش پیش آمده و از مدیرش مرخصی گرفته است. در این مدت هم چند باری تماس گرفت اما او را ندیدم.

کفش بدون پاشنه

به بازرسی از خانه حامد پرداختیم و در زیرزمین به سرنخ‌هایی رسیدیم که حکایت از دست داشتن مرد جوان در این جنایت داشت. ما در زیرزمین با پیراهن خونی و کفش‌های کهنه‌ای مواجه شدیم که یکی از کفش‌ها پاشنه نداشت. لباس‌هایی که خیلی ماهرانه جاسازی شده بود و به‌سختی موفق به پیدا کردن آنها شده بودیم.

با شناسایی هویت متهم، محل‌های ترددش زیرنظر گرفته و تلفن خانه او نیز کنترل شد. سه روز بعد، نیمه‌شب تلفن خانه حامد به صدا درآمد و قاتل فراری جویای احوال فرزندانش شد. گرچه تماس کوتاهی بود اما موفق شدیم رد آن را بزنیم و مخفیگاه حامد را شناسایی کردیم. پس از هماهنگی‌های قضایی، راهی مخفیگاه شده و مرد جوان را در عملیاتی غافلگیرانه بازداشت کردیم.

اعتراف به جنایت

حامد منکر جنایت بود و ادعا می‌کرد روحش نیز از این ماجرا بی‌خبر است کفشی که پاشنه‌اش در صحنه قتل جا مانده بود و لباس‌های خونی را به او نشان دادیم که باعث شدمرد جوان راز قتل پسرعمویش را برملا کرد. او گفت: نمی‌خواستم اشکان را به قتل برسانم. او پسر عمویم بود و من دوستش داشتم. اما ارثیه لعنتی این قتل را رقم زد.

او ادامه داد: پدربزرگم قبل از مرگش باغی را که زمینی بایر بود و با کمک و تلاش پدر و عمویم آباد شده بود به‌صورت مساوی بین پسرهایش که عمو و پدر من بود تقسیم می‌کند با این ایده که آنها برای این باغ خیلی زحمت کشیده‌اند و در آخر هم باید به خودشان برسد.

مرد جوان گفت: اما پدر اشکان سر ناسازگاری برمی‌دارد که برای باغ بیشتر از پدر من تلاش کرده و در نتیجه باید سهم بیشتری ببرد. پدر من هم که ماجرا را این‌طور می‌بیند و همه‌چیز را به ضرر خودش می‌داند، همین موضوع را مطرح می‌کند. خلاصه دعوای آنها بر سر این‌که حق آنها بیشتر از نصف است شروع می‌شود و باغ در حقیقت عامل اصلی قتل اشکان شد. فردای آن روز پدربزرگم که کلید حل این مشکل به‌دستش بود فوت می‌کند و ریش‌سفیدان هم نمی‌توانند کاری کنند. پدرم نیز طی این سال‌ها مدام این موضوع را به گوش ما می‌خواند که سهم او بیشتر از سهم برادرش است. روز حادثه همراه اشکان به باغ رفته بودیم و در راه بازگشت ماجرای سهم را مطرح کردم. می‌خواستم هر چه زودتر تکلیف باغ مشخص شود اما اشکان زیر بار نمی‌رفت و من که از رفتار و صحبت‌های او عصبانی شده بودم، دلم می‌خواست که نتیجه ماجرا با برد من همراه باشد. نمی‌دانم چه شد که ناخواسته داشبورد را باز کردم و ناگهان چشمم به تیغ موکت‌بری افتاد که داخل آن بود. با دیدن تیغ موکت‌بری، فکری در ذهنم نقش بست. آن را برداشتم و به سمت اشکان گرفتم و او را تهدید کردم که اگر از خر شیطان پیاده نشود بد خواهد دید. می‌خواستم اشکان را بترسانم و اشکان هم با دیدن تیغ شروع به تمسخر من کرد که جرات نداری و نمی‌توانی این کار را بکنی. من که عصبانی بودم با حرف‌های اشکان عصبانی‌تر شدم. در یک لحظه انگار خون به مغزم نرسید و تنها چیزی که به من دستور داده می‌شد این بود که با تیغ موکت‌بری به او حمله کنم.

متهم جوان ادامه داد: اشکان به‌سختی نفس می‌کشید اما زنده بود، نمی‌دانم چرا به‌جای این‌که به او کمک کنم به فکرم رسید اگر او زنده بماند هم فامیل از ماجرا باخبر می‌شوند و هم برای من دردسر می‌شود. ازسوی دیگر فکر می‌کردم با مرگ اشکان، موضوع باغ موروثی هم پایان می‌یابد. با این تفکرات دوباره به اشکان ضربه زدم و بعد هم برای این‌که رد و سرنخی از خود به‌جا نگذارم، مقداری از باک ماشین بنزین کشیدم و آن را آتش زدم. هنگام فرار، پایم در گل، گیر کرد و پاشنه کفشم داخل گل جا ماند. آنقدر عجله داشتم که به‌تنها چیزی که فکر نمی‌کردم پاشنه جا مانده کفشم بود.

با اعتراف مرد جوان به قتل پسرعمویش، او به بازسازی صحنه قتل پرداخت و روانه زندان شد. با همین پاشنه به‌جامانده در صحنه قتل توانستم راز این جنایت خانوادگی را فاش کنم.

منبع: ضمیمه تپش روزنامه جام جم

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

راز جنایت خانوادگی در پاشنه کفش بیشتر بخوانید »

سکوت برابر جنایات رژیم بحرین نشانه کور بودن وجدان سازمان‌های بین‌المللی است

سکوت برابر جنایات رژیم بحرین نشانه کور بودن وجدان سازمان‌های بین‌المللی است


به گزارش مجاهدت از گروه بین‌الملل دفاع‌پرس، مقاومت اسلامی نُجَباء در بیانیه‌ای ضمن انتقاد از نهادهای بین‌المللی داعیه‌دار حقوق‌بشر که خیزش مردمی در بحرین را به‌فراموشی سپرده‌اند، اعلام کرد: ما به خون شهدای بحرینی، اشک بیوه‌زنانی که مانند نخل استوارند و ایستادگی زندانیان در بند و تحت شکنجه ظالمان، احساس توأمان افتخار، امید، شکیبایی و توکل بر خداوند متعال داریم.

در این بیانیه پس از برشمردن اقدامات وحشیانه و جنایتکارانه رژیم مسلط در بحرین، از سرکوب آزادی‌ها گرفته تا کشتار میدانی، محاکمه‌های فرمایشی، ارعاب خانواده‌های بی‌گناه، سلب تابعیت، برقراری حکومت نظامی و تعدی به ارزش‌های انسانی، آمده است: ما در مقاومت اسلامی معتقدیم که سکوت سازمان‌های بین‌المللیِ مسئول و همچنین بی‌تفاوتی کشورهایی که گفتمان دموکراسی و آزادی را دستاویز قرار می‌دهند، در قبال جنایات این رژیم، تأیید باور ما مبنی بر کور بودن وجدان این نهادها و دولت‌ها است و نشان می‌دهد که آن‌ها با نگاهی یکجانبه، جز منافع‌شان چیزی را نمی‌بینند.

مقاومت اسلامی نُجَباء، ملت بحرین را پیشرو ملت‌های مظلومی توصیف کرد که برای آزادی و تحقق عدالت، امنیت، صلح تلاش می‌کنند و با تأکید بر ایستادن این جنبش در کنار اراده برادران بحرینی، خاطرنشان ساخت: روزی نیست که تصویر شهدا و جانبازان این ملت صبور، همچنین ایستادگی دلیرانه انقلابیون، زندانیان و زنان مؤمن بحرینی در منظرمان نباشد.

در پایان بیانیه نُجَباء تصریح شده است: ما حتی یک‌ روز هم از حمایت میدانی و رسانه‌ای از ملت برادر بحرین دست برنمی‌داریم و در هر زمینه ممکن، به پشتیبانی آن‌ها خواهیم شتافت؛ تا زمانی‌ که محاکمه و سرنگونی این رژیم طاغوتیِ جنایت‌پیشه و برآورده‌شدن خواسته‌های ملت عزیز بحرین محقق شود.

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سکوت برابر جنایات رژیم بحرین نشانه کور بودن وجدان سازمان‌های بین‌المللی است بیشتر بخوانید »

جنایت‌هایی که هنوز در تاریخ تکرار نشده+عکس

جنایت‌هایی که هنوز در تاریخ تکرار نشده+عکس


به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، یک کاربر فضای مجازی در توییتر نوشت: منافقان در بیمارستان امام خمینی اسلام آباد در اقدامی غیر انسانی بخش کودکان بیمارستان را به همراه مادران به آتش می‌کشند!!!

جنایت هایی که هنوز در تاریخ تکرار نشده…

جنایت‌هایی که هنوز در تاریخ تکرار نشده+عکس

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.





منبع

جنایت‌هایی که هنوز در تاریخ تکرار نشده+عکس بیشتر بخوانید »

گروهک منفور!

نفرت اندیشمندان غربی از گروهک منافقین


گروهک منفور!به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، گروهک تروریستی و خون‌ریز منافقین که در کارنامه سیاه خود، ترور بیش از ۱۷ هزار شهروند و سیاستمدار ایرانی را دارد و البته هنوز هم خود را «مجاهدین خلق» می‌داند، مدت‌هاست که به دنبال تطهیر وجهه و سوابق تروریستی‌اش است.

در این میان برخی مدعیان دروغین حقوق بشر نیز چشم خود را بر جنایت‌های بی‌شمار این گروهک تروریستی بسته و در جهت دستیابی به اهداف سیاسی خود، با صراحت از این گروهک تروریستی حمایت می‌کنند. طنز تلخ ماجرا هم آن است که هرچند وزارت خارجه آمریکا در سال ۱۳۷۶ و اتحادیه اروپا در سال ۱۳۸۱ نام این گروهک سفاک را در فهرست سازمان‌های تروریستی خود قرار دادند اما هرگز مشخص نشد اتحادیه اروپا در سال ۱۳۸۷ و آمریکا در سال ۱۳۹۱ چرا و با چه توجیهی نام این گروه را از فهرست گروه‌های تروریستی خود حذف کردند.

خارج کردن نام منافقین از سوی آمریکا و اروپا تنها حربه آن‌ها برای تطهیر چهره سیاه این گروهک نبود و نیست. حمایت‌های مالی فراوان از ناحیه سردمداران کاخ سفید، اتحادیه اروپا و همچنین شاهزاده‌های کشور‌های مرتجع منطقه غرب آسیا، محملی را برای منافقین ایجاد کرده تا آن‌ها هر سال نشستی را با دعوت از مهمانان اجاره‌ای با پرداخت هزینه‌های گزاف و سخنرانی چهره‌های ورشکسته سیاسی برگزار کنند تا از این طریق برای فعالیت‌های غیرقانونی منافقین یک پوشش قانونی ایجاد کنند.

در نشست امسال گروهک منافقین که در برلین آلمان برگزار شد ۳۰ مقام بلندپایه پیشین و فعلی غربی، از جمله نخست‌وزیر پیشین کانادا، نخست‌وزیر اسبق اسلوونی و همچنین تعدادی از قانونگذاران آمریکایی، از جمله رابرت مندز، تد کروز، روی بلانت، بن کاردین، کوین مک‌کارتی و جم جفریز هم سخنرانی کردند. پمپئو در این نشست دیدگاه‌های خصمانه و ادعا‌های خود علیه نظام جمهوری اسلامی ایران را تکرار کرد. او در این سخنرانی با طرح این ادعا که اعضای گروهک منافقین به دنبال یک ایران آزاد و دموکراتیک هستند از مخالفان جمهوری اسلامی خواست تا به اقدامات غیرقانونی خود علیه جمهوری اسلامی ادامه دهند. وزیر خارجه پیشین آمریکا با تأکید بر ضرورت اعمال تحریم علیه ایران، گفت که این تحریم‌ها واقعی و لازم بود، اما کافی نیست. او که کینه دیرینه‌ای نسبت به ملت ایران دارد، به طور علنی در سخنانش خشم خود را از انتخاب سیدابراهیم رئیسی رئیس‌جمهور جدید ایران ابراز و ادعا‌هایی علیه او و روند برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر در کشورمان مطرح کرد.

«استفان هارپر» نخست‌وزیر سابق و به شدت ضدایرانی کانادا در نشست امسال منافقین، ابتدا علیه دولت جدید جمهوری اسلامی تبلیغ و سپس به آن دسته از کشور‌هایی که برای همکاری با ایران ابراز تمایل کرده‌اند، توهین کرد. هارپر که در جریان سال‌های ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۵ نخست‌وزیری کانادا را بر عهده داشت، پیش از این در موضوع مذاکرات هسته‌ای ایران، ضمن ادامه مواضع به‌ شدت ضد ایرانی خود کاملاً مواضعی هماهنگ با بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر سابق رژیم صهیونیستی اتخاذ کرده بود.

در همین حال «سعید خطیب‌زاده» سخنگوی وزارت خارجه کشورمان با انتقاد از برخی سیاستمداران غربی حاضر در نشست امسال گروهک منافقین در صفحه توئیتر خود نوشت: «سیاستمداران خودفروخته غربی از جمله پمپئو خود را ارزان فروخته و در سیرکی به میزبانی اروپا شرکت کرده‌اند که یک فرقه تروریستی برگزار کرده که زمانی مورد حمایت صدام بود و دستش به خون ایرانی‌ها آغشته است. عطش سیری‌ناپذیر برای پول و عقده‌های ضدایرانی به ریاکاری شرم‌آور غربی دامن زده است.»

اما نمایش امسال منافقین در برگزاری نشست برلین آنقدر مضحک و شرم‌آور بود که صدای اعتراض تحلیلگران خارجی را هم درآورد. «جوآن استوکر» دبیر نشریه «دیفنس پست» که سال‌هاست بر فعالیت‌های این گروه متمرکز است در مصاحبه با شبکه ان‌بی‌سی آمریکا گفت که براساس برآورد او «جان بولتون» (مشاور پیشین امنیت ملی آمریکا) ده‌ها هزار دلار از این گروهک پول دریافت کرده و در ازای آن، برای آن‌ها تبلیغ کرده است.

«پل پیلار» تحلیلگر سابق آژانس مرکزی اطلاعاتی آمریکا نیز پس از برگزاری نشست امسال منافقین، طی یادداشتی در روزنامه انگلیسی گاردین به این نکته اشاره کرد که گروهک منافقین به هیچ عنوان سازمان محبوبی در ایران نیست. همچنین «دنیل دوپتریس» تحلیلگر آمریکایی و ستون‌نویس نشریه‌هایی از جمله نیوزویک و واشنگتن اگزمینر از شرکت مقامات آمریکایی در اجلاس سالیانه منافقین انتقاد کرده و با حالت کنایه‌آمیز در صفحه توئیترش نوشت: «تصور کنید کارشناسی در زمینه مسائل ایران هستید و فکر می‌کنید که مجاهدین خلق یک جنبش اپوزیسیون محبوب و قانونی است که دولت آمریکا باید از آن حمایت کند.»

کلام آخر آنکه حمایت برخی سیاستمداران آمریکایی و اروپایی از گروهک منافقین و اعطای کمک‌های میلیون دلاری به این سازمان تروریستی، مانعی در مسیر اضمحلال و فروپاشی این گروهک نخواهد بود. منافقین منفور ملت ایران هستند و همین تنفر به زودی ریشه آن‌ها را می‌خشکاند.

انتهای پیام/ 118



منبع خبر

نفرت اندیشمندان غربی از گروهک منافقین بیشتر بخوانید »

گروهک منفور!

نفرت اندیشمندان غربی از گروهک منافقین


گروهک منفور!به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، گروهک تروریستی و خون‌ریز منافقین که در کارنامه سیاه خود، ترور بیش از ۱۷ هزار شهروند و سیاستمدار ایرانی را دارد و البته هنوز هم خود را «مجاهدین خلق» می‌داند، مدت‌هاست که به دنبال تطهیر وجهه و سوابق تروریستی‌اش است.

در این میان برخی مدعیان دروغین حقوق بشر نیز چشم خود را بر جنایت‌های بی‌شمار این گروهک تروریستی بسته و در جهت دستیابی به اهداف سیاسی خود، با صراحت از این گروهک تروریستی حمایت می‌کنند. طنز تلخ ماجرا هم آن است که هرچند وزارت خارجه آمریکا در سال ۱۳۷۶ و اتحادیه اروپا در سال ۱۳۸۱ نام این گروهک سفاک را در فهرست سازمان‌های تروریستی خود قرار دادند اما هرگز مشخص نشد اتحادیه اروپا در سال ۱۳۸۷ و آمریکا در سال ۱۳۹۱ چرا و با چه توجیهی نام این گروه را از فهرست گروه‌های تروریستی خود حذف کردند.

خارج کردن نام منافقین از سوی آمریکا و اروپا تنها حربه آن‌ها برای تطهیر چهره سیاه این گروهک نبود و نیست. حمایت‌های مالی فراوان از ناحیه سردمداران کاخ سفید، اتحادیه اروپا و همچنین شاهزاده‌های کشور‌های مرتجع منطقه غرب آسیا، محملی را برای منافقین ایجاد کرده تا آن‌ها هر سال نشستی را با دعوت از مهمانان اجاره‌ای با پرداخت هزینه‌های گزاف و سخنرانی چهره‌های ورشکسته سیاسی برگزار کنند تا از این طریق برای فعالیت‌های غیرقانونی منافقین یک پوشش قانونی ایجاد کنند.

در نشست امسال گروهک منافقین که در برلین آلمان برگزار شد ۳۰ مقام بلندپایه پیشین و فعلی غربی، از جمله نخست‌وزیر پیشین کانادا، نخست‌وزیر اسبق اسلوونی و همچنین تعدادی از قانونگذاران آمریکایی، از جمله رابرت مندز، تد کروز، روی بلانت، بن کاردین، کوین مک‌کارتی و جم جفریز هم سخنرانی کردند. پمپئو در این نشست دیدگاه‌های خصمانه و ادعا‌های خود علیه نظام جمهوری اسلامی ایران را تکرار کرد. او در این سخنرانی با طرح این ادعا که اعضای گروهک منافقین به دنبال یک ایران آزاد و دموکراتیک هستند از مخالفان جمهوری اسلامی خواست تا به اقدامات غیرقانونی خود علیه جمهوری اسلامی ادامه دهند. وزیر خارجه پیشین آمریکا با تأکید بر ضرورت اعمال تحریم علیه ایران، گفت که این تحریم‌ها واقعی و لازم بود، اما کافی نیست. او که کینه دیرینه‌ای نسبت به ملت ایران دارد، به طور علنی در سخنانش خشم خود را از انتخاب سیدابراهیم رئیسی رئیس‌جمهور جدید ایران ابراز و ادعا‌هایی علیه او و روند برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر در کشورمان مطرح کرد.

«استفان هارپر» نخست‌وزیر سابق و به شدت ضدایرانی کانادا در نشست امسال منافقین، ابتدا علیه دولت جدید جمهوری اسلامی تبلیغ و سپس به آن دسته از کشور‌هایی که برای همکاری با ایران ابراز تمایل کرده‌اند، توهین کرد. هارپر که در جریان سال‌های ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۵ نخست‌وزیری کانادا را بر عهده داشت، پیش از این در موضوع مذاکرات هسته‌ای ایران، ضمن ادامه مواضع به‌ شدت ضد ایرانی خود کاملاً مواضعی هماهنگ با بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر سابق رژیم صهیونیستی اتخاذ کرده بود.

در همین حال «سعید خطیب‌زاده» سخنگوی وزارت خارجه کشورمان با انتقاد از برخی سیاستمداران غربی حاضر در نشست امسال گروهک منافقین در صفحه توئیتر خود نوشت: «سیاستمداران خودفروخته غربی از جمله پمپئو خود را ارزان فروخته و در سیرکی به میزبانی اروپا شرکت کرده‌اند که یک فرقه تروریستی برگزار کرده که زمانی مورد حمایت صدام بود و دستش به خون ایرانی‌ها آغشته است. عطش سیری‌ناپذیر برای پول و عقده‌های ضدایرانی به ریاکاری شرم‌آور غربی دامن زده است.»

اما نمایش امسال منافقین در برگزاری نشست برلین آنقدر مضحک و شرم‌آور بود که صدای اعتراض تحلیلگران خارجی را هم درآورد. «جوآن استوکر» دبیر نشریه «دیفنس پست» که سال‌هاست بر فعالیت‌های این گروه متمرکز است در مصاحبه با شبکه ان‌بی‌سی آمریکا گفت که براساس برآورد او «جان بولتون» (مشاور پیشین امنیت ملی آمریکا) ده‌ها هزار دلار از این گروهک پول دریافت کرده و در ازای آن، برای آن‌ها تبلیغ کرده است.

«پل پیلار» تحلیلگر سابق آژانس مرکزی اطلاعاتی آمریکا نیز پس از برگزاری نشست امسال منافقین، طی یادداشتی در روزنامه انگلیسی گاردین به این نکته اشاره کرد که گروهک منافقین به هیچ عنوان سازمان محبوبی در ایران نیست. همچنین «دنیل دوپتریس» تحلیلگر آمریکایی و ستون‌نویس نشریه‌هایی از جمله نیوزویک و واشنگتن اگزمینر از شرکت مقامات آمریکایی در اجلاس سالیانه منافقین انتقاد کرده و با حالت کنایه‌آمیز در صفحه توئیترش نوشت: «تصور کنید کارشناسی در زمینه مسائل ایران هستید و فکر می‌کنید که مجاهدین خلق یک جنبش اپوزیسیون محبوب و قانونی است که دولت آمریکا باید از آن حمایت کند.»

کلام آخر آنکه حمایت برخی سیاستمداران آمریکایی و اروپایی از گروهک منافقین و اعطای کمک‌های میلیون دلاری به این سازمان تروریستی، مانعی در مسیر اضمحلال و فروپاشی این گروهک نخواهد بود. منافقین منفور ملت ایران هستند و همین تنفر به زودی ریشه آن‌ها را می‌خشکاند.

انتهای پیام/ 118



منبع خبر

نفرت اندیشمندان غربی از گروهک منافقین بیشتر بخوانید »