جنگ 33 روزه

آمریکا با جنگ، هر روز تشییع جنازه خواهد داشت/ ترور فرماندهان و دانشمندان ایران را از پا نمی‌اندازد

آمریکا با جنگ، هر روز تشییع جنازه خواهد داشت/ ترور فرماندهان و دانشمندان ایران را از پا نمی‌اندازد



دبیر شورای عالی امنیت ملی گفت:  اگر آمریکا می‌خواهد هر روز تشییع جنازه داشته باشد، به کشورهای مختلف حمله کند.

  • فلای‌تودی

به گزارش مجاهدت از مشرق، علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی، در برنامه تلویزیونی «هم‌عهد» با اشاره به شخصیت شهید نصر الله گفت: صحبت درباره ایشان نیازمند زمان زیادی است، چرا که شخصیتی بزرگ با ابعاد مختلف بود و تنها پرداختن به بخشی از ویژگی‌هایش برای معرفی کافی نیست.

وی با بیان اینکه مجموعه‌ای از خصال اخلاقی و فکری، شخصیت جذاب و اثرگذاری از او ساخته بود، افزود: یکی از مهم‌ترین خصوصیاتش برخورداری از اندیشه‌ای منسجم در قبال تحولات منطقه، به‌ویژه در لبنان و جهان اسلام، بود. برخلاف برخی افراد که در مسائل مختلف دچار پراکندگی می‌شوند، او همواره چشم‌انداز روشنی نسبت به حوادث داشت.

لاریجانی ادامه داد: همین نگاه آینده‌نگرانه موجب می‌شد بتواند نهادها و جریان‌های مدنی را به‌خوبی هدایت کند. اگر رهبران و مدیران فاقد چنین چشم‌اندازی باشند، معمولاً به واکنش‌های مقطعی و تاکتیکی بسنده می‌کنند؛ اما او با تیزهوشی و روحیه مشورت‌پذیر، مسیر درست را در مدیریت تحولات دنبال می‌کرد.

شهیدنصرالله همواره از نظرات افراد مختلف استفاده می‌کرد

لاریجانی ادامه داد: یکی از ویژگی‌های برجسته او این بود که همواره از نظرات افراد مختلف استفاده می‌کرد و اطلاعات گسترده‌ای به دست می‌آورد، اما در این اطلاعات گم نمی‌شد و توانایی داشت از دل آن‌ها چشم‌انداز روشنی برای آینده ترسیم کند.

وی افزود: او واقعاً اهل مشورت بود. به‌عنوان نمونه، در حزب‌الله که ساختار شورایی دارد، خود را مقید به تبعیت از نظر شورا می‌دانست. حتی در جلساتی که ما به همراه سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و دیگر دوستان حضور داشتیم، دیده می‌شد که اگرچه گاهی نظر قاطعی داشت، اما وقتی مباحث مطرح می‌شد و ابعاد جدیدی روشن می‌شد، با پذیرش و انعطاف برخورد می‌کرد. این روحیه مشورت‌پذیری برای شخصیتی که کاریزما و نفوذ اجتماعی بالایی دارد، اهمیت فراوانی دارد.

لاریجانی با تأکید بر اینکه این ویژگی در شرایط حساس نیز بروز می‌یافت، تصریح کرد: در اوج جنگ ۳۳ روزه که او به‌عنوان مجاهدی برجسته در جهان اسلام مطرح شد، کوچک‌ترین تغییری در رفتار متواضعانه و شیوه مدیریتی‌اش ایجاد نشد.

واقع‌گرایی از خصایص بارز شهیدنصرالله

دبیر شورای عالی امنیت ملی در بخش دیگری از سخنانش خاطرنشان کرد: واقع‌گرایی از دیگر خصایص بارز او بود.

لاریجانی گفت: او هیچ‌گاه نمی‌خواست مخاطب را با اطلاعات نادرست به راهی غلط بکشاند و حقیقت را دقیق منتقل می‌کرد. از همین روحیه واقع‌گرایی نشئت می‌گرفت که همواره رویدادهای تلخ و شیرین را در کنار هم می‌سنجید و بر اساس آن تصمیم می‌گرفت.

وی برای روشن‌تر شدن این موضوع خاطرنشان کرد: در مقطعی اوضاع منطقه به‌هم‌ریخته بود و هم‌زمان پرونده هسته‌ای ایران نیز وارد مرحله پیچیده‌ای شد. غربی‌ها تلاش می‌کردند این دو موضوع را به هم مرتبط نشان دهند، در حالی که هیچ ارتباطی وجود نداشت. به یاد دارم در همان زمان که با آقای سولانا مذاکراتی داشتیم، جنگ ۳۳ روزه رخ داد. در همان مقطع، هنری کیسینجر مقاله‌ای نوشت و تأکید کرد که اکنون بهترین فرصت است تا علیه ایران قطعنامه صادر شود؛ اقدامی که نشان می‌داد آن‌ها به دنبال پیوند زدن جنگ لبنان با موضوع هسته‌ای بودند. حتی آقای سولانا در تماس تلفنی به من گفت که «خرابکارها کار خودشان را کردند».

لاریجانی ادامه داد: این درهم‌تنیدگی مسائل مشکلات زیادی ایجاد می‌کرد، اما ایشان همواره با تحلیل دقیق شرایط، به این نتیجه می‌رسید که هرگونه توافق در حوزه هسته‌ای می‌تواند به سود کل منطقه باشد. نگاه او این بود که چه در روابط دیپلماتیک ایران در منطقه و چه در عرصه بین‌المللی، چنین توافق‌هایی مسیر درستی را می‌گشاید.

وی تأکید کرد: این روحیه واقع‌گرایی برای کسانی که مسئولیت هدایت یک حزب، نهاد یا جریان سیاسی را بر عهده دارند، به‌ویژه جریان‌هایی که مخالفان و دشمنان متعددی دارند، اهمیت حیاتی دارد و کمک می‌کند تصمیمات درست و به‌موقع اتخاذ کنند.

شهید نصرالله از موقعیت‌های زمانی و مکانی به‌خوبی استفاده می‌کرد

وی گفت: یکی از نکاتی که در کل می‌گویم، صد درصد در ایشان وجود داشت این بود که از موقعیت‌های زمانی و مکانی به‌خوبی استفاده می‌کرد؛ این یکی از خصوصیات رهبران قوی است. افلاطون در این زمینه اصطلاحی دارد به نام «کایروس» که در یونانی به معنای این است که یک رهبر سیاسی چگونه زمان و مکان را در دست می‌گیرد، در چنگ می‌گیرد و تصمیم به‌موقع می‌گیرد.

لاریجانی ادامه داد: این ویژگی در رفتار جناب سید حسن نصرالله در زمان‌های مختلف مشهود بود. انتخاب‌هایی که می‌کرد، نشان می‌داد که او سوار بر زمان و مکان است و شرایط بر او مسلط نیست. برای مثال، در زمان جنگ ۳۳ روزه، هفته اول هفته‌ای سهمگین بود و بسیاری توصیه می‌کردند کوتاه بیایند. حتی از سیاسیون داخلی، یادم است که یکی از افراد مبرز تحلیل می‌کرد که این کار سرانجامی ندارد و بهتر است رها شود. سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در هفته اول به ایران آمد و با هم دیدارهایی داشتیم؛ آن فرد به شهید سلیمانی گفت که روحیه ماجراجویی و جنگی دارید با این روحیه این مسئله را حل نکن.

وی افزود: « سید حسن نصرالله تصمیمش این بود که باید مقاومت کرد. وقتی با آقای سلیمانی به مشهد رفتیم و خدمت رهبر معظم انقلاب رسیدیم، شهید سلیمانی بار دیگر تأکید داشت و دل شهید نصرالله را برای ادامه مسیر سفت شد.

وی گفت: پای کار ایستادن ایشان در موقعیت‌های مختلف کاملاً مشهود بود. برای مثال، در مورد نحوه تربیت سیاسی و نظامی حزب‌الله، او به موقع تصمیم گرفت. در آن زمان حزب‌الله به عنوان یک جریان کوچک با فعالیت‌های امنیتی مختصر و امکانات محدود برای دفاع از میهنش وجود داشت. اگر فرصت به موقع استفاده نمی‌شد، بعداً امکان چنین تصمیم‌گیری فراهم نمی‌شد و این مقطع کوتاه فرصت بسیار مهمی بود.

لاریجانی ادامه داد: وقتی بحران سوریه آغاز شد و تروریست‌ها عملیات شدیدی انجام دادند، مشخص بود که دولت سوریه توان مقابله ندارد و نظام عراق نیز شرایط مشابهی داشت. شهرهایی مانند موصل به راحتی سقوط کردند و پایتخت سوریه وضعیتی ناپایدار رسید. بسیاری توصیه می‌کردند حزب‌الله وارد این بحران نشود، زیرا ورود با هزینه‌های جانی، مالی و تأمین امکانات حیاتی همراه بود؛ به‌ویژه که لبنان کشوری با هزار و یک فرقه است و همه نظر می‌دهند .

وی افزود: در ابتدا نتیجه ملموسی حاصل نشد، اما در نهایت، طی زمان، بساط این مسائل تا حد زیادی جمع شد و صداهای مخالف تا حدودی خاموش شد. چند سال طول کشید تا حضور حزب‌الله تثبیت شود. دلیل این کار هم این بود که ابتدا نیروهای لبنانی در آنجا مستقر شدند، به ویژه اینکه بسیاری از لبنانی‌ها دل خوشی از سوری‌ها نداشتند، زیرا سوریه قبلاً بخش‌هایی از پایتخت را در اختیار گرفته بود.

لاریجانی افزود: او امنیت لبنان را بیمه کرد. تروریست‌ها می‌آمدند و تا لب مرز لبنان پیش می‌رفتند و هیچ دلیلی نداشتند که به کشور کوچک لبنان رحم کنند، در حالی که کشور بزرگی مثل سوریه را گفته بودند . آقای حسن نصرالله با دیدگاه کلان و استفاده درست از زمان و مکان، تصمیم گرفت جلو بیاید و نگذارد این نیروها وارد حریم لبنان شوند و عملاً امنیت ملی لبنان را تضمین کرد.

شهید حسن نصرالله شخصیتی معنوی داشت

وی ادامه داد: یکی دیگر از خصوصیات برجسته ایشان، متخلقی و دارای شخصیت جذاب بودن او بود. بسیاری از رهبران سیاسی تصمیمات درستی می‌گیرند، اما شخصیت جذاب و اثرگذار ندارند و بیشتر به فکر بزرگ شدن خود هستند. به عنوان مثال، آقای ترامپ هرچند تلاش می‌کند صلح جهانی را مطرح کند، اما جاذبه‌ای ندارد. در مقابل، رهبرانی مانند امام خمینی، که همه اقدامات خود را برای خدا انجام می‌دهند، یا رهبر معظم انقلاب که هیچ حرکتی برای خود ندارد و تمام تلاشش برای فداکاری است، جاذبه خاصی دارند. شهید حسن نصرالله نیز چنین بود؛ او شخصیتی معنوی داشت، با تواضع و فروتنی، و زنده‌دلی و جذبه‌ای که در برخورد با دیگران احساس می‌شد.

لاریجانی ادامه داد: شهید حسن نصرالله گاهی حالات معنوی و عارفانه‌ای از خود نشان می‌داد و بسیار متواضع بود. برخلاف تصور بسیاری که او را صرفاً با شور و حرارت سخنرانی‌هایش می‌شناسند، وقتی در کنارش می‌نشستید، مانند یک انسان کاملاً معمولی و راحت صحبت می‌کرد. از این منظر، شخصیت او بسیار جذاب بود. این گونه رهبران که فکر عمیق دارند، اهل مشورت و عقلانی فکر می‌کنند، وقتی با معنویت ممزوج می‌شوند، جذابیت و تأثیرشان دوچندان می‌شود.

لاریجانی گفت: «یک، دو، سه بار با شهید مغنیه به منزل ما آمدند و شام خدمت ایشان بودیم. در آن زمان خانم شهید مطهری نیز در قید حیات بودند و ما در آنجا می‌نشستیم و صحبت می‌کردیم. آقای سلیمانی هم حضور داشت و رفت‌وآمد ما با هم بسیار نزدیک بود. خاطرات برجسته زیادی دارم. جلسات پر از مطالب مختلف درباره مسائل لبنان، منطقه، ایران و همچنین مسائل گوناگون دیگری مانند حوزه‌های آخوندی و حوزوی بود.

شهید نصرالله دل‌مشغولی شدید نسبت به ایران داشت

وی گفت: یکی از نکات بارز این جلسات، دل‌مشغولی شدید ایشان نسبت به ایران بود؛ کوچک‌ترین حوادثی که در کشور رخ می‌داد ذهنشان را مشغول می‌کرد و او حوادث مختلف منطقه را به‌خوبی به یکدیگر مرتبط می‌کرد. به خاطر دارم که گاهی اتفاقاتی در حوزه عراق رخ می‌داد و ایشان فوری آن‌ها را تجزیه و تحلیل می‌کرد و می‌پرسید: «چه تحلیلی دارید؟ چرا این اتفاق افتاده است؟» و در همین جلسات این مسائل مورد بحث قرار می‌گرفت.

حزب‌الله یک جریان ریشه‌دار است و واقعاً اهل مجاهدت است

لاریجانی گفت: در اینکه حزب‌الله ضربه خورده را نمی‌توان انکار کرد؛ به هر حال یک جریان مقاومت، برخی از رهبرانش را ترور کردند و این یک ضربه است. شهید حسن نصرالله کاریزمایی داشت که کل جریان حزب‌الله از نظر روحی تحت تأثیر او بود؛ بنابراین واقعاً ضربه‌ای وارد شد.

وی ادامه داد: اما یک نکته هست که به نظرم دشمن روی آن بیشتر فکر می‌کند تا خود ما اینکه این جریان ریشه‌دار است چون یک تفکر ایدئولوژیک پشتش وجود دارد و مسیر مجاهدت را دنبال می‌کند. وقتی فشار به این جریان وارد شود، ظرفیت‌هایش بیش‌تر باز می‌شود و یک جریان فکری که روشش مجاهدت است، از این طریق از بین نمی‌رود. مثلاً در موضوع هسته‌ای ایران اگر چند استاد دانشگاه را ترور کنند، وقتی ما مسلط شدیم به تئوری آن موضوع، عقل ایجاب می‌کند که تعداد زیادی دیگر نیز تربیت شده‌اند؛ بنابراین آن مشکل با ترور حل نمی‌شود. فرض کنید کسی اینجا را بمباران کند ولی مشکل هسته‌ای ایران حل نشده است، چون دانش و تئوری آن همچنان وجود دارد؛ این یک تخلیه نیست، مسئله خیلی عمیق‌تر است.

لاریجانی بیان کرد: حزب‌الله یک جریان ریشه‌دار است و واقعاً اهل مجاهدت است. در سفرهایی که من داشتم، خیلی جالب بود که معلوم بود یک رویش عمیق در آنجا رخ داده؛ بنابراین آن‌ها تا حد زیادی خودشان را بازسازی کردند و خیلی فوری هم بازسازی شدند.»

لاریجانی گفت: به همین دلیل دشمن نتوانست به‌راحتی وارد خاک لبنان شود؛ در برخی نقاط حدود ۳۰۰ متر و در جای دیگری یک کیلومتر پیش آمدند اما نتوانستند جلوتر بیایند، زیرا نیروهای حزب‌الله حضور داشتند و می‌جنگیدند.

وی ادامه داد: وقتی من آنجا بودم، با چند نفر از جوانان حزب‌الله دیدار کردم؛ با دیدن‌شان هم احساس غرور می‌کردم و هم واقعاً اثر گذاشت. آنها می‌گفتند وقتی شهید حسن نصرالله شهید شد، ما در جبهه‌ها گرد هم آمدیم و عزاداری کردیم؛ روحیه‌شان لطمه خورده بود و چند ساعت عزاداری کردند، اما بعد حسی در میان‌شان به وجود آمد که روح آن شهدای بزرگ‌شان به آنها کمک کرد و گفتندباید تا پای جان بایستیم. این همان چیزی است که در یک جریان مجاهدت ایدئولوژیک رخ می‌دهد.

لاریجانی گفت:این آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها و امثالهم واقعاً در عراق دارند جریان مقاومت را به وجود می‌آورند. در یکی از جلسات از من سؤال کردند که «شما چه انگیزه‌ای دارید در عراق جریان مقاومت راه می‌اندازید؟» من گفتم: «مگر شما نبودید که حزب‌الله را در لبنان راه انداختید؟ الآن در عراق دارید همان را تکرار می‌کنید.»

ادامه داد: شما دو تا اشتباه کردید به جای یکی؛ حالا حزب‌الله ما را راه انداختید، حزب‌الله کاری را انجام داد که خود اسرائیلی‌ها کرده بودند؛ آمدند بیروت را گرفتند و به‌طور طبیعی جوان‌هایی که آنجا بودند احساس کردند کشورشان باید دفاع شود، دور هم جمع شدند و این گروه به وجود آمد. البته ما کمک کردیم؛ نمی‌گویم ما کمک نکردیم، ولی آنها خودشان به وجود آمدند و ما کمک کردیم.

لاریجانی افزود: در عراق هم همین‌طور است. شما کشورهای غربی آمدید و روی سر مردم عراق فشار آوردید؛ می‌خواستید آنجا را مثل ایالت خودتان کنید. آقای برمر آمد و در عراق قانون اساسی نوشت، وزرا را تعیین می‌کردند و حتی یک مشاور عراقی هم به شکل صوری داشتند؛ کارها به‌گونه‌ای انجام شد که اکثریت مردم احساس تحقیر کردند؛ سربازانتان در خانه مردم می‌زدند و در خانه‌ها را باز می‌کردند و وارد می‌شدند. خوب یک جوان عراقی که آنجا نشسته چرا باید این‌طور باشد؟ به‌طور طبیعی قیام می‌کند و شما با دست خودتان نیروی مقاومت را ایجاد می‌کنید.

لاریجانی تاکید کرد: البته ما هم به آن‌ها کمک می‌کنیم؛ وقتی شما خودتان این نیروها را ساختید، ما هم کمکشان می‌کنیم.

جریان‌های ایدئولوژیک با فشار بیشتر گسترش پیدا می‌کنند

لاریجانی گفت: این حقیقتِ موضوع است که جریان‌های ایدئولوژیک با فشار بیشتر از بین نمی‌روند؛ بلکه گسترش هم پیدا می‌کنند. از این رو به نظر من جریان حزب‌الله عمیق‌تر شده است. ممکن است هر تشکیلاتی وقتی ضربه می‌بیند دچار آشفتگی شود، اما اگر جریان ریشه‌داری باشد، مجدداً مسلط می‌شود. حزب‌الله چنین جریانی است و اکنون نیز چون به عهد خود وفادارند و آتش‌بس برقرار است، نمی‌خواهند مسئله‌آفرینی کنند؛ اما توان به هم زدن میدان را دارند و فعلاً خویشتنداری می‌کنند. فکر می‌کنم این یک سرمایه بزرگ برای مردم لبنان و جهان اسلام است؛ یعنی این گونه جوانان رشید که اهل مجاهدت‌اند و تربیت‌شده هستند، سرمایه‌ای بزرگ‌اند.

وی ادامه داد: اینکه اسرائیل نگران است؛ چراکه جایگاه و منزلت این جریان موجب نگرانی او شده است. اگر جریان حزب‌الله چیزی سطحی و ناچیز بود، نگرانی‌ای وجود نداشت؛ مثل برخی جریان‌ها در کشورهای دیگر. به نظر من فهم دقیق جریان حزب‌الله زمان می‌برد تا مشخص شود این نیروهای مقاومت در این دوره چه تأثیری بر سرنوشت مسلمین داشته‌اند و اگر نبودند، چه رخ می‌داد. در سوریه اگر مقاومت مختصر بود و وجود نداشت، اسرائیل جرئت نمی‌کرد دست به اقداماتش بزند؛ این مقاومت بود که مانع شد.لاین مقاومت برداشته شد؛ دیدید که با سوریه چه می‌کردند؟ یعنی عملاً کشور را رها شد و اسرائیل هر کاری دلش میخواهد انجام می دهد؛ یک گروه را علیه گروه دیگر انداختند، به دنبال تجزیه هستند، تحقیر می کنند و کشتار راه ‌انداختند. اگر مثلاً سی سال پیش مقاومت شکل نگرفته بود، کل منطقه این بدبختی را تجربه می‌کرد.

برنامه آمریکا و اسرائیل فشار نظامی برای ایجاد تسلط اسرائیل است

وی گفت: به نظر می‌رسد آمریکا، اسرائیل و غرب تا حد زیادی به این تلقی رسیده‌اند که زمان محدودی دارند تا ژئوپلیتیک منطقه را تغییر دهند و از ویژگی‌های مهم ژئوپلیتیک در شرایط فعلی که جریان مقاومت جریان مؤثری است، غافل نیستند. هدف آن‌ها در واقع از بین بردن مقاومت در کشورهای مختلف و ایجاد تسلط اسرائیل است. با این حال، باید توجه داشت که تسلط اسرائیل با محدودیت‌هایی مواجه است؛ این کشور کوچک است، جمعیت یهودی دارد و دارای مرام خاص خود است. برای اینکه تسلطی پذیرفته شود، معمولاً باید هژمونی فکری، اقتصادی یا فناورانه‌ای وجود داشته باشد، اما هیچ‌کدام از این ویژگی‌ها در اسرائیل به صورت قابل توجه دیده نمی‌شود.

لاریجانی بیان کرد: هیچ‌یک از کشورهای منطقه، فکر و نظری حاکم بر اسرائیل را نمی‌پذیرند، هژمونی اقتصادی ندارد و هژمونی فناورانه هم قابل توجه نیست. بسیاری از ویژگی‌های مؤثر را از آمریکا و سایر کشورها گرفته و منابع داخلی شاخصی ندارد. بنابراین، تنها راه باقی‌مانده برای اسرائیل، اعمال فشار و زور نظامی است. در نتیجه، کشورهای منطقه باید بدانند که برنامه آمریکا و اسرائیل در واقع مبتنی بر فشار نظامی برای ایجاد تسلط اسرائیل است.

آمریکا و اسرائیل چین، روسیه و ایران را تهدید می‌شمارند

وی بیان کرد: این جنگی که با ما کرد برای چه بود؟ گفته شد ایران قدرت بزرگی در منطقه است از نظر هژمون راهی برای تسلط وجود ندارد؛ این کشور ریشه‌دار است، تکنولوژی دارد، امکانات دارد، صد میلیون جمعیت دارد، کشور بزرگی است و سال‌ها امپراتوری داشته؛ به هر حال کشور بزرگی است. چطور باید تسلط پیدا کرد؟ نمی‌توان تسلط یافت. «تو هسته‌ای هستی، خودت مگر نیستی؟» اصلاً فرض کنید ایران دانش هسته‌ای دارد ما که حالا سلاح نداری ولی تو که سلاحش هم داری، برای چه می‌جنگی؟ اینها همه بهانه است این دشمن در خانه همه است؛ اینها فهمیدند که راه دیگری برای تسلط ندارند.

لاریجانی گفت: بعد از همین حمله به قطر، اجمالاً پذیرفته شد، ولی این باید تبدیل شود به اراده عملی. این بخش مشکل دارد، چون یک مقدار رفاهیات‌شان ممکن است به هم بخورد؛ مجاهدت و زد و خورد در کار است؛ باید بپذیرند که دیگر این‌گونه نمی‌توان زندگی کرد و باید برای عزت خود وارد عمل شوند. حالا مشکلاتی دارند.

وی افزود: برنامه آمریکا و اسرائیل در منطقه به نظر می‌رسد اینها را جدا می‌کنند و مسئله را اشتباه می‌بینند. آمریکا در منطقه برنامه کامل دارد. باید اسرائیل مسلط بر منطقه شود و این دو هدف را دنبال می‌کنند؛ اول اینکه کل منطقه به وسیله اسرائیل اداره شود و همیشه اختیارش دست آمریکا باشد؛ ضمناً قطع ارتباط با چین، چون چین هژمون‌ساز از نظر اقتصادی مطرح شده و در منطقه امتداد پیدا کرده؛ همان طرح «یک کمربند، یک راه» یعنی راهِ اقتصادی‌اش به سمت شما باز می‌شود و دارد امتداد پیدا می‌کند؛ می‌خواهد به سمت اروپا برود، لذا اروپا تا حدی گارد گرفته، اما در منطقه آمریکایی‌ها در سند امنیت ملی‌شان چین را اولین مسئله می‌دانند، بعد روسیه و بعد ایران؛ آنها را تهدید می‌شمارند.

وی گفت: شما برید با آژانس تفاهم برسید. ما حالا به هر دلیل بحث شد و راه‌هایی مشخص شد و یک چارچوب تعریف شد، چون بخشی از مراکز هسته‌ای بمباران شده بودند و بمباران مرکز هسته‌ای برای اولین بار در تاریخ انجام شد و نظامات جدید برای آن‌ها نوشته شد و در مصر توافق حاصل شد. زیر آن توافق زدن، اما دوباره روس‌ها یک طرح برای حل مسئله ارائه دادند ایران هم آن را پذیرفت. حتی یک طرح اروپایی هم مطرح شد و ایران تمام راه‌های ممکن را پذیرفت و مذاکره در راه‌های مختلف انجام شد.

غرب نمی‌خواهد مذاکره واقعی کند

لاریجانی ادامه داد: چرا طرف مقابل نمی‌پذیرد؟ چون یک چیزی در ذهنشان است و تصور می‌کنند که الان فرصتی دارند تا فشار بیاورند به ایران. بر اساس اخبار به ما رسیده، غرب و اسرائیل این تلقی را دارند که اگر فشار اقتصادی بر ایران وارد شود، ممکن است بحران‌های اجتماعی ایجاد شود و در این صورت راحت‌تر بتوانند با ایران تسویه حساب کنند. فکر می‌کنم باید این کار را هم انجام دهند، چون ما همه راه‌های ممکن برای جلوگیری از آن را رفته‌ایم. گفته‌اند مذاکره با آژانس انجام شود و حتی مذاکرات با آمریکایی‌ها مطرح شد و گفته شد اگر شرطی دارید که نتیجه همان باشد که می‌خواهید، انجام شود. رهبری فرمودند که این مذاکره نیست، اما اگر شرطی ندارد، بروید در چارچوب «۵+۱» مذاکره کنید.

لاریجانی تصریح کرد: اما وقتی طرف آمریکایی صراحتاً می‌گوید باید برد موشک‌های شما زیر ۵۰۰ کیلومتر باشد، نشان می‌دهد که نمی‌خواهد مذاکره واقعی کند. یعنی همه این راه‌ها رفتیم، اما آن‌ها در ذهنشان این است که فرصتی دارند و باید از آن استفاده کنند تا بفهمند مقابل چه ملتی قرار دارند. درست است که مشقتی برای کشور ایجاد می‌شود، اما باید تلاش کنیم و ان‌شاءالله خدا هم کمک می‌کند تا این مشقت، آن‌طور که آن‌ها می‌خواهند ایجاد نشود، چون تحریم‌ها به حدی گسترده بوده که می‌توان گفت یک اتحادیه از کشورهای تحریم‌شده شکل گرفته است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

آمریکا با جنگ، هر روز تشییع جنازه خواهد داشت/ ترور فرماندهان و دانشمندان ایران را از پا نمی‌اندازد

آمریکا با جنگ، هر روز تشییع جنازه خواهد داشت/ ترور فرماندهان و دانشمندان ایران را از پا نمی‌اندازد بیشتر بخوانید »

فیلم/ فرمانده جنگ ۳۳ روزه کدام سردار سپاه بود؟

فیلم/ فرمانده جنگ ۳۳ روزه کدام سردار سپاه بود؟



علی‌اکبر پورجمشیدیان دبیر شورای امنیت کشور در چهارمین قسمت برنامه ماجرای جنگ گفت: به نظر من مهم‌ترین مقطع در زندگی آقای پاکپور، حضور ایشان در لبنان و فرماندهی در جنگ ۳۳ روزه است.


دریافت
11 MB

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/ فرمانده جنگ ۳۳ روزه کدام سردار سپاه بود؟

فیلم/ فرمانده جنگ ۳۳ روزه کدام سردار سپاه بود؟ بیشتر بخوانید »

«امین‌القلب» را چند بار بخوانید!

«امین‌القلب» را چند بار بخوانید!



کتاب «امین‌القلب»، مجموعه‌ای از پندگفتارهای معرفتی و تربیتی عارف مجاهد سیدحسن نصرالله در سالن کوثر دانشکده رسانه خبرگزاری فارس رونمایی شد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، مراسم رونمایی کتاب «امین‌القلب» با حضور حسین قرایی؛ مدیرکل روابط‌عمومی رسانه ملی، عباس خامه‌یار، سمیه طاهری؛ مترجم اثر، محمدعلی صمدی؛ پژوهشگر و مدیر گروه دفاع و حماسه شبکه یک سیما، علی‌اصغر بهمن‌نیا، مدیر انتشارات نارگل، میثم رشیدی مهرآبادی؛ مجری کارشناس و جمعی از اهالی فرهنگ و رسانه، سه‌شنبه یکم مهرماه ۱۴۰۴ در محل باشگاه خبرنگاران توانا برگزار شد.

دکتر سمیه طاهری در این مراسم درباره روند شکل‌گیری اثر اظهار داشت: شروع این کتاب برای من غیرمنتظره بود و طی فرایندی رقم خورد که قرار نبود بنده نقشی در آن داشته باشم. ترجمه این کتاب یک رزق بود. روی همه جملات تمرکز می‌کردم و می‌توانم بگویم که این اثر، یک مکتب و برگردان فرهنگی است.

«امین‌القلب» را چند بار بخوانید!

وی افزود: برخلاف چهره سیاسی و نماد مقاومت که از شهید داشتیم، سخنانی که برای این کتاب انتخاب شد، صرفاً بر بُعد معنوی، اخلاقی و تربیتی ایشان متکی بود. جملات ساده او در کتاب، برای مخاطب انقلابی برپا می‌کرد و متحول‌کننده بود.

چهره واقعی سید از نگاه خامه‌یار

دکتر عباس خامه یار، معاون فرهنگی و اجتماعی دانشگاه ادیان و مذاهب با اشاره به تصویر و منش سید گفت: تصویری که از سید در رسانه‌ها می‌بینید، تنها گوشه‌ای از واقعیت است. او از ابتدا برای امامت و مرجعیت تربیت شد و هوش و تسلط او به زبان فارسی، یکی از نشانه های کم‌نظیرش بود.

خودسازی و ریاضت در اسارت

وی با اشاره به اینکه سید حسن پرورش یافته مکتب پیامبر اسلام(ص) بود و این الگو برداری توانست واگرایی را بین حزب الله و ۱۷ طایفه دیگر لبنان از بین ببرد.

هیچ امیدی نداشتند و تصمیم گرفتند با هم بندی‌ها خودسازی را شروع کنند. سید اوج خودسازی را از همانجا شروع کرد. آنها عهد بستند که تا آخر عمر گناه نکنند و حتی لب به مکروهاتی همچون غذای لذیذ لبنانی مثل «لحم نی» یعنی گوشت خام است نزنند. این ریاضت، پایه تربیت مقاومین و رزمندگان آینده بود و درس بزرگی برای همه داشت.

«امین‌القلب» را چند بار بخوانید!

بعد نظامی و فرماندهی

خامه‌یار تاکید کرد: سید در بعد نظامی کاری کرد که هیچ فرمانده عرب یا فلسطینی انجام نداده بود. در جنگ ۳۳ روزه، با جمعیتی محدود، اسرائیل را مجبور به عقب‌نشینی کرد اما اهمیت کار سید تنها در عملیات نظامی نبود؛ او رزمندگان را با تربیت اخلاقی و اعتقادی آماده می‌کرد. بعد نظامی او را باید در همین چهارچوب دید.تربیت نسل آینده و نقش زنانمعاون فرهنگی و اجتماعی دانشگاه ادیان و مذاهب، ابراز داشت:

سید حسن نصرالله کلاس‌های خصوصی برای زنان و مادران برگزار می‌کرد تا نسل آینده مقاومت پرورش یابد، توانست وحدت بی‌سابقه‌ای میان شیعه و سنی ایجاد کند و جلوی توطئه‌های طایفه‌ای و مذهبی را بگیرد.وی بر واقع‌بینی، عقل‌گرایی و قدرت اقناع سید تاکید کرد و عنوان داشت: این سه ویژگی، در تمام ابعاد زندگی او جاری و پایه اصلی موفقیت‌هایش بود.

تعامل با ادیان و سیاست داخلی لبنان

خامه‌یار با اشاره به تعامل سید حسن با مسیحیان لبنان گفت: او با میشل عون رییس جمهور مسیحی لبنان تفاهم‌نامه‌ای امضا کرد تا امنیت و وحدت حفظ شود. عقلانیت و منطق سید بر قدرت نظامی مقدم بود و همین باعث شد دشمنان در موقعیت انفعال قرار بگیرند، همه اقدامات سید برای حفاظت از مردم لبنان و جلوگیری از جنگ طایفه‌ای و مذهبی بود.

«امین‌القلب» را چند بار بخوانید!

میراث سید مقاومت پابرجاست

در ادامه محمدعلی صمدی، مدیر گروه دفاع و حماسه شبکه یک سیما، پژوهشگر ادبیات دفاع مقدس و نماینده اسبق خبرگزاری فارس در لبنان، فقدان سید برای نسل جوان حزب‌اللهی را یک رنج عمیق برشمرد و افزود: میراث سید مقاومت پابرجاست. نگاه واقع‌بینانه، استدلال منطقی و توانایی ایجاد وحدت میان اقشار مختلف، سید را به الگویی بی‌نظیر تبدیل کرده است.

وی تصریح داشت: نقش تربیتی، اخلاقی و سیاسی سید برای نسل‌های آینده مقاومت همچنان ادامه دارد و کتاب «امین‌القلب» این میراث را به تصویر می‌کشد.

«امین‌القلب» را چند بار بخوانید!

«امین‌القلب» را باید چند بار خواند

مدیرکل روابط عمومی صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران در مراسم رونمایی کتاب «امین‌القلب» گفت: این اثر از چنان عمقی برخوردار است که یک‌بار خواندن آن برای درک کامل مفاهیم کافی نیست.

حسین قرایی در این مراسم گفت: امین‌القلب کتابی نیست که با یک بار خواندن تمام شود. لایه‌های معنایی و روح جاری در متن، خواننده را وادار می‌کند چندین‌بار به آن رجوع کند. این کتاب نه فقط درباره یک چریک، بلکه درباره یک حکیم و عارف است.

قرایی همچنین به بخش‌هایی از کتاب اشاره کرد که به گفته وی «دارای روح» هستند. به‌طور خاص صفحه ۱۲۳ را نقطه‌ای تأثیرگذار در متن دانست و گفت حتی پاورقی‌های کتاب نیز هویت‌دار و زنده‌اند.وی افزود: این اثر با نثر ساده اما محتوایی عمیق نوشته شده و در انتقال لایه‌های شخصیتی موضوع خود موفق عمل کرده است.

مدیرکل روابط عمومی صداوسیما گقت: آثار این‌چنینی می‌توانند تصویری تازه از چهره‌های مقاومت اسلامی ارائه دهند.

قرایی ادامه داد: رسانه ملی نیز باید در ترویج چنین آثاری نقش فعالتری ایفا کند تا نسل جدید با ابعاد مختلف این شخصیت‌ها آشنا شود.

این مراسم با امضای تابلوی یادبود رونمایی توسط سخنرانان و امضای چند جلد کتاب توسط مترجم برای حضار به پایان رسید.

کتاب «امین‌القلب» که توسط سمیه طاهری ترجمه و بازنویسی شده است، شامل مجموعه‌ای از پند گفتارهای معنوی و تربیتی شهید مقاومت می‌باشد و به عنوان اثری فرهنگی منتشر شده است.

کتاب «امین‌القلب» با تمرکز بر گفتارهای معنوی، اخلاقی و تربیتی سیدحسن نصرالله، به عنوان مکتبی فرهنگی و معرفتی از شهید مقاومت منتشر شده و فرصتی برای بازشناسی این ابعاد فراهم آورده است.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«امین‌القلب» را چند بار بخوانید!

«امین‌القلب» را چند بار بخوانید! بیشتر بخوانید »

صفر تا صد پروژه خلع‌سلاح حزب‌الله

صفر تا صد پروژه خلع‌سلاح حزب‌الله



طرح خلع‌سلاح حزب‌الله درحالی توسط کابینه دولت لبنان پذیرفته شد که دو روز پیش از آن، اسرائیل جنوب این کشور را بمباران کرده بود.

به گزارش مجاهدت از مشرق، ماجرای خلع سلاح حزب‌الله سابقه‌ای دیرینه دارد و حدود دو دهه برای این موضوع تلاش شده است. بعد از جنگ ۳۳ روزه و شکست سنگین اسرائیل از نیروهای حزب‌الله در سال ۲۰۰۶، قطعنامه ۱۷۰۱ صادر گردید که خواهان خلع سلاح حزب‌الله بود. اما هیچ‌گاه طرح مذکور به نتیجه نرسید.

۷ اکتبر و آواره شدن اشغالگران

یک روز پس از شروع جنگ غزه در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، یعنی از ۸ اکتبر، سیدحسن نصرالله اعلام کرد که حزب‌الله در حمایت از مردم فلسطین، وارد مقابله با صهیونیست‌ها شده است. نیروهای حزب‌الله به‌طور میانگین هر روز علیه اشغالگران عملیات انجام می‌دادند. به طوری که شمال سرزمین‌های اشغالی، خالی از سکنه شده بود. منابع صهیونیستی اعلام کردند که ساکنان شمال اسرائیل، آواره شده‌اند و دولت نمی‌تواند آن‌ها را ساماندهی کند.

تلاش اسرائیل برای تغییر موازنه قوا

بعد از ترور شهید نصرالله، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی، بنیامین نتانیاهو اعلام کرد که این عملیات تروریستی را با هدف تغییر موازنه قوای منطقه انجام داده است. به‌عبارتی‌دیگر، نتانیاهو اعتراف کرده بود که تا پیش از این ترور، موازنه قوا و دست برتر منطقه، حداقل در جبهه شمالی، به سمت مقاومت بود و با این عملیات قصد داشت وضعیت را تغییر دهد.

اگرچه با ترور فرماندهان ارشد و دبیرکل حزب‌الله، ضربات سنگینی به این گروه مردمی وارد شد. اما با این حال، عملیات‌های حزب‌الله علیه صهیونیست‌ها ادامه یافت. حتی تعداد آن رو به افزایش بود؛ به‌طوری‌که در یک روز، نیروهای حزب‌الله بیش از ۳۰ عملیات علیه صهیونیست‌ها انجام دادند. حزب‌الله با موشک‌های نقطه زن و پهپادها، تجمعات نظامیان اسرائیل را هدف قرار می‌داد و تصاویر آن را منتشر می‌کرد.

شکست در اشغال لبنان

ورود همه‌جانبه نیروهای ارتش اسرائیل از جنوب لبنان به خاک این کشور، رویای دیرینه صهیونیست‌ها بود. رویایی که در جنگ‌های پیشین شکست خورد. بعد از ترور سیدحسن، اسرائیل گمان کرد که می‌تواند به این هدف دیرینه دست یابد. شهید نصرالله قبل‌تر اعلام کرده بود که اگر تانک‌های اسرائیل به جنوب لبنان بیایند، هیچ تانکی برایشان باقی نخواهد ماند. این وعده شهید نصرالله بعد از ترور نیز محقق شد. نیروهای حزب‌الله تانکی‌هایی که از مرز جنوبی قصد ورود را داشتند، هدف قرار دادند و از یورش زمینی گسترده به این کشور، جلوگیری کردند.

آتش‌بس و زمزمه‌های خلع سلاح

درنهایت، در نوامبر ۲۰۲۴، آتش‌بس میان حزب‌الله و رژیم صهیونیستی برقرار شد. اسرائیل در طول دهه‌های مختلف ثابت کرده است که اولا، اگر در جنگ، دست برتر را داشته باشد، به‌راحتی و بدون امتیاز، به آتش‌بس راضی نخواهد شد. ثانیا، به مفاد توافقات آتش‌بس پایبند نخواهد بود.

یکی از بخش‌های اصلی آتش‌بس، این بود که اسرائیل در فوریه ۲۰۲۵، از ۵ نقطه جنوب لبنان عقب‌نشینی کند و ارتش لبنان در کنار نیروهای حافظ صلح سازمان ملل، در این نقاط مستقر شوند. اما با گذشت حدود ۸ ماه، صهیونیست‌ها از این مناطق عقب‌نشینی نکردند. رئیس‌جمهور لبنان نیز صرفاً به تلاش دیپلماتیک برای حل این موضوع روی آورد.

سران اسرائیل و شخص نتانیاهو از روز اول جنگ تاکنون، بارها تاکید کرده‌اند که هدف اصلی از ادامه جنگ، نابودی و حذف کامل حماس است. رژیم برای رسیدن به این هدف، عملیات‌های متعدد طراحی کرد و بیش از ۱۸۰ هزار نفر از مردم فلسطین را قتل‌عام نمود. با این حال، بر اساس گزارش ارتش اسرائیل، میزان نیروهای حماس در حال حاضر، با نیروهای آن در ۷ اکتبر برابری می‌کند که نشان می‌دهد باوجود ترورهای گسترده، مردم فلسطین به‌طور مستمر عضو این گروه می‌شوند. این موضوع، اصلی‌ترین مؤلفه قدرت حماس است.

حال به حزب‌الله بازگردیم. نابودی و حذف حزب‌الله، به‌مراتب برای اسرائیل دشوارتر و غیرممکن‌تر از نابودی حماس است. هدفی که صهیونیست‌ها به این نتیجه رسیدند از دستیابی به آن عاجز بوده و باید از راهی دیگر آن را دنبال کنند.

درنتیجه به دنبال پروژه خلع سلاح حزب‌الله از طریق دولت لبنان روی آوردند. در این طرح، آمریکایی‌ها بازیگر اصلی هستند. زمزمه خلع سلاح حزب‌الله پس از آتش‌بس به میان آمد. پاول مورکوس، وزیر اطلاع‌رسانی دولت لبنان در فوریه ۲۰۲۵ اعلام کرد که دولت لبنان باید انحصار کامل تسلیحات را در اختیار بگیرد.

تحمیل طرح آمریکا به دولت لبنان

تام باراک، فرستاده ویژه رئیس‌جمهور آمریکا در سوریه و لبنان، طرح خلع سلاح را به دولت لبنان ارائه داد. این طرح دخالت آشکار در امور داخلی لبنان و دستور دادن به دولت این کشور است.

کابینه لبنان در تاریخ ۷ آگوست ۲۰۲۵ جلسه‌ای با موضوع بررسی طرح خلع سلاح تشکیل داد. ۴ وزیر شیعه نزدیک به حزب‌الله، جلسه را ترک کردند اما درنهایت، کلیات این طرح در کابینه لبنان تصویب شد.

اهداف کلی طرح خلع سلاح

اهداف این طرح آمریکایی-اسرائیلی عبارت‌اند از:

۱. حذف تدریجی حضور مسلحانه بازیگران غیردولتی ازجمله حزب‌الله

۲ . استقرار نیروهای لبنانی در مناطق کلیدی مرزی و داخلی

۳. تضمین عقب‌نشینی اسرائیل از پنج موضع

۴. حل مسئله زندانیان از طریق مذاکرات غیرمستقیم

۵. تعیین مرزهای دائمی لبنان با اسرائیل و سوریه

مراحل و جزئیات طرح آمریکا

مراحل طرح پیشنهادی آمریکا برای خلع سلاح حزب‌الله نیز از این قرار است:

۱. در فاز اول از دولت لبنان می‌خواهد که ظرف ۱۵ روز، فرمانی صادر کند که طبق آن، به خلع سلاح کامل حزب‌الله تا پایان سال ۲۰۲۵، متعهد شود. در این مرحله، اسرائیل عملیات‌های زمینی، هوایی و دریایی خود علیه لبنان را تعلیق می‌کند.

۲. فاز دوم طرح آمریکا، لبنان را ملزم می‌کند که ظرف مدت ۶۰ روز، اجرای خلع سلاح را آغاز کند. همچنین طرحی مبنی بر الزام قرار گرفتن تمام سلاح‌ها در اختیار ارتش لبنان، تصویب کند. در این مرحله، اسرائیل عقب‌نشینی از مواضع خود در جنوب لبنان را آغاز و لبنانی‌های زندانی‌شده در اسرائیل را آزاد می‌کند.

۳. در طول مرحله سوم، ظرف ۹۰ روز، اسرائیل از دونقطه پایانی از پنج نقطه‌ای که در اختیار دارد، عقب‌نشینی خواهد کرد.

۴. در فاز چهارم، ظرف ۱۲۰ روز، سلاح‌های سنگین باقی‌مانده در دست حزب‌الله، ازجمله موشک‌ها و پهپادها، باید برچیده شوند. در این مرحله، ایالات‌متحده، عربستان، فرانسه و قطر یک کنفرانس اقتصادی برای حمایت از بازسازی لبنان برگزار خواهند کرد.

تام باراک در اوایل شهریور ماه، در سفری به اسرائیل، با نخست‌وزیر این رژیم دیدار کرد. طبق اخبار واصله، موضوع لبنان یکی از محورهای این دیدار بود و اسرائیل رویکردی گام‌به‌گام برای رسیدن به هدف اصلی خود یعنی خلع سلاح دارد.

تصویب در سایه تهدید

حزب‌الله در واکنش، ضمن تاکید بر حفظ آرامش داخلی لبنان، این طرح را نپذیرفت و تاکید کرد تا زمانی که صهیونیست‌ها به حملات مستمر خود به لبنان ادامه می‌دهند و از نقاط تعیین‌شده، خارج نشده‌اند، صحبت از خلع سلاح حزب‌الله، اشتباهی راهبردی است.

این طرح در پی تهدیدهای مشخص آمریکا به این نقطه رسید. به گونه که آمریکایی‌ها تهدید کردند که اگر خلع سلاح این گروه تا پایان سال میلادی به سرانجام نرسد، اسرائیل تمام لبنان را بمباران می‌کند.

ماجرای طرح ارتش لبنان در کابینه دولت

روز جمعه، ۵ سپتامبر ۲۰۲۵(۱۴ شهریور) دولت لبنان با حضور رودولف هیکل، فرمانده ارتش لبنان برگزار شد. در این جلسه، طرح ارتش برای خلع سلاح لبنان بررسی و درنهایت پذیرفته شد. وزیر اطلاع‌رسانی دولت گفت که ارتش طرح خلع سلاح را اجرا خواهد کرد.

بر اساس گزارشات واصله، ۵ وزیر شیعه کابینه لبنان، به نشانه اعتراض جلسه را ترک کردند. چهار نفر از این وزرا، وزیرانی هستند که حزب‌الله و جنبش امل انتخاب کرده بودند. اما وزیر پنجم فادی مکی، مستقل به‌حساب می‌آمد.

این طرح در حالی تصویب شد که لبنان تنها دو روز پیش از آن، شاهد حملات هوایی اسرائیل به خود بود.

نواف سلام،‌ نخست‌وزیر لبنان، گفته بود که «مسیر انحصار سلاح به ارتش،‌ راهی است که آغاز شده و راه برگشتی از آن وجود ندارد.»

این طرح اعتراضات مردمی لبنان را در پی داشت و حامیان حزب‌الله با آن مخالفت کرده و اعتراضات خیابانی مسالمت‌آمیزی را شکل دادند. برخی منابع نیز معتقدند تلاش برای خلع سلاح حزب‌الله، می‌تواند به جنگ داخلی منجر شود.

تصویب غیرمطلوب

اما در تصویب این طرح در روز جمعه دو نکته وجود دارد. اولا برخلاف خواست آمریکا و اسرائیل، زمان دقیق برای خلع سلاح ارائه نشد و ثانیا، ارتش اجرای طرح را آغاز خواهد کرد؛ اما بر اساس امکانات موجود که از نظر لجستیکی، مادی و نیروی انسانی محدود هستند.

در همین راستا، برخی منابع لبنانی می‌گویند که این روند و کاهش فشار اولیه دولت و ارتش، درنتیجه رایزنی‌های حزب‌الله و جنبش امل با نخست‌وزیر و رئیس‌جمهور لبنان است.

بر اساس گزارش منابع لبنانی، فرمانده ارتش در جلسه کابینه گفت: «ارتش لبنان توانایی لجستیکی برای اجرای نقشه را ندارد. مأموریت ارتش، حفظ صلح داخلی است نه اینکه باعث ایجاد مشکل با یک‌طرف داخلی شود. از سوی دیگر با توجه به شرایط مالی و اداری و لجستیکی نهاد نظامی، این نهاد توانایی تعیین مهلت برای اجرای نقشه را ندارد.»

اگر بر فرض محال حزب‌الله خلع سلاح شود یا به دلیل تلاش در این مسیر، جنگ داخلی شکل بگیرد، اولین آسیب به دولت و مردم لبنان وارد می‌شود. هرکدام از این دو سناریو، منجر به حملات هوایی بی‌وقفه اسرائیلی‌ها و ورود زمینی از جنوب لبنان و اشغال این کشور می‌گردد. همانگونه که در سوریه رخ داد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

صفر تا صد پروژه خلع‌سلاح حزب‌الله

صفر تا صد پروژه خلع‌سلاح حزب‌الله بیشتر بخوانید »

تشییع خورشید لبنان  

تشییع خورشید لبنان  



رژیم جنایتکار صهیونیستی با ۸۲ تن بمب به مصاف «یک نفر» رفت، آیا بهتر از این می‌شد عظمت مردی که ۴۳ سال به‌طور پیوسته این رژیم را به چالش کشیده و بارها آن را شکست داده است، نشان داد؟

  • راحتیران - استیکی سایت

به گزارش مجاهدت از مشرق، سعدالله زارعی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: نوشتن درباره «سید شجاعت»، «سید درایت»، «سید صبر» و «سید توکل» بسیار دشوار است. بعد از غم سنگین رحلت حضرت امام خمینی ـ رضوان‌الله تعالی علیه ـ غم دیگری به سنگینی غم شهادت عالم مجاهد «سیدحسن نصرالله» نداشته‌ایم و حقیقتاً تحمل آن فوق طاقت است اما چه می‌توان کرد و چه می‌توان گفت. سیدحسن نصرالله حسب آنچه از خود او در تعبیر خوابی که در اوایل جوانی‌اش شنیده‌ایم، مبعوث شد تا یک مشکل اساسی امت اسلام که تصور غلط شکست‌ناپذیری رژیم دست‌نشانده اسرائیل بود، حل کند و حل کرد. سیدحسن این را از نقطه زیر صفر شروع کرد، آنگاه که رژیم غاصب نه فقط بر فلسطین تسلط کامل پیدا کرده بود بلکه نیمی از سرزمین لبنان را هم به تصرف خود درآورده بود و صحنه سیاسی لبنان را هم از طریق روی کار آوردن فالانژها در کنترل خود داشت. سیدعباس موسوی، سیدحسن نصرالله، سیدهاشم صفی‌الدین و… کار خود را با نگاه به یک عبارت امام که «این غده سرطانی باید ریشه‌کن شود» شروع کردند. آنان اعتقاد داشتند این هم راهبرد است و هم افق، یعنی هم ضرورتاً باید به این سمت حرکت کرد و هم این حرکت به نتیجه می‌رسد. این گام اول در راهی بس دشوار بود؛ «ایمان به ولی خدا».

سیدحسن نصرالله و یاران او تشکیلاتی را برای تحقق راهبردی که ولی خدا معین کرده بود به راه انداختند، تشکیلاتی که نه آنچنان بزرگ بود که ظاهراً تناسبی با تحقق چنین هدف دشواری داشته باشد و نه آنچنان مجهز بود که نسبتی با تجهیزات رژیم غاصب داشته باشد. نام این تشکیلات، «حزب‌الله» شد. اما اگرچه در عنوان تشکیلات کلمه حزب‌ وجود داشت آنان واقعاً حزبی تأسیس نکردند چرا که احزاب با یک هدف ملی و برای مشارکت در یک روند سیاسی و در نهایت به دست گرفتن قدرت تشکیل می‌شوند در حالی که حزب‌الله مأموریت خود را از آغاز، آزادسازی فلسطین قرار داده بود و از حیث مرامنامه آدرس مفهوم بلندی در فرامرزها می‌داد؛ «ولایت فقیه». بنابراین حزب‌الله حزب نبود و از این‌رو از همان آغاز، «جنبش انقلابی حزب‌الله» نام گرفت که البته بعداً همه آن را حزب‌الله می‌خواندند. خود این نام‌گذاری از دو تغییر اساسی در روند سیاسی لبنان و منطقه خبر می‌داد؛ یک تغییر، تغییر در «ماهیت» بود. «حزب‌الله» به ایده‌ای قرآنی و دینی اشاره داشت و این در زمان پیدایی این جنبش، «خرق عادت» به حساب می‌آمد چرا که احزاب و تشکل‌ها تا آن زمان با جانمایه‌های قومی، مرامی و مدرن پدید می‌آمدند و البته فقط جمعیت خاصی را دربر می‌گرفتند، حزب‌الله یک حزب قرآنی بود که دلبستگان به قرآن و معارف غنی انسانی آن مورد توجه قرار می‌داد.

اساس حزب توأم با بشارت‌های قرآن بود که «فَإِنَّ حِزبَ اللهِ هُمُ الغالِبونَ» این بشارت، آن جلوه‌های یأس‌آلودی که در دهه‌ ۱۳۵۰/ ۱۹۷۰ و پیش از آن در رهگذر افکار و تشکل‌های ناسیونالیستی، سوسیالیستی و اومانیستی پاشیده شده بود را کنار می‌زد و خدا را که «مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ» است را بر تارک مبارزه قرار می‌داد. تغییر اساسی دوم، میدان عمل حزب بود، آزادی فلسطین به عنوان یک آرمان بزرگ، صحنه عمل را از تلاش برای به دست گرفتن قدرت، به جانبازی برای تحقق یک آرمان مهم تبدیل می‌کرد و معلوم بود کسانی به این جنبش می‌پیوندند که خود را برای هدفی بسیار دشوار و توأم با قربانی شدن آماده کرده باشند. بنابراین در این حرکت هیچ کورسویی از کسب مال و مقام وجود نداشت تا دنیاطلبان در آن راهی داشته باشند. سیدحسن نصرالله و یاران او دسته‌دسته در این راه شهید شدند و در این مسیر سرخ تفاوتی بین «دبیرکل» و نیروی عادی بدنه وجود نداشت! سری به گلزارهای شهدای حزب‌الله در بیروت و… بزنید تا ببینید گویا مزد همه مجاهدان فقط شهادت بوده است و هر که در این بزم نزدیک‌تر بوده، این جام را زودتر سر کشیده است.

حزب‌الله لبنان با این تفکر و ایده خالص کار را شروع کرد و تا آخر و در طول ۴۳ سال به این میثاق باقی ماند و زین پس نیز به امید خداوند متعال بر این میثاق باقی می‌ماند. دلیل و برهان قاطع ما تشییع جنازه تاریخی دیروز شهیدان سیدحسن و سیدهاشم است. باید ضمن اعتراف به عظمت، خلوص و تأثیر بنیادی عالم مجاهد و شهید سیدعباس موسوی گفت دستاوردهای شگرف حزب‌الله عمدتاً مرهون سیدحسن نصرالله و بزرگان همراه او امثال عالم فرزانه و مجاهد شهید سیدهاشم است. سیدحسن نصرالله ۲۸ بهمن ۱۳۷۰ / ۱۶ فوریه ۱۹۹۲ پس از شهادت سیدعباس ـ که سیدحسن او را مرشد خود می‌خواند ـ اداره حزب‌الله را به‌دست گرفت و تا لحظه شهادت آن را ادامه داد. لبنان و منطقه در حدفاصل بهمن ۱۳۷۰ تا مهر ۱۴۰۳، شاهد انواعی از رخدادهای بسیار سنگین و پرماجرا بود، سیدحسن نصرالله در همه رخدادهای این ۳۳ سال، وسط میدان بود و نقش محوری را در مدیریت آنها به ‌عهده داشت. بعضی نقش‌های او دیده شده و بسیاری هم دیده نشده است و شهید عظیم‌القدر حاج‌قاسم می‌گفت کاری که دیده نشود مؤثرتر است.

یکی از هنرهای مهم سیدحسن نصرالله این بود که در ده‌ها حادثه سهمگینی که در منطقه در دوره ۳۳ ساله دبیرکلی او پیش آمد، تمرکز بر روی موضوع اصلی یعنی «نابودی اسرائیل» را از دست نداد. در صحنه داخلی لبنان بارها به چالش کشیده شد، بارها به نیروهای حزب‌الله حمله شد، بارها حزب‌الله شهید داد و حزب‌الله توان آن را داشت که به طرفه‌ًْالعینی این حملات را دفع و از خود دفاع کند اما هزینه‌ها و شهادت یاران را تحمل کرد و هیچ‌گاه حاضر نشد گلوله‌ای به سمت مخالفان خود در لبنان شلیک کند. حزب‌الله در دوره‌های زیادی توان آن را داشت و انتظار توده‌های مردم هم بود که قدرت را در لبنان به دست بگیرد اما هیچ‌گاه قدمی به سمت آن برنداشت. سیدحسن نصرالله با آنکه به شیعه عزتی داد که در صدها سال گذشته هم از آن برخوردار نبود، هیچ‌گاه قدرت خود را مصروف طایفه خود نکرد و همه طوایف مسیحی، سنی، شیعه و دروز را زیر چتر حمایت خود قرار داده بود. «بهیّه» دختر بزرگ مرحوم رفیق حریری از قول پدرش که رئیس طایفه سنی لبنان بود، ـ و با توطئه صهیونیست‌ها در سال ۱۳۸۳ کشته شد ـ نقل کرد که «در لبنان فقط به یک مرد می‌توان اعتماد و تکیه کرد و او را بی‌غرض و صادق دید، وی سیدحسن نصرالله است.»

تشییع عظیم و تاریخی دیروز بیروت که لبنان و بسیاری از کشورهای عربی و اسلامی دیگر، تاکنون چنین تشییعی را به خود ندیده است، جایگاه واقعی سیدحسن نصرالله و نیز جایگاه واقعی حزب‌الله را در بین لبنانی‌ها و طوایف مختلف آن نشان داد. این تشییع و تظاهرات و راهپیمایی عظیم و سیل اشکی که در یک روز بارانی از دیدگان جاری بود، نشان داد سیدحسن نصرالله و یارانش در این ۴۳ سال پایه اصلی قدرت لبنان بوده‌اند. سید و یارانش سایه‌سار اقوام و مذاهب لبنانی بوده‌اند و این میراثی نیست که زائل‌شدنی باشد.

رژیم جنایتکار صهیونیستی با ۸۲ تن بمب به مصاف «یک نفر» رفت، آیا بهتر از این می‌شد عظمت مردی که ۴۳ سال به‌طور پیوسته این رژیم را به چالش کشیده و بارها آن را شکست داده است، نشان داد؟ رژیم صهیونیستی اعتراف کرد با چه انسان پولادینی مواجه است و چه عظمتی از این بالاتر که تربیت‌شدگان او در غیاب او و در غیاب ده‌ها فرمانده ارشد، ارتش اسرائیل را وادار به قبول آتش‌بس و عقب‌نشینی کنند، در حالی که رژیم اسرائیل در روز آغاز حمله زمینی در هشتم مهرماه گذشته گمان می‌کرد حالا وقت راهپیمایی از مرز تا بیروت است! این آن بنیان مرصوصی است که با رفتن سید، خلل برنداشته است.

رژیم صهیونیستی که حضور در پنج نقطه لبنان را برای عدم بازگشت به زمان طولانی که در تهدید حزب‌الله بوده، ضروری می‌شمرد، باید پیام بسیار واضح تشییع دیروز را گرفته باشد. او می‌داند که اگر دیروز به جای تشییع سید، به‌طور یک‌جا تشییع همه مسئولان ارشد سیاسی، نظامی و اقتصادی لبنان برگزار می‌شد، این جمعیت عظیم جمع نمی‌شدند. پس به‌خوبی می‌داند که قدرت واقعی لبنان هنوز و تا همیشه حزب‌الله است. بنابراین باید پیام را گرفته باشد و خود را با خشم یکپارچه «لبنان حزب‌الله» مواجه نکند. حزب‌الله اعلام کرد پاسخ عملی به وسوسه بقای نظامیان اسرائیلی در لبنان را پس از تشییع یکشنبه خواهد داد. اسرائیل بداند پاسخ حزب‌الله نه بیانیه است و نه اقداماتی مانورگونه و نمایشی. حزب‌الله شبانه چون رعد وارد می‌شود و امکان باقی ماندن نظامیان بیچاره اسرائیلی در خاک لبنان را از آنها می‌گیرد.

بنیامین نتانیاهو پس از به شهادت رساندن سیدحسن نصرالله، گفت این پاسخ آن جمله‌ای بود که سال‌ها پیش سیدحسن نصرالله ما را با آن وصف کرده بود «اسرائیل از خانه عنکبوت سست‌تر است». رژیم اسرائیل کمی صبر کند تا ندای سید که دوباره از «بنت جبیل» بلند می‌شود را بشنود و صاعقه‌هایی که اسرائیل را در ۱۳۶۴، ۱۳۷۵، ۱۳۷۹، ۱۳۸۵ و ۱۴۰۳ به ترتیب به عقب‌نشینی از بیروت، از حدفاصل بیروت تا نهر، از حدفاصل نهر تا مرز، از صور تا مرز و از میانگین ۵/۳ کیلومتر اشغالی تا مرز وادار نمود، باریدن بگیرد. برای حزب‌الله که در آن یکشنبه پیش از آتش‌بس، مرز تا تل‌آویو به جهنم تبدیل کرد، هیچ دشوار نیست که در چند روز بساط بقایای ارتش اسرائیل در این ارتفاعات را درهم بپیچد.

سیدحسن نصرالله در وجود تک‌تک رزمندگان جوان حزب‌الله جاری است، سربند «ما بر عهد خود هستیم» ثابت می‌کند نصرالله حضور دارد و خدای نصرالله در کمین جنایتکاران است؛ «إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصَادِ».

حسن ختام این یادداشت، نقل خاطره‌ای از سیدحسن نصرالله باشد. کمی پس از پایان جنگ ۳۳ روزه ـ سال ۱۳۸۵ ـ سیدحسن به تهران آمد، جمع کوچکی با او ملاقات داشتیم. نماز مغرب و عشا را به او اقتدا کردیم پس از نماز از سید خواستیم صحبتی داشته باشد. قبل از شروع سخنان سید، یکی از دوستان شروع کرد به ذکر خلوص و شجاعت و تدبیر سید و به‌خصوص روی تدبیر سید خیلی تکیه کرد که صدالبته تنها نمی ‌از دریای واقعیت سید بود. اما او در حالی که آثار ناراحتی بر چهره‌اش پدیدار بود، گفت «مرا با این کلمات نخوانید، بله در این جنگ تدبیر خیلی مهم بود ولی از من نبود، ما تحت تدبیر رهبری بودیم و آنچه از این پیروزی بزرگ تاریخی دیده‌اید، همه متعلق به حضرت آقاست. ما تسلیم تدبیر الهی او بودیم و تا تسلیمیم پیروزیم. خدا نکند در این چرخه، خود را چیزی فرض کنیم. اگر این‌طور شد این اول سقوط ماست.»

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تشییع خورشید لبنان  

تشییع خورشید لبنان   بیشتر بخوانید »