جهاد سازندگی

در جهاد اقتصادی نیازمند حمایت سپاه هستیم

در جهاد اقتصادی نیازمند حمایت سپاه هستیم


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از یاسوج، مدیرکل و کارکنان حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس کهگیلویه و بویراحمد امروز با رئیس سازمان جهاد کشاورزی این استان دیدار و در خصوص برنامه‌های مشترک این دو اداره‌کل بحث و تبادل‌نظر کردند.

«سید علی معتمدی‌پور» رئیس سازمان جهاد کشاورزی کهگیلویه و بویراحمد در این دیدار با بیان اینکه جهاد سازندگی و سپاه دو بال برای انقلاب بودند، اظهار داشت: امروز نیز این دو نهاد در خدمات‌رسانی به مردم و بحث معیشت آنها حضور فعال دارند.

رئیس سازمان جهاد کشاورزی کهگیلویه و بویراحمد با اشاره به اهمیت اقتصاد و معیشت مردم در شرایط کنونی، افزود: امروز جهاد کشاورزی پیشتاز جهاد اقتصادی است و در این زمینه نیازمند حمایت سپاه هستیم و تعامل سپاه و جهاد کشاورزی، لازمه استمرار نظام مقدس جمهوری اسلامی است.

وی در خصوص مشکل نبود اسناد مربوط به دوران دفاع مقدس در سازمان جهاد کشاورزی استان، خاطرنشان کرد: ما در همه زمینه‌ها آرشیو اطلاعاتی خوبی نداریم و می‌طلبد همه جهادگرانی که در دوران دفاع مقدس نقش ایفا کردند و اکنون در قید حیات هستند برای تدوین نقش جهاد در دوران دفاع مقدس همکاری کنند.

معتمدی‌پور تأکید کرد: ما وظیفه داریم خاطرات و آثار دوران دفاع مقدس را برای نسل‌های بعد و آیندگان زنده نگه داریم و به منظور کمک به تدوین نقش جهاد در دوران دفاع مقدس، نشستی با جهادگران برگزار و نظرات آنها در این زمینه بررسی می‌شود.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

در جهاد اقتصادی نیازمند حمایت سپاه هستیم بیشتر بخوانید »

جهاد سازندگی در کوران عملیات‌ها چگونه به کمک آمد؟

جهاد سازندگی در کوران عملیات‌ها چگونه به کمک آمد؟


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «جهاد سازندگى» سال ۱۳۵۷ به فرمان امام خمینی (ره)، با هدف رسیدگى به محرومان تشکیل شد و در زمینه‌های محرومیت‌زدایى و تلاش در جهت سازندگى، عمران و… کشور فعالیت‌های خود را آغاز کرد. با آغاز تجاوزگری‌های رژیم بعث عراق به خاک ایران از ۳۱ شهریور سال ۱۳۵۹، بسیاری از سازمان‌ها و نهاد‌ها، اعم از دولتی و غیردولتی، به پشتیبانی از جبهه‌ها پرداختند که «جهاد سازندگى» نیز یکی از این سازمان‌ها بود. با شروع جنگ تحمیلی با توجه به نیازمندی‌هاى جنگ، «ستاد پشتیبانى مهندسى جنگ» در «جهاد سازندگى» تشکیل شد. «ستاد پشتیبانى مهندسى جنگ» در کوران تحریم‌های سخت نظامی و غیرنظامی، فعالیت‌های تخصصی خود را متناسب با نیاز‌های جنگ، سازماندهی کرد که در این راستا، با تشکیل شش قرارگاه فرماندهی به همراه تیپ‌ها و گردان‌های تخصصی، در این حوزه گام برداشت.

سردار مرتضی قربانی فرمانده لشکر ۲۵ کربلا در دوران دفاع مقدس و مشاور عالی فرمانده کل سپاه پاسداران درباره نقش جهادسازندگی در عملیات بیت المقدس روایت کرده است که در ادامه می‌خوانید:

در بیت المقدس باز جهاد همراه ما بود. جناح سمت راست عملیات قرارگاه فتح با من بود و با تیپ ۵۵ هوابرد. مرحله دوم عملیات جاده که تا مرز رفتیم، همه جوره جهاد همراه ما بود و جناح ما را تأمین کرد. از جاده اهواز – خرمشهر به سمت مرز رفتیم، صبح عملیات مرحله‌ی دوم، ما با برادرمان آقای دادخواه، مدیر جهاد اصفهان، باهم در یک ماشین بودیم. ما به آن طرف جاده رفتیم که به سمت خط برویم، ناگهان دیدم تانک‌ها برگشتند و آماده برای شلیک شدند. گفتم دادخواه بایست و بیا پایین! من و بچه‌های دیگر به پایین پریدیم و دادخواه تا یک پایش را از ماشین پایین گذاشت، با تیر و تانک به ماشینش زدند و منهدم شد.

خودش هم همان جا بدنش تکه تکه شد و شهید شد. ما هیچ ادعایی نداریم در کنار هم بودیم. آن اخلاص، آن معرفت، آن تقوا و آن یقینی که در دل تک تک رزمندگان حاصل شد باعث تقویت ایمان شد و شهدای عزیزی مثل محمدتقی رضوی و علی فارسی، خلیل پرویزی، احمد حجتیه مرتضی آوینی، هاشم ساجدی، حسین ناجیان، شهید طرحجی و این عزیزان خط شکنان بودند. قرارگاه‌ها و یگان‌ها را کنترل می‌کردند و در صف مقدم هم به فیض شهادت رسیدند. فرماندهانی مثل شمایلی، لاله زار، قریب، حسن بیگی، نبی زاده، موحدخواه، ورشابی و مهندس دانش جعفری، این‌ها همه پشتیبانی جنگ و در قرارگاه و در خط بودند ما همه‌ی تصمیماتمان را در خط مقدم می‌گرفتیم. بچه‌های جهاد می‌آمدند.

در عملیات کربلای ۵ لشکر کربلا ۴۱ ثارالله، من و قاسم سلیمانی از پنج کیلومتر آب عبور کردیم. رفتیم به ضلع غربی و از روی پل عراقی‌ها رفتیم. صبح عملیات عراقی‌ها مثل گله‌ی گوسفند فرار می‌کردند. در آنجا مستقر شدیم. ۲۲ روز آنجا بودیم. هر روز ۵۰ تا گلوله روی من و قاسم میریختند. این بچه‌های جهاد، برادرمان آقای گلی و نوری بودند که شاید ۱۰ الی ۱۵ تا از دستگاههایشان را منهدم می‌کردند. با تمام قدرت و با یک روحیه بالا خاکریز‌ها را زدند و توانستند یک پناهگاه درست کنند؛ ما در آنجا ۲۲ روز جنگیدیم. امروز گردان می‌رفت، فردا دسته برمی گشت.

اسلحه و همه‌ی آن‌ها منهدم میشدند. شاید حدود ۴۰ گردان من وارد کردم، حدود ۲۵ تا گردان قاسم وارد کرد مجموعا همه بچه‌های جهاد، سپاه، بسیج و برادر‌های ارتش کنار هم بودند. روز ۱۰ یا ۱۵ ام عملیات کربلای ۵ آتش بسیار سنگینی بود آقا محسن آتش‌ها را سازماندهی کرده بود. وقتی این تیپ‌های عراق می‌آمدند هم شنود می‌گرفتیم و هم دیدبانی، ۴۳ تا تیپ با من و محمد کوثری درگیر شدند روز ۱۰ یا ۱۵ ام بود که ناگهان تیپی آمد و پیاده بود. آقا محسن گفت مرتضی و قاسما گفتیم به گوش! گفت دیدیم تیپی آمد. ناگهان ۱۶۰۰ گلوله زدند. سردار چهارباغی، از فرماندهان در وسط این آتش بودند. ما ناگهان دیدیم وسط این آتش یک افسر و سرتیپی پر از خاک بودند بچه‌ها او را گرفته بودند و آوردند.

وقتی که پیش ما آمدند با آن‌ها احوال پرسی کردیم، خودمان آب نداشتیم بخوریم به آن‌ها آب دادیم. دست و صورتشان را شستیم. یکی از آن‌ها می‌لرزید. گفتیم کیف احوال؟ گفت من از بصره هستم. بعد گفتیم که اسمت چیست و اسمش را گفت و خلاصه، گفتیم چه خبر؟ گفت ثار الله. گفتیم چقدر تلفات دادید؟ گفت من ۳ هزار نیرو آورده ام و ۴۰ نفر زنده مانده ایم، خودم هم فرار کردهام و آمدم به سمت شما. گفت ربع میلیون تلفات داشته ایم لذا این طور خدا به ما کمک کرد و ۸ قطع بند قطعنامه در کربلای ۵ رقم خورد؛ اما این همدلی، برادری، کنار هم بودن، اخلاص، تقوا و معرفتی که در بین بچه‌ها بود باعث پیروزی شد و ما امروز جشن پیروزی میگیریم. امروز صدام کجاست؟ لشکرهایش کجا هستند؟ سپاهیان و ادواتش کجاست؟ همه‌ی آن‌ها نابود شدند.

بعد از جنگ آیت الله هاشمی رفسنجانی ما را به غرب کشور فرستادند؛ کرمانشاه، ما فرمانده ایلام، همدان و کرمانشاه و یک مقطع ۱۶ ماهه هم فرمانده سپاه بدر شدیم. صدام به کویت حمله کرد، تسلیم شد و تبادل اسرا کرد. تبادل اسرا که شد، من فرمانده غرب بودم. بنا شد که آزادگان را تحویل بگیریم و اسرای عراقی را ارتش تحویل می‌داد. برنامه ریزی کردیم. روز اول که رفتیم بی احترامی کردند، نیرو‌های مسلح آوردند و با آن‌ها برخورد کردیم. باز روز دوم با آن‌ها برخورد کردیم؛ گفتند ما فرمانده داریم. با یک بنز و تشریفاتی آمدند. سلام و علیک کرد، قد بلندی داشت، در چادری نشستیم، گفتم بیا با هم صحبت کنیم و ببینیم باید چکار کنیم. گفتم نیرو‌های مسلح را جمع کنید و تبادل را انجام دهید.

انتهای پیام/ ۱۴۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

جهاد سازندگی در کوران عملیات‌ها چگونه به کمک آمد؟ بیشتر بخوانید »

شهید دقایقی، محبوب قلوب مجاهدین عراقی/ علت نام‌گذاری تیپ بدر

علت محبوبیت شهید «دقایقی» میان مجاهدین عراقی/ تیپ بدر چگونه نام‌گذاری شد؟


به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، شهید «اسماعیل دقایقی» متولد ۱۳۳۳ در بهبهان قبل از پیروزی انقلاب به مبارزه با رژیم پهلوی می‌پرداخت و در جریان همین مبارزات دو بار دستگیر و زندانی شد.

وی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در تأسیس جهاد سازندگی و سپاه پاسداران در آغاجری و تشکیل تیپ بدر نقش داشت. او بعد از سال‌ها مجاهدت روز ۲۸ دی‌ ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۵ هنگام مأموریت شناسایی به شهادت رسید.

روایت حاج صادق آهنگران

سردار «محمدصادق آهنگران» مداح جبهه‌های هشت سال دفاع مقدس که از دوستان نزدیک این شهید بزرگوار بوده است، در کتاب تاریخ شفاهی خود با عنوان «با نوای کاروان» به بیان برخی خاطرات خود از وی پرداخته است:

«اسماعیل دقایقی از اهالی خوب بهبهان بود. او سابقه مبارزاتی درخشانی در دوره قبل از پیروزی انقلاب داشت و در گروه منصورون فعالیت می‌کرد.

شهید دقایقی، محبوب قلوب مجاهدین عراقی/ علت نام‌گذاری تیپ بدر

اولین بار از طریق «مسعود صفایی مقدم» فرمانده سپاه سوسنگرد با دقایقی آشنا شدم. بیشتر او را در باشگاه استادان می‌دیدم. ظاهراً در واحد اطلاعات سپاه فعالیت می‌کرد. البته به دلیل موقعیت شغلی یا خصوصیات شخصیتی‌اش خیلی کم‌حرف بود.

فعالیت‌های انقلابی

در دوره پهلوی علاوه بر کار فرهنگی در گروه «منصورون» مبارزه مسلحانه می‌کرد. آنطور که شنیده‌ام، یک‌بار مجسمه رضاخان را بمب‌گذاری کرد و قصد انهدام آن را داشت که چاشنی بمب عمل نکرد.

اسماعیل درعین‌حال از کار‌های فرهنگی و آگاهی بخشی به مردم هم غافل نبود. سال ۱۳۵۶ در مسجد جامع امیدیه کتابخانه بزرگی راه انداخته بود و به نوجوان‌ها و جوان‌ها تفسیر قرآن و اصول عقاید درس می‌داد.

بیشتر مبارزان قبل از انقلاب نگاهی استراتژیک داشتند و نگاهشان به آینده هم بود؛ لذا برای آن‌ها تربیت نیرو یک اصل مهم به شمار می‌رفت. اسماعیل هم به دلیل آن‌که اهل مطالعه و فکر بود و هم در تشکیلاتی مانند منصورون فعالیت می‌کرد از این قاعده مستثنی نبود و در کنار فعالیت‌های گوناگون، تربیت نیرو و کادر سازی را هم مدنظر داشت.

فعالیت‌های دوران دفاع مقدس

شهید دقایقی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی یکی از بازوان قدرتمند سپاه پاسداران در استان خوزستان بود و با درایت او سپاه سوسنگرد نقش مهمی در جریان جنگ به‌ ویژه سال اول ایفا کرد. بعد‌ها کنار مجید بقایی در قرارگاه فجر و در عملیات فتح‌المبین فرماندهی کرد.

ابتکار دقایقی در تشکیل تیپ بدر

یک‌ بار اسماعیل از من خواست که برای نیرو‌های او بخوانم. پرسیدم: اسم یگان شما چیست؟ گفت: تیپ بدر. به دلیل علاقه‌ای که به اسماعیل داشتم، یک روز به مقر یگان او رفتم. دیدم آنجا همه عربی حرف می‌زنند. تعجب کردم و پرسیدم: اسماعیل این‌ها که همه عربی حرف می‌زنند! همه از نیرو‌های اطلاعات عملیات هستند؟! خندید و گفت: نه همه از عراقی‌های مخالف صدام هستند که در کنار ما با رژیم عراق می‌جنگند.

شهید دقایقی، محبوب قلوب مجاهدین عراقی/ علت نام‌گذاری تیپ بدر

زمانی که دقایقی مقامات لشکری و مسئولان کشوری را قانع کرد که مجاهدین عراقی یک یگان مستقل داشته باشند و آن‌ها موافقت کردند، سالگرد جنگ بدر بود. به همین دلیل نام این تیپ را بدر گذاشتند. نکته دیگر این‌که این یگان اولین بار به‌ طور رسمی در عملیات بدر وارد نبرد با نیرو‌های عراقی شد.

دقایقی صد‌ها نفر از مجاهدین عراقی ساکن در شهر‌های ایران را از طریق دفاتر سپاه در شهرستان‌ها گردآوری و در این یگان سازمان‌دهی کرد. چند سال بعد، این تیپ به لشکر تبدیل شد و در چند عملیات مهم نقش‌آفرینی کرد.

تا آنجایی که من اطلاع دارم، بخشی از امکانات آن را سپاه پاسداران و بخشی را مجلس اعلای عراق تأمین می‌کرد. دقایقی خیلی تلاش می‌کرد که کمبود‌های این یگان برطرف شود. حتی شنیده بودم که امکان ازدواج مجاهدین عراقی را فراهم می‌کرد.

دستور داده بود که حداقل امکانات شروع زندگی را در اختیار آن‌ها قرار بدهند. گاهی خودش برای آن‌ها به خواستگاری می‌رفت و مثل یک برادر بزرگ‌تر به خانواده‌های آن‌ها کمک می‌کرد.

من از نزدیک دیدم که رابطه مجاهدین عراقی و دقایقی چقدر صمیمی بود. بعد‌ها که در عراق ماجرای داعش پیش آمد، دورنمای ذهن اسماعیل دقایقی و مجاهدت‌های او برای همه بیشتر روشن شد و خیلی‌ها مثل من، همت و …، درایت اسماعیل دقایقی در رهبری و فرماندهی این نیروی ویژه را ستودند.

او خیلی برای شکل‌گیری سپاه بدر وقت گذاشت و برای انسجام این یگان از جان‌ودل کار کرد. به دلیل همین اخلاص و عزم استوارش، مجاهدین عراقی از شمال تا جنوب عراق، او را به‌عنوان یک فرمانده مقتدر پذیرفته بودند. یک نفر به من گفت که عکس آن شهید بزرگوار در بیشتر خانه‌های مجاهدین عراقی هست.

از زبان یکی از مشاوران نظامی‌اش شنیدم که اسماعیل دقایقی ویژگی‌هایی داشت که موجب می‌شد احساس کنی او فارغ‌التحصیل یک دانشگاه معتبر نظامی است.

شهید دقایقی، محبوب قلوب مجاهدین عراقی/ علت نام‌گذاری تیپ بدر

در رثای شهید دقایقی نوحه‌ای خواندم که برخی ابیات آن این بود:

سردار و الگوی سلحشوران دقایقی‌ای حامی قرآن

دشمن‌ستیز غرب و خوزستان دقایقی‌ای حامی قرآن

منبع

بهداروند، محمدمهدی، تاریخ شفاهی دفاع مقدس: با نوای کاروان؛ روایت محمدصادق آهنگران، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول، ۱۳۹۹ صفحات ۲۵۲، ۲۵۳، ۲۵۴

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

علت محبوبیت شهید «دقایقی» میان مجاهدین عراقی/ تیپ بدر چگونه نام‌گذاری شد؟ بیشتر بخوانید »

مهندسی که در اکثر عملیات های جنگ حضور داشت! + عکس


سردار جهادگر حاج مهدی ورشابی

مهدی در اکثر عملیات های دوران دفاع مقدس حضور داشت. او از هر عملیاتی نکاتی را می آموخت و آنها را در اقدامات مهندسی جنگِ جهاد بکار می گرفت.



منبع

مهندسی که در اکثر عملیات های جنگ حضور داشت! + عکس بیشتر بخوانید »

سردار جهادگر حاج مهدی ورشابی به دیدار معبود شتافت +عکس


سردار جهادگر حاج مهدی ورشابی

سردار جهادگر مهندس حاج مهدی ورشابی فرمانده ستاد مرکزی پشتیبانی در دوران دفاع مقدس بر اثر عارضه قلبی به یاران شهیدش پیوست.



منبع

سردار جهادگر حاج مهدی ورشابی به دیدار معبود شتافت +عکس بیشتر بخوانید »