جنگ

شهید دقیقه ۹۰ دفاع مقدس/ ما دلمان پر می‌زند که بارمان را ببندیم

درخواست شهید دقیقه ۹۰ جنگ تحمیلی از مردم


شهید دقیقه ۹۰ دفاع مقدس/ ما دلمان پر می‌زند که بارمان را ببندیمبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، چند روز بود که بچه‌ها دشمن را عقب می‌زدند و دشمن هم می‌رفت، خودش را بازسازی می‌کرد و دوباره با تانک‌ها و نفربر‌های اهدایی اربابانش که به قول بچه‌ها هنوز بوی نویی می‌داد، حمله می‌کرد.

روز پنجم مرداد سال ۶۷ صبح زود عباس و بقیه بچه‌ها منتظر دشمن بودند که با تانک‌هایش بیاید. هرکس هرجوری بلد بود می‌خواست تلفات از دشمن بگیرد و همه سعی داشتند ستون زرهی دشمن را در دشت پخش کنند تا بتوانند ضربه‌های کاری بزنند.

هنوز آفتاب بالا نیامده بود که بچه‌ها درگیر شدند. صد‌ها تانک و نفربر در مقابل و از زمین و هوا هم آتش دشمن می‌جوشید.

هوا به شدت گرم بود و عطش به همراهش داشت. آخر اینکه عباس و چند نفر دیگر از بچه‌های تخریب در نبردی جانانه در محاصره تانک‌ها قرار گرفتند و در دود و انفجار محو شدند. ۱۰ روزی بود که خبری از آنها نبود. احتمال اسارتشون زیاد بود. بچه‌ها دعا می‌کردند که خدا عیدیشان را در روز عید غدیر، خبر سلامتی همسنگراشان قرار دهد، اما خبری نشد.

خبر دادند پیکر شهید «عباسیان» و «خانی فرسنگی» پیدا شده، اما از عباس خبری نبود. پیکر شهید «عباس بیات» بیش از دو ماه روی خاک گرم شلمچه جا خوش کرد تا اربعین امام حسین (ع) فرا رسید و پیکر مطهر شهید عباس بیات رخ نشان داد. بالاخره عباس دقیقه ۹۰ جنگ به سعادت شهادت رسید.

در ادامه مصاحبه یکی از خبرنگاران جاضر در جبهه با شهید بیات را می‌خوانید.

خبرنگار: همینک مصاحبه‌ای داریم با یکی از رزمندگان پر توان اسلام که آماده عملیات سرنوشت ساز است. ضمن تشکر از این برادر می‌خواهیم خود را معرفی کند و از اینکه آماده این ضربه نهایی هستند احساس خود را بیان کند.

بیات: بنده حقیر عباس بیات از لشکر ۱۰ سید الشهدا (ع) هستم.

خبرنگار: از اینکه آماده زدن ضربه نهایی به دشمن صهیونیستی هستید، چه احساسی دارید؟

بیات: این حمله ان‌شاءالله حمله سرنوشت‌سازی است. با توجه به سخنان امام خمینی و مسوولان کشور که از روایات استنباط می‌شود، کار جنگ دارد به آخر می‌رسد و با توکلی که رزمندگان اسلام در این عملیات به دست آوردند ان‌شاالله ضربه نهایی را خواهیم زد و روزی با امام به کربلا و بعد به قدس سفر می‌کنیم.

خبرنگار: نظرتان درباره آینده جنگ چیست؟

بیات: ما در این مسیر بنا به فرموده امام حرکت می‌کنیم. نمی‌توان آینده جنگ را پیش بینی کرد، اما گوش به فرمان امام امت هستیم و پشت ایشان می‌ایستیم. نکته دیگری که هست اینکه حق همیشه پیروز بوده و ما هم، چون یقین داریم در مسیر حق هستیم، می‌توانیم پیش بینی کنیم صد در صد پیروزیم و سرانجام کفر، با شهادت ما هم نه، با شهادت آیندگان نابود می‌شود.

خبرنگار: پیام، صحبت و تذکری دارید بگویید.

بیات: وقتی انسان به این مرحله می‌رسد که می‌گویند پیام دهید باید ببیند به چه کسانی پیام می‌دهد. واقعا من حقیرتر از آنم که چیزی بگویم، اما چیزی هست که دوست دارم بر زبان آورم و آن اینکه گاهی صدای شهدا را می‌شنویم و ما هم دلمان پر می‌زند که روزی بارمان را ببندیم و به آن‌ها بپیوندیم، البته که لیاقت نداریم مگر اینکه خدا لطفی کند و دستمان را بگیرد، اگر دستمان را گرفت و برد امیدوارم شهادتمان طوری نباشد که به یک وصیتنامه خواندن و گوش دادن نوار صحبت‌هایمان ختم شود.

خبرنگار: اگر پیامی به امت شهیدپرور و خانواده دارید بگویید.

بیات: امت این مسیر را پشت سر گذاشتند و ما خجالت زده هستیم. انقلاب زمانی که به سوی حق می‌رود آسایشی برای نسل اول انقلاب ندارد، نسل اولی‌های انقلاب باید همه چیز خود را فدا کنند و از داشته‌های خود بگذرند تا انقلابی که با ثمره خون شهدا به دست آمده از دست نرود و الان می‌بینیم که امت این مسیر را طی کردند و از همه چیز خود گذشتند و از کمک‌های مخلصانه دریغ نکردند، می‌بینیم و می‌فهمیم در این سختی و فشار‌های اقتصادی از امکانات رفاهی و مادی می‌گذرند و به ما کمک می‌کنند و این ما را دلگرم می‎کند. اگر کمک‌ها در حد یک کمپوت به جبهه‌ها باشد ارزشمند است و نشان می‌دهد در جبهه داخلی به پیروزی کامل رسیده‌ایم و این دلگرم‌کننده است. ان‌شالله تمام کفر را با یاری امام زمان (عج) از بین می‌بریم.

انتهای پیام/ ۱۴۱



منبع خبر

درخواست شهید دقیقه ۹۰ جنگ تحمیلی از مردم بیشتر بخوانید »

عبرت‌های عملیات رمضان از نگاه شهید صیاد شیرازی/ درسی که این عملیات به بعثی‌ها داد

عبرت‌های عملیات رمضان از نگاه شهید صیاد شیرازی/ درسی که این عملیات به بعثی‌ها داد


عبرت‌های عملیات رمضان از نگاه شهید صیاد شیرازی/ درسی که این عملیات به بعثی‌ها دادبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، یکی از تدابیر مهم ایران در جنگ را می‌توان تصمیم برای ورود به خاک عراق دانست. تصمیمی که با توجه به واکنش مجامع بین‌المللی و بی‌توجهی به حقوق ضایع‌شده ایران [۱] و همچنین تلاش برای دور کردن خطر حملات عراق از شهر‌های جنوب غرب کشور در عملیاتی با نام «رمضان» طراحی و اجرا شد.

هدف از این عملیات، حضور نیرو‌ها در پشت رودخانه دجله و اروندرود و تسلط بر معابر وصولی بصره [۲] بود تا از این طریق، موقعیت مناسبی برای وادار کردن دشمن به صلح واقعی، صورت گیرد اما مجموعه عواملی پیش از انجام عملیات و در حین اجرای آن، دست‌ به‌ دست هم داد تا مجموعه اهداف از پیش تعیین‌شده، محقق نشود. در این زمینه می‌توان به مواردی ازجمله؛ اطلاعات ناقص، عجله در طرح‌ریزی عملیات، کاستی‌های مهندسی، تصور نادرست ایران از وضعیت ارتش عراق [۳] و کمک‌های اطلاعاتی آمریکا از آمادگی و مواضع نیرو‌های ایرانی اشاره کرد. البته ایجاد وقفه ۵۰ روزه پس از عملیات بیت‌المقدس و پرداختن جدی ایران به موضوع حمله اسرائیل به لبنان، فرصت کافی را به عراق داد تا تغییرات بسیار زیادی را در زمین منطقه ایجاد کند.

صدام با پمپاژ آب در کانالی به طول ۳۰ کیلومتر و عرض یک کیلومتر که به کانال پرورش ماهی معروف بود و احداث موانع، کمین و سنگر‌های تیربار در حاشیه‌اش، از پیشروی نیرو‌های ایرانی جلوگیری کرد.

اجرای این عملیات علاوه بر مقدمات آن، در حین انجام نیز با مشکلاتی همراه بود. به‌طوری‌که در طی ۱۷ روز از تاریخ ۲۲ تیر ۱۴۶۱ تا هفتم مرداد ۱۳۶۱ در پنج مرحله مختلف، آنچه پیش‌بینی‌شده بود، محقق نشد. برای مثال مرحله اول در سه محور شمالی، جنوبی و میانی صورت گرفت و به‌جز رزمندگان سپاهی و ارتشی محور جنوبی (جنوب پاسگاه زید) که توانسته بودند از مواضع نیرو‌های دشمن عبور کنند و خودشان را به نهر کتیبان در شرق اروند و کانال ماهی برسانند و به‌قدری به بصره نزدیک شده بودند که به‌راحتی چراغ‌های شهر را می‌دیدند  اما دو محور شمالی و میانی در دست‌یابی به اهداف مدنظر، ناکام بودند و جناح راست نیرو‌های محور جنوبی به علت سازه‌های متعدد مهندسی عراق و میدان‌های مین، تأمین نشد.

مراحل دوم و سوم بیشتر در محور میانی و به‌منظور تأمین منطقه عملیات و انهدام تجهیزات زرهی دشمن صورت گرفت و علاوه بر موفقیت در نابودسازی تجهیزات دشمن و با توجه به میدان‌های مین که در فاصله مراحل عملیات ایجاد شده بود، تلاش نیرو‌ها به سرانجام مطلوبی نرسید. همچنین در مرحله چهارم با توجه به تلاش توأمان نیرو‌های ارتش و سپاه، اما به دلیل هوشیاری دشمن و موانع و استحکامات متعدد، عبور از خط ممکن نشد. در نهایت در مرحله پنجم نیز تلاش‌ها معطوف به محور شمالی بود و علاوه بر موفقیت‌های به‌دست‌آمده و اینکه عملیات تا آستانه تثبیت پیش رفته بود، با بررسی‌های انجام‌شده، دستور عقب‌نشینی نیرو‌ها داده شد. [۴]

مسئله کمبود نیرو که اکثر یگان‌ها به آن دچار بودند [۵] و افزایش استحکامات دشمن باعث می‌شد نیرو‌ها در رزم شبانه، وقت و توان خود را صرف درگیری با آن‌ها کنند و تا طلوع صبح نتوانند به میزان مدنظر پیشروی مناسبی داشته باشند. گرمای طاقت‌فرسای هوا، نامناسب بودن زمین و موقعیت منطقه، آمادگی ارتش عراق و عدم غافلگیری، بروز پاره‌ای از مشکلات در پشتیبانی ادوات مهندسی و عدم هماهنگی مواردی هستند که سلسله عوامل این عدم موفقیت را تکمیل کردند.

همچنین شهید صیاد شیرازی از فرماندهان جنگ در بیان علت روانی عدم موفقیت در این عملیات را احساس غرور از موفقیت در عملیات گذشته معرفی کرده است. [۶] در این عملیات حدود ۲۵۰ کیلومترمربع از خاک ایران آزاد شد و ۴۰ کیلومترمربع از خاک عراق نیز به تصرف ایران درآمد. [۷] اگرچه این میزان از مناطق دشمن برای دست‌یابی به اهداف سیاسی و یک صلح پایدار، کافی نبود، اما چند مسئله حائز اهمیت در این عملیات به چشم می‌خورد. ازجمله اینکه به میزان قابل‌توجهی تجهیزات و ادوات دشمن نابود شد و انجام این عملیات و تغییر زمین جنگ به دشمنان فهماند که ایران علاوه بر اخراج متجاوزین، آمادگی حضور در آن سوی مرز‌ها و رسیدن به پیروزی نهایی و تعقیب و تنبیه متجاوز را دارد [۸] و بر این کار خود مصمم است.

پس از پایان این عملیات نیز، تجربیات ناشی از آن در طرح‌های عملیاتی برای مناطق کوهستانی در میانه جبهۀ به ترتیب در عملیات مسلم بن عقیل در تاریخ نهم مهر ۱۳۶۱ در منطقۀ سومار و عملیات محرم در تاریخ ۱۰ آبان ۱۳۶۱ در ارتفاعات حمرین استفاده شد [۹] و مهم‌تر از همه از نتایج سیاسی مستقیم و زودهنگام انجام این عملیات در عرصه بین‌المللی، منجر به از دست دادن میزبانی هفتمین کنفرانس کشور‌های غیرمتعهد توسط عراق شد که صدام از این طریق می‌توانست شرایط خود را برای صلح بر ایران تحمیل کند.

منابع

[۱]- برای بررسی این موضوع می‌توان به قطعنامه ۵۱۴ شورای امنیت سازمان ملل متحد اشاره کرد.

[۲]- عملیات رمضان (ورود به خاک عراق برای تنبیه متجاوز)، چ ۳، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، تهران ۱۳۹۱، ص ۲۱.

[۳]- تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق، علایی، حسین. ج ۱، مرزوبوم، تهران ۱۳۹۵، ص ۵۳۹-۵۴۳

[۴]- روزشمار جنگ ایران و عراق (عبور از مرز)، ج ۲۰، لطف‌الله زادگان، علی‌رضا، چ ۱، مرکز تحقیقات و مطالعات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، تهران ۱۳۷۹، ص ۲۸-۳۰.

[۵]- عملیات رمضان (ورود به خاک عراق برای تنبیه متجاوز)، ص ۲۴

[۶]- بختیاری و معین وزیری، ارتش جمهوری اسلامی ایران در هشت سال دفاع مقدس، نبرد‌های غرب دزفول، ج ۶، ص ۱۱۲.

[۷]- تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق، ص ۵۴۷.

[۸]- بررسی مسائل اساسی جنگ (در آثار منتشرشده ارتش و سپاه)، درودیان، محمد، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران ۱۳۹۶، ص ۵۶۳.

[۹]- ارتش جمهوری اسلامی ایران در هشت سال دفاع مقدس، ج ۶، ص ۱۱۸.

انتهای پیام/ ۱۴۱



منبع خبر

عبرت‌های عملیات رمضان از نگاه شهید صیاد شیرازی/ درسی که این عملیات به بعثی‌ها داد بیشتر بخوانید »

عبرت‌های عملیات رمضان از نگاه شهید صیاد شیرازی/ درسی که این عملیات به بعثی‌ها داد

عبرت‌های عملیات رمضان از نگاه شهید صیاد شیرازی/ درسی که این عملیات به بعثی‌ها داد


عبرت‌های عملیات رمضان از نگاه شهید صیاد شیرازی/ درسی که این عملیات به بعثی‌ها دادبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، یکی از تدابیر مهم ایران در جنگ را می‌توان تصمیم برای ورود به خاک عراق دانست. تصمیمی که با توجه به واکنش مجامع بین‌المللی و بی‌توجهی به حقوق ضایع‌شده ایران [۱] و همچنین تلاش برای دور کردن خطر حملات عراق از شهر‌های جنوب غرب کشور در عملیاتی با نام «رمضان» طراحی و اجرا شد.

هدف از این عملیات، حضور نیرو‌ها در پشت رودخانه دجله و اروندرود و تسلط بر معابر وصولی بصره [۲] بود تا از این طریق، موقعیت مناسبی برای وادار کردن دشمن به صلح واقعی، صورت گیرد اما مجموعه عواملی پیش از انجام عملیات و در حین اجرای آن، دست‌ به‌ دست هم داد تا مجموعه اهداف از پیش تعیین‌شده، محقق نشود. در این زمینه می‌توان به مواردی ازجمله؛ اطلاعات ناقص، عجله در طرح‌ریزی عملیات، کاستی‌های مهندسی، تصور نادرست ایران از وضعیت ارتش عراق [۳] و کمک‌های اطلاعاتی آمریکا از آمادگی و مواضع نیرو‌های ایرانی اشاره کرد. البته ایجاد وقفه ۵۰ روزه پس از عملیات بیت‌المقدس و پرداختن جدی ایران به موضوع حمله اسرائیل به لبنان، فرصت کافی را به عراق داد تا تغییرات بسیار زیادی را در زمین منطقه ایجاد کند.

صدام با پمپاژ آب در کانالی به طول ۳۰ کیلومتر و عرض یک کیلومتر که به کانال پرورش ماهی معروف بود و احداث موانع، کمین و سنگر‌های تیربار در حاشیه‌اش، از پیشروی نیرو‌های ایرانی جلوگیری کرد.

اجرای این عملیات علاوه بر مقدمات آن، در حین انجام نیز با مشکلاتی همراه بود. به‌طوری‌که در طی ۱۷ روز از تاریخ ۲۲ تیر ۱۴۶۱ تا هفتم مرداد ۱۳۶۱ در پنج مرحله مختلف، آنچه پیش‌بینی‌شده بود، محقق نشد. برای مثال مرحله اول در سه محور شمالی، جنوبی و میانی صورت گرفت و به‌جز رزمندگان سپاهی و ارتشی محور جنوبی (جنوب پاسگاه زید) که توانسته بودند از مواضع نیرو‌های دشمن عبور کنند و خودشان را به نهر کتیبان در شرق اروند و کانال ماهی برسانند و به‌قدری به بصره نزدیک شده بودند که به‌راحتی چراغ‌های شهر را می‌دیدند  اما دو محور شمالی و میانی در دست‌یابی به اهداف مدنظر، ناکام بودند و جناح راست نیرو‌های محور جنوبی به علت سازه‌های متعدد مهندسی عراق و میدان‌های مین، تأمین نشد.

مراحل دوم و سوم بیشتر در محور میانی و به‌منظور تأمین منطقه عملیات و انهدام تجهیزات زرهی دشمن صورت گرفت و علاوه بر موفقیت در نابودسازی تجهیزات دشمن و با توجه به میدان‌های مین که در فاصله مراحل عملیات ایجاد شده بود، تلاش نیرو‌ها به سرانجام مطلوبی نرسید. همچنین در مرحله چهارم با توجه به تلاش توأمان نیرو‌های ارتش و سپاه، اما به دلیل هوشیاری دشمن و موانع و استحکامات متعدد، عبور از خط ممکن نشد. در نهایت در مرحله پنجم نیز تلاش‌ها معطوف به محور شمالی بود و علاوه بر موفقیت‌های به‌دست‌آمده و اینکه عملیات تا آستانه تثبیت پیش رفته بود، با بررسی‌های انجام‌شده، دستور عقب‌نشینی نیرو‌ها داده شد. [۴]

مسئله کمبود نیرو که اکثر یگان‌ها به آن دچار بودند [۵] و افزایش استحکامات دشمن باعث می‌شد نیرو‌ها در رزم شبانه، وقت و توان خود را صرف درگیری با آن‌ها کنند و تا طلوع صبح نتوانند به میزان مدنظر پیشروی مناسبی داشته باشند. گرمای طاقت‌فرسای هوا، نامناسب بودن زمین و موقعیت منطقه، آمادگی ارتش عراق و عدم غافلگیری، بروز پاره‌ای از مشکلات در پشتیبانی ادوات مهندسی و عدم هماهنگی مواردی هستند که سلسله عوامل این عدم موفقیت را تکمیل کردند.

همچنین شهید صیاد شیرازی از فرماندهان جنگ در بیان علت روانی عدم موفقیت در این عملیات را احساس غرور از موفقیت در عملیات گذشته معرفی کرده است. [۶] در این عملیات حدود ۲۵۰ کیلومترمربع از خاک ایران آزاد شد و ۴۰ کیلومترمربع از خاک عراق نیز به تصرف ایران درآمد. [۷] اگرچه این میزان از مناطق دشمن برای دست‌یابی به اهداف سیاسی و یک صلح پایدار، کافی نبود، اما چند مسئله حائز اهمیت در این عملیات به چشم می‌خورد. ازجمله اینکه به میزان قابل‌توجهی تجهیزات و ادوات دشمن نابود شد و انجام این عملیات و تغییر زمین جنگ به دشمنان فهماند که ایران علاوه بر اخراج متجاوزین، آمادگی حضور در آن سوی مرز‌ها و رسیدن به پیروزی نهایی و تعقیب و تنبیه متجاوز را دارد [۸] و بر این کار خود مصمم است.

پس از پایان این عملیات نیز، تجربیات ناشی از آن در طرح‌های عملیاتی برای مناطق کوهستانی در میانه جبهۀ به ترتیب در عملیات مسلم بن عقیل در تاریخ نهم مهر ۱۳۶۱ در منطقۀ سومار و عملیات محرم در تاریخ ۱۰ آبان ۱۳۶۱ در ارتفاعات حمرین استفاده شد [۹] و مهم‌تر از همه از نتایج سیاسی مستقیم و زودهنگام انجام این عملیات در عرصه بین‌المللی، منجر به از دست دادن میزبانی هفتمین کنفرانس کشور‌های غیرمتعهد توسط عراق شد که صدام از این طریق می‌توانست شرایط خود را برای صلح بر ایران تحمیل کند.

منابع

[۱]- برای بررسی این موضوع می‌توان به قطعنامه ۵۱۴ شورای امنیت سازمان ملل متحد اشاره کرد.

[۲]- عملیات رمضان (ورود به خاک عراق برای تنبیه متجاوز)، چ ۳، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، تهران ۱۳۹۱، ص ۲۱.

[۳]- تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق، علایی، حسین. ج ۱، مرزوبوم، تهران ۱۳۹۵، ص ۵۳۹-۵۴۳

[۴]- روزشمار جنگ ایران و عراق (عبور از مرز)، ج ۲۰، لطف‌الله زادگان، علی‌رضا، چ ۱، مرکز تحقیقات و مطالعات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، تهران ۱۳۷۹، ص ۲۸-۳۰.

[۵]- عملیات رمضان (ورود به خاک عراق برای تنبیه متجاوز)، ص ۲۴

[۶]- بختیاری و معین وزیری، ارتش جمهوری اسلامی ایران در هشت سال دفاع مقدس، نبرد‌های غرب دزفول، ج ۶، ص ۱۱۲.

[۷]- تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق، ص ۵۴۷.

[۸]- بررسی مسائل اساسی جنگ (در آثار منتشرشده ارتش و سپاه)، درودیان، محمد، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران ۱۳۹۶، ص ۵۶۳.

[۹]- ارتش جمهوری اسلامی ایران در هشت سال دفاع مقدس، ج ۶، ص ۱۱۸.

انتهای پیام/ ۱۴۱



منبع خبر

عبرت‌های عملیات رمضان از نگاه شهید صیاد شیرازی/ درسی که این عملیات به بعثی‌ها داد بیشتر بخوانید »

مگه قرار نبود آمریکا همه جا رو آباد کنه؟

مگه قرار نبود آمریکا همه جا رو آباد کنه؟


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق کانال تلگرامی بیسیمچی مدیا نوشت: وضعیت غرب پرستان بعد از نابودی افغانستان پس از بیست سال حضور نظامی آمریکا در آنجا!

مگه قرار نبود آمریکا همه جا رو آباد کنه؟

چی شد پس؟

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.





منبع خبر

مگه قرار نبود آمریکا همه جا رو آباد کنه؟ بیشتر بخوانید »

شما را به نوکری اباعبدالله دعوت می‌کنم/ تلاش ما بالابردن پرچم اسلام است

شما را به نوکری اباعبدالله دعوت می‌کنم/ تلاش ما بالا بردن پرچم اسلام است


شما را به نوکری اباعبدالله دعوت می‌کنم/ تلاش ما بالابردن پرچم اسلام استبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، شهید مدافع حرم حسن عبدالله زاده فرزند سردار احمد عبدالله زاده در سال ۱۳۶۵ در اهواز به دنیا آمد. از اعضای نیروی قدس سپاه پاسداران بود که در جریان جنگ سوریه اولین بار در سال ۱۳۹۴ داوطلبانه و با اصرار خودش برای دفاع از حرم اهل بیت (ع) به سوریه رفت. او فرزند رئیس سابق سازمان حفاظت اطلاعات ناجا بود و ۱۳ خرداد امسال در مسیر دیرالزور به تدمر در تله دشمن به شهادت رسید.

در ادامه وصیتنامه این شهید را می‌خوانید.

«فَلْیُقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ الَّذِینَ یَشْرُونَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا بِالْآخِرَةِ ۚ وَمَنْ یُقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیُقْتَلْ أَوْ یَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِیهِ أَجْرًا عَظِیمًا (نسا آیه ۷۴)

الذین امنوا یقاتلون فی سبیل الله و الذین کفروا یقاتلون فی سبیل الطاغوت فَقاتِلُوا أَوْلِیاءَ الشَّیْطانِ إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطانِ کانَ ضَعیفاً (نسا آیه ۷۶)

إِنَ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوَالَهُمْ بِأَنَ لَهُمُ الْجَنَّةَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَ یُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَیْهِ حَقّاً فِی التَّوْرَاةِ وَ الْإِنْجِیلِ وَ الْقُرْآنِ وَ مَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذی بایَعْتُمْ بِهِ وَ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ (توبه آیه ۱۱۱)

با خواندن این آیات و آیات مشابه این، دیگر دهانم بسته است از توصیف و گفتن قدر و عظمت قتال فی سبیل الله و شهادت در راه خدا

خوشا به حال آنان که با شهادت رفتند

ما نمک خورده عشقیم به زینب (س) سوگند، پاسداران دمشقیم به زینب (س) سوگند

سلام می‌کنم خدمت همه خانواده‌ام، دوستان و آشنایان

و از همه تقاضا دارم که این بنده حقیر و سرتاپا تقصیر را حلال کنند. من با توجه به شناختی که از خود دارم می‌دانم که حق‌های زیادی از شما دوستان و آشنایان ضایع کرده‌ام، لذا عاجزانه از شما تقاضا دارم که این بنده سرتاپا تقصیر را حلال کنید و بدی‌های م را به بزرگی و کرم خود ببخشید که من خیلی حقیرتر و عاجزتر از اینم که بتوانم جبران کنم.
و، اما بعد: من همیشه از خداوند متعال درخواست داشتم که من را به فیض و مقام شهادت برساند و من هم این لیاقت را داشته باشم تا در زمره شهدا به حساب آیم و از این فیض نامتناهی خدا نسبت به بندگان مخلصش برخوردار گردم، هرچند من کجا و شهدا کجا! من کجا و مقام و منزلت ایت عارفان مخلص خدا کجا!

در دل همیشه دوست دار این آرزوی بزرگ بوده‌ام و از خدا باز هم می‌خواهم که نصیب من و تمامی کسانی که آرزوی شهادت در دل و قلب و جانشان شعله می‌کشد گرداند که به قول مولای متقیان علی (ع) اگر شهید نشدی، می‌میری! و این مردم بدترین چیزی است که می‌شود برای مشتاقان اتفاق بیافتد و در بستر یا گوشه بیمارستان جان دهند.

انشالله به مدد مولا و مادرمان حضرت زهرا (س) من نیز در راه دفاع از حم عقیله بنی هاشم زینب کبری (س) و بی بی سه ساله قیه (س) جان ناقابل خویش را فدا کنم و مهر مدافع حرم ناموس آل الله نیز بر پیشانی و سنگ قبرم حک گردد، شاید بدین وسیله من نیز بتوانم با خون خویش این شجره طیبه را به قد قطره‌ای آبیاری کرده باشم و خدمتی کوچک در راه اعتلای پرچم اسلام و تشییع انجام داده باشم.

یک نکته هست و این نکته این است که ما بالاترین و پرثمرترین و پرفایده‌ترین کاری که می‌توانیم انجام دهیم تا بلکه سبب حرکت و جوششی در جامعه شده باشیم و بالاترین کار فرهنگی و تبلیغی که می‌توانیم انجام دهیم تا شاید سبب خیری شده باشیم. این است که در راه خدا شهید شویم. زیرا خون شهید می‌جوشد و سبب حرکت در جامعه می‌شود. این خون است که سبب بیدار شدن دوستان را اطرافیان و هم محلی‌ها و هم شهی‌ها می‌شود و این بالاترین کاری است که یک انسان می‌تواند د طول زندگی خویش انجام دهد.

دوستان و رفقا و خانواده عزیزم

از خدا بخواهید تا من و شما به این خیل عظیم شهدا بپیوندیم و در جوا حضرت سیدالشهدا تا ابدیت بمانیم، که باشد قرار و وعده ما جنت الحسین، دنیا برای سینه زدن جایمان کم است

نکته دوم اینکه: این بنده حقیر هرچه در طول عمر ناچیز خود کسب کرده‌ام تمامی آن ا صدقه سری حضرت سیدالشهدا می‌دانم و به این ایمان دارم که تمام زندگی و دارایی من فقط و فقط به خاط نوکری آستان دردانه و عزیز اربابمان حضرت علی اکبر (ع) است و چه برکت و فیضی است از پایین پای اربابمان به زندگی ما سرازیر شده است؛ لذا خودم و شما را به نوکری و آستان بوسی دعوت می‌کنم و انشالله تا ابدیت در جوار حضرت علی اکبر (ع) و پدر بزرگوارشان ارتزاق رزق کنیم و به قدر لحظه‌ای از این خانه و خانواده جدا نشویم. باشد که گوشه چشمی به ما کرده و از خزانه کرم خویش توفیق شهادت و جهاد در راهتان را نصیب ما کنند، انشالله

نکته بعدی این است که ما راه خویش را بر پایه خدمت و اگر بشود تاثیرگذاری انتخاب کرده‌ایم یعنی آمده‌ایم تا کاری کرده باشیم و باری برداشته باشیم و بتوانیم تاثیر مثبتی در جامعه بگذاریم، نه به خاطر شخصی مشخص و واحدی و نه برای حزب و گروهی! تمام تلاش و انگیزه ما بالابردن پرچم اسلام است و هرکه در این مسیر باشد ما نیز پشت سر او و حامی او هستیم و الا ما را بخیر و او را به سلامت! ما نیامده‌ایم که کسی را بالا ببریم و یا پایین بیاوریم، ما در خدمت اسلام و رهبری هستیم و هوش و حواسمان به فرمایشات ایشان است.»

انتهای پیام/ ۱۴۱



منبع خبر

شما را به نوکری اباعبدالله دعوت می‌کنم/ تلاش ما بالا بردن پرچم اسلام است بیشتر بخوانید »