جنگ هیبریدی

انتقاد شدید سناتورهای آمریکایی از دولت بایدن

انتقاد شدید سناتورهای آمریکایی از دولت بایدن



یک سناتور دیگر آمریکایی با انتشار بیانیه‌ای از سیاستهای واشنگتن در قبال ایران انتقاد و تاکید کرد، ایالات متحده هیچ سیاست منسجمی علیه جمهوری اسلامی ایران ندارد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، به دنبال برگزاری جلسه استماع سنای آمریکا درباره ایران با حضور وزرای دفاع، خارجه و تجارت آمریکا، «جیم ریش» سناتور جمهوریخواه آمریکایی بیانیه‌ای منتشر کرد.

ریش در این بیانیه با انتقاد از مواضع دولت «جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا در قبال ایران گفت: «بیش از شش ماه از زمانی که کاخ سفید برجام را مُرده اعلام کرده می‌گذرد و ما هنوز به یک سیاست جامع و کامل درباره ایران نزدیک نشده‌ایم.»

برخی ناظران بر این باورند که بیانیه جیم ریش و مواضع دیگر سناتورهای آمریکایی در جلسه استماع کنگره نشان دهنده اختلافات میان کنگره و کاخ سفید در موضوع ایران است. «لیندسی گراهام» سناتور ارشد آمریکایی در جلسه استماع کنگره خطاب به «لوید آستین» رئیس پنتاگون و «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه گفته بود «چطور جمهوری اسلامی ایران تحت تحریمهای شدید ما قرار دارد اما درآمد انها طی چند ماه گذشته ۲۰ درصد افزایش یافته است؟»

موضوع تسلط ایران بر خلیج فارس و توقیف دو نفتکش متخلف توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طی هفته‌های اخیر نیز خشم مقامات کنگره را برانگیخته است، تا جاییکه قانونگذاران آمریکایی به دنبال تصویب طرحهایی برای مقابله با توان پهپادی و موشکی ایران قبل از انقضای تحریمهای موشکی سازمان ملل علیه ایران در اکتبر ۲۰۲۳ طبق مفاد برجام هستند.

«مایک مک‌کال»، رئیس کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان و «گئورگی میکس»، عضو ارشد این کمیته به همراه گروه دیگری از قانونگذاران این مجلس به تازگی طرحی فراحزبی «برای تحریم طیف وسیعی از فعالیت‌های حامی برنامه موشکی و پهپادی ایران» معرفی کرده‌اند.

جیم ریش در ادامه بیانیه خود گفته، «ابهام راهبردی در زمینه سیاست علیه ایران تنها در خدمت جسورتر شدن این رژیم و نزدیکتر شدن شرکای ما به چین است. از آنجایی که ایران به توقیف غیرقانونی کشتیها، هدف گرفتن آمریکایی‌ها در منطقه، و حمایت از بازوهای نیابتی خود و حمایت از روسیه در جنگ علیه اوکراین ادامه می‌دهد، آمریکایی‌ها شایسته سیاستی هستند که فراتر از مذاکرات شکست خورده هسته‌ای با ایران باشد.»

درحالیکه آمریکا از مدتها پیش جنگ هیبریدی را علیه جمهوری اسلامی ایران با استفاده از سلاحهای متعارف، تاکتیکهای نامنظم، جنگ رسانه‌ای، عملیاتهای فریب در شبکه‌های اجتماعی و… به کار گرفته است، استیصال مقامات دولت آمریکا در پاسخگویی به سوالات سناتورها و قانونگذاران آمریکایی نشان دهنده شکست سیاستهای واشنگتن در جنگ هیبریدی و ترکیبی علیه جمهوری اسلامی ایران است.

اندیشکده «هوور» که یک نهاد تحقیقاتی واقع در دانشگاه «استنفورد» در ایالت کالیفرنیا است اخیرا در تحلیلی در همین باره نوشته، سیاست مهار ایران دچار فروپاشی شده است.

این اندیشکده نوشته است: «حکومت مذهب‌سالار ایران دشمن رام‌نشدنی آمریکا است. چندین دهه است که سیاست زیربنایی آمریکا مهار توانایی ایران برای استفاده از فشارهای سیاسی، فتنه‌انگیزی و نیروهای نیابتی جهت تبدیل شدن به قدرت مسلط در منطقه خلیج فارس بوده است.»

در ادامه این مطلب آمده است: «از سال ۲۰۱۸، تحریم‌ها از صادرات نفت ایران جلوگیری کرده‌اند تا باعث توقف برنامه هسته‌ای تسلیحاتی این کشور شوند، اما این سیاست مهار در حال فروپاشی است.»

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

انتقاد شدید سناتورهای آمریکایی از دولت بایدن بیشتر بخوانید »

فیلم/ کمال خرازی: اغتشاشات در ایران یک جنگ هیبریدی بود

فیلم/ کمال خرازی: اغتشاشات در ایران یک جنگ هیبریدی بود



کمال خرازی مشاور رهبر معظم انقلاب در سومین مجمع گفتگوی تهران: اغتشاشات اخیر به دلیل مشکلات اقتصادی نبود بلکه یک جنگ هیبریدی بود.


دریافت
1 MB

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/ کمال خرازی: اغتشاشات در ایران یک جنگ هیبریدی بود بیشتر بخوانید »

فیلم/ روایت رهبر معظم انقلاب از میدان رزم امروز

فیلم/ روایت رهبر معظم انقلاب از میدان رزم امروز

کد ویدیو

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/ روایت رهبر معظم انقلاب از میدان رزم امروز بیشتر بخوانید »

ماهیت و ابعاد جنگ ترکیبی علیه ایران

ماهیت و ابعاد جنگ ترکیبی علیه ایران


گروه اجتماعی دفاع‌پرس – فائزه زارع کارشناس اجتماعی معاونت فرهنگی و اجتماعی پلیس گیلان؛ واژه جنگ “warfare” در لغت فارسی با عناوینی مانند ستیز، درگیری و رزم یاد می‌شود. برخی از صاحب‌نظران، جنگ را یک عمل اجتماعی خشونت‌آمیز می‌دانند که با هدف غلبه بر دیگری و اجبار او به پذیرش خواسته مهاجم صورت می‌گیرد. تعریف جنگ در سطح بین‌المللی نیز عبارت است از «درگیری مسلحانه بین دو یا چند کشور به منظور قبولاندن نظرات سیاسی یا اعمال هدف‌های خود با استفاده از تمام ابزار‌های جنگی که در اختیار دارند.»

جنگ به عنوان یکی از واقعیت‌های اجتناب‌ناپذیر و غیرقابل انکار زندگی بشرشناخته می‌شود، اما عدم ثبات روش‌های جنگیدن و تحول الگوی آن، رویارویی با این مسئله را دشوار می‌سازد. این تحولات پی در پی، نیازمند آمادگی بالا، هوشمندی و به‌روزرسانی مستمر اطلاعات جنگی است.

پیچیده‌ترین شیوه جنگ نوین، جنگ “آمیخته” یا “ترکیبی” «Hybrid Warfare» نام دارد. جنگ ترکیبی به عنوان یک راهبرد نظامی از جنگ سیاسی، جنگ مجازی، خبررسانی جعلی، مداخله در انتخابات کشور‌های خارجی، برهم زدن بافت جمعیتی، مهاجرپذیری، تهاجم فرهنگی، ایجاد تضاد دینی و مواردی از این قبیل تشکیل شده است. در جنگ هیبریدی، ترکیبی از ابزار‌های متعارف، نامتعارف، نامنظم و نامتقارن استفاده می‌شود.

پهپادها، تروریست‌های حرفه‌ای، ابزار الکترونیک، فضای سایبری و رسانه‌ها، موشک‌های بالستیک غیر هسته‌ای و کروز، تسلیحات ضد ماهواره و انواع ماهواره‌های نظامی و جاسوسی و ترکیبی از حملات زمینی، هوایی، دریایی و سایبری از ابزار‌های گوناگون جنگ‌های ترکیبی به شمار می‌روند.

جنگ‌های ترکیبی با هدف بی‌ثبات سازی کشور هدف و قطبی کردن یک جامعه، صورت می‌گیرد. در این جنگ‌ها، کشور متخاصم، ایدئولوژی و افکار عمومی مردم را هدف قرار داده و سعی می‌کند با جذب سیاستمداران یا سلبریتی‌های صاحب نفوذ، زمینه را برای ورود خود به کشور هدف و بسترسازی در اذهان عمومی مهیا سازد.

«فرانک هافمن» به عنوان نخستین پیشنهاددهنده جنگ‌های ترکیبی، معتقد است؛ جنگ ترکیبی، جنگی است که در آن هر یک از دشمنان سعی دارند تا با استفاده از یک روند مشخص در یک فضای جنگی، نسبت به کاربست هم‌زمان سلاح‌های متعارف، تاکتیک‌های نامنظم، تروریسم و رفتار‌های جنایی برای دست‌یابی به اهداف سیاسی خود اقدام کنند.

جنگ ترکیبی، شیوه جدیدی از جنگ نیست، اما امروزه به دلیل گسترش بستر‌های دیجیتال و فناوری‌های ارتباطی که جهان را تحت تأثیر خود قرار داده، بهترین زمان برای بکارگیری جنگ ترکیبی فراهم شده است. باید بپذیریم میزان اثرگذاری و موفقیت این جنگ‌ها به حدی است که بسیاری از کنشگران قدرتمند نظام بین‌الملل، آن را تهدیدی بسیار جدی دانسته و از سوی دیگراز آن برای دست‌یابی به اهداف خود استفاده می‌کنند.

به عقیده برخی صاحب‌نظران، ۶ عامل تغییر ماهیت نظم جهانی، توسعه سریع فناوری‌های سایبری، جهانی شدن نوع جدیدی از اقدامات مبتنی بر شبکه، تغییر فضای اطلاعات و چشم‌انداز رسانه، تغییر ماهیت جنگ و درگیری و تغییرات نسلی، موجب رشد چشم‌گیر جنگ‌های ترکیبی شده است.

بحران سوریه، یکی از نمونه‌های جنگ ترکیبی در نظام بین‌المللی نوین است. دشمنان با هدف تحت سلطه گرفتن موقعیت جغرافیایی و استراتژیکی سوریه از سال ۲۰۱۱ با طرح‌ریزی تهاجم فرهنگی، موجی از القای بی‌کفایتی دولت وقت، نارضایتی از وضعیت موجود و ناامیدی نسبت به آینده را در میان مردم تزریق کردند. این آشوب‌ها که در نهایت به جنگ داخلی و ورود متجاوزان به خاک سوریه ختم شد نتیجه‌ای جز روانه شدن سیل مهاجران به اروپا و تلفات جانی و مالی برای مردم این کشور به همراه نداشت.

متاسفانه در حال حاضر، شاهد اعمال تهدیدات جهانی و بکارگیری شیوه نوین جنگ ترکیبی علیه کشورمان و پروژه سوریه‌سازی ایران توسط کشور‌های استکباری نیز هستیم. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، خشم آمریکا علیه سیاست‌های ایران و از دست دادن نزدیک‌ترین متحد خود در خاورمیانه، موجب شد این کشور، رویکرد‌های گوناگونی را برای استعمار ایران و بازگشت شرایط پیش از انقلاب اسلامی به کار گیرد.

آمریکا که بار‌ها به طور آشکار، دشمنی خود با ایران قوی را اعلام کرده، پس از حملات نظامی گوناگون نظیر حمله به طبس، جنگ عراق، حمله ناو آمریکایی به هواپیمای مسافربری ایران و یأس در مقابله با نظام مقدس جمهوری اسلامی در جنگ سخت، سرانجام جنگ ترکیبی را برای شکست ایران در پیش گرفته است.

جنگ ترکیبی کشور‌های غربی و رژیم صهیونیستی علیه ایران را می‌توان در ابعاد نظامی، ایجاد ناآرامی‌های اجتماعی، تروریسم، جنگ روانی و اطلاعاتی، جنگ سایبر، جنگ دیپلماتیک، جنگ اقتصادی و جنگ رسانه‌ای بررسی کرد.

تهدید مداوم تمامیت ارضی ایران توسط دولت‌های غربی نظیر جنگ ایران و عراق، آتش‌افکنی در اختلافات قومی، مذهبی و سیاسی همچون حمایت از گروه‌های تجزیه‌طلب و ایجاد فتنه ۸۸، تقویت گروه‌های تروریستی به منظور ایجاد ناامنی و فشار بر ایران نظیر ترور چهره‌های علمی، سیاسی و نظامی، آموزش سلبریتی‌های کارشناس و استفاده از آن‌ها برای باورپذیری آحاد جامعه، استفاده از ویروس‌ها و بدافزار‌های مدرن و پیچیده نظیر بدافزار “استاکس نت”با هدف جاسوسی در تأسیسات هسته‌ای نطنز، محدودسازی حضور ایران در جوامع دیپلماتیک، اعمال تحریم‌های مالی و دارویی و ساخت صد‌ها سایت و شبکه‌های دروغ‌پراکنی مجازی و تلویزیونی فارسی‌زبان، نمونه‌هایی از ابعاد گوناگون جنگ ترکیبی کشور‌های متخاصم علیه ایران است.

امنیت و امید به آینده، ۲ مقوله مهمی است که نیروی جوان را به سمت پیشرفت و کشور را به سمت شکوفایی سوق می‌دهد. دشمنانی که امروز، جمهوری اسلامی ایرانرا هدف قرار داده‌اند بر این باور هستند که قدرت ایران در چند سال آینده، قابل کنترل نخواهد بود؛ به همین دلیل خواستار تأثیرات عمیق ذهنی بر جامعه ایران هستند. آن‌ها با بکارگیری حربه‌های متفاوت نظیر تغییر واقعیت در رابطه با نقاط قوت، کاهش کارآمدی داخلی و بین‌المللی، افزایش حس ناکامی اجتماعی و کاهش اعتماد سیاسی مردم نسبت به اوضاع کشور، تلاش می‌کنند مردم ایران، ناامیدی و ناکارآمدی را به عنوان عضو اجتناب‌ناپذیر جامعه بپذیرند.

ناآرامی‌های اخیر ایران که از شهریور ماه ۱۴۰۱ آغاز شد نمونه‌ای دیگر از پروژه‌های جنگ ترکیبی برای خدشه‌دار کردن امنیت موجود در کشور است که با رویکردی شناختی سعی دارد مردم را در مقابل حکومت و مسئولان قرار دهند. در این اغتشاشات، دولت‌های استکباری با هزینه‌های گزاف، ابزار‌های گوناگونی را برای دست‌یابی به اهداف شوم خود به کار بسته و گروه‌های متفاوتی از قبیل سلطنت‌طلبان، تجزیه‌طلبان، منافقین و… را به عنوان کارگزار عملیات‌های خود در نظر گرفته‌اند.

برنامه‌ریزی دقیق و حساب‌شده دشمن، یکی از تفاوت‌های اغتشاشات اخیر با آشوب‌های گذشته است. در ناآرامی‌های گذشته، دشمنان سعی می‌کردند از مدت زمان کوتاهی در شرایط نامطلوب به وجود آمده، سوءاستفاده کنند و با هدف تشویش اذهان عمومی به بزرگنمایی ضعف پیش آمده در کشور بپردازند، اما در اغتشاشات شهریور ماه ۱۴۰۱، دشمنان با برنامه‌ریزی در ابعاد رسانه‌ای و رفتار عملیاتی، تلاش می‌کنند مدیریت اعتراضات را بر عهده بگیرند.

پس از سازماندهی اعتراضات، دشمن درصدد تبدیل اعتراضات عادی به ویرانگری، خشونت علیه هم‌نوعان و اغتشاش با هدف سرکوب از طرف حکومت و خشمگین‌تر شدن مردم برآمد. هدف دشمن در این اغتشاشات بدون رهبر که هیچ خط فکری مشخصی نیز دنبال نمی‌شود، استفاده از تمامی گروه‌های فکری برای ایجاد جنگ داخلی است.

دشمنان به منظورآتش افروزی و جلب همکاری مردم در این آشوب‌ها، تمامی ظرفیت‌های رسانه‌ای، شبکه‌های اجتماعی و حتی سلبریتی‌ها را برای انتشار اخبار کذب، روایت‌سازی‌های دروغ، ارائه خط فکری به اغتشاشگران و فاجعه‌سازی شرایط موجود بکار گرفته و در نهایت با مسلح ساختن اغتشاش‌گران و دوقطبی‌سازی جامعه به مردم القاء می‌کنند که هر کس در اغتشاشات همراه شود از مردم است و هر کس با اغتشاشگران همراهی نکند باید نابود شود.

ایجاد شوک‌های خشن در سطح کشور و بازی با امنیت روانی مردم، یکی دیگر از نقشه‌های دشمن برای جلوگیری از خاموش شدن آتش اعتراضات در جنگ ترکیبی است. در شرایطی که اعتراضات، رفته رفته فروکش می‌کند و مردم، گروه‌های معترض و دولت، توان فکر کردن و تشخیص راه درست را به دست می‌آوردند، حملات تروریستی دشمن، آرامش روانی مردم را برهم زده و موجب فرسودگی آن‌ها می‌شود در نتیجه آن‌ها در مقابل این باور اشتباه که حکومت، قدرت اداره و برقراری آرامش در کشور را ندارد، تسلیم می‌شوند.

در شرایط کنونی که مردم، خواستار ایجاد تغییر در وضعیت اقتصادی و معیشتی در جامعه هستند بسیار مهم است که توان سوءاستفاده را از دشمن سلب کنیم. مردم باید آگاه باشند که تغییر شرایط موجود در جامعه با گفتمان و شفاف‌سازی امکان‌پذیر است و پیامد اغتشاشات و جنگ داخلی نه تنها برای کشور بلکه برای مردم نیز مطلوب نخواهد بود.

با توجه به پیچیدگی‌های جنگ هیبریدی و تأثیرگذاری گسترده آن بر جامعه هدف، بدیهی است که استفاده از ابزار‌ها و راهبرد‌های جنگ کلاسیک و دفاع تک‌بعدی در مقابل دشمن، پاسخگوی این سیستم مدرن جنگی نخواهد بود. در مقابله با نبرد ترکیبی، نباید دفاع را تنها، محدود به نیرو‌های مسلح دانست بلکه لازم است تمام ظرفیت‌ها و امکانات کشور از جمله رسانه‌ها و دستگاه‌های فرهنگی به کار گرفته شوند.

همچنین انجام اقداماتی برایکاهش اختلافات قومی-مذهبی و تقویت انسجام اجتماعی، مقابله با اخبار جعلی و افزایش سواد رسانه‌ای در جامعه، تقویت و ارتقاء زیرساخت‌های سایبری و مجازی، انتشار گسترده موفقیت‌ها و دستاورد‌های کشور به منظور ایجاد حس امید و کارآمدی در جامعه، مقابله با خاطیان و تلاش برای مرتفع ساختن کمبود‌های جامعه به منظور جلب اعتماد عمومی از مواردی هستند که می‌توانند جنگ شناختی دشمن را ناکام بگذارند.

انتهای پیام/ 241

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ماهیت و ابعاد جنگ ترکیبی علیه ایران بیشتر بخوانید »

افزایش «سواد رسانه‌ای» جامعه، نیازمند کار جهادی و انقلابی

افزایش «سواد رسانه‌ای» جامعه، نیازمند کار جهادی و انقلابی


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس – سید محمدجواد میرخانی؛ نظام سلطه پس از تجربه ایستادگی ملت ایران در عرصه تهاجم نظامی در دوران هشت سال دفاع مقدس و همچنین مشاهده قدرت‌های روزافزون نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، دریافته است که دیگر نباید در این عرصه، اشتباه گذشته خود را تکرار کند و چنانچه بخواهد دوباره اقدام نابخردانه‌ای انجام دهد، نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران سیلی سختی بر صورت آن‌ها خواهند زد و هزینه‌های زیادی به آن‌ها تحمیل می‌شود؛ بنابراین همه توان خود را به میدان آورده و یک «جنگ ترکیبی» را به جمهوری اسلامی ایران تحمیل کرده است.

بررسی حوادث اخیر کشور، نشان‌دهنده عرصه «جنگ ترکیبی» تمام‌عیار نظام سلطه علیه جمهوری اسلامی ایران در چندماه گذشته است که در این جنگ ترکیبی، «جنگ شناختی» بیشتر نمود پیدا کرده است؛ چراکه شاهدیم، دشمنان از طریق رسانه‌ها و فضای مجازی، اهداف خود را پیش برده و ضمن تحریف حقایق، روایت‌ها را به نفع خود تغییر داده و همچنان جای جلاد و شهید را باهم عوض می‌کنند و بسیاری از فریب‌خوردگان در این حوادث نیز اعتراف کرده‌اند که تحت تأثیر رسانه‌ها و فضای مجازی بوده‌اند.

رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله‌العالی) چندسالی است که در زمینه رویارویی با دشمنان در عرصه «جنگ شناختی» هشدارهای زیادی داده‌اند و راه حل آن را نیز «جهاد تبیین» عنوان کرده‌اند؛ بنابراین امروز در شرایطی که «جنگ شناختی» دشمن شدت گرفته است، مسئولان و آحاد جامعه بایستی بیش از پیش به این توصیه رهبر معطم انقلاب اسلامی توجه کرده و افکار جامعه را در عرصه این جنگ، آگاه کنند.

امروز باید این واقعیت را قبول کرد که فضای مجازی یک دنیای دیگری را در موازات دنیای حقیقی ما به‌وجود آورده و دشمن نیز این دنیای رنگارنگ، جذاب و بدون مرز را به ابزار «جنگ شناختی» خود تبدیل کرده است؛ بنابراین آحاد کسانی که در زمینه «جهاد تبیین» احساس تکلیف می‌کنند، خصوصاً اهالی فرهنگ، رسانه و روحانیون، باید در این دنیا حضور خود را پررنگ‌تر کرده و از ابزار رسانه و فضای مجازی در جهت انجام فرمان رهبر معظم انقلاب اسلامی، بهره ببرند.

بدون‌شک اگر افکار عمومی جامعه بخواهد در برابر حملاتی که علیه اعتقادات و آرمان‌های این مرز و بوم در رسانه‌ها و فضای مجازی صورت می‌گیرد، آگاه‌تر شود و به‌عبارتی صریح‌تر، هرگونه اظهار نظر بی‌اساس، تحریف، شایعه و دروغ، فضای جامعه را ملتهب نکند؛ بایستی «سواد رسانه‌ای» در جامعه بالا رود؛ بنابراین «سواد رسانه‌ای» باید به‌عنوان یکی از عرصه‌های «جهاد تبیین» قرار گیرد.

وقتی از «جهاد تبیین» در زمینه «سواد رسانه‌ای» سخن می‌گوییم، باید توجه داشته باشیم که این اقدام نیاز به بایسته‌هایی دارد. در این راستا، همان‌طور که از عنوان «جهاد تبیین» مشخص است، باید در زمینه افزایش «سواد رسانه‌ای» جامعه یک «کار جهادی» صورت گیرد. همان‌گونه که رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز فرموده‌اند: «ما جز با کار جهادی و کار انقلابی نخواهیم توانست این کشور را به سامان برسانیم».

همچنین، تربیت و به‌کارگیری تبیین‌گرانی که خود از «سواد رسانه‌ای» بالایی برخوردار هستند نیز از بایسته‌های «جهاد تبیین» در زمینه «سواد رسانه‌ای» است. در این راستا نیز ضرورت دارد که با بهره‌گیری از «کار جهادی»، ابتدا کسانی که در زمینه «سواد رسانه‌ای» از دانش بالایی برخوردار هستند را سازماندهی و از ظرفیت آن‌ها بهره برد. دوم آن‌که با استفاده از ظرفیت نیروهای انقلابی اعم از روحانیون، بسیجیان، دانشجویان، اهالی رسانه و… به تربیت تبیین‌گر پرداخت؛ در این صورت می‌توان با تشکیل و سازماندهی یک شبکه منسجم، یک حرکت جهادی و انقلابی را در راستای افزایش سواد رسانه‌ای در جامعه، رقم زد.

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

افزایش «سواد رسانه‌ای» جامعه، نیازمند کار جهادی و انقلابی بیشتر بخوانید »