جنگ شناختی

سرلشکر باقری

مسئولان همه توان خود را برای افزایش رضایت‌مندی مردم به کار گیرند


به گزارش مجاهدت از گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، سردار سرلشکر «محمد باقری» رئیس ستاد کل نیرو‌های مسلح یکشنبه شب در نشست شورای اداری استان بوشهر اظهار داشت: دشمن از شیوه‌های مختلفی برای رویارویی با نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران استفاده می‌کند و اکنون جنگ شناختی و رسانه‌ای را در دستور کار دارند.

سردار باقری با اشاره به انواع تهدید‌های دشمن در راستای ایجاد ناامنی و آزار و اذیت ملت ایران خاطرنشان کرد: در صورتی که دشمن با همراهی مردم ایران روبرو می‌شد، اقدام نظامی را علیه کشور ما در دستور کار قرار می‌داد.

رئیس ستاد کل نیروی‌های مسلح جمهوری اسلامی با اشاره به اینکه ملت ایران اسیر دسیسه‌های دشمنان نشده‌اند بیان کرد: مردم ما با وجود مسائل و مشکلات فراوان میان اعتراض و آشوب تفکیک قائل شده و مقابل دشمن ایستادند.

وی تاکید کرد: در شرایطی که دشمن با استفاده از ابزار رسانه‌ای خود تلاش در بزرگنمایی نقاط ضعف دارد، ما باید ضعف‌ها را شناسایی کرده و برای رفع آن‌ها تلاش ویژه‌ای داشته باشیم تا زمینه رضایت‌مندی مردم فراهم شود.

سرلشکر باقری با بیان اینکه جذابیت فضای مجازی داخلی نسبت به فضای خارجی قابل قیاس نیست ادامه داد: نسبت به وظایف خود در مقابل قشر جوان و بانوان کوتاهی کرده و باید آن را جبران کنیم.

رئیس ستاد کل نیروی‌های مسلح به اهمیت استراتژیک منطقه خلیج فارس اشاره کرد و افزود: یک طرف خلیج فارس تنگه هرمز به عنوان گلوگاه صادرات و واردات کشور و سمت دیگر خوزستان به عنوان منبع اصلی انرژی فسیلی نفتی قرار دارد.

وی با اشاره به قرار گرفتن بوشهر در بین این دو منطقه مهم تصریح کرد: استان بوشهر با داشتن منبع اصلی گاز کشور و صادرات بخشی از نفت و صنایع به لحاظ راهبردی نسبت به سایر استان‌ها از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

سردار باقری با اشاره به اینکه خلیج فارس به خاطر اهمیت فراوان خود همواره مورد تهدید آمریکایی‌ها بوده است خاطرنشان کرد: با اقتدار ایران اسلامی هیچ ناو هواپیمابری طی ۲ سال گذشته وارد خلیج فارس نشده و ناو‌هایی که بودند نیز خارج شده و هزار مایل با ما فاصله دارند.

رئیس ستاد کل نیروی‌های مسلح با بیان اینکه شرایط نظامی و دفاعی امروز جمهوری اسلامی قابل قیاس با گذشته نیست، تاکید کرد: دشمنی آمریکایی‌ها پایانی ندارد و به طرق مختلف دنبال توطئه هستند.

انتهای پیام/ 200

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مسئولان همه توان خود را برای افزایش رضایت‌مندی مردم به کار گیرند بیشتر بخوانید »

افزایش «سواد رسانه‌ای» جامعه، نیازمند کار جهادی و انقلابی

افزایش «سواد رسانه‌ای» جامعه، نیازمند کار جهادی و انقلابی


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس – سید محمدجواد میرخانی؛ نظام سلطه پس از تجربه ایستادگی ملت ایران در عرصه تهاجم نظامی در دوران هشت سال دفاع مقدس و همچنین مشاهده قدرت‌های روزافزون نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، دریافته است که دیگر نباید در این عرصه، اشتباه گذشته خود را تکرار کند و چنانچه بخواهد دوباره اقدام نابخردانه‌ای انجام دهد، نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران سیلی سختی بر صورت آن‌ها خواهند زد و هزینه‌های زیادی به آن‌ها تحمیل می‌شود؛ بنابراین همه توان خود را به میدان آورده و یک «جنگ ترکیبی» را به جمهوری اسلامی ایران تحمیل کرده است.

بررسی حوادث اخیر کشور، نشان‌دهنده عرصه «جنگ ترکیبی» تمام‌عیار نظام سلطه علیه جمهوری اسلامی ایران در چندماه گذشته است که در این جنگ ترکیبی، «جنگ شناختی» بیشتر نمود پیدا کرده است؛ چراکه شاهدیم، دشمنان از طریق رسانه‌ها و فضای مجازی، اهداف خود را پیش برده و ضمن تحریف حقایق، روایت‌ها را به نفع خود تغییر داده و همچنان جای جلاد و شهید را باهم عوض می‌کنند و بسیاری از فریب‌خوردگان در این حوادث نیز اعتراف کرده‌اند که تحت تأثیر رسانه‌ها و فضای مجازی بوده‌اند.

رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله‌العالی) چندسالی است که در زمینه رویارویی با دشمنان در عرصه «جنگ شناختی» هشدارهای زیادی داده‌اند و راه حل آن را نیز «جهاد تبیین» عنوان کرده‌اند؛ بنابراین امروز در شرایطی که «جنگ شناختی» دشمن شدت گرفته است، مسئولان و آحاد جامعه بایستی بیش از پیش به این توصیه رهبر معطم انقلاب اسلامی توجه کرده و افکار جامعه را در عرصه این جنگ، آگاه کنند.

امروز باید این واقعیت را قبول کرد که فضای مجازی یک دنیای دیگری را در موازات دنیای حقیقی ما به‌وجود آورده و دشمن نیز این دنیای رنگارنگ، جذاب و بدون مرز را به ابزار «جنگ شناختی» خود تبدیل کرده است؛ بنابراین آحاد کسانی که در زمینه «جهاد تبیین» احساس تکلیف می‌کنند، خصوصاً اهالی فرهنگ، رسانه و روحانیون، باید در این دنیا حضور خود را پررنگ‌تر کرده و از ابزار رسانه و فضای مجازی در جهت انجام فرمان رهبر معظم انقلاب اسلامی، بهره ببرند.

بدون‌شک اگر افکار عمومی جامعه بخواهد در برابر حملاتی که علیه اعتقادات و آرمان‌های این مرز و بوم در رسانه‌ها و فضای مجازی صورت می‌گیرد، آگاه‌تر شود و به‌عبارتی صریح‌تر، هرگونه اظهار نظر بی‌اساس، تحریف، شایعه و دروغ، فضای جامعه را ملتهب نکند؛ بایستی «سواد رسانه‌ای» در جامعه بالا رود؛ بنابراین «سواد رسانه‌ای» باید به‌عنوان یکی از عرصه‌های «جهاد تبیین» قرار گیرد.

وقتی از «جهاد تبیین» در زمینه «سواد رسانه‌ای» سخن می‌گوییم، باید توجه داشته باشیم که این اقدام نیاز به بایسته‌هایی دارد. در این راستا، همان‌طور که از عنوان «جهاد تبیین» مشخص است، باید در زمینه افزایش «سواد رسانه‌ای» جامعه یک «کار جهادی» صورت گیرد. همان‌گونه که رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز فرموده‌اند: «ما جز با کار جهادی و کار انقلابی نخواهیم توانست این کشور را به سامان برسانیم».

همچنین، تربیت و به‌کارگیری تبیین‌گرانی که خود از «سواد رسانه‌ای» بالایی برخوردار هستند نیز از بایسته‌های «جهاد تبیین» در زمینه «سواد رسانه‌ای» است. در این راستا نیز ضرورت دارد که با بهره‌گیری از «کار جهادی»، ابتدا کسانی که در زمینه «سواد رسانه‌ای» از دانش بالایی برخوردار هستند را سازماندهی و از ظرفیت آن‌ها بهره برد. دوم آن‌که با استفاده از ظرفیت نیروهای انقلابی اعم از روحانیون، بسیجیان، دانشجویان، اهالی رسانه و… به تربیت تبیین‌گر پرداخت؛ در این صورت می‌توان با تشکیل و سازماندهی یک شبکه منسجم، یک حرکت جهادی و انقلابی را در راستای افزایش سواد رسانه‌ای در جامعه، رقم زد.

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

افزایش «سواد رسانه‌ای» جامعه، نیازمند کار جهادی و انقلابی بیشتر بخوانید »

بزرگ‌ترین اشتباه آمریکا!

بزرگ‌ترین اشتباه آمریکا!



بزرگ‌ترین اشتباه آمریکایی‌ها این است که نمی‌خواهند بپذیرند اشتباه می‌کنند. آمریکا از یک جنگ شناختی عبور کرده و به جنگ کثیف روی آورده است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، محمدکاظم انبارلویی طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت:

۱- ریچارد هاس، رئیس شورای روابط خارجی آمریکا در مصاحبه با الجزیره انگلیسی مطالب مهمی را گفته،برای کسانی که هنوز به گفت‌وگو با آمریکایی‌ها برای حل مشکلات داخلی می‌اندیشند، عبرت‌آموز است.

وی در پاسخ به این پرسش که بزرگ‌ترین اشتباه آمریکایی‌ها چه بوده، گفت: «فکر نمی‌کنم کسی بتواند به این سؤال پاسخ دهد».

وی در تشریح سیاست خارجی آمریکا گفته است:

الف- چیزی به عنوان اجماع در سیاست خارجی آمریکا وجود ندارد.

ب- سیاست خارجی وقتی برای آمریکایی‌ها اهمیت دارد که شما در جنگ باشید و هزینه بابت جنگ بدهید.

ج- هیچ اجماع نظری درباره هیچ چیز در آمریکا وجود ندارد.

د- آمریکا با ایران در حال جنگ است.

۲- مقام معظم رهبری در دیدار با بسیجیان فرمودند: «می‌گویند برای اینکه اغتشاش را تمام کنیم باید مشکلمان را با آمریکا حل کنیم. آمریکایی‌ها باج می‌خواهند،کدام ایرانی باغیرتی حاضر می‌شود به آمریکا باج بدهد».

مهم‌ترین و قوی‌ترین سند برای قول سدید رهبری در مورد ماهیت سیاست خارجی آمریکایی‌ها همین اعترافات صریح ریچارد هاس، رئیس شورای روابط خارجی آمریکا است. دلیل صحت و اتقان کلام رهبری درباره اینکه مذاکره با آمریکایی‌ها نمی‌تواند مشکل ما را حل کند همین است که آمریکایی‌ها نمی خواهند بپذیرند اشتباه می‌کنند آن‌ها برای تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران و رؤسای جمهور آمریکا «عصمت» قائل هستند. لذا نمی‌توانند به این سؤال پاسخ دهند که بزرگ‌ترین اشتباه آمریکایی‌ها چیست؟ پاسخ به این سؤال خیلی ساده است . بزرگترین اشتباه آمریکایی‌ها این است که نمی‌خواهند بپذیرند «اشتباه» می‌کنند.

عدم درک برخی رجال سیاسی و مذهبی در کشور در دولت‌های پس از انقلاب از ماهیت آمریکا و عدم درک مواضع امام (ره) و رهبری در مورد استبداد و استکبار جهانی به رهبری آمریکا باعث شده است هزینه‌های زیادی بر کشور تحمیل شود و درآمدهای شگفت‌انگیز و محیرالعقول مقاومت و مبارزه با آمریکا دیده نشود.

خواص باید به این ادراک برسند در آمریکا هیچ نهاد مسئولی نباید اعتراف ریچارد هاس برای انجام تعهدات و رعایت حقوق بین‌المللی وجود ندارد. تنها نهادی که در ارکان حکومت آمریکا دیده می‌شود و ثابت است نهاد باج‌خواهی سیری‌ناپذیر است و بس!

۳- کاخ سفید، پنتاگون، سیا، وزارت خارجه آمریکا و رئیس شورای روابط خارجی آمریکا بی‌پرده و صریح می‌گویند؛ ما در حال جنگ با ملت ایران هستیم. عده‌ای با انکار این حقیقت روشن‌تر از آفتاب همچنان دل به باج‌دهی بسته‌اند و به آن اصرار هم دارند.

این جماعت حاضر نیستند در هیچ بیانیه‌ای ،گفت‌وگو ، مناظره و سخنرانی بپذیرند ملت ایران از سوی آمریکا مورد حمله قرار گرفته و رسما آن‌ها با ما اعلام جنگ کرده‌اند و همه گزینه‌ها را هم روی میز گذاشته‌اند.

آن‌ها حاضر نیستند این جنگ ظالمانه و نابرابر را محکوم کنند و در کنار ملت برای مقابله با متجاوز بایستند.

آمریکا در تاریخ ۲۵۰ ساله پیدایش خود فقط ۱۶ سال در جنگ نبوده است . آمریکا بیش از دو قرن در حال جنگ با ملت‌های جهان با میلیون‌ها کشته و زخمی به سر ‌برده است.

۴- جنگ شناختی، جنگ ادراکی وجنگ نرم علیه ملت ایران آشکارا روی میز آمریکایی‌ها قرار دارد. آن‌ها بی‌رحمانه به همه ارزش‌های وجودی ملت ایران هجوم آورده‌اند. با پمپاژ احساس حقارت و مأیوس‌سازی و بی‌ثبات‌سازی دولت و مشروعیت‌زدایی از نظام، یک چهره «ویران‌شهری» در سپهر رسانه در داخل و خارج ترسیم می‌کنند.

آن‌ها می‌خواستند گروهک‌های مجازی و رباتیک را به لشکرهای خیابانی تبدیل کنند و تیم اراذل و اوباش شبکه‌بندی شده را چاشنی اردوکشی خیابانی کنند. آتش‌ها افروختند اما نتوانستند جامعه را به آتش بکشند مردم با آن‌ها هم صدا نشدند. مردم به وضوح دیدند که آن‌ها با آتش، خون، دروغ، فریب، جعل و جنون می‌خواهند روایت‌سازی و جای جلاد و شهید را عوض کنند. اما آگاهی و بصیرت مردم باعث شد به بیراهه نروند.

۵- آمریکا از جنگ شناختی عبور کرده به «جنگ کثیف» روی آورده است.

جنگ کثیف یعنی تهدید ورزشکاران و هنرمندان به مرگ و اسیدپاشی و آتش‌زدن خانه و کاشانه آن‌ها! جنگ کثیف یعنی تهدید کامیونداران و مغازه‌داران و کاسبان جزء و کل برای شکل‌گیری یک اعتصاب سراسری! جنگ کثیف یعنی قرآن سوزی ، مسجدسوزی و چادر کشیدن از سر زنان عفیفه و محجوبه! جنگ کثیف یعنی حتی عدم تحمل هدیه چند شکلات یک مغازه دار سنندجی به رئیس جمهور به رسم مهمان‌نوازی و تهدید او به مرگ و … .

جنگ کثیف یعنی ترویج بی‌ناموسی، همجنس‌بازی، تجزیه‌طلبی و …

آمریکا و انگلیس در جنگ با ایران زنجیر پاره کرده‌اند. چرا عده‌ای که خود را «خواص» آن‌هم از جنس «عقلا» گذاشته‌اند نمی‌خواهند در قبال این جنگ کثیف موضع بگیرند و پا در میدان مقابله با تبهکارترین دولت جهان یعنی آمریکای جهانخوار و استبداد جهانی بگذارند.

امروز تبهکارترین انسان‌ها، در آمریکا و سه کشور شرور اروپایی حکومت می کنند و می خواهند با جنگ کثیف دوباره به سلطه خود به ایران برگردند. تبهکارتر از آنان نیز کسانی هستند که در داخل می‌خواهند مقدمات این بازگشت جنایتکارانه و متجاوزانه را فراهم کنند. ۷۰ سال پیش سه جوان دانشجو در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ چهار ماه بعد از کوتای ننگین آمریکا مردانه قیام کردند و با ریختن سه قطره خون بر سنگ فرش دانشگاه تهران اعلام کردند ما اجازه سلطه آمریکا به ایران را نمی‌دهیم.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

بزرگ‌ترین اشتباه آمریکا! بیشتر بخوانید »

کوتاهی در جنگ نرم؛ شهید دادن در کف خیابان

کوتاهی در جنگ نرم؛ شهید دادن در کف خیابان


گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس‌ـ رحیم محمدی؛ نیمه دوم سال جاری که فرا رسید جامعه با یک سری حوادثی مواجه شد که تا این زمان آن را مشاهده نکرده بود و آن اعتراض به حجاب بود که البته این فقط ظاهر مسئله را نشان می‌داد؛ زیرا حجاب بهانه‌ای بود تا اصل نظام جمهوری اسلامی ایران و ارزش‌های اسلامی مورد هجمه قرار گیرد؛ ادامه یافتن این حوادث توسط مزدوران سرویس‌های امنیتی تعدادی از کشور‌های غربی که با حمایت مالی سعودی‌ها همراه است، علاوه بر اینکه تاکنون خسارت‌های مالی زیادی را به جامعه تحمیل کرده، عده‌ای از مردم هم به واسطه تلاش مزدوران مورد اشاره برای افزودن دامنه ناامنی‌ها جان خود خود را از دست داده‌اند؛ خسارتی که نمی‌توان آن را به هیچ وجه جبران کرد.

اما علت اینکه چرا با وجود گذشت بیش از ۴۰ سال از عمر انقلاب اسلامی چنین حوادثی را شاهد هستیم، به اصل دشمنی دشمنان با جمهوری اسلامی ایران بازمی‌گردد و اینکه آن‌ها امروز برای مقابله با ایران اسلامی گزینه نظامی را در آخر لیست مقابله‌ای خود با ما قرار داده‌اند، چون می‌دانند در جنگ نظامی مقابل مردم کشورمان نتیجه‌ای نخواهند گرفت؛ براین اساس به سایر شیوه‌های جنگی که از جمله آن‌ها جنگ نرم است، روی آورده‌اند.

در این شیوه مدرن، جنگ بدون خونریزی صورت می‌گیرد؛ بدین صورت که طراحان این نوع جنگ بدون اینکه از ابزار فیزیکی یعنی سلاح استفاده کنند از ابزار فرهنگی برای پیشبرد مقاصد خود بهره می‌برند؛ به همین دلیل شناخت در چنین فضایی از الزامات مقابله با جنگ نرم است؛ البته به تعبیری می‌توان از جنگ نرم فرهنگی به جنگ شناختی هم یاد کرد؛ چرا که در جنگ شناختی هم دشمن انبوهی از اطلاعات غلط را به‌منظور فرسوده ساختن ذهن و روان جامعه بکار می‌برد.

در همین رابطه، مقام معظم رهبری عنوان می‌کنند «اولویت استکبار در مواجهه با نظام اسلامی آن چیزی است که امروز به آن می‌گویند جنگ نرم؛ یعنی جنگ به وسیله ابزار‌های فرهنگی، به وسیله نفوذ، به وسیله دروغ، به وسیله شایعه‌پراکنی؛ با ابزار‌های پیشرفته‌ای که امروز وجود دارد، ابزار‌های ارتباطی‌ای که ۱۰ سال قبل و ۱۵ سال قبل و سی سال قبل نبود، امروز گسترش پیدا کرده. جنگ نرم یعنی ایجاد تردید در دل‌ها و ذهن‌های مردم.
یکی از ابزار‌ها در جنگ نرم این است که مردم را در یک جامعه نسبت به یکدیگر بدبین کنند، بد دل کنند، اختلاف ایجاد کنند؛ یک بهانه‌ای پیدا کنند، با این بهانه بین مردم ایجاد اختلاف کنند.» (۱۳۸۸/۰۹/۰۴)

حال چنانچه به مطالب مورد اشاره رهبر معظم انقلاب اسلامی دقت کنیم، متوجه می‌شویم که سال ۱۳۸۸ هشدار‌های لازم در خصوص استفاده دشمن از ابزار‌های جنگ فرهنگی داده شده، ولی متأسفانه کسی به آن‌ها توجهی نکرده است؛ زیرا در انتقاد از اینکه کسی جنگ فرهنگی دشمن را نمی‌بیند، می‌گویند: «حالا معمول شده که در بیان‌ها و در تلویزیون و توی تبلیغات و توی دادگاه و توی زبان همه می‌گویند: جنگ نرم؛ راست است، این یک واقعیت است؛ یعنی الان جنگ است. البته این حرف را من امروز نمی‌زنم، من از بعد از جنگ – از سال ۶۷ – همیشه این را گفته ام؛ بار‌ها و بارها. علت این است که من صحنه را می‌بینم؛ چه بکنم اگر کسی نمی‌بیند؟! چه کار کند انسان؟! من دارم می‌بینم صحنه را، می‌بینم تجهیز را، می‌بینم صف آرائی‌ها را، می‌بینم دهان‌های با حقد و غضب گشوده شده و دندان‌های با غیظ به هم فشرده شده علیه انقلاب و علیه امام و علیه همه این آرمان‌ها و علیه همه آن کسانی که به این حرکت دل بسته اند را؛ این‌ها را انسان دارد می‌بیند، خب چه کار کند؟ این تمام نشده. چون تمام نشده، همه وظیفه داریم. (۱۳۸۸/۰۶/۱۴)

وقتی به این جملات توجه کنیم می‌بینیم آنچه امروز در میان اغتشاشگران در حال روی دادن است را مقام معظم رهبری در سال ۱۳۸۸ پیش‌بینی کرده بودند که اگر آن زمان به این فرمایشات شعاری برخورد نمی‌شد، مدافعان امنیت کشورمان مجبور نبودند با فدا کردن جان خود از نظام اسلامی و ارزش‌های اسلامی دفاع کنند.

این همان نکته‌ای است که رهبر معظم انقلاب اسلامی سیزدهم دی ۱۳۸۶ در دیدار دانشجویان دانشگاه‌های استان یزد مطرح کردند: «بیم آن هست که در عرصه‏ جنگ‌های روانی و تبلیغاتی و به اصطلاح جنگ نرم بین ما و دشمنانی که بسیار اصرار بر ادامه‏ این نبرد دارند، این اعتماد به نفس یا خدشه پیدا کند، تضعیف بشود، متزلزل بشود یا لااقل در حدی که ملت ما به آن احتیاج دارد، پیش نرود. ما در نیمه‏ راهیم. من به عیان می‏بینم که در ذهن و زبان و عمل بسیاری از برجستگان کشورمان این اعتماد به نفس هنوز به حد نصاب لازم نرسیده».

بنابراین وقتی در عرصه جنگ نرم کوتاه بیاییم، نتیجه‌اش تقابل مدافعان امنیت با پیاده‌نظامِ شکل‌گرفته از دل جنگ نرم دشمن در کف خیابان‌ها، و دادن شهید و مجروح می‌شود.

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

کوتاهی در جنگ نرم؛ شهید دادن در کف خیابان بیشتر بخوانید »

اندیشه‌های التقاطی؛ پاشنه آشیل ایران قوی

اندیشه‌های التقاطی؛ پاشنه آشیل ایران قوی


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس ـ حامد افروغ؛ یکی از امتیازات مردم ایران که در طول تاریخ از آنها ملتی سرزنده، پرانرژی و پیش‌رو ساخته است، استفاده از قوه تفکر و تحلیل مسائل پیرامون است. اگر چه برخی امروزه در تحلیلی وارونه این امتیاز را تقبیح کرده و از آن به سرک کشیدن در هر حوزه‌ای یاد می‌کنند، اما به این وجه ماجرا توجه ندارند که اساسا انسان فکور در مواجهه با هر پدیده‌ای واکنشی خواهد داشت و این واکنش لاجرم از روی اندیشه و تفکر است و صرف بیان نظرات و سلایق نمی‌تواند مذموم باشد.

آسیب این امتیاز البته از آنجا نشات می‌گیرد که برخی بر نظرات و سلایق بدون پشتوانه مطالعاتی خود اصرار ورزیده و نظرات کارشناسی و یا تحقیقی را رد می کنند که در جای خود محل بررسی و بحث است. در چنین جامعه‌ای که تقریبا همه صاحب نظر بوده فتوا می‌دهند، وظیفه اهل فن و عقلای قوم، صدچندان سنگین‌تر خواهد بود.

آفت بزرگ‌تری که متاسفانه این امتیاز فکور بودن را به تهدید برای برخی شهروندان بدل ساخته، اغوای رسانه‌ای است. رسانه‌های ضد ایرانی در شناختی دقیق از روحیات و روش تفکر ایرانیان ـ که برگرفته از حضور مردم در شبکه‌های اجتماعی و رصد روفتار آنها در این حوزه صورت گرفته ـ سعی در انحراف سیره و سلوک مردم ایران داشته و دارند تا از طریق به حق جلوه دادن همه نظرات افراد خصوصا آن نظراتی که در تضاد آشکار با فرهنگ ایرانی اسلامی بوده و هست، مسیر پیشرفت و تعالی ملت را منحرف ساخته و دغدغه‌های کاذب برای آنها ایجاد کنند.

محق جلوه دادن افراد برای بروز هر نوع رفتار در جامعه با این عنوان که «جامعه خانه من است!» بدون پاسخ به اینکه اگر همه به این شعار عمل کنند هرج و مرج جامعه را فرا می‌گیرد، سعی می‌کنند به نظرات و سلایق گوناگون در هر سطحی مشروعیت ببخشند حال آنکه جامعه محل بروز تعادل در میان افراد است تا شمولیت بیشتری را در بر گیرد.

از اینها گذشته در القائات دشمن همواره به مبانی و معارف الهی حمله شده و نفسانیات و تمنیات فردی جایگزین آن می شود به طوریکه هر کس خدا و مبانی اسلامی و دینی را با حال و هوای دل خود تفسیر کرده و به جای انطباق رفتارش با آنها سعی در انطباق آنها با رفتار خود می‌کند تا به گونه‌ای رنگ الهی نیز به نفسانیات خود بزند.

دشمن با اسب تراوای خود (امپراتوری رسانه‌ها) توانسته با مسموم‌سازی ذهن بخشی از جامعه حتی اگر اندک هم باشند، خارهای بلند و تیزی را بر سر راه پیشرفت و تعالی کشور بریزد تا با سرگم‌سازی جامعه به توجیه، تبیین و یا برخورد با هنجارشکنان، فرصت تفکر به مسائل مهم‌تر و اساسی‌تر را از آنها بگیرد. در صورتی‌که پذیرش هنجارها و همراهی با اصول انسانی ـ هرچند این ‌روزها به مدد! رسانه‌های غربی برخی افراد همجنس‌بازی‌ و هرزگی را هم حق انسانی خود می‌دانند! ـ کوتاه‌ترین راه برای آرامش جامعه بوده و منافع حداکثری را برای همه به ارمغان می‌آورد. 

از همین رهگذر قوانین راهنمایی و رانندگی نیز همینطورند، شاید من نوعی با افزایش جرایم رانندگی مخالف باشم اما در درازمدت این امر می‌تواند راه را برای تخطی بسیاری افراد از قوانین بسته و جامعه ایمن‌تری را ایجاد کند، همینطور است درباره بستن کمربند ایمنی که در ابتدا برخی مقاومت می‌کردند اما امروزه به سبب رعایت این قانون آسیب کمتری متوجه رانندگان شده است.

مع‌الوصف هر چند برخی برای فهمیدن مقاومت ورزیده و خود را به راهی دیگر می‌زنند اما باید پذیرفت که این اندیشه‌های التقاطی در صورت اشاعه و همه‌گیر شدن می‌توانند بزرگ‌ترین سنگ بر سر راه پیشرفت و تعالی کشور بوده و نوعی هرج و مرج افسارگسیخته را برای جامعه به بار آورند که درد آن چند نسل بعد صدای همگان را بلند خواهد کرد.

انتهای پیام/ 112

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اندیشه‌های التقاطی؛ پاشنه آشیل ایران قوی بیشتر بخوانید »