جنگ غزه

پیامد‌های اشغالگری صهیونیست‌ها در ۵ نقطه مرتفع مرزی در جنوب لبنان


به گزارش مجاهدت از گروه بین‌الملل دفاع‌پرس به نقل از روزنامه لبنانی الاخبار، عقب نشینی رژیم صهیونیستی از مناطق مرزی لبنان در شرایطی رخ داد که سقف اهداف بلندپروازانه‌ای که این رژیم در طول جنگ مطرح کرده بود، به دلیل استواری مقاومت کاهش یافت.

چرا صهیونیست‌ها مجبور به عقب‌نشینی از لبنان شدند

روشن هست که تصمیم رژیم اشغالگر برای عقب نشینی از لبنان به دلیل ترس صهیونیست‌ها از واکنش مقاومت انجام شد و اشغالگران به این نتیجه رسیدند که ادامه حضور آنها در جنوب لبنان ممکن هست حزب الله را به این سمت سوق دهد که عملیات‌های خود علیه اسرائیل را از سر بگیرد.

در اینجا باید اشاره کنیم که رژیم صهیونیستی در هدف اصلی و مستقیم خود از جنگ علیه لبنان یعنی نابودی مقاومت یا تضعیف آن شکست خورد و همچنین نتوانست مقاومت را از معادله سیاسی داخلی لبنان حذف کند. شرط بندی‌های رژیم صهیونیستی بر روی فروپاشی خطوط دفاعی مقاومت در جنوب لبنان هم به نتیجه نرسید؛ جایی که صهیونیست‌ها در طول جنگ، استواری اسطوره‌ای رزمندگان مقاومت را در نبرد زمینی مشاهده کردند.

اما بعد از اعلام توافق آتش بس میان لبنان و رژیم صهیونیستی در سه ماه گذشته، ۲ احتمال عملی در رابطه با آینده مناطق مرزی میان لبنان و فلسطین اشغالی به وجود آمد: یا تشکیل کمربند امنیتی ارتش رژیم صهیونیستی در جنوب لبنان که برخی فرماندهان و کارشناسان این رژیم از آن حرف می‌زدند و یا عقب‌نشینی نیرو‌های ارتش اشغالگر به آن سوی مرز‌های لبنان که توسط قطعنامه‌های بین‌المللی به رسمیت شناخته شده هست.

در نهایت، اشغالگران مجبور به عقب نشینی از لبنان شدند و به این ترتیب پروژه ایجاد کمربند امنیتی ارتش صهیونیستی در خاک لبنان شکست خورد و صهیونیست‌ها ماندن در ۵ نقطه راهبردی مرتفع در لبنان را جایگزین کمربند امنیتی کردند؛ موضوعی که با مخالفت بسیاری از محافل صهیونیستی همراه شده و آنها معتقدند که ماندن موقت نیرو‌های اسرائیلی در چند نقطه راهبردی لبنان نمی‌تواند جایگزین پروژه ایجاد کمربند امنیتی شود.

عوامل و عواقب اشغالگری صهیونیست‌ها در تپه‌های مرزی لبنان

اما اصلی‌ترین سوالی که بعد از عقب نشینی ارتش رژیم اشغالگر از لبنان ایجاد شده این هست که چرا صهیونیست‌ها در ۵ نقطه راهبردی لبنان ماندند و اهمیت این نقاط در چیست. نقاطی که اشغالگران صهیونیست همچنان در آنجا ماندند شامل تپه‌های مرتفعی می‌شود که مشرف به جنوب لبنان و همچنین تعداد زیادی از شهرک‌های شمالی فلسطین اشغالی هست. این نقاط شامل تپه‌های الحمامص، تپه‌های العویضه، تپه‌های جبل بلاط، تپه‌های اللبونه و تپه‌های العزیه می‌شود.

ارتش رژیم اشغالگر ماندن در این تپه‌ها را اینگونه توجیه می‌کند که نیرو‌های اسرائیلی می‌توانند بر تحرکاتی که در جنوب لبنان و شمال اسرائیل (فلسطین اشغالی) رخ می‌دهد نظارت داشته باشند تا مانع تکرار طوفان الاقصی در جبهه شمالی شوند. از این رو استقرار نیرو‌های اسرائیلی در تپه‌های لبنان مزیت نظامی و امنیتی دارد.

به موازات آن، اشغال این تپه‌ها بخشی از کارت‌های فشار رژیم صهیونیستی برای رسیدن به اهدافی هست که تل آویو در طول جنگ نتوانست به آنها دست پیدا کند. همچنین با توجه به تجاوزات ادامه‌دار اشغالگران علیه لبنان بعد از آتش بس نمی‌توان گفت که به دنبال عقب نشینی ارتش اسرائیل از لبنان، تجاوزات این رژیم هم پایان خواهد یافت.

از سوی دیگر برآورد‌های برخی محافل عبری این هست که ماندن اسرائیل روی این تپه‌های لبنان اشتباه بزرگی هست که تل‌آویو بعداً بهای آن را می‌پردازد. برخی فرماندهان و کارشناسان نظامی صهیونیست می‌گویند که ممکن هست حزب‌الله به هدف قرار دادن نیرو‌های اسرائیلی در تپه‌های لبنان متوسل شود؛ به ویژه اینکه در حال حاضر نیرو‌های اسرائیلی در لبنان، اشغالگر تلقی می‌شوند و حمله به آنها گزینه‌ای مشروع هست.

این محافل صهیونیستی تاکید دارند که اگر ارتش اسرائیل می‌خواهد برای شهرک نشینان در شهرک‌های شمالی احساس امنیت ایجاد کند، می‌تواند نیرو‌های یونیفل را در نقاط مرزی لبنان مستقر سازد.

اما در پایان، اگر دولت لبنان درست فکر کند و شجاعت تصمیم گیری مستقل در مقابل حامیان بین المللی رژیم صهیونیستی را داشته باشد، این کشور هنوز هم کارت‌هایی دارد که می‌تواند از آنها استفاده کند. در حال حاضر مقامات لبنانی بر روی کارت دیپلماتیک به عنوان جایگزینی برای مقاومت نظامی متمرکز شده‌اند؛ اما این گزینه در صورتی می‌تواند مؤثر و مثمرثمر باشد که دولت لبنان دارای اهرم‌های فشار و عناصر قدرت باشد.

روشن هست که طی همه دهه‌های گذشته، تنها مقاومت نظامی منجر به جلوگیری از اشغال جنوب لبنان توسط صهیونیست‌ها شده و هیچ گزینه دیگری در این زمینه موفق نبوده هست، بنابراین دولت لبنان موظف هست که به جای گوش سپردن به دستورات آمریکا، اقدامی متناسب با منافع ملی لبنان انجام دهد.

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

پیامد‌های اشغالگری صهیونیست‌ها در ۵ نقطه مرتفع مرزی در جنوب لبنان بیشتر بخوانید »

کشتار از مبدأ سایبر

کشتار از مبدأ سایبر



ارتش عبری در یک‌سال گذشته از هوش مصنوعی استفاده زیادی علیه مردم غزه کرده است. وابستگی اسرائیل به الگوریتم‌ها در جنگ اخیر برایش مشکلاتی را نیز در پی ‌داشت.

به گزارش مجاهدت از مشرق، تصور کنید در یکی از مراکز فرماندهی ارتش اسرائیل یک افسر اطلاعاتی بدون اینکه حتی یک تصویر زنده از میدان نبرد ببیند، روی صفحه‌نمایش رایانه‌اش مشاهده می‌کند: «هدف شناسایی شد.» هوش مصنوعی پس از پردازش هزاران داده به این نتیجه رسیده که فرد موردنظر عضو یکی از شاخه‌های نظامی‌حزب‌الله یا گروه‌های فلسطینی است و باید ترور شود. تصمیم در عرض چند ثانیه گرفته شده و حمله انجام می‌شود.

جهش هوشمندانه

تمایل اسرائیل به هوش مصنوعی مدت‌ها قبل از درگیری‌های فعلی آغاز شد. در سال ۲۰۲۰، یوسی سارئیل، از حامیان جدی هوش مصنوعی که به‌تازگی از آمریکا برگشته بود فرماندهی واحد جاسوسی ۸۲۰۰ اسرائیل را برعهده گرفت.

سارئیل درکتابش تحت عنوان «تیم انسان-ماشین» از کاربرد بالقوه‌ هوش مصنوعی در جنگ‌های آینده نوشت: چگونه می‌توان هم‌افزایی بین هوش انسانی و مصنوعی ایجاد کرد که دنیای ما را متحول می‌کند؟ هوش مصنوعی با دقت و سرعت بالا شناسایی و هدف‌گیری را بهبود می‌بخشد و مانند یک «کارخانه تولید هدف» عمل می‌کند و این فناوری محدودیت‌های انسانی را کاهش می‌دهد.

تمرکز یوسی سارئیل بر کاربرد هوش مصنوعی، سیستم پردازش اطلاعات واحد ۸۲۰۰ را دگرگون کرد. به‌عنوان مثال، قبل از استفاده گسترده از هوش مصنوعی کشف تونل‌های حزب‌الله با استفاده از حسگرهای لرزه‌ای و نیروی انسانی زمان‌بر بود. اما در نبرد اخیر از الگوریتم‌های یادگیری ماشینی برای شناسایی الگوهای حرکتی زمین و هشدار به‌موقع و سریع درباره تونل‌ها استفاده شد. مثلا اگر در یک منطقه تغییری در الگوی گرمایی زمین مشاهده می‌شد، سیستم هوش مصنوعی هشدار می‌داد که احتمالا تونلی در حال حفر شدن است.

همچنین پیش از این تحلیل‌گران باید کلمات رمز مکالمات (مثلا هندوانه یعنی بمب) را شناسایی می‌کردند، اما اکنون هوش مصنوعی به‌طور خودکار الگوهای مشکوک را شناسایی کرده و هشدار می‌دهد. مثلا اگر افراد زیادی از کلمه «هندوانه» در یک بازه زمانی کوتاه و در منطقه خاصی استفاده می‌کردند سیستم هشدار می‌داد که احتمالا این یک کد رمزی برای عملیات نظامی‌ است.

فضای ابری، میدان جنگ

علاوه بر کاربرد پررنگ هوش مصنوعی در نبرد اخیر استفاده از زیرساخت ابری پلتفرم‌های قدرتمندی مانند گوگل و آمازون و مایکروسافت برای ذخیره و پردازش اطلاعات امنیتی و نظامی، موانع پیش روی اسرائیل را در پردازش و تحلیل اطلاعات برداشت زیرا داده‌های مرتبط با جنگ و تحلیل‌های هوش مصنوعی به‌جای اینکه روی سرورهای محلی اسرائیل باشند روی سرورهای ابری شرکت‌های آمریکایی پردازش می‌شدند.

برای مثال پروژه‌ نیمبوس (Nimbus)، یک قرارداد ۲.۱ میلیارد دلاری که بین دولت اسرائیل و شرکت آمازون و گوگل امضا شد و فضای ابری این دو پلتفرم را در اختیار اهداف نظامی ‌ارتش اسرائیل قرار داد. این پلتفرم‌ها با امنیت بالا، قابلیت دسترسی و پردازش همزمان هزاران داده امکان ارتقا بدون نیاز به زیرساخت‌های جدید به اهداف نظامی ‌اسرائیل کمک قابل‌توجهی کردند. علاوه‌بر این، کاهش هزینه‌های نگهداری و به‌روزرسانی سرورها هم کارایی آن‌ها را افزایش داد.

پروژه‌ نیمبوس از ابتدا با اعتراضات داخلی در گوگل و آمازون روبه‌رو شد. برخی از کارکنان این شرکت‌ها معتقد بودند این قرارداد برای نظارت بر فلسطینیان و مدیریت داده‌های امنیتی اسرائیل استفاده می‌شود. در سال ۲۰۲۳، به دلیل این نگرانی‌ها تعدادی از کارمندان گوگل استعفا دادند یا دست به اعتصاب زدند.

کشتار از مبدأ سایبر

وقتی الگوریتم‌ها فرمان می‌دهند

Lavender
“Lavender” (لوندر به معنای اسطوخودوس) نام یکی از سیستم‌های هوش مصنوعی است که داده‌های مختلف را از طریق تصاویر ماهواره‌ای، ارتباطات مخابراتی و شبکه‌های اجتماعی (مثل مشارکت در گروه‌های واتس‌آپ، تغییر شماره تلفن، عکس‌ها و روابط اجتماعی) جمع‌آوری می‌کرد تا الگوهای رفتاری و تحرکات مشکوک را شناسایی کند و در نهایت هم لیست افرادی که باید ترور شوند را در اختیار فرماندهان نظامی ‌قرار می‌داد. این سیستم برای شناسایی افراد مظنون به ارتباط با شاخه‌های نظامی‌ حماس و جهاد اسلامی ‌طراحی شده بود که در جنگ اخیر برای ترور فرماندهان حزب‌الله هم مورد استفاده قرار گرفت.

در اوایل جنگ غزه، لوندر حدود ۳۷۰۰۰ فلسطینی را به‌عنوان شبه‌نظامیان مظنون شناسایی کرد. این سیستم حتی افرادی را که الگوهای ارتباطی مشابه با اعضای گروه‌های حماس یا جهاد اسلامی ‌داشتند، مانند افسران پلیس یا پرسنل دفاع مدنی را هم به لیست هدف‌های حملات اضافه می‌کرد. یکی از نظامیان اسرائیلی می‌گوید: «به ازای هر هدفی که این سیستم برایش تعیین می‌کرد، فقط ۲۰ ثانیه زمان می‌گذاشت و به‌عنوان یک انسان نقشی جز تایید نهایی نداشته است.»

لوندر، رزمندگان حماس را به دو دسته «رده‌پایین» و «رده‌بالا» تقسیم می‌کرد و به هرکدام از ساکنان نوار غزه، عددی بین ۱ تا ۱۰۰ می‌داد. هر چه عدد مربوط به یک فرد، به ۱۰۰ نزدیک‌تر بود، به این معنا بود که به تشکیلات حماس و دیگر گروه‌های مقاومت در نوار غزه نزدیک‌تر بوده و هدفی مهم برای ترور است. مدتی پیش گاردین به گزارشی اشاره کرد که طبق آن، ارتش اسرائیل برای ترور یک رزمنده‌ رده‌پایین، تا ۲۰ تلفات غیرنظامی ‌را مجاز می‌دانست و حتی برای فرماندهان ارشد تا ۱۰۰ تلفات نیز مشکلی نمی‌دید.

نوع بمبی که برای اهداف به کار می‌رفت، متفاوت بود. بمب‌های گنگ (فاقد سیستم هدایت) برای اهداف رده‌پایین و سلاح‌های هدایت‌شونده برای اهداف رده‌بالاتر مانند رهبران مقاومت. بمب‌های هدایت‌ناپذیر ممکن بود تا ۳۰ متر از هدف تعیین‌شده خطا داشته باشند که می‌توانست فاصله بین یک مرکز مشکوک مربوط حماس با محل اسکان آوارگان و مردم غیر نظامی ‌باشد. به‌کارگیری این بمب‌ها یکی از عوامل آمار بالای تلفات غیرنظامیان در غزه بود.

Gospel
درکنار لوندر که متمرکز بر شناسایی و انتخاب اهداف انسانی برای ترور بود، سیستم”Gospel” (گاسپل به معنای انجیل) برای تحلیل و انتخاب اهداف نظامی‌ سخت مانند ساختمان‌های فرماندهی، مراکز ارتباطی و انبارهای تسلیحات به کار گرفته شد و در جنگ اخیر برای هدف‌گیری زیرساخت‌های مهم حزب‌الله و حماس به کار رفت. گاسپل علاوه بر ساختمان‌ها تحرکات لجستیکی را هم بررسی می‌کرد.

مثلا اگر مکانی که قبلا غیرنظامی ‌بود ناگهان شاهد افزایش حمل‌ونقل تجهیزات خاص می‌شد، می‌توانست نشانه‌ای از وجود یک پایگاه نظامی ‌مخفی باشد. در نبرد اخیر، گاسپل تصویری جامع از فعالیت‌ها و مکان‌های حماس و حزب‌الله فراهم کرد که در روند ایجاد فهرست هدف‌های ترور اسرائیل بسیار مهم بود.

آویو کوچاوی، رئیس سابق ستاد کل ارتش اسرائیل گفت در طول جنگ ۱۱ روزه اسرائیل با حماس در سال ۲۰۲۱، گاسپل روزانه ۱۰۰ هدف برایشان تولید می‌کرده درحالی‌که قبل از استفاده از آن اسرائیل در طول یک سال می‌توانست فقط حدود ۵۰ هدف را در غزه شناسایی کند.

?Where is Daddy
با به‌کارگیری اطلاعات به‌دست‌آمده از لوندر سیستم دیگری با نام “?Where is Daddy”(بابا کجاست؟) حرکات افرادی را که قبلا لوندر شناسایی کرده بود، از طریق ردیابی تلفن‌هایشان، تحلیل مکالمات و پیام‌ها یا ارتباطات و تصاویر ماهواره‌ای دنبال می‌کرد. وقتی فرد هدف به خانه‌اش بازمی‌گشت سیستم این حضور را به‌عنوان تأیید هویت او در نظر می‌گرفت.

در بسیاری از موارد، حمله هوایی بلافاصله پس از این تأیید انجام می‌شد که می‌توانست نه‌تنها فرد هدف، بلکه خانواده او و دیگر افراد در ساختمان را نیز هدف قرار بگیرد. یکی از افسران اطلاعاتی اسرائیل در مصاحبه با گاردین گفت: «ما علاقه‌ای به کشتن عوامل حماس تنها زمانی که در یک ساختمان نظامی ‌بودند یا درگیر یک فعالیت نظامی ‌بودند، نداشتیم. بمباران خانه یک خانواده بسیار ساده‌تر است. این سیستم برای جست‌وجوی آنها در این شرایط ساخته شده است.» این سیستم به‌روشنی مرز میان هدف‌گیری نظامیان و غیرنظامیان را از بین برد و در کنار گاسپل و لوندر، عامل دیگر افزایش قابل‌توجه تلفات غیرنظامی‌که اکثرشان زنان و کودکان بودند، شد.

این موضوع واکنش نهادهای حقوق بشری را در پی داشت. صلیب سرخ در این رابطه گفت «تعهدات قانونی و مسئولیت‌های اخلاقی در جنگ نباید به ماشین‌ها و نرم‌افزارها سپرده شود.»

چالش‌های هوش مصنوعی

وابستگی اسرائیل به الگوریتم‌ها در جنگ اخیر برایش مشکلاتی را نیز در پی ‌داشت. سیستم‌های هوش مصنوعی بدون خطا نبودند و در بسیاری از مواقع غیرنظامیان را صرفا به دلیل الگوی رفتاری مشابه با یک رزمنده به‌عنوان هدف شناسایی می‌کردند.

درنهایت، بسیاری از افرادی که در لیست‌های کشتار تولیدشده توسط هوش مصنوعی قرار می‌گرفتند، رزمنده نبودند. علاوه‌براین، حزب‌الله و حماس بارها توانستند با تاکتیک‌های فریب و روش‌های خلاقانه، الگوریتم‌های هوش مصنوعی را دور بزنند. برای مثال، حزب‌الله با ارسال پهپادهای فریب و تغییر محل نیروها، سیستم‌های شناسایی را گمراه می‌کرد و حماس با حملات غیرمنتظره، هوش مصنوعی اسرائیل را به چالش می‌کشید.

میمران، که پیش‌تر وکیل ارتش بوده معتقد است هوش مصنوعی در شرایط پیچیده و پرتنش جنگ نمی‌تواند به‌درستی تصمیم بگیرد و آویو کوخاوی، رئیس سابق ستاد ارتش اسرائیل نیز معتقد است هوش مصنوعی ممکن است خارج از کنترل انسانی تصمیمات خودش را بگیرد و سبب بروز خطا شود.

منبع: روزنامه فرهیختگان

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

کشتار از مبدأ سایبر بیشتر بخوانید »

آزادی ۸۰۰ اسیر فلسطینی در هفتمین دور از تبادل اسرا در روز شنبه

آزادی ۸۰۰ اسیر فلسطینی در هفتمین دور از تبادل اسرا در روز شنبه



منابع فلسطینی اعلام کردند که روز شنبه حدود ۸۰۰ اسیر فلسطینی آزاد خواهند شد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، منابع فلسطینی روز سه شنبه اعلام کردند روز شنبه شاهد بزرگترین مرحله توافق تبادل اسرا خواهد بود که حدود ۸۰۰ اسیر فلسطینی آزاد خواهند شد که در میان آن‌ها ۴۴۵ نفر از بازداشت شدگان غزه در جریان جنگ هستند.

همچنین در میان اسرایی که قرار است آزاد شوند ۵۱ نفر دارای حکم حبس ابد بوده و ۵۹ نفر دیگر از احکام طولانی مدت برخورد دارند و ۴۷ نفر دیگر نیز از جمله اسرایی هستند که در جریان توافق وفاء الاحرار آزاد شده اما مجدداً توسط اشغالگران بازداشت شدند.

با این حساب مجموع اسرای آزاد شده فلسطینی در چارچوب مرحله اول توافق آتش بس به ۱۱۳۵ نفر افزایش خواهد یافت.

بیشترین اسرایی که در روز شنبه آزاد خواهند شد زنان و کودکانی هستند که در جریان جنگ غزه بازداشت شده‌اند و تعداد آن‌ها به ۲۰۰ نفر می‌رسد و قرار است در مقابل تحویل اجساد اسرائیلی توسط مقاومت آزاد شوند.

همچنین تعدادی از رهبران ارشد گردان‌های قسام در کرانه باختری نیز آزاد خواهند شد که از جمله آن‌ها عبدالناصر عیسی، عثمان بلال و عمار الزبن هستند.

از سوی دیگر قدیمی‌ترین اسرای فلسطینی در زندان‌های رژیم صهیونیستی نیز آزاد خواهند شد که عبارتند از نائل البرغوثی با ۴۴ سال اسارت، علاء البازیان با ۴۲ سال اسارت و سامر المحروم با ۳۸ سال اسارت.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

آزادی ۸۰۰ اسیر فلسطینی در هفتمین دور از تبادل اسرا در روز شنبه بیشتر بخوانید »

هشدار ایهود باراک در خصوص بازگشت به جنگ در غزه

هشدار ایهود باراک در خصوص بازگشت به جنگ در غزه



نخست‌وزیر اسبق رژیم صهیونیستی در خصوص احتمال بازگشت تل آویو به جنگ در غزه هشدار داد.

به گزارش مجاهدت از مشرق به نقل از خبرگزاری فلسطینی شهاب، ایهود باراک رئیس حزب کار و نخست وزیر اسبق رژیم صهیونیستی خطاب به بنیامین نتانیاهو نخست وزیر این رژیم نسبت به بازگشت به جنگ در غزه هشدار داد.

وی این سوال را مطرح کرد که در صورت از سرگیری جنگ علیه حماس، چه نتیجه نهایی می‌تواند عاید اسرائیل شود؟

باراک افزود: هیچ کاری وجود ندارد که ما انجام نداده باشیم، ما ۵ بار بر جبالیا مسلط شدیم، اما نتوانستیم در آنجا حماس را از بین ببریم.

وبگاه خبری «زمن اسرائیل» نیز با اشاره به تحولات جبهه شمالی سرزمین‌های اشغالی اعلام کرد که با وجود مشوق‌های مالی هنگفتی که کابینه اسرائیل پیشنهاد کرده تنها ۱۵ درصد از شهرک نشینان شمال، به منازل خود بازگشته اند. این در حالی است که دو ماه از برقراری آتش بس بین حزب الله لبنان و رژیم صهیونیستی می‌گذرد.

شهاب نیوز همچنین گزارش داد که یک پهپاد رژیم صهیونیستی با نقض توافق آتش بس در غزه یک خودروی غیر نظامی را در منطقه المغراقه در شمال استان مرکزی نوار غزه موشک باران کرده است. از قربانیان احتمالی این حمله هنوز اخباری منتشر نشده است.

ارتش اشغالگر رژیم صهیونیستی همچنین اقدام به نقض توافق آتش بس در غزه کرد و منطقه الزهرا در شمال اردوگاه النصیرات در مرکز نوار غزه را هدف حمله هوایی قرار داد. قبل از این نیز در حمله پهپادی ارتش اشغالگر به رفح در جنوب نوار غزه سه نیروی پلیس به شهادت رسیده بودند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

هشدار ایهود باراک در خصوص بازگشت به جنگ در غزه بیشتر بخوانید »

ناتوانی نتانیاهو در ازسرگیری دوباره جنگ غزه


گروه بین‌الملل دفاع‌پرس: در شرایطی که از یک طرف شاهد هستیم که بدعهدی‌های رژیم صهیونیستی در روز‌های اخیر در رعایت مفاد توافق آتش‌بس با حماس و کارشکنی در همکاری برای آزادسازی اسرا موجب شده تا احتمال شکست این توافق آتش‌بس بیش از پیش افزایش یابد و از طرف دیگر نظاره‌گر تهدیدات مجدد «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا علیه حماس هستیم، قرائن و شواهد نشان از این دارد که نه ترامپ و نه نتانیاهو نمی‌توانند جنگ غزه را دوباره از سر بگیرند.

اما موضوعی که وضعیت توافق آتش‌بس میان جنبش حماس و رژیم صهیونیستی را به وضع فعلی دچار کرده، بدعهدی و کارشکنی تل‌آویو در نقض توافق آتش‌بس غزه از طریق تاخیر انداختن و ممانعت از بازگشت فلسطینیان و مردم غزه به شمال این باریکه هست. ضمن اینکه نظامیان صهیونیست بدون توجه به توافق آتش‌بس از رسیدن غذا، دارو و کمک‌های امدادی به مناطق مختلف غزه جلوگیری کرده و همزمان حملات خود به مردم غزه را ادامه می‌دهند.

در این شرایط جنبش حماس با صدور بیانیه‌ای اعلام کرد آزادسازی اسرای اسرائیلی تا زمانی که رژیم صهیونیستی به نقض آتش‌بس ادامه می‌دهد متوقف خواهد شد و تنها در شرایط روند آزادسازی اسرا از سر گرفته می‌شود که طرف اسرائیلی تمامی مفاد توافق آتش‌بس غزه را رعایت کرده و ضمن اینکه دیگر از رسیدن کمک‌های امدادی به غزه جلوگیری نکند، حملات خود به مردم این باریکه را هم متوقف کند.

حال در این شرایط شاهد هستیم که دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا به جای اینکه طرف اسرائیلی و نتانیاهو را برای رعایت توافق آتش‌بس غزه تحت فشار بگذارد، جنبش حماس را تهدید کرده که اگر اسرای اسرائیلی تا ظهر شنبه (فردا) آزاد نشوند، در غزه جهنم به پا خواهد شد. موضوعی که یک بار دیگر حمایت و پشتیبانی تمام عیار آمریکا را از این رژیم اشغالگر و نامشروع به اثبات می‌رساند.

البته «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم صهیونیستی با محدودیت‌های فراوانی برای از سر گیری جنگ غزه رو‌به‌رو هست که یکی از مهمترین آنها فشار‌های بین‌المللی و جهانی هست. جامعه بین‌الملل، به ویژه سازمان‌های حقوق بشری و کشور‌های غربی، از رژیم صهیونیستی می‌خواهند که از تشدید خشونت‌ها در غزه خودداری کند و این فشار‌ها ممکن هست نتانیاهو را از ازسرگیری جنگ بازدارد.

نتانیاهو، در داخل سرزمین‌های فلسطین اشغالی هم با مشکلات و موانع بسیار جدی برای از سر گیری دوباره جنگ غزه مواجه هست. در داخل رژیم صهیونیستی، برخی از گروه‌ها و شهروندان به شدت با ازسرگیری جنگ مخالف هستند، به ویژه اگر این اقدام منجر به تلفات بیشتر و بی‌ثباتی داخل این رژیم شود. ضمن اینکه، احزاب سیاسی رقیب یا حتی برخی از اعضای کابینه نتانیاهو نیز با تشدید درگیری‌ها به شدت مخالفت می‌کنند.

موضوع بسیار مهم و حائز اهمیت دیگر که مانع از این می‌شود که نتانیاهو بار دیگر جنگ غزه را از سر بگیرد، این چالش مهم هست که آغاز دوباره جنگ در غزه می‌تواند هزینه‌های نظامی و انسانی بالایی برای رژیم صهیونیستی داشته باشد. همین امر نیز موجب شده تا نتانیاهو در مورد توانایی «اسرائیل» برای مدیریت طولانی‌مدت چنین درگیری‌هایی تردید داشته باشد.

اما موئلفه‌های دیگری هم در ناتوانی نتانیاهو در ازسرگیری دوباره جنگ غزه نقش اساسی و مهمی دارند ازجمله اینکه گروه‌های مقاومت در غزه، مانند حماس و جهاد اسلامی، در این مدت توانایی‌های نظامی خود را افزایش داده‌اند؛ موضوعی که می‌تواند خطرات بیشتری برای رژیم صهیونیستی ایجاد کند.

از طرف دیگر، مشاهده می‌کنیم که در آن سوی میدان مصر و سایر کشور‌های منطقه که اغلب به عنوان میانجی عمل می‌کنند به دنبال آن هستند تا آتش‌بسی دائمی بین رژیم صهیونیستی و گروه‌های فلسطینی برقرار شود. بر همین اساس، نتانیاهو تحت فشار شدیدی از طرف این کشور‌ها قرار دارد تا از تشدید درگیری‌ها خودداری کند؛ و در آخر، ناتوانی نتانیاهو در ازسرگیری جنگ غزه می‌تواند ناشی از ترکیبی از عوامل داخلی و خارجی از جمله فشار‌های بین‌المللی، چالش‌های امنیتی، و نگرانی‌های اقتصادی و اجتماعی باشد. در هر حال، وضعیت در خاورمیانه به سرعت در حال تغییر هست و تصمیمات سیاسی می‌تواند تحت تأثیر تحولات جدید قرار بگیرد.

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

ناتوانی نتانیاهو در ازسرگیری دوباره جنگ غزه بیشتر بخوانید »