جهادسازندگی

روایت سنگرسازانی که بی‌سنگر بودند


به گزارش مجاهدت از خبرنگار فرهنگ دفاع‌پرس، پانزدهمین قسمت برنامه «جبهه» که با سالروز میلاد امام حسن مجتبی (ع) همزمان شده بود به روایت عملیات‌های ویژه و جسورانه‌ای اختصاص داشت که رزمندگان ایرانی برای نفوذ به خاک دشمن انجام دادند؛ از شناسایی و خرابکاری در خطوط دشمن تا ضربات مهلکی که معادلات جنگ را تغییر داد.

طریق‌القدس: روایتی از شجاعت خرازی و غافلگیری دشمن
در بخش اول برنامه، سیدمحمد لاله‌زار فرمانده قرارگاه کربلا و قرارگاه نوح نبی (ع) مهمان برنامه بود و از داستان عملیات طریق‌القدس گفت.

وی در ابتدا گفت: «قهرمان داستان طریق‌القدس، شهید سرلشکر حسین خرازی بود. آخرین رده چیدمان در جنگ با دشمن، توپخانه بود که او توانست ساعت ۱۲ شب توپخانه ارتش دشمن را خفه کند. چند عملیات بزرگ ما مدیون شجاعت و شهامت و دور زدن دشمن توسط شهید حسین خرازی بود؛ من هم همراه‌ایشان بودم از نزدیک شاهد این شجاعت‌ها بودم؛ همچنین باید یادی کنیم از سردار حسن باقری، مغز متفکر جنگ و مهندسی جنگ. اینجا جای دکتر ابوالفضل حسن‌بیگی خالی هست؛ مجری جاده پشت رملی‌ایشان بود که اکنون در بیمارستان بستری هست، برای شفای‌ ایشان دعا می‌کنیم.»

لاله‌زار ادامه داد: «مسئولیت عبور از قسمت دیگری از این جاده با من بود. جایی که دیگر امکان ساختن راه نبود و اگر بیشتر پیش می‌رفتیم دشمن متوجه می‌شد. عملیات باید سرّی می‌ماند و اگر لو می‌رفت، طریق‌القدس شکست می‌خورد و ما متضرر می‌شدیم. این عملیات بعد از عزل بنی‌صدر خائن بود که فرمانده کل قوا بود و تجهیزات در اختیار او بود. بعد از سخنرانی امام (ره)، نیرو‌ها به جبهه سرازیر شده بودند، ولی تجهیزات نبود. بعد از عزل بنی‌صدر، اولین عملیات، ثامن‌الائمه (ع) بود که به آزادسازی آبادان و ماهشهر بعد از یک سال انجامید. دومین عملیات موفق طریق‌القدس در سال ۱۳۶۰ بود که پر از درس هست. در این عملیات، دشمن را که به استان رسیده بود، هورالعظیم را گرفته و تا پشت حمیدیه آمده بود به عقب راندیم. شهید حسن باقری و محمد باقری و سایر فرماندهان و مهندسان جهاد طراحی کردند که چگونه دشمن را دور بزنیم؛ چون مستقیم نمی‌توانستیم وارد استان شویم. از دریای رمل جاده‌ای ساختیم و نیرو‌های ما از دهلاویه به چذابه برسند. من در این عملیات مسئول عبور با فرش‌های باتلاقی شدم که هر جا ماشین‌آلات گیر می‌کردند، عبور می‌کردیم.»

وی در ادامه گفت: «آن شب باران گرفت و زمان بارندگی، رمل ماسه بادی مثل آسفالت می‌شود و به عبور رزمندگان ما کمک کرد. ما باید دشمن را دور می‌زدیم. پشت تپه‌های «الله‌اکبر» جاده ساختیم و قهرمان این عملیات سرلشکر شهید حسین خرازی هست. این فرمانده شجاع، ترسی در وجودش نبود. تا اینکه حوالی ۱۲ شب پشت توپچی دشمن را گرفت و نیرو‌های ما در دهلاویه با کمترین خسارت به لشکر امام حسین (ع) رسیدند. اصل قضیه بر غافلگیری بود. نیروهای دشمن وقتی می‌دیدند که توپخانه گرفته شده، تضعیف می‌شدند و از این بابت خوب بود.»

لاله‌زار همچنین گفت: «روزی که می‌خواستیم حمله کنیم، همراه با شهید صیاد شیرازی آخرین شناسایی را انجام دادیم. وقتی برگشتیم یکی از برادران چیزی در گوش صیاد گفت و او رنگش پرید. یکی از بچه‌های اطلاعات عملیات را دشمن گرفته بود و ما نگران این بودیم که چون او زیر شکنجه هست، عملیات لو نرود. بعداً جنازه این شهید بزرگوار را پیدا کردیم که زیر شکنجه‌ها لب باز نکرده بود که اگر کرده بود، دشمن عملیات را می‌فهمید. وقتی حسین خرازی قهرمان هست و نوک پیکان همه عملیات‌هاست، او تنها نیست، بلکه اتاق فکر قوی و مدیریت جنگ پشت سر اوست. زمان عملیات چند گردان آماده کنار او بودند که اگر عملیات به مشکل برخورد، چند گردان نیروی ذخیره داشته باشیم. نیروی هوایی و هوانیروز، مهندسی جنگ را در اختیار داشتیم. زمانی که می‌خواستیم جیپ حسین خرازی را حرکت دهیم، آن را پشت بلدوزر بستیم و حرکت دادیم. در کنار او شهید احمد کاظمی، و نفراتی از ارتش و سپاه و هوانیروز و نیروی هوایی و سایر نیرو‌های جمهوری اسلامی حضور داشتند.»

مهمان بخش دوم این برنامه، «قاسم صرافان» شاعر بود که به مناسبت سالروز ولادت امام حسن مجتبی (ع) اشعاری را در مدح کریم اهل بیت خواند.

پل بعثت؛ ابتکار و شجاعت در عبور از اروند
مهمان بخش بعدی برنامه «جبهه» سیدهاشم بنی‌هاشم، مدیر اجرایی پروژه پل بعثت بود. او در ابتدا گفت: «شبکه آبرسانی و برق‌رسانی تعدادی از روستا‌ها را در زمان جنگ ما انجام دادیم. آن زمان مهندس ساختمان بودم و تحصیل‌کرده دانشگاه علم و صنعت؛ همچنین عضو شورای مرکزی جهاد سازدگی خراسان بودم. وقتی جنگ شد، ستاد پشتیبانی جهاد سازندگی کمک‌های مردمی را جمع می‌کرد و همچنین از نظر کار‌های فنی و مهندسی حضور پیدا می‌کردیم. به نظرم اگر هدفی داشته باشیم و برایش برنامه‌ریزی کنیم و با شجاعت عمل کنیم، می‌توانیم به هدفمان برسیم.

بنی‌هاشم در ادامه گفت: «روایتی که راجع به پل بعثت می‌خواهم بگویم، روایتی هست که خودم در آن مشارکت داشتم؛ مدیر اجرایی پل بعثت بودم و از اول تا آخر این پروژه حضور داشتم. بعد از عملیات والفجر ۸ که عبور از اروندرود بود، نیاز داشتیم که عبور مطمئنی داشته باشیم. پل‌های متعددی ساخته و به سرعت طراحی و اجرا شد، ولی هیچ‌کدام بادوام نبود و در دید دشمن بود و بمباران می‌شد؛ یا اینکه جزر و مد آب، آن پل‌ها را خراب می‌کرد. تصمیم جهاد سازندگی با هماهنگی فرماندهان جنگ این بود که پل مطمئنی را روی اروندرود بزنیم. در جهاد سازندگی مرکز مطالعات داشتیم که مهندسان آنجا همفکری می‌کردند و تصمیم گرفته شد این پل لوله‌ای باشد و از طریق شمع‌کوبی آن احداث شود. این امر از نظر من نامناسب بود، ولی باید اثبات می‌کردم که روش غلطی هست. از طریق شمع‌کوبی پل دیده می‌شد و در نهایت بمباران می‌شد. یکی از شرایط برای اجرای پل لوله‌ای استتار بود، در حالی که عرض رودخانه ۹۰۰ متر بود، عمق رودخانه ۱۳ متر بود و اختلاف ارتفاع در جزر و مد سه متر و ۴۰ سانت بود.»

وی ادامه داد: «در فروردین‌ماه همزمان با روز مبعث بود که این را شروع کردیم و به نام «بعثت» نام‌گذاری کردیم. هنوز بعضی از موارد پل برای‌مان روشن نبود. لوله‌هایی از کارخانه لوله‌سازی اهواز برای‌مان آمد که از آن استفاده می‌کردیم و اینکه ان لوله‌ها را چگونه در اروند مستقر کنیم، برایمان جای سؤال بود. تصمیم گرفتیم لوله‌ها را شناور کنیم؛ درباره آن در مرکز مطالعات بحث کردیم. در نهایت از طریق شناور پنج لوله را در کنار هم قرار دادیم و بستیم. آب مد برعکس به سمت خشکی می‌رفت و لوله‌های شناور غرق شد. با خود گفتیم شکست خوردیم. برای ما ایمنی و اطلاعات مهم بود. بعد از آن، اسم پل بعثت را به «رمضان» تغییر دادیم. سپس اشکالات کار را درآوردیم و متوجه شدیم برزنتی که سر لوله بسته بودیم، سر خورده بود و این پنج تا را به یکی یکی تبدیل کردیم. برزنت‌ها را بستیم؛ دیدیم مقداری آب داخلش رفته و نمی‌دانستیم چگونه باید این لوله را از داخل نهر حمل می‌کردیم و شناور کنیم. ریسک بزرگی کردیم. گفتیم مقدار آبی که داخل لوله هست از داخل نهر به داخل اروند می‌رود و به ساحل می‌رسد. این لوله از داخل نهر وارد اروند شد و گویا خدا مرحمتی به ما کرد و ما توانستیم لوله‌ها را در این نهر خروشان به ساحل برسانیم. روی لوله نوشتیم الله اکبر.»

وی در ادامه گفت: «این پل را اکنون به خاطر لایروبی اروندرود جمع کرده‌اند؛ ولی دو سال پیش نمونه‌ای از این پل را در یادمان والفجر ۸ ساختیم. کسانی که از منطقه بازدید می‌کنند، قسمتی از این پل را می‌توانند ببینند. این یک تکنولوزی دانش فنی هست و باید دانش داشته باشید تا بسازید.»

انتهای پیام/ ۱۲۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

روایت سنگرسازانی که بی‌سنگر بودند بیشتر بخوانید »

وصیت چند خطی یک شهید برای بخشیدن همه اموالش به جهاد

وصیت چند خطی یک شهید برای بخشیدن همه اموالش به جهاد


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «علی ایمانیان» در سال ۱۳۳۶ در نجف‌آباد اصفهان به دنیا آمد و دوران ابتدایی و متوسطه را در نجف آباد گذراند. قبل از انقلاب اعلامیه‌ها و نوار‌های حضرت امام (ره) را که از نجف و پاریس می‌آمد پخش می‌کرد و به همین دلیل چندین بار توسط ساواک دستگیر شد، ولی چون مدرکی از او نداشتند آزاد شد.

در سال ۱۳۵۷ با شنیدن خبر زلزله عازم طبس شد و به ترمیم خرابی‌های ناشی از زلزله مشغول شد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی در جهاد سازندگی اردل شهرکرد به همراه اکبر فتاح‌المنان و شهید حسین سمندری و… خدمات زیادی را به محرومین ارائه کرد. علی در سال ۱۳۵۹ موفق به اخذ فوق دیپلم فنی از مرکز تربیت معلم فنی – حرفه‌ای شهید مهاجر اصفهان شد و در آزمون ورودی دانشگاه در رشته مهندسی عمران دانشگاه صنعتی اصفهان پذیرفته شد. وی در همان سال همزمان با شروع جنگ تحمیلی به همراه شهید حسین پارسا و شهید اکبر فتاح المنان عازم جبهه شد و در پشتیبانی جنگ جهادسازندگی اصفهان و مستقر در آبادان، به فعالیت پرداخت.

وصیت چند خطی یک شهید برای بخشیدن همه اموالش به جهاد

علی در عملیات شکست حصر آبادان، طریق‌القدس و فتح‌المبین شرکت داشت و در طول جنگ دوبار مورد اصابت گلوله و ترکش خمپاره قرار گرفت، ولی اجازه نداد که خانواده‌اش از این موضوع مطلع شوند، هنگامی که می‌خواست برای عملیات فتح‌المبین عازم شود، به مادرش گفت: «من این مرتبه شهید می‌شوم و جسدم هم در بین عراقی‎ها می‌ماند» تا اینکه در سال ۱۳۶۱ در عملیات فتح‌المبین در اثر اصابت گلوله به سمت راست بدنش به شهادت رسید.

وصیت چند خطی یک شهید برای بخشیدن همه اموالش به جهاد

او در آخرین ساعات زندگی‌اش در وصیتنامه کوتاهی نوشته است:

سه ساعت مانده به عملیات فتح کربلا

با سلام و دعای خیر، مقدار پولی که دارم جهت کمک به جبهه‌ها تحویل جهادسازندگی نجف‌آباد بدهید، علاوه بر آن مبلغ پنجاه هزار ریال دارم که بدهید برایم نماز بخوانند، چهل روزه قرضی دارم که از شما خواهش می‌کنم قضای آن را برایم بجا آورید. توفیق شما جهت خدمت به اسلام را از خداوند متعال خواستار و دعاگوی شما هستم. پدر، مادر و همسرم امیدوارم مرا ببخشند.

انتهای پیام/ ۱۴۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

وصیت چند خطی یک شهید برای بخشیدن همه اموالش به جهاد بیشتر بخوانید »

کار نیرو‌های مهندسی جهاد شب و روز نمی‌شناخت

کار نیرو‌های مهندسی جهاد شب و روز نمی‌شناخت


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، در دوران دفاع مقدس واحد مهندسی جنگ بخش قابل توجهی از نیاز نیروی دفاعی کشور را در مقابله با دشمن برعهده داشت. این واحد توانسته بود اقدامات بزرگی را در صحنه جنگ پدید آورد که ریشه حرکت آن از پس از انقلاب و با فعالیت‌های سازندگی و جهادی و حاکم شدن روحیه بسیجی آغاز و ثمره آن در دفاع مقدس با طراحی و ساخت ادوات مهندسی و رزمی در عرصه نوآوری و ابتکار و کمک به یگان‌های نظامی در ایجاد خطوط پدافندی دیده شد.

سید جواد میرشفیعیان از نیرو‌های جهاد سازندگی دوران دفاع مقدس از ابتدای شروع جنگ در سال ۱۳۵۹، به همراه گروهی از هم کلاسی‌ها و هم مدرسه‌ای‌ها داوطلب حضور در جبهه‌ها شدند و از طریق جهاد سازندگی استان اصفهان به جبهه رفتند و در آنجا به جهاد استان فارس در خرمشهر و آبادان پیوستند. روایت او از فعالیت مهندسی رزم و جهاد سازندگی روایت سلحشورانه‌ای از حضور در خط مقدم تا پشتیبانی جبهه است که سنگرسازان بی سنگر آن را رقم زدند.

در ادامه مشروح مصاحبه خبرنگار خبرگزاری دفاع مقدس با وی را می‌خوانید.

من در عملیات الی بیت المقدس فرماندهی یکی از گردان‌های مهندسی رزمی جهاد استان فارس که با قرارگاه نصر مشترکا اقدام می‌کردیم را برعهده داشتم و در دوران‌های مختلف مسوولیت مهندسی رزمی را در رده‌های مختلف تا این اواخر برعهده گرفتم.

استفاده از همه بضاعت جهاد در دفاع مقدس/ تجربه در طول زمان مهمترین دستاور جهاد بود

جهاد در ابتدای دفاع مقدس امکانات و وسایل زیادی نداشت. ولی در طول دوران دفاع مقدس مجموعه و ساختار خود را با به کارگیری نیرو‌های مردمی و اقشار مختلف تقویت کرد. در طول عملیات‌های مختلف تا قبل از بیت المقدس با استفاده از ابزار، امکانات و ماشین آلات به جای مانده از دشمن بعثی در برخی مناطق عملیاتی و به کارگیری آن‌ها و تعمیر ماشین آلات مهندسی که در انبار‌های اسقاطی دیگر ارگان‌ها وجود داشت، استعداد خود را در خدمت جنگ گرفت. در اواخر جنگ نیز توجه دولت بیشتر شد و امکاناتی به جهاد دادند. اما نکته مهم کسب تجربه برادران جهادی در طول زمان و گذشت روز‌ها بود. با توجه به تجربه اندوزی و سازماندهی بهتر و ساختار منظم در طول زمان توانستند در عملیات‌های بیت المقدس و بعد‌ها در قواره منسجم‌تر ظاهر شوند. آنچه مهم است جهاد سازندگی در کل دوران دفاع مقدس با تمام بضاعت از همه نیرو‌های رزمنده ایران پشتیبانی کامل کرد در بخش‌های مختلف تمام و کمال کار مهندسی رزمی را انجام داد.

هماهنگی و وحدت نقش مهم جهاد سازندگی

جهادسازندگی در طول دفاع مقدس کار‌های مهمی انجام داد و در مناطق مختلف هم دستاورد‌های خوبی داشت که از جمله آن می‌توان به خارج کردن نهر آبادان از محاصره دشمن به واسطه جاده‌ای در منطقه هور اشاره کرد. جهاد توانست در باتلاق با احداث جاده‌ای ۱۹ کیلومتری آبادان محاصره شده کامل را به عقبه جبهه وصل کند و از آن طریق تدارکات و امکانات را وارد جزیره آبادان کند. به این سبب عملیات ثامن الائمه و شکست حصر آبادان اتفاق افتاد. تا قبل از بیت المقدس دستاورد‌های زیادی را جهاد در فعالیت‌های تحقیقاتی مهندسی، به کارگیری نیرو و پشتیبانی تقویت سپاه انجام داد که با کار نیرو‌های جهاد و حضور شان در یگان‌های سپاه واحد جهاد در سپاه پاسداران هم شکل گرفت. در عین حال پل‌های شناوری که در قبل از عملیات بیت المقدس روی بهمنشیر و امثال آن در غرب احداث کردند از کار‌های خوب جهاد سازندگی بود. شاید بتوان گفت مهمترین کار جهاد سازندگی در ایجاد وحدت بین نیرو‌های مسلح ارتش و سپاه و یگان‌‎های شرکت کننده بود. جهاد در مدیریت جنگ به خصوص ایجاد هماهنگی و وحدت بسیار نقش موثری داشت و واقعا به عنوان نیروی سوم و مهم در دفاع مقدس نقش آفرینی کرد.

از فتح المبین تا بیت المقدس

عملیات بیت المقدس بعد از فتح المبین انجام شد و ما بعد از تثبیت منطقه فتح المبین به منطقه عملیاتی بیت المقدس آمدیم. چند ماه جلوتر کار آماده سازی جبهه برای استقرار نیرو‌ها و یگان‌های نظامی و عملیاتی صورت گرفت. ما همیشه توسط قرارگاه مرکزی جنگ ارتش و سپاه به عملیات‌ها دعوت می‌شدیم و در جلسات مشترک همیشه حضور داشتیم که اینبار هم به این صورت حاضر شدیم.

کار بچه‌های مهندسی در جبهه بسیار دشوار و سخت بود. شب‌ها تا صبح باید در تاریکی شب جاده و کانال زده می‌شد، نیرو‌ها خاکریز به عنوان جان پناه درست می‌کردند و سنگر‌ها احداث می‌شد. تا قبل از عملیات جبهه باید کامل آماده می‌شد مواضعی که از دشمن تصرف می‌کردیم باید مستحکم می‌شد و مسوولیت این کار‌ها برعهده جهاد سازندگی بود.

یکی از کار‌های مهمی که جهاد انجام داد ارائه خدمات فنی و خودرویی به نیرو‌های مستقر در جنگ بود. با ایجاد و تاسیس تعمیرگاه‌های بزرگ، هرجا یگان‌ها نیازمند تعمیرات بودند نیرو‌های جهادی به سراغشان می‌رفتند و ادوارت و ماشین آلات را راه اندازی می‌کردند و به رزمندگان تحویل می‌دادند.

کار جهاد قبل و بعد از عملیات‌ها تازه شروع می‌شد

من در حین عملیات ثامن دوستان عزیز و خوبی از دست دادم مثل شهید علی اصغر مرادی که از نیرو‌های جهادی فارس بود، مثل شهید اینانلو که نیروی بسیار شجاع بود. در همان عملیات برای چندمین بار سخت مجروح شدم و یک شب در بیمارستان بودم، با این حال صبح به عملیات برگشتم و تا ظهر بخشی از کار‌ها را که برعهده داشتیم جلو بردیم.

دوستان در کار مهندسی و یگان‌های جهاد شبانه روزی زحمت می‌کشیدند. اگر نیروی رزمنده چند شب عملیات می‌کرد و بعد در موضعی که جهاد درست کرده بود به دفاع می‌پرداخت جهاد بعد از عملیات کارش شروع می‌شد، راه می‌ساخت، ماشین آلات را تامین می‌کرد، موضع جدید می‌زد، و همیشه کار شبانه روزی و ارائه خدمات ادامه داشت.

انتهای پیام/ ۱۴۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

کار نیرو‌های مهندسی جهاد شب و روز نمی‌شناخت بیشتر بخوانید »

پیام‌های تسلیت‌ در پی ارتحال دو تن از علما

پیام‌های تسلیت‌ در پی ارتحال دو تن از علما



در پی رحلت آیت الله سید محمد فقیه نی‌ریزی نماینده مردم فارس در مجلس شورای اسلامی و آیت‌الله سید مجتبی رودباری پیام‌های تسلیتی از سوی شخصیت‌ها صادر شد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، سیدابراهیم رئیسی رئیس جمهور در پیامی با تسلیت درگذشت حضرت آیت‌الله سید محمد فقیه نی‌ریزی به محضر رهبر معظم انقلاب، نمایندگان محترم مجلس خبرگان رهبری، مردم شریف استان فارس و شهرستان نی‌ریز و به ویژه بیت مکرم آن مرحوم، از درگاه خداوند برای ایشان علو درجات و هم‌نشینی با ائمه اطهار(ع) و برای بازماندگان صبر و سلامتی مسألت کرد.

متن پیام رئیس جمهور به شرح زیر است:

«بسم الله الرحمن الرحیم

انا لله و انا الیه راجعون

درگذشت حضرت آیت الله سید محمد فقیه نی‌ریزی، نماینده مردم استان فارس در مجلس خبرگان رهبری و نماینده ولی فقیه و امام جمعه شهرستان نی‌ریز، موجب تاسف و تاثر خاطر شد.

این روحانی پارسا و انقلابی که از مبارزان نهضت امام خمینی (ره) بود، پس از پیروزی انقلاب اسلامی در جایگاه‌های مختلف خدمتگزاری، صادقانه ایفای نقش کرد و همواره در خدمت مردم و انقلاب بود.

از اولین فعالیت‌های ایشان در اوایل انقلاب مشارکت موثر در تشکیل نهادهای سرنوشت‌ساز انقلاب نظیر کمیته انقلاب اسلامی، سپاه پاسداران، جهاد سازندگی و نهضت سواد آموزی بود و پس از آن، در کنار بیش از چهار دهه امامت جمعه شهرستان نی‌ریز و دو دوره نمایندگی مردم استان فارس در مجلس خبرگان رهبری، با انجام فعالیت‌های گوناگون اجتماعی و عام‌المنفعه خدمات ماندگاری از خود به یادگار گذاشت.

اینجانب این ضایعه را محضر رهبر معظم انقلاب، نمایندگان محترم مجلس خبرگان رهبری، مردم شریف استان فارس و شهرستان نی‌ریز و به ویژه بیت مکرم آن مرحوم تسلیت می‌گویم و از درگاه خداوند برای ایشان علو درجات و هم‌نشینی با ائمه اطهار (ع) و برای بازماندگان صبر و سلامتی مسألت دارم.

همچنین معاون اول رئیس جمهور در پیامی با تسلیت درگذشت آیت‌الله سیدمحمد فقیه نماینده مردم فارس در مجلس خبرگان اظهار داشت: این فقیه انقلابی و یار دیرین امام و انقلاب در عمر پر برکت خود کارنامه ارزشمند و پرافتخاری برجاگذاشتند که یقینا در خاطر مردم قدرشناس ایران بویژه مردم استان فارس باقی خواهد ماند.

متن پیام محمد مخبر به این شرح است:

انالله و انا الیه راجعون

درگذشت عالم وارسته و مجاهد آیت‌الله سید محمد فقیه  موجب تأثر و تألم فراوان شد.

این فقیه انقلابی و یار دیرین امام و انقلاب در عمر پر برکت خود کارنامه ارزشمند و پرافتخاری برجاگذاشتند که یقینا در خاطر مردم قدرشناس ایران بویژه مردم استان فارس باقی خواهد ماند.

اینجانب این ضایعه را به حوزه‌های علمیه، علاقمندان و به ویژه بیت مکرم آن مرحوم و همچنین مردم  استان فارس تسلیت می‌گویم و از درگاه خداوند بزرگ برای آن عالم پرهیزگار، غفران و رحمت الهی و برای بازماندگان صبر و اجر مسألت دارم.

عاون اول رئیس جمهوری در پیامی درگذشت آیت الله «سید مجتبی رودباری» نیز را تسلیت گفت و از درگاه خداوند متعال برای این عالم گرانقدر، غفران و رحمت الهی و برای بازماندگان صبر و اجر مسألت کرد.

متن این پیام معاون اول رئیس‌جمهور به این شرح است:

انالله و انا الیه راجعون

درگذشت عالم وارسته آیت الله سید مجتبی رودباری موجب تأثر و تألم خاطر شد.

این عالم و روحانی پرهیزکار از شاگردان مبرز عالمان بزرگ حوزه های علمیه نجف و قم همچون آیت الله العظمی بروجردی، آیت الله العظمی میرزا هاشم آملی، آیت الله خوئی، آیت الله العظمی حکیم و بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی بود که عمر پربرکت خود را در راه فراگیری علم و دانش و همچنین تربیت شاگردان برجسته صرف کرد.

اینجانب این ضایعه را به حوزه‌های علمیه، علاقمندان و به ویژه بیت مکرم آن مرحوم و همچنین مردم  استان گیلان تسلیت می‌گویم و از درگاه خداوند بزرگ برای آن عالم پرهیزگار، غفران و رحمت الهی و برای بازماندگان صبر و اجر مسألت دارم.

همچنین سرتیپ پاسدار خلبان علی عبداللهی معاون هماهنگ کننده ستاد کل نیروهای مسلح نیز طی پیامی فقدان آیت الله سید مجتبی رودباری را تسلیت گفت.

متن پیام معاون هماهنگ کننده ستاد کل نیروهای مسلح به شرح ذیل است:

( إِذَا مَاتَ الْعَالِمُ ثُلِمَ فِی الْإِسْلَامِ ثُلْمَةٌ لَا یَسُدُّهَا شَیْءٌ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ )

 ارتحال فقیه وارسته ، عالم مجاهد و روحانی فرزانه آیت الله سید مجتبی رودباری (ره) موجب تاثر و تاسف فراوان گردید.

بی شک  یاد، نام و مجاهدت های آن عالم جلیل القدر  که در زمره برجستگان روحانیت استان گیلان  عمر شریف و با برکت خود را صرف ترویج‌ و نشر معارف مکتب اهل بیت عصمت و طهارت کرد  برای همیشه در حافظه تاریخی ملت شریف ایران بویژه خطه پرافتخار  گیلان زنده و باقی الصالحات آن فقیه نیک نفس و خیراندیش خواهد بود.

اینجانب ضمن عرض تسلیت این ضایعه مولمه به محضر حضرت ولی عصر ( عج ) و نایب بر حقش رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت امام خامنه ای (مد ظله العالی) ، جامعه روحانیت ، حوزه‌های علمیه و مردم شریف استان گیلان ؛ برای آن فقید سعید علو درجات و رحمت واسعه الهی و همنشینی با ابا عبدالله الحسین علیه  و برای بازماندگان و مصیبت دیدگان محترم صبر ، شکیبایی و ثبات قدم مسئلت می کنم.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پیام‌های تسلیت‌ در پی ارتحال دو تن از علما بیشتر بخوانید »

.

شرح شهادت شهید «پارسا» از زبان همرزمانش


به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، شهید «حسین پارسا»، یکی از نیرو‌های شاخص جهاد نجف‌آباد، در اولین روز مهر سال ۶۰ در سن ۲۴ سالگی طی عملیات ثامن‌الائمه به شهادت رسید.

در فیلم پیش رو که توسط ابوالقاسم مهدی‌پور و مرحوم محمود اصفهانی در مهر سال ۶۰ در حوالی آبادان ضبط شده، عبدالحسین ایزدی از نیرو‌های جهاد‌سازندگی نجف‌آباد، چند روز بعد از اتمام عملیات ثامن‌الائمه، در محل شهادت شهید حسین پارسا به بیان خاطراتی از شب شهادت این شهید می‌پردازد.

ایزدی که سه برادرش به نام‌های عبدالحسین، عبدالرحیم (عظیم) و محمد‌رضا در طول دفاع‌مقدس به شهادت رسیده‌اند، در ابتدای صحبت‌هایش از جهاد اصفهان می‌گوید که در آن زمان، به دلیل فعالیت‌های مشترک جهاد نجف‌آباد و اصفهان، گاهی جهاد نجف‌آباد را با نام اصفهان نیز اطلاق می‌شد.

طبق روایت ایزدی، چند شب مانده به شروع عملیات ثامن‌الائمه و شکستن حصر آبادان، به جهاد نجف‌آباد ماموریت می‌دهند که سنگری را ویژه اورژانس در خط‌مقدم احداث کنند که برای این‌کار، شهید پارسا و ایزدی هر کدام یک وانت سیمرغ و تعدادی نیرو سوار کرده و با اختلاف زمانی ۱۵ دقیقه به سمت جبهه فیاضیه راه می‌افتند.

خودروی شهید پارسا که عقب آن تعدادی نیرو و مقداری تجهیزات مانند نبشی آهن، گونی و بیل وجود داشته، در مسیر به دلیل حرکت با چراغ خاموش، با تویوتایی از روبه‌رو شاخ به شاخ شده و تعدادی از نیرو‌ها از جمله پارسا زخمی می‌شوند.

وقتی ایزدی به خودروی پارسا می‌رسد، تلاش می‌کند پارسا را که از ناحیه دهن نیز زخمی شده، به همراه دیگر مصدومان به عقب بفرستد، ولی شهید پارسا زیر بار نرفته و با اصرار، خودروی ایزدی را گرفته و حرکت می‌کند.

فیلم در این‌جا قطع می‌شود، ولی عبدالمحمود ایزدی در مصاحبه‌ای حضوری، ادامه ماجرا را این‌گونه تعریف کرد: «مصدوم‌ها را سریع تحویل دادم و حدود نیم‌ساعت بعد برگشتم. کمی که در مسیر جلو آمدم، دیدم خودروی شهید پارسا در محل ضبط فیلم رها شده و هیچ‌کس در آن نیست. با پرس و سوال از نیرو‌هایی که در سنگر‌های اطراف بودند، متوجه شدم که در همین نقطه ترکشی به در خودرو برخورد کرده و با اصابت به پهلوی شهید پارسا، او را شهید کرده است.»

در بخشی از این فیلم که با چرخش دوربین در زاویه‌های مختلف همراه است، مرحوم محمود اصفهانی همکار ابوالقاسم مهدی‌پور فیلم‌بردار این فیلم، در حالی که روی خاکریزی نشسته دیده می‌شود.

کد ویدیو

انتهای پیام/ ۱۴۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شرح شهادت شهید «پارسا» از زبان همرزمانش بیشتر بخوانید »