جنگ روایت ها

حمایت روزنامه شیخ فتنه از پروژه کشته سازی! / رسانه‌های غربی چطور می‌خواهند برند سوخته تروریستی را بازسازی کنند؟

حمایت روزنامه شیخ فتنه از پروژه کشته سازی! / رسانه‌های غربی چطور می‌خواهند برند سوخته تروریستی را بازسازی کنند؟



دشمن در جنگ روایت‌ها و جنگ تصویر شکست‌خورده است. دشمن در این جنگ توانسته، فقط در ۱۰ درصد شهرهای ایران، های و هوی و ترقه‌بازی راه بیندازد.

سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژه‌های مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم. در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.

*******

روزنامه‌های امروز یکشنبه ۲۹ آبان ماه در حالی چاپ و منتشر شد که بیانات رهبر انقلاب در دیدار صدها نفر از مردم اصفهان؛ تحلیل اغتشاشات و سرنوشت مذاکرات در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای صبح دیروز(شنبه) در دیدار صدها نفر از مردم اصفهان، اصفهان را شهرِ تحسین برانگیز علم و ایمان و هنر و جهاد خواندند و با اشاره به اینکه چالش اساسی امروز ما، چالش پیشرفت در مقابلِ «توقف و رکود و ارتجاع» است افزودند: استکبار در صف‌آرایی مبنایی در مقابل ملت ایران با تشدید ایران ستیزی، همه امکاناتش را برای القای ناامیدی و بن بست به اذهان مردم بخصوص جوانان بکار گرفته و امروز مهمترین شاخص اثبات ایران‌دوستی هر فرد، «پرهیز از یأس‌آفرینی و امیدسوزی» و «ترویج روحیه کار و تلاش و امید» است. سخنان حضرت اقا در همه روزنامه‌ها بازتاب داشته است.

روزنامه رسالت با اشاره به سخنان رهبر انقلاب در سرمقاله خود نوشته است:

رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مردم اصفهان فرمودند: «غرب با منطق دموکراسی لیبرال سه قرن است دنیا را غارت می‌کند. رونق و پیشرفت جمهوری اسلامی منطق دموکراسی لیبرال غربی‌ها را باطل کرده است. غرب از پیشرفت ایران اسلامی ناراحت و عصبانی است و با همه قدرت به میدان آمده است اما هیچ غلطی نمی‌تواند بکند.»راهبرد مردم و نظام برای مقابله با این پدیده، پیروزی خون بر شمشیر بوده که تا اکنون جواب داده است این راهبرد یعنی فتح میدان بدون خونریزی. منطق حافظان امنیت این است کشته می‌شویم اما نمی‌کشیم. خون‌های به‌ناحق ریخته شهدای فتنه اخیر هم مردم را بیدارتر کرده است و هم توطئه دشمن را در کشته سازی خنثی کرده است.

در ادامه سرمقاله رسالت آمده است:

دشمن در جنگ روایت‌ها و جنگ تصویر شکست‌خورده است. دشمن در این جنگ توانسته، فقط در ۱۰ درصد شهرهای ایران، های و هوی و ترقه‌بازی راه بیندازد. در آن ۱۰ درصد هم مردم با قدرت در برابر شرارت آن‌ها ایستادند. دشمن به‌زودی در برابر اراده فولادین ملت ایران در جنگ اراده‌ها زانو خواهد زد. آثار این زانو زدن در پیام‌های پیدا و پنهان دشمن مثل روز روشن است. قرار است نظام تا زانو زدن دشمن مثل مردم بصیر و آگاه و شجاع ایران بایستد. نتیجه این ایستادگی عبور از یک پیچ و گردنه تاریخی است که اکنون دارد در تاریخ معاصر ثبت می‌شود.

حمایت روزنامه شیخ فتنه از پروژه کشته سازی! / رسانه‌های غربی چطور می‌خواهند برند سوخته تروریستی را بازسازی کنند؟

حقه‌بازی آژانس

قطعنامه سیاسی آژانس علیه ایران همچنان مورد توجه روزنامه‌ها قرار دارد، روزنامه آرمان ملی در تحلیلی در این‌باره نوشته است:

قطعنامه‌های شورای امنیت همواره به منظور ارسال پرونده کشورها به شورای امنیت نیست. گاهی این قطعنامه‌ها جنبه هشدار دارد. در دو نشست قبلی آژانس از رفتار ایران انتقاداتی صورت گرفت و انتقاداتی به منظور عدم همکاری با آژانس و فراهم نشدن امکان دسترسی آژانس به سایت‌هایی که آژانس مدعی بود که در آن فعالیت‌هایی صورت گرفته انجام شد؛ اما ایران در ارتباط با آن توضیحی به آژانس نداد. از این جهت بود که پس از نارضایتی آژانس از کم‌کاری تهران در تعامل با آژانس و تحریکات و فشارهای غربی‌ها در نهایت شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی قطعنامه سوم خود را علیه ایران صادر کرد. لذا حتی اگر شرایط سیاسی هم تغییر نمی‌کرد قطعنامه صادر شده علیه ایران در شورای حکام تا حدودی قابل پیش بینی بود. البته احتمالا مسائل داخلی ایران موجب شده مواضع اروپایی‌ها علیه تهران تندتر شود!

حمایت روزنامه شیخ فتنه از پروژه کشته سازی! / رسانه‌های غربی چطور می‌خواهند برند سوخته تروریستی را بازسازی کنند؟

روزنامه وطن امروز نیز نوشته است:

این دومین‌بار است که شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی قطعنامه‌ای درباره این موضوع صادر می‌کند. قطعنامه پیشین ۱۸ خرداد به تصویب این شورا رسیده بود. آن قطعنامه با ۳۰ رأی موافق، ۲ رأی مخالف و ۳ رأی ممتنع به تصویب رسیده بود. دولت بایدن که در سیاست خارجی خود در قبال ایران به دیپلماسی «بک چنل» – استفاده از کانال‌های غیررسمی ارتباطی به جای کانال‌های عادی و رسمی برای مذاکره- رو آورده، تلاش می‌کند با حربه تشدید فشار و تحریم که با کارسازی جریانات ضدایرانی فارسی‌زبان خارج از کشور انجام می‌شود و پیوند زدن با آشوب‌های پراکنده در ایران، دستگاه محاسباتی کشورمان را دچار اختلال و هرج‌ومرج کند تا از این رهگذر یک امتیاز بزرگ از تهران کسب کند.

در ادامه این گزارش آمده است:

شورای حکام با انجام این کار پیام روشنی ارسال کرده مبنی بر اینکه ضروری و اضطراری است که ایران به تعهدات پادمانی خود ذیل «ان‌پی‌تی» پایبند باشد و بدون درنگ اقدامات مشخص‌شده را انجام دهد؛ «ایران باید درباره ذرات اورانیوم شناسایی ‌شده در ۳ مکان اعلام‌ نشده توضیحات معتبر ارائه کند و مکان مواد هسته‌ای و/ یا تجهیزات مرتبط آلوده‌ مرتبط را مشخص کند. قطعنامه مذکور بار دیگر بر حمایت تزلزل‌ناپذیر شورا از تلاش‌های دیرینه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای حل این مسائل حیاتی با ایران صحه می‌گذارد.

حمایت روزنامه شیخ فتنه از پروژه کشته سازی! / رسانه‌های غربی چطور می‌خواهند برند سوخته تروریستی را بازسازی کنند؟

می‌کشند و عزا می‌گیرند!

ماجرای تروریستی در شهر ایذه همچنان مورد توجه روزنامه‌ها قرار دارد، روزنامه اصلاح‌طلب اعتماد با انتشار روایتی عجیب از آیلار حقی روایت ضد انقلاب را دوباره بازنویسی کرده است؛ این ادعا در حالی مطرح شده است تصاویر دوربین‌های مدار بسته و اعترافات همراهان این دختر به صورت کامل منتشر شده است.

اعتماد نوشته است:

ردپای روایت‌های متضاد درخصوص قربانیان رخدادهای اخیر که پیش از این درخصوص ماجراهایی چون مهسا امینی، نیکا شاکرمی، کیان پیرفلک و… نمایان شده بود، این‌بار نیز در ماجرای مرگ «آیلار حقی» ابهامات فراوانی را ایجاد کرده است. تضادها و تناقض‌های واضحی که افکار عمومی را میان زمین و آسمان قرار می‌دهد و امکان قضاوت درست را از آنها می‌گیرد. بخش قابل‌توجهی از این ابهامات مربوط به عدم اطلاع‌رسانی درست متولیان و نهادهای مسوول است. انتشار اخبار ضد و نقیض، متفاوت و در برخی موارد متضاد از رخدادها، اطمینان مخاطبان را تا حد چشمگیری کاهش می‌دهد. به عنوان نمونه در ماجرای فوت اسرا پناهی در اردبیل ابتدا اعلام شد که این فرد به دلیل بیماری زمینه‌ای فوت کرده است، در مرحله بعد، برخی دیگر از مسوولان علت فوت او را بیماری قلبی عنوان کردند. با گذشت زمان و در حالی که افکار عمومی همچنان پرسش‌های فراوانی را مطرح می‌کردند، اعلام شد که اسرا پناهی خودکشی کرده است.

در ادامه این گزارش پرحاشیه آمده است:

زمانی که خبرنگار اعتماد از مسوولان استانداری اردبیل درخصوص این حجم از اخبار متناقض پرس‌وجو کرد، مشخص شد که مسوولان به دلیل نگرانی از اعلام آمارهای خودکشی، علت مرگ اسرا پناهی را بیماری قلبی و زمینه‌ای عنوان کرده‌اند. با افزایش التهابات عمومی جامعه اما نهایتا مسوولان اعلام کردند که علت مرگ اسرا خودکشی بوده است. این اطلاع‌رسانی اما زمانی اعلام شد که اعتماد جامعه نسبت به نحوه اطلاع‌رسانی متولیان کاملا خدشه‌دار شده بود.

روزنامه اعتماد نزدیک به حزب اعتماد ملی و شیخ فتنه‌گران است، در سال ۸۸ مهدی کروبی ادعا کرده بود که ترانه موسوی در زندان کشته شده است، بعدها خبرنگار رادیو فردا(رسانه سازمان سیا) اعتراف کرد این خبرساخته و پرداخته خودش بوده و هدفش التهاب در جامعه و کشته‌سازی بوده است.

حمایت روزنامه شیخ فتنه از پروژه کشته سازی! / رسانه‌های غربی چطور می‌خواهند برند سوخته تروریستی را بازسازی کنند؟

روزنامه کیهان درباره انتشار روایت‌های دروغین در سرمقاله خود نوشته است:

قطعاً ورود جوانان فریب‌خورده در جنگ روانی و روایت دشمن به میدان اغتشاش برای همه ناخوشایند و ناراحت‌کننده است و ناراحت‌کننده‌تر احتمال آلوده شدن دست برخی از آنها به خون افراد بی‌گناه در این آشوب‌هاست، اما این چهره‌های سیاسی و سلبریتی‌های مدعی انسانیت باید پاسخ دهند چه کسانی با دروغ پرحجم و القائات هدفمند و مورد رضایت دشمن این جوان‌ها را تحریک کردند و به خیابان آوردند که خدای نکرده برخی از آنها بر اثر جو سنگین القایی و فریب دشمن و پادوهای خوش‌خدمت آن حالا قاتل شده باشند و مستوجب مجازات؟ این حضرات به نقش خود در این ماجرا فکر کرده‌اند؟ اصلا این افراد از کجا خط می‌گیرند؟ آیا حمایت پرحجم آنها از قاتلان و تروریست‌ها نوعی تقسیم کار دیکته‌شده است؟ آیا این حمایت احتمال تکرار جنایت‌های دیگر را بیشتر نمی‌کند؟ این روزها به لطف و مدد الهی می‌گذرد اما این آشوب‌ها و جنایت‌های غیرانسانی رخ داده در متن آن یک‌بار دیگر چهره منافقان و مدعیان ریاکار و دروغین انسانیت را برای مردم نمایان کرد.

حمایت روزنامه شیخ فتنه از پروژه کشته سازی! / رسانه‌های غربی چطور می‌خواهند برند سوخته تروریستی را بازسازی کنند؟

یکی از عوامل باخت رسانه‌ای شمایید!

روزنامه جوان در پاسخ به سرمقاله روزنامه رادیکال هم‌میهن در ستون ویژه خود نوشته است:

روزنامه هم‌میهن، به مدیرمسئولی غلامحسین کرباسچی در سرمقاله دیروز خود به موضوع شکست رسانه‌ای نظام پرداخته است. این روزنامه در این یادداشت نوشته: «تقریباً یک گزاره در میان طرفداران وضع جاری مورد اتفاق‌نظر است. این گزاره هم در جلسات و هم در فضای عمومی مورد تأکید قرار می‌گیرد. می‌گویند که در جنگ رسانه‌ای شکست خورده‌ایم. البته نوعی فرافکنی هم در این ادعا هست، زیرا می‌خواهند بگویند که دیگر کارهای ما مشکلی ندارد و فقط در این جنگ شکست خورده‌ایم، درحالی‌که این ادعا حقیقت ندارد. باید بگویند که در این جبهه از جنگ، شکست بدتری از سایر جبهه‌ها خورده‌ایم و در جبهه‌های دیگر نیز وضع مناسب‌تری نداریم.» این برداشت هم میهن البته برداشت یک سویه خود آنهاست و حامیان نظام یا به قول هم میهن، حامیان وضع جاری، نه فقط در مورد جنگ رسانه‌ای بلکه در مورد گزاره‌های دیگر همواره انتقاد خود را طرح کرده‌اند و از قضا نه تنها طرفدار وضع جاری نیستند، بلکه جریان متبوع رسانه‌هایی همچون هم میهن را بانی وضع موجود می‌دانند و برای همین به رویکرد دوگانه آن‌ها معترض‌اند. نمی‌شود حامی حسن روحانی و اسحاق جهانگیری بود و برای آن‌ها مدام تحسین و تمجید خرج کرد و خود را مخالف وضع موجود هم دانست. هر کس باید نقش خود را در این معرکه بپذیرد. جریان اصلاحات اگر مسئولیت پذیر بود، نباید الان آتش بیار معرکه می‌شد.

در ادامه این خبر آمده است:

یک خبر را با هم مرور کنیم؛ خبرنگار روزنامه هم‌میهن هم اکنون به اتهام جاسوسی و ارتباط با رسانه‌های تروریستی بازداشت است. حالا همین رسانه برای دیگران یادداشت می‌نویسد که چرا در جنگ رسانه‌ای شکست خورده‌اید!
حامیان نظام در جنگ رسانه‌ای شکست خورده‌اند، اما حزب کارگزاران سازندگی که خاستگاه کرباسچی است و حداقل حامی سه رئیس‌جمهور بوده که جمعاً ۲۴ سال دولت را در دست داشته‌اند و همواره هم رسانه داشته‌اند، کجای وضع موجود ایستاده‌اند و نقش‌شان در شرایط کنونی چیست؟ در اعتمادزدایی از نظام، چقدر نقش ایفا کرده‌اید، با اینکه همواره در درون قدرت بوده‌اید؟

حمایت روزنامه شیخ فتنه از پروژه کشته سازی! / رسانه‌های غربی چطور می‌خواهند برند سوخته تروریستی را بازسازی کنند؟

ری برندینگ جوخه ترور

روزنامه فرهیختگان با اشاره به رادیکال شدن اغتشاشات نوشته است:

حوادثی که در چند ماه اخیر در خیابان‌های کشور رخ داده و اکنون چند روزی است که مولفه خشونت آن تقویت شده به مرور چهره ضدبشری طراحان آن را بهتر عیان ساخته و تنفر مردم را نیز بیشتر برمی‌انگیزد. این نکته را روز گذشته رهبر انقلاب نیز در دیدار با مردم اصفهان متذکر شدند. آنچه رهبر انقلاب در مورد افزایش میزان تنفر مردم نسبت به طراحان این حوادث متذکر شدند را شواهد تاریخی نیز اثبات می‌کند. این اولین‌بار نیست که گروهک‌های برانداز ضد انقلاب و حامیان غربی و منطقه‌ای آنها، گسترش ناامنی در کشور و جنایت در کف خیابان‌های ایران را در دستورکار قرار می‌دهند.

حمایت روزنامه شیخ فتنه از پروژه کشته سازی! / رسانه‌های غربی چطور می‌خواهند برند سوخته تروریستی را بازسازی کنند؟

فرهیختگان نوشته است:

اتحاد شوم جنایتکاران داخلی اگرچه خاطرات تلخی از دهه ۶۰ را در حافظه تاریخی ملت ایران حک کرد اما حتی نتوانست یک وجب از خاک ایران را جدا کند. مقاومت مردم درنهایت تروریست‌های منافقین را از کشور بیرون رانده و جنگ جهانیان علیه خود را مهار کرد. صدام سر به حلقه دار سپرد و حلقه منافقین نیز سر به دامان استکبار. حال ۳۰ سال از آن دوران می‌گذرد و تروریست‌های مجاهدین‌خلق بدون درس گرفتن از تاریخ دقیقا مشابه دهه ۶۰ جنایت علیه مردم ایران را تکرار می‌کنند. تنها تفاوت سناریوی امنیتی جدید علیه ایران تغییر چهره‌های اصلی بازی است. منافقین که به‌واسطه جنایات خود در دهه ۶۰ بدنه اجتماعی خود را از دست داده و برند خود را سوزانده‌اند برای احیای خود، هویتی جدید را ایجاد کرده و همان ابزارهای قدیم را با ظاهری جدید به کار گرفته‌اند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

حمایت روزنامه شیخ فتنه از پروژه کشته سازی! / رسانه‌های غربی چطور می‌خواهند برند سوخته تروریستی را بازسازی کنند؟ بیشتر بخوانید »

۷ماه متفاوت برای تهران

سهم این خون‌ها در بیداری مسوولین



پلتفرم و جامعه شبکه ای صرفا یک رسانه نیست. یک جامعه است. یک واقعیت است. یک زیست بوم است. اجازه ندهیم محل زندگی مردم در تصرف و محاصره دشمن باشد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، محسن مهدیان طی یادداشتی در روزنامه همشهری نوشت: مردم همراهی نکردند؛ طبیعی است که از مردم انتقام بگیرند. اما ثمره اش چیست؟ چه سناریویی را دنبال می کنند؟ هر کس به خودش رجوع کند ایندو حس را می یابد:

یکم. تفاوت ۲۴ و ۲۵ آبان چیست؟ از ۲۴ آبان هیچ چیز به خاطر ندارید. طبیعی هم هست. مردم همراهی نکردند. با همه تهدید ها باز هم بازار شهر باز بود و …اما ۲۵ آبان چه شد؟ خون ریختند و هنوز سرخط خبرهاست.

دوم. خسته اید. آشفته از این روزها و اخبار. حتی حس ناامنی. خط همینست. انتقام از مردم فقط این نیست که خون چند انسان بی گناه را بریزند. باید مردم بجهت روانی آسیب ببینند. این آسیب فیزیکی و روحی کمک می کند ذهن آماده شود که کار تمام است.

دقت کردید؟ هردو ثمره در ذهن است. شلیک نهایی به سمت ذهن مردم است. خط آشوب باید در ذهن ها داغ باشد و به نفع اوباش غلبه کند. اینجاست که خون می ریزند. مثل آب خوردن.

ذهن را محاصره کنند، شهر را تسخیر کردند و ولاغیر.

هیچ هزینه ای هم برای دشمن ندارد. هر چند روز یکبار به یک بهانه اطلاعیه می دهند. چند نفری در گوشه و کنار محلات جمع می شوند. خون می ریزند و خلاص.

این خون ریختن نیز شبیه ترورهای منافقین در ابتدای دهه ۶۰ کور نیست. کاملا حساب شده است. آنروزها فقط قصدشان ترساندن جریان انقلاب بود. اما امروز هدف شناخت است نه ترس و تهییج. آنروزها خبر مظلومیت مردم بساط ظلم وترور را جمع کرد. اما امروز خبر مظلومیت شهید حتی به مادر شهید هم نمی رسد؛ چه رسد به مردم. مادر کیان در جنگ روایت ها به قاتلان فرزندش پناه می برد و ناخواسته کمک می کند تا کودکان بیشتری کشته شوند.

بازی نیز دو سر برد برای آنهاست. آدم می کشند. اگر از امنیتی ها باشد سوت و کف میزند و بهم تبریک می گویند. اگر کودک یا دختر جوان باشد پروژه کارخودشونه کلید می خورد. همین نکردند؟

حالا حرف چیست؟

آقایان مسوول؛

بی عملی ناشی از گیجی از تصمیم از سر انفعال ومماشات هم بدتر است. مطالبه امروز مردم پایان مداراست؛ کاری نکنیم از این مطالبه عبور کنند و بگویند سیستم در تصمیم گیری دچار گیجی است.

همه عملیات اوباش بین المللی خلاصه در محاصره ذهنی مردم است. صدای مظلومیت شهدای امنیت حتی به مردم هم نمی رسد که بخواهند خونخواه باشند.

چرا تصمیم نمی گیریم؟

رسانه ها در عصر پلتفرم در شبکه ها محصور اند. پیام پرقدرت، دست کسی است که اول پلتفرم را در اختیار داشته باشد و بعد هم شبکه های درون آن. بستر شبکه ها و پلتفرم که دست اوست. همین باعث می شود مارپیچ سکوت درست کند و جریان رسانه ای حق را حذف کند. اما شبکه سازی هم دست اوست. شبکه دو بخش دارد. یکی راس شبکه، یکی اعضا. تعداد شبکه ها و اعضای شبکه ها اگر یک حرف را تکرار کنند مخاطب تخت بند و مسخ می شود. اینجاست که تعداد شبکه و تعداد اعضا بسیار مهم است. ایندو در کنار هم حکم یک جامعه واقعی را بازی می کند نه مجازی.

برای همین است که به گزارش مجاهدت از وزارت اطلاعات ۵۰ هزار کاربر فیک ساختند. برای سرشبکه ها نیز برنامه ها داشتند و دارند. از به خط کردن امثال آنجلینا جولی و هالیوودی ها و رقاص و مطرب تا صدف بیوتی و غیره تا خریدن صفحات سلبریتی ها و اجاره آنها و تهدید وتطمیع شان.

صدا تنها در شبکه هاست که می چرخد. بهترین محصول رسانه ملی نیز به مخاطب نمی رسد. عمق ماجرا را متوجه ایم؟

وظیفه آقایان مسوول اینست که اول چرخه تولید پیام در سر شبکه های تروریست رسانه ای را بشکنند. چرا امثال هنگامه قاضیان و الناز شاکر دوست نباید پاسخگوی اتهام به نظام باشند؟ چرا صادقی و پروانه سلحشوری باید آزاد باشند؟ دایی و گل محمدی چه؟ چرا پلتفرمی که جریان رسانه ای حق را سانسور و دچار مارپیچ سکوت ساختاری می کند باید آزاد باشد؟

آقایان مسوول

پلتفرم و جامعه شبکه ای صرفا یک رسانه نیست. یک جامعه است. یک واقعیت است. یک زیست بوم است. اجازه ندهیم محل زندگی مردم در تصرف و محاصره دشمن باشد.

واقعیت اینست که اگر چنین فهمی بیابیم شب و روز خواب نداریم و تدبیر می کنیم. واگرنه با تقلیل و مبتذل کردن ماجرا دنبال این وزیر و آن وکیلید تا به نقطه ای موهوم حواله کنید و یا همچنان منتظر می مانید ببینید چه کسی و در کدام پلتفرم ایرانی، نسخه پلاسش بالا می آید که بعد تصمیم بگیرید.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سهم این خون‌ها در بیداری مسوولین بیشتر بخوانید »

نه به آن همه عجله نه به این همه تعلل


فیلم

آیا جوان و نوجوان عزیز ما که این روزها و در حوادث اخیر درخصوص احتمال فریب‌خوردن برخی از این فرزندان ایران سخن فراوان گفته شد، اساساً شناخت کافی از دشمن و ماهیتش دارد …

به گزارش مجاهدت از مشرق، عباس شمسعلی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: کشور ما به دلایل مختلف یکی از اهداف مشترک و مهم برای سلطه‌گران در پیاده کردن عملیات جنگ روایت‌ها و جنگ روانی است.

درخصوص علت آن باید گفت؛ پیروزی انقلاب اسلامی و پایان دادن بر سلطه همه‌جانبه آمریکا و انگلیس و قطع حمایت مستقیم ایران از رژیم صهیونیستی، شوک بزرگ و بهت‌آوری برای جهان استکباری بود تا جایی که هنوز بعد از گذشت بیش از چهار دهه نتوانسته‌اند این شکست سنگین و محرومیت از منابع سرشار نفتی و دست‌اندازی و چپاول را هضم کنند. از سوی دیگر برافراشته شدن پرچم استقلال و آزادی توسط جمهوری اسلامی و انقلاب مردم ایران که تبدیل به الگویی عینی و زنده برای سایر ملت‌ها شد سنگینی این داغ برای مستکبران شکست‌خورده از انقلاب اسلامی را چندین برابر کرده است.

به‌دلیل اهمیت انقلاب اسلامی و نگرانی از گسترش ابعاد مختلف آن بود که از همان روزهای نخست دشمن از هرآنچه برای زمین‌زدن انقلاب اسلامی به فکرش می‌رسید دریغ نکرد از ایجاد جنگ‌های تجزیه‌طلبانه در اوایل انقلاب و سپس تحمیل جنگ ۸ ساله و خسارت‌بار به ایران تا اعمال انواع تحریم‌ها و فشارها.

اما هرچه گذشت از تاثیر این خباثت‌ها بر پیشگیری از حرکت انقلاب اسلامی ناامیدتر شد تا جایی که امروز همان نهال نازک و شاید به خیال دشمن آسیب‌پذیر جمهوری اسلامی به درختی تناور تبدیل شده و کشورمان در سایه جمهوری اسلامی با شتابی کم‌نظیر در بسیاری از زمینه‌های علمی، نظامی، اقتصادی، فرهنگی و… جهشی خیره‌کننده داشته است.

حال به نظر می‌رسد دشمنی که نتوانسته با جنگ نظامی، تحریم، ترور و انواع فشارها مانع پیشرفت و حرکت رو به جلوی جمهوری اسلامی‌شود، دست به دامن جنگ روانی شده است.

ایجاد بیش از ۲۰۰ شبکه فارسی‌زبان ماهواره‌ای و حمایت مالی و تجهیزاتی از آنها، بهره‌برداری از انواع امکانات شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی و تلاش برای یارگیری از نیروهای رسانه‌ای همسو با خود در داخل کشور گواه جدیت دشمن در این عرصه است.

بخش مهمی از این عملیات و کارویژه طراحی شده، سیاه‌نمایی محض از وضعیت ایران، تحقیر و تلاش برای ناامید کردن مردم از عملکرد جمهوری اسلامی است به همین علت شما هرگز در رسانه‌های اختصاصی و فراوان دشمن علیه نظام هیچ‌گونه خبر مثبت یا ذره‌ای امید به آینده را نمی‌بینید.

در این شرایط است که دشمن با وجود اطلاع دقیق از میزان پیشرفت‌ها و توفیقات ایران پس از انقلاب دست به سانسور کامل آنها می‌زند در حالی که امروز به استناد برخی از منابع خود غربی‌ها و نیز به گواه واقعیات موجود، ایران از کشور عقب‌مانده و ضعیف و وابسته دوران پهلوی به کشوری صاحب‌نام در حوزه‌های مختلف علمی تبدیل شده است که در محافل جهانی حرف برای گفتن دارد و هر از گاهی خبر شکستن انحصار تولید یک محصول استراتژیک علمی توسط جوانان دانشمند ایرانی که در اختیار آمریکا یا برخی کشورهای محدود بوده است منتشر می‌شود.

در حوزه نظامی و صنایع موشکی و ریزپرنده‌ها ایران ضعیف در دوران پهلوی و نیازمند در دوران جنگ، امروز به جرأت در بین چند کشور صاحب‌نام جهان قرار دارد و توان و قدرت نظامی آن موضوعی پذیرفته از سوی غربی‌هاست تا جایی که آزمایشات موشکی یا احتمال فروش تجهیزات نظامی از سوی ایران به کشورهای دیگر ترس بر تن آنها انداخته است.

در صنعت هسته‌ای سرعت پیشرفت ایران سال‌هاست که غربی‌ها را شگفت‌زده کرده است و آنها برای کشیدن ترمز این پیشرفت که کاربردهای فراوانی در حوزه‌های پزشکی، انرژی و آب شیرین‌کن و خدمات دیگر دارد انواع حیله‌های سیاسی و حتی ترور دانشمندان جوان کشورمان را به کار برده‌اند.

در حوزه اقتصادی و صنعتی ایران پس از انقلاب با تکیه بر توان داخلی در حوزه‌های مختلف پیشرفت‌های چشمگیری داشته است که جایگاه بیست‌ویکم اقتصادهای بزرگ جهان در آخرین رتبه‌بندی صندوق بین‌المللی پول مؤید این مطلب است آن هم در شرایطی که دشمن انواع تحریم‌های بانکی و فشارهای اقتصادی را بر کشورمان تحمیل کرده است و اگر نبود این تحریم‌های سنگین و ظالمانه و نبود برخی کم‌کاری‌ها و سوءتدبیرها و شاید تنبلی عده‌ای از مدیران، جایگاه ایران در حوزه اقتصاد بسیار فراتر از موقعیت فعلی هم می‌بود.

در حوزه نفوذ و اقتدار منطقه‌ای موقعیت ایران قابل مقایسه با قبل از انقلاب نیست.

پیشرفت‌های چشمگیر در حوزه زنان، بسط مردم‌سالاری دینی، گسترش خدمات اجتماعی و رفاهی و حتی پیشرفت‌های بزرگ ورزشی در عرصه‌های جهانی و نمونه‌های مختلف و متعدد دیگر از توفیقات نظام جمهوری اسلامی را می‌توان برشمرد که البته طبیعی است هیچ‌کدام از این توفیقات و پیشرفت‌ها جایی در رسانه‌های خبیث دشمن همچون بی.بی.سی فارسی و اینترنشنال و… ندارد و آنها فقط مامور به سیاه‌نمایی یا بزرگ‌نمایی کمبودها و مشکلات هستند.

این به‌اصطلاح رسانه‌ها مامور هستند تلفات کرونایی ایران را با تلخ‌ترین و سیاه‌ترین حالت پوشش گسترده بدهند اما موفقیت بزرگ ایران در تولید چند نوع واکسن کرونا و مهار بیماری در کشورمان همزمان با ادامه تلفات فراوان در کشورهای غربی را سانسور کنند.

باید گفت در داخل کشور برخلاف داشتن ابتکار عمل و دست برتر در بخش نظامی، علمی و حتی اقتصادی، در عرصه جنگ روایت‌ها و جنگ تبلیغی و روانی برخی کم‌کاری‌ها یا کم‌توجهی‌ها، غفلت‌ها یا خیانت‌ها و سوءتدبیرها باعث ایجاد فضای مناسبی برای دشمن شده است و آنها هم متوجه این نقطه ضعف شده‌اند و قصد ندارند سرمایه‌گذاری و فعالیت در این زمینه را رها کنند.

نمونه تشدید یافته این فعالیت‌ها و جنگ روانی و روایت‌ها را در ماجرای اغتشاشات اخیر می‌توان به وضوح دید.

دستور رهبر معظم انقلاب درخصوص جهاد تبیین و مقابله با جریان تحریف را می‌توان در این فضا بهتر تحلیل کرد. اینکه ایشان چرا برای موضوع تبیین از لفظ معنی‌دار جهاد استفاده کرده‌اند یا اینکه چرا جریان تحریف را با جریان تحریم همراه دانسته و زیان و خسارت آن را گوشزد می‌کنند، نشان از اهمیت موضوع و البته توجه دادن به کم‌کاری‌های گذشته است.

اینکه امروز برخی یا بسیاری از مردم و جوانان و نوجوانان ما در جریان جزئیات و ابعاد بسیاری از پیشرفت‌ها و موفقیت‌های کشور نباشند و یا از دشمنی‌ها و خباثت‌های تاریخی و امروزی دشمن اطلاع کافی نداشته باشند یعنی کم‌کاری در داخل و دادن فرصت به طرف مقابل و رسانه‌های پرآب‌وتاب و متنوع آن برای پر کردن ذهن خالی از اطلاعات درست و حقیقی مردم و جوانان. امروز دشمن با انواع ابزار رسانه‌ای و به‌خصوص فضای مجازی در اثرگذاری بر ذهن نوجوانان و جوانان ما به‌شدت فعال است، اما آیا در داخل به همان میزان برای این موضوع کار شده است؟

آیا جوان و نوجوان عزیز ما که این روزها و در حوادث اخیر درخصوص احتمال فریب‌خوردن برخی از این فرزندان ایران سخن فراوان گفته شد، اساساً شناخت کافی از دشمن و ماهیتش دارد تا متوجه قصد و نیت سوء و زبان چرب و فریبنده‌اش باشد؟

آیا به میزان کافی و مبتنی بر اصول کاربردی و نه رفع تکلیفی در دوران تحصیل دانش‌آموزان و دانشجویان اطلاعات و اسناد جنایت‌های دشمن در حق ملت ایران به آنها داده شده است تا در بزنگاه‌ها بتواند دوست و دشمن را تشخیص دهد؟

رهبر انقلاب چندبار درخصوص معرفی صحیح دشمن به دانش‌آموزان و دانشجویان سخن گفته‌اند. ایشان در آبان‌ماه ۹۵ فرمودند: « بعد از آنکه جوان‌های ما رفتند و این مرکز (سفارت آمریکا) را تسخیر کردند و با زحمت زیاد توانستند کاغذهایی را که خرد شده بود (مدارکی را که در کاغذخردکن ریخته شده بود) گردآوری کنند و به‌صورت کتاب دربیاورند، آن‌وقت معلوم شد که چه توطئه‌هایی در طول این مدت در داخل سفارت آمریکا وجود داشته است. این کتاب‌ها حدود ۷۰ جلد است؛ شماها خوانده‌اید اینها را؟ چرا هیچ نشانی از مضامین برگزیده این کتاب‌ها در مجموعه مدارس ما، دبیرستان‌های ما، دانشگاه‌های ما نیست؟ چرا؟ این یکی از اعتراض‌های من است. وزیر محترم آموزش ‌و پرورش؛ چرا اینها را داخل کتاب‌های درسی قرار نمی‌دهید؟ چرا نمی‌گذارید نسل جوان ما، نسل جدید ما بفهمد و بداند که آمریکا با این‌جا چه کرده است و چه توطئه‌هایی زیر سر داشته؟»

کم‌توجهی و تعلل در عمل به این دستور راهبردی باعث شد تا ایشان در جریان دیدار هفته گذشته خود با دانش‌آموزان با گلایه از کم‌توجهی‌ها بگویند: «حادثه‌ سوّم هم که یک سال بعد از آن حادثه است ـ بعد از پیروزی انقلاب ـ هجوم دانشجویان به سفارت آمریکا است و پیدا کردن اسنادی در آنجا که این اسناد، توطئه‌های آمریکا علیه ملّت ایران را نشان می‌داد؛ هفتاد هشتاد جلد شده. شماها که وقت نمی‌کنید بخوانید این کتاب‌ها را، [امّا] من یک وقتی به آموزش و پرورش گفتم مضامین این کتاب‌ها را در کتاب‌های درسی بیاورید، متأسفانه نکردند. این [اسناد] نشان می‌دهد که آمریکایی‌ها در این مدتی که در ایران حضور داشتند ـ یعنی مثلاً از حدود سال ۲۸ و ۲۹ ـ چه کارهایی در ایران کردند، چه توطئه‌هایی و چه خیانت‌هایی انجام دادند.»

این همه تعلل و فرار از عمل به یک وظیفه مهم در حالی است که فراموش نمی‌کنیم در همان دولت قبل که به این دستور و توصیه مهم کم‌توجهی کرد، با سرعت و عجله‌ای عجیب موضوع تعهد و پیوستن ایران به برنامه اجرای سند مخرب ۲۰۳۰ که استعمار فرهنگی و تغییر ریشه‌ای در سبک زندگی ایرانی اسلامی دانش‌آموزان ما را دنبال می‌کرد به تصویب رسید و ابلاغ شد و اگر نبود روشنگری دلسوزان و رسانه‌های انقلابی و دستور صریح رهبری برای توقف آن معلوم نبود چه اتفاقات تلخی رقم می‌خورد. عجیب آنکه رئیس دولت قبل تا پایان مسئولیتش حاضر به لغو رسمی آن نشد! و در نهایت با روی کار آمدن دولت سیزدهم مصوبه اجرای سند ۲۰۳۰ رسماً لغو شد.

در سایه این کم کاری‌ها و فرار از مسئولیت‌هاست که بسیاری از نوجوان و جوان ایرانی وقتی اسم انگلیس را می‌شنوند در ذهن‌شان نه جنایت‌های بزرگ این دولت استعماری علیه ایران از جمله ماجرای قحطی بزرگ منجر به مرگ چندین میلیون از مردم کشورمان یا تحمیل سلسله پهلوی و… بلکه لیگ برتر جزیره و ترکیب چلسی و منچستریونایتد و منچسترسیتی و… خطور می‌کند.

چرا بسیاری از نوجوانان و جوانان ایرانی وقتی نام آمریکا را می‌شنوند به جای اینکه به یاد کودتای ۲۸ مرداد و حمایت آمریکا از رژیم پهلوی در کشتار انقلابیون و کمک به صدام در جنگ تحمیلی یا ساقط کردن هواپیمای مسافربری ایرانی بیافتند نام «تام کروز» و «برد پیت» و فلان فیلم‌ هالیوودی در ذهن‌شان تداعی می‌شود؟

آیا نوجوان و جوان ما از جزئیات جنایت منافقان و ترور چندهزار نفر از مردم بی‌گناه ایران به دست آنها و همکاری‌شان با صدام خبر دارند؟ 

آیا مطمئن هستیم که همه دانشجویان ما از مناسبت ۱۶ آذر و علت نام‌گذاری این روز به نام روز دانشجو یعنی کشتار دانشجویان معترض به سفر معاون رئیس‌جمهور آمریکا در ۱۶ آذر سال ۱۳۳۲ در صحن دانشگاه تهران توسط رژیم پهلوی اطلاع دارند؟

بی‌شک اگر رسانه ملی و همه رسانه‌ها و به‌خصوص آموزش و پرورش بر روی مسئله دشمن‌شناسی و معرفی ماهیت کسانی که این روزها ماهیت پلیدشان را مخفی کرده و ژست دلسوزی برای مردم ایران گرفته‌اند درست عمل کرده و نوجوان و جوان و دانشجو و اقشار مختلف مردم جامعه به درستی و به‌طور کامل از کارنامه این گرگ‌های رفته در پوستین میش مطلع باشند هرگز فریب این نقاب دوستانه را نخواهند خورد و خود به بزرگ‌ترین مدعی و طلبکار از آنها تبدیل می‌شوند.

ورود مستند و جذاب و به روز جنایت‌های دشمن به کتب درسی و یا انتشار نشریات دانش‌آموزی و دانشجویی با زبان نسل امروز با محتوای دشمن‌شناسی در کنار تولیدات قوی هنری نیاز مهمی است که دیگر نباید از آن غفلت کرد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نه به آن همه عجله نه به این همه تعلل بیشتر بخوانید »

وظیفه مسئولان در «جهاد تبیین»، بیان دستاوردهای جمهوری اسلامی است

وظیفه مسئولان در «جهاد تبیین»، بیان دستاوردهای جمهوری اسلامی است


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس – سید محمدجواد میرخانی؛ «جنگ روایت‌ها» این‌روز‌ها به‌عنوان یکی از مسائل مهم کشور تبدیل شده است، تا جایی که رهبر معظم انقلاب اسلامی اقشار مختلف جامعه خصوصاً جوانان را به جهاد در این زمینه فراخوانده و آن را «جهاد تبیین» عنوان کردند.

«جنگ روایت‌ها» علاوه‌بر این‌که از طریق رسانه‌ها و فضای مجازی علیه باور‌ها و اعتقادات دینی ملت مسلمان ایران در جریان است، آرمان‌های انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و دستاورد‌های جمهوری اسلامی ایران در این ۴۳ سال گذشته را نیز هدف گرفته است و از سویی دیگر به ناکارآمدی نظام اسلامی دامن می‌زند و به تطهیر حکومت مستعمره پهلوی پرداخته و گاهی هم جای مظلوم و ظالم و قاتل و شهید را باهم عوض می‌کند، دروغ می‌گوید و واقعیت را ۱۸۰ درجه خلاف واقع مطرح می‌کند.

زیر سوال بردن دستاورد‌های جمهوری اسلامی ایران و ناکارآمد نشان دادن نظام اسلامی در اداره کشور، همان‌گونه که گفته شد، یکی از عرصه‌های جنگ روایت‌هاست؛ بنابراین در این زمینه علاوه‌بر این‌که همگان وظیفه جهاد تبیین را برعهده دارند، وظیفه مسئولان نظام و سپس رسانه‌ها دوچندان و مهم‌تر است؛ چراکه بدون‌شک اگر در این زمینه اقدامات مثبت نظام اسلامی در جهت پیشرفت و آبادانی کشور در همه عرصه‌ها گفته نشود، دشمن این خلأ را به نفع خود مصادره کرده و واقعیت را هر آن‌گونه که می‌خواهد تحریف کرده و بیان می‌کند.

«جهاد تبیین» در زمینه بیان دستاورد‌های جمهوری اسلامی ایران، موضوعی نیست که ضرورت آن در این چندسال اخیر مورد توجه قرار گرفته باشد؛ بلکه به‌دلیل افزایش هجمه جنگ روایت‌ها در این چندسال و گسترش ابزار‌های ارتباطی خصوصاً فضای مجازی و رسانه‌ای و از طرفی نیز افزایش تعداد رسانه‌های معاند داخلی و خارجی، بیش از گذشته مورد توجه قرار گرفته است؛ وگرنه حضرت امام خمینی (ره) در همان سال‌های ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی، این ضرورت را به مسئولان دولتی گوشزد کرده‌اند.

بنیان‌گذار کبیر انقلاب اسلامی ایران در تاریخ ۱۶ دی سال ۱۳۵۹، در حالی که هنوز عمر انقلاب اسلامی به ۲ سال هم نرسیده بود، در دیدار با اعضای هیئت دولت وقت، به مسئولان توصیه کرده‌اند که «مقیّد باشید به این‌که کارهای‌تان را‏‎ ‎‏بگویید به مردم» و سپس در ادامه تأکید کرده‌اند که اقدامات خود را با اقداماتی که در دوران طاغوت صورت گرفته است، مقایسه کنید و به‌صورت ریز به مردم ارائه دهید.

حضرت امام خمینی (ره) همچنین در این سخنان خود، مسئولان را مکلف کرده‌اند که از طریق رسانه‌ها اقدامات صورت‌گرفته خود را به‌اطلاع مردم رسانده و در مقابل نیز «چنان‌چه مردم اعتقادشان این است که این‌طور نیست‏‎ ‎‏و کاری انجام نداده است جمهوری اسلامی، بلکه عقب رفته است از زمان طاغوت. هر‏‎که این ادعا را دارد، [آن مسئول]بیاید بگوید که ما در این مواردی که داریم می‌گوییم که «عمل‏‎ ‎‏کردیم»، [مردم]بیایند بگویند که نه‌خیر، شما عمل نکردید».

بنیان‌گذار کبیر انقلاب اسلامی ایران سکوت در برابر اقدامات مثبت صورت‌گرفته در نظام جمهوری اسلامی ایران را موجب ایجاد فساد و تضعیف کشور دانسته و از طرفی دیگر، به مردم نیز توصیه کرده‌اند که به حرف کسانی که می‌گویند که دولت هیچ کاری‏‎ ‎‏نکرده و نمی‌تواند هیچ کاری بکند، گوش ندهند. ایشان بیان اقدامات مثبت صورت‌گرفته توسط مسئولان را موجب کم شدن تخریب‌ها علیه دستاورد‌های جمهوری اسلامی ایران دانسته و تأکید کرده‌اند: «من نمی‌گویم که بعد از این‌که این را هم اعلام کردید، ‏‎ ‎‏باز مسائل نیست؛ اما کم می‌شود، در بین مردم کم می‌شود. ولو آن‌هایی که می‌خواهند‏ [علیه دولت]‎ ‎‏بگویند، می‌گویند.

بررسی توصیه‌های حضرت امام خمینی (ره) در ۴۱ سال پیش و تفکراتی که این‌روز‌ها در برخی افراد جامعه نسبت به مقایسه میزان فساد‌ها و دستاورد‌های نظام جمهوری اسلامی با رژیم پهلوی وجود دارد، حاکی از آن است که مسئولان، آن‌گونه که باید، تاکنون به وظیفه خود در تبیین دستاورد‌های جمهوری اسلامی و مقایسه آن با دوره طاغوتی پهلوی عمل نکرده‌اند و در حالی که دشمن درحال تطهیر چهره حکومت پهلوی و تحریف واقعیت‌هاست، برخی موضوعات نظیر سردادن شعار «رضاشاه روحت شاد» و تعریف و تمجید‌های پررنگ و لعاب از حکومت پهلوی، حکایت از این امر دارد؛ بنابراین امروز وظیفه مسئولان در «جهاد تبیین»، بیان دستاورد‌های جمهوری اسلامی است.

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

وظیفه مسئولان در «جهاد تبیین»، بیان دستاوردهای جمهوری اسلامی است بیشتر بخوانید »

میدان مبارزه کجاست؟

میدان مبارزه کجاست؟



انبارلویی با بیان اینکه مقام معظم رهبری طی یک دهه گذشته «میدان اصلی مبارزه» را اقتصاد مقاومتی و تأمین معیشت مردم قرار داد، نوشت: میدان مبارزه امروز اهتمام به افزایش «تولید ملی» و بالابردن بهره وری و خنثی کردنم تحریم های ظالمانه است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، محمدکاظم انبارلویی در یادداشتی تحت عنوان « «میدان مبارزه کجاست؟» نوشت: مقام معظم رهبری در سی‌وسومین سالگرد ارتحال امام فرمودند: امام (ره) رهبری بزرگترین انقلاب تاریخ بشر را به عهده داشت. سرانگشت رهبری امام (ره) همیشه «میدان مبارزه» را مشخص می‌کرد. امام (ره) به مردم می‌گفت: «میدان کجاست»!

بعد فرمودند: نقشه و مکتب درست است راهرو گاهی مسیر را غلط می‌رود ما در همه سرفصل‌های توسعه موفق بودیم. مگر جاهایی که مسیر را غلط رفتیم.

حکمرانی نبوی به قرائت علی (ع) و فرهنگ اهل بیت (ع) سه مبنا دارد:

۱- حرکت بر محور حق و گریز از باطل

۲- بسط و توسعه عدالت

۳- رضایت عامه

در یک جامعه دینی باید دین و اخلاق براساس فرهنگ وحی و رهنمودهای پیامبر اعظم (ص) تبیین و ترویج شود. بر این مبنا صدق، امانت‌داری و تعهدات فردی و جمعی در حکمرانی نهادینه شود.

حرکت حکمرانان باید در مسیر اجرای عدالت باشد به طوری که مردم احساس عدالت کنند. شاید احساس و ادراک عدالت مهمتر از بحث خود اجرای «عدالت» باشد. از دل این ادراک «کارآمدی» حکومت آشکار می‌شود.

امام علی (ع) به مالک‌اشتر در آن نامه مشهور می‌گوید؛ ۴ کار مهم را انجام بده :

۱- امنیت را برقرار کن

۲- جهاد با دشمن را جدی بگیر

۳- اقتصاد را شکوفا کن

۴- مالیات را درست بگیر و در اجرای عدالت رضایت عامه را حتما در نظر بگیر

دولت آقای رئیسی با درک حکمرانی علوی و نبوی در مسیر اجرای عدالت و رضایت عامه حرکت می‌کند.

اما دشمن با تحمیل یک جنگ نرم در حوزه های گوناگون مدام در درک مردم از «حق» اخلال می‌کند!

دشمن با سوزن‌ بانی تحریم‌ها و نفوذ جریان ارتجاع در بدنه مدیریتی کشور به طور منظم انقلاب را در تحقق عدالت و توسعه دچار چالش می‌کند. دشمن با کوچک‌نمایی پیشرفت‌ها و بزرگ‌نمایی مشکلات، رضایت عامه را هدف قرار داده است و با جنگ رسانه‌ای نمی‌گذارد مردم حقایق انقلاب و دستاوردهای جمهوری اسلامی را ببینند.

نظام و انقلاب علی‌الدوام مورد افترا و تهمت است. تهمت به منزله پرتاب تیر و هجوم به آبروی کسی است. کلمه «افک» در لغت به معنای گرایش از حق به باطل است. تهمت زدن نوعی پوشاندن حق و جلوه دادن باطل است.

افراد فاسق حتی از نسبت دادن زنا به همسر پیامبر ابایی نداشتند. در سوره نورکه داستان «افک» آمده است. چند آموزه در آیات ۱۱ و ۱۳ سوره نور برای مسلمانان و مؤمنین وجود دارد.

۱- باید روحیه حسن‌ظن در جامعه اسلامی حاکم باشد.

۲- دامن‌زدن به شایعات و پخش آن حرام است.

۳- مؤمنان در برابر آبروی یک فرد جامعه اسلامی مسئول هستند.

۴- تهمت‌زدن به هر عضوی از جامعه دینی همانند تهمت‌زدن به دیگر اعضاست.

۵- اصل اولیه در عمل مسلمان «صحت» است. مگر جرم او با دلیل اثبات شود.

۶- حفظ حریم پیامبر (ص) و رهبری جامعه بر هر مؤمنی واجب است.

۷- سکوت در برابر شنیده‌های ناروا در مورد مؤمنان جایز نیست.

۸- تهمت اگر ثابت نشود گوینده او دروغگو است.

۹- دامن‌زدن به سوءظن و افترا سبب محو ایمان می‌شود.

۱۰- ریختن آبروی مؤمن از گناهان کبیره است.

اگر مردم این ۱۰ فرمان الهی را رعایت کنند در جنگ‌شناختی دشمن به اسارت فکری ارتش رسانه‌ای غرب درنخواهند آمد.

خداوند در چند جای قرآن به مؤمنین فرموده است: پا جای گام‌های شیطان نگذارید.

امروز تمام زور ارتش رسانه‌ای غرب روی این «معنا» متمرکز است که با دروغ و تهمت، تحریف و وارونه‌گویی «حس بدبختی» و «حس نگونبختی» را به جامعه به صورت یک ویروس تزریق کند.

ما در عصر «فقد دروازه‌بانی خبر» زندگی می‌کنیم. هرکسی هر چیزی را هر طور خواست می‌گوید و هیچ حساب و کتاب حقوقی در میان نیست. ما در وسط معرکه «جنگ روایت‌ها» قرار داریم. قرار است نتیجه این جنگ به روایت دشمن «جابه‌جایی جلاد و شهید» صورت گیرد.

دشمن به «خبر» به عنوان یک «صنعت» نگاه می‌کند. صنعتی که تولید آن «تحیر»، «وحشت»، «ابهام»، «شگفتی» و یأس است. می‌گویند مردم ایران را باید در اقیانوسی از اخبار «بد» گرفتار کرد تا آن‌قدر دست و پا بزنند و مواهب انقلاب اسلامی را فراموش کنند.

اینکه امروز مقام معظم رهبری پرچم «جهاد تبیین» را برافراشته‌اند باید زیر این پرچم جمع شویم و پاسخ خود را از این سؤال که «میدان مبارزه کجاست؟» در همین محدوده پیدا کنیم.

خلاصه بیانیه ۶۱ اقتصاددان درباره اوضاع اقتصادی کشور که ۴۰ تن از آنان همان جماعتی بودند که از سیاست‌های اقتصادی دولت روحانی حمایت می‌کردند، دادن آدرس غلط در مورد «میدان مبارزه اقتصادی کجاست؟» بود! این بیانیه نوعی هم‌صدایی با قطعنامه شورای حکام آژانس و هم‌صدایی با تحریم‌ها بود!

خلاصه بیانیه مجمع روحانیون مبارز و مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم به مناسبت سی‌وسومین سال ارتحال حضرت امام (ره) دادن آدرس غلط در مورد «میدان مبارزه سیاسی کجاست؟» بود.

خلاصه بیانیه برخی سلبریتی‌ها تحت عنوان «تفنگ را زمین بگذار» دادن آدرس غلط در مورد پرسش «میدان مبارزه مقولات امنیتی کجاست؟» بود! متأسفانه برخی از این امضاکنندگان یا از روی جهالت یا غفلت و یا خیانت «قلم» و «حنجره» خود را به دشمن در جنگ‌شناختی اجاره داده‌اند و به ملت خود پشت کرده‌اند و مشغول جابه‌جایی آدرس «جلاد و شهید» هستند!

این جماعت دست‌اندرکار تخریب سازه سرمایه اجتماعی دولت و نظام انقلابی و بازگشت «ارتجاع غرب» و بازگشت سلطه امپریالیسم آمریکا به کشور هستند، چوب آن را در دنیا خواهند خورد و در آخرت هم از مجازات‌های الهی بی‌نصیب نخواهند بود.

مقام معظم رهبری طی یک دهه گذشته «میدان اصلی مبارزه» را اقتصاد مقاومتی و تأمین معیشت مردم قرار داد. میدان مبارزه امروز اهتمام به افزایش «تولید ملی» و بالابردن بهره وری و خنثی کردنم تحریم های ظالمانه است.

دشمن در این میدان اخلال می کند و جریان ارتجاع را بازی می دهد و با همین بیانیه ها آنها را به کار می گیرد. نیروهای انقلاب، قوای سه گانه به ویژه دولت باید در این میدان دست به ماشه و به هنگام حضوری مداوم داشته باشند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

میدان مبارزه کجاست؟ بیشتر بخوانید »