جنگ

به گزارش مجاهدت از گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، امیر سرتیپ «احمدرضا پوردستان» رئیس مرکز مطالعات راهبردی ارتش جمهوری اسلامی ایران در آیین اختتامیه اولین همایش ملی جوانی جمعیت و قدرت نظامی، اظهار داشت: خدا را شکر می‌کنیم که باب این همایش اینجا بسته نمی‌شود و فاز دوم آن با برگزاری نشست‌های علمی و تخصصی، جمع آوری و رسیدن به راهکار‌های اجرایی و ارائه به مسئولان ذی ربط تداوم خواهد یافت.

وی افزود: مگر ما در ابتدای انقلاب با صدام جنگ داشتیم؟ ارتش جمهوری اسلامی ایران و دیگر نیرو‌های مسلح درگیر مقابله با ضدانقلاب در شمال غرب کشور بودند که صدام با ۱۲ لشگر تا بن دندان مسلح و ۴۵ تیپ مستقل مرز‌های ما را مورد تهدید و تجاوز قرار داد.

سرتیپ پوردستان با تاکید بر اینکه «ضرورت آماده بودن یکی از دستورات خداوند متعال به مردم» است، گفت: خداوند متعال در آیه ۶۰ سوره انفال می‌فرمایند: «تا آنجا که می‌توانید خودتان را آماده سازید تا در دل دشمنان ترس بیافکنید و بازدارندگی ایجاد کنید». مقام معظم رهبری نیز در دیدار با فرماندهان نیرو‌های مسلح فرمودند: «مثل شب عملیات همواره خودتان را آماده نگهدارید».

رئیس مرکز مطالعات راهبردی ارتش در ادامه تصریح کرد: ما امروز با چهره تازه‌ای از تهدیدات روبرو هستیم که از نظر نوع و شکل با تهدیدات گذشته تفاوت دارند؛ لذا وظیفه داریم متناسب با تهدیدات، ظرفیت‌های تدافعی و تهاجمی لازم را در خودمان ایجاد کنیم. تهدیدات امروز مجموعه پیچیده‌ای از جنگ‌های ترکیبی و هیبریدی است و دشمن از همه مولفه‌ها و ظرفیت‌های خودش یعنی جنگ سیاسی، جنگ فرهنگی، جنگ اقتصادی، جنگ رسانه ای، جنگ بیولوژیکی و … علیه کشور هدف استفاده می‌کند و اگر کشوری آماده نباشد ناچار به پذیرش تسلیم و شکست خواهد بود.

وی افزود: در دنیایی که قدرت حرف اول را می‌زند و ارزش‌های انسانی هیچ جایگاهی ندارند، آیا می‌توان به سازمان‌های بین المللی مثل سازمان ملل، شورای امنیت، کنوانسیون حقوق بشر و مانند این نهاد‌ها شکوه کرد و پناه برد. آیا این نهاد‌ها تاکنون کاری برای مردم بی دفاع غزه انجام داده اند؟ لذا فرماندهی معظم کل قوا، حضرت امام خامنه‌ای عزیز (مدظله العالی) بار‌ها تاکید فرموده اند که «ما راهی جز قوی شدن نداریم».

سرتیپ پوردستان در ادامه با تاکید بر اینکه «یکی از اصلی‌ترین مولفه‌های قدرت ملی جمعیت است. آنهم جمعیت جوان که پیشران و موتور محرک چرخ‌های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور است»، گفت: از شما پژوهشگران حوزه امنیت می‌خواهم که با نگاه تهدیدمحور به مساله جمعیت بیاندیشید و دست پنهان دشمن را در این حوزه ببینید. مقام معظم رهبری از سال ۹۳ تا کنون بار‌ها تذکر فرموده اند که دشمنان ملت ایران برنامه ریزی کرده اند تا نگذارند جمعیت کشورمان افزایش یابد. زیرا جمعیت زیاد خطر بزرگی برای آنها محسوب می‌شود. مشاور جرج بوش پسر سال‌ها پیش گفته بود لازم نیست به ایران حمله کنید، چون ایران خودش در بحران جمعیت نابود می‌شود؛ بنابراین باید در حوزه جمعیت و آثار و تهدیدات آن بسیار حساس و هوشیار باشیم.

امیر سرتیپ پوردستان در ادامه با اشاره به اثرات جنگ ترکیبی بر روی جمعیت؛ تهدیداتی نظیر کاهش ازدواج و افزایش طلاق، ترویج ازدواج سفید و زندگی مجردی، بالابردن توقعات از زندگی، دستکاری در مواد غذایی و آثار سوء مواد تراریخته، کاهش میزان باروری در زنان و تقویت تمایلات زنانه و افزایش مرگ و میر در مردان را از جمله آثار جنگ ترکیبی در حوزه‌های مختلف اقتصادی، فرهنگی و بیولوژیکی ذکر کرد و افزود: از همه اندیشمندان، صاحب نظران و صاحب منصبان تقاضا می‌کنم در مقابل این جنگ ترکیبی دشمن با یک دفاع همه جانبه و تحت پرچم برافراشته مقام معظم رهبری (مدظله العالی)، دشمن را در این توطئه شوم و شیطانی مثل همیشه ناکام بگذارید.

انتهای پیام/ 231

زهرا شمس‌احسان عضو شورای اسلامی شهر تهران در گفت‌وگو با خبرنگار اجتماعی دفاع‌پرس، با بیان اینکه سکوت در برابر جنایت‌های رژیم صهیونیستی شرافت و انسانیت را زیر سوال برده و دچار خدشه کرده است، اظهار داشت: برخی از کشور‌های اسلامی که ادعای مسلمانی دارند امروز در برابر این جنایت‌ها سکوت کرده‌اند و گا‌ها به این رژیم کودک‌کش کمک می‌کنند.

شمس‌احسان گفت: مدعیان دروغین حقوق بشر که چند دهه گذشته گوش فلک را پاره کرده در برابر شهادت بیش از ۳۲ هزار انسان بی‌گناه چشم خود را بستند و اجازه می‌دهند این نسل‌کشی‌ها در غزه همچنان ادامه داشته باشد.

عضو شورای اسلامی شهر تهران تصریح کرد: در جنگ غزه سازمان ملل نشان داد که ناکارآمد است و این سازمان ابزار و قدرتی ندارد و اگر کشوری قوی نباشد شهروندان آن را می‌کشند و اجازه ورود غذا و دارو هم نمی‌دهند.

انتهای پیام/241

به گزارش مجاهدت از گروه بین‌الملل دفاع‌پرس به نقل از خبرگزاری فلسطینی شهاب، «حسام بدران» عضو دفتر سیاسی حماس اعلام کرد که اولویت ما توقف جنگ، ورود کمک‌ها به غزه و بازگشت آوارگان است؛ همچنین پیشنهاد مشخص ما بازسازی است و به آزادی اسیران آن‌گونه که اشغالگران تبلیغ می‌کنند، محدود نمی‌شود.

وی افزود: آمریکا میانجی‌گر نیست، بلکه شریک اصلی، سیاسی و نظامی اشغالگران و حامی آن‌هاست. دولت آمریکا عامل اساسی در متوقف‌سازی هرگونه توافق است.

بدران تاکید کرد: ما در راستای دفاع از حق مشروع خود به مقاومت علیه اشغالگران ادامه می‌دهیم و مواضع نتانیاهو برای ما اهمیتی ندارد.

وی ادامه داد: ما با اشغالگران مقابله می‌کنیم تا به استقلال کامل برسیم و این حق ما فلسطینیان طبق قوانین بین‌المللی است. ما به نمایندگی از ملت فلسطین مذاکره می‌کنیم و به موضوعاتی که مربوط به رهبران حماس است، نمی‌پردازیم.

بدران با بیان اینکه نتانیاهو تلفات واقعی و تعداد کشته و اهداف سیاسی شکست‌خورده را به اسرائیلی‌ها بگوید، اظهار داشت: نتانیاهو به دنبال توافق نیست، بلکه خانواده‌های اسیران اسرائیلی را فریب می‌دهد و به دنبال سرپوش گذاشتن بر شکست سیاسی و امنیتی خود است.

وی افزود: مسئله تعداد اسیران نیست، بلکه مخالفت اشغالگران با دادن تضمین به میانجی‌گران در موضوعاتی است که به زندگی مردم در غزه مربوط است.

وی تاکید کرد که «با پایداری ملت و مقاومت فلسطین و نیز تداوم فشار بین‌المللی بر نتانیاهو و کابینه او، تل‌آویو در موضع ضعف قرار دارد.»

انتهای پیام/ 141

به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «عبدالحسین قاهری» از رزمندگان لشکر ۸ نجف آباد در خاطره‌ای از دوران دفاع مقدس، ماجرای مجروحیت همرزمانش در عملیات بدر را روایت کرده است که در ادامه می‌خوانید.

صبح اولین روز عملیات بدر، از قایق‌ها پیاده و وارد کانال‌ عراقی‌ها لب آب شدیم. داخل کانال مملو از جنازه‌های عراقی بود. به خاطر این که تیر مستقیم به ما نخورد، مجبور بودیم سرمان را پایین بگیریم و به صورت نیم خیز و به قول معروف «دولّا دولّا» توی کانال حرکت کنیم. 

با دوتا از بچه‌های گردان ناصر رسیدیم به یک سنگر تیربار که تیربارچی عراقی کشته شده بود و کنار تیربار افتاده بود. پشت سرش، کنار سنگر تیربار، دو شهید والامقام افتاده بودند. به دو نفر همراهم گفتم زود این دو شهید را ببرید لب هور و تحویل قایقران‌ها بدهید. رفتم جلوتر یکی از بچه‌ها مجروح شده بود و از کتفش خون بیرون می‌زد. آستینش را پاره کردم و با باند و پَد جنگی، کتفش را پانسمان کردم.

چون خون زیادی ازش رفته بود و تشنه بود می‌خواست آب بخورد، ولی مانعش شدم. ضعف داشت و توان راه رفتن نداشت. به یکی دیگر از بچه‌های برانکارد به‌دست گفتم بخوابونش روی برانکارد تا با هم ببریمش لب هور. دوباره برگشتم داخل کانال. خودم را رساندم به نیرو‌های آخر کانال. دیدم دو نفر آر.پی.جی.زن که قصد داشتند دولول عراقی را بزنند، تیر دولول خورده بود به پیشانی و سرشان پاشیده بود. با همان کمکی، دو شهید بزرگوار را به لب هور انتقال دادیم.

چون دوست نداشتم پشتم به شهید باشد، آن قسمت برانکارد که سر مطهرشان بود را بلند کردم و توی مسیر برایشان قرآن می‌خواندم و یاد آن لحظه‌ای می‌افتادم که قرار بود که خانواده‌ها بدن‌های مطهر آغشته به خون آنان را ببینند، چه حالی پیدا می‌کردند و با تجسم این خاطرات خودم نیز گریه می‌کردم.

در مسیر گاهی مواقع، کمکی من که قسمت پای شهدا را در دست داشت، دستش را بالا می‌آورد و چون قد بلندی هم داشت، به همین خاطر قسمت سر شهید پایین‌تر می‌شد و خون از گلوی شهدا بیرون می‌زد و روی زانو و پا‌های من می‌ریخت.‌ ای فدای آن قد و قامت به خون غلطیده آن‌ها. آن روز از بس که مجروح پانسمان و شهید منتقل کردم، تمام لباس‌هایم و بادگیرم با خون یکی شده بود. 

موقع ظهر از اول کانال آمدم بیرون و رفتم لب هور. دستانم را شستم و به اصطلاح آبکشی کردم و وضو گرفتم، ولی چون پوتین‌هایم را نمی‌توانستم در بیاورم، روی پوتین مسح کشیدم و حواسم نبود که پوتین‌هایم خونی شده. وضو که تمام شد، تازه فهمیدم و نمی‌دانستم چکار کنم. دوباره دست‌هایم را آبکشی کردم و با همون وضعیّت، نماز ظهر و عصر را خواندم. همینطور تا سه روز من با همین وضع، نمازهایم را می‌خواندم و اعصابم از این‌جور نماز خواندن به هم ریخته بود.

حالا بعد از گذشت چندین سال از آن زمان، دلم لک می‌زند برای خواندن دو رکعت نماز اینطوری. ان‌شاءالله قیامت، همین شهدای والامقام دستم را بگیرند و شفاعتم کنند.

انتهای پیام/ 141