جنگ

حجت الاسلام شیرازی

سیاهه جنایات آمریکا


گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس- حجت‌الاسلام «علی شیرازی» جانشین رئیس سازمان عقیدتی سیاسی وزارت دفاع؛ تبیین جنایت‌های آمریکای جهانخوار نیاز به هزاران ساعت وقت و هزاران کیلو کاغذ دارد. اگر فقط نمایی از آن جنایت‌ها را بربشمریم، غم ابدی مهمان وجودمان می‌شود و از درد شنیدن داستان رنج ملت‌ها، طاقت‌مان تمام می‌شود.

ما در این نوشتار، تنها برخی از جنایت‌های آمریکای وحشی را از زبان امام خامنه‌ای، مرور می‌کنیم:

۱. آمریکا پس از جنگ دوم [جهانى]تا امروز براى سرنگونى ۵۰ دولت اقدام کرده! در مورد ۵۰ دولت انواع و اقسام اقدام‌ها را کرده؛ با ده‌ها جریان مقاومتِ مردمى مخالفت کرده که این‌ها در کارنامه آمریکا و دیگران مضبوط است.

۲. استفاده از بمب اتم؛ تنها موردى که بمب اتم استفاده شده است [توسط]آمریکا است که بیش از همه دم از مردم و دم از حقوق مردم و مانند این‌ها می‌زند و بیش از ۲۰۰ هزار نفر کشته شدند -در آن حوادث ژاپن- و تعداد خیلى بیشترى هم دچار عوارض آن شدند.

۳. زندان گوانتانامو، زندان ابوغریب، این حوادثى که پیش آمد، زندان‌هاى مخفى‌اى که در اروپا ثابت شد براى همه و روشن شد که این‌ها زندان‌هاى مخفى دارند و مردم را شکنجه می‌کنند و بى‌محاکمه نگه می‌دارند، که هنوز هم هست؛ همه دارند مى‌بینند. (۱۲ شهریور ۱۳۹۳)

۴. در سال ۷۱ یا ۷۲ در زمان ریاست جمهوریِ پدر همین بوش بر اثر ظلم واضحی که علیه سیاه‌پوست‌ها به‌وقوع پیوسته بود، شورش عظیمی در بعضی از ایالت‌های آمریکا به‌وجود آمد و چون پلیس نتوانست مقابله کند، ارتش را وارد صحنه کردند.

۵. در زمان رئیس جمهور بعدی، بیش از ۸۰ نفر از فرقه داوودیان را -یک فرقه مسیحیِ مخالف سیاست‌های دولت آمریکا- که در یک خانه اجتماع کرده بودند و با اخطار پلیس بیرون نمی‌آمدند، جلوی چشمان مرد و زن و کودک، زنده زنده در آتش سوزاندند؛ اما این‌ها خم به ابروی‌شان نیامد! رعایت حقوق بشر آن‌ها این است!

۶. در زمان رئیس جمهور فعلی آمریکا در شمال افغانستان -آن وقتی که افغانستان را اشغال می‌کردند- غیر از بمب‌هایی که بر سر مردم ریختند و فجایعی که در شهر‌ها ایجاد کردند، در یک زندان جمع کثیری زندانی را به رگبار بستند و قتل عام کردند؛ خبرش هم در دنیا پیچید. (۱ فروردین ۱۳۸۴)

۷. از سال ۳۲ با کودتای ۲۸ مرداد که به وسیله آمریکائی‌ها در ایران انجام گرفت و حکومت دکتر مصدق را سرنگون کردند. مأموران آمریکائی رسماً آمدند ایران، با چمدان‌های پر از دلار، الواط و اوباش و اراذل و بعضی از سیاستمداران خودفروخته را تطمیع کردند و کودتای ۲۸ مرداد سال ۳۲ را در اینجا راه انداختند و حکومت مصدق را سرنگون کردند. جالب این است که بدانید حکومت مصدق که به وسیله آمریکائی‌ها سرنگون شد، هیچگونه خصومتی با آمریکایی‌ها نداشت.

۸. حادثه قیام مردم در ۱۵ خرداد و انقلاب اسلامی و مبارزات اسلامی و نهضت اسلامی پیش آمد… اینجا هم طرف قضیه اگرچه حکومت ظالم طاغوت و حکومت پهلوی بود، اما آمریکائی‌ها پشت سر این حکومت قرار داشتند؛ آن‌ها بودند که آن را تقویت می‌کردند و به وسیله او بر همه امور کشور ما مسلط شده بودند. این مبارزه ادامه پیدا کرد تا سال ۴۳؛ آمریکائی‌ها ناگزیر شدند مستقیماً داخل مسائل بشوند. امام بزرگوار را در سال ۴۳ تبعید کردند. (۱۰ آبان ۱۳۹۱)

۹. در هشتم بهمن، یعنی چند روز قبل از ورود امام به داخل کشور، در همین خیابان‌های تهران، همین خیابان انقلاب، مردم اجتماع کرده بودند؛ ژنرال هایزر که فرستاده آمریکا بود و به ایران آمد برای این که شاید بتواند یک‌جوری از دست انقلاب رژیم را نجات بدهد و حفظ بکند، او در خاطرات خودش می‌نویسد -این‌ها اسناد تاریخی است- و می‌گوید من به ژنرال قره‌باغی گفتم که در مواجهه با مردم لوله تفنگ هایتان را پایین بیاورید؛ یعنی مردم را بکُشید، تیر هوایی بی خودی در نکنید، مردم را قتل‌عام کنید. این‌ها هم همین کار را کردند، لوله تفنگ‌ها را پایین آوردند، عدّه‌ای جوان و نوجوان کشته شدند، ولی جمعیّت عقب نرفت. هایزر می‌گوید؛ قره‌باغی بعد آمد به من گفت که این تدبیر تو فایده‌ای نکرد، مردم عقب نرفتند، آن‌وقت هایزر می‌گوید من دیدم این ژنرال‌های شاه چقدر کودکانه فکر می‌کنند؛ یعنی باید ادامه می‌دادند، باید مرتّب می‌کُشتند. (۱۲ آبان ۱۳۹۴)

۱۰. به صدام چراغ سبز دادند؛ این یک اقدام دیگر دولت آمریکا بود برای حمله به ایران. صدام اگر چراغ سبز آمریکا را نمی‌گرفت، بعید بود به مرز‌های ما حمله کند. هشت سال جنگ را بر کشور ما تحمیل کردند؛ قریب ۳۰۰ هزار جوان‌های ما، مردم ما در این جنگ به شهادت رسیدند. در طول این هشت سال -بخصوص در سال‌های آخر- همیشه آمریکائی‌ها پشت سر صدام بودند و به او کمک می‌کردند -کمک مالی، کمک تسلیحاتی، کمک کارشناسی سیاسی- خبر‌های ماهواره‌ای می‌دادند و امکانات خبررسانی داشتند. تحرک نیرو‌های ما را در جبهه در ماهواره‌های‌شان ثبت می‌کردند، بعد آن را همان شبانه برای قرارگاه‌های صدام می‌فرستادند که از آن‌ها علیه جوان‌های ما و نیرو‌های ما استفاده کند. در مقابل جنایات صدام چشم هایشان را بستند… به صدام کمک کردند. این هم یکی از کار‌های این دولت بوده است در طول این سال‌ها با ملت ما و با کشور ما. (۱ فروردین ۱۳۸۸)

۱۱. این‌ها کسانی هستند که بمباران شیمیایی وسیع صدام را در این منطقه – چه آنچه در حلبچه عراق اتّفاق افتاد، چه آنچه در شهر‌های ما، سردشت و غیره، اتّفاق افتاد – دیدند و دم بر نیاوردند، بلکه حتّی کمک هم کردند؛ حالا ما فرض کنیم که کمک به معنای این نبوده است که آمریکایی‌ها ابزار شیمیایی را به آن‌ها داده باشند – البتّه غربی‌ها دادند، در این تردیدی نبود و اطّلاعاتش دست ما هست -، ولی حدّاقل این است که آمریکایی‌ها دیدند، مطّلع شدند و کمترین اعتراضی نکردند؛ این‌ها مسئله انسانی‌شان این‌جوری است. (۱۴ شهریور ۱۳۹۲)

۱۲. در ویتنام، آدم کشی کردند؛ در عراق دستگاه‌های امنیّتی و شرکت‌های مزدور امنیّتی آن‌ها مثل بلک واتر – که من آن سال اشاره کردم – جنایت کردند؛ در پاکستان با هواپیما‌های بدون سرنشین هنوز دارند جنایت می‌کنند؛ در افغانستان بمباران می‌کنند و جنایت می‌کنند؛ هر جایی که دستشان برسد و منافعشان اقتضا کند، ایجاب کند، از جنایت اِبا ندارند؛ جنایت با قتل، جنایت با شکنجه.

۱۳. زندان گوانتانامو که مال آمریکایی‌ها است، هنوز زندانی دارد. الان ده یازده سال است در این زندان یک عدّه‌ای را که به اتّهام از جا‌های مختلف دنیا گرفتند و بردند آنجا، بدون محاکمه [و]با شرایط بسیار سخت و همراه با شکنجه نگه داشتند! در عراق، زندان ابوغُریب یکی از زندان‌های آمریکایی‌ها بود، سگ به جان زندانی می‌انداختند و او را شکنجه می‌کردند.

۱۴. ربودن و اسیر کردن سیاهان، یکی از ماجرا‌های گریه آور تاریخ [است]که نظام سلطه آمریکا و امثال آن دوست ندارند این داستان احیا بشود، [که یک نمونه اش]همین مسئله غلام و کنیز گرفتن مردم آفریقا است؛ کشتی‌ها را از اقیانوس اطلس می‌آوردند، در سواحل کشور‌های غرب آفریقا مثل گامبیا و امثال این‌ها نگه می‌داشتند، بعد می‌رفتند با تفنگ و سلاح‌هایی که دست مردمِ آن روز از این سلاح‌ها خالی بود، صد‌ها و هزار‌ها پیر و جوان و مرد و زن را می‌گرفتند، با شرایط بسیار سختی با این کشتی‌ها برای بردگی به آمریکا می‌بردند. انسان آزاد را که در خانه خودش زندگی می‌کرد، در شهر خودش زندگی می‌کرد، به اسارت می‌گرفتند؛ الان سیاهانی که در آمریکا هستند، از نسل آن هایند. چند قرن آمریکایی‌ها این فشار عجیب را آوردند که [در این زمینه]کتاب‌ها نوشته اند که این کتاب “ریشه ها” کتاب مغتنمی است برای نشان دادن گوشه‌ای از این فجایع. انسانِ امروز چطور می‌تواند این‌ها را فراموش کند؟ با همه این حرف‌ها هنوز هم در آمریکا بین سیاه و سفید تبعیض هست.

۱۵. این بمب‌ها در تابستان ۱۹۴۵ میلادی بر روی این دو شهر افتاد و منفجر شد و این جنایت اتّفاق افتاد؛ در حالی که چهار ماه قبل از آن – یعنی در اوّل بهار ۱۹۴۵ – هیتلر که رکن اصلی جنگ بود خودکشی کرده بود؛ دو روز قبل از او هم موسولینی – رئیس جمهور ایتالیا – که او هم رکن دوّم جنگ بود دستگیر شده بود و جنگ عملاً خاتمه پیدا کرده بود؛ ژاپن هم که پای سوّم جنگ بود، از دو ماه قبل اعلام کرده بود که آماده تسلیم است؛ جنگی وجود نداشت، امّا این بمب‌ها منفجر شد. چرا؟ چون این بمب‌ها ساخته شده بود، باید یک جایی آزمایش می‌شد؛ سلاحی ساخته بودند، باید آن را آزمایش می‌کردند. کجا آزمایش کنند؟ بهترین فرصت، این بود که به بهانه جنگ این بمب‌ها را ببرند روی سر مردم بی‌گناه هیروشیما و ناکازاکی بیندازند تا معلوم بشود که آیا درست عمل می‌کند یا نه! چهره‌ی فریبگرانه.

۱۶. ادّعا می‌کنند طرفدار بشرند؛ هواپیمای مسافری ایران را روی آسمان می‌زنند، قریب ۳۰۰ نفر مسافر بی‌خبر را از بین می‌برند، نابود می‌کنند، عذرخواهی هم نمی‌کنند، به آن کسی که این جنایت را انجام داده، مدال هم می‌دهند!

۱۷. در همین هفته‌های اخیر شنیدید که آمریکایی‌ها – از رئیس جمهور گرفته تا دیگران – درباره استعمال سلاح شیمیایی در سوریّه جنجال بپا کردند، دولت سوریّه را متّهم کردند که شیمیایی به کار برده. من کاری ندارم که قضاوت کنم چه کسی به کار برده؛ البتّه قرائن نشان میداد که گروه‌های تروریستی این را به کار بردند، امّا به هر حال آن‌ها گفتند که دولت این را به کار برده؛ جنجال و های‌وهوی [کردند]که استعمال سلاح شیمیایی خطّ قرمز ما است! این را ۱۰ بار یا بیشتر مسئولین آمریکایی گفتند؛ درست، [امّا]همین دولت آمریکا و رژیم ایالات متّحده، در حملات جنایتکارانه‌ای که صدّام به ایران می‌کرد و سلاح شیمیایی به کار می‌برد، نه‌فقط کوچک‌ترین مخالفتی با آن نکردند، بلکه ۵۰۰ تُن مادّه‌ی شیمیایی مرگ‌آور و خطرناک قابل تبدیل به گاز خردل را – که هنوز بسیاری از جوان‌های عزیزِ آن روزِ ما مبتلا [به عوارض آن]هستند و سال‌ها است دارند بیماری می‌کشند – صدّام از آمریکا وارد کرد؛ کمک کردند؛ البتّه از جا‌های دیگر هم خریده بود، امّا ۵۰۰ تُن مادّه‌ی شیمیایی مرگ‌آور قابل تبدیل به گاز خردل را صدّام از آمریکا تهیّه کرد و به کار برد؛ بعد هم که می‌خواستند علیه او در شورای امنیّت قطعنامه صادر کنند، آمریکا مانع شد. رفتار منافقانه یعنی این؛ اینجا سلاح شیمیایی می‌شود خطّ قرمز، آنجا سلاح شیمیایی چون در مقابل نظام مستقلّ اسلامی است، چون در مقابل ملّتی است که حاضر نیست زیر بارِ آمریکا برود – می‌شود یک امر مجاز که باید به آن کمک هم کرد!

۱۸. جنگ‌افروزی می‌کنند، اختلاف‌افکنی می‌کنند، با حکومت‌های مستقل درمی‌افتند، با ملّت خودشان حتّی آن وقتی که منافع گروه‌های خاص اقتضا می‌کند درمی‌افتند، در جنگ صدّام با ایران همه‌گونه کمکی که برایشان ممکن بود کردند؛ مثال شیمیایی را گفتم، اطّلاعات [هم]می‌دادند؛ رئیس استخبارات آن روز صدّام، بعد‌ها مصاحبه کرد و گفت هفته‌ای سه مرتبه من می‌رفتم به سفارت آمریکا در بغداد و آن‌ها یک پاکتِ دربسته‌ای به من می‌دادند که همه اطّلاعات ماهواره‌های مربوط به نقل و انتقالات نیرو‌های مسلّح ایران در آن بود و ما می‌دانستیم کجا هستند. یک چنین کمک‌هایی می‌کردند. (۲۹ آبان ۱۳۹۲)

این بخشی از خصوصیات و شاخص‌هاست؛ البته شاخص‌های استکبار بیش از این‌هاست. جنایت‌های آمریکای مدعی حقوق بشر بیشتر از این‌هاست. آمریکای ظالم بیشترین ظلم را به بشریت کرده است و باید در یک دادگاه منصف جهانی محاکمه شود و به سزای اعمال خود برسد.

انتهای پیام/ 200

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سیاهه جنایات آمریکا بیشتر بخوانید »

حضور هیچ مسلحی برای فتنه‌گری در این دیار قابل تحمل نیست/ اجازه دست‌درازی به مردم را نمی‌دهیم

حضور هیچ فرد مسلحی برای فتنه‌گری در کردستان قابل تحمل نیست/ اجازه تعرض به مردم را نمی‌دهیم


به گزارش مجاهدت از گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، سردار سرلشکر پاسدار «حسین سلامی» فرمانده‌کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آیین تکریم و معارفه فرمانده سپاه بیت‌المقدس استان کردستان که با حضور فرماندهان ارشد نیرو‌های مسلح، مدیران و مقامات ارشد لشکری، کشوری و استانی در این شهر برگزار شد، ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهدای انقلاب اسلامی اظهار داشت: خوشحالم که در این ایام مبارک و فضای معنویت افتخار حضور پیدا کردم. در فرمایشات رهبری تعاریف دل‌انگیزی و واقعی از شخصیت کردستان و مردمان سربلند این سرزمین شده و کردستان یک طبیعتی باصلابت و سربلند دارد.

فرمانده‌ کل سپاه با بیان اینکه کردستانی‌ها مردمانی باوفا، غیرتمند، فداکار و به سرزمین ایران دلبسته و حافظ این سرزمین هستند، تصریح کرد: کُرد‌ها مرزداران غیور کشور و انسان‌های مهمان‌نواز، صدیق در رفاقت، اخوت، آزادگی، حریت، فرهنگ و هنر هستند.

وی با بیان اینکه کردستان سرزمین ادیبان بزرگ و مرکز عاطفه‌ها و قلب‌های نورانی است، عنوان کرد: کردستانی‌ها شایسته هر نوع خدمت و وفاداری هستند. دشمن از گذشته‌های دور همواره بر این نگین انگشتری زیبا ایران طمع داشته و این خصوصیت دشمنان ما است.

سرلشکر سلامی بیان کرد: در منطق رژیم صهیونیستی آمده که «اسرائیل نمی‌تواند بزرگ شود پس باید کشور‌های اسلامی کوچک شوند»، منطقی که ترویج تفکر تجزیه‌طلبی و تفرقه در سرزمین‌های اسلامی بر همین اساس است.

وی اظهار کرد: استکبار شخصیت رفیع کشور‌های اسلامی و اتحاد مسلمانان را نمی‌پذیرد چرا که جهان اسلام سراسر شوکت و جلال و جمال، کمال، ثروث، فرهنگ، عدالت‌طلبی و حریت‌خواهی است و با منطق استکبار سازگاری ندارد.

فرمانده کل سپاه ادامه داد: آنان هر جا بتوانند آتش تفرقه و اختلاف را روشن کرده و قصد دارند کشور‌های اسلامی را تکه تکه و بر آنان حاکم شوند و ظرفیت‌ها و ثروت‌ها را به غارت برده و نوامیس مسلمین را آواره و خانه‌ها را ویران کنند، ما تصویر این سیاست خطرناک را در ده‌های اخیر در سرمین جهان اسلام دیده‌ایم.

وی اذعان کرد: دشمنان و رژیم صهیونیستی به فقیرترین ملت‌ها از جمله افغانستان، یمن، سوریه و عراق رحم نمی‌کنند و آنان را تا مرحله فروپاشی پیش می‌برند به امید اینکه مسلمانان به صاحبان طراحی این سرنوشت خطرناک روی بیاورند.

فرمانده کل سپاه هشدار داد: ما اعماق نیت خطرناک دشمن که جز ویرانی، فقر، آوراگی، عقب‌ماندگی، تسلیم چیز دیگری برای مسلمانان قائل نیست را درک می‌کنیم. انقلاب اسلامی تصاویر و نقشه‌های ویرانگر آن را نقش بر‌آب کرد.

وی با بیان اینکه امنیت و سلامت دو مقوله مجهول و از مواهب الهی است، خاطر‌نشان کرد: دشمن در اتفاقات سال گذشته به اهداف خود نرسید، اما برای مردم زحمت ایجاد کرد.

سرلشکر سلامی با بیان اینکه این سرزمین جای جولان دادن خائنین به ملت نیست، عنوان کرد: حضور هیچ مسلحی برای فتنه‌گری در این دیار قابل تحمل نیست و آیین رزم ما برای امن‌سازی است.

وی با بیان اینکه چهره رزمندگان اسلام و پیشمرگان مسلمان کرد در ۴۴ سال اخیر در دفا‌ع از انقلاب قابل تقدیر است، افزود: سپاهیان با همان اراده دوران دفاع مقدس و نیت خالص، تحمل سختی، هجرت و دوری از خانواده‌ها سختی‌ها را به جان خریده و بیش از دغدغه زندگی شخص خود، به آرامش و امنیت همین مردم فکر می‌کنند.

فرمانده‌کل سپاه پاسداران با بیان اینکه نیرو‌های سپاه در هر شرایطی برای خدمتگزاری و کمک در کنار مردم حضور داشته‌اند، خاطر نشان کرد: خوشبختی و سعادت همین مردم بزدگ‌ترین آرزوی‌مان است، ما بدخواه یک نفر هم نیستیم حتی آنانی که فریب خورده‌اند، مطمئنیم که بر می‌گردند. ما تا آخر پای وظیفه خود ایستاده‌ایم و به هیچ کسی اجازه دست‌درازی به مردم را نمی‌دهیم مگر از جنازه‌هایمان عبور کنند.

وی عنوان کرد: ما مثل برادران و فرزندان همین مردم هستیم که برای تحمل سختی در راه آسایش آنان آماده بوده و جانمان را ایثار و فدا می‌کنیم.

فرمانده‌کل سپاه با بیان اینکه رزمندگان سپاه غنی از صلابت، ایستادگی، ایثار، مجاهدت و جانفشانی هستند، اظهار کرد: امروز برادر عزیز سردار اوصانلو مجاهد فی سبیل الله را تودیع و به قرارگاه امام حسین (ع) منتقل و سردار پورجمشیدیان از پیشکسوتان میدان‌دیده، پرچم را به دست گرفتند و سردار شهسواریان نیز تودیع و برادر عزیزمان سردار رجبی که سال‌های سال در این استان به عنوان فرمانده سپاه و قرارگاه کردستان خدمت می‌کرد، به عنوان فرمانده جدید آذربایجان غربی معرفی شدند.

وی افزود: فرمانده جدید سپاه کردستان سال‌های سال چه در دوران دفاع مقدس و بعد از آن به شایستگی خدمت کرده و در مسئولیت‌ها و عرصه‌های مختلف، حضور فعال و کارنامه درخشانی داشته است.

سرلشکر سلامی بیان کرد: سردار گشتاسبی یکی از فرماندهان درخشان سپاه بوده که ۴۱ سال خدمتش را در عرصه جهاد، جنگ و خدمتگزاری گذرانده و از فرماندهان بسیار موفق، مهربان، مردم‌دار، فهیم و با تدبیر هستند.

فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ضمن قدردانی از زحمات فرمانده سپاه سابق کردستان ابراز داشت: خوشبختانه امروز مردم در شهر و روستا در سایه آرامش و امنیت زندگی کرده و زندگی جریان دارد که امیدواریم قدردان و حافظ این وضعیت باشیم.

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

حضور هیچ فرد مسلحی برای فتنه‌گری در کردستان قابل تحمل نیست/ اجازه تعرض به مردم را نمی‌دهیم بیشتر بخوانید »

ضربه بر پیکره تار عنکبوتی منافقین

ضربه بر پیکره تار عنکبوتی منافقین


گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس ـ رحیم محمدی؛ اواسط هفته گذشته خبری منتشر شد مبنی بر اینکه دولت آلبانی به مقر منافقین در این کشور حمله و تعدادی را هم بازداشت کرده که در این میان یکی از اعضای برجسته سازمان منافقین کشته شده است، اما این خبر نشان می‌دهد که ظاهرا سازمان منافقین که از کشور آلبانی به‌عنوان مقر خود استفاده می‌کرد و برای انجام اقدامات خود هم به نوعی مصونیت داشت، دیگر چنین مصونیتی ندارد چرا که بر اساس آنچه وزارت کشور آلبانی در این خصوص منتشر کرده حاکی از آن است که اعضای این سازمان برخلاف توافقنامه خود با دولت آلبانی عمل کردند لذا پلیس این کشور بنا به حکم دادگاه به مقر آن‌ها یورش برده است.

از سوی دیگر آمریکا هم از اقدامات دولت تیرانا در حمله به مقر منافقین حمایت کرده است و تقریبا هم زمان با این اتفاقات دولت فرانسه هم در اطلاعیه‌ای به اعضای سازمان منافقین اعلام کرده که امسال نمی‌توانند تجمع سالانه خود را در پاریس برگزار کنند.

شاید این گونه رویارویی دولت‌های اروپایی با اعضای سازمان منافقین بتوان حکایت از آن دانست که رویکرد دولت‌های اروپایی در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران در حال تغییر و بهبود است.

اما در میان خبر‌های مرتبط با حمله پلیس آلبانی به مقر سازمان منافقین عنوان شد فردی به اسم «عبدالوهاب فرجی نژاد» در این یورش کشته شده است؛ حال چنانچه به سابقه این فرد مراجعه کنیم متوجه می‌شویم «فرجی نژاد» که با اسامی دیگری همچون «افشین» و «سیدعلی مستشاری» شناخته می‌شود فردی است که در دهه ۶۰ اقدام به شکنجه و شهادت سه پاسدار به نام‌های طهماسبی، میرجلیلی و طاهری کرده و بعد از فرار از ایران و رفتن منافقین در زیر چتر حمایتی صدام، در عملیات موسوم به فروغ جاویدان که در روز‌های آخر جنگ تحمیلی صورت گرفت بعد از اسارت حدود ۳۵ نفر از سربازان، آن‌ها را با رگبار گلوله به شهادت رساند و این را بعد‌ها به عنوان سند افتخار بار‌ها برای دوستان خود تعریف کرده است.

البته این اقدام وی به چنین جنایتی ختم نشد، چون بعد‌ها در کارنامه خود برگ ننگین دیگری را به ثبت رساند و آن شرکت در عملیات موسوم به مروارید (انتفاضه شعبانیه) بود؛ عملیاتی که منجر به کشته شدن ۲۵ هزار نفر از مردم مظلوم کرد و شیعه عراق شد.

لذا کشته شدن این فرد و اقدامات مورد اشاره دولت‌های اروپایی با فعالیت‌های اعضای سازمان منافقین را می‌توان ضربه بزرگی به پیکره تار عنکوبتی سازمان منافقین دانست که منجر به پاره شدن این تار‌های خود تنیده خواهد شد.

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ضربه بر پیکره تار عنکبوتی منافقین بیشتر بخوانید »

از عشق موتورسواری تا عشق به شهید چمران

از عشق موتورسواری تا عشق به شهید چمران


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، صدای بوق گوشی را که می‌شنیدم در لحظه به این موضوع فکر می‌کردم که راوی کتاب «موتورسوار چمران» قرار است چگونه گفتگو را رد کند که بعد از صحبت کردن و قرار گذاشتن مصاحبه فهمیدم تا چه اندازه اشتباه می‌کردم.

سیدعباس حیدر رابوکی از آن لوطی‌ها و با معرفت‌هایی است که به قول خودش به خاطر شهید چمران پایش به جبهه جنگ باز شد و سعی کرد که هر کاری از دستش برمی‌آید انجام دهد.

عباس رابوکی از آن‌هایی بوده که در جوانی عشق موتورسواری و تک‌چرخ زدن و بالا رفتن از صخره‌ها را داشته و جزء ۱۰ نفر موتورسواران برتر در آن دوران بوده است. همین موتورسواری هم راهی برای جنگ به روی او باز کرد و به اندازه کتاب ۵ هزار صفحه‌ای از روز‌های جنگ و جبهه خاطره دارد.

وقتی برای گفتگو روبه‌روی او نشستم به حدی صاف، ساده و زلال بود که همان اول صحبت‌هایش گفت اصلا قصدم بزرگ‌نمایی و اسطوره‌سازی از اشخاص نیست همه‌چیز را صادقانه و بدون هیچ اغراقی می‌گویم. در ادامه گفت‌وگو با «سیدعباس حیدر رابوکی» درباره موتوسواریش در جنگ و ملاقاتش با دکتر چمران و همراهی او در جنگ را می‌خوانید.

یهویی سر از اهواز درآوردیم

حیدر رابوکی درباره رفتن‌اش به جنگ و دیدارش با دکتر چمران می‌گوید، «سمت پیست موتورسواری در محله گیشا بودیم که یکی از دوستانم به نام «محسن طالب‌زاده» که ما صداش می‌کردیم «محسن لانتوری» آمد پیشم و گفت دکتر چمران آمده و موتوسواری تو و چندتا از بچه‌ها را دیده است و می‌خواهد با تو حرف بزند. من هم تعجب کردم و گفتم محسن تو کجا و دکتر چمران کجا! اول فکر نمی‌کردم واقعی بگوید که دکتر چمران آمده من هم از تپه آمدم پایین و به سمت ماشینی که اشاره کرده بود رفتم و دیدم که دکتر چمران در اتومبیل نشسته است.

سلام کردم و ایشان گفتند سلام عزیزجان (تیکه کلامش همین بود؛ عزیزجان) این کار‌هایی که با موتورت انجام دادید هم می‌توانی در جبهه انجام بدید که من هم در جواب ایشان گفتم بله برای من کاری ندارد. قرار شد فردای همان روز در نهاد جمع شویم و صحبت کنیم.»

او ادامه می‌دهد، وقتی فردای روز ملاقاتم با دکتر چمران به وزارت‌خانه رفتم همه موتوسواران که نزدیک به ۱۵ یا ۱۶ نفر بودیم جمع شده بودند تا من را دیدند به محسن طالب‌زاده گفتند که «سیدعباس» هم آمد. با بچه‌ها گپ و گفت داشتیم که موتور‌های خریداری شده را به من نشان دادند و من هم به وجد آمدم همین طور که با بچه‌ها صحبت می‌کردیم و می‌خندیدیم موتورهایمان را سوار کامیون کردند و ما هم چشم باز کردیم سوار اتوبوس شدیم و به سمت اهواز حرکت کردیم.»

از شکارچی تانک تا بردن نامه به فرمانده‌ها

حیدر رابوکی درباره فعالیت‌هایش در جنگ بیان می‌کند، «روز‌های اولی که حضور داشتیم خیلی فعالیت‌ها مشخص نبود و سعی می‌کردیم گوشه‌ای از کار را بگیریم، چون در ماسه‌ها و محل عبور و مرور گذر با اتومبیل سخت بود و پیاده هم مسیر طولانی بود با موتور به خوبی می‌توانستیم مسیر را طی کنیم و نامه‌ها و برخی از وسایل را جابه‌جا می‌کردیم».

خاطراتش در مجموعه «موتورسوار چمران» واقعیت محض است

رابوکی درباره نگارش و تعریف خاطراتش هم عنوان می‌کند که «دورانی بود که کاملا منزوی بودیم و چیزی از اتفاقات و رویداد‌های جنگ نگفته بودیم، وقتی جوانبخت آمد و پیشنهاد داد تا کتاب را بنویسیم گفتم من بچه میدان خراسان هستم. همان چیزی که می‌گویم را دوست دارم در کتاب بیاوری بدون هیچ‌گونه اغراق یا اسطوره‌سازی، نگارش و بیان کتاب به زبان آدم‌های کوچه و بازار است تا برای فهم واقعیت‌های جنگ فکر نکنند غلو و بزرگ‌نمایی شده است.»

در مسیر شهادت چمران…

او درباره شهادت دکتر چمران و لحظه شنیدن خبر می‌گوید، «در مسیر سوسنگرد بودم که نامه مافوقم را باید به یکی از فرمانده‌ها می‌رساندم وقتی برگشتم خبر شهادت مافوقم را شنیدم، سرگردان بودم و ناراحت، به سمت دهلاویه حرکت کردم که ببینم پیکرش را کجا برده‌اند تا برای آخرین بار با او وداع کنم وقتی به دهلاویه رسیدم دیدم همه‌جا شلوغ شده و همهمه زیادی وجود دارد یکی از اشخاصی را که می‌شناختم پرسیدم چه شده که گفت دکتر چمران به شهادت رسیده است، بهت‌زده شدم و اصلا نمی‌دانستم چه‌کار کنم حتی خبر شهادت مافوقم را هم فراموش کردم.»

اهواز تا چمران؛ از خاطرات جوانی تا اسطوره

حیدر رابوکی درباره تک کلماتی که از او پرسیدیم این‌گونه حس و حالش را بیان کرد، «چمران: اسطوره، موتوسواری: هنر، جنگ: ویران کننده، اهواز: خاطرات جوانی من، ایران: وطنم، پارتیزان: از خود گذشته.»

منبع: تبیان

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

از عشق موتورسواری تا عشق به شهید چمران بیشتر بخوانید »

رئیس شورای عالی استان‌ها: لزوم تبیین شخصیت شهید چمران برای جوانان/ شهید چمران در قله‌های علم و جهاد قرار داشت

رئیس شورای عالی استان‌ها: لزوم تبیین شخصیت شهید چمران برای جوانان/ شهید چمران در قله‌های علم و جهاد قرار داشت


پرویز سروری رئیس شورای عالی استان‌ها در گفت‌وگو با خبرنگار اجتماعی دفاع‌پرس، با بیان اینکه در فلسفه تاریخ آمده است که شخصیت‌ها تاریخ را می‌سازند، اظهار داشت: شهید چمران یکی از شخصیت‌های تاریخ ساز ما است؛ شخصیتی که یک نقشه راه است و ظرفیت‌های والایی دارد.

سروری گفت: شهید چمران شخصیتی بود که از دانشگاه به آمریکا می‌رود و از ناسا دعوت‌نامه همکاری دریافت می‌کند و به عنوان یکی از شخصیت‌های معتبر مطرح می‌شود‌.

رئیس شورای عالی استان‌ها افزود: شهید چمران با اینکه در قله‌های علمی قرار دارد وقتی احساس می‌کند باید در عرصه‌های جنگ و جهاد وارد پیدا کند بدون تردید وارد می‌شود و ظرفیت‌های علمی را وارد جهاد می‌کند.

وی با بیان اینکه شهید چمران در قله‌های علم و جهاد قرار داشت، اظهار داشت: شهید چمران علم را با جهاد، جهاد را با عرفان و عرفان را عشق به مردم جمع کرد.

سروری افزود: شهید چمران در جنگ باعث ترس دشمنان و در میان محرومین مهربان بود؛ شهید چمران مهمترین تشکیلات مردمی را در جنگ به وجود آورد.

نائب رئیس شورای عالی استان‌ها با تاکید بر اینکه شهید چمران هیچگاه تمام نمی‌شود، گفت: باید راه و زندگی شهید چمران برای جوانان تبیین شود؛ امروز متاسفانه نتوانسته‌ایم شخصیت چمران را تبیین کنیم و باید هنرمندان، نویسندگان و کارگردانان وارد میدان شوند و شخصیت این شهید والامقام را برای آیندگان ترسیم کنند.

انتهای پیام/241

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

رئیس شورای عالی استان‌ها: لزوم تبیین شخصیت شهید چمران برای جوانان/ شهید چمران در قله‌های علم و جهاد قرار داشت بیشتر بخوانید »