جهادگر

این دندان‌پزشکان هر روز به امام‌زمان(عج) گزارش می‌دهند

این دندان‌پزشکان هر روز به امام‌زمان(عج) گزارش می‌دهند


گروه جامعه خبرگزاری فارس – پر بیراه نیست که می‌گویند کار جهادی روی زمین نمی‌ماند. در روزهایی که شیوع چند گرم ویروس تمام معادلات و مناسبات انسانی را جا به جا کرده و همه، برنامه‌های شان را به بعد موکول می‌کنند فعالیت‌های گروه منتظران ظهور شتاب بیشتری به خود گرفته است. گروهی از دندانپزشکان جوان که به تجربه، لذتی دامن‌گیر در کار جهادی دیده‌اند و حالا طعم زدودن محرومیت را با شیرینی هیچ موفقیت دیگری تاخت نمی‌زنند.

اگر چند دقیقه‌ای پای صحبت اعضای ثابت این گروه بنشینید خیلی زود دست گیرتان می‌شود که فعالیت‌های این دندانپزشکان جوان تنها به درمان بیماری‌های دهان و دندان خلاصه نشده است. آن‌ها در مرزهای شهرشان نماندند. نگاه‌شان را به دورترها، به قلعه‌گنج و بشاگرد و کرمان و هرمزگان و سیستان و خراسان و کرمانشاه فرستادند. لذت خدمت به زندانیانی با جرائم سبک و سنگین به تازگی به سیاهه خدمات گروه جهادی منتظران ظهور اضافه شده است. برنامه درمان بیماری‌های دهان و دندان در زندان‌ها موفق بوده و حالا قرار است این گروه از پزشکان هر ماه برای ویزیت زندانیان راهی ندامتگاه‌های مختلف کشور شوند. 

این دندان‌پزشکان هر روز به امام‌زمان(عج) گزارش می‌دهند

***دوره کارورزی جهادگرمان کرد 

سال 86 بود. از تعدادی دانشجوی دوره دندانپزشکی دعوت شد تا برای خوردن مهر گذراندن دوره کارورزی راهی اردویی جهادی شوند. برنامه با حضور کمتر از 15 پزشک آغاز شد و حالا تعداد پزشکان این گروه بسیجی به بیش از 500 نفر رسیده است. دکتر عادلی مسئول گروه جهادی منتظران ظهور ساده و بی‌تکلف از تجربه‌های نخست خدمت به محرومان می‌گوید. از روزهایی که سازماندهی آنچنانی در کار نبود اما کارها ها با همه سختی‌ها و امکانات نداشته پیش می‌رفت: «هنوز درست و حسابی پزشک نشده بودیم که به نخستین اردوی جهادی رفتیم. یادم هست دست خالی بودیم  اما بچه‌های گروه از هیچ خدمتی دریغ نمی‌کردند. دانشجویی که حالا برای خودش خانم دکتری در تهران شده و مطب دارد بچه‌های دورافتاده‌ترین آبادی‌های شهرهای جنوبی را دور خود جمع می‌کرد و در مسجد به آن قد و نیم قد ها آموزش صحیح مسواک زدن می‌داد تا بچه‌ها به دور از امکانات حداقل بتوانند بهتر از دندان‌های شان مراقبت کنند.»

این دندان‌پزشکان هر روز به امام‌زمان(عج) گزارش می‌دهند

*** ناامیدی خود کفر است

کار جهادی با همه سختی و زمختی‌اش لذتی دامن‌گیر دارد. نخستین اعضای این اردوها حالا از پزشکان پای ثابت کار جهادی هستند و هر حضورشان باعث اعتبار نام این گروه شده‌است. «عادلی» می‌گوید نمک‌گیر سفره خالی محرومان شدیم و دیگر مثل سابق نمی‌توانستیم بی‌تفاوت بمانیم: «من همیشه می‌گویم مسئولان پشت میز نشسته ما اگر بدانند مردم مناطق دورافتاده محروم تا چه اندازه به حضور آن‌ها در کنارشان مشتاق هستند و دلگرم حرف‌ها و اندک کارهای آن‌ها می‌شوند لحظه‌ای در دفاتر کارشان آرام و قرار نمی‌گیرند. باورتان نمی‌شود مردمی که به نداری می‌شناسیم شان چه معرفتی در آستین دارند. کافی بود بدانند گروهی جهادی از جوانان پزشک پایتخت می‌خواهند راهی آبادی‌شان شوند. نمی‌دانید چه ولوله‌ای در روستا به پا می‌شد و با چه اشتیاق خالصانه‌ای به پیشواز ما می‌آمدند. همان طور که می‌دانید ما به عنوان دنداپزشک به این روستاها سفر می‌کردیم. تجهیزات این رشته پزشکی همیشه جزو گرانترین‌ها بوده و هست. گاهی مجبور بودیم با امکانات و تجهیزات بسیار اندکی سفر کنیم. اما این روستاییان نواحی که ما به آن ها می‌گوییم «کم برخوردار» هیچ وقت برای ما کم نگذاشتند. همین که ما را در کنارشان می‌دیدند قدردان این بودند که آسایش و راحتی شهر را رها کرده‌ایم و برای کمک‌کردن به آن‌ها چند روزی قرار است در کنار محرومیت‌های شان زندگی کنیم.»

این دندان‌پزشکان هر روز به امام‌زمان(عج) گزارش می‌دهند

مسئول گروه جهادی منتظران ظهور می‌گوید در همین سفرهای نخست بود که فهمیدیم نیازهای این مردم محروم بیش از دسترسی به یک درمان ریشه دندان است: «فقر ایمان را نشانه می‌گیرد و کم‌کم آن را از دل مومن ناپدید می‌کند. در این اردوها بود که متوجه شدیم این مردم به جز فقر به نا امیدی عمیقی نیز دچار شده‌اند. خودشان می‌گفتند هر چند سال یک بار پای نماینده و مامور و مسئولی به شهرستان‌هایی که این روستاها از توابع آن‌ها بودند می‌رسد. می‌آیند و وعده‌ای می‌دهند و می‌روند.

این دندان‌پزشکان هر روز به امام‌زمان(عج) گزارش می‌دهند

وقتی برای نیازسنجی از آن‌ها پرسش می‌کردیم ناامیدانه جواب می‌دادند اما زمانی که می‌دیدند به فاصله چند ماه برای رفع آن نیازها دوباره به روستای‌شان آمده‌ایم سر از پا نمی‌شناختند. با یاری خداوند و عنایت اهل بیت (ع) خدمات این گروه از فعالیت دندانپزشکی فراتر رفت و ابعاد دیگری نیز پیدا کرد.»

***اعتبار می‌خواهید؟ مخلصانه خدمت کنید

گروه «منتظران ظهور» وابسته به هیچ نهاد و ارگانی نیست. همین یک جمله کافی است تا سوال‌های بی‌شماری از چگونگی تامین اعتبار سفرها و خدمات در سرمان چرخ بخورد. دکتر عادلی راوی روزهایی می‌شود که برای تامین اعتبار لازم برای محرومیت زدایی در یک روستا از سازمانی به نهاد دیگر می‌رفته و دست خالی به خانه اول بر می‌گشته است: «تصور اولیه این است که برای خدمت کردن و محرومیت‌زدایی باید پشتوانه‌ای محکم و حساب بانکی پر و پیمانی داشته باشیم. این دقیقا همان چیزی بود که نداشتیم. تعدادی دندانپزشک تازه فارغ‌التحصیل شده بودیم که در چنته‌مان تجربه دندان‌گیری هم نبود. برای تامین اعتبار به نهادهایی می‌رفتیم که پیش فرض‌مان این بود به گروه‌هایی مانند ما بدون آوردن اما و اگر و ایرادهای بنی‌اسرائیلی کمک می‌کنند. اما راستش را بخواهید هر وقت راه ما به یکی از این ارگان‌ها افتاد دست خالی و با انرژی ته کشیده شده از بحث و گفتگوی بی‌حاصل بر سر خانه اول‌مان برگشتیم. تا این که با یک راه ساده ورق برگشت و گروه کوچک ما که با عضویت پزشک‌های دیگر می‌رفت که بزرگ‌تر شود اعتبار بیشتری پیدا کرد.

این دندان‌پزشکان هر روز به امام‌زمان(عج) گزارش می‌دهند

مسئول این گروه جهادی می‌گوید کارها و خدمات پیشین گروه حکم تبلیغ موثر را برای فعالیت‌های جهادی بعدی پیدا کردند و از این مسیر گروه برای تامین امکانات راه هموارتری را طی کرد: «بیشتر جهادی‌ها دوست دارند در گمنامی و خلوت و بی هیاهو خدمت کنند. ما در نخستین اردوها فیلم و عکس و مصاحبه تهیه نمی‌کردیم. اما از سفری به بعد به دلیل معرفی این خدمات به این کار مجبور شدیم. پیش از سفر به شهرستان‌های مختلف، این عکس‌ها را در اختیار مسئولان ارشد استانی می‌گذاشتیم و آنها با دیدن خدمت مخلصانه اعضای گروه حاضر به همکاری با ما می‌شدند. آموزش و پرورش مدارس خالی را در اختیار گروه درمانی ما می‌گذاشت. فرمانداری حمل و نقل تجهیزات و سفر اعضای گروه را به عهده می‌گرفت و کمیته امداد هم  پرونده نیازمندان واقعی را در اختیارمان قرار می‌داد. به این شکل کارها سرعت بیشتری پیدا کرد و توانستیم خدمات بیشتری به محرومان ارائه کنیم. 

***کرونا جهاد را روی دور تند انداخت 

دکتر عادلی با خنده می‌گوید ما کرونا را زیاد تحویل نگرفتیم: «حقیقت این است که با شیوع و اپیدمی ویروس کووید 19 پیش فرض اولیه این بود که فعالیت حساسی مانند دندانپزشکی تعطیل شود و برگزاری اردوهای جهادی مسکوت بماند. اما آنچه در واقعیت اتفاق افتاد این بود که در یک سال گذشته این بیماری با وجود مخاطراتی که داشت فعالیت های ما را روی دور تند انداخت. کارها سرعت بیشتری به خود گرفتند و باب عرصه‌های دیگری برای خدمت به روی ما گشوده شد.»

گروه جهادی منتظران ظهور از نخستین گروه‌هایی بودند که اقدام به تولید ماسک استاندارد سه لایه برای نیازمندان کردند: «در هفته‌های اول شیوع این ویروس بود که کمبود ماسک اعلام شد. بیماری کرونا یک بیماری ویروسی و تنفسی است و استفاده از ماسک خطر ابتلا به آن را تا چند برابر کاهش می‌دهد. پس تهیه و تولید ماسک تبدیل به اولویت اول ما شد. با همکاری پزشکان گروه، هزینه‌هایی جمع آوری شد. از سویی دیگر از چند نفر از خیرانی که کارگاه و مواد اولیه در اختیار داشتند نیز دعوت به همکاری کردیم و خط تولید روزانه 3 هزار ماسک به این شکل راه‌اندازی شد. بسیاری از نیازمندانی که می شناختیم کسب و کارشان را از دست داده بودند. در همان روزها مقدمات توزیع اقلام غذایی هم در برنامه‌های مان گنجانده شد. در ماه مبارک رمضان هم  به مدت 20 شب غذای گرم در محله‌های حاشیه‌ای توزیع کردیم.»

***خدمت در یک کیلومتری بهشت 

از شیرین‌ترین تجربه اردوی جهادی که می پرسیم برای لحظاتی حرفی بین ما نمی رود. تصاویری از صورت های خندان بچه های قلعه گنج و ایرانشهر و دلگان پیش چشم دکتر عادلی می آید. یاد پیرمرد نیازمند خراسانی می افتد که می خواست جلوی اتوبوس پزشکان جهادگر تنها گوسفندش را قربانی کند و سر آخر اعضای گروه با اصرارهای شان منصرفش کردند. تشکرهای تمام نشدنی اهالی دورافتاده‌ترین روستاها که بعضی‌های شان دو سالی درد جانکاه دندان فاسد شده را تحمل کرده بودند را به یاد می‌آورد.

این دندان‌پزشکان هر روز به امام‌زمان(عج) گزارش می‌دهند

همه این اتفاق‌ها برایش شیرین است اما بی برو برگرد از اردوی اربعین سال گذشته به عنوان بهترین سفر جهادی‌اش یاد می‌کند: «سال گذشته به مدد خیران و اعضای 500 نفره پزشکان گروه موکبی با 18 یونیت دندانپزشکی برپا کردیم. این موکب در مسیر پیاده روی بود و یک کیلومتر تا بین‌الحرمین فاصله داشت. با همکاری 150 پزشک در 3 شیفت کاری به زائران حضرت اباعبدالله(ع) خدمات دندانپزشکی ارائه می‌کردیم. زائران اربعین معمولا 10 روز در راه پیاده‌روی هستند و خیلی از آن ها با درد دندان به مقصد می‌رسند. در این موکب برخی از پزشکان‌مان به زائران کشورهای دیگر مانند نیجریه‌ای ها نیز خدمات دندانپزشکی ارائه دادند. از موکب‌مان استقبال زیادی شد. با وجود کار زیاد خستگی در کار نبود و خدمت به زائران آقا سیدالشهدا (ع) نصیب پزشکان گروه ما نیز شد.»

این دندان‌پزشکان هر روز به امام‌زمان(عج) گزارش می‌دهند

***درمان در ندامتگاه

اعضای «منتظران ظهور» نخستین گروه جهادی هستند که سابقه خدمت در 14 ندامتگاه را در کارنامه‌شان ثبت کرده‌اند. همزمان با ایجاد تغییرات بنیادین راهبردی در دستگاه قضا اجازه ورود گروه‌های جهادی به زندان‌های کل کشور صادر شد. همکاران دکتر عادلی نخستین گروهی بودند که به زندانیان خدمات دندانپزشکی ارائه کردند: «نگرانی‌هایی بابت شیوع کرونا وجود داشت. مسئولان ندامتگاه  شهر ورامین به خوبی سالن‌ها و یونیت‌ها را ضد عفونی کردند و محیطی ایزوله شده در اختیارمان گذاشتند. شاید به جرات بتوانم بگویم که تنها 5 درصد از این زندانیان جرائمی سازمان یافته داشتند. جمعیت زیادی از آن ها به دلیل همان فقر و محرومیت و اعتیاد و بیکاری مرتکب جرم بودند یا به دلیل بدهی در زندان به سر می‌بردند. وقتی برای‌شان جراحی‌های سرپایی و درمان ریشه انجام می‌دادیم مدام قدردانی می‌کردند و می‌گفتند اصلا فکرش را هم نمی‌کردند که در زندان چنین خدماتی به آن ها داده شود.»

این دندان‌پزشکان هر روز به امام‌زمان(عج) گزارش می‌دهند

دکتر عادلی می‌گوید رییس سازمان زندان‌ها را به عنوان یک مدیر انقلابی می‌شناسد و امیدوار است این همکاری و روند رسیدگی به زندانیان ادامه داشته باشد: «این سفارش حضرت امیرالمومنین علی (ع) است که اگر کسی در بند و اسارت شما بود با او به مدارا برخورد کنید. اگر ما شیعه آن حضرت هستیم باید دستور ایشان را اجرا کنیم. تا به حال با همکاری جناب آقای حاج محمدی رییس سازمان زندان‌های کل کشور در 14 ندامتگاه و در شهرهای تهران، ورامین، همدان، البرز، اصفهان و تبریز به زندانیان خدمات دندانپزشکی ارائه داده‌ایم و امیدواریم این روند همچنان ادامه داشته باشد.

این دندان‌پزشکان هر روز به امام‌زمان(عج) گزارش می‌دهند

***اوقات فراغت ما سهم نیازمندان 

روزهای تعطیل پزشکان عضو گروه جهادی منتظران ظهور در کنار نیازمندان و محرومان سپری می‌شود. دکتر عادلی می‌گوید برخی از پزشکان جهادی گروه برای ادامه تحصیل به خارج از کشور مهاجرت کرده‌اند اما آن‌ها هم از راه دور به کمک‌ها و همراهی‌شان با گروه ادامه می‌دهند: «بیشتر پزشکان گروه برای خودشان مطب دارند. اکثر آن‌ها ساکن تهران هستند اما در ماه چند روز از اوقات فراغت و روزهای تعطیل‌شان را در کنار همکاران جهادی شان برای خدمت به نیازمندان سپری می‌کنند: «بیش از هر چیز دوست داریم به ما به عنوان حافظان این نظام نگاه شود. ما به یاد وجود مبارک حضرت بقیه الله (ارواحنا فداء) نام گروه‌مان را منتظران ظهور گذاشتیم. به عنوان جوانان پزشک این نظام و انقلاب خود را موظف می‌دانیم به پیشگاه آن حضرت گزارش کار بدهیم. همه ما آرزوی این را داریم که در رکاب ایشان باشیم. خدمت به محرومان ادامه راه اهل بیت(ع) و از مصادیق جهاد در راه خداست. مدت‌هاست که دیگر از نبود برخی امکانات نگران نمی‌شویم. حرکت می‌کنیم به سمت مقصد و می‌بینیم که با خواست و اراده اعضای گروه و کنده شدن از متعلقات دنیای با آسایش شهری این نیازها و موانع یک به یک برطرف می‌شوند. کار جهادی با حذر از متعلقات دنیا نسبت دیرینه‌ای دارد اما با وجود همه این سختی‌ها و موانعی که در این مسیر به چشم می آید شاد کردن دل کودک منطقه محرومی که همه امکانات یک جا از دسترسش دور افتاده است به همه خوشی‌هایی که در زندگی روزمره داریم می‌چربد. این یک شعار نیست و ما هم انسان‌هایی با روحیه خاص نیستیم. اگر شما هم به اردوهای ما تشریف بیاورید همین را می‌گویید. اگر شما هم در این اردو ها خدمت کنید دچار لذت دامن‌گیر جهاد در راه محرومان می‌شوید و آن را با هیچ خوشی دیگری معامله‌اش نمی‌کنید.

این دندان‌پزشکان هر روز به امام‌زمان(عج) گزارش می‌دهند

***عهد کردیم با خدمت به محرومان از منتظران باشیم 

 پیش از هر چیز می‌گوید ما هر چه از شیرینی اردوهای جهادی بگوییم شعار به نظر می‌آید. «دکتر محمد ثمری» از سال اول دانشگاه عضو گروه جهادی دندانپزشکی منتظران ظهور شده‌است و می‌گوید حالا بعد از 11 سال  خدمت به محرومان این توفیقی که نصیبش شده را با هیچ موفقیت دیگری تاخت نمی‌زند: «واقعا ضرب‌المثل شنیدن کی بود مانند دیدن در باره جهادگرها صدق می‌کند. بارها این را از اطرافیان شنیده‌ام که پرسیده‌اند تا کی می‌خواهید به برگزاری این اردوها در مناطق محروم دورافتاده ادامه بدهید. یا چند باری به گوشم رسیده که گفته‌اند شما دیگر دین خود را به محرومان ادا کرده‌اید و زکات علم‌تان را داده‌اید و دیگر وظیفه ای به گردن ندارید، اما واقعیت این است که همه اعضای گروه ما برای لحظه اعزام به این اردوها لحظه شماری می‌کنند. الان وضعیت ما طوری شده که همه امکاناتی که در شهر زندگی‌مان را داریم رها می‌کنیم و مشتاقانه به سمت این روستاها می‌رویم. دلخوشی دنیای ما لبخند همان بچه‌های  روستایی است.»

عضو ثابت اردوی جهادی منتظران ظهور می‌گوید ما می‌خواهیم امیدوارانه منتظر حضرت ولیعصر (عج) باشیم. اگر بنشینیم و در مقابل این همه محرومیت کاری از پیش نبریم خجالت زده محضر آن حضرت می‌شویم: «من همیشه به دوستانم در گروه جهادی می‌گویم که این فرصت‌ها را غنیمت بشمارند. دوست دارم وقتی دارم درد دندان انسان بی‌بضاعتی را می‌اندازم یا مشکل غذا خوردن بچه‌ای را با درست کردن دندانش حل می‌کنم کسی مدام به من یادآوری کند که چه توفیق بزرگی به من رو کرده‌است و تا جایی که می‌توانم باید با علمی که دارم خادمی این مردم را بکنم. راستش فکر می‌کنم فقط در این شرایط است که می‌توانم کمی به توجه حضرت ولیعصر(ارواحنا فدا) امیدوارم باشم. ما عهدی با امام زمان مان داریم و آن هم این است که امیدوارانه تلاش کنیم و منتظرش باشیم نه این که فقط به نام شیعه باشیم و با بی تفاوتی به این محرومان نام منتظر بر روی خودمان بگذاریم. شیرین‌ترین لحظه‌های زندگی ما خدمت به محرومان است و دوست داریم آن را با تمام مردم خوب هم وطن‌مان شریک شویم و آن‌ها در کنار خودمان در اردو‌های جهادی ببینیم.»

این دندان‌پزشکان هر روز به امام‌زمان(عج) گزارش می‌دهند

***دلخوشی‌های تمام نشدنی در نقطه صفر مرزی 

از سال‌های دبیرستان در اردوهای جهادی حضور داشته است. وقتی می‌پرسیم این سفری که در آن هستید چندمین اردوی جهادی شماست می‌خندد و می‌گوید الحمدالله حسابش دیگر از دست‌مان در رفته است. «دکتر یاسین آزرمی» از سال 1395 عضو گروه جهادی منتظران ظهور شده است و حالا در یکی از روستای نقطه صفر مرزی بین ایران و ترکمنستان از تجربه‌هایش در اردوهای جهادی می‌گوید: «آنقدر حضور در این اردوها برای ما عزیز است که اصلا پیش از اعزام خیلی درباره این که کجا می‌خواهیم برویم و با چه قشری سر و کار داریم سوال نمی‌پرسیم. مدتی پیش توفیقی پیش آمد و برای درمان مشکلات دندان زندانیان جرائم عمد و غیر عمد به زندان رفتیم. آنجا بود که بیشتر از همیشه به مفهوم اشتباه‌های انسانی و در کنارش مفهوم عفو و بخشش پی بردیم. حضور در این اردوها برای ما تجربه‌های نابی به همراه داشته است. گروه ما تا به حال در عرصه‌های مختلفی حضور پیدا کره است. یعنی ما حتا کارگاه تولید ماسک هم داشته‌ایم و پشت چرخ‌های خیاطی نشسته‌ایم. الحمدلله با حضور در زندان‌ها توفیقی شد و توانستیم با جمع‌آوری کمک‌هایی به آزادسازی زندانیان هم کمک کنیم.»

این دندان‌پزشکان هر روز به امام‌زمان(عج) گزارش می‌دهند

خبر داریم که آزرمی به همراه دیگر دوستان پزشکش داوطلب درمان بیماری‌های دهان و دندان مبتلایان به بیماری‌های ایدز و هپاتیت هم بوده است. خودش می‌گوید این بیمارها به هیچ عنوان فرقی با دیگر بیمارهایش نداشته‌اند بلکه سعی کرده‌اند تا خدمات بهتری به آن ها ارائه کنند: «در زندان یونیت‌های ویژه‌ای برای زندانیانی که به این بیماری‌ها دچار بودند داشتیم. ما همیشه می‌گویی خداوند ستار است خداوند رحیم و رحمان است و وظیفه داریم خودمان را به این صفات نزدیک کنیم. در کنار این افراد توجه بیشتری به درمان شان نشان می‌دادیم دلیلش هم این بود که آن ها به جز این که در زندان بودند بیماری هم داشتند یعنی غم دیگری بر دل شان سنگینی می‌کرد. همه ما انسان هستیم. همه ما بنده خداوند هستیم و این خداوند است که بین ما فرقی نمی‌گذارد و ما هم باید با این نگاه پیش برویم. من همیشه خودم را در موقعیت بی‌بضاعتان، زندانیان یا محرومان قرار می‌دهم و بعد شروع به کار می‌کنم.»

این دندان‌پزشکان هر روز به امام‌زمان(عج) گزارش می‌دهند

آزرمی تنها دلخوشی‌اش را حضور در این اردوها می‌داند: «ما چیزی در چنته نداریم. هر چه داریم عنایتی است که از طرف خداوند و اهل بیت (ع) به ما شده است. آرزوی ما این است که در رکاب امام زمان (عج ) باشیم. با خودمان گفتیم حضرت هم که بیاید به محرومان توجه بیشتری نشان می‌دهد. این اصل مهدویت است. پس ما هم تمام تلاش‌مان را می‌کنیم با کاری که یاد گرفتیم و با خدمت به محرومان منتظر حضور ایشان بمانیم. انشاالله که این عهد از همه جهادگران پذیرفته و روز به روز به تعدادشان افزوده شود.»

انتهای پیام/



این دندان‌پزشکان هر روز به امام‌زمان(عج) گزارش می‌دهند

منبع خبر

این دندان‌پزشکان هر روز به امام‌زمان(عج) گزارش می‌دهند بیشتر بخوانید »

شاگرد دکتر قریب در آسایشگاه کهریزک چه می کند؟

شاگرد دکتر قریب در آسایشگاه کهریزک چه می کند؟


گروه جامعه خبرگزاری فارس؛ عطیه اکبری: اهالی آسایشگاه کهریزک با یک هزار و 700 مددجو غریب بودند، قبل از اینکه سر و کله  کرونا پیدا شود، اما حالا یک سال است که غریب تر هم شده اند. قرنطینه، درهای آسایشگاه را به روی همان اندک ملاقات کننده هم بسته است و این تنهایی در روزهای جمعه بیش از هر روز دیگری به دلشان چنگ می زند.

جمعه ها در اتاق ها و سالن های آسایشگاه کهریزک سکوت حرف اول را می زند. مددجویان به چشمان هم اتاقی هایشان خیره نمی شوند. می دانند که در پس نگاه هر چشم منتظری غم بزرگی بیتوته کرده است. یکی غم انتظار دیدن فرزند کلافه اش کرده است، آن یکی دلش خانه پسرش است و هر شب در ذهنش چهره نوه ها را مجسم می کند، در تخیلش کنار آنها می نشیند و با هم حرف می زنند. جوانان معلولی که نزدیک ترین هایشان تاب نگهداری از پاهای بی حرکت را نداشتند و آنها  را به آسایشگاه کهریزک سپرده اند هم جمعه ها دلشان آشوب می شود.

اما در میان انبوه این غم های کوچک و بزرگ،در همین روزهایی کرونا زده، هستند امیدآورانی که لبخند را مهمان صورت اهالی غریب آسایشگاه کهریزک کنند. با نگاهشان امید می آورند، صدای سلام مادرجان و سلام پدرجانشان در راهروی سرای سالمندان آسایشگاه می پیچید و به دل آنهایی که باید می نشیند و حالشان را کمی خوب می کند. دکتر«منوچهر قارونی»؛ متخصص قلب و عروق یکی از همان امیدآوران آسایشگاه کهریزک است.

*رییس بیمارستان یا جهادگر 71 ساله سلامت

در دایره پزشکان و متخصصان قلب برای خودش برو و بیایی دارد. موسفید کرده رشته پزشکی است با 40 سال سابقه طبابت،ریاست یکی از مهم ترین بیمارستان های تهران، عضویت در هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی، ریاست کمیسیون پزشکی دانشگاه تهران همه اینها را که کنار عدد 71 و پایان دهه هفتم عمرش بگذاری، عنوان پزشک داوطلب یا پزشک جهادی برایت جالب تر می شود. میان دکتر قارونی و تک تک سالمندان آسایشگاه کهریزک ماجراهایی است. حرف یک سال و 10 سال نیست، با یک حساب سرانگشتی 36 سال است که جمعه هایش را وقف مددجویان غریب آسایشگاه کهریزک و طبابتشان کرده است. به گفته مسئولان آسایشگاه کهریزک، هیچ قرار و مدار مالی بین دکتر قارونی و مسئولان آسایشگاه نیست.صفر تا صد این حضور، کار دل است.

شاگرد دکتر قریب در آسایشگاه کهریزک چه می کند؟

*اعتراف می کنم؛من یک پزشک خودخواهم

صبح یکی از جمعه های عاشقی سراغش می رویم و گفت و گویمان را با این جمله شروع می کنیم که آقای دکتر؛ 71 سالگی و طبابت داوطلبانه؟ کمی عجیب است! لبخند بر لب پاسخ می دهد:« شاید خودخواهی باشد اما راستش من قبل از هر نیتی اول برای دل خودم به کهریزک می آیم، برای آرامش و حال خوب خودم و بعد برای دل مددجویان آسایشگاه.

می دانی من 35 سال است که احساس پوچی نمی کنم.خستگی یک هفته را به دوش می کشم و جمعه که می شود دلم از شهر و هیاهویش کنده می شود. هر جایی که باشم خودم را به مددجویان آسایشگاه می رسانم. البته اشتباه نگویم. اینجا برای من دانشگاه کهریزک است. انگار هر هفته زندگی، برای من در اتاق اتاق آسایشگاه کلاس درس برگزار می کند و تک تک مددجوها با همان نگاه های غریبشان و قصه های زندگی شان استاد من می شوند.» کرونا که آمد بسیاری از پزشکان از ترس ابتلا به این ویروس درهای مطب را به روی بیماران بستند و خانه نشین شدند تا آب از آسیاب کرونا بیفتد، اما پزشکانی هم هستند که درست در روزهای قرنطینه پزشکی آسایشگاه، وعده 35 ساله شان را فراموش نکردند.

شاگرد دکتر قریب در آسایشگاه کهریزک چه می کند؟

*دکتر قریب گفت روزی که تکبر کنی تمام شده‌ای  

مددکاران آسایشگاه می گویند دکتر قارونی طوری پای درد دل جوانان معلول آسایشگاه می نشیند و بی ادعا و بی تکبر با آنها هم پیاله و هم صحبت می شود که گاهی ما هم یادمان می رود که ایشان یکی از بزرگان نظام پزشکی کشور است. گفت و گویمان که با دکتر قارونی پیش می رود وقتی از ضرورت تواضع و دوری از منیت ها می گوید پای دکتر قریب هم به خاطرات باز می شود و دستمان می آید که ایشان یکی از شاگردان دکتر قریب است. دکتر قارونی می گوید؛ 

«من درس استادم را پس می دهم. دوره ای افتخار شاگردی دکتر قریب را داشتم و انترن ایشان در بیمارستان فیروزآبادی بودم و از این مرد بزرگ درس های بسیاری گرفتم.

یادم می آید یک روز خانمی به بیمارستان آمد و گفت من فخرالسادات حشمت الدوله نوه مرحوم فلان السلطنه هستم. دکتر قریب نگاه عاقل اندر سفیهی به او انداخت و گفت با این همه القاب روی دو صندلی بنشین. می توانی؟ زن از پاسخ دادن طفره رفت و دکتر نگاهی به من انداخت و گفت دوران انترنی شما یک روز تمام می شود و بالاخره دکتر می شوید و به جایی می رسید. یادتان باشد اگر تکبر کردید تمام شده اید. این حرف از آن سال تا امروز آویزه گوشم شده است. برای همین همیشه سعی کرده ام از منیت فاصله بگیرم و ارمغان هم نشینی با اهالی آسایشگاه کهریزک برای من فاصله گرفتن از همین منیت هاست.»

شاگرد دکتر قریب در آسایشگاه کهریزک چه می کند؟

*جمعه‌های عاشقی از کجا آب می‌خورد؟/ ماجرای دکتر حکیم‌زاده و کارگری‌اش برای ساخت آسایشگاه کهریزک

مددجوها و مددکاران آسایشگاه به دکتر قارونی لقب «طبیب عشق» را داده اند. پا پی دل دکتر می شویم تا خاطراتش را برایمان روی دایره بریزد.برمی گردیم به 35 سال قبل، می پرسیم اصلا چه شد سر از آسایشگاه کهریزک در آوردید؟ ماجرای دکتر قارونی و جمعه های عاشقی در آسایشگاه از کجا رقم خورد؟ طبیب عشق پاسخش با مرور خاطرات موسس آسایشگاه کهریزک گره می خورد؛

«یک روز ناخودآگاه چشمم به روزنامه ای افتاد که در آن سرگذشت دکتر حکیم زاده؛بنیانگذار آسایشگاه کهریزک نوشته شده بود؛ آن خاطرات آنقدر به دلم نشست که گزارش را چندبار مرور کردم. ماجرای راه اندازی آسایشگاه کهریزک را خواندم. روزی که دکتر حکیم زاده در بیمارستان فیروزآبادی چشمش به چند پیرمرد فرتوت می خورد که در گوشه ای از حیاط بیمارستان بساطشان را پهن کرده اند و حال و روزخوبی ندارند. پرس و جو می کند. می گویند بی خانمانیم و جایی برای زندگی نداریم.کمک شان می کند.احوالات پیرمردها، پیرزنان و معلولان ناتوانی که در بیمارستان فیروز آبادی بستری می شدند و هیچ کس و کاری نداشتند، او را به فکر فرو می برد. زمین های مادر دکتر امینی،نخست وزیر آن زمان که همین مکان فعلی آسایشگاه است را از او می خرد تا جایی برای اسکان دادن سالمندان و معلولان بی پناه بسازد.

با اینکه دکتر حکیم زاده پزشک بود اما خودش پا به پای کارگران کار کرد تا به آرزویش که ساخت آسایشگاه بود رسید. آن روز دلم لرزید. جمعه همان هفته به آسایشگاه کهریزک رفتم. در راهروهایش قدم زدم.در احوالات اهالی اش خیره شدم، سر صحبت را با هر کدام باز کردم دیدم چقدر اینها غریبند.

تصمیم گرفتم قدمی برایشان بردارم. من متخصص قلب بودم و از سال 63 کارم را در آسایشگاه شروع کردم. از آن سال تا امروز هفته ای یک بار به آسایشگاه کهریزک می آیم.»

مرگ غریبانه خیلی از سالمندان آسایشگاه کهریزک را به چشم دیده، 36 سال زمان کمی نیست، یک عمر است. با جوان های معلول آسایشگاه هم نشین بوده و با آنها مو سپید کرده است. همین حالا هم خودش را پسر 90 ساله های آسایشگاه و پدر  جوانان کهریزک می داند.

دکتر«منوچهر قارونی»

شاگرد دکتر قریب در آسایشگاه کهریزک چه می کند؟ 

*وقتی می گوید قلبم سنگینی می‌کند، یعنی چند وقت است مادرش را ندیده

جمعه ها، اول وقت همه منتظرش هستند. می دانند دکتر قارونی صدای قلبشان را می شناسد. می داند دلیل ساز ناکوک قلب پیرمرد بخش بنفشه چیست. غصه های دلش سنگینی کرده روی قلبش، تخت به تخت، اتاق به اتاق، بخش به بخش، قلب رنجور سالمندان و معلولان آسایشگاه را معاینه می کند. می داند وقتی معلول قطع نخاعی که 30 سال عمرش را روی تخت آسایشگاه گذرانده و نگاهش به سقف گره خورده به دکتر می گوید قلبم سنگین شده یعنی دو هفته است مادرش را ندیده، یعنی می ترسد از این بیشتر فراموش شدن.

شاگرد دکتر قریب در آسایشگاه کهریزک چه می کند؟

*گلچین خاطرات/از مددجویی که پسرش رییس بیمارستانی در کاناداست تا ماجرای جعل امضای پیرزن توسط بچه هایش

می پرسیم آقای دکتر اگر بخواهید از این همه سال هم نشینی با سالمندان و معلولان آسایشگاه چند خاطره گلچین شده بگویید، آن خاطره ها کدامند؟

دکتر قارونی می گوید:«وقتی به آسایشگاه آمدم فکر می کردم همه مددجوها معلولان و سالمندانی هستند که از روی فقر و نداری در این مرکز زندگی می کنند، اما همه این تصورات من همان اول کار نقش بر آب شد.

 پیرمردی در آسایشگاه زندگی می کند که ثروتمند است اما همه مال و اموالش را وقف آسایشگاه کهریزک کرده و خودش هم ساکن اینجا شده است. پسر یکی از دیگر سالمندان رییس بیمارستانی در کانادا است و آن وقت پدرش را در آسایشگاه رها کرده است.

من اینجا هم مردی دیدم هم نامردی. مادری که بچه هایش سرش کلاه گذاشتند، با جعل امضاء خانه و همه دار و ندارش را بالا کشیدند، این مادر جایی برای ماندن نداشته و به آسایشگاه آمده، سال ها از این ماجرا می گذرد و این مددجو که حالا دیگر سالمند شده چشم انتظار بچه هایش است، می گوید من بچه هایم را می بخشم فقط می خواهم یک بار دیگر ببینمشان.

اینجا آدم هایی هستند که زمانی ثروتمند بودند و برای خودشان بر و بیایی داشتنداما حالا از آن همه جلال و جبروت یک ویلچر برایشان مانده و تختی که میزبان شب و روزشان شده است. اینجا جوانان معلولی زندگی می کنند که در اوج ناتوانی می ارزند به صد جوان توانمند. برای همین است که می گویم اینجا آسایشگاه کهریزک نیست، دانشگاه کهریزک است، پر از درس زندگی.»

شاگرد دکتر قریب در آسایشگاه کهریزک چه می کند؟

*شاگردان جوان من وارثان جمعه های عاشقی اند

خیرخواهی های دکتر قارونی به 35 سال ویزیت رایگان و هم نشینی با مددجویان آسایشگاه کهریزک ختم نمی شود. مسئولان آسایشگاه می گویند:«دکتر پای بسیاری از دانشجویان پزشکی و پزشکان حادق را به آسایشگاه کهریزک باز کرده است. تا به حال گروه های بسیاری به عنوان پزشک داوطلب به آسایشگاه آمده اند. خیلی هاشان  با جوانان معلول ساکن سرا خو گرفته اند و با آنها رفیق شده اند. بعضی ها هم جای خالی پدر و مادرهایشان را با پدر و مادرهای غریب آسایشگاه پر می کنند. خوشحالم اگر یک روز آنقدر ناتوان شوم که دیگر نتوانم به آسایشگاه بیایم، پزشکان جوان و خیری هستند که با حضور و طبابت داوطلبانه مددجویان، برای من جمعه های عاشقی  را مرور کنند.»

انتهای پیام/



شاگرد دکتر قریب در آسایشگاه کهریزک چه می کند؟

منبع خبر

شاگرد دکتر قریب در آسایشگاه کهریزک چه می کند؟ بیشتر بخوانید »