گروه بینالملل دفاعپرس: در حالی جنگ گسترده میان حزبالله لبنان و رژیم صهیونیستی بعد از ۱۴ ماه به پایان رسید که یک بار دیگر ضعف و ناتوانی ارتش متجاوز و نسلکش صهیونیستی در شکستدادن این گروه مقاومت اسلامی لبنانی به اثبات رسید و تلآویو تحت فشار کشورهای منطقه و متحدان خود به خصوص آمریکا توافقنامه آتشبس را امضاء کرد.
اما نکته مهمی که بیش از هرچیزی در بطن آتشبس با حزبالله لبنان خود را نشان داد، توان و قدرت شکستناپذیر این گروه مقاومت اسلامی لبنانی در برابر ارتش تا بندندان مسلح رژیم صهیونیستی بود که از همهگونه حمایت خارجی توسط متحدان خود برخوردار هست. اما با وجود تمامی این پشتیبانیها باز هم همانند تمامی جنگهای گذشته ازجمله جنگ ۳۳ روزه مغلوب مبارزان لبنانی شد.
رزمندگان و مبارزان حزبالله لبنان در شرایطی در حمایت و پشتیبانی از مردم غزه به رژیم صهیونیستی اعلام جنگ کردند که سکوت و انفعال سران و مقامات کشورهای عربی و اسلامی در ماجرای تحمیل جنگ غزه توسط ارتش متجاوز «اسرائیل» به مردم این باریکه، موجبات شکلگیری موج عظیمی از خشم و عصبانیت را در میان مردم منطقه و جهان شده بود.
حزبالله لبنان در طول بیش از ۳۰ سال رهبری مجاهدانه و هوشمندانه شهید «سید حسن نصرالله» به آنچنان نیروی قدرتمندی در منطقه تبدیل شد که در خونخواهی و حمایت از مردم غزه و جنگ خونین و ویرانگری که توسط رژیم صهیونیستی به آنها تحمیل شده بود، جنگی گسترده، فراگیر و البته برنامهریزی شده را به این نیروی اشغالگر تحمیل کرد و طی آن ضربات سخت و دردناکی را بر پیکره آنها وارد کرد.
حملات و عملیاتهای دقیق و قدرتمند حزبالله علیه ارتش «اسرائیل» موجب شد تا جوخههای ترور رژیم صهیونیستی بازگشتی مجدد به سیاست ترور و حذف فرماندهان و رهبران مقاومت داشته باشند و با هدف قرار دادن «اسماعیل هنیه» در تهران و «سید حسن نصرالله» در ضاحیه جنوبی بیروت به همراه تعدادی دیگر از فرماندهان حزبالله، به خیال خود سعی در تضعیف این گروه مقاومت اسلامی لبنانی داشته باشند.
ولی همانند دفعات قبل و اقدامات تروریستی گذشته آنها که موجب به شهادت رسیدن «سید عباس موسوی» دومین رهبر حزبالله لبنان شد، ترور سومین رهبر حزبالله یعنی «سید حسن نصرالله» هم نتوانست موجب تضعیف و اخلال در فعالیتها و اقدامات جهادی این گروه مقاومت اسلامی لبنانی شود و بالعکس شاهد افزایش عملیاتها و حملات آنها به مراکز و مواضع ارتش رژیم صهیونیستی شد.
حزبالله لبنان بعد از اینکه مشاهده کرد جنگ غزه همچنان ادامه دارد و نه تنها رژیم صهیونیستی بلکه کشورهای اروپایی و آمریکا تصمیم و ارادهای برای پایان بخشیدن به این جنگ خونین و نابرابر ندارند، بعد از شهادت «سید حسن نصرالله» دبیرکل سابق خود، دامنه حملات و عملیاتهای خود را با استفاده از انواع راکت و موشک و همچنین پهپادهای شناسایی و تهاجی علیه نظامیان و مراکز نظامی ارتش صهیونیستی گسترش داد.
همین گسترش دامنه حملات و عملیاتهای حزبالله لبنان علیه ارتش «اسرائیل» موجب شد تا ضربات سخت و دردناک بیشتری بر پیکره ارتش اشغالگر و کودککش آن وارد شود و بر همین اساس هم شاهد افزایش قابل توجه آمار تلفات و خسارات ارتش صهیونیستی بودیم. میزان این تلفات و خسارات با چنان شیب تندی افزایش پیدا کرد که سران و مقامات صهیوینستی توان انکار آن را نداشتند و رسانههای این رژیم هم هرروز اخبار و گزارشهای جدیدی را در این زمینه منتشر میکردند.
تمامی این وقایع و رویدادها موجب شد تا درنهایت سران و مقامات رژیم صهیونیستی به همراه شرکای اروپایی و غربی خود چاره کار و راه نجات خود را در قبول توافق آتشبس و تندادن به این تفاهم با حزبالله لبنان ببینند. امری که در نهایت موجب شد تا شاهد شکلگیری این توافق و پایان بیش از ۶۰ روز جنگ فراگیر و گسترده مابین حزبالله لبنان و ارتش رژیم صهیونیستی باشیم.
در پایان باید گفت جنگ فراگیر میان حزبالله لبنان و رژیم صهیونیستی و افزایش میزان و حجم حملات و عملیاتهای حزبالله لبنان علیه ارتش اشغالگر «اسرائیل» آن هم علیرغم ترور و به شهادت رساندن رهبر و تعدادی از فرماندهان آن و در نهایت تندادن کابینه نتانیاهو به توافق آتشبس بار دیگر نشان دادن که این رژیم اشغالگر نه درگذشته، نه در حال و نه در آینده قدرت و توانایی شکست دادن این گروه مقاومت سالامی لبنانی را نداشته و نخواهد داشت.
انتهای پیام/ ۱۳۴