یک رسانه عربی با اشاره به درگیری های اخیر رژیم صهیونیستی و مردم فلسطین نوشت که دولت اشغالگر صهیونیستی در نهایت خودش در مراسم عید فسح قربانی خواهد شد.
به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه فرامنطقهای رای الیوم در یادداشتی به قلم عبدالباری عطوان، نویسنده و تحلیلگر سرشناس جهان عرب نوشت: یک دوست شوخ طبع مصری دائما به شوخی می گفت که خداوند متعال خواست که دولت اسرائیل در خاک فلسطین برپا شود نه در اوگاندا یا کانادا همانطور که آن جا نیز پیشنهاد شده بود، زیرا خداوند قدرت و توانایی مردم فلسطین در مقاومت را می دانست و اگر ملت دیگری را برای این ماموریت انتخاب می کرد اسرائیلی ها در امنیت و ثبات و آسایش کامل و بدون هیچ جنگی زندگی می کردند.
نویسنده آورده است: این روزها که من و میلیون ها فرد دیگر حماسه نبردهای شدید مردم فلسطین با نیروهای اشغالگر اسرائیل در صحن مسجدالاقصی و اطراف آن را دنبال می کنیم، یاد این مقوله دوست مصری افتادم؛ نبردهایی که قبل از آن شاهد چهار عملیات استشهادی در چهار شهر مختلف در سرزمین های اشغالی و کشته شدن ۱۴ عنصر صهیونیستی و زخمی شدن افراد دیگر و همچنین شهادت ۵ فلسطینی انجام دهنده عملیات مذکور بودیم.
در این یادداشت آمده است: اتفاقات طوفان الاقصی که تا به امروز نیز ادامه دارد، اقدامات سرکوبگرانه اسرائیلی ها را در برابر چشمان همه دنیا برملا کرد و نقشه تندروهای یهودی مورد حمایت ارتش در مراسم “ذبح قربانی” در مسجد الاقصی را با شکست مواجه کرد، همچنین گروههای مقاومت در نوار غزه تهدید کردند که در صورت تداوم این مراسمات تحریک آمیز صدها و چه بسا هزاران موشک به سوی تل آویو و قدس اشغالی شلیک خواهند کرد و اگر وساطت مصری ها در پی خواهش و تمنای اسرائیلی ها نبود اوضاع کنونی متفاوت تر بود. موشکی که روز دوشنبه از نوار غزه پرتاب شد هشداری در راستای جدی بودن تهدیدات مردان مقاومت بود بنابراین آتش هنوز زیر خاکستر است و ده روز آخر ماه مبارک رمضان همچنان باقی مانده است و در سایه اوج گیری روحیه انتقام و شهادت طلبی همه احتمالات وارد است.
در دو روز گذشته دو تحول مهم رخ داد که مقامات و شهرک نشینان صهیونیستی را به رعب و وحشت انداخت؛ رویداد اول شلیک موشک زمین به هوای “استریلا” توسط گردان های عزالدین قسام، جناح نظامی جنبش حماس علیه جنگنده های اسرائیل است که صبح روز سه شنبه علیه نوار غزه هجوم آورده بودند. هجوم جنگنده های اسرائیلی در پاسخ به موشکی بود که شهرک صهیونیستی کیسوفیم را هدف قرار داده بود و از زمان آغاز درگیری های عربی- اسرائیلی، اولین بار است که موشک “استریلا” وارد میدان نبرد شد.
رویداد مهم دیگر رصد پهپاد “کمان ۲۲” است؛ پهپادی که در رزمایش نظامی ایران به مناسبت روز ارتش از آن رونمایی شد، این پهپاد می تواند در فاصله ۳۰۰۰ کیلومتری پرواز کند و اهداف خود را با دقت مورد اصابت قرار دهد و رصد کردن آن نیز سخت است، چه بسا هشدارهای ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران مبنی بر هدف قرار دادن عمق اسرائیل در صورت تعرض به ایران در همین راستا باشد.
در بخش دیگری از این یادداشت آمده است: موشک های ضدتانک “کورنت” که ساخت سوریه و روسیه هستند، تانک “مرکاوا” که اسطوره و افتخار صنعت اسرائیل است را نابود کرد و در طی ۱۰ سال گذشته مانع نفوذ در نوار غزه شد. به نظر می رسد موشک “استریلا” که ساخت روسیه است مانع حملات جنگنده های اسرائیل در نوار غزه در آینده خواهد شد و این موشک های دوش پرتاب بهتر از موشک های “استینگر” آمریکایی است که نقش مهمی در پیروزی نیروهای افغان در جنگ افغانستان داشتند.
نویسنده آورده است: پهپاد ایرانی “کمان ۲۲” موجب نگرانی موسسه نظامی اسرائیل شده است زیرا به راحتی می تواند به عمق اسرائیل برسد و ایران صدها موشک از این نوع دارد، همچنین تکنولوژی ساخت این پهپاد ممکن است به گروه های مقاومت در نوار غزه، حنوب لبنان، صنعا و بغداد برسد و در کنار تکنولوژی موشک های بالستیک و بالدار قرار گیرد؛ موشک هایی که در جنگ یمن قدرتنمایی کردند، گنبدهای آهنین را با شکست مواجه کردند و اسطوره صهیونیست را در نوار غزه و جنوب لبنان سرنگون کردند.
در پایان این یادداشت آمده است: مردم فلسطین در بیت المقدس با تروریسم شهرک نشینان صهیونیست مقابله کردند و مراسم قربانی آنها را برهم زدند و روزی خواهد رسید که مقاومت غزه و جنوب لبنان و صنعا و عراق خود دولت اشغالگر اسرائیل را “قربانی” خواهد کرد و به امید خدا با توجه به تداوم سرکشی ها و کشت و کشتارها و عملیات تحقیر آمیز علیه مردم فلسطین و دو امت عربی و اسلامی، این روز به سرعت خواهد رسید.
منبع: ایسنا
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
این روزها رسانههای جریان اصلی آمریکا «کشتار غیرنظامیان» در اوکراین را محکوم میکنند، اما آنچه «دلسوزی» آنها را غیرقابلباور میکند، مقایسه پوشش اخبار جنگهای خود آمریکا در همین رسانههاست.
سرویس جهان مشرق – در حالی که رسانههای جریان اصلی آمریکا مملو از گزارشها و تحلیلهایی است که روسیه و ولادیمیر پوتین را به خاطر افروختن آتش جنگ محکوم میکنند، رسانههای جایگزین و ترقیطلب در این کشور اکنون فرصت آن را پیدا کردهاند تا همدستی رسانههای جریان اصلی با جنایتهای جنگی واشینگتن در جنگهای متعدد خودش در سراسر جهان را بیشازپیش برملا کنند. رسانههای جایگزین در آمریکا و خارج از این کشور، اکنون خاطرنشان میکنند که اگرچه حملهی روسیه به اوکراین و قربانی شدن مردم این کشور محکوم است، اما محکوم کردن این جنگ بدون اذعان به آلوده بودن دست دولت آمریکا به خون صدها هزار انسان بیگناه تحت حمایت رسانهای خبرگزاریهای آمریکایی، صرفاً اقدامی ریاکارانه است، نه انساندوستانه.
تصاویری که یکی از پهپادهای آمریکایی شرکتکننده در حملهی هوایی اکتبر ۲۰۲۱ به کابل ضبط کرده است؛ ارتش آمریکا پس از این حمله، اعتراف کرد در شناسایی هدفش دچار اشتباه شده و تمامی قربانیان این حمله، غیرنظامی بودهاند [دانلود]
آشنایان و همسایهها اطراف خودرویی جمع شدهاند که آگوست ۲۰۲۱ توسط پهپادهای آمریکایی در افغانستان هدف قرار گرفت؛ ۱۰ عضو یک خانواده، از جمله ۷ کودک، در این حمله کشته شدند (+)
پایگاه اینترنتی تحلیلی آمریکایی «سالن» طی گزارشی تحت عنوان «رسانههای جریان اصلی با تجاوز نظامی مخالف هستند؛ مگر توسط آمریکا[۱]» توضیح میدهد که چگونه رسانههای جریان اصلی در آمریکا که تا پیش از این از جنگهای واشینگتن در سراسر جهان حمایت و آنها را توجیه میکردند، پس از حملهی روسیه به اوکراین، یکباره از خواب غفلت بیدار شدهاند و به یاد «قوانین بینالمللی» و «مخالفت با امپریالیسم» افتادهاند. آنچه در ادامه میخوانید، ترجمهی گزارش سالن است.
نقشهی نقاطی در عراق که نیروهای آمریکایی فقط بین سالهای ۲۰۰۴ و ۲۰۱۰ در آنها غیرنظامیان را کشتهاند (+)
مخاطبان محترم توجه داشته باشند، گزارش زیر حاوی تصاویر دلخراش است.
لازم به ذکر است که مشرق صرفاً جهت اطلاع نخبگان و تصمیمگیران عرصه سیاسی کشور از رویکردها و دیدگاههای محافل رسانهای-اندیشکدهای بینالمللی این گزارش را منتشر میکند و دیدگاهها، ادعاها و القائات این گزارش لزوماً مورد تأیید مشرق نیست.
قربانی کردنِ قربانیان غیرنظامی جنگ
برای من که زمان آغاز «جنگ با تروریسم[۲]» و در آستانهی حملهی آمریکا به عراق، در رسانههای جریان اصلی این کشور کار میکردم، تفاوت در پوشش اخبار جنگ امروز [روسیه علیه اوکراین با پوشش اخبار آن روزها] متحیرکننده است. در پوشش خبری تجاوز هولناک روسیه به اوکراین، تمرکزی واقعی (چنانکه همیشه باید باشد) روی قربانیان غیرنظامی جنگ وجود دارد. تمرکز این روزها روی این جنبهی مهم حملهی روسیه، برجسته و مستمر است؛ از مرگ غیرنظامیان گرفته تا آسیبهای روحیای که غیرنظامیان در اثر اصابت موشک در نزدیکیشان میبینند.
یکی از مجروحان اوکراینی در شهر «چوهوئیف» در استان «خارکف» در شرق اوکراین، در اولین روز از حملهی روسیه، کنار یک آمبولانس منتظر دریافت کمک پزشکی است؛ رسانههای جریان اصلی آمریکا که طی بیش از بیست سال اخیر علاقهی زیادی به پوشش اخبار کشتار غیرنظامیان در جنگهای کشورشان نشان ندادهاند، این روزها یکباره به فکر دفاع و حمایت از قربانیان غیرنظامی جنگ در اوکراین افتادهاند (+)
این در حالی است که متأسفانه، وقتی ارتش آمریکا دست به حملهی نظامی میزد، عملاً هیچ تمرکزی روی مرگ و رنج غیرنظامیان وجود نداشت. پس از حملهی آمریکا به عراق، در سال ۲۰۰۳، آن هم به بهانههای واهی (که من از نزدیک شاهد بودم چگونه اتفاقاً با همدستی همین رسانههای جریان اصلی آمریکایی تراشیده شدند[۳])، تا سالهای سال، مرگ غیرنظامیان تا حد زیادی نادیده گرفته میشد و آمارهایش کوچکنمایی میشدند[۴].
یک شهروند عراقی اجساد غیرنظامیانی را که در یکی از حملات هوایی ماه مارس سال ۲۰۱۷ آمریکا در شهر موصل در عراق کشته شدهاند، جابهجا میکند؛ تمرکز رسانههای جریان اصلی آمریکایی روی آمار قربانیان غیرنظامی در جنگ اوکراین در حالی است که همین رسانهها دهها سال است آمار قربانیان غیرنظامی در جنگهای آمریکا را کوچکنمایی میکنند (+)
اندکی پس از حملهی آمریکا به افغانستان، در اکتبر ۲۰۰۱، دستورالعملهای افشاشده از سوی مدیریت سیانان به خبرنگاران و مجریانش[۵] نشان داد این شبکه عزم خود را جزم کرده تا قتل و فلج شدن غیرنظامیان افغان توسط ارتش آمریکا را کوچکنمایی و توجیه کند. یکی از این بخشنامهها به مجریان سیانان دستور میداد که اگر زمانی هم به قربانیان غیرنظامی افغان اشاره کردند، باید بلافاصله به مخاطبان خود یادآوری کنند که «این اقدامات نظامی آمریکا در پاسخ به [حوادث ۱۱ سپتامبر و] حملهی تروریستیای است که نزدیک به ۵۰۰۰ نفر از مردم بیگناه را در آمریکا کشت.» در یادداشت مذکور آمده که استفاده از چنین ادبیاتی اجباری است: «اگرچه ممکن است طوطیوار به نظر بیاید، اما مهم است که هر بار به این نکته اشاره کنیم.» تنها چند هفته پس از ۱۱ سپتامبر، مگر کدام بینندهی سیانان آن روز را فراموش کرده بود؟
(ساعتگرد از بالا سمت چپ) «محمدالیاس» (۸ ساله)، «محمدوقاد» (۱۰ سال)، «فهیم» (۵ ساله)، «ثمینه» (۷ ساله) و «محمدفیاض» (۴ ساله) به همراه خواهرهای بزرگترشان «انیسه» (۱۴ ساله) و «صفیه» (۱۲ ساله) و مادرشان «امینه» (۳۲ ساله)، خانوادهی مردی افغان به نام «مسیحالرحمان مبارز» که در حملهی هوایی ماه سپتامبر سال ۲۰۱۸ آمریکا در افغانستان کشته شدند (فهیم در هر دو تصویر پایین مشاهده میشود)؛ «مبارز» (که تصویری از دو دختر نوجوان و همسرش در اختیار رسانهها قرار نداده) آن زمان در ایران کار میکرد تا خرج خانوادهاش را تأمین کند (+)
در همینباره بخوانید:
›› گزارش بروکینگز از پیروزی بنلادن در جنگ با آمریکا
›› سرنوشت تلخ افغانهایی که به آمریکا کمک کردند
یکی از خبرنگاران نیویورکتایمز با اشاره به پوشش سَرسَری اخبار تلفات غیرنظامیان افغان در شبکههای تلویزیونی آمریکا نوشت:
در آمریکا، تصاویر تلویزیونی قربانیان افغان بمبارانهای آمریکا زودگذر هستند؛ آن هم لابهلای توضیحات مجریان یا مقامات آمریکایی مبنی بر اینکه چنین مناظری تنها یک طرف ماجراست. با این حال، در سایر نقاط جهان، تصاویر ماهوارهای کودکان زخمی افغان که روی تختهای بیمارستان به خود میپیچند یا زنانی که روی جسد نوزادانشان بدنشان میلرزد، توسط شبکهی قطری «الجزیره» یا سرویس بینالملل سیانان، در دفعات بیشتر پخش میشود و مدت بیشتری روی صفحهی تلویزیون میماند[۶].
مادرِ «ضیا ثامر» پیکر بیجان پسر ششسالهاش را که در تیراندازی به خودرویشان در شهر بعقوبه، مرکز استان دیاله، در عراق کشته شد، در آغوش گرفته است (+)
در همینباره بخوانید:
››رابطهی بمبهای شیمیایی آمریکا با تولد نوزادان ناقصالخلقه در ویتنام
››حملات شیمیایی آمریکا به کودکان بیدفاع +تصاویر(۱۸+)
›› «کودکان هیولایی» میراث آمریکا در آسیا
›› کودکان عراق؛ قربانیان فراموششده
این سکوت تقریباً مطلق دربارهی پوشش آمار تلفات غیرنظامیان تا چندین دهه ادامه داشت. ماه آوریل سال گذشته [۲۰۲۱]، «لستر هولت» مجری شبکهی انبیسی، در گزارشی دربارهی خلاصهی جنگ افغانستان به عنوان «طولانیترین جنگ آمریکا[۷]» یک رقم را به عنوان آمار تلفات این جنگ ارائه کرد؛ فقط یک رقم: «کشته شدن ۲۳۰۰ آمریکایی.» هولت هیچ اشارهای به کشته شدن بیش از ۷۰,۰۰۰ غیرنظامی افغان از سال ۲۰۰۱ تا کنون نکرد؛ هیچ اشارهای هم به مطالعهی سازمان ملل نکرد که نشان میدهد در نیمهی اول سال ۲۰۱۹، آمریکا و متحدانش، عمدتاً به لطف بمبارانهای هوایی، بیشتر از طالبان و متحدانش غیرنظامیان را کشتهاند[۸]. پس از تعمیم سیاست «جنگ با تروریسم» به سایر کشورها نیز عمدهی رسانههای جریان اصلی آمریکا همچنان علاقهای به پوشش اخبار قربانیان غیرنظامی جنگها و حملات پهپادی[۹] این کشور نشان ندادند[۱۰].
«چرا خانوادهام را کشتید؟»؛ نقاشی دیواری در صنعا، پایتخت یمن، در اعتراض به بمباران غیرنظامیان با پهپادهای آمریکایی. حتی پس از گسترش دامنهی حملات آمریکا به غیرنظامیان در کشورهای مختلف نیز رسانههای جریان اصلی این کشور علاقهی چندانی به تهیهی گزارش در اینباره نشان ندادهاند (+)
استناد گزینشی به قوانین بینالمللی
تهاجم و استفاده از نیروی نظامی توسط یک کشور علیه کشور دیگر بهوضوح ناقض قوانین بینالمللی است؛ مگر در شرایط واقعاً ضروری برای دفاع از خود یا با مجوز شورای امنیت سازمان ملل. رسانههای جریان اصلی آمریکا در پوشش اخبار حملهی روسیه به اوکراین، بهدرستی، مکرراً و صراحتاً با استناد به قوانین بینالمللی، این اقدام مسکو آن را غیرقانونی توصیف کردهاند؛ چنانکه، سال ۲۰۱۴، وقتی روسیه به کریمه حمله کرد هم همین کار را انجام دادند.
شهروندان اوکراینی در حال تمرین پرتاب کوکتل مولوتف برای دفاع از شهر «ژیتومیر» در شمال غربی اوکراین در جریان حملهی روسیه؛ رسانههای آمریکایی این روزها تمام تلاش خود را میکنند تا «مقاومت قهرمانانه» ی مردم اوکراین مقابل ارتش روسیه را به مردم جهان نشان دهند. این در حالی است که اگر در همین تصویر، جای پرچم اوکراین، پرچم فلسطین بود، همین رسانهها افراد حاضر در این تصویر را «تروریست» معرفی میکردند (+)
این در حالی است که طی دهههای اخیر، وقتی آمریکا به طور غیرقانونی به کشورهای مختلف، یکی پس از دیگری، حمله میکرد، همین رسانهها در آمریکا تقریباً هرگز به قوانین بینالمللی استنادی نکردند. در دورهی منتهی به حمله علیه عراق که قطعاً همین فضا بر آمریکا حاکم بود؛ در حالی که در انگلیس رسانههای بزرگ علناً این مسئله را به بحث میگذاشتند که حمله به عراق جنایتی خلاف قوانین بینالمللی است؛ مگر اینکه مجوز آن با قطعنامهی شورای امنیت صادر شود. به عنوان نمونه، شش هفته قبل از این حمله، تونی بلر [نخستوزیر وقت انگلیس]، طی یک برنامهی ویژهی تلویزیونی در شبکهی بیبیسی[۱۱] در همینباره مورد پرسوجوی شهروندان ضدجنگ قرار گرفت[۱۲].
«ساخت انگلیس، مخرب زندگی در یمن»؛ فعالان ضدجنگ عضو سازمان «عفو بینالملل» پنج ماکت موشک را به سمت «خیابان داونینگ» محل استقرار دفتر نخستوزیر انگلیس، میبرند (+)
در همین حال، سال ۱۹۸۹، وقتی آمریکا در چارچوب عملیاتی که احتمالاً مرگبارترین عملیات مبارزه با مواد مخدر در تاریخ بود، به پاناما حمله کرد، رسانههای اصلی این کشور دست به مأموریتی هماهنگ برای نادیده گرفتن قوانین بینالمللی و نقض آنها، و همچنین کشتار غیرنظامیان [توسط آمریکا] زدند[۱۳].
«قاسم احمد طحان» پیکر پسر پنجسالهاش «ولید» را که در بمباران ماه سپتامبر سال ۲۰۱۳ کشته شد، برای دفن در شهر نجف عراق آماده میکند؛ دهها و بلکه صدها هزار خانواده در نتیجهی جنگهای آمریکا از سال ۲۰۰۱ به این سو به سوگ فرزندانشان نشستهاند (+)
امپریالیسم خوب و امپریالیسم بد
رسانههای جریان اصلی در آمریکا این روزها بهشدت از امپریالیسم خشمگین هستند. «لارنس اودانل» مجری شبکهی اماسانبیسی، اخیراً با لحنی خشمگین، چندین بار «امپریالیسم روسیه» را محکوم کرد. من [نویسندهی گزارش] به عنوان کسی که تمام عمرم مخالف امپریالیسم بودهام، از اینکه کشور قدرتمندی مانند روسیه با استفاده از زور، میخواهد ارادهی خود و رهبری سیاسی مدنظرش را بر مردم اوکراین تحمیل کند، بهشدت خشمگین هستم. اما هرگز یادم نمیآید شنیده باشم اودانل یا هر کس دیگری در اماسانبیسی «امپریالیسم آمریکا» را محکوم کند. اتفاقاً وجود پدیدهای به نام «امپریالیسم آمریکا» آنچنان توسط رسانههای جریان اصلی در این کشور انکار میشود که این عبارت بدون «گیومه» جایی منتشر نمیشود.
«ثناءالله خان» ۲ ساله، کوچکترین قربانی حملهی جولای ۲۰۱۹ آمریکا به شهر «پل خمری» در استان بغلان افغانستان، از میان شش فرزند یک خانواده بود (+)
این مقاومت لجوجانه مقابل اذعان به امپریالیسم آمریکا در حالی است که هیچ کشور دیگری (از جمله روسیه) طی ۷۰ سال گذشته[۱۴] در تحمیل ارادهاش در تغییر رهبری دولتهای خارجی[۱۵]، اغلب از خوب به بد (به عنوان مثال، در ایران سال ۱۹۵۳ [کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲]، در گواتمالا سال ۱۹۵۴، در کنگو سال ۱۹۶۰، در شیلی سال ۱۹۷۳، و در هندوراس سال ۲۰۰۹[۱۶])، حتی به گرد پای آمریکا هم نمیرسد. تازه اگر دیگر عملیاتهای تغییر رژیم تحت رهبری آمریکا (مثلاً در عراق سال ۲۰۰۳ و در لیبی سال ۲۰۱۱) را حساب نکنیم.
«عملیات برای انتصاب یک دولت طرفدار غرب در ایران. مسئول: تأییدشده توسط رئیسجمهور، وزیر خارجه و مدیر اطلاعات مرکزی در تاریخ ۱۱ جولای ۱۹۵۳ [۲۰ تیر ۱۳۳۲ شمسی]. هدف: مصدق، نخستوزیر [ایران]، و دولتش. مأموریتها: استفاده از روشهای قانونی، یا شبهقانونی، برای سرنگون کردن دولت مصدق؛ و جایگزینی آن با دولتی طرفدار غرب به رهبری [محمدرضا] شاه و نخستوزیری [فضلالله] زاهدی. اقدام سیآیای: طرح اقدام در چهار مرحله اجرا شد:…»؛ تصویر منتسب به مجوز دولت آمریکا برای اجرای عملیات آژاکس و کودتای ۲۸ مرداد در ایران؛ متن کاملتر این سند را میتوانید (به زبان انگلیسی) از اینجا بخوانید (+)
«ز جنبش تودهها شاه فراری شده»؛ «مرگ بر شاه خائن»؛ (متن انگلیسی) «یانکی [آمریکایی] برگرد خانه»؛ پاک کردن شعارهای ضدشاه از روی دیوار در تهران در تاریخ ۳۰ مرداد ۱۳۳۲، پس از کودتای ۲۸ مرداد؛ فضلالله زاهدی، نخستوزیری که جایگزین مصدق شد، پس از کودتا دستور داده بود اینگونه شعارها را از روی دیوار پاک کنند (+)
در همینباره بخوانید:
››آمریکا چگونه در یک کشور کودتا میکند
›› سیا در یک قرن گذشته چند بار کودتا کرده است
›› آیا آمریکا میتواند کودتای ۲۸ مرداد را تکرار کند؟
››اعتراف باراک اوباما به نقش مستقیم دولت آمریکا و سیآیای در کودتای ۲۸ مرداد
این انکار همچنان هم پابرجاست؛ بهرغم اینکه آمریکا ۷۵۰ پایگاه نظامی در تقریباً ۸۰ کشور خارجی (در مقایسه با حدود ۲۰ پایگاه خارجی روسیه در ۶ کشور جهان) دارد؛ بودجهی نظامی آمریکا با بودجهی هر کشور دیگری غیرقابلمقایسه (و بیش از ۱۲ برابرِ بودجهی روسیه) است؛ و آمریکا منشأ نزدیک به ۸۰ درصد صادرات تسلیحات جهان است[۱۷]، که شامل تسلیح و آموزش نظامی ۴۰ دولت از ۵۰ دولتی میشود که ظالمترین و ضددموکراتیکترین دولتهای روی کرهی زمین هستند[۱۸].
آمریکا مبدأ ۸۰ درصد از صادرات تسلیحات و صاحب صدها پایگاه نظامی خارجی در سراسر جهان است، اما رسانههای جریان اصلی در این کشور اکنون از «امپریالیسم روسیه» اظهار انزجار میکنند (+)
اکنون که صحبت از امپریالیسم آمریکا شد، در این نکته نیز خالی از لطف نیست که هیلاری کلینتون، وزیر خارجهی سابق آمریکا، طی روزهای گذشته در بخشهای مختلف خبری دربارهی اوکراین اظهارنظر کرده و پوتین را، بهدرستی، ضددموکراسی توصیف نموده است. اما اظهارات او از جنبههای زیادی بوی تعفن ریاکاری میدهد؛ از جمله با توجه به نقش کلیدی خود او (که البته عمدتاً توسط رسانههای جریان اصلی آمریکا نادیده گرفته شده) در فراهم کردن زمینهی کودتای خشونتآمیز نظامی و روی کار آمدن رژیمی که سال ۲۰۰۹ جایگزین «مانوئل زلایا» رئیسجمهور منتخب هندوراس، شد[۱۹]. [بخشهایی که از کتاب خاطرات هیلاری کلینتون، تحت عنوان «انتخابهای سخت»، را که به دخالتهای آمریکا در کشورهای دیگر، از جمله ایران، میپردازد، در کتابخانهی مشرق بخوانید.]
درگیری حامیان «مانوئل زلایا» رئیسجمهور منتخب هندوراس، با نیروهای امنیتی در نزدیکی مقر ریاستجمهوری در آخرین روزهای ژوئن ۲۰۰۹، پس از کودتا در این کشور و سرنگونی زلایا (+)
بنابراین در حالی که برای حمایت از غیرنظامیان اوکراینی در برابر تجاوزات روسیه، به عنوان یک قدرت بزرگ، بسیج میشویم[۲۰]، حواسمان باشد این کار را با این درک انجام دهیم که باید همیشه مقابل امپریالیسم ایستاد؛ همهی قربانیان غیرنظامی جنگها و کودتاهای خشونتآمیز شایسته [ی دفاع] هستند، چه عراقی، چه هندوراسی و چه اوکراینی؛ و اینکه همهی جنایتکارانی که قوانین بینالمللی را نقض میکنند، باید مؤاخذه شوند، چه در مسکو باشند و چه در واشینگتن.
در همینباره بخوانید:
›› یک میلیون برده جنسی، ارمغان حضور ۶۰ ساله نظامیان آمریکا در کره جنوبی
››ماجرای تجاوز سربازان آمریکایی به «دختر بلوز مشکی» در ویتنام چه بود؟
[۱]Mainstream media opposes military aggression — unless the U.S. is doing it Link
[۲] جنگ با تروریسم لینک
[۳]Silenced by the Drums of War Link
[۴]How Many Iraqis Died in the Iraq War? Link
[۵]CNN Says Focus on Civilian Casualties Would Be ‘Perverse’ Link
[۶]A NATION CHALLENGED: THE IMAGES; Battling the Skepticism Of a Global TV Audience Link
[۷]America’s longest war ends as final flight leaves Kabul Link
[۸]Afghanistan war: UN says more civilians killed by allies than insurgents Link
[۹]The New York Times and Washington Post are ignoring civilians killed by US drone strikes Link
[۱۰]Media Take a Pass on Pentagon’s Systematic Undercount of Civilian Deaths Link
[۱۱]Newsnight Special February ۲۰۰۳ – Tony Blair Jeremy Paxman Iraq Link
[۱۲]Transcript of Blair’s Iraq interview Link
[۱۳]How Television Sold the Panama Invasion Link
[۱۴]Killing Hope: U.S. Military and C.I.A. Interventions Since World War II–Updated Through ۲۰۰۳ / Edition ۲ Link
[۱۵]Overthrow: America’s Century of Regime Change from Hawaii to Iraq Link
[۱۶]A Labyrinth of Deception: Secretary Clinton and the Honduran Coup Link
[۱۷]Global arms trade is a nearly ۲۰۰ billion business and the US drives nearly ۸۰% of it Link
[۱۸]۵۰ Oppressive Governments Supported by the U.S. Government Link
[۱۹]Hard choices: Hillary Clinton admits role in Honduran coup aftermath Link
[۲۰]Ukraine Emergency Link
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
شهید «داد محمد» کوچک بوده که با باباش آمده ایران؛ دوران جنگ و دفاع مقدس ایران بوده؛ بچه ده دوازده ساله بوده که بابایش او را آورده ایران؛ آن زمان من در افغانستان بودم.
در دوران نوجوانی که بودند، ۵ سال رفته بودند افغانستان. به خانوادهشان اطلاع نداده بودند. بعد که رفته بودند تماس گرفته بودند و اطلاع داده بودند که رفتهاند افغانستان برای جنگ.
در این میان از همه عجیبتر، فضاسازی غربگرایان است. آنها مطابق آرزوی آمریکا، اصرار داشتند ایران پا در تلهای بگذارد که آمریکا برای شوروی چید و خودش گرفتار آن شد.
به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، محمد ایمانی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: آمریکا و غرب در ٢٠ سال گذشته، یک نقشه کلیدی را در دو فاز علیه ایران به اجرا گذاشتند؛ اما در هر دو، با وجود پیچیدگی عملیات ناکام ماندند: نخست، راهاندازی حجم بیسابقهای از فشار و تهدید خارجی، و دوم، زمینهسازی برای فراز آمدن «جریان منفعل در برابر غرب» در داخل، برای به تحلیل بردن قدرت جمهوری اسلامی در تمام ابعاد.
آمریکا و صهیونیسم مسیحی از ماجرای حمله نیابتی صدام به ایران، تا عَلَم کردن طالبان در افغانستان در دو دهه قبل، و از زمان حمله به افغانستان تا اشغال عراق، هیچ سالی را از تدارک تهدید علیه ایران غافل نبودند. تهدید ناشی از اشغال دو همسایه شرقی و غربی ایران در دو دهه قبل، بهانهای بود تا طیف غربگرا در دولت و مجلس وقت، تسلیمطلبی پیشه کنند. دولت اصلاحات حتی به اشغال افغانستان کمک کرد؛ اما بعدها رئیس دولت و وزیر خارجه از آمریکا گلایه کردند که با وجود این همراهی، عنوان محور شرارت را از دولت بوش گرفته و ایران تهدید به حمله اتمی شده است. شماری از نمایندگان مجلس ششم نیز نامه سرگشادهای منتشر کردند مبنی بر اینکه درباره برنامه هستهای، باید جام زهر را سر کشید و تسلیم آمریکا شد. جالب اینکه چندی قبلتر، سازمان مجاهدین انقلاب و برخی اعضای مجمع روحانیون، خواستار جنگیدن در کنار صدام و طالبان مقابل آمریکا شده بودند! اما جمهوری اسلامی ایران به واسطه رویکرد حکیمانه و عزتمندانه رهبر انقلاب، وارد هیچیک از بازیهای مطلوب آمریکا نشد و میدان را به نوعی مدیریت کرد که برآیند آن، هزیمت آمریکا و متحدانش در غرب آسیا بود.
تشکیل دولت نهم در ایران با رای قاطع مردم، زنجیره نقشههای غرب و غربگرایان را قطع کرد. و از آنسو یاران سردار سلیمانی در عراق و لبنان و فلسطین، جنگهای مستقیم آمریکا و اسرائیل را مغلوبه کردند. تقویت ساخت درونی قدرت در جمهوری اسلامی و پیروزی متحدانش در منطقه که در قالب تشکیل دولت مردمی در عراق و ارتقای جایگاه حزبالله و مقاومت فلسطین نمود پیدا کرد، ضمن تهدیدزدایی، موجب بالا رفتن قیمت نفت، افزایش درآمدهای ایران و رونق تجارت خارجی با کشورهای مختلف (از شرق آسیا تا اروپا و آمریکای لاتین) شد. در ارزیابی راهبردی غرب، باید ترمز این حرکت شتابان کشیده میشد. تدارک فتنه سبز در سال ۸۸ که سرمایه ۴۰ میلیونی مشارکت را ابزار دوقطبی و جنگ خیابانی میخواست، سرمایهگذاری روی اختلاف در درون حاکمیت بهویژه به واسطه بازی حلقه انحرافی، ایجاد انحراف در برخی رویکردهای کلان دولت دهم و سرانجام تدارک تحریمهای فلجکننده (با گرایی که برخی دستاندرکاران فتنه ۸۸ دادند)، مجموعه عملیات سنگینی بود که به روی کار آمدن دولتی منفعل در برابر غرب در سال ۹۲ و ۹۶ منتهی شد.
این، اولین فاز از نقشه عملیاتی غرب در دوره جدید بود؛ همان که روحالله زم، مدیر شبکه ضدامنیتی آمدنیوز، سال ۹۷ (یک سال پس از آشوب دیماه ۹۶) در پاریس و در گفتوگو با یکی از فعالان ضدانقلاب لو داد: «ما در انتخابات ۹۶ تحلیل داشتیم. اینجور نبود که راه بیفتیم و بگوییم اصلاحطلبیم یا عاشق روحانی هستیم. مجموعه ما، تحلیل امنیتی داشت. میخواهم بازش نکنم تا قضایای دیگر اتفاق بیفتد تا بنشینیم و مفصلتر با هم صحبت بکنیم. آیا اگر رئیسی یا قالیباف سر کار بود، این مشکلاتی که در کشور وجود دارد، الان بود؟ این تظاهراتی که ایجاد شد، آیا بود؟ ما بر اساس تحلیل امنیتی… (مجری: میشود اینطور تعبیر کرد که شما خواستید روحانی بیاید، تضاد درونی حاکمیت و عدم تدبیر و مدیریت روحانی، سبب این بشود که مردم معترض شوند؟ تدبیر شما این بود؟) میشود اینجوری هم تعبیر کرد و یکسری سناریوها را کنارش گذاشت. با توجه به شرایط سیاسی داخلی و خارجی، ما به این نتیجه رسیدیم که باید برویم پشتسر فردی مثل روحانی. کشور باید به نقطه جوش میرسید و اگر آدمی مثل رئیسی یا قالیباف سر کار میآمد، کار به نقطه جوش نمیرسید».
فاز موازی و همزمان این عملیات، با گستراندن سرطان گروههای تروریستی به عراق و سوریه کلید خورد. این ارتش چندملیتی سازمانیافته توسط آمریکا و ارتجاع عربی، علناً داعیه تشکیل دولت در عراق و سوریه و دستدرازی به ایران و لبنان را داشت. آنها در این جنگ نیابتی، از یک سو پایتخت سوریه را محاصره کرده و به مرزهای لبنان و فلسطین رسیده بودند و با اسرائیل همپوشانی میکردند، و از طرف دیگر، ضمن اشغال شمال و غرب عراق، سودای بغداد را داشتند و مرز ایران را تهدید میکردند. این اتفاقات در اواخر سال ۹۳ و اوایل ۹۴ درست در زمانی رخ میداد که آمریکا، دولت ایران را برای پذیرش هرچه سریعتر توافق (برجام بعدی) تحت فشار گذاشته بود و دولت وقت نیز تحت فشار وعدههای نادرست خود داشت…
اما ۶ سال پس از آن طوفان اتفاقات، آمریکا و غرب در هر دو مصاف راهبردی، متحمل ناکامی سنگین شدهاند. هم، سر افعی داعش در عراق و سوریه کوبیده شد – چنانکه نیوزویک با انتشار تصویر تمام صفحه سردار سلیمانی تیتر زد «او نخست با آمریکا جنگید و سپس داعش را خورد کرد»-
و هم در ایران، دولتی انقلابی سر کار آمده که بنا ندارد به بازی منفعلانه در زمین دشمن ادامه دهد و میخواهد فرصتهای بزرگ کار و گرهگشایی و پیشرفت و اقتدارافزایی را مغتنم شمارد. این دو ضربه، برای آمریکا بسیار گران آمده. آنها بالغ بر هفت هزار میلیارد دلار هزینه کردند، اما ایران با همه این تلاطمهای بزرگ، به سلامت از طوفانها عبور کرد و آب دیدهتر، با تجربهتر و قدرتمندتر شد و حالا هم میخواهد مرحله تازهای از ابتکار عمل و پویایی و پیشرفت را با تقویت ساخت درونی قدرت و دیپلماسی موثر جهانی آغاز کند.
این برای آمریکا بسیار سنگین آمده و باید پاتک دیگری در برابرشترتیب دهد. اما نقشه او، تکراری و لو رفته است. فعالسازی تهدیدهای نیابتی در منطقه و به صف کردن محافل مأمور یا منفعل در داخل برای «ایجاد خطای محاسباتی، سوق دادن کشور در درگیریهای زیانبار داخلی یا خارجی، بههم زدن تمرکز روی اولویتها، و غافل کردن خواص و عوام از نقشه دشمن». دولتهای ترامپ و بایدن – مثل دولت اوباما و بوش- به اسرائیل برای حمله به غزه و عملیات خرابکاری مخفی علیه ایران چراغ سبز نشان دادند، اما اسرائیل در ماههای اخیر، بدترین و تحقیرآمیزترین ضربات را در اثر ارتکاب این خبط بزرگ خورد. همزمان ظرف دو سال اخیر، وارد فاز فشار اقتصادی و آشوب افکنی در لبنان و عراق و ایران شدند. اما حزبالله لبنان از عهده فتنههای بزرگ بر آمد و این مزدوران غرب بودند که زیر علامت سؤال رفتند. ایران با ارسال سه نفتکش بزرگ سوخت، هم تحریمهای آمریکا را زیر پا گذاشت، هم به اسرائیل تو دهنی زد، هم اقتدار حزبالله در لال کردن زبان درشتگوی صهیونیستها به نمایش درآمد و هم ملت چند قومیتی و چند فرقهای لبنان، دوست و دشمن واقعی را در روزهای سخت شناختند. ایران حالا پس از صادرات بنزین به ونزوئلا (و کسب درآمد ارزی) برای دومینبار، تحریمها را تحقیر میکند و میگوید دوران تازهای آغاز شده، که از تحریمهای خصمانه، فرصتهای اقتصادی و دیپلماتیک بزرگ میسازد.
آمریکا با آشوبافکنی در عراق، دولت قانونی را سرنگون کرد و دولت انتقالی که مدعی بود موقتا (شش ماهه) سر کار خواهد بود، به مدت دو سال قدرت را قبضه کرده و میگوید تا چند هفته دیگر، به مسئولیت عقبافتاده برگزاری انتخابات عمل میکند. با این وجود، پارلمان عراق پس از جنایت ترور شهیدان ابومهدی مهندس و سردار سلیمانی، رسما حکم به اخراج اشغالگران آمریکایی داد و آنها در انظار جهانی، در نقطه «آفساید» ایستادهاند. آمریکا در هر نوع انتخابات سالم در عراق، طرف بازنده خواهد بود. اما درباره افغانستان، محافل سیاسی و رسانهای غرب اتفاق نظر دارند که آمریکا پس از تحمل بیش از دو هزار میلیارد دلار هزینه و چند هزار نفر تلفات نظامی، به شکستی بزرگ نائل آمده است. باید به آمریکاییها حق داد که بهخاطر دو هزیمت بزرگ در قبال ایران، عصبانی باشند و به خود بپیچند. اما چرا برخی محافل در داخل، با آمریکا همدلی و همدردی میکنند؟ چرا اصرار دارند ایران را در شکست آمریکا در افغانستان شریک نمایند؟ و چرا به هر دستاویز سستی میآویزند تا در مقابل فعالیت دولت تازهنفس و انقلابی، کارشکنی کنند یا مردم را نسبت به آن ناامید سازند؟ آیا صرفا بهخاطر رقابت سیاسی است؟ از سر لجاجت و کینهتوزی کور با جمهوری اسلامی است؟ یا افتادن در تور اطلاعاتی و سربازگیری شدن برای دشمن؟
متأسفانه برخی محافل، انگیزهای فراتر از عقدهگشایی و کینهتوزی به هر طریق، و مخالفخوانی به هر دستاویز ندارند. بنابراین، به جای آنکه در موضوع تحریمهای ظالمانه، به دغلبازی و عهدشکنی آمریکا و تروئیکای اروپایی اعتراض کنند، علیه نظام فضاسازی میکنند که چرا مذاکره و توافق نمیکند؟ یا اگر آمریکا حتی در برابر خرید دارو و واکسن کارشکنی میکند، به جای آمریکا، به چین و روسیه حمله میکنند. حضرت امام(ره) چقدر دقیق فرمود ««نباید فراموش کنیم ما در جنگ با آمریکا و تفالههای آمریکا (هستیم)، تفالههایی که قالب زدند خودشان را و ما غفلت کردیم، الان هم هستند… خط این بود که اصلاً آمریکا منسی [فراموش] بشود. یک دسته شوروی را طرح میکردند تا آمریکا منسی بشود، خط این بود که این قضیه مرگ بر آمریکا منسی بشود».
آمریکا در افغانستان، قطعا شکستی تحقیرآمیز را به جان خرید. برژینسکی مشاور امنیت ملی کارتر، زمانی که آمریکا گروهی از جهادیون (طالبان بعدی) را در افغانستان علیه شوروی به خدمت گرفت، گفت «ما این فرصت را داریم که به روسها، جنگ ویتنامشان را عرضه کنیم. برای ده سال، حکومت مسکو مجبور بود در جنگی وارد شود که توانایی پیشبرد آن را نداشت. چه چیزی در تاریخ مهمتر است؟ وجود طالبان یا فروپاشی شوروی؟». با وجود این منطق تلهگذاری برای حریف، بایدن اخیرا اذعان کرد: «ایالات متحده برخلاف ٢٠ سال پیش، فاقد یک هدف روشن در افغانستان است. ما روزانه ٣٠٠ میلیون دلار در افغانستان هزینه میکنیم و نمیتوانستیم ادامه دهیم. ما درگیر رقابت جدی با چین و روسیه و حمله سایبری و اشاعه هستهای [ایران] هستیم… چین و روسیه آرزو دارند که آمریکا ده سال دیگر در افغانستان گرفتار شود». همزمان، ٩٠ ژنرال آمریکایی نوشتند: «لطمهای که به اعتبار آمریکا وارد شده قابل توصیف و جبران نیست. تا سالیان دور در هر توافق یا عملیات چندملیتی، شریکی غیرقابل اتکا دیده خواهیم شد. دشمنان، حالا بهدلیل ضعفی که نشان داده شد، برای اقدام علیه ما جسور شدهاند. ابتدا چین و بعد از آن روسیه، ایران، کرهشمالی و دیگران بیشترین نفع را میبرند».
اما در این میان از همه عجیبتر، فضاسازی غربگرایان است. آنها مطابق آرزوی آمریکا، اصرار داشتند ایران پا در تلهای بگذارد که آمریکا برای شوروی چید و خودش گرفتار آن شد. باید بررسی شود که این محافل چرا اصرار دارند شکست آمریکا را بپوشانند؛ و در مقابل، مردم ما را شریک ورشکستگی آمریکا کنند، یا حس شکست را در داخل ایران تزریق نمایند؟ لجاجت و کینهتوزی، کورشان کرده و نمیفهمند؟ یا مأموریت دارند عصا زیر بغل آمریکا بگذارند؟! بیتردید اگر ما وارد جنگ افغانستان میشدیم، همینها میگفتند چرا برای کشور هزینه درست میکنید و سایه جنگ را بر سر کشور میکشانید. آنها امروز هم نمیگویند بازی در نقشه مورد آرزوی آمریکا با چقدر هزینه، برای چند سال و با کدام راهبرد و دورنما؟