جنگ جهانی دوم

چرا آلمان سرسخت‌ترین حامی نسل‌کشی اسرائیل در غزه است؟

چرا آلمان سرسخت‌ترین حامی نسل‌کشی اسرائیل در غزه است؟



یک تحلیلگر انگلیسی و بنیانگذار «کارزار همبستگی با فلسطین» ریشه دفاع سرسختانه آلمان از نسل‌کشی رژیم صهیونیستی را تاریخ این کشور می‌داند.

  • آهن پرایس

به گزارش مجاهدت از مشرق، طی بیش از یک سالی که از جنگ در غزه می‌گذرد هیچ کشوری در حمله به جنبش‌های همبستگی با فلسطین به اندازه آلمان تند عمل نکرده است. به عنوان مثال، چنانچه چندی پیش شبکه خبری الجزیره گزارش داده بود در حال حاضر امکان برگزاری یک تظاهرات در حمایت از فلسطین در برلین یا در سایر شهرهای آلمان بدون ترس از حمله پلیس، ارعاب نیروهای امنیتی و مواجه شدن با برچسب‌های یهودستیزی از سوی رسانه‌ها وجود ندارد.

در ماه آوریل صدها نیروی پلیس به یک تجمع حامیان فلسطین در برلین حمله کردند و از طرف دیگر از ورود «غسان ابو سیتا»، جراج انگلیسی-فلسطینی به آلمان برای شرکت در این همایش جلوگیری شد. او اندکی بعدتر از ورود به کل منطقه شنگن منع شد. ابوسیتا که به صورت داوطلب در بیمارستان‌های غزه کار طبابت انجام داده بود در آن همایش قرار بود درباره وضعیت وحشتناکی که در نیتجه حملات اسرائیل در نوار غزه ایجاد شده صحبت کند.

«یانیس واروفاکیس»، وزیر دارایی سابق یونان فرد دیگری بود که به دلیل مواضع او در حمایت از فلسطین از ورودش به آلمان جلوگیری شد. اکتبر سال گذشته بیش از یکصد هنرمند، نویسنده، چهره دانشگاهی، روزنامه‌نگار و فعال فرهنگی در نامه‌ای سرگشاده اقدامات سرکوبگرانه دولت آلمان علیه حامیان فلسطین و متهم کردن آنها به «یهودستیزی» را محکوم کردند.

در این نامه آمده بود: «آنچه ما را می‌ترساند، جو غالب نژادپرستی و بیگانه‌هراسی در آلمان است که با نوعی صهیونیسم محدودکننده و پدرسالارانه همدست شده است. ما به‌ویژه مخالف معادل گرفتن یهودستیزی با هرگونه انتقاد از اسرائیل هستیم.» پرسشی که در اینجا وجود دارد این است که چرا آلمان اینقدر سخت در حمایت از رژیم صهیونیستی و جلوگیری از رسیدگی به پرونده نسل‌کشی این رژیم در دیوان بین‌المللی دادگستری عمل می‌کند.

«تونی گرینشتاین»، تحلیلگر انگلیسی و بنیانگذار «کارزار همبستگی با فلسطین» در تحلیلی در الجزیره در همین خصوص می‌نویسد: «پاسخ در تاریخ آلمان نهفته است – اما، برخلاف تصور بسیاری این مسئله ربطی به تلاش آلمان برای جبران آنچه “هولوکاست نازی‌ها”خوانده می‌شود ندارد.»

وی در ادامه می‌نویسد: «در واقع آلمان هرگز به طور کامل نازی‌زدایی نشده و هرگز تلاش نکرده با سیاست‌هایی که منجر به ظهور هیتلر شد مقابله کند.»پس از جنگ جهانی دوم، پذیرش مجدد آلمان در جامعه بین‌المللی به نازی‌زدایی مشروط شد اما با حاکم شدن جنگ سرد این فرایند به زودی متوقف و به بوته فراموشی سپرده شد. دولت آلمان در عوض برای جبران «هولوکاست» ادعایی علیه یهودی‌ها که به آن متهم شده بود موظف شد از پایگاه نظامی جدید غرب که در سرزمین فلسطین تشکیل شده بود، یعنی اسرائیل حمایت تمام‌عیار به عمل آورد.

«تونی گرینشتاین» می‌گوید: «حذف ساختارهای سیاسی که منجر به ظهور نازی‌ها شد – یعنی امپریالیسم و مجتمع نظامی-صنعتی آلمان- با نیاز دوران جنگ سرد به مقابله با اتحاد جماهیر شوروی در تضاد بود.»

در سال‌های آغازین پس از جنگ، مخالفت شدیدی در غرب با تسلیح مجدد آلمان وجود داشت. طرح موسوم به «مورگنتاو» در سال ۱۹۴۴، که مورد حمایت رئیس‌جمهور آمریکا وقت آمریکا روزولت قرار داشت خواستار برچیده شدن کامل صنعت تسلیحاتی آلمان و تمام دیگر صنایعی بود که می‌توانستند در بازسازی نظامی آلمان نقش ایفا کنند.اما وقوع جنگ سرد به این معنی بود که غرب به آلمان به عنوان بخشی از اتحاد غرب نیاز دارد.

در سال ۱۹۵۳، آلمان پرداخت غرامت را شروع کرد اما این غرامت‌ها نه به کسانی که بازماندگان هولوکاست ادعایی بودند بلکه به اسرائیل پرداخت می‌شد. غرب اکنون تمرکز خودش را روی اتحاد جماهیر شوروی گذاشته بود و همزمان با ادغام آلمان در ائتلاف‌های نظامی غرب نازی‌زدایی به آرامی فراموش شده و کنار گذاشته شد.گرینشتاین می‌گوید اینچنین بود که حمایت بی‌قید و شرط از اسرائیل جایگزین نازی‌زدایی شد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چرا آلمان سرسخت‌ترین حامی نسل‌کشی اسرائیل در غزه است؟ بیشتر بخوانید »

فیلم/ کشف بمب جنگ جهانی دوم در رودخانه «دوبنا» روسیه

فیلم/ کشف بمب جنگ جهانی دوم در رودخانه «دوبنا» روسیه



غواصان وزارت شرایط اضطراری روسیه ظهر روز سه شنبه۲۷ شهریور۱۴۰۳ مصادف با۱۷ سپتامبر بمب منفجرنشده متعلق به جنگ جهانی دوم را در رودخانه «دوبنا» کشف کردند.


دریافت
4 MB

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/ کشف بمب جنگ جهانی دوم در رودخانه «دوبنا» روسیه بیشتر بخوانید »

اقتصادهای دنیا با مهاجران چه می‌کنند؟

اقتصادهای دنیا با مهاجران چه می‌کنند؟



به استناد گزارش کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان ۳.۶ میلیون نفر و به استناد گزارش‌های داخلی حدود ۵ میلیون پناهجوی عمدتا افغانستانی در ایران زندگی می کنند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، کشورمان ایران با وجود میلیون‌ها پناهنده، مهاجر قانونی و پناهجوی غیرقانونی که عمدتا مربوط به اتباع افغانستان هستند، حالا به بزرگ‌ترین کشورهای پناهنده و مهاجرپذیر در دنیا تبدیل شده است.

در شرایطی که رعایت تمامی ملاحظات انسانی نسبت به آوارگانی که از ترس جان وارد کشور شده‌اند، واجب و ضروری است، اما نگرانی‌هایی مربوط به ملاحظات سیاسی، امنیتی، اجتماعی و اقتصادی در داخل کشور هست که حجم جمعیت غیرمتعارف و نگران‌کننده مزید بر علت شده. بر این اساس، ضروری است دولت چهاردهم نسبت به اعمال سیاستگذاری‌های کلان در طول برنامه هفتم اقدام کند و با احصای چالش‌ها و نگرانی‌های چندوجهی مترتب بر حجم جمعیتی اتباع خارجی در کشور و آثار اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی، زیست‌محیطی و امنیتی گرانبار این پدیده، برنامه‌ریزی و اقدامات لازم را به عمل آورد.

به استناد گزارش کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان ۳.۶ میلیون نفر و به استناد گزارش‌های داخلی حدود ۵ میلیون پناهجوی عمدتا افغانستانی در ایران زندگی می کنند. این حجم از ورود اتباع خارجی ایران را در رتبه اول جهان در پذیرش اتباع خارجی قرار داده است.

اما گزارش رسمی بازوی پژوهشی سازمان برنامه و بودجه اخیرا با بررسی تجارب کشور در ساماندهی اتباع خارجی چندین پیشنهاد به دولت داده است. این پیشنهادها شامل برنامه هدفمند و اجرایی برای شناسایی اتباع خارجی فاقد مدرک اقامت در ایران، تهیه و تدوین نقشه آمایشی مربوط به اقامت اشتغال و تحصیل اتباع خارجی، شناسایی تشکیل پرونده و غربالگری اتباع خواستار پناهندگی، مدیریت مرزها، ثبت نیروهای کار، توسعه روادید اشتغال کوتاه مدت جهت ورود قانونی مهاجران و ایجاد سامانه برخط برای صدور روادید اشتغال مدت‌دار در مبدا و تعیین مکانیسم‌های لازم و موثق برای بازگشت دارندگان روادید اشتغال است.

۱۰ کشور اول با بیشترین مهاجرفرستی

براساس جدیدترین گزارش کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان تعداد پناهندگان و پناهجویان جهان تا پایان سال ۲۰۲۲، در مجموع به ۳۵.۳ میلیون پناهنده در سراسر جهان رسیده است که ۲۹.۴ میلیون پناهجو تحت دستور کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل و ۵.۹ میلیون پناهنده نیز توسط آژانس امداد و کار سازمان ملل متحد برای پناهندگان فلسطین (UNRWA) در این کشور ثبت شده است. براساس این آمارها، تنها در سال ۲۰۲۲، تقریبا ۲.۹ میلیون درخواست پناهندگی در ۱۶۲ کشور ثبت شده که بیشترین تعداد درخواست‌های پناهندگی فردی در تاریخ است.

اقتصادهای دنیا با مهاجران چه می‌کنند؟

در سال ۲۰۲۲، تعداد جهانی درخواست‌های اولیه پناهندگی انفرادی ثبت‌شده ۲.۶ میلیون نفر بود که افزایش ۸۳ درصدی نسبت به سال ۲۰۲۱ را نشان می‌دهد. در پایان سال ۲۰۲۲، افراد زیر ۱۸ سال حدود ۴۱ درصد از کل جمعیت ۳۵.۳ میلیون پناهنده را تشکیل می‌دادند. آمارهای گزارش کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان نشان می‌دهد ادامه درگیری‌ها و جنگ در چندین کشور اصلی‌ترین دلیل افزایش تعداد پناهجویان در جهان بوده است.

از میان پناهجویان تحت فرمان کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل در پایان سال ۲۰۲۲ تعداد ۱۰ کشور شامل سوریه، اوکراین، افغانستان، سودان جنوبی، میانمار، جمهوری دموکراتیک کنگو، سودان، سومالی، جمهوری آفریقای مرکزی و اریتره حدود بیش از ۸۷ درصد از کل جمعیت پناهندگان جهان را تشکیل می‌دهد.

بسیاری از این کشورها به جز اوکراین چندین سال است که در میان کشورهای اصلی پناهندگان بوده‌اند. این گزارش نشان می‌دهد شروع جنگ روسیه و اوکراین در سال ۲۰۲۲ منجر به یکی از بزرگ‌ترین بحران‌های آوارگی پس از جنگ جهانی دوم شده است، به‌طوری‌که حدود ۵.۷ میلیون اوکراینی تا پایان سال ۲۰۲۲ مجبور به ترک کشور خود شدند و اوکراین را به دومین کشور مبدا پناهجویان در جهان پس از سوریه تبدیل کرده‌اند.

جنگ طولانی در سوریه موجب شده این کشور همچنان بزرگ‌ترین مبدا پناهجویان در جهان در پایان سال ۲۰۲۲ با حدود ۶.۵ میلیون پناهجو باشد.

علاوه‌بر این بی‌ثباتی و خشونت که افغانستان را به مدت بیش از ۳۰ سال به منبع اصلی پناهندگان تبدیل کرده این کشور را به سومین مبدأ بزرگ مهاجرت در جهان با حدود ۵.۷ میلیون پناهنده در سال ۲۰۲۲ تبدیل کرده است.

این تعداد نسبت به سال ۲۰۲۱ حدود ۲.۷ میلیون نفر افزایش داشته است. درمجموع پناهندگان سوریه، اوکراین، افغانستان، سودان جنوبی، میانمار و جمهوری دموکراتیک کنگو بیش از نیمی از جمعیت پناهندگان جهان را تشکیل می‌دهند. نمودار روند تعداد پناهندگان را برای پنج کشور اصلی مبدا از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۲۲ نشان می‌دهد. تاثیر حمله روسیه به اوکراین و همچنین قدرت گرفتن طالبان در افغانستان در این نمودار به‌وضوح قابل مشاهده است.

اقتصادهای دنیا با مهاجران چه می‌کنند؟

رتبه اول ایران در مهاجرپذیری

گزارش کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان نکات قابل تاملی دارد. براساس این گزارش، در سال ۲۰۲۲ (جدیدترین آمار) بیش از نیمی از همه پناهندگان جهان در ۱۰ کشور ساکن بودند. طی سال ۲۰۲۲، برای هفتمین سال متوالی، ترکیه با نزدیک به ۳.۶ میلیون پناهنده، عمدتا سوری، بزرگترین کشور میزبان در جهان بوده است. پاکستان و جمهوری اسلامی ایران نیز به عنوان دو میزبان اصلی پناهجویان از افغانستان، دومین کشور مبدا و جزء ۱۰ کشور برتر میزبان پناهجویان بوده‌اند. اوگاندا، روسیه، آلمان، سودان، لهستان، بنگلادش و اتیوپی نیز در رتبه‌های بعدی قرار گرفته‌اند.

اکثریت قریب به اتفاق (۷۰ درصد) پناهندگان و سایر افرادی که نیاز به حمایت بین المللی دارند به کشورهای همسایه خود مهاجرت کرده‌اند.

طبق گزارش کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد، کشورهای کمترتوسعه‌یافته میزبان تعداد زیادی از پناهندگان هستند. به عنوان مثال، از هر پنج پناهجو در سطح جهان، یک نفر در کشورهای جنوب صحرای آفریقا میزبانی شده است، درحالی‌که ۹۰ درصد از کل پناهندگان در آسیا و اقیانوسیه تنها در سه کشور میزبانی شده‌اند: جمهوری اسلامی ایران (۳.۴ میلیون نفر)، پاکستان (۱.۷ میلیون نفر) و بنگلادش (۹۵۲۴۰۰ نفر).

همانطور که گفته شد آمار و ارقام گزارش کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان مربوط به داده‌های سال ۲۰۲۲ بوده و هنوز داده‌های سال ۲۰۲۳ منتشر نشده است.

به نظر می‌رسد اگر داده‌های سال ۲۰۲۳ منتشر شود ایران حتی از ترکیه نیز سبقت خواهد گرفت و به رتبه اول جهان در اسکان پناهجویان خواهد رسید؛ چراکه در سال ۲۰۲۲ ایران با ۳.۴ میلیون نفر در رتبه دوم جهان قرار گرفته است.

این درحالی است که احمد وحیدی وزیر کشور در تاریخ ۵ مهرماه ۱۴۰۲ در پاسخ به تعداد دقیق اتباع خارجی در کشور می‌گوید اتباع افغانستانی حاضر در ایران به صورت غیررسمی پنج میلیون نفر هستند. این آمار اگر صحت داشته باشد ایران جایگاه اول در پذیرش پناهجویان را در جهان خواهد داشت.

تجربه ۵ کشور در ساماندهی اتباع خارجی

با وجود تصویب قوانین و مقررات متعدد در چهار دهه اخیر موضوع مدیریت و ساماندهی اتباع خارجی ورودی به کشور متأثر از موقعیت‌های سیاسی امنیتی و اقتصادی و عدم راهبردهای موثر فاقد موفقیت لازم بوده و پیوسته بر تبعات منفی و بحرانی این پدیده افزوده شده است.

مرکز پژوهش‌های آینده‌نگری سازمان برنامه‌وبودجه در گزارشی تطبیقی مفصلی با عنوان «آموزه‌های سیاستی برای سیاستگذاری امور مهاجران در جمهوری اسلامی ایران» به بررسی سیاست‌های مرتبط با مهاجران در کشورهای منتخب مانند آلمان، مالزی، امارات متحده عربی، بوسنی و بعضی کشورهای آمریکای لاتین پرداخته است. این گزارش ضمن شناسایی کاستی‌ها و نارسایی‌ها از ابعاد راهبردی عملیاتی و نظارتی قوانین مهاجراتی در ایران در پایان پیشنهادهایی نیز ارائه کرده است.

۱- آلمان

برنامه‌های ساماندهی اتباع خارجی در آلمان می‌توان در موارد زیر خلاصه کرد.

الف- هدفمندکردن ویزا با رصد نیاز اقتصادی

یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های نظام مهاجرتی آلمان توجه به نیازهای بازار کار و اقتصاد این کشور به‌عنوان مبنایی برای پذیرش مهاجران و تنظیم سیاست‌های مهاجرتی است. در کشور ما این موضوع به دلایل مختلف ازجمله نبود داده‌های قابل‌اتکا در ارتباط با مهاجران و توانایی‌ها و مهارت آنها مهم‌تر از آن فقدان قانون و سیاست مهاجرتی و عدم تعریف ویزاهای کاری مغفول واقع شده است.

ب- متمرکزکردن ثبت‌احوال مهاجران

یکی از نقاط قوت نظام مهاجرتی آلمان توجه به امر گردآوری داده در ارتباط با مهاجران است. اساسا هرگونه سیاستگذاری در زمینه مهاجرت بدون دسترسی به داده‌های متمرکز قابل‌اتکا در ارتباط با مهاجران محکوم به شکست و عدم اثربخشی آن است. در مقابل نظام سیاستگذاری ایران همچنان پس از گذشت دهه‌ها از حضور مهاجران در ایران از فقدان داده‌های قابل‌اتکا در ارتباط با مهاجران رنج می‌برد. این مساله به نوبه خود موجب شده که طرح‌های مختلف سیاستی که در چند دهه گذشته به اجرا درآمده با شکست مواجه شده یا اثربخش نباشند. این گردآوری داده باید به‌صورت یکپارچه و متمرکز صورت پذیرفته و نهادهای مرتبط با امور مهاجران نیز با اتکا به همین داده‌ها اقدام به طراحی و اجرای سیاست‌ها کنند. همچنین گردآوری داده باید به‌صورت فراگیر انجام شود و مهاجران فارغ از قانونی یا غیرقانونی بودن، دارای مدرک یا فاقد مدرک و… مشمول این نظام گردآوری داده شوند.

ج- همکاری‌های منطقه‌ای و بین‌المللی

یکی از پایه‌های سیاست‌های مهاجرتی آلمان، همکاری‌های منطقه‌ای و بین‌المللی این کشور ذیل قواعد اتحادیه اروپا در ارتباط با مهاجران است. باوجودآنکه در حال حاضر ظرفیت‌های همکاری‌های منطقه‌ای بین ایران و کشورهای همسایه برای مدیریت مهاجرت در منطقه ازجمله سازمان همکاری اقتصادی اکو وجود دارد اما همکاری منسجمی در این زمینه ایجاد نشده است.

۲- امارات

سیاست‌های مهاجرتی امارات سه درس‌آموخته برای ایران دارد.

الف- تعریف انواع ویزا

یکی از ویژگی‌های بارز نظام مهاجرتی امارات متحده عربی، تعدد انواع ویزا تعریف شده است. این ویزاها بر حسب نیازها و اقتضائات مختلف تعریف شده‌اند؛ بنابراین این تنوع می‌تواند به‌عنوان نمونه‌ای برای تعریف انواع روادید بر حسب نیازها و شرایط ایران مفید واقع شود.

وجه دیگر این نمونه مطالعاتی، ضوابط و مکانیسم‌های دقیق هر یک از انواع ویزاهاست که هم‌راستا با دغدغه‌های احکام توسعه در ارتباط با ضابطه‌مند کردن و تدقیق مکانیسم انواع ویزاست.

تجربه طولانی امارات در صدور ویزاهای کوتاه‌مدت کاری و سیستم کفالت با درنظرداشتن تمام نقاط ضعف و قوت آن می‌تواند برای طراحی دقیق‌تر و کارآمدتر مکانیسم‌های روادید اشتغال و اجتناب از آثار سوء آن از مواردی باشد که تجربه امارات را برای مطالعه به موردی مناسب تبدیل کند.

ب-ویزای آنلاین

ازآنجاکه یکی از انواع ویزا در امارات سیستم ویزای آنلاین است بر ضرورت طراحی سامانه برخط برای صدور روادید اشتغال مدت‌دار در مبدا که یکی از موارد احکام قانونی برنامه‌های پنج‌ساله توسعه است، صحه می‌گذارد.

ج- نقش‌آفرینی کارفرما در مهاجرت کارگران

بخش قابل‌توجهی از مهاجران امارات متحده عربی را کارگران و مهاجران کاری تشکیل می‌دهند، کارفرما در این سیستم نقش قابل‌توجهی برای پذیرش مسئولیت کارگران، بیمه، تقاضا و جذب کارگران مهاجر را دارد. با توجه ‌به اینکه در ایران نیز عمده مهاجران را مهاجر کاری تشکیل می‌دهد این موضوع نشان‌دهنده آن است که کارفرمایان باید نقش و مسئولیت بیشتری بازی کنند.

در همین راستا مطابق با احکام قانونی برنامه‌های پنج‌ساله توسعه لازم است که وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی تمهیدات لازم را برای برقراری نظام ثبت تقاضای نیروی کار جهت کارفرمایان ایرانی به‌منظور رسمی‌سازی تامین نیازهای آنان فراهم کند. البته نباید فراموش کرد که نظام کفالت امارات متحده عربی کاستی‌های قابل‌توجهی از منظر رعایت حقوق کارگران دارد و هرگونه مسئولیت‌پذیری کارفرما باید با شفافیت و پاسخگویی از جانب او همراه شود.

۳- مالزی

۲ درس‌آموخته مالزی برای نظام مهاجرتی ایران را می‌توان در موارد زیر خلاصه کرد:

الف- تدوین قانون مهاجرت

یکی از ویژگی‌های نظام مدیریت مهاجرت در کشور مالزی تدوین قانون مهاجرت در سالیان پیش از استقلال این کشور است. وجود قانون مهاجرت باعث شد که از همان ابتدای تشکیل این کشور متصدیان امور بتوانند چهارچوب کاری مشخصی داشته باشند.

نکته جالب‌توجه اصلاحات متعدد بر این قانون قدیمی متناسب با نیازهای روز جامعه کشور مالزی است. این نشان می‌دهد که اگر قانونی وجود داشته که مبنای کار باشد، درصورت هرگونه کاستی امکان اصلاح وجود دارد و اصلاح یک قانون بد سودمندتر از نبود هرگونه قانونی است.

ب- مهاجرت نیروهای کم‌مهارت

تمایل مالزی بر جذب سرمایه‌گذاران و افراد خبره است اما نیاز بازار کار این کشور به نیروهای کم‌مهارت باعث می‌شود که مهاجرت این افراد را نیز شاهد باشد. مالزی حضور مهاجران کم‌مهارت را به‌صورت غیررسمی نپذیرفته و علاوه‌بر تدوین قوانین لازم، سازوکارهای ضروری برای ورود با ویزا را فراهم کرده است.

این امر اهمیت احکامی همچون هدفمند و ضابطه‌مند کردن صدور ویزای موقت و دائم براساس رصد نیازمندی بخش‌های اقتصادی، تولیدی و خدماتی، ایجاد سامانه برخط برای صدور روادید اشتغال مدت‌دار در مبدأ و تعیین مکانیسم‌های لازم و موثق برای بازگشت دارندگان روادید اشتغال پس از اتمام مدت روادید به کشور مبدأ یا تمدید آن درصورت لزوم و توسعه صدور روادید، اشتغال کوتاه‌مدت جهت ورود قانونی مهاجران کاری از افغانستان در سند ساماندهی حضور مهاجران در ایران آشکار می‌شود.

۴- بوسنی

تجربه کشور بوسنی در ساماندهی مهاجران نیز در نوع خود قابل تامل است. تجربه بوسنی‌ها را می‌توان در کشورهای مهاجرپذیر بررسی کرد. این تجربه را می‌توان در موارد زیر خلاصه کرد.

الف- ادغام در مهاجرت

در اتریش جایی که شرایط بازار کار، سیاست‌ها و حمایت‌های ادغامی ارائه‌شده به بوسنی‌وهرزگوین نسبتا مطلوب بوده است و نرخ اشتغال به‌سرعت به میزان موجود برای بومیان رسید. در هلند و سوئد کمی بیش از یک دهه طول کشید که پناهندگان بوسنیایی به جمعیت بومی برسند.

شرایط نامطلوب اولیه بازار کار شاید باعث شده که سیاستگذاران به اقداماتی در جهت سیاست‌های ادغامی تمایل پیدا کنند؛ بااین‌حال همان شرایط نامطلوب اولیه آثار منفی بلندمدت نداشته است.

این مساله مجددا یادآور اهمیت سیاست‌های ادغامی در شکوفایی مهاجران است. الزام کلیه اتباع خارجی مقیم ایران برای بیمه خویش‌فرما را در احکام ساماندهی مهاجران می‌توان یک حکم ادغامی مناسب در این راستا دانست.

ب- چند استراتژی برای یک مساله

آلمان هیچ‌گاه قصد میزبانی دائمی مهاجران بوسنیایی را نداشت؛ چراکه حمایت‌های اندکی به عمل‌آورده و عمده پناه‌جویان را به‌محض پایان جنگ و انعقاد توافقنامه دایتون به وطن‌شان بازگرداند.

در مقابل موضع سوئد همواره پذیرش و ادغام سخاوتمندانه بود. اگر معیار را موفقیت سیاست‌ها در نظر بگیریم به این نکته پی می‌بریم که زمانی یک سیاست مهاجرتی می‌تواند موفق باشد که تداوم و ثبات کافی را در طول سالیان داشته باشد.

تردید و بلاتکلیفی در سطح سیاستی، شکست سیاستی را به دنبال خواهد داشت.

ج- تحصیلات؛ شرط موفقیت در مهاجرت

شواهد نشان می‌دهد که دستاوردها و وضعیت پناهندگان بوسنیایی جوان و نسل دوم امیدبخش بوده است.

براساس این معیار تجربه ادغام، موفق قلمداد می‌شود. این وضعیت خود نتیجه الگوهای موفق ادغام بوده است. یکی از عواملی که این ادغام سریع را می‌تواند توضیح دهد همین واقعیت است که بوسنیایی‌ها نسبت به دیگر پناهندگان تحصیلات بهتری داشتند.

د- اهمیت مشارکت نیروی کار و نرخ اشتغال

تداوم ردگیری نتایج اقدامات سیاستی در جهت ادغام و تفسیر آنها نه‌تنها ضروری است؛ بلکه مهم‌تر از آن امکان تحلیل نتایج مداخلات سیاستی در جهت بهبود ادغام است.

برای مهاجران کشورهای ثالث دسترسی به بازار کار و ادغام در آن در بیشتر کشورهای اروپایی ممکن نیست و در همین راستا ارتقای مشارکت نیروی کار و نرخ اشتغال از مسائل بااهمیت است.

در احکام ساماندهی مهاجران و اتباع خارجی نیز حکم متمرکزکردن نظام تولید داده و ثبت‌احوال مهاجران ساکن در ایران فارغ از وضعیت اقامتی‌شان را می‌توان ناشی از این درس سیاستی دانست.

۵- کشورهای آمریکای‌لاتین

تجربه کشورهای آمریکای‌لاتین ازجمله در مواجهه با مهاجران ونزوئلایی می‌تواند درس‌آموخته خوبی برای ایران باشد. در ادامه به دو مورد از این تجارب اشاره می‌شود.

الف- مشارکت بین‌المللی در پذیرش پناهندگان

یکی از نکات بسیار مهم در مطالعه مواجهه کشورهای آمریکای‌لاتین در برابر موج پناه‌جویی و پناهندگی اهالی کشور ونزوئلا، مشارکت آنان در پذیرش پناه‌جویان است.

درست است که کلمبیا و برزیل به‌عنوان همسایگان نزدیک ونزوئلا، پذیرای بیشترین تعداد پناهنده ونزوئلایی بودند اما این دو کشور به‌تنهایی بار پناهندگان ونزوئلایی را به دوش نکشیدند و دیگر کشورها نیز در این امر سهیم شدند.

از این منظر همکاری‌های منطقه‌ای و جذب منابع بین‌المللی و افزایش ظرفیت سایر کشورها برای پذیرش اتباع افغان دارای مدرک اقامت معتبر در ایران در احکام سند ساماندهی حضور مهاجران در مواجهه با موج مهاجرتی از کشور افغانستان مهم خواهد بود.

ب- رسمی‌سازی مهاجران برای جلوگیری از قاچاق

از دیگر نکات شایان توجه در سیاست‌های مهاجرتی کشورهای حوزه آمریکای‌لاتین، تلاش آنان برای رسمی‌سازی هرچه بیشتر حضور پناهندگان ونزوئلایی در کشورهای خود است. این امر به حاکمیت‌ها کمک می‌کند که جریان‌های قاچاق مهاجر را تضعیف کنند البته که پرشمار بودن پناهندگان ونزوئلایی باعث شده که سازوکارهای اقامت دائم از سوی این کشورها اجرایی نشود و بیشتر به‌سوی اقامت موقت حرکت کنند اما تلاش برای رسمی‌سازی و ارائه خدمات حداقلی شهروندی شامل آموزش، بهداشت، اشتغال بر مبنای مدارک اقامتی یکی از درس‌هایی است که ما می‌توانیم فراگیریم.

پیرو این درس سیاستی حکم شناسایی، تشکیل پرونده و غربالگری اتباع خارجی خواستار پناهندگی و ارائه برنامه هدفمند و اجرایی برای شناسایی اتباع خارجی فاقد مدرک اقامت در ایران اهمیت خود را نشان می‌دهند.

تهدیدهای اقتصادی ورود حجم بالای اتباع به کشور

گزارش‌های مختلف نشان می‌دهد حجم بالای ورود اتباع خارجی به ایران حامل چندین فرصت و تهدید است.

فرصت ورود اتباع خارجی از جنبه ۱- تامین نیروی کار در بخش‌هایی همچون ساخت و ساز و کارگران بخش کشاورزی است. ۲- دومین فرصت، جذب نخبگان و سرمایه‌گذاران کشور مهاجرفرست است. اما درخصوص تهدیدها باید گفت علاوه بر تهدیدات امنیتی و اجتماعی، حضور انبوه اتباع خارجی دست دولت و سیاستگذار را در اصلاحات اقتصادی تاحدودی می‌بندد.

برای مثال، حضور اتباع خارجی موجب ۱- افزایش شدید قیمت مسکن و اجاره در محلات و شهرهای با تراکم بالای مهاجران شده است.

۲- افزایش مصرف برق، حامل‌های انرژی، آب و مصرف آرد و نان از دیگر تهدیدهایی است که منجر به تشدید ناترازی‌ها در کشور می‌شود.

توجه داشته باشیم اغلب اتباع از پرداخت مالیات، هزینه‌های تامین اجتماعی و امثال آن معاف هستند. ۳- تهدید دیگر، بالا بردن هزینه اصلاحات در حوزه‌هایی همچون حامل‌های انرژی، یارانه نان و آرد و امثال آن است.

با توجه به اینکه یارانه ریالی به اتباع قابل پرداخت نیست، بعضا سیاستگذار در اصلاحات یارانه‌ها مجبور است پیوست امنیتی برای اتباع نیز در نظر بگیرد.

پایان باز طرح سازمان ملی اقامت

یکی از مهم‌ترین مشکلات و مسائل در حوزه مهاجرت نبود سازمان یا نهاد متولی و پاسخگو در این عرصه و به تبع آن پراکندگی، تداخل، تضاد در تدوین و اجرای سیاست‌ها و فقدان انسجام بوده است. از این رو شورایعالی اداری کشور در ۲۳ اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۷، با تشکیل سازمان ملی مهاجرت به پیشنهاد وزارت کشور و سازمان اداری و استخدامی کشور موافقت کرد. شورایعالی اداری، براساس مصوبه مذکور وزارت کشور را مامور تهیه لایحه طی سه ماه کرد.

متن لایحه سازمان ملی مهاجرت در تاریخ ۲۸/ ۰۸/۱۳۹۸ توسط وزارت کشور ارائه شده، در تاریخ ۱۱ تیرماه ۱۳۹۹ در کمیسیون سیاسی و دفاعی و درنهایت در ۱۶ شهریورماه ۱۳۹۹ در هیات وزیران به تصویب رسیده و در دستور کار مجلس شورای اسلامی قرار گرفته است.

هدف اصلی اعلام‌شده در ارائه لایحه سازمان ملی مهاجرت، تمرکز سیاستگذاری، راهبری، برنامه‌ریزی، نظارت و ساماندهی امور اتباع و مهاجران خارجی و پناهندگان و برقراری ارتباط موثر با نهادها و سازمان‌های بین‌المللی عنوان و همچنین مقرر شد که این سازمان با شخصیت حقوقی مستقل و وابسته به وزارت کشور تاسیس شود.

گفتنی است لایحه تشکیل سازمان ملی مهاجرت پس از رایزنی‌های فراوان در کمیسیون دفاعی دولت به لایحه تشکیل سازمان مهاجران اتباع خارجی تقلیل یافت.

سرانجام «لایحه سازمان مهاجران اتباع خارجی» با طرح مجلس در این زمینه ادغام شد و تحت عنوان «طرح تاسیس سازمان ملی اقامت» در مجلس بررسی و ۲۲ آبان ۱۴۰۱ کلیات آن تصویب شد، اما از آن زمان تاکنون هنوز جزئیات آن در دستورکار صحن مجلس قرار نگرفته است.

از این رو، دولت موضوع تاسیس سازمان ملی مهاجرت را در برنامه هفتم توسعه گنجاند و حال این مصوبه در ذیل برنامه هفتم به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده است.

از آنجایی که موضوع تشکیل سازمان ملی مهاجرت در سند پنج‌ساله توسعه کشور تصویب شده، قاعدتا با تایید این مصوبه از سوی شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت، مجلس باید بررسی جزئیات «طرح تاسیس سازمان ملی اقامت» را در دستورکار خود قرار دهد و تعیین‌تکلیف کند.

منبع: روزنامه فرهیختگان

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اقتصادهای دنیا با مهاجران چه می‌کنند؟ بیشتر بخوانید »

نشست اخیر ناتو؛ معامله برد-برد یا اقناع اجباری اوکراین

نشست اخیر ناتو؛ معامله برد-برد یا اقناع اجباری اوکراین



سیاست‌های توسعه‌طلبانه‌ ناتو در برهه اخیر که با هدف حمایت از اوکراین و حتی به عنوان ابزاری برای پیروزی در انتخابات‌های داخلی آمریکا و فرانسه انجام شده، سبب ایجاد تنش و ثبات‌زدایی شده‌ است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، در نخستین روزهای پس از جنگ جهانی دوم و در پی نگرانی‌ها از گسترش کمونیسم در اروپا، آمریکا با اتحاد کشورهای اروپایی پیمان آتلانتیک شمالی را منعقد و تولد ناتو را رقم زد. پیمان ناتو بر مبنای امنیت دسته‌جمعی و دفاع متقابل در صورت تهدید یک کشور عضو بنا شده است. به همین دلیل، بسیاری از کشورها مانند سوئد، فنلاند و به ویژه اوکراین از هیچ تلاشی در راستای پیوستن به ناتو خودداری نکرده‌اند.

مسئله مهم این است که هویت هر اتحادیه‌ای در گرو وجود تهدیدی حیاتی و مشترک برای تمام اعضای آن است و در طی سال‌های اخیر، هیچ رویدادی به اندازه جنگ روسیه و اوکراین توان بازتولید هویت ناتو و استحکام پیوند میان اعضای این پیمان را نداشته است. بحران اوکراین بار دیگر روسیه را به عنوان تهدیدی خطیر در مقابل کشوری مطرح کرده که به دنبال عضویت در ناتو بوده و اکنون تمام اعضای پیمان خود را ملزم به دفاع از اوکراین می‌دانند. هدفی که بیش از آنکه در خدمت دفاع از نظامیان و غیرنظامیان اوکراینی باشد، در راستای نقش‌آفرینی فعال ناتو و افزایش عمق استراتژیک آن تا مرزهای روسیه باید مورد تحلیل قرار گیرد.

به عبارتی، مناسبات موجود میان ناتو و اوکراین به شکل قابل توجهی یک‌جانبه است. از ابتدای جنگ تا کنون اوکراین و رئیس جمهور آن ولودیمیر زلنسکی بارها درخواست مهمات نظامی و موافقت اعضا با پیوستن این کشور به ناتو را داشته و هر بار دچار وضعیتی شده که بسیاری تحلیلگران نام «وعده‌های سر خرمن» را بر آن نهاده‌اند.

این بار نیز واشنگتن از ۱۹ تا ۲۱ تیرماه سال جاری میزبان سران کشورهای عضو ناتو بود تا بار دیگر به بازتولید ماهیت خود در تقابل با روسیه بپردازد.

در نشست اخیر چه گذشت؟

در هفتاد و پنجمین سالگرد تاسیس ناتو، سران ۳۲ کشور عضو این پیمان گردهم آمدند تا در رابطه با گسترش پیوندهای نظامی میان اعضا و نیز راه‌های پایان بخشیدن به بحران اوکراین بحث و تبادل نظر کنند. بر اساس تصمیمات اتخاذ شده، کمک ۴۰ میلیون یورویی، اعطای جنگنده‌های F-۱۶ و نیز سیستم‌های دفاع موشکی پاتریوت به اوکراین در دستور کار ناتو قرار گرفت، با این حال همچنان با عضویت کی‌یف در پیمان آتلانتیک شمالی موافقت نشد.

در بیانیه پایانی این نشست، علاوه بر روسیه، چین و ایران نیز مورد سرزنش قرار گرفته و برخی ادعاهای بی‌اساس علیه این کشورها مطرح شد. اعضای ناتو در بیانیه پایانی اظهار داشتند که چین عاملی تعیین‌کننده در حمایت از اقدامات نظامی روسیه بوده و باید به پشتیبانی مالی و سیاسی خود از روسیه علیه اوکراین پایان بخشد.

در رابطه با ایران دیدگاه‌های مردود پیشین مجدداً مورد تاکید قرار گرفت و جو بایدن، رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا، عنوان کرد که روسیه تولید مهمات نظامی خود را به کمک چین، ایران و کره شمالی سرعت بخشیده است. با این حال، پکن و تهران با رد این ادعاها مواضع بی‌طرفانه و روشن خود را مجدداً تکرار کردند. چین همچنین خواستار خروج ناتو از منطقه آسیا و اقیانوسیه شده است، چرا که باور دارد تنش‌های فعلی این منطقه به دلیل سیاست‌های تحریک‌آمیزی است که از جانب اعضای ناتو اتخاذ می‌شود.

ایران نیز با بیان اینکه آنچه در اوکراین در حال رخ دادن است نتیجه اقدامات تنش‌زای آمریکا و متحدان اروپایی آن می‌باشد، اظهارات سران ناتو در رابطه با کمک نظامی تهران به مسکو را بی‌پایه و اساس، مردود و دارای اهداف سیاسی می‌داند. پرسش اصلی اما این است که با توجه به آنچه ذکر شد آیا زلنسکی از نتایج این نشست رضایت دارد؟

نشست اخیر ناتو؛ معامله برد-برد یا اقناع اجباری اوکراین

تصمیمات سران ناتو؛ معامله برد-برد یا اقناع اجباری اوکراین؟

با تداوم جنگ، زلنسکی بارها اعلام کرده است که حمایت‌های نظامی فعلی پاسخگوی نیاز مبرم اوکراین نیست. وی بر این عقیده است که با ده یا بیست فروند جنگنده F-۱۶ اوکراین قادر به مقابله با روسیه نخواهد بود. همچنین برای امنیت آسمان خود حداقل به ۷ سامانه دفاع موشکی پاتریوت نیازمند است. این شروط اما تا کنون هیچ‌یک به طور کامل از جانب ناتو اجابت نشده است.

عضویت اوکراین در ناتو نیز همچنان منتفی به نظر می‌رسد. برخی کشورها لزوم اصلاحات به ویژه در زمینه فساد و اختلاس را پیش‌زمینه پذیرش عضویت اوکراین می‌دانند، حال آنکه واقعیت موضوع دیگری است. در حقیقت بسیاری از کشورهای ناتو تمایلی به تقابل مستقیم با روسیه ندارند. در صورت عضویت اوکراین در پیمان آتلانتیک شمالی، کشورهای عضو موظف به صف‌آرایی در مقابل مسکو هستند و چندان دور از منطق نیست که برخی کشورها از چنین تقابلی دوری گزینند.

بنابراین محافظه‌کاری اعضا از یک سو و محدودیت ارائه کمک‌های نظامی از سوی دیگر، اوکراین را در شرایطی قرار داده است که بدون اهرمی برای چانه‌زنی ناگزیر از پذیرش هرآن چیزی است که تصمیمات سران ناتو برای آن رقم بزند.

جای پای سست بایدن

یکی از مهم‌ترین تمایزات نشست اخیر با سال‌های گذشته، موقعیت متزلزلی است که رئیس‌جمهور آمریکا در آن قرار دارد. پس از آنکه عملکرد جو بایدن در مناظره با ترامپ سبب کاهش محبوبیت وی در نظرسنجی‌ها و به تبع آن افزایش شانس ترامپ برای پیروزی در انتخابات ریاست‌جمهوری پیش‌روی ایالات متحده آمریکا شد، اکنون ناتو یکی از مهم‌ترین ریسمان‌هایی است که بایدن برای بازگرداندن مقبولیت خود به آن چنگ می‌زند.

ریشه اهمیت ناتو برای بایدن را باید در اختلاف کلیدی در دیدگاه‌های وی با ترامپ در رابطه با سیاست خارجی جستجو کرد. در حالی که ترامپ منافع آمریکا را در هر شرایطی نخستین اولویت دانسته و معتقد بود اعضای ناتو باید هزینه‌های دفاعی بیشتری بپردازند چرا که در حال حاضر ما در حال حمایت از اروپا و آن‌ها در حال سوء‌استفاده از ما هستند، بایدن رویکردی کاملاً متفاوت دارد.

در دیدگاه سیاست خارجی جو بایدن اتحاد بر دیگر مسائل اولویت داشته و این مسئله را می‌توان در اشارات مکرر به خدمت اتحاد ناتو در سخنان وی مشاهده کرد. بایدن با میزبانی مطلوب و ایراد یک سخنرانی مطمئن در جریان نشست اخیر سعی در آن داشت تا از یک سو شکست مناظره گذشته را جبران کرده و از سوی دیگر با پراهمیت جلوه دادن نقش ناتو، کارآمدی رویکرد سیاست خارجی خود را به اثبات رساند.

در مجموع، آنچه بدیهی به نظر می‌رسد، سیاست‌های توسعه‌طلبانه ناتو است که چه با هدف دفاع از اوکراین، چه مقابله با روسیه و چه حتی به عنوان ابزاری برای پیروزی در انتخابات‌های داخلی آمریکا و فرانسه و غیره، سبب ایجاد تنش و ثبات‌زدایی شده‌ است.

منبع: مهر

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نشست اخیر ناتو؛ معامله برد-برد یا اقناع اجباری اوکراین بیشتر بخوانید »

اینجا «ایالات متحده اسرائیل» است!

اینجا «ایالات متحده اسرائیل» است!



«ایالات متحده اسرائیل» عبارتی است که این روزها در فضای مجازی توسط شهروندان آمریکایی استفاده می‌شود؛ کسانی که می‌خواهند به اعمال قدرت و نفوذ صهیونیست‌ها در خاک ایالات متحده آمریکا کنایه بزنند

به گزارش مجاهدت از مشرق، «ایالات متحده اسرائیل» عبارتی است که این روزها در فضای مجازی توسط شهروندان آمریکایی استفاده می‌شود؛ شهروندانی که می‌خواهند به اعمال قدرت و نفوذ اسرائیل در مناسبات سیاسی، اقتصادی و ایالات متحده آمریکا کنایه بزنند. لابی اسرائیل در آمریکا به جایی رسیده که مجلس نمایندگان آمریکا روز چهارشنبه (۱۲ اردیبهشت) با پیش نویس قانونی موافقت کردند که بنا بر آن، تعریف «یهودی ستیزی» تغییر خواهد کرد و در دستور کار وزارت آموزش، مقامات و دستگاه‌های مجری قانون و همچنین قوانین مبارزه با تبعیض نژادی قرار می‌گیرد.

نکته اساسی این قانون آن است که باعث می‌شود انتقاد از رژیم صهیونیستی دلیل کافی برای «یهودستیز» شناخته شدن فرد یا گروه باشد، در حالی که بسیاری از مردم دنیا و به ویژه پیروان دین یهود تاکید دارند که صهیونیست‌ها، فرقه‌ای سیاسی هستند که جزو پیروان این دین به شمار نمی‌روند. هر چند منتقدین و برخی از نمایندگان و سناتورهای آمریکایی با این قانون مخالف هستند و آن را نوعی گمراهی در نژادپرستی می‌دانند. اما با این وجود به نظر می‌رسد دولت آمریکا به شدت به دنبال تصویب کامل این قانون است.

اگر این قانون اجرایی شود احتمالاً رهبران جنبش دانشجویی در دانشگاه‌های آمریکا به اتهام یهود ستیزی تحت پیگرد قرار می‌گیرند و ممکن است این آغازی برای مقابله با هر گونه جنبش دانشجویی همبستگی با فلسطین در آینده باشد. این در صورتی است که بر اساس اعلام سی‌ان‌ان در این ۱۵ روز ۱۷۰۰ دانشجوی آمریکایی بازداشت شده‌اند.

اینجا ایالات متحده اسرائیل است

اعمال قدرت و سیاست اسرائیل در آمریکا باعث دهن کجی کاربران مجازی شده و آنها شروع به تمسخر دولت خود در شبکه‌های مجازی کرده‌اند تا جایی که در چند روز اخیر هشتگ «ایالات متحده اسرائیل» در فضای مجازی پربازدید شده است؛ هشتگی که به حمایت بی‌اندازه ایالات متحده از اسرائیل کنایه می‌زند. کاربران از این طریق به نفوذ و لابی صهیونیست‌ها در کشور خود اعتراض کرده و به نوعی می‌گویند آمریکا توسط اسرائیل اشغال شده است.

یک کاربر با انتشار فیلمی از خود در شبکه مجازی «تیک تاک» باعث شکل‌گیری موج گسترده‌تری از این هشتگ شد. او در این ویدئو شروع به شمردن خدماتی که آمریکا به اسرائیل می‌دهد می‌دهد می‌کند و می‌گوید: «به ایالات متحده اسرائیل خوش آمدید. ما بیش از ۳۰۰ میلیارد دلار از زمان جنگ جهانی دوم به اسرائیل داده‌ایم؛ به ایالات متحده اسرائیل خوش آمدید. ما به آیپک (کمیته روابط عمومی آمریکا-اسرائیل) اجازه دادیم تصمیم بگیرد که چه کسی و چه نوع فردی را می‌تواند در قدرت سیاسی کشور ما نگه دارد. به ایالات متحده اسرائیل خوش آمدید، جایی که وقتی اسرائیل غیرنظامیان فلسطینی را قتل عام و هدف قرار می‌دهد، ما می‌گوئیم که آنها حق دارند از خود دفاع کنند. به ایالات متحده اسرائیل خوش آمدید، جایی که ما به قوانین و قطعنامه‌هایی رأی خواهیم داد که می‌گویند مخالفت با اسرائیل ضدیهودی است. به ایالات متحده اسرائیل خوش آمدید؛ ۳۷ ایالت ما قوانین ضد BDS (قوانینی با هدف تحریم رژیم صهیونیستی) را تصویب کرده‌اند یعنی کسانی که می‌خواهند به دولت اسرائیل اعتراض یا بایکوت کنند را مجازات می‌کند. به ایالات متحده اسرائیل خوش آمدید، جایی که سیاستمداران و شرکت‌های خبری ما برای پر نگه داشتن جیب خود چشم بر قتل عام می‌بندند. به ایالات متحده اسرائیل خوش آمدید؛ آیندگان ما را به خاطر نقش ما در نسل کشی و محو مردم فلسطین سرزنش خواهد کرد.»

کاربر دیگری قدرت نفوذ اسرائیل بر آمریکا را یک «تهدید بزرگ» برای مردم این کشور می‌شمارد و می‌نویسد: «شرم آور است. به نظر می‌رسد که اسرائیل کنترل بسیاری از جهان از جمله آمریکا را در دست دارد. این یک تهدید واقعی برای مردم ایالات متحده است.»

«جک» به این موضوع اشاره می‌کند که دیگر انتقاد از اسرائیل هم در آمریکا غیرقانونی است و می‌نویسد: «لابی اسرائیل به تازگی قانونی را تصویب کرده است که انتقاد از اسرائیل را غیرقانونی می‌داند. اعتراض به اسرائیل را غیرقانونی اعلام کردند، تحریم اسرائیل را غیرقانونی اعلام کردند. ما در ایالات متحده اسرائیل هستیم!»

یک فعال شبکه اجتماعی نیز از دستگیری به دلیل اعتراض به اسرائیل در خاک آمریکا نوشت: «به ایالات متحده اسرائیل خوش آمدید. به خاطر اعتراض به اسرائیل دستگیر خواهید شد! شما نمی‌توانید اسرائیل را تحریم کنید. سیاستمداران آمریکایی در شرف تصویب قانون آگاهی ضد یهودی هستند تا یهودی‌ستیزی را به عنوان انتقاد از اسرائیل باز تعریف کنند.»

یک کاربر دیگر با انتشار فیلمی از رئیس‌جمهور فعلی آمریکا که می‌گوید اینجا سرزمین «آزادی بیان» است گفت: «با سرزمین آزادگان ایالات متحده اسرائیل آشنا شوید! جایی که دموکراسی و آزادی بیان با ریاکاری و استانداردهای دوگانه روبرو می‌شوند.»

اینجا «ایالات متحده اسرائیل» است!

یک فعال اجتماعی دیگر از خشونت اعمال شده به اساتید دانشگاه توسط نیرو امنیتی می‌گوید: ««ایالات متحده اسرائیل» آمریکا با خشونت یک استاد دانشگاه را در حالی که از معترضان فلسطینی محافظت می‌کند دستگیر کرد. در جریان تظاهرات فلسطین در غزه زنی فریاد میزند من یک پروفسور هستم در حالی که پلیس ایالات متحده به او دستبند می‌زند.»

کاربری دیگری هم بدون هیچ گونه تعارفی می‌نویسد: «شاید بتوانید نام کشورها را به ایالات متحده اسرائیل تغییر دهید!»

کاربری با انتشار چند فیلم از برخورد نیروی امنیتی در طول این دو هفته نوشت: «نحوه برخورد، مقامات رسانه‌ها و پلیس آمریکا با اعتراضات دانشگاهی این اطمینان را می‌دهد که ایالات متحده در واقع ایالات متحده اسرائیل است. صهیونیست‌ها تمام کشور را تصرف کردند ذهنیت غیرانسانی در حال انتشار است.»

یکی دیگر از کاربران با کنایه به دستگیری صدها نفر توسط پلیس آمریکا مدعی دموکراسی گفت: «گسترش اردوگاه‌های حامی فلسطین که منجر به دستگیری صدها نفر شد. ایالات متحده اسرائیل ایالات متحده گارد ملی را برای دانشجویان معترض اعزام می‌کند. آیا این دموکراسی است؟»

اینجا «ایالات متحده اسرائیل» است!

آمریکا کشوری است که قبل از شروع عملیات «طوفان الاقصی» نیز از رژیم صهیونیستی بارها حمایت کرده و بعد از ۱۵ اکتبر شدت آن بیشتر شده است. اگر تا قبل از آن این حمایت بیشتر به شکل غیررسمی مانند مشارکت گسترده یهودیان در انتخابات و حضور یهودیان در پست‌های حساس آمریکا بود بعد از طوفان الاقصی بیشتر جنبه رسمی پیدا کرده است. برای مثال قدرت سازمان‌ها و گروه‌های سازمان‌یافتهٔ یهودی و صهیونیستی که در تصمیم‌گیری‌های مجلس قانون‌گذاری آمریکا و دستگاه حاکمه آمریکا، به طور مستقیم، اعمال فشار می‌کنند بیشتر شده است.

کشور بلژیک کنایه سنگینی به آمریکا برای جرأت نداشتن مقابل رژیم صهیونیستی زد و گفت: «ایران را تروریست می‌خوانید اما آیا می‌توانید اسرائیل را که ۱۵ هزار کودک را به قتل رسانده تحریم کرده و تروریست بخوانید؟»

محال است تن به ذلت بدهیم

«هیهات من الذله» صدایی که شاید انتظار داشته باشید از کشورهای اسلامی به گوش‌تان برسد اما این روزها گوشه و کنار کشوری به اسم ایالات متحده آمریکا پر کرده و از قلب دانشگاه‌های نیویورک و لس آنجلس به گوش می‌رسد. شماری از دانشجویان آمریکایی در جنبش پر سر و صدای خود برای حمایت از فلسطین، این جمله معروف از امام حسین (ع) در روز عاشورا را فریاد می‌زنند؛ یعنی «محال است تَن به ذلّت دهیم». همان دانشجویانی که شاید در میانشان مسلمان، مسیحی، یهودی یا حتی آتئیست دیده شود، همان‌ها که از هر رنگ پوست و نژادی میان‌شان دیده می‌شود اما اکنون مسئله فلسطین و انسانیت برای‌شان حرف اول را می‌زند و با هر دین و مذهبی که باشند، سکوت مقابل ظلم را شایسته خود نمی‌دانند.

همان‌هایی که از خشم مقامات ابایی ندارند، کتک می‌خورند، بازداشت می‌شوند یا حتی از دانشگاه محروم، اما باز هم در مسیر دفاع از انسانیت، کوتاه نمی‌آیند.

دانشجویان آمریکایی در جنبش خود کار می‌کنند که اسرائیل کیلومترها دورتر از آنها می‌ترسد و تهدیدشان می‌کند. اکانت وابسته به موساد در توئیتر خود نوشت: «تکنولوژی شناسایی صورت می‌تواند تشخیص دهد که آیا در تجمّعات طرفدار فلسطین در دانشگاه‌ها شرکت کرده‌اید یا نه. موقعیت‌های شغلی و مدارک تحصیلی‌تان بی‌ارزش خواهند بود و موقعیت‌های استخدامی‌تان هم محدود خواهد شد.» آنچه این جنبش رقم زده باعث شده رسانه‌های دنیا و شبکه‌های اجتماعی مدعی‌ترین کشور در زمینه آزادی بیان را زیر سوال ببرند و ایالات متحده چیزی جز یک طبل تو خالی ندانند.

بیداری دانشجویان از دو هفته گذشته به طور جدی شروع می‌شود. زمانی که گروهی از دانشجویان حامی فلسطین در دانشگاه کلمبیا چادر می‌زنند و با سرکوب شدید نیروهای امنیتی مواجهه می‌شوند؛ گروه دیگری هم در دفاع از این جنبش و برای حمایت از غزه برخاستند؛ از دانشجویان معمولی تا پروفسورها و کادر دانشگاه.

قدرت جنبش دانشجویی را دست کم نگیرید

ماهیت جنبش دانشجویی همین است. ایده‌ها و فعالیت‌های گروهی که در اعتراض‌های اجتماعی دخالت می‌کنند و سرنوشت گروهی از جامعه را رقم می‌زنند یا در آن تغییر ایجاد می‌کنند. تاریخ جنبش‌های دانشجویی به بلندای سابقه تأسیس دانشگاه‌هاست و کسی از مبدا آن خبر ندارد. اما اگر بخواهیم به یکی از اولین‌هایش رجوع کنیم می‌توانیم تحصن «گرینزبورو» در آمریکا را مثال بزنیم.

روز اول فوریه ۱۹۶۰ چهار دانشجوی سیاه‌پوست آمریکایی در اعتراض به سیاست تفکیک نژادی در اماکن عمومی، وارد سالن غذاخوری یکی از فروشگاه‌های زنجیره‌ای «وولورث» در شهر «گرینزبورو» ایالت کارولینای شمالی شده و یک قهوه سفارش دادند که اما وقتی از پذیرش سفارش آنها خودداری شد، این ۴ دانشجو تحصن خود را شروع کردند.

سه روز بعد، ۳۰۰ نفر دیگر به جمع آنها اضافه شدند و بعد از چند ماه، این تحصن‌ها به بیش از ۵۰ شهر گسترش یافت و مورد توجه گسترده رسانه‌ها و روزنامه‌ها قرار گرفت. تجربه تحصن دانشجویی ۴ نفره که ۶۴ سال پیش رقم خورد حالا در سال ۲۰۲۴ به واسطه تحصن دانشجویان آمریکایی بار دیگر قدرت این جنبش‌های دانشگاهی را به رخ همه کشیده است تا جایی که خروش دانشجویان آمریکایی پس از کلمبیا و چند ایالت دیگر، نه تنها در خود این کشور شیوع پیدا کرد بلکه سایر کشورها را نیز در بر گرفت و همچنان نیز ادامه دارد.

منبع: مهر

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اینجا «ایالات متحده اسرائیل» است! بیشتر بخوانید »