جنگ روایت ها

ماهیت اصلی جنگ شناختی امروز، معطوف به «جنگ روایت‌هاست»

سردار نائینی: ماهیت اصلی جنگ شناختی امروز معطوف به «جنگ روایت‌هاست»


به گزارش مجاهدت از گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، سردار «علی‌محمد نائینی» سخنگو و معاون روابط عمومی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دوره توانمندسازی شبکه روابط عمومی بسیج، با اشاره به نقش مهم آموزش در مقوله توانمندسازی نیرو‌های روابط عمومی اظهار داشت: باید توجه داشته باشیم که توانمندی یک نیرو در حوزه روابط عمومی ملتزم وجود «ویژگی‌های ذاتی»، «تجارب» و «اکتسابات از طریق آموزش» است. 

سردار نائینی افزود: ما امروز در یک دوره‌ی مهم، پر رویداد و درگیرِ جنگ شناختی دشمن زندگی می‌کنیم و پیوسته در مواجهه با حوادث هستیم و از همین رو باید در مواجهه با حوادث، باتدبیر و هوشمندانه عمل کنیم.

سخنگو و معاون روابط عمومی کل سپاه تاکید کرد: در جنگ شناختی، به‌شدت نیازمند همراه‌سازی افکار عمومی هستیم و روابط عمومی‌ها در این زمینه، نقشی اساسی دارند. 

وی همچنین با بیان اینکه ماهیت اصلی جنگ شناختی امروز معطوف به «جنگ روایت‌هاست»، گفت: آن کسی در این جنگ موفق خواهد بود که بتواند روایت حوادث را به موقع، باورپذیر، مستند و معتبر انجام دهد.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سردار نائینی: ماهیت اصلی جنگ شناختی امروز معطوف به «جنگ روایت‌هاست» بیشتر بخوانید »

الگو‌های خدمت «امیدآفرین» هنرمندانه به مردم معرفی شوند

الگو‌های خدمت «امیدآفرین» هنرمندانه به مردم معرفی شوند


به گزارش مجاهدت از دفاع‌پرس از قم، سردار «محمد زهرایی» مسئول سازمان بسیج سازندگی کشور عصر امروز در مراسم اختتامیه جشنواره هنری، ادبی و خبری روایت جهاد که در تالار مرکزی شهر برگزار شد، اظهار داشت: رهبر معظم انقلاب اسلامی در مورد عملکرد جهادگران از عملکرد موفق نام بردند، اما مطالبه ایشان این است که عملکرد موفق باید هنرمندانه منعکس شود.

سردار زهرایی افزود: جهادگران بی‌منت به مردم خدمت می‌کنند و به دنبال دیده شدن نیستند، اما باید هنرمندانه الگو‌هایی که می‌تواند خدمت بیشتر به مردم را ترویج کند را معرفی کنند.

مسئول سازمان بسیج سازندگی کشور مطرح کرد: مجموعه‌های مسئول از جمله صدا و سیما و رسانه‌ها نیز باید دست جهادگران را بگیرند تا خدمت‌های امیدآفرین به شیوه مطلوب به جامعه معرفی و امیدافزایی در جامعه محقق شود.

وی اظهار داشت: خدمت به مردم یک توفیق بزرگی است که باید بابت آن شکرگذار و مدیون خداوند متعال باشیم و این توفیق را نیز تکثیر کنیم و همانطور که جهادگران از جوانان و مردم محل برای خدمات جهادی استفاده می‌کنند در عرصه رسانه هم باید اتفاق محقق شود.

این مقام مسئول تصریح کرد: امسال برای چهارمین سال جشنواره روایت جهاد را در سطح ملی و برای نخستین بار در سطح استانی برگزار می‌کنیم، تا به امروز ۵۰ درصد استان‌ها این جشنواره را برگزار کرده‌اند و ۱۲ هزار اثر به دبیرخانه استان‌ها رسیده است.

وی افزود: برگزیدگان استانی نیز به مرحله ملی راه خواهند یافت و داوری‌ها در سطح ملی انجام خواهد شد.

زهرایی در بخش دیگری از سخنان خود عنوان کرد: ما امروز در یک نبرد تمدنی هستیم که در یک طرف، تمدن نوین اسلامی با محوریت انقلاب اسلامی خود را به رخ جهانیان کشانده و هر روز درحال نفوذ به قلب‌ها و مغزهاست و طرف دیگر تمدن پوشالی غرب است که بشریت را به بازی گرفته و آخر آن هم لیبرالیسم و بی‌دینی‌هاست که به بحران هویت از انسان ختم شده است.

وی افزود: ما در یک جنگ ترکیبی تمام عیار هستیم که جنگ روایت‌ها یکی از ابعاد جنگ ترکیبی است و هنوز در این جنگ دست دشمن از نظر تجهیزات، نیروی انسانی و تکنولوژی بالاتر است، اما همانطور که تاریخ اثبات کرده است هر زمان که دشمن عملیات بزرگی انجام داده است ما نیز بزرگ شده و عملیات‌های بزرگ‌تر را انجام داده‌ایم.

مسئول سازمان بسیج سازندگی ادامه داد: در این جنگ ما نیازمند افسر نظامی نیستیم بلکه کسی که خوب می‌تواند بنویسد یا کسی که عکس خوبی می‌گیرد افسر و امیر جنگ روایت‌هاست.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

الگو‌های خدمت «امیدآفرین» هنرمندانه به مردم معرفی شوند بیشتر بخوانید »

اصحاب رسانه با روایت حقایق، دشمن را در تحریف واقعیات ناکام بگذارند

اصحاب رسانه با روایت حقایق، دشمن را در تحریف واقعیات ناکام بگذارند


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از رشت، سرهنگ «مهدی پارسا» رییس سازمان بسیج رسانه استان گیلان امروز در نشست خبری دومین جشنواره رسانه‌ای بانوان «حریم رسالت» در رشت با اشاره به پیشگامی گیلان در برگزاری رویداد رسانه‌ای مختص بانوان اظهار داشت: سال گذشته شاهد استقبال خوب بانوان رسانه‌ای استان و کشور از جشنواره «حریم رسالت» بودیم.

وی انقلاب زنان را یکی از شگرد‌های دشمن علیه نظام اسلامی دانست و گفت: در این عرصه، دشمنان با استفاده از ابزار رسانه اقدام به ایجاد یک جو هیجانی کاذب علیه نظام کردند؛ اما در ادامه شاهد بودیم که فعالان رسانه‌ای ما با تولید محتوای مناسب در جهت بیان حقیقت نظام، جهاد تبیین و لبیک‌گویی به فرمان رهبر معظم انقلاب تلاش کردند که قابل تحسین بود.

پارسا با بیان اینکه اصحاب رسانه، عملکرد مثبت نظام در عرصه‌های مختلف را به اطلاع مردم می‌رسانند، افزود: با نقش‌آفرینی اصحاب رسانه، دشمن همچون گذشته در دستیابی به اهداف شوم خود شکست خواهد خورد.

وی با اشاره به بیانات رهبر معظم انقلاب مبنی بر اینکه حقایق انقلاب اسلامی اگر روایت نشود، دشمن روایت خواهد کرد، گفت: زن مسلمان ایرانی پس از انقلاب اسلامی توانست توانمند‌ی‌های خود در زمینه‌های مختلف را به منصه ظهور برساند؛ لذا این موفقیت نظام باید روایت شود تا دشمن نتواند با تحریف واقعیات به اهداف شوم خود برسد.

رییس سازمان بسیج رسانه استان گیلان با بیان اینکه جشنواره حریم رسالت با تحسین بسیاری از بانوان رسانه‌ای در سایر استان‌ها همراه بود، افزود: قرار شد این جشنواره در سطح ملی برگزار شود و گیلان نیز به‌عنوان قطب رسانه‌ای بانوان کشور معرفی شد.

پارسا با اشاره به واگذاری دبیرخانه دائمی جشنواره رسانه‌ای حریم رسالت به استان گیلان خاطرنشان کرد: هدف ما استفاده از ظرفیت بانوان رسانه‌ای جهان اسلام و تولید محتوای آنان است.

وی با تاکید بر ضرورت معرفی زن در تراز انقلاب و شناسایی بانوان موفق در عرصه رسانه تصریح کرد: جشنواره حریم رسالت در هشت محور زن در جهان اسلام، زن، اشتغال، کارآفرینی، حجاب زن مسلمان، نقش زنان در گفتمان‌سازی انقلاب اسلامی و نقش زن در استحکام خانواده، زن در رسانه‌های غربی و تبیین جایگاه زن در غرب و اسلام و افتخارآفرینی زنان مسلمان در میادین مختلف برگزار می‌شود.

رییس سازمان بسیج رسانه استان گیلان با بیان اینکه شرکت‌کنندگان با مراجعه به وب‌سایت جشنواره نسبت به تکمیل فرم ثبت‌نام و ارسال آثار اقدام کنند، افزود: شرکت‌کنندگان در هر قالب می‌توانند پنج اثر ارسال کنند و مهلت ارسال آثار نیز تا ۲۵ مرداد ۱۴۰۲ خواهد بود.

پارسا تصریح کرد: آثار بارگذاری شده در سایت جشنواره باید در بازه زمانی ۳۰ تیر ۱۴۰۱ تا ۲۵ مرداد ۱۴۰۲ تولید و در رسانه‌ها منتشر شده باشد.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اصحاب رسانه با روایت حقایق، دشمن را در تحریف واقعیات ناکام بگذارند بیشتر بخوانید »

قاتل فرزندم قهرمان است

قاتل فرزندم قهرمان است



مهدیان با بیان اینکه ببینید جنگ روایت ها با یک مادر داغدیده چه می کند، نوشت: وقتی فرزندش را کشتند، آنچنان غرق رسانه های دشمن بود که برای خونخواهی فرزندش به دامن قاتلان او پناه برد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، محسن مهدیان طی یادداشتی در روزنامه همشهری نوشت: قاتل فرزندم قهرمان است…

وقتی از جنگ روایت ها حرف میزنیم از چه چیز سخن می گوئیم؟ شاید باورتان نشود. اما قدرت جنگ روایت ها در دگرگون سازی انسان ها فراتر از تصور است.

در جنگ سخت یک نفر کشته و حذف می شود.

در جنگ نرم یکی نفر حذف می شود و به جبهه مقابل اضافه می شود.

اما در جنگ روایت ها یک نفر بدون اینکه حذف شود و در همان جبهه داخلی برای جبهه مقابل کار می کند.

در جنگ روایت ها کار با اعتقادات شما ندارند، کار با علائق شما ندارند، تنها و تنها قرارست آنچه می بینید را نبینید و بالاعکس.

این جنگ سهمگین ترین و ویران کننده ترین است. نتیجه این جنگ یک مسخ هویتی است.

یک نمونه مادر کیان پیرفلک. ببینید جنگ روایت ها با یک مادر داغدیده چه می کند.

وقتی فرزندش را کشتند، آنچنان غرق رسانه های دشمن بود که برای خونخواهی فرزندش به دامن قاتلان او پناه برد.

و حالا که قاتل اصلی کیان را یافتند و قرارست قصاص شود، مدعی بی گناهی او شده است و هشتگ نه به اعدام یک بی گناه می زند. به واقع ببینیم چه فرآیندی درون یک نفر باید طی شود که قاتل فرزندش را مظهر شرف بداند و برای آزادی اش کمر راست کند؟ اینها ثمرات یک جنگ تمام عیار ذهنی است.

مادر کیان یک نمونه است. هرچند امیدوارم این مادر بیدار شود، اما چنین روزگار تلخی در کمین خیلی هاست.

این روزها با میدان داری رسانه های ضدانقلاب، رسانه های اجتماعی نیز مملو از متن هائی است که نشان می دهد عده ای چطور چشم وگوش بسته سر قبرهای خالی گریه می کنند. عده ای که ناباورانه کشته سازی های تصنعی را باور کردند و خود را صاحب عزا می دانند. یک نمونه آشکار آن نیکا شاکرمی که داغداران او نه اطلاعیه دستگاه قضا و بلکه گزارش پزشکی قانونی را هم باور نکردند. یا نگین عبدالملکی که به بیان پدرش مرگ او بر اثر مسمومیت بوده و اما همچنان برای عده ای کشته اغتشاشات است.

اما سخن اینجا نیست….از مصداق مادر کیان و نمونه های مشابه عبور کنیم.

اصل جنگ در تسخیر روح و روان است. ابزار نیز فراتر از رسانه است. با یک جنگ ترکیبی مواجهیم که رسانه نیز جزئی از آن است. هدف نهایی این جنگ نیز تسخیر ذهن هاست.

دشمن وقتی متوجه شد خاک و جسم این مردم را نمی تواند تصرف کند، سراغ ذهن ها رفته است. هر ذهنی به تسخیر برود گوئی جسم یک نفر به بند کشیده می شود و بخشی از خاک و سرمایه کشور به غارت می رود.

در این جنگ ترکیبی، اقتصاد هم ابزار تسخیر ذهن است؛ حجاب نیز؛ اغتشاشات نیز… همه و همه ابزار است تا مادر کیان نبیند. تا من و شما نبینم. همین.

و اما در نهایت یک پیشنهاد ساده: در جهاد تبیین کم و کسری داریم. حقیقت دست مردم نمی رسد. باید تقویت شویم. اما در کوتاه مدت چاره چیست؟ چه کنیم؟

چاره اینست: هر امری را در این روزگار با اعتنا به نقشه دشمن ببینید. او چه می کند و چه می‌خواهد و سهمش چیست؟ ماجرا متفاوت خواهد شد. امتحان کنید.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

قاتل فرزندم قهرمان است بیشتر بخوانید »

چاقوی بزرگ در دست‌ عاملان وضع موجود

چاقوی بزرگ در دست‌ عاملان وضع موجود



برای عبور کامل از این مرحله سخت- که شکر خدا با همراهی اکثریت مردم از آن عبور کرده‌ایم- محاکمه قمه‌کش‌ها و جنایتکاران را باید با قدرت ادامه داد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، جعفر بلوری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: محاکمه اشرار و قمه‌کشانی که در روز روشن اقدام به کاردآجین کردن آن بسیجی یا مامور تامین امنیتِ همین مردم کرده‌اند، چند روزی است که آغاز شده و از آن‌سو، بازنمایی‌های تحریف شده اخبار این جنایات نیز با هدف جلوگیری از محاکمه این «طیف تبهکار» از داخل و خارج با قدرت ادامه دارد.

اینکه چطور می‌شود، رسانه‌ای با وجود تصاویر واضح ویدئویی از جنایات این اشرار، به خود جرأت می‌دهد، قاتل را «معترض» جا بزند، و چاقوی به آن بزرگی را در تحلیل‌هایش سانسور کند و نگران اعتبار حرفه‌ای و آبروی خود نباشد، اینکه فلان به اصطلاح جامعه‌شناس که، دکترای تخصصی این رشته مهم علوم انسانی را دارد، چطور نام چنین تحولات خونینی را «انقلاب عشق» و «انقلاب اخلاق» می‌نامد و اینکه چگونه می‌شود برخی چنین سوءاستفاده رسوایی از رسانه و ساحت مقدس علم را باور می‌کنند- که اگر باور نمی‌کردند بساط چنین رسانه‌هایی خود به خود جمع شده بود- موضوع این یادداشت است.

همین‌طور پاسخ به این سؤال مهم که «چرا برخورد با چنین جنایتکارانی، لازم است.» قطعا این سؤال‌های مهم، یک یا دو پاسخ ندارند و می‌توان پاسخ‌های متعددی از زوایای گوناگون برای آنها یافت.

ما اینجا تلاش می‌کنیم به اندازه وُسع و توان‌مان و در اندازه یک تحلیل ژورنالیستی، پاسخی برای آنها بیابیم و جامعه هدف‌مان در این تحلیل نیز، نه آن نوجوانان هیجان‌زده که، آن معدود جنایتکارانی است که در روز روشن، جوانان مردم را قیمه‌قیمه کردند در یک قدمی چوبه دارند. بخوانید:

دانیل کانمن، روانشناس مشهور آمریکایی در کتاب «تفکر کند و تفکر سریع» و رولف دوبلی کارآفرین سوئیسی در کتاب «هنر شفاف اندیشیدن» هر دو به یک نکته مهم روانشناسی اشاره می‌کنند که می‌خواهیم با استفاده از آن، پاسخ این سؤالات را بیابیم.

نکته راجع به یک «خطای شناختی و ذهنی رایج» است و آن خطا این است: افراد غالبا نه با عقل و منطق که، با «احساس» انتخاب می‌کنند و انتخاب خود را با «عقل» توجیه می‌کنند. به عبارتی، مردم غالبا در انتخاب بین دو یا چند مورد، موردی را انتخاب می‌کنند که دوست دارند. اگر اظهارات فردی را می‌پذیرند، بیش از اینکه به‌دلیل منطق موجود در آن اظهارات باشد، به‌خاطر علاقه‌ای است که به گوینده اظهارات دارند و برعکس، اگر اظهارات فردی را نمی‌پذیرند، غالبا به این دلیل نیست که حرف‌هایش منطقی و درست نیست، بلکه به این دلیل است که گوینده را دوست ندارند. از این نکته روانشناسی، مدیران فروش بهره‌ها برده‌اند. راز «برندسازی» از کالاها برای فروش با قیمت بسیار بالا دقیقا ریشه در همین نکته و خطای شناختی دارد. شاید به دلیل وجود همین خطاست که امیر مومنان علی‌(ع) می‌فرمایند «انظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال» یعنی، به گوینده نگاه نکن به سخن نگاه کن!

در مواجهه با تحولات جاری کشور نیز ما با دو رویکرد کاملا متفاوت مواجهیم. یکی رویکرد موافقان جمهوری اسلامی و دیگری رویکرد مخالفان این جمهوری. (چه داخلی و چه خارجی) این دو گروه سوای از اینکه کدام بیشترند و کدام کمتر، برای تحلیل تحولات نیاز به داده و اطلاعات دارند. در این دو گروه، با سواد و بی‌سواد و نخبه و آدم‌های معمولی دیده می‌شود که بسته به محیط، فرهنگ و تجربیات زیسته، علائق و اعتقاداتی دارند. همه انسان‌ها نیز به‌طور فطری از خشونت و جنایت بیزارند (مگر کسی که بیمار باشد) و جنایاتی در این کشور و طی سه ماه گذشته رخ داده و جنایتکاران نیز در حال محاکمه‌اند.

هر یک از این دو طیف، بسته به آن علائق و اعتقادات و روحیات و تجربیات زیسته‌شان، رسانه‌هایی را انتخاب و اخبار را از طریق آن دنبال می‌کنند. این‌جاست که اهمیت و جایگاه بالای «رسانه» خود را نشان می‌دهد.

رسانه‌ها مرتب در حال تولید محتوا و تغذیه فکری مخاطبان‌شان هستند و تغذیه‌کنندگان فکری دو طیف (رسانه) تلاش می‌کنند دیگری را مقصر جلوه دهند. هر یک از این تغذیه‌کنندگان (فارغ از اینکه اخبار و اطلاعات تولیدی‌شان چقدر درست است و چقدر نادرست) بتواند مخاطبش را اقناع یا «تغذیه متناسب فکری» کند برنده است. نقش پول، میزان رعایت اخلاق رسانه‌ای، و کارشناسانی که رسانه‌ها به خدمت می‌گیرند در این اقناع‌سازی یا حفظ و ارضای مخاطب، بسیار تعیین‌کننده است.

ما در طیف مقابل رسانه‌ای داریم که به هیچ چارچوب اخلاقی پایبند نیست و بنابر اعلام «گاردین» برای تاسیس آن ۲۵۰ میلیون دلار بودجه اختصاص داده شده است!

این‌جا وقتی می‌بینیم رسانه‌های لندن‌نشین، چاقوی به آن بزرگی را حذف و قاتل خونریز را «معترض» جا می‌زنند، روی همین نکته و خطای ذهنی حساب ویژه باز کرده‌اند.

بنده شخصا در این مدت، یکی از کارویژه‌هایم، گفت‌وگوی دوستانه با برخی از این مخالفان در طیف‌های مختلف- از افراد معمولی تا استاد دانشگاه- بود. شاید برای عده‌ای باورکردنش سخت باشد اما، اخبار و تحولاتی که (داده‌هایی که) به دست‌شان رسیده بود، غالبا ناقص، تحریف‌شده و یکطرفه و متناسب با روحیات و اعتقاداتی بود که داشتند و کانال‌ها و شبکه‌هایی را که اخبار را از آن دنبال می‌کردند، غالبا متناسب با علائق و روحیات‌شان بود تا میزان دقت و اعتبارشان.

آنها اخباری را معتبر می‌دانستند که، دوست‌شان داشتند! یعنی بسیاری از این افراد منابع تولید اخباری را که «دوست» داشتند بشنوند پیدا کرده و خبرها را رصد می‌کردند نه اخباری را که لزوما حقیقت را بیان می‌کنند! و این نکته چه بسا بعضا حتی، به‌صورت ناخودآگاه صورت می‌گیرد! از همین روست که می‌توان فهمید چرا، دو استاد تمام دانشگاه در یک رشته مشابه که هر دو کتاب‌های مشابه و حتی اساتید مشابهی داشته‌اند، از یک «واقعه اجتماعی» به دو نوع تحلیل صددرصد متضاد می‌رسند!

یکی، این تحولات را «انقلاب عشق» می‌بیند و دیگری آن را از زاویه «جامعه‌شناسی خشونت» و «فساد» به تحلیل می‌نشیند! ما فکر می‌کنیم، رسانه در بروز این شکاف عجیب معرفتی نقش بسیار مهمی دارد!

نکته مهم بعدی که باید در کنار نکته بالا فهمید، این است که بنا به دلایل متعدد- که به برخی از آنها در ادامه اشاره خواهیم کرد- و از جمله به‌دلیل حملات هدفمندی که طیف مخالف جمهوری اسلامی سال‌هاست به صداوسیما و رسانه‌های رسمی کشور کرده و به «ترور شخصیت» این رسانه‌ها پرداخته‌اند، این طیف غالبا اخبار را نه از منابع رسمی که از منابع نامعتبر و دشمن رصد می‌کنند طوری که وقتی تصاویر واضح جنایت مشهد را که طی آن یک چاقوکش، دو بسیجی را سلاخی می‌کرد نشان‌شان دادم برخی شوکه می‌شدند.

وقتی می‌گفتم او اصلا معترض نبود و حین فرار چهار نفر دیگر از عابران را هم با همان کارد بزرگ زخمی کرد متعجب می‌شدند. داده‌های غلط و ناقص مساوی است با تحلیل‌های ناقص و غلط. برای تایید این ادعا کافی است فقط یک ساعت-نه بیشتر- پای اخبار شبکه‌ای مثل سعودی اینترنشنال بنشینید و ببینید که این شبکه، یک شبکه تلویزیونی است یا یک شبکه تولید دروغ و نفرت و خشونت! از کسی که داده‌هایش را از چنین شبکه‌هایی می‌گیرد،آیا می‌توان انتظار تحلیل دقیق داشت؟

از قدیم گفته‌اند، تا زخم نباشد، سر و کله مگس پیدا نمی‌شود. حتما یکی از دلایل بروز چنین معضلی وجود ضعف‌های بنیادی در کشور از جمله در رسانه‌های ماست لذا مخاطب چند خط بعدی، رسانه‌های داخلی از جمله صداوسیماست.

به قول رهبر انقلاب «در جنگ‌های سخت با سلاح‌های قدیمی دیگر نمی‌شود جنگید. امروز با شمشیر و با نیزه و با این چیزها، نمی‌شود به جنگِ توپ و موشک و مانند اینها رفت. در جهاد تبیین هم همین ‌جور است؛ با شیوه‌های قدیمی [نمی‌شود کار کرد]. (۱۴۰۰/۱۲/۱۹ در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری) بسیاری از رسانه‌های ما، در حالی که رسانه‌های داخلی دشمن برای آموزش به آفریقای جنوبی و…می‌روند، هنوز با سبک و سیاق دهه شصت به جنگ ترکیبی و شناختی دشمن می‌روند. طی سه ماه گذشته بیش از هر حوزه‌ای، در حوزه «جنگ روایت‌ها» مورد هجمه بوده و از همین ناحیه لطمه خورده‌ایم. منکر کاستی‌های اقتصادی نیستیم اما این را هم می‌دانیم، یکی از مهم‌ترین اهداف این «جنگِ تحمیلیِ روایت‌ها»، همین معیشت و اقتصاد مردم است و «آرامش» و «امنیت» اولین و ابتدایی‌ترین نیاز یک کشور برای رشد و شکوفایی اقتصادی است.

اینکه چطور برخی افراد دروغ‌های شاخدار و تابلوی دشمن را باور می‌کنند را نیز می‌توان به وجود همین معضلات نسبت داد. جورج لووِنشتاین (۱۹۹۶ اقتصاددان مشهور رفتاری) نظریه جالبی دارد با نام «شکاف همدلی» (Hot-cold empathy gaps) که خلاصه‌اش این می‌شود: «فهم و درک انسان وابسته به حالات اوست.» مثلا برای فردی که بسیار عصبانی است درک این موضوع که شما چرا بسیار خوشحالید دشوار است. وقتی به‌دلیل ۸ سال کوتاهی، اقتصاد کشوری به ویرانه تبدیل می‌شود و تلاش‌های شبانه‌روزی برای جبران این کاستی‌ها نیز، از سوی همان طیف و با راه‌اندازی آشوب و اغتشاش به حاشیه رانده می‌شود، وقتی با رسانه‌هایی روبه‌رو می‌شویم که فلسفه وجودی‌شان، راه‌اندازی جنگ اعصاب است، قطعا افرادی پیدا می‌شوند که نتوانند مسائل را «درست» تحلیل کنند. یکی از قربانیان این جنگ وقتی با این جمله‌ام مواجه شد که «بیا منطقی بحث کنیم» این‌طور پاسخم را داد: «با من منطقی بحث نکن وقتی توان پرداخت اجاره خانه‌ام را ندارم.» این همان «شکاف همدلی» است! و کسی که دچار این شکاف شد، چاقوی به این بزرگی را نمی‌تواند ببیند!

برای عبور کامل از این مرحله سخت- که شکر خدا با همراهی اکثریت مردم از آن عبور کرده‌ایم- محاکمه قمه‌کش‌ها و جنایتکاران را باید با قدرت ادامه داد.

پس از آن باید رفت سراغ مراکز تولید دروغ و نفرت که به اسم «رسانه» آتش این فتنه را روشن کردند و حالا به اسم «کارشناس» در حال تبرئه قاتلان و ارائه راه‌حل هستند.

شانزده ماه پیش و در همان روزهای نخستی که دولت آقای رئیسی روی کار آمد در همین ستون هشدار داده بودیم که بزرگ‌ترین چالش این دولت نه «وضع موجود» که «عاملان وضع موجود» خواهند بود.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چاقوی بزرگ در دست‌ عاملان وضع موجود بیشتر بخوانید »