جنگ روسیه

جنگ اوکراین چگونه به پایان می‌رسد؟

جنگ اوکراین چگونه به پایان می‌رسد؟


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، این‌که دو طرف چگونه فکر می‌کنند و جنگ چه زمانی به نقطه پایان می‌رسد، بحث مهم محافل کارشناسی است.

جنگ میان دو کره چگونه به پایان رسید؟ پاسخ این پرسش، تشریح وضعیتی است که احتمالا پایان جنگ روسیه در اوکراین را توضیح می‌دهد. پیچیدگی روابط میان دو طرف، یعنی کیفیت خواسته‌های روسیه، اوکراین، غرب و بازیگران دیگری از جمله چین که هر کدام به جنگ اوکراین به شکلی متفاوت نگاه می‌کنند، امکان مصالحه را تقریبا غیرممکن کرده است.

براساس آن‌چه «فیلیپ بریدلاو» (Philip Breedlove) کارشناس شورای روابط خارجی (Council on Foreign Relations) ترسیم کرده، سه فرضیه در مورد ادامه جنگ محتمل است:

۱. کمک‌های غرب به اوکراین به‌اندازه‌ای شدت یابد که با افزایش پیروزی‌های اوکراین، این کشور تعیین‌کننده شرایط یک توافق صلح باشد.

۲. غرب از حمایت اوکراین دست بردارد تا روسیه در جایگاه پیروز میدان و تعیین‌کننده توافق صلح تحمیلی به اوکراین قرار گیرد.

۳. تداوم وضعیت کنونی؛ که در آن صورت یا جنگ با توافق صلح مورد پذیرش دو طرف پایان می‌یابد و یا به طور فرسایشی ادامه خواهد یافت.

به عقیده «استیون پایفر» سفیر سابق ایالات متحده در اوکراین، «جنگ در اوکراین می‌تواند سال‌ها به‌عنوان یک جنگ فرسایشی ادامه یابد و هیچ‌یک از طرفین نتوانند عملیاتی را با نتیجه قاطع انجام دهند.»

در ادامه توضیح داده خواهد شد که چرا احتمال دو فرضیه اول ناچیز است؛ همچنین چرا جنگ به‌احتمال زیاد با یک توافق صلح تمام نمی‌شود. البته اندیشکده آتلانتیک، یک احتمال دیگر به عنوان جنگ مستقیم ناتو و روسیه نیز برای ادامه جنگ در نظر گرفته که با توجه به شواهد، غیرممکن به نظر می‌رسد.

روسیه با شروع جنگ چه می‌خواست؟ حالا چه می‌خواهد؟

«لوچو کاراچولو» (Lucio Caracciolo) سردبیر نشریه ایتالیایی «ژئوپلیتیک لیمز» درباره پایان جنگ در اوکراین گفته بود: «این جنگ برای اوکراین و روسیه زمانی متوقف می‌شود که سقوط این دو کشور اتفاق بیفتد؛ زیرا جنگ برای هر دو طرف مساله مرگ و زندگی است».

اگرچه این تعبیر کمی اغراق‌آمیز به نظر می‌رسد، اما توضیح می‌دهد که پیچیدگی روابط طرفین مصالحه به معنی صلح بر سر توافقی مورد قبول هردو را تا اندازه‌ای غیرممکن کرده است.

اما چرا؟

به گزارش مجاهدت از الجزیره، جهان‌بینی پوتین و دیگر نخبگان روسیه به تحقیر حاصل از فروپاشی شوروی در پایان جنگ سرد گره خورده است. چنانچه پوتین پیش از حمله روسیه به اوکراین گفته بود، او فروپاشی شوروی را یک فاجعه تاریخی می‌داند. در واقع جنگ اوکراین، پاسخ رهبران روس به اعتبار از دست رفته روسیه به عنوان یک قدرت تاثیرگذار در اروپاست؛ وضعیتی که بعد از فروپاشی شوروی و با پیش‌روی‌های ناتو ایجاد شده است؛ بنابراین وقتی رهبران روسیه، از غیرنظامی کردن و بی‌طرفی اوکراین به عنوان هدف جنگ صحبت می‌کنند، خواستار آن هستند که باردیگر نظر روسیه به عنوان یک قدرت بزرگ مورد پذیرش قرار گرفته و اعتبار داشته باشد. روسیه به عنوان قدرت بزرگ، همان خواسته‌ای است که پیش از پوتین، رهبران شوروی به دنبال آن بودند و پیش از آن‌ها تزار‌ها آن‌را می‌خواستند.

هرچند نباید نقش محاسبات اشتباه روس‌ها را کم تلقی کرد؛ پوتین و دیگر رهبران روسیه، شاید فکر نمی‌کردند جنگ تا این حد فرسایشی شود، انتظار حمایت‌های گسترده غرب را نداشتند و تصور هم نمی‌کردند حمله به اوکراین به پیشروی ناتو در فنلاند و سوئد منتهی شود. با این حال، تقریبا هیچکس باور ندارد روسیه حاضر باشد از خواسته‌های اساسی خود عقب‌نشینی کند.

پیوند این مساله با تحقیر ناشی از فروپاشی شوروی موجب می‌شود تا خواسته‌های روسیه از طرف رهبران این کشور غیرقابل چشم‌پوشی به نظر برسد. شکست روسیه به معنی تنزل جایگاه روس‌ها به وضعیتی بدتر از وضعیت کنونی برای آن‌هاست؛ بنابراین نمی‌توان انتظار داشت با افزایش شدت دفاع اوکراینی‌ها، روس‌ها به عقب‌نشینی و پذیرش صلحی به نفع اوکراین وادار شوند.

فشار اقتصادی غرب نیز نتوانسته اثر قابل توجهی بر اقتصاد روسیه بگذارد؛ بنابراین بعید است تحریم‌ها باعث پایان جنگ شود. همچنین نباید فراموش کرد که روسیه یک قدرت اتمی است؛ جدا از این‌که شکست یک قدرت اتمی در جنگ تقریبا غیرممکن است، طرف مقابل هم میلی به این رویداد ندارد. تحمیل یک شکست بزرگ و تحقیرآمیز بر روسیه _ اگر ممکن باشد_ به واکنش شدید روسیه و حتی استفاده روس‌ها از سلاح اتمی منجر خواهد شد.

در مقابل این، چیزی که ایالات متحده می‌خواهد، تداوم جنگ فرسایشی برای وادارکردن روس‌ها به یک توافق به نفع غرب آن‌هم ناشی از فرط خستگی جنگ است.

موسسه «رند» در ۶ سناریوی تعیین‌شده در مورد آینده جنگ، برای حالت‌های شکست روسیه،۲ سناریو در نظر گرفته است:

۱_ شکست نظامی روسیه؛ که ممکن است آن‌را به استفاده از سلاح اتمی مجبور کند.

۲_ فروپاشی رژیم سیاسی روسیه که به تغییر نظام در این کشور منجر شود.

همین موسسه توضیح می‌دهد با وجود آن‌که آخرین شورش گسترده مردمی در روسیه به سال ۱۹۱۷ بازمی‌گردد؛ وقوع این سناریو نیز بعید به‌نظر می‌رسد. وقتی روسیه حاضر نیست به توافق صلحی بدون خواسته‌های اساسی خود تن دهد، تنها راه باقی‌مانده برای توافق صلح احتمالی، تسلیم کامل غرب است. این مورد نیز غیرممکن به نظر می‌رسد.

اوکراینی‌ها و غربی‌ها چگونه فکر می‌کنند؟

نظرسنجی‌های منتشر شده می‌گوید، مردم اوکراین حاضر به مصالحه سرزمینی در بخش‌های شرقی خود که حالا تحت اشغال روسیه قرار گرفته نیستند. شاید قابل تصور بود که اوکراینِ بدون حمایت غرب بر سر سرزمین‌هایش سازش کند تا این جنگ گسترده را پایان دهد؛ اما چنانچه بایدن اعلام کرده بود غرب اجازه نمی‌دهد این جنگ به پیروزی روسیه منتهی شود؛ بنابراین نمی‌توان حالتی را تصور کرد که اوکراینی‌ها با وجود خواسته‌های کشور‌های غربی، به توافق صلحی تن دهند که علاوه بر بی‌طرفی و غیر ظامی شدن اوکراین، این کشور از سرزمین‌هایش دست بکشد و بطور رسمی آن‌ها به روسیه ببخشد.

بدون این امتیازات نیز طرف دیگر یعنی روسیه حاضر به توافق نخواهد بود. دلیل مقاومت غرب به عنوان طرف اصلی روسیه هم مشخص است. ایالات متحده نمی‌خواهد روسیه به جایگاه اصلی خود به عنوان قدرت بزرگ بازگردد. پیروزی در این جنگ این موقعیت را چنانچه گفته شد برای روسیه تثبیت خواهد کرد.

در این رابطه موسسه «سی‌اس‌ای‌اس» گزارش کرده: «این جنگ [جنگ نیابتی آمریکا با روسیه]تأثیر بسیار بیشتری بر وضعیت آمریکا به عنوان یک قدرت جهانی خواهد داشت تا جنگ‌های مستقیم آمریکا علیه کشور‌های دیگر. نتیجه این جنگ، تعیین‌کننده منافع حیاتی آمریکا و شرکای اروپایی برای سال‌های آینده خواهد بود.»

براین اساس، هیچ‌کدام از طرفین حاضر به پذیرش خواسته‌های دیگر در یک توافق صلح نیست. البته، عدم امکان وقوع مصالحه، تا زمانی معتبر است که جنگ با شرایط کنونی پیش برود. در صورت سازش آمریکا با روسیه که ممکن است به دلیل تغییرات مهم در نظم بین‌المللی رخ دهد، این فرضیه از اعتبار ساقط می‌شود. تغییراتی مانند این‌که تقابل چین و ایالات متحده جدی‌تر شود و در چنین حالتی، ایالات متحده نتواند از پس تامین هزینه‌های جنگ اوکراین برآید و یا این‌که چین نخواهد به حمایت خود از روسیه ادامه دهد.

این موارد که به رویکرد چین بستگی دارد، ممکن است سناریو‌های متفاوتی از آنچه این گزارش به آن اشاره کرده ایجاد کند.

جنگ چگونه پایان می‌یابد؟

به ابتدای گزارش بازگردیم؛ جایی که مدل پایان جنگ کره برای اتمام جنگ در اوکراین نیز قابل فرض تصویر شد. اما جنگ در کره چگونه پایان یافت؟

جنگ کره با تهاجم کره‌شمالی به کره‌جنوبی و عبور از خط مرزی مدار ۳۸ درجه شروع شد. اگرچه مشابه جنگ در اوکراین، ابتدای جنگ با پیشروی‌های سریع کره‌شمالی شروع شده بود؛ در ماه‌های انتهایی، جنگ دو طرف به یک نبرد فرسایشی در حوالی مدار ۳۸ درجه تبدیل شد که هیچ‌کدام از طرفین توان پیشروی نداشت.

هیچ‌کدام از طرفین هم نمی‌توانست خواسته‌های طرف مقابل را در یک توافق صلح بپذیرد. در نتیجه یک آتش‌بس موقت بین دو طرف حاصل شد. آتش‌بسی که بیش از ۷۰ سال به طول انجامیده؛ این آتش‌بس توافق صلح نبود و اختلاف‌های اساسی طرفین را حل نکرد؛ روابط این دو کشور هم بعد این آتش‌بش عادی نشد؛ اما این آتش‌بس توانست به درگیری مسلحانه دو طرف پایان دهد و آن‌را به یک «درگیری فریزشده» تبدیل کند. براساس این مدل، جنگ بین نیرو‌ها تمام می‌شود، اما از نظر حقوقی مسائلی که به شروع جنگ منجر شده حل نمی‌شود.

چنانچه نشریه «فارین پالیسی» نوشته، هیچ جنگی در تاریخ مدرن روابط بین‌الملل به اندازه جنگ کره به تهاجم روسیه به اوکراین شبیه نیست. پیشتر توضیح داده شد که چرا وقوع یک توافق صلح بین روسیه و اوکراین در حال حاضر ممکن نیست؛ از آن‌جایی که هیچ جنگی نمی‌تواند ابدی باشد، کارشناسان زیادی معتقدند که می‌توان به جای توافق صلحی با مفاد مشخص و امتیاز‌هایی که دو طرف برای هم به رسمیت بشناسند، به یک آتش‌بس کره‌ای کفایت کرد.

حالتی که در آن، نه روسیه پیروز شود و نه اوکراین و غرب. نه کریمه، لوهانسک و دونتسک به اوکراین برگردد و نه دولت اوکراین فروپاشیده و غیرنظامی شود. این آتش‌بس هرچند مشکلات ریشه‌ای جنگ را حل نمی‌کند، اما درگیری را خاموش می‌کند.

به گزارش مجاهدت از موسسه «کاتو»، این آتش‌بس زمانی در دسترس خواهد بود که رهبران غربی بپذیرند امکان پیروزی بر روسیه وجود ندارد. «جان میرشایمر» (John Mearsheimer) استاد روابط بین‌الملل دانشگاه شیکاگو با تائید همین رویکرد می‌گوید: «وقتی از پایان جنگ سخن می‌گویند، این‌گونه تصور می‌شود که جنگ، با یک توافق صلح مورد قبول دو طرف پایان می‌یابد، اما در مورد جنگ در اوکراین این توافق غیرممکن است. بهترین چیزی که می‌توانیم به آن امیدوار باشیم، یک درگیری فریزشده است.»

منبع: ایرنا

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

جنگ اوکراین چگونه به پایان می‌رسد؟ بیشتر بخوانید »

تبعات منفی اغتشاشات اخیر بر اقتصاد ایران

تبعات منفی اغتشاشات اخیر بر اقتصاد ایران



دولت سیزدهم در حالی اصلاحات اقتصادی را آغاز کرد که با بدهی‌های سنگین دولت قبل مواجه بود و در این شرایط اغتشاشات اخیر هم تأثیرات زیادی بر اقتصاد کشور داشت.

به گزارش مجاهدت از مشرق، دولت سیزدهم در شرایطی شروع به کار کرد که شاخص‌های کلان اقتصادی کشور به دلیل ناکارآمدی دولت گذشته برای اداره کشور در شرایط تحریمی، بی‌برنامگی برای حل مشکلات و کاهش انگیزه مدیران با شیب تندی در حال بدترشدن بود.

رکود تورمی ناشی از استقراض گسترده از بانک مرکزی برای پرداخت هزینه‌های فزاینده دولت و تحمیل محدودیت‌های شدید کرونایی به دلیل تعلل در تامین واکسن به بهانه FATF، ضمن تحمیل تورم تاریخی ۶۰ درصدی، بیش از یک میلیون شغل را در یک سال منتهی با پایان دولت دوازدهم از بین برده بود و با کاهش سرمایه اجتماعی دولت،‌ چشم‌انداز روشنی برای اقتصاد ایران در میان‌مدت قابل تصور نبود.

تغییر ریل سیاست‌گذاری کلان اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در دولت سیزدهم بر اساس نگاه به درون و با تکیه بر پتانسیل مغفول اقتصاد مقاومتی، روند منفی شاخص‌های کلان اقتصادی را متوقف کرد و نتایج سیاست‌های اقتصادی دولت در ۱۴ ماه گذشته در روند مستمر کاهشی نرخ تورم از ۶۰ به ۴۰ درصد، افزایش صادرات و بهبود تراز تجارت خارجی، ثبات نسبی نرخ ارز تا پایان تابستان، کاهش نرخ بیکاری و احیای تمام مشاغل از دست‌رفته در دوره کرونا، افزایش نرخ رشد تولید ناخالص اقتصادی، جبران کسری بودجه از منابع غیرتورمی، افزایش صادرات نفت و بازگشت درآمدها به اقتصاد، حذف رانت ارز ۴۲۰۰ تومانی و افزایش ۴ برابری یارانه‌ها، افزایش تاریخی (۵۷ درصدی) حداقل دستمزدها و حقوق کارکنان دولت در دو مرحله،‌ سرمایه‌گذاری گسترده در صنایع بالادستی انرژی و عدم قطع برق در تابستان، احیای صنایع ورشکسته و کاهش وابستگی در محصولات اساسی کشاورزی؛ قابل مشاهده است.

این دست‌آوردها در شرایطی حاصل شده است که دولت سیزدهم در بعد داخلی زیر فشار بدهی کوتاه‌مدت ۵۰۰ هزار میلیارد تومانی دولت گذشته و مطالبات عمومی محقق‌نشده در طول دهه نود قرار دارد و در بعد خارجی باید با تحریم‌های غرب، مشکلات حاصل از رکود جهانی و آثار بین‌المللی جنگ روسیه و اوکراین مقابله کند و هرگونه اختلالی در حرکت ماشین اقتصادی، آثار زیان‌باری را بر رشد درآمدهای ملی، گردش مالی و معیشت خانوارها خواهد گذاشت.

اغتشاشات دو ماه گذشته به‌ویژه در طول مهرماه با ایجاد حس ناامنی در میان جامعه و افزایش بی‌ثباتی و نااطمینانی‌ها، قواعد و بنیان‌های منطقی برای تصمیم‌گیری مطابق «مطلوبیت انتظاری» فعالان اقتصادی را تحت تاثیر قرار داده و ریسک‌گریزی آنها را افزایش داده است. نمود بیرونی این اختلال در بخش خدمات به‌صورت عینی قابل مشاهده است.

کاهش خرده‌فروشی و زیان بخش توزیع کالا و ارائه خدمات

تداوم ناامنی حاصل از پراکندگی اغتشاشات در ابتدای ساعات شب در هفته‌های ابتدایی فصل پاییز، در کنار رفتار تهاجمی برخی از معترضان، پرتاب مواد آتش‌زا و آسیب به اموال عمومی و خصوصی باعث شد تا ساعات کاری مغازه‌های خرده‌فروشی و خدماتی کاهش پیدا کند و این امر تاثیر منفی بر میزان گردش مالی و فروش این بخش مهم از اقتصاد ایران گذاشت. این کاهش فروش به‌صورت زنجیره‌ای به بخش تولید و توزیع هم تسری پیدا کرد و باعث کاهش تولیدات صنعتی و کارگاهی در حوزه پوشاک، کفش، صنایع دستی و… شد.

مجید افتخاری، عضو هیات مدیره اتحادیه تولیدکنندگان پوشاک از کاهش ۷۰ درصدی فروش پوشاک طی یک ماه اخیر و در پی اغتشاشات خبر داده است و نسبت به تعدیل نیرو در بخش تولیدی و کارخانه‌های نساجی هشدار داد.

از سوی دیگر، یکی از مهمترین راهبردهای عملیاتی براندازان برای گسترش اغتشاشات و تصویرسازی از آن به‌عنوان خواست عمومی جامعه،‌ تلاش برای ایجاد اعتصابات سراسری به‌ویژه در بازار و مانور تبلیغاتی رسانه‌ای بر روی آن بود که با عدم همراهی بازار با اغتشاشگران نتوانست موفق شود و شکست خورد.

در این شرایط، اغتشاشگران تاکتیک میدانی خود را تغییر دادند و با ایجاد ناامنی و تهدید فیزیکی بازاریان، تلاش کردند تا تعطیلی مغازه‌ها را به‌عنوان اعتصابات سراسری نمایش بدهند. این سیاست در شهرهای مرزی و قومی تکرار می‌شود و حتی در بازار تهران هم مورد استفاده قرار گرفت که با اختلال در توزیع کالاها، تأثیر قابل توجهی بر معیشت تولیدکنندگان و توزیع‌کنندگان گذاشته است.

آسیب به اقتصاد صنعت توریسم

صنعت توریسم یک از مهمترین ظرفیت‌های ایران برای رشد اقتصادی و ایجاد اشتغال است و سهم آن از GDP سال ۲۰۱۹ برابر با ۶.۶ درصد بوده است. این صنعت در طول سال‌های اخیر به دلیل اهمال دولت‌های گذشته، ایران‌هراسی گسترده در سطح رسانه‌ها، تحریم‌های غرب و شیوع کرونا با آسیب جدی مواجه شده بود.

دولت سیزدهم در یک سال گذشته با لغو روادید گردشگری با کشورهای هدف، تسهیل و حمایت از سرمایه‌گذاری بخش خصوصی در بخش گردشگری تلاش کرد با احیای مزیت‌های فرهنگی و اقتصادی بخش توریسم،‌ این صنعت را در خدمت توسعه مناطق کم‌برخوردار و افزایش گردش مالی در این بخش قرار بدهد.

پیوند عمیق میان جریان‌سازان رسانه‌ای غرب با مدعیان براندازی باعث شده است تا اغتشاشات پراکنده هفته‌های اخیر در رسانه‌های جریان اصلی جهان به‌عنوان جنبش سراسری برجسته شود.

اولین تاثیر نمایش تصاویر اغراق‌شده از درگیری در سطح شهرهای ایران در شبکه‌های تلویزیونی و شبکه‌های اجتماعی، خود را در کاهش ورود توریست به ایران نشان داده است.

براساس آمار جامعه حرفه‌ای هتلداران استان تهران، با آغاز و تداوم اغتشاشات در طول هفته‌های گذشته میزان ضریب اشغال تخت در هتل‌ها به دوران اوج کرونا بازگشته است و بیش از ۷۰ درصد از رزرو هتل‌ها و مراکز اقامتی کاسته شده است. تبعات ناآرامی‌ها محدود به لغو اقامت یا تورهای گردشگری فرهنگی نمی‌شود و آثار منفی عمیق‌تری بر بخش توریسم سلامت گذاشته است.

آمار ورودی گردشگران سلامت از عراق با توجه به اغتشاشات اخیر حدود ۴۰ درصد، از کشورهای اروپایی نزدیک به ۹۰ درصد و از کشورهای حاشیه خلیج ‌فارس بالغ بر ۷۰ درصد کاسته شده است و اقتصاد مراکز درمانی شهرهای هدف توریسم اقتصادی را هم تحت تاثیر گذاشته است. با توجه به رقابت کشورهای همسایه با ایران در موضوع گردشگری، بخشی از رفتار مخرب رسانه‌ها و سلبریتی‌های این کشورها در قبال اغتشاشات اخیر ایران را هم باید در همین کانسپت تحلیل کرد.

تشدید خروج سرمایه از کشور

فقدان چشم‌انداز روشن بلندمدت و همچنین بی‌ثباتی سیاسی و اقتصادی از مهمترین دلایل خروج سرمایه از کشور است و در سطح خردتر، راهکاری برای مدیریت ریسک شخصی تلقی می‌شود. هرچند تصمیم به خروج سرمایه‌های کلان معمولا در بستری متفاوت گرفته می‌شود و نوسانات کوتاه‌مدت در اقتصاد و سیاست تاثیر عمیقی بر جهت‌گیری حرکت آن ندارد؛‌ اما سرمایه‌های خرد به‌راحتی تحت تأثیر فضای روانی جابه‌جا می‌شوند که عموماً به‌عنوان سرمایه‌گذاری در بازار املاک کشورهای منطقه، رمزارز و بورس‌های جهانی قابل ردگیری است.

افزایش عرضه فایل‌های مسکن در مناطق برخوردار شهر تهران در هفته‌های اخیر و افزایش ناگهانی تقاضای ارز اسکناسی را باید ذیل همین موضوع دید که در صورت تداوم ناآرامی‌ها، دامنه خروج سرمایه‌های خرد از کشور گسترده‌تر خواهد شد و تاثیر قابل توجهی در بازارهای سرمایه‌گذاری در ایران خواهد گذاشت.

کاهش جذب سرمایه خارجی

دولت سیزدهم با تغییر رویکرد به سرمایه‌گذاری خارجی و با بهبود شرایط کسب و کار داخلی، تدوین و ارتقای قوانین، شناسایی و معرفی هدف های سرمایه‌گذاری و تسهیل ورود سرمایه با استفاده از توسعه ابزارها، تدوین و تصویب مشوق های هدفمند برای جذب و هدایت سرمایه به سمت اهداف کشور، تشویق و حمایت قانونی برای جذب سرمایه های انسانی ایرانیان خارج از کشور، میزان جذب سرمایه خارجی از ۲.۴ دهم میلیارد به ۵ میلیارد دلار در سال جاری افزایش پیدا کرده است.

نکته قابل توجه این است که این ارقام مربوط به تصویب نهایی پروژه‌های مربوط به سرمایه‌گذاری است و هرگونه آسیب به شرایط امنیتی و اقتصادی کشور، فرآیند جذب این سرمایه‌ها را با اختلال مواجه خواهد کرد.

اغتشاشات اخیر و فضاسازی رسانه‌های جریان اصلی در سطح جهان نسبت به القای بی‌ثباتی سیاسی در حاکمیت ایران می‌تواند تأثیر منفی بر روی سیاست‌های جذب سرمایه‌ خارجی داشته باشد. این درحالی است که در سایه بی‌توجهی دولت‌های گذشته در تخصیص منابع لازم برای پروژه‌های زیرساختی کشور، تأمین مالی نیاز صنایع مختلف به سرمایه، از طریق منابع داخلی ناممکن شده است.

ردپای رفتار رسانه‌ای کشورهای منطقه و غربی در مواجه با اغتشاشات ایران در رقابت کشورهای منطقه با ایران در بخش انرژی، صنایع پتروشیمی و فلزی؛و کریدورهای بین‌المللی قابل مشاهده است.

حرکت سرمایه‌های خرد به سمت بازار ارز و طلا

بی‌ثباتی سیاسی و امنیتی حتی در کوتاه‌مدت سرمایه‌های خرد را با هدف حفظ قدرت خرید به سمت بازارهای متصل به نرخ‌های جهانی هدایت می‌کند. در شرایطی که پیشران‌های تورمی در اقتصاد ایران همچنان فعال است و خانواده‌ها و سرمایه‌گذاران تلاش می‌کنند تا از ریسک نگه‌داری سرمایه در بازارهای رکودی را کاهش بدهند.

اغتشاشات اخیر در سایه فضاسازی‌های رسانه‌ای در خصوص کاهش قدرت فائقه دولت مرکزی، باعث شد تا تقاضای سرمایه‌گذاری در بازار ارز و طلا در هفته‌های گذشته به‌سرعت افزایش پیدا کند و یکی از مهمترین عوامل جهش مقطعی قیمت ارز هم مربوط به رشد ناگهانی تقاضای اسکناس ارز بود.

این حرکت سرمایه‌ها به سمت بازار ارز در تشدید خروج سرمایه حقیقی از بازار سهام و مسکن هم قابل مشاهده است که به‌ ثبت افت تاریخی شاخص کل بورس در هفته اول آبان‌ماه شد. موفقیت بازارساز در عرضه کافی ارز در کنار کنترل اغتشاشات و کاهش التهابات، قیمت دلار را به کانال ۳۴ هزار تومان بازگرداند.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تبعات منفی اغتشاشات اخیر بر اقتصاد ایران بیشتر بخوانید »

هشدار سازمان تجارت جهانی درباره تشدید بحران‌های همزمان

هشدار سازمان تجارت جهانی درباره تشدید بحران‌های همزمان



مدیر کل سازمان تجارت جهانی (WTO) هشدار داد که محدودیت‌های صادراتی در پی جنگ روسیه و اوکراین قیمت مواد غذایی را افزایش می‌دهد و می‌تواند “چند بحران” جهانی را به طور همزمان تشدید کند.

به گزارش مجاهدت از مشرق به نقل از راشاتودی، اوکونجو ایویلا، مدیر کل سازمان تجارت جهانی (WTO) در افتتاحیه دوازدهمین کنفرانس وزیران این سازمان در ژنو روز یکشنبه هشدار داد که محدودیت‌های صادراتی قیمت مواد غذایی را افزایش می‌دهد و می‌تواند “چند بحران” جهانی را به طور همزمان تشدید کند.

به گفته این مقام، از آخرین نشست وزیران در سال ۲۰۱۷، جهان با توجه به پاندمی کووید-۱۹، عملیات نظامی روسیه در اوکراین و بحران‌های غذایی و انرژی متعاقب آن «پیچیده تر» شده است.

وی افزود: این چند بحران… واقعاً بی سابقه است. و آنچه در همه این‌ها بسیار مهم است این است که هیچ کشوری نمی تواند این بحران را به تنهایی حل کند. این در حالی است که شما نیاز دارید که (کشورهای) دنیا با هم همکاری کنند. شما به همبستگی جهانی نیاز دارید.

اوکونجو ایویلا سپس به کنترل صادرات اشاره کرد و گفت همانطور که بارها اعلام کرده است، باید این کنترل کاهش یابد تا از وخیم تر شدن وضعیت جلوگیری شود.

وی گفت: شما دیدید که در بحران غذایی ۲۰۰۸-۲۰۰۹، فقط این نوع اقدامات (کنترل صادرات) منجر به افزایش قیمت شد.

وی افزود: در اعلامیه امنیت غذایی، اعضای سازمان ما سعی می کنند در مورد اینکه چگونه خود را از انجام این نوع اقدامات باز دارند، صحبت کنند. و این اقدام بسیار مهمی است که می‌تواند به جلوگیری از افزایش بیشتر قیمت محصولات غذایی کمک کند.

رئیس سازمان تجارت جهانی خاطرنشان کرد در حالی که تجارت بین‌المللی به رهایی حدود یک میلیارد نفر از فقر کمک کرده است، کشورهای فقیرتر و مردم فقیرتر در کشورهای ثروتمند هنوز با مشکل مواجه هستند و اغلب بدون حمایت رها می‌شوند در حالی که ثروتمندان ذخایر خود را ذخیره می‌کنند.

این مقام همچنین به وضعیت اوکراین اشاره کرد که به طور سنتی یکی از صادرکنندگان اصلی غلات جهان محسوب می شود اما در حال حاضر به دلیل جنگ با روسیه قادر به صادرات محصولات خود نیست.

سازمان تجارت جهانی تخمین می زند که در حال حاضر بین ۲۲ تا ۲۵ میلیون تن غلات در بنادر اوکراین نگهداری می شود.

کشورهای غربی روسیه را به ممانعت از این صادرات متهم کرده‌اند، اما روسیه بارها این اتهام را رد کرده است.

منبع: تسنیم

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

هشدار سازمان تجارت جهانی درباره تشدید بحران‌های همزمان بیشتر بخوانید »

دیپلماسی عزتمندانه

دیپلماسی عزتمندانه

گروه بین‌الملل دفاع‌پرس – خسرو هداوندخانی؛ در منطق روابط بین‌الملل، تامین امنیت و منافع ملی به‌عنوان دو هدف مهم در این حوزه، با تکیه بر قدرت ملی و بکارگیری همه ظرفیت‌ها و توانمندی‌های موجود در یک کشور حاصل می‌شود که بر اساس آن می‌توان از موضع قدرت در تعامل و روابط با سایر کشورها، حقوق کشور و ملت خود را تامین کرد. پس از روی کار آمدن دولت جدید، شاهد این هستیم که دستگاه دیپلماسی کشور براساس همین اصل و منطق در تعامل با کشور‌های منطقه‌ای و قدرت‌های بین المللی، در راستای تحقق مطالبات و حقوق قانونی ملت ایران حرکت می‌کند.

از جمله موضوعات مهم و پیچیده‌ای که از چندین سال گذشته در عرصه روابط خارجی جزء موضوعات و برنامه‌های اساسی جمهوری اسلامی بوده، بحث مذاکرات با گروه ۱+۵ و اکنون نیز ۱+۴ در چارچوب برجام، به منظور رسیدن به یک توافق کلی بر سر فعالیت‌های هسته‌ای صلح آمیز جمهوری اسلامی است؛ موضوعی که در دو دهه گذشته با فراز و نشیب‌های فراوانی همراه بوده و علی‌رغم اعطای امتیازاتی به طرف‌های غربی از سوی جمهوری اسلامی، متاسفانه نتایج مثبتی را برای ایران در جهت رفع تحریم‌های ظالمانه به همراه نداشته است.

این در حالی بود که دولتمردان ایران با تعلیق فعالیت‌های هسته‌ای خود و رساندن آن به پایین‌ترین سطح از غنی سازی اورانیوم، امیدوار بودند که تحریم‌های اقتصادی غرب علیه ایران در حوزه انرژی و نفت، مراودات بانکی با سایر کشور‌ها و … برداشته شود که عملا جزء موارد محدودی این امر میسر نشد. این در حالی بود که در همین سال‌ها رژیم‌ها و گروه‌های معاند وابسته به این دول غربی، گستاخانه در جهت ضربه زدن به ظرفیت‌ها و سرمایه‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی اقدام کردند که نمود بارز آن در نفوذ در سایت هسته‌ای نطنز و خرابکاری در آن و همچنین ترور و به شهادت رساندن دانشمند هسته‌ای کشورمان، محسن فخری زاده در اواخر عمر دولت گذشته بود.

با روی کار آمدن دولت جدید مشاهده می‌شود که علی‌رغم اینکه تا کنون هیچ امتیاز خاصی توسط جمهوری اسلامی به طرف‌های غربی در چهارچوب مذاکرات ۱+۴ اعطاء نشده است، اما نرمش خاصی از سوی آن‌ها در مذاکراتشان با ایران دیده می‌شود که رفع محدودیت سهمیه‌ای برای فروش نفت توسط ایران از جمله این نرمش‌ها و امتیازات اعطایی به جمهوری اسلامی است.

امروز شاهد این هستیم که دولت انگلیس به‌عنوان یکی از اعضای گروه ۱+۴ در اقدامی بی‌سابقه، بدهی ۵۳۰ میلیون دلاری خود به ایران را که از زمان پیروزی انقلاب اسلامی از دادن آن امتناع ورزیده بود، پرداخت می‌کند.

چند روز گذشته نیز سخنگوی وزارت خارجه از پرداخت قریب الوقوع بدهی ۷ میلیارد دلاری به ایران خبر می‌دهد که در سالیان گذشته و علی‌رغم همه مماشات‌ها و سازش‌ها از پرداخت آن امتناع می‌ورزیدند.

البته باید واقع نگر بود و تحولات جاری نظام بین‌الملل و بویژه بحران و جنگ روسیه و اوکراین و تاثیرگذاری آن بر امنیت و اقتصاد بین الملل را نیز در این تغییر رویکرد غربی‌ها نسبت به کشور‌های همسو با روسیه از جمله ایران مورد توجه قرار داد.

در واقع آنان می‌کوشند با افزایش تولید نفت در سطح جهانی، بحران ناشی از افزایش قابل توجه قیمت انرژی بویژه نفت و گازرا که در اثر جنگ روسیه و اوکراین ایجاد شده و دامن اقتصاد آنان را نیز گرفته است، جبران کنند.

از حیث امنیتی نیز می‌کوشند با اعطای امتیازات به متحدین روسیه، موقعیت این کشور را در حوزه بین‌الملل با دور کردن متحدین خود به انزوا بکشانند.

اما آنچه مسلم است این است که جمهوری اسلامی از آنچنان مولفه‌های مهم و تاثیرگذار قدرت ملی و فراملی از حیث نظامی، اقتصادی، موقعیت ژئو استراتژیکی، ایدئولوژیکی و فرهنگی برخوردار است که با تکیه بر آنان می‌تواند بدون تاثیرپذیری از شرایط حاکم بر نظام بین الملل حقوق حقه ملت خویش را از موضع قدرت مطالبه نماید. کما اینکه در صدور قطعنامه‌های سازمان ملل علیه روسیه در ماه‌های اخیر، با دادن رای ممتنع عدم تاثیر پذیری خود از قدرت‌های بزرگ را نشان داده است.

امروز اکثر کشور‌های عربی حوزه خلیج فارس دست دوستی خود را به سمت ایران دراز کرده‎اند. عربستان پس از سال‌ها تنش با جمهوری اسلامی، از ضرورت همزیستی مسالمت آمیز با ایران به‌عنوان کشور همسایه یاد می‌کند، امارات هم بعد از سال‌ها جنگ بدون نتیجه با یمن در کنار عربستان، به‌دنبال آغاز مراودات سیاسی خود با ایران درسطح بالاتری است و همه این تحولات، نوید بروز و ظهور نوعی از دیپلماسی عزتمندانه را در دکترین سیاست خارجی ایران می‌دهد. دیپلماسی‌ای که می‌تواند در جهت رفع بحران‌های منطقه‌ای همچون جنگ یمن و تحقق صلح منطقه‌ای فعالانه و اثر بخش عمل نماید.

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دیپلماسی عزتمندانه بیشتر بخوانید »

ایران در جنگ روسیه و اوکراین بی‌طرف است

ایران در جنگ روسیه و اوکراین بی‌طرف است


به گزارش مجاهدت از دفاع‌پرس از یزد، حجت‌الاسلام «اصغر زارع» امام جمعه موقت شهرستان «مهریز» در خطبه نماز جمعه این هفته اظهار داشت: خوی استکبارجهانی است که همواره به دنبال جنگ و ناامنی است.
 
وی ادامه داد: آمریکا و اروپایی‌ها همواره با به راه‌انداختن جنگ و درگیری سعی در رسیدن به قدرت و ضربه‌زدن به ملت‌ها دارند. کشور ایران در جنگ روسیه و اوکراین بی‌طرف و به شدت با خونریزی مخالف است و باید همه به دنبال صلح و سازش باشند.
 
امام‌جمعه موقت مهریز بیان کرد: راه رستگاری و عزت و اقتدار ملت ایران و همه ملل جهان در تکیه به خود و مقاومت است.
 
زارع بیان کرد: برای اینکه بر تحریم‌ها و تهدید‌ها غلبه کنیم باید همیشه در مسیر حق و حقیقت باشیم و در مقابل دشمنان کرنش نشان ندهیم.
 
وی به اهمیت کمک به نیازمندان جامعه در جشن نیکوکاری و به اهمیت درختکاری و حفظ منابع طبیعی اشاره کرد و همکاری مردم را خواستار شد.
 
امام‌جمعه موقت مهریز با تبریک ماه شعبان به میلاد حضرت امام حسین (ع)، حضرت عباس (ع) و امام سجاد (ع) اشاره کرد و حرکت در مسیر آن‌ها را راه عزت و کمال ذکر کرد.
 
انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ایران در جنگ روسیه و اوکراین بی‌طرف است بیشتر بخوانید »