گروه بینالملل دفاعپرس: حملات و عملیاتهای حزبالله لبنان علیه رژیم صهیونیستی از فردای «طوفانالاقصی» و بلافاصله پس از شروع جنگ غزه آغاز شد. حملات و عملیاتهایی که با هدف پشتیبانی و حمایت از مردم غیرنظامی و بیدفاع غزه توسط حزبالله آغاز شد و موجب شد تا بخش قابل توجهی از توان ارتش «اسرائیل» بر روی مرزهای شمالی خود با لبنان متمرکز شود.
عملیاتهای حزبالله لبنان از همان ابتدای مسیر، آنچنان از طراحی و برنامهریزی خاصی برخوردار بود که خیلی سریع وضعیت امنیتی شهرکهای صهیونیستنشین در مرز با لبنان را به هم ریخت و موجب شد تا حداقل ۲۰۰ هزار صهیونیست مجبور شوند تا خانه خود را به مقاصد دیگری ترک کرده و در سرزمینهای فلسطین اشغالی آواره شوند.
این در حالی هست که حزبالله لبنان به عنوان بزرگترین و قدرتمندترین گروه مقاومت در منطقه اقدامات خود را علیه ارتش و مواضع نظامیان اسرائیلی را با یک برنامهریزی دقیق و حسابشده آغاز کرد. حاصل این طراحی و برنامهریزی دقیق این بود که ارتش رژیم صهیونیستی مجبور شد تا چهار لشکر خودش را به شمال سرزمینهای فلسطین اشغالی و مناطق هم مرز با لبنان اعزام کند تا امنیت از دست رفته را مجددا بازگرداند.
اما بعد از اینکه جنایات و کشتار مردم غزه توسط رژیم صهیونیستی ادامه پیدا کرد و تمامی طرحها و برنامههای مربوط به مذاکرات آتشبس با شکست و ناکامی روبرو شد، عملیاتها و حملات حزبالله لبنان به اهداف و مراکز نظامی ارتش «اسرائیل» شدت گرفت و گسترش قابل توجهی پیدا کرد. از آنجایی که این عملیاتها از دامنههای بزرگ و گستردهای برخوردار بود شاهد بودیم که رژیم صهیونیستی در کنترل و مهار این عملیاتها شکست و ناکامی را پذیرا شد.
تمامی این موارد موجب شد تا در نهایت رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان لشکرکشی کرده و بخشهای جنوبی این کشور ازجمله بیروت، پایتخت لبنان را هدف حملات و عملیاتهای نظامی خودش قرار بدهد. بر همین اساس، شاهد بودیم که رژیم صهیونیستی همزمان با جنگ غزه سطح درگیریهای خود با حزبالله لبنان را به بالاترین میزان ممکن رساند.
موضوع مهم در این میان، متوسل شدن ارتش اشغالگر و نامشروع صهیونیستی به سیاست ترور و حذف رهبران گروههای مقاومت به خصوص حزبالله لبنان بود. بر همین اساس، ارتش «اسرائیل» با کمک اطلاعاتی و نظامی آمریکا موفق شد تا تعدادی از رهبران و فرماندهان مقاومت ازجمله «سید حسن نصرالله» دبیرکل سابق حزبالله لبنان را ترور کرده و آنها را به شهادت برساند.
اما حزبالله لبنان زمانی که مشاهده کرد ارتش رژیم صهیونیستی سطح درگیریها میان دو طرف را به بالاترین شکل ممکن افزایش داده هست و اقدام به ترور و حذف رهبران این گروه مقاومت لبنانی کرده، سطح عملیاتها و حملات خود به اماکن و مواضع دشمن صهیونیستی را به شدت افزایش داد و در این میان با استفاده از موشک، راکد و پهپادهای تهاجمی مواضع صهیونیستها را مورد هدف خود قرار داد.
اما حزبالله لبنان در درگیریهای اخیر خود با ارتش «اسرائیل» یک برگ برنده جدیدی را رو کرد و آن به نمایش گذاشتن توان پهپادی خود بود. حزبالله لبنان در ابتدا با استفاده از پهپادهای شناسایی بسیاری از مراکز و نقاط حساس نظامی و اقتصادی رژیم صهیونیستی را شناسایی کرد و سپس با استفاده از پهادهای تهاجمی، چندین عملیات موفق را بر علیه نقاط استراتژیک «اسرائیل» انجام داد و ضربات سخت و دردناکی را به آن وارد کرد.
حزبالله لبنان با توجه به قدرت و توان بالایی که از آن برخودار هست به خوبی و به بهترین شکل ممکن از استراتژی و راهبرد جنگ ترکیبی علیه ارتش رژیم صهیونیستی استفاده کرد و در جریان آن با استفاده از موشک، راکت، پهپاد و رزمندگان خود عملیاتها و حملات متعددی را علیه مراکز و مواضع رژیم صهیونیستی انجام داد.
حال موضوع بسیار مهم و قابل توجه اینجاست که در طول سی و چهار روز درگیری شدید مابین رژیم صهیونیستی و حزبالله لبنان شاهد هستیم که تلفات و خسارات انسانی و لجستیکی شدیدی به ارتش «اسرائیل» وارد شده هست. بر همین اساس هم مشاهده میکنیم که سران و مقامات تلآویو در کنترل مقاومت لبنان با سختیها و مشکلات فراوان و غیرقابل پیش بینی روبرو شدند؛ به صورتی که زمزمههای موافقت آنها با انجام مذاکرات آتشبس به گوش میرسد.
در پایان باید گفت که حزبالله لبنان در طول یک سال درگیری پراکنده، اما هدفمند و هوشمندانه با رژیم صهیونیستی به خوبی نقاط ضعف ارتش اشغالگر و کودککش این رژیم را شناسایی کرده و از طریق همان نقاط ضعف، ضربات سخت و دردناکی را بر پیکره ارتش این رژیم متجاوز و نامشروع وارد آورده و در آینده نیز ضربات بیشتری را بر آنها وارد خواهد کرد.
انتهای پیام/ ۱۳۴