جنگ

سخنگوی سپاه: دشمن شرایط جنگ تمام‌عیار را ندارد

سخنگوی سپاه: دشمن شرایط جنگ تمام‌عیار را ندارد


به گزارش مجاهدت از گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، سردار «علی‌محمد نائینی»، سخنگو و معاون روابط عمومی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی امشب (یکشنبه،۱۱ آبان) در برنامه ماجرای جنگ گفت: دوره مسئولیت من در سپاه، دوره‌ای پُرحادثه بود و در همان روز‌های ابتدایی، بیشتر رویداد‌ها حول محور جنگ شکل گرفت.

وی ادامه داد: شهادت شهید اسماعیل هنیه، درست در روز نخست کاری آقای پزشکیان رخ داد؛ روزی که ایشان به دعوت دولت در مراسم تحلیف حضور داشتند.

 در ساعات اولیه، تلاش شد موضوع در نهاد‌هایی از جمله شورای امنیت پیگیری شود، اما هماهنگی کامل حاصل نشد و نگرانی از روایت‌سازی وجود داشت. پس از مشورت با سردار احمدیان، آقای جبلی و سردار سلامی، تماس‌ها از حدود ساعت سه تا شش بامداد ادامه یافت و در نهایت بیانیه اولیه درباره شهادت اسماعیل هنیه در محل اقامت وی منتشر شد تا روایت رسمی تثبیت شود.

 در ترور شهید هنیه خراب‌کاری در کار نبود

سردار نائینی گفت: محل اقامت شهید هنیه از سوی نیروی قدس تعیین و متعلق به این نیرو بود. از ظهر همان روز، روند بررسی و روایت‌سازی آغاز شد؛ در سپاه تیمی فنی از حوزه‌های انفجار، مواد و موشک مسئولیت بررسی را برعهده گرفت. پس از ۴۸ ساعت بررسی، اطلاعیه‌های دوم و سوم منتشر شد و مشخص شد حادثه، خرابکاری داخلی نبوده است. ادعا‌هایی از جمله قرار دادن بمب زیر تخت یا بالش، نادرست اعلام شد.

وی بیان کرد: تحلیل‌های فنی نشان داد دوش پرتاب از پنجره محل اقامت وارد شده و دقیقاً به نقطه‌ای که شهید هنیه در حال مکالمه تلفنی بود، اصابت کرده است. با استفاده از سیگنال تلفن، محل حضور وی مشخص و هدف‌گیری انجام شد.

سردار نائینی تصریح کرد: برخی گروه‌ها و رسانه‌های منطقه‌ای تلاش داشتند این ترور را به عنوان اختلاف میان اهل سنت و شیعه و یا خرابکاری داخلی نشان دهند. شهید هنیه چهره‌ای سیاسی بود و با داشتن تبلت و چند خط تلفن همراه، به طور مستمر اخبار و رسانه‌ها را دنبال می‌کرد. سبک زندگی و حضور او در اماکن عمومی، ردیابی سیگنالی و هدف‌گیری را آسان کرده بود. هدف اصلی این حمله صرفاً ترور فردی مانند هنیه نبود؛ بلکه کاهش بازدارندگی ایران و هدف قرار دادن سپاه مدنظر بود.

ضرورت پاسخ دادن به عاملان شهادتِ شهید هنیه اعلام شد

وی گفت: بلافاصله پس از وقوع شهادتِ شهید هنیه، جلسه شورای امنیت کشور تشکیل شد. سردار سلامی همان صبح تماس گرفت و با پیگیری‌های انجام‌شده، شورای امنیت در کوتاه‌ترین زمان ممکن تشکیل و جمع‌بندی اولیه، ضرورت پاسخ دادن به عاملان حادثه اعلام شد.

سردار نائینی بیان کرد: به‌دنبال تشکیل جلسه، ملاقات‌ها و جلسات مرتبط آقای پزشکیان لغو شد و جلسه محدودتری با رهبر انقلاب ادامه پیدا کرد که نتیجه نهایی آن نیز اتخاذ تصمیم به پاسخ‌گویی بود؛ زمان اجرای پاسخ، اما به اختیار نیرو‌های مسلح واگذار شد.

وی تصریح کرد: در فاصله‌ای حدود دو ماه تیم‌های فنی و مهندسی اقداماتی فشرده و شبانه‌روزی انجام دادند تا ضعف‌های شناسایی‌شده در طرح‌ریزی، فنی و تاکتیکی برطرف شود؛ کاری که پیش‌بینی می‌شد یک سال زمان ببرد، اما در مدت کوتاه‌تری تحقق یافت و موجب تقویت توان عملیاتی شد.

 سردار نائینی گفت: جنگ نیازمند دو نوع فعالیت است. طراحی و برنامه‌ریزی طولانی‌مدت و نیز اقدام‌های سریع در زمان جنگ. برای نمونه، طرح و مانور، آموزش نیروها، سازماندهی و بررسی اطلاعاتی پیش از هر عملیات ضروری است تا عملیات با غافلگیری و دقت اجرا شود. به‌همین دلیل، هر عملیات موشکی بزرگ از جمله آنهایی که با بیش از ۲۰۰ موشک اجرا می‌شود باید پیش‌شرط‌های فنی و اطلاعاتی لازم را داشته باشد تا دستاورد قابل‌توجهی حاصل شود.

وی افزود: عملیات «وعده صادق ۲» علاوه بر پاسخ به ترور شهید هنیه، پاسخی به شهادت شهید نصرالله و تقویت بازدارندگی منطقه‌ای بود و تأثیر قابل‌توجهی در احیای روحیه و توان عملیاتی متحدان منطقه‌ای از جمله حزب‌الله داشته است.

دولت در «وعدۀ صادق ۱ و ۲» هیچ مخالفتی نداشت

سردار نائینی تصریح کرد: در عملیات «وعده صادق ۱» و «وعده صادق ۲» دولت هیچ‌گونه مخالفتی نداشت و آقای پزشکیان کاملاً هماهنگ با روند تصمیم‌گیری بود. همان شبی که حادثه رخ داد، اولین تماس را سردار سلامی برقرار کرد تا خبر را به اطلاع آقای پزشکیان برساند و در نشست اولیه شورای امنیت نیز دولت هم حمایت کرد.

وی گفت:با این حال در جلسات بعدی اختلاف‌نظر‌هایی مطرح شد؛ برخی مدافع مطرح‌کردن پاسخ از طریق یکی از محور‌های مقاومت مثل حمایت از گروه‌های فلسطینی بودند. کسی روی پاسخ نظر منفی نداشت روی انتخاب مبدا شلیک موشک و شکل عملیات اختلاف نظری بود. این اختلافات تنها مربوط به دولت نبود و در میان مجموعه نیرو‌های مسلح نیز تفاوت دیدگاه وجود داشت.

 سردار نائینی ادامه داد: این گونه اختلاف‌نظر‌ها در زمان جنگ نیز معمول بود. پیش از هر عملیات، شخصیت‌هایی مانند سردار غلامعلی رشید و دیگر فرماندهان درباره طرح، منطقه عملیات، غافلگیری و سازمان رزم بحث و تبادل‌نظر می‌کردند، اما پس از اتخاذ تصمیم نهایی که معمولا از سوی فرماندهی عالی جنگ اعلام می‌شد همه طرف‌ها پای کار می‌آمدند و اجرای تصمیم را دنبال می‌کردند.

بهمن سال گذشته فرض قرارگاه خاتم بر قطعی‌بودن جنگ بود

وی ادامه داد: فرماندهی عالی جنگ دو هدف راهبردی را هم‌زمان دنبال می‌کند نخست ارتقای سطح بازدارندگی به‌گونه‌ای که از وقوع جنگ جلوگیری شود و دوم رسیدن به سطحی از قدرت تهاجمی که در صورت وقوع جنگ، دشمن را شکست دهد. جلوگیری از وقوع جنگ خود یک راهبرد است که اغلب مورد غفلت قرار می‌گیرد.

وی بیان کرد: سردار رشید گفت اولویت نخست جلوگیری از درگیری نظامی است. بهمن سال گذشته احتمال وقوع جنگ به عنوان یک فرض جدی مطرح بوده و بر این اساس مجموعه رزمایش اقتدار برای ایجاد بازدارندگی تعریف و اجرا شده است. با این حال، این اقدامات شامل رزمایش‌ها و دیپلماسی در برخی موارد نتوانست محاسبات دشمن را تغییر دهد و از تصمیم جنگ جلوگیری کند.

وی گفت: سردار باقری رشید و سلامی به دنبال بازدارندگی بودند. ایجاد بازدارندگی سه شرط اصلی دارد. داشتن قدرت، انتقال این قدرت و ایجاد باور در دشمن نسبت به قابلیت‌ها. انتقال قدرت می‌تواند از طریق رزمایش، نمایش توان، اطلاع‌رسانی و تصویرسازی انجام شود، اما اینگونه اقدامات در همه موارد موفق به منصرف‌کردن دشمن نشد. مباحث مطرح‌شده در شبکه‌های اجتماعی یا فضای رسانه‌ای هرچند دارای شور و احساسات عمومی متفاوت از تصمیم‌گیری تخصصی در اتاق جنگ است.

در روز‌های پیش از جنگ، آرایش سپاه جنگی بودسردار نائینی بیان کرد: سفر یک روز قبل از شهادت سرلشکر سلامی به بندرعباس برای آمادگی جنگ بود. ۲ روز قبل از جنگ شهید سلامی گفت توانمندی فنی موشکی ما بعد از وعدۀ صادق ۲ حداقل ۴۰ درصد ارتقا پیدا کرده و این در جنگ جدید خودش را نشان می‌دهد.

وی گفت: ما غافلگیر نشدیم. شهیدان حاجی‌زاده و سلامی در محل کارشان هدف قرار گرفتند؛ یعنی آرایش نظامی وجود داشت. بعد از هدف‌قرارگرفتن فرماندهان در ساعت ۴ صبح عملیات پهپادی را آغاز کردیم و شب همان روز موشک شلیک کردیم. سردار نائینی گفت: وظایف شهید رشید و سردار باقری بیشتر جنبه‌ی راهبردی داشت، نه عملیاتی. بنابراین، غیرمنتظره نیست که در زمان شهادت در قرارگاه حضور نداشتند. آنها پیش از شهادت، مراحل شناسایی تهدید، ارزیابی وضعیت، تدوین سناریو‌ها و تصویب طرح‌های عملیاتی را تکمیل کرده بودند.

سردار نائینی تصریح کرد: در روز‌ها و ساعت‌های اول جنگ، رهبر انقلاب نقش‌آفرین بودند و چرخۀ فرماندهی را بازیابی کردند. در لحظات اول جنگ من تلاش کردم با شهید سلامی ارتباط بگیرم، اما نتوانستم، مرکز پیام به من اطلاع داد که ساختمان شهید سلامی را زدند. وی گفت: ما برآوردی نداشتیم که دشمن در همان موج اول فرماندهان را می‌زند. واکنش مردم بسیار متحیرکننده بود. رژیم خیال می‌کرد کار ما را تمام کرده است. آن نماز جمعه و جشن غدیر بسیار پرشکوه بود.

وی تصریح کرد: روز هشتم جنگ فقط یک موشک شلیک کردیم تا به رژیم صهیونیستی پیام دهیم که حتی جلوی یک موشک ما را هم نمی‌توانید بگیرید. ما ۲۲ موج عملیات داشتیم. عملیات را طوری طراحی کرده بودیم که دائما صهیونیست‌ها رفتن به پناهگاه را تجربه کنند. از روز پنجم تا هشتم جنگ برتری مطلق جنگ با ما بود و روز آخر هم پیروزی مطلق با ما بود.

وی گفت: اسرائیل در روز آخر فقط می‌خواست تصویر قدرتمندی از خودش در پایان جنگ نشان دهد وگرنه اهداف خاصی را نزد، چون ساختمان‌ها خالی بود. ما تا آخرین لحظۀ جنگ به اسرائیل موشک شلیک کردیم.

حداقل ۸۰ پهپاد پیشرفتۀ را در جنگ ۱۲ روزه هدف قرار دادیم

سردار نائینی بیان کرد: آرایش نیرو‌ها متناسب با تهدید حملات هوایی جنگنده‌ها تنظیم شده بود. روز سوم و چهارم جنگ، سامانه‌های برد کوتاه و متوسط فعال شدند و مقابله گسترده آغاز شد. هم سپاه و هم بسیج وارد میدان شدند و نیرو‌های شبکه پدافند یکپارچه کشور بسیاری از پهپاد‌های مهاجم را هدف قرار دادند؛ به‌گونه‌ای که دست‌کم ۸۰ پهپاد هدف قرار گرفت و ۳۳۴ لاشه پهپاد در طول ۱۲ روز جنگ ثبت شد. 

وی گفت: این پهپاد‌ها از پیشرفته‌ترین فناوری‌های روز دنیا برخوردار بودند و برخی قابلیت حمل شش موشک تهاجمی از فاصله دور تا بیش از ۲۰۰۰ کیلومتر و بازگشت با سرعت بیش از ۲۰۰ کیلومتر را داشتند. با اقدامات مقابله‌ای برای ریز پرنده ها، هم در حوزه سایبری و هم با استفاده از سلاح‌های سبک و برد کوتاه، این تهدیدات کنترل شد و پس از ارتفاعات مرتفع و ساختمان‌های بلند، امنیت فضای کشور به‌طور نسبی تأمین گردید.

به پایگاه العدید ۱۴ موشک شلیک شد که ۶ موشک به هدف خوردسردار نائینی تصریح کرد: برای عملیات موشکی سپاه پایگاه العدید انتخاب شد و پس از مشورت با برخی از فرماندهان قرارگاه، تصمیم گرفته شد عملیات با نام جدیدی انجام شود. این نامگذاری با الهام از آیه‌ای از سوره فتح، آیه هشتم، که بشارت فتح می‌دهد، انجام شد و روز اول محرم نیز به‌عنوان زمان آغاز عملیات در نظر گرفته شد. رمز عملیات نیز «یا اباعبدالله الحسین» تعیین شد. وی بیان کرد: در این عملیات، ۱۴ موشک شلیک شد. طبق گزارش‌های خود آمریکایی‌ها، هرچند اطلاعات کامل منتشر نمی‌کنند، حدود ۱۱۱ میلیون دلار صرف رهگیری و مقابله با این موشک‌ها شد. از مجموع ۱۴ موشک شلیک‌شده، شش فروند به هدف خورد.

قدرت موشکی و پهپادی نیروی دریایی ما کمتر از نیروی هوافضا نیستوی گفت: وقتی بتوانیم با نیروی هوافضا دشمن را به زانو درآوریم، چه دلیلی دارد جنگ را توسعه دهیم؟ دشمن در اهدافی که داشت دچار شکست شده و روایت ضعف ایران که آن‌سوی مرز‌ها جا افتاده بود باید پاسخ داده می‌شد؛ بنابراین هدف، تثبیت این پیروزی با حداقل هزینه و تلفات بود، نه گسترش دامنهٔ منازعه.

 سردار نائینی تصریح کرد: جبهه‌های مقاومت در عراق و لبنان آمادگی و طرح‌های عملیاتی برای مداخله داشتند، اما ضرورتی برای باز کردن جبهه‌های جدید دیده نشد. کار‌های عملیاتی انجام شده بود و طرح‌ها آماده بودند؛ اما ضرورتی برای اجرای آنها وجود نداشت. وی گفت: ساختار‌ها و توانمندی‌های رزمی در دریا از توان موشکی و پهپادی تا شناور‌های تهاجمی و تکاوران برای بازدارندگی و ورود به میدان آماده‌اند. قدرت موشکی و پهپادی نیروی دریایی ما کمتر از نیروی هوافضا نیست. جنبه‌هایی از قدرت را در جنگ درگیر کردیم. او تأکید کرد نیروی هوافضا، نیروی زمینی، نیروی دریایی سپاه، نیروی قدس و بخش‌هایی از ارتش درگیر جنگ نبودند و ضرورتی هم نداشت.

دشمن شرایط جنگ را نداردسردار نائینی گفت: بر این باورم که اکنون دشمن توان و زمینهٔ آغاز جنگ را ندارد؛ چراکه از ابتدا با هدفی حداکثری وارد شده است. پرسش این است که حالا با چه هدف و انگیزهٔ جدیدی می‌خواهد اقدام کند؟ وقتی از «جنگ» صحبت می‌کنیم، منظور همان جنگ تمام‌عیاری است که هدفش براندازی و تجزیه بود.

وی گفت: مشکل دشمن تنها کمبود مهمات نیست؛ مشکل اصلی کمبود فناوری و ضعف سامانه‌های پدافندی و دانش فنی است. آنچه از فناوری در اختیار داشت نیز نتوانست دفاع مؤثری برایش ایجاد کند و اکنون هم نشانه‌ای از دستیابی به ظرفیت‌ها یا آمادگی‌های راهبردی جدید دیده نمی‌شود که بتواند اهداف تازه‌ای را دنبال کند یا بازدارندگی‌اش را به‌طور معناداری افزایش دهد. سردار نائینی افزود: آماده‌سازی‌ها به‌طور مداوم و شبانه‌روزی ادامه دارد. از جوانان نیروی هوافضا تا یگان‌های زمینی سپاه، بسیج مردمی و فرماندهان عالی‌رتبه همه در میدان هستند و تهدیدات را تحلیل می‌کنند.

وی گفت: تا زمانی که وضعیت آسمان ما سفید نشد و دشمن همچنان تحرکات و ریزپرنده‌ها را ارسال می‌کرد، ما به پاسخ‌گویی ادامه دادیم. ما در حالت پیروزی بودیم و اصلاً به پایان جنگ فکر نمی‌کردیم، اما منطقی بود که پیشنهاد پایان جنگ را بپذیریم، چون بر اساس نظرسنجی‌ها، حدود ۶۰٪ مردم جهان ایران را پیروز جنگ می‌دانستند.

سردار نائینی تصریح کرد: در سطح منطقه، جبهه مقاومت احیا شد؛ رئیس سابق خبرگزاری الجزیره تأکید کرد که حتی با میلیارد‌ها دلار هزینه، ایران نمی‌توانست چنین انسجامی در جهان اسلام ایجاد کند. این انسجام و حس پیروزی در اربعین امسال به‌طور خاص نمایان شد؛ مدح هیئت‌های عراقی از موشک‌های ایرانی و رهبر ما، شاهدی بر این تغییرات بود.

انتهای پیام/955

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سخنگوی سپاه: دشمن شرایط جنگ تمام‌عیار را ندارد

سخنگوی سپاه: دشمن شرایط جنگ تمام‌عیار را ندارد بیشتر بخوانید »

ارسال ۱۰۰ مورد نقض حقوق بشر در غزه، لبنان و ایران به سازمان‌های بین‌المللی


به گزارش مجاهدت از گروه جامعه دفاع‌پرس، «پیرحسین کولیوند» رئیس جمعیت هلال احمر در نشست پاسخ حقوقی به تجاوز ۱۲ روزه جنگ؛ از عدالت کیفری تا عدالت ترمیمی که از سوی مؤسسه تحقیقات علوم جزایی و جرم شناسی دانشگاه تهران برگزار شد، اظهار داشت: در جمعیت هلال احمر، پاسداری از حیات و سلامت و کرامت انسانی در زمان درگیری یکی از وظایف ماست و نباید در مقابل نقض حقوق بشر دوستانه سکوت کرد بلکه باید وظیفه اصلی را انجام دهیم.

وی ادادمه داد: در تجاوز اخیر به صورت مفصل نقض حقوق بشر دوستانه را دیدیم و صدایمان بلند شد و پاسخی نداشتند، اما نباید کوتاه بیاییم.

کولیوند گفت: از اعزام تیم‌های امدادی تاکمک به مردم تا دادخواهی و… مواردی بود که بصورت ملی بروی آن کار کردیم. به خانمی که تا گردن زیر آوار بود یا آقایی که آوار روی سرش بود و غیر نظامی هم بودند کمک رساندیم. خانه‌های مسکونی زیادی مورد هدف قرار گرفت و نمونه آن شهید شدن جراح زنان داوطلب و بچه دو ماهه‌اش بود. همچنین پنج نفر از امدادگران در حین امدادرسانی مورد هدف قرار گرفتند و شهید شدند. آمبولانس جمعیت هلال احمر و بالگرد جمعیت مورد هدف قرار گرفت. همه مواردی از نقص حقوق بشردوستانه بود که رخ داد. ما آنها را مستند کردیم و فرستادیم.

رئیس جمعیت هلال احمر تصریح کرد: اسم خوبی برای جلسه انتخاب شده هست از عدالت کیفری تا عدالت ترمیمی؛ دو مسیری هست که باید جامعه جهانی به آن اهمیت دهد.

وی اضافه کرد: ما در جمعیت هلال احمر هم برای غزه و لبنان و هم کشورمان ۱۰۰ مورد نقض حقوق بشر دوستانه را احصا و به کمیته بین‌المللی صلیب سرخ و دبیرخانه شورای حقوق بشر و سازمان ملل ارسال کردیم، اما آیا واقعاً جنایتکاران مجازات می‌شوند؟ می‌توان جنایات آنان را فریاد زد و رسوا کرد؛ چرا که این جنایات را کسی نمی‌پذیرد. نمونه بارزش افراد در کشور‌های مختلف در خیابان می‌آیند و خواستار عدالت هستند.

کولیوند گفت: در عدالت ترمیمی سعی کردیم کرامت انسانی را برگردانیم و رنج‌ها را التیام بخشیم و در این قسمت هلال احمر وظایفی دارد و سعی کردیم آن را انجام دهیم. در ایام جنگ، شبکه‌های خادم ایجاد کردیم و افرادی که معتمد محله بودند به ما کمک می‌کردند. در هشت محور در محله فعالیت کردیم و در استان‌های همدان و کردستان نیز آن را تقویت می‌کنیم تا با استفاده از معتمدین محلی، بتوانیم در عدالت ترمیمی نقش‌آفرینی کنیم.

وی عنوان کرد: برای این جنایت نمی‌توانیم مستقیم شکایت کنیم و تلاش می‌کنیم برای پنج شهید خودمان وکیل خصوصی و شکایت خصوصی از شخص کنیم و کمیته صلیب سرخ این وعده را داده که پیگیری می‌کند.

رئیس جمعیت هلال احمر یادآور شد: هیچ جنایتی بالاتر از این نیست که جوان عزیزی بدون یک ریال حقوق، جان خود را اخلاص می‌کند و هدف قرار می‌گیرد یا آمبولانسی که وسیله امدادی هست و مستقیم مورد هدف قرار گرفته می‌شود یا حادثه پیجر‌ها در لبنان را دیدید که یک وسیله رفاهی و اداری که در مراکز درمانی استفاده می‌شود یک دفعه تبدیل به یک وسیله تروریستی شد و ۳ هزار مصدوم چشمی را داشت. 

وی بیان داشت: به بیمارستان‌های ما مستقیماً شلیک شد و باید اینها را فریاد بزنیم. اینجا نمی‌توانیم بگوییم بی‌طرفیم و معنای بی‌طرفی بی‌غیرتی هست و ما باید از هموطنانمان دفاع کنیم و محکم دفاع خواهیم کرد.

کولیوند ادامه داد: علی رغم اینکه کنوانسیون ژنو این حق را به ما می‌دهد و نقض بشر دوستانه را که علیه کشورمان رخ داد، تأیید می‌کند، اما اقدامی توسط نظام‌های بین‌المللی صورت نگرفته هست.

رئیس جمعیت هلال احمر گفت: از جمعیت‌های ملی صلیب سرخ دعوت کردیم که داخل کشور بیایند. الان در درگیری‌ها و جنگ‌ها از سلاح‌های غیر متعارف و هوش مصنوعی استفاده می‌کنند؛ لذا باید الحاقیه‌ای به کنوانسیون‌های ژنو اضافه شود و ما در جمعیت هلال احمر از شما اساتید می‌خواهیم به ما در این زمینه کمک کنید.

وی متذکر شد: اگر بخواهیم نمایشگاهی از جنایت‌های جنگی تشکیل دهیم، زحمتی لازم نیست به خودمان بدهیم بلکه کافی هست رفتار‌های رژیم صهیونی را لیست کنیم و نمایشگاهی از انواع نقض حقوق بشر دوستانه کامل می‌شود.

انتهای پیام/ 261

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

ارسال ۱۰۰ مورد نقض حقوق بشر در غزه، لبنان و ایران به سازمان‌های بین‌المللی

ارسال ۱۰۰ مورد نقض حقوق بشر در غزه، لبنان و ایران به سازمان‌های بین‌المللی بیشتر بخوانید »

دریادار سیاری: امنیت پایدار در سایه قدرت و بازدارندگی حاصل می‌شود


به گزارش مجاهدت از گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، امیر دریادار «حبیب‌الله سیاری» رییس ستاد و معاون هماهنگ کننده ارتش در جمع دانشجویان دانشگاه افسری امام علی (ع) با بیان اینکه این دانشگاه مهد پرورش افسران مؤمن، انقلابی و ولایت‌مدار هست، اظهار داشت: دانشگاه افسری امام علی (ع) نقش بی‌بدیلی در تربیت فرماندهان آینده ارتش و پاسداران حقیقی امنیت کشور ایفا می‌کند.

دریادار سیاری افزود: افسران این دانشگاه باید با اتکا به ایمان، علم، انضباط و روحیه جهادی، مسیر تعالی، خودسازی و خدمت خالصانه به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را با عزم و اراده‌ای استوار دنبال کنند.

رئیس ستاد ارتش جمهوری اسلامی با تجلیل از مقام شامخ شهدا و یادآوری رشادت‌های آنان در دفاع مقدس تصریح کرد: شهدای عزیز ارتش با نثار جان خویش، از تمامیت ارضی، استقلال و عزت ایران اسلامی دفاع کردند و نگذاشتند حتی ذره‌ای از خاک میهن در اختیار دشمن قرار گیرد. امروز شما دانشجویان دانشگاه افسری، ادامه‌دهندگان راه پرافتخار همان شهیدان هستید و باید آماده باشید تا گام در مسیر آنان نهاده و با ایمان، شجاعت و اخلاص از آرمان‌های بلند انقلاب اسلامی صیانت کنید.

وی با اشاره به روحیه فداکاری و وطن‌دوستی رزمندگان اسلام گفت: سخن ماندگار خلبان سرافراز نیروی هوایی ارتش؛ شهید سرلشکر محمد خلعتبری، که فرمود «اگر ذره‌ای از خاک وطنم به پوتین سرباز دشمن چسبیده باشد، آن را با خونم شست‌وشو خواهم داد»، بیانگر اوج عشق و غیرت رزمندگان ایران اسلامی نسبت به میهن و آرمان‌های انقلاب هست. این روحیه، باید همواره سرلوحه کار و اندیشه نسل جوان ارتش قرار گیرد.

دریادار سیاری با استناد به فرمایش گرانقدر امیرالمؤمنین علی (ع) مبنی بر اینکه «اگر خواهان صلحی، خود را برای جنگ آماده کن»، عنوان کرد: این فرمایش حکیمانه نشان می‌دهد که صلح و امنیت پایدار، تنها در سایه قدرت، آمادگی و بازدارندگی حاصل می‌شود. جنگ، جایی رخ می‌دهد که آمادگی وجود نداشته باشد؛ از این‌رو تا زمانی که نیرو‌های مسلح جمهوری اسلامی ایران از نظر آموزش، تجهیزات و روحیه در سطح مطلوبی از آمادگی قرار داشته باشند، دشمن هرگز توان تهدید و تعرض نخواهد داشت و در صورت بروز هرگونه تقابل، پیروزی از آنِ نیرو‌های آماده و مؤمن خواهد بود.

معاون هماهنگ‌کننده ارتش در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به مأموریت اصلی ارتش جمهوری اسلامی ایران خاطرنشان کرد: مأموریت ارتش در سه کلیدواژه اساسی خلاصه می‌شود؛ حفظ تمامیت ارضی، صیانت از استقلال و پاسداری از نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران. این سه اصل بنیادین، جهت‌دهنده‌ی تمامی فعالیت‌ها، آموزش‌ها و برنامه‌های ارتش در تمام سطوح هست و هر افسر مؤمن و انقلابی باید این اصول را سرلوحه خدمت خود قرار دهد.

وی افزود: ارتش جمهوری اسلامی ایران برای تحقق این مأموریت‌ها، در سه حوزه‌ی اساسی آموزش، تجهیزات و روحیه به‌صورت مستمر در حال ارتقاء هست. ارتقاء سطح آموزش و دانش نظامی، نوسازی و به‌روزرسانی تجهیزات متناسب با تهدیدات روز، و حفظ و تقویت روحیه معنوی، ایمانی و انقلابی نیروها، سه محور مهم تضمین‌کننده اقتدار و بازدارندگی ارتش به شمار می‌رود.

دریادار سیاری در پایان با تأکید بر استمرار مسیر خودباوری و اقتدار ملی گفت: اقتدار امروز ارتش جمهوری اسلامی ایران مرهون ایمان، بصیرت، انضباط و تبعیت از فرامین فرماندهی معظم کل قوا (مدظله‌العالی) هست. بی‌تردید، تا زمانی که این اصول در میان نیرو‌های مسلح نهادینه باشد، هیچ تهدیدی توان خدشه‌دار ساختن امنیت و استقلال ایران اسلامی را نخواهد داشت. شما دانشجویان افسری، باید به خود ببالید که سرباز ولایت و وارثان راستین راه شهیدان سرافراز این مرز و بوم هستید.

انتهای پیام/ 261

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

دریادار سیاری: امنیت پایدار در سایه قدرت و بازدارندگی حاصل می‌شود

دریادار سیاری: امنیت پایدار در سایه قدرت و بازدارندگی حاصل می‌شود بیشتر بخوانید »

خرازی: جمهوری اسلامی اهل مذاکره است اما تحمیل را نمی‌پذیرد


به گزارش مجاهدت از گروه سیاسی دفاع‌پرس، سید کمال خرازی، رئیس شورای راهبردی روابط خارجی در مصاحبه با پایگاه خبررسانی دفتر حفظ آثار مقام معظم رهبری بر عدم پایبندی آمریکا و اروپا به دیپلماسی واقعی، منطقی و شرافتمندانه در قبال ایران تاکید و تصریح کرد: با نتیجه‌ای که از مذاکرات اخیر هسته‌ای به دست آمد، مشخص شد که طرف مقابل قائل به یک مذاکره منطقی نیست. آنها فراتر از موضوع هسته‌ای، قصد دارند محدودیت‌هایی را بر برنامه موشکی و مقاومت و ایران تحمیل کنند. اینها مواردی نیست که ایران حاضر به مذاکره درباره آنها باشد.

وی با بیان اینکه جنگ ۱۲ روزه با دفاع مقدس هشت‌ساله شباهت‌ها و تفاوت‌های چشمگیری داشت، گفت: پارادایم حاکم بر جنگ‌ها تغییر یافته و جنگ‌ها به جنگ اطلاعاتی، فناوری و شناختی تبدیل شده هست. ما نیز در همین مسیر حرکت می‌کنیم تا هرچه بیشتر از رویکرد اطلاعاتی و شناختی برای مقابله با دشمنان خود بهره ببریم.

خرازی همچنین با تبیین نقش رهبر معظم انقلاب به عنوان فرمانده کل قوا در جنگ ۱۲ روزه گفت: ایشان با انتصاب فوری جانشینان فرماندهان شهید و همچنین حضور رسانه‌ای موثر خود، هم دشمن را از رسیدن به هدف خود در فروپاشی دستگاه دفاعی کشور ناکام گذاشتند، هم موجب آرامش مردم شدند.

رئیس شورا درس‌های اساسی این جنگ را برای کشور «حفظ و تقویت خوداتکایی»، «تسلط بر پارادایم اطلاعاتی و شناختی در جنگ» و «حفظ و تقویت انسجام ملی» خواند.

متن کامل گفت و گوی کمال خرازی به شرح زیر هست.

پرسش: بسم‌الله الرحمن الرحیم. عرض سلام و ادب دارم. از وقتی که در اختیار ما قرار دادید، سپاسگزارم. به‌عنوان نخستین پرسش، حضرت آقا طی سال‌ها بار‌ها این سه اصل را به‌عنوان اصول اساسی در هر گونه مذاکره بیان کرده‌اند: اصل حکمت، عزت و مصلحت. لطفاً تحلیل خود را درباره این سه اصل و دیدگاه حضرت آقا درباره ضرورت دیپلماسی و منطق در گفت‌و‌گو بر اساس این اصول، بیان کنید.

پاسخ: بسم‌الله الرحمن الرحیم. یکی از مؤلفه‌های قدرت، توانایی دفاعی کشور هست. مؤلفه دیگر، دیپلماسی قوی هست. مؤلفه‌های اقتصادی، رضایت و حمایت مردم نیز از دیگر مؤلفه‌های بسیار مهم برای دفاع تمام و کمال یک کشور از حقوق خود هست. ازاین‌رو، دیپلماسی یک ضرورت هست و همواره در طول تاریخ، از دیپلماسی برای حل مسائل و مشکلات کشور‌ها استفاده شده هست. در زمان پیامبر گرامی اسلام (ص) هم، با اعزام گروهی از مسلمانان به حبشه و ارسال نامه‌هایی از سوی حضرت محمد (ص) به سران کشور‌های دیگر، دیپلماسی پیگیری شده هست.

آنچه اهمیت دارد، آن هست که دیپلماسی بر مبنای چه اصولی پیگیری شود. مقام معظم رهبری سه اصل حکمت، عزت و مصلحت را در این خصوص بیان کرده‌اند. اگر در دیپلماسی تلاش کنیم طرف مقابل را با منطق و استدلال‌های محکم قانع کنیم، اصل حکمت رعایت شده هست. زمانی که کاری کنیم که عزت کشور خدشه‌دار نشود و حس حقارت به ملت دست ندهد، اصل عزت رعایت شده هست. در عین حال، ایشان مصلحت را نیز به عنوان یک اصل مطرح کرده‌اند تا در گفت‌و‌گو‌هایی که با کشور‌های دیگر انجام می‌گیرد، در صورت ضرورت، برای حصول نتیجه انعطاف نشان داده شود. مصلحت به این معنا هست که اگر مصالح کشور ایجاب کند، طرفین باید بر اساس منطق برد- برد، در مذاکرات انعطاف نشان دهند تا نتیجه مطلوب حاصل گردد.

برای نمونه، پیش از وقوع جنگ ۱۲ روزه، پذیرش مذاکره هسته‌ای به‌صورت غیرمستقیم، خود حاکی از رعایت اصل حکمت بود.

پرسش: یک پرسش دقیق در این زمینه دارم و اگر اجازه بدهید، پیش از ورود به مبحث، آن را مطرح می‌کنم. پیش از حمله رژیم صهیونیستی به ایران، پنج دور به شکل غیرمستقیم با آمریکایی‌ها مذاکره انجام شده بود و دور ششم قرار بود روز یکشنبه، یعنی دو روز پس از حمله برگزار شود. به نظر شما، پذیرش و حضور در این مذاکره غیرمستقیم با آمریکایی‌ها چه دستاوردی برای ایران داشت؟ دولت‌های مختلف در آمریکا به نظر من با بازی مقصر جلوه دادن ایران به این ترتیب که تلاش می‌کنند طرف مقابل را اهل مذاکره و تعامل نشان ندهند، مذاکرات را پیش می‌برند. آنها با ابزار رسانه‌ای گسترده‌ای که در اختیار دارند تلاش می‌کنند ایران را مقصر وضعیت نشان دهند. به نظر من، این چند دور مذاکره تا حد زیادی این بازی آمریکایی‌ها را که هدفش داخلی و تحت‌تأثیر قرار دادن مردم بود، خنثی کرد. آقای دکتر، از این منظر، نظر شما را می‌خواهم.

پاسخ: بله. به همین دلیل رهبری با مذاکره غیرمستقیم موافقت کردند. چون از ابتدا این تردید وجود داشت که آمریکایی‌ها واقعاً بخواهند مذاکره‌ای جدی و بر اساس اصول حاکم بر یک مذاکره سیاسی انجام دهند.

پرسش: آقای دکتر، اگر امکان دارد، لطفاً روندی را که منجر به این موافقت شد، توضیح دهید. ترامپ نامه‌ای ارسال کرد و به نظر می‌رسد روندی طی شد. به‌هرحال، حضرت آقا معمولاً در این موارد اهل مشورت هستند و نظام در نهایت به این نتیجه رسید که مذاکرات غیرمستقیم آغاز شود. لطفا درباره این روند توضیح دهید.

پاسخ: ببینید، وقتی قرار هست مذاکره‌ای آغاز شود، ابتدا درباره اصول آن تصمیم‌گیری می‌شود. این موضوعات در شورای عالی امنیت ملی مطرح و تصمیم‌گیری و سپس محضر حضرت آقا مطرح می‌شود. در نهایت در صورت تصویب ایشان، این تصمیم به مصوبه شورای عالی امنیت ملی تبدیل می‌گردد. ایشان با مذاکره غیرمستقیم موافقت کردند، زیرا اطمینان نداشتند که مذاکره‌ای که آغاز می‌شود، به نتیجه برسد و هم‌زمان توأم با حفظ عزت کشور باشد. ازاین‌رو، موافقت با مذاکره غیرمستقیم حاکی از حکمتی بود که در این مذاکره رعایت شد.

اگر ایران مذاکره را نپذیرفته بود و آمریکایی‌ها به عملیات نظامی متوسل می‌شدند، این پرسش مطرح می‌شد که چرا مذاکره نکردید تا از وقوع جنگ جلوگیری شود. ایران مذاکره را پذیرفت و پنج دور صادقانه مذاکره کرد و به ظاهر، حتی حصول نتیجه هم نزدیک بود، اما آمریکایی‌ها حمله کردند.

در طول مذاکرات، همواره عزت جمهوری اسلامی مدنظر قرار داشت و بر سر هیچ موضوعی که مغایر با عزت جمهوری اسلامی باشد، توافق نشد. برای نمونه، همواره بر حق غنی‌سازی ایران تأکید شد، اما درعین‌حال، انعطاف‌هایی در مذاکرات نشان داده شد تا بتوان به نتیجه رسید. بنابراین، تاکید بر آن سه اصل در مذاکرات هسته‌ای کاملاً مشهود بود.

پرسش: اگر بخواهیم دقیق‌تر بررسی کنیم، به نظر شما تفاوت مذاکره تحمیلی با مذاکره شرافتمندانه چیست؟ در بحبوحه جنگ، حضرت آقا فرمودند که ایران زیر بار صلح تحمیلی هم نمی‌رود و میان جنگ تحمیلی و صلح تحمیلی هیچ‌یک را نمی‌پذیرند. از این منظر، اگر صحنه گذشته را بررسی کنیم، تفاوت بین مذاکره تحمیلی و مذاکره شرافتمندانه چیست و تجربه ما در این ۱۲ روز چه آموزه‌ای دارد؟

پاسخ: در ادبیات سیاسی، مذاکره اصولی دارد. مذاکره‌ای شرافتمندانه هست که مبتنی بر رعایت آن اصول باشد. اگر طرف مقابل به‌زور یا ابزار‌های دیگر متوسل شود تا نتایج مذاکرات را بر طرف مقابل تحمیل کند، مذاکره شرافتمندانه نخواهد بود و با اصول دیپلماسی سازگار نیست.

از جمله این اصول می‌توان به اصل برابری، احترام به حاکمیت طرف مقابل، شفافیت و محاسبه‌پذیری، انعطاف متقابل بر مبنای منطق برد-برد در جهت حصول نتیجه و پایداری نتایج مذاکرات اشاره داشت. نتیجه برخی از مذاکرات پایدار نیستند. هم‌اکنون، در مذاکرات رژیم اسرائیل و فلسطینی‌ها مشاهده می‌کنیم که مذاکره می‌کنند، نتیجه هم گرفته می‌شود، اما بعداً اسراییل به آن نتیجه پایبند نیست. یا در لبنان نیز چنین روندی را شاهد هستیم.

بنابراین، اصول متعددی به‌عنوان اصول مذاکره در دیپلماسی وجود دارد که مذاکره را منطقی و شرافتمندانه می‌سازد. باید بررسی کرد که آیا در مذاکرات با طرف آمریکایی یا اروپایی، این اصول مورد احترام قرار گرفت یا خیر؟ عملاً چنین نبوده هست. برای نمونه، ترامپ در حین مذاکرات حمله نظامی کرد. این مغایر با اصول مذاکره هست.

یا نمونه دیگر، اروپایی‌ها بودند که به تعهدات خود عمل نکردند و حتی بر خلاف برجام، گفتند ایران باید غنی‌سازی صفر را بپذیرد، ولی در عین حال، به برجام استناد و اسنپ‌بک را فعال کردند. این موارد مغایر با اصول دیپلماسی هست.

پرسش: به نظر شما جنگ ۱۲ روزه و اتفاقاتی که رخ داد، مسیر پرونده هسته‌ای ایران را از منظر جمهوری اسلامی به کدام سمت هدایت می‌کند؟ آیا در چنین شرایطی می‌توان از یک مذاکره شرافتمندانه با غرب سخن گفت؟

پاسخ: ابتدا باید گفت که با نتیجه‌ای که از مذاکرات اخیر هسته‌ای به دست آمد، مشخص شد که طرف مقابل قائل به یک مذاکره منطقی نیست. آنها فراتر از موضوع هسته‌ای، قصد دارند محدودیت‌هایی را، مثلا در برنامه موشکی و مقاومت، بر ایران تحمیل کنند. اینها مواردی نیست که ایران حاضر به مذاکره درباره آنها باشد.

بنابراین، چاره‌ای نیست جز آنکه ایران، ضمن بیان منطق خود برای افکار عمومی و آمادگی برای مذاکره اصولی، تن به مذاکره خلاف اصول دیپلماسی ندهد. مذاکره‌کنندگان ایران همواره تلاش کرده‌اند که از میدان مذاکره رویگردان نباشند. در سفر اخیر آقای رئیس‌جمهور و وزیر امور خارجه به نیویورک هم، تلاش زیادی صورت گرفت تا در آخرین لحظات، مذاکره به نتیجه برسد، اما طرف‌های مقابل نپذیرفتند. این نشان می‌دهد که منطق ایران قوی هست، اما طرف مقابل از منطق پیروی نمی‌کند و می‌خواهد با توسل به زور به اهداف خود برسد.

پرسش: در نگاه کلی به روند دیپلماسی هسته‌ای ایران در بیش از دو دهه گذشته، بفرمایید جمهوری اسلامی چگونه توانسته هست از ظرفیت‌های بین‌المللی و منطقه‌ای برای مدیریت این پرونده استفاده کند؟ در دوره‌های مختلف، مدیریت‌های متعددی در این پرونده اعمال شده هست. جمهوری اسلامی تا چه اندازه از این ظرفیت‌ها استفاده کرده هست؟

پاسخ: جمهوری اسلامی ایران هرگز از دیپلماسی و مذاکره روی برنگردانده هست. در دولت آقای خاتمی، مذاکرات هسته‌ای با اروپایی‌ها در دهه ۸۰ آغاز شد. مذاکرات پیش می‌رفت، اما طرف مقابل زیاده‌خواهی کرد. طرف مقابل در جریان ملاقات با آقای روحانی، دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی در سعدآباد، درخواست کرد که ایران غنی‌سازی را تعلیق کند تا طرفین به نتیجه مرضی‌الطرفین برسند.

ایران تعلیق را پذیرفت و طرف مقابل خواستار تضمین عینی شد که ایران نشان دهد در پی ساخت سلاح هسته‌ای نیست. ما هم گفتیم که نیازمند تضمین محکمی هستیم که تحریم‌ها برداشته شود. ولی آنها در عمل آمادگی نداشتند که تحریم‌ها را بردارند و تنها قصد داشتند تعلیق غنی‌سازی را به توقف دائمی غنی‌سازی تبدیل کنند.

در نهایت، در روز‌های واپسین دولت آقای خاتمی، تعلیق شکسته شد، زیرا مشخص شد که با ادامه این روند به جایی نمی‌رسیم و طرف مقابل صرفاً قصد دارد توقف غنی‌سازی را بر ایران تحمیل کند؛ لذا همه به این نتیجه رسیدند که ادامه این روند باعث تضییع حقوق جمهوری اسلامی ایران می‌شود.

بنابراین، تعلیق شکسته شد و با راه‌اندازی پروژه UCF اصفهان مرحله جدیدی از برنامه هسته‌ای آغاز گردید، زیرا عزت جمهوری اسلامی ایران ایجاب می‌کرد که زیر بار زور یا بازی‌های سیاسی طرف مقابل نرود. البته، در دولت آقای روحانی، به دلیل آمادگی طرف مقابل، مذاکرات برجام پیگیری شد و به نتایجی هم رسید. اما در عمل دیدیم که آمریکایی‌ها از ابتدا همکاری نکردند و در دوره اول ریاست جمهوری ترامپ از توافق خارج شدند. اروپایی‌ها هم تعهدات خود را انجام ندادند. این تجربه نشان می‌دهد که جمهوری اسلامی ایران گرچه باید از مذاکره روگردان نباشد، اما باید مراقب باشد که چیزی بر آن تحمیل نشود و در برابر آنان ایستادگی کند.

در نحوه برخورد‌های اخیر با اروپایی‌ها همین فرآیند طی شد. ایران آماده مذاکره بود، اما طرف مقابل می‌خواست خواسته خود را تحمیل کند. آنها سه شرط گذاشته بودند که در صورت پذیرش آنها، اسنپ‌بک شش ماه به تعویق افتد. ما حتی در این زمینه هم انعطاف‌هایی نشان دادیم، اما طرف مقابل آمادگی پذیرش نداشت. بنابراین، در صورتی که مذاکره بر اساس اصولی منطقی باشد و عزت جمهوری اسلامی ایران حفظ شود، ما همین حالا هم آمادگی مذاکره داریم.

پرسش: آقای دکتر، شما با دیپلمات‌های غربی زیاد مواجه بوده‌اید. با توجه به تجربه و شناخت شخصی‌تان برای ما بگویید واقعا در سر آنها چه می‌گذرد که وقتی نهاد‌های اطلاعاتی خودشان در گزارش‌های رسمی‌شان اعتراف می‌کنند جمهوری اسلامی قصد ساخت سلاح هسته‌ای را ندارد، باز هم این اتهامات را در روند‌های دیپلماتیک پیگیری می‌کنند و بر آن پافشاری می‌ورزند؟

پاسخ: در اینکه ما توانایی هسته‌ای داریم تردیدی نیست؛ اما سیاست ما همواره شفاف بوده و این امر مبتنی بر فتوایی هست که رهبری دارند و تولید و استفاده از سلاح‌های امحای جمعی را حرام اعلام کرده‌اند. آنها فکر می‌کنند که این فتوا تصمیمی واقعی و الزام‌آور نیست و احتمال می‌دهند روزی ایران در پی تولید سلاح هسته‌ای باشد.

در واقع، آنها فرهنگ ما را نیز نمی‌شناسند که هنگامی که رهبری فتوایی می‌دهند، این فتوا لازم‌الاجرا هست. ما بار‌ها به شکل‌های مختلف تلاش کردیم به آنها نشان دهیم که تصمیم جمهوری اسلامی برای پیگیری نکردن تولید سلاح هسته‌ای واقعی هست. به همین دلیل نهایت همکاری را با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی داشته‌ایم.

حتی ما در عمل پروتکل الحاقی ۲+۹۳ را اجرا کردیم. بر اساس این پروتکل، نمایندگان آژانس می‌توانند در اسرع وقت بازدید‌های فنی خود را بدون اطلاع قبلی انجام دهند؛ بنابراین ابزار‌های بازرسی وجود دارد که به محض آنکه اگر روزی ایران بخواهد به سمت تولید سلاح هسته‌ای حرکت کند، به‌سرعت آشکار گردد. امروز نیز اگر خود آنها می‌گویند اطلاعاتشان حاکی از عدم تمایل ایران به تولید سلاح هسته‌ای هست، مبتنی بر بازرسی‌ها و اطلاعاتی هست که به‌دست آورده‌اند.

ما مشکلات اساسی با آمریکا و متحدان غربی آن داریم که تنها به پرونده هسته‌ای مربوط نیست. این مشکلات از ابتدای انقلاب اسلامی وجود داشته هست. بنابراین، این مسائل به عنوان ابزار‌های فشار برای نیل به اهدافشان علیه جمهوری اسلامی ایران به کار گرفته می‌شود.

پرسش: رسانه‌های غربی و در داخل هم برخی گروه‌ها به نحوی مطرح می‌کنند که آیا ارزش غنی‌سازی اورانیوم آن‌قدر زیاد هست که ایران حاضر باشد بر آن پافشاری کند و هزینه‌های ناشی از فشار و تحریم را تحمل کند؟ آنها معتقدند هزینه – فایده آن با هم همخوانی ندارد. از منظر شما به‌عنوان دیپلماتی که سال‌ها در این مذاکرات حضور داشته‌اید، چه پاسخی به این نظر دارید؟

پاسخ: خوداتکایی یکی از سیاست‌های بنیادین جمهوری اسلامی ایران بوده و هست. این سیاست به معنای عدم اتکا به دیگران در گردش امور کشور هست. نمونه آن را در حوزه دفاعی شاهد هستیم؛ همین سیاست خودکفایی هست که امروز جمهوری اسلامی را قادر ساخته هست تجهیزات نظامی خود را تولید و به‌صورت مستقل از خود دفاع کند.

در واقع، اگر ایران به دیگران وابسته بود، با مشکل مواجه می‌شد. در حوزه نیرو و انرژی هسته‌ای نیز همین منطق حکم‌فرما هست. اگرچه کشور ایران دارای منابع نفتی هست، اما نفت سرانجام تمام خواهد شد؛ بنابراین لازم هست توانمندی تولید انرژی‌های جایگزین در کشور توسعه یابد که یکی از آنها انرژی هسته‌ای هست.

برای ساخت نیروگاه هسته‌ای، باید توانایی فنی ساخت نیروگاه و تأمین سوخت آنرا داشته باشیم. ما اکنون در حال پیگیری این سیاست با ساخت نیروگاه‌های کوچک هستیم. زمانی که کشور‌های خارجی نیروگاه می‌سازند، معمولاً تأمین سوخت آنرا نیز بر عهده می‌گیرند و این وابستگی می‌تواند به ابزار فشار تبدیل شود. اما اگر خودمان نیروگاه بسازیم، باید توان تأمین سوخت آنرا نیز در اختیار داشته باشیم تا وابستگی پدید نیاید.

با عنایت به سیاست جمهوری اسلامی ایران مبنی بر تولید حدود ۲۰ هزار مگاوات برق هسته‌ای در آینده – هرچند تحقق آن زمان‌بر هست- آمادگی برای تولید سوخت هسته‌ای نیز طبیعی و منطقی هست؛ بنابراین غنی‌سازی یک حق مسلم برای کشور ما محسوب می‌شود و امری نیست که بتوان به‌راحتی از آن گذشت و صرفاً متکی به دیگران شد. این مصلحت کشور هست.

پرسش: چند سؤال نیز در خصوص جنگ از خدمتتان بپرسم. لحظه‌ای که جنگ شروع شد، کجا بودید؟

پاسخ: بنده در منزل بودم.

پرسش: اولین فکری که به ذهنتان رسید چه بود؟ از قبل چه انتظاری داشتید؟

پاسخ: این پیش‌بینی وجود داشت که صهیونیست‌ها زمانی به ما حمله خواهند کرد. اما این احساس وجود نداشت که در جریان مذاکرات چنین حمله‌ای صورت گیرد. به هر صورت آنها پیش‌دستی کردند و چنین حمله‌ای را انجام دادند. البته محاسبه آنها اشتباه بود، چون بلافاصله پاسخ محکم و کوبنده‌ای دریافت کردند. این پاسخ نهایتا آنها را وادار به درخواست آتش‌بس کرد؛ بنابراین در دنیای سیاست و دفاع، این امور قابل‌پیش‌بینی هست. آنچه اهمیت دارد این هست که ما خود را برای هر رویدادی آماده کنیم. خوشبختانه با سیاست اتکا به خود و عزم جدی رزمندگان کشور برای دفاع، این آمادگی در کشور وجود دارد.

پرسش: آقای دکتر، شما سابقه‌ای مفصل و طولانی هم در دوران دفاع مقدس هشت‌ساله دارید.

پاسخ: بله بنده مسئول ستاد تبلیغات جنگ بودم.

پرسش: اکنون نیز از منظر جنگ و از منظر دیپلماسی و مذاکرات آتش‌بس میان ایران و عراق، مایلم دیدگاه خود را در این باره مطرح بفرمایید که از منظر دیپلماسی و نظامی، جنگ هشت‌ساله و جنگ ۱۲ روزه چه شباهت‌ها و تفاوت‌هایی داشتند؟

پاسخ: جنگ ۱۲ روزه با دفاع مقدس هشت‌ساله شباهت‌ها و تفاوت‌های چشمگیری داشت. از حیث شباهت‌ها، در هر دو جنگ، ما به خودمان متکی بودیم و برخی ادوات مورد نیاز خود را با امکانات داخلی تولید می‌کردیم؛ هرچند در دفاع مقدس هشت‌ساله سلاح‌های زیادی در ایران موجود بود، اما لازم بود که ما نیز خودمان ادوات مورد نیاز جنگ را تولید کنیم. این ادوات را تولید و استفاده می‌کردیم.

همچنین انگیزه دفاع از کشور و آمادگی رزمندگان برای حضور در میادین جنگ با روحیه بالا، در هر دو جنگ مشاهده شد. حمایت مردمی نیز در دفاع مقدس هشت‌ساله نقش اساسی داشت و مردم چه در پشت‌صحنه و چه در میدان حضور داشتند. در جنگ ۱۲ روزه نیز حمایت مردم و انسجام ملی، بسیار تعیین‌کننده بود. اینها وجوه شباهت میان دو جنگ بودند.

از جهت تفاوت‌ها، الگوی حاکم بر جنگ‌ها تغییر یافته هست. در دوران دفاع مقدس هشت‌ساله، جنگ ماهیتی صنعتی داشت و به نیروی انسانی زمینی متکی بود. نیرو‌های دشمن و نیرو‌های ما در جبهه‌ها مستقر بودند و بسیج مردمی انجام می‌گرفت. مردم به مقابله در میدان می‌پرداختند و جنگ به صنایع نظامی نظیر توپ و تانک و دیگر ادوات نظامی متکی بود.

امروزه چنین وضعی حاکم نیست. امروزه پارادایم حاکم بر جنگ‌ها تغییر و به جنگ اطلاعاتی، فناوری و شناختی تبدیل شده هست. اطلاعات نقش بسیار مهمی ایفا می‌کند و کسب اطلاعات متکی به فناوری‌های نوین هست و در این راستا از هوش مصنوعی برای تشخیص و تصمیم‌گیری در میدان نبرد استفاده می‌شود.

اکنون هوش مصنوعی در بسیاری موارد به‌جای انسان در فرایند تشخیص و تصمیم‌گیری عمل می‌کند؛ بنابراین الگوی حاکم بر جنگ‌ها از صنعتی به اطلاعاتی، فناوری و شناختی مبتنی بر هوش مصنوعی تغییر یافته هست که تحول بزرگی محسوب می‌شود.

نکته دیگر اینکه ما در جنگ ۱۲ روزه متکی به سلاح‌های تولید داخل بودیم، اما رژیم اسرائیل به حضور امکانات و تجهیزات بیگانه متکی بود. یعنی رژیم اسرائیل خودش به تنهایی نمی‌جنگید، بلکه کشور‌های غربی با حضور فیزیکی خود در پایگاه‌ها و تجهیزات آن کشور‌ها در منطقه – از جمله رادار‌ها و سامانه‌های رهگیری مانند پاتریوت، تاد و هواپیما‌ها – دخالت مستقیم در این جنگ داشتند. اما ما به کمک خارجی متکی نبودیم.

از منظر اطلاعاتی نیز رژیم اسرائیل علاوه بر استفاده از سامانه‌های اطلاعاتی خاص خود مانند گاسپل (برای شناسایی اماکن) و لوندر (برای دریافت اطلاعات اشخاص)، از سامانه‌های ناتو و دیگر کشور‌های غربی نیز برای گردآوری اطلاعات استفاده می‌کرد.

سپس با بهره‌گیری از هوش مصنوعی این داده‌ها را تطابق می‌داد و تحلیل می‌کرد تا بر آن اساس عملیات کند. این وضعیت تحولی در نحوه اداره جنگ‌ها ایجاد کرده هست. ما نیز در همین مسیر حرکت می‌کنیم تا هرچه بیشتر از الگوی اطلاعاتی و جنگ شناختی برای مقابله با دشمنان بهره ببریم.

در نتیجه، هم شباهت‌ها و هم تفاوت‌های زیادی میان جنگ ۱۲ روزه و دفاع مقدس هشت‌ساله و هم بین ایران و اسراییل قابل‌مشاهده هست.

پرسش: درباره نقش و مدیریت حضرت آقا در هماهنگی بین میدان و دیپلماسی در جنگ ۱۲ روزه توضیح بفرمایید.

پاسخ: عرض کنم که این نقش را ایشان به‌خوبی ایفا کردند. هنگامی که آنها حمله کردند و فرماندهان عالی نظامی ما را به شهادت رساندند، نقش ایشان به‌عنوان فرمانده کل قوا به خوبی نمود یافت. بلافاصله جانشینان فرماندهان شهید را معرفی کردند و خودشان نیز در صحنه تبیین مسائل جنگ در سه برنامه تلویزیونی حضور یافتند. این کار آرامش را بر مردم حاکم ساخت.

هدف دشمن این بود که با به شهادت رساندن فرماندهان نظامی ما، دستگاه دفاعی ما فرو بریزد. به دلیل انتصاب فوری جانشینان این فرماندهان شهید، هدف دشمن محقق نشد. حضرت آقا با حضور خود و گفت‌و‌گو با مردم آثار اجتماعی این جنگ را کاهش دادند و آرامش را به جامعه بازگرداندند؛ بنابراین ایشان به‌عنوان فرمانده کل قوا در این جنگ به‌خوبی وظیفه خود را انجام دادند.

پرسش: به نظر شما چه عواملی موجب شد که رژیم صهیونیستی پس از ۱۲ روز آتش‌بس را بپذیرد؟ آن هم درحالی‌که ادعا می‌کرد برتری نظامی دارد و از پشتیبانی آمریکا و برخی کشور‌های غربی برخوردار بود و رجزخوانی‌های فراوان نیز انجام می‌داد.

پاسخ: فشار زیادی بر رژیم اسرائیل وارد و حملات موشکی ما کارساز واقع شد. رژیم اسرائیل با چالش‌های متعددی روبه‌رو شد. چالش‌های داخلی و کوچک بودن سرزمین تحت اشغال این رژیم، نسبت به وسعت جمهوری اسلامی ایران موجب شد آسیب‌پذیری آنها بیشتر باشد؛ بنابراین هم از نظر داخلی و هم از نظر هزینه‌های جنگ، وضعیت برای آنها دشوار شد. این در حالی بود که برای ما هزینه‌ها کمتر بود، زیرا تولید داخلی داشتیم. اما رژیم اسرائیل ناچار بود مهمات و تسلیحات را از آمریکا و اروپا تهیه کند. این وضعیت برای آنها هزینه‌ساز بود و فشار اقتصادی قابل‌توجهی بر آنها وارد کرد.

جدای هزینه‌های غیرمستقیم جنگ، بر اساس برآوردها، هزینه مستقیم این جنگ برای آنها حدود ۲.۴ میلیارد دلار بوده هست. قیمت هر موشک تاد که آمریکایی‌ها در اختیارشان گذاشته بودند، ۱۲ میلیون دلار هست. شما محاسبه کنید این همه موشکی که ما به سمت رژیم صهیونیستی پرتاب کردیم، برای دفع هر یک از اینها اگر یک موشک تاد استفاده کرده باشند، خودش هزینه بسیار زیادی در بر داشته هست؛ بنابراین فشار‌های اقتصادی و روانی بر رژیم اسرائیل وارد آمد. از سوی دیگر آمریکایی‌ها هم مایل به تداوم این جنگ و گسترش آن به منطقه نبودند، زیرا منفعت آنها هم درگیری در این جنگ نبود. در نتیجه آمریکایی‌ها خواستار آتش‌بس شدند. ما نیز از ابتدا اعلام کرده بودیم که اگر آنها حمله را متوقف کنند، ما نیز ادامه نخواهیم داد که در نهایت ما نیز متوقف کردیم.

پرسش: از منظر‌های مختلف، اگر ایران بخواهد از این جنگ چند درس بگیرد، سرفصل‌های این درس‌ها چیست؟

پاسخ: یکی اینکه ایران باید همچنان اتکا به خود را حفظ کند. دوم اینکه بر پارادایم جدید حاکم بر جنگ‌ها که جنگ اطلاعاتی و شناختی هست، کاملا مسلط گردد تا بتواند به دشمنان پاسخ متقابل دهد. سوم اینکه اتکا به مردم و انسجام ملی که در جامعه به وجود آمد، همچنان حفظ شود، به‌طوری‌که مردم به‌عنوان پشتوانه اصلی دفاع از کشور، حامی اقدامات جمهوری اسلامی ایران باشند.

وقتی مردم در صحنه باشند، قوی‌تر می‌توان از کشور در برابر دشمنان دفاع کرد. تمام تلاش بیگانگان این هست که این انسجام ملی را تضعیف کنند و مردم را از پشتیبانی نظام منصرف سازند، ولی اگر ما به توانایی‌های خود و مردم تکیه کنیم و بر فناوری‌های جدید حاکم بر جنگ‌های امروز تسلط کامل داشته باشیم، می‌توانیم به‌خوبی از هویت، شرف و حاکمیت خود دفاع کنیم.

پرسش: رژیم اسرائیل در حوزه افکار عمومی منطقه و جهان با وضعیت بی‌سابقه‌ای رو‌به‌رو شده هست. تحلیل شما از این وضعیت و اثر آن بر آینده فلسطین و رژیم صهیونیستی چیست؟

پاسخ: بله. رژیم اسرائیل هیچگاه با چنین حجمی از تنفر مواجه نبوده هست. در حال حاضر، تمام دنیا از رژیم اسراییل تنفر دارند و حتی در خود آمریکا، بر اساس آماری که اخیراً گالوپ منتشر کرده، تنها ۳۲ درصد مردم از عملیات رژیم اسرائیل در غزه حمایت می‌کنند. البته این حمایت در آمریکا در بین دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان متفاوت هست، ولی در مجموع حمایت مردم تنها ۳۲ درصد هست که نرخ بسیار پایینی هست.

در کشور‌های اروپایی هم هر روز شاهد تظاهرات گسترده علیه رژیم اسراییل هستیم و مردم واقعاً به خوبی از فلسطین حمایت می‌کنند. هیچ‌گاه در تاریخ فلسطین چنین حمایتی از مبارزات مردم فلسطین مشاهده نشده بود. این امر به دلیل حجم جنایاتی هست که رژیم اسرائیل روزانه علیه فلسطینی‌ها مرتکب می‌شود و ما شاهد آن در غزه هستیم.

این چالش‌های مهمی هست که رژیم اسرائیل با آن مواجه هست، اما رژیم اسرائیل متکی به چه کسی هست؟ این رژیم به قدرت‌های بزرگ در اروپا و آمریکا متکی هست. آمریکا نیز نشان داد که نقشی برای سازمان‌های بین‌المللی قائل نیست و آنها را حتی به سخره می‌گیرد؛ چنانچه مشاهده کردیم دادگاه بین‌المللی کیفری (ICC) را مسخره کرد و از یونسکو خارج شد.

این نشان می‌دهد که ترامپ بر اساس الگوی جدیدی عمل می‌کند و می‌خواهد کاملاً به طور یک‌جانبه قدرت خود را بر جهان مستولی سازد. صهیونیست‌ها هم به اتکای قدرت‌های غربی هست که چنین ظلمی را روا داشته‌اند. بااین‌حال، امیدوار هستیم که با حمایت عمومی که اکنون در عرصه افکار عمومی مشاهده می‌کنیم، سرانجام این جنگ متوقف شود و ان‌شاءالله بتوان کاری کرد که فلسطینیان به حقوق خود دست یابند.

پرسش: از دیدگاه شما خطر اصلی وجود رژیم صهیونیستی برای منطقه و جهان چیست؟

پاسخ: باید دید صهیونیست‌ها چه اهدافی را در منطقه و در سطح بین‌الملل دنبال می‌کنند؟ صهیونیست‌ها بر اساس اسطوره‌های تورات، برای خود این حق را قائل‌اند که سرزمین وسیعی را از نیل تا فرات موسوم به «اسرائیل بزرگ» در اختیار داشته باشند.

بن‌گریون، اولین نخست‌وزیر رژیم اسرائیل گفته بود که بایستی اسرائیل بزرگ از نیل تا فرات محقق شود. موشه دایان، فرمانده ارتش رژیم اسرائیل، زمانی که جولان را اشغال کرد، گفت که نسل اول ما، رژیم اسرائیل را تأسیس کردند و امروز ما توانستیم سرزمین اسرائیل را گسترش دهیم و نسل‌های آینده سیاست‌های نیل تا فرات را محقق خواهند کرد.

اینها نشان‌دهنده یک برنامه درازمدت هست که صهیونیست‌ها برای این منطقه و در سطح بین‌المللی دارند. صهیونیست‌ها یک پروتکل ۲۴ ماده‌ای دارند که فراماسون‌ها آنرا تدوین کرده‌اند. در آن پروتکل، سیاست‌های درازمدت آنها کاملاً ملحوظ شپه هست.

آنها داعیه حکومت جهانی دارند و معتقدند باید بر جهان مسلط شوند. آنها در این مسیر به مفهوم خشونت مقدس باور دارند و معتقدند که باید به هر اقدامی دست زد تا به هدف خود رسید.

صهیونیست‌ها عینا مثل داعش، به خشونت مقدس اعتقاد دارند. گروه‌های تندرویی که در میان آنها هستند، عملاً این اقدامات را انجام می‌دهند. برای مثال، گروه‌های افراطی مانند «گوش آمونیوم» به فلسطینی‌ها حمله می‌کنند، زمین‌ها و خانه‌های آنها را می‌گیرند، کشتار می‌کنند، عملاً بر اساس اعتقاد به خشونت مقدس عمل می‌کنند؛ بنابراین همه باید در برابر برنامه‌های آتی صهیونیست‌ها برای منطقه و جهان هوشیار باشند. آنها به‌عنوان یک اقلیت و یک قوم کوچک، در برنامه درازمدت خود می‌خواهند با اتکای به قدرت‌های بزرگ، بر منطقه و جهان تسلط پیدا کنند. از هم‌اکنون باید برای مقاومت در برابر آنها آماده بود.

ان‌شاءالله خداوند ملت ایران را کمک کند تا مقاوم باشند، در برابر زورگویی اجنبی ایستادگی و برای ایران آباد و سربلند تلاش کنند.

انتهای پیام/955

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

خرازی: جمهوری اسلامی اهل مذاکره است اما تحمیل را نمی‌پذیرد

خرازی: جمهوری اسلامی اهل مذاکره است اما تحمیل را نمی‌پذیرد بیشتر بخوانید »

درگیری تازه میان طالبان و نیرو‌های مرزی پاکستان در ننگرهار


  به گزارش مجاهدت از گروه بین‌الملل دفاع‌پرس، به گفته این منابع، درگیری حدود یک ساعت پیش آغاز شده هست و همچنان ادامه دارد. شاهدان عینی می‌گویند که هر دو طرف از سلاح‌های سبک و سنگین در این درگیری استفاده می‌کنند و صدای شلیک‌ها از فاصله‌های دور نیز شنیده می‌شود.

منابع محلی اعلام کردند که تاکنون جزئیات دقیقی از تلفات یا خسارات احتمالی در این درگیری در دست نیست.

همچنین مقام‌های طالبان نیز تاکنون در مورد این درگیری اظهار نظری نکرده‌اند.

منابع محلی عصر امروز (سه‌شنبه) گزارش داده بودند که درگیری میان نیرو‌های طالبان و ارتش پاکستان در امتداد خط مرزی موسوم به دیورند رخ داده هست.

به گفته این منابع، تبادل آتش میان دو طرف همچنان ادامه دارد و تاکنون جزئیات بیشتری از میزان خسارات یا تلفات احتمالی منتشر نشده هست.

بر اساس گزارش‌های رسانه‌ای و مقامات افغان، در روز ۹ اکتبر (۱۷ مهر)، حملات هوایی در مناطق مختلفی از جمله کابل (پایتخت) و ولایت‌های پکتیکا، خوست و ننگرهار صورت گرفت که ادعا شده این حملات منجر به کشته شدن «نور ولی محسود» رهبر گروه «تحریک طالبان پاکستان» (TTP) و چندین تن دیگر شد. منابع افغان عنوان کرده‌اند که این حمله کار ارتش پاکستان بوده هست.

ذبیح‌الله مجاهد سخنگوی دولت طالبان گفت که نیرو‌های افغان ۲۵ پست ارتش پاکستان را تصرف کرده‌اند و ۳۰ سرباز پاکستانی زخمی شده‌اند.

ارتش پاکستان کشته شدن ۲۳ سربازش در درگیری‌های مرزی شبانه با طالبان را تائید کرد درحالیکه حکومت سرپرست افغانستان این آمار را ۵۸ نفر اعلام کرده بود.

انتهای پیام/955

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

درگیری تازه میان طالبان و نیرو‌های مرزی پاکستان در ننگرهار

درگیری تازه میان طالبان و نیرو‌های مرزی پاکستان در ننگرهار بیشتر بخوانید »