جهانگیری

۳۷ سفیر در نوبت جابه‌جایی هستند

عذرخواهی پیشکش؛ سکوت می‌کردید تا مردم فراموش کنند



دولتمردان ارشد دولت سابق اگر عذرخواهی بلد نیستند، لااقل سکوت کنند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت: روزنامه رسالت با اشار به بازنشر برخی اظهارات تحریف‌آمیز روحانی و جهانگیری و… در رسانه‌ها نوشت: درست در آستانه یک سالگی دولت سیدابراهیم رئیسی، گفت‌وگوهایی از حسن روحانی، اسحاق جهانگیری و عبدالناصر همتی در فضای عمومی انتشار یافته است. گویا مسئولان دولت پیشین، در برنامه‌ای هدفمند و هماهنگ، پس از یک سال سکوت به میدان آمده‌اند و در حال بازآرایی جریان خود در صحنه سیاست کشورند. این در حالی است که با توجه به عملکرد آن دولت، حداقل چهره‌های شناخته‌شده و شاخصش، باید تا سال‌ها یا شرمنده و عذرخواه افعال و اقوال خویش باشند یا لااقل سکوت پیشه کنند. اما همین مصاحبه‌های اخیر، هرچند حاوی نکات فرافکنانه و بعضا متناقضی است، دو نکته بسیار مهم از پشت‌پرده‌های دولت پیشین را عیان می‌کند. 

وزیر نیرو می‌گوید ما در دولت دوم روحانی به‌دنبال طرح‌هایی برای گشایش و رونق بیشتر اقتصاد مبتنی بر برجام بودیم، حال‌ آنکه درست در میانه راه، ترامپ از برجام خارج شد. او حتی برای گفته خود از این مثال بهره برده که ما برای والیبال به میدان رفته بودیم، اما از میانه بازی از ما خواستند بسکتبال بازی کنیم! منظور ایشان آن است که در دولت دوم روحانی (۱۳۹۶ تا ۱۴۰۰) برنامه‌هایمان متناسب با رونق اقتصاد بود اما با جنگ اقتصادی مواجه شدیم. این در حالی است که ترامپ، سال ۱۳۹۵ یعنی حدود یک سال قبل از انتخابات دور دوم دولت روحانی به کاخ سفید راه‌ یافته بود و حتی در تبلیغات انتخاباتی خود نیز دم از پاره کردن برجام می‌زد. سؤال این است که آیا دولت دوازدهم و ژنرال‌هایی که ادعا می‌کردند زبان دنیا را می‌فهمند، کمترین پیش‌بینی از آنچه در پیش است، نداشتند؟ 

دو. حسن روحانی در مصاحبه خود می‌گوید که بلافاصله پس از خروج ترامپ از برجام، برخی وزرا پیشنهاد دادند که دسته‌جمعی استعفا کنیم، چراکه در شرایط جنگی افرادی با اختیارات بیشتر باید روی کار بیایند! این رازی که بعد از ۴ سال پرده از آن برداشته ‌شده، روایت یکی از بزرگ‌ترین خیانت‌ها و توطئه‌های تاریخ انقلاب است. فرض کنید که دولت آمریکا برای در فشار قرار دادن ایران، از توافقی که با ایران امضا کرده خارج شود و در مقابل، دولت ایران دسته‌جمعی استعفا کرده- بخوانید مشابه برخی دولت‌های دوره پهلوی سقوط کند- و پشت مردم و کشور را خالی کند! 

چه پیامی به دوست و دشمن و به‌ویژه مردم خودمان مخابره می‌شود؟ ما می‌پنداشتیم که اوج شاهکار آقایان مطلع شدن از جهش قیمت بنزین صبح جمعه بود، حال ‌آنکه براساس گفته‌های خودشان، عجایب و خیانت‌های بسیار بزرگ‌تری متوجه کشور بوده است. آیا نهادهای نظارتی، نباید مراقبت جدی‌تری کنند تا در بزنگاه‌ها و گردنه‌ها، چنین افرادی پشت فرمان ماشین کشور ننشینند؟!

هرچند دستگاه‌های نظارتی باید با دقت بیشتری به وظایف خود عمل کنند، اما تنها راه زدودن کامل غرب‌زدگی و خودباختگی از عمل برخی مسئولین و از ذهن بخش‌هایی از جامعه، عملکرد مثبت و اثربخش دولت سیزدهم است. اگر با وجود شرایط فعلی، دولت سیزدهم بتواند کشتی مدیریت کشور و معیشت مردم را به ساحل آرامش برساند، ناکارآمدی جریان غرب‌زده در کشور به اثبات خواهد رسید، آن روز است که جریان تحریف و در نتیجه آن جریان تحریم شکست خواهد خورد و چهره‌های غرب‌زده و تحقیرکننده خود و کشور، برای همیشه به عبرت تاریخ ایران تبدیل خواهند شد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

عذرخواهی پیشکش؛ سکوت می‌کردید تا مردم فراموش کنند بیشتر بخوانید »

سلام فرمانده

آقای روحانی کاش این را نمی‌گفتید!



اخیرا در خبرها آمد که کتابی از خاطرات دوران ریاست‌جمهوری روحانی و دولتمردان او به‌چاپ رسیده و البته برخی از نکات آن نیز رسانه‌ای شد. در متن منتشر شده، عبارتی از روحانی ذکر شده است که کاش گفته نمی‌شد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، عبدالله گنجی طی یادداشتی در روزنامه همشهری نوشت:

اخیرا در خبرها آمد که کتابی از خاطرات دوران ریاست‌جمهوری روحانی و دولتمردان او به‌چاپ رسیده و البته برخی از نکات آن نیز رسانه‌ای شد. اینکه از نظر زمانی این اطلاع‌رسانی معنادار است یا خیر، جای تأمل است که مورد توجه این یادداشت نیست اما در متن منتشر شده، عبارتی از روحانی ذکر شده است که کاش گفته نمی‌شد. این عبارت اگر نقطه ننگ دولت در تاریخ ثبت نشود، حتما از اقتدار و افتخارات احتمالی دولت روحانی خواهد کاست.

روحانی در این‌باره می‌گوید: «وقتی ترامپ جنگ اقتصادی را شروع کرد، اختلاف‌نظر اساسی در دولت وجود داشت که آیا با این وضعیت می‌توان کشور را اداره کرد یا نه؟ حتی عده‌ای از وزرا پیشنهاد کردند که استعفای دسته‌جمعی بدهیم. می‌گفتند در این وضعیت باید کسانی با تمام اختیارات بیایند و دولت را بگیرند وگرنه شرایط برای اداره کشور مساعد نیست. به من گفتند برو با رهبری صحبت کن. گفتم این راهکار عملی نیست، گفتم این رفتار را نامردی می‌دانم. وقتی ما برویم، رهبری تنها می‌شود.» یک وقت بن‌بست داخلی بین قوا ایجاد شده و کار کشور و ملت قفل شده است در این صورت عده‌ای برای بن‌بست‌شکنی ایثارگرانه یا لج‌بازانه خود را کنار می‌کشند که بن‌بست را بشکنند.

اختلافات داخلی ممکن است عده‌ای را به چنین سمتی ببرد. اما در سیره امام مورد اینگونه هم قابل‌قبول نیست و تشر امام به میرحسین موسوی در ۱۴شهریور۱۳۶۷ که «اکنون که ملت ما فرزندان خود را به قربانگاه می‌فرستد چه‌وقت استعفا است؟» نشان می‌دهد در مسیر انقلاب اسلامی اختلافات هم نباید باعث خالی‌کردن شانه شود. اما موردی که روحانی اشاره می‌کند بسیار غمبار و دردناک است. دولتمردان ایران اسلامی با عربده و تحریم ترامپ – یعنی دشمن خارجی- به‌دنبال فرار از خدمت هستند؟ یعنی چه؟ اگر گروه دیگر می‌آمد با معجزه مشکلات ایجاد شده توسط ترامپ را حل می‌کردند که شما دنبال رهایی بودید؟ این نشان می‌دهد کلیت کابینه مذکور یک کابینه بوروکرات و نازک‌نارنجی بوده است که از قضا جناب جهانگیری نیز روزی اشاره کردند که «باید با مشکلات موجود، کشور را اداره کنید وگرنه با پول فراوان که ننه‌جون من هم می‌تواند کار کند.» (مضمون) بنابراین چطور می‌توان باور کرد که آدم انقلابی و متعلق به نظام که باید هستی خود را در طبق اخلاص گذاشته و در سنگر مقابل دشمنان بی‌رحم بایستد، به‌دنبال رهایی خود باشد؟ بدتر از اصل موضوع اینکه روحانی می‌گوید: «گفتم رهبری تنها می‌شود» این لطف خدا بود که استعفا عملی نشد. فرض کنید استعفای ‌جمعی انجام می‌شد و رهبری هم مخالفتی نمی‌کردند آنگاه فاجعه حیثیتی برای دولت چندبرابر می‌شد. دولتی که وسط معرکه جنگ و بمباران شدید دشمن به‌دنبال تحویل یا رهایی سنگر است، حتما انقلابی نیست و برای شرایط سخت آفریده نشده است.

شاید همان حرف امام باشد که فرمود: «رفاه و مبارزه با هم جمع نمی‌شوند و کسانی که بر این باورند که رفاه و مبارزه با هم جمع می‌شوند، آب در هاون می‌کوبند.» کتاب را نخوانده‌ام اما در همان روزها بود که رهبری در یک روز بی‌مناسبت کابینه را فراخواندند و روحیه و راهکار دادند و آنان را به صبر و ایستادگی دعوت کردند. همین کار را امام با فرماندهان جنگ بعد از عملیات طریق‌القدس انجام داد. البته آن موقع فرماندهان نمی‌گفتند نمی‌جنگیم اما آمار شهدای اولین عملیات نسبتا بزرگ را که دیده بودند، نگران پاسخگوی اخروی شده بودند که امام آنان را فراخواندند و تا ۷سال بعد از آن بی‌وقفه جنگیدند. ما در زمان خروج ترامپ «دولت جنگی» نیاز داشتیم و این عمل از نازپروردگان برنمی‌آمد. اما به هر حال زحمات وزیران دولت روحانی به هر نحو تا پایان ادامه یافت اما روحانی با این اظهارنظر کابینه را تخفیف و تحقیر کرد و علت ماندن را هم تنهایی رهبری دانستند که هرگز چنین نیست. با جابه‌جایی بیست مدیر هرگز رهبری تنها نمی‌ماند آن‌هم رهبری که کوله‌باری از تجربه و بحران‌دیدگی است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

آقای روحانی کاش این را نمی‌گفتید! بیشتر بخوانید »

دست آمریکا بسته است، نمی‌تواند به ایران امتیاز بدهد/ هجمه به قدرت منطقه‌ای ایران؛ بازی افراطیون اصلاح‌طلب در زمین اسرائیل

دست آمریکا بسته است، نمی‌تواند به ایران امتیاز بدهد/ هجمه به قدرت منطقه‌ای ایران؛ بازی افراطیون اصلاح‌طلب در زمین اسرائیل



طیفی که این روزها از «دستِ بسته بایدن» سخن می گوید، همان جریانی است که پیش از این مدعی بود که اگر بایدن رئیس جمهور امریکا شود، «آبان رویایی» در ایران رقم خواهد خورد.

سرویس سیاست مشرق – روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژه‌های مشرق” نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با   «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** دست آمریکا بسته است، نمی تواند به ایران امتیاز بدهد

روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «مشکل اصلی احیای برجام فعلا در گرو مساله سپاه پاسداران از یکطرف و تضمین‌ها از طرف آمریکاست که این دو مطالبه اصلی برای احیای برجام است. در مورد اولی آمریکایی‌ها رسما به ایران اطلاع داده‌اند که دولت آمریکا نمی‌تواند سپاه پاسداران را از فهرست گروه‌های تروریستی درآورد و تحریم‌ها را بردارد. این موضوع رسما از طریق کانال‌هایی با ایران وجود دارد به ما ابلاغ شده است. در رابطه با تضمین‌ها مساله ساده‌تر است و سازوکار و راهکارهایی برایش پیدا شده بوده هرچند جزئیات آن بیان نشده است.»

در ادامه این مطلب آمده است: «در رابطه با مساله احیای برجام نیازمند یک تصمیم سیاسی هستیم. البته دست بایدن هم از طرف کنگره و هم لابی صهیونیست‌ها بسته است. انتخابات کنگره را پیش‌رو دارد و حزب دموکرات در یک فضای کاملا لرزان قرار دارد و چنانچه امتیازی به ایران دهد، ممکن است منجر به شکست دموکرات‌ها در انتخابات آتی بشود.»

دست آمریکا بسته است، نمی‌تواند به ایران امتیاز بدهد/ هجمه به قدرت منطقه‌ای ایران؛ بازی افراطیون اصلاح‌طلب در زمین اسرائیل

دست آمریکا بسته است، نمی‌تواند به ایران امتیاز بدهد/ هجمه به قدرت منطقه‌ای ایران؛ بازی افراطیون اصلاح‌طلب در زمین اسرائیل

آمریکا مدعی است که سپاه را از فهرست FTO  حذف کرده اما سپاه قدس را در این لیست تحریمی قرار می دهد. این پیشنهاد، گستاخانه، بی شرمانه و فریبکارانه است. چرا که که برداشته شدن تگFTO  از سپاه پاسداران به معنای انتفاع ایران از برجام نیست، لیست SDN  آنچنان گسترده است که تگ تشریفاتیFTO  نمی تواند در میان مدت انتفاع ساز باشد، تنها در شرایطی می توان از طرح برداشتن FTO  استقبال کرد که قبل از آن آمریکایی‌ها تگ‌های SDGT  (ذیل کاتسا) را برداشته و حسن نیت خود را اثبات کنند.

آمریکا با شراکت اسرائیل و تروئیکای اروپا در پی آن است که ضمن حفظ محدودیت های برجامی ایران، توافق هسته ای را به حوزه های دیگر از جمله توان دفاعی و قدرت منطقه ای ایران نیز تعمیم دهد. در این میان هیچ خبری از لغو تحریم ها نیست.

با اینحال فعالین و رسانه های اصلاح طلب ضمن دفاع از این طرح ضدایرانی مدعی هستند که دست بایدن بسته است و نمی تواند امتیازی به ایران بدهد.

طیفی که این روزها از «دستِ بسته بایدن» سخن می گوید، همان جریانی است که پیش از این مدعی بود که اگر بایدن رئیس جمهور امریکا شود، آبان رویایی در ایران رقم خورده و فتح الفتوح عظیم اقتصادی را در کشورمان شاهد خواهیم بود.

** هجمه به قدرت منطقه ای ایران؛ بازی افراطیون اصلاح طلب در زمین اسرائیل

روزنامه شرق در مطلبی نوشت: «ایالات متحده آمریکا اگر می‌خواست افکار عمومی جهان را علیه جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان یک قدرت متوسط در نظام بین‌الملل بسیج کند، این مهم برایش میسر نبود. اما جهت‌گیری‌های منطقه‌ای و بین‌المللی تهران و آشکارسازی حرکت ایران در قالب یک تئوری معنادار به نام جنگ‌های نامتعادل، سبب شد قدرت‌افزایی ایران و به دنبال آن قدرت‌افکنی تهران به تهدیدی برای نظام بین‌الملل تعریف شود

در ادامه این مطلب آمده است: «شعارهای جمهوری اسلامی در چهار دهه گذشته وضعیتی را به وجود آورده که تلاش برای نفوذ تهران در برخی کشورهای خاورمیانه با وجود بحران‌های متعددی مانند بحران سوریه، عراق، فلسطین، لبنان، یمن و… عملا به حرکتی ضد تهران در منطقه تبدیل شود.»

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «توافق هسته‌ای در سال ۲۰۱۵ و آنچه در قالب دکترین اوباما برای مدیریت تهران انجام شد، موجب شد آمریکایی‌ها به‌سرعت دکترین محدودسازی همکاری‌های بین‌المللی با ایران و محاصره منطقه‌ای تهران را کلید بزنند؛ چون ایران صرفا محدود به توان هسته‌ای نبود و برجام دیگری برای توان موشکی و نفوذ منطقه‌ای را هم نمی‌پذیرفت؛ بنابراین در سایه این دکترین ما شاهد ایجاد فضایی بودیم که ائتلاف عربی – اسرائیلی به صورت دقیق‌تر و جدی‌تر از قبل دنبال شد تا به موازات آمریکا توان منطقه‌ای و موشکی ایران را مدیریت کند.»

دست آمریکا بسته است، نمی‌تواند به ایران امتیاز بدهد/ هجمه به قدرت منطقه‌ای ایران؛ بازی افراطیون اصلاح‌طلب در زمین اسرائیل

آمریکا و اسرائیل شکست های مفتضحانه ای را در منطقه غرب آسیا متحمل شده اند. در سوی مقابل، ایران و محور مقاومت پیروزی های قابل توجهی کسب کرده اند. با اینحال طیف اصلاح طلب مدعی است که آمریکا و اسرائیل دست برتر را در منطقه داشته و ایران یک بازنده است!

در روزهای گذشته روزنامه الوطن در گزارشی نوشت: دو نفتکش ایرانی بدون هیچ تأخیر و مزاحمتی در سواحل سوریه پهلو گرفتند و این امر اولین نشانه‌های فعال شدن خط اعتبار جدید بین ایران و سوریه است. همچنین رویترز در گزارشی نوشت: یک فروند نفتکش ایران حامل یک میلیون بشکه نفت خام وارد آب‌های ونزوئلا شد…ایران در ماه جاری میلادی ۳ میلیون بشکه نفت و میعانات گازی به ونزوئلا صادر کرده است.

در حال حاضر شاهد ترافیک دیدارهای دیپلماتیک و امضای سندهای همکاری اقتصادی دوجانبه با ایران هستیم؛ از قطر و ونزوئلا تا ترکمنستان و تاجیکستان. چندی پیش وزیر نفت گفته بود: در دولت سیزدهم بیش از ۵۵ قرارداد و تفاهم‌نامه امضا کردیم و در این مدت ۱۶، ۵ میلیارد دلار قرارداد نفتی و گازی با شرکت‌های داخلی و خارجی امضا شده است… در مجموع چند برابر وعده بی‌عمل توتال، حاضر به سرمایه‌گذاری شده‌اند و قرارداد هم امضا کرده‌اند.

در دولت سیزدهم با به‌کارگیری دیپلماسی عزتمندانه و عبور از حصار برجام، شاهد تحولات قابل توجهی در دریافت درآمدهای کشور بودیم. برای نمونه درآمدهای نفت ایران در ماه‌های اخیر نه‌تنها افزایش قابل ملاحظه‌ای داشته است، بلکه همه منابع حاصل از فروش نفت ایران وصول شده و درآمد نفتی معوق در دولت سیزدهم وجود ندارد.

در حال حاضر «دیپلماسی» و «میدان» همانند دو لبه قیچی، نقشه های آمریکا و اسرائیل در منطقه را نقش بر آب کرده و طرح خاورمیانه بزرگ را به آرزویی محال و دست نیافتنی بدل کرده است.

با اینحال برخی رسانه ها و فعالین اصلاح طلب با بازی در پازل آمریکا و اسرائیل، هجمه به قدرت منطقه ای ایران را دنبال می کنند.

** مگر شما نمی گفتید ارز ۴۲۰۰ تومانی، «استخوانی در گلو» است!؟

روزنامه اعتماد در مطلبی نوشت: «در شرایطی که این روزها و بعد از آغاز پروژه آزادسازی قیمت‌ها و حذف ارز ترجیحی، مردم تحت فشارهای معیشتی زایدالوصفی قرار دارند و از هر سو، تیرهای گرانی، فقر و تورم به سمت آنها پرتاب می‌شود، وزیر اقتصاد دولت سیزدهم که دیروز در شمایل سخنگوی اقتصادی کابینه رو در روی خبرنگاران ایستاده بود نه تنها وضعیت اقتصادی کشور را با ثبات، در مسیر پیشرفت و همراه با رشد اقتصادی مستمر ارزیابی می‌کند، بلکه معتقد است قدرت خرید اقشار متوسط و دهک‌های محروم جامعه بهبود و شکاف طبقاتی کاهش یافته است.»

در ادامه این مطلب آمده است: «اظهاراتی که به نظر می‌رسد، تناسبی با وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم کف جامعه ندارد و برآمده از تلاش دولت برای عادی جلوه دادن شرایط کشور است

دست آمریکا بسته است، نمی‌تواند به ایران امتیاز بدهد/ هجمه به قدرت منطقه‌ای ایران؛ بازی افراطیون اصلاح‌طلب در زمین اسرائیل

سال گذشته «حسین مرعشی» دبیرکل حزب کارگزاران در مصاحبه با روزنامه سازندگی تاکید کرده بود که دلار ۴۲۰۰ تومانی، «استخوانی در گلو» است. پیش از آن نیز «عباس عبدی» فعال اصلاح طلب در توئیتی نوشته بود: «دو پوست موز زیر پای دولت(رئیسی) است. اول ادامه دلار ۴۲۰۰ تومانی. دوم حذف دلار ۴۲۰۰ تومانی. انتخاب کنید که کدام گام را برخواهید داشت؟». این در حالی است که روزنامه های اصلاح طلب از جمله روزنامه سازندگی در سال ۹۷ و در مقطعی که کارشناسان اقتصادی و صاحبنظران با دلایل فنی و منطقی با دلار ۴۲۰۰ تومانی مخالف بودند، تصویر جهانگیری را در لباس «سوپرمن» منتشر کرده و مدعی بودند که دلار ۴۲۰۰ تومانی(دلار جهانگیری) فتح الفتوحی اقتصادی را رقم خواهد زد.

روزنامه اعتماد نیز در دولت روحانی از حامیان پروپاقرص سیاستگذاری غلط و غیرکارشناسی دلار ۴۲۰۰ تومانی-دلار جهانگیری- بود.  برای نمونه، «عبدالله ناصری» مشاور خاتمی در مطلبی در روزنامه اعتماد با عنوان «میدان داری ارزی جهانگیری» نوشته بود: «تصمیم قاطع دولت در مورد تک‌نرخی شدن ارز به همت آقای جهانگیری گرفته شد. نوسانات بازار ارز بسیار حساس و بحرانی بود و دولت باید زودتر از اینها دراین‌باره تصمیم می‌گرفت. بالاخره هم آقای جهانگیری به عنوان میدان‌دار این ماجرا تصمیم خوبی گرفت

تصویر سازی سوپرمنی از دولت روحانی درباره دلار ۴۲۰۰ تومانی در حالی بود که دولت قبل با این سیاستگذاری غلط حدود ۶۰ میلیارد دلار از ذخائر ارزی را بر باد داد. در دولت قبل ۶۰ میلیارد دلار ارز ۴۲۰۰ تومانی، ظرف سه سال به شکل ظاهرا بی‌هدف، در اختیار معدودی تسهیلات بگیر قرار گرفته بود؛ اگر دوست داشتند کالای اساسی وارد کردند اما به قیمت آزاد فروختند. اگر هم دوست نداشتند، همان ارز را در بازار آزاد فروختند و مابه‌التفاوت چند ده هزار تومانی را به جیب زدند. یا با ارز واردات کالاهای اساسی، کالای دیگری وارد کردند و کمر تولید را شکستند.

چندی پیش روزنامه شرق در اعترافی دیرهنگام نوشته بود: «همین ارز چهارهزارو ۲۰۰تومانی که به ۲۵ کالای اساسی اختصاص و در ادامه به هفت قلم کالای اساسی تقلیل یافت، بستری برای رانت ۹۰۰ هزارمیلیاردتومانی از سال ۹۷ تا پایان ۱۴۰۰ ایجاد کرد

دلار ۴۲۰۰ تومانی در تبعیضی آشکار موجب شده بود که پول متعلق به همه مردم ایران تنها به جیب حدود ۴۰۰۰ نفر برود ولی اکنون با مردمی سازی یارانه و به عبارتی با عادلانه کردن پرداخت یارانه، منافع ارز ترجیحی به جیب حداقل۷۲ میلیون ایرانی می رودبر همین اساس ذی‌نفعان این ثروت ملی با تصمیم دولت حدود ۱۷۵۰۰ ‌برابر شده است.

نکته قابل توجه اینجاست که  سیاستگذاری دولت سیزدهم تحت عنوان «مردمی سازی یارانه ها» دارای ویژگی هایی است که در طرح های قبلی به درستی به آن پرداخته نشده بود. یکی از ویژگی های بسیار مهم این طرح، مبارزه با قاچاق کالاهای اساسی است.

حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی باید در دولت روحانی و با هزینه ای کمتر انجام می شد، اما به دلیل اینکه دولت قبل نه انگیزه لازم و نه همت کافی داشت، حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی در حد حرف باقی ماند تا نهایتا در دولت سیزدهم این اقدام بسیار مهم انجام شد.

دولت قبل که مقامات ارشد آن از اعضای ارشد ستادهای میرحسین و کروبی بودند و به دولت سوم و چهارم خاتمی مشهور شد، با اعلام ارز ۴۲۰۰ تومانی به عنوان ارز تک نرخی آن‌هم برای همه کالاها قیمت ارز را ۸ برابر، قیمت طلا را ۱۰ برابر، قیمت مسکن را ۷ برابر، قیمت خودرو را ۶ برابر و قیمت بقیه کالاها را تا ۳۰۰ درصد افزایش داد. حالا بانیان و حامیان این خسارت بزرگ، ژست مدعی به خود گرفته و تازه به یاد مشکلات معیشتی مردم افتاده اند.

 جریان اصلاح طلب تعمدا و با غرض ورزی «میراث شوم دولت تدبیر و امید» را سانسور می کند.  بر اساس گزارش‌های منتشر شده از سوی بانک مرکزی، نرخ تورم در تابستان ۱۴۰۰ و در پایان دولت دوازدهم به حدود ۶۰ درصد رسید. این در حالی است که در حداقل ۴۰ سال گذشته میزان تورم هیچ‌گاه بالای ۵۰ درصد نبوده و فقط در سال ۱۳۷۴ شاهد تورم ۴۹، ۵ درصدی بوده‌ایم. و اما در حال حاضر و در شرایطی که حدود ۸ ماه از آغاز به کار دولت سیزدهم سپری شده است، شاهد کاهش شتاب تورم بوده‌ایم.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دست آمریکا بسته است، نمی‌تواند به ایران امتیاز بدهد/ هجمه به قدرت منطقه‌ای ایران؛ بازی افراطیون اصلاح‌طلب در زمین اسرائیل بیشتر بخوانید »

۳۷ سفیر در نوبت جابه‌جایی هستند

جهت اطلاع سردبیر فراموشکار خبرگزاری وابسته به مدعیان تدبیر



سردبیر خبرگزاری وابسته به دولت سابق ادعا کرد دولت رئیسی خیلی نیاز به پاسخگویی ندارد

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه کیهان در ستون ویژه های خود نوشت: «محمد-م» به نامه‌نیوز گفت: «آقای رئیسی در یک فرآیند انتخاباتی شرکت کرده بود که قبل از آن گمان نمی‌کرد ردصلاحیت‌های گسترده اتفاق بیفتد. معتقدم ۵ رئیس‌جمهور بالقوه را پیش پای آقای رئیسی ذبح کردند تا آقای رئیسی توانست رئیس‌جمهور شود، در چنین شرایطی آقای رئیسی یک‌سری شعارهای غیرعملیاتی را مطرح کرد. یک سال از انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ گذشت و روز حساب برای دولت آقای رئیسی فرارسیده است».

وی با ادعای اینکه آقای رئیسی در ناکامی و عدم موفقیت دولتش خیلی نیازی به پاسخگویی ندارد، افزود: «۵۲ درصدی که در انتخابات شرکت نکردند اصلا مطالبه‌ای از آقای رئیسی ندارند چون به شعارهای آقای رئیسی رأی ندادند که حالا از او توقع کنند. او در واقع تنها باید به همان ۱۸ میلیون نفری که به او رأی دادند جواب دهد که کسر بزرگی از آن ۱۸ میلیون نفر نیز آرای ایدئولوژیک دادند. بنابراین تجربه نشان می‌دهد این قشر از جامعه که به مسائل ایدئولوژیک نگاه می‌کند، ضعف‌ها و کاستی‌ها را کوچک یا توجیه می‌کند».

خلاف گویی آشکار همکار رسانه‌های زنجیره‌ای در حالی است که در تمام نظرسنجی‌های دولت روحانی (قبل از اعلام نهایی فهرست نامزدها)، آقای رئیسی ۶۵ تا ۷۰ درصد رای داشت و رای کسانی مانند آقایان جهانگیری و لاریجانی و… زیر سه تا ۴ درصد بود. همزمان همان نظرسنجی‌ها محبوبیت روحانی را زیر ۶ درصد نشان می‌داد که حاکی از جایگاه دولت روحانی و مدیران و حامیان اصلی اش بود. هنگامی هم که خاتمی و کروبی و ۱۶ حزب اصلاح‌طلب از آقای همتی حمایت کردند، نتوانستند بیش از ۲.۴۴۳.۳۸۷ رأی (حدود ۸ درصد کل آراء ماخوذه) را در مقابل ۱۸.۰۲۱.۹۴۵ رای آقای رئیسی، به خود جلب کنند.

درباره کاهش مشارکت هم اولا این رویداد ریشه در ناکارآمدی دلسردکننده دولت مدعی تدبیر امید داشت و ثانیا طبق برآوردهای رسمی بین‌المللی در آن زمان، اوج گیری شیوع کرونا موجب کاهش ۱۳ تا ۱۵ درصدی مشارکت‌های انتخاباتی در بسیاری از کشورها شده بود.

اما حساب خواستن این عنصر سیاسی کار از آقای رئیسی در نهمین فعالیت دولت وی هم لطیفه شیرینی است و حال آن که مدعیان اعتدال و اصلاحات در ماه‌های پایانی دولت روحانی با وقاحت همچنان ادعا می‌کردند که تقصیر دولت قبل است و ما مشغول آوار برداری هستیم(!) و حال آن که شرایط به ارث رسیده از دولت احمدی‌نژاد به دولت روحانی با زمین سوخته اقتصادی که دولت روحانی تحویل داد، زمین تا آسمان فرق می‌کند.

نهایتا باید به تحلیل گستاخانه خبر آن لاین در تاریخ ۱۹ بهمن ۱۳۹۲ اشاره کرد که تحت عنوان «جایزه بهترین کارگردانی برای حسن روحانی؛ در حاشیه چگونگی توزیع کالاهای اساسی» نوشت: «توزیع سبدکالا به مردم با شیوه‌ای که انجام شد، نه یک اتفاق بود و نه عملی که تبعات آن برای روحانی و مردانش غیرقابل پیش‌بینی باشد. او دقیقا همین اتفاق- ازدحام، دعوا و مرافعه و احیانا له شدن در زیر دست و پا- را پیش‌بینی می‌کرد و اصلا آن را برای پیشبرد استراتژی خارجی خود لازم داشت[!] به عبارت دیگر روحانی به یک نمایش داخلی برای ارائه در جشنواره‌های سیاسی خارجی نیازمند بود.

نگاه کنیم به اظهارات اخیر وندی شرمن که گفته است «شما در اخبار دیدید که ایران اخیرا به طور قابل مشاهده‌ای غذا بین مردم فقیر جامعه‌اش توزیع کرده تا نشان دهد کاهش هدفمند و محدود تحریم‌ها، تاثیر مستقیم بر مردم این کشور داشته است». به هر حال این دقیقا همان نتیجه‌ای بوده که روحانی از توزیع سبد کالا در میان مردم داشته است، این که تحریم‌ها بر روی مردم ایران تاثیر مستقیم و انکارناپذیر داشته؛ این که اوضاع اقتصادی مردم ایران نه تنها رو به راه نیست بلکه حاضرند برای چند عدد مرغ و چند کیلو برنج با یکدیگر درگیر شوند… درست است که روش توزیع سبد کالا چندان مناسب نبود، اما اگر با این نمایش بتوان جایزه اول بهترین اثر را در فستیوال سیاست جهانی به خود اختصاص داد، به تحقیر چند روزه‌ای که بازیگران آن شدند، می‌ارزید»!

بله، روزی خبرگزاری تحت نظر همین آقای سردبیر، تحقیر و زیر پا ماندن و له شدن شان را ارزشمند و لازم می‌دانست و حالا هشت سال بعد، به نام مردم اشک تمساح می‌ریزد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

جهت اطلاع سردبیر فراموشکار خبرگزاری وابسته به مدعیان تدبیر بیشتر بخوانید »

فیلم/ لیلاز: دولت روحانی نگران پایگاه رای بود نه مرگ و زندگی کشور

فیلم/ لیلاز: دولت روحانی نگران پایگاه رای بود نه مرگ و زندگی کشور



سعید لیلاز، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی: به جهانگیری و سیف هشدار دادم. دولت باید قیمت دلار را متناسب با تورم افزایش دهد.


دریافت
14 MB

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/ لیلاز: دولت روحانی نگران پایگاه رای بود نه مرگ و زندگی کشور بیشتر بخوانید »